جزیرةالعرب: تفاوت میان نسخه‌ها

A sharefat (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Kamran (بحث | مشارکت‌ها)
 
(۴۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|ماه=[[دی]]|روز=[[۹]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=A sharefat  }}
[[پرونده:جزیرة العرب.jpg|300px|بندانگشتی|جزیرة العرب یا شبه جزیره عربستان]]


'''جزیرةالعرب'''، خاستگاه اسلام و دربرگیرنده حرمین شریفین، در جنوب غربی آسیا، با حدود 3 میلیون کیلومتر مربع مساحت، بزرگ‌ترین شبه جزیره دنیاست.  
'''جزیرةالعرب'''، خاستگاه اسلام و دربرگیرنده [[حرمین|حرمین شریفین]]، در جنوب غربی آسیا، با حدود 3 میلیون کیلومتر مربع مساحت، بزرگ‌ترین شبه جزیره دنیاست.  


این شبه‌جزیره از طرف شمال به وسیله ریگزارهای بسیار وسیع به عراق و اردن محدود می‌شود و با آن‌که در شرق، جنوب و مغرب به خلیج فارس، دریای عمان، خلیج عدن و دریای سرخ می‌پیوندد، جز در جنوب، از آب بهره چندانی ندارد.
بر پایه گزارشات تاریخی اقوام مختلفی همچون قوم [[عاد]] و [[ثمود]] در این سرزمین می‌زیسته‌اند و زبان تمامی ساکنان جزیرةالعرب، عربی بوده است. اساس ملیت و بافت اجتماعی ـ سیاسی، در جزیرةالعرب را قبیله دانسته‌اند.
پشتوانه‌اقتصادی ساکنان جزیرةالعرب، داد و ستد جواهرات و سنگ‌های‌قیمتی، کشاورزی، دامداری _در‌اندک مناطقِ برخوردار از آب_ و درآمد حاصل از زیارت مکه در ایامی‌خاص بود.  


بر پایه گزارشات تاریخی اقوام مختلفی همچون قوم عاد و ثمود در این سرزمین می‌زیسته‌اند و زبان تمامی ساکنان جزیرةالعرب، عربی بوده است.
اگر چه جزیرةالعرب خاستگاه ادیان توحیدی و میعادگاه بسیاری از انبیای الهی همچون [[حضرت آدم|آدم]] و [[حضرت صالح|صالح]] و [[حضرت هود|هود]] و [[حضرت ابراهیم|ابراهیم]] و [[حضرت اسماعیل|اسماعیل]] و محل بنای [[کعبه]] بوده است، اما در اثر نفوذ و گسترش خرافات و آیین‌های انحرافی، عنصر اصلی دین قبایل عرب، پیش از ظهور اسلام، شرک و [[بت‌پرستی]] و به تعبیری، آمیزه‌ای از تعدد خدایان و طبیعت‌پرستی بود. با [[بعثت]] پیامبر اکرم(ص)،‌ و [[هجرت]] تاریخی ایشان به [[مدینه]] و تشکیل حکومت اسلامی و [[فتح مکه]]، جزیرةالعرب با شتاب بیشتری در مسیر تحول‌گرایی و رشد به سوی تمدن اسلامی گام برداشت؛


 
پس از اسلام مناسک حج اصلاح شد و با گسترش اسلام در نقاط گوناگون جهان، تعداد حاجیان فزونی یافت و تامین نیازهای حاجیان باعث رونق تجارت در شبه جزیره بوده است.
اساس ملیت و بافت اجتماعی ـ سیاسی، در جزیرةالعرب را قبیله دانسته‌اند. اعراب اهل وبر و اهل حضر (چادرنشینان و یکجانشینان) جملگی، پیرو نظام قبیله بودند و به سبب نداشتن بینش تشکیلاتی اصیل، با تعصب و حمیّت جاهلی خاص  به قبیله خود و روابط و ضوابط قبیلگی می‌نگریستند.
 
 
پشتوانه‌اقتصادی ساکنان جزیرةالعرب، داد و ستد جواهرات و سنگ‌های‌قیمتی، کشاورزی، دامداری _در‌اندک مناطقِ برخوردار از آب_ و درآمد حاصل از زیارت مکه در ایامی‌خاص بود. مهم‌ترین پدیده اقتصادی در جزیرةالعرب آن روز، برقراری بازارها و نمایشگاه‌های فصلی بود که برای رونق بخشیدن به تجارت داخلی و خارجی، در هر شهر و منطقه‌ای، متناسب با موقعیت جغرافیایی و اجتماعی، برگزار می‌شد. دومه‌الجندل، مشقر، صحار، عدن، صنعا، [[بازار عکاظ|عکاظ]] نام‌های شماری از آن نمایشگاه‌هاست.
 
 
اگر چه جزیرةالعرب خاستگاه ادیان توحیدی و میعادگاه بسیاری از انبیای الهی همچون [[حضرت آدم|آدم]] و [[حضرت صالح|صالح]] و [[حضرت هود|هود]] و [[حضرت ابراهیم|ابراهیم]] و [[حضرت اسماعیل|اسماعیل]] و محل بنای [[کعبه]] بوده است، اما در اثر نفوذ و گسترش خرافات و آیین‌های انحرافی، عنصر اصلی دین قبایل عرب جاهلی، شرک و [[بت‌پرستی]] و به تعبیری، آمیزه‌ای از تعدد خدایان و طبیعت‌پرستی بود. اعتقاد به جن، ارواح و پرستش ماه و ستارگان، در میان آنها رواج داشت. از سوی دیگر،  گروهی از اعراب نیز، بدون پیوستن به یهود و مسیحیت، از بت‌پرستی و انحرافات پرهیز می‌کردند و خود را پیرو دین حضرت ابراهیم(ع) و یکتاپرست می‌خواندند. این گروه به حنیف یا حنفا شهرت داشتند.‌
 
 
ظهور اسلام در رشد و توسعه کمی و کیفی جزیرةالعرب، تاثیر شگرفی نهاد. با [[بعثت]] پیامبر اکرم(ص)،‌ و [[هجرت]] تاریخی ایشان به [[مدینه]] و تشکیل حکومت اسلامی و [[فتح مکه]]، جزیرةالعرب با شتاب بیشتری در مسیر تحول‌گرایی و رشد به سوی تمدن اسلامی گام برداشت؛ مناسک حج از قبحِ خرافه و انحراف رهایی یافت .‌
گسترش اسلام در دوره‌های متمادی موجب افزایش جمعیت باورمند به این دین در نقاط گوناگون جهان، و به تبع افزایش جمعیت حاجیان را در پی داشت.  تامین نیازهای حاجیان باعث رونق تجارت در شبه جزیره بوده است.


شبه جزیره، به دلیل وجود حرمین شریفین، به ویژه مکه همواره مورد توجه حاکمان اسلامی در دوره‌های مختلف بوده است. کوشش‌های فراوان این حاکمان در زمینه‌های مختلف همچون؛ تامین امنیت راه‌های حج، تعیین [[امیر الحاج]]، تعمیر و گسترش [[مسجدالحرام]] و [[مسجدالنبی]] و شهرهای [[مکه]] و [[مدینه]] و نیز ارائه خدمات رفاهی به زائران و ... بخش‌های مهمی از تاریخ جزیرةالعرب را تشکیل می‌دهد.
شبه جزیره، به دلیل وجود حرمین شریفین، به ویژه مکه همواره مورد توجه حاکمان اسلامی در دوره‌های مختلف بوده است. کوشش‌های فراوان این حاکمان در زمینه‌های مختلف همچون؛ تامین امنیت راه‌های حج، تعیین [[امیر الحاج]]، تعمیر و گسترش [[مسجدالحرام]] و [[مسجدالنبی]] و شهرهای [[مکه]] و [[مدینه]] و نیز ارائه خدمات رفاهی به زائران و ... بخش‌های مهمی از تاریخ جزیرةالعرب را تشکیل می‌دهد.
==جغرافیای طبیعی==
{{اصلی|جغرافیای جزیره العرب}}
جزیرةالعرب شبه‌جزیره بزرگی در جنوب غرب آسیاست<ref>تاریخ العرب القدیم، ص19؛ دراسات فی تاریخ العرب القدیم، ص81.</ref> که از سه طرف توسط آب ([[دریای سرخ]]، اقیانوس هند و [[خلیج فارس]]) محصور شده و تنها از شمال با خشکی ارتباط دارد.<ref>صورة الارض، ج1، ص18-19؛ صفة جزیرةالعرب، ص47؛ معجم البلدان، ج2، ص137.</ref> جغرافی‌دانان آن را جزیره نامیده‌اند چون از شمال نیز به آب رودخانه‌هایی‌ مانند [[فرات]] محدود است.<ref>صفة جزیرةالعرب، ص84.</ref>


[[پرونده:جزیرة العرب.jpg|500px|بندانگشتی|جزیرة العرب یا شبه جزیره عربستان]]
جغرافیدانان مسلمان آن را به پنج بخش تقسیم کرده‌اند: [[تهامه]] (سرزمین پست ساحلی غرب در کرانه دریای سرخ<ref>جغرافیة شبه جزیرةالعرب، ص12.</ref> [[نجد]] (فلات مرکزی)،<ref>اطلس تاریخ اسلام، ج1، ص396.</ref> [[حجاز]] (منطقه شرق کوه‌های سرات)،<ref>نک: اطلس تاریخ اسلام، ج1، ص396-397؛ معجم ما استعجم، ج1، ص9؛ معجم البلدان، ج2، ص219.</ref> [[عروض]] (شرق و مجاور خلیج فارس)<ref>المفصل، ج1، ص174-176؛ اطلس تاریخ اسلام، ج1، ص396.</ref> و [[یمن]] (جنوب غربی کوهستانی و پرباران).<ref>صفة جزیرةالعرب، ص90؛ تاریخ العرب فی عصر الجاهلیه، ص104؛ اطلس تاریخ اسلام، ج1، ص396.</ref>
==اهمیت شناسایی==
این سرزمین از آن جهت که خاستگاه [[دین اسلام]] بوده و نیز [[کعبه]]، حرم امن خداوند، [[شهر مدینه]] و [[مرقد پیامبر|مزار پیامبر اسلام]](ص) در آن قرار دارد و بخش‌های گوناگون آن شاهد رویدادهای دوره آغاز اسلام بوده‌اند، از اهمیتی ویژه برخوردار است؛ به گونه‌ای که شناخت آن مورد اهتمام بسیاری از اسلام‌شناسان شرقی و غربی و نیز مسلمانان مشتاق مطالعه در حوزه دین اسلام و به ویژه [[فریضه حج]] بوده است.
 
==وجه تسمیه==
این منطقه با آب‌های خلیج فارس و دریای عمان از سمت شرق، اقیانوس هند از جنوب، و دریای سرخ ازجهت غرب احاطه شده است و بر این اساس، باید شبه جزیره نام گیرد؛ ولی به دلیل قرار داشتن رودهایی چون فرات در شمال آن، جزیره خوانده شده است. <ref>صفة جزیرةالعرب، ص84.</ref>
 
==جرافیای طبیعی==
 
جزیرةالعرب شبه جزيره بزرگى است، واقع در منتهى‌اليه جنوب غربى آسيا که از سه طرف در حصار آب قرار دارد؛ از غرب به دریای سرخ، که حدّ فاصل جزيرةالعرب و قارّه آفریقا است؛ از جنوب به اقیانوس هند و از شرق به دریای عمان و خلیج فارس. تنها از شمال با کویت، عراق و شامات ارتباط زمينى دارد.
به سبب جريان رودها، از جمله فرات در قسمت شمالى آن- که شبه جزيره را تقريباً به صورت جزيره در آورده است- اکثر جغرافى‌نويسان و مورخان آن جا را جزيرةالعرب ناميده‌اند.
 
===موقعیت جغرافیایی===
جزیرةالعرب نامی است که برای سکونت‌گاه پهناور قوم عرب در جنوب غربی آسیا در منطقه میان 12 تا 32 درجه عرض شمالی و 40 تا 58 درجه طول شرقی به کار رفته است. <ref>تاریخ العرب القدیم، ص19؛ دراسات فی تاریخ العرب القدیم، ص81.</ref> (تصویر شماره 38)
 
===گستره و مساحت===
 
جزیرةالعرب با مساحت تقریبی 1،200،000 مایل مربع (3،100،000 کیلومتر مربع)<ref>Britannica (Arabian Peninsula. </ref> بزرگ‌ترین شبه جزیره جهان است. <ref>المفصل، ج1، ص140.</ref>
در مرزبندی جزیره که سازگار با ویژگی‌های طبیعی منطقه انجام گرفته، اختلاف فراوان به چشم نمی‌خورد. <ref>صورة الارض، ج1، ص18-19؛ صفة جزیرةالعرب، ص47؛ معجم البلدان، ج2، ص137.</ref>
 
===مرزهای شمالی===
 
درباره مرز شمالی آن، سه دیدگاه در میان است:
 


بر پایه دیدگاه نخست، مرز شمالی جزیرةالعرب، خطی فرضی است که از خلیج عقبه در غرب تا منطقه اُبُلَّه در کرانه شمال غرب خلیج فارس در شرق امتداد یافته است. صحرای نَفود شمالی، میان نجد شمالی و بیابان شام، مرزی طبیعی را برای شمال جزیرةالعرب تشکیل داده است. <ref>التعریف بطبقات الامم، ص208؛ اطلس تاریخ الاسلام، ج1، ص172.</ref>
بیشتر مساحت آن را بیابان‌های وسیعی مانند [[ربع‌الخالی]] و [[نفود]] فراگرفته است.<ref>اطلس المملکة العربیة السعودیه، ص35.</ref> ارتفاعات مهم آن [[رشته‌کوه‌های سرات]] در غرب، کوه‌های عمان در شرق و رشته‌کوه‌های نجد در مرکز هستند. وجود دره‌ها (مانند وادی الرمه)، واحه‌ها (مانند مدینه و احساء) و سرزمین‌های سنگلاخی آتشفشانی (حره‌ها) از دیگر ویژگی‌های طبیعی آن است.


گروه دیگر بخشی گسترده از بادیه شام را جزء جزیرةالعرب دانسته‌اند. با این دیدگاه، مرزهای شمالی تا کرانه‌های جنوبی فرات امتداد دارد. <ref>صورة الارض، ج1، ص19؛ المسالک و الممالک، ص21؛ تقویم البلدان، ص82.</ref>
آب‌وهوای آن بسیار خشک و قاره‌ای است با بارش سالانه کم (عمدتاً زیر ۲۰۰ میلی‌متر)، تابش شدید آفتاب و اختلاف دمای زیاد بین شب و روز. رودخانه دایمی وجود ندارد و منابع آب عمدتاً چاه‌ها و چشمه‌ها هستند.<ref>جغرافیة المملکة العربیة السعودیه، ص107.</ref>
 
بعضی بیابان شام و فلسطین و صحرای سینا را در قلمرو جزیرةالعرب شمرده‌اند. <ref>صفة جزیرةالعرب، ص73؛ معجم البلدان، ج2، ص137.</ref>
برخی از محققان شبه جزیره را از بخش‌های جدا شده از قاره افریقا در دوره سوم زمین‌شناسی دانسته‌اند و شواهدی در تایید فرضیه خود به دست داده‌اند. <ref>المفصل، ج1، ص142؛ اطلس تاریخ اسلام، ج1، ص171.</ref>
 
===تقسیمات جغرافی‌دانان===
 
بطلمیوس، جغرافی‌دان یونانی، جزیره را به سه بخش سنگی، صحرایی و خوشبخت تقسیم کرده بود. <ref>تاریخ العرب، ج1، ص56-57؛ جغرافیة شبه جزیرةالعرب، ص39.</ref>
 
جغرافی‌دانان مسلمان به تقلید از [[ابن عباس]]، شبه جزیره را به پنج بخش تقسیم کرده‌اند. از آن‌جا که این بخش‌ها در منابع کهن نمودی ویژه دارند، به اختصار به معرفی آن‌ها می‌پردازیم:
====تهامه====
[[تهامه|تِهامَه]]؛ سرزمینی پست و کم‌ارتفاع در امتداد ساحل شرقی دریای سرخ و در غرب رشته کوه سرات که به غَور یا سافله نیز مشهور است. مناطق گوناگون تهامه به نام مناطق مجاور شهرت یافته‌اند. تهامه یمن<ref>اطلس المملکة العربیة السعودیه، ص35؛ اطلس تاریخ اسلام، ج1، ص396.</ref> و [[عسیر]] و [[حجاز]] از آن جمله هستند. <ref>جغرافیة شبه جزیرةالعرب، ص12.</ref>
====نجد====
[[نجد]]؛ سرزمین مرتفع مرکزی عربستان که در میان مناطق عروض و حجاز قرار گرفته است. صحرای رُبع الخالی در جنوب شرق در نجد جنوبی و نیز صحرای بزرگ نَفود در شمال غرب در نجد شمالی، دو مرز طبیعی نجد را شکل داده‌اند. <ref>اطلس تاریخ اسلام، ج1، ص396.</ref>
====حجاز====
[[حجاز]]؛ در شرق رشته کوه‌های سرات قرار گرفته و از جهت غرب تا منطقه نجد ادامه یافته است. شمالی‌ترین بخش آن، خلیج عقبه و جنوبی‌ترین بخش آن، مناطق جنوبی [[شهر طائف]] است. <ref>نک: اطلس تاریخ اسلام، ج1، ص396-397؛ معجم ما استعجم، ج1، ص9؛ معجم البلدان، ج2، ص219.</ref>
====عروض====
[[عروض]]؛ بر سرزمین مجاور نجد در شرق عربستان اطلاق می‌شود و بخش عمده‌ای از آن را کرانه‌های جنوبی و غربی خلیج فارس تشکیل می‌دهد. <ref>المفصل، ج1، ص174-176؛ اطلس تاریخ اسلام، ج1، ص396.</ref>
 
====یمن====
[[یمن]]؛ در جنوب غربی شبه جزیره قرار دارد و در گذشته بر مناطق جنوب [[مکه]] اطلاق می‌شد. منطقه غربی آن، کوهستانی و دارای بارندگی فراوان بوده است و از همین رو به آن یمن‌الخضراء نیز گفته‌اند. <ref>صفة جزیرةالعرب، ص90؛ تاریخ العرب فی عصر الجاهلیه، ص104؛ اطلس تاریخ اسلام، ج1، ص396.</ref> عربستان «خوشبخت» نامی است که یونانیان به یمن داده‌اند. <ref>نک: جغرافیة شبه جزیرةالعرب، ص39؛ تاریخ العرب فی عصر الجاهلیه، ص104.</ref>
 
جغرافی‌دانان متاخر مبناهای گوناگون چون نزدیکی و دوری به دریا، حکومت‌ها، و تفاوت‌های طبیعی را برای تقسیم‌بندی شبه جزیره برگزیده و بر همین اساس، نتایج گوناگون به دست داده‌اند. <ref>جغرافیة شبه جزیرةالعرب، ص43.</ref>
 
===صحراها و بیابان‌ها===
 
بیشتر مناطق شبه جزیره را بیابان‌های بسیار بزرگ مانند صحرای سوریه یا بادیة‌الشام در شمال، صحرای بزرگ نُفُود در شمال عربستان کنونی، صحرای دَهنا در شمال شهر ریاض پایتخت [[عربستان]]، صحرای جافوره در ساحل خلیج فارس و جنوب غرب کشور [[قطر]]، و صحرای بزرگ ربع‌الخالی در جنوب عربستان فراگرفته است. <ref>اطلس المملکة العربیة السعودیه، ص35.</ref>
 
===بخش‌های کوهستانی===
 
ارتفاعات شبه جزیره در غرب، جنوب، شرق و بخش‌های میانی پراکنده‌اند. رشته کوه‌های به هم پیوسته سَرات در غرب همچون ستون فقرات از مناطق جنوبی [[شام]] و [[فلسطین]] آغاز می‌شوند و به موازات ساحل دریای سرخ امتداد می‌یابند و نزدیک [[شهر مکه]] به کمترین ارتفاع می‌رسند. سپس به ارتفاع آن‌ها افزوده می‌شود؛ به گونه‌ای که در یمن به بیشترین ارتفاع می‌رسند. <ref>المفصل، ج1، ص156.</ref>
 
بخش‌های کوهستانی [[عمان]] در شرقی‌ترین بخش شبه جزیره، از جهت شمال غربی به سوی جنوب شرقی امتداد یافته‌اند. کوه‌های اخضر در شرقی‌ترین بخش شبه جزیره (عمان) قرار دارند که بلندترین قله آن جبل‌الشمس به ارتفاع حدود2980متر از سطح دریا است.
 
در بخش شمالی نجد، رشته کوه اَجَا به طول تقریبی100 کیلومتر از جنوب غربی به شمال شرقی کشیده شده و در جنوب شرقی آن رشته کوه سلمی قرار دارد. این دو رشته کوه اکنون با نام کوه‌های شمر شناخته می‌شوند. <ref>جغرافیة شبه جزیرةالعرب، ص49.</ref> رشته کوه بسیار طولانی طویق در بخش شرقی نجد نیز از جمله این ارتفاعات است. <ref>اطلس تاریخ اسلام، ج1، ص190.</ref> [[کوه|قعیقعان]]، [[کوه ابوقبیس|ابوقبیس]]، [[کوه نور|نور]]، [[کوه ثور|ثور]]، [[عرفات]]، و [[کوه احد|اُحد]] از دیگر ارتفاعات مشهور شبه جزیره هستند.
در میان تپه‌ها و ارتفاعات، دره‌های بسیار وجود دارند که آب حاصل از بارش‌ها در آن‌ها جریان دارد و کشاورزی جزیره بدان‌ها وابسته است.
 
 
مهم‌ترین دره‌های شبه جزیره عبارتند از: وادی الرُمَه که از وادی الرقوب در [[مدینه]] آغاز می‌شود و تا نزدیکی بصره در [[عراق]] ادامه دارد، وادی‌الحمض که از [[خیبر]] تا مدینه و سرانجام دریای سرخ امتداد دارد، وادی بیشه، وادی دواسر، وادی نجران، وادی حنیفه و الیمامه، وادی التیم، وادی اذنه، وادی الکبیر. <ref>جغرافیة شبه جزیرةالعرب، ص73-74.</ref>
 
===واحه‌ها و نخلستان‌ها===
 
واحه‌ها یا مکان‌هایی که در آن‌ها امکان ایجاد نخلستان، باغ و کشاورزی وجود دارد، نیز در سراسر شبه جزیره پراکنده‌اند. مهم‌ترین واحه‌ها عبارتند از: جوف، سَکاکه، تَیماء، عَلا، خیبر، مدینه، ینبُع النخل، تَرَبه، خرمه، نجد، احساء. <ref>نک: جغرافیه شبه جزیرةالعرب، ص77-79.</ref>
 
===سرزمین‌های سنگلاخی===
حره‌ها یا سرزمین‌های سنگلاخی شکل گرفته از گدازه‌های آتشفشانی بیشتر در بخش‌های غربی و میانی شبه جزیره پراکنده‌اند. این حره‌ها ویژگی‌های جغرایی متفاوت دارند. برخی از آن‌ها خشک و کویری و بعضی دارای چشمه‌های آب فراوان و پوشش گیاهی مناسب هستند. <ref>المفصل، ج1، ص145-149.</ref>
 
===وضعیت آب و هوایی===
 
جزیرةالعرب حلقه میانی از رشته صحرایی پیوسته به دو قاره [[آسیا]] و [[افریقا]] است و در معرض وزش بادهای خشک قرار دارد. به جهت قرار گرفتن نزدیک خط استوا، تابش آفتاب در آن تقریبا به صورت عمود است. خشکی هوا، کمی ابر، پایین بودن رطوبت، و کمبود پوشش گیاهی سبب اختلاف دمای بسیار میان روز و شب و پیدایش آب و هوای قاره‌ای در این منطقه شده است.
 
میزان بارش سالانه در بخش‌های عمده آن از 200 میلی‌متر کمتر است و تنها در ارتفاعات جنوب غربی به 200 تا 500 میلی‌متر می‌رسد. روزهای بارانی در بسیاری از مناطق غیر کوهستانی 15 تا 25 روز در سال در فصل زمستان و آغاز بهار است. <ref>جغرافیة المملکة العربیة السعودیه، ص107.</ref> در بیشتر نقاط شبه جزیره، رود دائم وجود ندارد و به دلیل سرعت تبخیر چاه‌ها، چشمه‌ها و برکه‌ها منابع تامین آب در این مناطق هستند. <ref>جغرافیة المملکة العربیة السعودیه، ص76-77.</ref>
==جغرافیای انسانی==
==جغرافیای انسانی==
بیشتر مناطق شبه‌جزیره عربستان غیرمسکون یا کم‌جمعیت است. اجتماعات اولیه در کنار منابع آب و زمین‌های قابل کشت شکل گرفتند و راه‌های تجاری بر تمرکز جمعیت اثر گذاشتند.<ref>جزیرةالعرب فی القرن العشرین، ص46.</ref>


نامساعد بودن وضعیت زیست‌محیطی باعث شده است که بیشتر مناطق شبه جزیره غیر مسکونی یا دارای جمعیت بسیار کمی باشند. نخستین اجتماعات کنار منابع آب و مناطق قابل کشت، شکل گرفتند. با گذر زمان و ایجاد راه‌های تجاری، جمعیت مناطق مجاور با این مسیرها افزایش یافت. تاثیر عوامل محیطی در فراوانی جمعیت، در جنوب شبه جزیره آشکارا دیده می‌شود و کهن‌ترین نشانه‌های تمدنی در این مناطق یافت شده است.
نظام اجتماعی مبتنی بر قبیله بود. پیوندهای خونی، نسبی و «عصبیت» اساس این نظام بود. افراد فاقد پیوند خونی می‌توانستند تحت «حمایت» یک قبیله قرار گیرند. جنگ‌ها و اسیرگیری نیز به ایجاد طبقه‌ای از بردگان انجامید.<ref>تاریخ العرب فی عصر الجاهلیه، ص435-437.</ref>شرایط محیطی همچنین منجر به تقسیم‌بندی اجتماعی به کوچ‌نشینان (اهل وبر) و یکجانشینان (اهل حضر) شد. ویژگی‌هایی مانند کرم، دلیری، عفت و وفاداری به عهد به دلیل این سبک زندگی پررنگ بودند.<ref>تاریخ العرب فی عصر الجاهلیه، ص440-445.</ref>
 
===نظام اجتماعی قبیله===


کم بودن منابع مورد نیاز زندگی و رقابت برای تصاحب آن، پیوند خانواده‌ها در نظام اجتماعی بزرگ‌تر به نام قبیله را در پی داشت. خون، نسب، و عصبیت عوامل پیوند افراد قبیله با یکدیگر بودند و منافع مشترک و دستیابی به منابع آب و چراگاه‌ها، نسبتی مستقیم با قدرت قبیله داشت. قبیله قوانین ویژه خود را داشت و همگان ملزم به رعایت این اصول بودند. تخلف از این اصول، مجازات طرد از قبیله را در پی داشت. در این صورت، وی یا باید به قبایل دیگر پناهنده می‌شد و یا به جرگه راهزنان می‌پیوست.
از مهم‌ترین قبایل حجاز می‌توان به [[قریش]]، [[خزاعه]]، [[ثقیف]]، [[هوازن]]، [[غطفان]]، [[اوس]] و [[خزرج]] اشاره کرد. در تهامه قبایلی مانند [[جهینه]] و [[غفار]]، و در نجد قبایلی مانند [[تمیم]] و [[اسد]] ساکن بودند. شرق عربستان محل سکونت قبایلی چون [[عَنَزَه]] و [[قحطان]]، عروض محل سکونت [[ربیعه]] و [[بکر بن وائل]]، و یمن محل سکونت قبایلی مانند [[حمیر]] و [[مذحج]] بود.<ref>المفصل، ج17، ص207-208.</ref>زبان عربی از مشترکات اصلی ساکنان بود و محققان اتفاق نظر دارند که سامی‌ها کهن‌ترین ساکنان شناخته‌شده این منطقه بوده‌اند.<ref>المفصل، ج1، ص230-239.</ref>


کسانی که از لحاظ خونی و نسبی پیوندی با قبیله نداشتند، برای ادامه زندگانی ناچار بودند که زیر چتر حمایت قبیله‌ای ویژه قرار گیرند و به این ترتیب، از امتیازی همسان با دیگر افراد قبیله برخوردار شوند. درگیری با دیگر قبایل و گرفتن اسیر، باعث پیدایش طبقه اجتماعی دیگری به نام بردگان شده بود که از جمعیت نسبی خوبی برخوردار بودند. <ref>تاریخ العرب فی عصر الجاهلیه، ص435-437.</ref>
در تقسیم‌بندی منابع اسلامی، ساکنان جزیرة العرب به [[عرب عاربه]] (شامل اقوام از میان رفته‌ای مانند [[عاد]] و [[ثمود]] و نیز قحطانیان جنوب) و [[عرب مستعربه]] (منتسب به [[معد بن عدنان]] در شمال که زبان اصلی‌شان عربی نبود) تقسیم شده‌اند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص3-5؛ موسوعة مرآة الحرمین، ج5، ص11-235؛ المفصل، ج2، ص5-7.</ref>


بر اساس سرشماری سال ۲۰۰۰م، جمعیت شبه‌جزیره به بیش از ۷۷ میلیون نفر رسید.<ref>Britannica (Arabian Peninsula.</ref> امروزه ساکنان آن علاوه بر عرب‌های بومی، شامل جمعیت قابل توجهی غیربومی هستند که سهم زیادی از جمعیت کشورهایی مانند امارات (۸۳٪) و قطر (۸۰٪) را تشکیل می‌دهند.<ref>Britannica (Arabian Peninsula.</ref>


از مهم‌ترین قبایل ساکن حجاز در آغاز اسلام، می‌توان به [[قریش]]، [[خزاعه]]، [[ثقیف]]، [[هوازن]]، [[غطفان]]، [[اوس]]، [[خزرج]]، [[عضل]]، [[قاره]]، [[خزیمه]] و [[کنانه]] اشاره کرد. قبایل بلی بن عمرو، [[جهینه]]، و [[غفار]] ساکنان تهامه بودند. در نجد، قبیله‌های [[حنیفه]]، [[تمیم]]، [[طی]]، [[اسد]]، و [[کلب بن وبره]] سکونت داشتند. [[آل مره|آل مُرَّه]]، [[بنو خالد]]، [[عجمان|عِجمان]]، [[قحطان]]، [[سبیع|سُبَیع]]، [[حرب]]، و [[عنزه|عَنَزَه]] نیز از دیگر قبایل ساکن شرق جزیرةالعرب بودند. <ref>جزیرةالعرب فی القرن العشرین، ص46.</ref>
عروض نیز سکونت‌گاه قبایلی چون [[ربیعه]]، [[بکر بن وائل]]، و [[عبدالقیس]] بود. از مشهورترین قبایل یمنی، می‌توان حمیر، خولان، مذحج، و همدان را نام برد. <ref>المفصل، ج17، ص207-208.</ref>
===زبان عربی===
زبان عربی از دیگر مشترکات جامعه انسانی در شبه جزیره بوده است. با وجود اختلاف در خاستگاه و چگونگی پراکندگی در نقاط گوناگون شبه جزیره، محققان در این‌که سامی‌ها کهن‌ترین ساکنان شناخته شده شبه جزیره هستند، توافق دارند. <ref>المفصل، ج1، ص230-239.</ref>
===اقوام مختلف===
در منابع اسلامی، ساکنان شبه جزیره به چند گروه تقسیم شده‌اند: اعراب عاربه یا اصیل که خود به دو گروه بائده و باقیه تقسیم گشته‌اند. بائده به اقوام از میان رفته مانند [[قوم عاد|عاد]]، [[قوم جدیس|جدیس]]، [[قوم طسم|طسم]]، [[قوم ثمود|ثمود]]، و [[قوم عمالیق|عمالیق]] گفته می‌شد.
باقیه یا قحطانی‌ها که به [[یعرب بن قحطان]] منسوبند، در سرزمین‌های جنوبی شبه جزیره ساکن بودند. <ref>السیرة النبویه، ج1، ص3-5؛ موسوعة مرآة الحرمین، ج5، ص11-235؛ المفصل، ج2، ص5-7.</ref> عرب مستعربه منسوب به [[معد بن عدنان]]، جد نوزدهم پیامبر(ص) و ساکن مناطق شمالی شبه جزیره بودند. زبان اصلی ایشان عربی نبود و بر اثر اختلاط با عرب‌های اصیل، به این زبان سخن گفتند. <ref>المفصل، ج2، ص26.</ref>
===چادرنشینان و یکجانشینان===
از دیگر آثار وضعیت زیست‌محیطی، می‌توان به تقسیم ساکنان شبه جزیره به اهل وبر (عشایر و چادرنشینان) و اهل حضر (یکجانشینان) اشاره کرد. <ref>موسوعة مرآة الحرمین، ج5، ص18-19.</ref>
دامداران برای یافتن مراتع مناسب باید به کوچ می‌پرداختند. در جاهایی که امکانات زیربنایی زندگی یافت می‌شد، روستاها و شهر‌ها شکل گرفتند. کوچ‌نشینی و سفرهای پیاپی، برخی از صفات ممتاز ساکنان شبه جزیره را تقویت می‌کرد.
کرم و سخاوت از مهم‌ترین ویژگی‌های عرب‌ها بوده و هست. آثار ادبی و تاریخی بر جای مانده از دوره‌های گوناگون، سرشار از داستان‌های مرتبط با این ویژگی و افراد دارنده آن است. دلیری نیز از دیگر صفاتی است که به سبب بادیه‌نشینی و وضعیت سخت زیست محیطی، نمودی ویژه در زندگی عرب‌ها یافته است. با وجود تغزلات عاشقانه و وصف‌های ناشایست در باره مسائل جنسی در اشعار جاهلی و آثار پسین، عفت و پاکدامنی از صفات مورد احترام جامعه بوده و افراد پاکدامن از بزرگان به شمار می‌رفتند. وفا به عهد نیز مورد اهتمام عرب‌ها بود و به افراد دارای این صفات با دیده احترام می‌نگریستند. <ref>تاریخ العرب فی عصر الجاهلیه، ص440-445.</ref>
===عوامل رشد جمعیت===
گسترش اسلام در دوره‌های متمادی و افزایش جمعیت باورمند به این دین در نقاط گوناگون جهان، افزایش جمعیت حاجیان را در پی داشت و همین سبب می‌شد که مهاجرت به حرمین شریفین بیشتر گردد. مجاوران ارائه دهنده خدمات به حاجیان و نیز تاجران مهاجر در این زمره بودند. با وجود این، جهش جمعیتی در این دوره‌ها چشمگیر نیست.
کشف نفت به سال 1925م. مهم‌ترین عامل رشد نسبی جمعیت در سده‌های اخیر بوده است. وجود حدود40% ذخایر نفتی جهان در شبه جزیره، تحولات بسیار در منطقه خاورمیانه ایجاد کرد. نفت به عنوان اصلی‌ترین منبع درآمد شبه جزیره شناخته شد و درآمدهای هنگفت را روانه این کشورها کرد و تغییرات بسیار در عرصه‌های گوناگون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و بافت جمعیتی کشورهای شبه جزیره ایجاد کرد و مهاجرت‌های فراوان را در پی داشت. جمعیت شهرهای دارای نفت و صنایع وابسته به آن و بنادر حمل و نقل، رو به افزایش نهاد و درآمد آن نیز به بهبود امکانات رفاهی در نقاط گوناگون شبه جزیره انجامید. <ref>شبه جزیره عربستان، ج1، ص89-97.</ref>
بر پایه سرشماری سال 2000م. شبه جزیره جمعیتی افزون بر 77،983،936 تن را در خود جای داده است. <ref>Britannica (Arabian Peninsula. </ref> با وجود ملیت عربی بیشتر ساکنان عربستان، مهاجرانی از ملیت‌های گوناگون وغیر عرب نیز به آن جا مهاجرت کرده‌اند. <ref>جغرافیة شبة جزیرةالعرب، ص85.</ref> 10% جمعیت عربستان سعودی، 83% امارات متحده عربی، 80% قطر، 15% عمان، 55% بحرین، و 66% کویت را غیر بومی‌ها تشکیل داده‌اند. <ref>Britannica (Arabian Peninsula. </ref>
==دین در جزیرةالعرب==
==دین در جزیرةالعرب==
این سرزمین زیستگاه [[حضرت آدم(ع)]] و محل بنای [[کعبه]] دانسته شده است.<ref>تاریخ طبری، ج2، ص283؛ اخبار مکه، ج1، ص61؛ تفسیر قمی، ج1، ص61-62؛ الکافی، ج4، ص212-213.</ref> بازسازی کعبه به دست [[حضرت ابراهیم(ع)]] و سکونت خاندانش در [[حجاز]] در قرآن ([[سوره بقره]]، آیه127) و منابع اسلامی ثبت شده است.<ref>الاصنام، ص5-6؛ اخبار مکه، ج1، ص57-66.</ref> همچنین محل زندگی اقوام کهنی مانند [[ثمود]] و [[عاد]] در شمال بود که پیامبرانی چون [[حضرت صالح|صالح]] و [[حضرت هود|هود]] به سوی آنها فرستاده شدند.<ref>باستان‌شناسی و جغرافیای تاریخی، ص151-205، 233-299.</ref>


با توجه به تفاوت‌های فراوان در جغرافیای طبیعی شبه جزیره، دین یکی از مهم‌ترین عوامل وحدت‌بخش بوده است.
با این حال در عربستان پیش از اسلام [[بت‌پرستی]] عمومی‌ترین باور بود.<ref>تاریخ صدر اسلام، زرگری‌نژاد، ص130</ref> هر قبیله بت‌های ویژه خود داشت (در قرآن، [[سوره النجم]]، آیات 19-20 به برخی اشاره شده) و تقریباً هر خانه‌ای یک بت داشت. کسانی که توانایی تهیه بت نداشتند، سنگی را نصب و دور آن طواف می‌کردند.<ref>المفصل، ج11، ص66.</ref>
 
===خاستگاه انبیاء===
 
جزیرةالعرب زیستگاه [[حضرت آدم(ع)]] و فرزندان ایشان بوده و بر پایه پاره‌ای از روایات، بنای کعبه به دست وی انجام گرفته است. <ref>تاریخ طبری، ج2، ص283؛ اخبار مکه، ج1، ص61؛ تفسیر قمی، ج1، ص61-62؛ الکافی، ج4، ص212-213.</ref> بازسازی کعبه به دست [[حضرت ابراهیم(ع)]] و سکونت خاندان ایشان در مکه و نقاط دیگر حجاز، در قرآن ([[سوره بقره]]، آیه127) و دیگر منابع اسلامی بازتاب یافته است. <ref>الاصنام، ص5-6؛ اخبار مکه، ج1، ص57-66.</ref>
 
نیز این سرزمین محل زندگی دو قوم کهن ثمود و عاد در بخش شمالی بوده که پیامبرانی چون [[حضرت صالح|صالح]] و [[حضرت هود|هود]] به سوی آن‌ها فرستاده شدند. نیز سرزمین [[اردن]] در مرز شمالی شبه جزیره، میعادگاه بسیاری از انبیای خداوند بوده است. <ref>باستان‌شناسی و جغرافیای تاریخی، ص151-205، 233-299.</ref>
 
بدین سان، ادیان توحیدی را باید نخستین جلوه‌های دینی این سرزمین دانست. حضور پیامبران در دوره‌های گوناگون، از انحراف اقوام ساکن در مناطق گوناگون شبه جزیره حکایت دارد.
 
===بت‌پرستی===
 
[[بت‌پرستی]] عمومی‌ترین باوری بوده که در شبه جزیره نمودی ویژه داشته است. قبایل بت‌های ویژه خود داشتند و به نام برخی از بت‌های مشهور آن‌ها در قرآن اشاره شده است. ([[سوره النجم]]، آیه19-20) پیش از اسلام، بت‌پرستی در شبه جزیره بسیار گسترش یافت و هر خانه‌ای بتی ویژه خود داشت. کسانی که توان تهیه بت نداشتند، به نصب سنگی در مکان دلخواه و طواف پیرامون آن بسنده می‌کردند. <ref>المفصل، ج11، ص66.</ref>
 
===کعبه و حج===
 
کعبه در همه ادیان آسمانی در کانون توجه قرار داشته و مظهر یکتاپرستی بوده و حج به عنوان فریضه‌ای دینی در دوره‌های گوناگون شمرده می‌شده است. در دوره نزدیک به ظهور اسلام، چند عامل در رونق کعبه و مراسم حج نقش داشتند که از جمله آن‌ها می‌توان به این عوامل اشاره کرد: تبدیل کعبه به بت‌خانه‌ای بزرگ و حاوی بت‌های قبایل گوناگون به دست [[عمرو بن لحی خزاعی]]، ایجاد نظم نو در مکه و تقسیم وظایف مرتبط با حج (کلیدداری، غذارسانی و آب‌رسانی به حاجیان) به دست [[قصی بن کلاب]] جد چهارم پیامبر(ص)،  اعلام ممنوعیت نبرد و غارت در ماه‌های ذی‌قعده و ذی‌حجه و محرم و رجب. حج نیز به آمیزه‌ای از سنت ابراهیمی و سنت‌های جاهلی تبدیل شد.
 
گزارش‌هایی از بی‌توجهی و تحریف در ماه‌های حرام در دوره‌های بعد در دست است. <ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص270-271؛ المفصل، ج11، ص223.</ref> حج‌‌گزاری قبایل با هم تفاوت داشت و هر قبیله [[تلبیه]] ویژه خود را داشت. <ref>الازمنة و تلبیة الجاهلیه، ص38-45.</ref> حج‌‌گزاران به دو گروه [[اهل حمس]] و [[اهل حل]] تقسیم می‌شدند که اختلافاتی در شیوه حج‌‌گزاری داشتند. <ref>اخبار مکه، ج1، ص184-189.</ref>
 
===خرافه‌پرستی===
تقدیس موجودات نامرئی یا خیالی مانند غول، جن و [[شیطان]] و نیز پرستش نیاکان در برخی نقاط شبه جزیره وجود داشته است. <ref>المفصل، ج12، ص281-282.</ref> برخی از مستشرقان به پشتوانه قرائنی مانند نام‌های قبایل و افراد، به تقدیس برخی از حیوانات و گیاهان در شبه جزیره اشاره کرده‌اند. <ref>المفصل، ج2، ص171-172.</ref>
 
گروهی دیگر این نظریه را نپذیرفته و با ارائه ادله‌ای به رد آن پرداخته‌اند. <ref>تاریخ التمدن الاسلامی، ج3، ص340 به بعد.</ref> نگهداری سگی سیاه در [[معبد رئام]] در صنعا و تقدیس درختی بزرگ از جانب اعراب به نام ذات‌الانواط <ref>امتاع الاسماع، ج2، ص10.</ref> و پیدا شدن نقش گوزن در بسیاری از آثار بر جای مانده از دوره سبئیان، <ref>باستان‌شناسی و جغرافیای تاریخی، ص324.</ref> نمی‌تواند نشان پایداری این سنت در دوره‌ها و مناطق گوناگون شبه جزیره باشد.
 
===تقدیس اجرام سماوی===
 
توجه به اجرام آسمانی و پرستش ماه و خورشید و زهره، پیشینه‌ای کهن در جنوب شبه جزیره داشته و در این میان، ماه از تقدس بیشتر برخوردار بوده است؛<ref>المفصل، ج11، ص50-51.</ref> به گونه‌ای که در سده پنجم ق. م. ماه دارای معبدی ویژه نزدیک شهر مارب بوده که بقایای آن اکنون نیز موجود است. <ref>باستان‌شناسی و جغرافیای تاریخی، ص325.</ref>
 
===ادیان مسیحیت و یهودیت===
 
دین‌های [[مسیحیت]] و [[یهودیت]] در شبه جزیره اصالتی نداشتند و به احتمال، ورود آن‌ها در دوره دوم حکومت حمیریان (378-525م.)  انجام گرفته است. مسیحیت از طریق مبشران نسطوری [[سوریه]] و [[حیره]] و نیز یعقوبی‌های حبشی وارد شبه جزیره شد و کلیساهایی در عدن، ظفار، و نجران ساختند.
 
امپراتور قسطنطین رومی نیز با هدف نفوذ سیاسی دینی و دستیابی به منافع تجاری و برای رویارویی با نفوذ پارسیان با دو روش حمله نظامی و فرستادن مبشران، در ترویج مسیحیت در این مناطق مؤثر بود.
سکونت یهودیان مهاجر در مناطقی چون [[یثرب]]، [[طائف]]، مکه، خیبر، [[فدک]] و [[تیماء]] گزارش شده است. حمله ابرهه به کعبه نیز با انگیزه تجاری و دینی صورت گرفت. <ref>تاریخ العرب القدیم، ص84، 175، 187؛ المفصل، ج12، ص103، 158-197.</ref>


===یکتاپرستان و حنفاء===
==== کعبه و حج ====
کعبه در همه ادیان آسمانی مورد توجه و نماد یکتاپرستی بود و [[حج]] به عنوان فریضه‌ای دینی برگزار می‌شد. اما به آمیزه‌ای از سنت ابراهیمی و جاهلی تبدیل شده بود.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص270-271؛ المفصل، ج11، ص223.</ref> قبایل هرکدام [[تلبیه]] ویژه خود را داشتند<ref>الازمنة و تلبیة الجاهلیه، ص38-45.</ref> و حج‌گزاران به دو گروه با آداب متفاوت [[اهل حمس]] و [[اهل حل]] تقسیم می‌شدند.<ref>اخبار مکه، ج1، ص184-189.</ref>


حنفاء نیز از دیگر گروه‌های دینی در شبه جزیره، به ویژه حجاز، بودند. پیشینه این آیین به زمانه حضرت ابراهیم بازمی‌گردد. برخی از مردم در آن دوره، خود را پرستنده خدای ابراهیم می‌دانستند. از تفصیل باورهای این گروه گزارشی در دست نیست. به علل تفاوت‌های بنیادین میان افراد منتسب به این گروه، وجه مشترک این افراد را می‌توان در مواردی از این قبیل یافت: ترک بت‌پرستی و باور به خدای یگانه، در پیش گرفتن رفتارهای ممتازی چون تفکر در آفرینش و خودداری از رفتارهای ناپسند اجتماعی همچون شرب خمر، زنا، خوردن گوشت میته و خون. <ref>المفصل، ج12، ص25-85؛ جزیرةالعرب قبل الاسلام، ص625-633.</ref>
==== ادیان دیگر و یکتاپرستان ====
[[مسیحیت]] و [[یهودیت]] احتمالاً در دوره دوم حکومت [[حمیریان]] (378-525م.) وارد جزیرة العرب شدند. مسیحیت از طریق مبلغان سوری، حیره‌ای و حبشی و یهودیت از طریق مهاجران در مناطقی مانند [[یثرب]]، خیبر و [[تیماء]] حضور یافتند.<ref>تاریخ العرب القدیم، ص84، 175، 187؛ المفصل، ج12، ص103، 158-197.</ref>[[حنفاء]] گروهی بودند که بت‌پرستی را ترک کرده و به خدای یگانه ایمان داشتند. آنها خود را پیرو دین [[حضرت ابراهیم(ع)|حضرت ابراهیم]] می‌دانستند و رفتارهایی مانند تفکر در آفرینش و پرهیز از منکرات را در پیش می‌گرفتند.<ref>المفصل، ج12، ص25-85؛ جزیرةالعرب قبل الاسلام، ص625-633.</ref>


===ظهور اسلام===
===ظهور اسلام===
رسالت پیامبر(ص) در حدود سال 610م. در [[مکه]] آغاز شد. پس از 13 سال تبلیغ در مکه با استقبال کند، مردم [[یثرب]] (مدینه) اقبال بهتری نشان دادند. با [[هجرت پیامبر]] به مدینه در سال 623 میلادی، این شهر به مرکز حکومت اسلامی تبدیل شد و در طول 10 سال، اسلام به مناطق مهمی مانند مکه، [[طائف (ابهام‌زدایی)|طائف]]، [[یمن]]، [[عمان]] و [[بحرین]] گسترش یافت.<ref>فتوح البلدان، ص63-99.</ref> در زمان [[عمر بن خطاب]]، یهودیان و مسیحیان حجاز وادار به کوچ شدند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص155؛ تاریخ المدینه، ج1، ص183-184.</ref>


در حدود سال 610م. رسالت جهانی پیامبر(ص) در نفی بت‌پرستی و دعوت به آموزه‌های آسمانی اسلام، از شهر مکه در شمال شبه جزیره آغاز شد. با وجود روند کند گرایش به اسلام در شهر مکه در دوره تبلیغ 13 ساله پیامبر، مردم یثرب اقبالی مناسب به آیین تازه نشان دادند.
امروزه تقریباً همه ساکنان مسلمان هستند. [[وهابیت]] در عربستان سعودی و قطر حاکم است. بیشتر مردم [[کویت]] و [[امارات متحده عربی]] سنی مذهب (عمدتاً مالکی) هستند. جمعیت چشمگیری از [[شیعه|شیعیان امامی]] در سواحل عربستان، بحرین و کویت زندگی می‌کنند. نیمی از مردم یمن سنی و نیمی دیگر [[زیدیه|شیعه زیدی]] هستند. در عمان، باورهای [[اباضیه|خوارج اباضیه]] رواج دارد.<ref>شبه جزیره عربستان، ج1، ص48، 75-78.</ref>


با [[هجرت پیامبر]] و مسلمانان مکی به این شهر در سال 623م. مدینه به مرکز مهم حکومت اسلامی تبدیل گشت. در طول اقامت 10 ساله پیامبر در مدینه، به تدریج قلمرو اسلام به مناطق مهم شبه جزیره مانند مکه، طائف، یمن، [[عمان]]، [[بحرین]]، [[یمامه]]، و مناطق گوناگون نجد گسترش یافت و با پیروان آیین‌های دیگر پیمان‌نامه‌هایی نوشته شد. <ref>فتوح البلدان، ص63-99.</ref> [[عمر بن خطاب]] به پشتوانه حدیثی از پیامبر(ص)، یهودیان و مسیحیان حجاز را وادار به کوچ کرد. <ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص155؛ تاریخ المدینه، ج1، ص183-184.</ref> به این ترتیب، اسلام بر بیشتر نقاط شبه جزیره حکمفرما شد. در دوره‌های بعد، همچنان اسلام دین رسمی نقاط گوناگون شبه جزیره بوده است.
== تاریخ اقتصادی ==
اقتصاد شبه‌جزیره عربستان در ابتدا بر کشاورزی محدود در واحه‌ها و دامداری استوار بود. با توجه به شرایط جغرافیایی نامساعد، تجارت و صنعت نقش مهم‌تری در اقتصاد ایفا کرده‌اند. کشاورزی در مناطق حاصلخیز، به‌ویژه در جنوب، از دیرباز رواج داشت و محصولاتی شامل غلات، حبوبات، دانه‌های معطر و میوه‌های کشت می‌شد.<ref>جزیرةالعرب قبل اسلام، ص75؛ صفة جزیرةالعرب، ص313 به بعد.</ref> در برخی مناطق دیگر از جمله در مدینه و طائف نیز کشاورزی رونق داشت.<ref>مکة و المدینة فی الجاهلیة و عهد الرسول، ص356؛ معالم المدینة المنوره، ج4، ص42؛ البلدان، ص151.</ref><ref>دراسات فی تاریخ العرب، ج1، ص339، 431-432؛ اخبار مکه، ج2، ص239.</ref>


===مذاهب اسلامی===
شتر به دلیل سازگاری با محیط خشک، محور زندگی کوچ‌نشینان بود و تمامی نیازهای آنان از شیر و گوشت تا پشم و پوست را تامین می‌کرد.<ref>المفصل، ج1، ص198؛ تاریخ شبه الجزیرةالعربیه، ص24؛ جزیرةالعرب قبل الاسلام، ص95-96؛ المخصص، ج2، ص125-134.</ref> پرورش اسب برای جنگ و کوچ، و نیز گوسفند، بز و زنبور عسل (به‌ویژه در یمن و حضرموت) رایج بود.<ref>المفصل، ج1، ص201-203؛ جزیرةالعرب قبل الاسلام، ص118-119.</ref>
امروزه تقریباً همه ساکنان شبه جزیره مسلمان هستند. وجود شماری‌اندک از مسیحیان و هندوان در برخی از سواحل شبه جزیره، ره‌آورد مهاجرت‌ به این مناطق است. در عربستان سعودی و قطر، وهابیت حاکم است. بیشتر ساکنان [[کویت]] و [[امارات متحده عربی]]، سنی مذهب هستند. با وجود رواج [[فقه مالکی]] در این کشورها و نیز میان اهل سنت بحرین، [[فقه حنبلی]] در این مناطق رسمیت دارد.
جمعیتی چشمگیر از شیعیان 12 امامی در مناطق ساحلی عربستان، بحرین و کویت حضور دارند. نیز شماری محدود از شیعیان در [[دوبی]] ساکن هستند. نیمی از مردم یمن سنی مذهب و نیم دیگر شیعیان زیدی هستند.‌اندکی از اسماعیلیان طیبی (بُهره‌ها) نیز در این کشور زندگی می‌کنند. باورهای خوارج اباضیه که از اواخر سده سوم ق. در عمان نفوذ یافته بود، اکنون نیز در این کشور رایج است. <ref>شبه جزیره عربستان، ج1، ص48، 75-78.</ref>
==اقتصاد==


اقتصاد جوامع ابتدایی در مناطق گوناگون شبه جزیره بر شغل‌های ساده‌ای چون کشاورزی در واحه‌ها و پرورش دام استوار بود. با توجه به وضعیت جغرافیایی شبه جزیره و نامناسب بودن بخش فراوان این سرزمین پهناور برای کشت و کار، تجارت و صنعت مهم‌ترین نقش را در اقتصاد شبه جزیره داشته‌اند:
===صنعت===
===کشاورزی===
 
کشاورزان در مناطق مناسب برای زراعت ساکن می‌شدند و دامداران در جست‌وجوی مرتع کوچ می‌کردند. گروهی نیز به هر دو کار می‌پرداختند و حالتی نیمه‌ساکن داشتند. کشاورزی در مناطق سرسبز، به ویژه جنوب شبه جزیره، با وجود بارش‌های کافی و زمین مناسب، از دیرباز رواج داشته است. یمنیان از سال‌های دور با ساختن سد به مهار آب و استفاده از آن در کشاورزی پرداخته بودند<ref>جزیرةالعرب قبل الاسلام، ص71-75.</ref> و حکومت‌ها نیز در ساختن سدها و حفظ و نگهداری آن‌ها می‌کوشیدند. <ref>المفصل، ج13، ص202.</ref>
 
سد مارب از بزرگ‌ترین و مشهورترین سدها بود که در شکوفایی اقتصاد جنوب شبه جزیره نقشی بسزا داشت. انواع غلات، حبوبات و دانه‌های معطر در یمن کشت می‌شد. <ref>جزیرةالعرب قبل اسلام، ص75.</ref> یمنی‌ها با ساخت مخزن‌هایی زیر زمین که به مدفن شهرت داشت، به انبار کردن محصولات می‌پرداختند. <ref>صفة جزیرةالعرب، ص214.</ref> باغداری نیز از دیگر شغل‌های رایج در جنوب شبه جزیره بود. میوه‌های این منطقه از لحاظ تنوع و کیفیت، کم‌مانند بودند. <ref>صفة جزیرةالعرب، ص313 به بعد.</ref>


به جهت تنوع اقلیمی، مردم جنوب شبه جزیره می‌توانستند محصولات گوناگون را هم‌زمان به بار بنشانند. <ref>المفصل، ج13، ص35.</ref> کندر از محصولات مهم دو شهر ظفار و حضرموت در جنوب بود. <ref>معجم البلدان، ج1، ص193؛ ج4، ص60؛ لسان العرب، ج5، ص153، «کندر. </ref> خرما، گندم و ذرت از دیگر محصولات مورد توجه در حضرموت به شمار می‌رفت. <ref>صفة جزیرةالعرب، ص168.</ref> یمامه به سرسبزی و فراوانی محصولاتی چون خرما، انواع میوه، و حبوبات شهرت داشت. <ref>نک: معجم البلدان، ج5، ص442؛ الاخبار الطوال، ص16-17.</ref>
دستیابی به معادن طلا، نقره، عقیق، سرب، آهن و نمک<ref>صفة جزیرةالعرب، ص263، 267، 293، 320-321؛ جزیرةالعرب قبل الاسلام، ص103-110؛ صفة جزیرةالعرب، ص320.</ref> به تدریج باعث رونق صنایعی مانند پوست‌دوزی، ریسندگی، بافندگی، رنگرزی، ساخت عطر، نجاری، سفالگری، شیشه‌گری و زرگری شد.<ref>جزیرةالعرب قبل الاسلام، ص101-129.</ref> در مناطق غیرزراعی، صنایعی مانند اسلحه‌سازی و ساخت ابزار رایج بود.<ref>المعارف، ص575-576.</ref> صنایع وابسته به کشتی‌سازی و ماهیگیری در سواحل، و همچنین صید مروارید رونق داشت.<ref>جغرافیة شبه جزیرةالعرب، ص26-27.</ref>
کشاورزی و ایجاد نخلستان در مدینه به جهت بارش مناسب و بهره‌گیری از آب‌انبارها و برکه‌ها و چاه‌ها رونق فراوان داشت. ثروتمندان و صاحبان املاک با اجاره و انواع دیگر قراردادها، به بهره‌کشی از کشاورزان فقیر می‌پرداختند. با وجود محصولاتی چون گندم و جو و میوه‌های متنوع، <ref>مکة و المدینة فی الجاهلیة و عهد الرسول، ص356؛ نک: معالم المدینة المنوره، ج4، ص42.</ref> مهم‌ترین منبع درآمد بیشتر ساکنان مدینه خرما بود. <ref>البلدان، ص151.</ref>


طائف در جنوب شرقی مکه نیز از دیگر واحه‌های شبه جزیره بود که به سبب داشتن خاک و آب و هوای مناسب، محصولات کشاورزی فراوان داشت. تا محدوده چهار کیلومتری شهر را باغ‌ها و مزراع فراگرفته بودند. <ref>دراسات فی تاریخ العرب، ج1، ص339، 431-432.</ref> گندم، حبوبات، روغن، عسل و نیز میوه‌های طائف به شهر مکه حمل می‌شد. <ref>اخبار مکه، ج2، ص239.</ref> کشاورزی در واحه‌های دیگر نقاط شبه جزیره چون وادی جوف، وادی الرمه، کوه شمر، و میانه نجد نیز کم و بیش وجود داشت. <ref>جزیرةالعرب قبل الاسلام، ص89-90.</ref>
امروزه بهره‌گیری از فناوری‌ نو در مناطق گوناگون شبه جزیره با استفاده از درآمدهای نفتی برای رشد بخش کشاورزی، مورد توجه حکومت‌ها قرار گرفته است. <ref>شبه جزیره عربستان، ج1، ص140-142.</ref> با وجود این، آب و هوای نامناسب و بیابان‌های پهناور مانع رشد کشاورزی در شبه جزیره است و نمی‌توان آن را عاملی بنیادین در اقتصاد شبه جزیره به شمار آورد.
===دامداری===
به جهت ویژگی‌ها و توان سازگاری شتر با محیط خشک و بی‌آب و علف شبه جزیره، این حیوان نقشی مهم در زندگی و اقتصاد ساکنان شبه جزیره دارد و پرورش آن از دیرباز مورد اهتمام قبایل بدوی عرب بوده است. کوچ‌نشینی و دامداری با رام‌کردن شتران در نیمه دوم سده 12 ق. م. آغاز شد. <ref>المفصل، ج1، ص198؛ تاریخ شبه الجزیرةالعربیه، ص24.</ref> بیشتر لوازم اصلی زندگی چادرنشینان از شتر تامین می‌شد. آنان از شیر، گوشت، پشم، پوست و سرگین شتر استفاده می‌کرده‌اند. <ref>جزیرةالعرب قبل الاسلام، ص95-96؛ المخصص، ج2، ص125-134.</ref>
پرورش اسب در شبه جزیره به جهت اهمیت آن در نبردها و کوچ‌ها مورد توجه بوده است. گوسفند و بز نیز از دیگر حیواناتی بودند که در مناطقی از شبه جزیره پرورش می‌یافتند. <ref>المفصل، ج1، ص201-203.</ref> پرورش زنبور عسل نیز از راه‌های کسب درآمد بوده است. یمن و حضرموت به تولید عسل مرغوب شهرت داشتند. <ref>نک: جزیرةالعرب قبل الاسلام، ص118-119.</ref>
===صنعت===
با افزایش جمعیت و نیز دستیابی به معادن طلا، <ref>صفة جزیرةالعرب، ص263، 267، 293، 320-321؛ جزیرةالعرب قبل الاسلام، ص103-110.</ref> نقره، عقیق، سرب، آهن و نمک <ref>صفة جزیرةالعرب، ص320.</ref> به تدریج شغل‌های مرتبط با پوست، ریسندگی و بافندگی، تولید مواد غذایی، رنگرزی، ساخت مواد خوشبو کننده، نجاری، سفالگری، شیشه‌گری، و زرگری رونق یافتند. <ref>جزیرةالعرب قبل الاسلام، ص101-129.</ref>
تنوع شغل‌ در بخش‌هایی که از کشت و زراعت بی‌‌بهره بودند، بیشتر نمایان گشت. شغل‌هایی همچون اسلحه‌سازی و ساخت ابزار کشاورزی و ظروف سفالی در این بخش‌ها رواج داشت. <ref>المعارف، ص575-576.</ref> صنایع وابسته به کشتی‌سازی و ماهیگیری در بیشتر بخش‌های ساحلی شبه جزیره رونق دارند. ریسندگی، پارچه‌بافی، خیمه‌دوزی، بادبان‌سازی، عبادوزی، حصیربافی، زرگری، ساخت ظروف آهنی و مسی، اسلحه‌سازی، و صید مروارید از صنایع نقاط گوناگون شبه جزیره به شمار می‌روند. <ref>جغرافیة شبه جزیرةالعرب، ص26-27.</ref>
===تجارت===
===تجارت===
تجارت مهم‌ترین عامل اقتصادی بود و تاجران، به‌ویژه قریش، کاروان‌های بزرگ را رهبری و گاه معاهداتی با قدرت‌های همسایه مانند ایران و روم می‌بستند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص66.</ref>


تاجران و در راس آن‌ها قریش، کاروان‌های بزرگ تجاری را رهبری می‌کردند و گاه به بستن معاهدات تجاری با قدرت‌های مجاور شبه جزیره همچون شاهان ایران و روم و حبشه توفیق می‌یافتند. <ref>انساب الاشراف، ج1، ص66.</ref> با توجه به مشکلات کشاورزی و دامداری، تجارت مهم‌ترین عامل اقتصادی شبه جزیره بوده است.
دو راه اصلی تجارت وجود داشت: راه شمالی که از خلیج فارس و عمان، بادیه‌الشام و فلسطین، به بندر صور یا مصر می‌رسید و راه جنوبی که از بنادر جنوب مانند عمان، به موازات دریای سرخ، به بندر ایله یا غزه منتهی می‌شد.<ref>المفصل، ج13، ص262.</ref>


====راه‌های اصلی تجارت====
جنوبی‌ها با دریانوردی، در صادرات کالاهای بومی (مانند بخور و کندر) و واردات کالاهای تجملی (مانند طلا و ابریشم) نقش واسطه‌گری داشتند.<ref>تاریخ العرب القدیم، ص65؛ محاضرات فی تاریخ العرب، ج1، ص36-37؛ تاریخ العرب قبل الاسلام، ص136.</ref>


از وجود دو راه اصلی تجارت در شبه جزیره گزارش داده‌اند:
بازارهایی مانند عکاظ، مجنه و ذی‌المجاز نزدیک مکه، و بازارهای بنی‌قینقاع و زباله در مدینه، مراکز مهم تجاری بودند.<ref>اسواق العرب، ص277، 344، 347؛ تاریخ المدینة المنوره، ج1، ص306؛ وفاء الوفاء، ج2، .</ref> بنادری مانند جده و ینبع نیز نقش کلیدی در واردات کالا و ورود حاجیان داشتند.<ref>معجم البلدان، ج3، ص351؛ جزیرةالعرب قبل الاسلام، ص135-160؛ جزیرةالعرب فی القرن العشرین، ص16، 201-206.</ref>


راه شمالی از خلیج عمان و فارس آغاز می‌گشته و پس از پیمودن بادیه‌الشام و فلسطین به بندر صور، پایتخت فینیقیه، می‌رسیده و یا به قصد [[مصر]] از [[سوریه]] و فلسطین به خلیج عقبه و بندر غزه می‌رفته است. بابل، حیره، دومةالجندل، و تدمر بر سر این راه قرار داشتند.
=== نفت و گاز ===
در دوره معاصر، اقتصاد کشورهای شبه‌جزیره عربستان تحت سلطه هیدروکربن‌ها (نفت و گاز) قرار دارند که مدرنیزاسیون سریع و صندوق‌های ثروت عظیم ملی را تأمین مالی کرده‌اند. برای گریز از آسیب‌پذیری ناشی از وابستگی به نفت این کشورها در جهت تنوع‌بخشی اقتصادی در بخش‌هایی مانند گردشگری، مالی و فناوری تلاش می‌کنند.<ref>Marcel, Valérie. ''Oil Titans: National Oil Companies in the Middle East''. Chatham House, 2006.</ref> <ref>Hertog, Steffen.''Princes, Brokers, and Bureaucrats: Oil and the State in Saudi Arabia''. Cornell University Press, 2010.</ref>


راه جنوبی از بندر عمان یا یکی دیگر از بندرهای جنوب آغاز می‌شده و از مسیر خشکی به موازات دریای سرخ به بندر ایله در خلیج عقبه یا بندر غزه منتهی می‌‌گشته است. شهرهای مسیر عمان تا یمن و نیز شهرهایی همچون مکه و مدینه به جهت هم‌جواری با این مسیر تجاری، رونق یافته بودند.
مردمان جنوب با آشنایی به فنون دریانوردی و دستیابی به مسیر تجاری هند و ساحل افریقا <ref>المفصل، ج13، ص262.</ref> نقشی برجسته در صادرات کالاهای شبه جزیره مانند بخور، کندر، عطر، سنگ‌های گرانبها، و مواد دیگر و واردات کالاهایی چون طلا، بُرده، چوب، عاج، و حریر داشتند. <ref>تاریخ العرب القدیم، ص65.</ref> آن‌ها نیز کالاهای مورد نیاز بازارهای حجاز، فلسطین، و سوریه در شمال و نیز خلیج فارس و عراق در شرق و مصر در غرب را تامین می‌کردند. <ref>محاضرات فی تاریخ العرب، ج1، ص36-37؛ تاریخ العرب قبل الاسلام، ص136.</ref>
====بازارهای گوناگون====
وجود بازارهای گوناگون در مکه و مدینه در دوره پیش از اسلام، نمایانگر اهمیت تجاری این دو شهر است. از بازارهای مهم مدینه می‌توان به بازار بنی‌قَینُقاع (حباشه)، بازار زَباله، بازار صَفاصِف، و بازار مُزاحِم اشاره کرد. <ref>تاریخ المدینة المنوره، ج1، ص306؛ وفاء الوفاء، ج2، .</ref> بازارهای [[بازار عکاظ|عکاظ]]، مجنه، و [[بازار ذی‌المجاز|ذی‌المجاز]] نیز مکان‌های تجاری مهم مکه و پیرامون آن بودند. <ref>اسواق العرب، ص277، 344، 347.</ref>
===بنادر و تامین نیازهای حاجیان===
بنادر گَرها، عدن، و شَبوه لنگرگاه کشتی‌های تجاری بودند. <ref>محاضرات فی تاریخ العرب، ج1، ص37.</ref> برخی از کالاهای صادراتی، محصولات خود شبه جزیره نبودند و در صدور آن‌ها شبه جزیره نقش واسطه را داشت؛ ولی یونانی‌ها و مصریان آن‌ها را محصول شبه جزیره می‌پنداشتند. <ref>نک: تاریخ عرب، ص60.</ref>
افزون بر تاجران، صاحبان مناصب مذهبی و سیاسی نیز در تجارت و تامین امنیت مسیرهای تجاری فعال بودند<ref>المفصل، ج13، ص228.</ref> و همین به رونق تجارت جنوب می‌افزود. مکه، یثرب و طائف کنار مسیر تجاری یمن به شام قرار داشتند. مکه بندری ویژه به نام شعیبه داشت <ref>معجم البلدان، ج3، ص351.</ref> و ینبع نیز مورد استفاده ساکنان یثرب بود و مبادله کالا میان [[هند]] و شبه جزیره در این دو بندر صورت می‌گرفت. <ref>جزیرةالعرب قبل الاسلام، ص135-160.</ref>
تامین نیازهای حاجیان باعث رونق تجارت در شبه جزیره بوده است. محصولاتی‌اندک چون خرما، پوست، حنا و دانه‌های معطر در حجاز تولید می‌شد و از این رو، واردات بخشی عمده از تجارت در این منطقه بوده است. <ref>جزیرةالعرب فی القرن العشرین، ص16.</ref> بندر جده که در روزگار عثمان جایگزین بندر شعیبه شد، در دوره‌های گوناگون، نقشی عمده در واردات کالاهای گوناگون داشته و افزون بر این‌که بزرگ‌ترین ورودی حاجیان به مکه است، در غیر ایام حج نیز پذیرای کشتی‌های تجاری از سراسر جهان است. <ref>جزیرةالعرب فی القرن العشرین، ص201-206.</ref>
بندر ینبع نیز نقشی مهم در واردات کالا به مدینه و بخش‌های مرکزی شبه جزیره دارد.
قرن 20م. آغاز تحولی بزرگ در شبه جزیره بود. به سال 1932م. در بحرین نفت کشف شد. جست‌وجوی ذخایر نفتی در عربستان نیز در سال 1938م. به نتیجه رسید. دو سال بعد کویت نیز به جرگه کشورهای استخراج‌کننده نفت پیوست. در سال‌های بعد، نفت در بخش‌های گوناگون از یمن، امارات، و قطر نیز کشف شد. با سرازیر شدن کمپانی‌های بزرگ نفتی جهان به این منطقه، منابع بزرگ نفت بهره‌برداری شد و درآمد این کشورها با جهشی بزرگ روبه‌رو گشت. کشف نفت تاثیری شگرف در همه معادلات سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی شبه جزیره و آسیا و جهان داشت و کشورهای شبه جزیره در عرصه اقتصاد، پیشرفت چشمگیر یافتند. <ref>Britannica (Arabian Peninsula. </ref> تک‌قطبی بودن اقتصاد شبه جزیره، بزرگ‌ترین خطری است که این کشورها را تهدید می‌کند و آن‌ها در پی حل این بحران هستند.
افزون بر نفت، اقتصاد بحرین بر گسترش صنایعی چون آلومینیوم‌سازی، نوسازی‌ کشتی، خدمات، و توریسم استوار است. کویت نیز به تجارت بسیار اهمیت می‌دهد و با بهره‌گیری از وام‌های جهانی، در این زمینه سرمایه‌گذاری فراوان کرده است. پس‌انداز در بانک‌های معتبر جهان نیز از تمهیدات اقتصادی آن‌ها است. بخش صنعت نیز در قطر سخت مورد توجه قرار گرفته است. <ref>شبه جزیره عربستان، ج1، ص140-141.</ref>
==تاریخ سیاسی==
==تاریخ سیاسی==


تاریخ سیاسی شبه جزیره را می‌توان به دو بخش پیش از اسلام و دوران اسلامی تقسیم کرد.
===دوران پیش از اسلام===
===دوران پیش از اسلام===


ویژگی‌های جغرافیایی شبه جزیره، شرایط ویژه سیاسی را برای این منطقه رقم زده است. بیشتر مردم منطقه به جهت کوچ‌نشینی به پیروی از حکومت خاص دلبستگی نداشتند و آزادی در همه عرصه‌ها را خواستار بودند. به سبب فقر این مناطق، حاکمان نیز خواهان سیطره و دست‌اندازی بر این سرزمین نبودند. دولت‌های توانای روم و ایران به این سرزمین پهناور دست‌انداختند؛ ولی فاصله بسیار آبادی‌ها و سختی مسیر و کمبود منابع آب و غذا، از دلیل‌های عدم توجه جدی این حکومت‌ها به شبه جزیره بود. وضع جنوب شبه جزیره،‌اندکی تفاوت داشت.
ویژگی‌های جغرافیایی (کوچ‌نشینی، فقر منابع) باعث شد حکومت‌های مرکزی قدرتمند کمتر تمایلی به تسلط کامل بر این سرزمین داشته باشند. با این حال، در جنوب، حکومت‌های متمرکز و قدرتمندی شکل گرفتند. مهم‌ترین این دولت‌ها شامل [[سباییان|سبأ]] (۶۵۰-۱۱۵ ق.م.)، [[معین|مَعین]] (۱۳۰۰-۶۳۰ ق.م.)، [[قَتبان]] (۱۰۰۰-۵۰ ق.م.)، حضرموت (۴۵۰ ق.م. - ۳۰۰ م.) و [[حمیریان|حمیر]] (۱۱۵ ق.م. - ۵۲۵ م.) بودند.<ref>تاریخ شبه الجزیرةالعربیه، ص63 به بعد؛ المفصل، ج3، ص73 به بعد.</ref>


نظام‌های سیاسی در مناطق جنوبی شبه جزیره و حجاز و مناطق هم مرز با شام و عراق با تکیه بر نظام قبیله‌ای شکل گرفته بودند. با توجه به آثار بر جای مانده و تحقیقات تاریخ‌نگاران، حکومت‌های سبا (650-115ق. م.) ، قَتبان (1000-50ق. م.) ، معین (1300-630ق. م.)، حضرموت (450ق. م. -300م.)، و حمیر (115ق. م. -525م.) از نیرومندترین دولت‌های شبه جزیره بودند. <ref>تاریخ شبه الجزیرةالعربیه، ص63 به بعد؛ المفصل، ج3، ص73 به بعد.</ref>
در شمال، حکومت‌های کوچک‌تری مانند لحیان در منطقه علا<ref>المفصل، ج3، ص244؛ تاریخ شبه الجزیرةالعربیه، ص143-144.</ref> و دولت‌های دست‌نشانده قدرت‌های بزرگ، مانند [[آل منذر]] (لخمیان) در [[حیره]] (وابسته به ایران)<ref>تاریخ شبه الجزیرةالعربیه، ص151-152.</ref> و [[غسانیان]] در جنوب شام (وابسته به روم) وجود داشتند.<ref>تاریخ شبه الجزیرةالعربیه، ص158-162.</ref>


عواملی چون ضعف حکومت‌ها، اختلاف بر اثر نفوذ یهودیت و مسیحیت در این سرزمین‌ها، تغییر راه تجاری و از رونق افتادن تجارت در جنوب شبه جزیره، ویرانی سد مارب، <ref>المفصل، ج1، ص246؛ جزیرةالعرب قبل الاسلام، ص138-139؛ تاریخ عرب، ص83.</ref> و مهاجرت‌های گسترده موجب ضعف حکومت‌های جنوب شبه جزیره شدند.
در منابع بر جای مانده به خط میخی از دوره حکومت آشوریان، نام‌های پنج قبیله گوناگون در شمال شبه جزیره در میان سده هشتم تا سده هفتم ق. م. به مناسبت‌های گوناگون وبدون اشاره به ویژگی‌ها و محدوده حکومتی ایشان یاد شده است. رابطه متقابل برخی از ملوک حکومت‌های یاد شده با آشوری‌ها و بابلیان، در شماری از کتیبه‌ها بازتاب یافته است. <ref>تاریخ شبه الجزیرةالعربیه، ص124-125.</ref>
دولت لحیان نیز از دیگر دولت‌های کهن بود که در منطقه علاء در 325 کیلومتری شمال غربی مدینه برقرار بوده و روابطی نیز با معینیان در جنوب داشته است. <ref>المفصل، ج3، ص244؛ تاریخ شبه الجزیرةالعربیه، ص143-144.</ref> دولت‌های کندیان و آل منذر (288-632م.) در حیره در شمال غرب شبه جزیره <ref>تاریخ شبه الجزیرةالعربیه، ص151-152.</ref> و نیز دولت غسانیان در جنوب شام <ref>تاریخ شبه الجزیرةالعربیه، ص158-162.</ref> نیز از دیگر دولت‌های کهن بودند که در منطقه میان شبه جزیره و دولت‌های نیرومند ایران و روم تشکیل شده بودند.
===دوران اسلامی===
===دوران اسلامی===


با [[بعثت پیامبر]] به سال 610م. تحولی شگرف در شبه جزیره آغاز شد.
[[بعثت پیامبر]] در سال ۶۱۰ م. نقطه عطفی در تاریخ سیاسی شبه‌جزیره عربستان بود. با [[هجرت پیامبر]] به مدینه و تشکیل حکومت اسلامی، مرکز ثقل سیاسی از جنوب به حجاز منتقل شد. پس از [[فتح مکه]] و پاکسازی کعبه از بت‌ها، اکثر قبایل شبه‌جزیره در «[[سنةالوفود]]» اسلام آوردند یا پیمان صلح بستند.<ref>السیرة النبویه، ج4، ص51، 858-859، 985؛ فتوح البلدان، ص49.</ref>
 
====تشکیل حکومت اسلامی====
 
با هجرت به مدینه و تشکیل حکومت اسلامی در این شهر، در کمتر از 10 سال دامنه نفوذ این دین سراسر شبه جزیره را فراگرفت و مرکز ثقل شبه جزیره از جنوب به حجاز انتقال یافت.
پس از [[فتح مکه]] به سال هشتم ق. کعبه از وجود بت‌ها پاکسازی شد و سال بعد با نزول [[سوره برائت]]، [[امیرالمؤمنین(ع)]] مامور خرافه‌زدایی از [[مناسک حج]] و اعلان ممنوعیت حج‌‌گزاری غیر مسلمانان شد. <ref>السیرة النبویه، ج4، ص51، 858-859؛ فتوح البلدان، ص49.</ref>
 
فتح مکه پیامی مهم برای ساکنان شبه جزیره داشت. در سال بعد، قبایل از نقاط گوناگون برای پذیرش اسلام نمایندگانی به مدینه فرستادند و این سال به نام [[سنةالوفود]] شهرت یافت. <ref>السیرة النبویه، ج4، ص985.</ref>
کسانی که آیین تازه را نپذیرفتند، پیمان‌های صلح و پرداخت جزیه امضا کردند و به این ترتیب، تقریبا همه شبه جزیره زیر لوای اسلام درآمد. [[حجةالوداع]] با حضور افرادی از مناطق گوناگون شبه جزیره انجام پذیرفت و‌اندکی بعد پیامبر(ص) رحلت فرمود.
 
====دوران خلفای سه‌گانه====
 
هم‌زمان با تکیه زدن [[ابوبکر]] بر مسند خلافت، قبایلی بزرگ از نقاط گوناگون شبه جزیره همچون بنی‌اسد به سرکردگی طلیحه در بخش مرکزی نجد، بنی‌عامر و غطفان در قسمت‌های اعلای نجد و نزدیک به حجاز، بنی‌تمیم در شمال شرقی شبه جزیره، کندیان در حضرموت، و بنو حنیفه در یمامه با بهانه‌های گوناگون سر از اطاعت حکومت مرکزی برتافتند و ابوبکر در نبردهای موسوم به ردّه، آن‌ها را شکست داد. <ref>الرده، ص49 به بعد.</ref>
 
در این دوره، مرکز سیاسی حکومت در مدینه مستقر بود و برای مناطق گوناگون شبه جزیره همچون مکه، طائف، یمامه، عمان، و بحرین امیرانی برگزیده شده بودند. <ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص138.</ref>
 
در دوره خلافت عمر، حکومت مرکزی بر همه نقاط شبه جزیره تسلط کامل یافت. نام والیان وی در مناطقی چون یمن، عمان، مکه، صنعاء، و بحرین در منابع یاد شده است. <ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص161.</ref> درآمد حکومت از سرزمین‌های شبه جزیره افزایشی چشمگیر یافت و ثروتی فراوان به مکه و مدینه سرازیر شد. <ref>تاریخ عرب، ص305.</ref>
 
این امر پیامدهایی چون رفاه‌طلبی و دوری از مجاهدت را در پی داشت. در دوره عثمان، تجمل‌گرایی اوج گرفت و عافیت‌طلبی در مکه و مدینه فزونی یافت.
 
====تغییر مرکز حکومت اسلامی====
 
این عوامل و نیز عصبیت حاکم بر حجاز، حضرت علی را به تغییر مرکز حکومت به کوفه واداشت. این امر کاهش اهمیت سیاسی شبه جزیره را در پی داشت. با روی کار آمدن [[معاویه بن ابوسفیان|معاویه]] و انتقال مرکز حکومت به شام، حجاز در حاشیه قرار گرفت و همین موجب عصبانیت سخت مردم این مناطق شد. معاویه با سیاست‌های متنوع توانست اوضاع را به صورت موقت آرام سازد.
 
قیام [[عبدالله بن زبیر|ابن زبیر]] نمادی از عصبیت حاکم بر حجاز و اعتراض به در حاشیه قرار گرفتن مرکز سیاسی اسلام در دوره‌های پیشین بود که در سال 74ق. به دست [[حجاج بن یوسف ثقفی]] در روزگار [[عبدالملک اموی]] سرکوب شد. استقرار حکومت عباسیان در عراق نیز مهر تاییدی بر کار امام علی(ع) و امویان در انتقال مرکز خلافت بود؛ زیرا شبه جزیره از جهت‌ جغرافیایی و انسانی و شبکه راه، امکانات لازم برای پشتیبانی از یک حکومت توانمند را نداشت.
 
====شورش‌ها و قیام‌ها====
وضعیت طبیعی شبه جزیره و دوری آن از مرکز خلافت در این دوره‌ها مشکلاتی دیگر نیز برای حاکمان رقم می‌زد. قیام‌های گوناگون در دوره امویان و عباسیان مانند شورش‌ خوارج به سرکردگی [[ابوحمزه خارجی]] در حضرموت و جنوب شبه جزیره و تسلط وی بر مکه و مدینه، <ref>تاریخ طبری، ج7، ص394؛ انساب الاشراف، ج9، ص289-303؛ البدایة و النهایه، ج10، ص35.</ref> [[قیام فخ|قیام محمد بن‌ عبدالله]] ‌بن‌ حسن ‌بن‌ حسن‌ بن‌ علی‌ ملقب‌ به‌ [[نفس‌ زکیه]] در حجاز‌ به سال 145ق.، <ref>تاریخ خلیفه، ص276-277؛ انساب الاشراف، ج3، ص92-109.</ref> شورش‌های دامنه‌دار قرمطیان به رهبری [[ابوسعید جنابی]] و بازماندگان وی، <ref>نک: الکامل، ج7، ص493-495؛ تاریخ ابن خلدون، ج4، ص110-118؛ موسوعة مرآة الحرمین، ج5، ص104-108.</ref> و تسلط فرقه‌ای از خوارج بر بحرین و بخش‌هایی از حجاز<ref>الکامل، ج7، ص493؛ نک: تاریخ طبری، ج11، ص263؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص472.</ref> در این سمت و سو شکل گرفتند.
 
====اهمیت شبه جزیره====
با وجود این، توجه به شبه جزیره از دو جهت برای حاکمان اسلامی اهمیت داشت: نقش حرمین شریفین و خراج‌های مناطق گوناگون شبه جزیره. نقش حرمین شریفین، به ویژه مکه، در مشروعیت‌بخشی به حاکمان بسیار مهم بود. از این رو، توجه حاکمان در دوره‌های گوناگون به حج و حرمین در زمینه‌های مختلف همچون حج‌گزاری، تعیین [[امیر الحاج]]، کوشش‌های عمرانی در حرمین و مسیر حجاج، و تامین امنیت راه‌های حج را شاهد هستیم.
 
[[فاطمیان]] پس از تصرف بخش‌های غربی شبه جزیره بر سر تسلط بر شبه جزیره با عباسیان به رقابت پرداختند و پس از روی کار آوردن اشراف حسینی در مدینه، در مکه نیز حکمرانی اشراف حسنی (358-1343ق.) را تایید کردند. <ref>خلاصة الکلام، ص16.</ref>
 
 
این کوشش‌ها در حکومت‌های دارای خاستگاه حجازی منحصر نبود. دیگر حکومت‌های جهان اسلام نیز برای دستیابی به مشروعیت، توجهی خاص به حرمین شریفین داشتند. [[مملوکیان]] مصر (648-923ق.)  که در قرن‌های هفتم تا نهم ق. در حجاز نفوذ داشتند، <ref>خلاصة الکلام، ص46.</ref> به حج و حرمین شریفین توجهی ویژه داشتند و برخی از حاکمان آن‌ها مانند سلطان ناصر محمد بن قلاوون چندین بار به حج رفتند و خدماتی برای تامین رفاه زائران انجام دادند.
 
کوشش‌های فراوان این حاکمان در تعمیر و گسترش [[مسجدالحرام]] و [[مسجدالنبی]] و شهرهای مکه و مدینه و نیز ارائه خدمات رفاهی به زائران و برداشتن مالیات‌های سنگین وضع شده بر حاجیان، صفحاتی بسیار از کتاب‌های تاریخ مکه و مدینه را به خود اختصاص داده است. <ref>تاریخ عمارة المسجد الحرام، ص58-162؛ عمارة المسجد النبوی، ص185 به بعد.</ref>
 
====تسلط عثمانی‌ها====
 
سلطان سلیم عثمانی به سال 923ق. با برانداختن حکومت مملوکی‌ها، بر حجاز و یمن و احساء چیره شد و جانشینان او در دوره‌های بعد بیشتر مناطق شبه جزیره را تصرف کردند. در این دوره که از سال 923 تا 1337ق. ادامه داشت، تعیین والیان حجاز از سوی حکومت انجام می‌گرفت. برای مکه نیز امیری از اشراف انتخاب می‌شد تا بر امور عرب‌ها نظارت کند.
 
این حکمران نخست در جده ساکن بود تا آن گاه که مقر آن در سال 1278ق. به مکه انتقال یافت. نیز مجلسی مرکب از قاضی مکه، دفتردار، نایب حرم، [[کلیددار کعبه]]، مفتی حنفی، قائم مقام شریف مکه، و نقیب سادات حسینی در امور مهم تصمیم‌گیری می‌کردند. ترکیب ولایات نیز گاهی از سوی والیان تغییر می‌یافت. <ref>جغرافیة شبه جزیرةالعرب، ص141-142.</ref>


عثمانی‌ها نیز کوشش‌های عمرانی بسیار در حج و حرمین شریفین انجام دادند که از جمله آن‌ها تعمیر و گسترش مسجدالحرام، کعبه، مسجدالنبی، ساخت مدارس علمیه، کاروانسراها، و تامین امنیت راه‌های حج بود. <ref>نک: تاریخ عمارة المسجد الحرام، ص168 به بعد.</ref>
پس از رحلت پیامبر(ص)، خلافت [[ابوبکر بن ابی‌قحافه|ابوبکر]] با شورش‌های گسترده قبایل (جنگ‌های ردّه) مواجه شد که سرکوب گردید.<ref>الرده، ص49 به بعد.</ref> در دوره [[عمر بن خطاب|عمر]]، تسلط حکومت مرکزی بر کل شبه‌جزیره کامل شد و درآمدها به شدت افزایش یافت.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص161؛ تاریخ عرب، ص305.</ref>


====وهابیت و سلطه آل‌سعود====
انتقال مرکز خلافت از مدینه به [[کوفه]] توسط [[حضرت علی(ع)]] و سپس به شام توسط [[معاویه]]، به تدریج شبه‌جزیره را به حاشیه سیاست جهان اسلام راند. این امر به قیام‌هایی مانند قیام عبدالله بن زبیر (که در ۷۴ ق. توسط حجاج بن یوسف ثقفی سرکوب شد) انجامید.<ref>تاریخ طبری، ج7، ص394؛ انساب الاشراف، ج9، ص289-303؛ البدایة و النهایه، ج10، ص35.</ref> دیگر شورش‌های مهم شامل قیام خوارج، قیام نفس زکیه (۱۴۵ ق.) و جنبش قرمطیان بود.<ref>تاریخ خلیفه، ص276-277؛ انساب الاشراف، ج3، ص92-109؛ الکامل، ج7، ص493-495؛ تاریخ ابن خلدون، ج4، ص110-118.</ref>


در میانه سده دوازدهم ق. [[محمد بن عبدالوهاب]] با احیای تفکر [[ابن تیمیه]] و با پیوند با [[محمد بن سعود]]، حاکم دُرعیه از شهرهای شرق جزیرةالعرب، افرادی از منطقه نجد را جذب کرد. آنان با فراهم کردن نیروی نظامی و با یورش‌های گسترده، بخش‌هایی عمده از جزیرةالعرب را به تصرف درآوردند.
با این حال، شبه‌جزیره به دلیل وجود [[حرمین|حرمین شریفین]] (مکه و مدینه) و نقش آن در مشروعیت‌بخشی، همواره برای خلفا و سلسله‌های مختلف (از جمله عباسیان، فاطمیان و مملوکان) اهمیت داشت. این حکومت‌ها خدمات عمرانی گسترده‌ای در حرمین و مسیرهای حج انجام می‌دادند.<ref>خلاصة الکلام، ص16، 46؛ تاریخ عمارة المسجد الحرام، ص58-162؛ عمارة المسجد النبوی، ص185 به بعد.</ref>


کشمکش میان عثمانی‌ها و وهابیان سرانجام به نفع وهابیان تمام شد و پس از فراز و نشیب‌های فراوان، به سال 1343ق. کشور مستقل عربستان سعودی شکل گرفت. با روی کار آمدن وهابیان تغییرات بسیار در بخش‌های گوناگون حج پدید آمد. باورهای متفاوت این گروه و سخت‌گیری در شیوه حج‌‌گزاری، مشکلات فراوان برای حاجیان شامی و مصری و یمنی در برخی از سال‌ها فراهم آورد. <ref>تاریخ آل سعود، ج1، ص34-35؛ کشتار مکه، ص57.</ref>
===دوره عثمانی و آل سعود===


ویرانی قبرها و آثار تاریخی بر جای مانده از آغاز اسلام با وجود مخالفت‌های سخت در سراسر جهان اسلام، با شدت پیگیری شد و پیامدهای منفی در حج‌‌گزاری مسلمانان بر جای نهاد. <ref>جزیرةالعرب فی القرن العشرین، ص273؛ کشتار مکه، ص57.</ref>
عثمانی‌ها در سال ۹۲۳ ق. بر حجاز مسلط شدند و تا ۱۳۳۷ ق. بر آن حکومت کردند. آنان ضمن تعیین والی، امور داخلی را به اشراف حسنی مکه می‌سپردند و همچنان به عمران حرمین توجه داشتند.<ref>جغرافیة شبه جزیرةالعرب، ص141-142؛ تاریخ عمارة المسجد الحرام، ص168 به بعد.</ref>


از سوی دیگر، با اکتشاف نفت و گسیل سرمایه‌های فراوان به این کشور، کوشش‌های عمرانی بسیار برای گسترش حرمین شریفین و افزایش امکانات رفاهی حاجیان صورت گرفت. گسترش و تعمیر مسجدالحرام و ساختمان کعبه در دو مرحله، <ref>رعایة الحرمین، ص15، 23-43.</ref> گسترش مسجد نبوی، <ref>سلطان نجد، ص31-32.</ref> پاکسازی [[زمزم]]، <ref>سلطان نجد، ص72.</ref> ساخت [[کارگاه پرده‌بافی مکه|کارگاه پرده‌بافی در مکه]]، <ref>الرحلة السعودیه، ص218.</ref> تغییر ساختار بر‌گزاری [[نماز جماعت]]، <ref>رعایة الحرمین، ص15.</ref> تاسیس دو اداره ویژه برای سرپرستی امور حاجیان، <ref>مرافق الحج، ص46-48.</ref> و گسترش بندر جده مهم‌ترین کارهای دوره سعودی در مکه هستند.
در سده دوازدهم ق./هجدهم م., جنبش وهابی به رهبری محمد بن عبدالوهاب با اتحاد با محمد بن سعود (حاکم درعیه) ظهور کرد. پس از کشمکش‌های طولانی با عثمانی، آنان موفق به تأسیس پادشاهی عربستان سعودی در سال ۱۳۴۳ ق./۱۹۲۵ م. شدند.<ref>تاریخ آل سعود، ج1، ص34-35؛ کشتار مکه، ص57.</ref> حکومت سعودی با باورهای وهابی خود تغییرات عمده‌ای ایجاد کرد، از جمله ویرانی بسیاری از آثار تاریخی و مقبره‌ها (با مخالفت گسترده جهان اسلام)<ref>جزیرةالعرب فی القرن العشرین، ص273؛ کشتار مکه، ص57.</ref> و نیز اجرای پروژه‌های عظیم عمرانی در حرمین  (گسترش مسجدالحرام و مسجد النبی، توسعه بندر جده و...).<ref>رعایة الحرمین، ص15، 23-43؛ سلطان نجد، ص31-32، 72؛ الرحلة السعودیه، ص218؛ مرافق الحج، ص46-48.</ref>
پس از جنگ جهانی اول، شبه جزیره تقسیمات اداری جدید یافت و به تدریج کشورهای عربستان سعودی، یمن، عمان، قطر، بحرین، کویت و امارات متحده عربی در این قلمرو شکل گرفتند. <ref>جغرافیة شبه جزیرةالعرب، ص44-429.</ref>
==پیوند به بیرون==


[http://lib.eshia.ir/23019/1/4669 بنیاد دائرة المعارف اسلامی، دانشنامه جهان اسلام، «جزیرةالعرب‌».]
پس از جنگ جهانی اول، شبه‌جزیره به هفت کشور مستقل (عربستان سعودی، یمن، عمان، قطر، بحرین، کویت و امارات متحده عربی) تقسیم شد.<ref>جغرافیة شبه جزیرةالعرب، ص44-429.</ref>


[http://lib.eshia.ir/23017/3/83/پهناورترين موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، «جزیرةالعرب‌».]
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
خط ۳۲۶: خط ۹۹:
{{منابع}}
{{منابع}}
{{دانشنامه
{{دانشنامه
  | آدرس = http://phz.hajj.ir/422/7376
  | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/7376/%d8%ac%d8%b2%d9%8a%d8%b1%d8%a9-%d8%a7%d9%84%d8%b9%d8%b1%d8%a8
  | عنوان = جزیرة العرب
  | عنوان = جزیرة العرب
  | نویسنده = ابوالفضل ربانی
  | نویسنده = ابوالفضل ربانی
}}
}}
* '''الاخبار الطوال''': ابن داود الدینوری (م. 282ق.)، به کوشش عبدالمنعم، قم، الرضی، 1412ق.
* '''الاخبار الطوال''': ابن داود الدینوری (م. 282ق.)، به کوشش عبدالمنعم، قم، الرضی، 1412ق.  
* '''اخبار مکه''': الازرقی (م. 248ق.)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، 1415ق.
* '''اخبار مکه''': الازرقی (م. 248ق.)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، 1415ق.  
* '''الازمنة و تلبیة الجاهلیه''': محمد قطرب (م. 206ق.)، به کوشش الضامن، مؤسسة الرساله، 1405ق.
* '''الازمنة و تلبیة الجاهلیه''': محمد قطرب (م. 206ق.)، به کوشش الضامن، مؤسسة الرساله، 1405ق.  
* '''اسواق العرب فی الجاهلیة و الاسلام''': سعید بن محمد الافغانی.
* '''اسواق العرب فی الجاهلیة و الاسلام''': سعید بن محمد الافغانی.  
* '''الاصنام (تنکیس الاصنام)''':  هشام بن محمد کلبی (م. 204ق.)، به کوشش احمد زکی، تهران، تابان، 1348ش.
* '''الاصنام (تنکیس الاصنام)''':  هشام بن محمد کلبی (م. 204ق.)، به کوشش احمد زکی، تهران، تابان، 1348ش.  
* '''اطلس المملکة العربیة السعودیه''': وزارة التعلیم العالی، ریاض، مکتبة العبیکان، 1419ق.
* '''اطلس المملکة العربیة السعودیه''': وزارة التعلیم العالی، ریاض، مکتبة العبیکان، 1419ق.  
* '''اطلس تاریخ اسلام''': گروه نویسندگان زیر نظر عزیز خوشوقت، تهران، تکا، 1389ش.
* '''اطلس تاریخ اسلام''': گروه نویسندگان زیر نظر عزیز خوشوقت، تهران، تکا، 1389ش.  
* '''انساب الاشراف''': البلاذری (م. 279ق.)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، 1417ق.
* '''انساب الاشراف''': البلاذری (م. 279ق.)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، 1417ق.  
* '''باستان‌شناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن''': بی‌آزار شیرازی، تهران، فرهنگ اسلامی، 1380ش.
* '''باستان‌شناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن''': بی‌آزار شیرازی، تهران، فرهنگ اسلامی، 1380ش.  
* '''البدایة و النهایه''': ابن کثیر (م. 774ق.)، بیروت، مکتبة المعارف.
* '''البدایة و النهایه''': ابن کثیر (م. 774ق.)، بیروت، مکتبة المعارف.  
* '''البلدان''': الیعقوبی (م. 292ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1422ق.
* '''البلدان''': الیعقوبی (م. 292ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1422ق.  
* '''تاریخ آل سعود''': ناصر سعید، دار مکة المکرمه، 1404ق.
* '''تاریخ آل سعود''': ناصر سعید، دار مکة المکرمه، 1404ق.  
* '''تاریخ ابن خلدون''': ابن خلدون (م. 808ق.)، به کوشش خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، 1408ق.
* '''تاریخ ابن خلدون''': ابن خلدون (م. 808ق.)، به کوشش خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، 1408ق.  
* '''تاریخ العرب القدیم''': توفیق ابرو، دار الفکر، 1422ق.
* '''تاریخ العرب القدیم''': توفیق ابرو، دار الفکر، 1422ق.  
* '''تاریخ التمدن الاسلامی''': جرجی زیدان، مصر، مطبعة الهلال، 1922م.
* '''تاریخ التمدن الاسلامی''': جرجی زیدان، مصر، مطبعة الهلال، 1922م.  
* '''تاریخ خلیفه''': خلیفة بن خیاط (م. 240ق.)، به کوشش فواز، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق.
* '''تاریخ خلیفه''': خلیفة بن خیاط (م. 240ق.)، به کوشش فواز، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق.  
* '''تاریخ شبه الجزیرة العربیة فی عصورها القدیمه''': عبدالعزیز صالح، مصر، مکتبة الانجلو المصریه.
* '''تاریخ شبه الجزیرة العربیة فی عصورها القدیمه''': عبدالعزیز صالح، مصر، مکتبة الانجلو المصریه.  
* '''تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)''':  الطبری (م. 310ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
* '''تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)''':  الطبری (م. 310ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی.  
* '''تاریخ العرب فی عصر الجاهلیه''': سید عبدالعزیز سالم، بیروت، دار النهضة العربیه.
* '''تاریخ العرب فی عصر الجاهلیه''': سید عبدالعزیز سالم، بیروت، دار النهضة العربیه.  
* '''تاریخ العرب''': فیلیپ خوری حتی، ترجمه پاینده، تهران، علمی و فرهنگی، 1380ش.
* '''تاریخ العرب''': فیلیپ خوری حتی، ترجمه پاینده، تهران، علمی و فرهنگی، 1380ش.  
* '''تاریخ عمارة المسجدالحرام''': فوزیه حسین مطر، به کوشش عبدالرحمن، مکه، جامعة‌ام القری، 1406ق.
* '''تاریخ عمارة المسجدالحرام''': فوزیه حسین مطر، به کوشش عبدالرحمن، مکه، جامعة‌ام القری، 1406ق.  
* '''تاریخ المدینة المنوره''': ابن شبّه (م. 262ق.)، به کوشش شلتوت، قم، دار الفکر، 1410ق.
* '''تاریخ المدینة المنوره''': ابن شبّه (م. 262ق.)، به کوشش شلتوت، قم، دار الفکر، 1410ق.  
* '''تاریخ الیعقوبی''': احمد بن یعقوب (م. 292ق.)، بیروت، دار صادر، 1415ق.
* '''تاریخ الیعقوبی''': احمد بن یعقوب (م. 292ق.)، بیروت، دار صادر، 1415ق.  
* '''التعریف بطبقات الامم''': قاضی صاعد الاندلسی (م. 462ق.)، به کوشش جمشیدنژاد، تهران، هجرت، 1376ق.
* '''التعریف بطبقات الامم''': قاضی صاعد الاندلسی (م. 462ق.)، به کوشش جمشیدنژاد، تهران، هجرت، 1376ق.  
* '''تفسیر القمی''': القمی (م. 307ق.)، به کوشش الجزائری، قم، دار الکتاب، 1404ق.
* '''تفسیر القمی''': القمی (م. 307ق.)، به کوشش الجزائری، قم، دار الکتاب، 1404ق.  
* '''تقویم البلدان''': اسماعیل ابوالفداء (م. 732ق.)، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه، 2007م.
* '''تقویم البلدان''': اسماعیل ابوالفداء (م. 732ق.)، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه، 2007م.  
* '''جزیرة العرب فی القرن العشرین''': حافظ وهبه، قاهره، مکتبة النهضة المصریه، 1340ق.
* '''جزیرة العرب فی القرن العشرین''': حافظ وهبه، قاهره، مکتبة النهضة المصریه، 1340ق.  
* '''جزیرة العرب قبل الاسلام''': برهان الدین دلو، بیروت، دار الفارابی، 2004م.
* '''جزیرة العرب قبل الاسلام''': برهان الدین دلو، بیروت، دار الفارابی، 2004م.  
* '''جغرافیة المملکة العربیة السعودیه''': عبدالرحمن صادق الشریف، ریاض، دار المریخ، 1425ق.
* '''جغرافیة المملکة العربیة السعودیه''': عبدالرحمن صادق الشریف، ریاض، دار المریخ، 1425ق.  
* '''جغرافیة شبه جزیرة العرب''': عمر رضا کحاله، به کوشش احمد علی، قاهره، مکتبة النهضة الحدیثه، 1384ق.
* '''جغرافیة شبه جزیرة العرب''': عمر رضا کحاله، به کوشش احمد علی، قاهره، مکتبة النهضة الحدیثه، 1384ق.  
* '''خلاصة الکلام فی بیان امراء البلد الحرام''': احمد بن زینی دحلان (م. 1304ق.)، مصر، المطبعة الخیریه، 1305ق.
* '''خلاصة الکلام فی بیان امراء البلد الحرام''': احمد بن زینی دحلان (م. 1304ق.)، مصر، المطبعة الخیریه، 1305ق.  
* '''دراسات فی تاریخ العرب القدیم''': محمد بیومی مهران، دار المعرفه.
* '''دراسات فی تاریخ العرب القدیم''': محمد بیومی مهران، دار المعرفه.  
* '''دراسات فی تاریخ العرب القدیم''': محمد بیومی مهران، دار المعرفه.
* '''دراسات فی تاریخ العرب القدیم''': محمد بیومی مهران، دار المعرفه.  
* '''الرحلة السعودیة الحجازیة النجدیه''': محمد سعود الغوری، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه، 1428ق.
* '''الرحلة السعودیة الحجازیة النجدیه''': محمد سعود الغوری، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه، 1428ق.  
* '''الرده''': الواقدی (م. 207ق.)، به کوشش الجبوری، بیروت، دار الغرب الاسلامی، 1410ق.
* '''الرده''': الواقدی (م. 207ق.)، به کوشش الجبوری، بیروت، دار الغرب الاسلامی، 1410ق.  
* '''رعایة الحرمین الشرفین منذ صدر الاسلام''': محمد بن عبدالله السبیل، مکه، مطابع الوحید، 1422ق.
* '''رعایة الحرمین الشرفین منذ صدر الاسلام''': محمد بن عبدالله السبیل، مکه، مطابع الوحید، 1422ق.  
* '''سلطان نجد و الحجاز و ملک المملکة العربیة السعودیه''': عبدالحسین بن صالح الیوسف، ریاض، 1413ق.
* '''سلطان نجد و الحجاز و ملک المملکة العربیة السعودیه''': عبدالحسین بن صالح الیوسف، ریاض، 1413ق.  
* '''السیرة النبویه''': ابن هشام (م. 213ق./218ق.)، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح، 1383ق.
* '''السیرة النبویه''': ابن هشام (م. 213ق./218ق.)، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح، 1383ق.  
* '''شبه جزیره عربستان در عصر حاضر''': اولیویه کاره، پل بون آنفان، ترجمه اسدالله علوی، مشهد، پژوهش‌های اسلامی، 1380ش.
* '''شبه جزیره عربستان در عصر حاضر''': اولیویه کاره، پل بون آنفان، ترجمه اسدالله علوی، مشهد، پژوهش‌های اسلامی، 1380ش.  
* '''صفة جزیرة العرب''': حسین ابن حائک (م. 334ق.)، به کوشش اکوع حوالی، صنعاء، مکتبة الارشاد، 1410ق.
* '''صفة جزیرة العرب''': حسین ابن حائک (م. 334ق.)، به کوشش اکوع حوالی، صنعاء، مکتبة الارشاد، 1410ق.  
* '''صورة الارض''': محمد بن حوقل النصیبی (م. 367ق.)، بیروت، دار صادر، 1938م.
* '''صورة الارض''': محمد بن حوقل النصیبی (م. 367ق.)، بیروت، دار صادر، 1938م.  
* '''عمارة المسجد النبوی''': محمد الهزاع الشهری، قاهره، مکتبة القاهره، 2001م.
* '''عمارة المسجد النبوی''': محمد الهزاع الشهری، قاهره، مکتبة القاهره، 2001م.  
* '''فتوح البلدان''': البلاذری (م. 279ق.)، بیروت، دار الهلال، 1988م.
* '''فتوح البلدان''': البلاذری (م. 279ق.)، بیروت، دار الهلال، 1988م.  
* '''الکافی''': الکلینی (م. 329ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1375ش.
* '''الکافی''': الکلینی (م. 329ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1375ش.  
* '''الکامل فی التاریخ''': علی ابن اثیر (م. 630ق.)، بیروت، دار صادر، 1385ق.
* '''الکامل فی التاریخ''': علی ابن اثیر (م. 630ق.)، بیروت، دار صادر، 1385ق.  
* '''کشتار مکه و آینده حرمین''': ظفر بنگاش.
* '''کشتار مکه و آینده حرمین''': ظفر بنگاش.  
* '''لسان العرب''': ابن منظور (م. 711ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405ق.
* '''لسان العرب''': ابن منظور (م. 711ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405ق.  
* '''محاضرات فی تاریخ العرب''': صالح احمد العلی، دار الکتب، 1981م.
* '''محاضرات فی تاریخ العرب''': صالح احمد العلی، دار الکتب، 1981م.  
* '''المخصص''': علی بن اسماعیل ابن سیده (م. 458ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
* '''المخصص''': علی بن اسماعیل ابن سیده (م. 458ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی.  
* '''مرافق الحج و خدماتها المدنیه''': ولید بن محمد جمیل، عربستان، توحید و بناء، 1419ق.
* '''مرافق الحج و خدماتها المدنیه''': ولید بن محمد جمیل، عربستان، توحید و بناء، 1419ق.  
* '''المسالک و الممالک''': ابراهیم الفارسی الاصطخری (م. 346ق.)، به کوشش الحسینی، وزارة الثقافة و الارشاد، 1381ق.
* '''المسالک و الممالک''': ابراهیم الفارسی الاصطخری (م. 346ق.)، به کوشش الحسینی، وزارة الثقافة و الارشاد، 1381ق.  
* '''المعارف''': ابن قتیبه (م. 276ق.)، به کوشش ثروت عکاشه، قم، الرضی، 1373ش.
* '''المعارف''': ابن قتیبه (م. 276ق.)، به کوشش ثروت عکاشه، قم، الرضی، 1373ش.  
* '''معالم المدینة المنوره''': عبدالعزیز بن عبدالرحمن کعکی، بیروت، دار و مکتبة الهلال، 1419ق.
* '''معالم المدینة المنوره''': عبدالعزیز بن عبدالرحمن کعکی، بیروت، دار و مکتبة الهلال، 1419ق.  
* '''معجم البلدان''': یاقوت الحموی (م. 626ق.)، بیروت، دار صادر، 1995م.
* '''معجم البلدان''': یاقوت الحموی (م. 626ق.)، بیروت، دار صادر، 1995م.  
* '''معجم ما استعجم''': عبدالله البکری (م. 487ق.)، به کوشش السقاء، بیروت، عالم الکتب، 1403ق.
* '''معجم ما استعجم''': عبدالله البکری (م. 487ق.)، به کوشش السقاء، بیروت، عالم الکتب، 1403ق.  
* '''المفصل''': جواد علی، دار الساقی، 1424ق.
* '''المفصل''': جواد علی، دار الساقی، 1424ق.  
* '''مکة و المدینة فی الجاهلیة و عهد الرسول''': احمد ابراهیم الشریف، دار الفکر.
* '''مکة و المدینة فی الجاهلیة و عهد الرسول''': احمد ابراهیم الشریف، دار الفکر.  
* '''موسوعة مرآة الحرمین الشریفین''': ایوب صبری پاشا (م. 1290ق.)، قاهره، دار الآفاق العربیه، 1424ق.
* '''موسوعة مرآة الحرمین الشریفین''': ایوب صبری پاشا (م. 1290ق.)، قاهره، دار الآفاق العربیه، 1424ق.  
* '''وفاء الوفاء''': السمهودی (م. 911ق.)، به کوشش خالد عبدالغنی، بیروت، دار الکتب العلمیه، 2006م.  
* '''وفاء الوفاء''': السمهودی (م. 911ق.)، به کوشش خالد عبدالغنی، بیروت، دار الکتب العلمیه، 2006م.  
{{پایان}}
{{پایان}}
{{جزیرة‌العرب}}
{{جزیرة‌العرب}}


[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[رده:جغرافیای اسلامی]]
[[رده:جزیرة العرب]]
[[رده:جزیرة العرب]]
[[رده:تاریخ عربستان]]
[[رده:تاریخ عربستان]]
[[رده:مناطق عرب زبان]]
[[رده:مکان‌های مرتبط به حج‏]]
[[رده:جغرافیای جهان اسلام]]