جبار بن صخر: تفاوت میان نسخهها
A sharefat (بحث | مشارکتها) جز (removed Category:حاضران در نبرد یمامه using HotCat) |
جز (جایگزینی متن - 'http://phz.hajj.ir/422' به 'http://hzrc.ac.ir/post') |
||
(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|ماه=[[دی]]|روز=[[ | {{در دست ویرایش|ماه=[[دی]]|روز=[[۶]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=A sharefat }} | ||
{{جعبه اطلاعات اصحاب | {{جعبه اطلاعات اصحاب | ||
| تصویر = | | تصویر = | ||
خط ۳۱: | خط ۲۴: | ||
| آثار = | | آثار = | ||
}} | }} | ||
'''جَبّار بن صَخر'''، [[صحابی]] مدنی [[رسول خدا(ص)]]، از حاضران در [[بیعت عقبه دوم]] بوده است. | |||
او که از [[بنیسلمه|بنیسَلِمه]] از تیرههای خزرج است؛ در غزوههای رسول خدا(ص) مانند [[نبر بدر]] و [[نبرد احد|احد]] و [[نبرد خبیر|خبیر]] و ... حضور مؤثر داشت. | |||
بر پایه گزارشات تاریخی، میتوان او را یکی از کارشناسان قیمتگذاری املاک دانست که زمینهای [[وادیالقری]] میان [[مدینه]] و [[تبوک]] را میان مسلمانان تقسیم کرد. | |||
جبار را از راویان حدیث پیامبر(ص) دانستهاند که به سال 30ق. در دوره خلافت [[عثمان]] در شهر مدینه درگذشت. | |||
==نسبشناسی== | ==نسبشناسی== | ||
ابوعبدالله جبّار <ref>السیرة النبویه، ج2، ص461؛ سبل الهدی، ج3، ص215.</ref> بن [[صخر بن امیه|صَخر بن اُمیة]] بن خنساء معروف به ابن خنساء به سبب نام جد اعلایش <ref>الاستیعاب، ج1، ص301؛ اسد الغابه، ج1، ص505؛ تصحیفات المحدثین، ج2، ص481.</ref> از [[بنیسلمه|بنیسَلِمه]] از تیرههای خزرج است. <ref> جمهرة انساب العرب، ص356، 359؛ الاستیعاب، ج1، ص301.</ref> | ابوعبدالله جبّار<ref>السیرة النبویه، ج2، ص461؛ سبل الهدی، ج3، ص215.</ref> بن [[صخر بن امیه|صَخر بن اُمیة]] بن خنساء معروف به ابن خنساء به سبب نام جد اعلایش<ref>الاستیعاب، ج1، ص301؛ اسد الغابه، ج1، ص505؛ تصحیفات المحدثین، ج2، ص481.</ref> از [[بنیسلمه|بنیسَلِمه]] از تیرههای خزرج است.<ref>جمهرة انساب العرب، ص356، 359؛ الاستیعاب، ج1، ص301.</ref> | ||
مادرش را عتیکه دختر خرشة بن عمرو بن عبید <ref>الطبقات، ابن سعد، ج3، ص433.</ref> یا «عُلَیه» <ref>الطبقات، خلیفه، ص172.</ref> و یا سعاد دختر سلمه از فرزندان [[جشم بن خزرج]] دانستهاند. <ref>اسد الغابه، ج1، ص505.</ref> شرح حالنگاران از فردی با نام «حیان بن صخر» <ref>معرفة الصحابه، ج1، ص454؛ اسد الغابه، ج1، ص489.</ref> یاد کردهاند که میتوان آن را تصحیف یافته جبار بن صخر دانست. | مادرش را عتیکه دختر خرشة بن عمرو بن عبید<ref>الطبقات، ابن سعد، ج3، ص433.</ref> یا «عُلَیه»<ref>الطبقات، خلیفه، ص172.</ref> و یا سعاد دختر سلمه از فرزندان [[جشم بن خزرج]] دانستهاند.<ref>اسد الغابه، ج1، ص505.</ref> شرح حالنگاران از فردی با نام «حیان بن صخر»<ref>معرفة الصحابه، ج1، ص454؛ اسد الغابه، ج1، ص489.</ref> یاد کردهاند که میتوان آن را تصحیف یافته جبار بن صخر دانست. | ||
==حضور در بیعت عقبه دوم== | ==حضور در بیعت عقبه دوم== | ||
به سخن مشهور، جبار همراه 70 تن از [[انصار]] برای دیدار [[رسول خدا(ص) ]] و دعوت از ایشان برای [[هجرت پیامبر|هجرت]] به [[مدینه]]، در [[عقبه دوم]] (13ق.) حضور داشت و با ایشان [[بیعت]] کرد. <ref>الطبقات، ابن سعد، ج3، ص433؛ الدرر، ص70، 73؛ الاصابه، ج1، ص559.</ref> از این رو، از وی با وصف «عَقبی» یاد میشود. <ref>انساب الاشراف، ج1، ص286؛ المعجم الکبیر، ج2، ص270؛ معرفة الصحابه، ج1، ص436.</ref> | به سخن مشهور، جبار همراه 70 تن از [[انصار]] برای دیدار [[رسول خدا(ص) ]] و دعوت از ایشان برای [[هجرت پیامبر|هجرت]] به [[مدینه]]، در [[عقبه دوم]] (13ق.) حضور داشت و با ایشان [[بیعت]] کرد.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج3، ص433؛ الدرر، ص70، 73؛ الاصابه، ج1، ص559.</ref> از این رو، از وی با وصف «عَقبی» یاد میشود.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص286؛ المعجم الکبیر، ج2، ص270؛ معرفة الصحابه، ج1، ص436.</ref> | ||
دو دخترش به نام سمیکه و عصیمه نیز پس از هجرت رسول خدا(ص) به مدینه، با ایشان بیعت کردند. <ref>المحبر، ص427.</ref> | دو دخترش به نام سمیکه و عصیمه نیز پس از هجرت رسول خدا(ص) به مدینه، با ایشان بیعت کردند.<ref>المحبر، ص427.</ref> | ||
پس از هجرت رسول خدا به [[یثرب]]، در جایابی رسول خدا(ص) برای استقرار در مدینه، هنگامی که شتر ایشان در محله بنینجار از تیرههای خزرج زانو زد، جبار به سبب رقابتی که میان بنیسلمه و [[بنینجار]] برقرار بود، قصد داشت شتر رسول خدا(ص) را از آن محل حرکت دهد؛ اما با پیشدستی [[ابوایوب انصاری]] در حمل اثاث پیامبر(ص)، نتوانست چنین کند. <ref>شرف النبی، ص420؛ الدرر، ص87؛ سبل الهدی، ج3، ص273.</ref> | پس از هجرت رسول خدا به [[یثرب]]، در جایابی رسول خدا(ص) برای استقرار در مدینه، هنگامی که شتر ایشان در محله بنینجار از تیرههای خزرج زانو زد، جبار به سبب رقابتی که میان بنیسلمه و [[بنینجار]] برقرار بود، قصد داشت شتر رسول خدا(ص) را از آن محل حرکت دهد؛ اما با پیشدستی [[ابوایوب انصاری]] در حمل اثاث پیامبر(ص)، نتوانست چنین کند.<ref>شرف النبی، ص420؛ الدرر، ص87؛ سبل الهدی، ج3، ص273.</ref> | ||
==پیمان برادری== | ==پیمان برادری== | ||
جبار در پیمان برادری، از سوی پیامبر(ص) با [[خباب بن ارت]] عقد برادری بست. <ref>المحبر، ص73.</ref> | جبار در پیمان برادری، از سوی پیامبر(ص) با [[خباب بن ارت]] عقد برادری بست.<ref>المحبر، ص73.</ref> | ||
==حضور فعال در جنگها== | ==حضور فعال در جنگها== | ||
خط ۵۳: | خط ۵۴: | ||
===غزوه بدر=== | ===غزوه بدر=== | ||
وی در 32 یا 33 سالگی در [[نبرد بدر]] حضور یافت <ref>الطبقات، ابن سعد، ج3، ص433؛ الاستیعاب، ج1، ص301؛ اسد الغابه، ج1، ص505.</ref> و توانست یکی از مشرکان را از پا در آورد و [[نوفل بن خُویلد اسدی]]، برادر [[حضرت خدیجه(س)]]، را که از دشمنان سرسخت پیامبر(ص) بود، به اسارت گیرد. <ref>المغازی، ج1، ص91؛ اتحاف الوری، ج1، ص417.</ref> | وی در 32 یا 33 سالگی در [[نبرد بدر]] حضور یافت<ref>الطبقات، ابن سعد، ج3، ص433؛ الاستیعاب، ج1، ص301؛ اسد الغابه، ج1، ص505.</ref> و توانست یکی از مشرکان را از پا در آورد و [[نوفل بن خُویلد اسدی]]، برادر [[حضرت خدیجه(س)]]، را که از دشمنان سرسخت پیامبر(ص) بود، به اسارت گیرد.<ref>المغازی، ج1، ص91؛ اتحاف الوری، ج1، ص417.</ref> | ||
جبار را نگاهبان رسول خدا(ص) در بدر شمردهاند. <ref>انساب الاشراف، ج1، ص286.</ref> | جبار را نگاهبان رسول خدا(ص) در بدر شمردهاند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص286.</ref> | ||
===غزوه بُواط=== | ===غزوه بُواط=== | ||
وی در [[غزوه بواط|غزوه بُواط]] (2ق.) به پیشنهاد پیامبر(ص) همراه فردی دیگر پیشاپیش حرکت کرد و در [[اثایه|منطقه اَثایه]] در 25 فرسخی مدینه در مسیر [[جحفه|جُحفه]] <ref>معجم البلدان، ج1، ص90.</ref> آب یک حوض را برای استفاده لشکر آماده نمود. | وی در [[غزوه بواط|غزوه بُواط]] (2ق.) به پیشنهاد پیامبر(ص) همراه فردی دیگر پیشاپیش حرکت کرد و در [[اثایه|منطقه اَثایه]] در 25 فرسخی مدینه در مسیر [[جحفه|جُحفه]]<ref>معجم البلدان، ج1، ص90.</ref> آب یک حوض را برای استفاده لشکر آماده نمود. | ||
رسول خدا(ص) از آن آب [[وضو]] گرفت و به [[نماز]] ایستاد. جبار بن صخر در سمت چپ به ایشان اقتدا کرد؛ <ref>معرفة الصحابه، ج1، ص436-437.</ref> اما پیامبر(ص) دست او را گرفت و به سوی راست رهنمون ساخت. <ref>مسند احمد، ج4، ص434.</ref> | رسول خدا(ص) از آن آب [[وضو]] گرفت و به [[نماز]] ایستاد. جبار بن صخر در سمت چپ به ایشان اقتدا کرد؛<ref>معرفة الصحابه، ج1، ص436-437.</ref> اما پیامبر(ص) دست او را گرفت و به سوی راست رهنمون ساخت.<ref>مسند احمد، ج4، ص434.</ref> | ||
===نبرد احد=== | ===نبرد احد=== | ||
جبار در [[نبرد احد]]، هنگام آشفتگی در صفوف لشکر مسلمانان، به اشتباه ضربهای بر سر [[حباب بن منذر|حُباب بن منذر]] زد که مسلمانان را برای گرد آمدن فرا میخواند. <ref>المغازی، ج1، ص234.</ref> | جبار در [[نبرد احد]]، هنگام آشفتگی در صفوف لشکر مسلمانان، به اشتباه ضربهای بر سر [[حباب بن منذر|حُباب بن منذر]] زد که مسلمانان را برای گرد آمدن فرا میخواند.<ref>المغازی، ج1، ص234.</ref> | ||
===جنگ خیبر=== | ===جنگ خیبر=== | ||
شماری از مفسران ذیل آیه 15 [[سوره فتح]] که مربوط به تقسیم غنائم [[نبرد خیبر]] است، جبار را متولی تقسیم آن دانستهاند. <ref>تفسیر قرطبی، ج16، ص270.</ref> | شماری از مفسران ذیل آیه 15 [[سوره فتح]] که مربوط به تقسیم غنائم [[نبرد خیبر]] است، جبار را متولی تقسیم آن دانستهاند.<ref>تفسیر قرطبی، ج16، ص270.</ref> | ||
===نبرد موته=== | ===نبرد موته=== | ||
وی پس از شهادت [[عبدالله بن رواحه]] در [[نبرد موته]] (8ق.) که مسؤول تخمین میزان محصولات زراعی زمینهای خیبر بود، از سوی رسول خدا(ص) مامور تخمین آن سرزمینها شد. <ref>السیرة النبویه، ج3، ص354؛ المغازی، ج2، ص691.</ref> | وی پس از شهادت [[عبدالله بن رواحه]] در [[نبرد موته]] (8ق.) که مسؤول تخمین میزان محصولات زراعی زمینهای خیبر بود، از سوی رسول خدا(ص) مامور تخمین آن سرزمینها شد.<ref>السیرة النبویه، ج3، ص354؛ المغازی، ج2، ص691.</ref> | ||
===نبرد با قبیله طی=== | ===نبرد با قبیله طی=== | ||
جبار به سال نهم ق. در سریهای به فرماندهی امام علی(ع) برای شکستن [[بت فلس|بت فَلس]] که بت [[قبیله طی]] در سرزمین [[نجد]] بود، شرکت کرد. وی در این نبرد پرچمدار مسلمانان بود و طرحی را برای غافلگیر کردن دشمن با [[امام علی(ع)]] در میان نهاد که امام آن را پسندید و طبق آن عمل کرد. <ref>المغازی، ج3، ص985-986؛ تاریخ دمشق، ج69، ص194-195.</ref> | جبار به سال نهم ق. در سریهای به فرماندهی امام علی(ع) برای شکستن [[بت فلس|بت فَلس]] که بت [[قبیله طی]] در سرزمین [[نجد]] بود، شرکت کرد. وی در این نبرد پرچمدار مسلمانان بود و طرحی را برای غافلگیر کردن دشمن با [[امام علی(ع)]] در میان نهاد که امام آن را پسندید و طبق آن عمل کرد.<ref>المغازی، ج3، ص985-986؛ تاریخ دمشق، ج69، ص194-195.</ref> | ||
===نبرد تبوک=== | ===نبرد تبوک=== | ||
هنگام فراخوانی رسول خدا(ص) برای [[نبرد تبوک]] به سال نهم ق. جبار برخلاف نظر [[جد بن قیس]] که مسلمانان را از حضور در این نبرد بازمیداشت، پیامبر(ص) را همراهی کرد. <ref>المغازی، ج3، ص992-993؛ سبل الهدی، ج5، ص437.</ref> آوردهاند که وی در این نبرد همراه جابر از سوی پیامبر(ص) مامور خبرگیری از دشمن شد. اما درست آن است که آن دو برای یافتن آب ماموریت یافته بودند. <ref>اسد الغابه، ج1، ص505.</ref> | هنگام فراخوانی رسول خدا(ص) برای [[نبرد تبوک]] به سال نهم ق. جبار برخلاف نظر [[جد بن قیس]] که مسلمانان را از حضور در این نبرد بازمیداشت، پیامبر(ص) را همراهی کرد.<ref>المغازی، ج3، ص992-993؛ سبل الهدی، ج5، ص437.</ref> آوردهاند که وی در این نبرد همراه جابر از سوی پیامبر(ص) مامور خبرگیری از دشمن شد. اما درست آن است که آن دو برای یافتن آب ماموریت یافته بودند.<ref>اسد الغابه، ج1، ص505.</ref> | ||
==جبار در شان نزول آیات== | ==جبار در شان نزول آیات== | ||
به گزارش شماری از مفسران، <ref>جامع البیان، ج4، ص17؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج3، ص718.</ref> جبار همراه [[اوسی بن قیظی]] از [[قبیله اوس]]، در دام توطئه [[شاس بن قیس یهودی]] که با یادآوری جنگهای خزرجیها و اوسیها در صدد تحریک عواطف برآمده بود، گرفتار شد. | به گزارش شماری از مفسران،<ref>جامع البیان، ج4، ص17؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج3، ص718.</ref> جبار همراه [[اوسی بن قیظی]] از [[قبیله اوس]]، در دام توطئه [[شاس بن قیس یهودی]] که با یادآوری جنگهای خزرجیها و اوسیها در صدد تحریک عواطف برآمده بود، گرفتار شد. | ||
بدین سان، دو طرف، افراد عشیره خود را برای رویارویی با یکدیگر فراخواندند. اما با تدبیر رسول خدا(ص) این آشوب فروخوابید و آنان از کار خود عذرخواهی کردند. [[شان نزول]] آیه 100 [[سوره آلعمران]]: {{قلم رنگ|سبز|﴿یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اِنْ تُطیعُوا فَریقاً مِنَ الَّذینَ اُوتُوا الْکِتابَ یَرُدُّوکُمْ بَعْدَ ایمانِکُمْ کافِرین﴾}}، را همین دانستهاند. <ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج3، ص718؛ جامع البیان، ج4، ص17؛ تفسیر بغوی، ج1، ص478.</ref> | بدین سان، دو طرف، افراد عشیره خود را برای رویارویی با یکدیگر فراخواندند. اما با تدبیر رسول خدا(ص) این آشوب فروخوابید و آنان از کار خود عذرخواهی کردند. [[شان نزول]] آیه 100 [[سوره آلعمران]]: {{قلم رنگ|سبز|﴿یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اِنْ تُطیعُوا فَریقاً مِنَ الَّذینَ اُوتُوا الْکِتابَ یَرُدُّوکُمْ بَعْدَ ایمانِکُمْ کافِرین﴾}}، را همین دانستهاند.<ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج3، ص718؛ جامع البیان، ج4، ص17؛ تفسیر بغوی، ج1، ص478.</ref> | ||
وی همچنین شاهد کوچ [[یهودیان بنینضیر]] از مدینه (4ق.) در پی پیمانشکنی بود و گفت: «هرگز قومی همانند ایشان را در زر و زیور و شوکت ندیدهام که از سرزمینی به سرزمین دیگر تبعید شوند.» | وی همچنین شاهد کوچ [[یهودیان بنینضیر]] از مدینه (4ق.) در پی پیمانشکنی بود و گفت: «هرگز قومی همانند ایشان را در زر و زیور و شوکت ندیدهام که از سرزمینی به سرزمین دیگر تبعید شوند.»<ref>المغازی، ج1، ص375.</ref> | ||
==قصد ترور ابوسفیان== | ==قصد ترور ابوسفیان== | ||
بر پایه دستهای از روایات، جبار بن صخر پس از به دار آویخته شدن [[خبیب بن عدی]]، از شهیدان [[رجیع]] (4ق.) در مکه، در سریهای همراه [[عمرو بن امیه ضمری]] برای ترور [[ابوسفیان]] به مکه رفت؛ <ref>السیرة النبویه، ج4، ص633؛ الاکتفاء، ج2، ص257.</ref> اما در دستیابی به این هدف ناکام ماند. <ref>نک: الروض الانف، ج7، ص496؛ تاریخ الخمیس، ج1، ص459-460.</ref> | بر پایه دستهای از روایات، جبار بن صخر پس از به دار آویخته شدن [[خبیب بن عدی]]، از شهیدان [[رجیع]] (4ق.) در مکه، در سریهای همراه [[عمرو بن امیه ضمری]] برای ترور [[ابوسفیان]] به مکه رفت؛<ref>السیرة النبویه، ج4، ص633؛ الاکتفاء، ج2، ص257.</ref> اما در دستیابی به این هدف ناکام ماند.<ref>نک: الروض الانف، ج7، ص496؛ تاریخ الخمیس، ج1، ص459-460.</ref> | ||
==کارشناس قیمتگذاری زمین== | ==کارشناس قیمتگذاری زمین== | ||
پس از رحلت رسول خدا(ص) نیز هنگامی که [[عمر بن خطاب]] یهودیان را از [[حجاز]] اخراج کرد، جبار برای ارزیابی و قیمتگذاری زمینهای آنان ماموریت یافت. <ref>تاریخ المدینه، ج1، ص185.</ref> وی نیز زمینهای [[وادیالقری]] میان مدینه و [[تبوک]] <ref>معجم البلدان، ج5، ص245؛ المعالم الاثیره، ص224.</ref> را میان مسلمانان تقسیم کرد و سهم هر یک را مشخص نمود. <ref>السیرة النبویه، ج3، ص357؛ المغازی، ج2، ص720.</ref> سهمی از وادیالقری نیز به جبار بن صخر رسید. <ref>المغازی، ج2، ص721.</ref> وی از سوی مردم مدینه، از کارشناسان و تخمین زنندگان بود. <ref>التحفة اللطیفه، ج1، ص407.</ref> | پس از رحلت رسول خدا(ص) نیز هنگامی که [[عمر بن خطاب]] یهودیان را از [[حجاز]] اخراج کرد، جبار برای ارزیابی و قیمتگذاری زمینهای آنان ماموریت یافت.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص185.</ref> وی نیز زمینهای [[وادیالقری]] میان مدینه و [[تبوک]]<ref>معجم البلدان، ج5، ص245؛ المعالم الاثیره، ص224.</ref> را میان مسلمانان تقسیم کرد و سهم هر یک را مشخص نمود.<ref>السیرة النبویه، ج3، ص357؛ المغازی، ج2، ص720.</ref> سهمی از وادیالقری نیز به جبار بن صخر رسید.<ref>المغازی، ج2، ص721.</ref> وی از سوی مردم مدینه، از کارشناسان و تخمین زنندگان بود.<ref>التحفة اللطیفه، ج1، ص407.</ref> | ||
==راوی احادیث نبوی== | ==راوی احادیث نبوی== | ||
جبار از راویان حدیث پیامبر(ص) بود. وی در باره چگونگی خواندن [[نماز جماعت]] خود همراه ایشان حدیثی آورده که مورد استناد فقیهان اهل سنت قرار گرفته و بر پایه آن [[فتوا]] دادهاند. <ref>المغنی، ج2، ص43.</ref> حدیثی با مضمون «دوری مردم از قرآن در آینده» <ref>کنز العمال، ج10، ص211.</ref> از دیگر روایات وی است. | جبار از راویان حدیث پیامبر(ص) بود. وی در باره چگونگی خواندن [[نماز جماعت]] خود همراه ایشان حدیثی آورده که مورد استناد فقیهان اهل سنت قرار گرفته و بر پایه آن [[فتوا]] دادهاند.<ref>المغنی، ج2، ص43.</ref> حدیثی با مضمون «دوری مردم از قرآن در آینده»<ref>کنز العمال، ج10، ص211.</ref> از دیگر روایات وی است. | ||
==درگذشت== | ==درگذشت== | ||
جبار به سال 30ق. در دوره خلافت [[عثمان]] در شهر مدینه درگذشت. <ref>الطبقات، ابن سعد، ج3، ص433.</ref> با توجه به سن وی در نبرد بدر، او هنگام رحلت 62 یا 63 سال داشته <ref>المستدرک، ج3، ص222؛ الاستیعاب، ج1، ص301.</ref> و گزارش برخی تاریخنگاران که سن وی را هنگام مرگ 60 سال نوشتهاند، <ref>تاریخ الاسلام، ج3، ص333؛ البدایة و النهایه، ج7، ص156.</ref> دقیق نیست. نسل وی تداوم یافت. <ref>الطبقات، ابن سعد، ج3، ص433</ref> | جبار به سال 30ق. در دوره خلافت [[عثمان]] در شهر مدینه درگذشت.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج3، ص433.</ref> با توجه به سن وی در نبرد بدر، او هنگام رحلت 62 یا 63 سال داشته<ref>المستدرک، ج3، ص222؛ الاستیعاب، ج1، ص301.</ref> و گزارش برخی تاریخنگاران که سن وی را هنگام مرگ 60 سال نوشتهاند،<ref>تاریخ الاسلام، ج3، ص333؛ البدایة و النهایه، ج7، ص156.</ref> دقیق نیست. نسل وی تداوم یافت.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج3، ص433</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
{{دانشنامه | {{دانشنامه | ||
| آدرس = http:// | | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/7387 | ||
| عنوان = جَبّار بن صَخر | | عنوان = جَبّار بن صَخر | ||
| نویسنده = منصور داداشنژاد | | نویسنده = منصور داداشنژاد | ||
خط ۱۵۱: | خط ۱۵۴: | ||
* '''المغنی''': عبدالله بن قدامه (م. 620ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه. | * '''المغنی''': عبدالله بن قدامه (م. 620ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
{{صحابه}} | {{صحابه}} | ||
[[رده:شرکت کنندگان در جنگ بدر]] | [[رده:شرکت کنندگان در جنگ بدر]] | ||
[[رده:حاضران در غزوه احد]] | [[رده:حاضران در غزوه احد]] | ||
[[رده:حاضران در غزوه خیبر]] | [[رده:حاضران در غزوه خیبر]] | ||
[[رده:حاضران در غزوه بواط]] | [[رده:حاضران در غزوه بواط]] | ||
[[رده:شرکت کنندگان در جنگ تبوک]] | |||
[[رده:راویان حدیث از پیامبر(ص)]] | |||
[[رده:انصار]] | |||
[[رده:اشخاص صدر اسلام]] | |||
[[رده:اشخاص قرن اول]] | |||
[[رده:صحابه در قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۱۳
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:A sharefat در تاریخ ۶ دی ۱۳۹۷ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
مشخصات فردی | |
---|---|
نام کامل | جبار بن صخر |
کنیه | ابوعبدالله |
لقب | ابن خنساء |
محل زندگی | مدینه |
مهاجر/انصار | انصار |
نسب/قبیله | بنیسلمه از تیرههای خزرج |
درگذشت/شهادت | 30 قمری، وفات در دوره خلافت عثمان |
مشخصات دینی | |
زمان اسلام آوردن | سال 13 بعثت در بیعت عقبه دوم |
حضور در جنگها | غزوه بدر، غروه احد، غزوه بُواط، غزوه خیبر، نبرد موته، نبرد با قبیله طی، نبرد تبوک |
دلیل شهرت | صحابی، انصار |
جَبّار بن صَخر، صحابی مدنی رسول خدا(ص)، از حاضران در بیعت عقبه دوم بوده است.
او که از بنیسَلِمه از تیرههای خزرج است؛ در غزوههای رسول خدا(ص) مانند نبر بدر و احد و خبیر و ... حضور مؤثر داشت.
بر پایه گزارشات تاریخی، میتوان او را یکی از کارشناسان قیمتگذاری املاک دانست که زمینهای وادیالقری میان مدینه و تبوک را میان مسلمانان تقسیم کرد.
جبار را از راویان حدیث پیامبر(ص) دانستهاند که به سال 30ق. در دوره خلافت عثمان در شهر مدینه درگذشت.
نسبشناسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ابوعبدالله جبّار[۱] بن صَخر بن اُمیة بن خنساء معروف به ابن خنساء به سبب نام جد اعلایش[۲] از بنیسَلِمه از تیرههای خزرج است.[۳]
مادرش را عتیکه دختر خرشة بن عمرو بن عبید[۴] یا «عُلَیه»[۵] و یا سعاد دختر سلمه از فرزندان جشم بن خزرج دانستهاند.[۶] شرح حالنگاران از فردی با نام «حیان بن صخر»[۷] یاد کردهاند که میتوان آن را تصحیف یافته جبار بن صخر دانست.
حضور در بیعت عقبه دوم[ویرایش | ویرایش مبدأ]
به سخن مشهور، جبار همراه 70 تن از انصار برای دیدار رسول خدا(ص) و دعوت از ایشان برای هجرت به مدینه، در عقبه دوم (13ق.) حضور داشت و با ایشان بیعت کرد.[۸] از این رو، از وی با وصف «عَقبی» یاد میشود.[۹]
دو دخترش به نام سمیکه و عصیمه نیز پس از هجرت رسول خدا(ص) به مدینه، با ایشان بیعت کردند.[۱۰]
پس از هجرت رسول خدا به یثرب، در جایابی رسول خدا(ص) برای استقرار در مدینه، هنگامی که شتر ایشان در محله بنینجار از تیرههای خزرج زانو زد، جبار به سبب رقابتی که میان بنیسلمه و بنینجار برقرار بود، قصد داشت شتر رسول خدا(ص) را از آن محل حرکت دهد؛ اما با پیشدستی ابوایوب انصاری در حمل اثاث پیامبر(ص)، نتوانست چنین کند.[۱۱]
پیمان برادری[ویرایش | ویرایش مبدأ]
جبار در پیمان برادری، از سوی پیامبر(ص) با خباب بن ارت عقد برادری بست.[۱۲]
حضور فعال در جنگها[ویرایش | ویرایش مبدأ]
جبار در غزوههای رسول خدا(ص) حضور مؤثر داشت.
غزوه بدر[ویرایش | ویرایش مبدأ]
وی در 32 یا 33 سالگی در نبرد بدر حضور یافت[۱۳] و توانست یکی از مشرکان را از پا در آورد و نوفل بن خُویلد اسدی، برادر حضرت خدیجه(س)، را که از دشمنان سرسخت پیامبر(ص) بود، به اسارت گیرد.[۱۴]
جبار را نگاهبان رسول خدا(ص) در بدر شمردهاند.[۱۵]
غزوه بُواط[ویرایش | ویرایش مبدأ]
وی در غزوه بُواط (2ق.) به پیشنهاد پیامبر(ص) همراه فردی دیگر پیشاپیش حرکت کرد و در منطقه اَثایه در 25 فرسخی مدینه در مسیر جُحفه[۱۶] آب یک حوض را برای استفاده لشکر آماده نمود.
رسول خدا(ص) از آن آب وضو گرفت و به نماز ایستاد. جبار بن صخر در سمت چپ به ایشان اقتدا کرد؛[۱۷] اما پیامبر(ص) دست او را گرفت و به سوی راست رهنمون ساخت.[۱۸]
نبرد احد[ویرایش | ویرایش مبدأ]
جبار در نبرد احد، هنگام آشفتگی در صفوف لشکر مسلمانان، به اشتباه ضربهای بر سر حُباب بن منذر زد که مسلمانان را برای گرد آمدن فرا میخواند.[۱۹]
جنگ خیبر[ویرایش | ویرایش مبدأ]
شماری از مفسران ذیل آیه 15 سوره فتح که مربوط به تقسیم غنائم نبرد خیبر است، جبار را متولی تقسیم آن دانستهاند.[۲۰]
نبرد موته[ویرایش | ویرایش مبدأ]
وی پس از شهادت عبدالله بن رواحه در نبرد موته (8ق.) که مسؤول تخمین میزان محصولات زراعی زمینهای خیبر بود، از سوی رسول خدا(ص) مامور تخمین آن سرزمینها شد.[۲۱]
نبرد با قبیله طی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
جبار به سال نهم ق. در سریهای به فرماندهی امام علی(ع) برای شکستن بت فَلس که بت قبیله طی در سرزمین نجد بود، شرکت کرد. وی در این نبرد پرچمدار مسلمانان بود و طرحی را برای غافلگیر کردن دشمن با امام علی(ع) در میان نهاد که امام آن را پسندید و طبق آن عمل کرد.[۲۲]
نبرد تبوک[ویرایش | ویرایش مبدأ]
هنگام فراخوانی رسول خدا(ص) برای نبرد تبوک به سال نهم ق. جبار برخلاف نظر جد بن قیس که مسلمانان را از حضور در این نبرد بازمیداشت، پیامبر(ص) را همراهی کرد.[۲۳] آوردهاند که وی در این نبرد همراه جابر از سوی پیامبر(ص) مامور خبرگیری از دشمن شد. اما درست آن است که آن دو برای یافتن آب ماموریت یافته بودند.[۲۴]
جبار در شان نزول آیات[ویرایش | ویرایش مبدأ]
به گزارش شماری از مفسران،[۲۵] جبار همراه اوسی بن قیظی از قبیله اوس، در دام توطئه شاس بن قیس یهودی که با یادآوری جنگهای خزرجیها و اوسیها در صدد تحریک عواطف برآمده بود، گرفتار شد.
بدین سان، دو طرف، افراد عشیره خود را برای رویارویی با یکدیگر فراخواندند. اما با تدبیر رسول خدا(ص) این آشوب فروخوابید و آنان از کار خود عذرخواهی کردند. شان نزول آیه 100 سوره آلعمران: ﴿یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اِنْ تُطیعُوا فَریقاً مِنَ الَّذینَ اُوتُوا الْکِتابَ یَرُدُّوکُمْ بَعْدَ ایمانِکُمْ کافِرین﴾، را همین دانستهاند.[۲۶]
وی همچنین شاهد کوچ یهودیان بنینضیر از مدینه (4ق.) در پی پیمانشکنی بود و گفت: «هرگز قومی همانند ایشان را در زر و زیور و شوکت ندیدهام که از سرزمینی به سرزمین دیگر تبعید شوند.»[۲۷]
قصد ترور ابوسفیان[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بر پایه دستهای از روایات، جبار بن صخر پس از به دار آویخته شدن خبیب بن عدی، از شهیدان رجیع (4ق.) در مکه، در سریهای همراه عمرو بن امیه ضمری برای ترور ابوسفیان به مکه رفت؛[۲۸] اما در دستیابی به این هدف ناکام ماند.[۲۹]
کارشناس قیمتگذاری زمین[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پس از رحلت رسول خدا(ص) نیز هنگامی که عمر بن خطاب یهودیان را از حجاز اخراج کرد، جبار برای ارزیابی و قیمتگذاری زمینهای آنان ماموریت یافت.[۳۰] وی نیز زمینهای وادیالقری میان مدینه و تبوک[۳۱] را میان مسلمانان تقسیم کرد و سهم هر یک را مشخص نمود.[۳۲] سهمی از وادیالقری نیز به جبار بن صخر رسید.[۳۳] وی از سوی مردم مدینه، از کارشناسان و تخمین زنندگان بود.[۳۴]
راوی احادیث نبوی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
جبار از راویان حدیث پیامبر(ص) بود. وی در باره چگونگی خواندن نماز جماعت خود همراه ایشان حدیثی آورده که مورد استناد فقیهان اهل سنت قرار گرفته و بر پایه آن فتوا دادهاند.[۳۵] حدیثی با مضمون «دوری مردم از قرآن در آینده»[۳۶] از دیگر روایات وی است.
درگذشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]
جبار به سال 30ق. در دوره خلافت عثمان در شهر مدینه درگذشت.[۳۷] با توجه به سن وی در نبرد بدر، او هنگام رحلت 62 یا 63 سال داشته[۳۸] و گزارش برخی تاریخنگاران که سن وی را هنگام مرگ 60 سال نوشتهاند،[۳۹] دقیق نیست. نسل وی تداوم یافت.[۴۰]
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ السیرة النبویه، ج2، ص461؛ سبل الهدی، ج3، ص215.
- ↑ الاستیعاب، ج1، ص301؛ اسد الغابه، ج1، ص505؛ تصحیفات المحدثین، ج2، ص481.
- ↑ جمهرة انساب العرب، ص356، 359؛ الاستیعاب، ج1، ص301.
- ↑ الطبقات، ابن سعد، ج3، ص433.
- ↑ الطبقات، خلیفه، ص172.
- ↑ اسد الغابه، ج1، ص505.
- ↑ معرفة الصحابه، ج1، ص454؛ اسد الغابه، ج1، ص489.
- ↑ الطبقات، ابن سعد، ج3، ص433؛ الدرر، ص70، 73؛ الاصابه، ج1، ص559.
- ↑ انساب الاشراف، ج1، ص286؛ المعجم الکبیر، ج2، ص270؛ معرفة الصحابه، ج1، ص436.
- ↑ المحبر، ص427.
- ↑ شرف النبی، ص420؛ الدرر، ص87؛ سبل الهدی، ج3، ص273.
- ↑ المحبر، ص73.
- ↑ الطبقات، ابن سعد، ج3، ص433؛ الاستیعاب، ج1، ص301؛ اسد الغابه، ج1، ص505.
- ↑ المغازی، ج1، ص91؛ اتحاف الوری، ج1، ص417.
- ↑ انساب الاشراف، ج1، ص286.
- ↑ معجم البلدان، ج1، ص90.
- ↑ معرفة الصحابه، ج1، ص436-437.
- ↑ مسند احمد، ج4، ص434.
- ↑ المغازی، ج1، ص234.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج16، ص270.
- ↑ السیرة النبویه، ج3، ص354؛ المغازی، ج2، ص691.
- ↑ المغازی، ج3، ص985-986؛ تاریخ دمشق، ج69، ص194-195.
- ↑ المغازی، ج3، ص992-993؛ سبل الهدی، ج5، ص437.
- ↑ اسد الغابه، ج1، ص505.
- ↑ جامع البیان، ج4، ص17؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج3، ص718.
- ↑ تفسیر ابن ابی حاتم، ج3، ص718؛ جامع البیان، ج4، ص17؛ تفسیر بغوی، ج1، ص478.
- ↑ المغازی، ج1، ص375.
- ↑ السیرة النبویه، ج4، ص633؛ الاکتفاء، ج2، ص257.
- ↑ نک: الروض الانف، ج7، ص496؛ تاریخ الخمیس، ج1، ص459-460.
- ↑ تاریخ المدینه، ج1، ص185.
- ↑ معجم البلدان، ج5، ص245؛ المعالم الاثیره، ص224.
- ↑ السیرة النبویه، ج3، ص357؛ المغازی، ج2، ص720.
- ↑ المغازی، ج2، ص721.
- ↑ التحفة اللطیفه، ج1، ص407.
- ↑ المغنی، ج2، ص43.
- ↑ کنز العمال، ج10، ص211.
- ↑ الطبقات، ابن سعد، ج3، ص433.
- ↑ المستدرک، ج3، ص222؛ الاستیعاب، ج1، ص301.
- ↑ تاریخ الاسلام، ج3، ص333؛ البدایة و النهایه، ج7، ص156.
- ↑ الطبقات، ابن سعد، ج3، ص433
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- اتحاف الوری: عمر بن محمد بن فهد (م. 885ق.)، به کوشش عبدالکریم، مکه، جامعةام القری، 1408ق.
- الاستیعاب: ابن عبدالبر (م. 463ق.)، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق.
- اسد الغابه: ابن اثیر (م. 630ق.)، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق.
- الاصابه: ابن حجر العسقلانی (م. 852ق.)، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق.
- الاکتفاء بما تضمنه من مغازی رسول الله9: سلیمان بن موسی الحمیری (م. 634ق.)، به کوشش محمد عزالدین، بیروت، عالم الکتب، 1417ق.
- انساب الاشراف: البلاذری (م. 279ق.)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، 1417ق.
- البدایة و النهایه: ابن کثیر (م. 774ق.)، بیروت، مکتبة المعارف.
- تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر: الذهبی (م. 748ق.)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، 1410ق.
- تاریخ الخمیس: حسین الدیاربکری (م. 966ق.)، بیروت، مؤسسة شعبان، 1283ق.
- تاریخ المدینة المنوره: ابن شبّه (م. 262ق.)، به کوشش شلتوت، قم، دار الفکر، 1410ق.
- تاریخ مدینة دمشق: ابن عساکر (م. 571ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، 1415ق.
- التحفة اللطیفه: شمس الدین السخاوی (م. 902ق.)، قاهره، دار الثقافه، 1399ق.
- تصحیفات المحدثین: حسن بن عبدالله العسکری (م. 382ق.)، قاهره، المطبعة العربیة الحدیثه، 1402ق.
- تفسیر ابن ابیحاتم (تفسیر القرآن العظیم): ابن ابیحاتم (م. 327ق.)، به کوشش اسعد محمد، بیروت، المکتبة العصریه، 1419ق.
- تفسیر بغوی (معالم التنزیل): البغوی (م. 510ق.)، به کوشش عبدالرزاق، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1420ق.
- تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن): القرطبی (م. 671ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1405ق.
- جامع البیان: الطبری (م. 310ق.)، بیروت، دار المعرفه، 1412ق.
- جمهرة انساب العرب: ابن حزم (م. 456ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق.
- الدرر فی اختصار المغازی و السیر: ابن عبدالبر (م. 463ق.) .
- الروض الانف: السهیلی (م. 581ق.)، به کوشش عبدالرحمن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1412ق.
- سبل الهدی: محمد بن یوسف الصالحی (م. 942ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1414ق.
- السیرة النبویه: ابن هشام (م. 213ق./218ق.)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، المکتبة العلمیه.
- شرف النبی: ابوسعید واعظ خرگوشی (م. 406ق.)، به کوشش روشن، تهران، بابک، 1361ش.
- الطبقات الکبری: ابن سعد (م. 230ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق.
- الطبقات: خلیفة بن خیاط (م. 240ق.)، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، 1414ق.
- کنز العمال: المتقی الهندی (م. 975ق.)، به کوشش السقاء، بیروت، الرساله، 1413ق.
- المحبّر: ابن حبیب (م. 245ق.)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده.
- المستدرک علی الصحیحین: الحاکم النیشابوری (م. 405ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفه، 1406ق.
- مسند احمد: احمد بن حنبل (م. 241ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1415ق.
- المعالم الاثیره: محمد محمد حسن شراب، بیروت، دار القلم، 1411ق.
- معجم البلدان: یاقوت الحموی (م. 626ق.)، بیروت، دار صادر، 1995م.
- المعجم الکبیر: الطبرانی (م. 360ق.)، به کوشش حمدی عبدالمجید، دار احیاء التراث العربی، 1405ق.
- معرفة الصحابه: ابونعیم الاصفهانی (م. 430ق.)، به کوشش محمد حسن و مسعود عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1422ق.
- المغازی: الواقدی (م. 207ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، 1409ق.
- المغنی: عبدالله بن قدامه (م. 620ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه.