|
|
(۴۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| '''زیارت'''، عملی عبادی است که طی آن انسان برای بزرگداشت قلبی و انس گرفتن روحی، به دیدار [[پیامبران]]، [[امامان(ع)]] یا اولیای الهی در حال حیات یا پس از مرگ آنها میرود، و در آن، قصد تقرب به [[خداوند]] شرط است.
| | {{در دست ویرایش|ماه=[[اردیبهشت]]|روز=[[۲۱]]|سال=[[۱۴۰۴]]|کاربر=Kamran }} |
|
| |
|
| در روایات، به زیارت [[معصومان(ع)]] سفارش شده است و برای آن آثاری مانند رفع مشکلات، افزایش روزی، رسیدن به نعمتهای بهشتی، [[شفاعت]] و آمرزش گناهان شمرده شده است. | | [[رده:مقالههای در حال ویرایش]] |
| | '''زیارت''' از جمله اعمال عبادی که برای بزرگداشت [[پیامبران]]، [[امامان(ع)]] و اولیای الهی به قصد تقرب به خداوند انجام میشود. |
|
| |
|
| == اهمیت ==
| | در روایات، به زیارت [[معصومان(ع)]] سفارش شده و برای آن آثاری مانند رفع مشکلات، افزایش روزی، رسیدن به نعمتهای بهشتی، [[شفاعت]] و آمرزش گناهان بر شمردهاند. |
| بر اساس روایتی، پیامبر اسلام (ص) به امام علی (ع) فرمود: «خدا قبر تو و قبرهای فرزندان تو را جایگاهی از جایگاههای بهشت قرار داده و دلهای پاکان از خلق خود را چنان بهسوی شما گرایش داده است که در راه شما و تعمیر قبرهای شما، هر ناگواری و رنجی را تحمّل میکنند و پیوسته به زیارت قبرهای شما میروند و اینگونه به خدا تقرب میجویند و به رسولخدا (ص) عرض ارادت میکنند.»<ref>بحارالانوار، علامه محمد باقر مجلسی، ج٩٧، صص١٢٠ و ١٢١.</ref> در روایتی دیگر از امام کاظم (ع)، زیارت حرم هر کدام از امامان (ع)، به معنای پذیرفتن ولایت همه آنها دانسته شده است.<ref>کامل الزیارات، ابن قولویه، صص۵۵٢ و۵۵٣؛ بحارالانوار، ج٩٧، ص١٢٢.</ref>
| |
|
| |
|
| در روایات شیعه، برای زیارت حرم امامان (ع)، حتی از راه دور، ثواب زیادی معرفی شده است.<ref>وسائل الشیعه، ج١۴، ص۴۹۳، ۵۴۵ و ۵۴۶؛ بحار الانوار، ج٧١، ص٣۵۴.</ref> برخی، بر اساس روایتی از پیامبر که عیادت بنیهاشم و زیارت آنها را مستحب دانسته،<ref>مستدرک الوسائل، ج٢، ص٧٩.</ref> زیارت امامزادگانه را نیز مستحب دانستهاند. در روایتی دیگر از پیامبر (ص)، زیارت فرزندان و نوادگان [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)|حسین (ع)]]، مانند زیارت آن دو دانسته شده است.<ref>مستدرک الوسائل، ج١٠، صص١٨٢ و ١٨٣.</ref>
| | شفاعت، [[تبرک]] و [[توسل]] از جمله مسائل مربوط به زیارت است که مورد توجه عالمان اسلام و وهابیون قرار گرفته است. |
|
| |
|
| == تاریخچه == | | == مفهوم و جایگاه == |
| مفهوم زیارت، در همه ادیان وجود داشته داشته و تفاوت آن، تنها در شکل و اشخاصی است که زیارت میشوند.<ref>زیارت در تمدنها و ادیان دیگر، غلامرضا جلالی، نشریه زائر، ش٩٨، ص۵.</ref>
| | {{جعبه نقل قول | عنوان= پیامبر(ص) به امام علی(ع):| نقلقول= «خدا قبر تو و قبرهای فرزندان تو را جایگاهی از جایگاههای بهشت قرار داده و دلهای پاکان از خلق خود را چنان بهسوی شما گرایش داده است که در راه شما و تعمیر قبرهای شما، هر ناگواری را تحمل میکنند و پیوسته به زیارت قبرهای شما میروند و اینگونه به خدا تقرب میجویند و به رسولخدا(ص) عرض ارادت میکنند.» || | منبع = بحارالانوار، ج٩٧، ص۱۲۰.| تراز = چپ| عرض = 260px | اندازه خط = 14px|رنگ پسزمینه=#f4fbfb| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} |
|
| |
|
| زیارت در اسلام به صدر اسلام بازمیگردد. پیامبر (ص) به زیارت قبور شهدای احد و زیارت قبور مؤمنان در قبرستان بقیع میرفت.<ref>وفاء الوفاء، علی بن احمد سمهودی، ج٣، صص٨٣٢ و ٨٩٠.</ref>
| | بر اساس روایتی، [[پیامبر اسلام(ص)]] قبرِ [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]] را جایگاهی از جایگاههای بهشت دانسته که مردمی با دلهای پاک برای نزدیکی جستن به خدا به زیارت آنها میروند.<ref>بحارالانوار، علامه محمد باقر مجلسی، ج٩٧، صص١٢٠ و ١٢١.</ref> در روایتی از [[امام کاظم(ع)]]، زیارت حرم هر کدام از امامان(ع)، به معنای پذیرفتن ولایت همه آنها دانسته شده است.<ref>کامل الزیارات، ابن قولویه، صص۵۵٢ و۵۵٣؛ بحارالانوار، ج٩٧، ص١٢٢.</ref> |
|
| |
|
| در سیره عملی [[اهلبیت(ع)]] نیز، به زیارت اهتمام میشده است؛ مانند زیارت [[حضرت فاطمه(س)]] از قبر حمزه عموی پیامبر(ص).<ref>«ماذا علی من شمّ تربة أحمد أن لا یشمّ مدی الزمان غوالیا صُبّت علی مصائب لو أنّها صُبّت علی الأیام عدن لیالیاً» وفاء الوفاء، ج۴، ص٩٣٢.</ref> | | در روایات شیعه، برای زیارت حرم [[حرم امامان(ع)|امامان شیعه(ع)]] از راه دور نیز [[ثواب]] قرار داده شده است.<ref>وسائل الشیعه، ج١۴، ص۴۹۳، ۵۴۵ و ۵۴۶؛ بحار الانوار، ج٧١، ص٣۵۴.</ref> |
|
| |
|
| == فلسفه == | | === در اندیشه شیعی و سنی === |
| به گفته عبدالله جوادی آملی، فقیه و مفسر شیعه، تعظیم، تکریم، گرامیداشت و یادکرد انسانهای شایسته، فرهنگساز، نقشآفرین، مصلح، متحولکنندگان تاریخ و نیز زنده نگهداشتن نام و یاد آنها پس از مرگ، لازمه محبت، عشق و ارادت انسان به نیکیها و کمالات است و ریشه در فطرت آدمی دارد.<ref>ادب فنای مقربان، عبدالله جوادی آملی، ج٢، صص١٧ و ١٨.</ref> زیارت، نمادی از علاقه و محبت درونی و نشانه دینداری دانسته شده؛ چرا که بر پایه روایتی، دین چیزی جز محبت نیست.<ref>امام باقر (ع) میفرماید: «هل الدّین الا الحبّ… الدّینُ هُوَ الحُبُّ والحُبُّ هُوَ الدِّینُ»؛ وسائل الشیعه، ج١۶، ص١٧١.</ref>
| |
| | |
| بر اساس زیارتنامه پیامبر(ص)، اگر در دوره زندگی پیامبر (ص)، مردم برای طلب رحمت و مغفرت الهی به محضر ایشان میآمدند، پس از رحلت ایشان نیز این ارتباط ادامه دارد. در این زیارتنامه آمده است: «اگر در زمان حیات شما موفق به دیدار شما نشدم، اکنون قصد زیارت شما کردم و اعتقاد دارم که احترام نهادن به شما بعد از مرگ، مانند احترام گذاردن زمان حیاتتان است، پس نزد خدا بر احوال من شاهد باش.»<ref>بحارالانوار، ج٩٧، ص١۶٢.</ref>
| |
| | |
| محمدتقی بهجت، فقیه و عارف شیعه، زیارت حرم امامان(ع) را به منزله ملاقات آنها و دیدار امام زمان(ع) دانسته است.<ref>رهتوشه زیارت، محمود اکبری، ص٣٧.</ref>
| |
|
| |
|
| | == تاریخچه == |
| | زیارت در همه ادیان وجود داشته و تفاوت آن، تنها در شکل و اشخاصی است که زیارت میشوند.<ref>زیارت در تمدنها و ادیان دیگر، غلامرضا جلالی، نشریه زائر، ش٩٨، ص۵.</ref> در سیره عملی اهلبیت(ع) به زیارت پیامبر(ص) از قبور [[قبور شهدای احد|شهدای احد]] و قبور مؤمنان در [[بقیع|قبرستان بقیع]]<ref>وفاء الوفاء، علی بن احمد سمهودی، ج٣، صص٨٣٢ و ٨٩٠.</ref> و زیارت [[حضرت فاطمه(س)]] از قبر [[حمزة بن عبدالمطلب|حمزه عموی پیامبر(ص)]] میتوان اشاره کرد.<ref>وفاء الوفاء، ج۴، ص٩٣٢.</ref><br /> |
| == آثار == | | == آثار == |
| برای زیارت، آثار مادی و اخروی بیان شده که برخی از آنها چنین است: | | برای زیارت، آثار مادی و اخروی بیان شده که برخی از آنها چنین است: |
| | | {{ستون-شروع|۲}} |
| * رفع مشکلات و برآورده شدن حوائج؛<ref>کامل الزیارات، ص٢۴۶؛ کامل الزیارات، صص٢۵٣و٢۵۴.</ref> | | * رفع مشکلات و برآورده شدن حوائج؛<ref>کامل الزیارات، ص٢۴۶؛ کامل الزیارات، صص٢۵٣و٢۵۴.</ref> |
| * افزایش روزی و طولانی شدن عمر؛<ref>کامل الزیارات، ص٢٨۴.</ref> | | * افزایش روزی و طولانی شدن عمر؛<ref>کامل الزیارات، ص٢٨۴.</ref> |
| * آرامش روح و برطرف شدن اندوه؛<ref>کامل الزیارات، ص٣١٢.</ref> | | * آرامش روح و برطرف شدن اندوه؛<ref>کامل الزیارات، ص٣١٢.</ref> |
|
| |
| * نزدیکی به خداوند؛<ref name=":0">کامل الزیارات، ص٢٣٨.</ref> | | * نزدیکی به خداوند؛<ref name=":0">کامل الزیارات، ص٢٣٨.</ref> |
| * افزایش محبت به [[اهل بیت(ع)]]<ref name=":0" /> | | * افزایش محبت به [[اهل بیت(ع)]]<ref name=":0" /> |
|
| |
| * نعمتهای بهشتی؛<ref>کامل الزیارات، ص۴٢ و ۲۶۹.</ref> | | * نعمتهای بهشتی؛<ref>کامل الزیارات، ص۴٢ و ۲۶۹.</ref> |
| * شفاعت؛<ref>کامل الزیارات، ص۴۴؛ کتاب المزار، ص١۴٨.</ref> | | * [[شفاعت]]؛<ref>کامل الزیارات، ص۴۴؛ کتاب المزار، ص١۴٨.</ref> |
| * آمرزش گناهان؛<ref>کامل الزیارات، ص۴٠.</ref> | | * آمرزش گناهان؛<ref>کامل الزیارات، ص۴٠.</ref> |
| * ایمنی از عذاب؛<ref>کامل الزیارات، ص۴٠.</ref> | | * ایمنی از عذاب؛<ref>کامل الزیارات، ص۴٠.</ref> |
| * ایمنی از هراس و وحشت روز قیامت؛<ref>کامل الزیارات، ص۴١.</ref> | | * ایمنی از هراس و وحشت روز قیامت؛<ref>کامل الزیارات، ص۴١.</ref> |
| * گذشتن از صراط؛<ref>کامل الزیارات، صص ٢٣٩ و ٢٣٨.</ref> | | * گذشتن از صراط؛<ref>کامل الزیارات، صص ٢٣٩ و ٢٣٨.</ref> |
| * همسایگی با [[پیامبر(ص)]].<ref>کامل الزیارات، ص۴۵.</ref> | | * همسایگی با [[پیامبر(ص)]].<ref>کامل الزیارات، ص۴۵.</ref>{{پایان}} |
|
| |
|
| == آسیبها ==
| |
| ممکن است زیارت، به خاطر عملکرد اشتباه برخی افراد دچار آسیبهایی شود که باید از آنها دوری کرد. برخی از آنها چنین است:
| |
|
| |
|
| === زیارت و خرافات ===
| | برخی پژوهشگران نیز زیارت را دارای اثرات و اسرار اعتقادی، عبادی، اخلاقی، عاطفی، اجتماعی و سیاسی دانستهاند و موارد زیر را برشمردهاند: |
| خرافه، در لغت بهمعنای سخن بیهوده و حرف ناحق و باطل است.<ref>المنجد، احمد بندر ریگی، ج١، ص٣٧٩.</ref> در اصطلاح به باورها و سخنان باطل یا کارهای دور از عقل گفته میشود که ناشی از ترسهای بیاساس و پدیدههای مرموز است و به شکلهای گوناگونی در اجتماع بروز میکند. رونق و رکود خرافات، رابطه مستقیمی با پسرفت یا بالندگی فکری جوامع بشری دارد.
| |
|
| |
|
| مهمترین عوامل پیدایش تفکر خرافی:
| | * اعتقادی: تقویت توحیدباوری، معادباوری، نبوت، امامشناسی |
| * جهل آمیخته با ترس و نگرانی از رویدادهای طبیعی؛ مانند: توفان، خشکسالی، بروز بیماریهای سخت و درماننشدنی. | | * عبادی: رازگویی و نیازخواهی، انس با قرآن، توجه به نماز و زکات، توجه به امر به معروف و نهی از منکر، زمینهسازی برای توبه<ref>درسنامه آداب و اسرار زیارت معصومین، ص 116-123</ref> |
| * تقلید کورکورانه: افرادی که بدون اندیشه و بررسی دقیق بعضی از جریانها، کورکورانه از دیگران تقلید میکنند، در صورتی که اگر خردورزانه به اینگونه حادثهها بنگرند، برداشت نادرستی از آنها نخواهند داشت و به خرافات روی نخواهند آورد. | | * اخلاقی: غفلتزدایی، کوتاهشدن آرزوها، تسلیم و رضا، ایجاد روحیه زهد، حسن خلق،ادب گفتگو، رعایت حقوق دیگران<ref>درسنامه آداب و اسرار زیارت معصومین، ص 123-127</ref> |
| * سودجویی افراد شیاد: عدهای افراد سودجو با سوءاستفاده از نادانی و سادگی برخی مردم، به ترویج خرافات میپردازند. | | * عاطفی: رقت قلب، تحریک عواطف انسانی، تخلیه هیجانها، تامین بهداشت روانی،<ref>درسنامه آداب و اسرار زیارت معصومین، ص 132-137</ref> |
| | * اجتماعی: گسترش رفتار مهروزرانه، انتقال آداب اجتماعی، آشنایی با هویت فرهنگی و تمدنی، کنترل رفتارهای اجتماعی<ref>درسنامه آداب و اسرار زیارت معصومین، ص 139-143</ref> |
| | * سیاسی: تجدید عهد با رهبران امت،آشنایی با اهداف سیاسی معصومان، ایجاد شور سیاسی<ref>درسنامه آداب و اسرار زیارت معصومین، ص 144-152</ref> |
|
| |
|
| بدترین ویژگی خرافهها این است که آسان بهوجود میآیند، ولی به دشواری از بین میروند. اسلام از همان ابتدا با خرافهها به مبارزه برخاست و جامعه آن روز را که سخت اسیر توهمهای بیاساس بود، به خردورزی دعوت کرد.
| | == آداب زیارت == |
|
| |
|
| === غلو در زیارت ===
| | * اخلاص به معنای انجام عمل برای خداوند<ref>مصباحالشریعه، ص۳۶؛ کتاب المزار شیخ مفید، ص۱۹</ref> |
| غلوّ، در لغت بهمعنای زیادهروی و تجاوز از حد است، همچنین به معنای توصیف کردن فرد یا چیزی بیش از آنچه هست، به کار میرود. در اصطلاح شرع بهمعنای مبالغه کردن در اوصاف پیامبران و اولیای الهی است که به اعتقاد الوهیت انسان منجر شود.
| | * پوشیدن لباس پاکیزه<ref>المقنعه، ص۴۵۸</ref> و آراستگی و خوشبویی<ref>الکافی، ج۳، ص 477؛ المزار الکبیر ابن مشهدی، ص 205</ref> |
|
| |
|
| قرآن، اهل کتاب را از این کار منع میکند و میفرماید: قُلْ یٰا أَهْلَ الْکِتٰابِ لاٰ تَغْلُوا فِی دِینِکُمْ غَیْرَ الْحَقِّ؛ «بگو ای اهل کتاب، در دین خود، غلوّ (و زیادهروی) نکنید». (مائده: ۷۷)
| | == آسیبها == |
| | | ممکن است زیارت، به خاطر عملکرد اشتباه برخی افراد دچار آسیبهایی شود که باید از آنها دوری کرد. برخی از آنها چنین است: |
| یکی از خطرناکترین پدیدههای انحرافی در حوزه باورهای دینی، غلوّ است؛ یعنی اعتقاد به اینکه:
| |
| * پیامبر خدا (ص) یا ائمه اطهار (علیهم السلام) جایگاهی در مرتبه خدایی دارند؛
| |
| * تدبیر عالم هستی به ایشان واگذار شده است (به صورت مستقل)؛<ref group="یادداشت">ما معتقد هستیم که به اذن الهی تدبیر عالم به ایشان محول میشود، و در برخی از زیارتهایی که از معصوم (علیهم السلام) وارد شده به این مطلب اشاره شده است. مفاتیح الجنان، بخش زیارت امام حسین (ع).</ref>
| |
| * معرفت و محبت اهلبیت (علیهم السلام)، انسان را از عبادت خداوند و انجام دادن واجبات بینیاز میکند.
| |
| | |
| این باورها و اعتقاداتی نادرست و غلوّآمیز درباره ایشان است که به شدت از جانب اهلبیت (علیهم السلام) نکوهش شده و با غلوّکنندگان مبارزه شده است. امام علی (ع) فرمودهاند: «از غلوّ و زیادهروی درباره ما (اهلبیت) بپرهیزید».<ref>غرر الحکم ودرر الکلم، عبدالرحمان بن محمد تمیمی، ص١١٨.</ref>
| |
| | |
| اگرچه در میان شیعیان کسی چنین عقایدی، در این حد، درباره اهلبیت (علیهم السلام) ندارد، اما رفتارهای عدهای غلوّآمیز است. کسانیکه هنگام ورود به حرم مطهر یا رواقها به سجده میافتند، اگر سجدهشان برای شکر خداوند باشد، مشکلی ندارد، اما اگر سجده با قصدی غیر از این باشد، حرام است.<ref>توضیح المسائل امام خمینی، ص١۴٧، مسئله١٠٩٠.</ref>
| |
| | |
| === بدعتگذاری در زیارت ===
| |
| یکی دیگر از آسیبهای زیارت، بدعت است. بدعت به این معناست که آنچه در دین نیست، به نام دین، در آن وارد شود یا آنچه جزء دین است، از متن دین خارج شود.
| |
|
| |
|
| یکی از موارد بدعت، افزودن یا کاستن عبارتهایی از زیارتنامه یا دعاهایی است که از امامان معصوم (علیهم السلام) رسیده است. البته در خواندن زیارتنامه به خواندن زیارتهای مأثور (صادر شده از ائمه) سفارش شده است. زیارتهای معتبری مثل زیارت امینالله و زیارت جامعه کبیره در دسترس است که در هر زمان و در هر مکان میتوان آن را خواند، بنابراین احتیاجی به خواندن زیارتنامههای غیر معتبر نیست!
| | === خرافات === |
| | {{اصلی|خرافه}} |
|
| |
|
| باید از اعمال سلیقه و زیاد کردن عبارتی در متن زیارت پرهیز کرد، هرچند معنا را تغییر ندهد و مفهوم مثبتی داشته باشد. ائمه اطهار (علیهم السلام) هم بر مراقبت از متون به صورتی که وارد شدهاند، تأکید داشتند.
| | خرافه، به باورها و سخنان باطل یا کارهای دور از عقل گفته میشود، که ناشی از ترسهای بیاساس و پدیدههای مرموز است و به شکلهای گوناگونی در اجتماع بروز میکند. رونق و رکود خرافات، رابطه مستقیمی با پیشرفت فکری جوامع بشری دارد. |
|
| |
|
| شخصی میگوید که حضور امام صادق (ع) رفتم و گفتم: «من از خودم دعایی اضافه کردهام». امام فرمود: «آن را کنار بگذار و برای من نقل نکن».<ref>کافی، ج٣، ص ۴٧۶.</ref> حتی اجازه خواندن آن دعا را ندادند.
| | مهمترین عوامل پیدایش تفکر خرافی، جهل آمیخته با ترس، تقلید بدون پشتوانه عقلی و سودجویی برخی افراد دانسته شده است. |
|
| |
|
| مرحوم شیخ عباس قمی در پایان زیارت وارث مینویسد: اضافه کردن برخی عبارتها نظیر «فِی الجَنانِ مَعَ النَّبیینَ والصِّدیقینَ والشُّهداءِ والصّالحینَ وحَسُنَ أولئک رفیقا، السّلامُ عَلی مَن کانَ فِی الحائِرِ…» زیادی وخودسرانه است.<ref>مفاتیح الجنان، ص٧٠٨.</ref>
| | === غلو === |
| | {{اصلی|غلو}}غُلُوّ، به معنای مبالغه کردن در اوصاف [[پیامبران]] و اولیای الهی است که به اعتقاد الوهیت انسان منجر شود. در [[قرآن]] از غلو نهی شده است.<ref>مائده: ۷۷.</ref> برخی از اعتقادات غلوکنندگان چنین است: |
| | * پیامبر(ص) یا [[امامان(ع)]] جایگاهی در مرتبه خدایی دارند؛ |
| | * تدبیر عالم هستی به ایشان واگذار شده است (به صورت مستقل)؛ |
| | * معرفت و محبت اهلبیت(ع)، انسان را از عبادت خداوند و انجام دادن واجبات بینیاز میکند. |
|
| |
|
| === رعایت نکردن آداب تشرف ===
| | این باورها از جانب اهلبیت(ع) نکوهش شده و با غلوکنندگان مبارزه شده است.<ref>غرر الحکم ودرر الکلم، عبدالرحمان بن محمد تمیمی، ص١١٨.</ref> |
| هدف از حضور در مکان زیارتی، عرض ادب و اظهار خاکساری در برابر ولی خداست؛ بنابراین، باید هنگام حضور در چنین مکانهایی آداب حضور رعایت شود. هجوم آوردن به طرف ضریح مطهر بدون اذن دخول و رعایت آداب تشرف، خلاف ادب و بیاحترامی بزرگی است. متأسفانه در بسیاری از مکانهای زیارتی همه تلاش زائران، رساندن دست خود به ضریح و تبرکجویی است، حال آنکه آیه شریفه میفرماید: یٰا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاٰ تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاّٰ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ (احزاب: ۵۳) ای کسانی که ایمان آوردهاید در خانههای پیامبر داخل نشوید مگر به شما اجازه داده شود.
| |
|
| |
|
| این آیه، اگرچه درباره پیامبر اکرم (ص) نازل شده است، ولی شامل معصومان دیگر هم میشود، حتی اگر این معصومان زنده نباشند. زیرا در اذن دخول حرم بعضی از ائمه همین آیه آورده شده است؛ بنابراین، رعایت نکردن آداب ورود و آزار رساندن و فشار آوردن به دیگران، با هدف رسیدن به ضریح و دست رساندن به آن، هرچند با هدف تبرکجویی، خلاف آداب زیارت است و اگر موجب صدمه دیگران و رنجش ایشان بشود، معصیت است.
| | [[عتبهبوسی]] و سجده هنگام ورود به [[حرم امامان(ع)]]، اگر برای شکر خدا باشد جایز است، در غیر این صورت حرام است.<ref>توضیح المسائل امام خمینی، ص١۴٧، مسئله١٠٩٠.</ref> |
|
| |
|
| رفتار اولیای خدا، علما و اهل معرفت در اینباره، نشان میدهد که معرفت و شناخت زیارتشونده مهمترین عامل برقراری ارتباط با اوست هرچند دست به ضریح نرسد.
| | === بدعتگذاری === |
| | {{اصلی|بدعت}} |
| | [[بدعت]] به این معنا است که آنچه در دین نیست، به نام دین، در آن وارد شود یا آنچه جزء دین است، از متن دین خارج شود. |
|
| |
|
| در زندگینامه آیتالله بهاءالدینی آمده است: ایشان بسیار ساده و بدون تکلف به حرم (امام رضا) میرفت و گاهی وارد مسجد گوهرشاد میشد و روی زمین مینشست و میگفت: زیارت امینالله بخوانید و بعد از خواندن زیارت از حرم بیرون میرفت (داخل رواق نمیشد). اطرافیان به ایشان میگفتند: این زیارت خوشایند ما نیست و تا داخل نرویم و نزدیک ضریح نشویم، زیارت مطلوب انجام ندادهایم. ایشان میفرمود: زیارت، حضور (قلب) زائر نزد زیارتشونده است.
| | یکی از موارد بدعت، افزودن یا کاستن عبارتهایی از زیارتنامه یا دعاهایی است که از امامان معصوم(ع) رسیده است. بر اساس روایتی، [[امام صادق(ع)]] کسی را که از خود دعایی افزوده بود، از این کار نهی کرد. <ref>کافی، ج٣، ص ۴٧۶.</ref> [[شیخ عباس قمی]]، محدث شیعه نیز، افزودن برخی عبارتها به زیارات و دعاها را زیادی و خودسرانه دانسته است.<ref>مفاتیح الجنان، ص٧٠٨.</ref> |
|
| |
|
| == احکام == | | == احکام == |
| زیارت دارای احکامی است که گاه در آنها میان برخی از فرقههای اسلامی اختلاف نظر است. برخی از احکام زیارت چنین سات: | | زیارت دارای احکامی است که گاه در آنها میان برخی از فرقههای اسلامی اختلاف نظر است. برخی از احکام زیارت چنین است: |
|
| |
|
| === تبرک === | | === تبرک === |
| {{اصلی|تبرک}} | | {{اصلی|تبرک}} |
| تبرک در لغت به معنای طلب برکت است و برکت به معنای زیادی و رشد یا سعادت است.<ref>لسان العرب، ج١٠، ص٣٩٠؛ صحاح اللغه، ج۴، ص١٠٧۵.</ref> در اصطلاح به معنای طلب برکت از طریق چیزی یا حقیقتی که خداوند متعال برای آنها امتیاز و مقام خاصی قرار داده است؛ همانند لمس کردن یا بوسیدن دست پیامبر (ص) یا برخی از آثار آن حضرت بعد از وفاتش. | | تبرک در اصطلاح متون دینی، یعنی طلب برکت و خیر الهی<ref>نگاه کنید به تسهیل العقیدة الاسلامیه، ص334.</ref> که در یک موجود نهاده شده<ref>الموسوعة الفقهیة الکویتیه، ج10، ص69.</ref> و [[خداوند]] برای او امتیازها و مقامهایی خاص قرار داده است،<ref>سلفیگری و پاسخ به شبهات، ص434.</ref> خواه این برکت مادی باشد و خواه معنوی.<ref>التبرک، جدیع، ص43.</ref> |
| | |
| مسئله تبرک یکی از مسائل اختلافی بین وهابیان و مسلمانان است. در عقاید فرقه وهابیت، تبرک به آثار صالحین و اولیای الهی و اماکن و مشاهد مقدسه و آثار وابسته به آنان به شدت انکار شده است؛ و آن را از مصادیق شرک میدانند و با کسانیکه این عقیده را دارند، مبارزه میکنند. آنها به حرمت تبرک فتوا دادهاند، چنانکه «صالح بن فوزان» -از مفتیان وهابیان - میگوید: سجدهکردن بر تربت اگر به قصد تبرک به این تربت و تقرب به ولی باشد، شرک اکبر است و اگر مقصود از آن تقرب به خدا با اعتقاد به فضیلت این تربت باشد، همانند فضیلت زمین مقدس در مسجد الحرام و مسجد نبوی و مسجد الأقصی، بدعت است.<ref>المنتقی من فتاوی الشیخ صالح بن فوزان، ج٢، ص٨۶.</ref>
| |
| | |
| پاسخ این است که تبرک به آثار اولیای خدا، مسئلهای نیست که هماکنون در میان گروهی از مسلمانان پدید آمده باشد، بلکه ریشه این رفتار را در زندگانی رسول خدا (ص) و صحابه آن حضرت میتوان یافت.
| |
|
| |
|
| نه تنها پیامبر اکرم (ص) و یاران آن بزرگوار، بلکه در میان امت پیامبران پیشین نیز این امر وجود داشته است. علاوه بر این، دلایل فراوانی بر مشروع بودن تبرک به آثار اولیاء، در کتاب و سنت وجود دارد که به برخی از آنها اشاره میکنیم: یوسف صدیق هنگامیکه خود را به برادران خویش معرفی کرد و آنان را بخشید فرمود: اِذْهَبُوا بِقَمِیصِی هٰذٰا فَأَلْقُوهُ عَلیٰ وَجْهِ أَبِی یَأْتِ بَصِیراً؛ «این پیراهن مرا ببرید و بر صورت پدرم بیندازید، بینا میشود». (یوسف:۹۳)
| | بر اساس دیدگاه رایج میان مسلمانان تبرک کاری پسندیده است.<ref>مجموعه آثار مطهری، ج1، ص259، «عدل الهی».</ref> در قرآن، سنت پیامبر(ص)،<ref>نگاه کنید به التبرک، میانجی، ص42-62.</ref> سیره اهل بیت(ع)<ref>برای نمونه نگاه کنید به وفاء الوفاء، ج4، ص217؛ الفتوح، ج5، ص18-19.</ref> و نیز در سیره [[صحابه]] تبرک فراوان گزارش شده است.<ref>تبرک الصحابه، ص15-17.</ref> |
|
| |
|
| سپس خداوند میفرماید: فَلَمّٰا أَنْ جٰاءَ الْبَشِیرُ أَلْقٰاهُ عَلیٰ وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِیراً (یوسف:۹۶) اما هنگامی که بشارتدهنده آمد آن (پیراهن) را بر صورت او افکند؛ ناگهان بینا شد.
| | به باور [[وهابیت|وهابیان]]، تبرک جایز نیست؛ به باور آنها تبرک یک نوع [[عبادت]] شمرده شده و از آن جایی که عبادت امری توقیفی است بنابرین تبرک تنها در مورد اموری جایز میباشد که در قرآن و روایات دلیلی بر جواز آن باشد. در موارد دیگر تبرک [[بدعت]] و غیر مشروع است. در جواب وهابیان گفته شده که در عبادت، نیت پرستش وجود دارد، اما در تبرکجویی هرگز قصد پرستش موجود متبرک در میان نیست. تبرک از اموری است که در شرع بر جواز آن دلایل فراوانی وجود دارد و بدعت ناپسند به شمار نمیرود. |
| | |
| این سخن گویای قرآن، نه تنها گواه روشنی بر تبرک جستن پیامبر خدا (یعقوب) به پیراهن پیامبری دیگر (حضرت یوسف) است، بلکه بیانگر آن است که این پیراهن، موجب بازگشت بینایی حضرت یعقوب گردید.
| |
| | |
| زمخشری میگوید: تابوت، صندوق تورات بوده است، و هرگاه حضرت موسی (ع) در صدد جنگ برمیآمد، آن را بیرون میآوردند و در منظر بنی اسرائیل قرار میدادند تا با دیدن آن آرام شوند و در جهاد سست نگردند.<ref>تفسیر کشاف، ج١، ص٢٩٣.</ref>
| |
|
| |
|
| === توسل === | | === توسل === |
| {{اصلی|توسل}} «توسل» در لغت به معنای چیزی است که انسان به سبب آن به مقصود خود رهنمون میشود.<ref>لسان العرب، ماده وسل.</ref> در اصطلاح به این معناست که بنده، چیزی یا شخصی را نزد خداوند واسطه قرار دهد تا او وسیله قرب و نزدیکیاش به خدا گردد.<ref>تفسیر روح المعانی، آلوسی، ج۶، صص١٢٨ - ١٢۴.</ref> | | {{اصلی|توسل}}توسل، به معنای واسطه قرار دادن امور خیر و افراد صالح مقرب درگاه الاهی برای بر آورده شدن درخواست و اجابت دعاست. در آیاتی از قرآن به موضوع توسل و وسیله قرار دادن پرداخته شده است. |
| | |
| یکی دیگر از عقاید مسلّم اسلامی، که وهابیت آن را انکار میکند، توسل است.
| |
| | |
| «عبدالعزیز بن باز» مفتی سابق سعودی میگوید: توسل به جاه و برکت یا حقِ کسی، بدعت است، ولی شرک نیست؛ از همین رو هرگاه کسی بگوید: «اللّهم إنّی أسألک بجاه أنبیائک أو بجاه ولیک فلان أو بعبدک فلان أو بحقّ فلان أو برکه فلان» جایز نیست، بلکه بدعت و شرک آلود است.<ref>مجموع فتاوی و مقالات متنوّعة، بنباز، ج۴، ص٣١١.</ref>
| |
| | |
| «شیخ صالح بن فوزان» میگوید: هرکس به خالق و رازق بودن خداوند ایمان آورد، ولی در عبادت واسطههایی بین خود و خداوند قرار دهد، در دین خدا بدعت گذارده است… و اگر به وسائط متوسل شود (به جهت جاه و مقام آنان) بدون آنکه آنان را عبادت کند، این بدعت حرام و وسیلهای از وسائل شرک است…<ref>المنتقی من فتاوی الشیخ بن فوزان، ج٢، ص۵۴.</ref>
| |
| | |
| این در حالی است که آیات متعدد قرآن و شواهد تاریخی و همچنین فتاوای اهل سنت بر خلاف این نظریه نادرست است.
| |
| | |
| «زینی دحلان» میگوید: هرکس ذکرهای پیشینیان و دعاها و اوراد آنان را دنبال کند، در آنها مقدار زیادی از توسل به ذوات مقدسه مییابد. کسی بر آنان ایراد نگرفت، تا اینکه این منکران (وهابیان) آمدند. اگر قرار باشد که نمونههای توسل را جمع کنیم، کتابی عظیم میشود.<ref>توسل و رابطه آن با توحید، ص٢٧ به نقل از الدر السنیة، ص٣١.</ref>
| |
|
| |
|
| «نووی» در برخی از کتابهایش قائل به استحباب توسل شده است.<ref>حاشیة الایضاح علی المناسک، صص۴۵٠ و ۴٩٨؛ توسل و رابطه آن با توحید، ص٢٧.</ref>
| | تا پیش از [[ابنتیمیه]] در کتابهای کلامی یا حدیثی و یا در ضمن ردیهها، بابی با نام توسل یافت نمیشد ولی بعد از ابنتیمیه و نگرشها و دیدگاههای جدیدی که درباره توسل مطرح کرد و بخشی از توسل را مساوی شرک دانست، عموم دانشمندان مذاهب اسلامی به مقابله با او پرداختند و ردیههایی متعدد در این زمینه نگاشتهاند و از اینرو به قلمزنیها و نگارشها در این زمینه پرداخته شد و به خاطر سلطه وهابیت بر مکانهای مقدس اسلامی در دوره اخیر و سختگیری آنان بر زائران شیعی و ایرانی برای توسل به مزارهای مقدس، انگیزهای ویژه برای نقد دیدگاه وهابیت در موضوع توسل گشته است. |
| | |
| نورالدین سمهودی میگوید: استغاثه و شفاعت و توسل به پیامبر و جاه و برکت او نزد خداوند از کردار انبیا و سیره سلف صالح بوده و در هر زمانی انجام میگرفته است؛ چه قبل از خلقت و چه بعد از آن، حتی در حیات دنیوی و در برزخ. هرگاه توسل به اعمال صحیح باشد، همانگونه که در حدیث غار آمده، توسل به پیامبر اولی است.<ref>وفاءالوفاء، ج۴، ص١٣٧٢.</ref>
| |
| | |
| در قرآن و روایات نیز موارد زیادی از توسلات انبیا و اولیای خدا آمده است. | |
| | |
| علامه امینی درباره توسل میگوید: توسل بیش از این نیست که شخصی با واسطه قراردادن ذوات مقدسه به خدا نزدیک شود و آنها را وسیله برآورده شدن حاجات خود قرار دهد؛ زیرا آنان نزد خدا آبرومندند؛ نه اینکه ذات مقدس آنان را بهطور مستقل در برآورده شدن حاجتهایش دخیل بداند، بلکه آنان را مجاری فیض، حلقههای وصول واسطههای بین مولی و بندگان میداند… با این عقیده که تنها مؤثر حقیقی در عالم وجود خداوند سبحان است و تمام کسانیکه متوسل به ذوات مقدسه میشوند، همین نیت را دارند، حال این چه ضدیتی با توحید دارد؟<ref>الغدیر، ج٣، ص۴٠٣.</ref>
| |
|
| |
|
| === شفاعت === | | === شفاعت === |
| {{اصلی|شفاعت}} | | {{اصلی|شفاعت}}شفاعت واسطه قرار دادن پیامبران و اولیای الهی است تا در آخرت از خدا درخواست کنند عذاب از گنهکار برداشته یا بر درجات مؤمن افزوده شود. شیعیان و برخی از اهلسنت مانند اشاعره، شفاعت را فقط برای برداشته شدن عذاب از گناهکاران دانسته و در برابر، برخی از اهلسنت، مانند معتزله، شفاعت را فقط برای افزودن بر درجات مؤمن دانستهاند. |
| شفاعت واسطه قرار دادن پیامبران و اولیای الهی است تا در آخرت از خدا درخواست کنند عذاب از گنهکار برداشته یا بر درجات مؤمن افزوده شود. شیعیان و برخی از اهلسنت مانند اشاعره، شفاعت را فقط برای برداشته شدن عذاب از گناهکاران دانسته و در برابر، برخی از اهلسنت، مانند معتزله، شفاعت را فقط برای افزودن بر درجات مؤمن دانستهاند. | |
|
| |
|
| وهابیت نیز، اصل شفاعت پیامبر (ص) در روز قیامت را پذیرفته است؛ ولی درخواست شفاعت به صورت مستقیم از پیامبر (ص) و اولیای الهی را جایز ندانسته و درخواست شفاعت از مردگان را شرک دانسته است. شیعیان و اهلسنت، دیدگاههای وهابیت درباره جایز نبودنِ درخواست شفاعت را رد کردهاند. | | وهابیت نیز، اصل شفاعت پیامبر(ص) در روز قیامت را پذیرفته است؛ ولی درخواست شفاعت به صورت مستقیم از پیامبر(ص) و اولیای الهی را جایز ندانسته و درخواست شفاعت از مردگان را شرک دانسته است. شیعیان و اهلسنت، دیدگاههای وهابیت درباره جایز نبودنِ درخواست شفاعت را رد کردهاند. |
|
| |
|
| == پانویس == | | == پانویس == |
خط ۱۳۹: |
خط ۱۰۳: |
| {{منابع}} | | {{منابع}} |
| {{برگرفتگی | | {{برگرفتگی |
| | پیش از لینک = کتاب | | | پیش از لینک = کتابهای |
| | منبع = زیارت (آثار، آسیبها و شبهات)، | | | منبع = زیارت (آثار، آسیبها و شبهات) نوشته محمدرضا احمدی ندوشن، تهران، مشعر، ۱۳۹۱ش. |
| | توضیحات منبع = محمدرضا احمدی ندوشن، تهران، مشعر، ۱۳۹۱ش. | | | توضیحات منبع = و '''درسنامه آداب و اسرار زیارت معصومین نوشته داود حسینی، مشعر، 1403ش.''' |
| | لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1321 | | | لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1321 |
| }} | | }} |
| | |
| | [[رده:زیارت]] |