بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|ماه=[[آبان]]|روز=[[۸]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=Abbasahmadi1363  }}
[[پرونده:مسجد جامع فهرج.jpg|بندانگشتی|مسجد جامع فهرج در یزد، با چهار صفه در اطراف صحن آن.]]


 
'''صُفّه'''، سکویی است بدون سقف که سطح آن بالاتر از سطح حیاط است و بیشتر در جلوی فضاهای بسته قرار می‌گیرد. صفه، به ایوان و تالاری که با طاق پوشیده شده نیز گفته شده است.
'''صُفّه'''،
صفه‌ای در صدر [[اسلام]]، در [[مسجد النبی(ص)]] برای [[مهاجرین]] بی‌خانه ساخته شد. در [[خانقاه]] و در آثار باستانی که گمان [[معبد]] بودن آن می‌رود نیز، صفه وجود داشته است.


== واژه‌شناسی ==
== واژه‌شناسی ==
صفه، واژه‌ای عربی، به معنای زین‌پوش<ref>جمهرة اللغة، ج‏1، ص142؛ لغت‌نامه دهخدا به نقل از مجمل اللغة.</ref> و نشیمنگاه زین اسب<ref>لغت‌نامه دهخدا به نقل از مهذب الاسماء.</ref> است. این واژه وقتی با خانه و ساختمان به کار رود، به سازه‌ای شبیه سالن که وسیع و با ارتفاع زیاد است،<ref>لسان العرب، ج‏9، ص195.</ref> پیش‌دالان،<ref>لغت‌نامه دهخدا به نقل از منتهی الارب.</ref> ایوان سقف‌دار<ref>لغت‌نامه دهخدا ذیل واژه صفة.</ref> و سایه‌بانی که درآغاز مسجد قرار دارد<ref>معجم البلدان، ج‏3، ص414.</ref>معنا شده است؛ البته بسیاری از واژه‌نامه‌های عربی، به شهرت این معنا اکتفا کرده، بدون معنا از آن رد شده‌اند.<ref>جمهرة اللغة، ج‏1، ص142؛ المحيط في اللغة، ج‏8، ص93؛ الصحاح، ج‏4، ص1387.</ref>
صفه، واژه‌ای عربی، به معنای زین‌پوش<ref>جمهرة اللغة، ج‏1، ص142؛ لغت‌نامه دهخدا به نقل از مجمل اللغة.</ref> و نشیمنگاه زین اسب<ref>لغت‌نامه دهخدا به نقل از مهذب الاسماء.</ref> است. این واژه، وقتی با خانه و ساختمان به کار رود، به سازه‌ای شبیه سالن که وسیع و با ارتفاع زیاد است،<ref>لسان العرب، ج‏9، ص195.</ref> پیش‌دالان،<ref>لغت‌نامه دهخدا به نقل از منتهی الارب.</ref> ایوان سقف‌دار<ref>لغت‌نامه دهخدا ذیل واژه صفة.</ref> و سایه‌بانی که درآغاز مسجد قرار دارد<ref>معجم البلدان، ج‏3، ص414.</ref>معنا شده است؛ البته بسیاری از واژه‌نامه‌های عربی، به شهرتِ این معنا اکتفا کرده، بدون معنا از آن رد شده‌اند.<ref>جمهرة اللغة، ج‏1، ص142؛ المحیط فی اللغة، ج‏8، ص93؛ الصحاح، ج‏4، ص1387.</ref>


== در معماری ==
به باور پیرنیا، سبک‌شناس معماری [[ایران|ایرانی]]، در [[خراسان]] به هر فضای سرپوشیده‌ایی اعم از پوشش منحنی یا تخت، صفه یا چفته می‌گفتند و در جاهای دیگر، به ایوان‌ها و تالارهایی که با طاق پوشیده شده باشند، یا سکوی بدون سقفی که سطح آن بالاتر از سطح حیاط است و بیشتر در جلوی فضاهای بسته قرار می‌گیرد، گفته می‌شده است.<ref>سبک شناسی معماری ایرانی، ص۳۵۵.</ref>


أصل صحيح يدلّ على استواء في الشي‌ء
صفه در خانه‌های ایرانی، فضای روبازی بود که بیشتر، از سه طرف محصور بوده و در میان چند اتاق و راهروسرپوشیده قرار می‌گرفت. ابعاد این فضا به اندازه‌ای بود که یک خانواده می‌توانست در آن نشسته و منظر حیاط را تماشا کرده و شب‌های بهار و تابستان در آن بخوابد.<ref>خانه، فرهنگ، طبیعت، ص۱۲۷–۱۳۲.</ref>


برخی، صفه را جایی بلندتر از سطح زمین که مثل ایوان، محل اسکان و استراحت، یا دعا و نماز باشد، دانسته‌اند.<ref name=":0">فرهنگامه زیارت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۴، ص28؛ فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه صفه.</ref> صُفّه به معنای ایوان سقف‌دار و غرفه‌مانندی هم آمده، که درون اتاق بزرگ یا داخل مساجد جامع درست می‌شد و کف آن کمی از سطح زمین بالاتر بود و بزرگان در آن‌جا می‌نشستند و به آن «شاه‌نشین» نیز می‌گفتند.<ref name=":0"/>


لسان العرب ؛ ج‏9 ؛ ص195
== در مسجدالنبی(ص) ==
 
نخستین صفه در مکان‌های مقدس، در [[مدینه]]، در [[مسجد النبی(ص)|مسجد النبی(ص)]]، ساخته شد. مسلمانان بی‌خانه، مهاجر و غریب صدر [[اسلام]]، آن‌جا می‌خوابیدند و برای [[نماز]] به مسجد می‌آمدند. اکنون در ضلع شمالی مسجد النبی(ص) و بیرون از ضریح [[حضرت محمد(ص)]] قرار داشته و [[زائر|زائران]] برای نشستن و تلاوت [[قرآن]] از آن استفاده می‌کنند.<ref name=":0"/> به آن گروه از مسلمانان مهاجر و بی‌خانمان که از صفه استفاده می‌کردند، اصحاب صُفّه گفته می‌شد و در منابع، شمار آنان را تا ۴۰۰ نفر گزارش کرده‌اند.<ref>محدث قمی، سفینة البحار (چاپ فراهانیج٢، ص٣۵.</ref>
صُفَّةُ الدارِ: واحدة الصُّفَفِ‏؛ الليث: الصُّفَّةُ من البُنْيانِ شبه البَهْو (سالن) الواسِع الطويلِ السَّمْك‏ (با ارتفاع زیاد)
 
ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، 15جلد، دار صادر - بيروت، چاپ: سوم، 1414 ه.ق.
 
 
 
 
جمهرة اللغة ؛ ج‏1 ؛ ص142
 
و صُفّة السَّرج و الرَّحل: (زین پوش) ما غُشي به بين القَرْبوس (جلو و عقب برآمده زين كه آن دو را ( قَرْبُوسَان ) گويند .) و الشَّرْخين . و صُفَّة البيت: معروفة.
 
ابن دريد، محمد بن حسن، جمهرة اللغة، 3جلد، دار العلم للملايين - بيروت، چاپ: اول، 1988 م.
 
 
المحيط في اللغة ؛ ج‏8 ؛ ص93
 
الصُّفَّةُ: صُفَّةُ السَّرْجِ و البُنْيَانِ.
 
صاحب، اسماعيل بن عباد، المحيط فى اللغة، 11جلد، عالم الكتب - بيروت، چاپ: اول، 1414 ه.ق.
 
 
الصحاح ؛ ج‏4 ؛ ص1387
 
صُفَّةُ الدارِ و السَرجِ: واحدة الصُّفَفِ‏.
 
جوهرى، اسماعيل بن حماد، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربية، 6جلد، دار العلم للملايين - بيروت، چاپ: اول، 1376 ه.ق.
 
 
مفردات الفاظ قرآن ؛ ج‏2 ؛ ص402
 
صَفّ‏ اين است كه تو چيزى را بر يك خط مساوى قرار دهى مثل صفّ مردم و درختان و مانند اينها.
 
راغب اصفهانى، حسين بن محمد، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن (راغب اصفهانى4جلد، مرتضوي - تهران، چاپ: دوم، 1374 ه.ش.
 
 
 
 
معجم البلدان ؛ ج‏3 ؛ ص414
 
الصُّفّةُ:
 
واحدة صفف‏ الدّار، قال الدارقطني: هي ظلّة كان المسجد في مؤخرها.


ياقوت حموى، ياقوت بن عبدالله، معجم البلدان، 7جلد، دار صادر - بيروت، چاپ: دوم، 1995 م.
== در خانقاه ==
خانقاه، یک صفه یا ایوان داشت. برخی از حجره‌ها و گاهی صومعه خانقاه{{یادداشت|به باور برخی، صومعه خانقاه حجره‌ای بود به گنجایش یک نفر که جای اختصاصی عبادت و خلوت شیخ خانقاه بود.}} در کنار صفه بود و درِ آن‌ها به صفه گشوده می‌شد. بیشتر، صفه به جماعت‌خانه{{یادداشت|جماعتخانه مهمترین قسمت خانقاه بود؛ جایی برای جمع صوفیان، چه برای اعمال فردی، از عبادت و استراحت
و چه اعمال جمعی.}} هم راه داشته و امتداد فضای جماعتخانه شمرده می‌شد؛ صفه، فضایی بینابینی، بین فضای بسته جماعت‌خانه و فضای باز صحن داشت؛ از این رو، در وقت خوشی هوا، صفه محل نشستن جمع صوفیان بود و گاهی در آنجا غذا می‌خوردند. صفه، شاهنشین صحن بود؛ زیرا گاهی تخت یا کرسی شیخ را در صفه می‌گذاشتند و او در آنجا مجلس می‌گفت و مردم در صحن، پیش روی او می‌نشتند یا بالای بام او را نظاره می‌کردند.<ref>دو فصلنامه مطالعات معماری ایران، شماره ۶، پاییز و زمستان ۹۳، ص۷۷ و ۷۸.</ref>


== در آثار باستانی ==
بنایی عظیم، در استان [[کرمانشاه]]، داخل شهر کنگاور، به مساحت ۴/۶ هکتار، از دوره پیش از [[اسلام]] وجود دارد به شکل یک سکو با سنگ‌های پاک‌تراش، و بر فراز آن، ردیفی از ستون‌های عریض و کوتاه ساخته شده است. برخی آن را یک معبد از [[اشکانیان|دوره اشکانی]] و پاره‌ای آن را کاخی از دوره خسرو دوم می‌دانند. این بنا دارای سه صفه پیرامونی، میانی و فوقانی بوده است. صفه فوقانی سازه‌ای محراب‌مانند است که به گمان، قبله‌گاهی برای انجام مراسم آیینی بوده است.<ref>بحثی دربارهٔ کاربری بنای تاریخی کنگاور، احمد حیدری، مجله مطالعات باستان‌شناسی پارسه، سال یکم، شماره ۱، پیاپی۱۰۱، پاییز ۱۳۹۶، ص۶۱–۷۴.</ref>


 
== پانوشت ==
 
 
صُفّه به معناى ايوان مسقف و غرفه‌مانندى هم هست كه درون اتاق بزرگ يا داخل مساجد جامع درست مى‌شد و كف آن كمى از سطح زمين بالاتر بود و بزرگان در آن‌جا مى‌نشستند و به آن «شاه‌نشين» هم مى‌گويند.<ref>فرهنگ فارسى معین، ذیل واژه صفه.</ref>
صفه، جايى بلندتر از سطح زمين كه مثل ايوان، محل اسكان و استراحت، يا دعا و نماز باشد.<ref name=":0">فرهنگامه زیارت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۴، ص28.</ref>
 
== در مسجدالنبی(ص) ==
نخستین صفه در مکان‌های مقدس، در [[مدینه]]، در [[مسجد النبى(ع)]]، ساخته شد. مسلمانان بى‌خانه، مهاجر و غريب صدر اسلام، آن‌جا مى‌خوابيدند و براى نماز به مسجد مى‌آمدند. اكنون در ضلع شمالى حرم نبوى و بيرون از ضريح حضرت محمد(ص) قرار داشته و زائران براى نشستن و تلاوت قرآن از آن استفاده مى‌كنند.<ref name=":0" /> به آن گروه از مسلمانان مهاجر و بى‌خانمان که از صفه استفاده می‌کردند، اصحاب صُفّه گفته مى‌شد و در منابع، شمار آنان را تا ۴۰۰ نفر گزارش كرده‌اند.<ref>محدث قمى، سفينة البحار (چاپ فراهانى) ، ج٢، ص٣۵.</ref>
<br />
==پانوشت==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
==منابع==
{{برگرفتگی
| پیش از لینک = مقاله
| منبع =
| پس از لینک =
| لینک =
}}'''سفينه البحار و مذيته الحكم و الاثار'''، عباس قمی، فراهانی، تهران، ۱۴۰۲ق.
'''فرهنگامه زیارت'''، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره چهاردهم، بهار 1392ش، ص28.


== منابع ==
{{منابع}}
* '''الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة'''، اسماعیل بن حماد جوهری، دار العلم للملایین، بیروت، ۱۳۷۶ق.
* '''المحیط فی اللغة'''، اسماعیل بن عباد صاحب، عالم الکتب، بیروت، ۱۴۱۴ق.
* '''بحثی درباره کاربری بنای تاریخی کنگاور'''، احمد حیدری، مجله مطالعات باستان‌شناسی پارسه، سال یکم، شماره ۱، پیاپی۱۰۱، پاییز ۱۳۹۶، ص۶۱–۷۴.
* '''جمهرة اللغة'''، ابن درید، دار العلم للملایین، بیروت، ۱۹۸۸م.
* '''خانه، فرهنگ، طبیعت: بررسی معماری خانه‌های تاریخی و معاصر'''، محمدرضا حائری مازندرانی، مرکز مطالعاتی و تحقیقاتی شهرسازی و معماری، تهران، ۱۳۸۸ش.
* '''سبک شناسی معماری ایرانی'''، محمد کریم پیرنیا، سروش دانش.
* '''سفینه البحار و مذیته الحکم و الاثار'''، عباس قمی، فراهانی، تهران، ۱۴۰۲ق.
* '''فرهنگامه زیارت'''، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره چهاردهم، بهار ۱۳۹۲ش، ص۲۸.
* '''لسان العرب'''، ابن منظور، دار صادر، بیروت، ۱۴۱۴ق.
* '''معجم البلدان'''، یاقوت حموی، دار صادر، بیروت، ۱۹۹۵م.
{{پایان}}
{{پایان}}
[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
برگرفته از «https://wikihaj.com/view/صفه»