حج تسکع: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|ماه=[[بهمن]]|روز=[[۲۷]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=Abbasahmadi1363  }}
{{اقسام حج عمودی}}
حج تَسَکُّع: از انواع حج، به معنای حج بدون توشه راه یا مَرکب یا حج با مشقّت
'''حج تَسَکُّع'''، [[حج]] بدون توشه راه یا بون مَرکب یا حج با مشقّت و سختی است. در باور بیشتر فقیهان [[شیعه]] و [[اهل سنت]]، این گونه حج بر [[اهل حرم]] واجب بوده، ولی بر [[آفاقی|آفاقیان]] واجب نیست. به باور [[مذهب مالکی|مالکیان]]، حجِّ بدون مرکب بر کسی که توانایی پیاده رفتن دارد، چه اهل حرم باشد و چه آفاقی واجب است.


واژة «تسکّع» از ریشة «سکع» به معنای بیراهه رفتن و متحیر و سرگشته شدن است.<ref>. العین، ج1، ص193؛ الصحاح، ج3، ص1230؛ لسان العرب، ج8، ص159، «سکع».</ref> در اصطلاح فقه امامی، حج تسکّع به معنای حج همراه با سختی و مشقت<ref>. ارشاد الاذهان، ج1، ص311؛ مجمع الفائده، ج6، ص75؛ مسالک الافهام، ج2، ص122.</ref> و به تعبیر دیگر، حج بدون توشه راه یا وسیله حمل ونقل<ref>. الروضة البهیة، ج1، ص162.</ref> و به نظر برخی، حج بیماران، کهنسالان و کسانی است که استطاعت* بدنی ندارند.<ref>. تعالیق مبسوطه، ج8، ص161.</ref> از آن رو که در این نوع حج درباره چگونگی به دست آوردن زاد (توشه) و راحله (مَرکب) تحیر و سرگردانی وجود دارد، آن را حج تسکّع نامیده‌اند.<ref>. مسالک الافهام، ج2، ص122-123.</ref> در منابع فقهی اهل سنت، اصطلاح حج تسکّع به چشم نمی‌خورد، هر چند آنان به گونه مطلق به بحث دربارة حج بدون زاد یا راحله یا حج فقیری که زاد و راحله ندارد، بدون کاربرد واژه تسکّع، پرداخته‌اند.<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ العده، ج1، ص177؛ مغنی المحتاج، ج1، ص462.</ref>
در باور مالکیان، کسی که توشه و مرکب ندارد، ولی توانایی راه رفتن داشته و با حرفه‌ای آشناست و می‌تواند هزینه خود را در سفر به دست آورد، واجب است به حج برود. فقیهان [[مذهب شافعی|شافعی]] و [[حنبلی]]، حج چنین شخصی را مستحب دانسته‌اند و فقیهان شیعه، به جز فاضل نراقی (م.۱۲۴۵ق) حج او را واجب نمی‌دانند.


به نظرِ مشهور فقیهان امامی<ref>. مسالک الافهام، ج2، ص129؛ کشف اللثام، ج5، ص91-92؛ جواهر الکلام، ج17، ص248.</ref> و اهل سنت<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص7؛ المغنی، ج3، ص170؛ رد المحتار، ج2، ص109، 361، 460.</ref> به استناد آیه «وَلِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیهِ سَبِیلاً» (آل عمران/۳، ۹۷) و احادیث،<ref>. الکافی، ج4، ص266-268؛ تهذیب، ج5، ص2-3؛ السنن الکبری، ج4، ص327.</ref> وجود زاد و راحله شرط استطاعت و وجوب حج است و بدون وجود زاد و راحله حج واجب نیست، حتی در صورتی که حج‌گزار بتواند با پای پیاده یا با گدایی کردن از مردم خود را به مکه برساند.<ref>. تحریر الاحکام، ج1، ص91؛ الدروس الشرعیه، ج1، ص310؛ جواهر الکلام، ج17، ص248.</ref> به نظر فقهای امامی، حتی اگر زاد و راحله به صورت اباحه (بدون تملیک) یا بذل در اختیار شخصی قرار گیرد، او مستطیع و حج بر او واجب می‌گردد.<ref>. مسالک الافهام، ج2، ص133؛ مستند الشیعه، ج11، ص55؛ جواهر الکلام، ج17، ص261.</ref> فقیهان اهل سنت برای حصول استطاعت، مالک بودن زاد و راحله را لازم دانسته و صرف اباحه را کافی نشمرده‌اند.<ref>. البیان، ج4، ص25-26؛ بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ المغنی، ج3، ص170.</ref> به رأی شافعی، بذل زاد و راحله از جانب شخصی که هبه او موجب منّت محسوب نمی‌شود (مانند بذل پدر به فرزند) موجب وجوب است.<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص386.</ref>(برای تفصیل  حج بذلی)
به باور فقیهان شیعه، کسی که حج بر او [[استقرار حج|مستقر]] شده است، باید فوراً آن را به جا آورد، حتی اگر ناچار به انجام حج تسکّع باشد.


مطابق فتوای بیشتر فقیهان امامی،<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص298؛ مسالک الافهام، ج2، ص129؛ جواهر الکلام، ج17، ص251-252.</ref> شافعی،<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص7-8؛ فتح العزیز، ج7، ص10؛ روضة الطالبین، ج2، ص278.</ref> حنبلی<ref>. المغنی، ج3، ص170؛ العده، ج1، ص158؛ دقائق اولی، ج1، ص517.</ref> و حنفی<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ الاختیار لتعلیل المختار، ج1، ص140؛ تبیین الحقائق، ج2، ص4.</ref> مَرکب داشتن، تنها برای کسی که وطن او از مکه دور است (آفاقی) شرط استطاعت است، ولی برای کسانی که ساکن مکه و اطراف آن بوده و توانایی راه رفتن داشته باشند، شرط نیست؛ از این رو، حج بدون وجود مرکب بر ساکنان مکه و اطراف آن که توانایی بدنی دارند واجب است، حتّی اگر ناچار از پیاده‌روی باشند<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص121-122؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص387.</ref>؛ ولی بر آفاقیان واجب نیست، هرچند توان پیاده‌روی داشته باشند.<ref>. الخلاف، ج2، ص246.</ref> البته به تصریح برخی فقها، بر کسی که توانایی پیاده رفتن دارد، حج گزاردن مستحب است.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص302-303؛ فتح العزیز، ج7، ص10؛ العدة، ج1، ص177.</ref> (اهل حل، اهل حرم، آفاقی)
==چیستی==
واژة «تَسَکُّع»، از ریشة «سکع» به معنای بیراهه رفتن و متحیر و سرگشته شدن است.<ref>العین، ج1، ص193؛ الصحاح، ج3، ص1230؛ لسان العرب، ج8، ص159، «سکع».</ref> در اصطلاح فقه [[شیعه]]، حج تسکّع به معنای حج همراه با سختی و مشقت<ref>ارشاد الاذهان، ج1، ص311؛ مجمع الفائده، ج6، ص75؛ مسالک الافهام، ج2، ص122.</ref> و به تعبیر دیگر، حج بدون توشه راه یا وسیله حمل و نقل<ref>الروضة البهیة، ج1، ص162.</ref> و به نظر برخی، حج بیماران، کهنسالان و کسانی است که [[استطاعت]] بدنی ندارند.<ref>تعالیق مبسوطه، ج8، ص161.</ref>  


در مقابل دیدگاه مشهور، مالک اساساً داشتن مرکب (راحله) را شرط استطاعت ندانسته است. به نظر او حج بر شخصی که دارای مرکب نیست، ولی توانایی پیاده رفتن دارد واجب است؛ زیرا او شرط وجوب حج را صرفاً رسیدن به مکه بدون تحمّل دشواری زیاد می‌داند.<ref>. التاج والاکلیل، ج3، ص321؛ مواهب الجلیل، ج3، ص448؛ الفواکه الدوانی، ج1، ص351.</ref> با این استدلال که بنابر ظاهر آیة استطاعت (آل عمران/۳، ۹۷)کسی که می‌تواند با پیاده‌روی خود را به مکه برساند، مستطیع به شمار می‌رود؛ ولی به نظر مخالفان او از امامیان<ref>. الخلاف، ج2، ص247-248.</ref> و اهل سنت<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص386؛ فتح القدیر، ج1، ص363.</ref> در احادیث،<ref>. الکافی، ج4، ص268.</ref> از جمله حدیثی نبوی<ref>. سنن الترمذی، ج4، ص293؛ ج5، ص209؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص967؛ السنن الکبری، ج4، ص330.</ref> استطاعت به معنای داشتن توشه و مرکب هر دو تفسیر شده و داشتن یکی از آن دو موجب استطاعت نیست.
این نوع حج را تسکع نامیدند، زیرا در آن درباره چگونگی به دست آوردن زاد{{یادداشت|توشه.}} و راحله{{یادداشت|مَرکب.}} تحیر و سرگردانی وجود دارد.<ref>مسالک الافهام، ج2، ص122-123.</ref> در منابع فقهی [[اهل سنت]]، اصطلاح حج تسکّع به چشم نمی‌خورد، هر چند آنان به گونه مطلق به بحث درباره حج بدون زاد یا راحله، یا حج فقیری که زاد و راحله ندارد، بدون کاربرد واژه تسکّع، پرداخته‌اند.<ref>بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ العده، ج1، ص177؛ مغنی المحتاج، ج1، ص462.</ref>


همچنین به نظر مالکیان، کسی که توشه و مرکب ندارد، ولی توانایی راه رفتن دارد و با حرفه ای آشناست که با آن می‌تواند در سفر هزینه خود را تأمین کند، واجب است به حج برود؛ زیرا توانایی پیاده‌روی در حکم مرکب و حرفه داشتن در سفر در حکم توشه است.<ref>. البیان والتحصیل، ج4، ص11؛ شرح مختصر خلیل، ج2، ص285؛ حاشیة الصاوی، ج2، ص11-12.</ref> اما فقهای شافعی<ref>. حلیة العلماء، ج3، ص199؛ اسنی المطالب، ج1، ص444.</ref> و حنبلی<ref>. المغنی، ج3، ص170؛ الشرح الکبیر، ج3، ص173.</ref> بر آن‌اند که حج بر چنین شخصی مستحب است نه واجب؛ زیرا تحمل دشواری پیاده رفتن برای او واجب نیست. اکثریت قریب به اتفاق فقیهان امامی هم حرفه داشتن در سفر را موجب استطاعت ندانسته‌اند<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص59؛ العروة الوثقی، ج4، ص365؛ کلمة التقوی، ج3، ص26.</ref> زیرا: اولاً جمع کردن میان اشتغال و مسافرت موجب مشقت است و به علاوه، احتمال تداوم نیافتن حرفه هم وجود دارد<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص59.</ref>؛ ثانیاً شرط وجوب حج، استطاعت بالفعل است و استطاعت تقدیری (توانایی تحصیل استطاعت) کافی نیست.<ref>. مستمسک العروه، ج10، ص77؛ مصباح الهدی، ج11، ص321-323؛ کتاب الحج، ج1، ص104.</ref> از میان فقهای امامی، تنها نراقی حرفه داشتن در مسیر حج را مشروط بر تداوم و دشوار نبودن آن، موجب استطاعت و وجوب حج دانسته است.<ref>. مستند الشیعه، ج11، ص27.</ref> به نظر شافعیان<ref>. حلیة العلماء، ج3، ص199؛ اسنی المطالب، ج1، ص444.</ref> و حنبلیان<ref>. المغنی، ج3، ص170؛ الشرح الکبیر، ج3، ص173.</ref> برای کسی که توشه و مرکب و حرفه مناسب در سفر ندارد و برای حج گزاردن نیازمند گدایی کردن از مردم است، حج مکروه به شمار می‌رود؛ زیرا کمک خواستن از مردم مکروه است و این کار موجب زحمت دیگران می‌شود. برخی فقیهان اهل سنت برای کسی که پس از احرام بستن توشه یا مرکب خود را از دست بدهد و توانایی پیاده‌روی داشته باشد حکم به وجوب حج با پیاده رفتن به مکه کرده‌اند.<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص176.</ref>
==وجوب یا عدم وجوب==


به نظر همه فقهای امامی<ref>. مجمع الفائده، ج6، ص74؛ حاشیة الارشاد، ج1، ص376؛ جواهر الکلام، ج17، ص313.</ref> اگر بر کسی حج واجب شود، ولی آن را انجام ندهد و حج بر او مستقر شود، باید فوراً آن را به جا آورد، حتی اگر متسکّع باشد. (استقرار حج) همچنین به نظر فقیهان امامی حج کسی که مستطیع باشد ولی حج خود را با تسکّع و مشقت به جا آورد، «حَجة الاسلام» محسوب می‌شود،<ref>. ارشاد الاذهان، ج1، ص311؛ الروضة البهیه، ج1، ص162؛ مجمع الفائده، ج6، ص75.</ref> زیرا استطاعت که شرط وجوب حج است حاصل بوده و مانع دیگری برای وجوب در کار نیست.<ref>. الروضة البهیه، ج1، ص162.</ref> از سوی دیگر، به نظر همه فقیهان امامی پس از ادای حج تسکّعی و بدون استطاعت، چنین حجی به عنوان حجة الاسلام (حج واجب) شمرده نخواهد شد؛ از این رو اگر این شخص بعدها مستطیع شود، لازم است حج واجب خود را به جا آورد.<ref>. حاشیه الارشاد، ج1، ص376؛ مدارک الاحکام، ج7، ص79؛ جواهر الکلام، ج17، ص248، 264.</ref> مستند این حکم، اطلاق آیه استطاعت (آل عمران/۳، ۹۷) و نیز روایات است، با این استدلال که استطاعت شرط وجوب حج است و با فقدان استطاعت، حکم وجوب و نیز صحّت عمل حج تسکّعی به عنوان حجة الاسلام (اِجزاء) نیز منتفی است.<ref>. مدارک الاحکام، ج7، ص79؛ جواهر الکلام، ج17، ص264.</ref> حتی برخی این حکم را اجماعی دانسته‌اند.<ref>. الخلاف، ج2، ص246.</ref> البته به نظر فقیهان امامی حج تسکّعی بر شخص غیر مستطیع مستحب است.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص302-303؛ تحریر الاحکام، ج1، ص539؛ مدارک الاحکام، ج7، ص19.</ref> در مقابل، فقیهان شافعی،<ref>. فتح العزیز، ج7، ص8-9؛ روضة الطالبین، ج2، ص277؛ اسنی المطالب، ج1، ص444.</ref> حنفی<ref>. المبسوط، سرخسی، ج4، ص150؛ بدائع الصنائع، ج2، ص120؛ البحر الرائق، ج2، ص546.</ref> و حنبلی<ref>. المغنی، ج3، ص162، العده، ج1، ص177.</ref> حج تسکّعی شخص غیر مستطیع را مُجزی از حج واجب (حجة الاسلام) دانسته‌اند.
===برای آفاقیان===
== پانویس ==
به نظرِ مشهور فقیهان [[شیعه]]<ref>مسالک الافهام، ج2، ص129؛ کشف اللثام، ج5، ص91-92؛ جواهر الکلام، ج17، ص248.</ref> و [[اهل سنت]]<ref>الحاوی الکبیر، ج4، ص7؛ المغنی، ج3، ص170؛ رد المحتار، ج2، ص109، 361، 460.</ref> به استناد آیه {{آیه|وَلِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیهِ سَبِیلاً
}}{{یادداشت|و خدا را حقّی ثابت و لازم بر عهده مردم است که [برای ادای مناسک حج] آهنگ آن خانه کنند.}}<ref name=":02">سوره آل عمران، آیه ۹۷؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۶۲.</ref> و احادیث،<ref>الکافی، ج4، ص266-268؛ تهذیب، ج5، ص2-3؛ السنن الکبری، ج4، ص327.</ref> وجود زاد و راحله شرط [[استطاعت]] و وجوب حج است و بدون وجود زاد و راحله حج واجب نیست، حتی در صورتی که حج‌گزار بتواند با پای پیاده یا با گدایی کردن از مردم خود را به [[مکه]] برساند.<ref>تحریر الاحکام، ج1، ص91؛ الدروس الشرعیه، ج1، ص310؛ جواهر الکلام، ج17، ص248.</ref> البته این حکم بر پایه فتوای بیشتر فقیهان شیعه<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص298؛ مسالک الافهام، ج2، ص129؛ جواهر الکلام، ج17، ص251-252.</ref> و اهل سنت،<ref>الحاوی الکبیر، ج4، ص7-8؛ فتح العزیز، ج7، ص10؛ روضة الطالبین، ج2، ص278؛ المغنی، ج3، ص170؛ العده، ج1، ص158؛ دقائق اولی، ج1، ص517؛ بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ الاختیار لتعلیل المختار، ج1، ص140؛ تبیین الحقائق، ج2، ص4.</ref> تنها برای [[آفاقی|آفاقیان]] است.
 
در مقابل، [[مالک بن انس اصبحی]] (م.۱۷۹ق) مؤسس [[مذهب مالکی]]، اساساً داشتن مَرکب را شرط استطاعت ندانسته است. به نظر او حج بر شخصی که دارای مرکب نیست، ولی توانایی پیاده رفتن دارد واجب است؛ زیرا او شرط وجوب حج را تنها رسیدن به مکه بدون تحمّل دشواری زیاد می‌داند.<ref name=":0" /> با این استدلال که بنابر ظاهر آیه پیش‌گفته کسی که می‌تواند با پیاده‌روی خود را به مکه برساند، مستطیع به شمار می‌رود. به باور مخالفان او از شیعیان<ref>الخلاف، ج2، ص247-248.</ref> و اهل سنت<ref>بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص386؛ فتح القدیر، ج1، ص363.</ref> در احادیث،<ref>الکافی، ج4، ص268.</ref> از جمله حدیثی نبوی<ref>سنن الترمذی، ج4، ص293؛ ج5، ص209؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص967؛ السنن الکبری، ج4، ص330.</ref> استطاعت به معنای داشتن توشه و مرکب هر دو تفسیر شده و داشتن یکی از آن دو موجب استطاعت نیست.
 
===برای اهل حرم===
مطابق فتوای بیشتر فقیهان شیعه،<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص298؛ مسالک الافهام، ج2، ص129؛ جواهر الکلام، ج17، ص251-252.</ref> شافعی،<ref>الحاوی الکبیر، ج4، ص7-8؛ فتح العزیز، ج7، ص10؛ روضة الطالبین، ج2، ص278.</ref> حنبلی<ref>المغنی، ج3، ص170؛ العده، ج1، ص158؛ دقائق اولی، ج1، ص517.</ref> و حنفی<ref>بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ الاختیار لتعلیل المختار، ج1، ص140؛ تبیین الحقائق، ج2، ص4.</ref> مَرکب داشتن، تنها برای [[آفاقی]] شرط استطاعت است، ولی برای کسانی که [[جارالله|ساکن مکه]] و اطراف آن بوده{{یادداشت|برای آگاهی بیشتر روی [[اهل حل]] و [[اهل حرم]] تلیک کنید!}} و توانایی راه رفتن داشته باشند، شرط نیست؛ از این رو، حج بدون وجود مرکب بر ساکنان مکه و اطراف آن که توانایی بدنی دارند واجب است، حتّی اگر ناچار از پیاده‌روی باشند<ref>بدائع الصنائع، ج2، ص121-122؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص387.</ref>؛ ولی بر آفاقیان واجب نیست، هرچند توان پیاده‌روی داشته باشند.<ref>الخلاف، ج2، ص246.</ref> البته به تصریح برخی فقیهان، بر کسی که توانایی پیاده رفتن دارد، حج گزاردن مستحب است.<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص302-303؛ فتح العزیز، ج7، ص10؛ العدة، ج1، ص177.</ref>
 
مالک بن انس اصبحی، اساساً داشتن مرکب را شرط استطاعت ندانسته است. به نظر او حج بر شخصی که دارای مرکب نیست، ولی توانایی پیاده رفتن دارد واجب است.<ref name=":0">التاج والاکلیل، ج3، ص321؛ مواهب الجلیل، ج3، ص448؛ الفواکه الدوانی، ج1، ص351.</ref>
 
===برای صاحب حرفه در مسیر===
به نظر مالکیان، کسی که توشه و مرکب ندارد، ولی توانایی راه رفتن دارد و با حرفه ای آشناست که با آن می‌تواند در سفر هزینه خود را تأمین کند، واجب است به حج برود؛ زیرا توانایی پیاده‌روی، در حکم مرکب و حرفه داشتن در سفر، در حکم توشه است.<ref>البیان والتحصیل، ج4، ص11؛ شرح مختصر خلیل، ج2، ص285؛ حاشیة الصاوی، ج2، ص11-12.</ref> اما به باور فقیهان شافعی<ref>حلیة العلماء، ج3، ص199؛ اسنی المطالب، ج1، ص444.</ref> و حنبلی<ref>المغنی، ج3، ص170؛ الشرح الکبیر، ج3، ص173.</ref> حج بر چنین شخصی مستحب است نه واجب؛ زیرا تحمل دشواری پیاده رفتن برای او واجب نیست. 
 
اکثریت قریب به اتفاق فقیهان شیعه نیز، حرفه داشتن در سفر را موجب استطاعت ندانسته‌اند<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص59؛ العروة الوثقی، ج4، ص365؛ کلمة التقوی، ج3، ص26.</ref> زیرا:
 
#جمع کردن میان اشتغال و مسافرت موجب مشقت و سختی است و افزون بر آن، احتمال تداوم نیافتن حرفه هم وجود دارد<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص59.</ref>؛
#شرط وجوب حج، [[استطاعت]] بالفعل است و استطاعت تقدیری{{یادداشت|توانایی تحصیل استطاعت.}} کافی نیست.<ref>مستمسک العروه، ج10، ص77؛ مصباح الهدی، ج11، ص321-323؛ کتاب الحج، ج1، ص104.</ref>
 
از میان فقیهان شیعه، تنها فاضل نراقی (م.۱۲۴۵ق) حرفه داشتن در مسیر حج را مشروط بر تداوم و دشوار نبودن آن، موجب استطاعت و وجوب حج دانسته است.<ref>مستند الشیعه، ج11، ص27.</ref>
 
به نظر شافعیان<ref>حلیة العلماء، ج3، ص199؛ اسنی المطالب، ج1، ص444.</ref> و حنبلیان<ref>المغنی، ج3، ص170؛ الشرح الکبیر، ج3، ص173.</ref> برای کسی که توشه و مرکب و حرفه مناسب در سفر ندارد و برای حج گزاردن نیازمند گدایی کردن از مردم است، حج مکروه به شمار می‌رود؛ زیرا کمک خواستن از مردم مکروه است و این کار موجب زحمت دیگران می‌شود. برخی فقیهان اهل سنت برای کسی که پس از [[احرام]] بستن توشه یا مرکب خود را از دست بدهد و توانایی پیاده‌روی داشته باشد حکم به وجوب حج با پیاده رفتن به مکه کرده‌اند.<ref>بدائع الصنائع، ج2، ص176.</ref>
 
===برای کسی که حج بر او مستقر شده===
به نظر همه فقیهان شیعه<ref>مجمع الفائده، ج6، ص74؛ حاشیة الارشاد، ج1، ص376؛ جواهر الکلام، ج17، ص313.</ref> اگر بر کسی حج واجب شود، ولی آن را انجام ندهد و حج بر او [[استقرار حج|مستقر]] شود، باید فوراً آن را به جا آورد، حتی اگر متسکّع باشد.
 
==دیگر احکام==
 
*به باور فقیهان [[شیعه]]، حج کسی که [[استطاعت|مستطیع]] باشد ولی [[حج]] خود را با تسکّع و مشقت به جا آورد، [[حجة الاسلام]] شمرده می‌شود،<ref>ارشاد الاذهان، ج1، ص311؛ الروضة البهیه، ج1، ص162؛ مجمع الفائده، ج6، ص75.</ref> زیرا استطاعت، که شرط وجوب حج است حاصل بوده و مانع دیگری برای وجوب در کار نیست.<ref>الروضة البهیه، ج1، ص162.</ref>
*به باور همه فقیهان شیعه، حج کسی که مستطیع نبوده و حج تسکّعی انجام داده است، حجة الاسلام شمرده نخواهد شد؛ از این رو اگر این شخص بعدها مستطیع شود، لازم است حج واجب خود را به جا آورد.<ref>حاشیه الارشاد، ج1، ص376؛ مدارک الاحکام، ج7، ص79؛ جواهر الکلام، ج17، ص248، 264.</ref> مستند این حکم، اطلاق آیه {{آیه|وَلِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیهِ سَبِیلاً}}{{یادداشت|و خدا را حقّی ثابت و لازم بر عهدهٔ مردم است که [برای ادای مناسک حج] آهنگ آن خانه کنند.}}<ref name=":02" /> و نیز روایات است؛ چرا که استطاعت شرط وجوب حج است و با نبود آن، حکم وجوب برقرار نبوده و درنتیجه حج تسکّعی به عنوان حجة الاسلام صحیح نخواهد بود.<ref>مدارک الاحکام، ج7، ص79؛ جواهر الکلام، ج17، ص264.</ref> برخی، این حکم را اجماعی دانسته‌اند.<ref>الخلاف، ج2، ص246.</ref>
 
:در مقابل، فقیهان [[مذهب شافعی|شافعی]]،<ref>فتح العزیز، ج7، ص8-9؛ روضة الطالبین، ج2، ص277؛ اسنی المطالب، ج1، ص444.</ref> [[حنفی]]<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص150؛ بدائع الصنائع، ج2، ص120؛ البحر الرائق، ج2، ص546.</ref> و [[حنبلی]]<ref>المغنی، ج3، ص162، العده، ج1، ص177.</ref> حج تسکّعیِ شخص غیر مستطیع را مُجزی از حج واجب{{یادداشت|حجة الاسلام.}} دانسته‌اند.
 
*به باور فقیهان شیعه، حج تسکّعی بر شخص غیر مستطیع مستحب است.<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص302-303؛ تحریر الاحکام، ج1، ص539؛ مدارک الاحکام، ج7، ص19.</ref>
 
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


== منابع ==
==منابع==
 
{{منابع}}
{{دانشنامه
{{دانشنامه
  | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/22180/حج-تسکع
  | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/22180/حج-تسکع
خط ۲۳: خط ۵۸:
  | نویسنده = الیاس صالحی
  | نویسنده = الیاس صالحی
}}
}}
* الاختیار لتعلیل المختار: عبدالله الموصلی، (م ۶۸۳ق)، القاهره، الحلبی، ۱۳۶۵ق.
*'''الاختیار لتعلیل المختار'''، عبدالله الموصلی، (م ۶۸۳ق)، القاهره، الحلبی، ۱۳۶۵ق.
* ارشاد الاذهان الی تفسیر القرآن: محمد سبزواری (-۱۴۰۹ق)، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۱۹ق.
*'''ارشاد الاذهان الی تفسیر القرآن'''، محمد سبزواری (-۱۴۰۹ق)، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۱۹ق.
* ارشاد الاذهان الی احکام الایمان: حسن بن یوسف حلی (۶۴۸–۷۲۶ق)، تحقیق فارس الحسون، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۰ق.
*'''ارشاد الاذهان الی احکام الایمان'''، حسن بن یوسف حلی (۶۴۸–۷۲۶ق)، تحقیق فارس الحسون، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۰ق.
* اسنی المطالب فی شرح روض الطالب: زکریا بن محمد الانصاری (-۹۲۶ق)، به کوشش محمد تامر، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۲ق
*'''اسنی المطالب فی شرح روض الطالب'''، زکریا بن محمد الانصاری (-۹۲۶ق)، به کوشش محمد تامر، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۲ق
* البحر الرائق (شرح کنز الدقائق): زین‌الدین بن ابراهیم بن نجیم (-۹۷۰ق)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
*'''البحر الرائق (شرح کنز الدقائق)'''، زین‌الدین بن ابراهیم بن نجیم (-۹۷۰ق)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
* بدائع الصنائع: ابوبکر بن مسعود الکاسانی (-۵۸۷ق)، پاکستان، المکتبه الحبیبیه، ۱۴۰۹ق.
*'''بدائع الصنائع'''، ابوبکر بن مسعود الکاسانی (-۵۸۷ق)، پاکستان، المکتبه الحبیبیه، ۱۴۰۹ق.
* بررسی تطبیقی مجازات اعدام: محمد ابراهیم شمس ناشری، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۷۸ش.
*'''بررسی تطبیقی مجازات اعدام'''، محمد ابراهیم شمس ناشری، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۷۸ش.
* البیان فی مذهب الامام الشافعی: یحیی العمرانی، (م ۵۵۸ق) به کوشش النوری، جده، دارالمنهاج، ۱۴۲۱ق.
*'''البیان و التحصیل'''، محمد القرطبی، (م ۵۲۰ق) به کوشش محمد حجی و دیگران، بیروت، دارالغرب الاسلامی، ۱۴۰۸ق.
* البیان و التحصیل: محمد القرطبی، (م ۵۲۰ق) به کوشش محمد حجی و دیگران، بیروت، دارالغرب الاسلامی، ۱۴۰۸ق.
*'''التاج و الاکلیل لمختصر خلیل'''، محمد بن یوسف العبدری (-۸۹۷ق)، بیروت، دارالفکر، ۱۳۹۸ق.
* التاج والاکلیل لمختصر خلیل: محمد بن یوسف العبدری (-۸۹۷ق)، بیروت، دارالفکر، ۱۳۹۸ق.
*'''تبیین الحقائق شرح کنز الدقائق'''، عثمان الزیلعی (- ۷۴۳ق) القاهره، المطبعة الکبری الامیریه، ۱۳۱۳ق.
* تبیین الحقائق شرح کنز الدقائق: عثمان الزیلعی (- ۷۴۳ق) القاهره، المطبعة الکبری الامیریه، ۱۳۱۳ق.
*'''تحریر الاحکام الشرعیه علی مذهب الامامیه'''، حسن بن یوسف حلی (۶۴۸–۷۲۶ق)، به کوشش ابراهیم بهادری، قم، انتشارات موسسه امام صادق، ۱۴۲۰ق.
* تحریر الاحکام الشرعیه علی مذهب الامامیه، حسن بن یوسف حلی (۶۴۸–۷۲۶ق)، به کوشش ابراهیم بهادری، قم، انتشارات موسسه امام صادق، ۱۴۲۰ق.
*'''تحفة الفقهاء'''، محمد بن احمد السمرقندی (-۹–۵۳۵ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
* تحفة الفقهاء: محمد بن احمد السمرقندی (-۹–۵۳۵ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
*'''تذکرة الفقهاء'''، حسن بن یوسف حلی (۶۴۸–۷۲۶ق)، قم، انتشارات موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۴–۱۴۲۳ق.
* تذکرة الفقهاء، حسن بن یوسف حلی (۶۴۸–۷۲۶ق)، قم، انتشارات موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۴–۱۴۲۳ق.
*'''ترجمه قرآن (انصاریان)'''، حسین انصاریان، اسوه، قم، ۱۳۸۳ش.
* تعالیق مبسوطه علی العروة الوثقی محمدکاظم یزدی: محمد اسحاق الفیاض، قم، محلاتی، بی تا.
*'''تعالیق مبسوطه علی العروة الوثقی محمدکاظم یزدی'''، محمد اسحاق الفیاض، قم، محلاتی، بی تا.
* تهذیب الاحکام فی شرح المقنعه للشیخ المفید، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵–۴۶۰ق)، به کوشش سید حسن موسوی خرسان و علی آخوندی، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۶۵ش.
*'''تهذیب الاحکام فی شرح المقنعه للشیخ المفید'''، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵–۴۶۰ق)، به کوشش سید حسن موسوی خرسان و علی آخوندی، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۶۵ش.
* جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، محمد حسین نجفی (-۱۲۶۶ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
*'''جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام'''، محمد حسین نجفی (-۱۲۶۶ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
* حاشیه الارشاد، زین الدین بن علی، شهید ثانی (۹۱۱–۹۶۶ق)، به کوشش رضا مختاری (۱۳۴۲- ش)، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ۱۴۱۴ق.
*'''حاشیه الارشاد'''، زین الدین بن علی، شهید ثانی (۹۱۱–۹۶۶ق)، به کوشش رضا مختاری (۱۳۴۲- ش)، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ۱۴۱۴ق.
* حاشیه الصاوی علی الشرح الصغیر (بلغه السالک): احمد بن محمد الصاوی (-۱۲۴۱ق)، قاهره، دارالمعارف، بی تا.
*'''حاشیه الصاوی علی الشرح الصغیر (بلغه السالک)'''، احمد بن محمد الصاوی (-۱۲۴۱ق)، قاهره، دارالمعارف، بی تا.
* الحاوی الکبیر فی فقه مذهب الامام الشافعی: علی بن محمد الماوردی (-۴۵۰ق)، به کوشش علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
*'''الحاوی الکبیر فی فقه مذهب الامام الشافعی'''، علی بن محمد الماوردی (-۴۵۰ق)، به کوشش علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
* حلیه العلماء فی معرفه مذاهب الفقهاء: قفال شاشی(-۵۰۷ق)، تحقیق یاسین احمد ابراهیم درادکه، بیروت، موسسه الرساله، ۱۴۰۰ق.
*'''حلیه العلماء فی معرفه مذاهب الفقهاء'''، قفال شاشی(-۵۰۷ق)، تحقیق یاسین احمد ابراهیم درادکه، بیروت، موسسه الرساله، ۱۴۰۰ق.
* الخلاف فی الاحکام، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵–۴۶۰ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۷ق.
*'''الخلاف فی الاحکام'''، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵–۴۶۰ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۷ق.
* الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه: محمد بن مکی (-۷۸۶ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۲ق.
*'''الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه'''، محمد بن مکی (-۷۸۶ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۲ق.
* دقائق اولی النهی: منصور بن یونس البهوتی (-۱۰۵۱ق)، بیروت، عالم الکتب، ۱۹۹۶ م.
*'''دقائق اولی النهی'''، منصور بن یونس البهوتی (-۱۰۵۱ق)، بیروت، عالم الکتب، ۱۹۹۶ م.
* رد المحتار علی الدر المختار: محمد امین ابن عابدین (-۱۲۵۲ق)، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۲ق.
*'''رد المحتار علی الدر المختار'''، محمد امین ابن عابدین (-۱۲۵۲ق)، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۲ق.
* الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، زین الدین بن علی، شهید ثانی (۹۱۱–۹۶۶ق)، تحقیق سید محمد کلانتر، قم، انتشارات مکتبه داوری، ۱۴۱۰ق.
*'''الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه'''، زین الدین بن علی، شهید ثانی (۹۱۱–۹۶۶ق)، تحقیق سید محمد کلانتر، قم، انتشارات مکتبه داوری، ۱۴۱۰ق.
* روضه الطالبین و عمده المتقین، یحیی بن شرف النووی (۶۳۱–۶۷۶ق)، به کوشش عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه، بی‌تا.
*'''روضه الطالبین و عمده المتقین'''، یحیی بن شرف النووی (۶۳۱–۶۷۶ق)، به کوشش عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه، بی‌تا.
* سنن ابن ماجه: محمد بن زید الربعی ابن ماجه (-۲۷۵ق)، به کوشش محمدفؤاد عبدالباقی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۵ق.
*'''سنن ابن ماجه'''، محمد بن زید الربعی ابن ماجه (-۲۷۵ق)، به کوشش محمدفؤاد عبدالباقی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۵ق.
* سنن الترمذی (الجامع الصحیح): محمد عیسی الترمذی (-۲۷۹ق)، به کوشش عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۲ق.
*'''سنن الترمذی (الجامع الصحیح)'''، محمد عیسی الترمذی (-۲۷۹ق)، به کوشش عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۲ق.
* السنن الکبری، احمد بن الحسین البیهقی (۳۸۴–۴۵۸ق)، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۶ق.
*'''السنن الکبری'''، احمد بن الحسین البیهقی (۳۸۴–۴۵۸ق)، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۶ق.
* الشرح الکبیر: عبدالرحمن بن قدامه (-۶۸۲ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه.
*'''الشرح الکبیر'''، عبدالرحمن بن قدامه (-۶۸۲ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه.
* شرح مختصر خلیل: محمد بن عبدالله الخراشی، (م ۱۱۰۱ق)، بیروت، دارالفکر.
*'''شرح مختصر خلیل'''، محمد بن عبدالله الخراشی، (م ۱۱۰۱ق)، بیروت، دارالفکر.
* الصحاح (تاج اللغه وصحاح العربیه): اسماعیل بن حماد الجوهری (-۳۹۳ق)، به کوشش احمد عبدالغفور العطار، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۴۰۷ق.
*'''الصحاح (تاج اللغه وصحاح العربیه)'''، اسماعیل بن حماد الجوهری (-۳۹۳ق)، به کوشش احمد عبدالغفور العطار، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۴۰۷ق.
* العدة شرح العمده: عبدالرحمن المقدسی، (-۶۲۴ق) القاهره، دارالحدیث، ۱۴۲۴ق.
*'''العدة شرح العمده'''، عبدالرحمن المقدسی، (-۶۲۴ق) القاهره، دارالحدیث، ۱۴۲۴ق.
* العروة الوثقی، سید محمد کاظم طباطبایی یزدی (۱۲۴۷–۱۳۳۷ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۲۰ق.
*'''العروة الوثقی'''، سید محمد کاظم طباطبایی یزدی (۱۲۴۷–۱۳۳۷ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۲۰ق.
* العین (ترتیب العین)، الخلیل بن احمد الفراهیدی (-۱۷۰ق)، به کوشش مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم، انتشارات هجرت، ۱۴۰۵ق.
*'''العین (ترتیب العین)'''، الخلیل بن احمد الفراهیدی (-۱۷۰ق)، به کوشش مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم، انتشارات هجرت، ۱۴۰۵ق.
* فتح العزیز: عبدالکریم بن محمد الرافعی (-۶۲۳ق)، دارالفکر.
*'''فتح العزیز'''، عبدالکریم بن محمد الرافعی (-۶۲۳ق)، دارالفکر.
* فتح القدیر ال‍ج‍ام‍ع ب‍ی‍ن ف‍نی ال‍راوی‍ه و ال‍درای‍ه م‍ن ع‍ل‍م ال‍ت‍ف‍س‍ی‍ر: محمد بن علی الشکوکانی (-۱۲۵۰ق)، بیروت، دارالمعرفه، بی تا.
*'''فتح القدیر ال‍ج‍ام‍ع ب‍ی‍ن ف‍نی ال‍راوی‍ه و ال‍درای‍ه م‍ن ع‍ل‍م ال‍ت‍ف‍س‍ی‍ر'''، محمد بن علی الشکوکانی (-۱۲۵۰ق)، بیروت، دارالمعرفه، بی تا.
* الفواکه الدوانی: احمد بن غانم (-۱۱۲۶ق)، دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
*'''الفواکه الدوانی'''، احمد بن غانم (-۱۱۲۶ق)، دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
* کتاب الحج: سید محمود حسینی شاهرودی، (م ۱۳۹۴ق)، قم، انصاریان، ۱۴۰۲ق.
*'''کتاب الحج'''، سید محمود حسینی شاهرودی، (م ۱۳۹۴ق)، قم، انصاریان، ۱۴۰۲ق.
* الکافی، محمد بن یعقوب کلینی (-۳۲۹ق)، به کوشش علی اکبر غفاری، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۷۵ش.
*'''الکافی'''، محمد بن یعقوب کلینی (-۳۲۹ق)، به کوشش علی اکبر غفاری، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۷۵ش.
* کشف اللثام: محمد بن الحسن الفاضل الهندی (-۱۱۳۷ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۶ق.
*'''کشف اللثام'''، محمد بن الحسن الفاضل الهندی (-۱۱۳۷ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۶ق.
* کلمة التقوی (فتاوی): محمد امین زین الدین، قم، مهر، ۱۴۱۳ق.
*'''کلمة التقوی (فتاوی)'''، محمد امین زین الدین، قم، مهر، ۱۴۱۳ق.
* لسان العرب، محمد بن مکرم ابن منظور (۶۳۰–۷۱۱ق)، قم، انتشارات ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
*'''لسان العرب'''، محمد بن مکرم ابن منظور (۶۳۰–۷۱۱ق)، قم، انتشارات ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
* المبسوط فی فقه الامامیه، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵–۴۶۰ق)، به کوشش محمد باقر بهبودی و سید محمد تقی کشفی، تهران، انتشارات مکتبه المرتضویه، ۱۳۵۱ش.
*'''المبسوط فی فقه الامامیه'''، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵–۴۶۰ق)، به کوشش محمد باقر بهبودی و سید محمد تقی کشفی، تهران، انتشارات مکتبه المرتضویه، ۱۳۵۱ش.
* المبسوط، محمد بن احمد السرخسی (-۴۸۳ق)، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۰۶ق.
*'''المبسوط'''، محمد بن احمد السرخسی (-۴۸۳ق)، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۰۶ق.
* مجمع الفائده و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، مقدس اردبیلی احمد بن محمد (-۹۹۳ق)، به کوشش مجتبی عراقی و حسین یزدی و علی پناه اشتهاردی (۱۲۹۶–۱۳۸۷ش)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۳ق.
*'''مجمع الفائده و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان'''، مقدس اردبیلی احمد بن محمد (-۹۹۳ق)، به کوشش مجتبی عراقی و حسین یزدی و علی پناه اشتهاردی (۱۲۹۶–۱۳۸۷ش)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۳ق.
* مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام، سید محمد بن علی موسوی عاملی (۹۵۶ – ۱۰۰۹ق)، قم، انتشارات موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۰ق.
*'''مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام'''، سید محمد بن علی موسوی عاملی (۹۵۶ – ۱۰۰۹ق)، قم، انتشارات موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۰ق.
* مسالک الافهام الی آیات الاحکام: فاضل الجواد الکاظمی (-۱۰۶۵ق)، به کوشش شریف زاده، تهران، مرتضوی، ۱۳۶۵ش.
*'''مسالک الافهام الی آیات الاحکام'''، فاضل الجواد الکاظمی (-۱۰۶۵ق)، به کوشش شریف زاده، تهران، مرتضوی، ۱۳۶۵ش.
* مستند الشیعه فی احکام الشریعه، احمد بن محمدمهدی النراقی (۱۱۸۵–۱۲۴۵ق)، قم، انتشارات موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۵ق.
*'''مستند الشیعه فی احکام الشریعه'''، احمد بن محمدمهدی النراقی (۱۱۸۵–۱۲۴۵ق)، قم، انتشارات موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۵ق.
* مصباح الهدی فی شرح العروة الوثقی، محمد تقی آملی (-۱۳۹۱ق)، تهران، انتشارات فردوسی، ۱۳۸۰ق.
*'''مصباح الهدی فی شرح العروة الوثقی'''، محمد تقی آملی (-۱۳۹۱ق)، تهران، انتشارات فردوسی، ۱۳۸۰ق.
* مغنی المحتاج الی معرفه معانی الفاظ المنهاج: محمد بن احمد الشربینی (-۹۷۷ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق.
*'''مغنی المحتاج الی معرفه معانی الفاظ المنهاج'''، محمد بن احمد الشربینی (-۹۷۷ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق.
* المغنی: عبدالله بن قدامه (-۶۲۰ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه.
*'''المغنی'''، عبدالله بن قدامه (-۶۲۰ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه.
* مواهب الجلیل: محمد بن محمد الحطاب الرعینی (-۹۵۴ق)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.
*'''مواهب الجلیل'''، محمد بن محمد الحطاب الرعینی (-۹۵۴ق)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.
*{{پایان}}
{{پایان}}
{{حج و عمره}}
{{حج و عمره}}


[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[Category،مقاله‌های در دست ویرایش]]
 
[[رده:احکام حج]]
[[رده:انواع حج بر پایه زاد و راحله]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۳۸

اقسام حج
اقسام حجة الاسلام
تمتع
افراد
قران
اقسام حج نیابتی
بلدی
میقاتی
استیجاری
تبرعی
اقسام بر اساس حج‌گزار
حج زنان
حج کودکان
حج محجوران
اقسام بر اساس زاد و راحله
بذلی
تسکع
پیاده
دیگر اقسام
قضا
ناتمام
مستحبی

حج تَسَکُّع، حج بدون توشه راه یا بون مَرکب یا حج با مشقّت و سختی است. در باور بیشتر فقیهان شیعه و اهل سنت، این گونه حج بر اهل حرم واجب بوده، ولی بر آفاقیان واجب نیست. به باور مالکیان، حجِّ بدون مرکب بر کسی که توانایی پیاده رفتن دارد، چه اهل حرم باشد و چه آفاقی واجب است.

در باور مالکیان، کسی که توشه و مرکب ندارد، ولی توانایی راه رفتن داشته و با حرفه‌ای آشناست و می‌تواند هزینه خود را در سفر به دست آورد، واجب است به حج برود. فقیهان شافعی و حنبلی، حج چنین شخصی را مستحب دانسته‌اند و فقیهان شیعه، به جز فاضل نراقی (م.۱۲۴۵ق) حج او را واجب نمی‌دانند.

به باور فقیهان شیعه، کسی که حج بر او مستقر شده است، باید فوراً آن را به جا آورد، حتی اگر ناچار به انجام حج تسکّع باشد.

چیستی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

واژة «تَسَکُّع»، از ریشة «سکع» به معنای بیراهه رفتن و متحیر و سرگشته شدن است.[۱] در اصطلاح فقه شیعه، حج تسکّع به معنای حج همراه با سختی و مشقت[۲] و به تعبیر دیگر، حج بدون توشه راه یا وسیله حمل و نقل[۳] و به نظر برخی، حج بیماران، کهنسالان و کسانی است که استطاعت بدنی ندارند.[۴]

این نوع حج را تسکع نامیدند، زیرا در آن درباره چگونگی به دست آوردن زاد[یادداشت ۱] و راحله[یادداشت ۲] تحیر و سرگردانی وجود دارد.[۵] در منابع فقهی اهل سنت، اصطلاح حج تسکّع به چشم نمی‌خورد، هر چند آنان به گونه مطلق به بحث درباره حج بدون زاد یا راحله، یا حج فقیری که زاد و راحله ندارد، بدون کاربرد واژه تسکّع، پرداخته‌اند.[۶]

وجوب یا عدم وجوب[ویرایش | ویرایش مبدأ]

برای آفاقیان[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به نظرِ مشهور فقیهان شیعه[۷] و اهل سنت[۸] به استناد آیه ﴿وَلِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیهِ سَبِیلاً ﴾[یادداشت ۳][۹] و احادیث،[۱۰] وجود زاد و راحله شرط استطاعت و وجوب حج است و بدون وجود زاد و راحله حج واجب نیست، حتی در صورتی که حج‌گزار بتواند با پای پیاده یا با گدایی کردن از مردم خود را به مکه برساند.[۱۱] البته این حکم بر پایه فتوای بیشتر فقیهان شیعه[۱۲] و اهل سنت،[۱۳] تنها برای آفاقیان است.

در مقابل، مالک بن انس اصبحی (م.۱۷۹ق) مؤسس مذهب مالکی، اساساً داشتن مَرکب را شرط استطاعت ندانسته است. به نظر او حج بر شخصی که دارای مرکب نیست، ولی توانایی پیاده رفتن دارد واجب است؛ زیرا او شرط وجوب حج را تنها رسیدن به مکه بدون تحمّل دشواری زیاد می‌داند.[۱۴] با این استدلال که بنابر ظاهر آیه پیش‌گفته کسی که می‌تواند با پیاده‌روی خود را به مکه برساند، مستطیع به شمار می‌رود. به باور مخالفان او از شیعیان[۱۵] و اهل سنت[۱۶] در احادیث،[۱۷] از جمله حدیثی نبوی[۱۸] استطاعت به معنای داشتن توشه و مرکب هر دو تفسیر شده و داشتن یکی از آن دو موجب استطاعت نیست.

برای اهل حرم[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مطابق فتوای بیشتر فقیهان شیعه،[۱۹] شافعی،[۲۰] حنبلی[۲۱] و حنفی[۲۲] مَرکب داشتن، تنها برای آفاقی شرط استطاعت است، ولی برای کسانی که ساکن مکه و اطراف آن بوده[یادداشت ۴] و توانایی راه رفتن داشته باشند، شرط نیست؛ از این رو، حج بدون وجود مرکب بر ساکنان مکه و اطراف آن که توانایی بدنی دارند واجب است، حتّی اگر ناچار از پیاده‌روی باشند[۲۳]؛ ولی بر آفاقیان واجب نیست، هرچند توان پیاده‌روی داشته باشند.[۲۴] البته به تصریح برخی فقیهان، بر کسی که توانایی پیاده رفتن دارد، حج گزاردن مستحب است.[۲۵]

مالک بن انس اصبحی، اساساً داشتن مرکب را شرط استطاعت ندانسته است. به نظر او حج بر شخصی که دارای مرکب نیست، ولی توانایی پیاده رفتن دارد واجب است.[۱۴]

برای صاحب حرفه در مسیر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به نظر مالکیان، کسی که توشه و مرکب ندارد، ولی توانایی راه رفتن دارد و با حرفه ای آشناست که با آن می‌تواند در سفر هزینه خود را تأمین کند، واجب است به حج برود؛ زیرا توانایی پیاده‌روی، در حکم مرکب و حرفه داشتن در سفر، در حکم توشه است.[۲۶] اما به باور فقیهان شافعی[۲۷] و حنبلی[۲۸] حج بر چنین شخصی مستحب است نه واجب؛ زیرا تحمل دشواری پیاده رفتن برای او واجب نیست.

اکثریت قریب به اتفاق فقیهان شیعه نیز، حرفه داشتن در سفر را موجب استطاعت ندانسته‌اند[۲۹] زیرا:

  1. جمع کردن میان اشتغال و مسافرت موجب مشقت و سختی است و افزون بر آن، احتمال تداوم نیافتن حرفه هم وجود دارد[۳۰]؛
  2. شرط وجوب حج، استطاعت بالفعل است و استطاعت تقدیری[یادداشت ۵] کافی نیست.[۳۱]

از میان فقیهان شیعه، تنها فاضل نراقی (م.۱۲۴۵ق) حرفه داشتن در مسیر حج را مشروط بر تداوم و دشوار نبودن آن، موجب استطاعت و وجوب حج دانسته است.[۳۲]

به نظر شافعیان[۳۳] و حنبلیان[۳۴] برای کسی که توشه و مرکب و حرفه مناسب در سفر ندارد و برای حج گزاردن نیازمند گدایی کردن از مردم است، حج مکروه به شمار می‌رود؛ زیرا کمک خواستن از مردم مکروه است و این کار موجب زحمت دیگران می‌شود. برخی فقیهان اهل سنت برای کسی که پس از احرام بستن توشه یا مرکب خود را از دست بدهد و توانایی پیاده‌روی داشته باشد حکم به وجوب حج با پیاده رفتن به مکه کرده‌اند.[۳۵]

برای کسی که حج بر او مستقر شده[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به نظر همه فقیهان شیعه[۳۶] اگر بر کسی حج واجب شود، ولی آن را انجام ندهد و حج بر او مستقر شود، باید فوراً آن را به جا آورد، حتی اگر متسکّع باشد.

دیگر احکام[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  • به باور فقیهان شیعه، حج کسی که مستطیع باشد ولی حج خود را با تسکّع و مشقت به جا آورد، حجة الاسلام شمرده می‌شود،[۳۷] زیرا استطاعت، که شرط وجوب حج است حاصل بوده و مانع دیگری برای وجوب در کار نیست.[۳۸]
  • به باور همه فقیهان شیعه، حج کسی که مستطیع نبوده و حج تسکّعی انجام داده است، حجة الاسلام شمرده نخواهد شد؛ از این رو اگر این شخص بعدها مستطیع شود، لازم است حج واجب خود را به جا آورد.[۳۹] مستند این حکم، اطلاق آیه ﴿وَلِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیهِ سَبِیلاً﴾[یادداشت ۶][۹] و نیز روایات است؛ چرا که استطاعت شرط وجوب حج است و با نبود آن، حکم وجوب برقرار نبوده و درنتیجه حج تسکّعی به عنوان حجة الاسلام صحیح نخواهد بود.[۴۰] برخی، این حکم را اجماعی دانسته‌اند.[۴۱]
در مقابل، فقیهان شافعی،[۴۲] حنفی[۴۳] و حنبلی[۴۴] حج تسکّعیِ شخص غیر مستطیع را مُجزی از حج واجب[یادداشت ۷] دانسته‌اند.
  • به باور فقیهان شیعه، حج تسکّعی بر شخص غیر مستطیع مستحب است.[۴۵]

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. العین، ج1، ص193؛ الصحاح، ج3، ص1230؛ لسان العرب، ج8، ص159، «سکع».
  2. ارشاد الاذهان، ج1، ص311؛ مجمع الفائده، ج6، ص75؛ مسالک الافهام، ج2، ص122.
  3. الروضة البهیة، ج1، ص162.
  4. تعالیق مبسوطه، ج8، ص161.
  5. مسالک الافهام، ج2، ص122-123.
  6. بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ العده، ج1، ص177؛ مغنی المحتاج، ج1، ص462.
  7. مسالک الافهام، ج2، ص129؛ کشف اللثام، ج5، ص91-92؛ جواهر الکلام، ج17، ص248.
  8. الحاوی الکبیر، ج4، ص7؛ المغنی، ج3، ص170؛ رد المحتار، ج2، ص109، 361، 460.
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ سوره آل عمران، آیه ۹۷؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۶۲.
  10. الکافی، ج4، ص266-268؛ تهذیب، ج5، ص2-3؛ السنن الکبری، ج4، ص327.
  11. تحریر الاحکام، ج1، ص91؛ الدروس الشرعیه، ج1، ص310؛ جواهر الکلام، ج17، ص248.
  12. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص298؛ مسالک الافهام، ج2، ص129؛ جواهر الکلام، ج17، ص251-252.
  13. الحاوی الکبیر، ج4، ص7-8؛ فتح العزیز، ج7، ص10؛ روضة الطالبین، ج2، ص278؛ المغنی، ج3، ص170؛ العده، ج1، ص158؛ دقائق اولی، ج1، ص517؛ بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ الاختیار لتعلیل المختار، ج1، ص140؛ تبیین الحقائق، ج2، ص4.
  14. ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ التاج والاکلیل، ج3، ص321؛ مواهب الجلیل، ج3، ص448؛ الفواکه الدوانی، ج1، ص351.
  15. الخلاف، ج2، ص247-248.
  16. بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص386؛ فتح القدیر، ج1، ص363.
  17. الکافی، ج4، ص268.
  18. سنن الترمذی، ج4، ص293؛ ج5، ص209؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص967؛ السنن الکبری، ج4، ص330.
  19. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص298؛ مسالک الافهام، ج2، ص129؛ جواهر الکلام، ج17، ص251-252.
  20. الحاوی الکبیر، ج4، ص7-8؛ فتح العزیز، ج7، ص10؛ روضة الطالبین، ج2، ص278.
  21. المغنی، ج3، ص170؛ العده، ج1، ص158؛ دقائق اولی، ج1، ص517.
  22. بدائع الصنائع، ج2، ص122؛ الاختیار لتعلیل المختار، ج1، ص140؛ تبیین الحقائق، ج2، ص4.
  23. بدائع الصنائع، ج2، ص121-122؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص387.
  24. الخلاف، ج2، ص246.
  25. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص302-303؛ فتح العزیز، ج7، ص10؛ العدة، ج1، ص177.
  26. البیان والتحصیل، ج4، ص11؛ شرح مختصر خلیل، ج2، ص285؛ حاشیة الصاوی، ج2، ص11-12.
  27. حلیة العلماء، ج3، ص199؛ اسنی المطالب، ج1، ص444.
  28. المغنی، ج3، ص170؛ الشرح الکبیر، ج3، ص173.
  29. تذکرة الفقهاء، ج7، ص59؛ العروة الوثقی، ج4، ص365؛ کلمة التقوی، ج3، ص26.
  30. تذکرة الفقهاء، ج7، ص59.
  31. مستمسک العروه، ج10، ص77؛ مصباح الهدی، ج11، ص321-323؛ کتاب الحج، ج1، ص104.
  32. مستند الشیعه، ج11، ص27.
  33. حلیة العلماء، ج3، ص199؛ اسنی المطالب، ج1، ص444.
  34. المغنی، ج3، ص170؛ الشرح الکبیر، ج3، ص173.
  35. بدائع الصنائع، ج2، ص176.
  36. مجمع الفائده، ج6، ص74؛ حاشیة الارشاد، ج1، ص376؛ جواهر الکلام، ج17، ص313.
  37. ارشاد الاذهان، ج1، ص311؛ الروضة البهیه، ج1، ص162؛ مجمع الفائده، ج6، ص75.
  38. الروضة البهیه، ج1، ص162.
  39. حاشیه الارشاد، ج1، ص376؛ مدارک الاحکام، ج7، ص79؛ جواهر الکلام، ج17، ص248، 264.
  40. مدارک الاحکام، ج7، ص79؛ جواهر الکلام، ج17، ص264.
  41. الخلاف، ج2، ص246.
  42. فتح العزیز، ج7، ص8-9؛ روضة الطالبین، ج2، ص277؛ اسنی المطالب، ج1، ص444.
  43. المبسوط، سرخسی، ج4، ص150؛ بدائع الصنائع، ج2، ص120؛ البحر الرائق، ج2، ص546.
  44. المغنی، ج3، ص162، العده، ج1، ص177.
  45. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص302-303؛ تحریر الاحکام، ج1، ص539؛ مدارک الاحکام، ج7، ص19.
  1. توشه.
  2. مَرکب.
  3. و خدا را حقّی ثابت و لازم بر عهده مردم است که [برای ادای مناسک حج] آهنگ آن خانه کنند.
  4. برای آگاهی بیشتر روی اهل حل و اهل حرم تلیک کنید!
  5. توانایی تحصیل استطاعت.
  6. و خدا را حقّی ثابت و لازم بر عهدهٔ مردم است که [برای ادای مناسک حج] آهنگ آن خانه کنند.
  7. حجة الاسلام.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل حج تسکع.
  • الاختیار لتعلیل المختار، عبدالله الموصلی، (م ۶۸۳ق)، القاهره، الحلبی، ۱۳۶۵ق.
  • ارشاد الاذهان الی تفسیر القرآن، محمد سبزواری (-۱۴۰۹ق)، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۱۹ق.
  • ارشاد الاذهان الی احکام الایمان، حسن بن یوسف حلی (۶۴۸–۷۲۶ق)، تحقیق فارس الحسون، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۰ق.
  • اسنی المطالب فی شرح روض الطالب، زکریا بن محمد الانصاری (-۹۲۶ق)، به کوشش محمد تامر، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۲ق
  • البحر الرائق (شرح کنز الدقائق)، زین‌الدین بن ابراهیم بن نجیم (-۹۷۰ق)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
  • بدائع الصنائع، ابوبکر بن مسعود الکاسانی (-۵۸۷ق)، پاکستان، المکتبه الحبیبیه، ۱۴۰۹ق.
  • بررسی تطبیقی مجازات اعدام، محمد ابراهیم شمس ناشری، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۷۸ش.
  • البیان و التحصیل، محمد القرطبی، (م ۵۲۰ق) به کوشش محمد حجی و دیگران، بیروت، دارالغرب الاسلامی، ۱۴۰۸ق.
  • التاج و الاکلیل لمختصر خلیل، محمد بن یوسف العبدری (-۸۹۷ق)، بیروت، دارالفکر، ۱۳۹۸ق.
  • تبیین الحقائق شرح کنز الدقائق، عثمان الزیلعی (- ۷۴۳ق) القاهره، المطبعة الکبری الامیریه، ۱۳۱۳ق.
  • تحریر الاحکام الشرعیه علی مذهب الامامیه، حسن بن یوسف حلی (۶۴۸–۷۲۶ق)، به کوشش ابراهیم بهادری، قم، انتشارات موسسه امام صادق، ۱۴۲۰ق.
  • تحفة الفقهاء، محمد بن احمد السمرقندی (-۹–۵۳۵ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
  • تذکرة الفقهاء، حسن بن یوسف حلی (۶۴۸–۷۲۶ق)، قم، انتشارات موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۴–۱۴۲۳ق.
  • ترجمه قرآن (انصاریان)، حسین انصاریان، اسوه، قم، ۱۳۸۳ش.
  • تعالیق مبسوطه علی العروة الوثقی محمدکاظم یزدی، محمد اسحاق الفیاض، قم، محلاتی، بی تا.
  • تهذیب الاحکام فی شرح المقنعه للشیخ المفید، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵–۴۶۰ق)، به کوشش سید حسن موسوی خرسان و علی آخوندی، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۶۵ش.
  • جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، محمد حسین نجفی (-۱۲۶۶ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • حاشیه الارشاد، زین الدین بن علی، شهید ثانی (۹۱۱–۹۶۶ق)، به کوشش رضا مختاری (۱۳۴۲- ش)، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ۱۴۱۴ق.
  • حاشیه الصاوی علی الشرح الصغیر (بلغه السالک)، احمد بن محمد الصاوی (-۱۲۴۱ق)، قاهره، دارالمعارف، بی تا.
  • الحاوی الکبیر فی فقه مذهب الامام الشافعی، علی بن محمد الماوردی (-۴۵۰ق)، به کوشش علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
  • حلیه العلماء فی معرفه مذاهب الفقهاء، قفال شاشی(-۵۰۷ق)، تحقیق یاسین احمد ابراهیم درادکه، بیروت، موسسه الرساله، ۱۴۰۰ق.
  • الخلاف فی الاحکام، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵–۴۶۰ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۷ق.
  • الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه، محمد بن مکی (-۷۸۶ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۲ق.
  • دقائق اولی النهی، منصور بن یونس البهوتی (-۱۰۵۱ق)، بیروت، عالم الکتب، ۱۹۹۶ م.
  • رد المحتار علی الدر المختار، محمد امین ابن عابدین (-۱۲۵۲ق)، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۲ق.
  • الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، زین الدین بن علی، شهید ثانی (۹۱۱–۹۶۶ق)، تحقیق سید محمد کلانتر، قم، انتشارات مکتبه داوری، ۱۴۱۰ق.
  • روضه الطالبین و عمده المتقین، یحیی بن شرف النووی (۶۳۱–۶۷۶ق)، به کوشش عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه، بی‌تا.
  • سنن ابن ماجه، محمد بن زید الربعی ابن ماجه (-۲۷۵ق)، به کوشش محمدفؤاد عبدالباقی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۵ق.
  • سنن الترمذی (الجامع الصحیح)، محمد عیسی الترمذی (-۲۷۹ق)، به کوشش عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۲ق.
  • السنن الکبری، احمد بن الحسین البیهقی (۳۸۴–۴۵۸ق)، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۶ق.
  • الشرح الکبیر، عبدالرحمن بن قدامه (-۶۸۲ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه.
  • شرح مختصر خلیل، محمد بن عبدالله الخراشی، (م ۱۱۰۱ق)، بیروت، دارالفکر.
  • الصحاح (تاج اللغه وصحاح العربیه)، اسماعیل بن حماد الجوهری (-۳۹۳ق)، به کوشش احمد عبدالغفور العطار، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۴۰۷ق.
  • العدة شرح العمده، عبدالرحمن المقدسی، (-۶۲۴ق) القاهره، دارالحدیث، ۱۴۲۴ق.
  • العروة الوثقی، سید محمد کاظم طباطبایی یزدی (۱۲۴۷–۱۳۳۷ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۲۰ق.
  • العین (ترتیب العین)، الخلیل بن احمد الفراهیدی (-۱۷۰ق)، به کوشش مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم، انتشارات هجرت، ۱۴۰۵ق.
  • فتح العزیز، عبدالکریم بن محمد الرافعی (-۶۲۳ق)، دارالفکر.
  • فتح القدیر ال‍ج‍ام‍ع ب‍ی‍ن ف‍نی ال‍راوی‍ه و ال‍درای‍ه م‍ن ع‍ل‍م ال‍ت‍ف‍س‍ی‍ر، محمد بن علی الشکوکانی (-۱۲۵۰ق)، بیروت، دارالمعرفه، بی تا.
  • الفواکه الدوانی، احمد بن غانم (-۱۱۲۶ق)، دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
  • کتاب الحج، سید محمود حسینی شاهرودی، (م ۱۳۹۴ق)، قم، انصاریان، ۱۴۰۲ق.
  • الکافی، محمد بن یعقوب کلینی (-۳۲۹ق)، به کوشش علی اکبر غفاری، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۷۵ش.
  • کشف اللثام، محمد بن الحسن الفاضل الهندی (-۱۱۳۷ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۶ق.
  • کلمة التقوی (فتاوی)، محمد امین زین الدین، قم، مهر، ۱۴۱۳ق.
  • لسان العرب، محمد بن مکرم ابن منظور (۶۳۰–۷۱۱ق)، قم، انتشارات ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
  • المبسوط فی فقه الامامیه، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵–۴۶۰ق)، به کوشش محمد باقر بهبودی و سید محمد تقی کشفی، تهران، انتشارات مکتبه المرتضویه، ۱۳۵۱ش.
  • المبسوط، محمد بن احمد السرخسی (-۴۸۳ق)، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۰۶ق.
  • مجمع الفائده و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، مقدس اردبیلی احمد بن محمد (-۹۹۳ق)، به کوشش مجتبی عراقی و حسین یزدی و علی پناه اشتهاردی (۱۲۹۶–۱۳۸۷ش)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۳ق.
  • مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام، سید محمد بن علی موسوی عاملی (۹۵۶ – ۱۰۰۹ق)، قم، انتشارات موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۰ق.
  • مسالک الافهام الی آیات الاحکام، فاضل الجواد الکاظمی (-۱۰۶۵ق)، به کوشش شریف زاده، تهران، مرتضوی، ۱۳۶۵ش.
  • مستند الشیعه فی احکام الشریعه، احمد بن محمدمهدی النراقی (۱۱۸۵–۱۲۴۵ق)، قم، انتشارات موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۵ق.
  • مصباح الهدی فی شرح العروة الوثقی، محمد تقی آملی (-۱۳۹۱ق)، تهران، انتشارات فردوسی، ۱۳۸۰ق.
  • مغنی المحتاج الی معرفه معانی الفاظ المنهاج، محمد بن احمد الشربینی (-۹۷۷ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق.
  • المغنی، عبدالله بن قدامه (-۶۲۰ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه.
  • مواهب الجلیل، محمد بن محمد الحطاب الرعینی (-۹۵۴ق)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.


Category،مقاله‌های در دست ویرایش