پوشاندن پا: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جا:ویرایش}} '''پوشاندن پا''' از محرمات احرام، ویژه مردان احرام‌گزار است. فقی...» ایجاد کرد)
 
جز (ویرایش Kamran (بحث) به آخرین تغییری که Salar انجام داده بود واگردانده شد)
برچسب: واگردانی
 
(۳۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|ماه=[[آذر]]|روز=[[۲۲]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=Sajjadd }}
{{مقاله فقهی
 
| صفحه =
[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
| لینک = https://wikihaj.com/view/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%86_%D9%BE%D8%A7_(%D9%81%D8%AA%D8%A7%D9%88%D8%A7%DB%8C_%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%AC%D8%B9)
'''پوشاندن پا''' از [[محرمات احرام]]، ویژه مردان احرام‌گزار است. فقیهان [[امامی]] و [[اهل‌سنت]] پوشیدن نعلین یا نوعی دمپایی که روی آن باز و تنها دارای بند یا نخی است که بین انگشتان قرار می‌گیرد را برای مرد احرام‌گزار جایز شمرده‌اند؛ ولی پوشیدن جوراب یا چکمه یا کفشی که همه روی پا را می‌پوشاند، حرام دانسته‌اند.
| متن = پوشاندن پا (فتاوای مراجع) }}
 
{{جعبه اطلاعات اعمال
در منابع فقهی برای حکم حرمت پوشاندن پا، شرایطی یاد شده که مهم‌ترین موارد آن‌ها، مرد بودن احرام‌گزار و فقدان ضرورت است و در صورت پوشاندن به غیر ضرورت [[کفاره]] پوشاندن پا، [[قربانی کردن]] یک گوسفند است. فقیهان امامی پوشاندن پا در صورت اضطرار، مانند نبودِ نعلین را موجب کفاره نمی‌دانند؛ ولی فقیهان [[حنفی]] و‌ اندکی از فقیهان امامی در صورت اضطرار کفاره را [[واجب]] می‌‌شمرند.
| عنوان = پوشاندن پا
| تصویر = پوشاندن پا.jpg
| توضیح تصویر =
| فیلم =
| توضیح فیلم =
| دسته = '''محرمات احرام''' برای مردان
| مربوط به آیین = [[احرام]] در [[عمره]] و [[تمتع]]
| مکان = [[حرم مکی]]
| زمان = هنگام احرام
| عمل قبلی =
| عمل بعدی =
| حکم = جایز نیست
| کفاره = دارد
| پیامد فقهی =
| ثواب =
| آداب وابسته =
| فلسفه و اسرار =
| منشاء و تاریخچه =
| مکان‌های وابسته =
| اشیای وابسته = دمپایی رو بسته، کفش
| ذکرهای وابسته =
| دعاهای وابسته =  
  | مفاهیم فقهی وابسته =
| احکام فقهی وابسته =
| صفحه فتواهای مراجع = [[پوشاندن پا (فتاوای مراجع)]]
| جستارهای وابسته =
}}
'''پوشاندن پا''' از [[محرمات احرام]] ویژه مردان احرام‌گزار است. فقیهان [[شیعه]] و [[اهل‌سنت]] پوشیدن نوعی دمپایی را  که روی آن باز و تنها دارای بند یا نخی است که بین انگشتان قرار می‌گیرد جایز شمرده‌اند.


==پوشاندن پا در منابع فقهی==
[[کفاره]] پوشاندن پا، [[قربانی کردن]] یک گوسفند است. فقیهان امامی پوشاندن پا در صورت اضطرار، مانند نبودِ نعلین را موجب کفاره نمی‌دانند؛ ولی فقیهان [[حنفی]] و‌ اندکی از فقیهان امامی در صورت اضطرار کفاره را [[واجب]] شمرده‌اند.


پوشاندن پا که از [[محرمات احرام]] به‌شمار می‌رود، با عنوان «لبس الخُفّ و الجَوْرَب» در منابع فقهی یاد شده و برخی از منابع [[فقه امامی]]<ref>السرائر، ج1، ص543؛ تحریر الاحکام، ج2، ص30؛ مجمع الفائده، ج6، ص304.</ref>و همه منابع [[فقه اهل‌سنّت]]<ref>المدونة الکبری، ج1، ص463؛ المبسوط، سرخسی، ج4، ص7؛ روضة الطالبین، ج2، ص405؛ المغنی، ج3، ص272.</ref>آن را ذیل موضوع «پوشیدن لباس دوخته شده» آورده‌اند. البته پاره‌ای از منابع امامی<ref>مدارک الاحکام، ج7ص337؛ جواهر الکلام، ج18، ص350؛ المعتمد، ج4، ص152.</ref>با عنوانی مستقل بدان پرداخته‌اند. به‌نظر فقیهان امامی<ref>جواهر الکلام، ج18، ص351؛ الحدائق، ج15، ص442.</ref>و اهل‌سنّت<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص7؛ المغنی، ج3، ص271-272؛ المجموع، ج7، ص249-258؛ الثمر الدانی، ص382-383.</ref>پوشاندنِ پا برای [[احرام‌گزار]] مرد جایز نیست. مستند فقیهان امامی، افزون بر اجماع،<ref>غنیة النزوع، ص159؛ منتهی المطلب، ج2، ص782؛ مدارک الاحکام، ج7، ص337.</ref> حدیث‌های متعدد<ref>الکافی، ج4، ص341؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص340؛ التهذیب، ج5، ص69.</ref>و مستند فقیهان اهل‌سنت نیز روایات‌ است.<ref>صحیح البخاری، ج1، ص42؛ ج2، ص215؛ صحیح مسلم، ج4، ص2-3؛ سنن الترمذی، ج2، ص165.</ref>
==جایگاه==
پوشاندن پا که از [[محرمات احرام]] به‌شمار می‌رود، با عنوان «لبس الخُفّ و الجَوْرَب» در منابع فقهی یاد شده و برخی از منابع [[فقه امامی]]<ref>السرائر، ج1، ص543؛ تحریر الاحکام، ج2، ص30؛ مجمع الفائده، ج6، ص304.</ref> و همه منابع [[فقه اهل‌سنّت]]<ref>المدونة الکبری، ج1، ص463؛ المبسوط، سرخسی، ج4، ص7؛ روضة الطالبین، ج2، ص405؛ المغنی، ج3، ص272.</ref> آن را ذیل موضوع «پوشیدن لباس دوخته شده» آورده‌اند. البته پاره‌ای از منابع امامی<ref>مدارک الاحکام، ج7ص337؛ جواهر الکلام، ج18، ص350؛ المعتمد، ج4، ص152.</ref> با عنوانی مستقل بدان پرداخته‌اند.


==نوع و محدوده پوشش==
==حکم==


فقیهان امامی<ref>مسالک الافهام، ج2، ص257؛ مصباح الهدی، ج12، ص555؛ مناسک حج، امام خمینی، ص241.</ref>و اهل‌سنت<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص126-127؛ مواهب الجلیل، ج4، ص205-206؛ حواشی الشروانی، ج4، ص163؛ کشاف القناع، ج2، ص473، 496.</ref>پوشیدن نعلین یا تاسومه (نوعی دمپایی که روی آن باز و تنها دارای بند یا نخی است که بین انگشتان قرار می‌گیرد)<ref>النهایه، ج2، ص83، «نعل.</ref><ref>مغنی المحتاج، ج1، ص519.</ref>را برای مرد احرام‌گزار جایز شمرده‌اند؛ ولی پوشیدن جوراب یا چکمه یا کفشی که همه روی پا را می‌پوشاند، حرام دانسته‌اند.<ref>المدونة الکبری، ج1، ص463؛ المبسوط، سرخسی، ج4، ص7؛ المغنی، ج3، ص272.</ref>برخی از فقیهان امامی<ref>غنیة النزوع، ص159؛ منتهی المطلب، ج2، ص782.</ref>با مطلق دانستن احادیث<ref>الکافی، ج4، ص346؛ التهذیب، ج5، ص384؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص340.</ref>به حرمت هر‌گونه پوشش روی پا باور دارند. برخی نیز<ref>الدروس، ج1، ص377؛ جواهر الکلام، ج18، ص350؛ تعالیق مبسوطه، ج10، ص216.</ref>بدین استناد که در حدیث‌ها تنها از چکمه و جوراب یاد شده، گفته‌اند که تعمیم این دو مورد به موارد دیگر، به قرینه نیاز دارد. وانگهی ملاک ممنوعیت در آن دو مورد مشخص نشده تا بتوان به پشتوانه «تنقیح مناط» آن را تعمیم داد. پس خودداری از هرچه پا با آن پوشانده نمی‌شود، مانند پوشاندن پا هنگام خواب با ملحفه یا در حال نشستن با [[لباس احرام]]، لازم نیست.<ref>الدروس، ج1، ص377؛ مسالک الافهام، ج2، ص257؛ ذخیرة المعاد، ج1، ص594.</ref>
*به‌نظر فقیهان امامی<ref>جواهر الکلام، ج18، ص351؛ الحدائق، ج15، ص442.</ref> و اهل‌سنّت<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص7؛ المغنی، ج3، ص271-272؛ المجموع، ج7، ص249-258؛ الثمر الدانی، ص382-383.</ref> پوشاندنِ پا برای [[احرام‌گزار]] مرد جایز نیست. مستند فقیهان امامی، افزون بر اجماع،<ref>غنیة النزوع، ص159؛ منتهی المطلب، ج2، ص782؛ مدارک الاحکام، ج7، ص337.</ref> حدیث‌های متعدد<ref>الکافی، ج4، ص341؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص340؛ التهذیب، ج5، ص69.</ref> و مستند فقیهان اهل‌سنت نیز روایات‌ است.<ref>صحیح البخاری، ج1، ص42؛ ج2، ص215؛ صحیح مسلم، ج4، ص2-3؛ سنن الترمذی، ج2، ص165.</ref>


   
== محدوده جایز پوشاندن پا ==
در محدوده جایز پوشاندن پا در حال احرام، میان فقیهان مسلمان اختلاف‌نظر است.
===دیدگاه شیعه===
*فقیهان شیعه<ref>مسالک الافهام، ج2، ص257؛ مصباح الهدی، ج12، ص555؛ مناسک حج، امام خمینی، ص241.</ref> پوشیدن نعلین یا تاسومه{{یادداشت|نوعی دمپایی که روی آن باز و تنها دارای بند یا نخی است که بین انگشتان قرار می‌گیرد. (النهایه، ج2، ص83، «نعل».)}}<ref>مغنی المحتاج، ج1، ص519.</ref> را برای مرد احرام‌گزار جایز شمرده‌اند؛ ولی پوشیدن جوراب یا چکمه یا کفشی که همه روی پا را می‌پوشاند، حرام دانسته‌اند.<ref>المدونة الکبری، ج1، ص463؛ المغنی، ج3، ص272.</ref>
*برخی از فقیهان امامی<ref>غنیة النزوع، ص159؛ منتهی المطلب، ج2، ص782.</ref> به حرمت هر‌گونه پوشش روی پا باور دارند. برخی نیز<ref>الدروس، ج1، ص377؛ جواهر الکلام، ج18، ص350؛ تعالیق مبسوطه، ج10، ص216.</ref> خودداری از هرچه پا با آن پوشانده نمی‌شود، مانند پوشاندن پا هنگام خواب با ملحفه یا در حال نشستن با [[لباس احرام]]، لازم نیست.<ref>الدروس، ج1، ص377؛ مسالک الافهام، ج2، ص257؛ ذخیرة المعاد، ج1، ص594.</ref>
*برخی فقها مقتضای احتیاط را خودداری از پوشیدن هر چیز همانند چکمه و جوراب دانسته‌اند.<ref>مناسک الحج، خویی، ص109؛ التهذیب فی مناسک العمره، ج2، ص292.</ref>
*برخی فقیهان امامی پوشاندن همه روی پای احرام‌گزار را حرام دانسته‌اند؛ ولی پوشاندن بخشی از آن را حرام نمی‌دانند.<ref>مسالک الافهام، ج2، ص257؛ کشف اللثام، ج5، ص382؛ جواهر الکلام، ج18، ص350.</ref> شماری دیگر از فقیهان امامی، پوشاندن بخشی از پا را نیز حرام می‌دانند.<ref>الروضة البهیه، ج2، ص244؛ نک: جواهر الکلام، ج18، ص350.</ref>


برخی فقها مقتضای احتیاط را خودداری از پوشیدن هر چیز همانند چکمه و جوراب دانسته‌اند.<ref>مناسک الحج، خویی، ص109؛ التهذیب فی مناسک العمره، ج2، ص292.</ref>در باور فقیهان [[مالکی]] و [[حنبلی]] و [[شافعی]]، پوشیدن هر‌گونه کفش یا چکمه که روی پا را بپوشاند، حرام است.<ref>المغنی، ج3، ص275؛ مغنی المحتاج، ج1، ص519.</ref>[[حنفیان]] پوشیدن هر چیز را که برآمدگی رویِ پا را نپوشاند، جایز شمرده‌اند.<ref>الدر المختار، ج2، ص539.</ref>
===در اهل سنت===
*فقیهان اهل‌سنت<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص126-127؛ مواهب الجلیل، ج4، ص205-206؛ حواشی الشروانی، ج4، ص163؛ کشاف القناع، ج2، ص473، 496.</ref> نیز پوشیدن نعلین یا تاسومه را برای مرد احرام‌گزار جایز شمرده‌اند؛ ولی پوشیدن جوراب، چکمه یا کفشی که همه روی پا را می‌پوشاند، حرام دانسته‌اند.<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص7.</ref>
*در باور فقیهان [[مالکی]] و [[حنبلی]] و [[شافعی]]، پوشیدن هر‌گونه کفش یا چکمه که روی پا را بپوشاند، حرام است.<ref>المغنی، ج3، ص275؛ مغنی المحتاج، ج1، ص519.</ref> [[حنفیان]] پوشیدن هر چیز را که برآمدگی رویِ پا را نپوشاند، جایز شمرده‌اند.<ref>الدر المختار، ج2، ص539.</ref>
*در فقه شافعی و مالکی و حنبلی، پوشاندن بخشی از پا مانند پوشاندن همه آن حرام است.<ref>المغنی، ج3، ص275؛ المجموع، ج7، ص258؛ الشرح الکبیر، ج2، ص55.</ref> در فقه حنفی، پوشیدن هرچه که بالاتر از کعبین (برآمدگی دو طرف پا) را بپوشاند، حرام و پوشاندن پایین‌تر از آن جایز است.<ref>الاختیار، ج1، ص144.</ref>


برخی فقیهان امامی پوشاندن همه روی پای احرام‌گزار را حرام دانسته‌اند؛ ولی پوشاندن بخشی از آن را حرام نمی‌دانند. دلیل ایشان، تصریح روایات به‌جواز پوشیدن نعلین که بخشی‌ اندک از روی پا را می‌پوشاند و نیز عدم جواز پوشیدن چکمه است که همه روی پا را پوشش می‌دهد.<ref>مسالک الافهام، ج2، ص257؛ کشف اللثام، ج5، ص382؛ جواهر الکلام، ج18، ص350.</ref> شماری دیگر از فقیهان امامی، پوشاندن بخشی از پا را نیز حرام می‌دانند. دلیل آنان این است که لازمه حرمت پوشاندن همه روی پا، حرمت پوشاندن بخشی از آن نیز هست.<ref>الروضة البهیه، ج2، ص244؛ نک: جواهر الکلام، ج18، ص350.</ref>در فقه شافعی و مالکی و حنبلی، پوشاندن بخشی از پا مانند پوشاندن همه آن حرام است.<ref>المغنی، ج3، ص275؛ المجموع، ج7، ص258؛ الشرح الکبیر، ج2، ص55.</ref>در فقه حنفی، پوشیدن هرچه که بالاتر از کعبین (برآمدگی دو طرف پا) را بپوشاند، حرام و پوشاندن پایین‌تر از آن جایز است.<ref>الاختیار، ج1، ص144.</ref>
==شرایط حرمت==
==شرایط حرمت==
در منابع فقهی برای حکم حرمت پوشاندن پا، شرایطی یاد شده که مهم‌ترین موارد آن‌ها عبارتند از:
در منابع فقهی برای حکم حرمت پوشاندن پا، شرایطی یاد شده که برخی از آن‌ها عبارتند از:
 
===مرد بودن احرام‌گزار===
===مرد بودن احرام‌گزار===
در باور مشهور فقیهان امامی<ref>السرائر، ج1، ص544؛ مجمع الفائده، ج6، ص305؛ المعتمد، ج4، ص153.</ref> و همه فقیهان اهل سنت<ref>المدونة الکبری، ج1، ص463؛ المجموع، ج7، ص258؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص539؛ المغنی، ج2، ص272.</ref> حرمت پوشاندن پا از احکام ویژه مردان است؛ ولی شماری از فقیهان امامی، پوشاندن پا بر زن احرام‌گزار را نیز حرام می‌دانند.<ref>المبسوط، ج1، ص320؛ شرائع الاسلام، ج1، ص250.</ref>
===نبود ضرورت===
بنابر نظر همه فقیهان [[شیعه]]<ref>السرائر، ج1، ص543؛ منتهی المطلب، ج2، ص782؛ جواهر الکلام، ج18، ص351.</ref> و [[اهل‌سنت]]<ref>المجموع، ج7، ص265؛ المبسوط، سرخسی، ج4، ص7؛ مواهب الجلیل، ج4، ص205؛ المغنی، ج3، ص274.</ref> در صورتی که احرام‌گزار نیازمند پوشیدن چکمه و جوراب شود و جایگزینی مانند نعلین در دسترس نداشته باشد، پوشاندن پا برایش جایز است، هرچند نیاز او به حد اضطرارِ برطرف کننده تکلیف نرسد.<ref>المعتمد، ج4، ص144.</ref> برخی فقیهان امامی<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص320؛ الوسیله، ص163؛ مسالک الافهام، ج2، ص257.</ref> شکافتن روی کفش یا چکمه در صورت اضطرار را واجب می‌دانند<ref>الخلاف، ج2، ص295-296؛ مختلف الشیعه، ج4، ص80-81؛ جامع المقاصد، ج3، ص185.</ref> و شماری شکافتن را واجب ندانسته‌اند.<ref>شرائع الاسلام، ج1، ص185؛ مدارک الاحکام، ج7، ص338؛ المعتمد، ج4، ص154.</ref> 


در باور مشهور فقیهان امامی<ref>السرائر، ج1، ص544؛ مجمع الفائده، ج6، ص305؛ المعتمد، ج4، ص153.</ref>و همه فقیهان اهل سنت<ref>المدونة الکبری، ج1، ص463؛ المجموع، ج7، ص258؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص539؛ المغنی، ج2، ص272.</ref>به پشتوانه احادیث<ref>مسند احمد، ج2، ص3، 8؛ صحیح البخاری، ج1، ص42؛ صحیح مسلم، ج4، ص2-3.</ref>از جمله روایات حاکی از جواز پوشیدن هر لباس برای زنان احرام‌گزار<ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص339-340؛ التهذیب، ج5، ص69، 384؛ الکافی، ج4، ص344.</ref>و نیز اجماع،<ref>المجموع، ج7، ص258؛ المغنی، ج3، ص272.</ref> حرمت پوشاندن پا از احکام ویژه مردان است؛ ولی شماری از فقیهان امامی<ref>المبسوط، ج1، ص320؛ شرائع الاسلام، ج1، ص250.</ref>به پشتوانه اطلاقِ احادیث<ref>کشف اللثام، ج5، ص382.</ref>و نیز قاعده اشتراک زن و مرد در احکام،<ref>جواهر الکلام، ج18، ص350.</ref> بر آنند که پوشاندن پا بر زن احرام‌گزار نیز حرام است. ناقدان این دیدگاه، روایات دلالت‌گر بر حرمت پوشاندن پا را ویژه احرام‌گزار مرد می‌دانند و باور دارند که این روایات با احادیثی دیگر<ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص340؛ التهذیب، ج5، ص69، 384؛ الکافی، ج4، ص344.</ref>که احرام زن را در هر لباسی جایز شمرده، مقیّد شده‌اند.<ref>مجمع الفائده، ج6، ص306؛ الدروس، ج1، ص377؛ المعتمد، ج4، ص153.</ref>
فقیهان شافعی<ref>مغنی المحتاج، ج1، ص519؛ روضة الطالبین، ج2، ص405؛ مختصر المزنی، ص66.</ref> و حنفی<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص7؛ بدائع الصنائع، ج2، ص183.</ref> و مالکی<ref>المدونة الکبری، ج1، ص463؛ مواهب الجلیل، ج4، ص205.</ref> در صورت اضطرار به پوشیدن کفش به سبب نبودن نعلین، به وجوب بریدن آن تا زیر کعبین باور دارند. در برابر، فقیهان حنبلی<ref>المغنی، ج3، ص272-273؛ کشاف القناع، ج2، ص495.</ref> برآنند که احرام‌گزار می‌تواند کفش را بدون بریدن بپوشد.
 
===فقدان ضرورت===
 
در باور همه فقیهان [[امامی]]<ref>السرائر، ج1، ص543؛ منتهی المطلب، ج2، ص782؛ جواهر الکلام، ج18، ص351.</ref>و [[اهل‌سنت]]<ref>المجموع، ج7، ص265؛ المبسوط، سرخسی، ج4، ص7؛ مواهب الجلیل، ج4، ص205؛ المغنی، ج3، ص274.</ref>در صورتی که احرام‌گزار نیازمند پوشیدن چکمه و جوراب شود و جایگزینی مانند نعلین در دسترس نداشته باشد، پوشاندن پا برایش جایز است، هرچند نیاز او به حد اضطرارِ برطرف کننده تکلیف نرسد.<ref>المعتمد، ج4، ص144.</ref>پشتوانه آن‌ها احادیثی است که به جواز پوشش در صورت نیاز تصریح کرده است.<ref>صحیح البخاری، ج2، ص215-216؛ الکافی، ج4، ص347.</ref>برخی فقیهان امامی<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص320؛ الوسیله، ص163؛ مسالک الافهام، ج2، ص257.</ref>به پشتوانه احادیث<ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص340؛ الکافی، ج4، ص336، 346.</ref>به وجوب شکافتن کفش یا چکمه در صورت اضطرار باور دارند و بر آنند که این احادیث، روایاتی را که به‌گونه مطلق پوشاندن پا را در فرض اضطرار تجویز کرده‌اند، مقید می‌کنند.<ref>الخلاف، ج2، ص295-296؛ مختلف الشیعه، ج4، ص80-81؛ جامع المقاصد، ج3، ص185.</ref>در برابر، شماری از فقیهان به پشتوانه اجماع و نیز اطلاق احادیثی که قابل تقیید با روایت‌های دیگر نیستند، شکافتن را واجب ندانسته‌اند.<ref>شرائع الاسلام، ج1، ص185؛ مدارک الاحکام، ج7، ص338؛ المعتمد، ج4، ص154.</ref>
 
شماری دیگر از فقیهان امامی به استحباب شکافتن باور دارند.<ref>ذخیرة المعاد، ج3، ص594.</ref>فقیهان امامی درباره چگونگی شکافتن چندین سخن دارند؛ از جمله: شکافتن بخش روی پا،<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص320؛ الوسیله، ص163.</ref> شکافتن آن تا زیر کعبین<ref>الخلاف، ج1، ص295.</ref>و بریدن کفش تا زیر کعبین.<ref>نک: المجموع، ج7، ص266؛ ذخیرة المعاد، ج3، ص594.</ref>برخی جمع میان شکافتن و بریدن<ref>الوسیله، ص163.</ref>را بهتر دانسته و آن را با احتیاط<ref>مدارک الاحکام، ج7، ص334، 339.</ref>سازگار شمرده‌اند.
 
فقیهان شافعی<ref>مغنی المحتاج، ج1، ص519؛ روضة الطالبین، ج2، ص405؛ مختصر المزنی، ص66.</ref>و حنفی<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص7؛ بدائع الصنائع، ج2، ص183.</ref>و مالکی<ref>المدونة الکبری، ج1، ص463؛ مواهب الجلیل، ج4، ص205.</ref>به پشتوانه حدیث نبوی<ref>صحیح البخاری، ج7، ص49؛ صحیح مسلم، ج4، ص3؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص976.</ref>در صورت اضطرار به پوشیدن کفش به سبب نبودن نعلین، به وجوب بریدن آن تا زیر کعبین باور دارند. در برابر، فقیهان حنبلی<ref>المغنی، ج3، ص272-273؛ کشاف القناع، ج2، ص495.</ref>به پشتوانه حدیثی از [[پیامبر(ص)]] که از شکافتن سخن به میان نیاورده و نیز حدیثی از [[امام علی(ع)]] که این‌کار را دارای مفسده شمرده،<ref>المغنی، ج3، ص274.</ref> برآنند که احرام‌گزار می‌تواند کفش را بدون بریدن بپوشد.


==کفاره پوشاندن پا==
==کفاره پوشاندن پا==


فقیهان اهل‌سنت<ref>تحفة الفقهاء، ج1، ص420؛ نک: المغنی، ج3، ص275؛ المجموع، ج7، ص249-250.</ref>با قیاس پوشاندن پا به ازاله مو در [[احرام]]<ref>المجموع، ج7، ص249-250.</ref>و بیشتر فقیهان امامی<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص350؛ المؤتلف من المختلف، ج1، ص372؛ المعتمد، ج4، ص152.</ref>به پشتوانه احادیث<ref>الکافی، ج4، ص348-349؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص369-370.</ref>و قاعده احتیاط<ref>المعتمد، ج4، ص152.</ref>به وجوب [[کفاره]] در صورت پوشاندن روی پا باور دارند. برخی فقیهان امامی متاخّر برای پوشاندن پا کفاره‌ای برنمی‌شمرند<ref>تعالیق مبسوطه، ج10، ص215؛ مناسک جامع حج، ص135.</ref>و بعضی نیز به تفصیل باور دارند؛ یعنی پوشیدن چکمه و مانند آن را موجب کفاره ندانسته، ولی پوشیدن جوراب و شبیه آن را مایه کفاره شمرده‌اند.<ref>مناسک الحج، سیستانی، ص123؛ مناسک الحج، وحید، ص125-126؛ مناسک زائر، ص78.</ref>
فقیهان اهل‌سنت<ref>تحفة الفقهاء، ج1، ص420؛ نک: المغنی، ج3، ص275؛ المجموع، ج7، ص249-250.</ref> و بیشتر فقیهان امامی<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص350؛ المؤتلف من المختلف، ج1، ص372؛ المعتمد، ج4، ص152.</ref> به وجوب [[کفاره]] در صورت پوشاندن روی پا باور دارند. برخی فقیهان امامی متاخّر برای پوشاندن پا کفاره‌ای برنمی‌شمرند<ref>تعالیق مبسوطه، ج10، ص215؛ مناسک جامع حج، ص135.</ref> و بعضی نیز پوشیدن چکمه و مانند آن را موجب کفاره ندانسته، ولی پوشیدن جوراب و شبیه آن را مایه کفاره شمرده‌اند.<ref>مناسک الحج، سیستانی، ص123؛ مناسک الحج، وحید، ص125-126؛ مناسک زائر، ص78.</ref>
 
کفاره پوشاندن پا در باور فقیهان امامی، [[قربانی کردن]] یک گوسفند است.<ref>جواهر الکلام، ج20، ص404؛ قواعد الاحکام، ج1، ص470؛ کشف اللثام، ج6، ص460.</ref>در فقه شافعی،<ref>المجموع، ج7، ص250-251.</ref> مالکی<ref>الشرح الکبیر، ج2، ص66-67.</ref>و حنبلی<ref>المحرر فی الفقه، ج1، ص238-239.</ref>با قیاس کردن کفاره پوشاندن پا به [[کفاره حلق]] (تراشیدن سر) این دو کفاره مانند یکدیگر شمرده شده‌اند. یعنی احرام‌گزار میان قربانی کردن یک گوسفند، سه روز [[روزه]] گرفتن، یا غذا دادن به 6 مسکین مخیّر است. در فقه حنفی، این تخییر تنها در صورت عذر و اضطرار است و اگر کسی بدون عذر و اضطرار و به صورت عمدی پای خود را بپوشاند، برای پوشاندن یک روز کامل، باید یک گوسفند کفاره دهد و برای کمتر از آن، باید [[صدقه]] بپردازد.<ref>بدائع الصنائع، ج2، ص186-187.</ref>
 
برابر با فقه شافعی،<ref>المجموع، ج7، ص249-250، 265.</ref> حنفی<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص126-127.</ref>و مالکی<ref>حاشیة الدسوقی، ج2، ص56.</ref>به پشتوانه روایات<ref>صحیح البخاری، ج2، ص146؛ صحیح مسلم، ج4، ص2.</ref>اگر احرام‌گزاری که دسترسی به نعلین ندارد و کفش یا چکمه می‌پوشد، کفش یا چکمه را بُرش یا شکاف ندهد، باید کفاره دهد. فقیهان حنبلی<ref>المغنی، ج3، ص273-274.</ref>به پشتوانه روایاتی دیگر<ref>صحیح مسلم، ج4، ص3.</ref>و نیز برخی فقیهان امامی<ref>شرائع الاسلام، ج1، ص185؛ مدارک الاحکام، ج7، ص338؛ المعتمد، ج4، ص153-154.</ref>با نقد روایات دلالت‌گر بر بریدن یا شکافتن کفش، نشکافتن آن را موجب کفاره نمی‌دانند.


فقیهان حنبلی<ref>المغنی، ج3، ص275.</ref>و مالکی<ref>بدایة المجتهد، ج1، ص218، 279.</ref>و بیشتر شافعیان<ref>فتح العزیز، ج7، ص453-454؛ المجموع، ج7، ص249-250.</ref>و گروهی از امامیان<ref>الخلاف، ج2، ص296؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص299.</ref>به دلیل احادیث<ref>صحیح البخاری، ج2، ص146؛ صحیح مسلم، ج4، ص2؛ الکافی، ج4، ص347.</ref>باور دارند که اگر احرام‌گزار با وجود نعلین، چکمه را برش دهد و از آن استفاده کند، کفاره بر او واجب می‌شود. حنفیان<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص127؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص539.</ref>و برخی شافعیان<ref>فتح العزیز، ج7، ص453-454؛ المجموع، ج7، ص250.</ref>به دلیل مشابهت چکمه برش داده شده با نعلین، به عدم وجوب کفاره باور دارند.
=== میزان کفاره ===
 
در میزان کفاره پوشاندن پا، میان فقیهان مسلمان اختلاف‌نظر است:
فقیهان امامی<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص300؛ شرائع الاسلام، ج1، ص185؛ تحریر الاحکام، ج2، ص30.</ref>و حنبلی<ref>المغنی، ج3، ص276.</ref>برای احرام‌گزاری که نعلین داشته باشد، ولی به سببی نتواند از آن استفاده کند، کفاره را واجب نمی‌دانند؛ چراکه وجود نعلین در این صورت مانند نبودِ آن است. بیشینه نزدیک به تمام فقیهان امامی<ref>مسالک الافهام، ج2، ص258.</ref>پوشاندن پا در صورت اضطرار، مانند نبودِ نعلین<ref>کتاب الحج، گلپایگانی، ص131.</ref>را موجب کفاره نمی‌دانند؛ ولی فقیهان حنفی<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص128؛ بدائع الصنائع، ج2، ص188.</ref>و‌ اندکی از فقیهان امامی<ref>کشف اللثام، ج5، ص383.</ref>در صورت اضطرار کفاره را واجب می‌‌شمرند.
*کفاره پوشاندن پا در باور فقیهان امامی، [[قربانی کردن]] یک گوسفند است.<ref>جواهر الکلام، ج20، ص404؛ قواعد الاحکام، ج1، ص470؛ کشف اللثام، ج6، ص460.</ref>
*در فقه شافعی،<ref>المجموع، ج7، ص250-251.</ref>  مالکی<ref>الشرح الکبیر، ج2، ص66-67.</ref> و حنبلی<ref>المحرر فی الفقه، ج1، ص238-239.</ref> با قیاس کردن کفاره پوشاندن پا به [[کفاره حلق]] (تراشیدن سر) این دو کفاره مانند یکدیگر شمرده شده‌اند. یعنی احرام‌گزار میان قربانی کردن یک گوسفند، سه روز [[روزه]] گرفتن، یا غذا دادن به 6 مسکین مخیّر است.  در فقه حنفی، این تخییر تنها در صورت عذر و اضطرار است و اگر کسی بدون عذر و اضطرار و به صورت عمدی پای خود را بپوشاند، برای پوشاندن یک روز کامل، باید یک گوسفند کفاره دهد و برای کمتر از آن، باید [[صدقه]] بپردازد.<ref>بدائع الصنائع، ج2، ص186-187.</ref>
*برابر با فقه شافعی،<ref>المجموع، ج7، ص249-250، 265.</ref>  حنفی<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص126-127.</ref> و مالکی<ref>حاشیة الدسوقی، ج2، ص56.</ref> اگر احرام‌گزاری که دسترسی به نعلین ندارد و کفش یا چکمه می‌پوشد، کفش یا چکمه را بُرش یا شکاف ندهد، باید کفاره دهد. فقیهان حنبلی<ref>المغنی، ج3، ص273-274.</ref> و نیز برخی فقیهان امامی<ref>شرائع الاسلام، ج1، ص185؛ مدارک الاحکام، ج7، ص338؛ المعتمد، ج4، ص153-154.</ref>  نشکافتن کفش را موجب کفاره نمی‌دانند.
*فقیهان حنبلی<ref>المغنی، ج3، ص275.</ref> و مالکی<ref>بدایة المجتهد، ج1، ص218، 279.</ref> و بیشتر شافعیان<ref>فتح العزیز، ج7، ص453-454؛ المجموع، ج7، ص249-250.</ref> و گروهی از امامیان<ref>الخلاف، ج2، ص296؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص299.</ref> باور دارند که اگر احرام‌گزار با وجود نعلین، چکمه را برش دهد و از آن استفاده کند، کفاره بر او واجب می‌شود. حنفیان<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص127؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص539.</ref> و برخی شافعیان<ref>فتح العزیز، ج7، ص453-454؛ المجموع، ج7، ص250.</ref> به عدم وجوب کفاره در این صورت باور دارند.
*فقیهان امامی<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص300؛ شرائع الاسلام، ج1، ص185؛ تحریر الاحکام، ج2، ص30.</ref> و حنبلی<ref>المغنی، ج3، ص276.</ref> برای احرام‌گزاری که نعلین داشته باشد، ولی به سببی نتواند از آن استفاده کند، کفاره را واجب نمی‌دانند؛ چراکه وجود نعلین در این صورت مانند نبودِ آن است. بیشینه نزدیک به تمام فقیهان امامی<ref>مسالک الافهام، ج2، ص258.</ref> پوشاندن پا در صورت اضطرار، مانند نبودِ نعلین<ref>کتاب الحج، گلپایگانی، ص131.</ref> را موجب کفاره نمی‌دانند؛ ولی فقیهان حنفی<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص128؛ بدائع الصنائع، ج2، ص188.</ref> و‌ اندکی از فقیهان امامی<ref>کشف اللثام، ج5، ص383.</ref> در صورت اضطرار کفاره را واجب می‌‌شمرند.


==پانویس==
==پانویس==
خط ۵۰: خط ۸۰:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


==منابع ==
==منابع==


{{منابع}}
{{منابع}}
خط ۵۶: خط ۸۶:
{{دانشنامه
{{دانشنامه


  | آدرس = http://phz.hajj.ir/422/7556
  | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/7556


  | عنوان = پوشاندن پا
  | عنوان = پوشاندن پا
خط ۶۳: خط ۹۳:


}}
}}
*'''الاختیار لتعلیل المختار''': عبدالله بن محمد الموصلی (درگذشت 683ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1356ق.


*'''بدایة المجتهد''': ابن رشد القرطبی (درگذشت 595ق.)، به کوشش العطار، بیروت، دار الفکر، 1415ق.
*'''بدایة المجتهد''': ابن رشد القرطبی (درگذشت 595ق.)، به کوشش العطار، بیروت، دار الفکر، 1415ق.
خط ۱۰۹: خط ۱۳۷:


*'''السرائر''': ابن ادریس (درگذشت 598ق.)، قم، نشر اسلامی، 1411ق.
*'''السرائر''': ابن ادریس (درگذشت 598ق.)، قم، نشر اسلامی، 1411ق.
*'''سنن ابن ماجه''': ابن ماجه (درگذشت 275ق.)، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1395ق.


*'''سنن الترمذی''': الترمذی (درگذشت 279ق.)، به کوشش عبدالوهاب، بیروت، دار الفکر، 1402ق.
*'''سنن الترمذی''': الترمذی (درگذشت 279ق.)، به کوشش عبدالوهاب، بیروت، دار الفکر، 1402ق.
خط ۱۹۵: خط ۲۲۱:


{{پایان}}
{{پایان}}
 
==مقاله‌های مرتبط==
{{محرمات احرام}}
•[[پوشاندن پا (فتاوای مراجع)]]
[[ar:ستر الرجلین]]


[[رده:محرمات احرام]]
[[رده:محرمات احرام]]
[[رده:احکام]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۱۰

مقاله توصیفی فقهی این مقاله، راهنمای عملی احکام فقهی نیست. برای اطلاع از حکم و وظیفه شرعی به فتوای مرجع تقلید خود مراجعه کنید. از جمله نگاه کنید به: پوشاندن پا (فتاوای مراجع).
پوشاندن پا
دسته محرمات احرام برای مردان
مربوط به آیین احرام در عمره و تمتع
مکان حرم مکی
زمان هنگام احرام
حکم جایز نیست
کفاره دارد
اشیای وابسته دمپایی رو بسته، کفش
صفحه فتواهای مراجع پوشاندن پا (فتاوای مراجع)

پوشاندن پا از محرمات احرام ویژه مردان احرام‌گزار است. فقیهان شیعه و اهل‌سنت پوشیدن نوعی دمپایی را که روی آن باز و تنها دارای بند یا نخی است که بین انگشتان قرار می‌گیرد جایز شمرده‌اند.

کفاره پوشاندن پا، قربانی کردن یک گوسفند است. فقیهان امامی پوشاندن پا در صورت اضطرار، مانند نبودِ نعلین را موجب کفاره نمی‌دانند؛ ولی فقیهان حنفی و‌ اندکی از فقیهان امامی در صورت اضطرار کفاره را واجب شمرده‌اند.

جایگاه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پوشاندن پا که از محرمات احرام به‌شمار می‌رود، با عنوان «لبس الخُفّ و الجَوْرَب» در منابع فقهی یاد شده و برخی از منابع فقه امامی[۱] و همه منابع فقه اهل‌سنّت[۲] آن را ذیل موضوع «پوشیدن لباس دوخته شده» آورده‌اند. البته پاره‌ای از منابع امامی[۳] با عنوانی مستقل بدان پرداخته‌اند.

حکم[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  • به‌نظر فقیهان امامی[۴] و اهل‌سنّت[۵] پوشاندنِ پا برای احرام‌گزار مرد جایز نیست. مستند فقیهان امامی، افزون بر اجماع،[۶] حدیث‌های متعدد[۷] و مستند فقیهان اهل‌سنت نیز روایات‌ است.[۸]

محدوده جایز پوشاندن پا[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در محدوده جایز پوشاندن پا در حال احرام، میان فقیهان مسلمان اختلاف‌نظر است.

دیدگاه شیعه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  • فقیهان شیعه[۹] پوشیدن نعلین یا تاسومه[یادداشت ۱][۱۰] را برای مرد احرام‌گزار جایز شمرده‌اند؛ ولی پوشیدن جوراب یا چکمه یا کفشی که همه روی پا را می‌پوشاند، حرام دانسته‌اند.[۱۱]
  • برخی از فقیهان امامی[۱۲] به حرمت هر‌گونه پوشش روی پا باور دارند. برخی نیز[۱۳] خودداری از هرچه پا با آن پوشانده نمی‌شود، مانند پوشاندن پا هنگام خواب با ملحفه یا در حال نشستن با لباس احرام، لازم نیست.[۱۴]
  • برخی فقها مقتضای احتیاط را خودداری از پوشیدن هر چیز همانند چکمه و جوراب دانسته‌اند.[۱۵]
  • برخی فقیهان امامی پوشاندن همه روی پای احرام‌گزار را حرام دانسته‌اند؛ ولی پوشاندن بخشی از آن را حرام نمی‌دانند.[۱۶] شماری دیگر از فقیهان امامی، پوشاندن بخشی از پا را نیز حرام می‌دانند.[۱۷]

در اهل سنت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  • فقیهان اهل‌سنت[۱۸] نیز پوشیدن نعلین یا تاسومه را برای مرد احرام‌گزار جایز شمرده‌اند؛ ولی پوشیدن جوراب، چکمه یا کفشی که همه روی پا را می‌پوشاند، حرام دانسته‌اند.[۱۹]
  • در باور فقیهان مالکی و حنبلی و شافعی، پوشیدن هر‌گونه کفش یا چکمه که روی پا را بپوشاند، حرام است.[۲۰] حنفیان پوشیدن هر چیز را که برآمدگی رویِ پا را نپوشاند، جایز شمرده‌اند.[۲۱]
  • در فقه شافعی و مالکی و حنبلی، پوشاندن بخشی از پا مانند پوشاندن همه آن حرام است.[۲۲] در فقه حنفی، پوشیدن هرچه که بالاتر از کعبین (برآمدگی دو طرف پا) را بپوشاند، حرام و پوشاندن پایین‌تر از آن جایز است.[۲۳]

شرایط حرمت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در منابع فقهی برای حکم حرمت پوشاندن پا، شرایطی یاد شده که برخی از آن‌ها عبارتند از:

مرد بودن احرام‌گزار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در باور مشهور فقیهان امامی[۲۴] و همه فقیهان اهل سنت[۲۵] حرمت پوشاندن پا از احکام ویژه مردان است؛ ولی شماری از فقیهان امامی، پوشاندن پا بر زن احرام‌گزار را نیز حرام می‌دانند.[۲۶]

نبود ضرورت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بنابر نظر همه فقیهان شیعه[۲۷] و اهل‌سنت[۲۸] در صورتی که احرام‌گزار نیازمند پوشیدن چکمه و جوراب شود و جایگزینی مانند نعلین در دسترس نداشته باشد، پوشاندن پا برایش جایز است، هرچند نیاز او به حد اضطرارِ برطرف کننده تکلیف نرسد.[۲۹] برخی فقیهان امامی[۳۰] شکافتن روی کفش یا چکمه در صورت اضطرار را واجب می‌دانند[۳۱] و شماری شکافتن را واجب ندانسته‌اند.[۳۲]

فقیهان شافعی[۳۳] و حنفی[۳۴] و مالکی[۳۵] در صورت اضطرار به پوشیدن کفش به سبب نبودن نعلین، به وجوب بریدن آن تا زیر کعبین باور دارند. در برابر، فقیهان حنبلی[۳۶] برآنند که احرام‌گزار می‌تواند کفش را بدون بریدن بپوشد.

کفاره پوشاندن پا[ویرایش | ویرایش مبدأ]

فقیهان اهل‌سنت[۳۷] و بیشتر فقیهان امامی[۳۸] به وجوب کفاره در صورت پوشاندن روی پا باور دارند. برخی فقیهان امامی متاخّر برای پوشاندن پا کفاره‌ای برنمی‌شمرند[۳۹] و بعضی نیز پوشیدن چکمه و مانند آن را موجب کفاره ندانسته، ولی پوشیدن جوراب و شبیه آن را مایه کفاره شمرده‌اند.[۴۰]

میزان کفاره[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در میزان کفاره پوشاندن پا، میان فقیهان مسلمان اختلاف‌نظر است:

  • کفاره پوشاندن پا در باور فقیهان امامی، قربانی کردن یک گوسفند است.[۴۱]
  • در فقه شافعی،[۴۲] مالکی[۴۳] و حنبلی[۴۴] با قیاس کردن کفاره پوشاندن پا به کفاره حلق (تراشیدن سر) این دو کفاره مانند یکدیگر شمرده شده‌اند. یعنی احرام‌گزار میان قربانی کردن یک گوسفند، سه روز روزه گرفتن، یا غذا دادن به 6 مسکین مخیّر است. در فقه حنفی، این تخییر تنها در صورت عذر و اضطرار است و اگر کسی بدون عذر و اضطرار و به صورت عمدی پای خود را بپوشاند، برای پوشاندن یک روز کامل، باید یک گوسفند کفاره دهد و برای کمتر از آن، باید صدقه بپردازد.[۴۵]
  • برابر با فقه شافعی،[۴۶] حنفی[۴۷] و مالکی[۴۸] اگر احرام‌گزاری که دسترسی به نعلین ندارد و کفش یا چکمه می‌پوشد، کفش یا چکمه را بُرش یا شکاف ندهد، باید کفاره دهد. فقیهان حنبلی[۴۹] و نیز برخی فقیهان امامی[۵۰] نشکافتن کفش را موجب کفاره نمی‌دانند.
  • فقیهان حنبلی[۵۱] و مالکی[۵۲] و بیشتر شافعیان[۵۳] و گروهی از امامیان[۵۴] باور دارند که اگر احرام‌گزار با وجود نعلین، چکمه را برش دهد و از آن استفاده کند، کفاره بر او واجب می‌شود. حنفیان[۵۵] و برخی شافعیان[۵۶] به عدم وجوب کفاره در این صورت باور دارند.
  • فقیهان امامی[۵۷] و حنبلی[۵۸] برای احرام‌گزاری که نعلین داشته باشد، ولی به سببی نتواند از آن استفاده کند، کفاره را واجب نمی‌دانند؛ چراکه وجود نعلین در این صورت مانند نبودِ آن است. بیشینه نزدیک به تمام فقیهان امامی[۵۹] پوشاندن پا در صورت اضطرار، مانند نبودِ نعلین[۶۰] را موجب کفاره نمی‌دانند؛ ولی فقیهان حنفی[۶۱] و‌ اندکی از فقیهان امامی[۶۲] در صورت اضطرار کفاره را واجب می‌‌شمرند.

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. السرائر، ج1، ص543؛ تحریر الاحکام، ج2، ص30؛ مجمع الفائده، ج6، ص304.
  2. المدونة الکبری، ج1، ص463؛ المبسوط، سرخسی، ج4، ص7؛ روضة الطالبین، ج2، ص405؛ المغنی، ج3، ص272.
  3. مدارک الاحکام، ج7ص337؛ جواهر الکلام، ج18، ص350؛ المعتمد، ج4، ص152.
  4. جواهر الکلام، ج18، ص351؛ الحدائق، ج15، ص442.
  5. المبسوط، سرخسی، ج4، ص7؛ المغنی، ج3، ص271-272؛ المجموع، ج7، ص249-258؛ الثمر الدانی، ص382-383.
  6. غنیة النزوع، ص159؛ منتهی المطلب، ج2، ص782؛ مدارک الاحکام، ج7، ص337.
  7. الکافی، ج4، ص341؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص340؛ التهذیب، ج5، ص69.
  8. صحیح البخاری، ج1، ص42؛ ج2، ص215؛ صحیح مسلم، ج4، ص2-3؛ سنن الترمذی، ج2، ص165.
  9. مسالک الافهام، ج2، ص257؛ مصباح الهدی، ج12، ص555؛ مناسک حج، امام خمینی، ص241.
  10. مغنی المحتاج، ج1، ص519.
  11. المدونة الکبری، ج1، ص463؛ المغنی، ج3، ص272.
  12. غنیة النزوع، ص159؛ منتهی المطلب، ج2، ص782.
  13. الدروس، ج1، ص377؛ جواهر الکلام، ج18، ص350؛ تعالیق مبسوطه، ج10، ص216.
  14. الدروس، ج1، ص377؛ مسالک الافهام، ج2، ص257؛ ذخیرة المعاد، ج1، ص594.
  15. مناسک الحج، خویی، ص109؛ التهذیب فی مناسک العمره، ج2، ص292.
  16. مسالک الافهام، ج2، ص257؛ کشف اللثام، ج5، ص382؛ جواهر الکلام، ج18، ص350.
  17. الروضة البهیه، ج2، ص244؛ نک: جواهر الکلام، ج18، ص350.
  18. المبسوط، سرخسی، ج4، ص126-127؛ مواهب الجلیل، ج4، ص205-206؛ حواشی الشروانی، ج4، ص163؛ کشاف القناع، ج2، ص473، 496.
  19. المبسوط، سرخسی، ج4، ص7.
  20. المغنی، ج3، ص275؛ مغنی المحتاج، ج1، ص519.
  21. الدر المختار، ج2، ص539.
  22. المغنی، ج3، ص275؛ المجموع، ج7، ص258؛ الشرح الکبیر، ج2، ص55.
  23. الاختیار، ج1، ص144.
  24. السرائر، ج1، ص544؛ مجمع الفائده، ج6، ص305؛ المعتمد، ج4، ص153.
  25. المدونة الکبری، ج1، ص463؛ المجموع، ج7، ص258؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص539؛ المغنی، ج2، ص272.
  26. المبسوط، ج1، ص320؛ شرائع الاسلام، ج1، ص250.
  27. السرائر، ج1، ص543؛ منتهی المطلب، ج2، ص782؛ جواهر الکلام، ج18، ص351.
  28. المجموع، ج7، ص265؛ المبسوط، سرخسی، ج4، ص7؛ مواهب الجلیل، ج4، ص205؛ المغنی، ج3، ص274.
  29. المعتمد، ج4، ص144.
  30. المبسوط، طوسی، ج1، ص320؛ الوسیله، ص163؛ مسالک الافهام، ج2، ص257.
  31. الخلاف، ج2، ص295-296؛ مختلف الشیعه، ج4، ص80-81؛ جامع المقاصد، ج3، ص185.
  32. شرائع الاسلام، ج1، ص185؛ مدارک الاحکام، ج7، ص338؛ المعتمد، ج4، ص154.
  33. مغنی المحتاج، ج1، ص519؛ روضة الطالبین، ج2، ص405؛ مختصر المزنی، ص66.
  34. المبسوط، سرخسی، ج4، ص7؛ بدائع الصنائع، ج2، ص183.
  35. المدونة الکبری، ج1، ص463؛ مواهب الجلیل، ج4، ص205.
  36. المغنی، ج3، ص272-273؛ کشاف القناع، ج2، ص495.
  37. تحفة الفقهاء، ج1، ص420؛ نک: المغنی، ج3، ص275؛ المجموع، ج7، ص249-250.
  38. المبسوط، طوسی، ج1، ص350؛ المؤتلف من المختلف، ج1، ص372؛ المعتمد، ج4، ص152.
  39. تعالیق مبسوطه، ج10، ص215؛ مناسک جامع حج، ص135.
  40. مناسک الحج، سیستانی، ص123؛ مناسک الحج، وحید، ص125-126؛ مناسک زائر، ص78.
  41. جواهر الکلام، ج20، ص404؛ قواعد الاحکام، ج1، ص470؛ کشف اللثام، ج6، ص460.
  42. المجموع، ج7، ص250-251.
  43. الشرح الکبیر، ج2، ص66-67.
  44. المحرر فی الفقه، ج1، ص238-239.
  45. بدائع الصنائع، ج2، ص186-187.
  46. المجموع، ج7، ص249-250، 265.
  47. المبسوط، سرخسی، ج4، ص126-127.
  48. حاشیة الدسوقی، ج2، ص56.
  49. المغنی، ج3، ص273-274.
  50. شرائع الاسلام، ج1، ص185؛ مدارک الاحکام، ج7، ص338؛ المعتمد، ج4، ص153-154.
  51. المغنی، ج3، ص275.
  52. بدایة المجتهد، ج1، ص218، 279.
  53. فتح العزیز، ج7، ص453-454؛ المجموع، ج7، ص249-250.
  54. الخلاف، ج2، ص296؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص299.
  55. المبسوط، سرخسی، ج4، ص127؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص539.
  56. فتح العزیز، ج7، ص453-454؛ المجموع، ج7، ص250.
  57. تذکرة الفقهاء، ج7، ص300؛ شرائع الاسلام، ج1، ص185؛ تحریر الاحکام، ج2، ص30.
  58. المغنی، ج3، ص276.
  59. مسالک الافهام، ج2، ص258.
  60. کتاب الحج، گلپایگانی، ص131.
  61. المبسوط، سرخسی، ج4، ص128؛ بدائع الصنائع، ج2، ص188.
  62. کشف اللثام، ج5، ص383.
  1. نوعی دمپایی که روی آن باز و تنها دارای بند یا نخی است که بین انگشتان قرار می‌گیرد. (النهایه، ج2، ص83، «نعل».)

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل پوشاندن پا.
  • بدایة المجتهد: ابن رشد القرطبی (درگذشت 595ق.)، به کوشش العطار، بیروت، دار الفکر، 1415ق.
  • بدائع الصنائع: علاء الدین الکاسانی (درگذشت 587ق.)، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، 1409ق.
  • تحریر الاحکام الشرعیه: العلامة الحلی (درگذشت 726ق.)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسة الامام الصادق، 1420ق.
  • تحفة الفقهاء: علاء الدین السمرقندی (درگذشت 535ق./539ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1414ق.
  • تعالیق مبسوطه: محمد اسحق الفیاض، انتشارات محلاتی.
  • تهذیب الاحکام: الطوسی (درگذشت 460ق.)، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1365ش.
  • التهذیب فی مناسک العمرة و الحج: جواد بن علی تبریزی (درگذشت 1427ق.).
  • الثمر الدانی: الآبی الازهری (درگذشت 1330ق.)، بیروت، المکتبة الثقافیه.
  • جامع الفتاوی: موسوی شاهرودی، قم، مشعر، 1428ق.
  • جامع المقاصد: الکرکی (درگذشت 940ق.)، قم، آل البیت، 1411ق.
  • جواهر الکلام: النجفی (درگذشت 1266ق.)، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
  • حاشیة الدسوقی: الدسوقی (درگذشت 1230ق.)، دار احیاء الکتب العربیه.
  • حاشیة رد المحتار: ابن عابدین (درگذشت 1252ق.)، بیروت، دار الفکر، 1415ق.
  • الحدائق الناضره: یوسف البحرانی (درگذشت 1186ق.)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، 1363ش.
  • حواشی الشروانی و العبادی: الشروانی (درگذشت 1301ق.) و العبادی (درگذشت 994ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
  • الخلاف: الطوسی (درگذشت 460ق.)، به کوشش خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، 1407ق.
  • الدر المختار: الحصکفی (درگذشت 1088ق.)، بیروت، دار الفکر، 1415ق.
  • الدروس الشرعیه: الشهید الاول (درگذشت 786ق.)، قم، نشر اسلامی، 1412ق.
  • ذخیرة المعاد: محمد باقر السبزواری (درگذشت 1090ق.)، آل البیت.
  • الروضة البهیة فی شرح اللمعه: الشهید الثانی (درگذشت 965ق.)، به کوشش کلانتر، قم، مکتبة الداوری، 1410ق.
  • روضة الطالبین: النووی (درگذشت 676ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه.
  • السرائر: ابن ادریس (درگذشت 598ق.)، قم، نشر اسلامی، 1411ق.
  • سنن الترمذی: الترمذی (درگذشت 279ق.)، به کوشش عبدالوهاب، بیروت، دار الفکر، 1402ق.
  • شرائع الاسلام: المحقق الحلی (درگذشت 676ق.)، به کوشش سید صادق شیرازی، تهران، استقلال، 1409ق.
  • الشرح الکبیر: ابوالبرکات (درگذشت 1201ق.)، مصر، دار احیاء الکتب العربیه.
  • صحیح البخاری: البخاری (درگذشت 256ق.)، بیروت، دار الفکر، 1401ق.
  • صحیح مسلم: مسلم (درگذشت 261ق.)، بیروت، دار الفکر.
  • غنیة النزوع: ابن زهرة الحلبی (درگذشت 585ق.)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسه امام صادق، 1417ق.
  • فتح العزیز: عبدالکریم بن محمد الرافعی (درگذشت 623ق.)، دار الفکر.
  • قواعد الاحکام: العلامة الحلی (درگذشت 726ق.)، قم، النشر الاسلامی، 1413ق.
  • کتاب الحج: محمد رضا گلپایگانی، به کوشش صابری، قم.
  • الکافی: الکلینی (درگذشت 329ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1375ش.
  • کشاف القناع: منصور البهوتی (درگذشت 1051ق.)، به کوشش محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق.
  • کشف اللثام: الفاضل الهندی (درگذشت 1137ق.)، قم، نشر اسلامی، 1416ق.
  • المبسوط فی فقه الامامیه: الطوسی (درگذشت 460ق.)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه.
  • المبسوط: السرخسی (درگذشت 483ق.)، بیروت، دار المعرفه، 1406ق.
  • مجمع الفائدة و البرهان: المحقق الاردبیلی (درگذشت 993ق.)، به کوشش عراقی و دیگران، قم، انتشارات اسلامی، 1416ق.
  • المجموع شرح المهذب: النووی (درگذشت 676ق.)، دار الفکر.
  • المحرر فی الفقه: مجدالدین ابوالبرکات (درگذشت 652ق.)، ریاض، مکتبة المعارف، 1404ق.
  • مختصر المزنی: المزنی (درگذشت 263ق.)، بیروت، دار المعرفه.
  • مختلف الشیعه: العلامة الحلی (درگذشت 726ق.)، قم، النشر الاسلامی، 1412ق.
  • مدارک الاحکام: سید محمد بن علی الموسوی العاملی (درگذشت 1009ق.)، قم، آل البیت، 1410ق.
  • المدونة الکبری: مالک بن انس (درگذشت 179ق.)، مصر، مطبعة السعاده.
  • مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام: الشهید الثانی (درگذشت 965ق.)، قم، معارف اسلامی، 1416ق.
  • مسند احمد: احمد بن حنبل (درگذشت 241ق.)، بیروت، دار صادر.
  • مصباح الهدی: محمد تقی آملی، تهران، ناشر: مؤلف، 1380ق.
  • المعتمد فی شرح المناسک: محاضرات الخوئی (درگذشت 1413ق.)، الخلخالی، قم، مدرسة دار العلم، 1410ق.
  • مغنی المحتاج: محمد الشربینی (درگذشت 977ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1377ق.
  • المقنعه: المفید (درگذشت 413ق.)، قم، نشر اسلامی، 1410ق.
  • من لا یحضره الفقیه: الصدوق (درگذشت 381ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، 1404ق.
  • مناسک الحج: الخوئی، قم، 1411ق.
  • مناسک الحج: السیستانی، قم، 1413ق.
  • مناسک الحج: وحید خراسانی.
  • مناسک جامع حج: مکارم شیرازی، قم، مدرسة الامام علی بن ابی‌طالب، 1426ق.
  • مناسک حج با حواشی مراجع تقلید: محمد رضا محمودی، مشعر، 1429ق.
  • مناسک زائر: شبیری زنجانی، قم، شهاب‌ الدین، 1427ق.
  • منتهی المطلب: العلامة الحلی (درگذشت 726ق.)، چاپ سنگی.
  • مواهب الجلیل: الحطاب الرعینی (درگذشت 954ق.)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1416ق.
  • الموطّا: مالک بن انس (درگذشت 179ق.)، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1406ق.
  • المؤتلف من المختلف بین ائمة السلف: الطبرسی (درگذشت 548ق.)، به کوشش گروهی از اساتید، مشهد، مجمع البحوث الاسلامیه، 1410ق.
  • النهایه: مبارک ابن اثیر (درگذشت 606ق.)، به کوشش الزاوی و الطناحی، قم، اسماعیلیان، 1367ش.
  • وسائل الشیعه: الحر العاملی (درگذشت 1104ق.)، قم، آل البیت، 1412ق.
  • الوسیلة الی نیل الفضیله: ابن حمزه (درگذشت 560ق.)، به کوشش الحسون، قم، مکتبة النجفی، 1408ق.

مقاله‌های مرتبط[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پوشاندن پا (فتاوای مراجع)