پرش به محتوا

کاربر:Mo.ali.rezapour/صفحه تمرین۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
(۵۴۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''امام علی(ع)''' امام اول شیعیان و همسر [[حضرت زهرا(س)]] و [[امام حسین (ع)|امام حسین(ع)]] و [[امام حسن مجتبی(ع)|امام حسن(ع)]] است. شیعیان معتقد هستند حضرت علی از جانب خدا به مقام امامت و خلیفه پس از پیامبر(ص) رسیده است.
جامی
==معرفی==
مولانا نورالدین عبدالرحمان جامی، شاعر، ادیب و صوفی نامدار قرن نهم که در زمان تحصیل در سمرقند با تعالیم نقشبندیه آشنا شد، پس از بازگشت به هرات، سعدالدین کاشغری را به عنوان مرشد خود برگزید و پس از مرگ وی، با خواجه عبیدالله احرار آشنا شد (مایل هروی، 1377، ص‌130؛ افصح‌زاد، 1378، ص‌222). او آن چنان تحت تأثیر شخصیت خواجه احرار قرار گرفت که بنا به دستور وی در 68 سالگی مطالعه و مباحثه را ترک گفت و به تصوف روی آورد (عبدالغفور لاری، 1343، صص‌26ـ23). وی تا آخر عمر به طریقت نقشبندیه پایبند و معتقد بود و در تبلیغ آن بسیار کوشید (مایل هروی، 1377، صص231ـ230). با این حال تفاوت‌هایی نیز با دیگر طریقت­ها داشت؛ به ‌طوری‌که گاهی به سماع می­پرداخت، اما هیچ گاه چله ننشست (عبدالغفور لاری، 1343، ص‌7؛ افصح‌زاد، 1378، ص‌130).


در روایات اهل‌بیت(ع) نقل شده است که حضرت علی همراه پیامبر حج انجام داده است؛ هرچند تعداد حج‌های امام به طور دقیق مشخص نشده است. گفته شده امام در زمان خلافت به دلیل مشغول بودن به جنگ‌های داخلی نتوانست حج به جا بیاورد.
ورود جامی به دربار هرات همزمان با حکومت ابوالقاسم بابر بود. جامی او را مدح، و کتاب ''حله حلل'' را به نام وی تألیف کرد (مایل هروی، 1377، ص‌86). با گذشت زمان بر نفوذ و قدرت جامی در دربار تیموری افزوده شد تا آنکه در سال‌های 877 ـ 870 قمری در مرکز قدرت رسمی و دیوانی قرار گرفت و ضمن حفظ زندگی عارفانه و ارشاد مریدان، دولتمردان را هم زیر نفوذ خود آورد؛ چرا که هیچ طایفه­ای مانند سلاطین نمی­توانند دین و دولت را یاری، و شریعت را تقویت کنند (فراهانی منفرد، 1382، ص‌265). از جمله این دولتمردان، امیرعلی­شیر نوایی، وزیر سلطان حسین بایقرا، بود که به سبب ارادت به جامی، در زمره مریدان نقشبندیه درآمد و از آن پس مردم، جامی را به تبع وی «حضرت مخدوم» می­خواندند (علی­شیر نوایی، 1323، صص‌34 ـ32 ؛ آذربیگدلی، 1366، ج1، صص‌302ـ301).


امام علی(ع) در خطبه‌ها و نامه‌های خود به حج و آثار آن پرداخته است. امام علی حج و عمره را از وسایل تقرب به خداوند بیان کرده و آن را شستشودهنده گناهان توصیف کرده است. امام در خطبه‌های خود به وجوب حج پرداخته و مسلمانان را به انجام آن تشویق کرده است. از نظر امام حج و عمره نشانه فروتنی بندگان در مقابل عظمت پروردگار است و زائران خانه خدا به ماننند تشنگانی هستند که به آب پناه می‌آورند. امام علی در وصیتنامه خود به به امام حسن(ع) و امام حسین(ع) نیز به انجام حج توصیه کرده است.
پیوند جامی با حاکمان تا آنجا پیش رفت که او بسیاری از آثار خود را به سلطان حسین بایقرا و سلطان یعقوب آق‌قویونلو پیشکش کرد (بوداق منشی، 1378، صص‌83 ـ81). با این همه هیچ گاه در مدیحه‌سرایی‌های قراردادی زمانه غرق نشد. حتی به دعوت دربار عثمانی هم پاسخ نگفت؛ گرچه از سفر به غرب گریزان نبود و در سفر حج خود، چندی را هم در تبریز، بغداد و دمشق گذرانید (رویمر و دیگران، 1378، ص148).


محل دفن حضرت علی(ع) در شهر [[نجف]] است. اماکن و بناهایی در حجاز و جاهای دیگر منسوب به امام علی(ع) وجود دارد؛ از جمله: [[خانه امام علی (ابهام‌زدایی)|خانه امام علی]] در مدینه و کوفه، [[مسجد امام علی (ابهام‌زدایی)|مسجد امام علی]]، [[آبار علی]] و [[چشمه امام علی (کربلا)|چشمه امام علی]].
جامی در پی جاه و مقام نبود و گرایشی به تجمل نداشت؛ لباسی بر تن می­کرد که آن را پلاس می­خواند و سرمایه خود را صرف ساختن مسجد و مدرسه و خانقاه و تأمین رفاه شاگردان و کمک به نیازمندان و نشر فرهنگ می­کرد (ریپکا، 1354، ص‌454؛ مایل هروی، 1377، ص‌84). نامه­های فراوانی در این زمینه از او باقی مانده است (جامی، 1376، صص‌15ـ14).


== زندگی و جایگاه ==
وی آثار زیادی در زمینه تصوف و عرفان و فقه و همچنین سه دیوان شعر و هفت مثنوی بلند از خود به جای گذاشت که در آنها بار دیگر مضامین شعر فارسی را تجربه کرد و به همین دلیل به خاتم‌الشعرا ملقب شد. برخی مرگ وی را نقطه پایان عصر طلایی ادبیات کلاسیک فارسی دانسته­اند (آربری، 1371، ص‌406). به سبب دشمنی صفویان با جامی، به‌خاطر تعصب مذهبی که داشتند، بسیاری از آثارش رواج چندانی نیافت و از میان آن همه اثر، تنها تعدادی از فراموشی در امان ماند (ریپکا، 1354، ص‌457).
علی بن ابی‌طالب در سال ۳۰ عام‌الفیل<ref>الکافی، ج۱، ص۴۵۲.</ref> (۲۳ سال قبل از هجرت) در [[مکه]] و داخل [[کعبه]] متولد شد.<ref>الإرشاد، ج۱، ص۵؛ سیره معصومان، ج۳، ص۴.</ref> امام علی(ع) از کودکی در خانه [[حضرت محمد (ص)|پیامبر(ص)]] رشد یافت.<ref>حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص۴۸.</ref> وی به عنوان نخستین مسلمان مرد شناخته می‌شود.<ref>الإرشاد، ج۱، ص۶.</ref> امام علی همسر [[حضرت زهرا(س)]]<ref>الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۶؛ حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص۴۹.</ref> و پدر [[امام حسین (ع)|امام حسین(ع)]] و [[امام حسن مجتبی(ع)|امام حسن(ع)]] و [[حضرت زینب]] و [[حضرت عباس]] است.<ref>دانشنامه امیرالمؤمنین بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱، ص۱۲۶ و ص۱۸۵.</ref> امام در سال چهلم هجرت به شهادت رسید<ref>الإرشاد، ج۱، ص۹؛ الکافی، ج۱، ص۴۵۲.</ref> و در شهر [[نجف]] دفن گردید.<ref>سيره پيشوايان، ص۳۵.</ref>


شیعیان معتقد هستند حضرت علی(ع) از سوی خداوند به مقام امامت رسیده است.<ref>فرق الشیعة، ص۱۷؛ دانشنامه امیرالمؤمنین بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱، ص۴۹۲ تا ص۵۳۶.</ref> همچنین شیعیان معتقد هستند جانشین پیامبر(ص) باید از طریق وحی الهی به پیامبر تعیین گردد؛ و پیامبر از سوی خداوند علی را خلیفه پس از خود و رهبر جامعه اسلامی معین کرده است.<ref>فرق الشیعة، ص۱۷؛ منشور عقاید امامیّه، ص۱۴۹ و ص۱۵۱.</ref> حضرت علی پس از پیامبر به مدت بیست و پنج سال در زمان سه خلیفه اول خانه‌نشین بود و پس از کشته شدن [[خلیفه سوم]]، به دعوت مردم<ref>دانشنامه امیرالمؤمنین بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۳، ص۴۴۹.</ref> در سال ۳۵ هجری<ref>سیاست‌نامه امام علی، ص۲۳.</ref> به خلافت رسید.<ref>سيری کوتاه در زندگانی ائمه، ص۵.</ref> وی در زمان خلافت خود که نزدیک پنج سال طول کشید حکمرانی پیامبر را الگوی خود قرار داد و دست به اصلاحاتی زد.<ref>سيری کوتاه در زندگانی ائمه (ع)، ص۵.</ref>  
== اهتمام به حج ==
جامی از جمله کسانی است که به امر حج توجهی جدی داشت. توصیه وی به سلطان بایزید عثمانی، برای تسهیل ایاب و ذهاب و عبور حجاج هراتی (نوایی، 1341، ص‌440) و درخواست وی از جهانشاه ترکمان برای دفع شر راهزنان و امن کردن راه حج، از نشانه­های این امر است.<ref>ذهابی، مجتبی، و اکرم کرمعلی، «رویکرد صوفیان قرن نهم به حج گزاری (مطالعه موردی سفر جامی به حج)»، میقات حج، شماره۱۱۰، اسفند ۱۳۹۸ش، ص۹۳.</ref>


پیامبر درباره امام علی که از صحابه و یاران نزدیکش به شمار می‌رفت<ref>سيری کوتاه در زندگانی ائمه(ع)، ص۴ و۵.</ref> فضیلت‌های زیادی را برشمرده است.<ref>دانشنامه امیرالمؤمنین بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱، ص۴۳۵ تا ص۴۵۷؛ دانشنامه امام امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب، ج۱، ص۶۱، ص ۶۹ و ص۷۲.</ref> از پیامبر نقل است که «هرگز علی از حق و حق از علی جدا نمی‌شود.»<ref>سيری کوتاه در زندگانی ائمه(ع)، ص۵.</ref> علی در همه جنگ‌های پیامبر شرکت کرد به جز جنگ تبوک که پیامبر، امام علی را در مدینه به جای خود نشاند.<ref>سيری کوتاه در زندگانی ائمه(ع)، ص۵.</ref> حضرت علی را در کمالات و فضائل انسانی نمونه کاملی از تربیت پیامبر دانسته‌اند.<ref>سيری کوتاه در زندگانی ائمه(ع)، ص۶.</ref> همچنین او را در تقوا و عبادت یگانه شمرده‌اند.<ref>سيری کوتاه در زندگانی ائمه(ع)، ص۸. </ref>
وی در مکتوبی نیز از سلطان حسن آق‌قویونلو (اوزون حسن) برای رسیدگی به امور حجاج قدردانی کرد (نوایی، 1341، صص‌447ـ446). جامی دو رساله به نام‌های صغیر و کبیر نیز در مناسک حج نوشت (نظامی باخرزی، 1371، ص‌248). رساله مناسک حج و عمره که به ''رساله صغیر حج'' مشهور است، برای صوفیان عصر به زبان فارسی نوشته شد و در ''رساله کبیر'' که اصل آن در دست نیست، مناسک حج بر وفق چهار مذهب اهل سنت شرح و تفسیر شده است (افصح‌زاد، 1378، صص‌192ـ191؛ حکمت، 1363، ص‌182). در دیوان وی نیز بارها به اشعاری در پیوند با حج و مناسک آن برمی‌خوریم. او در ضمن اشعارش اعتقاد خود را درباره رموز و فلسفه حج بیان کرده است (جامی، 1341، صص‌410ـ408).<ref>ص۹۳ و ۹۴.</ref>


== حج‌گزاری امام علی(ع) ==
== سفر حج ==
تعداد حج‌های امام علی(ع) به‌طور دقیق مشخص نیست.<ref>«تدابیر ائمه (ع) در حج»، ص۶۹.</ref> در روایتی از [[امام صادق(ع)]] آمده است که امام علی همراه پیامبر حج انجام داده است.<ref>مناقب آل أبی طالب، ج۲، ص۱۲۳.</ref>  گفته شده امام به دلیل مشغول بودن به جنگ‌های سه‌گانه (جمل، صفین، نهروان) نتوانست در دوران خلافت حج به جا بیاورد.<ref>تاريخ الخميس في أحوال أنفس نفيس، ج۲، ص۲۷۸؛ «تدابیر ائمه (ع) در حج»، ص۶۹.</ref>
عبدالرحمان جامی که از مصادیق این دعای اجابت‌شده بود، در هفتمین و آخرین سفر خود به حجاز رفت. او خود در پشت کتابی، تاریخ این سفر را شانزدهم ربیع‌الاول سال 877 قمری ثبت کرده است (کاشفی، 2536، ص‌246). احتمالاً وی از قبل قصد این سفر را داشته است؛ چراکه سلطان حسین طی نامه­ای از او خواسته بود تا اگر قصد سفر حج دارد، اعلام کند؛ زیرا خبر عزیمت وی در افواه شایع شده بود (نوایی، 1341، ص‌409). با جدی شدن خبر عزم جامی، جمعی از اکابر و اعیان خراسان نزد وی رفتند و از او خواستند تا از این سفر پرخطر و دور و دراز منصرف گردد و به همان امور پیشین و حل و عقد کارها بپردازد که ثواب هفتاد حج پیاده را دارد. اما جامی که عزم حج کرده بود، پاسخ داد که از حج پیاده خسته و درمانده شده و می­خواهد این بار حج سواره بگذارد (کاشفی، 2536، ج‌1، ص254؛ نظامی باخزری، 1371، ص‌160).<ref>ص۹۵.</ref>


از مهمترین اقدامات امام علی در حج را ابلاغ آیات برائت از مشرکین دانسته‌اند.<ref>«تدابیر ائمه (ع) در حج»، ص۷۰.</ref> ابلاغ آیات برائت به خواندن آیات برائت توسط امام در سال نهم قمری در اجتماع مشرکان اشاره دارد. این واقعه از فضایل امام به شمار می‌رود.<ref>«تدابیر ائمه (ع) در حج»، ص۷۰.</ref> اجتناب امام علی از خوردن صید و بهره‌مندی او از قربانی، غسل هنگام ورود به حرم و جمع بین نماز مغرب و عشاء در [[مزدلفه]]، از نکات مورد توجه در حج امام علی می‌باشد.<ref>حج الأنبیاء و الائمة علیهم السلام، ص۲۳۳ تا ص۲۳۶.</ref>
با انتشار خبر حج جامی نامه‌هایی از اطراف و اکناف به وی رسید که در آنها از او خواسته شده بود تا مسیر سفر خود را طوری ترتیب دهد که طالبان حج در این منازل به وی بپیوندند و ملازم او در سفر حج شوند (صدرجهان، 1938، صص‌157ـ152). تاجران نیز جهازات فراوان لوازم سفر از غلام و نفر مرتب و حاضر کردند تا در رکاب جامی به حج روند (همان، 1938، صص‌232ـ227). سلطان حسین بایقرا نیز وی را از پرداخت هرگونه مالیاتی معاف کرد و نامه­هایی به مراکز قدرت در جهان اسلام فرستاد و تأکید کرد که در همه جا از جامی و همراهانش استقبال کنند و همیشه گروهی را برای بدرقه و محافظت از او، همراهش نمایند (صفوی، 1314، ص‌86). طی حکمی نیز مالیات اراضی جامی را همچون سال­های قبل بخشید (نظامی باخرزی، 1371، صص‌161ـ160).<ref>ص۹۶.</ref>


امام علی وقتی به خلافت رسید افراد جدیدی را به اَمارت حج نصب کرد.<ref>«تدابیر ائمه (ع) در حج»، ص۷۱.</ref> یکی از مسائل پر بحث میان مورخان فرستاده شدن جامه کعبه یا عدم آن در زمان خلافت امام است.<ref>«تدابیر ائمه (ع) در حج»، ص۷۲.</ref> گفته شده مورخان مطلبی را نقل نکرده‌اند که امام جامه‌ای بر کعبه قرار داده باشد؛ اما در روایات آمده علی پرده کعبه را همه ساله از عراق می‌فرستاد.<ref>«امیرمؤمنان علی علیه السلام و ارسال پرده کعبه»، ص۲۰۲؛ «تدابیر ائمه (ع) در حج»، ص۷۳. </ref>
جامی پس از حرکت از هرات از نیشابور، سبزوار، بسطام، دامغان، سمنان، قزوین، همدان و کردستان عبور کرد و آن‌چنان که خود در پشت کتابی ثبت، و کاشفی آن را نقل کرده، در اواسط جمادی الاخر 877 قمری به بغداد رسید. در میانه ماه شوال در کنار دجله منزل کردند و بیستم از آنجا روان شدند و در اول ذی‌القعده از نجف به سمت بادیه خارج شدند. طبق همین گزارش، جامی در بیست و دوم و بیست و سوم در مدینه بوده است و در ششم ذی‌الحجه، پس از ده ماه خروج از هرات، به مکه رسیده است (کاشفی، 2536، ج1، صص‌256ـ255). جامی و همراهانش پس از پانزده روز اقامت در مکه و بعد از ادای مناسک حج، متوجه مدینه شدند و بیست و پنجم به مدینه رسیدند. آنان پس از دو روز توقف در آنجا به سفر ادامه دادند و در اوایل محرم به دمشق رسیدند. سرانجام در چهارم ربیع‌الاول و بعد از نماز جمعه، به سمت خراسان حرکت کردند. آنها در هنگام حلول ماه رجب به یک منزل پیش از ورامین رسیدند و روز جمعه هجدهم شعبان سال 878 قمری به هرات بازگشتند (کاشفی، 2536، ج1، ص‌264). سفر آنها در مجموع هجده ماه طول کشید.<ref>ص۹۸.</ref>


=== حضور امام علی در حجة الوداع ===
== وقایع سفر حج ==
[[حجة الوداع]] که آخرین سفر پیامبر برای انجام فریضه حج  به مکه شمرده می‌شود، از حج‌هایی است که حضرت علی در آن حضور داشته است و پس از اتمام آن، در راه برگشت به مدینه، در جایی به نام [[غدیر خم]]، پیامبر صحبت‌هایی در بزرگداشت حضرت علی ایراد کرد که به نام [[خطبه غدیر خم|خطبه غدیر]] مشهور است.<ref>الإرشاد، ج۱، ص۱۷۰ تا ۱۷۶؛ زندگانى اميرمؤمنان امام على بن أبي طالب(ع)، ص۴۳.</ref>
مریدان و دوستداران جامی درباره جریان سفر او گفته­اند که وی جامی در طول سفر، سفره­ انعام و اطعام می­گسترد و اگر کسی دچار مضایقه می­شد، شخصاً به رفع آن می­پرداخت (نظامی باخرزی، 1371، صص‌165ـ164). حتی هنگامی که بین یارانش بر سر هزینه­های روزانه بحث و نقار پیش آمد، خود متصدی مخارج کاروان شد و بیست هزار دینار کپکی نقد را که همراه داشت، برای پرداخت مخارج کاروان، به یارانش سپرد. با این حال تأکید کرد که به دلیل سختی سفر سنجیده و محتاط خرج کنند (همان، 1371، ص‌165). همچنین اگر کسی از اهل کاروان مریض می‌شد، به عیادت او می‌رفت و دوایش را ـ هرچند نایاب بود ـ مهیا می‌کرد (کاشفی، 2536، ج1، صص273ـ272). گاه نیز با توسل به غیب، کراماتی از او سرمی‌زد و مرض را از یارانش دور می‌داشت؛ همان­که در اصطلاح صوفیه «باربرداشتن» نامیده می­شد (کاشفی، 2536، ج1، صص‌272ـ271).<ref>ص۹۸.</ref>


== حج از نگاه امام علی(ع) ==
در طول این سفر، استقبال و ارادت زیادی به جامی ابراز شد. در جریان سفر همه جا از جامی به خوبی استقبال و پذیرایی شد و بزرگان و صاحب‌منصبان هر شهر به استقبال وی می­شتافتند و در دعوت او از یکدیگر پیشی می‌گرفتند. گاه نیز هم‌رکاب وی در سفر می­شدند (علی­شیر نوایی، 1323، ص‌402). حاکم همدان، منوچهر، سه شبانه روز جامی و اهل قافله را به ضیافتی شاهانه دعوت کرد (کاشفی، 2536، ج1، ص‌255). در تبریز نیز اوزون حسن، مجلسی عظیم به مناسبت ورود جامی برگزار کرد و امرای نامدار خود را همراه کاروان فرستاد تا به سلامت به مکه برسند (نظامی باخرزی، 1371، ص‌184).<ref>ص۹۹.</ref> در حله علمای شیعه از جامی استقبال کردند و یکی از آنان که شرحی بر کتاب ''فصوص الحکم'' نوشته بود، کتاب خود را نزد جامی برد تا آرایش را بر آن ایراد کند (نظامی باخرزی، 1371، صص‌174ـ173). جامی از آنجا عزم زیارت مشهد امام حسین7  کرد و غزلی در این ­باره سرود (همان، 1371، ص174). در نجف، سیدشرف‌الدین محمد نقیب که سیدالسادات و نقیب‌النّقبای وقت بود، با اولاد و یاران و سایر بزرگان شهر، به استقبال ایشان آمدند و شرایط تعظیم و احترام به تقدیم رسانیده، به قول کاشفی سه شبانه روز مهمانداری بزرگانه کردند (کاشفی، 2536، ج1، ص‌260). جامی علی‌گویان به زیارت مرقد امیرالمومنین، علی7 رفت. غزلی در وصف شوق و قصید‌ه‌ای به شکرانه این زیارت در دیوان جامی موجود است (جامی، 1341، ص‌92). در بغداد نیز گروه‌های مختلف برای کسب فیض یا مناظره به دیدار جامی شتافتند؛ از جمله آنها پیر جمال بود که در آن وقت اعتبار و مریدان قابل ملاحظه­ای داشت و پوشش وی و مریدانش همه از سرتا پا پشم شتر بود. او به حضور جامی رفت و چون چشمش به جامی افتاد، گفت: «جمال الهی دیدم» و جامی در جواب گفت: «ما نیز جِمال الهی (شتران الهی) دیدیم» (صفی، 1353، ص‌232) و در بحثی که میان آنها درگرفت، وی را مغلوب و رسوا کرد (نظامی باخرزی، 1371، صص174ـ‌173).<ref>ص۱۰۰.</ref>
{{اصلی|حج در سخنان امام علی(علیه‌السلام)}}


حضرت علی(ع) در خطبه‌ها و نامه‌های خود به آثار معنوی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی حج اشاره کرده است. امام علی(ع) در روایتی حج‌گزار و عمره‌گزار، را مهمان خدا معرفی کرده که خداوند با آمرزش خویش به آنان پاداش می‌دهد.<ref>حج و عمره در قرآن و حدیث، ص۲۳۷.</ref> حضرت علی در [[خطبه ۱۱۰ نهج البلاغه]] حج و عمره را یکی از ده وسیله تقرب به خداوند برشمرده است.<ref>«حج در نهج البلاغه»، ص۱۵.</ref> در [[خطبه ۱۹۲ نهج البلاغه]] آمده است که خداوند حج را سبب و وسیله‌ای برای رحمت خویش قرار داد.<ref>«حج در نهج البلاغه»، ص۸.</ref> همچنین در همین خطبه حج و عمره نابودکننده فقر و شستشو دهنده گناه توصیف شده است.<ref>پیام امام امیرالمومنین (ع)، ج۴، ص۶۲۴؛ «حج در نهج البلاغه»، ص۱۲.</ref>
در شام سادات، ائمه و قضات حلب با انواع تحف به خدمت جامی رسیدند و در طول 45 روز اقامت وی در دمشق، قاضی‌القضات شهر، میزبان وی بود. جامی در شام از محضر خواجه خضیری (خزیری) محدث بزرگ، استماع حدیث می­کرد و سند حدیث نیز گرفت (کاشفی، 2536، ج1، ص‌262).<ref>ص۱۰۲.</ref>


در خطبه اول نهج البلاغه حضرت علی از وجوب حج سخن گفته <ref>پیام امام امیرالمومنین(ع)، ج۱، ص۲۵۹.</ref> و مسلمانان را به انجام این فریضه تشویق کرده است.<ref>پیام امام امیرالمومنین(ع)، ج۱، ص۲۵۴.</ref> در نظر حضرت علی خداوند این خانه را نشانه اسلام<ref>پیام امام امیرالمومنین(ع)، ج۱، ص۲۵۸.</ref> و حرم امنی برای پناه‌جویان قرار داده است.<ref>«حج در نهج البلاغه»، ص۶.</ref> امام علی در این خطبه به یکی از فلسفه‌های حج پرداخته و حج را نشانه فروتنی بندگان در مقابل عظمت پروردگار بیان کرده است.<ref>پیام امام امیرالمومنین(ع)، ج۱، ص۲۵۶.</ref> امام علی زائران خانه خدا را به مانند تشنگانی که به آب می رسند<ref>پیام امام امیرالمومنین(ع)، ج۱، ص۲۵۵.</ref> و همچون کبوترانی که به آن پناه می‌برند توصیف کرده است.<ref>«حج در نهج البلاغه»، ص۷.</ref> از دیدگاه امام حج‌گزاردن افتخار بزرگی است که خداوند به گروهی از بندگانش بخشیده است.<ref>پیام امام امیرالمومنین(ع)، ج۱، ص۲۵۷.</ref>
سرانجام جامی پس از هجده ماه در جمعه هجدهم شعبان سال 878 قمری به هرات رسید. وی بعد از این نیز ارتباطش را با ملک مصر از طریق مکاتبه حفظ کرد و از جانب خود ایلچی به مصر روانه می‌داشت (خنجی، 1382، ص‌221). او بعدها در قصیده‌ای شرح این سفر و خطرات و خاطراتش را آورد (جامی، 1341، صص‌84 ـ82).<ref>ص۱۰۴.</ref>


امام علی در یکی از خطبه‌های خود، بعد از ذکر سادگی خانه کعبه به ذکر ویژگی‌های سرزمین مکه می‌پردازد و معتقد است اینکه خداوند کعبه را در یکی از سنگلاخ‌ترین مکان‌ها و بی‌گیاه‌ترین ریگزارهای زمین قرار داده و آن را در جایی از مناطق خوش آب و هوا و سرسبز قرار نداده، برای این است که آزمون حج ساده و پاداش آن کوچک‌تر نباشد.<ref>پیام امام امیرالمومنین(ع)، ج۷، ص۴۲۱ و ص۴۲۸.</ref> از این جهت گفته شده اگر خانه خدا در سرزمین بسیار خوش آب و هوایی که امام اوصاف آن را بیان کرده قرار می‌داد، مکه به گردشگاه مهمی تبدیل می‌شد که گروهی برای خوشگذرانی به آنجا می‌آمدند و درس‌های تربیتی و اخلاقی حج به فراموشی سپرده می‌شد.<ref>پیام امام امیرالمومنین(ع)، ج۷، ص۴۲۹.</ref>
امام علی در وصیتنامه خود به به امام حسن(ع) و امام حسین(ع) توصیه می‌کند که حتما به زیارت خانه خدا بروند و آنجا را خالی نگذارند که اگر آنجا خالی شود بلای الهی نازل می‌گردد.<ref>پیام امام امیرالمومنین(ع)، ج۱۰، ص۲۷۸.</ref> همچنین در نامه‌ای به فرماندار مکه دستور رسیدگی به امور حج و رفع نیاز فرهنگی و رفاهی حجاج، از جمله رفع نیاز مسکن آنان را صادر می‌کنند که در آن صریحاً اهل مکه را موظف می‌نمایند که با تأمین رایگان مسکن حجاج، آنان‌ را با رویی گشاده بپذیرند.<ref>«حج در نهج البلاغه»، ص۸.</ref>
== موقوفات ==
{{اصلی|موقوفات امام علی(ع)}}
امام علی در طول عمر خود، به‌خصوص در مدت ۲۵ سال حکومت سه خلیفه اول، به حفر چاه، احداث نخلستان و ایجاد مزارع و کشتزارهای متعدد مشغول بود و سپس تمامی این اموال و دارایی‌ها را وقف نیازمندان نمود.<ref>«بررسی و توضیح جایگاه موقوفات امام علی(ع)»، ص۲۲۷.</ref> موقوفات امام را شامل وقف بیش از ۱۰۰ (یا ۱۷۰) حلقه چاه در منطقه ینبع و چاه‌ها و چشمه‌های بی‌شمار دیگر در مناطق گوناگون، به ویژه در شهر مدینه و نواحی اطراف آن، وقف نخلستان‌ها و کشتزارهای متعدد و مانند آن دانسته‌اند.<ref>«بررسی و توضیح جایگاه موقوفات امام علی(ع)»، ص۲۲۷.</ref>
== اماکن منسوب به امام علی(ع) ==
مکان‌هایی در جاهای مختلف وجود دارد که منسوب به حضرت علی(ع) شناخته می‌شود. برخی از آن عبارتند از:
{{ستون-شروع|۳}}
* [[چشمه امام علی (کربلا)]] زیارتگاهی نزدیک به کربلا.<ref>زيارتگاه‌هاى عراق، ج۱، ص۲۵۸.</ref>
* [[خانه امام علی (کوفه)]].<ref>زيارتگاه‌هاى عراق، ج۱، ص۱۲۸.</ref>
* [[حوض امام علی (کربلا)]].<ref>زيارتگاه‌هاى عراق، ج۱، ص۲۶۰.</ref>
* [[مقام امام علی (کربلا)]].<ref>زيارتگاه‌هاى عراق، ج۱، ص۲۴۴.</ref>
* [[مسجد پنجه امام علی (اربیل)]].<ref>زيارتگاه‌هاى عراق، ج۲، ص۲۴.</ref>
* [[مسجد کبود (مزار شریف)]]، در شهر مزار شریف در افغانستان، مرقدی منسوب به امام علی(ع)
{{پایان}}
=== اماکن منسوب به امام علی(ع) در حجاز ===
{{اصلی|اماکن منسوب به امام علی در حجاز}}
مکان‌ها و بناهایی در سرزمین حجاز وجود دارد که منسوب به امام علی(ع) شناخته می‌شود. این مکان‌ها یا ارتباطی با زندگی وی داشته یا در آنجا زندگی و اقامت داشته است. از جمله این بناها عبارتند از:
{{ستون-شروع|۲}}
* [[آبار علی]]، نخلستانی در جنوب شهر [[مدینه]]، دارای چاه‌هایی منسوب به امام علی(ع).<ref>دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۱، ص۳.</ref>
* [[مسجد امام علی (تنعیم)]] که در ورودی شهر مکه قرار دارد.<ref>آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۱۷۳.</ref>
* [[مسجد امام علی (مناخه)]] یکی از مساجد تاریخی [[مدینه]] است که در محل [[مصلای پیامبر(ص)]] ساخته شده است.<ref>آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۳۱۹.</ref>
* [[مسجد غدیر خم]] در منطقه غدیر خم در نزدیکی شهر تاریخی جُحفه جای دارد.<ref>«اماکن منسوب به امام علی(ع) در حجاز»، ص۹۲.</ref>
* [[عین علی (ینبع)]] چشمه‌ای منسوب به امام علی(ع) که در نزدیکی [[مدینه]] قرار دارد.<ref>«اماکن منسوب به امام علی(ع) در حجاز»، ص۹۱.</ref>
* [[خانه امام علی (مدینه)]].<ref>«اماکن منسوب به امام علی(ع) در حجاز»، ص۸۶.</ref>
* [[قلعه خیبر]].<ref>«اماکن منسوب به امام علی(ع) در حجاز»، ص۹۵.</ref>
{{پایان}}
== حرم امام علی(ع) ==
{{اصلی|آستان مقدس امام علی(ع)}}
محل دفن حضرت علی(ع) در شهر [[نجف]] در کشور [[عراق]] قرار دارد. بنابر وصیت امام علی، فرزندانش [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]]، پیکر وی را شبانه و به‌طور مخفیانه، در زمین مرتفعی در پشت [[کوفه]] مدفون ساختند که به نام‌هایی مانند [[نجف]]، [[ظهر الکوفه]] و [[غری]] خوانده شده است.<ref>زيارتگاه‌هاى عراق، ج۱، ص۲۹.</ref> قبر امام علی(ع) سال‌ها مخفی بود و تنها اهل‌بیت(ع) از آن باخبر بودند.<ref>تاریخچه آستان مطهر امام علی(ع)، ص۱۴۸.</ref> روايات متعددى از ائمه معصوم(ع) ذكر شده است كه وجود قبر امام علی(ع) را در نجف تأييد مى‌كند.<ref>زيارتگاه‌هاى عراق، ج۱، ص۳۰.</ref> با سقوط بنى‌اميه و رفع خطر خوارج، امام صادق(ع) برخى از شيعيان را از محل قبر امام علی(ع) آگاه ساخت و حتى به همراه برخى از ياران خود به زيارت قبر امام مى‌رفتند. گفته شده هارون‌الرشيد نخستین گنبد را بر روى قبر بنا كرد.<ref>زيارتگاه‌هاى عراق، ج۱، ص۳۲.</ref> پس از آن بناهای مختلفی بر روی این قبر در زمان‌های مختلف ساخته شد.<ref>زيارتگاه‌هاى عراق، ج۱، ص۳۴ تا ۳۷.</ref>
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


== منابع ==
== منابع ==
 
{{برگرفتگی
* '''آثار اسلامی مکه و مدینه'''، جعفریان، رسول، تهران، مشعر،‌ ۱۳۹۰ش.
| پیش از لینک =
* '''الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد'''، مفید، محمد بن محمد، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، ۱۳۷۲ش.
| منبع = مقاله «رویکرد صوفیان قرن نهم به حج‌گزاری (مطالعه موردی سفر جامی به حج)» در میقات حج است.
* '''«اماکن منسوب به امام علی(ع) در حجاز»'''، خامه‌یار، احمد، میقات حج، شماره ۱۰۰، ۱۳۹۶ش.
| لینک = https://miqat.hajj.ir/article_106879.html| توضیحات منبع =
* '''«امیرمؤمنان علی علیه السلام و ارسال پرده کعبه»'''، دوانی، علی، میقات حج، شماره ۲۸، تابستان ۱۳۷۸ش.
}}
* '''«بررسی و توضیح جایگاه موقوفات امام علی(ع)»'''، خوشنودی، عفت؛ منتظر القائم، اصغر، شیعه‌شناسی، شماره ۴۸، زمستان ۱۳۹۳ش.
* ذهابی، مجتبی، و اکرم کرمعلی، «رویکرد صوفیان قرن نهم به حج‌گزاری (مطالعه موردی سفر جامی به حج)»، میقات حج، شماره۱۱۰، اسفند ۱۳۹۸ش.
* '''پیام امام امیرالمومنین(ع)'''، مکارم شیرازی، ناصر، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش.
* '''تاريخ الخميس في أحوال أنفس نفيس'''، دیاربکری، حسین بن محمد، بیروت، دارصادر، بی‌تا.
* '''تاریخچه آستان مطهر امام علی(ع)'''، فرطوسی، صلاح مهدی، ترجمه طه نیا، حسین، تهران،‌ مشعر، ۱۳۹۳ش.
* '''«تدابیر ائمه (ع) در حج»'''، حیدری چمگردانی، روح‌الله، فرهنگ پژوهش، شماره ۵۲، ۱۴۰۱ش.
* '''حج الأنبیاء و الائمة علیهم السلام،''' بعثه مقام معظم رهبری در امور حج و زیارت، قم، مشعر، ۱۴۱۶ق.
* '''حج و عمره در قرآن و حدیث'''، محمدی ری‌شهری، محمد، ترجمه محدثی، جواد، تهران، مشعر، ۱۳۸۶ش.
* '''«حج در نهج البلاغه»'''، کریمی واقف، رضا، شماره۳۷، سال دهم، ۱۳۸۰ش.
* '''حیات فکری و سیاسی امامان شیعه'''، جعفریان، رسول، قم، انصاریان، ۱۳۸۱ش.
* '''دانشنامه حج و حرمین شریفین'''، الله اکبری، محمد، تهران، مشعر، ۱۳۹۲ش.
* '''دانشنامه امیرالمؤمنین بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ'''، محمدی ری‌شهری، محمد، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۹ش.
* '''دانشنامه امام امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب'''، قرشی، باقر شریف، ترجمه صالحی، محمد، دار التهذیب، قم، ۱۳۹۴ش.
* '''زندگانى اميرمؤمنان امام على بن أبی‌طالب(ع)'''، مدرسى، سيد محمد تقى، تهران، انتشارات محبان الحسين( ع)، ۱۳۹۰ش.
* '''زيارتگاه‌هاى عراق (معرفى زيارتگاه‌هاى مشهور در كشور عراق)'''، فقیه بحرالعلوم، محمدمهدی، و احمد خامه‌یار، تهران، سازمان حج و زیارت، بی‌تا.
* '''سیره معصومان'''، امین، محسن، ترجمه علی حجتی کرمانی، تهران، سروش، ۱۳۷۶ش.
* '''سيره پيشوايان'''، پيشوايى، مهدى، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، 1390ش.
* '''سیاست‌نامه امام علی(ع)'''، محمدی ری‌شهری، محمد، ترجمه مهریزی، مهدی، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۰ش.
* '''سيری کوتاه در زندگانی ائمه(ع)'''، طباطبایی، محمد حسین، قم، کانون انتشارات ناصر، ۱۳۷۲ش.
* '''الطبقات الکبری'''، ابن سعد، محمد بن سعد، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰ق.
* '''فرق الشیعة'''، نوبختی، حسن بن موسی، بیروت، دار الأضواء، بی‌تا.
* '''الکافی'''، کلینی، محمد بن یعقوب، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۶۳ش.
* '''مناقب آل أبی طالب'''، ابن شهرآشوب، محمد بن علی، قم، علامه، ۱۳۷۹ق.
* '''منشور عقاید امامیه'''، سبحانی، جعفر، قم، مؤسسة الإمام الصادق، بی‌تا.
{{منابع}}
{{منابع}}
{{پایان}}
{{پایان}}

نسخهٔ ‏۲۴ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۱:۰۸

جامی

معرفی

مولانا نورالدین عبدالرحمان جامی، شاعر، ادیب و صوفی نامدار قرن نهم که در زمان تحصیل در سمرقند با تعالیم نقشبندیه آشنا شد، پس از بازگشت به هرات، سعدالدین کاشغری را به عنوان مرشد خود برگزید و پس از مرگ وی، با خواجه عبیدالله احرار آشنا شد (مایل هروی، 1377، ص‌130؛ افصح‌زاد، 1378، ص‌222). او آن چنان تحت تأثیر شخصیت خواجه احرار قرار گرفت که بنا به دستور وی در 68 سالگی مطالعه و مباحثه را ترک گفت و به تصوف روی آورد (عبدالغفور لاری، 1343، صص‌26ـ23). وی تا آخر عمر به طریقت نقشبندیه پایبند و معتقد بود و در تبلیغ آن بسیار کوشید (مایل هروی، 1377، صص231ـ230). با این حال تفاوت‌هایی نیز با دیگر طریقت­ها داشت؛ به ‌طوری‌که گاهی به سماع می­پرداخت، اما هیچ گاه چله ننشست (عبدالغفور لاری، 1343، ص‌7؛ افصح‌زاد، 1378، ص‌130).

ورود جامی به دربار هرات همزمان با حکومت ابوالقاسم بابر بود. جامی او را مدح، و کتاب حله حلل را به نام وی تألیف کرد (مایل هروی، 1377، ص‌86). با گذشت زمان بر نفوذ و قدرت جامی در دربار تیموری افزوده شد تا آنکه در سال‌های 877 ـ 870 قمری در مرکز قدرت رسمی و دیوانی قرار گرفت و ضمن حفظ زندگی عارفانه و ارشاد مریدان، دولتمردان را هم زیر نفوذ خود آورد؛ چرا که هیچ طایفه­ای مانند سلاطین نمی­توانند دین و دولت را یاری، و شریعت را تقویت کنند (فراهانی منفرد، 1382، ص‌265). از جمله این دولتمردان، امیرعلی­شیر نوایی، وزیر سلطان حسین بایقرا، بود که به سبب ارادت به جامی، در زمره مریدان نقشبندیه درآمد و از آن پس مردم، جامی را به تبع وی «حضرت مخدوم» می­خواندند (علی­شیر نوایی، 1323، صص‌34 ـ32 ؛ آذربیگدلی، 1366، ج1، صص‌302ـ301).

پیوند جامی با حاکمان تا آنجا پیش رفت که او بسیاری از آثار خود را به سلطان حسین بایقرا و سلطان یعقوب آق‌قویونلو پیشکش کرد (بوداق منشی، 1378، صص‌83 ـ81). با این همه هیچ گاه در مدیحه‌سرایی‌های قراردادی زمانه غرق نشد. حتی به دعوت دربار عثمانی هم پاسخ نگفت؛ گرچه از سفر به غرب گریزان نبود و در سفر حج خود، چندی را هم در تبریز، بغداد و دمشق گذرانید (رویمر و دیگران، 1378، ص148).

جامی در پی جاه و مقام نبود و گرایشی به تجمل نداشت؛ لباسی بر تن می­کرد که آن را پلاس می­خواند و سرمایه خود را صرف ساختن مسجد و مدرسه و خانقاه و تأمین رفاه شاگردان و کمک به نیازمندان و نشر فرهنگ می­کرد (ریپکا، 1354، ص‌454؛ مایل هروی، 1377، ص‌84). نامه­های فراوانی در این زمینه از او باقی مانده است (جامی، 1376، صص‌15ـ14).

وی آثار زیادی در زمینه تصوف و عرفان و فقه و همچنین سه دیوان شعر و هفت مثنوی بلند از خود به جای گذاشت که در آنها بار دیگر مضامین شعر فارسی را تجربه کرد و به همین دلیل به خاتم‌الشعرا ملقب شد. برخی مرگ وی را نقطه پایان عصر طلایی ادبیات کلاسیک فارسی دانسته­اند (آربری، 1371، ص‌406). به سبب دشمنی صفویان با جامی، به‌خاطر تعصب مذهبی که داشتند، بسیاری از آثارش رواج چندانی نیافت و از میان آن همه اثر، تنها تعدادی از فراموشی در امان ماند (ریپکا، 1354، ص‌457).

اهتمام به حج

جامی از جمله کسانی است که به امر حج توجهی جدی داشت. توصیه وی به سلطان بایزید عثمانی، برای تسهیل ایاب و ذهاب و عبور حجاج هراتی (نوایی، 1341، ص‌440) و درخواست وی از جهانشاه ترکمان برای دفع شر راهزنان و امن کردن راه حج، از نشانه­های این امر است.[۱]

وی در مکتوبی نیز از سلطان حسن آق‌قویونلو (اوزون حسن) برای رسیدگی به امور حجاج قدردانی کرد (نوایی، 1341، صص‌447ـ446). جامی دو رساله به نام‌های صغیر و کبیر نیز در مناسک حج نوشت (نظامی باخرزی، 1371، ص‌248). رساله مناسک حج و عمره که به رساله صغیر حج مشهور است، برای صوفیان عصر به زبان فارسی نوشته شد و در رساله کبیر که اصل آن در دست نیست، مناسک حج بر وفق چهار مذهب اهل سنت شرح و تفسیر شده است (افصح‌زاد، 1378، صص‌192ـ191؛ حکمت، 1363، ص‌182). در دیوان وی نیز بارها به اشعاری در پیوند با حج و مناسک آن برمی‌خوریم. او در ضمن اشعارش اعتقاد خود را درباره رموز و فلسفه حج بیان کرده است (جامی، 1341، صص‌410ـ408).[۲]

سفر حج

عبدالرحمان جامی که از مصادیق این دعای اجابت‌شده بود، در هفتمین و آخرین سفر خود به حجاز رفت. او خود در پشت کتابی، تاریخ این سفر را شانزدهم ربیع‌الاول سال 877 قمری ثبت کرده است (کاشفی، 2536، ص‌246). احتمالاً وی از قبل قصد این سفر را داشته است؛ چراکه سلطان حسین طی نامه­ای از او خواسته بود تا اگر قصد سفر حج دارد، اعلام کند؛ زیرا خبر عزیمت وی در افواه شایع شده بود (نوایی، 1341، ص‌409). با جدی شدن خبر عزم جامی، جمعی از اکابر و اعیان خراسان نزد وی رفتند و از او خواستند تا از این سفر پرخطر و دور و دراز منصرف گردد و به همان امور پیشین و حل و عقد کارها بپردازد که ثواب هفتاد حج پیاده را دارد. اما جامی که عزم حج کرده بود، پاسخ داد که از حج پیاده خسته و درمانده شده و می­خواهد این بار حج سواره بگذارد (کاشفی، 2536، ج‌1، ص254؛ نظامی باخزری، 1371، ص‌160).[۳]

با انتشار خبر حج جامی نامه‌هایی از اطراف و اکناف به وی رسید که در آنها از او خواسته شده بود تا مسیر سفر خود را طوری ترتیب دهد که طالبان حج در این منازل به وی بپیوندند و ملازم او در سفر حج شوند (صدرجهان، 1938، صص‌157ـ152). تاجران نیز جهازات فراوان لوازم سفر از غلام و نفر مرتب و حاضر کردند تا در رکاب جامی به حج روند (همان، 1938، صص‌232ـ227). سلطان حسین بایقرا نیز وی را از پرداخت هرگونه مالیاتی معاف کرد و نامه­هایی به مراکز قدرت در جهان اسلام فرستاد و تأکید کرد که در همه جا از جامی و همراهانش استقبال کنند و همیشه گروهی را برای بدرقه و محافظت از او، همراهش نمایند (صفوی، 1314، ص‌86). طی حکمی نیز مالیات اراضی جامی را همچون سال­های قبل بخشید (نظامی باخرزی، 1371، صص‌161ـ160).[۴]

جامی پس از حرکت از هرات از نیشابور، سبزوار، بسطام، دامغان، سمنان، قزوین، همدان و کردستان عبور کرد و آن‌چنان که خود در پشت کتابی ثبت، و کاشفی آن را نقل کرده، در اواسط جمادی الاخر 877 قمری به بغداد رسید. در میانه ماه شوال در کنار دجله منزل کردند و بیستم از آنجا روان شدند و در اول ذی‌القعده از نجف به سمت بادیه خارج شدند. طبق همین گزارش، جامی در بیست و دوم و بیست و سوم در مدینه بوده است و در ششم ذی‌الحجه، پس از ده ماه خروج از هرات، به مکه رسیده است (کاشفی، 2536، ج1، صص‌256ـ255). جامی و همراهانش پس از پانزده روز اقامت در مکه و بعد از ادای مناسک حج، متوجه مدینه شدند و بیست و پنجم به مدینه رسیدند. آنان پس از دو روز توقف در آنجا به سفر ادامه دادند و در اوایل محرم به دمشق رسیدند. سرانجام در چهارم ربیع‌الاول و بعد از نماز جمعه، به سمت خراسان حرکت کردند. آنها در هنگام حلول ماه رجب به یک منزل پیش از ورامین رسیدند و روز جمعه هجدهم شعبان سال 878 قمری به هرات بازگشتند (کاشفی، 2536، ج1، ص‌264). سفر آنها در مجموع هجده ماه طول کشید.[۵]

وقایع سفر حج

مریدان و دوستداران جامی درباره جریان سفر او گفته­اند که وی جامی در طول سفر، سفره­ انعام و اطعام می­گسترد و اگر کسی دچار مضایقه می­شد، شخصاً به رفع آن می­پرداخت (نظامی باخرزی، 1371، صص‌165ـ164). حتی هنگامی که بین یارانش بر سر هزینه­های روزانه بحث و نقار پیش آمد، خود متصدی مخارج کاروان شد و بیست هزار دینار کپکی نقد را که همراه داشت، برای پرداخت مخارج کاروان، به یارانش سپرد. با این حال تأکید کرد که به دلیل سختی سفر سنجیده و محتاط خرج کنند (همان، 1371، ص‌165). همچنین اگر کسی از اهل کاروان مریض می‌شد، به عیادت او می‌رفت و دوایش را ـ هرچند نایاب بود ـ مهیا می‌کرد (کاشفی، 2536، ج1، صص273ـ272). گاه نیز با توسل به غیب، کراماتی از او سرمی‌زد و مرض را از یارانش دور می‌داشت؛ همان­که در اصطلاح صوفیه «باربرداشتن» نامیده می­شد (کاشفی، 2536، ج1، صص‌272ـ271).[۶]

در طول این سفر، استقبال و ارادت زیادی به جامی ابراز شد. در جریان سفر همه جا از جامی به خوبی استقبال و پذیرایی شد و بزرگان و صاحب‌منصبان هر شهر به استقبال وی می­شتافتند و در دعوت او از یکدیگر پیشی می‌گرفتند. گاه نیز هم‌رکاب وی در سفر می­شدند (علی­شیر نوایی، 1323، ص‌402). حاکم همدان، منوچهر، سه شبانه روز جامی و اهل قافله را به ضیافتی شاهانه دعوت کرد (کاشفی، 2536، ج1، ص‌255). در تبریز نیز اوزون حسن، مجلسی عظیم به مناسبت ورود جامی برگزار کرد و امرای نامدار خود را همراه کاروان فرستاد تا به سلامت به مکه برسند (نظامی باخرزی، 1371، ص‌184).[۷] در حله علمای شیعه از جامی استقبال کردند و یکی از آنان که شرحی بر کتاب فصوص الحکم نوشته بود، کتاب خود را نزد جامی برد تا آرایش را بر آن ایراد کند (نظامی باخرزی، 1371، صص‌174ـ173). جامی از آنجا عزم زیارت مشهد امام حسین7  کرد و غزلی در این ­باره سرود (همان، 1371، ص174). در نجف، سیدشرف‌الدین محمد نقیب که سیدالسادات و نقیب‌النّقبای وقت بود، با اولاد و یاران و سایر بزرگان شهر، به استقبال ایشان آمدند و شرایط تعظیم و احترام به تقدیم رسانیده، به قول کاشفی سه شبانه روز مهمانداری بزرگانه کردند (کاشفی، 2536، ج1، ص‌260). جامی علی‌گویان به زیارت مرقد امیرالمومنین، علی7 رفت. غزلی در وصف شوق و قصید‌ه‌ای به شکرانه این زیارت در دیوان جامی موجود است (جامی، 1341، ص‌92). در بغداد نیز گروه‌های مختلف برای کسب فیض یا مناظره به دیدار جامی شتافتند؛ از جمله آنها پیر جمال بود که در آن وقت اعتبار و مریدان قابل ملاحظه­ای داشت و پوشش وی و مریدانش همه از سرتا پا پشم شتر بود. او به حضور جامی رفت و چون چشمش به جامی افتاد، گفت: «جمال الهی دیدم» و جامی در جواب گفت: «ما نیز جِمال الهی (شتران الهی) دیدیم» (صفی، 1353، ص‌232) و در بحثی که میان آنها درگرفت، وی را مغلوب و رسوا کرد (نظامی باخرزی، 1371، صص174ـ‌173).[۸]

در شام سادات، ائمه و قضات حلب با انواع تحف به خدمت جامی رسیدند و در طول 45 روز اقامت وی در دمشق، قاضی‌القضات شهر، میزبان وی بود. جامی در شام از محضر خواجه خضیری (خزیری) محدث بزرگ، استماع حدیث می­کرد و سند حدیث نیز گرفت (کاشفی، 2536، ج1، ص‌262).[۹]

سرانجام جامی پس از هجده ماه در جمعه هجدهم شعبان سال 878 قمری به هرات رسید. وی بعد از این نیز ارتباطش را با ملک مصر از طریق مکاتبه حفظ کرد و از جانب خود ایلچی به مصر روانه می‌داشت (خنجی، 1382، ص‌221). او بعدها در قصیده‌ای شرح این سفر و خطرات و خاطراتش را آورد (جامی، 1341، صص‌84 ـ82).[۱۰]

پانویس

  1. ذهابی، مجتبی، و اکرم کرمعلی، «رویکرد صوفیان قرن نهم به حج گزاری (مطالعه موردی سفر جامی به حج)»، میقات حج، شماره۱۱۰، اسفند ۱۳۹۸ش، ص۹۳.
  2. ص۹۳ و ۹۴.
  3. ص۹۵.
  4. ص۹۶.
  5. ص۹۸.
  6. ص۹۸.
  7. ص۹۹.
  8. ص۱۰۰.
  9. ص۱۰۲.
  10. ص۱۰۴.

منابع

  • ذهابی، مجتبی، و اکرم کرمعلی، «رویکرد صوفیان قرن نهم به حج‌گزاری (مطالعه موردی سفر جامی به حج)»، میقات حج، شماره۱۱۰، اسفند ۱۳۹۸ش.