ام سلمه: تفاوت میان نسخه‌ها

جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱۱: خط ۱۱۱:
===محبت نسبت به امام حسین===
===محبت نسبت به امام حسین===


بر پایه ‌گزارش شماری از منابع، هنگامی که [[امام حسین(ع)]] به سوی عراق رفت، وصیت‌نامه و دیگر امانت‌ها را به‌ ام سلمه سپرد و از او خواست هرگاه فرزند بزرگش نزد وی آمد، آن‌ها را به او بسپارد. ‌ام سلمه در پی شهادت حسین(ع) هنگامی که [[امام سجاد(ع)]] به دیدنش آمد، آن امانت را به ایشان سپرد.<ref>الکافی، ج1، ص304.</ref> برخی‌ ام سلمه را نخستین گریه‌کننده بر امام حسین(ع) در مدینه می‌دانند. در این هنگام، ‌ام سلمه دوران کهولت خود را سپری می‌کرد و همواره نگران واپسین بازمانده اصحاب کساء بود. او دوران کودکی امام حسین(ع) را به یاد می‌آورد که در خانه‌اش بازی می‌کرد و پیامبر(ص) به او می‌نگریست و می‌گریست. چون‌ ام سلمه علت را ‌پرسید، پیامبر(ص) از آینده حسین(ع) خبر داد و مقداری از تربت او را که جبرئیل آورده بود، به‌ ام سلمه داد و فرمود: هرگاه این خاک خونین شد، بدان که حسین کشته شده است. ‌ام سلمه پیوسته آن تربت را می‌نگریست تا روزی آن را خونین دید و چنان ناله برآورد و ضجه زد که زنان از هر سو آمدند و از کشته شدن حسین(ع) آگاه شدند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص245-246؛الفتوح، ج4، ص324؛تهذیب الکمال، ج6، ص408-409.</ref>  
بر پایه ‌گزارش شماری از منابع، هنگامی که [[امام حسین(ع)]] به سوی عراق رفت، وصیت‌نامه و دیگر امانت‌ها را به‌ ام سلمه سپرد و از او خواست هرگاه فرزند بزرگش نزد وی آمد، آن‌ها را به او بسپارد. ‌ام سلمه در پی شهادت حسین(ع) هنگامی که [[امام سجاد(ع)]] به دیدنش آمد، آن امانت را به ایشان سپرد.<ref>الکافی، ج1، ص304.</ref> برخی‌ ام سلمه را نخستین گریه‌کننده بر امام حسین(ع) در مدینه می‌دانند. در این هنگام، ‌ام سلمه دوران کهولت خود را سپری می‌کرد و همواره نگران واپسین بازمانده اصحاب کساء بود. او دوران کودکی امام حسین(ع) را به یاد می‌آورد که در خانه‌اش بازی می‌کرد و پیامبر(ص) به او می‌نگریست و می‌گریست. چون‌ ام سلمه علت را ‌پرسید، پیامبر(ص) از آینده حسین(ع) خبر داد و مقداری از [[تربت]] او را که جبرئیل آورده بود، به‌ ام سلمه داد و فرمود: هرگاه این خاک خونین شد، بدان که حسین کشته شده است. ‌ام سلمه پیوسته آن تربت را می‌نگریست تا روزی آن را خونین دید و چنان ناله برآورد و ضجه زد که زنان از هر سو آمدند و از کشته شدن حسین(ع) آگاه شدند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص245-246؛الفتوح، ج4، ص324؛تهذیب الکمال، ج6، ص408-409.</ref>
 


==ام سلمه و نقل حدیث==
==ام سلمه و نقل حدیث==