بابویه و خر خسرو: تفاوت میان نسخهها
A sharefat (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جا:ویرایش}} {{جعبه اطلاعات اشخاص |عنوان = |تصویر = |توضیح تصویر = |نام کامل =بابو...» ایجاد کرد) |
جز (حذف از رده:مقالههای در دست ویرایش ردهانبوه) |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات اشخاص | {{جعبه اطلاعات اشخاص | ||
|عنوان = | |عنوان = | ||
خط ۵۰: | خط ۴۷: | ||
|امضا = <!-- sign.jpg --> | |امضا = <!-- sign.jpg --> | ||
}} | }} | ||
'''بابویه و خَرّ خُسْرو'''، نام دو تن از ماموران حکومتی [[باذان]] در [[یمن]] بود که ماموریت داشتند، رسول خدا(ص) را دستگیر و نزد خسروپرویز ببرند. اما پس از ملاقات با پیامبر(ص) از تصمیم خود منصرف شده و بعد از بازگشت به | '''بابویه و خَرّ خُسْرو'''، نام دو تن از ماموران حکومتی [[باذان]] در [[یمن]] بود که ماموریت داشتند، [[رسول خدا(ص)]] را دستگیر و نزد [[خسروپرویز]] ببرند. اما پس از ملاقات با پیامبر(ص) از تصمیم خود منصرف شده و بعد از بازگشت به یمن، [[اسلام]] آوردند. | ||
==معرفی اجمالی== | ==معرفی اجمالی== | ||
«بابویه» (باذویه) و «خَرّ خُسْرو» (خَرخُسره یا خسره خرخسرو)،<ref>تاریخ طبری، ج٢، ص٢٩٧.</ref> ماموران «باذان»، حاکم ایرانی [[یمن]] از سوی [[خسروپرویز]] بودند که به دستور این پادشاه ساسانی ماموریت یافتند تا به [[مدینه]] بروند، رسول خدا را دستگیر کنند و نزد خسروپرویز بیاورند. | «بابویه» (باذویه) و «خَرّ خُسْرو» (خَرخُسره یا خسره خرخسرو)،<ref>تاریخ طبری، ج٢، ص٢٩٧.</ref> ماموران «باذان»، حاکم ایرانی [[یمن]] از سوی [[خسروپرویز]] بودند که به دستور این پادشاه ساسانی ماموریت یافتند تا به [[مدینه]] بروند، رسول خدا را دستگیر کنند و نزد خسروپرویز بیاورند. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۳: | ||
اولين ارتباط رسمى و سياسى ايرانيان با [[پيامبر اعظم(ص)]]، به سال ششم يا هفتم هجرى برمیگردد كه آن حضرت، پادشاه وقت ايران، خسروپرويز را همانند ديگر حاكمان پيرامون [[جزيرة العرب]]، در نامهاى به [[اسلام]] فراخواند. بنا بر برخى گزارشها، خسروپرويز، نامه رسول خدا(ص) را دريد و به حاكم دستنشانده خود در يمن، به نام باذان، دستور داد با فرستادن مأمورانى به مدينه، پيامبر را دستگير كند و نزد او بفرستد. | اولين ارتباط رسمى و سياسى ايرانيان با [[پيامبر اعظم(ص)]]، به سال ششم يا هفتم هجرى برمیگردد كه آن حضرت، پادشاه وقت ايران، خسروپرويز را همانند ديگر حاكمان پيرامون [[جزيرة العرب]]، در نامهاى به [[اسلام]] فراخواند. بنا بر برخى گزارشها، خسروپرويز، نامه رسول خدا(ص) را دريد و به حاكم دستنشانده خود در يمن، به نام باذان، دستور داد با فرستادن مأمورانى به مدينه، پيامبر را دستگير كند و نزد او بفرستد. | ||
باذان در اجراى فرمان پادشاه ايران، دو تن از ايرانيان مقيم يمن به نامهاى «بابويه» (باذويه) و «خر خسُرو» را روانه [[مدينه]] كرد.<ref>تاریخ طبری، ج٢، ص٢٩٧.</ref> | باذان در اجراى فرمان پادشاه ايران، دو تن از ايرانيان مقيم يمن به نامهاى «بابويه» (باذويه) و «خر خسُرو» را روانه [[مدينه]] كرد.<ref>تاریخ طبری، ج٢، ص٢٩٧.</ref> | ||
==ملاقات با رسولالله== | ==ملاقات با رسولالله== | ||
بابویه و خَرّ خُسْرو، در این ماموریت، موفق به ملاقات پیامبر(ص) شدند و آن حضرت ضمن پیشگویی قتل خسروپرویز، «[[باذان بن ساسان]]» حاکم یمن را به اسلام دعوت کرد و به وی وعده داد اگر اسلام را بپذیرد، حکومتش بر یمن ادامه خواهد یافت. | |||
==دریافت هدیه== | ==دریافت هدیه== | ||
به روایتی رسول خدا به خرخسرو کمربندی از طلا و نقره هدیه کرد. از اینرو «[[حمیریان]]» او را صاحب مِعجزه میخواندند؛ زیرا کمربند در زبان حمیریان، معجزه نام داشت. <ref>تاریخ طبری، ج٢، ص٢٩٧.</ref> | به روایتی رسول خدا به خرخسرو کمربندی از طلا و نقره هدیه کرد. از اینرو «[[حمیریان]]» او را صاحب مِعجزه میخواندند؛ زیرا کمربند در زبان حمیریان، معجزه نام داشت.<ref>تاریخ طبری، ج٢، ص٢٩٧.</ref> | ||
==بازگشت به یمن== | ==بازگشت به یمن== | ||
بابویه و خرخسرو پس از بازگشت به یمن و در پی مسلمان شدن باذان، مانند دیگر ایرانیان ساکن یمن، اسلام آوردند. میگویند که باذان در سال دهم هجری، مسلمان شدن خود را به رسول خدا (ص) خبر داد. <ref>الطبقات الکبری، ج6، ص6٢؛ اسد الغابه، ج4، ص66٢؛ الاصابه، ج6، ص٣٩٢.</ref> | بابویه و خرخسرو پس از بازگشت به یمن و در پی مسلمان شدن باذان، مانند دیگر ایرانیان ساکن یمن، اسلام آوردند. میگویند که باذان در سال دهم هجری، مسلمان شدن خود را به رسول خدا(ص) خبر داد.<ref>الطبقات الکبری، ج6، ص6٢؛ اسد الغابه، ج4، ص66٢؛ الاصابه، ج6، ص٣٩٢.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
خط ۸۱: | خط ۷۸: | ||
[[رده:صحابه ایرانی پیامبر]] | [[رده:صحابه ایرانی پیامبر]] | ||
[[رده:]] | [[رده:ابنای یمن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۳۸
مشخصات فردی | |
---|---|
نام کامل | بابویه و خَرّ خُسْرو |
زادگاه | ایران |
محل زندگی | یمن |
دین | اسلام |
شغل | ماموران حکومتی یمن |
مشخصات دینی | |
دلیل شهرت | صحابه ایرانی پیامبر(ص) |
نقشهای برجسته | ماموران خسروپرویز برای دستگیری پیامبر(ص) |
بابویه و خَرّ خُسْرو، نام دو تن از ماموران حکومتی باذان در یمن بود که ماموریت داشتند، رسول خدا(ص) را دستگیر و نزد خسروپرویز ببرند. اما پس از ملاقات با پیامبر(ص) از تصمیم خود منصرف شده و بعد از بازگشت به یمن، اسلام آوردند.
معرفی اجمالی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
«بابویه» (باذویه) و «خَرّ خُسْرو» (خَرخُسره یا خسره خرخسرو)،[۱] ماموران «باذان»، حاکم ایرانی یمن از سوی خسروپرویز بودند که به دستور این پادشاه ساسانی ماموریت یافتند تا به مدینه بروند، رسول خدا را دستگیر کنند و نزد خسروپرویز بیاورند.
ماموریت دستگیری پیامبر[ویرایش | ویرایش مبدأ]
اولين ارتباط رسمى و سياسى ايرانيان با پيامبر اعظم(ص)، به سال ششم يا هفتم هجرى برمیگردد كه آن حضرت، پادشاه وقت ايران، خسروپرويز را همانند ديگر حاكمان پيرامون جزيرة العرب، در نامهاى به اسلام فراخواند. بنا بر برخى گزارشها، خسروپرويز، نامه رسول خدا(ص) را دريد و به حاكم دستنشانده خود در يمن، به نام باذان، دستور داد با فرستادن مأمورانى به مدينه، پيامبر را دستگير كند و نزد او بفرستد.
باذان در اجراى فرمان پادشاه ايران، دو تن از ايرانيان مقيم يمن به نامهاى «بابويه» (باذويه) و «خر خسُرو» را روانه مدينه كرد.[۲]
ملاقات با رسولالله[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بابویه و خَرّ خُسْرو، در این ماموریت، موفق به ملاقات پیامبر(ص) شدند و آن حضرت ضمن پیشگویی قتل خسروپرویز، «باذان بن ساسان» حاکم یمن را به اسلام دعوت کرد و به وی وعده داد اگر اسلام را بپذیرد، حکومتش بر یمن ادامه خواهد یافت.
دریافت هدیه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
به روایتی رسول خدا به خرخسرو کمربندی از طلا و نقره هدیه کرد. از اینرو «حمیریان» او را صاحب مِعجزه میخواندند؛ زیرا کمربند در زبان حمیریان، معجزه نام داشت.[۳]
بازگشت به یمن[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بابویه و خرخسرو پس از بازگشت به یمن و در پی مسلمان شدن باذان، مانند دیگر ایرانیان ساکن یمن، اسلام آوردند. میگویند که باذان در سال دهم هجری، مسلمان شدن خود را به رسول خدا(ص) خبر داد.[۴]
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- الاصابه فى تمييز الصحابه، ابن حجر عسقلانى، چاپ اول، بيروت، دار الكتب العلميه، ١۴١۵ه .ق.
- اسد الغابه فی معرفه الصحابه، ابن اثير جزری، مبارك بن محمد، قم، موسسه مطبوعاتي اسماعيليان، 1367 ش.
- الطبقات الکبری، ابن سعد، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، چاپ اول، بیروت، دارالکتب العلمیة، ١4١٠ه. ق١٩٩٠/م.
- تاریخ الطبری، محمد بن جریر الطبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، چاپ دوم، بیروت، دارالتراث، ١٩6٧م.