تحفة الحرمین و سعادة الدارین (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'http://phz.hajj.ir/422' به 'http://hzrc.ac.ir/post')
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|ماه=[[آذر]]|روز=[[۱۰]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=Masoud67  }}
{{جعبه اطلاعات کتاب
{{جعبه اطلاعات کتاب
| عنوان           =تحفةالحرمین
| عنوان =تحفةالحرمین
| عنوان اصلی     =تحفةالحرمین و سعادةالدارین
| عنوان اصلی =تحفةالحرمین و سعادةالدارین
| تصویر           =
| تصویر =Thumbnail.jpg
| اندازه تصویر   =
| اندازه تصویر =
| توضیح_تصویر     =
| توضیح_تصویر =
| نویسنده         =محمد معصوم نایب الصدر شیرازی
| نویسنده =[[محمدمعصوم نایب‌الصدر شیرازی]]
| برگرداننده     =
| برگرداننده =
| ویراستار       =
| ویراستار =
| به تصحیح       =
| به تصحیح =[[رسول جعفریان]]
| تحقیق           =
| تحقیق =
| به کوشش         =
| به کوشش =رسول جعفریان
| تاریخ نگارش     =(1306ق.)
| تاریخ نگارش =(۱۳۰۶ ق)
| تصویرگر         =
| تصویرگر =
| طراح جلد       =
| طراح جلد =
| موضوع           =سفرنامه
| موضوع =سفرنامه
| سبک             =
| سبک =
| زبان           =فارسی
| زبان =فارسی
| تعداد جلد       =1
| تعداد جلد =۱
| صفحه           =
| صفحه =۲۴۵
| قطع             =
| قطع =
| ناشر           =
| ناشر =نشر علم
| وبسایت ناشر     =
| وبسایت ناشر =
| محل انتشارات   =بمبئی
| محل انتشارات =تهران
| تاریخ نشر       =(1306ق.)
| تاریخ نشر =(۱۳۸۹ ش)
| ترجمه به       =
| ترجمه به=
| مجموعه         =
| مجموعه =پنجاه سفرنامه حج قاجاری، ج ۵
| شابک           =
| شابک =
}}
}}


تحفة الحرمین و سعادة الدارین، سفرنامه حج، نوشته [[محمد معصوم نایب الصدر شیرازی]] است.
تحفة الحرمین و سعادة الدارین، سفرنامه حج، نوشته [[محمدمعصوم نایب‌الصدر شیرازی]] است.


محمد معصوم نویسنده این اثر متولد [[شیراز]] است و از خانواده ای اهل علم است خود او نیز اهل علم بوده و برای تحصیل به عتبات رفته و بعد ها مدتی در کشور [[هندوستان]] زندگی کرده و پس از بازگشت به فرقه ی گنابادی ها پیوسته و صوفی می شود که اثر این گرایش به [[تصوف]] را در این سفرنامه نیز می توان احساس کرد.
محمدمعصوم نویسنده این اثر متولد [[شیراز]] و از خانواده‌ای اهل علم است؛ خود او نیز اهل علم بوده و برای تحصیل به عتبات رفته و بعدها مدتی در کشور [[هندوستان]] زندگی کرده و پس از بازگشت به فرقه گنابادی‌ها پیوسته و صوفی می‌شود که اثر این گرایش به [[تصوف]] را در این سفرنامه نیز می‌توان احساس کرد.


در این سفرنامه، آگاهی‌هایی مفصل از راه شمالی [[حج]] ایرانیان در دوران [[قاجار]] و سختی‌ها و دشواری‌های آن آمده است. این سفر پنج ماه (شوال 1305 - صفر 1306ق.) به درازا کشیده و نویسنده از[[راه عثمانی]] به [[حجاز]] و در بازگشت از راه دریا به [[بمبئی]] هندوستان و سپس به [[ایران]] آمده است. این اثر در طول سفر نگاشته شده و واپسین گزارش آن مربوط به 16 ربیع ‌الاوّل (1306ق.) است. نویسنده کوشیده است برای هر روز گزارشی بنگارد. شرح سفر بازگشت وی از هندوستان تا ایران در سفرنامه نیامده است؛ زیرا نویسنده پیشتر سفری به آن منطقه داشته و گزارش آن را در آثار دیگر خود نوشته است.
در این سفرنامه، آگاهی‌هایی مفصل از راه شمالی [[حج]] ایرانیان در دوران [[قاجار]] و سختی‌ها و دشواری‌های آن آمده است. این سفر پنج ماه (شوال ۱۳۰۵ - صفر ۱۳۰۶ ق) به درازا کشیده و نویسنده از راه عثمانی به [[حجاز]] و در بازگشت از راه دریا به بمبئی هندوستان و سپس به [[ایران]] آمده است. این اثر در طول سفر نگاشته شده و واپسین گزارش آن مربوط به۱۶ ربیع الاوّل (۱۳۰۶ ق) است.
نویسنده در این کتاب به خوبی شهرهای مسیر را توصیف کرده است و در اغلب موارد با نگاهی انتقادی به شرایط شهر ها نگاه کرده است. در مورد [[مکه]] هم به خوبی ان را از لحاظ جغرافیایی و عمرانی و... بررسی نموده است در ادامه در مورد [[مدینه]] نوشته و در آن به زیارتهایی که در مدینه داشته و وضعیت عمرانی [[بقاع متبرکه]] ی آن پرداخته است.
این کتاب اولین بار تحت نظارت خود نویسند در بمبئی هندوستان چاپ شدو بعد ها در ایران نیز بعد از تصحیح، چندین بار توسط ناشرین مختلف چاپ شده است.


==معرفی نویسنده==
نویسنده کوشیده است برای هرروز گزارشی بنگارد. شرح سفر بازگشت وی از هندوستان تا ایران در سفرنامه نیامده است؛ زیرا نویسنده پیش‌تر سفری به آن منطقه داشته و گزارش آن را در آثار دیگر خود نوشته است.
محمد معصوم فرزند زین العابدین، شرح حال‌نگار عهد قاجار، به سال (1270ق.) در شیراز زاده شد. نیاکانش همچون خود او از دانشوران دین بودند. خاندان وی از [[قزوین]] به [[عتبات عراق]] مهاجرت کردند و حدود (1217ق.) به ایران بازگشتند و در شیراز سکونت یافتند. گرایش به تصوف در این خاندان همواره وجود داشته و به محمد معصوم رسیده است. پدرش [[زین‌ العابدین میرزا کوچک]] (م. 1287ق.) ملقب به [[رحمتعلی شاه]]، مرید [[مجذوبعلی شاه]]و از بزرگان [[نعمت اللهیه]] بود. محمد معصوم در (1278ق.) به عتبات رفت و بعدها [[فقه]] و اصول را نزد استادانی نامدار مانند [[میرزای شیرازی]] و [[سید علی یزدی]] فراگرفت. در (1294ق.) به [[اصفهان]]رفت و سپس ساکن [[تهران]] شد و از دانشمندان این شهر مانند [[آقا علی مدرس]]، [[میرزا ابوالحسن جلوه]] و[[آقا محمد رضا قمشه‌ای]] بهره جست. <ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص295-296.</ref> پس از مرگ پدرش، [[ناصرالدین شاه]] قاجار لقب و منصب موروثی نایب الصدری (اوقاف و وظایف عالمان و سادات) را به وی سپرد. او به سال (1297ق.) به هند سفر کرد و پس از بازگشت به وطن به سال (1303ق.) در [[گناباد]] مرید [[ملا سلطان علی گنابادی]] (م. 1327ق.) شد و [[معصومعلی شاه]] لقب یافت. <ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص295-296.</ref> از سال (1305ق.) به سفر حجاز، [[مصر]]، [[ترکیه]]، گرجستان، [[آذربایجان]] و یونان رفت و سپس به تهران بازگشت و به مشروطه‌خواهان پیوست. در سال‌های پایان عمر به [[خراسان]] رفت و در (1344ق.) در [[مشهد]] درگذشت.<ref>. طرائق الحقایق، ج3، ص475، 495، 503-511.</ref><ref>بستان السیاحه، ص358.</ref><ref>سفرنامه‌های خطی فارسی، ج2، ص19-21.</ref>


او همواره به نوشتن خاطرات خویش اهتمام داشت و به گفته خود، آن را نوعی تکلیف اخلاقی در جهت محاسبه نفس می‌دانست. <ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص297.</ref> جز این کتاب، خاطرات سفر هندوستان را نیز در طرائق الحقائق که از منابع مهم شرح حال‌‌نگاری عارفان و صوفیان به شمار می‌آید، نگاشته و در کار سفرنامه‌نویسی چیره‌دست بوده است.
نگارنده در این کتاب شهرهای مسیر را توصیف کرده و در اغلب موارد با نگاهی انتقادی به شرایط شهرها نگاه کرده است. در مورد [[مکه]] هم آن را از لحاظ جغرافیایی و عمرانی و… بررسی نموده است در ادامه در مورد [[مدینه]] نوشته و در آن به زیارت‌هایی که در مدینه داشته و وضعیت عمرانی [[بقاع متبرکه]] آن پرداخته است.
این کتاب اولین بار تحت نظارت خود نویسند در بمبئی هندوستان چاپ شد و بعدها در ایران نیز بعد از تصحیح، چندین بار توسط ناشرین مختلف چاپ‌شده است.


محمد معصوم رخدادهای سفر را به تفصیل و همراه جزئیات نگاشته و با توجه به علایق و تخصص خود در [[عرفان]] و تصوف، تفسیری عرفانی نیز از سفر و [[مناسک حج]]به دست داده است. او در مقدمه‌ای 41 صفحه‌ای از انگیزه نگارش سفرنامه و مباحثی معنوی در دانش‌اندوزی و سفر سخن گفته است. <ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص309-350.</ref> بر پایه این اثر، حالی عرفانی و رویایی معنوی، محمد معصوم را در عزم بر این سفر یاری کرده است. <ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص310.</ref>
== معرفی نویسنده ==
محمد معصوم فرزند زین‌العابدین، شرح‌حال‌نگار عهد قاجار، به سال (۱۲۷۰ ق) در شیراز زاده شد. نیاکانش همچون خود او از دانشوران دین بودند. خاندان وی از [[قزوین]] به [[عتبات عراق]] مهاجرت کردند و حدود (۱۲۱۷ ق) به ایران بازگشتند و در شیراز سکونت یافتند. گرایش به تصوف در این خاندان همواره وجود داشته و به محمد معصوم رسیده است.


==آغاز سفر==
پدرش [[زین‌العابدین میرزا کوچک]] . ۱۲۸۷ ق) ملقب به [[رحمت علی شاه]]، مرید [[مجذوب علی شاه]] و از بزرگان [[نعمت اللهیه]] بود. محمد معصوم در (۱۲۷۸ ق) به عتبات رفت و بعدها [[فقه]] و اصول را نزد استادانی نامدار مانند [[میرزای شیرازی]] و [[سید علی یزدی]] فراگرفت. در (۱۲۹۴ ق) به اصفهان رفت و سپس ساکن تهران شد و از دانشمندان این شهر مانند [[آقا علی مدرس]]، [[میرزا ابوالحسن جلوه]] و [[آقا محمدرضا قمشه‌ای]] بهره جست.<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 295-296.</ref>
سفر محمد معصوم روز پنجشنبه سوم شوّال 1305ق. از [[راه شمال ایران]] آغاز شد. وی از قزوین، [[رشت]]، بندر انزلی، [[بادکوبه (باکو)]]، باطوم، [[استانبول]]، [[اسکندریه]]و [[قاهره]] گذشت و در بازگشت از راه هندوستان به ایران رسید. بخشی از راه به صورت زمینی و با وسایلی مانند کالسکه؛ و بخشی با کشتی و قطار طی شد. او پس از گزاردن مناسک حج و زیارت مدینه، به [[جده]] رفت و به دلیل مشکلات مالی<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص514.</ref> ناچار شد از تاجری اصفهانی در ازای همراهی او تا بمبئی، هزینه‌های سفر بازگشت را وام بگیرد. <ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص517.</ref>
پس از مرگ پدرش، [[ناصرالدین‌شاه]] قاجار لقب و منصب موروثی نایب الصدری (اوقاف و وظایف عالمان و سادات) را به وی سپرد. او به سال (۱۲۹۷ ق) به هند سفر کرد و پس از بازگشت به وطن به سال (۱۳۰۳ ق) در گناباد مرید [[ملا سلطان‌علی گنابادی]] (م. ۱۳۲۷ ق) شد و [[معصوم علی شاه]] لقب یافت.<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 295-296.</ref>
از سال (۱۳۰۵ ق) به سفر حجاز، [[مصر]]، [[ترکیه]]، گرجستان، [[آذربایجان]] و یونان رفت و سپس به تهران بازگشت و به مشروطه‌خواهان پیوست. در سال‌های پایان عمر به [[خراسان]] رفت و در (۱۳۴۴ ق) در [[مشهد]] درگذشت.<ref>طرائق الحقایق، ج 3، ص 475، 495، 503-511؛ بستان السیاحه، ص 358؛ سفرنامه‌های خطی فارسی، ج 2، ص 19-21.</ref>


==در راه==
او همواره به نوشتن خاطرات خویش اهتمام داشت و به گفته خود، آن را نوعی تکلیف اخلاقی در جهت محاسبه نفس می‌دانست.<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 297.</ref> جز این کتاب، خاطرات سفر هندوستان را نیز در طرائق الحقائق که از منابع مهم شرح‌حال‌نگاری عارفان و صوفیان به شمار می‌آید، نگاشته و در کار سفرنامه‌نویسی چیره‌دست بوده است.
بخشی چشمگیر از سفرنامه به وصف شهرها مانند استانبول، اسکندریه، قاهره، مکه و مدینه و بناهای مذهبی و تاریخی آن‌ها اختصاص یافته و آثار تاریخی و مذهبی مانند مساجد، زیارتگاه‌ها، آرامگاه‌ها و نیز مکان‌های نظامی و اقتصادی همچون بازارها و سربازخانه‌ها و همچنین محصولات کشاورزی معرفی شده است.


محمد معصوم از رجال سرشناس عهد قاجار بوده و از این رو، در برخی شهرها با استقبال صاحب‌منصبان ایرانی روبه‌رو شده است. (برای نمونه رجوع شود به صفحات<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص354.</ref> به رغم آن‌که او گاه می‌توانسته از امکانات دولتی برای اقامت در شهرهای میان راه استفاده کند، بیشتر به کاروانسراها می‌رفته (برای نمونه رجوع شود به صفحات<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص356، 358، 363.</ref>) و از این روی، توانسته آگاهی‌هایی از وضعیت این مکان‌ها که محل اسکان حاجیان عادی بوده است، به دست دهد.
محمد معصوم رخدادهای سفر را به‌تفصیل و همراه جزئیات نگاشته و با توجه به علایق و تخصص خود در [[عرفان]] و تصوف، تفسیری عرفانی نیز از سفر و [[مناسک حج]] به دست داده است. او در مقدمه‌ای ۴۱ صفحه‌ای از انگیزه نگارش سفرنامه و مباحثی معنوی در دانش‌اندوزی و سفر سخن گفته است.<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 309-350.</ref> بر پایه این اثر، حالی عرفانی و رؤیایی معنوی، محمد معصوم را در عزم بر این سفریاری کرده است.<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 310.</ref>


محمد معصوم توصیه‌نامه‌هایی از دولت ایران برای مراکز دیپلماتیک داشته و با رؤسای کنسولگری‌های ایران دیدار نموده و بدین ‌رو توانسته آگاهی‌هایی در باره وضعیت ایرانیان مقیم خارج و شمار و مشاغل آن‌ها به دست آورد و ثبت کند. او در ثبت هزینه‌های سفر اعم از کرایه، مالیات و خاوه حساسیتی ویژه داشته و به دقت آن را نگاشته است. (برای نمونه رجوع شود به صفحات<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص414.</ref>
== آغاز سفر ==
سفر محمد معصوم روز پنجشنبه سوم شوّال ۱۳۰۵ ق. از راه شمال ایران آغاز شد. وی از قزوین، رشت، بندر انزلی، بادکوبه (باکو)، باطوم، استانبول، اسکندریه و قاهره گذشت و در بازگشت از راه هندوستان به ایران رسید. بخشی از راه به‌صورت زمینی و با وسایلی مانند کالسکه؛ و بخشی با کشتی و قطار طی شد. او پس از گزاردن مناسک حج و زیارت مدینه، به [[جده]] رفت و به دلیل مشکلات مالی<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 514.</ref> ناچار شد از تاجری اصفهانی درازای همراهی او تا بمبئی، هزینه‌های سفر بازگشت را وام بگیرد.<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 517.</ref>


نگاه محمد معصوم به بسیاری از موضوعات مانند رفتار کار‌گزاران امور حج و نیز وضعیت رفاهی و عمرانی منازل و شهرهای میان راه، انتقادی است. بخشی از این‌گونه مطالب سفرنامه، به آسیب‌شناسی و نقد رفتار کار‌گزاران حج و حاجیان اختصاص یافته و انتقادها گاه با طنز بیان شده است. (برای نمونه رجوع شود به صفحات<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص403، 408، 431.</ref>) او حکمرانان عثمانی را به دلیل نپرداختن به امور عمرانی راه‌ها و مکان‌ها و امنیت مسیر حج نکوهش کرده است. <ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص382.</ref>
== درراه ==
بخشی چشمگیر از سفرنامه به وصف شهرها مانند استانبول، اسکندریه، قاهره، مکه و مدینه و بناهای مذهبی و تاریخی آن‌ها اختصاص‌یافته و آثار تاریخی و مذهبی مانند مساجد، زیارتگاه‌ها، آرامگاه‌ها و نیز مکان‌های نظامی و اقتصادی همچون بازارها و سربازخانه‌ها و همچنین محصولات کشاورزی معرفی‌شده است.


انتقادهای وی از فساد مالی [[سفارت]] ایران در استانبول و کنسولگری‌های ایران در جای‌جای سفرنامه به چشم می‌خورد. بر پایه گزارش‌های او، ماموران و[[زارت خارجه]] ایران از هر فرصتی برای سودجویی از حاجیان ایرانی بهره برده و به جای حمایت از آنان، در چپاول ایشان با دیگران شریک می‌شده‌اند. <ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص410.</ref> [[حاجی میرزا محسن خان معین الملک]]، سفیر کبیر ایران در عثمانی، طرف اصلی انتقادهای محمد معصوم است. او از استانبول تا سوئز، اسکندریه و حجاز (برای نمونه رجوع شود به صفحات<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص393، 407-408.</ref> به مدد ماموران خود، درآمدهایی نامشروع از راه حج و حاجیان به دست می‌آورده است. <ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص378-379 .</ref>
محمد معصوم از رجال سرشناس عهد قاجار بوده و ازاین‌رو، در برخی شهرها با استقبال صاحب‌منصبان ایرانی روبه‌رو شده است. (برای نمونه رجوع شود به صفحات<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 354.</ref>) به‌رغم آن‌که او گاه می‌توانسته از امکانات دولتی برای اقامت در شهرهای میان راه استفاده کند، بیشتر به کاروانسراها می‌رفته (برای نمونه رجوع شود به صفحات<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 356، 358، 363.</ref>) و ازاین‌روی، توانسته آگاهی‌هایی از وضعیت این مکان‌ها که محل اسکان حاجیان عادی بوده است، به دست دهد.


انتقاد از پاره‌ای رسم‌ها که در شریعت اثری از آن‌ها نیست، در چند جای سفرنامه به چشم می‌خورد؛ از جمله مراسم مربوط به محمل‌هایی که از [[شام]] و مصر به مکه می‌برده‌اند و همراه با سازنوازی و شلیک توپ و هیاهو بوده است. (برای نمونه رجوع شود به صفحات<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص383، 412، 423-424.</ref> محمد معصوم [[شرفای مکه]] را بدین دلیل که به بناها و گنبدهای [[قبرستان ابوطالب]] رسیدگی نکرده‌اند، به انتقاد گرفته<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص426.</ref> و از وضعیت اداره مکان‌های مقدس مدینه گلایه کرده است. <ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص383.</ref>
محمد معصوم توصیه‌نامه‌هایی از دولت ایران برای مراکز دیپلماتیک داشته و با رؤسای کنسولگری‌های ایران دیدار نموده و بدین رو توانسته آگاهی‌هایی درباره وضعیت ایرانیان مقیم خارج و شمار و مشاغل آن‌ها به دست آورد و ثبت کند. او در ثبت هزینه‌های سفر اعم از کرایه، مالیات و خاوه حساسیتی ویژه داشته و به‌دقت آن را نگاشته است. (برای نمونه رجوع شود به صفحات<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 414.</ref>)


==محمد معصوم در مکه==
نگاه محمد معصوم به بسیاری از موضوعات مانند رفتار کارگزاران امور حج و نیز وضعیت رفاهی و عمرانی منازل و شهرهای میان راه، انتقادی است. بخشی ازاین‌گونه مطالب سفرنامه، به آسیب‌شناسی و نقد رفتار کارگزاران حج و حاجیان اختصاص‌یافته و انتقادها گاه با طنز بیان‌شده است. (برای نمونه رجوع شود به صفحات<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 403، 408، 431.</ref>) او حکمرانان عثمانی را به دلیل نپرداختن به امور عمرانی راه‌ها و مکان‌ها و امنیت مسیر حج نکوهش کرده است.<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 382.</ref>
نویسنده در دوم ذی‌الحجه به مکه رسیده و 23 روز در آن جا مانده است. <ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص417، 457.</ref> بخش مربوط به مکه، بیشتر به مناسک و اعمال حج و ماجراهایی که در این شهر پیش آمده و انتقاد از افراد و اداره امور حاجیان اختصاص یافته و در مقایسه با بخش مربوط به مدینه، کمتر به مکان‌ها و آثار پرداخته است. او از بازسازی و گسترش مسجد گزارشی کوتاه به دست داده است. <ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص418.</ref>


وجه نام‌گذاری کوه‌های مکه و وضعیت اقلیمی و جغرافیایی آن از مباحث این بخش است. هوای مکه گرم و به ویژه نزدیک حرم به دلیل انبوهی جمعیت، آلوده بوده است. به گزارش محمد معصوم، برای کرایه خانه‌ای در مکه، دست‌کم باید کرایه یک ماه را پرداخت. <ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص417.</ref> در مکه، انواع خوراکی از میوه گرفته تا حبوبات، به فراوانی و با کیفیت مطلوب، یافت می‌شده است. <ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص424.</ref>
انتقادهای وی از فساد مالی [[سفارت]] ایران در استانبول و کنسولگری‌های ایران در جای‌جای سفرنامه به چشم می‌خورد. بر پایه گزارش‌های او، مأموران و [[زارت خارجه]] ایران از هر فرصتی برای سودجویی از حاجیان ایرانی بهره برده و به‌جای حمایت از آنان، در چپاول ایشان با دیگران شریک می‌شده‌اند.<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 410.</ref> [[حاجی میرزا محسن خان معین الملک]]، سفیر کبیر ایران در عثمانی، طرف اصلی انتقادهای محمد معصوم است. او از استانبول تا سوئز، اسکندریه و حجاز (برای نمونه رجوع شود به صفحات<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 393، 407-408.</ref>) به مدد مأموران خود، درآمدهایی نامشروع از راه حج و حاجیان به دست می‌آورده است.<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 378-379.</ref>


نویسنده پس از معرفی [[ارکان کعبه]] و شماری دیگر از مکان‌ها و آثار مربوط به آن، از وجود مسؤولان [[مذاهب چهارگانه]] گزارش داده و با عبارت «سیصد سال پس از هجرت این ساز را کوک کرده‌اند» ناخرسندی خود را از برپایی چهار [[نماز جماعت]] جداگانه در [[مسجدالحرام]] نشان می‌دهد. <ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص430.</ref> شرح مناسک و اعمال حج در مکه، چگونگی کار مطوِّفان و نام آنان و تقسیم حاجیان میان آنان برحسب شهرها و مناطق، و وظایف کار‌گزار حج ایران، از موضوعات سفرنامه است. به گفته محمد معصوم، این سازمان را هنگام حکمرانی [[شریف عبدالمطلب]]، حاکم مکه که چند بار به این مقام نصب شد و عاقبت به سال (1299ق.) عزل گشت<ref>. تاریخ مکه، ص531، 543.</ref>و در دوره سفارت [[مشیرالدوله]]، به حاجیان ایرانی دادند. <ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص412.</ref>
انتقاد از پاره‌ای رسم‌ها که در شریعت اثری از آن‌ها نیست، در چند جای سفرنامه به چشم می‌خورد؛ ازجمله مراسم مربوط به محمل‌هایی که از [[شام]] و مصر به مکه می‌برده‌اند و همراه با ساز نوازی و شلیک توپ و هیاهو بوده است. (برای نمونه رجوع شود به صفحات<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 383، 412، 423-424.</ref>) محمد معصوم [[شرفای مکه]] را بدین دلیل که به بناها و گنبدهای [[قبرستان ابوطالب]] رسیدگی نکرده‌اند، به انتقاد گرفته<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 426.</ref> و از وضعیت اداره مکان‌های مقدس مدینه گلایه کرده است.<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 383.</ref>


به گزارش این اثر، در قبرستان ابوطالب مکه دو گنبد بر مزار حضرت [[خدیجه(س)]] و قبر منسوب به حضرت آمنه(س) قرار داشته<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص426.</ref> و بر ضریح آنان روپوش‌هایی ممتاز بوده است. نیز نویسنده از وجود گنبدهایی بر قبر [[ابوطالب(ع)]]، [[عبدمناف(ع)]] و [[عبدالمطّلب(ع)]] یاد کرده است. <ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص425.</ref>
== محمد معصوم در مکه ==
نویسنده در دوم ذی‌الحجه به مکه رسیده و ۲۳ روز در آنجا مانده است.<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 417، 457.</ref> بخش مربوط به مکه، بیشتر به مناسک و اعمال حج و ماجراهایی که در این شهر پیش‌آمده و انتقاد از افراد و اداره امور حاجیان اختصاص‌یافته و در مقایسه با بخش مربوط به مدینه، کمتر به مکان‌ها و آثار پرداخته است. او از بازسازی و گسترش مسجد گزارشی کوتاه به دست داده است.<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 418.</ref>


در آن سال، جمعیت حاجیان [[شیعه]] در [[عرفات]]، 30 هزار بوده که از آن میان 10 هزار تن ایرانی بوده‌اند. <ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص441-442.</ref>
وجه نام‌گذاری کوه‌های مکه و وضعیت اقلیمی و جغرافیایی آن از مباحث این بخش است. هوای مکه گرم و به‌ویژه نزدیک حرم به دلیل انبوهی جمعیت، آلوده بوده است. به گزارش محمد معصوم، برای کرایه‌خانه‌ای در مکه، دست‌کم باید کرایه یک ماه را پرداخت.<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 417.</ref> در مکه، انواع خوراکی از میوه گرفته تا حبوبات، به فراوانی و باکیفیت مطلوب، یافت می‌شده است.<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 424.</ref>


==مدینة النبی==
نویسنده پس از معرفی [[ارکان کعبه]] و شماری دیگر از مکان‌ها و آثار مربوط به آن، از وجود مسئولان [[مذاهب چهارگانه]] گزارش داده و با عبارت «سیصد سال پس از هجرت این ساز را کوک کرده‌اند» ناخرسندی خود را از برپایی چهار [[نماز جماعت]] جداگانه در [[مسجدالحرام]] نشان می‌دهد.<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 430.</ref> شرح مناسک و اعمال حج در مکه، چگونگی کار مطوِّفان و نام آنان و تقسیم حاجیان میان آنان برحسب شهرها و مناطق و وظایف کارگزار حج ایران، از موضوعات سفرنامه است. به گفته محمد معصوم، این سازمان را هنگام حکمرانی [[شریف عبدالمطلب]]، حاکم مکه که چند بار به این مقام نصب شد و عاقبت به سال (۱۲۹۹ ق) عزل گشت<ref>تاریخ مکه، ص 531، 543.</ref>و در دوره سفارت [[مشیرالدوله]]، به حاجیان ایرانی دادند.<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 412.</ref>
محمد معصوم 15 روز در مدینه مانده است. <ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص465، 505.</ref> او گزارشی مفصل از [[مسجدالنبی(ص)]]، [[بقیع]] و گنبدهای موجود بر قبرهای بزرگان اسلام به دست داده و مزار [[اهل بیت(ع)]] و [[صحابه]] و دانشوران را با یادکرد ویژگی‌های ظاهری شرح داده است؛ از جمله مزار و گنبد چهار امام در بقیع که در یک ضریح بوده‌اند و می‌گفته‌اند که مزار [[عباس بن عبدالمطلب(ع)]] هم آن جا بوده است<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص476.</ref> و نیز مزار و گنبد [[حمزة بن عبدالمطلب(ع)]]. <ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص485-486.</ref> بقیع محصور به دیواری بوده و دو در داشته که یکی نزدیک بقاع امامان و دیگری نزدیک دروازه شهر قرار داشته و اولی بیشتر بسته بوده است. <ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص475-476.</ref>


شمار بارگاه‌ها و زیارتگاه‌های مدینه حدود 30 مسجد و 40 بارگاه بوده است. <ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص466.</ref> وصف او از مسجدالنبی(ص) با شرح جزئیات همراه است. او کتیبه‌های مسجدالنبی(ص) را بازنوشته<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص472-473.</ref> و خانه حضرت [[علی(ع)]] و [[فاطمه(س)]] را که پیوسته به خانه [[پیامبر(ص)]] بوده، وصف کرده است. <ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص473.</ref> به گفته محمد معصوم، برای راه یافتن به روضه رسول خدا(ص) باید از درون ضریح حضرت فاطمه(س) گذشت که برخی گفته‌اند مدفن آن بانو است. <ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص474.</ref> او این احتمال را نیز به میان آورده که ایشان در [[بیت الاحزان]] بقیع یا در بقعه امامان مدفون باشد. <ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص476.</ref>
به گزارش این اثر، در قبرستان ابوطالب مکه دو گنبد بر مزار حضرت [[خدیجه(س)]] و قبر منسوب به حضرت آمنه (س) قرار داشته<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 426.</ref> و بر ضریح آنان روپوش‌هایی ممتاز بوده است. نیز نویسنده از وجود گنبدهایی بر قبر [[ابوطالب(ع)]]، [[عبدمناف(ع)]] و [[عبدالمطّلب(ع)]] یادکرده است.<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 425.</ref>


بسیاری از بناهای مقدس مدینه نیازمند تعمیر و بازسازی بوده‌اند و حکمرانان از این کار غفلت می‌ورزیده‌اند. اگر فردی می‌خواسته خود بدین کار دست زند، می‌بایست دو برابر مبلغ مورد نیاز تعمیر را به متولیان این مکان‌ها و نیز حاکم و قاضی شهر بپردازد تا به او اجازه دهند. <ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص465.</ref> برخی هیچ گاه اجازه این کار را نمی‌یافتند؛ چنان‌که [[میرزا علی اصغر خان]] (م. 1325ق.) وزیر اعظم ناصرالدین شاه قاجار خواست بقعه امام [[حسن مجتبی(ع)]] را بنا کند؛ اما به او اجازه ندادند. <ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص465.</ref>
در آن سال، جمعیت حاجیان [[شیعه]] در [[عرفات]]، ۳۰ هزار بوده که از آن میان ۱۰ هزار تن ایرانی بوده‌اند.<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 441-442.</ref>


محمد معصوم به ویرانی‌های [[وهابیان]] در مدینه اشاراتی نموده است. <ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص469.</ref> از جمله، از جای تیرهای وهابیان بر مسجدالنبی(ص) گزارش داده است. به گفته او، در مکان کشته شدن سرکرده وهابیان، مناره‌ای برای یادآوری و عبرت ساخته‌اند که برخی عوام به گمان آن‌که زیارتگاه است، در آن جا نماز می‌گزارده‌اند. <ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص504-505.</ref>
== مدینه النبی ==
محمد معصوم ۱۵ روز در مدینه مانده است.<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 465، 505.</ref> او گزارشی مفصل از [[مسجدالنبی(ص)]]، [[بقیع]] و گنبدهای موجود بر قبرهای بزرگان اسلام به دست داده و مزار [[اهل‌بیت(ع)]] و [[صحابه]] و دانشوران را با یادکرد ویژگی‌های ظاهری شرح داده است؛ ازجمله مزار و گنبد چهار امام در بقیع که در یک ضریح بوده‌اند و می‌گفته‌اند که مزار [[عباس بن عبدالمطلب(ع)]] هم آنجا بوده است<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 476.</ref> و نیز مزار و گنبد [[حمزة بن عبدالمطلب(ع)]].<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 485-486.</ref> بقیع محصور به دیواری بوده و دو در داشته که یکی نزدیک بقاع امامان و دیگری نزدیک دروازه شهر قرار داشته و اولی بیشتر بسته بوده است.<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 475-476.</ref>


جمعیت شیعیان [[نخاوله]] مدینه در آن هنگام دو هزار تن بوده است. محمد معصوم به مناسبت شرکت در مجلس عزای امام حسین(ع) در محله نخاوله که بیرون دیوار تازه مدینه بوده، آنان را معرفی کرده و از وضعیت بد مالی آن‌ها و رفتار خوبشان با زائران شیعه سخن گفته است. <ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص480-483.</ref> به ظاهر، حاجیان شیعه در این دوره برای بر‌گزاری مراسم و اظهار عقاید خود در مکه و مدینه با مشکلی روبه‌رو نبوده‌اند. (برای نمونه رجوع شود به صفحات<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ‌ ص441.</ref>
شمار بارگاه‌ها و زیارتگاه‌های مدینه حدود ۳۰ مسجد و ۴۰ بارگاه بوده است.<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 466.</ref> وصف او از مسجدالنبی(ص) با شرح جزئیات همراه است. او کتیبه‌های مسجدالنبی(ص) را بازنوشته<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 472-473.</ref> و خانه حضرت [[علی(ع)]] و [[فاطمه(س)]] را که پیوسته به خانه [[پیامبر(ص)]] بوده، وصف کرده است.<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 473.</ref> به گفته محمد معصوم، برای راه یافتن به روضه رسول خدا(ص) باید از درون ضریح حضرت فاطمه (س) گذشت که برخی گفته‌اند مدفن آن بانو است.<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 474.</ref> او این احتمال را نیز به میان آورده که ایشان در [[بیت الاحزان]] بقیع یا در بقعه امامان مدفون باشد.<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 476.</ref>


==چاپ‌ها==
بسیاری از بناهای مقدس مدینه نیازمند تعمیر و بازسازی بوده‌اند و حکمرانان از این کار غفلت می‌ورزیده‌اند. اگر فردی می‌خواسته خود بدین کار دست زند، می‌بایست دو برابر مبلغ موردنیاز تعمیر را به متولیان این مکان‌ها و نیز حاکم و قاضی شهر بپردازد تا به او اجازه دهند.<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 465.</ref> برخی هیچ‌گاه اجازه این کار را نمی‌یافتند؛ چنان‌که [[میرزاعلی اصغر خان]] (م. ۱۳۲۵ ق) وزیر اعظم ناصرالدین‌شاه قاجار خواست بقعه امام [[حسن مجتبی(ع)]] را بنا کند؛ اما به او اجازه ندادند.<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 465.</ref>
تحفة الحرمین نخستین بار در 22 جمادی الاولی (1306ق.) در بمبئی با نظارت نویسنده چاپ شد.<ref>. پنجاه سفرنامه، ج5، ص307.</ref>نشر بابک تهران همین چاپ را در (1362ق.) با عنوان تحفة الحرمین افست کرد. تصحیح این اثر با قلم‌ هارون وهومن  در نشر پانیذ تهران به سال 1383ق. با عنوان [[سفرنامه مکه]] چاپ شد که کاستی‌ها و نادرستی‌ها و مشکلاتی دارد.<ref>. نک: آینه پژوهش، ش122، «شاهکاری از احیای متون داستان یک عقبگرد. </ref>همین تصحیح بار دیگر در کتاب [[سفرنامه‎های خطی فارسی]] که به همت نشر اختران به سال 1388ش. چاپ شده، آمده است.


رسول جعفریان نسخه‌ای دیگر را با تصحیح خود و مقدمه‌ای مفصل در باره نویسنده و اهمیت سفرنامه او در 245 صفحه در جلد پنجم مجموعه [[پنجاه سفرنامه حجّ قاجاری]]<ref>. پنجاه سفرنامه، ج5، ص293-538.</ref>به سال 1389ش. در نشر علم تهران چاپ کرده که مبنای مقاله حاضر است.
محمد معصوم به ویرانی‌های [[وهابیان]] در مدینه اشاراتی نموده است.<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 469.</ref> ازجمله، از جای تیرهای وهابیان بر مسجدالنبی(ص) گزارش داده است. به گفته او، در مکان کشته شدن سرکرده وهابیان، مناره‌ای برای یادآوری و عبرت ساخته‌اند که برخی عوام به گمان آن‌که زیارتگاه است، در آنجا نماز می‌گزارده‌اند.<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 504-505.</ref>


جمعیت شیعیان [[نخاوله]] مدینه در آن هنگام دو هزار تن بوده است. محمد معصوم به مناسبت شرکت در مجلس عزای امام حسین(ع) در محله نخاوله که بیرون دیوار تازه مدینه بوده، آنان را معرفی کرده و از وضعیت بد مالی آن‌ها و رفتار خوبشان با زائران شیعه سخن گفته است.<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 480-483.</ref> به‌ظاهر، حاجیان شیعه در این دوره برای برگزاری مراسم و اظهار عقاید خود در مکه و مدینه با مشکلی روبه‌رو نبوده‌اند. (برای نمونه رجوع شود به صفحات<ref>تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 441.</ref>)


== چاپ‌ها ==
تحفة الحرمین نخستین بار در ۲۲ جمادی‌الاولی (۱۳۰۶ ق) در بمبئی با نظارت نویسنده چاپ شد.<ref>پنجاه سفرنامه، ج 5، ص 307.</ref>نشر بابک تهران همین چاپ را در (۱۳۶۲ ق) با عنوان تحفة الحرمین افست کرد. تصحیح این اثر با قلم هارون و هومن در نشر پانیذ تهران به سال ۱۳۸۳ ق. با عنوان [[سفرنامه مکه]] چاپ شد که کاستی‌ها و نادرستی‌ها و مشکلاتی دارد.<ref>نک: آینه پژوهش، ش 122، «شاهکاری از احیای متون داستان یک عقب‌گرد».</ref>همین تصحیح بار دیگر در کتاب [[سفرنامه‌های خطی فارسی]] که به همت نشر اختران به سال ۱۳۸۸ ش. چاپ‌شده، آمده است.


==پانویس==
رسول جعفریان نسخه‌ای دیگر را با تصحیح خود و مقدمه‌ای مفصل درباره نویسنده و اهمیت سفرنامه او در ۲۴۵ صفحه در جلد پنجم مجموعه [[پنجاه سفرنامه حج قاجاری]]<ref>پنجاه سفرنامه، ج 5، ص 293-538.</ref>به سال ۱۳۸۹ ش. در نشر علم تهران چاپ کرده که مبنای مقاله حاضر است.


== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


==منابع ==
== منابع ==
 
{{منابع}}
{{منابع}}


{{دانشنامه
{{دانشنامه


| آدرس = http://phz.hajj.ir/422/7510
| آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/7510


| عنوان = تحفةالحرمین و سعادةالدارین
| عنوان = تحفةالحرمین و سعادةالدارین
خط ۱۱۰: خط ۱۱۰:
}}
}}


'''*آينه پژوهش (مجله)''':قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي؛بستان السياحه:حاجي زين العابدين شيرواني، كتابخانه سنايي، 1315ق؛
'''*آینه پژوهش (مجله)''': قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی؛ بستان السیاحه: حاجی زین‌العابدین شیروانی، کتابخانه سنایی، ۱۳۱۵ ق.


'''*بهين سخن''':عباسعلي كيوان قزويني، به كوشش عباسي، تهران، راه نيكان، 1387ش؛
'''*بهین سخن ''': عباسعلی کیوان قزوینی، به کوشش عباسی، تهران، راه نیکان، ۱۳۸۷ ش.


'''*پنجاه سفرنامه حج قاجاري''':به كوشش رسول جعفريان، تهران، نشر علم، 1389ش؛
'''*پنجاه سفرنامه حج قاجاری ''': به کوشش رسول جعفریان، تهران، نشر علم، ۱۳۸۹ ش.


'''*پيران طريقت''':جواد نوربخش، تهران، خانقاه نعمت‌اللهي، 1358ش؛
'''*پیران طریقت ''': جواد نوربخش، تهران، خانقاه نعمت اللهی، ۱۳۵۸ ش.


'''*تاريخ مكه''':احمد السباعي (م.1404ق.نادي مكة الثقافي، 1404ق؛
'''*تاریخ مکه ''': احمد السباعی (م. ۱۴۰۴ قنادی مکة الثقافی، ۱۴۰۴ ق.


'''*رجال دوره قاجار''':حسين سعادت نوري، تهران، وحيد، 1364ش؛
'''*رجال دوره قاجار ''': حسین سعادت نوری، تهران، وحید، ۱۳۶۴ ش.


'''*سفرنامه‌هاي خطي فارسي''':گروهي از نويسندگان، تهران، اختران، 1388ش؛
'''*سفرنامه‌های خطی فارسی ''': گروهی از نویسندگان، تهران، اختران، ۱۳۸۸ ش.


'''*طرائق الحقائق''':محمد معصوم شيرازي، به كوشش محجوب، تهران، كتابخانه سنايي؛
'''*طرائق الحقائق ''': محمد معصوم شیرازی، به کوشش محجوب، تهران، کتابخانه سنایی.


{{پایان}}
{{پایان}}
{{سفرنامه‌ها}}
{{سفرنامه‌ها}}


[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[Category:سفرنامه‌های حج قرن ۱۴ (قمری)]]
[[Category:سفرنامه‌های غیرعربی حج]]
[[Category:آثار محمدمعصوم نایب‌الصدر شیرازی]]
[[Category:سفرنامه‌های حج قرن ۱۴ (قمری)]]
[[Category:سفرنامه‌های غیرعربی حج]]
[[Category:آثار محمدمعصوم نایب‌الصدر شیرازی]]
 
[[رده:سفرنامه‌های حج قرن ۱۴ (قمری)]]
[[رده:سفرنامه‌های غیرعربی حج]]
[[رده:آثار محمدمعصوم نایب‌الصدر شیرازی]]
[[رده:سفرنامه‌های فارسی حج]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۲۵

تحفة الحرمین و سعادة الدارین (کتاب)
پدید آورندگان
نویسنده محمدمعصوم نایب‌الصدر شیرازی
به کوشش رسول جعفریان
تصحیح رسول جعفریان
تاریخ نگارش (۱۳۰۶ ق)
محتوا
موضوع سفرنامه
زبان فارسی
نشر
تعداد جلد ۱
تعداد صفحات ۲۴۵
ناشر نشر علم
محل نشر تهران
تاریخ نشر (۱۳۸۹ ش)
سری پنجاه سفرنامه حج قاجاری، ج ۵

تحفة الحرمین و سعادة الدارین، سفرنامه حج، نوشته محمدمعصوم نایب‌الصدر شیرازی است.

محمدمعصوم نویسنده این اثر متولد شیراز و از خانواده‌ای اهل علم است؛ خود او نیز اهل علم بوده و برای تحصیل به عتبات رفته و بعدها مدتی در کشور هندوستان زندگی کرده و پس از بازگشت به فرقه گنابادی‌ها پیوسته و صوفی می‌شود که اثر این گرایش به تصوف را در این سفرنامه نیز می‌توان احساس کرد.

در این سفرنامه، آگاهی‌هایی مفصل از راه شمالی حج ایرانیان در دوران قاجار و سختی‌ها و دشواری‌های آن آمده است. این سفر پنج ماه (شوال ۱۳۰۵ - صفر ۱۳۰۶ ق) به درازا کشیده و نویسنده از راه عثمانی به حجاز و در بازگشت از راه دریا به بمبئی هندوستان و سپس به ایران آمده است. این اثر در طول سفر نگاشته شده و واپسین گزارش آن مربوط به۱۶ ربیع الاوّل (۱۳۰۶ ق) است.

نویسنده کوشیده است برای هرروز گزارشی بنگارد. شرح سفر بازگشت وی از هندوستان تا ایران در سفرنامه نیامده است؛ زیرا نویسنده پیش‌تر سفری به آن منطقه داشته و گزارش آن را در آثار دیگر خود نوشته است.

نگارنده در این کتاب شهرهای مسیر را توصیف کرده و در اغلب موارد با نگاهی انتقادی به شرایط شهرها نگاه کرده است. در مورد مکه هم آن را از لحاظ جغرافیایی و عمرانی و… بررسی نموده است در ادامه در مورد مدینه نوشته و در آن به زیارت‌هایی که در مدینه داشته و وضعیت عمرانی بقاع متبرکه آن پرداخته است. این کتاب اولین بار تحت نظارت خود نویسند در بمبئی هندوستان چاپ شد و بعدها در ایران نیز بعد از تصحیح، چندین بار توسط ناشرین مختلف چاپ‌شده است.

معرفی نویسنده[ویرایش | ویرایش مبدأ]

محمد معصوم فرزند زین‌العابدین، شرح‌حال‌نگار عهد قاجار، به سال (۱۲۷۰ ق) در شیراز زاده شد. نیاکانش همچون خود او از دانشوران دین بودند. خاندان وی از قزوین به عتبات عراق مهاجرت کردند و حدود (۱۲۱۷ ق) به ایران بازگشتند و در شیراز سکونت یافتند. گرایش به تصوف در این خاندان همواره وجود داشته و به محمد معصوم رسیده است.

پدرش زین‌العابدین میرزا کوچک (م. ۱۲۸۷ ق) ملقب به رحمت علی شاه، مرید مجذوب علی شاه و از بزرگان نعمت اللهیه بود. محمد معصوم در (۱۲۷۸ ق) به عتبات رفت و بعدها فقه و اصول را نزد استادانی نامدار مانند میرزای شیرازی و سید علی یزدی فراگرفت. در (۱۲۹۴ ق) به اصفهان رفت و سپس ساکن تهران شد و از دانشمندان این شهر مانند آقا علی مدرس، میرزا ابوالحسن جلوه و آقا محمدرضا قمشه‌ای بهره جست.[۱] پس از مرگ پدرش، ناصرالدین‌شاه قاجار لقب و منصب موروثی نایب الصدری (اوقاف و وظایف عالمان و سادات) را به وی سپرد. او به سال (۱۲۹۷ ق) به هند سفر کرد و پس از بازگشت به وطن به سال (۱۳۰۳ ق) در گناباد مرید ملا سلطان‌علی گنابادی (م. ۱۳۲۷ ق) شد و معصوم علی شاه لقب یافت.[۲] از سال (۱۳۰۵ ق) به سفر حجاز، مصر، ترکیه، گرجستان، آذربایجان و یونان رفت و سپس به تهران بازگشت و به مشروطه‌خواهان پیوست. در سال‌های پایان عمر به خراسان رفت و در (۱۳۴۴ ق) در مشهد درگذشت.[۳]

او همواره به نوشتن خاطرات خویش اهتمام داشت و به گفته خود، آن را نوعی تکلیف اخلاقی در جهت محاسبه نفس می‌دانست.[۴] جز این کتاب، خاطرات سفر هندوستان را نیز در طرائق الحقائق که از منابع مهم شرح‌حال‌نگاری عارفان و صوفیان به شمار می‌آید، نگاشته و در کار سفرنامه‌نویسی چیره‌دست بوده است.

محمد معصوم رخدادهای سفر را به‌تفصیل و همراه جزئیات نگاشته و با توجه به علایق و تخصص خود در عرفان و تصوف، تفسیری عرفانی نیز از سفر و مناسک حج به دست داده است. او در مقدمه‌ای ۴۱ صفحه‌ای از انگیزه نگارش سفرنامه و مباحثی معنوی در دانش‌اندوزی و سفر سخن گفته است.[۵] بر پایه این اثر، حالی عرفانی و رؤیایی معنوی، محمد معصوم را در عزم بر این سفریاری کرده است.[۶]

آغاز سفر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سفر محمد معصوم روز پنجشنبه سوم شوّال ۱۳۰۵ ق. از راه شمال ایران آغاز شد. وی از قزوین، رشت، بندر انزلی، بادکوبه (باکو)، باطوم، استانبول، اسکندریه و قاهره گذشت و در بازگشت از راه هندوستان به ایران رسید. بخشی از راه به‌صورت زمینی و با وسایلی مانند کالسکه؛ و بخشی با کشتی و قطار طی شد. او پس از گزاردن مناسک حج و زیارت مدینه، به جده رفت و به دلیل مشکلات مالی[۷] ناچار شد از تاجری اصفهانی درازای همراهی او تا بمبئی، هزینه‌های سفر بازگشت را وام بگیرد.[۸]

درراه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بخشی چشمگیر از سفرنامه به وصف شهرها مانند استانبول، اسکندریه، قاهره، مکه و مدینه و بناهای مذهبی و تاریخی آن‌ها اختصاص‌یافته و آثار تاریخی و مذهبی مانند مساجد، زیارتگاه‌ها، آرامگاه‌ها و نیز مکان‌های نظامی و اقتصادی همچون بازارها و سربازخانه‌ها و همچنین محصولات کشاورزی معرفی‌شده است.

محمد معصوم از رجال سرشناس عهد قاجار بوده و ازاین‌رو، در برخی شهرها با استقبال صاحب‌منصبان ایرانی روبه‌رو شده است. (برای نمونه رجوع شود به صفحات[۹]) به‌رغم آن‌که او گاه می‌توانسته از امکانات دولتی برای اقامت در شهرهای میان راه استفاده کند، بیشتر به کاروانسراها می‌رفته (برای نمونه رجوع شود به صفحات[۱۰]) و ازاین‌روی، توانسته آگاهی‌هایی از وضعیت این مکان‌ها که محل اسکان حاجیان عادی بوده است، به دست دهد.

محمد معصوم توصیه‌نامه‌هایی از دولت ایران برای مراکز دیپلماتیک داشته و با رؤسای کنسولگری‌های ایران دیدار نموده و بدین رو توانسته آگاهی‌هایی درباره وضعیت ایرانیان مقیم خارج و شمار و مشاغل آن‌ها به دست آورد و ثبت کند. او در ثبت هزینه‌های سفر اعم از کرایه، مالیات و خاوه حساسیتی ویژه داشته و به‌دقت آن را نگاشته است. (برای نمونه رجوع شود به صفحات[۱۱])

نگاه محمد معصوم به بسیاری از موضوعات مانند رفتار کارگزاران امور حج و نیز وضعیت رفاهی و عمرانی منازل و شهرهای میان راه، انتقادی است. بخشی ازاین‌گونه مطالب سفرنامه، به آسیب‌شناسی و نقد رفتار کارگزاران حج و حاجیان اختصاص‌یافته و انتقادها گاه با طنز بیان‌شده است. (برای نمونه رجوع شود به صفحات[۱۲]) او حکمرانان عثمانی را به دلیل نپرداختن به امور عمرانی راه‌ها و مکان‌ها و امنیت مسیر حج نکوهش کرده است.[۱۳]

انتقادهای وی از فساد مالی سفارت ایران در استانبول و کنسولگری‌های ایران در جای‌جای سفرنامه به چشم می‌خورد. بر پایه گزارش‌های او، مأموران و زارت خارجه ایران از هر فرصتی برای سودجویی از حاجیان ایرانی بهره برده و به‌جای حمایت از آنان، در چپاول ایشان با دیگران شریک می‌شده‌اند.[۱۴] حاجی میرزا محسن خان معین الملک، سفیر کبیر ایران در عثمانی، طرف اصلی انتقادهای محمد معصوم است. او از استانبول تا سوئز، اسکندریه و حجاز (برای نمونه رجوع شود به صفحات[۱۵]) به مدد مأموران خود، درآمدهایی نامشروع از راه حج و حاجیان به دست می‌آورده است.[۱۶]

انتقاد از پاره‌ای رسم‌ها که در شریعت اثری از آن‌ها نیست، در چند جای سفرنامه به چشم می‌خورد؛ ازجمله مراسم مربوط به محمل‌هایی که از شام و مصر به مکه می‌برده‌اند و همراه با ساز نوازی و شلیک توپ و هیاهو بوده است. (برای نمونه رجوع شود به صفحات[۱۷]) محمد معصوم شرفای مکه را بدین دلیل که به بناها و گنبدهای قبرستان ابوطالب رسیدگی نکرده‌اند، به انتقاد گرفته[۱۸] و از وضعیت اداره مکان‌های مقدس مدینه گلایه کرده است.[۱۹]

محمد معصوم در مکه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

نویسنده در دوم ذی‌الحجه به مکه رسیده و ۲۳ روز در آنجا مانده است.[۲۰] بخش مربوط به مکه، بیشتر به مناسک و اعمال حج و ماجراهایی که در این شهر پیش‌آمده و انتقاد از افراد و اداره امور حاجیان اختصاص‌یافته و در مقایسه با بخش مربوط به مدینه، کمتر به مکان‌ها و آثار پرداخته است. او از بازسازی و گسترش مسجد گزارشی کوتاه به دست داده است.[۲۱]

وجه نام‌گذاری کوه‌های مکه و وضعیت اقلیمی و جغرافیایی آن از مباحث این بخش است. هوای مکه گرم و به‌ویژه نزدیک حرم به دلیل انبوهی جمعیت، آلوده بوده است. به گزارش محمد معصوم، برای کرایه‌خانه‌ای در مکه، دست‌کم باید کرایه یک ماه را پرداخت.[۲۲] در مکه، انواع خوراکی از میوه گرفته تا حبوبات، به فراوانی و باکیفیت مطلوب، یافت می‌شده است.[۲۳]

نویسنده پس از معرفی ارکان کعبه و شماری دیگر از مکان‌ها و آثار مربوط به آن، از وجود مسئولان مذاهب چهارگانه گزارش داده و با عبارت «سیصد سال پس از هجرت این ساز را کوک کرده‌اند» ناخرسندی خود را از برپایی چهار نماز جماعت جداگانه در مسجدالحرام نشان می‌دهد.[۲۴] شرح مناسک و اعمال حج در مکه، چگونگی کار مطوِّفان و نام آنان و تقسیم حاجیان میان آنان برحسب شهرها و مناطق و وظایف کارگزار حج ایران، از موضوعات سفرنامه است. به گفته محمد معصوم، این سازمان را هنگام حکمرانی شریف عبدالمطلب، حاکم مکه که چند بار به این مقام نصب شد و عاقبت به سال (۱۲۹۹ ق) عزل گشت[۲۵]و در دوره سفارت مشیرالدوله، به حاجیان ایرانی دادند.[۲۶]

به گزارش این اثر، در قبرستان ابوطالب مکه دو گنبد بر مزار حضرت خدیجه(س) و قبر منسوب به حضرت آمنه (س) قرار داشته[۲۷] و بر ضریح آنان روپوش‌هایی ممتاز بوده است. نیز نویسنده از وجود گنبدهایی بر قبر ابوطالب(ع)، عبدمناف(ع) و عبدالمطّلب(ع) یادکرده است.[۲۸]

در آن سال، جمعیت حاجیان شیعه در عرفات، ۳۰ هزار بوده که از آن میان ۱۰ هزار تن ایرانی بوده‌اند.[۲۹]

مدینه النبی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

محمد معصوم ۱۵ روز در مدینه مانده است.[۳۰] او گزارشی مفصل از مسجدالنبی(ص)، بقیع و گنبدهای موجود بر قبرهای بزرگان اسلام به دست داده و مزار اهل‌بیت(ع) و صحابه و دانشوران را با یادکرد ویژگی‌های ظاهری شرح داده است؛ ازجمله مزار و گنبد چهار امام در بقیع که در یک ضریح بوده‌اند و می‌گفته‌اند که مزار عباس بن عبدالمطلب(ع) هم آنجا بوده است[۳۱] و نیز مزار و گنبد حمزة بن عبدالمطلب(ع).[۳۲] بقیع محصور به دیواری بوده و دو در داشته که یکی نزدیک بقاع امامان و دیگری نزدیک دروازه شهر قرار داشته و اولی بیشتر بسته بوده است.[۳۳]

شمار بارگاه‌ها و زیارتگاه‌های مدینه حدود ۳۰ مسجد و ۴۰ بارگاه بوده است.[۳۴] وصف او از مسجدالنبی(ص) با شرح جزئیات همراه است. او کتیبه‌های مسجدالنبی(ص) را بازنوشته[۳۵] و خانه حضرت علی(ع) و فاطمه(س) را که پیوسته به خانه پیامبر(ص) بوده، وصف کرده است.[۳۶] به گفته محمد معصوم، برای راه یافتن به روضه رسول خدا(ص) باید از درون ضریح حضرت فاطمه (س) گذشت که برخی گفته‌اند مدفن آن بانو است.[۳۷] او این احتمال را نیز به میان آورده که ایشان در بیت الاحزان بقیع یا در بقعه امامان مدفون باشد.[۳۸]

بسیاری از بناهای مقدس مدینه نیازمند تعمیر و بازسازی بوده‌اند و حکمرانان از این کار غفلت می‌ورزیده‌اند. اگر فردی می‌خواسته خود بدین کار دست زند، می‌بایست دو برابر مبلغ موردنیاز تعمیر را به متولیان این مکان‌ها و نیز حاکم و قاضی شهر بپردازد تا به او اجازه دهند.[۳۹] برخی هیچ‌گاه اجازه این کار را نمی‌یافتند؛ چنان‌که میرزاعلی اصغر خان (م. ۱۳۲۵ ق) وزیر اعظم ناصرالدین‌شاه قاجار خواست بقعه امام حسن مجتبی(ع) را بنا کند؛ اما به او اجازه ندادند.[۴۰]

محمد معصوم به ویرانی‌های وهابیان در مدینه اشاراتی نموده است.[۴۱] ازجمله، از جای تیرهای وهابیان بر مسجدالنبی(ص) گزارش داده است. به گفته او، در مکان کشته شدن سرکرده وهابیان، مناره‌ای برای یادآوری و عبرت ساخته‌اند که برخی عوام به گمان آن‌که زیارتگاه است، در آنجا نماز می‌گزارده‌اند.[۴۲]

جمعیت شیعیان نخاوله مدینه در آن هنگام دو هزار تن بوده است. محمد معصوم به مناسبت شرکت در مجلس عزای امام حسین(ع) در محله نخاوله که بیرون دیوار تازه مدینه بوده، آنان را معرفی کرده و از وضعیت بد مالی آن‌ها و رفتار خوبشان با زائران شیعه سخن گفته است.[۴۳] به‌ظاهر، حاجیان شیعه در این دوره برای برگزاری مراسم و اظهار عقاید خود در مکه و مدینه با مشکلی روبه‌رو نبوده‌اند. (برای نمونه رجوع شود به صفحات[۴۴])

چاپ‌ها[ویرایش | ویرایش مبدأ]

تحفة الحرمین نخستین بار در ۲۲ جمادی‌الاولی (۱۳۰۶ ق) در بمبئی با نظارت نویسنده چاپ شد.[۴۵]نشر بابک تهران همین چاپ را در (۱۳۶۲ ق) با عنوان تحفة الحرمین افست کرد. تصحیح این اثر با قلم هارون و هومن در نشر پانیذ تهران به سال ۱۳۸۳ ق. با عنوان سفرنامه مکه چاپ شد که کاستی‌ها و نادرستی‌ها و مشکلاتی دارد.[۴۶]همین تصحیح بار دیگر در کتاب سفرنامه‌های خطی فارسی که به همت نشر اختران به سال ۱۳۸۸ ش. چاپ‌شده، آمده است.

رسول جعفریان نسخه‌ای دیگر را با تصحیح خود و مقدمه‌ای مفصل درباره نویسنده و اهمیت سفرنامه او در ۲۴۵ صفحه در جلد پنجم مجموعه پنجاه سفرنامه حج قاجاری[۴۷]به سال ۱۳۸۹ ش. در نشر علم تهران چاپ کرده که مبنای مقاله حاضر است.

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 295-296.
  2. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 295-296.
  3. طرائق الحقایق، ج 3، ص 475، 495، 503-511؛ بستان السیاحه، ص 358؛ سفرنامه‌های خطی فارسی، ج 2، ص 19-21.
  4. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 297.
  5. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 309-350.
  6. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 310.
  7. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 514.
  8. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 517.
  9. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 354.
  10. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 356، 358، 363.
  11. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 414.
  12. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 403، 408، 431.
  13. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 382.
  14. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 410.
  15. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 393، 407-408.
  16. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 378-379.
  17. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 383، 412، 423-424.
  18. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 426.
  19. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 383.
  20. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 417، 457.
  21. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 418.
  22. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 417.
  23. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 424.
  24. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 430.
  25. تاریخ مکه، ص 531، 543.
  26. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 412.
  27. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 426.
  28. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 425.
  29. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 441-442.
  30. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 465، 505.
  31. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 476.
  32. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 485-486.
  33. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 475-476.
  34. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 466.
  35. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 472-473.
  36. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 473.
  37. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 474.
  38. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 476.
  39. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 465.
  40. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 465.
  41. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 469.
  42. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 504-505.
  43. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 480-483.
  44. تحفةالحرمین و سعادةالدارین، ص 441.
  45. پنجاه سفرنامه، ج 5، ص 307.
  46. نک: آینه پژوهش، ش 122، «شاهکاری از احیای متون داستان یک عقب‌گرد».
  47. پنجاه سفرنامه، ج 5، ص 293-538.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل تحفةالحرمین و سعادةالدارین.

*آینه پژوهش (مجله): قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی؛ بستان السیاحه: حاجی زین‌العابدین شیروانی، کتابخانه سنایی، ۱۳۱۵ ق.

*بهین سخن : عباسعلی کیوان قزوینی، به کوشش عباسی، تهران، راه نیکان، ۱۳۸۷ ش.

*پنجاه سفرنامه حج قاجاری : به کوشش رسول جعفریان، تهران، نشر علم، ۱۳۸۹ ش.

*پیران طریقت : جواد نوربخش، تهران، خانقاه نعمت اللهی، ۱۳۵۸ ش.

*تاریخ مکه : احمد السباعی (م. ۱۴۰۴ ق)، نادی مکة الثقافی، ۱۴۰۴ ق.

*رجال دوره قاجار : حسین سعادت نوری، تهران، وحید، ۱۳۶۴ ش.

*سفرنامه‌های خطی فارسی : گروهی از نویسندگان، تهران، اختران، ۱۳۸۸ ش.

*طرائق الحقائق : محمد معصوم شیرازی، به کوشش محجوب، تهران، کتابخانه سنایی.