پرش به محتوا

سفرنامه ناصرخسرو: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
Kamran (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Kamran (بحث | مشارکت‌ها)
 
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۴۴: خط ۴۴:


== سفرهای حج ناصرخسرو ==
== سفرهای حج ناصرخسرو ==
ناصرخسرو سفرهای خود را در ۲۳ شعبان ۴۳۷قمری از مرو آغاز کرد.<ref>سفرنامه، ص۳.</ref> ناصرخسرو در مجموع، چهار سفر حج داشته است که تاریخ هر چهار سفر را در سفرنامه خود آورده است.<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۶۷.</ref> او در 438 از بیت المقدس به حج رفت و سه سال در آنجا ماند. در سال 440 از مکه به مصر سفر کرد. در سال 443 یکبار دیگری از مصر به مکه رفت. و او در چهارمین سفر حج خود، به مدت شش ماه،<ref>سفرنامه، ص۱۰۴.</ref> از آغاز رجب تا ۲۰ ذی‌الحجه، مجاور حرم بود.<ref>سفرنامه، ص۱۲۳.</ref> سپس عزم بازگشت کرد و با گذر از شهرهایی در ۲۶ جمادی‌الثانی ۴۴۴قمری به بلخ رسید.<ref>سفرنامه، ص۱۴۰ تا ص۱۷۴.</ref> سفرهای وی در مجموع هفت سال به طول انجامید.<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۶۸.</ref>
ناصرخسرو سفرهای خود را در ۲۳ شعبان ۴۳۷قمری از مرو آغاز کرد.<ref>سفرنامه، ص۳.</ref> ناصرخسرو در مجموع، چهار سفر [[حج]] داشته است که تاریخ هر چهار سفر را در سفرنامه خود آورده است. او در 438 از [[بیت المقدس]] به حج رفت. در سال 439 بار دیگر از [[مصر]] به [[مکه]] سفر کرد. سومین بار در سال 440 با کاروان [[پرده کعبه|جامه کعبه]] به حج رفت. او در سال 441 نیز سفر چهارم خود به حج را از مصر آغاز کرد.<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۶۷.</ref> و او در چهارمین سفر حج خود، به مدت شش ماه،<ref>سفرنامه، ص۱۰۴.</ref> از آغاز رجب تا ۲۰ ذی‌الحجه، مجاور حرم بود.<ref>سفرنامه، ص۱۲۳.</ref> سپس عزم بازگشت کرد و با گذر از شهرهایی در ۲۶ جمادی‌الثانی ۴۴۴قمری به بلخ رسید.<ref>سفرنامه، ص۱۴۰ تا ص۱۷۴.</ref> سفرهای وی در مجموع هفت سال به طول انجامید.<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۶۸.</ref>


== توصیف شهرهای مکه ==
== مکه در سفرنامه ناصر خسرو ==
از مهم‌ترین ارزش‌های تاریخی سفرنامه ناصرخسرو، توصیف نسبتاً دقیق جغرافیای [[مکه]] و بافت شهری آن و نیز توصیف مختصرِ دیگر شهرهای مهم [[حجاز]] همچون مدینه، جده و طائف است.<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۶۸.</ref>  
او مکه را شهری میان کوه‌هایی نه‌چندان بلند توصیف کرده که بلندترین آنها، [[کوه ابوقبیس]] است. در سفرنامه وی آمده که گرداگرد [[مسجد الحرام|مسجدالحرام]] را شهر و کوچه‌ها و بازارهای آن فرا گرفته است. به گفته وی، بارو و دروازه‌های شهر هر کجا که رخنه‌ای میان دو کوه وجود دارد، ساخته شده است. همچنین درختی در شهر، به‌جز بر سر چاهی بر یکی از دروازه‌های مسجدالحرام، به چشم نمی‌خورد.<ref>سفرنامه، ص۱۱۹.</ref> برخلاف توصیف مفصلی که ناصرخسرو از مکه کرده، توصیف وی از مدینه و اماکن دینی آن بسیار مختصر است. او مدینه را شهری کنار صحرا، با زمین نمناک و شوره‌زار و دارای آبِ روان اندک و نخلستان توصیف کرده است.<ref>سفرنامه، ص۱۰۲ و ص۱۰۳.</ref>


=== مکه ===
==== برخی آگاهی‌های نادر ====
او مکه را شهری میان کوه‌هایی نه‌چندان بلند توصیف کرده که بلندترین آنها، [[کوه ابوقبیس]] است. در سفرنامه وی آمده که گرداگرد [[مسجد الحرام|مسجدالحرام]] را شهر و کوچه‌ها و بازارهای آن فرا گرفته است. به گفته وی، بارو و دروازه‌های شهر هر کجا که رخنه‌ای میان دو کوه وجود دارد، ساخته شده است. همچنین درختی در شهر، به‌جز بر سر چاهی بر یکی از دروازه‌های مسجدالحرام، به چشم نمی‌خورد.<ref>سفرنامه، ص۱۱۹.</ref> برخلاف توصیف مفصلی که ناصرخسرو از مکه کرده، توصیف وی از مدینه و اماکن دینی آن بسیار مختصر است. او مدینه را شهری کنار صحرا، با زمین نمناک و شوره‌زار و دارای آبِ روان اندک و نخلستان توصیف کرده است.<ref>سفرنامه، ص۱۰۲ و ص۱۰۳.</ref>
در ''سفرنامه'' ناصرخسرو، گاه آگاهی‌های مهمی درباره برخی از اماکن مقدس مکه و پیرامون آن وجود دارد که در کمتر منبع دیگری به چشم می‌خورد؛ از آن جمله، اشاره وی به قدمگاه یا نشان جای پای رسول خدا در [[باب الصفا|باب‌الصفا]] (از دروازه‌های مسجدالحرام) است که حاجیان به قصد تبرک، قدم یا صورت خود را جای پای پیامبر می‌نهادند.<ref>سفرنامه، ص۱۲۸.</ref>


=== جده و طائف ===
آگاهی ارزشمند دیگر، اشاره وی به [[رخام حمراء]] است که سنگ مرمرین سرخ‌رنگی در کف خانه کعبه بوده<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۷۲.</ref> و در اخبار منابع شیعه، محل نماز خواندن پیامبر و برخی از ائمه دانسته شده است.<ref>الکافی، ج۴، ص۵۲۹–۵۲۸ و ۵۴۵.</ref> آگاهی دیگر این سفرنامه درباره اماکن مقدس و متبرک، اشاره به وجود دو چاه آب در منطقه [[جعرانه|جِعرانه]] (در چهار فرسنگی شمال مکه)، یکی منسوب به [[حضرت محمد (ص)|پیامبر(ص)]] و دیگری منسوب به [[امام علی(ع)]] است.<ref>سفرنامه، ص۱۳۷.</ref>
شهر دیگری که ناصرخسرو به توصیف آن پرداخته، شهر [[جده]] است که امروزه از مهم‌ترین بنادر عربستان در ساحل دریای سرخ به شمار می‌آید. به گفته وی، جده شهری بزرگ بر لبِ دریا، با بارویی محکم و دارای دو دروازه، و درون شهر بازارها و مسجد جامع، و بیرون شهر نیز مسجدی منسوب به پیامبر وجود داشته است.<ref>سفرنامه، ص۱۱۷.</ref> ناصرخسرو همچنین توصیف مختصری از شهر طائف (امروزه در نود کیلومتری شرق مکه) کرده و آن را ناحیه‌ای بر سر کوه دارای حِصار محکم و بازاری کوچک و جامعی مختصر، با آبِ روان و درختان انار و انجیر فراوان، دانسته است.<ref>سفرنامه، ص۱۴۱.</ref>


== توصیف مسجدالحرام ==
==== مسجدالحرام و کعبه ====
ناصرخسرو در سفرنامه خود توصیف دقیق و نسبتاً مفصلی از [[مسجد الحرام|مسجدالحرام]] و معماری آن، از جمله صحن، درها، طاق‌ها و رواق‌های آن کرده است.<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۷۰.</ref> بخش دیگری از توصیف‌های ناصرخسرو از مسجدالحرام و معماری آن، مواردی است که در سایر منابع دیده نمی‌شود و می‌توان آنها را آگاهی‌های منحصر به فردی درباره وضعیت و معماری این مسجد در سده پنجم به شمار آورد؛ از آن جمله می‌توان به توصیف وی از الواح چوبی و کتیبه‌های داخل خانه کعبه، که روی آنها نام خلفای فاطمی مصر وجود داشت، و نیز وضعیت جامه کعبه در زمان وی<ref>سفرنامه، ص۱۳۲ و ص۱۳۳.</ref> و پوششی که دیوار گرداگرد مسجد را پوشانده بود و در آن صندوق‌هایی متعلق به شهرهای مختلف اسلامی وجود داشت اشاره کرد.<ref>سفرنامه، ص۱۳۵.</ref>
ناصرخسرو در سفرنامه خود توصیف دقیق و نسبتاً مفصلی از [[مسجد الحرام|مسجدالحرام]] و معماری آن، از جمله صحن، درها، طاق‌ها و رواق‌های آن کرده است.<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۷۰.</ref> و برخی توصیف‌هایش در منابع دیگر نیست؛ از آن جمله می‌توان به توصیف وی از الواح چوبی و کتیبه‌های [[درون کعبه|داخل خانه کعبه]]، که روی آنها نام خلفای فاطمی مصر وجود داشت، و نیز وضعیت جامه کعبه در زمان وی<ref>سفرنامه، ص۱۳۲ و ص۱۳۳.</ref> و پوششی که دیوار گرداگرد مسجد را پوشانده بود و در آن صندوق‌هایی متعلق به شهرهای مختلف اسلامی وجود داشت اشاره کرد.<ref>سفرنامه، ص۱۳۵.</ref>


== آگاهی‌های نادر درباره اماکن مقدس ==
=== جده و طائف ===
در ''سفرنامه'' ناصرخسرو، گاه آگاهی‌های مهمی درباره برخی از اماکن مقدس مکه و پیرامون آن وجود دارد که در کمتر منبع دیگری به چشم می‌خورد؛ از آن جمله، اشاره وی به قدمگاه یا نشان جای پای رسول خدا در [[باب الصفا|باب‌الصفا]] (از دروازه‌های مسجدالحرام) است که حاجیان به قصد تبرک، قدم یا صورت خود را جای پای پیامبر می‌نهادند.<ref>سفرنامه، ص۱۲۸.</ref>
شهر دیگری که ناصرخسرو به توصیف آن پرداخته، شهر [[جده]] است که امروزه از مهم‌ترین بنادر [[عربستان]] در ساحل [[دریای سرخ]] به شمار می‌آید. به گفته وی، جده شهری بزرگ بر لبِ دریا، با بارویی محکم و دارای دو دروازه، و درون شهر بازارها و مسجد جامع، و بیرون شهر نیز مسجدی منسوب به پیامبر وجود داشته است.<ref>سفرنامه، ص۱۱۷.</ref> ناصرخسرو همچنین توصیف مختصری از شهر [[طائف (ابهام‌زدایی)|طائف]] (امروزه در نود کیلومتری شرق مکه) کرده و آن را ناحیه‌ای بر سر کوه دارای حِصار محکم و بازاری کوچک و جامعی مختصر، با آبِ روان و درختان انار و انجیر فراوان، دانسته است.<ref>سفرنامه، ص۱۴۱.</ref>


آگاهی ارزشمند دیگر، اشاره وی به [[رخام حمراء]] است که سنگ مرمرین سرخ‌رنگی در کف خانه کعبه بوده<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۷۲.</ref> و در اخبار منابع شیعه، محل نماز خواندن پیامبر و برخی از ائمه دانسته شده است.<ref>الکافی، ج۴، ص۵۲۹–۵۲۸ و ۵۴۵.</ref> آگاهی دیگر این سفرنامه درباره اماکن مقدس و متبرک، اشاره به وجود دو چاه آب در منطقه [[جعرانه|جِعرانه]] (در چهار فرسنگی شمال مکه)، یکی منسوب به [[حضرت محمد (ص)|پیامبر(ص)]] و دیگری منسوب به [[امام علی(ع)]] است.<ref>سفرنامه، ص۱۳۷.</ref>
== آیین‌ها در مکه ==
سفرنامه ناصرخسرو آگاهی‌های تاریخی حج‌گزاری و موسم حج در سده پنجم هجری به دست می‌دهد؛ از جمله این آگاهی‌ها، اشاره به سنت [[عمره جعرانه|عمره جِعرانه]] است که همه‌ساله در روز شانزده ذی‌قعده ـ بر مبنای این باور که پیامبر در همین تاریخ از این منطقه احرام بسته و عمره ادا کرده ـ انجام می‌شده است.<ref>سفرنامه، ص۱۳۷.</ref> و چنان‌که سفرنامه‌نویسان متأخر گزارش کرده‌اند، این سنت بعدها فراموش شده است.<ref>الرحلة العیّاشیة، ج۲، ص۱۶۶.</ref>


== وضعیت و آداب حج‌گزاری ==
ناصر خسرو همچنین توصیف مفصلی از مراسم گشودن [[در کعبه|درِ کعبه]] ارائه کرده است. به گفته ناصرخسرو، کلیدداران و خادمان کعبه، اعراب [[بنی شیبه|بنی‌شیبه]] بودند که از زمان رسول خدا، منصب کلیدداری کعبه به آنان واگذار شده بود.<ref>سفرنامه، ص۱۳۵.</ref> همچنین درِ کعبه در ماه رجب هر روز هنگام طلوع آفتاب، و در ماه‌های شعبان و رمضان و شوال، روزهای دوشنبه و پنج‌شنبه و جمعه گشوده می‌شده است و با فرارسیدن ماه ذی‌القعده، دیگر در کعبه را باز نمی‌کردند.<ref>سفرنامه، ص۱۳۵ و ۱۳۷.</ref>
سفرنامه ناصرخسرو آگاهی‌های تاریخی ارزشمند و منحصر به فردی درباره تاریخ حج‌گزاری و موسم حج در سده پنجم هجری به دست می‌دهد؛ از جمله این آگاهی‌ها، اشاره به سنت [[عمره جعرانه|عمره جِعرانه]] است که همه‌ساله در روز شانزده ذی‌قعده ـ بر مبنای این باور که پیامبر در همین تاریخ از این منطقه احرام بسته و عمره ادا کرده ـ انجام می‌شده است.<ref>سفرنامه، ص۱۳۷.</ref> و چنان‌که سفرنامه‌نویسان متأخر گزارش کرده‌اند، این سنت بعدها فراموش شده است.<ref>الرحلة العیّاشیة، ج۲، ص۱۶۶.</ref>


از دیگر ارزش‌های سفرنامه ناصرخسرو در مطالعه تاریخ حج‌گزاری، توصیف مفصل وی از مراسم گشودن درِ کعبه است. به گفته ناصرخسرو، کلیدداران و خادمان خانه کعبه، اعراب [[بنی شیبه|بنی‌شیبه]] بودند که از زمان رسول خدا، منصب کلیدداری کعبه به آنان واگذار شده بود.<ref>سفرنامه، ص۱۳۵.</ref> همچنین درِ کعبه در ماه رجب هر روز هنگام طلوع آفتاب، و در ماه‌های شعبان و رمضان و شوال، روزهای دوشنبه و پنج‌شنبه و جمعه گشوده می‌شده است و با فرارسیدن ماه ذی‌القعده، دیگر در کعبه را باز نمی‌کردند.<ref>سفرنامه، ص۱۳۵ و ۱۳۷.</ref>
== دشورای‌های سفر حج ==
ناصرخسرو مشکلات حج‌گزاری و نمونه‌هایی از بلایای طبیعی و انسانی که حاجیان در مسیر حج خود یا در موسم حج در مکه با آن روبه‌رو می‌شدند را گزارش داده است. او در توصیف خود درباره میقات [[جحفه|جُحفه]] اشاره کرده است که سیل حاجیان زیادی را کشت.<ref>سفرنامه، ص۱۰۴.</ref> و نیز اشاره کرده است که در سال سفر حج نخست وی (۴۳۸ق)، به علت کمبود طعام، از هیچ طرف کاروان‌هایی به حج نیامدند.<ref>سفرنامه، ص۶۱.</ref>  


== مشکلات و سختی‌های سفرهای حج ==
در سال سفر حج دوم وی (۴۳۹ق) نیز در مکه قحطی بود و در آن سال از هیچ جا حاجیان به حج نیامدند؛ و بسیاری از مردم از گرسنگی و تشنگی از حجاز به هر سمت رو به بیرون نهاده بودند. در نتیجه این قحطی، در این سال ۳۵ هزار نفر از حجاز به مصر آمدند.<ref>سفرنامه، ص۱۰۴.</ref> ناصرخسرو سپس افزوده است که سال بعد نیز (۴۴۰ق) سلطان مصر اعلام کرد در حجاز قحطی است و رفتن حُجاج مصلحت نیست. ازاین‌رو در این سال نیز حاجیان به حج نرفتند.<ref>سفرنامه، ص۱۰۵.</ref>
ناصرخسرو همچنین آگاهی‌های ارزشمندی را درباره مشکلات حج‌گزاری ارائه داده و نمونه‌هایی از بلایای طبیعی و انسانی که حاجیان در مسیر حج خود یا در موسم حج در مکه با آن روبه‌رو می‌شدند را گزارش داده است. او در توصیف خود درباره میقات [[جحفه|جُحفه]] اشاره کرده است که سیلی حاجیان زیادی را کشت.<ref>سفرنامه، ص۱۰۴.</ref> و نیز اشاره کرده است که در سال سفر حج نخست وی (۴۳۸ق)، به علت کمبود طعام، از هیچ طرف کاروان‌هایی به حج نیامدند.<ref>سفرنامه، ص۶۱.</ref> همچنین در سال سفر حج دوم وی (۴۳۹ق) نیز در مکه قحطی بود و در آن سال از هیچ جا حاجیان به حج نیامدند؛ و بسیاری از مردم از گرسنگی و تشنگی از حجاز به هر سمت رو به بیرون نهاده بودند. در نتیجه این قحطی، در این سال ۳۵ هزار نفر از حجاز به مصر آمدند.<ref>سفرنامه، ص۱۰۴.</ref> ناصرخسرو سپس افزوده است که سال بعد نیز (۴۴۰ق) سلطان مصر اعلام کرد در حجاز قحطی است و رفتن حُجاج مصلحت نیست. ازاین‌رو در این سال نیز حاجیان به حج نرفتند.<ref>سفرنامه، ص۱۰۵.</ref>


== تاریخ سیاسی حجاز ==
== تاریخ سیاسی حجاز ==
از دیگر ارزش‌های سفرنامه ناصرخسرو، آگاهی‌هایی است که درباره تاریخ سیاسی  [[جزیرةالعرب|شبه جزیره عربستان]] و حرمین شریفین در زمان خود داده است؛ از جمله آنکه او از امیر دو شهر جده و مدینه در زمان حج‌گزاری خود، به نام «تاج‌المعالی بن ابی‌الفتوح»، یاد کرده است.<ref>سفرنامه، ص۱۱۸.</ref> همچنین به گزارش ناصرخسرو، از سوی خلیفه فاطمی مصر هدایایی برای امرای مکه و مدینه و متولیان مسجدالحرام تعیین شده بود که همه‌ساله، در دو نوبت، به حجاز ارسال می‌شد.<ref>سفرنامه، ص۱۰۵.</ref> او در توصیف شهر «یمامه» در وسط بادیه عربستان، امیران آن را علویانی دارای شوکت و زیدی‌مذهب معرفی کرده است.<ref>سفرنامه، ص۱۴۶ و ص۱۴۷.</ref> گفته شده این امیران علوی خاندان «بنی‌اُخَیضَر» هستند که برای مدت بیش از دو سده، از نیمه دوم سده سوم تا نیمه دوم سده پنجم، حاکمان سرزمین «نجد» در وسط شبه جزیره عربستان بودند.<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۷۸.</ref>
از دیگر مطالب سفرنامه ناصرخسرو، آگاهی‌هایی است که درباره تاریخ سیاسی  [[جزیرةالعرب|شبه جزیره عربستان]] و حرمین شریفین در زمان خود داده است؛ از جمله آنکه او از امیر دو شهر جده و مدینه در زمان حج‌گزاری خود، به نام «تاج‌المعالی بن ابی‌الفتوح»، یاد کرده است.<ref>سفرنامه، ص۱۱۸.</ref> همچنین به گزارش ناصرخسرو، از سوی [[فاطمیان|خلیفه فاطمی]] مصر هدایایی برای امرای مکه و مدینه و متولیان مسجدالحرام تعیین شده بود که همه‌ساله، در دو نوبت، به [[حجاز]] ارسال می‌شد.<ref>سفرنامه، ص۱۰۵.</ref> او در توصیف شهر «[[یمامه]]» در بادیه عربستان، امیران آن را علویانی دارای شوکت و [[زیدیه|زیدی‌مذهب]] معرفی کرده است.<ref>سفرنامه، ص۱۴۶ و ص۱۴۷.</ref> گفته شده این امیران علوی خاندان «بنی‌اُخَیضَر» هستند که برای مدت بیش از دو سده، از نیمه دوم سده سوم تا نیمه دوم سده پنجم، حاکمان سرزمین «[[نجد]]» در وسط شبه جزیره عربستان بودند.<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۷۸.</ref>


ناصرخسرو همچنین شرح نسبتاً مفصلی درباره [[ابوسعید جنابی]] حاکم شهر لَحسا (احسای امروزی در شرق عربستان) و لشکرکشی پسرش [[ابوطاهر قرمطی]] به مکه و ربودن [[حجرالاسود]] ارائه می‌دهد.<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۷۸.</ref>
ناصرخسرو همچنین شرح نسبتاً مفصلی درباره [[ابوسعید جنابی]] حاکم شهر [[احسا|لَحسا]] (احسای امروزی در شرق عربستان) و لشکرکشی پسرش [[ابوطاهر قرمطی]] به مکه و ربودن [[حجرالاسود]] ارائه می‌دهد.<ref>«اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۷۸.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۹۲: خط ۹۱:
* '''الکافی'''، کلینی، محمد بن یعقوب، تحقیق علی‌اکبر غفاری، تهران، دارالکتب اسلامیه، ۱۳۶۳ش.
* '''الکافی'''، کلینی، محمد بن یعقوب، تحقیق علی‌اکبر غفاری، تهران، دارالکتب اسلامیه، ۱۳۶۳ش.
{{پایان}}
{{پایان}}
[[رده:سفرنامه‌های فارسی حج]]
[[رده:سفرنامه‌های حج قرن ۵ (قمری)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۴:۰۶

سفرنامه ناصرخسرو
پدید آورندگان
نویسندهناصرخسرو (درگذشت:۴۸۱ق)
تاریخ نگارشقرن پنجم هجری
محتوا
موضوعسفرنامه
زبانفارسی
نشر
تعداد جلدیک جلد

سفرنامه ناصرخسرو از منابع مهم تاریخ حج و حرمین شرفین است که در سده پنجم هجری قمری نگاشته شده است. ناصرخسرو، حکیم و شاعر فارسی‌زبان اسماعیلی‌مذهب، در سال ۴۳۷قمری سفرهای خود را، که به مدت هفت سال طول کشید، آغاز کرد و مشاهدات خود را از اماکن و وضعیت اجتماعی مردم شهرها در سفرنامه خود بازگو کرد.

ناصرخسرو در این هفت سال چهار بار به سفر حج رفت و اماکن مقدس شهر مکه، مسجدالحرام، آداب حج‌گزاران، سختی‌ها و دشواری‌های حج در آن دوره و همچنین تاریخ سیاسی حجاز را در سفرنامه خود گزارش کرد.

معرفی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

از مهمترین منابع مطالعاتی تاریخ حج و حرمین شریفین، سفرنامه ناصرخسرو است و از کهن‌ترین سفرنامه‌ها به زبان فارسی به شمار می‌آید.[۱]

ناصرخسرو بخش قابل توجهی از سفرنامه خود را به توصیف تفصیلی وضعیت اجتماعی و عمرانی اماکن مقدس حرمین، به ویژه شهر مکه و مسجدالحرام، در سده پنجم هجری اختصاص داده است. در نبودِ تواریخ محلی برای دو شهر مکه و مدینه در حدِ فاصل سده‌های چهارم تا ششم، این سفرنامه منبعی دست اول برای مطالعه تاریخ حج و حرمین، به ویژه در سده پنجم هجری، به شمار می‌آید.[۲]

نویسنده[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ابومعین حمیدالدین ناصر بن خسرو قبادیانی بلخی، حکیم، ادیب و شاعر فارسی‌زبان و اسماعیلی‌مذهب، در سال ۳۹۴قمری در قبادیان از توابع بلخ به دنیا آمد و در سال ۴۸۱قمری در «یمگان» از توابع بدخشان (امروزه در افغانستان) از دنیا رفت.[۳] آثار متعددی به نظم و نثر به ناصرخسرو منسوب است. زاد المسافرین (در عقاید اسماعیلیه) و دیوان اشعار از آثار او است.[۴]

سفرهای حج ناصرخسرو[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ناصرخسرو سفرهای خود را در ۲۳ شعبان ۴۳۷قمری از مرو آغاز کرد.[۵] ناصرخسرو در مجموع، چهار سفر حج داشته است که تاریخ هر چهار سفر را در سفرنامه خود آورده است. او در 438 از بیت المقدس به حج رفت. در سال 439 بار دیگر از مصر به مکه سفر کرد. سومین بار در سال 440 با کاروان جامه کعبه به حج رفت. او در سال 441 نیز سفر چهارم خود به حج را از مصر آغاز کرد.[۶] و او در چهارمین سفر حج خود، به مدت شش ماه،[۷] از آغاز رجب تا ۲۰ ذی‌الحجه، مجاور حرم بود.[۸] سپس عزم بازگشت کرد و با گذر از شهرهایی در ۲۶ جمادی‌الثانی ۴۴۴قمری به بلخ رسید.[۹] سفرهای وی در مجموع هفت سال به طول انجامید.[۱۰]

مکه در سفرنامه ناصر خسرو[ویرایش | ویرایش مبدأ]

او مکه را شهری میان کوه‌هایی نه‌چندان بلند توصیف کرده که بلندترین آنها، کوه ابوقبیس است. در سفرنامه وی آمده که گرداگرد مسجدالحرام را شهر و کوچه‌ها و بازارهای آن فرا گرفته است. به گفته وی، بارو و دروازه‌های شهر هر کجا که رخنه‌ای میان دو کوه وجود دارد، ساخته شده است. همچنین درختی در شهر، به‌جز بر سر چاهی بر یکی از دروازه‌های مسجدالحرام، به چشم نمی‌خورد.[۱۱] برخلاف توصیف مفصلی که ناصرخسرو از مکه کرده، توصیف وی از مدینه و اماکن دینی آن بسیار مختصر است. او مدینه را شهری کنار صحرا، با زمین نمناک و شوره‌زار و دارای آبِ روان اندک و نخلستان توصیف کرده است.[۱۲]

برخی آگاهی‌های نادر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در سفرنامه ناصرخسرو، گاه آگاهی‌های مهمی درباره برخی از اماکن مقدس مکه و پیرامون آن وجود دارد که در کمتر منبع دیگری به چشم می‌خورد؛ از آن جمله، اشاره وی به قدمگاه یا نشان جای پای رسول خدا در باب‌الصفا (از دروازه‌های مسجدالحرام) است که حاجیان به قصد تبرک، قدم یا صورت خود را جای پای پیامبر می‌نهادند.[۱۳]

آگاهی ارزشمند دیگر، اشاره وی به رخام حمراء است که سنگ مرمرین سرخ‌رنگی در کف خانه کعبه بوده[۱۴] و در اخبار منابع شیعه، محل نماز خواندن پیامبر و برخی از ائمه دانسته شده است.[۱۵] آگاهی دیگر این سفرنامه درباره اماکن مقدس و متبرک، اشاره به وجود دو چاه آب در منطقه جِعرانه (در چهار فرسنگی شمال مکه)، یکی منسوب به پیامبر(ص) و دیگری منسوب به امام علی(ع) است.[۱۶]

مسجدالحرام و کعبه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ناصرخسرو در سفرنامه خود توصیف دقیق و نسبتاً مفصلی از مسجدالحرام و معماری آن، از جمله صحن، درها، طاق‌ها و رواق‌های آن کرده است.[۱۷] و برخی توصیف‌هایش در منابع دیگر نیست؛ از آن جمله می‌توان به توصیف وی از الواح چوبی و کتیبه‌های داخل خانه کعبه، که روی آنها نام خلفای فاطمی مصر وجود داشت، و نیز وضعیت جامه کعبه در زمان وی[۱۸] و پوششی که دیوار گرداگرد مسجد را پوشانده بود و در آن صندوق‌هایی متعلق به شهرهای مختلف اسلامی وجود داشت اشاره کرد.[۱۹]

جده و طائف[ویرایش | ویرایش مبدأ]

شهر دیگری که ناصرخسرو به توصیف آن پرداخته، شهر جده است که امروزه از مهم‌ترین بنادر عربستان در ساحل دریای سرخ به شمار می‌آید. به گفته وی، جده شهری بزرگ بر لبِ دریا، با بارویی محکم و دارای دو دروازه، و درون شهر بازارها و مسجد جامع، و بیرون شهر نیز مسجدی منسوب به پیامبر وجود داشته است.[۲۰] ناصرخسرو همچنین توصیف مختصری از شهر طائف (امروزه در نود کیلومتری شرق مکه) کرده و آن را ناحیه‌ای بر سر کوه دارای حِصار محکم و بازاری کوچک و جامعی مختصر، با آبِ روان و درختان انار و انجیر فراوان، دانسته است.[۲۱]

آیین‌ها در مکه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سفرنامه ناصرخسرو آگاهی‌های تاریخی حج‌گزاری و موسم حج در سده پنجم هجری به دست می‌دهد؛ از جمله این آگاهی‌ها، اشاره به سنت عمره جِعرانه است که همه‌ساله در روز شانزده ذی‌قعده ـ بر مبنای این باور که پیامبر در همین تاریخ از این منطقه احرام بسته و عمره ادا کرده ـ انجام می‌شده است.[۲۲] و چنان‌که سفرنامه‌نویسان متأخر گزارش کرده‌اند، این سنت بعدها فراموش شده است.[۲۳]

ناصر خسرو همچنین توصیف مفصلی از مراسم گشودن درِ کعبه ارائه کرده است. به گفته ناصرخسرو، کلیدداران و خادمان کعبه، اعراب بنی‌شیبه بودند که از زمان رسول خدا، منصب کلیدداری کعبه به آنان واگذار شده بود.[۲۴] همچنین درِ کعبه در ماه رجب هر روز هنگام طلوع آفتاب، و در ماه‌های شعبان و رمضان و شوال، روزهای دوشنبه و پنج‌شنبه و جمعه گشوده می‌شده است و با فرارسیدن ماه ذی‌القعده، دیگر در کعبه را باز نمی‌کردند.[۲۵]

دشورای‌های سفر حج[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ناصرخسرو مشکلات حج‌گزاری و نمونه‌هایی از بلایای طبیعی و انسانی که حاجیان در مسیر حج خود یا در موسم حج در مکه با آن روبه‌رو می‌شدند را گزارش داده است. او در توصیف خود درباره میقات جُحفه اشاره کرده است که سیل حاجیان زیادی را کشت.[۲۶] و نیز اشاره کرده است که در سال سفر حج نخست وی (۴۳۸ق)، به علت کمبود طعام، از هیچ طرف کاروان‌هایی به حج نیامدند.[۲۷]

در سال سفر حج دوم وی (۴۳۹ق) نیز در مکه قحطی بود و در آن سال از هیچ جا حاجیان به حج نیامدند؛ و بسیاری از مردم از گرسنگی و تشنگی از حجاز به هر سمت رو به بیرون نهاده بودند. در نتیجه این قحطی، در این سال ۳۵ هزار نفر از حجاز به مصر آمدند.[۲۸] ناصرخسرو سپس افزوده است که سال بعد نیز (۴۴۰ق) سلطان مصر اعلام کرد در حجاز قحطی است و رفتن حُجاج مصلحت نیست. ازاین‌رو در این سال نیز حاجیان به حج نرفتند.[۲۹]

تاریخ سیاسی حجاز[ویرایش | ویرایش مبدأ]

از دیگر مطالب سفرنامه ناصرخسرو، آگاهی‌هایی است که درباره تاریخ سیاسی شبه جزیره عربستان و حرمین شریفین در زمان خود داده است؛ از جمله آنکه او از امیر دو شهر جده و مدینه در زمان حج‌گزاری خود، به نام «تاج‌المعالی بن ابی‌الفتوح»، یاد کرده است.[۳۰] همچنین به گزارش ناصرخسرو، از سوی خلیفه فاطمی مصر هدایایی برای امرای مکه و مدینه و متولیان مسجدالحرام تعیین شده بود که همه‌ساله، در دو نوبت، به حجاز ارسال می‌شد.[۳۱] او در توصیف شهر «یمامه» در بادیه عربستان، امیران آن را علویانی دارای شوکت و زیدی‌مذهب معرفی کرده است.[۳۲] گفته شده این امیران علوی خاندان «بنی‌اُخَیضَر» هستند که برای مدت بیش از دو سده، از نیمه دوم سده سوم تا نیمه دوم سده پنجم، حاکمان سرزمین «نجد» در وسط شبه جزیره عربستان بودند.[۳۳]

ناصرخسرو همچنین شرح نسبتاً مفصلی درباره ابوسعید جنابی حاکم شهر لَحسا (احسای امروزی در شرق عربستان) و لشکرکشی پسرش ابوطاهر قرمطی به مکه و ربودن حجرالاسود ارائه می‌دهد.[۳۴]

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. «اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۶۳.
  2. «اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۶۳.
  3. دیوان اشعار ناصرخسرو، مقدمه مصحح، ص «و».
  4. سفرنامه ناصرخسرو، مقدمه مصحح، ص هفده.
  5. سفرنامه، ص۳.
  6. «اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۶۷.
  7. سفرنامه، ص۱۰۴.
  8. سفرنامه، ص۱۲۳.
  9. سفرنامه، ص۱۴۰ تا ص۱۷۴.
  10. «اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۶۸.
  11. سفرنامه، ص۱۱۹.
  12. سفرنامه، ص۱۰۲ و ص۱۰۳.
  13. سفرنامه، ص۱۲۸.
  14. «اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۷۲.
  15. الکافی، ج۴، ص۵۲۹–۵۲۸ و ۵۴۵.
  16. سفرنامه، ص۱۳۷.
  17. «اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۷۰.
  18. سفرنامه، ص۱۳۲ و ص۱۳۳.
  19. سفرنامه، ص۱۳۵.
  20. سفرنامه، ص۱۱۷.
  21. سفرنامه، ص۱۴۱.
  22. سفرنامه، ص۱۳۷.
  23. الرحلة العیّاشیة، ج۲، ص۱۶۶.
  24. سفرنامه، ص۱۳۵.
  25. سفرنامه، ص۱۳۵ و ۱۳۷.
  26. سفرنامه، ص۱۰۴.
  27. سفرنامه، ص۶۱.
  28. سفرنامه، ص۱۰۴.
  29. سفرنامه، ص۱۰۵.
  30. سفرنامه، ص۱۱۸.
  31. سفرنامه، ص۱۰۵.
  32. سفرنامه، ص۱۴۶ و ص۱۴۷.
  33. «اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۷۸.
  34. «اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، ص۷۸.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  • «اهمیت سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین در سده پنجم»، خامه‌یار، احمد، میقات حج، شماره۱۲، ۱۳۹۹ش.
  • دیوان اشعار ناصرخسرو، تصحیح سیدنصرالله تقوی، مقدمه مصحح، تهران، گلشن، ۱۳۴۸ش.
  • الرحلة العیّاشیة، عیاشی، عبدالله بن محمد، تحقیق: سعید الفاضلی و سلیمان القرشی، ابوظبی، دار السویدی، ۲۰۰۶م.
  • سفرنامه ناصرخسرو، تصحیح محمد دبیرسیاقی، مقدمه مصحح، تهران، زوّار، ۱۳۸۹ش.
  • الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب، تحقیق علی‌اکبر غفاری، تهران، دارالکتب اسلامیه، ۱۳۶۳ش.