امارت حج: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
 
(۲۹ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''امارت حج''' سرپرستی و رهبری در هنگام سفر حج و در هنگام اجرای مناسک است. امارت حج در آغاز بیشتر جنبه دینی داشت و امیر حج هدایت کننده مسلمانان در اجرای [[مناسک حج]] بود اما بعدها حفاظت از حاجیان نیز در زمره وظایف امیر حج قرار گرفت، تا جایی که در دوره‌هایی از تاریخ، امرای حج از میان امیران نظامی انتخاب میشدند. گاهی بین دو وظیفه هدایت معنوی و حفاظت از امنیت حجاج تفکیک شده و از دو نوع امارت حج سخن به میان آمده است.  
'''امارت حج''' سرپرستی و رهبری حج‌گزاران در طول سفر حج و در هنگام اجرای مناسک است. امارت حج در آغاز بیشتر جنبه دینی داشت و امیر حج هدایت کننده مسلمانان در اجرای [[مناسک حج]] بود اما بعدها حفاظت از حاجیان نیز در زمره وظایف امیر حج قرار گرفت، تا جایی که در دوره‌هایی از تاریخ، امرای حج از میان امیران نظامی انتخاب میشدند.  


درباره منصب امارت حج قبل از [[اسلام]] گزارشی در دست نیست. در چند سفر حج که در عصر زندگی پیامبر(ص) پس از هجرت به وقوع پیوست جز یک مورد(سال نهم) پیامبر خود سرپرستی حاجیان را بر عهده داشت. در زمان خلفا نیز در بیشتر سال‌ها خود خلیفه امیر حج بود و گاهی این منصب را به دیگران واگذار می‌کرد. در زمان [[حضرت علی(ع)]]، چون آن حضرت درگیر جنگ‌های داخلی بودند منصب امیرالحاجی را به دیگران سپرد.
در چند سفر حج که در عصر زندگی [[حضرت محمد (ص)|پیامبر(ص)]] پس از [[هجرت]] به وقوع پیوست جز یک مورد (سال نهم) پیامبر خود سرپرستی حاجیان را بر عهده داشت. در زمان خلفا نیز در بیشتر سال‌ها خود خلیفه امیر حج بود و گاهی این منصب را به دیگران واگذار می‌کرد. امارت حج بخصوص در عصر [[بنی‌عباس|خلافت عباسی]]، اهمیت سیاسی زیادی پیدا کرد و بر قدرت امیر حج نیز افزوده شد.


در دوران [[بنی‌امیه]] و [[بنی عباس]]، امارت حج از مناصب مهمی تلقی می‌شد که خلفا آن را به خویشاوندان یا سرشناسان خاندان خود می‌سپردند و گاهی خود امارت حج را بر عهده داشتند. امارت حج بخصوص در عصر خلافت عباسی، اهمیت سیاسی زیادی پیدا کرد و بر قدرت امیر حج نیز افزوده شد.
در منابع فقه اسلامی درباره وظایف و اختیارات امیر حج بحث شده است.
==واژه شناسی==
==واژه شناسی==
امارت از ماده «ا ـ م ـ ر» به معنای سرپرستی و کار‌گزاری است<ref>لسان العرب، ج4، ص31، «امر. </ref>و در صورت ترکیب با واژه [[حج]]، به منصبی اطلاق می‌شود که ریاست، پیشوایی و سرپرستی حاجیان را در طول مسیر و نیز در [[موسم حج]] در [[مکه]] بر عهده دارد.<ref>امارة الحج، ص1.</ref>
امارت از ماده «ا ـ م ـ ر» به معنای سرپرستی و کار‌گزاری است<ref>لسان العرب، ج4، ص31، «امر.</ref>و در صورت ترکیب با واژه [[حج]]، به منصبی اطلاق می‌شود که ریاست، پیشوایی و سرپرستی حاجیان را در طول مسیر و نیز در [[موسم حج]] در [[مکه]] بر عهده دارد.<ref>امارة الحج، ص1.</ref> به او، امام الحاج و امام موسم نیز گفته شده است.<ref name=":7">فرهنگ فقه فارسی، ج۱، ص۷۰۴.</ref>


==تاریخ امارت حج ==
==تاریخ امارت حج ==
می‌توان اجازه<ref>السیرة النبویه، ج1، ص119؛ شفاء الغرام، ج2، ص65.</ref>و افاضه<ref>شفاء الغرام، ج2، ص45؛ المفصل، ج11، ص386.</ref>را به عنوان پیشینه امارت حج در پیش از ظهور اسلام برشمرد که برخی وظایف امارت حج را همانند کوچ از [[عرفات]] بر عهده داشتند. همچنین این احتمال هست که منصب امارت حج تغییر یافته منصب [[قیادت]] (راهنمایی حجاج) در پیش از اسلام باشد.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج12، ص593، «حج.</ref>
[[مسلمانان]] پیش از [[فتح مکه]] دو بار در سال‌های ششم و هفتم با سرپرستی پیامبر(ص) رهسپار مکه شدند.<ref>لسان العرب، ج4، ص31، «امر. </ref> در سال هشتم، بعد از فتح مکه، پیامبر(ص) [[عتاب بن اسید|عُتّاب بن اُسَید]] را امیر مکه کرد و مراسم حج در آن سال به سرپرستی او انجام شد.<ref>مروج الذهب، ج4، ص301.</ref> در سال نهم پیامبر(ص) [[ابوبکر]] را به عنوان امیرالحاج به مکه فرستاد.<ref>السیرة النبویه، ج4، ص188؛ الکامل، ج2، ص291؛ الدرر الفرائد، ج1، ص413.</ref>اما بنابر روایاتی پیش از رسیدن او به مکه، رسول خدا(ص) [[علی(ع)]] را به جای او منصوب کرد.<ref>اخبار مکه، ج1، ص186؛ الکامل، ج2، ص291.</ref><ref>مسند احمد، ج1، ص3؛ انساب الاشراف، ج1، ص492؛ ج2، ص355؛ الارشاد، ج1، ص65.</ref> به سال دهم رسول خدا(ص) در [[حجة‌الوداع]] خود سرپرستی حاجیان را بر عهده داشت.<ref>المغازی، ج3، ص1088؛ السیرة النبویه، ج2، ص601؛ مروج الذهب، ج4، ص301.</ref>
 
=== دوره حیات پیامبر(ص) ===
[[مسلمانان]] پیش از [[فتح مکه]] در سال هشتم ق. دو بار به قصد [[عمره]] به سرپرستی پیامبر(ص) در سال‌های ششم و هفتم ق. رهسپار مکه شدند.<ref>لسان العرب، ج4، ص31، «امر. </ref>پس از فتح آن شهر به سال هشتم ق. پیامبر(ص) عُتّاب بن اُسَید بن ابی العیص بن امیه را عامل و کار‌گزار خویش در مکه قرار داد و بر پایه ‌گزارش [[مسعودی]]، مراسم حج در آن سال به سرپرستی او انجام شد.<ref>مروج الذهب، ج4، ص301.</ref>
 
بر پایه ‌گزارشی، به سال نهم ق. پیامبر گرامی(ص) [[ابوبکر]] را به عنوان امیرالحاج به مکه فرستاد.<ref>السیرة النبویه، ج4، ص188؛ الکامل، ج2، ص291؛ الدرر الفرائد، ج1، ص413.</ref>اما بنابر روایاتی پیش از رسیدن او به مکه، رسول خدا(ص) [[علی(ع)]] را به جای او منصوب کرد.<ref>اخبار مکه، ج1، ص186؛ الکامل، ج2، ص291.</ref><ref>مسند احمد، ج1، ص3؛ انساب الاشراف، ج1، ص492؛ ج2، ص355؛ الارشاد، ج1، ص65.</ref>
 
به سال دهم ق. رسول خدا(ص) خود سرپرستی حاجیان را بر عهده گرفت و با انجام [[حجة‌الوداع]]، احکام و مناسک حج را به [[مسلمانان]] آموخت.<ref>المغازی، ج3، ص1088؛ السیرة النبویه، ج2، ص601؛ مروج الذهب، ج4، ص301.</ref>


=== دوران خلافت ===
=== دوران خلافت ===
پس از رسول خدا(ص) در روزگار خلفای نخستین (11-40ق.)  معمولاً حج به سرپرستی آنان انجام می‌گرفت. گاه نیز افرادی از سوی آنان به منصب امارت حج برگزیده می‌شدند.<ref name=":0" />  
پس از رسول خدا(ص) در روزگار خلفای نخستین (11-40ق.)  معمولاً حج به سرپرستی آنان انجام می‌گرفت. گاه نیز افرادی (مانند [[عبدالرحمن بن عوف]]،<ref>تاریخ طبری، ج4، ص249؛ مروج الذهب، ج4، ص302.</ref> [[عبدالله بن عباس]]<ref>تاریخ طبری، ج4، ص249-251، 257، 263، 267، 287، 303، 329، 339؛ مروج الذهب، ج4، ص302؛ الدرر الفرائد، ج1، ص419.</ref> و [[قثم بن عباس]]<ref>تاریخ طبری، ج5، ص132؛ مروج الذهب، ج4، ص302.</ref>) از سوی آنان به امارت حج برگزیده می‌شدند.<ref name=":0">مروج الذهب، ج4، ص302.</ref>  


* در زمانه [[ابوبکر بن ابی‌قحافه|خلیفه اول]] (11-13ق.)  به ترتیب [[عمر بن خطاب]] در سال 11ق. و [[عتاب بن اسید اموی]] یا [[عبدالرحمن بن عوف]] در سال 12ق. امیران حاج بودند. از عبدالرحمن بن عوف به عنوان امیرالحاج سال 13ق. یاد شده است.<ref name=":0" />
=== دوران بنی‌امیه و بنی عباس ===
* در زمانه [[عمر بن خطاب|خلیفه دوم]] (13-23ق.)، خود وی همه ساله رهسپار سفر حج می‌شد و امارت حج را بر عهده داشت.<ref name=":0">مروج الذهب، ج4، ص302.</ref>
[[بنی‌امیه]] در 92 سال حکومت خود، امارت حج را همچون دیگر مسؤولیت‌های اجتماعی و سیاسی، بیشتر به خویشاوندان خود که حدود 50 تن بودند، وا‌گذار کردند. تنها در حدود 10 سال از 90 سال، خلفای اموی، خود، به عنوان امیرالحاج در حج شرکت کردند؛ <ref>الطبقات، ج5، ص76؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص263؛ تاریخ طبری، ج6، ص138.</ref>
* در زمانه [[عثمان بن عفان|خلیفه سوم]] (23-35ق.)  به سال 24ق. عبدالرحمن بن عوف<ref>تاریخ طبری، ج4، ص249؛ مروج الذهب، ج4، ص302.</ref>و در سال‌های 25 تا 34ق. خلیفه، خود، امارت حج را بر عهده داشت. در سال آخر خلافت عثمان (35ق.) [[عبدالله بن عباس]] به امارت حج منصوب شد.<ref>تاریخ طبری، ج4، ص249-251، 257، 263، 267، 287، 303، 329، 339؛ مروج الذهب، ج4، ص302؛ الدرر الفرائد، ج1، ص419.</ref>
* [[امام علی(ع)]] در مدت پنج سال خلافتش، به سبب نبردهای داخلی نتوانست شخصاً امارت حج را بر عهده بگیرد.<ref>موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص512.</ref>از این‌رو، به سال 36-37ق. عبدالله بن عباس<ref>تاریخ طبری، ج4، ص576؛ ج5، ص92؛ مروج الذهب، ج4، ص302.</ref>و در سال 38-39ق. عامل خود بر مکه، [[قثم بن عباس]]، را امیرالحاج قرار داد.<ref>تاریخ طبری، ج5، ص132؛ مروج الذهب، ج4، ص302.</ref>


===دوران بنی‌امیه===
[[عباسیان|خلفای عباسی]] در حدود 115 سال حدود 70 تن از خویشانشان را به امارت حج [[منصور عباسی|منصور]] کردند.<ref>امارة الحج، ص38.</ref>البته در این دوره، برخی [[علویان]] نیز به این مقام دست یافتند.<ref>مروج الذهب، ج4، ص309.</ref><ref>مروج الذهب، ج4، ص309؛ موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص517.</ref> از میان خلفای عباسی، منصور بیش از همه حج‌گزارد، [[مهدی عباسی]] (حک: 158-169ق.) در سال ۱۶۹ امیر حج بود<ref>تجارب الامم، ج3، ص465-466؛ المنتظم، ج8، ص238؛ شذرات الذهب، ج2، ص269.</ref> و [[هارون الرشید|هارون عباسی]](حک: 170-193ق.) در خلافت خود شش یا نُه بار امیرالحاج بود.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص430؛ شذرات الذهب، ج2، ص435.</ref>هیچ یک از خلفای عباسی پس از وی حج نگزاردند.<ref>المنتظم، ج9، ص156؛ البدایة و النهایه، ج10، ص200.</ref>
بنی‌امیه در 92 سال حکومت خود، امارت حج را همچون دیگر مسؤولیت‌های اجتماعی و سیاسی، بیشتر به خویشاوندان خود که حدود 50 تن بودند، وا‌گذار کردند. تنها در حدود 10 سال از 90 سال، خلفای اموی، خود، به عنوان امیرالحاج در حج شرکت کردند؛ <ref>الطبقات، ج5، ص76؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص263؛ تاریخ طبری، ج6، ص138.</ref>


===دوره عباسی===
پس از ضعف سلطه عباسیان بر قلمرو پهناورشان، به تدریج حکومت‌های محلی سر برآوردند که برخی از آنان امرای حج خود را به حج می‌فرستادند. برای نمونه [[فاطمیان]] مصر امرای حج خود را به حج می‌فرستادند. در بغداد نیز در عصر [[آل بویه]]<ref>نک: [https://journal.hzrc.ac.ir/article_33298_5b7f0deb13de741514797cbea54d2c6e.pdf امرای سادات حج در دوره بویهیان]</ref> و [[سلجوقیان]]<ref>[https://journals.tabrizu.ac.ir/article_5996.html نک: جایگاه،‌نقش و اهمیت منصب امیرالحاجی در دوره سلجوقی]</ref> امرای حج با نظر سلاطین این حکومت‌ها تعیین می‌شدند. پس از سقوط خلافت بغداد ارسال امیر حج از بغداد متوقف شد و در برخی‌ سال‌ها امیر حج و کاروان حج از سوی سلاطین [[ایلخانیان|ایلخانی]] یا جانشینان آنان در عراق ارسال می‌شد.<ref>نک: حج از سقوط حکومت ایلخانان تا پایان حکومت تیموریان، ص۸۳</ref> ارسال امیران حج به شکل منظم از سوی دولت‌های مصر مانند [[ممالیک]] نیز ادامه یافت.
خلفای عباسی در حدود 115 سال، امارت حج را همچون دیگر مسؤولیت‌های اجتماعی و سیاسی بیشتر به اطرافیان خود وا‌گذار کردند؛ چنان‌که حدود 70 تن از خویشانشان این منصب را عهده‌دار بودند.<ref>امارة الحج، ص38.</ref>البته در این دوره، برخی [[علویان]] نیز به این مقام دست یافتند.<ref>مروج الذهب، ج4، ص309.</ref><ref>مروج الذهب، ج4، ص309؛ موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص517.</ref>


منصب امیرالحاجی از محبوبیت و اعتبار خاصی در این دوران برخوردار بود؛ چنان‌که بر سر آن رقابت‌ها و درگیری‌هایی پیش می‌آمد که نمونه آن را در رقابت میان [[منصور عباسی]] و [[ابومسلم خراسانی]]، از دعوت‌گران عباسی، در امارت حج سال 136ق. مشاهده کرد.<ref>تاریخ طبری، ج7، ص479؛ الکامل، ج5، ص469.</ref>
== امارت حج در امپراتوری عثمانی‌ ==
در عصر امپراتوری [[حکومت عثمانی|عثمانی‌]] (923ـ 1343ق) امیر حج با انتخاب سلطان تعیین می‌شد. در این دوران او همکارانی داشت از جمله «دوادار» که نائب امیر حج بود، کاتب دیوان امارت حج، عسس که گفته‌اند وظیفه پلیس مخفی را بر عهده داشت و قاضی [[محمل]] که مامور اجرای حدود و امور شرعی بود. <ref name=":1">مرآه الحرمین الشریفین، ج۲، ص ۳۰۰-۳۰۱</ref> در این دوران امیر حج بودجه گسترده‌ای در اختیار داشت و به خود امیر حج نیز عواید زیادی اختصاص می‌یافت.<ref>مراّة‌ الحرمین الشریفین، ج۲، ص ۳۰۳</ref> امیر حج شام فرستاده‌ سلطان عثمانی و ابلاغ کننده فرمان ویژه سلطان عثمانی برای حاکمان محلی مکه و مدینه به حساب می‌آمد.


منصور، دومین خلیفه از این خاندان، بیش از همه حج ‌گزارد. سفر حج [[مهدی عباسی]] (حک: 158-169ق.) نیز به سبب بذل و بخشش فراوانش به حاجیان و مردم مکه و مدینه در سال 169ق. بسیار مشهور است.<ref>تجارب الامم، ج3، ص465-466؛ المنتظم، ج8، ص238؛ شذرات الذهب، ج2، ص269.</ref>هارون عباسی (حک: 170-193ق.) در خلافت خود شش یا نُه بار امیرالحاج بود.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص430؛ شذرات الذهب، ج2، ص435.</ref>هیچ یک از خلفای عباسی پس از وی حج نگزاردند.<ref>المنتظم، ج9، ص156؛ البدایة و النهایه، ج10، ص200.</ref>
در دوره‌هایی از امپراتوری عثمانی، از مصر که فرمانداری نیمه مستقلی داشت، امیر حج جداگانه‌ای همراه با کاروان حج مصریان به حج می‌رفت. او را پادشاه مصر معمولا از بین نظامیان رده بالا انتخاب می‌کرد.<ref>مراه الحرمین، ج۲، ص ۱۴۶</ref>


===دوران سلطه فاطمیان و ایوبیان بر حرمین===
== امارت حج در دوران معاصر ==
امروزه، هر کشوری سرپرستی را برای حاجیان خود نصب می‌کند.<ref>[https://miqat.hajj.ir/article_38007.html ولایت حج و امارت حج، میقات حج، شماره ۷۱، ص ۳۵]</ref> برخی، ثبوت پاره‌ای از احکام ویژه امیر الحاج را بر او ممکن شمرده‌اند.<ref name=":6">[https://miqat.hajj.ir/article_37552.html امارت حج و زعامت حجاج، فصلنامه میقات حج، ش۳۰، ص۹۴.]</ref> در عربستان سعودی پادشاه این کشور یا ولیعهد امارت حج را بر عهده دارد.<ref>موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص558-559.</ref>


پس از ضعف سلطه عباسیان بر قلمرو پهناورشان، به تدریج حکومت‌های محلی کنار آنان سر برآوردند که برخی از آنان امرای حج خود را به حج می‌فرستادند. برای نمونه [[فاطمیان]] مصر امرای حج خود را با حاجیان مصر می‌فرستادند که بیشترشان از امرای نظامی بودند.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج۱۲، ص ۵۹۴</ref> در بغداد نیز با روی‌کار آمدن [[آل بویه]] امرای حج را آنان انتخاب کردند. با سلطه [[سلجوقیان]] (429-552) بر [[بغداد]] امارت حج در اختیار فرماندهان ترک قرار گرفت. از 468-478ق. ابومنصور ختلع ترکی معروف به الطویل یا جنفل، امیرالحاج بود.<ref>البدایة و النهایه، ج12، ص113، 116-117، 119-121، 123-124، 127؛ اتحاف الوری، ج2، ص478-483؛ موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص523.</ref> [[ممالیک]] مصر نیز پس از قدرت‌گیری به سال 667ق. به نصب امیرالحاج اقدام کردند که  شماری از آنان در ستیز اشراف بر سر حکومت بر مکه دخالت می‌‌نمودند.<ref>السلوک، ج1، ص246-247؛ اتحاف الوری، ج3، ص116.</ref>ممالیک در مدت حکومت طولانیشان حدود 180 امیرالحاج تعیین کردند.
=== امرای حج در جمهوری اسلامی ایران ===
{{بیشتر|سرپرستی حاجیان ایرانی}}
[[امام خمینی(ره)|روح‌الله موسوی خمینی]]، بنیان‌گذار جمهوری اسلامی [[ایران]] را، احیاگر بُعد سیاسی-اجتماعی [[حج]] در دوره معاصر دانسته‌اند.<ref>[https://miqat.hajj.ir/article_37552.html امارت حج و زعامت حجاج، فصلنامه میقات حج، ش۳۰، ص۹۷.]</ref> در حکم وی، برای نصب سرپرستان حاجیان به نکته‌های زیر اشاره شده است: پاکسازی فریضهٔ حج از آثار طاغوت؛ احیای ابعاد سیاسی-اجتماعی حج؛ دعوت مسلمانان به وحدت و مقابله با استکبار جهانی؛ برنامه‌ریزی و سازماندهی حجاج بیت‌اللّٰه الحرام درجهت اعلام برائت از مشرکان در سرزمین وحی.<ref>حج در کلام و پیام امام خمینی، ص۱۱5، فصل۱۷.</ref>در ایران سرپرست حجاج ایرانی طی حکمی از سوی رهبر جمهوری اسلامی تعیین می گردد.
==امامان(ع) و امارت حج==
[[شیعه|شیعیان]]، تعیین امیر الحاج را از حقوق و شایستگی‌های [[معصومان(ع)|امامان(ع)]] دانسته‌اند؛ ولی با روی کار آمدن خلفای [[بنی‌امیه|اموی]] و [[بنی‌عباس|عباسی]]، امامان(ع) اختیار و دخالتی در حکومت نداشتند.<ref name=":3">[https://miqat.hajj.ir/article_37552.html امارت حج و زعامت حجاج، فصلنامه میقات حج، ش۳۰، ص۸۱.]</ref> آنها، در مراسم [[حج]] حضور یافته، مناسک آن را به جا آورده و مخالفتی از سوی آنان با امیران حج گزارش نشده است.<ref name=":4">امارت حج و زعامت حجاج، فصلنامه میقات حج، ش۳۰، ص۸۲.</ref> در پاره‌ای از موارد، تأیید نسبی آنها نیز گزارش شده است.<ref name=":5">وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۳۹۹، ح۴.</ref> در فقه شیعی نصب امیر الحاج از اختیارات و وظایف حاکم شمرده شده است.<ref>[https://miqat.hajj.ir/article_37552.html امارت حج و زعامت حجاج، فصلنامه میقات حج، ش۳۰، ص۴۵.]</ref>


=== عصر عثمانی‌===
==شرایط امیر حج==
[[حکومت عثمانی|عثمانی‌ها]](923ـ 1343ق) نیز به نصب امیرالحاج اهتمام داشتند. آنان معمولاً فردی قوی را به این مسؤولیت می‌گماشتند و سپاهی از سربازان در کاروان‌های حج حضور می‌یافتند و در میان راه وظیفه پاسداری از جان و مال مسافران در برابر دستبرد سارقان و راهزنان و گاه تعدّی قبایلِ را بر عهده داشتند. مسؤولیت سنگین امیرالحاج، موجب می‌شد که گاهی میان کار‌گزاران عثمانی اختلاف‌های فراوان بر سر تعیین فرد دارای صلاحیت تصدّی این منصب درگیرد.<ref>شؤون الحرمین، ص22-23؛ دانشنامه جهان اسلام، ج12، ص597، «حج. </ref>


=== امرای حج در دوره معاصر ===
فقیهان [[شیعه]] و سنی مواردی چون عدالت، آگاهی از مسائل و مناسک حج، شجاع بودن، اطاعت‌پذیری، صاحب‌نظری، کفایت، و قدرت راهنمایی حاجیان را از شرایط امیرالحاج یاد کرده‌اند.<ref>حکم حکومتی در حج، ص ۴۹ به نقل از: الاحکام السلطانیه، ج1، ص193؛ الدروس، ج1، ص495.</ref>در منابع شیعه<ref>لوامع صاحبقرانی، ج8، ص198؛ الحدائق، ج16، ص354؛ جواهر الکلام، ج19، ص7.</ref>و [[اهل سنت]]، از امیرالحاج به عنوان «امام» یاد شده است.<ref>المغنی، ج3، ص436-437.</ref>
با سقوط امپراتوری عثمانی و شکل‌گیری کشورهای گوناگون و مقرراتی که در سرزمین حجاز وضع شد، هر کشوری در موسم حج سرپرستی را برای سامان‌دهی امور حاجیان منصوب می‌کند.


در عربستان سعودی پادشاه این کشور یا ولیعهد امارت حج را بر عهده دارد.<ref>موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص558-559.</ref> در ایران سرپرست حجاج ایرانی طی حکمی از سوی رهبر جمهوری اسلامی تعیین می گردد.
== وظایف امیر حج ==
{{بیشتر|سرپرستی حاجیان ایرانی}}
ماوردی در احکام السلطانیه و دیگران به تبع او ولایت حج را دوگونه شمرده است: یکی ولایت در حرکت دادن حاجیان و دیگری ولایت بر اقامه حج در ایام موسم و برای هر یک وظایف و ویژگی‌هایی را برشمرده است.<ref>الاحکام السلطانیه، ص193؛ الدرر الفرائد، ج1، ص134-135؛ مراة الحرمین، ج۲، ص 297</ref> برخی از این وظایف بدین شرح است: {{ستون-شروع|۲}}


==وظایف و شرایط امیرالحج==
* حفظ امنیت جان و مال حاجیان؛
* نظم‌بخشی به حرکت و توقف آنها؛
* رسیدگی به گمشدگان و جاماندگان؛
* مجازات خطاکاران، در صورت اذن داشتن؛
* قضاوت و صدور حکم، به شرط شایستگی؛
* دادن فرصت کافی به حاجیان برای انجام اعمال حج؛
* آگاه کردن حاجیان نسبت به اعمال و مناسک حج.


فقیهان [[شیعه]] و سنی مواردی چون عدالت، آگاهی از مسائل و مناسک حج، شجاع بودن، اطاعت‌پذیری، صاحب‌نظری، کفایت، و قدرت راهنمایی حاجیان را از شرایط امیرالحاج یاد کرده‌اند.<ref>الاحکام السلطانیه، ج1، ص193؛ الدروس، ج1، ص495.</ref>در منابع شیعه<ref>لوامع صاحبقرانی، ج8، ص198؛ الحدائق، ج16، ص354؛ جواهر الکلام، ج19، ص7.</ref>و [[اهل سنت]]، از امیرالحاج به عنوان «امام» یاد شده است.<ref>المغنی، ج3، ص436-437.</ref> ماوردی در احکام السلطانیه ولایت حج را دوگونه شمرده است. یکی ولایت در حرکت دادن حاجیان و دیگری ولایت بر اقامه حج در ایام موسم و برای هر یک وظایف و ویژگی‌هایی را بر شمرده است.<ref>الاحکام السلطانیه، ص193؛ الدرر الفرائد، ج1، ص134-135.</ref> برای نمونه جمع کردن مردم هنگام حرکت و توقف آنان برای جلوگیری از دستبرد راهزنان و سارقان به اموال حجاج، نظم بخشیدن به حرکت و توقف کاروان، تعیین راهنما برای هرگروه، تهیه منزلگاه مناسب و عبور دادن حاجیان از بهترین و آسان‌‌ترین راه‌ها از جمله وظایف امیر حج در انجام گونه نخست ولایت است. به گفته ماوردی، ولایت بر حاجیان در اقامه حج مانند امامت نمازها است و شامل راهنمایی حاجیان در زمان و شیوه انجام مناسک است.<ref>الاحکام السلطانیه، ص194-197</ref>  
{{پایان}}
=== در فقه شیعه ===
برای امیرالحاج وظایفی در فقه شیعه بیان شده که مهم‌‌ترین موارد آن‌ها عبارتند از<ref>برای تفصیل بیشتر نک: حکم حکومتی در حج، ص ۴۹-۵۹</ref>:
{{ستون-شروع|۲}}
* مستحب بودن اقامه نماز ظهر و عصر «یوم الترویه» در [[منا]].<ref>التهذیب، ج5، ص201-202؛ المبسوط، ج1، ص365؛ جواهر الکلام، ج19، ص6.</ref>


=== وظایف امیرالحاج در فقه شیعه ===
* استحباب مؤکد ماندن امیرالحاج در منا تا طلوع آفتاب [[روز عرفه]].<ref>وسائل الشیعه، ج13، ص528؛ جواهر الکلام، ج19، ص10-12؛ مستدرک الوسائل، ج10، ص18.</ref>
برای امیرالحاج وظایفی در فقه شیعه بیان شده که مهم‌‌ترین موارد آن‌ها عبارتند از:


* اقامه نماز ظهر و عصر «یوم الترویه» در [[منا]] است که به فتوای فقیهان شیعه، بر امیرالحاج مستحب یا واجب است.<ref>التهذیب، ج5، ص201-202؛ المبسوط، ج1، ص365؛ جواهر الکلام، ج19، ص6.</ref>
* لزوم تاخیر در افاضه از [[مشعر الحرام]] تا طلوع آفتاب روز دهم.<ref>الکافی، ص213؛ النهایه، ص249؛ جواهر الکلام، ج19، ص98-99.</ref>


* استحباب مؤکد ماندن امیرالحاج در منا تا طلوع آفتاب [[روز عرفه]]. حاجیان دیگر می‌توانند پس از طلوع فجر به سوی [[عرفات]] حرکت کنند؛ هرچند برای آنان نیز ماندن تا طلوع آفتاب استحباب دارد. این حکم درباره امیرالحاج مورد تاکید قرار گرفته است.<ref>وسائل الشیعه، ج13، ص528؛ جواهر الکلام، ج19، ص10-12؛ مستدرک الوسائل، ج10، ص18.</ref>
* ثبوت هلال ذی‌حجه با حکم امیرالحاج <ref>وسائل الشیعه، ج10، ص133.</ref>


* لزوم تاخیر در افاضه از [[مشعر الحرام]] تا طلوع آفتاب روز دهم. امیرالحاج باید [[افاضه]] از مشعر را تا طلوع آفتاب به تاخیر بیندازد.<ref>الکافی، ص213؛ النهایه، ص249؛ جواهر الکلام، ج19، ص98-99.</ref>
* مستحب بودن سخنرانی برای مردم آموزش اعمال و مناسک.<ref>سلسلة الینابیع، ج30، ص238.</ref><ref>الدروس، ج1، ص495-496.</ref>


* ثبوت هلال ذی‌حجه با حکم امیرالحاج: بر پایه روایاتی، حکم امیرالحاج درباره «ثبوت هلال ماه [[ذی‌حجه]]» برای همه معتبر است. <ref>وسائل الشیعه، ج10، ص133.</ref>
* کوچ کردن در روز سیزدهم از منا به مکه پیش از زوال برای اقامه نماز ظهر در مسجدالحرام.<ref>وسائل الشیعه، ج11، ص398؛ ج13، ص523، 525، 527.</ref>
 
{{پایان}}
* سخنرانی امیرالحاج در موسم: مستحب است امیرالحاج در چهار روز از موسم حج، برای مردم سخنرانی کند و آنان را با اعمال و مناسک و وظایف آشنا ‌سازد.<ref>سلسلة الینابیع، ج30، ص238.</ref><ref>الدروس، ج1، ص495-496.</ref>
 
* نماز ظهر روز سیزدهم در [[مسجدالحرام]]: [[علامه حلی]] کوچ کردن امام در روز سیزدهم از منا به مکه پیش از زوال برای اقامه نماز ظهر در مسجدالحرام و آگاه ساختن مردم از کیفیت وداع را از دیگر وظایف امیرالحاج دانسته است.<ref>وسائل الشیعه، ج11، ص398؛ ج13، ص523، 525، 527.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
خط ۷۶: خط ۷۵:
  | نویسنده = سيدعلی حسين‌پور
  | نویسنده = سيدعلی حسين‌پور
}}
}}
* '''آثار اسلامی مکه و مدینه''': رسول جعفریان، قم، مشعر، 1386ش؛
* '''اتحاف الوری''': عمر بن محمد فهد (م. 885ق.)، به کوشش عبدالکریم، مکه، جامعة‌ام القری، 1408ق؛


* '''الاحکام السلطانیه''': الماوردی (م. 450ق.)، به کوشش خالد، بیروت، دار الکتاب العربی، 1415ق؛
* '''الاحکام السلطانیه''': الماوردی (م. 450ق.)، به کوشش خالد، بیروت، دار الکتاب العربی، 1415ق؛
خط ۸۶: خط ۸۱:


* '''الارشاد''': المفید (م. 413ق.)، بیروت، دار المفید، 1414ق؛
* '''الارشاد''': المفید (م. 413ق.)، بیروت، دار المفید، 1414ق؛
* '''الاستیعاب''': ابن عبدالبر (م. 463ق.)، به کوشش البجاوی، بیروت، دار الجیل، 1412ق؛
* '''الاصابه''': ابن حجر العسقلانی (م. 852ق.)، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق؛
* '''الاعلام''': الزرکلی (م. 1396ق.)، بیروت، دار العلم للملایین، 1997م؛
* '''الاغانی''': ابوالفرج الاصفهانی (م. 356ق.)، به کوشش علی مهنا و سمیر جابر، بیروت، دار الفکر؛


* '''امارة الحج فی العصر عباسی''': سلیمان صالح کمال، مکه، جامعة‌ام القری، 1408ق؛
* '''امارة الحج فی العصر عباسی''': سلیمان صالح کمال، مکه، جامعة‌ام القری، 1408ق؛
 
*'''«امارت حج و زعامت حجاج»'''، سید جواد ورعی، میقات حج، شماره ۷۱، فروردین ۱۳۸۹ش.
* '''امتاع الاسماع''': المقریزی (م. 845ق.)، به کوشش محمد شاکر؛
 
* '''الانباء فی تاریخ الخلفاء''': ابن العمرانی (م. 580ق.)، به کوشش السامرائی، قاهره، الآفاق العربیه، 1419ق؛


* '''انساب الاشراف''': البلاذری (م. 279ق.)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، 1417ق؛
* '''انساب الاشراف''': البلاذری (م. 279ق.)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، 1417ق؛


* '''البدایة و النهایه''': ابن کثیر (م. 774ق.)، بیروت، مکتبة المعارف؛
* '''البدایة و النهایه''': ابن کثیر (م. 774ق.)، بیروت، مکتبة المعارف؛
* '''پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری''': www.leader.ir؛
* '''تاریخ ابن خلدون''': ابن خلدون (م. 808ق.)، به کوشش خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، 1408ق؛
* '''تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر''': الذهبی (م. 748ق.)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، 1410ق؛
* '''تاریخ بغداد''': الخطیب البغدادی (م. 463ق.)، به کوشش عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1417ق؛
* '''تاریخ سیستان''': به کوشش ملک الشعرای بهار، تهران، کلاله خاور، 1366ش؛


* '''تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)''':  الطبری (م. 310ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
* '''تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)''':  الطبری (م. 310ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
خط ۱۲۰: خط ۹۴:


* '''تجارب الامم''': ابوعلی مسکویه (م. 421ق.)، به کوشش امامی، تهران، سروش، 1366ش؛
* '''تجارب الامم''': ابوعلی مسکویه (م. 421ق.)، به کوشش امامی، تهران، سروش، 1366ش؛
* '''تذکرة الفقهاء''': العلامة الحلی (م. 726ق.)، قم، آل البیت:، 1414ق؛


* '''تهذیب الاحکام''': الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش شمس الدین، بیروت، دار التعارف، 1412ق؛
* '''تهذیب الاحکام''': الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش شمس الدین، بیروت، دار التعارف، 1412ق؛
خط ۱۳۱: خط ۱۰۳:
* '''الحدائق الناضره''': یوسف البحرانی (م. 1186ق.)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، 1363ش؛
* '''الحدائق الناضره''': یوسف البحرانی (م. 1186ق.)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، 1363ش؛


* '''حسن الصفا و الابتهاج بذکر من ولی امارة الحاج''': احمد الرشیدی، به کوشش لیلی عبداللطیف احمد، مصر، مکتبة الخانجی؛
* '''حکم حکومتی در حج'''، مهدی درگاهی و رضا عندلیبی، تهران، مشعر، ۱۳۹۳ش.
 
* '''دانشنامه جهان اسلام''': زیر نظر حداد عادل و دیگران، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، 1378ش؛


* '''الدرر الفرائد المنظمه''': عبدالقادر انصاری حنبلی (م. 977ق.)، به کوشش محمد حسن اسماعیل، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1422ق؛
* '''الدرر الفرائد المنظمه''': عبدالقادر انصاری حنبلی (م. 977ق.)، به کوشش محمد حسن اسماعیل، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1422ق؛
خط ۱۴۰: خط ۱۱۰:


* '''سلسلة الینابیع الفقهیه''': علی اصغر مروارید، بیروت، فقه الشیعه، 1413ق؛
* '''سلسلة الینابیع الفقهیه''': علی اصغر مروارید، بیروت، فقه الشیعه، 1413ق؛
* '''السلوک لمعرفة دول الملوک''': المقریزی (م. 845ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق؛
* '''سیر اعلام النبلاء''': الذهبی (م. 748ق.)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، 1413ق؛


* '''السیرة النبویه''': ابن هشام (م. 213/218ق.)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، دار المعرفه؛
* '''السیرة النبویه''': ابن هشام (م. 213/218ق.)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، دار المعرفه؛


* '''شذرات الذهب''': عبدالحی بن العماد (م. 1089ق.)، به کوشش الارنؤوط، بیروت، دار ابن کثیر، 1406ق؛
* '''شذرات الذهب''': عبدالحی بن العماد (م. 1089ق.)، به کوشش الارنؤوط، بیروت، دار ابن کثیر، 1406ق؛
* '''شفاء الغرام''': محمد الفاسی (م. 832ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1421ق؛
* '''شؤون الحرمین الشریفین فی العهد العثمانی''': محمد عبداللطیف هریدی، قاهره، دار الزهراء، 1410ق؛
* '''صحیفه حج''': مرکز تحقیقات حج، تهران، مشعر، 1382ش؛
* '''صحیفه نور''': امام خمینی1، وزارت ارشاد، 1361ش؛


* '''الطبقات الکبر'''ی: ابن سعد (م. 230ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق؛
* '''الطبقات الکبر'''ی: ابن سعد (م. 230ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق؛
* '''عجائب الآثار''': عبدالرحمن الجبرتی (م. 1227ق.)، بیروت، دار الجیل؛
* '''العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین''': محمد الفاسی (م. 832ق.)، به کوشش فؤاد سیر، مصر، الرساله، 1406ق؛
* '''فقه القرآن''': الراوندی (م. 573ق.)، به کوشش الحسینی، قم، مکتبة النجفی، 1405ق؛


* '''الکافی فی الفقه''': ابوالصلاح الحلبی (م. 447ق.)، به کوشش استادی، اصفهان، مکتبة امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام)،  1403ق؛
* '''الکافی فی الفقه''': ابوالصلاح الحلبی (م. 447ق.)، به کوشش استادی، اصفهان، مکتبة امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام)،  1403ق؛


* '''الکامل فی التاریخ''': ابن اثیر (م. 630ق.)، بیروت، دار صادر، 1385ق؛
* '''الکامل فی التاریخ''': ابن اثیر (م. 630ق.)، بیروت، دار صادر، 1385ق؛
* '''کنز العمال''': المتقی الهندی (م. 975ق.)، به کوشش السقاء، بیروت، الرساله، 1413ق؛


* '''لسان العرب''': ابن منظور (م. 711ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405ق؛
* '''لسان العرب''': ابن منظور (م. 711ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405ق؛
خط ۱۷۶: خط ۱۲۶:


* '''المبسوط فی فقه الامامیه''': الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه؛
* '''المبسوط فی فقه الامامیه''': الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه؛
*مرآة الحرمین، ابراهیم رفعت پاشا، قاهره، دارالکتب المصریه، ۱۹۲۵


* '''مروج الذهب''': المسعودی (م. 346ق.)، به کوشش اسعد داغر، قم، دار الهجره، 1409ق؛
* '''مروج الذهب''': المسعودی (م. 346ق.)، به کوشش اسعد داغر، قم، دار الهجره، 1409ق؛
خط ۱۸۶: خط ۱۳۸:


* '''المغنی''': عبدالله بن قدامه (م. 620ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه؛
* '''المغنی''': عبدالله بن قدامه (م. 620ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه؛
* '''المفصل''': جواد علی، بیروت، دار العلم للملایین، 1976م؛
* '''مکه و مدینه از دیدگاه جهانگردان اروپایی''': جعفر الخلیلی، ترجمه: فرهنگ، تهران، مشعر، 1376ش؛


* '''المنتظم''': ابن الجوزی (م. 597ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1412ق؛
* '''المنتظم''': ابن الجوزی (م. 597ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1412ق؛
خط ۱۹۸: خط ۱۴۶:


* '''النهایه''': الطوسی (م. 460ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی، 1400ق؛
* '''النهایه''': الطوسی (م. 460ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی، 1400ق؛
* '''نهج البلاغه''': صبحی صالح، تهران، دار الاسوه، 1415ق؛


* '''وسائل الشیعه''': الحر العاملی (م. 1104ق.)، قم، آل البیت:، 1412ق.
* '''وسائل الشیعه''': الحر العاملی (م. 1104ق.)، قم، آل البیت:، 1412ق.

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۲۵

امارت حج سرپرستی و رهبری حج‌گزاران در طول سفر حج و در هنگام اجرای مناسک است. امارت حج در آغاز بیشتر جنبه دینی داشت و امیر حج هدایت کننده مسلمانان در اجرای مناسک حج بود اما بعدها حفاظت از حاجیان نیز در زمره وظایف امیر حج قرار گرفت، تا جایی که در دوره‌هایی از تاریخ، امرای حج از میان امیران نظامی انتخاب میشدند.

در چند سفر حج که در عصر زندگی پیامبر(ص) پس از هجرت به وقوع پیوست جز یک مورد (سال نهم) پیامبر خود سرپرستی حاجیان را بر عهده داشت. در زمان خلفا نیز در بیشتر سال‌ها خود خلیفه امیر حج بود و گاهی این منصب را به دیگران واگذار می‌کرد. امارت حج بخصوص در عصر خلافت عباسی، اهمیت سیاسی زیادی پیدا کرد و بر قدرت امیر حج نیز افزوده شد.

در منابع فقه اسلامی درباره وظایف و اختیارات امیر حج بحث شده است.

واژه شناسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

امارت از ماده «ا ـ م ـ ر» به معنای سرپرستی و کار‌گزاری است[۱]و در صورت ترکیب با واژه حج، به منصبی اطلاق می‌شود که ریاست، پیشوایی و سرپرستی حاجیان را در طول مسیر و نیز در موسم حج در مکه بر عهده دارد.[۲] به او، امام الحاج و امام موسم نیز گفته شده است.[۳]

تاریخ امارت حج[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسلمانان پیش از فتح مکه دو بار در سال‌های ششم و هفتم با سرپرستی پیامبر(ص) رهسپار مکه شدند.[۴] در سال هشتم، بعد از فتح مکه، پیامبر(ص) عُتّاب بن اُسَید را امیر مکه کرد و مراسم حج در آن سال به سرپرستی او انجام شد.[۵] در سال نهم پیامبر(ص) ابوبکر را به عنوان امیرالحاج به مکه فرستاد.[۶]اما بنابر روایاتی پیش از رسیدن او به مکه، رسول خدا(ص) علی(ع) را به جای او منصوب کرد.[۷][۸] به سال دهم رسول خدا(ص) در حجة‌الوداع خود سرپرستی حاجیان را بر عهده داشت.[۹]

دوران خلافت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پس از رسول خدا(ص) در روزگار خلفای نخستین (11-40ق.) معمولاً حج به سرپرستی آنان انجام می‌گرفت. گاه نیز افرادی (مانند عبدالرحمن بن عوف،[۱۰] عبدالله بن عباس[۱۱] و قثم بن عباس[۱۲]) از سوی آنان به امارت حج برگزیده می‌شدند.[۱۳]

دوران بنی‌امیه و بنی عباس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بنی‌امیه در 92 سال حکومت خود، امارت حج را همچون دیگر مسؤولیت‌های اجتماعی و سیاسی، بیشتر به خویشاوندان خود که حدود 50 تن بودند، وا‌گذار کردند. تنها در حدود 10 سال از 90 سال، خلفای اموی، خود، به عنوان امیرالحاج در حج شرکت کردند؛ [۱۴]

خلفای عباسی در حدود 115 سال حدود 70 تن از خویشانشان را به امارت حج منصور کردند.[۱۵]البته در این دوره، برخی علویان نیز به این مقام دست یافتند.[۱۶][۱۷] از میان خلفای عباسی، منصور بیش از همه حج‌گزارد، مهدی عباسی (حک: 158-169ق.) در سال ۱۶۹ امیر حج بود[۱۸] و هارون عباسی(حک: 170-193ق.) در خلافت خود شش یا نُه بار امیرالحاج بود.[۱۹]هیچ یک از خلفای عباسی پس از وی حج نگزاردند.[۲۰]

پس از ضعف سلطه عباسیان بر قلمرو پهناورشان، به تدریج حکومت‌های محلی سر برآوردند که برخی از آنان امرای حج خود را به حج می‌فرستادند. برای نمونه فاطمیان مصر امرای حج خود را به حج می‌فرستادند. در بغداد نیز در عصر آل بویه[۲۱] و سلجوقیان[۲۲] امرای حج با نظر سلاطین این حکومت‌ها تعیین می‌شدند. پس از سقوط خلافت بغداد ارسال امیر حج از بغداد متوقف شد و در برخی‌ سال‌ها امیر حج و کاروان حج از سوی سلاطین ایلخانی یا جانشینان آنان در عراق ارسال می‌شد.[۲۳] ارسال امیران حج به شکل منظم از سوی دولت‌های مصر مانند ممالیک نیز ادامه یافت.

امارت حج در امپراتوری عثمانی‌[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در عصر امپراتوری عثمانی‌ (923ـ 1343ق) امیر حج با انتخاب سلطان تعیین می‌شد. در این دوران او همکارانی داشت از جمله «دوادار» که نائب امیر حج بود، کاتب دیوان امارت حج، عسس که گفته‌اند وظیفه پلیس مخفی را بر عهده داشت و قاضی محمل که مامور اجرای حدود و امور شرعی بود. [۲۴] در این دوران امیر حج بودجه گسترده‌ای در اختیار داشت و به خود امیر حج نیز عواید زیادی اختصاص می‌یافت.[۲۵] امیر حج شام فرستاده‌ سلطان عثمانی و ابلاغ کننده فرمان ویژه سلطان عثمانی برای حاکمان محلی مکه و مدینه به حساب می‌آمد.

در دوره‌هایی از امپراتوری عثمانی، از مصر که فرمانداری نیمه مستقلی داشت، امیر حج جداگانه‌ای همراه با کاروان حج مصریان به حج می‌رفت. او را پادشاه مصر معمولا از بین نظامیان رده بالا انتخاب می‌کرد.[۲۶]

امارت حج در دوران معاصر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

امروزه، هر کشوری سرپرستی را برای حاجیان خود نصب می‌کند.[۲۷] برخی، ثبوت پاره‌ای از احکام ویژه امیر الحاج را بر او ممکن شمرده‌اند.[۲۸] در عربستان سعودی پادشاه این کشور یا ولیعهد امارت حج را بر عهده دارد.[۲۹]

امرای حج در جمهوری اسلامی ایران[ویرایش | ویرایش مبدأ]

روح‌الله موسوی خمینی، بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران را، احیاگر بُعد سیاسی-اجتماعی حج در دوره معاصر دانسته‌اند.[۳۰] در حکم وی، برای نصب سرپرستان حاجیان به نکته‌های زیر اشاره شده است: پاکسازی فریضهٔ حج از آثار طاغوت؛ احیای ابعاد سیاسی-اجتماعی حج؛ دعوت مسلمانان به وحدت و مقابله با استکبار جهانی؛ برنامه‌ریزی و سازماندهی حجاج بیت‌اللّٰه الحرام درجهت اعلام برائت از مشرکان در سرزمین وحی.[۳۱]در ایران سرپرست حجاج ایرانی طی حکمی از سوی رهبر جمهوری اسلامی تعیین می گردد.

امامان(ع) و امارت حج[ویرایش | ویرایش مبدأ]

شیعیان، تعیین امیر الحاج را از حقوق و شایستگی‌های امامان(ع) دانسته‌اند؛ ولی با روی کار آمدن خلفای اموی و عباسی، امامان(ع) اختیار و دخالتی در حکومت نداشتند.[۳۲] آنها، در مراسم حج حضور یافته، مناسک آن را به جا آورده و مخالفتی از سوی آنان با امیران حج گزارش نشده است.[۳۳] در پاره‌ای از موارد، تأیید نسبی آنها نیز گزارش شده است.[۳۴] در فقه شیعی نصب امیر الحاج از اختیارات و وظایف حاکم شمرده شده است.[۳۵]

شرایط امیر حج[ویرایش | ویرایش مبدأ]

فقیهان شیعه و سنی مواردی چون عدالت، آگاهی از مسائل و مناسک حج، شجاع بودن، اطاعت‌پذیری، صاحب‌نظری، کفایت، و قدرت راهنمایی حاجیان را از شرایط امیرالحاج یاد کرده‌اند.[۳۶]در منابع شیعه[۳۷]و اهل سنت، از امیرالحاج به عنوان «امام» یاد شده است.[۳۸]

وظایف امیر حج[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ماوردی در احکام السلطانیه و دیگران به تبع او ولایت حج را دوگونه شمرده است: یکی ولایت در حرکت دادن حاجیان و دیگری ولایت بر اقامه حج در ایام موسم و برای هر یک وظایف و ویژگی‌هایی را برشمرده است.[۳۹] برخی از این وظایف بدین شرح است:

  • حفظ امنیت جان و مال حاجیان؛
  • نظم‌بخشی به حرکت و توقف آنها؛
  • رسیدگی به گمشدگان و جاماندگان؛
  • مجازات خطاکاران، در صورت اذن داشتن؛
  • قضاوت و صدور حکم، به شرط شایستگی؛
  • دادن فرصت کافی به حاجیان برای انجام اعمال حج؛
  • آگاه کردن حاجیان نسبت به اعمال و مناسک حج.

در فقه شیعه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

برای امیرالحاج وظایفی در فقه شیعه بیان شده که مهم‌‌ترین موارد آن‌ها عبارتند از[۴۰]:

  • مستحب بودن اقامه نماز ظهر و عصر «یوم الترویه» در منا.[۴۱]
  • استحباب مؤکد ماندن امیرالحاج در منا تا طلوع آفتاب روز عرفه.[۴۲]
  • ثبوت هلال ذی‌حجه با حکم امیرالحاج [۴۴]
  • مستحب بودن سخنرانی برای مردم آموزش اعمال و مناسک.[۴۵][۴۶]
  • کوچ کردن در روز سیزدهم از منا به مکه پیش از زوال برای اقامه نماز ظهر در مسجدالحرام.[۴۷]

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. لسان العرب، ج4، ص31، «امر.
  2. امارة الحج، ص1.
  3. فرهنگ فقه فارسی، ج۱، ص۷۰۴.
  4. لسان العرب، ج4، ص31، «امر.
  5. مروج الذهب، ج4، ص301.
  6. السیرة النبویه، ج4، ص188؛ الکامل، ج2، ص291؛ الدرر الفرائد، ج1، ص413.
  7. اخبار مکه، ج1، ص186؛ الکامل، ج2، ص291.
  8. مسند احمد، ج1، ص3؛ انساب الاشراف، ج1، ص492؛ ج2، ص355؛ الارشاد، ج1، ص65.
  9. المغازی، ج3، ص1088؛ السیرة النبویه، ج2، ص601؛ مروج الذهب، ج4، ص301.
  10. تاریخ طبری، ج4، ص249؛ مروج الذهب، ج4، ص302.
  11. تاریخ طبری، ج4، ص249-251، 257، 263، 267، 287، 303، 329، 339؛ مروج الذهب، ج4، ص302؛ الدرر الفرائد، ج1، ص419.
  12. تاریخ طبری، ج5، ص132؛ مروج الذهب، ج4، ص302.
  13. مروج الذهب، ج4، ص302.
  14. الطبقات، ج5، ص76؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص263؛ تاریخ طبری، ج6، ص138.
  15. امارة الحج، ص38.
  16. مروج الذهب، ج4، ص309.
  17. مروج الذهب، ج4، ص309؛ موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص517.
  18. تجارب الامم، ج3، ص465-466؛ المنتظم، ج8، ص238؛ شذرات الذهب، ج2، ص269.
  19. تاریخ یعقوبی، ج2، ص430؛ شذرات الذهب، ج2، ص435.
  20. المنتظم، ج9، ص156؛ البدایة و النهایه، ج10، ص200.
  21. نک: امرای سادات حج در دوره بویهیان
  22. نک: جایگاه،‌نقش و اهمیت منصب امیرالحاجی در دوره سلجوقی
  23. نک: حج از سقوط حکومت ایلخانان تا پایان حکومت تیموریان، ص۸۳
  24. مرآه الحرمین الشریفین، ج۲، ص ۳۰۰-۳۰۱
  25. مراّة‌ الحرمین الشریفین، ج۲، ص ۳۰۳
  26. مراه الحرمین، ج۲، ص ۱۴۶
  27. ولایت حج و امارت حج، میقات حج، شماره ۷۱، ص ۳۵
  28. امارت حج و زعامت حجاج، فصلنامه میقات حج، ش۳۰، ص۹۴.
  29. موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص558-559.
  30. امارت حج و زعامت حجاج، فصلنامه میقات حج، ش۳۰، ص۹۷.
  31. حج در کلام و پیام امام خمینی، ص۱۱5، فصل۱۷.
  32. امارت حج و زعامت حجاج، فصلنامه میقات حج، ش۳۰، ص۸۱.
  33. امارت حج و زعامت حجاج، فصلنامه میقات حج، ش۳۰، ص۸۲.
  34. وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۳۹۹، ح۴.
  35. امارت حج و زعامت حجاج، فصلنامه میقات حج، ش۳۰، ص۴۵.
  36. حکم حکومتی در حج، ص ۴۹ به نقل از: الاحکام السلطانیه، ج1، ص193؛ الدروس، ج1، ص495.
  37. لوامع صاحبقرانی، ج8، ص198؛ الحدائق، ج16، ص354؛ جواهر الکلام، ج19، ص7.
  38. المغنی، ج3، ص436-437.
  39. الاحکام السلطانیه، ص193؛ الدرر الفرائد، ج1، ص134-135؛ مراة الحرمین، ج۲، ص 297
  40. برای تفصیل بیشتر نک: حکم حکومتی در حج، ص ۴۹-۵۹
  41. التهذیب، ج5، ص201-202؛ المبسوط، ج1، ص365؛ جواهر الکلام، ج19، ص6.
  42. وسائل الشیعه، ج13، ص528؛ جواهر الکلام، ج19، ص10-12؛ مستدرک الوسائل، ج10، ص18.
  43. الکافی، ص213؛ النهایه، ص249؛ جواهر الکلام، ج19، ص98-99.
  44. وسائل الشیعه، ج10، ص133.
  45. سلسلة الینابیع، ج30، ص238.
  46. الدروس، ج1، ص495-496.
  47. وسائل الشیعه، ج11، ص398؛ ج13، ص523، 525، 527.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل امارت حج.
  • الاحکام السلطانیه: الماوردی (م. 450ق.)، به کوشش خالد، بیروت، دار الکتاب العربی، 1415ق؛
  • اخبار مکه: الازرقی (م. 248ق.)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، 1415ق؛
  • الارشاد: المفید (م. 413ق.)، بیروت، دار المفید، 1414ق؛
  • امارة الحج فی العصر عباسی: سلیمان صالح کمال، مکه، جامعة‌ام القری، 1408ق؛
  • «امارت حج و زعامت حجاج»، سید جواد ورعی، میقات حج، شماره ۷۱، فروردین ۱۳۸۹ش.
  • انساب الاشراف: البلاذری (م. 279ق.)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، 1417ق؛
  • البدایة و النهایه: ابن کثیر (م. 774ق.)، بیروت، مکتبة المعارف؛
  • تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م. 310ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
  • تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م. 292ق.)، بیروت، دار صادر، 1415ق؛
  • تجارب الامم: ابوعلی مسکویه (م. 421ق.)، به کوشش امامی، تهران، سروش، 1366ش؛
  • تهذیب الاحکام: الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش شمس الدین، بیروت، دار التعارف، 1412ق؛
  • جواهر الکلام: النجفی (م. 1266ق.)، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
  • حج در کلام و پیام امام خمینی: قم، نشر آثار امام خمینی، 1371ش؛
  • الحدائق الناضره: یوسف البحرانی (م. 1186ق.)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، 1363ش؛
  • حکم حکومتی در حج، مهدی درگاهی و رضا عندلیبی، تهران، مشعر، ۱۳۹۳ش.
  • الدرر الفرائد المنظمه: عبدالقادر انصاری حنبلی (م. 977ق.)، به کوشش محمد حسن اسماعیل، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1422ق؛
  • الدروس الشرعیه: الشهید الاول (م. 786ق.)، قم، نشر اسلامی، 1412ق؛
  • سلسلة الینابیع الفقهیه: علی اصغر مروارید، بیروت، فقه الشیعه، 1413ق؛
  • السیرة النبویه: ابن هشام (م. 213/218ق.)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، دار المعرفه؛
  • شذرات الذهب: عبدالحی بن العماد (م. 1089ق.)، به کوشش الارنؤوط، بیروت، دار ابن کثیر، 1406ق؛
  • الطبقات الکبری: ابن سعد (م. 230ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق؛
  • الکافی فی الفقه: ابوالصلاح الحلبی (م. 447ق.)، به کوشش استادی، اصفهان، مکتبة امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام)، 1403ق؛
  • الکامل فی التاریخ: ابن اثیر (م. 630ق.)، بیروت، دار صادر، 1385ق؛
  • لسان العرب: ابن منظور (م. 711ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405ق؛
  • لوامع صاحبقرانی: محمد تقی مجلسی، اسماعیلیان، قم، 1414ق؛
  • المبسوط فی فقه الامامیه: الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه؛
  • مرآة الحرمین، ابراهیم رفعت پاشا، قاهره، دارالکتب المصریه، ۱۹۲۵
  • مروج الذهب: المسعودی (م. 346ق.)، به کوشش اسعد داغر، قم، دار الهجره، 1409ق؛
  • مستدرک الوسائل: النوری (م. 1320ق.)، بیروت، آل البیت:، 1408ق؛
  • مسند احمد: احمد بن حنبل (م. 241ق.)، بیروت، دار صادر؛
  • المغازی: الواقدی (م. 207ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، 1409ق؛
  • المغنی: عبدالله بن قدامه (م. 620ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه؛
  • المنتظم: ابن الجوزی (م. 597ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1412ق؛
  • موسوعة مکة المکرمة و المدینة المنوره: احمد زکی یمانی، مصر، مؤسسة الفرقان، 1429ق؛
  • میقات حج (فصلنامه): تهران، حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت؛
  • النهایه: الطوسی (م. 460ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی، 1400ق؛
  • وسائل الشیعه: الحر العاملی (م. 1104ق.)، قم، آل البیت:، 1412ق.