برکه قسری: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
جز (ویرایش Kamran (بحث) به آخرین تغییری که Z mohammad انجام داده بود واگردانده شد)
 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''برکه قسری''': حوضی برای رساندن آب شیرین به [[حرم مکی]] می‌باشد.  
'''برکه قسری''' حوضی برای رساندن آب شیرین به [[حرم مکی]] می‌باشد. بنابر گزارش‌هایی [[سلیمان بن عبدالملک]] با هدف کم کردن اهمیت [[چاه زمزم]] در نامه‌ی به امیر مکه دستور داد تا آب گوارای [[ثقبه]] را به [[مسجدالحرام]] انتقال بدهند تا مردم از آن استفاده کرده و نسبت به زمزم کم اهمیت بشوند، امیر مکه نیز حوضچه‌ای در نزدیکی زمزم ساخت و مردم را به استفاده کردن از آن تشویق کرد.
[[سلیمان بن عبدالملک]] به‌جهت کم کردن اهمیت [[چاه زمزم]] در نامه‌ای به امیر مکه دستور داد تا آب گوارای [[ثقبه]] را به [[مسجدالحرام]] انتقال بدهند تا مردم از آن استفاده کرده و نسبت به زمزم کم‌اهمیت بشوند، امیر مکه نیز حوضچه‌ای در نزدیکی زمزم ساخت و مردم را به استفاده کردن از آن تشویق کرد.


علی‌رغم شوری و تلخی [[آب زمزم]] مردم توجهی به این برکه نشان ندادند و با از بین رفتن [[امویان]] و روی‌کار آمدن [[عباسیان]]، حوضچه‌ی کنار زمزم ویران و آب آن را به حوضی دیگر کنار [[باب الصفا]] انتقال دادند که با استقبال مردم روبرو شد.
با وجود شوری و تلخی [[آب زمزم]] مردم توجهی به این برکه نشان ندادند و با از بین رفتن [[امویان]] و روی‌کار آمدن [[عباسیان]] حوضچه‌ی کنار زمزم ویران و آب آن را به حوضی دیگر کنار [[باب الصفا]] انتقال دادند که با استقبال مردم روبرو شد.


==مکان برکه==
==مکان برکه==
خط ۱۱: خط ۱۰:
[[سلیمان بن عبدالملک]] (حک: 96-99ق.) با هدف کاستن اهمیت [[زمزم]] نزد مسلمانان، در نامه‌ای به امیر مکه [[خالد بن عبدالله قسری]]، به او فرمان داد تا با انتقال آب گوارا و زلال [[ثقبه]] به [[مسجدالحرام]]، مردم را به استفاده از آن تشویق نماید.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص107-108؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص293-294.</ref> برخی از تاریخ‌نگاران این نامه را به [[ولید بن عبدالملک]] (حک: 86-96ق) نسبت داده‌اند.<ref>تاریخ طبری، ج6، ص440؛ الکامل، ج4، ص536؛ الروض الانف، ج2، ص117.</ref>
[[سلیمان بن عبدالملک]] (حک: 96-99ق.) با هدف کاستن اهمیت [[زمزم]] نزد مسلمانان، در نامه‌ای به امیر مکه [[خالد بن عبدالله قسری]]، به او فرمان داد تا با انتقال آب گوارا و زلال [[ثقبه]] به [[مسجدالحرام]]، مردم را به استفاده از آن تشویق نماید.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص107-108؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص293-294.</ref> برخی از تاریخ‌نگاران این نامه را به [[ولید بن عبدالملک]] (حک: 86-96ق) نسبت داده‌اند.<ref>تاریخ طبری، ج6، ص440؛ الکامل، ج4، ص536؛ الروض الانف، ج2، ص117.</ref>


==انتقال آب به مکه==
==انتقال به مکه==
خالد با استفاده از قطعه سنگ‌های بزرگ نقش‌دار، آبگیری محکم در ثقبه ساخت و آب چشمه‌ای را به آن هدایت کرد. سپس آب آن را از طریق لوله‌های سربی زیرزمینی به مسجدالحرام رساند و با ساخت حوضچه‌ای میان زمزم و [[رکن]] و [[مقام]] که در وسط آن فواره‌ای فراهم شده بود، استفاده از این آب را برای همگان ممکن ساخت.  
خالد با استفاده از قطعه سنگ‌های بزرگ نقش‌دار، آبگیری محکم در ثقبه ساخت و آب چشمه‌ای را به آن هدایت کرد. سپس آب آن را از طریق لوله‌های سربی زیرزمینی به مسجدالحرام رساند و با ساخت حوضچه‌ای میان زمزم و [[رکن]] و [[مقام]] که در وسط آن فواره‌ای فراهم شده بود، استفاده از این آب را برای همگان ممکن ساخت. افزونی آب این حوضچه از طریق قناتی که با سرب پوشیده شده بود، به حوضی نزدیک [[باب الصفا]]، از درهای مسجدالحرام، می‌ریخت تا برای وضو از آن استفاده شود. این آب در ادامه مسیر به بیرون از مسجد و برکه‌ای در بازار کنار صفا هدایت می‌شد.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص107-108.</ref>


افزونی آب این حوضچه از طریق قناتی که با سرب پوشیده شده بود، به حوضی نزدیک [[باب الصفا]]، از [[درهای مسجدالحرام]]، می‌ریخت تا برای وضو از آن استفاده شود. این آب در ادامه مسیر به بیرون از مسجد و برکه‌ای در بازار کنار صفا هدایت می‌شد.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص107-108.</ref>
با رسیدن آب به [[حرم]]، خالد شترهایی نحر کرد و گوشت آن را میان مردم [[مکه]] تقسیم نمود. سپس بر منبر رفت و به پشتوانه شیرینی این آب و شوری و تلخی [[آب زمزم]]، خلیفه را از [[ابراهیم پیامبر]] برتر دانست.<ref>البدء و التاریخ، ج6، ص41.</ref> با وجود کوشش‌های یاد شده، مردم اقبالی به این حوضچه‌ها نشان ندادند و همچنان به استفاده از آب زمزم پرداختند. این امر خشم خالد را برانگیخت و در منبر به سرزنش آن‌ها پرداخت.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص151.</ref>
 
با رسیدن آب به [[حرم]]، خالد شترهایی [[نحر]] کرد و گوشت آن را میان مردم [[مکه]] تقسیم نمود. سپس بر منبر رفت و به پشتوانه شیرینی این آب و شوری و تلخی [[آب زمزم]]، خلیفه را از [[ابراهیم پیامبر]] برتر دانست.<ref>البدء و التاریخ، ج6، ص41.</ref>  
با وجود کوشش‌های یاد شده، مردم اقبالی به این حوضچه‌ها نشان ندادند و همچنان به استفاده از آب زمزم پرداختند. این امر خشم خالد را برانگیخت و در منبر به سرزنش آن‌ها پرداخت.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص151.</ref>


==ویرانی برکه==
==ویرانی برکه==
خط ۲۸: خط ۲۴:
در سال 256ق. بُشر، از غلامان خلیفه [[منصور عباسی]]، لوله‌های سربی استفاده شده در زمان خالد را بیرون آورد و در تعمیر فواره حوض‌های زمزم به کار برد.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص151-152.</ref>
در سال 256ق. بُشر، از غلامان خلیفه [[منصور عباسی]]، لوله‌های سربی استفاده شده در زمان خالد را بیرون آورد و در تعمیر فواره حوض‌های زمزم به کار برد.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص151-152.</ref>


قطعه سنگی بزرگ که از ساخت برکه خالد در ثبیر افزون مانده بود، در دوره [[مهدی عباسی]] در آستانه [[باب الشیبه]]، از درهای مسجدالحرام، نهاده شد که مردم به اشتباه آن را از بقایای [[بت‌های جاهلی]] دانستند.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص78؛ تاریخ مکة المشرفه، ص155-156.</ref>
قطعه سنگی بزرگ که از ساخت برکه خالد در ثبیر افزون مانده بود، در دوره [[مهدی عباسی]] در آستانه [[باب الشیبه]]، از درهای مسجدالحرام، نهاده شد که مردم به اشتباه آن را از بقایای بت‌های جاهلی دانستند.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص78؛ تاریخ مکة المشرفه، ص155-156.</ref>


==پانویس==
==پانویس==


{{پانویس}}
{{پانویس}}


==منابع ==
==منابع ==
خط ۴۷: خط ۴۷:


}}
}}


* '''اخبار مکه''': الازرقی (درگذشت 248ق.)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، 1415ق.
* '''اخبار مکه''': الازرقی (درگذشت 248ق.)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، 1415ق.
خط ۷۱: خط ۶۹:


{{چاه‌ها و برکه‌های حرمین}}
{{چاه‌ها و برکه‌های حرمین}}
{{اماکن مکه}}


[[رده:مکه]]
[[رده:چاه‌های مکه]]
[[رده:مسجدالحرام]]
[[رده:مقاله‌های تکمیل‌شده]]
[[رده:چاه‌ها]]
[[رده:چاه‌ها و برکه‌های حرمین شریفین]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۳۵

برکه قسری حوضی برای رساندن آب شیرین به حرم مکی می‌باشد. بنابر گزارش‌هایی سلیمان بن عبدالملک با هدف کم کردن اهمیت چاه زمزم در نامه‌ی به امیر مکه دستور داد تا آب گوارای ثقبه را به مسجدالحرام انتقال بدهند تا مردم از آن استفاده کرده و نسبت به زمزم کم اهمیت بشوند، امیر مکه نیز حوضچه‌ای در نزدیکی زمزم ساخت و مردم را به استفاده کردن از آن تشویق کرد.

با وجود شوری و تلخی آب زمزم مردم توجهی به این برکه نشان ندادند و با از بین رفتن امویان و روی‌کار آمدن عباسیان حوضچه‌ی کنار زمزم ویران و آب آن را به حوضی دیگر کنار باب الصفا انتقال دادند که با استقبال مردم روبرو شد.

مکان برکه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

برکه قَسْری در ثَقَبَه، بخشی از دامنه کوه ثُبیر و مشرف بر بخش شمالی منا، قرار داشت. این برکه با نام بُردی[۱] نیز معرفی شده است.

علت ساخت و سازنده[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سلیمان بن عبدالملک (حک: 96-99ق.) با هدف کاستن اهمیت زمزم نزد مسلمانان، در نامه‌ای به امیر مکه خالد بن عبدالله قسری، به او فرمان داد تا با انتقال آب گوارا و زلال ثقبه به مسجدالحرام، مردم را به استفاده از آن تشویق نماید.[۲] برخی از تاریخ‌نگاران این نامه را به ولید بن عبدالملک (حک: 86-96ق) نسبت داده‌اند.[۳]

انتقال به مکه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

خالد با استفاده از قطعه سنگ‌های بزرگ نقش‌دار، آبگیری محکم در ثقبه ساخت و آب چشمه‌ای را به آن هدایت کرد. سپس آب آن را از طریق لوله‌های سربی زیرزمینی به مسجدالحرام رساند و با ساخت حوضچه‌ای میان زمزم و رکن و مقام که در وسط آن فواره‌ای فراهم شده بود، استفاده از این آب را برای همگان ممکن ساخت. افزونی آب این حوضچه از طریق قناتی که با سرب پوشیده شده بود، به حوضی نزدیک باب الصفا، از درهای مسجدالحرام، می‌ریخت تا برای وضو از آن استفاده شود. این آب در ادامه مسیر به بیرون از مسجد و برکه‌ای در بازار کنار صفا هدایت می‌شد.[۴]

با رسیدن آب به حرم، خالد شترهایی نحر کرد و گوشت آن را میان مردم مکه تقسیم نمود. سپس بر منبر رفت و به پشتوانه شیرینی این آب و شوری و تلخی آب زمزم، خلیفه را از ابراهیم پیامبر برتر دانست.[۵] با وجود کوشش‌های یاد شده، مردم اقبالی به این حوضچه‌ها نشان ندادند و همچنان به استفاده از آب زمزم پرداختند. این امر خشم خالد را برانگیخت و در منبر به سرزنش آن‌ها پرداخت.[۶]

ویرانی برکه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پس از نابودی امویان و روی کار آمدن بنی‌عباس (132ق.) داود بن علی، عموی سفاح نخستین خلیفه عباسی (حک: 132-136ق.) حوضچه کنار زمزم را ویران کرد و مسیر آب را به حوض نزدیک باب الصفا تغییر داد. این اقدام وی با شادی و خشنودی فراوان مردم همراه شد.[۷]

نکته‌ای که درباره گزارش‌های یاد شده نباید از نظر دور داشت، هم‌عصری نویسندگان این منابع با عباسیان است که دشمنان سرسخت امویان بودند؛ حمیری (درگذشت 900ق.) ویرانی این حوضچه را به دست مردم مکه دانسته و بر این باور است که مردم هیچ نشانی از آن بر جای نگذاشتند.[۸]

استفاده از مصالح برکه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در سال 256ق. بُشر، از غلامان خلیفه منصور عباسی، لوله‌های سربی استفاده شده در زمان خالد را بیرون آورد و در تعمیر فواره حوض‌های زمزم به کار برد.[۹]

قطعه سنگی بزرگ که از ساخت برکه خالد در ثبیر افزون مانده بود، در دوره مهدی عباسی در آستانه باب الشیبه، از درهای مسجدالحرام، نهاده شد که مردم به اشتباه آن را از بقایای بت‌های جاهلی دانستند.[۱۰]

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص107؛ اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص149.
  2. اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص107-108؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص293-294.
  3. تاریخ طبری، ج6، ص440؛ الکامل، ج4، ص536؛ الروض الانف، ج2، ص117.
  4. اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص107-108.
  5. البدء و التاریخ، ج6، ص41.
  6. اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص151.
  7. اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص108-109.
  8. الروض المعطار، ص293.
  9. اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص151-152.
  10. اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص78؛ تاریخ مکة المشرفه، ص155-156.


منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل برکه قسری.
  • اخبار مکه: الازرقی (درگذشت 248ق.)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، 1415ق.
  • اخبار مکه: الفاکهی (درگذشت 279ق.)، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، 1414ق.
  • البدء و التاریخ: المطهر المقدسی (درگذشت 355ق.)، بیروت، دار صادر، 1903م.
  • تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (درگذشت 310ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
  • تاریخ مکة المشرفه: محمد ابن الضیاء (درگذشت 854ق.)، به کوشش علاء و ایمن، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1424ق.
  • تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (درگذشت 292ق.)، بیروت، دار صادر، 1415ق.
  • الروض الانف: السهیلی (درگذشت 581ق.)، به کوشش عبدالرحمن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1412ق.
  • الروض المعطار: محمد بن عبدالمنعم الحمیری (درگذشت 900ق.)، به کوشش احسان عباس، بیروت، مکتبة لبنان، 1984م.
  • الکامل فی التاریخ: ابن اثیر (درگذشت 630ق.)، بیروت، دار صادر، 1385ق.