مسجد النبی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات بنا
| عنوان =
| تصویر =
| اندازه تصویر =
| پیوند تصویر =
| توضیح تصویر =
| نام‌های دیگر =
| مکان = [[مدینه]]
| کاربری =
| بزرگداشت نزد = مسلمانان
| وابسته به دین/مذهب = [[اسلام]]
| باورها =
| آیین‌ها =
| احکام =
| زیارت کنندگان = مسلمانان
| بازدیدکنندگان =
| زمان پایه‌گذاری = صدر اسلام
| بنیانگذار = [[پیامبر(ص)]]
| رویدادها =
| بازسازی‌ها = [[بازسازی مسجدالنبی (عمر بن خطاب)]]، [[بازسازی مسجد النبی (عثمان بن عفان)]]، [[بازسازی مسجدالنبی (مهدی عباسی)]]، [[بازسازی مسجدالنبی (دوره عثمانی)]]،‌ [[بازسازی مسجدالنبی (ملک عبدالعزیز)]]، [[بازسازی مسجدالنبی (ملک فهد)]]
| بازسازی کنندگان =
| بخش‌های از میان رفته = مناره سلیمانیه، مناره مجیدیه
| ویژگی‌های تاریخی =
| متولیان =
| مساحت =
| طول =
| عرض =
| ارتفاع =
| وضعیت بنا =
| گنجایش =
| امکانات =
| بخش‌های بنا = [[روضة النبی]]، [[حجره پیامبر(ص)|حجره]]، [[مرقد پیامبر(ص)]]، [[خانه فاطمه]]، [[صحن]]
| معمار =
| سبک =
| ویژگی‌ها =
| گنبدها = [[گنبد مسجدالنبی|گنبد سبز]]
| مناره‌ها = ده مناره از جمله مناره رئیسیه و باب‌السلام
| درها =
| رواق‌ها =
| صحن‌ها =
| ایوان‌ها =
| گرداننده =
| نهاد وابسته =
| نهاد نگهدارنده = وکالة الرئاسة العامة لشؤون المسجد النبوی
| مدیر =
| روحانی =
| نهادهای زیر مجموعه =
| ثبت در =
| شماره ثبت =
| تاریخ ثبت =
| وبگاه = https://wmn.gov.sa/
| عرض جغرافیایی = 24.46778293822227
| طول جغرافیایی = 39.6111223308998
}}
'''مسجد النبی'''، شریف‌ترین مسجد پس از [[مسجدالحرام]] نزد [[اسلام|مسلمانان]] است که در [[عربستان]] و شهر [[مدینه]] قرار داشته و توسط [[پیامبر اسلام(ص)]] بنا شده است.
'''مسجد النبی'''، شریف‌ترین مسجد پس از [[مسجدالحرام]] نزد [[اسلام|مسلمانان]] است که در [[عربستان]] و شهر [[مدینه]] قرار داشته و توسط [[پیامبر اسلام(ص)]] بنا شده است.


خط ۴: خط ۵۹:


== جایگاه ==
== جایگاه ==
شريف‌ترين و والاترين مسجد، پس از مسجدالحرام، مسجد پيامبرخدا(ص) در مدينه منوّره است. پيامبر درباره نماز خواندن در اين مسجد فرمود:
نزد مسلمانان شریف‌ترین و والاترین مسجد، پس از [[مسجد الحرام|مسجدالحرام]]، مسجد پیامبر خدا(ص) است که در شهر [[مدینه|مدینه منوّره]] قرار دارد. ای پیامبر نقل شده است که نماز در مسجد من بهتر از هزار نماز در دیگر مساجد است.<ref>الکافی، ج ۴، ص ۵۵۶؛ کتاب من لایحضره الفقیه، ج ١، ص ٢٢٨</ref>
 
«صَلاة فى مسجدى هذا خيرٌ مِن أَلْفِ صَلاة فيما سواه مِنَ الْمَساجد الاّ المسجد الحرام».<ref>الكافى، ج ۴، ص ۵۵۶؛ كتاب من لايحضره الفقيه، ج ١، ص ٢٢٨</ref>
 
«يك نماز در مسجد من [ثوابش] بهتر از هزار نماز در ديگر مساجد است، مگر مسجدالحرام».


== پیشینه ==
== تاریخ بنا ==
{{اصلی|مسجدالحرام(تاریخ معماری)}}
{{بیشتر|ساخت مسجدالنبی (دوران پیامبر)}}
زمانى كه رسول خدا(ص) وارد يثرب شد، همه طوايف و افراد سرشناس اين شهر مايل بودند تا حضرت به منزل ايشان وارد شود و هريك از آنان دوست داشتند ميزبان حضرتش باشند؛ اما آن حضرت فرمود: درجايى توقف خواهد كرد كه شترش زانو بزند. شتر در زمينى كه اكنون مسجد است، زانو زد. نزديك‌ترين خانه به محل زانوزدن شتر، خانه ابوايّوب انصارى بود كه دو اتاق يكى بر بالاى ديگرى داشت و حضرت در آنجا اقامت گزيد.
مسجدالنبی بعد از مهاجرت پیامبر به یثرب ساخته شد. ساختن مسجد سبب شد تا جمعیت زیادی از مهاجران و حتی ساکنان محلات دیگر، در اطراف مسجد خانه‌هایی بنا کنند. به دنبال این امر بود که شهر در اطراف مسجد شکل گرفت.


ساختن مسجد سبب شد تا جمعيت زيادى از مهاجران و حتى ساكنان محلات ديگر، در اطراف مسجد خانه‌هايى بنا كنند. به دنبال اين امر بود كه شهر در اطراف مسجد شكل گرفت.
مسجد رسول‌خدا(ص) در نخستین بنای خود، مساحتی شامل هفتاد ذراع [۳۵ متر] در شصت ذراع [۳۰ متر] بوده که در حدود ۱۰۵۰ متر مربع می‌شود. مسجد نخست، با دیوارهای خشتی و گِلی و پایه‌هایی از تنه درختان خرما بنا گردید. سقف مسجد هم با شاخه‌های درخت خرما پوشانده شد.


مسجد رسول‌خدا(ص) در نخستين بناى خود، مساحتى شامل هفتاد ذراع [٣۵ متر] در شصت ذراع [٣٠ متر] بوده كه در حدود ١٠۵٠ متر مربع مى‌شود. مسجد نخست، با ديوارهاى خشتى و گِلى و پايه‌هايى از تنه درختان خرما بنا گرديد. سقف مسجد هم با شاخه‌هاى درخت خرما پوشانده شد؛ به طورى كه در هنگام باران، آب بر سر و صورت نمازگزاران مى‌ريخت و زمين در زير پيشانى رسول خدا(ص) و اصحاب، گِلى بود. <sup>١</sup> در آغاز، قبله مسجد به سمت شمال و جهت بيت‌المقدس بود. پس از تغيير قبله، بخش مسقّف مسجد به جهت جنوبى منتقل شده و صفّه به شمال مسجد انتقال يافت.
در آغاز، قبله مسجد به سمت شمال و جهت بیت‌المقدس بود. پس از تغییر قبله، بخش مسقّف مسجد به جهت جنوبی منتقل شده و صفّه به شمال مسجد انتقال یافت.


مسجد با همين بنا براى هفت سال محل برگزارى نماز جماعت، نماز جمعه وخطبه‌هاى رسول خدا(ص) بود. گرچه برخى نوشته‌اند كه در سال چهارم هجرى، ديواره‌هاى آن از خشت و گِل بنا شد. در سال هفتم هجرت، با گسترش اسلام و افزايش شمار مسلمانان، ضرورت توسعه مساحت مسجد مطرح شد. رسول خدا(ص) بر طول و عرض مسجد افزود و مساحت آن به ٢۴٧۵ متر مربع رسيد. در اين توسعه، شكل مسجد به صورت مربع درآمد. قبله مسجد نيز از سال دوم هجرى از شمال به سمت جنوب تغيير كرد و از آن پس، نه به سوى بيت‌المقدس، كه قبله يهود بود، بلكه به سوى مكه نماز خوانده مى‌شد.
در سال هفتم هجرت، رسول خدا(ص) بر طول و عرض مسجد افزود و مساحت آن به ۲۴۷۵ متر مربع رسید. در این توسعه، شکل مسجد به صورت مربع درآمد.  


===== توسعه مسجد در سال هفدهم هجرى =====
===== توسعه مسجد در سال هفدهم هجری =====
با گسترش فتوحات، جمعيت مسلمان افزايش مى‌يافت و در اين ميان، مدينه به عنوان مركز خلافت، جمعيت بيشترى را به خود جذب مى‌كرد. خليفه دوم (خلافت از ١٣ تا ٢٣ ه.) تصميم گرفت تا خانه‌هاى اطراف را بخرد و آنها را ضميمه مسجد سازد.
{{اصلی|بازسازی مسجدالنبی (عمر بن خطاب)}}
با گسترش فتوحات، جمعیت مسلمان افزایش می‌یافت و در این میان، مدینه به عنوان مرکز خلافت، جمعیت بیشتری را به خود جذب می‌کرد. خلیفه دوم (خلافت از ۱۳ تا ۲۳ ه.) تصمیم گرفت تا خانه‌های اطراف را بخرد و آنها را ضمیمه مسجد سازد.


===== توسعه مسجد در سال ٢٩ هجرى =====
===== توسعه مسجد در سال ۲۹ هجری =====
عثمان وسعت مسجد را نسبت به زمان خليفه دوم زيادتر كرد، به‌طورى كه به ۴٠٧١ متر مربع رسيد. اين افزايش نيز در پى درخواست مردم بود كه مجبور بودند براى نماز جمعه خارج از مسجد بنشينند. در برابر، شمارى از مردم كه خانه‌هايشان در اين افزايش تخريب مى‌شد، با توسعه مسجد مخالف بودند. دليل ديگر مخالفت مردم آن بود كه احساس مى‌كردند عثمان با روحيه‌اى كه دارد، مسجد را از حالت سادگى نخست درمى‌آورد و از سنگ‌هاى تراشيده در بناى آن استفاده مى‌كند.
{{اصلی|بازسازی مسجد النبی (عثمان بن عفان)}}
عثمان وسعت مسجد را نسبت به زمان خلیفه دوم زیادتر کرد، به‌طوری که به ۴۰۷۱ متر مربع رسید. این افزایش نیز در پی درخواست مردم بود که مجبور بودند برای نماز جمعه خارج از مسجد بنشینند. در برابر، شماری از مردم که خانه‌هایشان در این افزایش تخریب می‌شد، با توسعه مسجد مخالف بودند. دلیل دیگر مخالفت مردم آن بود که احساس می‌کردند عثمان با روحیه‌ای که دارد، مسجد را از حالت سادگی نخست درمی‌آورد و از سنگ‌های تراشیده در بنای آن استفاده می‌کند.


===== توسعه مسجد در زمان مهدى عباسى =====
===== توسعه مسجد در زمان مهدی عباسی =====
بنى‌عباس در سال ١٣٢ بر مسند خلافت نشستند. گفته شده كه سفّاح ومنصور، اولين و دومين خليفه عباسى، قصد توسعه مسجد را داشتند، اما فرصت اين كار را نيافتند. به ويژه منصور، از مردم مدينه كه به رهبرى نفس زكيّه از نوادگان امام حسن(ع) در شورشى سخت بر ضدّ او شركت كرده بودند، دل خوشى نداشت.
{{اصلی|بازسازی مسجدالنبی (مهدی عباسی)}}
بنی‌عباس در سال ۱۳۲ بر مسند خلافت نشستند. گفته شده که سفّاح ومنصور، اولین و دومین خلیفه عباسی، قصد توسعه مسجد را داشتند، اما فرصت این کار را نیافتند. به ویژه منصور، از مردم مدینه که به رهبری نفس زکیّه از نوادگان امام حسن(ع) در شورشی سخت بر ضدّ او شرکت کرده بودند، دل خوشی نداشت.


مهدى فرزند منصور، در مسجدالحرام و مسجدالنبى(ص)، بناهاى جديدى ساخت كه پيش از اين درباره مسجدالحرام از آن سخن گفتيم. وى در سال ١۵٨ سفرى به مدينه كرد و تصميم گرفت تا مسجد رسول خدا(ص) را بازسازى كند و بر مساحت آن بيفزايد. اقدام عملى او در اين باره، از سال ١۶١ يا ١۶٢ آغاز گرديد.
مهدی فرزند منصور، در مسجدالحرام و مسجدالنبی(ص)، بناهای جدیدی ساخت که پیش از این درباره مسجدالحرام از آن سخن گفتیم. وی در سال ۱۵۸ سفری به مدینه کرد و تصمیم گرفت تا مسجد رسول خدا(ص) را بازسازی کند و بر مساحت آن بیفزاید. اقدام عملی او در این باره، از سال ۱۶۱ یا ۱۶۲ آغاز گردید.


مجموعه مساحتى كه مهدى به مسجد افزود، شامل ٢۴۵٠ متر مى‌شد.  
مجموعه مساحتی که مهدی به مسجد افزود، شامل ۲۴۵۰ متر می‌شد.  


===== تلاش عثمانى‌ها =====
===== تلاش عثمانی‌ها =====
مرحله بعدى بازسازىِ مسجد، در روزگار عثمانى‌ها و در قرن دهم هجرى صورت گرفت. سلطان سليمان عثمانى در سال ٩٣٨ در بازسازى مسجدالنبى(ص) كوشش‌هايى كرد اما اقدام اساسى در سال ١٢۶۵ قمرى به دست سلطان عبدالحميد اول (١٢٧٧م) آغاز گرديد و در طى سيزده سال مسجد به شكلى استوار و در عين حال زيبا بازسازى شد. اين بازسازى، قوى‌ترين و محكم‌ترين ساختمانى بود كه مسجد به خود ديد. پس از آن در روزگار سلاطين بعد از وى نيز، مرتب كار مرمت و اصلاح در مسجد ادامه داشته است كه گزارش آن را مورخان هر دوره نوشته‌اند.
{{اصلی|بازسازی مسجدالنبی (دوره عثمانی)}}
مرحله بعدی بازسازیِ مسجد، در روزگار عثمانی‌ها و در قرن دهم هجری صورت گرفت. سلطان سلیمان عثمانی در سال ۹۳۸ در بازسازی مسجدالنبی(ص) کوشش‌هایی کرد اما اقدام اساسی در سال ۱۲۶۵ قمری به دست سلطان عبدالحمید اول (۱۲۷۷م) آغاز گردید و در طی سیزده سال مسجد به شکلی استوار و در عین حال زیبا بازسازی شد. این بازسازی، قوی‌ترین و محکم‌ترین ساختمانی بود که مسجد به خود دید. پس از آن در روزگار سلاطین بعد از وی نیز، مرتب کار مرمت و اصلاح در مسجد ادامه داشته است که گزارش آن را مورخان هر دوره نوشته‌اند.


===== توسعه مسجد در سلطنت عبدالعزيز سعودى =====
===== توسعه مسجد در سلطنت عبدالعزیز سعودی =====
تا سال ١٣٧٠ قمرى كه از سوى ملك عبدالعزيز تلاش جديدى براى بازسازى مسجد آغاز شد، اقدامى براى تعميرات اساسى در مسجد نشده بود. در اين سال، عبدالعزيز سعودى كار را آغاز كرد و زيرنظر عده‌اى از مهندسان طرحهايى را براى توسعه مسجد آماده ساخت. در سال ١٣٧٣ قمرى كار به طور رسمى شروع شد. مجموع مساحت مسجد پس از اين بازسازى به ١۶٣٢٧ متر مربع رسيد.
{{اصلی|بازسازی مسجدالنبی (ملک عبدالعزیز)}}
تا سال ۱۳۷۰ قمری که از سوی ملک عبدالعزیز تلاش جدیدی برای بازسازی مسجد آغاز شد، اقدامی برای تعمیرات اساسی در مسجد نشده بود. در این سال، عبدالعزیز سعودی کار را آغاز کرد و زیرنظر عده‌ای از مهندسان طرحهایی را برای توسعه مسجد آماده ساخت. در سال ۱۳۷۳ قمری کار به طور رسمی شروع شد. مجموع مساحت مسجد پس از این بازسازی به ۱۶۳۲۷ متر مربع رسید.


===== توسعه مسجد در سلطنت فهد بن عبدالعزيز =====
===== توسعه مسجد در سلطنت فهد بن عبدالعزیز =====
آخرين مرحله توسعه مسجد را ملك فهد آغاز كرد. وى از سال ١۴٠٢ هجرى قمرى سلطنت خود را آغاز كرد و تلاش زيادى را براى چاپ قرآن و توسعه مسجدالحرام و مسجدالنبى(ص) و نيز برخى از مساجد متبرك مانند قبا، قبلتين، ميقات و جمعه به كار برد. اين حركت براى بازسازى مساجد هنوز ادامه دارد؛ به طورى كه در سال‌هاى اخير، مسجد مباهله نيز بازسازى شده و در مكه مسجد الاجابه، مسجد الجن، مسجد شجره و مسجد الرايه در حال تجديد بناست يا تجديد شده است.
{{اصلی|بازسازی مسجدالنبی (ملک فهد)}}
آخرین مرحله توسعه مسجد را ملک فهد آغاز کرد. وی از سال ۱۴۰۲ هجری قمری سلطنت خود را آغاز کرد و تلاش زیادی را برای چاپ قرآن و توسعه مسجدالحرام و مسجدالنبی(ص) و نیز برخی از مساجد متبرک مانند قبا، قبلتین، میقات و جمعه به کار برد. این حرکت برای بازسازی مساجد هنوز ادامه دارد؛ به طوری که در سال‌های اخیر، مسجد مباهله نیز بازسازی شده و در مکه مسجد الاجابه، مسجد الجن، مسجد شجره و مسجد الرایه در حال تجدید بناست یا تجدید شده است.


== بخش‌های داخلی ==
== بخش‌های داخلی ==


===== روضه شريف =====
===== روضه شریف =====
قسمتى از مسجدالنّبى(ص) كه در ناحيه جنوبِ شرقى (رو به سوى قبله) مسجد قرار دارد، و حدّ فاصل ميان منبر و قبر پيامبر(ص) است، به نام «روضه مطهّره» و «روضه شريفه» شناخته مى‌شود. اين قسمت فضيلت زيادى دارد؛ چرا كه در حديث رسول خدا(ص) به عنوان روضه‌اى بهشتى معرفى شده است:
{{اصلی|روضه شریفه}}
 
قسمتی از مسجدالنّبی(ص) که در ناحیه جنوبِ شرقی (رو به سوی قبله) مسجد قرار دارد، و حدّ فاصل میان منبر و قبر پیامبر(ص) است، به نام «روضه مطهّره» و «روضه شریفه» شناخته می‌شود. در روایتی از پیامبر این بخش از مسجد بخشی از بهشت دانسته شده است.  
«مابَيْنَ بَيْتى [قَبْرى] وَمِنْبَرى رَوْضَة مِنْ رِياضِ الْجَنَّة وَ مِنْبَرى عَلى حَوْضى».  همچنين از آن حضرت نقل شده است كه فرمود:  «مِنْبَرى عَلى تُرْعَة مِنْ تُرَعِ الْجَنَّة». <ref>الكافى، ج ۴، صص ۵۵٣ - ۵۵۴</ref>«منبر من دركنار درى از درهاى بهشت است.»
 
اين حديث مورد اتفاق شيعه و سنى است، هر چند در تعريف محدوده روضه، اختلافاتى ميان علما و محققان وجود دارد: برخى، ديوار شرقى مسجد را كه كنار قبر پيامبر(ص) است، حدّ شرقىِ روضه دانسته‌اند، اما در حدّ غربى، تنها نقطه منبر را حدّ آن مى‌دانند و به اين ترتيب، حدود روضه را به يك مثلثى، محدود مى‌سازند كه يك زاويه آن منبر و دو زاويه ديگر آن ديواره شرقى مسجد است. اين در حالى است كه برخى ديگر، تمامىِ مسجدِ زمان پيامبر(ص) را روضه مى‌دانند.
 
نظريه ديگر آن است كه برابرِ ديوار شرقىِ مسجد، در كنار قبر پيامبر، در غرب نيز به همان عرض، از منبر به پايين به سمت شمال محدوده روضه است كه بر آن اساس، روضه شامل يك مستطيل مى‌شود. اين تعريف، مشهورترين نظريه در ميان اهل سنت است. ستونهاى اين بخش بر اساس همين نظريه، متفاوت از ساير ستونهاست، به طورى كه يك رديف از ستونها از قبر تا منبر كاملا با رنگ ويژه‌اى رنگ‌آميزى شده است.
 
علماى شيعه درباره تعريف روضه بر اين باورند كه، روضه از ديوار محراب در جنوب كه امروزه با نرده‌هاى فلزى مشخص است‌آغاز و در شمال، به چهارمين ستون منتهى مى‌گردد؛ يعنى يك ستون علاوه بر آنچه اهل سنت مى‌گويند و حد دوم آن در شرق داخل بيت پيامبر(ص) و بيت فاطمه زهرا(س) است و در سمت غرب برابر منبر شريف است. <sup>١</sup>
 
در محدوده روضه مطهّر، سه مكان مقدس وجود دارد: «مرقد مطهّر» رسول خدا(ص)، «منبر» و «محراب» كه به ترتيب درباره آنها سخن خواهيم گفت.


===== حجره و مرقد پیامبر(ص) =====
===== حجره و مرقد پیامبر(ص) =====
يكى از بهترين نقاط مسجد، مدفن رسول خدا(ص) است؛ پيامبرى كه محبوب خدا وخلق بوده و ميراث گرانبهاى اسلام، حاصل تلاش بيست و سه ساله اوست.
{{اصلی|حجره رسول‌الله|قبر رسول الله}}
 
حجره پیامبر(ص) اتاقی چسبیده به مسجد بود که محل زندگی آن حضرت و عایشه بود. پیامبر در این خانه وفات کرد و در همانجا به خاک سپرده شد. بعدا پیکر ابوبکر و عمر نیز پس از مرگ در همان مکان مدفون شدند.
به هنگام تأسيس مسجد، در كناره شرقىِ مسجد، حجره‌هايى براى زندگى پيامبر(ص) و همسران او ساخته شد كه تا حدود نود سال پس از رحلت آن حضرت نيز سرِ پا بود. ابتدا حجره‌اى براى سوده، پس از آن عايشه و در امتداد آن، حجره‌اى براى حضرت فاطمه(س) بنا گرديد. مورّخان نوشته‌اند كه رسول خدا(ص) در همان حجره‌اى كه وفات يافت، مدفون شد. براساس آنچه كه اهل‌سنّت روايت كرده‌اند، اين حجره، همان‌حجره عايشه بوده كه حضرت در آن وفات يافت. احتمال ديگر نيز آن است كه رحلت و دفن پيامبر(ص) در حجره‌اى در ميان حجره عايشه و حجره حضرت فاطمه(س) بوده كه آن حضرت براى استراحت در آنجا بسر مى‌برده و اختصاص به هيچ‌يك از همسرانش نداشته است.
 
به هر روى، زمانى كه پيامبر(ص) دفن شد و سپس ابوبكر و عمر را در كنار آن حضرت دفن كردند، به تدريج ميان بخش متعلق به عايشه و اين قسمت، پرده (و سپس در روزگار عمر ديوار كوتاهى) كشيده شد. اين وضعيت تا زمان توسعه مسجد در عهد وليد، به همان شكل باقى بود. در آن زمان كه قسمت شرقى مسجد توسعه يافت، مرقد مطهر در حالى كه گرد آن يك پنج ضلعى كشيده شد، داخل در مسجد گرديد. گفته‌اند انتخاب پنج ضلعى از آن روى بود كه شبيه كعبه به صورت مربع نباشد. به علاوه كسانى كه در پشت آن به سوى قبله نماز مى‌خوانده‌اند، چون سمت مثلثى آن برابرشان بود، در واقع، عملا رو به قبر بودن، براى آنان صدق نمى‌كرد.
 
گفتنى است نخستين بار يكى از امراى اسماعيلىِ مصر با نام ابن ابى‌الهيجاء، پرده‌اى را كه سوره يس روى آن كتابت شده بود، روى مرقد مطهّر پيامبر(ص) كشيد<ref>نزهة الناظرين، ص ١٨٢</ref> و از آن زمان به بعد، پرده‌اى كه روى آن آيات قرآن نوشته شده بود، روى مرقد مطهّر كشيده‌مى‌شد.


===== منبر =====
===== منبر =====
يكى از مكان‌هاى مقدسِ مسجد، محل منبر رسول خدا(ص) است. در روايات زيادى نقل شده كه پيامبر خدا(ص) ، در آغاز با تكيه بر درخت خرمايى به ايراد خطبه مى‌پرداخت تا اينكه يكى از اصحاب پيشنهاد ساختن منبرى را داد تا رسول خدا(ص) بر روى آن بنشيند، به طورى كه هم مردم ايشان را ببينند و هم آن حضرت از ايستادن خسته نشود.
یکی از مکان‌های مقدسِ مسجد، محل منبر رسول خدا(ص) است. در روایات زیادی نقل شده که پیامبر خدا(ص) ، در آغاز با تکیه بر درخت خرمایی به ایراد خطبه می‌پرداخت تا اینکه یکی از اصحاب پیشنهاد ساختن منبری را داد تا رسول خدا(ص) بر روی آن بنشیند، به طوری که هم مردم ایشان را ببینند و هم آن حضرت از ایستادن خسته نشود.


در برخى ديگر از نقل‌ها آمده است كه پيش از آن، سكّويى از گِل ساخته بودند كه آن حضرت بر روى آن مى‌نشست و تنها در سال هفتم هجرت بود كه منبرى چوبين ساختند.
در برخی دیگر از نقل‌ها آمده است که پیش از آن، سکّویی از گِل ساخته بودند که آن حضرت بر روی آن می‌نشست و تنها در سال هفتم هجرت بود که منبری چوبین ساختند.


اين منبرِ سه پله‌اى تا زمان حكومت معاويه مورد استفاده بود. معاويه براى كسب وجهه و حق جلوه دادن خود، خواست تا منبر رسول خدا(ص) را از مدينه به شام ببرد، اما مردم مدينه دست به اعتراض زدند و از اين كار ممانعت كردند. بعدها نجّارى، شش پلّه بر همان منبر ساخت كه مجموعاً نُه پلّه شد. اين منبر بر اثر گذشت زمان از ميان رفت و قسمتى از آن در قرن ششم به عنوان تبرّك مورد استفاده قرار مى‌گرفت.
این منبرِ سه پله‌ای تا زمان حکومت معاویه مورد استفاده بود. معاویه برای کسب وجهه و حق جلوه دادن خود، خواست تا منبر رسول خدا(ص) را از مدینه به شام ببرد، اما مردم مدینه دست به اعتراض زدند و از این کار ممانعت کردند. بعدها نجّاری، شش پلّه بر همان منبر ساخت که مجموعاً نُه پلّه شد. این منبر بر اثر گذشت زمان از میان رفت و قسمتی از آن در قرن ششم به عنوان تبرّک مورد استفاده قرار می‌گرفت.


===== محراب پیامبر(ص) =====
===== محراب پیامبر(ص) =====
محراب در محلى ساخته شده كه رسول خدا(ص) در آنجا نماز مى‌گزارد و پيشانى خويش را به عنوان سجده در برابر حق تعالى بر خاك آن مى‌نهاد. با توجه به منابع لغت بايد گفت:«محراب» به معناى صدر و بالاى مجلس است [محراب المسجد صدره و اشْرَفُ موضعٍ فيه] و از نظر سابقه دينى، مربوط به محراب‌هايى است كه در كليساها و كنيسه‌ها بوده است، چنان كه در قرآن درباره زكريا و مريم هم بكار رفته است.<ref>آل عمران، ٣٧</ref>
{{اصلی|محراب پیامبر}}
محراب در محلی ساخته شده که رسول خدا(ص) در آنجا نماز می‌گزارد. با توجه به منابع لغت باید گفت:«محراب» به معنای صدر و بالای مجلس است [محراب المسجد صدره و اشْرَفُ موضعٍ فیه] و از نظر سابقه دینی، مربوط به محراب‌هایی است که در کلیساها و کنیسه‌ها بوده است، چنان که در قرآن درباره زکریا و مریم هم بکار رفته است.<ref>آل عمران، ٣٧</ref>


=== دیگر محراب‌ها ===
=== دیگر محراب‌ها ===
محراب عثمانى منسوب به سلاطين عثمانى كه در ديوار جنوبى مسجد است و در حال حاضر امام جماعت در آنجا مى‌ايستد، دوم محراب سليمانى متعلق به سلطان سليمان عثمانى يا محراب حنفى كه در سمت مغرب محراب رسول خدا(ص) قرار دارد. اين محراب پس از سال ٨۶٠ ق ساخته شد.
{{اصلی|محراب‌های مسجدالنبی}}
علاوه بر [[محراب پیامبر]]، چندین محراب دیگر نیز در مسجدالنبی وجود دارد. [[محراب عثمانی]] که منسوب به [[عثمان بن عفان|عثمان]] خلیفه سوم است و در دیوار جنوبی مسجد واقع شده و در حال حاضر امام جماعت در آنجا می‌ایستد. [[محراب سلیمانی]] منسوب به [[بازسازی مسجدالنبی (سلیمان قانونی)|سلطان سلیمان]] عثمانی  که به [[محراب سلیمانی|محراب حنفی]] نیز معروف است. این محراب در سمت مغرب محراب رسول خدا(ص) قرار دارد.


به علاوه در انتهاى ديوار شمالىِ ضريح پيامبر(ص) محراب تهجّد قرار دارد كه رسول‌خدا(ص) در برخى از شب‌ها نماز شب را در آنجا اقامه مى‌كردند. روزگارى محرابى هم در پشت «دكّة الآغاوات» كه امروزه به خطا «صُفّه» ناميده مى‌شود و نام آن سكّوى خواجه‌هاست وجود داشته است.
محراب تهجّد  نیز، در انتهای دیوار شمالیِ ضریح پیامبر(ص) قرار دارد که رسول‌خدا(ص) در برخی از شب‌ها نماز شب را در آنجا اقامه می‌کردند. علاوه بر این محرابی هم در پشت «[[دکه اغوات|دکّة الآغوات]]» وجود داشته است.


=== حدیقة الزهراء ===
=== حدیقة الزهراء ===
در گذشته، در زاويه شرقى حياتِ اول مسجد، چندين درخت نخل بوده است. ابن‌جبير در قرن ششم هجرى از پانزده عدد نخل در صحن مسجد ياد كرده است. بعدها يك درخت سدر و نيز درختى به نام حمره در كنار نخل‌ها كاشته شده است. گويا بعدها به دليل نزديكى آن به محراب تهجّد و خانه حضرت زهرا(س) آن را «حديقةالزهراء» مى‌ناميده‌اند. تصوير اين درختان در عكس‌هاى قديمى برجاى مانده است.
{{اصلی|حدیقة الزهراء}}
در گذشته، در زاویه شرقی حیاتِ اول مسجد، چندین درخت نخل بوده است. ابن‌جبیر در قرن ششم هجری از پانزده عدد نخل در صحن مسجد یاد کرده است. بعدها یک درخت سدر و نیز درختی به نام حمره در کنار نخل‌ها کاشته شده است. گویا بعدها به دلیل نزدیکی آن به محراب تهجّد و خانه حضرت زهرا(س) آن را «حدیقةالزهراء» می‌نامیده‌اند. تصویر این درختان در عکس‌های قدیمی برجای مانده است.


نام مبارك دوازده امام، همراه نام عشرة مبشّره (به گمان اهل‌سنت) و اسامى چهار امام مذهب اهل سنت بر اطراف ديوار حيات اول و دوم به خطى زيبا نوشته شده است. در ميان آنها نام امام زمان(عج) به صورت محمد المهدى آمده و به گونه‌اى نوشته شده كه از دور «حىّ»؛ يعنى زنده خوانده مى‌شود. گفته‌اند كه اخيرا در تركيب آن دست برده شده است تا «حى» خوانده نشود. اين كتيبه‌ها از روزگار عثمانى است و در سفرنامه‌هاى دوره قاجارى ياد شده است<ref>تاريخ المدينة المنوره، ج ٢، ص ۴٨۶</ref> در گذشته، در كشور عثمانى و بسيارى از نقاط ديگر دنياى اسلام، اهل سنت، دوازده امام را در كنار خلفاى نخست و ائمه مذاهب چهارگانه دوست مى‌داشته‌اند و به همين دليل نامشان را در اين بزرگترين مسجد دنياى اسلام آورده‌اند.
نام مبارک دوازده امام، همراه نام عشرة مبشّره (به گمان اهل‌سنت) و اسامی چهار امام مذهب اهل سنت بر اطراف دیوار حیات اول و دوم به خطی زیبا نوشته شده است. در میان آنها نام امام زمان(عج) به صورت محمد المهدی آمده و به گونه‌ای نوشته شده که از دور «حیّ»؛ یعنی زنده خوانده می‌شود. گفته‌اند که اخیرا در ترکیب آن دست برده شده است تا «حی» خوانده نشود. این کتیبه‌ها از روزگار عثمانی است و در سفرنامه‌های دوره قاجاری یاد شده است<ref>تاریخ المدینة المنوره، ج ٢، ص ۴٨۶</ref> در گذشته، در کشور عثمانی و بسیاری از نقاط دیگر دنیای اسلام، اهل سنت، دوازده امام را در کنار خلفای نخست و ائمه مذاهب چهارگانه دوست می‌داشته‌اند و به همین دلیل نامشان را در این بزرگترین مسجد دنیای اسلام آورده‌اند.


=== صُفّه ===
=== صُفّه ===
زمانى كه مسلمانان مكه و نواحى اطراف به دستور رسول خدا(ص) به مدينه هجرت كردند، آشكار بود كه شهر امكان پذيرايى از تمامى آنان را ندارد. انصار با ايثار و گذشت، گروه بسيارى از آنان را به خانه‌هاى خود بردند و برخى، دارايى خود را با آنان تقسيم كردند، اما برخى از مهاجران، همچنان بدون سرپناه باقى ماندند. چندى طول كشيد تا مسكن و مأوايى بيابند و كارى را پيشه خود سازند و درآمدى به دست آورند.
زمانی که مسلمانان مکه و نواحی اطراف به دستور رسول خدا(ص) به مدینه هجرت کردند، آشکار بود که شهر امکان پذیرایی از تمامی آنان را ندارد. انصار با ایثار و گذشت، گروه بسیاری از آنان را به خانه‌های خود بردند و برخی، دارایی خود را با آنان تقسیم کردند، اما برخی از مهاجران، همچنان بدون سرپناه باقی ماندند. چندی طول کشید تا مسکن و مأوایی بیابند و کاری را پیشه خود سازند و درآمدی به دست آورند.


طلحه انصارى مى‌گويد: هر مهاجرى كه وارد مدينه مى‌شد، اگر رفيقى داشت، بر او وارد مى‌شد و اگر كسى را نداشت، در صفّه منزل مى‌گزيد. من خود در صفّه اقامت كردم وپيامبر(ص) روزانه براى ما قدرى خرما مى‌فرستاد. <sup>١</sup>
طلحه انصاری می‌گوید: هر مهاجری که وارد مدینه می‌شد، اگر رفیقی داشت، بر او وارد می‌شد و اگر کسی را نداشت، در صفّه منزل می‌گزید. من خود در صفّه اقامت کردم وپیامبر(ص) روزانه برای ما قدری خرما می‌فرستاد. <sup>۱</sup>


به هر روى، اين دسته از مهاجران فقير در قسمتى از مسجد كه براى آنان در نظر گرفته شده بود، اسكان داده شدند. اين محل، سقفى داشت تا آنان از تابش خورشيد در امان باشند و بتوانند در سايه آن بياسايند. برخى از آنان شام را ميهمان انصار بودند، اما براى خواب به محل صفّه مى‌آمدند. در بيشتر موارد، مى‌بايست به اندك خوراكى كه رسول خدا(ص) براى آنان مى‌فرستاد و بيش از آن در اختيار آن حضرت نبود، قناعت مى‌كردند. يك‌بار، يكى از آنان گفت كه از بس خرما به ما داده شد، شكممان آتش گرفت!
به هر روی، این دسته از مهاجران فقیر در قسمتی از مسجد که برای آنان در نظر گرفته شده بود، اسکان داده شدند. این محل، سقفی داشت تا آنان از تابش خورشید در امان باشند و بتوانند در سایه آن بیاسایند. برخی از آنان شام را میهمان انصار بودند، اما برای خواب به محل صفّه می‌آمدند. در بیشتر موارد، می‌بایست به اندک خوراکی که رسول خدا(ص) برای آنان می‌فرستاد و بیش از آن در اختیار آن حضرت نبود، قناعت می‌کردند. یک‌بار، یکی از آنان گفت که از بس خرما به ما داده شد، شکممان آتش گرفت!


== گنبد سبز ==
== گنبد سبز ==
در سال ۶٧٨ سلطان قلاوون مملوكى، گنبدى روى مرقد مطهّر بنا كرد، در حالى كه تا پيش از آن، تنها، ديوار اين قسمت، قدرى از ديوار بخش‌هاى مسجد بالاتر بود. قبّه قلاوون، در پايين روى ستون‌هاى مربّعى قرار گرفته اما بخش فوقانى آن به صورت هشت ضلعى درآمده است.
{{اصلی|گنبد مسجدالنبی}}
در سال ۶۷۸ سلطان قلاوون مملوکی، گنبدی روی مرقد مطهّر بنا کرد، در حالی که تا پیش از آن، تنها، دیوار این قسمت، قدری از دیوار بخش‌های مسجد بالاتر بود. قبّه قلاوون، در پایین روی ستون‌های مربّعی قرار گرفته اما بخش فوقانی آن به صورت هشت ضلعی درآمده است.


كارهاى ساختمانىِ چندى در سال ٨۵٣ و ٨٧٨ و ٨٨١ براى سنگفرش كردن كف حجره، بناى مجدّد آن و نيز تعمير گنبد صورت گرفت كه در آتش سوزى سال ٨٨۶ آسيب زيادى به مقصوره و گنبد رسيد، اما حجره شريفه، يعنى محدوده مرقد آسيبى نديد. به دنبال آن در سال ٨٨٧ سلطان قايْتباى گنبد را كه در اثر آتش سوزى در مسجد آسيب ديده بود، از نو بنا كرد. چند سال بعد باز گنبد تجديد شد.
کارهای ساختمانیِ چندی در سال ۸۵۳ و ۸۷۸ و ۸۸۱ برای سنگفرش کردن کف حجره، بنای مجدّد آن و نیز تعمیر گنبد صورت گرفت که در آتش سوزی سال ۸۸۶ آسیب زیادی به مقصوره و گنبد رسید، اما حجره شریفه، یعنی محدوده مرقد آسیبی ندید. به دنبال آن در سال ۸۸۷ سلطان قایْتبای گنبد را که در اثر آتش سوزی در مسجد آسیب دیده بود، از نو بنا کرد. چند سال بعد باز گنبد تجدید شد.


در سال ١٢٣٣ در روزگار سلطان محمود عثمانى، نيز گنبد بازسازى شد و تا آن زمان رنگ آن كبود بود. در روزگار سلطان عبدالحميد عثمانى گنبد روى مرقد را به رنگ سبز كردند و از اين زمان به بعد، به «قُبّة الخضراء» شهرت يافت.<ref>تعمير و توسعه مسجد شريف نبوى، صص ۶٩ - ٧٠</ref> طبق رسم، هر چند سال رنگى روى رنگ پيشين مى‌كشيدند. جالب آن كه در پايين گنبد، سوراخى باز كرده‌اند كه ميان قبر و آسمان حائلى مانند سقف نباشد. داستان اين محفظه از اين قرار است كه وقتى در مدينه باران نيامد، مردم در اين باره از عايشه استمداد كردند. او گفت كه متوجه قبر پيامبر شويد؛ همسر پيامبر(ص) ، به خلاف كسانى كه به تبرّك و توسّل اعتقادى ندارند و براى قبر ارزشى قائل نيستند، مردم را به قبر آن حضرت هدايت كرد. از زمانى كه گنبد روى مرقد كشيده شد، اين محفظه را در ادامه آن سنت باقى گذاشتند تا در وقت كم بارانى، آن را بگشايند و از خداوند طلب باران كنند.<ref>بنگريد: نزهة الناظرين، ص ١٩٣</ref>
در سال ۱۲۳۳ در روزگار سلطان محمود عثمانی، نیز گنبد بازسازی شد و تا آن زمان رنگ آن کبود بود. در روزگار سلطان عبدالحمید عثمانی گنبد روی مرقد را به رنگ سبز کردند و از این زمان به بعد، به «قُبّة الخضراء» شهرت یافت.<ref>تعمیر و توسعه مسجد شریف نبوی، صص ۶٩ - ٧٠</ref> طبق رسم، هر چند سال رنگی روی رنگ پیشین می‌کشیدند. جالب آن که در پایین گنبد، سوراخی باز کرده‌اند که میان قبر و آسمان حائلی مانند سقف نباشد. داستان این محفظه از این قرار است که وقتی در مدینه باران نیامد، مردم در این باره از عایشه استمداد کردند. او گفت که متوجه قبر پیامبر شوید؛ همسر پیامبر(ص) ، به خلاف کسانی که به تبرّک و توسّل اعتقادی ندارند و برای قبر ارزشی قائل نیستند، مردم را به قبر آن حضرت هدایت کرد. از زمانی که گنبد روی مرقد کشیده شد، این محفظه را در ادامه آن سنت باقی گذاشتند تا در وقت کم بارانی، آن را بگشایند و از خداوند طلب باران کنند.<ref>بنگرید: نزهة الناظرین، ص ١٩٣</ref>


== مناره‌ها ==
== مناره‌ها ==
بناى نخستينِ مسجد و توسعه‌هاى بعدى آن، تا زمان وليد بن عبدالملك، هيچ‌گونه مناره‌اى را در مسجد نشان نمى‌دهد. در آن زمان مؤذّن تنها بر بام مرتفعى قرار مى‌گرفت ونداى اذان سر مى‌داد. به دستور وليد، چهار مناره بر چهار گوشه مسجدالنبى(ص) ساخته شد. اين مناره‌ها در گذر زمان جاى خود را به مناره‌هاى بزرگتر و مستحكم‌ترى داد. مناره‌هاى جديدى به دست سلطان قايتباى ساخته شد كه در توسعه جديد برخى از آنها از ميان رفت و برخى باقى ماند. بعدها مناره‌هاى جديدى براى مسجد ساخته شد.
بنای نخستینِ مسجد و توسعه‌های بعدی آن، تا زمان ولید بن عبدالملک، هیچ‌گونه مناره‌ای را در مسجد نشان نمی‌دهد. در آن زمان مؤذّن تنها بر بام مرتفعی قرار می‌گرفت وندای اذان سر می‌داد. به دستور ولید، چهار مناره بر چهار گوشه مسجدالنبی(ص) ساخته شد. این مناره‌ها در گذر زمان جای خود را به مناره‌های بزرگتر و مستحکم‌تری داد. مناره‌های جدیدی به دست سلطان قایتبای ساخته شد که در توسعه جدید برخی از آنها از میان رفت و برخی باقی ماند. بعدها مناره‌های جدیدی برای مسجد ساخته شد.
 
چهار مناره اصلی مسجد عبارتند از: «مناره سلیمانیه» و «مناره مجیدیه» که در دو سوی ضلع شمالی قرار گرفته و هر دوی این مناره‌ها در دوره سعودی از بین رفته و بجای آن، مناره‌های جدیدی ساخته شده است. سوّمین مناره در ضلع جنوب شرقی، در کنار قبه خضراء است که به مناره رئیسیه شهرت دارد. این مناره در سال ۸۸۶، ۸۸۸، و ۸۹۲ سه بار به دست قایتبای تعمیر شده که تا کنون نیز به همان صورت باقی مانده و ارتفاع آن شصت متر است.


چهار مناره اصلى مسجد عبارتند از: «مناره سليمانيه» و «مناره مجيديه» كه در دو سوى ضلع شمالى قرار گرفته و هر دوى اين مناره‌ها در دوره سعودى از بين رفته و بجاى آن، مناره‌هاى جديدى ساخته شده است. سوّمين مناره در ضلع جنوب شرقى، در كنار قبه خضراء است كه به مناره رئيسيه شهرت دارد. اين مناره در سال ٨٨۶، ٨٨٨، و ٨٩٢ سه بار به دست قايتباى تعمير شده كه تا كنون نيز به همان صورت باقى مانده و ارتفاع آن شصت متر است.
مناره دیگر در ضلع غربی مسجد است که به «مناره باب‌السلام» شهرت دارد؛ چرا که در کنار باب السلام است. این مناره را احمد بن قلاوون، از سلاطین مملوکی مصر، در سال ۷۰۶ هجری بنا کرد و تا به امروز به همان صورت مانده است.  


مناره ديگر در ضلع غربى مسجد است كه به «مناره باب‌السلام» شهرت دارد؛ چرا كه در كنار باب السلام است. اين مناره را احمد بن قلاوون، از سلاطين مملوكى مصر، در سال ٧٠۶ هجرى بنا كرد و تا به امروز به همان صورت مانده است. مناره‌اى نيز در كنار باب الرحمه از بناهاى قايتباى مملوكى بوده كه در دوره سعودى از ميان رفته است. در افزوده‌هاى جديد مسجد، كه در دوره فَهَد انجام شد، شش مناره ديگر نيز به مناره‌هاى مسجد افزودند. مجموع مناره‌هاى مسجد در اين زمان، به ده عدد مى‌رسد.
مناره‌ای نیز در کنار باب الرحمه از بناهای قایتبای مملوکی بوده که در دوره سعودی از میان رفته است. در افزوده‌های جدید مسجد، که در دوره فَهَد انجام شد، شش مناره دیگر نیز به مناره‌های مسجد افزودند. مجموع مناره‌های مسجد در این زمان، به ده عدد می‌رسد.


== ستون‌ها ==
== ستون‌ها ==
سقف مسجد بر ستون‌هايى قرار داشت كه، علاوه بر نگهدارى از سقف، مورد استفاده رسول خدا(ص) و اصحاب نيز بود. از هر ستونى خاطره ويژه‌اى باقى مانده كه سبب شده است تا جنبه تبرّك و تقدّس به خود گيرد و با گرفتن نام‌هاى خاص، در تاريخ جاودان بماند. هربار كه مسجد بازسازى مى‌شد، محل اين ستون‌ها تغييرى نمى‌كرد، جز اينكه ستون‌هاى قديمى جاى خود را به ستون‌هاى جديد مى‌داد. طبعاً با توسعه مسجد، ستون‌هاى جديدى نيز اضافه مى‌شد؛ به طورى كه اكنون مسجد نزديك به ٢١٠۴ ستون دارد.
{{اصلی|ستون‌های مسجدالنبی}}
سقف مسجد بر ستون‌هایی قرار داشت که، علاوه بر نگهداری از سقف، مورد استفاده رسول خدا(ص) و اصحاب نیز بود. از هر ستونی خاطره ویژه‌ای باقی مانده که سبب شده است تا جنبه تبرّک و تقدّس به خود گیرد و با گرفتن نام‌های خاص، در تاریخ جاودان بماند. هربار که مسجد بازسازی می‌شد، محل این ستون‌ها تغییری نمی‌کرد، جز اینکه ستون‌های قدیمی جای خود را به ستون‌های جدید می‌داد. طبعاً با توسعه مسجد، ستون‌های جدیدی نیز اضافه می‌شد؛ به طوری که اکنون مسجد نزدیک به ۲۱۰۴ ستون دارد.
 
ستون‌هایی که در محل قدیمی مسجد، در قسمت جنوبی آن قرار داشته، اکنون با رنگ متفاوت از بقیه ستونها متمایز می‌شود. همان‌گونه که اشاره شد، هر یک از این ستون‌ها یادگار خاطره ویژه‌ای است که درباره برخی از آنها توضیحاتی می‌آوریم:
 
=== ستون حَرَس ===
{{اصلی|ستون حرس}}
یکی از ستون‌های متبرّک مسجد، ستون حرس یا محرّس است. نام‌گذاری آن به حرس، از آن‌روست که امام علی(ع) در کنار این ستون می‌نشستند و از پیامبر(ص) نگاهبانی می‌کردند. نوشته‌اند که پس از نزول آیه ( وَ اللّٰهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّٰاسِ ... )<ref>مائده: ۶٧</ref> دیگر امام به نگاهبانی از رسول‌خدا(ص) نپرداخت؛ چرا که خداوند خود حفاظت از جان رسول خدا(ص) را عهده‌دار شد.


ستون‌هايى كه در محل قديمى مسجد، در قسمت جنوبى آن قرار داشته، اكنون با رنگ متفاوت از بقيه ستونها متمايز مى‌شود. همان‌گونه كه اشاره شد، هر يك از اين ستون‌ها يادگار خاطره ويژه‌اى است كه درباره برخى از آنها توضيحاتى مى‌آوريم:
موسی بن سلمه می‌گوید: از جعفر بن عبدالله بن حسین پرسیدم که فضیلت استوانه علی‌بن ابی طالب(ع) چیست؟ او گفت: «اِنَّ هذا الْمُحرّس کانَ عَلیّ بن أبی طالب یَجْلِسُ فی صَفْحَتها الَّتی تَلِی الْقَبْر مِمّا یَلی باب رَسُول الله (ص) یَحْرُسُ النَّبی»<ref>وفاء الوفا، ج ٢، ص ۴۴٨</ref> اینجا ستون محرس است که علی بن ابی‌طالب در کنار آن در سمتی که فعلا به طرف قبر است، می‌نشست و از آن حضرت حراست می‌کرد.


=== استوانه حَرَس ===
همچنین نوشته‌اند که این ستون، محل اقامه نماز امام علی(ع) بوده است.
يكى از ستون‌هاى متبرّك مسجد، ستون حرس يا محرّس است. نام‌گذارى آن به حرس، از آن‌روست كه امام على(ع) در كنار اين ستون مى‌نشستند و از پيامبر(ص) نگاهبانى مى‌كردند. نوشته‌اند كه پس از نزول آيه ( وَ اللّٰهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّٰاسِ ... )<ref>مائده: ۶٧</ref> ديگر امام به نگاهبانى از رسول‌خدا(ص) نپرداخت؛ چرا كه خداوند خود حفاظت از جان رسول خدا(ص) را عهده‌دار شد.


موسى بن سلمه مى‌گويد: از جعفر بن عبدالله بن حسين پرسيدم كه فضيلت استوانه على‌بن ابى طالب(ع) چيست؟ او گفت: «اِنَّ هذا الْمُحرّس كانَ عَلىّ بن أبى طالب يَجْلِسُ فى صَفْحَتها الَّتى تَلِى الْقَبْر مِمّا يَلى باب رَسُول الله (ص) يَحْرُسُ النَّبى»<ref>وفاء الوفا، ج ٢، ص ۴۴٨</ref> اينجا ستون محرس است كه على بن ابى‌طالب در كنار آن در سمتى كه فعلا به طرف قبر است، مى‌نشست و از آن حضرت حراست مى‌كرد.
=== ستون توبه ===
{{اصلی|ستون توبه}}
به روایت ابن اسحاق و دیگر منابع کهن،<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج ١، ص ۴٣٢، ۵۴۴</ref> ستون توبه یادآور خاطره‌ای است درباره یکی از اصحاب رسول خدا(ص) به نام بشیر بن عبدالمنذر انصاری مشهور به ابولبابه. زمانی که در سال پنجم هجرت، احزاب مشرک به مدینه یورش آوردند و در شمال مدینه با خندق روبرو شدند، به فکر اتحاد با یهودیان بنی‌قریظه افتادند که در قسمت جنوبی مدینه ساکن بودند و می‌توانستند با گشودن دروازه‌هایشان، احزاب را به مدینه راه دهند. یهود بنی‌قریظه با رسول خدا(ص) پیمان داشتند و به رغم این پیمان، با مشرکان همراهی کردند. پس از خاتمه حمله احزاب، رسول خدا(ص) به سراغ بنی‌قریظه رفت و آنان را در حصار گرفت.


همچنين نوشته‌اند كه اين ستون، محل اقامه نماز امام على(ع) بوده است.
ابولبابه از طرف رسول خدا(ص) نزد بنی‌قریظه رفت تا با آنان سخن بگوید. وی از روی بی‌توجهی به اشاره، به آنان گفت: چون نقض عهد کرده‌اند، مرگ در انتظار آنهاست. این سخن می‌توانست بنی‌قریظه را به دفاعی سخت در برابر مسلمانان وادار کند. ابولبابه که خود متوجه خطای خویش شده بود، از قلعه بنی‌قریظه خارج شد و مستقیم به سوی مسجد رفت و خود را به یکی از ستون‌ها بست و شروع به گریه و زاری کرد و نماز خواند.


=== استوانه توبه ===
=== ستون وفود ===
به روايت ابن اسحاق و ديگر منابع كهن،<ref>السيرة النبويه، ابن هشام، ج ١، ص ۴٣٢، ۵۴۴</ref> ستون توبه يادآور خاطره‌اى است درباره يكى از اصحاب رسول خدا(ص) به نام بشير بن عبدالمنذر انصارى مشهور به ابولبابه. زمانى كه در سال پنجم هجرت، احزاب مشرك به مدينه يورش آوردند و در شمال مدينه با خندق روبرو شدند، به فكر اتحاد با يهوديان بنى‌قريظه افتادند كه در قسمت جنوبى مدينه ساكن بودند و مى‌توانستند با گشودن دروازه‌هايشان، احزاب را به مدينه راه دهند. يهود بنى‌قريظه با رسول خدا(ص) پيمان داشتند و به رغم اين پيمان، با مشركان همراهى كردند. پس از خاتمه حمله احزاب، رسول خدا(ص) به سراغ بنى‌قريظه رفت و آنان را در حصار گرفت.
{{اصلی|ستون وفود}}
یکی از کارهای جاری رسول خدا(ص) ، ملاقات با سران قبایل برای آشنا ساختن آنان با اسلام و یا مذاکرات سیاسی بود. آن حضرت محلی را در مسجد به این امر اختصاص داده بود و همیشه در همان مکان، هیأت‌ها را به حضور می‌پذیرفت. محل‌این‌ملاقات‌ها در کنار ستونی از ستون‌های مسجد بود که بعدها به نام «اسطوانةالوفود» معروف شد و اکنون نیز همین نام را دارد. «وفد» به معنای هیأت نمایندگی و «وفود» جمع آن است. بنا به گفته منابع، به این ستون «مجلس‌القلاده» نیز می‌گفتند، زیرا بزرگان صحابه در کنار آن نشسته و به گفتگو می‌پرداختند، و این بخاطر شرافت کسانی بود که در آنجا حاضر می‌شدند.<ref>تحقیق النصره، ص ۶٠، التعریف، ۶١</ref>


ابولبابه از طرف رسول خدا(ص) نزد بنى‌قريظه رفت تا با آنان سخن بگويد. وى از روى بى‌توجهى به اشاره، به آنان گفت: چون نقض عهد كرده‌اند، مرگ در انتظار آنهاست. اين سخن مى‌توانست بنى‌قريظه را به دفاعى سخت در برابر مسلمانان وادار كند. ابولبابه كه خود متوجه خطاى خويش شده بود، از قلعه بنى‌قريظه خارج شد و مستقيم به سوى مسجد رفت و خود را به يكى از ستون‌ها بست و شروع به گريه و زارى كرد و نماز خواند.
=== ستون سریر ===
{{اصلی|ستون سریر}}
یکی دیگر از ستون‌های مسجد، محلی بود که رسول خدا(ص) ایام اعتکاف را در آنجا بسر می‌برد. اصحاب در آنجا برگ‌هایی از درخت خرما پهن می‌کردند تا رسول خدا(ص) روی آن استراحت کند. این محل در کنار اسطوانةالسریر قرار داشته، به عنوان جایی که تختخواب رسول خدا(ص) بوده، شناخته شده است. «سریر» به معنای تخت است.


=== استوانه وفود ===
=== ستون قرعه، عایشه، مهاجرین ===
يكى از كارهاى جارى رسول خدا(ص) ، ملاقات با سران قبايل براى آشنا ساختن آنان با اسلام و يا مذاكرات سياسى بود. آن حضرت محلى را در مسجد به اين امر اختصاص داده بود و هميشه در همان مكان، هيأت‌ها را به حضور مى‌پذيرفت. محل‌اين‌ملاقات‌ها در كنار ستونى از ستون‌هاى مسجد بود كه بعدها به نام «اسطوانةالوفود» معروف شد و اكنون نيز همين نام را دارد. «وفد» به معناى هيأت نمايندگى و «وفود» جمع آن است. بنا به گفته منابع، به اين ستون «مجلس‌القلاده» نيز مى‌گفتند، زيرا بزرگان صحابه در كنار آن نشسته و به گفتگو مى‌پرداختند، و اين بخاطر شرافت كسانى بود كه در آنجا حاضر مى‌شدند.<ref>تحقيق النصره، ص ۶٠، التعريف، ۶١</ref>
{{اصلی|ستون قرعه}}


=== استوانه سرير ===
برای این ستون، سه نام یاد کرده‌اند. نام «قرعه» از آن‌روست که عایشه نقل کرد که پیامبر(ص) فرمود، در کنار این ستون، زمینی است که اگر مردم اهمیت آن را می‌شناختند برای نماز خواندن میان خود قرعه می‌انداختند. همچنین نام گذاری آن به «عایشه» از آن روست که وی این حدیث را روایت کرده وفضیلت آن را گوشزد کرد. پس از آن به دلیل اجتماع مهاجران در کنار آن، آن را استوانه «مهاجرین» نامیدند. بیشتر این نقلها را سمهودی در وفاء الوفاء آورده است.
يكى ديگر از ستون‌هاى مسجد، محلى بود كه رسول خدا(ص) ايام اعتكاف را در آنجا بسر مى‌برد. اصحاب در آنجا برگ‌هايى از درخت خرما پهن مى‌كردند تا رسول خدا(ص) روى آن استراحت كند. اين محل در كنار اسطوانةالسرير قرار داشته، به عنوان جايى كه تختخواب رسول خدا(ص) بوده، شناخته شده است. «سرير» به معناى تخت است.


=== استوانه قرعه، عايشه، مهاجرين ===
=== ستون حنانه ===
براى اين ستون، سه نام ياد كرده‌اند. نام «قرعه» از آن‌روست كه عايشه نقل كرد كه پيامبر(ص) فرمود، در كنار اين ستون، زمينى است كه اگر مردم اهميت آن را مى‌شناختند براى نماز خواندن ميان خود قرعه مى‌انداختند. همچنين نام گذارى آن به «عايشه» از آن روست كه وى اين حديث را روايت كرده وفضيلت آن را گوشزد كرد. پس از آن به دليل اجتماع مهاجران در كنار آن، آن را استوانه «مهاجرين» ناميدند. بيشتر اين نقلها را سمهودى در وفاء الوفاء آورده است.
{{اصلی|ستون حنانه}}
پیشتر گفتیم‌که رسول خدا(ص) در آغاز و زمانی که هنوز منبر ساخته نشده بود، بر تنه درخت خرمایی تکیه می‌کرد و خطبه می‌خواند. نوشته‌اند، زمانی که برای آن حضرت منبر ساخته شد و برای ایراد سخن روی منبر قرار گرفت، از این درخت ناله‌ای شبیه ناله شتر ماده‌ای که از بچّه خود جدا شود، برخاست که به همین دلیل به ستونی که در محل آن بنا شد، حنانه می‌گویند. پیامبر(ص) دستور داد تا آن درخت را در همانجا دفن کردند. محل این ستون در غرب محراب است.


=== استوانه حنانه ===
=== ستون مُربّعه القبر یا مقام جبرئیل ===
پيشتر گفتيم‌كه رسول خدا(ص) در آغاز و زمانى كه هنوز منبر ساخته نشده بود، بر تنه درخت خرمايى تكيه مى‌كرد و خطبه مى‌خواند. نوشته‌اند، زمانى كه براى آن حضرت منبر ساخته شد و براى ايراد سخن روى منبر قرار گرفت، از اين درخت ناله‌اى شبيه ناله شتر ماده‌اى كه از بچّه خود جدا شود، برخاست كه به همين دليل به ستونى كه در محل آن بنا شد، حنانه مى‌گويند. پيامبر(ص) دستور داد تا آن درخت را در همانجا دفن كردند. محل اين ستون در غرب محراب است.
{{اصلی|ستون مربعة‌القبر}}
این محل بدان جهت به عنوان «مقام جبرئیل» شناخته شده که ملک مقرّب از آنجا بررسول خدا(ص) وارد می‌شد و خدمت آن حضرت می‌رسید. اینجا درِ ورودی خانه حضرت فاطمه زهرا(س) نیز بوده است.<ref>وفاء الوفا، ج ٢، ص ۴۵٠؛ المسجد النبوی عبر التاریخ، ص ۵۵</ref>


=== استوانه مُربّعه القبر يا مقام جبرئيل ===
=== ستون تهجد ===
اين محل بدان جهت به عنوان «مقام جبرئيل» شناخته شده كه ملك مقرّب از آنجا بررسول خدا(ص) وارد مى‌شد و خدمت آن حضرت مى‌رسيد. اينجا درِ ورودى خانه حضرت فاطمه زهرا(س) نيز بوده است.<ref>وفاء الوفا، ج ٢، ص ۴۵٠؛ المسجد النبوى عبر التاريخ، ص ۵۵</ref>
{{اصلی|ستون تهجد}}
گذشت که انتهای دیوار غربی ضریح رسول خدا(ص) ، در نقطه‌ای که به دیوار شمالی می‌رسد، باب خانه فاطمه زهرا(س) و ستون مربعةالقبر یا مقام جبرئیل است. در ادامه دیوار شمالی به سمت شرق، و در انتهای دیوار شمالی خانه فاطمه زهرا(س) ، محراب تهجد قرار دارد. کسی که در این محراب بایستد، سمت چپ او باب جبرئیل و سمت راست او مقام جبرییل است.


=== اسطوانه التهجد ===
این نقطه، در زمان پیامبر، خارج از مسجد بوده و به این ترتیب روشن می‌شود که حضرت رسول(ص) نماز شب را در اینجا می‌خوانده و به همین دلیل به محراب تهجّد شهرت یافته است.
گذشت كه انتهاى ديوار غربى ضريح رسول خدا(ص) ، در نقطه‌اى كه به ديوار شمالى مى‌رسد، باب خانه فاطمه زهرا(س) و ستون مربعةالقبر يا مقام جبرئيل است. در ادامه ديوار شمالى به سمت شرق، و در انتهاى ديوار شمالى خانه فاطمه زهرا(س) ، محراب تهجد قرار دارد. كسى كه در اين محراب بايستد، سمت چپ او باب جبرئيل و سمت راست او مقام جبرييل است.


اين نقطه، در زمان پيامبر، خارج از مسجد بوده و به اين ترتيب روشن مى‌شود كه حضرت رسول(ص) نماز شب را در اينجا مى‌خوانده و به همين دليل به محراب تهجّد شهرت يافته است.
=== ستون مُخَلَّقه ===
{{اصلی|ستون مخلقه}}


=== استوانه مُخَلَّقه ===
ستونی است نزدیک مصلای رسول خدا که بعدها به دلیل آن که مصحف در کنار آن بوده است، به آن «اسطوانه نزدیک مصحف» هم گفته می‌شد. اما این که چرا مخلقه نامیده شد، از آن روست که خَلوق به معنای عطر است و مُخَلّقه به معنای معطّر، و بعدها به دلیل آن که روی این ستون عود می‌نهادند و بوی آن فضای مسجد را معطّر می‌کرد، به آن مخلقه گفتند. گفته‌اند، این رسم (و طبعا نام هم) از زمان مهدی عباسی و توسط همسر او خیزران باب شد و از آن پس ادامه یافت و در حال حاضر، نامش روی این ستون نوشته شده است. به روایت بخاری سلمةبن اکوع، صحابی پیامبر(ص) به دلیل اعتقادش به تبرّک، همیشه در کنار این ستون نماز می‌گزارد؛ و می‌گفت: پیامبر(ص) را در کنار این ستون، در حال نماز دیده است. مالک بن انس نیز می‌گفت: بهترین جای خواندن نماز نافله اینجاست؛ و البته نماز واجب، بهترین جایش صف اول است. این روایات در منابع اصلی اهل سنت، باور نسل نخست صحابه را به تبرّک نشان می‌دهد.
استوانه‌اى است نزديك مصلاى رسول خدا كه بعدها به دليل آن كه مصحف در كنار آن بوده است، به آن «اسطوانه نزديك مصحف» هم گفته مى‌شد. اما اين كه چرا مخلقه ناميده شد، از آن روست كه خَلوق به معناى عطر است و مُخَلّقه به معناى معطّر، و بعدها به دليل آن كه روى اين ستون عود مى‌نهادند و بوى آن فضاى مسجد را معطّر مى‌كرد، به آن مخلقه گفتند. گفته‌اند، اين رسم (و طبعا نام هم) از زمان مهدى عباسى و توسط همسر او خيزران باب شد و از آن پس ادامه يافت و در حال حاضر، نامش روى اين ستون نوشته شده است. به روايت بخارى سلمةبن اكوع، صحابى پيامبر(ص) به دليل اعتقادش به تبرّك، هميشه در كنار اين ستون نماز مى‌گزارد؛ و مى‌گفت: پيامبر(ص) را در كنار اين ستون، در حال نماز ديده است. مالك بن انس نيز مى‌گفت: بهترين جاى خواندن نماز نافله اينجاست؛ و البته نماز واجب، بهترين جايش صف اول است. اين روايات در منابع اصلى اهل سنت، باور نسل نخست صحابه را به تبرّك نشان مى‌دهد.


== درها ==
== درها ==
در بناى آغازين و زمان پيامبر(ص) ، سه در براى مسجد ساخته شد. در بخش شرقى، باب جبرئيل بود، كه زمانى «باب آل عثمان» و «باب النبى(ص)» نيز ناميده مى‌شد. محل اصلى اين باب، در ديوار شرقى مسجد، حدود دو متر بالاتر از نقطه تلاقى ضلع غربى حجره شريف با ديوار شمالى بوده است. در واقع، باب جبرئيل فعلى، با دقت در برابر درِ اصلى قرار ندارد و قدرى شمالى‌تر از محل اصلى آن است.
در بنای آغازین و زمان پیامبر(ص) ، سه در برای مسجد ساخته شد. در بخش شرقی، باب جبرئیل بود، که زمانی «باب آل عثمان» و «باب النبی(ص)» نیز نامیده می‌شد. محل اصلی این باب، در دیوار شرقی مسجد، حدود دو متر بالاتر از نقطه تلاقی ضلع غربی حجره شریف با دیوار شمالی بوده است. در واقع، باب جبرئیل فعلی، با دقت در برابر درِ اصلی قرار ندارد و قدری شمالی‌تر از محل اصلی آن است.


باب غربىِ مسجد، «باب عاتكه» است كه به «باب الرحمه» مشهور شد. اين درى است كه رسول خدا(ص) از آن وارد مسجد مى‌شده و با تغيير قبله، البته محل آن تغيير نكرد.
باب غربیِ مسجد، «باب عاتکه» است که به «باب الرحمه» مشهور شد. این دری است که رسول خدا(ص) از آن وارد مسجد می‌شده و با تغییر قبله، البته محل آن تغییر نکرد.


در سوّم هم تا پيش از تغيير قبله، در ديواره جنوبى مسجد در ميان محراب حضرت و حجره شريف بود كه بعدها با تغيير قبله، به ديوار شمالى منتقل گرديد.
در سوّم هم تا پیش از تغییر قبله، در دیواره جنوبی مسجد در میان محراب حضرت و حجره شریف بود که بعدها با تغییر قبله، به دیوار شمالی منتقل گردید.


گفتنى است از زمانى كه حجراتى در كنار ديواره‌هاى شرقى، غربى و شمالى مسجد، ساخته شد، از هر يك از حجرات، درى نيز به مسجد گشوده شد كه صاحب آن خانه، از اين در كوچك، كه آن را «خوخه» نيز مى‌ناميدند، به مسجد وارد مى‌گرديد. در سال سوّم هجرت، اندكى پيش از غزوه احد، فرمانى از سوى رسول خدا(ص) و در واقع از سوى خداوند صادر شد كه همه درها بسته شود مگر درِ خانه على(ع) «سُدّوا الأبواب الاّ باب علىّ». اين حديث در منابع معتبر اهل سنّت آمده است. <sup>١</sup> در عصر نخست اسلامى، در منابع حديثى اهل مدينه كه به طور معمول هوادار شيخين بودند، روايتى درباره خوخه ابوبكر نقل شده است كه بر اساس آن، حضرت(ص) فرموده‌بودند: همه پنجره‌ها به مسجد بسته شود مگر خوخه ابوبكر. گفته‌اند، خوخه ابوبكر در ديوار غربى مسجد، در نزديكى باب السلام، جايى كه ابوبكر خانه داشته، بوده است. يعنى پنجره‌اى بين خانه و مسجد بوده كه ابوبكر از آن وارد مى‌شده است. خانه مزبور در توسعه، در مسجد افتاده اما تابلويى روى ديوار غربى مسجد نصب شده كه محل خوخه وى را نشان مى‌دهد. گفتنى است كه مسجد در آن سمت، چند ده متر توسعه يافته است. درباره حديث سُدّوا الابواب و خوخه توضيحات و توجيهات شگفتى در منابع حديثى آمده كه بخشى از آنها را سمهودى در كتاب وفاء الوفاء آورده است.
گفتنی است از زمانی که حجراتی در کنار دیواره‌های شرقی، غربی و شمالی مسجد، ساخته شد، از هر یک از حجرات، دری نیز به مسجد گشوده شد که صاحب آن خانه، از این در کوچک، که آن را «خوخه» نیز می‌نامیدند، به مسجد وارد می‌گردید. در سال سوّم هجرت، اندکی پیش از غزوه احد، فرمانی از سوی رسول خدا(ص) و در واقع از سوی خداوند صادر شد که همه درها بسته شود مگر درِ خانه علی(ع) «سُدّوا الأبواب الاّ باب علیّ». این حدیث در منابع معتبر اهل سنّت آمده است. <sup>۱</sup> در عصر نخست اسلامی، در منابع حدیثی اهل مدینه که به طور معمول هوادار شیخین بودند، روایتی درباره [[خوخه ابوبکر]] نقل شده است که بر اساس آن، حضرت(ص) فرموده‌بودند: همه پنجره‌ها به مسجد بسته شود مگر خوخه ابوبکر. گفته‌اند، خوخه ابوبکر در دیوار غربی مسجد، در نزدیکی باب السلام، جایی که ابوبکر خانه داشته، بوده است. یعنی پنجره‌ای بین خانه و مسجد بوده که ابوبکر از آن وارد می‌شده است. خانه مزبور در توسعه، در مسجد افتاده اما تابلویی روی دیوار غربی مسجد نصب شده که محل خوخه وی را نشان می‌دهد. گفتنی است که مسجد در آن سمت، چند ده متر توسعه یافته است. درباره حدیث سُدّوا الابواب و خوخه توضیحات و توجیهات شگفتی در منابع حدیثی آمده که بخشی از آنها را سمهودی در کتاب وفاء الوفاء آورده است.


گفتنى است كه باب السلام و باب النساء در ابتداى بخش افزوده مسجد، در عصر خليفه دوّم بوده و در اين دوره تأسيس شده است.
گفتنی است که باب السلام و باب النساء در ابتدای بخش افزوده مسجد، در عصر خلیفه دوّم بوده و در این دوره تأسیس شده است.


در بناى جديد، درهاى تازه‌اى ساخته شده كه جمعاً شامل هفت در بزرگ است. مجموع درها كه با رقم و عدد مشخص شده به ۴١ عدد رسيده است. باب رقم ١ باب السلام و باب رقم ۴١ باب البقيع است.
در بنای جدید، درهای تازه‌ای ساخته شده که جمعاً شامل هفت در بزرگ است. مجموع درها که با رقم و عدد مشخص شده به ۴۱ عدد رسیده است. باب رقم ۱ باب السلام و باب رقم ۴۱ باب البقیع است.


== كتابخانه ==
== کتابخانه ==
كتابخانه حرم نبوى تا سال پايان سال ١۴٢٨ ق در ميان مسجد، در يك بناى چند طبقه قرار داشت. اما در اين سال، ساختمان كتابخانه در سمت غربى مسجد در كنار باب العتيق، در طبقه بالاى مسجد ساخته شده و تمامى كتابهاى چاپى در آن قرار گرفته است.
کتابخانه حرم نبوی تا سال پایان سال ۱۴۲۸ ق در میان مسجد، در یک بنای چند طبقه قرار داشت. اما در این سال، ساختمان کتابخانه در سمت غربی مسجد در کنار باب العتیق، در طبقه بالای مسجد ساخته شده و تمامی کتابهای چاپی در آن قرار گرفته است.


قرينه آن در سمت شرق مسجد، محلى به عنوان كتابخانه براى زنان ساخته شده كه گفته مى‌شود كوچكتر است. رفتن به كتابخانه، با طى پلكان برقى مفصلى است كه ساخته شده و كتابخانه با داشتن يك راهروى اصلى و چند راهروى فرعى و شمارى غرفه، به صورت قفسه باز به روى مشتاقان باز است. گفتنى است كه در حال حاضر، نسخ خطى و كتابهاى كمياب سنگى در همان بناى پيشين در ميان مسجد نگهدارى مى‌شود، اما كتابخانه جديد كه حاوى بيش از ١٢٠ هزار مجلد است، در محل جديد قرار دارد.
قرینه آن در سمت شرق مسجد، محلی به عنوان کتابخانه برای زنان ساخته شده که گفته می‌شود کوچکتر است. رفتن به کتابخانه، با طی پلکان برقی مفصلی است که ساخته شده و کتابخانه با داشتن یک راهروی اصلی و چند راهروی فرعی و شماری غرفه، به صورت قفسه باز به روی مشتاقان باز است. گفتنی است که در حال حاضر، نسخ خطی و کتابهای کمیاب سنگی در همان بنای پیشین در میان مسجد نگهداری می‌شود، اما کتابخانه جدید که حاوی بیش از ۱۲۰ هزار مجلد است، در محل جدید قرار دارد.


==منابع==
==منابع==
خط ۱۷۰: خط ۲۳۱:
  | پیش از لینک = کتاب  
  | پیش از لینک = کتاب  
  | منبع = آثار اسلامی مکه و مدینه،
  | منبع = آثار اسلامی مکه و مدینه،
  |توضیحات منبع =  
  | توضیحات منبع =  
  | لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1077
  | لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1077
}}
}}


[[رده:مسجدالنبی]]
[[رده:مسجدالنبی]]
[[en:Al-Masjid al-Nabawi]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۴۹

اطلاعات اوليه
مکان مدینه
جنبه دینی
بزرگداشت نزد مسلمانان
وابسته به دین/مذهب اسلام
زیارت کنندگان مسلمانان
تاریخ بنا
زمان پایه‌گذاری صدر اسلام
بنیانگذار پیامبر(ص)
بازسازی‌ها بازسازی مسجدالنبی (عمر بن خطاب)، بازسازی مسجد النبی (عثمان بن عفان)، بازسازی مسجدالنبی (مهدی عباسی)، بازسازی مسجدالنبی (دوره عثمانی)،‌ بازسازی مسجدالنبی (ملک عبدالعزیز)، بازسازی مسجدالنبی (ملک فهد)
بخش‌های از میان رفته مناره سلیمانیه، مناره مجیدیه
وضعیت فعلی
بخش‌های بنا روضة النبی، حجره، مرقد پیامبر(ص)، خانه فاطمه، صحن
گنبدها گنبد سبز
مناره‌ها ده مناره از جمله مناره رئیسیه و باب‌السلام
گردانندگان و نهادها
نهاد نگهدارنده وکالة الرئاسة العامة لشؤون المسجد النبوی
اطلاعات ثبت
وبگاه https://wmn.gov.sa/

مسیریابی

در حال بارگیری نقشه...

مسجد النبی، شریف‌ترین مسجد پس از مسجدالحرام نزد مسلمانان است که در عربستان و شهر مدینه قرار داشته و توسط پیامبر اسلام(ص) بنا شده است.

مهمترین بخش‌های این مسجد، مرقد پیامبر(ص)، روضه، محراب پیامبر(ص) و صفه است. برخی از ستون‌های این مسجد نیز یادآور واقعه‌ای تاریخی یا دینی است و به نام‌هایی مانند حنانه، توبه و تهجد شهرت یافته‌اند.

جایگاه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

نزد مسلمانان شریف‌ترین و والاترین مسجد، پس از مسجدالحرام، مسجد پیامبر خدا(ص) است که در شهر مدینه منوّره قرار دارد. ای پیامبر نقل شده است که نماز در مسجد من بهتر از هزار نماز در دیگر مساجد است.[۱]

تاریخ بنا[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسجدالنبی بعد از مهاجرت پیامبر به یثرب ساخته شد. ساختن مسجد سبب شد تا جمعیت زیادی از مهاجران و حتی ساکنان محلات دیگر، در اطراف مسجد خانه‌هایی بنا کنند. به دنبال این امر بود که شهر در اطراف مسجد شکل گرفت.

مسجد رسول‌خدا(ص) در نخستین بنای خود، مساحتی شامل هفتاد ذراع [۳۵ متر] در شصت ذراع [۳۰ متر] بوده که در حدود ۱۰۵۰ متر مربع می‌شود. مسجد نخست، با دیوارهای خشتی و گِلی و پایه‌هایی از تنه درختان خرما بنا گردید. سقف مسجد هم با شاخه‌های درخت خرما پوشانده شد.

در آغاز، قبله مسجد به سمت شمال و جهت بیت‌المقدس بود. پس از تغییر قبله، بخش مسقّف مسجد به جهت جنوبی منتقل شده و صفّه به شمال مسجد انتقال یافت.

در سال هفتم هجرت، رسول خدا(ص) بر طول و عرض مسجد افزود و مساحت آن به ۲۴۷۵ متر مربع رسید. در این توسعه، شکل مسجد به صورت مربع درآمد.

توسعه مسجد در سال هفدهم هجری[ویرایش | ویرایش مبدأ]

با گسترش فتوحات، جمعیت مسلمان افزایش می‌یافت و در این میان، مدینه به عنوان مرکز خلافت، جمعیت بیشتری را به خود جذب می‌کرد. خلیفه دوم (خلافت از ۱۳ تا ۲۳ ه.) تصمیم گرفت تا خانه‌های اطراف را بخرد و آنها را ضمیمه مسجد سازد.

توسعه مسجد در سال ۲۹ هجری[ویرایش | ویرایش مبدأ]

عثمان وسعت مسجد را نسبت به زمان خلیفه دوم زیادتر کرد، به‌طوری که به ۴۰۷۱ متر مربع رسید. این افزایش نیز در پی درخواست مردم بود که مجبور بودند برای نماز جمعه خارج از مسجد بنشینند. در برابر، شماری از مردم که خانه‌هایشان در این افزایش تخریب می‌شد، با توسعه مسجد مخالف بودند. دلیل دیگر مخالفت مردم آن بود که احساس می‌کردند عثمان با روحیه‌ای که دارد، مسجد را از حالت سادگی نخست درمی‌آورد و از سنگ‌های تراشیده در بنای آن استفاده می‌کند.

توسعه مسجد در زمان مهدی عباسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بنی‌عباس در سال ۱۳۲ بر مسند خلافت نشستند. گفته شده که سفّاح ومنصور، اولین و دومین خلیفه عباسی، قصد توسعه مسجد را داشتند، اما فرصت این کار را نیافتند. به ویژه منصور، از مردم مدینه که به رهبری نفس زکیّه از نوادگان امام حسن(ع) در شورشی سخت بر ضدّ او شرکت کرده بودند، دل خوشی نداشت.

مهدی فرزند منصور، در مسجدالحرام و مسجدالنبی(ص)، بناهای جدیدی ساخت که پیش از این درباره مسجدالحرام از آن سخن گفتیم. وی در سال ۱۵۸ سفری به مدینه کرد و تصمیم گرفت تا مسجد رسول خدا(ص) را بازسازی کند و بر مساحت آن بیفزاید. اقدام عملی او در این باره، از سال ۱۶۱ یا ۱۶۲ آغاز گردید.

مجموعه مساحتی که مهدی به مسجد افزود، شامل ۲۴۵۰ متر می‌شد.

تلاش عثمانی‌ها[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مرحله بعدی بازسازیِ مسجد، در روزگار عثمانی‌ها و در قرن دهم هجری صورت گرفت. سلطان سلیمان عثمانی در سال ۹۳۸ در بازسازی مسجدالنبی(ص) کوشش‌هایی کرد اما اقدام اساسی در سال ۱۲۶۵ قمری به دست سلطان عبدالحمید اول (۱۲۷۷م) آغاز گردید و در طی سیزده سال مسجد به شکلی استوار و در عین حال زیبا بازسازی شد. این بازسازی، قوی‌ترین و محکم‌ترین ساختمانی بود که مسجد به خود دید. پس از آن در روزگار سلاطین بعد از وی نیز، مرتب کار مرمت و اصلاح در مسجد ادامه داشته است که گزارش آن را مورخان هر دوره نوشته‌اند.

توسعه مسجد در سلطنت عبدالعزیز سعودی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

تا سال ۱۳۷۰ قمری که از سوی ملک عبدالعزیز تلاش جدیدی برای بازسازی مسجد آغاز شد، اقدامی برای تعمیرات اساسی در مسجد نشده بود. در این سال، عبدالعزیز سعودی کار را آغاز کرد و زیرنظر عده‌ای از مهندسان طرحهایی را برای توسعه مسجد آماده ساخت. در سال ۱۳۷۳ قمری کار به طور رسمی شروع شد. مجموع مساحت مسجد پس از این بازسازی به ۱۶۳۲۷ متر مربع رسید.

توسعه مسجد در سلطنت فهد بن عبدالعزیز[ویرایش | ویرایش مبدأ]

آخرین مرحله توسعه مسجد را ملک فهد آغاز کرد. وی از سال ۱۴۰۲ هجری قمری سلطنت خود را آغاز کرد و تلاش زیادی را برای چاپ قرآن و توسعه مسجدالحرام و مسجدالنبی(ص) و نیز برخی از مساجد متبرک مانند قبا، قبلتین، میقات و جمعه به کار برد. این حرکت برای بازسازی مساجد هنوز ادامه دارد؛ به طوری که در سال‌های اخیر، مسجد مباهله نیز بازسازی شده و در مکه مسجد الاجابه، مسجد الجن، مسجد شجره و مسجد الرایه در حال تجدید بناست یا تجدید شده است.

بخش‌های داخلی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

روضه شریف[ویرایش | ویرایش مبدأ]

قسمتی از مسجدالنّبی(ص) که در ناحیه جنوبِ شرقی (رو به سوی قبله) مسجد قرار دارد، و حدّ فاصل میان منبر و قبر پیامبر(ص) است، به نام «روضه مطهّره» و «روضه شریفه» شناخته می‌شود. در روایتی از پیامبر این بخش از مسجد بخشی از بهشت دانسته شده است.

حجره و مرقد پیامبر(ص)[ویرایش | ویرایش مبدأ]

حجره پیامبر(ص) اتاقی چسبیده به مسجد بود که محل زندگی آن حضرت و عایشه بود. پیامبر در این خانه وفات کرد و در همانجا به خاک سپرده شد. بعدا پیکر ابوبکر و عمر نیز پس از مرگ در همان مکان مدفون شدند.

منبر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

یکی از مکان‌های مقدسِ مسجد، محل منبر رسول خدا(ص) است. در روایات زیادی نقل شده که پیامبر خدا(ص) ، در آغاز با تکیه بر درخت خرمایی به ایراد خطبه می‌پرداخت تا اینکه یکی از اصحاب پیشنهاد ساختن منبری را داد تا رسول خدا(ص) بر روی آن بنشیند، به طوری که هم مردم ایشان را ببینند و هم آن حضرت از ایستادن خسته نشود.

در برخی دیگر از نقل‌ها آمده است که پیش از آن، سکّویی از گِل ساخته بودند که آن حضرت بر روی آن می‌نشست و تنها در سال هفتم هجرت بود که منبری چوبین ساختند.

این منبرِ سه پله‌ای تا زمان حکومت معاویه مورد استفاده بود. معاویه برای کسب وجهه و حق جلوه دادن خود، خواست تا منبر رسول خدا(ص) را از مدینه به شام ببرد، اما مردم مدینه دست به اعتراض زدند و از این کار ممانعت کردند. بعدها نجّاری، شش پلّه بر همان منبر ساخت که مجموعاً نُه پلّه شد. این منبر بر اثر گذشت زمان از میان رفت و قسمتی از آن در قرن ششم به عنوان تبرّک مورد استفاده قرار می‌گرفت.

محراب پیامبر(ص)[ویرایش | ویرایش مبدأ]

محراب در محلی ساخته شده که رسول خدا(ص) در آنجا نماز می‌گزارد. با توجه به منابع لغت باید گفت:«محراب» به معنای صدر و بالای مجلس است [محراب المسجد صدره و اشْرَفُ موضعٍ فیه] و از نظر سابقه دینی، مربوط به محراب‌هایی است که در کلیساها و کنیسه‌ها بوده است، چنان که در قرآن درباره زکریا و مریم هم بکار رفته است.[۲]

دیگر محراب‌ها[ویرایش | ویرایش مبدأ]

علاوه بر محراب پیامبر، چندین محراب دیگر نیز در مسجدالنبی وجود دارد. محراب عثمانی که منسوب به عثمان خلیفه سوم است و در دیوار جنوبی مسجد واقع شده و در حال حاضر امام جماعت در آنجا می‌ایستد. محراب سلیمانی منسوب به سلطان سلیمان عثمانی که به محراب حنفی نیز معروف است. این محراب در سمت مغرب محراب رسول خدا(ص) قرار دارد.

محراب تهجّد نیز، در انتهای دیوار شمالیِ ضریح پیامبر(ص) قرار دارد که رسول‌خدا(ص) در برخی از شب‌ها نماز شب را در آنجا اقامه می‌کردند. علاوه بر این محرابی هم در پشت «دکّة الآغوات» وجود داشته است.

حدیقة الزهراء[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در گذشته، در زاویه شرقی حیاتِ اول مسجد، چندین درخت نخل بوده است. ابن‌جبیر در قرن ششم هجری از پانزده عدد نخل در صحن مسجد یاد کرده است. بعدها یک درخت سدر و نیز درختی به نام حمره در کنار نخل‌ها کاشته شده است. گویا بعدها به دلیل نزدیکی آن به محراب تهجّد و خانه حضرت زهرا(س) آن را «حدیقةالزهراء» می‌نامیده‌اند. تصویر این درختان در عکس‌های قدیمی برجای مانده است.

نام مبارک دوازده امام، همراه نام عشرة مبشّره (به گمان اهل‌سنت) و اسامی چهار امام مذهب اهل سنت بر اطراف دیوار حیات اول و دوم به خطی زیبا نوشته شده است. در میان آنها نام امام زمان(عج) به صورت محمد المهدی آمده و به گونه‌ای نوشته شده که از دور «حیّ»؛ یعنی زنده خوانده می‌شود. گفته‌اند که اخیرا در ترکیب آن دست برده شده است تا «حی» خوانده نشود. این کتیبه‌ها از روزگار عثمانی است و در سفرنامه‌های دوره قاجاری یاد شده است[۳] در گذشته، در کشور عثمانی و بسیاری از نقاط دیگر دنیای اسلام، اهل سنت، دوازده امام را در کنار خلفای نخست و ائمه مذاهب چهارگانه دوست می‌داشته‌اند و به همین دلیل نامشان را در این بزرگترین مسجد دنیای اسلام آورده‌اند.

صُفّه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

زمانی که مسلمانان مکه و نواحی اطراف به دستور رسول خدا(ص) به مدینه هجرت کردند، آشکار بود که شهر امکان پذیرایی از تمامی آنان را ندارد. انصار با ایثار و گذشت، گروه بسیاری از آنان را به خانه‌های خود بردند و برخی، دارایی خود را با آنان تقسیم کردند، اما برخی از مهاجران، همچنان بدون سرپناه باقی ماندند. چندی طول کشید تا مسکن و مأوایی بیابند و کاری را پیشه خود سازند و درآمدی به دست آورند.

طلحه انصاری می‌گوید: هر مهاجری که وارد مدینه می‌شد، اگر رفیقی داشت، بر او وارد می‌شد و اگر کسی را نداشت، در صفّه منزل می‌گزید. من خود در صفّه اقامت کردم وپیامبر(ص) روزانه برای ما قدری خرما می‌فرستاد. ۱

به هر روی، این دسته از مهاجران فقیر در قسمتی از مسجد که برای آنان در نظر گرفته شده بود، اسکان داده شدند. این محل، سقفی داشت تا آنان از تابش خورشید در امان باشند و بتوانند در سایه آن بیاسایند. برخی از آنان شام را میهمان انصار بودند، اما برای خواب به محل صفّه می‌آمدند. در بیشتر موارد، می‌بایست به اندک خوراکی که رسول خدا(ص) برای آنان می‌فرستاد و بیش از آن در اختیار آن حضرت نبود، قناعت می‌کردند. یک‌بار، یکی از آنان گفت که از بس خرما به ما داده شد، شکممان آتش گرفت!

گنبد سبز[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در سال ۶۷۸ سلطان قلاوون مملوکی، گنبدی روی مرقد مطهّر بنا کرد، در حالی که تا پیش از آن، تنها، دیوار این قسمت، قدری از دیوار بخش‌های مسجد بالاتر بود. قبّه قلاوون، در پایین روی ستون‌های مربّعی قرار گرفته اما بخش فوقانی آن به صورت هشت ضلعی درآمده است.

کارهای ساختمانیِ چندی در سال ۸۵۳ و ۸۷۸ و ۸۸۱ برای سنگفرش کردن کف حجره، بنای مجدّد آن و نیز تعمیر گنبد صورت گرفت که در آتش سوزی سال ۸۸۶ آسیب زیادی به مقصوره و گنبد رسید، اما حجره شریفه، یعنی محدوده مرقد آسیبی ندید. به دنبال آن در سال ۸۸۷ سلطان قایْتبای گنبد را که در اثر آتش سوزی در مسجد آسیب دیده بود، از نو بنا کرد. چند سال بعد باز گنبد تجدید شد.

در سال ۱۲۳۳ در روزگار سلطان محمود عثمانی، نیز گنبد بازسازی شد و تا آن زمان رنگ آن کبود بود. در روزگار سلطان عبدالحمید عثمانی گنبد روی مرقد را به رنگ سبز کردند و از این زمان به بعد، به «قُبّة الخضراء» شهرت یافت.[۴] طبق رسم، هر چند سال رنگی روی رنگ پیشین می‌کشیدند. جالب آن که در پایین گنبد، سوراخی باز کرده‌اند که میان قبر و آسمان حائلی مانند سقف نباشد. داستان این محفظه از این قرار است که وقتی در مدینه باران نیامد، مردم در این باره از عایشه استمداد کردند. او گفت که متوجه قبر پیامبر شوید؛ همسر پیامبر(ص) ، به خلاف کسانی که به تبرّک و توسّل اعتقادی ندارند و برای قبر ارزشی قائل نیستند، مردم را به قبر آن حضرت هدایت کرد. از زمانی که گنبد روی مرقد کشیده شد، این محفظه را در ادامه آن سنت باقی گذاشتند تا در وقت کم بارانی، آن را بگشایند و از خداوند طلب باران کنند.[۵]

مناره‌ها[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بنای نخستینِ مسجد و توسعه‌های بعدی آن، تا زمان ولید بن عبدالملک، هیچ‌گونه مناره‌ای را در مسجد نشان نمی‌دهد. در آن زمان مؤذّن تنها بر بام مرتفعی قرار می‌گرفت وندای اذان سر می‌داد. به دستور ولید، چهار مناره بر چهار گوشه مسجدالنبی(ص) ساخته شد. این مناره‌ها در گذر زمان جای خود را به مناره‌های بزرگتر و مستحکم‌تری داد. مناره‌های جدیدی به دست سلطان قایتبای ساخته شد که در توسعه جدید برخی از آنها از میان رفت و برخی باقی ماند. بعدها مناره‌های جدیدی برای مسجد ساخته شد.

چهار مناره اصلی مسجد عبارتند از: «مناره سلیمانیه» و «مناره مجیدیه» که در دو سوی ضلع شمالی قرار گرفته و هر دوی این مناره‌ها در دوره سعودی از بین رفته و بجای آن، مناره‌های جدیدی ساخته شده است. سوّمین مناره در ضلع جنوب شرقی، در کنار قبه خضراء است که به مناره رئیسیه شهرت دارد. این مناره در سال ۸۸۶، ۸۸۸، و ۸۹۲ سه بار به دست قایتبای تعمیر شده که تا کنون نیز به همان صورت باقی مانده و ارتفاع آن شصت متر است.

مناره دیگر در ضلع غربی مسجد است که به «مناره باب‌السلام» شهرت دارد؛ چرا که در کنار باب السلام است. این مناره را احمد بن قلاوون، از سلاطین مملوکی مصر، در سال ۷۰۶ هجری بنا کرد و تا به امروز به همان صورت مانده است.

مناره‌ای نیز در کنار باب الرحمه از بناهای قایتبای مملوکی بوده که در دوره سعودی از میان رفته است. در افزوده‌های جدید مسجد، که در دوره فَهَد انجام شد، شش مناره دیگر نیز به مناره‌های مسجد افزودند. مجموع مناره‌های مسجد در این زمان، به ده عدد می‌رسد.

ستون‌ها[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سقف مسجد بر ستون‌هایی قرار داشت که، علاوه بر نگهداری از سقف، مورد استفاده رسول خدا(ص) و اصحاب نیز بود. از هر ستونی خاطره ویژه‌ای باقی مانده که سبب شده است تا جنبه تبرّک و تقدّس به خود گیرد و با گرفتن نام‌های خاص، در تاریخ جاودان بماند. هربار که مسجد بازسازی می‌شد، محل این ستون‌ها تغییری نمی‌کرد، جز اینکه ستون‌های قدیمی جای خود را به ستون‌های جدید می‌داد. طبعاً با توسعه مسجد، ستون‌های جدیدی نیز اضافه می‌شد؛ به طوری که اکنون مسجد نزدیک به ۲۱۰۴ ستون دارد.

ستون‌هایی که در محل قدیمی مسجد، در قسمت جنوبی آن قرار داشته، اکنون با رنگ متفاوت از بقیه ستونها متمایز می‌شود. همان‌گونه که اشاره شد، هر یک از این ستون‌ها یادگار خاطره ویژه‌ای است که درباره برخی از آنها توضیحاتی می‌آوریم:

ستون حَرَس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

یکی از ستون‌های متبرّک مسجد، ستون حرس یا محرّس است. نام‌گذاری آن به حرس، از آن‌روست که امام علی(ع) در کنار این ستون می‌نشستند و از پیامبر(ص) نگاهبانی می‌کردند. نوشته‌اند که پس از نزول آیه ( وَ اللّٰهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّٰاسِ ... )[۶] دیگر امام به نگاهبانی از رسول‌خدا(ص) نپرداخت؛ چرا که خداوند خود حفاظت از جان رسول خدا(ص) را عهده‌دار شد.

موسی بن سلمه می‌گوید: از جعفر بن عبدالله بن حسین پرسیدم که فضیلت استوانه علی‌بن ابی طالب(ع) چیست؟ او گفت: «اِنَّ هذا الْمُحرّس کانَ عَلیّ بن أبی طالب یَجْلِسُ فی صَفْحَتها الَّتی تَلِی الْقَبْر مِمّا یَلی باب رَسُول الله (ص) یَحْرُسُ النَّبی»[۷] اینجا ستون محرس است که علی بن ابی‌طالب در کنار آن در سمتی که فعلا به طرف قبر است، می‌نشست و از آن حضرت حراست می‌کرد.

همچنین نوشته‌اند که این ستون، محل اقامه نماز امام علی(ع) بوده است.

ستون توبه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به روایت ابن اسحاق و دیگر منابع کهن،[۸] ستون توبه یادآور خاطره‌ای است درباره یکی از اصحاب رسول خدا(ص) به نام بشیر بن عبدالمنذر انصاری مشهور به ابولبابه. زمانی که در سال پنجم هجرت، احزاب مشرک به مدینه یورش آوردند و در شمال مدینه با خندق روبرو شدند، به فکر اتحاد با یهودیان بنی‌قریظه افتادند که در قسمت جنوبی مدینه ساکن بودند و می‌توانستند با گشودن دروازه‌هایشان، احزاب را به مدینه راه دهند. یهود بنی‌قریظه با رسول خدا(ص) پیمان داشتند و به رغم این پیمان، با مشرکان همراهی کردند. پس از خاتمه حمله احزاب، رسول خدا(ص) به سراغ بنی‌قریظه رفت و آنان را در حصار گرفت.

ابولبابه از طرف رسول خدا(ص) نزد بنی‌قریظه رفت تا با آنان سخن بگوید. وی از روی بی‌توجهی به اشاره، به آنان گفت: چون نقض عهد کرده‌اند، مرگ در انتظار آنهاست. این سخن می‌توانست بنی‌قریظه را به دفاعی سخت در برابر مسلمانان وادار کند. ابولبابه که خود متوجه خطای خویش شده بود، از قلعه بنی‌قریظه خارج شد و مستقیم به سوی مسجد رفت و خود را به یکی از ستون‌ها بست و شروع به گریه و زاری کرد و نماز خواند.

ستون وفود[ویرایش | ویرایش مبدأ]

یکی از کارهای جاری رسول خدا(ص) ، ملاقات با سران قبایل برای آشنا ساختن آنان با اسلام و یا مذاکرات سیاسی بود. آن حضرت محلی را در مسجد به این امر اختصاص داده بود و همیشه در همان مکان، هیأت‌ها را به حضور می‌پذیرفت. محل‌این‌ملاقات‌ها در کنار ستونی از ستون‌های مسجد بود که بعدها به نام «اسطوانةالوفود» معروف شد و اکنون نیز همین نام را دارد. «وفد» به معنای هیأت نمایندگی و «وفود» جمع آن است. بنا به گفته منابع، به این ستون «مجلس‌القلاده» نیز می‌گفتند، زیرا بزرگان صحابه در کنار آن نشسته و به گفتگو می‌پرداختند، و این بخاطر شرافت کسانی بود که در آنجا حاضر می‌شدند.[۹]

ستون سریر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

یکی دیگر از ستون‌های مسجد، محلی بود که رسول خدا(ص) ایام اعتکاف را در آنجا بسر می‌برد. اصحاب در آنجا برگ‌هایی از درخت خرما پهن می‌کردند تا رسول خدا(ص) روی آن استراحت کند. این محل در کنار اسطوانةالسریر قرار داشته، به عنوان جایی که تختخواب رسول خدا(ص) بوده، شناخته شده است. «سریر» به معنای تخت است.

ستون قرعه، عایشه، مهاجرین[ویرایش | ویرایش مبدأ]

برای این ستون، سه نام یاد کرده‌اند. نام «قرعه» از آن‌روست که عایشه نقل کرد که پیامبر(ص) فرمود، در کنار این ستون، زمینی است که اگر مردم اهمیت آن را می‌شناختند برای نماز خواندن میان خود قرعه می‌انداختند. همچنین نام گذاری آن به «عایشه» از آن روست که وی این حدیث را روایت کرده وفضیلت آن را گوشزد کرد. پس از آن به دلیل اجتماع مهاجران در کنار آن، آن را استوانه «مهاجرین» نامیدند. بیشتر این نقلها را سمهودی در وفاء الوفاء آورده است.

ستون حنانه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پیشتر گفتیم‌که رسول خدا(ص) در آغاز و زمانی که هنوز منبر ساخته نشده بود، بر تنه درخت خرمایی تکیه می‌کرد و خطبه می‌خواند. نوشته‌اند، زمانی که برای آن حضرت منبر ساخته شد و برای ایراد سخن روی منبر قرار گرفت، از این درخت ناله‌ای شبیه ناله شتر ماده‌ای که از بچّه خود جدا شود، برخاست که به همین دلیل به ستونی که در محل آن بنا شد، حنانه می‌گویند. پیامبر(ص) دستور داد تا آن درخت را در همانجا دفن کردند. محل این ستون در غرب محراب است.

ستون مُربّعه القبر یا مقام جبرئیل[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این محل بدان جهت به عنوان «مقام جبرئیل» شناخته شده که ملک مقرّب از آنجا بررسول خدا(ص) وارد می‌شد و خدمت آن حضرت می‌رسید. اینجا درِ ورودی خانه حضرت فاطمه زهرا(س) نیز بوده است.[۱۰]

ستون تهجد[ویرایش | ویرایش مبدأ]

گذشت که انتهای دیوار غربی ضریح رسول خدا(ص) ، در نقطه‌ای که به دیوار شمالی می‌رسد، باب خانه فاطمه زهرا(س) و ستون مربعةالقبر یا مقام جبرئیل است. در ادامه دیوار شمالی به سمت شرق، و در انتهای دیوار شمالی خانه فاطمه زهرا(س) ، محراب تهجد قرار دارد. کسی که در این محراب بایستد، سمت چپ او باب جبرئیل و سمت راست او مقام جبرییل است.

این نقطه، در زمان پیامبر، خارج از مسجد بوده و به این ترتیب روشن می‌شود که حضرت رسول(ص) نماز شب را در اینجا می‌خوانده و به همین دلیل به محراب تهجّد شهرت یافته است.

ستون مُخَلَّقه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ستونی است نزدیک مصلای رسول خدا که بعدها به دلیل آن که مصحف در کنار آن بوده است، به آن «اسطوانه نزدیک مصحف» هم گفته می‌شد. اما این که چرا مخلقه نامیده شد، از آن روست که خَلوق به معنای عطر است و مُخَلّقه به معنای معطّر، و بعدها به دلیل آن که روی این ستون عود می‌نهادند و بوی آن فضای مسجد را معطّر می‌کرد، به آن مخلقه گفتند. گفته‌اند، این رسم (و طبعا نام هم) از زمان مهدی عباسی و توسط همسر او خیزران باب شد و از آن پس ادامه یافت و در حال حاضر، نامش روی این ستون نوشته شده است. به روایت بخاری سلمةبن اکوع، صحابی پیامبر(ص) به دلیل اعتقادش به تبرّک، همیشه در کنار این ستون نماز می‌گزارد؛ و می‌گفت: پیامبر(ص) را در کنار این ستون، در حال نماز دیده است. مالک بن انس نیز می‌گفت: بهترین جای خواندن نماز نافله اینجاست؛ و البته نماز واجب، بهترین جایش صف اول است. این روایات در منابع اصلی اهل سنت، باور نسل نخست صحابه را به تبرّک نشان می‌دهد.

درها[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در بنای آغازین و زمان پیامبر(ص) ، سه در برای مسجد ساخته شد. در بخش شرقی، باب جبرئیل بود، که زمانی «باب آل عثمان» و «باب النبی(ص)» نیز نامیده می‌شد. محل اصلی این باب، در دیوار شرقی مسجد، حدود دو متر بالاتر از نقطه تلاقی ضلع غربی حجره شریف با دیوار شمالی بوده است. در واقع، باب جبرئیل فعلی، با دقت در برابر درِ اصلی قرار ندارد و قدری شمالی‌تر از محل اصلی آن است.

باب غربیِ مسجد، «باب عاتکه» است که به «باب الرحمه» مشهور شد. این دری است که رسول خدا(ص) از آن وارد مسجد می‌شده و با تغییر قبله، البته محل آن تغییر نکرد.

در سوّم هم تا پیش از تغییر قبله، در دیواره جنوبی مسجد در میان محراب حضرت و حجره شریف بود که بعدها با تغییر قبله، به دیوار شمالی منتقل گردید.

گفتنی است از زمانی که حجراتی در کنار دیواره‌های شرقی، غربی و شمالی مسجد، ساخته شد، از هر یک از حجرات، دری نیز به مسجد گشوده شد که صاحب آن خانه، از این در کوچک، که آن را «خوخه» نیز می‌نامیدند، به مسجد وارد می‌گردید. در سال سوّم هجرت، اندکی پیش از غزوه احد، فرمانی از سوی رسول خدا(ص) و در واقع از سوی خداوند صادر شد که همه درها بسته شود مگر درِ خانه علی(ع) «سُدّوا الأبواب الاّ باب علیّ». این حدیث در منابع معتبر اهل سنّت آمده است. ۱ در عصر نخست اسلامی، در منابع حدیثی اهل مدینه که به طور معمول هوادار شیخین بودند، روایتی درباره خوخه ابوبکر نقل شده است که بر اساس آن، حضرت(ص) فرموده‌بودند: همه پنجره‌ها به مسجد بسته شود مگر خوخه ابوبکر. گفته‌اند، خوخه ابوبکر در دیوار غربی مسجد، در نزدیکی باب السلام، جایی که ابوبکر خانه داشته، بوده است. یعنی پنجره‌ای بین خانه و مسجد بوده که ابوبکر از آن وارد می‌شده است. خانه مزبور در توسعه، در مسجد افتاده اما تابلویی روی دیوار غربی مسجد نصب شده که محل خوخه وی را نشان می‌دهد. گفتنی است که مسجد در آن سمت، چند ده متر توسعه یافته است. درباره حدیث سُدّوا الابواب و خوخه توضیحات و توجیهات شگفتی در منابع حدیثی آمده که بخشی از آنها را سمهودی در کتاب وفاء الوفاء آورده است.

گفتنی است که باب السلام و باب النساء در ابتدای بخش افزوده مسجد، در عصر خلیفه دوّم بوده و در این دوره تأسیس شده است.

در بنای جدید، درهای تازه‌ای ساخته شده که جمعاً شامل هفت در بزرگ است. مجموع درها که با رقم و عدد مشخص شده به ۴۱ عدد رسیده است. باب رقم ۱ باب السلام و باب رقم ۴۱ باب البقیع است.

کتابخانه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

کتابخانه حرم نبوی تا سال پایان سال ۱۴۲۸ ق در میان مسجد، در یک بنای چند طبقه قرار داشت. اما در این سال، ساختمان کتابخانه در سمت غربی مسجد در کنار باب العتیق، در طبقه بالای مسجد ساخته شده و تمامی کتابهای چاپی در آن قرار گرفته است.

قرینه آن در سمت شرق مسجد، محلی به عنوان کتابخانه برای زنان ساخته شده که گفته می‌شود کوچکتر است. رفتن به کتابخانه، با طی پلکان برقی مفصلی است که ساخته شده و کتابخانه با داشتن یک راهروی اصلی و چند راهروی فرعی و شماری غرفه، به صورت قفسه باز به روی مشتاقان باز است. گفتنی است که در حال حاضر، نسخ خطی و کتابهای کمیاب سنگی در همان بنای پیشین در میان مسجد نگهداری می‌شود، اما کتابخانه جدید که حاوی بیش از ۱۲۰ هزار مجلد است، در محل جدید قرار دارد.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این مقاله برگرفته از کتاب آثار اسلامی مکه و مدینه، است.
  1. الکافی، ج ۴، ص ۵۵۶؛ کتاب من لایحضره الفقیه، ج ١، ص ٢٢٨
  2. آل عمران، ٣٧
  3. تاریخ المدینة المنوره، ج ٢، ص ۴٨۶
  4. تعمیر و توسعه مسجد شریف نبوی، صص ۶٩ - ٧٠
  5. بنگرید: نزهة الناظرین، ص ١٩٣
  6. مائده: ۶٧
  7. وفاء الوفا، ج ٢، ص ۴۴٨
  8. السیرة النبویه، ابن هشام، ج ١، ص ۴٣٢، ۵۴۴
  9. تحقیق النصره، ص ۶٠، التعریف، ۶١
  10. وفاء الوفا، ج ٢، ص ۴۵٠؛ المسجد النبوی عبر التاریخ، ص ۵۵