بلد الحرام: تفاوت میان نسخهها
صفحهای تازه حاوی «{{جا:ویرایش}} بندانگشتی|نمایی از شهر مکه و مسجدالحرام '''ب...» ایجاد کرد |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''بلد الحرام''' از نامهای [[مکه]] و گویای حرمت و برخی ممنوعیتهای شرعی در آن است. | |||
خداوند به دلیل وجود پارهای ممنوعیتهای شرعی و احترام و قداستی که برخی جاها و زمانها دارند، با واژه الحرام آنها را توصیف کرده است مثل [[مسجدالحرام]]، [[مشعرالحرام]] و شهرالحرام. برخی از مفسران علت حرمت مکه را به سبب [[حرمت کعبه]] میدانند ولی بعضی از مفسران [[شیعه]] اعتقاد دارند باتوجه به قسم خداوند در [[سوره بلد]] به مکه و حضور پیامبر(ص) در این شهر، سبب حرمت مکه به پاس [[انسان کامل]] میباشد. | |||
[[حرمت مکه]] که نام بلد الحرام از آن گرفته شده، پیشینه کهن داشته است، در روایتی از [[پیامبر(ص)]] شروع حرمت مکه از زمان پیامبری [[حضرت ابراهیم(ع)]] و دعای وی بوده، و بنابر روایتی دیگر این شهر از ابتدای آفرینش زمین و آسمان دارای حرمت بوده است. | |||
نشانهگذاری [[محدوده حرم]] توسط حضرت ابراهیم(ع)، بیرون آمدن [[امام حسین(ع)]] از مکه در پی تعقیب سپاه [[یزد]] و ترس از هتک حرمت حرم، و یا کراهت برخی از بالا بردن صدا در حرم و ... بیانگر اهمیت، و باور مسلمانان به حرمت مکه و تلاش برای حفظ و از بین نرفتن آن است، و حتی با نگاه به برخی وقایع مثل پیمان [[حلف الفضول]]، جنگهای مهم دوران [[جاهلیت]] در بیرون مکه بیانگر اعتقاد مردم به حرمت مکه و تلاش برای حفظ آن قبل از ظهور [[اسلام]] دارد. | |||
[[حرمت مکه]] که نام بلد الحرام از آن گرفته شده، پیشینه کهن داشته است، در روایتی از [[پیامبر(ص)]] شروع حرمت مکه از زمان پیامبری [[حضرت ابراهیم(ع)]] و دعای وی بوده، و بنابر روایتی دیگر از ابتدای آفرینش زمین و آسمان | |||
نشانهگذاری [[محدوده حرم]] توسط حضرت ابراهیم(ع)، بیرون آمدن [[امام حسین(ع)]] از مکه در پی تعقیب سپاه [[یزد]] و ترس از هتک حرمت حرم، و یا کراهت برخی از بالا بردن صدا در حرم و ... بیانگر اهمیت، و باور مسلمانان به حرمت مکه و تلاش برای حفظ و از بین نرفتن آن است، و حتی با نگاه به برخی وقایع مثل [[ | |||
==واژهشناسی== | ==واژهشناسی== | ||
بلد الحرام ترکیبی وصفی و مرکب از دو واژه «بلد» و «حرام» است. «بلد» که جمع آن «بُلدان» است،<ref>المصباح المنیر، ج2، ص60؛ مجمع البحرین، ج1، ص112، | بلد الحرام ترکیبی وصفی و مرکب از دو واژه «بلد» و «حرام» است. «بلد» که جمع آن «بُلدان» است،<ref>المصباح المنیر، ج2، ص60؛ مجمع البحرین، ج1، ص112، «بلد». </ref> بر شهر به اعتبار محدود بودن از چند طرف و نیز آباد و مسکونی بودنش اطلاق میشود.<ref>التحقیق، ج1، ص328، «بلد. </ref> | ||
«[[حرام]]» در برابر [[حلال]]<ref>العین، ج3، ص223؛ معجم مقاییس اللغه، ج2، ص45؛ الصحاح، ج5، ص1896، «حرم. </ref> و به معنای ممنوع است<ref>مفردات، ص229؛ المصباح المنیر، ج2، ص131؛ مجمع البحرین، ج6، ص34، «حرم». </ref> و به چیزی گفته میشود که هتک آن ممنوع و احترامش لازم باشد.<ref>المصباح المنیر، ج2، ص132؛ التحقیق، ج2، ص205، «حرم». </ref> | |||
== | ==در متون قرآنی== | ||
در متون قرآنی و روایی، برخی مکانهای مربوط به [[مکه]] و نیز بعضی زمانها با واژه «الحرام» وصف شدهاند: «المسجدالحرام»<ref>مسند احمد، ج2، ص16؛ من لا یحضره الفقیه، ج1، ص228.</ref> ([[سوره بقره]]، آیه 144)، «المشعر الحرام»<ref>الکافی، ج4، ص207؛ السنن الکبری، ج5، ص151.</ref> (سوره بقره، آیه 198)، «البیت الحرام»<ref>من لا یحضره الفقیه، ج1، ص546؛ المستدرک، ج4، ص259.</ref> ([[سوره مائده]]، آیه 2) و «الشهر الحرام»<ref>السنن الکبری، ج9، ص59؛ وسائل الشیعه، ج10، ص280.</ref> (سوره بقره، آیه 194). | در متون قرآنی و روایی، برخی مکانهای مربوط به [[مکه]] و نیز بعضی زمانها با واژه «الحرام» وصف شدهاند: «المسجدالحرام»<ref>مسند احمد، ج2، ص16؛ من لا یحضره الفقیه، ج1، ص228.</ref> ([[سوره بقره]]، آیه 144)، «المشعر الحرام»<ref>الکافی، ج4، ص207؛ السنن الکبری، ج5، ص151.</ref> (سوره بقره، آیه 198)، «البیت الحرام»<ref>من لا یحضره الفقیه، ج1، ص546؛ المستدرک، ج4، ص259.</ref> ([[سوره مائده]]، آیه 2) و «الشهر الحرام»<ref>السنن الکبری، ج9، ص59؛ وسائل الشیعه، ج10، ص280.</ref> (سوره بقره، آیه 194). | ||
«بلد الحرام» از نامهای مکه است<ref>معجم البلدان، ج2، ص244؛ شفاء الغرام، ج1، ص105؛ عمدة القاری، ج9، ص214.</ref> که به سبب وجود پارهای ممنوعیتهای شرعی و احترام و قداستی که دارد، بر آن نهاده شده است.<ref>مجمع البیان، ج7، ص410-411؛ شفاء الغرام، ج1، ص114.</ref> | «بلد الحرام» از نامهای مکه است<ref>معجم البلدان، ج2، ص244؛ شفاء الغرام، ج1، ص105؛ عمدة القاری، ج9، ص214.</ref> که به سبب وجود پارهای ممنوعیتهای شرعی و احترام و قداستی که دارد، بر آن نهاده شده است.<ref>مجمع البیان، ج7، ص410-411؛ شفاء الغرام، ج1، ص114.</ref> | ||
این ترکیب در [[قرآن کریم]] بهکار نرفته؛ ولی عبارتی در آیه 91 [[سوره نمل]] نشان میدهد که خداوند شهر مکه را حرمت و قداست بخشیده است:<ref>مجمع البیان، ج7، ص411.</ref> {{قلم رنگ|سبز| | این ترکیب در [[قرآن کریم]] بهکار نرفته؛ ولی عبارتی در آیه 91 [[سوره نمل]] نشان میدهد که خداوند شهر مکه را حرمت و قداست بخشیده است:<ref>مجمع البیان، ج7، ص411.</ref> {{قلم رنگ|سبز|﴿اِنَّما اُمِرْتُ اَنْ اَعْبُدَ رَبَّ هذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِی حَرَّمَها﴾}}. در سخن برخی مفسران، بلد الحرام از مصداقهای «حُرُمات» در آیه {{قلم رنگ|سبز|﴿وَمَن یُعَظِّم حُرُماتِ اللهِ﴾}} ([[سوره حج]]، آیه 30) شمرده شده که پاسداشت آن لازم است.<ref>جامع البیان، ج17، ص201-202؛ مجمع البیان، ج7، ص147؛ زبدة البیان، ص229.</ref> | ||
==بلد الحرام در ادعیه و روایات== | ==بلد الحرام در ادعیه و روایات== | ||
خط ۳۷: | خط ۲۸: | ||
===دوران اعراب جاهلی و قبل از اسلام=== | ===دوران اعراب جاهلی و قبل از اسلام=== | ||
اعراب جاهلی | [[اعراب جاهلی]] کعبه را خانه بتان و جایی محترم میشمردند و انجام [[گناه]] را در آن جایز نمیدانستند. نیز مکه را که کنار [[کعبه]] قرار داشت، بلد الحرام و دارای حرمت و قداست میدانستند.<ref>المفصل، ج4، ص118.</ref> | ||
پارهای سنتهای آن دوره، مانند ممنوعیت تعرض به جنایتکار پناهنده به [[حرم]] تا هنگام بیرون آمدن از آن،<ref>الدر المنثور، ج2، ص54؛ فتح القدیر، ج1، ص364؛ تحصیل المرام، ص561.</ref> وقوع مهمترین جنگهای جاهلی مشهور به «[[فجار|فِجار]]» بیرون از حرم مکه و نزدیک [[بازار عکاظ]]،<ref>نک: المنمق، ص160-182؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص15.</ref> | پارهای سنتهای آن دوره، مانند ممنوعیت تعرض به جنایتکار پناهنده به [[حرم]] تا هنگام بیرون آمدن از آن،<ref>الدر المنثور، ج2، ص54؛ فتح القدیر، ج1، ص364؛ تحصیل المرام، ص561.</ref> وقوع مهمترین جنگهای جاهلی مشهور به «[[فجار|فِجار]]» بیرون از حرم مکه و نزدیک [[بازار عکاظ]]،<ref>نک: المنمق، ص160-182؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص15.</ref> | ||
[[پیمان حلف الفضول]] و تعهد بزرگان [[قریش]] برای دفاع از حق مظلومان در مکه<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص17-18؛ المفصل، ج7، ص118.</ref> و نیز تعبیر {{قلم رنگ|سبز| | [[پیمان حلف الفضول]] و تعهد بزرگان [[قریش]] برای دفاع از حق مظلومان در مکه<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص17-18؛ المفصل، ج7، ص118.</ref> و نیز تعبیر {{قلم رنگ|سبز|﴿الْبَلْدَةِ الَّذِی حَرَّمَها﴾}} (سوره نمل، آیه91) در آیهای مکی و خطاب به مشرکان عرب، مؤیدی بر اعتقاد به حرمت مکه و کوشش برای حفظ آن، دست کم اندکی پیش از ظهور [[اسلام]]، بهشمار میآید. | ||
===در بیان پیامبر=== | ===در بیان پیامبر=== | ||
این حرمت و قداست با تغییر در نگرش مشرکانه اعراب و بر پایه نگاهی توحیدی: ({{قلم رنگ|سبز|... ربّ... | این حرمت و قداست با تغییر در نگرش مشرکانه اعراب و بر پایه نگاهی توحیدی: ({{قلم رنگ|سبز|﴿... ربّ... حَرَّمَهَا﴾}} (سوره نمل، آیه91)) و نیز تغییراتی در گونههای آن<ref>الدر المنثور، ج2، ص54-55؛ تحصیل المرام، ص561.</ref> به اسلام و سنت اسلامی انتقال یافت. شواهدی دیگر حکایت دارند که حرمت مکه پیشینهای بس کهنتر داشته است. | ||
در روایتی، [[پیامبر(ص)]] آغاز [[حرمت مکه]] را از روزگار پیامبری [[ابراهیم(ع)]] دانسته است.<ref>صحیح البخاری، ج3، ص22؛ صحیح مسلم، ج4، ص112-113؛ السنن الکبری، ج5، ص197.</ref> | در روایتی، [[پیامبر(ص)]] آغاز [[حرمت مکه]] را از روزگار پیامبری [[ابراهیم(ع)]] دانسته است.<ref>صحیح البخاری، ج3، ص22؛ صحیح مسلم، ج4، ص112-113؛ السنن الکبری، ج5، ص197.</ref> | ||
خط ۵۱: | خط ۴۲: | ||
برپایه روایتی دیگر، او در روز [[فتح مکه]] تاکید کرد که خداوند مکه را از هنگام آفرینش آسمانها و زمین حرمت بخشیده است.<ref>مسند احمد، ج4، ص32؛ اخبار مکه، ازرقی، ص670، 672، 674، 679؛ صحیح البخاری، ج5، ص98.</ref> | برپایه روایتی دیگر، او در روز [[فتح مکه]] تاکید کرد که خداوند مکه را از هنگام آفرینش آسمانها و زمین حرمت بخشیده است.<ref>مسند احمد، ج4، ص32؛ اخبار مکه، ازرقی، ص670، 672، 674، 679؛ صحیح البخاری، ج5، ص98.</ref> | ||
بر پایه دعای ابراهیم(ع) برای سکونت خانوادهاش در سرزمینی بیابانی کنار بیت الله الحرام {{قلم رنگ|سبز| | بر پایه دعای ابراهیم(ع) برای سکونت خانوادهاش در سرزمینی بیابانی کنار بیت الله الحرام {{قلم رنگ|سبز|﴿رَبَّنا اِنِّی اَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّم﴾}} (سوره ابراهیم، آیه 37)، کعبه و به تبع آن مکه<ref>نک: مجمع البیان، ج6، ص85؛ المفصل، ج4، ص118.</ref> پیش از دعای ابراهیم(ع) حرمت داشتهاند. | ||
در جمعبندی روایتهای یاد شده، برخی بر این باورند که مکه از آغاز آفرینش نزد مردم دارای احترام بوده و از زمان ابراهیم(ع) قوانینی برای آن وضع شد که پارهای امور را در آن ممنوع کرد.<ref>التفسیر الکبیر، ج4، ص49.</ref> | در جمعبندی روایتهای یاد شده، برخی بر این باورند که مکه از آغاز آفرینش نزد مردم دارای احترام بوده و از زمان ابراهیم(ع) قوانینی برای آن وضع شد که پارهای امور را در آن ممنوع کرد.<ref>التفسیر الکبیر، ج4، ص49.</ref> | ||
خط ۵۹: | خط ۵۰: | ||
==احکام مربوط به حرمت مکه== | ==احکام مربوط به حرمت مکه== | ||
عموم فقیهان<ref>المبسوط، ج4، ص97؛ المجموع، ج7، ص441؛ جواهر الکلام، ج18، ص414-415.</ref> برپایه روایت پیامبر(ص) در روز فتح مکه،<ref>مسند احمد، ج4، ص31؛ صحیح البخاری، ج1، ص34-35؛ الکافی، ج4، ص226.</ref> ممنوعیت گریزاندن [[صید]]، بریدن و کندن گیاهان و برداشتن لُقَطه (اشیای پیدا شده) را از احکام مربوط به حرمت مکه شمردهاند. | عموم فقیهان<ref>المبسوط، ج4، ص97؛ المجموع، ج7، ص441؛ جواهر الکلام، ج18، ص414-415.</ref> برپایه روایت پیامبر(ص) در روز فتح مکه،<ref>مسند احمد، ج4، ص31؛ صحیح البخاری، ج1، ص34-35؛ الکافی، ج4، ص226.</ref> ممنوعیت گریزاندن [[صید]]، بریدن و کندن گیاهان و برداشتن [[لقطه|لُقَطه]] (اشیای پیدا شده) را از احکام مربوط به حرمت مکه شمردهاند. | ||
مواردی دیگر مانند افزایش دیه قتل و جَرح در مکه<ref>المصنف، ج6، ص381؛ اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص355-359؛ الاستذکار، ج8، ص256.</ref> و حرمت جنگیدن در آن<ref>المجموع، ج7، ص475؛ شفاء الغرام، ج1، ص95؛ عمدة القاری، ج2، ص143.</ref> نیز با تاثیر از حرمت و قداست مکه تشریع شدهاند. | مواردی دیگر مانند افزایش [[دیه]] قتل و جَرح در مکه<ref>المصنف، ج6، ص381؛ اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص355-359؛ الاستذکار، ج8، ص256.</ref> و حرمت جنگیدن در آن<ref>المجموع، ج7، ص475؛ شفاء الغرام، ج1، ص95؛ عمدة القاری، ج2، ص143.</ref> نیز با تاثیر از حرمت و قداست مکه تشریع شدهاند. | ||
افزون بر این، دستور قرآن به مؤمنان درباره پیشگیری از ورود [[مشرکان]] به [[حرم]] به سبب نجاست آنها از سال نهم ق. به بعد ([[سوره توبه]]، آیه 28)<ref>جامع البیان، ج10، ص135-136؛ مجمع البیان، ج5، ص37-38؛ الکشاف، ج2، ص261.</ref> را میتوان در جهت حفظ حرمت مکه بهشمار آورد. | افزون بر این، دستور [[قرآن]] به مؤمنان درباره پیشگیری از ورود [[مشرکان]] به [[حرم]] به سبب نجاست آنها از سال نهم ق. به بعد ([[سوره توبه]]، آیه 28)<ref>جامع البیان، ج10، ص135-136؛ مجمع البیان، ج5، ص37-38؛ الکشاف، ج2، ص261.</ref> را میتوان در جهت حفظ حرمت مکه بهشمار آورد. | ||
حرمت حاصل از احکام و ممنوعیتهای یاد شده، به امنیت مکه از جهت تشریعی انجامیده و گویا به همین سبب، برخی حرمت مکه را به معنای امنیت آن دانستهاند.<ref>لباب التاویل، ج4، ص444.</ref> | حرمت حاصل از احکام و ممنوعیتهای یاد شده، به امنیت مکه از جهت تشریعی انجامیده و گویا به همین سبب، برخی حرمت مکه را به معنای امنیت آن دانستهاند.<ref>لباب التاویل، ج4، ص444.</ref> | ||
خط ۹۰: | خط ۸۱: | ||
مشهور مفسران [[حرمت مکه]] را به سبب [[حرمت کعبه]] دانستهاند.<ref>جوامع الجامع، ج2، ص252؛ الکشاف، ج2، ص558؛ التفسیر الکبیر، ج19، ص104.</ref> | مشهور مفسران [[حرمت مکه]] را به سبب [[حرمت کعبه]] دانستهاند.<ref>جوامع الجامع، ج2، ص252؛ الکشاف، ج2، ص558؛ التفسیر الکبیر، ج19، ص104.</ref> | ||
با وجود این، برخی مفسران [[شیعه]] به پشتوانه آیات مکی {{قلم رنگ|سبز| | با وجود این، برخی مفسران [[شیعه]] به پشتوانه آیات مکی {{قلم رنگ|سبز|﴿لا اُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ* وَ اَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ﴾}} (سوره بلد، آیه 1-2) که در آن از قسم به مکه و حضور پیامبر(ص) در این شهر یاد شده است، حرمت مکه را به پاس انسان کامل میدانند.<ref>صهبای حج، ص168-169.</ref> | ||
روایتهای تطبیق بلد الحرام بر اهل بیت(ع)<ref>بحار الانوار، ج24، ص303؛ ج108، ص341؛ کنز الدقائق، ج1، ص22.</ref> و تاویل بلد الحرام به انسان کامل در کلام عارفان<ref>شرح الاسماء الحسنی، ج1، ص105.</ref> با این آموزه همراهی میکنند؛ | روایتهای تطبیق بلد الحرام بر اهل بیت(ع)<ref>بحار الانوار، ج24، ص303؛ ج108، ص341؛ کنز الدقائق، ج1، ص22.</ref> و تاویل بلد الحرام به انسان کامل در کلام عارفان<ref>شرح الاسماء الحسنی، ج1، ص105.</ref> با این آموزه همراهی میکنند؛ | ||
خط ۹۸: | خط ۸۹: | ||
به [[مدینه]] نیز «حرم» میگویند و به مجموع مکه و مدینه «حرمین» اطلاق میشود.<ref>ترتیب اصلاح المنطق، ص124؛ الصحاح، ج5، ص1896، «حرم. </ref> با وجود این، ترکیب «بلد الحرام» درباره مدینه بهکار نرفته است. | به [[مدینه]] نیز «حرم» میگویند و به مجموع مکه و مدینه «حرمین» اطلاق میشود.<ref>ترتیب اصلاح المنطق، ص124؛ الصحاح، ج5، ص1896، «حرم. </ref> با وجود این، ترکیب «بلد الحرام» درباره مدینه بهکار نرفته است. | ||
اطلاق حرم بر مدینه، گویا بر پایه روایاتی از پیامبر(ص) است که حرم گردانیدن مکه را به [[ابراهیم(ع)]] و مدینه را به خود نسبت داده و همراه دعا برای برکت و رونق یافتن مدینه، کارهایی مانند کندن گیاهان،<ref>صحیح مسلم، ج4، ص117؛ الکافی، ج4، ص564-565؛ التهذیب، ج6، ص12.</ref> صید،<ref>صحیح البخاری، ج2، ص213؛ صحیح مسلم، ج4، ص112-113.</ref> ریختن خون و حمل سلاح<ref>صحیح مسلم، ج4، ص117؛ السنن الکبری، ج5، ص201.</ref> را در آن ممنوع شمرد. | اطلاق حرم بر مدینه، گویا بر پایه روایاتی از پیامبر(ص) است که حرم گردانیدن مکه را به [[ابراهیم(ع)]] و [[مدینه]] را به خود نسبت داده و همراه دعا برای برکت و رونق یافتن مدینه، کارهایی مانند کندن گیاهان،<ref>صحیح مسلم، ج4، ص117؛ الکافی، ج4، ص564-565؛ التهذیب، ج6، ص12.</ref> صید،<ref>صحیح البخاری، ج2، ص213؛ صحیح مسلم، ج4، ص112-113.</ref> ریختن خون و حمل سلاح<ref>صحیح مسلم، ج4، ص117؛ السنن الکبری، ج5، ص201.</ref> را در آن ممنوع شمرد. | ||
==تألیف کتب با عنوان بلدالحرام== | ==تألیف کتب با عنوان بلدالحرام== | ||
خط ۲۳۸: | خط ۲۲۹: | ||
* '''المنمق''': ابن حبیب (درگذشت 245ق.)، بهکوشش احمد فاروق، بیروت، عالم الکتب، 1405ق. | * '''المنمق''': ابن حبیب (درگذشت 245ق.)، بهکوشش احمد فاروق، بیروت، عالم الکتب، 1405ق. | ||
* '''وسائل الشیعه''': الحر العاملی (درگذشت 1104ق.)، قم، آل البیت | * '''وسائل الشیعه''': الحر العاملی (درگذشت 1104ق.)، قم، آل البیت:، 1412ق. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
{{نامهای مکه}} | {{نامهای مکه}} | ||
[[رده:اصطلاحات قرآنی]] | |||
[[رده:واژگان قرآنی]] | |||
[[رده:واژه شناسی]] | |||
[[رده:نامهای مکه]] | |||
[[رده:مقالههای تکمیلشده]] |