پرش به محتوا

مکروه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
Kamran (بحث | مشارکت‌ها)
 
(۶ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:


== مفهوم شناسی ==
== مفهوم شناسی ==
مکروه در لغت اسم مفعول از "کره" است که معنایی بر خلاف رضا و حبّ دارد. <ref>معجم مقائيس اللغة، ج‌5، ص172.</ref> چنانچه در قرآن این دو واژه در مقابل هم قرار گرفته است.<ref>خداوند متعال فرمود: «وَ عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ.» (سوره بقرة، آیه 216)</ref> پس مکروه بر ضد محبوب<ref>القاموس الفقهي لغة و اصطلاح، ص318؛ معجم اصطلاحات أصول الفقه، ص133؛ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌3، صص342.</ref> و به معنای ناپسند، ناپسندیده، ناروا، ناخوش، ناگوار، ناخوش آیند است.<ref>رک: لغتنامه دهخدا، مدخل مکروه؛ فرهنگ فارسی عمید، مدخل مکروه.</ref> برخی گفته اند مکروه از "کریهة" گرفته شده و آن شدت در جنگ است.<ref>معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌3، صص342. </ref> در برخی روایات مکروه به معنای "شاقّ" (سخت) و "شرّ" (بد) نیز آمده است.<ref>النهاية في غريب الحديث و الأثر، ج‌4، ص169؛ لسان العرب، ج‌13، ص535.</ref>
مکروه در لغت اسم مفعول از "کره" است که معنایی بر خلاف رضا و حبّ دارد. <ref>معجم مقائيس اللغة، ج‌5، ص172.</ref> چنانچه در قرآن این دو واژه در مقابل هم قرار گرفته است.<ref>خداوند متعال فرمود: «وَ عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ.» (سوره بقرة، آیه 216)</ref> پس مکروه بر ضد محبوب<ref>القاموس الفقهي لغة و اصطلاح، ص318؛ معجم اصطلاحات أصول الفقه، ص133؛ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌3، صص342.</ref> و به معنای ناپسند، ناپسندیده، ناروا، ناخوش، ناگوار، ناخوش آیند است.<ref>رک: لغتنامه دهخدا، مدخل مکروه؛ فرهنگ فارسی عمید، مدخل مکروه.</ref> در برخی روایات مکروه به معنای سخت و بد نیز آمده است.<ref>النهاية في غريب الحديث و الأثر، ج‌4، ص169؛ لسان العرب، ج‌13، ص535.</ref>


در فقه، مكروه یکی از '''[[احکام پنج گانه تکلیفی]]'''<ref>فرهنگ معین، مدخل مکروه.</ref> و به معنای عملی است که ترکش اولویت دارد و بهتر است انجام نشود.<ref>رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص788؛ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌3، ص342.  </ref> و شارع از مکلف خواسته که آن را ترک کند؛ اگرچه ترک آن الزامی نیست.<ref>رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص788؛  دائرة المعارف فقه مقارن، ص432؛ معجم اصطلاحات أصول الفقه، ص133؛ فرهنگ اصطلاحات اصول، ج‏1، ص290؛ الدليل الفقهى تطبيقات فقهية لمصطلحات علم الأصول،ص280؛ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌3، ص343‌.</ref>بدین ترتیب ترك کردن کار مكروه‏، امری مطلوب است و مصلحت (فایده و سود) و ثواب دارد، ولى انجام آن [[حرام]] نيست.<ref>رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص667.</ref><ref>رک: معجم اصطلاحات أصول الفقه، ص133 معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌3، ص343‌.</ref>
در فقه، مكروه یکی از '''[[احکام پنج گانه تکلیفی]]'''<ref>فرهنگ معین، مدخل مکروه.</ref> و به معنای عملی است که ترکش اولویت دارد و بهتر است انجام نشود.<ref>رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص788؛ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌3، ص342.  </ref> و شارع از مکلف خواسته که آن را ترک کند؛ اگرچه ترک آن الزامی نیست.<ref>رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص788؛  دائرة المعارف فقه مقارن، ص432؛ معجم اصطلاحات أصول الفقه، ص133؛ فرهنگ اصطلاحات اصول، ج‏1، ص290؛ الدليل الفقهى تطبيقات فقهية لمصطلحات علم الأصول،ص280؛ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌3، ص343‌.</ref>بدین ترتیب ترك کردن کار مكروه‏، امری مطلوب است و مصلحت (فایده و سود) و ثواب دارد، ولى انجام آن [[حرام]] نيست.<ref>رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص667.</ref><ref>رک: معجم اصطلاحات أصول الفقه، ص133 معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌3، ص343‌.</ref>


== مراتب مکروه ==
== مراتب مکروه ==
عمل مکروه را دو نوع دانسته‌اند. عملی که کراهت شدید دارد و مورد خشم خدا است مانند وام ندادن به افراد نيازمند و عملی که کراهت شدید ندارد، مانند پوشيدن لباس سياه.<ref>رک: دائرة المعارف فقه مقارن، ص432‌.</ref>
عمل مکروه را دو نوع دانسته‌اند. عملی که کراهت شدید دارد و مورد خشم خدا است، مانند وام ندادن به افراد نيازمند؛ و عملی که کراهتش شدید نیست، مانند پوشيدن لباس سياه.<ref>رک: دائرة المعارف فقه مقارن، ص432‌.</ref>


برخی گفته اند: هر چند مكروهات مؤاخذه و كيفرى را در پى ندارد ولى اگر مكروهى فراگير و جزء فرهنگ جامعه‌اى گردد؛ آن جامعه در خور مذمّت و سرزنش است؛ زيرا چنين وضعيتى نشان دهنده سهل انگارى نسبت به وظايف دينى و الهى است، علاوه بر اين كه سبب مى‌شود حكم خداوند به تدریج فراموش گردد.<ref>رک: دائرة المعارف فقه مقارن، ص432‌.</ref>
برخی گفته اند: هر چند مكروهات مؤاخذه و كيفرى را در پى ندارد ولى اگر مكروهى فراگير و جزء فرهنگ جامعه‌اى گردد؛ آن جامعه در خور مذمّت و سرزنش است؛ زيرا چنين وضعيتى نشان دهنده سهل انگارى نسبت به وظايف دينى و الهى است، علاوه بر اين كه سبب مى‌شود حكم خداوند به تدریج فراموش گردد.<ref>رک: دائرة المعارف فقه مقارن، ص432‌.</ref>
خط ۱۴: خط ۱۴:
معنای مکروه در عبادات با معنای آن در غیر عبادات فرق می کند:  
معنای مکروه در عبادات با معنای آن در غیر عبادات فرق می کند:  


'''كراهت در عبادات''' به معناى کم بودن ثواب است؛ مثلا اقتدا کردن نماز شکسته مسافر به امام جماعتی که نمازش کامل است مکروه است، يعنى ثواب آن از نمازهاى جماعتى كه  غیر مسافر  به غیر مسافر اقتدا مى‏ كند، كمتر است.<ref>رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص567؛ الاصطلاحات الفقهية في الرسائل العملية، ص138.</ref>
'''كراهت در غير عبادت''' يعنى خداوند از خود آن عمل بیزار است؛ هرچند این تنفر و بیزاری به حدى نرسيده كه ترك آن واجب شود، اما خداوند انجام آن را دوست ندارد.<ref>رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص567.</ref> مثلا وقتی گفته می شود خوردن آب و غذای داغ مکروه است؛ یعنی خداوند این کار را دوست ندارد و بهتر است این کار ترک شود.


'''كراهت در غير عبادت''' به معناى نقصان و کاستی موجود در خود عمل است؛ يعنى خداوند از آن عمل بیزار است؛ هرچند این تنفر و بیزاری به حدى نرسيده كه ترك آن واجب شود، اما خداوند انجام آن را دوست ندارد.<ref>رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص567.</ref> بدین ترتیب کراهت به آن معنا نیست که بهتر است آن عمل ترک شود، بلکه بدین معناست که ثواب عبادت در این مکان ها و حالات کمتر است؛ یعنی ثواب نماز خواندن در حمام کمتر از نماز خواندن در غیر حمام است، و یا ثواب تلاوت قرآن برای فرد جنب کمتر از فرد غیر جنب است.
'''كراهت در عبادات''' به معناى کم بودن ثواب است؛ مثلا وقتی گفته می شود: «اقتدا کردن مسافری که نمازش شکسته است، به امام جماعتی که نمازش کامل است، مکروه است»، يعنى ثواب نماز جماعت آن مسافر از نماز جماعت غیر مسافری که به غیر مسافر اقتدا مى‏ كند، كمتر است.<ref>رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص567؛ الاصطلاحات الفقهية في الرسائل العملية، ص138.</ref> و یا وقتی گفته می شود: «نماز در حمام و یا تلاوت قرآن فرد جنب مکروه است.» یعنی ثواب نماز خواندن در حمام کمتر از نماز خواندن در غیر حمام است، و ثواب تلاوت قرآن فرد جنب کمتر از فرد غیر جنب است.


== اقسام مکروه ==
== اقسام مکروه ==
مکروه از جهات گوناگون تقسیم بندی می شود:<ref>رک: فرهنگ نامه اصول فقه، صص788-789.</ref>
مکروه از جهات گوناگون تقسیم بندی می شود:<ref>رک: فرهنگ نامه اصول فقه، صص788-789.</ref>
مكروهى كه داراى خطاب مستقلى بوده و مورد اراده اصلى خدا قرار گرفته، '''مكروه اصلى''' است مانند نماز خواندن در حمام، كه خطاب «لا تصل فى الحمام» به‏ طور مستقيم بر كراهت آن دلالت مى‏ كند؛ و  مكروهى كه خطاب مستقلى بر كراهت آن دلالت نمى‏ كند و اراده مولا نيز به‏ طور مستقيم به آن تعلق نگرفته است؛ '''مكروه تبعى''' است؛ مانند كراهت رفتن به حمام به قصد خواندن نماز در آن، به تبع كراهت نماز در حمام.


عملی كه به‏ خودى ‏خود داراى مفسده (ضرر و زیان) و مورد خشم، نفرت و بیزاری خداوند است، هرچند این بیزاری و تنفر به اندازه ‏اى نيست كه به حرمت آن حكم شود؛ بنابر این به انجامش نيز اجازه داده شده است، '''مكروه نفسى‏''' است؛ مانند كراهت خوردن پنير و تخم‏ مرغ؛ و عملى كه به‏ خودى‏ خود،کراهت ندارد، اما از آنجا كه مقدمه وجود عملی است كه آن عمل داراى کراهت است، حكم كراهت بر اين فعل نيز سرايت مى‏ كند، '''مكروه غيرى''' است؛ مانند كراهت رفتن به حمام كه مقدمه نماز خواندن در آن است و از آن جايى كه نماز در حمام، مكروه نفسى است، اين كراهت، به رفتن به حمام نيز سرايت مى‏ كند.  
عملی كه به‏ خودى ‏خود داراى مفسده (ضرر و زیان) و مورد خشم، نفرت و بیزاری خداوند است، هرچند این بیزاری و تنفر به اندازه ‏اى نيست كه به حرمت آن حكم شود؛ بنابر این به انجامش نيز اجازه داده شده است، '''مكروه نفسى‏''' است؛ مانند كراهت خوردن پنير و تخم‏ مرغ؛ و عملى كه به‏ خودى‏ خود،کراهت ندارد، اما از آنجا كه مقدمه وجود عملی است كه آن عمل داراى کراهت است، حكم كراهت بر اين فعل نيز سرايت مى‏ كند، '''مكروه غيرى''' است؛ مانند كراهت رفتن به حمام كه مقدمه نماز خواندن در آن است و از آن جايى كه نماز در حمام، مكروه نفسى است، اين كراهت، به رفتن به حمام نيز سرايت مى‏ كند.  
خط ۴۰: خط ۳۸:
* بالا رفتن از كوه [[جبل الرحمه]] در [[صحرای عرفات]]. <ref>جامع الفتاوى - مناسك حج، ص 176.</ref>
* بالا رفتن از كوه [[جبل الرحمه]] در [[صحرای عرفات]]. <ref>جامع الفتاوى - مناسك حج، ص 176.</ref>


در مورد برخی مکروهات حج و عمره بین فقها اختلاف نظر است؛ مانند: 1) كندن دندان اگر موجب خون آمدن شود، طبق نظر آية اللّه مكارم؛ <ref>جامع الفتاوى - عمره مفرده، ص81، مسأله 202؛ جامع الفتاوى - مناسك حج، ص 100، مسأله 348.</ref>2) بيرون آوردن خون از بدن خود براى [[محرم (احرام‌گزار)|محرم]]، طبق نظر آية اللّه مكارم؛ <ref>جامع الفتاوى - عمره مفرده، ص82، مسأله 205.</ref> 3) قسم خوردن به ساير اسماء الله مثل رحمن و رحيم، طبق نظر آية اللّه مكارم<ref>جامع الفتاوى - مناسك حج، ص101، مسأله 355.</ref>4) استفاده از گوشت حیوانی كه شاخ خارجى‌اش شکسته بوده و عمداً به عنوان قربانی حج ذبح شده است، طبق نظر آية اللّه بهجت <ref>جامع الفتاوى - مناسك حج، ص 197، مسأله 741.</ref>
برخی از [[محرمات احرام]] در حج و عمره از نظر آية اللّه مكارم شیرازی مکروه است؛ مانند: 1) كندن دندان اگر موجب خون آمدن شود؛ <ref>جامع الفتاوى - عمره مفرده، ص81، مسأله 202؛ جامع الفتاوى - مناسك حج، ص 100، مسأله 348.</ref>2) بيرون آوردن خون از بدن خود؛<ref>جامع الفتاوى - عمره مفرده، ص82، مسأله 205.</ref> 3) قسم خوردن به ساير اسماء الله مثل رحمن و رحيم.<ref>جامع الفتاوى - مناسك حج، ص101، مسأله 355.</ref>  
 
== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==



نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ ژوئن ۲۰۲۵، ساعت ۰۷:۴۲

مکروه یکی از احکام پنج گانه تکلیفی و به معنای عملی است که بهتر است انجام نشود. مراتب و اقسامی دارد که فقها آن را معرفی کرده اند. معنای مکروه در عبادات با غیر عبادات فرق می کند. برخی کارها در حج و عمره به عنوان مکروه معرفی شده است.

مفهوم شناسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مکروه در لغت اسم مفعول از "کره" است که معنایی بر خلاف رضا و حبّ دارد. [۱] چنانچه در قرآن این دو واژه در مقابل هم قرار گرفته است.[۲] پس مکروه بر ضد محبوب[۳] و به معنای ناپسند، ناپسندیده، ناروا، ناخوش، ناگوار، ناخوش آیند است.[۴] در برخی روایات مکروه به معنای سخت و بد نیز آمده است.[۵]

در فقه، مكروه یکی از احکام پنج گانه تکلیفی[۶] و به معنای عملی است که ترکش اولویت دارد و بهتر است انجام نشود.[۷] و شارع از مکلف خواسته که آن را ترک کند؛ اگرچه ترک آن الزامی نیست.[۸]بدین ترتیب ترك کردن کار مكروه‏، امری مطلوب است و مصلحت (فایده و سود) و ثواب دارد، ولى انجام آن حرام نيست.[۹][۱۰]

مراتب مکروه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

عمل مکروه را دو نوع دانسته‌اند. عملی که کراهت شدید دارد و مورد خشم خدا است، مانند وام ندادن به افراد نيازمند؛ و عملی که کراهتش شدید نیست، مانند پوشيدن لباس سياه.[۱۱]

برخی گفته اند: هر چند مكروهات مؤاخذه و كيفرى را در پى ندارد ولى اگر مكروهى فراگير و جزء فرهنگ جامعه‌اى گردد؛ آن جامعه در خور مذمّت و سرزنش است؛ زيرا چنين وضعيتى نشان دهنده سهل انگارى نسبت به وظايف دينى و الهى است، علاوه بر اين كه سبب مى‌شود حكم خداوند به تدریج فراموش گردد.[۱۲]

تفاوت معنای مکروه در ابواب مختلف فقهی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

معنای مکروه در عبادات با معنای آن در غیر عبادات فرق می کند:

كراهت در غير عبادت يعنى خداوند از خود آن عمل بیزار است؛ هرچند این تنفر و بیزاری به حدى نرسيده كه ترك آن واجب شود، اما خداوند انجام آن را دوست ندارد.[۱۳] مثلا وقتی گفته می شود خوردن آب و غذای داغ مکروه است؛ یعنی خداوند این کار را دوست ندارد و بهتر است این کار ترک شود.

كراهت در عبادات به معناى کم بودن ثواب است؛ مثلا وقتی گفته می شود: «اقتدا کردن مسافری که نمازش شکسته است، به امام جماعتی که نمازش کامل است، مکروه است»، يعنى ثواب نماز جماعت آن مسافر از نماز جماعت غیر مسافری که به غیر مسافر اقتدا مى‏ كند، كمتر است.[۱۴] و یا وقتی گفته می شود: «نماز در حمام و یا تلاوت قرآن فرد جنب مکروه است.» یعنی ثواب نماز خواندن در حمام کمتر از نماز خواندن در غیر حمام است، و ثواب تلاوت قرآن فرد جنب کمتر از فرد غیر جنب است.

اقسام مکروه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مکروه از جهات گوناگون تقسیم بندی می شود:[۱۵]

عملی كه به‏ خودى ‏خود داراى مفسده (ضرر و زیان) و مورد خشم، نفرت و بیزاری خداوند است، هرچند این بیزاری و تنفر به اندازه ‏اى نيست كه به حرمت آن حكم شود؛ بنابر این به انجامش نيز اجازه داده شده است، مكروه نفسى‏ است؛ مانند كراهت خوردن پنير و تخم‏ مرغ؛ و عملى كه به‏ خودى‏ خود،کراهت ندارد، اما از آنجا كه مقدمه وجود عملی است كه آن عمل داراى کراهت است، حكم كراهت بر اين فعل نيز سرايت مى‏ كند، مكروه غيرى است؛ مانند كراهت رفتن به حمام كه مقدمه نماز خواندن در آن است و از آن جايى كه نماز در حمام، مكروه نفسى است، اين كراهت، به رفتن به حمام نيز سرايت مى‏ كند.

فعل مكروهى که در همه شرایط کراهت دارد؛ مكروه مطلق‏ است؛ مانند خوردن گوشت اسب و تخم‏ مرغ؛ و فعل مكروهى كه در شرايط خاص کراهت دارد، مكروه مشروط است؛ مانند نماز، كه به شرطى كه در حمام اقامه شود، مكروه است.

مکروهات حج و عمره[ویرایش | ویرایش مبدأ]

تعداد مکروهات قابل شمارش نیست؛ چون ترک هر مستحبی خود مکروه تلقی می‌گردد.[۱۶] برخی از مکروهات حج و عمره عبارتند از:

برخی از محرمات احرام در حج و عمره از نظر آية اللّه مكارم شیرازی مکروه است؛ مانند: 1) كندن دندان اگر موجب خون آمدن شود؛ [۲۶]2) بيرون آوردن خون از بدن خود؛[۲۷] 3) قسم خوردن به ساير اسماء الله مثل رحمن و رحيم.[۲۸]

جستارهای وابسته[ویرایش | ویرایش مبدأ]


پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. معجم مقائيس اللغة، ج‌5، ص172.
  2. خداوند متعال فرمود: «وَ عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ.» (سوره بقرة، آیه 216)
  3. القاموس الفقهي لغة و اصطلاح، ص318؛ معجم اصطلاحات أصول الفقه، ص133؛ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌3، صص342.
  4. رک: لغتنامه دهخدا، مدخل مکروه؛ فرهنگ فارسی عمید، مدخل مکروه.
  5. النهاية في غريب الحديث و الأثر، ج‌4، ص169؛ لسان العرب، ج‌13، ص535.
  6. فرهنگ معین، مدخل مکروه.
  7. رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص788؛ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌3، ص342. 
  8. رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص788؛  دائرة المعارف فقه مقارن، ص432؛ معجم اصطلاحات أصول الفقه، ص133؛ فرهنگ اصطلاحات اصول، ج‏1، ص290؛ الدليل الفقهى تطبيقات فقهية لمصطلحات علم الأصول،ص280؛ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌3، ص343‌.
  9. رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص667.
  10. رک: معجم اصطلاحات أصول الفقه، ص133 معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌3، ص343‌.
  11. رک: دائرة المعارف فقه مقارن، ص432‌.
  12. رک: دائرة المعارف فقه مقارن، ص432‌.
  13. رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص567.
  14. رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص567؛ الاصطلاحات الفقهية في الرسائل العملية، ص138.
  15. رک: فرهنگ نامه اصول فقه، صص788-789.
  16. . آموزش فقه، ص22.
  17. جامع الفتاوى - مناسك حج، ص247، مسأله 960.
  18. جامع الفتاوى - مناسك حج، ص 139، مسأله 537.
  19. جامع الفتاوى - مناسك حج، صص193-194‌، مسأله 722.
  20. جامع الفتاوى - عمره مفرده، ص121. مسأله 329؛ جامع الفتاوى - مناسك حج، صص126-127‌، مسأله 478.
  21. جامع الفتاوى - عمره مفرده، ص122. مسأله 332؛ جامع الفتاوى - مناسك حج، ص127، مسأله 481.
  22. جامع الفتاوى - مناسك حج، ص55، مسأله 130.
  23. جامع الفتاوى - مناسك حج، ص55، مسأله 130.
  24. رک: جامع الفتاوى - مناسك حج، ص172.
  25. جامع الفتاوى - مناسك حج، ص 176.
  26. جامع الفتاوى - عمره مفرده، ص81، مسأله 202؛ جامع الفتاوى - مناسك حج، ص 100، مسأله 348.
  27. جامع الفتاوى - عمره مفرده، ص82، مسأله 205.
  28. جامع الفتاوى - مناسك حج، ص101، مسأله 355.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

·       الاصطلاحات الفقهية في الرسائل العملية، عاملى، ياسين عيسى، بيروت - لبنان، دار البلاغة للطباعة و النشر و التوزيع، 1413 ه.ق.

·       آموزش فقه، فلاح‌زاده، محمد حسین، قم، انتشارات الهادی، 1384ه.ش.

·       بحار الأنوار، اصفهانى، مجلسى دوم، محمد باقر بن محمد تقى، بيروت - لبنان، مؤسسة الطبع و النشر، 1410 ه.ق.

·       جامع الفتاوى - عمره مفرده، شاهرودى، سيد مرتضى موسوى، قم، نشر مشعر، 1428 ه.ق.

·       جامع الفتاوى - مناسك حج، شاهرودى، سيد مرتضى موسوى، قم، نشر مشعر، 1428 ه.ق.

·       جواهر الكلام في ثوبه الجديد، نجفى، صاحب الجواهر، محمد حسن، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بيت عليهم السلام، 1421 ه.ق.

·       دائرة المعارف فقه مقارن‌، شيرازى، ناصر مكارم‌، مصحح: جمعى از اساتيد و محققان حوزه‌، قم، انتشارات مدرسه امام على بن ابى طالب عليه السلام‌، 1427 ه.ق‌.

·        الدليل الفقهى تطبيقات فقهية لمصطلحات علم الأصول، حسینی، محمد، دمشق، مركز ابن ادريس الحلي للدارسات الفقهيه‏، 2007م.

·       روض الجنان في شرح إرشاد الأذهان (ط - الحديثة)، عاملى، شهيد ثانى، زين الدين بن على،  قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم، 1402 ه.ق.

·       فرهنگ اصطلاحات اصول، ملكى اصفهانى، مجتبى‏، قم، عالمه‏، 1379 ه.ش‏.

·       فرهنگ فارسی عمید، عمید، حسن، تهران، بهنود، 1389 ه.ش.

·       فرهنگ معین، معین، محمد، تهران، زرین، 1386ه.ش.

·       فرهنگ نامه اصول فقه، مركز اطلاعات و مدارك اسلامى‏،قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي، معاونت پژوهشي دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم‏،1389 ه.ش‏.

·       القاموس الفقهي لغة و اصطلاحا، سعدى ابو جيب، دمشق - سوريه، دار الفكر، 1408 ه.ق.

·       لسان العرب، ابن منظور، ابو الفضل، جمال الدين، محمد بن مكرم، بيروت - لبنان، دار الفكر للطباعة و النشر و التوزيع - دار صادر، 1414ه.ق.

·       اللمعة الدمشقية في فقه الإمامية، عاملى، شهيد اول، محمد بن مكى، بيروت - لبنان، دار التراث - الدار الإسلامية، 1410 ه.ق.

·       معجم اصطلاحات أصول الفقه‏، راسخ، عبد المنان‏، بیروت، دار ابن حزم‏، 1424ه.ق.

·       معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، محمود عبد الرحمان، بی جا، بی نا، بی تا.

·       معجم مقائيس اللغة، ابو الحسين، احمد بن فارس بن زكريا، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم، 1404 ه.ق.

·       النهاية في غريب الحديث و الأثر، جزرى، ابن اثير، مبارك بن محمد، قم، مؤسسه مطبوعاتى اسماعيليان، بی تا.

مقاله‌های مرتبط[ویرایش | ویرایش مبدأ]