وادی مذینب: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
(اصلاح سجاوندی)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات بنای مذهبی
{{جعبه اطلاعات بنای مذهبی
| تصویر = أودیه مدینه.jpg
| تصویر = أودیه مدینه.jpg
| توضیح تصویر = نقشه رودهای فصلی مدینه، که در آن مسیر احتمالی وادی مذینب نیز دیده می‌شود.{{یادداشت|در این نقشه، «حرة شوران» در غرب مدینه نشان داده شده است. به باور برخی، «حرة شوران» در جنوب مدینه بوده و آب وادی مذینب از آن حرة، تأمین می‌شده است.}}
| توضیح تصویر = نقشه رودهای فصلی مدینه، که در آن مسیر احتمالی وادی مذینب نیز دیده می‌شود.{{یادداشت|در این نقشه، [[حره شوران]] در شرق  مدینه نشان داده شده است. به باور برخی، «حرة شوران» در جنوب مدینه بوده و آب وادی مذینب از آن حرة، تأمین می‌شده است.}}
| وضعیت = از میان رفته.
| وضعیت = از میان رفته.
| مکان = جنوب شرقی [[مدینه]].
| مکان = جنوب شرقی [[مدینه]].
| نام‌های دیگر = مذینیب
| نام‌های دیگر = مذینیب
}}
}}
'''وادی مُذَیْنِب''' یا '''مذینیب'''، رودی فصلی در جنوب شرقی [[مدینه]] بود، که از [[حرّه شوران]] سرچشمه گرفته و به[[وادی بطحان]] می‌ریخت. هنگام ورود یهودیان به مدینه، قبیله [[بنی‌نضیر]] و پس از آنها قبیله بنی امیة بن زید در این وادی ساکن شدند. این وادی، یکی از پُرآب‌ترین و حاصلخیزترین رودهای فصلی مدینه شمرده شده است. امروزه، مسیر این وادی از میان رفته است.
'''وادی مُذَیْنِب''' یا '''مذینیب'''، رودی فصلی در جنوب شرقی [[مدینه]] بود، که از [[حره شوران|حرّه شوران]] سرچشمه گرفته و به [[وادی بطحان]] می‌ریخت. هنگام ورود [[یهودیت|یهودیان]] به مدینه، قبیله [[بنی‌نضیر]] و پس از آنها قبیله «بنی امیة بن زید» در این وادی ساکن شدند. این وادی، یکی از پُرآب‌ترین و حاصلخیزترین رودهای فصلی مدینه شمرده شده است. امروزه، مسیر این وادی از میان رفته است.


== واژه‌شناسی ==
==واژه‌شناسی==
«وادی»، واژه‌ای عربی، به معنای شکاف میان کوه‌ها، زمین‌های بلند و تپه‌ها است که مسیر عبور سیل است.<ref>کتاب العین، ج‏8، ص98؛ لسان العرب، ج‏15، ص384.</ref> به باور برخی، «وادی» بستر ریزش آبی است که از سیل به وجود آمده؛ از این رو، به درّه نیز وادی گفته‌اند.<ref>مفردات ألفاظ القرآن، ص862؛ ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، ج‏4، ص436.</ref>
«وادی»، واژه‌ای عربی، به معنای شکاف میان کوه‌ها، زمین‌های بلند و تپه‌ها است که مسیر عبور سیل است.<ref>کتاب العین، ج‏8، ص98؛ لسان العرب، ج‏15، ص384.</ref> به باور برخی، «وادی» بستر ریزش آبی است که از سیل به وجود آمده؛ از این رو، به درّه نیز وادی گفته‌اند.<ref>مفردات ألفاظ القرآن، ص862؛ ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، ج‏4، ص436.</ref>


خط ۱۵: خط ۱۵:
برخی، برای برابرِ فارسی وادی، واژگان «رود فصلی»<ref>رویکردهای زیبایی‌شناسی شهری برای کناره رود فصلی، ص۲.</ref> و «رود-دره فصلی» را به کار برده‌اند.<ref>اصول و معیارهای طراحی ساماندهی رود-دره‌های فصلی؛ مجله مدیریت شهری، ش۳۳، ص۲۵۹.</ref> واژه‌هایی مانند آبراهه،{{یادداشت|به معنای گذرگاه سیل.}}<ref>فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه «آبراهه».</ref> مَسیل،<ref>''فرهنگ جامع واژگان مترادف و متضاد زبان فارسی، ذیل واژه «وادی».''</ref> آبکند و کال،<ref>''فرهنگ جامع واژگان مترادف و متضاد زبان فارسی، ذیل واژه «کال».''</ref> دیگر واژه‌های مترادف «وادی» در زبان فارسی است.<ref>مفردات ألفاظ القرآن، ص862؛ ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، ج‏4، ص436.</ref>
برخی، برای برابرِ فارسی وادی، واژگان «رود فصلی»<ref>رویکردهای زیبایی‌شناسی شهری برای کناره رود فصلی، ص۲.</ref> و «رود-دره فصلی» را به کار برده‌اند.<ref>اصول و معیارهای طراحی ساماندهی رود-دره‌های فصلی؛ مجله مدیریت شهری، ش۳۳، ص۲۵۹.</ref> واژه‌هایی مانند آبراهه،{{یادداشت|به معنای گذرگاه سیل.}}<ref>فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه «آبراهه».</ref> مَسیل،<ref>''فرهنگ جامع واژگان مترادف و متضاد زبان فارسی، ذیل واژه «وادی».''</ref> آبکند و کال،<ref>''فرهنگ جامع واژگان مترادف و متضاد زبان فارسی، ذیل واژه «کال».''</ref> دیگر واژه‌های مترادف «وادی» در زبان فارسی است.<ref>مفردات ألفاظ القرآن، ص862؛ ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، ج‏4، ص436.</ref>


«مُذَیْنِب»، اسم مصغّرِ «مذنب» است.<ref>الرحلة الورثیلانیة، ج‏2، ص609؛ مراصد الإطلاع علی أسماء الأمکنة و البقاع، ج‏3، ص1249؛ معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص693.</ref> «مُذنب» به صیغه اسم فاعل، به معنای گنهکار<ref>مقدمة الأدب، ص215.</ref> و «مِذْنَب»، رودی فصلی است که در پستی زمین جریان یافته و عریض نیست.{{یادداشت|الْمِذْنَبُ‏: مسیل الماء بحضیض الأرض و لیس بجد واسع،}}<ref name=":3">کتاب العین، ج‏8، ص190.</ref> برخی معنای مِذْنَب را، «بخش پایین و پایانی رود فصلی»<ref>کتاب الجیم، ج‏1، ص278.</ref> و برخی، «مجرای آب، از زمین سخت و خشک به سوی زمین‌های حاصلخیز» دانسته‌اند.<ref>جمهرة اللغة، ج‏1، ص306.</ref> «ذَنَبُ التَّلْعَة» نیز، به رود فصلی، وقتی بین دو بلندی جاری است گفته شده است.{{یادداشت|و إن کان فی سفح أو سند فهو التَّلْعَةُ؛ و یقال لمسیل ما بین التلعتین: ذَنَبُ التلعة.}}<ref name=":3"/>
«مُذَیْنِب»، اسم مصغّرِ «مذنب» است.<ref>الرحلة الورثیلانیة، ج‏2، ص609؛ مراصد الإطلاع علی أسماء الأمکنة و البقاع، ج‏3، ص1249؛ معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص693.</ref> «مُذنب» به صیغه اسم فاعل، به معنای گنهکار<ref>مقدمة الأدب، ص215.</ref> و «مِذْنَب»، رودی فصلی است که در پستی زمین جریان یافته و عریض نیست.{{یادداشت|الْمِذْنَبُ‏: مسیل الماء بحضیض الأرض و لیس بجد واسع،}}<ref name=":3">کتاب العین، ج‏8، ص190.</ref> برخی، معنای مِذْنَب را «بخش پایین و پایانی رود فصلی»<ref>کتاب الجیم، ج‏1، ص278.</ref> و برخی، «مجرای آب، از زمین سخت و خشک به سوی زمین‌های حاصلخیز» دانسته‌اند.<ref>جمهرة اللغة، ج‏1، ص306.</ref> «ذَنَبُ التَّلْعَة» نیز، به رود فصلی، وقتی بین دو بلندی جاری است گفته شده است.{{یادداشت|و إن کان فی سفح أو سند فهو التَّلْعَةُ؛ و یقال لمسیل ما بین التلعتین: ذَنَبُ التلعة.}}<ref name=":3" />


== نام ==
==نام==
وادی مُذَینِب، به نام «مذینیب» نیز خوانده شده است.<ref>بهجة النفوس و الأسرار فی تاریخ دار هجرة النبی المختار، ج‏1، ص282؛ معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص693.</ref> برخی، در گذشته از این وادی، با نام‌های «وادی شریعة بطحان»{{یادداشت|زیرا آن یکی از شاخه‌های [[وادی بطحان]] شمرده شده است.}} و «شریعة الوادی» یاد کرده‌اند. این وادی، با نام «مُذَینِب» بین مردم [[مدینه]] شناخته شده و در گذشته نیز به این نام شهرت داشته است.<ref name=":4">معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص 694.</ref>
وادی مُذَینِب، به نام «مذینیب» نیز خوانده شده است.<ref>بهجة النفوس و الأسرار فی تاریخ دار هجرة النبی المختار، ج‏1، ص282؛ معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص693.</ref> برخی، در گذشته از این وادی، با نام‌های «وادی شریعة بطحان»{{یادداشت|زیرا برخی، وادی مذینب را یکی از شاخه‌های [[وادی بطحان]] شمرده‌اند.}} و «شریعة الوادی» یاد کرده‌اند. این وادی، با نام «مُذَینِب» بین مردم [[مدینه]] شناخته شده و در گذشته نیز به این نام شهرت داشته است.<ref name=":4">معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص 694.</ref>


به باور برخی، «مذینب»، مصغّر «مذنب» به معنای گنه‌کار و خطاکار بوده و علت نامگذاری آن، مخالفت مسیر آن با مسیر سرچشمه‌های [[وادی بطحان]] است؛ زیرا از مجرای اصلی آنها، که در وادی بطحان می‌ریزند جدا شده است.<ref name=":4"/>
به باور برخی، «مذینب»، مصغّرِ «مُذنِب» به معنای گنه‌کار و خطاکار بوده و علت نامگذاری آن، مخالفت مسیر آن با مسیر سرچشمه‌های [[وادی بطحان]] است؛ زیرا از مجرای اصلی آنها، که در وادی بطحان می‌ریزند جدا شده است.<ref name=":4" />


== مکان ==
==مکان==
وادی مذینب، در جنوب شرقی [[مدینه]] قرار داشت<ref>معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص509.</ref> و مانند [[وادی بطحان]]، از «حرّة شوران» سرچشمه می‌گرفت.<ref name=":5">معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص692.</ref> وادی مذینب، در نزدیکی مدشونیه، به وادی بطحان رسیده، پس از آن، [[وادی مهزور]] و [[وادی رانوناء]] به آن دو متصل شده و در شمال غربی مدینه، به[[وادی عقیق]] پیوسته و سرانجام در غابه، جای گرد آمدن سیل‌ها، می‌ریخت.<ref name=":5"/>
وادی مذینب، در جنوب شرقی [[مدینه]] قرار داشت<ref>معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص509.</ref> و مانند [[وادی بطحان]]، از «[[حره شوران|حرّة شوران]]» سرچشمه می‌گرفت.<ref name=":5">معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص692.</ref> وادی مذینب، در نزدیکی مدشونیه، به وادی بطحان رسیده، پس از آن، [[وادی مهزور]] و [[وادی رانوناء]] به آن دو متصل شده و در شمال غربی مدینه، به [[وادی عقیق]] پیوسته و سرانجام در غابه، جای گرد آمدن سیل‌ها، می‌ریخت.<ref name=":5" />


مسیر این وادی، از میان رفته است. برخی، علت آن را، ریزش کوه‌ها و تغییر مسیر دادن شاخه‌های مذینب به سوی وادی بطحان، دانسته‌اند.<ref>معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص697.</ref>
مسیر این وادی، از میان رفته است. برخی، علت آن را، ریزش کوه‌ها و تغییر مسیر دادن شاخه‌های مذینب به سوی وادی بطحان، دانسته‌اند.<ref>معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص697.</ref>


== ویژگی ==
==ویژگی==
برخی، وادی مذینب را شاخه‌ای از [[وادی بطحان]] دانسته‌اند؛<ref name=":1">بهجة النفوس و الأسرار فی تاریخ دار هجرة النبی المختار، ج‏1، ص282.</ref> زیرا سرچشمه هر دو در بیشتر موارد یکی بوده<ref>تاریخ معالم المدینة المنورة قدیما و حدیثا، ص291 و ۳۰۰؛ معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص692.</ref> و مذینب سرانجام به بطحان می‌ریزد.<ref>معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص692؛ المعالم الأثیرة فی السنة و السیرة، ص36.</ref>
برخی، وادی مذینب را شاخه‌ای از [[وادی بطحان]] دانسته‌اند؛<ref name=":1">بهجة النفوس و الأسرار فی تاریخ دار هجرة النبی المختار، ج‏1، ص282.</ref> زیرا سرچشمه هر دو در بیشتر موارد یکی بوده<ref>تاریخ معالم المدینة المنورة قدیما و حدیثا، ص291 و ۳۰۰؛ معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص692.</ref> و مذینب سرانجام به بطحان می‌ریزد.<ref>معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص692؛ المعالم الأثیرة فی السنة و السیرة، ص36.</ref>


این وادی با آب باران تغذیه شده<ref name=":1"/> و از گذشته به آب فراوان و زراعت زیاد معروف بوده است.<ref name=":0">معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، ج۲، ص۶۹4 ـ ۶۹3؛ حجاز در صدر اسلام، ص341.</ref> برخی، آن را حاصلخیزترین زمین و پُر آب‌ترین وادی [[مدینه]] دانسته‌اند.<ref>معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص694، به نقل از محمد الوکیل.</ref> بر پایه گزارشی در سال ۱۴۱۸ق، امروزه نیز از نظر هوای خوب و زمین حاصلخیز، یکی از بهترین مناطق مدینه است.<ref name=":6">معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص693.</ref>
این وادی با آب باران تغذیه شده<ref name=":1" /> و از گذشته، به آب فراوان و زراعت زیاد معروف بوده است.<ref name=":0">معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، ج۲، ص۶۹4 ـ ۶۹3؛ حجاز در صدر اسلام، ص341.</ref> برخی، آن را حاصلخیزترین زمین و پُرآب‌ترین وادی [[مدینه]] دانسته‌اند.<ref>معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص694، به نقل از محمد الوکیل.</ref> بر پایه گزارشی در سال ۱۴۱۸ق، امروزه نیز از نظر هوای خوب و زمین حاصلخیز، یکی از بهترین مناطق مدینه است.<ref name=":6">معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص693.</ref>


== در حدیث ==
==در حدیث==
بر پایه برخی منابع [[اهل سنت]]، [[حضرت محمد(ص)]] درباره [[وادی مهزور]] و وادی مذینب حکم کرد که بالا دست آب را بر پایین دست ببندد، تا آب به بخش‌های پایانی مزارع برسد؛ سپس بالا دست آب را برای پایین دست رها کنند. اینگونه آب سیل، باغ‌ها را سیراب می‌کرد.{{یادداشت|روی مالک أنه بلغه أن رسول اللّه (ص) قال فی سیل مهزور و مذینب‏: «یمسک الأعلی حتی یبلغ الکعبین ثم یرسل الأعلی علی الأسفل».}}<ref>تاریخ مدینه منوره، ص171؛ تاریخ المدینة المنورة، ابن شبه، ج‏1، ص171؛ الروض المعطار فی خبر الأقطار، ص560.</ref>
در برخی از منابع [[اهل سنت]]، به قضاوت [[حضرت محمد(ص)]] درباره [[وادی مهزور]] و وادی مذینب اشاره شده است؛ زمینی که این دو وادی در آن جریان داشت در بالای مدینه قرار داشت؛ از این رو، آب در آن نمانده و به سوی مدینه سرازیر می‌شد. حضرت محمد(ص)، در اختلاف بر سر آب، حکم کرد در وادی مذینب و مهزور آب را به اندازه کعبین برای استفاده نخل‌ها نگهدارند و پس از آن، آب را رها کنند تا به مناطق دیگر برسد.{{یادداشت|روی مالک أنه بلغه أن رسول اللّه(ص) قال فی سیل مهزور و مذینب‏: «یمسک الأعلی حتی یبلغ الکعبین ثم یرسل الأعلی علی الأسفل».}}<ref>تاریخ مدینه منوره، ص171؛ تاریخ المدینة المنورة، ابن شبه، ج‏1، ص171؛ الروض المعطار فی خبر الأقطار، ص560؛ ابن حجر، ۱۴۱۵ق، ج۱۱، ص۵۷، حمیری، ۱۹۸۴م، ص۵۶۰.</ref>


برخی وادی مذینب را، از وادی‌های مبارک مدینه دانسته‌اند؛ زیرا آب این وادی از «حرة شوران» آغاز می‌شود و بر پایه روایتی در منابع [[اهل سنت]]، [[حضرت محمد(ص)]] از خدا خواست به این حرة برکت بدهد.{{یادداشت|رأی رسول الله (ص) إبلا فی السوق فأعجبه سمنها فقال: «أین کانت ترعی هذه؟» قالوا: «بحرة شوران»، فقال: «بارک الله فی شوران».}}<ref>معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص ۶۹۳ و ۶۹۵.</ref>
برخی، وادی مذینب را از وادی‌های مبارک دانسته‌اند؛ زیرا آب این وادی از «[[حره شوران|حرة شوران]]» آغاز می‌شود و بر پایه روایتی در منابع [[اهل سنت]]، [[حضرت محمد(ص)]] از خدا خواست به این حرة برکت بدهد.{{یادداشت|رأی رسول الله(ص) إبلا فی السوق فأعجبه سمنها فقال: «أین کانت ترعی هذه؟» قالوا: «بحرة شوران»، فقال: «بارک الله فی شوران».}}<ref>معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص ۶۹۳ و ۶۹۵.</ref>


== در تاریخ ==
==در تاریخ==
برخی از قبیله‌های [[یهودیت|یهود]]؛ مانند [[بنی نضیر]] پس از ورود به[[مدینه]]، در وادی مذینب سکونت کردند.<ref>الأعلاق النفیسة، ص61؛ المغانم المطابه فی معالم طابه، ص۴۷۳؛ عمدة الاخبار فی مدینة المختار، ص۴۶.</ref> علت آن را، پُر آب بودن و حاصلخیز بودن زمین این وادی دانسته‌اند.<ref name=":6"/> آنها چاه حفر کرده، نخلستان‌ها و باغ‌هایی ایجاد کرده و قلعه‌ها و ساختمان‌های بلند ساختند.<ref>معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1،
برخی از قبیله‌های [[یهودیت|یهود]]؛ مانند [[بنی‌نضیر]] پس از ورود به [[مدینه]]، در وادی مذینب سکونت کردند.<ref>الأعلاق النفیسة، ص61؛ المغانم المطابه فی معالم طابه، ص۴۷۳؛ عمدة الاخبار فی مدینة المختار، ص۴۶.</ref> علت آن را، پُر آب بودن و حاصلخیز بودن زمین این وادی دانسته‌اند.<ref name=":6" /> آنها چاه حفر کرده، نخلستان‌ها و باغ‌هایی ایجاد کرده و قلعه‌ها و ساختمان‌های بلند ساختند.<ref>معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1،


المسالک و الممالک، البکری، ج‏1، ص414.</ref> برخی از قلعه‌های آنها، فاضجه، براج، بویره و منور نام داشت.<ref name=":7"/> به گفته برخی، بنی‌نضیر در پایان وادی مذینب، جایی که به[[وادی بطحان]] وصل می‌شد، سکونت داشتند.<ref>مدینه‌شناسی، ج‏1، ص245.</ref> پس از ورود [[حضرت محمد(ص)]] به[[مدینه]]، محله بنی‌نضیر، نزدیک [[مسجد قبا]] قرار می‌گرفت.<ref name=":7">حجاز در صدر اسلام، ص۳۹۰.</ref> به گفته ابن عساکر، [[محمد بن عمر واقدی]] (م. ۲۰۷ق) تاریخ‌نگار،<ref>الطبقات، ج۵، ص۴۳۳؛ الواقدی و منهجه، ص۸۴.</ref> در شرق نواعم، آثار، قلعه‌ها و روستایی نزدیک مذینب دیده است، که معلوم می‌شود از جمله خانه‌های بنی نضیر بوده است.<ref>معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص504؛ به نقل از ابن عساکر.</ref>
المسالک و الممالک، البکری، ج‏1، ص414.</ref> شماری از قلعه‌های آنها، فاضجه، براج، بویره و منور نام داشت.<ref name=":7" /> به گفته برخی، بنی‌نضیر در پایان وادی مذینب، جایی که به [[وادی بطحان]] وصل می‌شد، سکونت داشتند.<ref>مدینه‌شناسی، ج‏1، ص245.</ref> پس از ورود [[حضرت محمد(ص)]] به [[مدینه]]، محله بنی‌نضیر، نزدیک [[مسجد قبا]] قرار می‌گرفت.<ref name=":7">حجاز در صدر اسلام، ص۳۹۰.</ref> به گفته ابن عساکر، [[محمد بن عمر واقدی]] (م. ۲۰۷ق) تاریخ‌نگار،<ref>الطبقات، ج۵، ص۴۳۳؛ الواقدی و منهجه، ص۸۴.</ref> در شرق نواعم، آثار، قلعه‌ها و روستایی نزدیک مذینب دیده است، که معلوم می‌شود از جمله خانه‌های بنی‌نضیر بوده است.<ref>معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص504؛ به نقل از ابن عساکر.</ref>


[[حضرت محمد(ص)]]، یهودیان را به علت خیانت به[[اسلام|مسلمانان]] در [[غزوه احزاب|جنگ احزاب]]، از وطنشان بیرون کرده و آن را میان [[مهاجرین]] تقسیم کرد. پس از یهود، قبیله «بنی امیة بن زید»{{یادداشت|بنی امیة بن زید بن قیس بن عامر بن مرّة بن مالک بن اوس، که از قبیله اوس بودند.}}<ref>حجاز در صدر اسلام، ص۳۸۶.</ref> در این مکان ساکن شدند؛<ref>معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص۶۹۴ و 695؛ حجاز در صدر اسلام، ص۳۸۶؛ رک: المغانم المطابه فی معالم طابه، ص۴۷۳؛ عمدة الاخبار فی مدینة المختار، ص۴۶.</ref> وادی مذینب از میان خانه‌هایشان گذشته و زمین‌هایشان را آب می‌داد.<ref>معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص۶۹۴ و 695.</ref>
[[حضرت محمد(ص)]]، یهودیان را به علت خیانت به [[اسلام|مسلمانان]] در [[غزوه احزاب|جنگ احزاب]]، از وطنشان بیرون کرده و آن را میان [[مهاجرین]] تقسیم کرد. پس از یهود، قبیله «بنی امیة بن زید»{{یادداشت|بنی امیة بن زید بن قیس بن عامر بن مرّة بن مالک بن اوس، که از قبیله اوس بودند.}}<ref>حجاز در صدر اسلام، ص۳۸۶.</ref> در این مکان ساکن شدند؛<ref>معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص۶۹۴ و 695؛ حجاز در صدر اسلام، ص۳۸۶؛ رک: المغانم المطابه فی معالم طابه، ص۴۷۳؛ عمدة الاخبار فی مدینة المختار، ص۴۶.</ref> وادی مذینب از میان خانه‌هایشان گذشته و زمین‌هایشان را آب می‌داد.<ref>معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص۶۹۴ و 695.</ref>


== پانوشت ==
==پانوشت==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


== منابع ==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
{{برگرفتگی
{{برگرفتگی
خط ۷۵: خط ۷۵:
* '''المغانم المطابه فی معالم طابه'''، مجدالدین فیروز آبادی، مرکز بحوث و دراسات المدینة المنوره، مدینه، ۲۰۰۲م.
* '''المغانم المطابه فی معالم طابه'''، مجدالدین فیروز آبادی، مرکز بحوث و دراسات المدینة المنوره، مدینه، ۲۰۰۲م.
* '''مقدمة الأدب'''، محمود بن عمر زمخشری، مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه تهران، تهران، ۱۳۸۶ش.
* '''مقدمة الأدب'''، محمود بن عمر زمخشری، مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه تهران، تهران، ۱۳۸۶ش.
* '''الواقدی و منهجه فی کتابه مغازی الرسول (ص)''': طارق ابوالوفاء، قاهره، مکتبة زهراء الشرق.
* '''الواقدی و منهجه فی کتابه مغازی الرسول(ص)''': طارق ابوالوفاء، قاهره، مکتبة زهراء الشرق.
{{پایان}}
{{پایان}}


[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[Category:رودهای فصلی مدینه]]
 
[[رده:رودهای فصلی مدینه]]
[[رده:رودهای فصلی مدینه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۵۲

وادی مذینب
نقشه رودهای فصلی مدینه، که در آن مسیر احتمالی وادی مذینب نیز دیده می‌شود.[یادداشت ۱]
اطلاعات اوليه
مکان جنوب شرقی مدینه.
نام‌های دیگر مذینیب
مشخصات
وضعیت از میان رفته.

وادی مُذَیْنِب یا مذینیب، رودی فصلی در جنوب شرقی مدینه بود، که از حرّه شوران سرچشمه گرفته و به وادی بطحان می‌ریخت. هنگام ورود یهودیان به مدینه، قبیله بنی‌نضیر و پس از آنها قبیله «بنی امیة بن زید» در این وادی ساکن شدند. این وادی، یکی از پُرآب‌ترین و حاصلخیزترین رودهای فصلی مدینه شمرده شده است. امروزه، مسیر این وادی از میان رفته است.

واژه‌شناسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

«وادی»، واژه‌ای عربی، به معنای شکاف میان کوه‌ها، زمین‌های بلند و تپه‌ها است که مسیر عبور سیل است.[۱] به باور برخی، «وادی» بستر ریزش آبی است که از سیل به وجود آمده؛ از این رو، به درّه نیز وادی گفته‌اند.[۲]

ریشه وادی، «و، د، ی» به معنای روان شدن است.[۳] جمع وادی، «اودیة» بوده[۴] و در آیه فَسالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِها[یادداشت ۲][۵] به کار رفته است.

برخی، برای برابرِ فارسی وادی، واژگان «رود فصلی»[۶] و «رود-دره فصلی» را به کار برده‌اند.[۷] واژه‌هایی مانند آبراهه،[یادداشت ۳][۸] مَسیل،[۹] آبکند و کال،[۱۰] دیگر واژه‌های مترادف «وادی» در زبان فارسی است.[۱۱]

«مُذَیْنِب»، اسم مصغّرِ «مذنب» است.[۱۲] «مُذنب» به صیغه اسم فاعل، به معنای گنهکار[۱۳] و «مِذْنَب»، رودی فصلی است که در پستی زمین جریان یافته و عریض نیست.[یادداشت ۴][۱۴] برخی، معنای مِذْنَب را «بخش پایین و پایانی رود فصلی»[۱۵] و برخی، «مجرای آب، از زمین سخت و خشک به سوی زمین‌های حاصلخیز» دانسته‌اند.[۱۶] «ذَنَبُ التَّلْعَة» نیز، به رود فصلی، وقتی بین دو بلندی جاری است گفته شده است.[یادداشت ۵][۱۴]

نام[ویرایش | ویرایش مبدأ]

وادی مُذَینِب، به نام «مذینیب» نیز خوانده شده است.[۱۷] برخی، در گذشته از این وادی، با نام‌های «وادی شریعة بطحان»[یادداشت ۶] و «شریعة الوادی» یاد کرده‌اند. این وادی، با نام «مُذَینِب» بین مردم مدینه شناخته شده و در گذشته نیز به این نام شهرت داشته است.[۱۸]

به باور برخی، «مذینب»، مصغّرِ «مُذنِب» به معنای گنه‌کار و خطاکار بوده و علت نامگذاری آن، مخالفت مسیر آن با مسیر سرچشمه‌های وادی بطحان است؛ زیرا از مجرای اصلی آنها، که در وادی بطحان می‌ریزند جدا شده است.[۱۸]

مکان[ویرایش | ویرایش مبدأ]

وادی مذینب، در جنوب شرقی مدینه قرار داشت[۱۹] و مانند وادی بطحان، از «حرّة شوران» سرچشمه می‌گرفت.[۲۰] وادی مذینب، در نزدیکی مدشونیه، به وادی بطحان رسیده، پس از آن، وادی مهزور و وادی رانوناء به آن دو متصل شده و در شمال غربی مدینه، به وادی عقیق پیوسته و سرانجام در غابه، جای گرد آمدن سیل‌ها، می‌ریخت.[۲۰]

مسیر این وادی، از میان رفته است. برخی، علت آن را، ریزش کوه‌ها و تغییر مسیر دادن شاخه‌های مذینب به سوی وادی بطحان، دانسته‌اند.[۲۱]

ویژگی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

برخی، وادی مذینب را شاخه‌ای از وادی بطحان دانسته‌اند؛[۲۲] زیرا سرچشمه هر دو در بیشتر موارد یکی بوده[۲۳] و مذینب سرانجام به بطحان می‌ریزد.[۲۴]

این وادی با آب باران تغذیه شده[۲۲] و از گذشته، به آب فراوان و زراعت زیاد معروف بوده است.[۲۵] برخی، آن را حاصلخیزترین زمین و پُرآب‌ترین وادی مدینه دانسته‌اند.[۲۶] بر پایه گزارشی در سال ۱۴۱۸ق، امروزه نیز از نظر هوای خوب و زمین حاصلخیز، یکی از بهترین مناطق مدینه است.[۲۷]

در حدیث[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در برخی از منابع اهل سنت، به قضاوت حضرت محمد(ص) درباره وادی مهزور و وادی مذینب اشاره شده است؛ زمینی که این دو وادی در آن جریان داشت در بالای مدینه قرار داشت؛ از این رو، آب در آن نمانده و به سوی مدینه سرازیر می‌شد. حضرت محمد(ص)، در اختلاف بر سر آب، حکم کرد در وادی مذینب و مهزور آب را به اندازه کعبین برای استفاده نخل‌ها نگهدارند و پس از آن، آب را رها کنند تا به مناطق دیگر برسد.[یادداشت ۷][۲۸]

برخی، وادی مذینب را از وادی‌های مبارک دانسته‌اند؛ زیرا آب این وادی از «حرة شوران» آغاز می‌شود و بر پایه روایتی در منابع اهل سنت، حضرت محمد(ص) از خدا خواست به این حرة برکت بدهد.[یادداشت ۸][۲۹]

در تاریخ[ویرایش | ویرایش مبدأ]

برخی از قبیله‌های یهود؛ مانند بنی‌نضیر پس از ورود به مدینه، در وادی مذینب سکونت کردند.[۳۰] علت آن را، پُر آب بودن و حاصلخیز بودن زمین این وادی دانسته‌اند.[۲۷] آنها چاه حفر کرده، نخلستان‌ها و باغ‌هایی ایجاد کرده و قلعه‌ها و ساختمان‌های بلند ساختند.[۳۱] شماری از قلعه‌های آنها، فاضجه، براج، بویره و منور نام داشت.[۳۲] به گفته برخی، بنی‌نضیر در پایان وادی مذینب، جایی که به وادی بطحان وصل می‌شد، سکونت داشتند.[۳۳] پس از ورود حضرت محمد(ص) به مدینه، محله بنی‌نضیر، نزدیک مسجد قبا قرار می‌گرفت.[۳۲] به گفته ابن عساکر، محمد بن عمر واقدی (م. ۲۰۷ق) تاریخ‌نگار،[۳۴] در شرق نواعم، آثار، قلعه‌ها و روستایی نزدیک مذینب دیده است، که معلوم می‌شود از جمله خانه‌های بنی‌نضیر بوده است.[۳۵]

حضرت محمد(ص)، یهودیان را به علت خیانت به مسلمانان در جنگ احزاب، از وطنشان بیرون کرده و آن را میان مهاجرین تقسیم کرد. پس از یهود، قبیله «بنی امیة بن زید»[یادداشت ۹][۳۶] در این مکان ساکن شدند؛[۳۷] وادی مذینب از میان خانه‌هایشان گذشته و زمین‌هایشان را آب می‌داد.[۳۸]

پانوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. کتاب العین، ج‏8، ص98؛ لسان العرب، ج‏15، ص384.
  2. مفردات ألفاظ القرآن، ص862؛ ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، ج‏4، ص436.
  3. تهذیب اللغة، ج‏14، ص163؛ المصباح المنیر، ج‏2، ص654.
  4. کتاب العین، ج‏8، ص98.
  5. سوره رعد، آیه 17.
  6. رویکردهای زیبایی‌شناسی شهری برای کناره رود فصلی، ص۲.
  7. اصول و معیارهای طراحی ساماندهی رود-دره‌های فصلی؛ مجله مدیریت شهری، ش۳۳، ص۲۵۹.
  8. فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه «آبراهه».
  9. فرهنگ جامع واژگان مترادف و متضاد زبان فارسی، ذیل واژه «وادی».
  10. فرهنگ جامع واژگان مترادف و متضاد زبان فارسی، ذیل واژه «کال».
  11. مفردات ألفاظ القرآن، ص862؛ ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، ج‏4، ص436.
  12. الرحلة الورثیلانیة، ج‏2، ص609؛ مراصد الإطلاع علی أسماء الأمکنة و البقاع، ج‏3، ص1249؛ معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص693.
  13. مقدمة الأدب، ص215.
  14. ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ کتاب العین، ج‏8، ص190.
  15. کتاب الجیم، ج‏1، ص278.
  16. جمهرة اللغة، ج‏1، ص306.
  17. بهجة النفوس و الأسرار فی تاریخ دار هجرة النبی المختار، ج‏1، ص282؛ معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص693.
  18. ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص 694.
  19. معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص509.
  20. ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص692.
  21. معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص697.
  22. ۲۲٫۰ ۲۲٫۱ بهجة النفوس و الأسرار فی تاریخ دار هجرة النبی المختار، ج‏1، ص282.
  23. تاریخ معالم المدینة المنورة قدیما و حدیثا، ص291 و ۳۰۰؛ معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص692.
  24. معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص692؛ المعالم الأثیرة فی السنة و السیرة، ص36.
  25. معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، ج۲، ص۶۹4 ـ ۶۹3؛ حجاز در صدر اسلام، ص341.
  26. معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص694، به نقل از محمد الوکیل.
  27. ۲۷٫۰ ۲۷٫۱ معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص693.
  28. تاریخ مدینه منوره، ص171؛ تاریخ المدینة المنورة، ابن شبه، ج‏1، ص171؛ الروض المعطار فی خبر الأقطار، ص560؛ ابن حجر، ۱۴۱۵ق، ج۱۱، ص۵۷، حمیری، ۱۹۸۴م، ص۵۶۰.
  29. معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص ۶۹۳ و ۶۹۵.
  30. الأعلاق النفیسة، ص61؛ المغانم المطابه فی معالم طابه، ص۴۷۳؛ عمدة الاخبار فی مدینة المختار، ص۴۶.
  31. معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، المسالک و الممالک، البکری، ج‏1، ص414.
  32. ۳۲٫۰ ۳۲٫۱ حجاز در صدر اسلام، ص۳۹۰.
  33. مدینه‌شناسی، ج‏1، ص245.
  34. الطبقات، ج۵، ص۴۳۳؛ الواقدی و منهجه، ص۸۴.
  35. معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص504؛ به نقل از ابن عساکر.
  36. حجاز در صدر اسلام، ص۳۸۶.
  37. معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص۶۹۴ و 695؛ حجاز در صدر اسلام، ص۳۸۶؛ رک: المغانم المطابه فی معالم طابه، ص۴۷۳؛ عمدة الاخبار فی مدینة المختار، ص۴۶.
  38. معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص۶۹۴ و 695.
  1. در این نقشه، حره شوران در شرق مدینه نشان داده شده است. به باور برخی، «حرة شوران» در جنوب مدینه بوده و آب وادی مذینب از آن حرة، تأمین می‌شده است.
  2. به معنای گذرگاه سیل.
  3. به معنای گذرگاه سیل.
  4. الْمِذْنَبُ‏: مسیل الماء بحضیض الأرض و لیس بجد واسع،
  5. و إن کان فی سفح أو سند فهو التَّلْعَةُ؛ و یقال لمسیل ما بین التلعتین: ذَنَبُ التلعة.
  6. زیرا برخی، وادی مذینب را یکی از شاخه‌های وادی بطحان شمرده‌اند.
  7. روی مالک أنه بلغه أن رسول اللّه(ص) قال فی سیل مهزور و مذینب‏: «یمسک الأعلی حتی یبلغ الکعبین ثم یرسل الأعلی علی الأسفل».
  8. رأی رسول الله(ص) إبلا فی السوق فأعجبه سمنها فقال: «أین کانت ترعی هذه؟» قالوا: «بحرة شوران»، فقال: «بارک الله فی شوران».
  9. بنی امیة بن زید بن قیس بن عامر بن مرّة بن مالک بن اوس، که از قبیله اوس بودند.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این مقاله برگرفته از مقاله بررسی جغرافیای طبیعی مدینه یحیی جهانگیری و علی اصغر کریم خانی، فصلنامه میقات حج، دوره ۲۶، ش۱۰۳، بهار ۱۳۹۷، ص۷۹–۱۰ است.
  • الأعلاق النفیسة و یلیه کتاب البلدان، احمد بن عمر (ابن رسته)، دار صادر، بیروت، ۱۸۹۲م.
  • بهجة النفوس و الأسرار فی تاریخ دار هجرة النبی المختار، عبد الله بن عبد الملک مرجانی، دار الغرب الاسلامی، بیروت، ۲۰۰۲م.
  • تاریخ المدینة المنوره، عمر بن شبه (ابن شبه)، دار الفکر، قم، ۱۴۱۰ق.
  • تاریخ مدینه منوره، عمر بن شبه (ابن شبه)، ترجمه، نشر مشعر، تهران، ۱۳۸۰ش.
  • تاریخ معالم المدینة المنورة قدیما و حدیثا، احمد یاسین احمد خیاری، عامه، عربستان، ۱۴۱۹ق‏.
  • جمهرة اللغة، محمد بن حسن بن درید (ابن درید)، دار العلم للملایین، بیروت، ۱۹۸۸م.
  • حجاز در صدر اسلام، صالح احمد علی، نشر مشعر، تهران، ۱۳۷۵ش.
  • الرحلة الورثیلانیة الموسومة بنزهة الانظار فی فضل علم التاریخ و الاخبار، حسین بن محمد ورثیلانی، مکتبة الثقافة الدینیة، قاهره، ۱۴۲۹ق.
  • الروض المعطار فی خبر الأقطار، محمد بن عبدالمنعم حمیری، مکتبة لبنان ناشرون، بیروت، ۱۹۸۴م.
  • الطبقات الکبری: ابن سعد (درگذشت در ۲۳۰ق)، بیروت، دار صادر
  • عمدة الاخبار فی مدینة المختار، احمد عباسی، السعد درابزوئی، عربستان، بی‌تا.
  • کتاب الجیم، اسحاق بن مرار شیبانی، الهیئه العامه لشئون المطابع الامیریه، قاهره، ۱۹۷۵م.
  • کتاب العین، خلیل بن احمد فراهیدی، نشر هجرت، قم، ۱۴۰۹ق.
  • مدینه‌شناسی، محمدباقر نجفی، شرکت قلم، تهران، ۱۳۶۴ش.
  • مراصد الإطلاع علی أسماء الأمکنة و البقاع، صفی الدین عبد المومن (ابن عبد الحق بغدادی)، دار الجیل، بیروت، ۱۴۱۲ق.
  • المسالک و الممالک، عبد الله بن عبد العزیز بکری (البکری، دار الغرب الاسلامی، بیروت، ۱۹۹۲م.
  • المعالم الأثیرة فی السنة و السیرة، محمد محمد حسن شراب، دار الشامیه-دار القلم، بیروت-دمشق، ۱۴۱۱ق.
  • معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، عبدالعزیز کعکی، دار المکتبة الهلال، بیروت ۱۴۱۹ق.
  • المغانم المطابه فی معالم طابه، مجدالدین فیروز آبادی، مرکز بحوث و دراسات المدینة المنوره، مدینه، ۲۰۰۲م.
  • مقدمة الأدب، محمود بن عمر زمخشری، مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه تهران، تهران، ۱۳۸۶ش.
  • الواقدی و منهجه فی کتابه مغازی الرسول(ص): طارق ابوالوفاء، قاهره، مکتبة زهراء الشرق.