مسجد قبا: تفاوت میان نسخهها
A sharefat (بحث | مشارکتها) (←منابع) |
Z mohammad (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات مسجد | {{جعبه اطلاعات مسجد | ||
| عرض جعبه = | | عرض جعبه = | ||
خط ۲۱۸: | خط ۲۱۵: | ||
{{اماکن مدینه}} | {{اماکن مدینه}} | ||
[[رده:مقالههای در دست ویرایش]] | |||
[[رده:مسجدهای مدینه]] | [[رده:مسجدهای مدینه]] | ||
[[رده:مسجدهای مهم اسلامی]] | [[رده:مسجدهای مهم اسلامی]] |
نسخهٔ ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۰:۴۱
مسجد قبا | |
---|---|
اطلاعات | |
مکان | جنوب غربی مدینه، منطقه قبا، 6 کیلومتری مسجدالنبی |
پایهگذاری در | سال 13 هجری قمری |
پایهگذار | پیامبر اسلام |
معماری | |
مساحت | 6،000 مترمربع |
گنبد(ها) | 56 |
مناره(ها) | 4 |
بلندی مناره | 42 متر |
ویژگیهای دیگر | بزرگترین مسجد در مدینةالنبی از لحاظ حجم، مساحت و فضیلت بعد از مسجدالنبی |
مسجد قبا، نخستین مسجد ساخته شده به دستور پیامبر(ص) بود که در منطقه قبا و جنوب غربی مدینه واقع شده و فاصله این مسجد تا مسجد شریف نبوی حدود شش کیلومتر است. صرف نظر از این که مسجد قبا از نظر تاریخی اولین مسجد ساخته شده در تاریخ اسلام است، اما بعد از مسجد شریف نبوی بزرگترین مسجد در مدینةالنبی از لحاظ حجم، مساحت و فضیلت به شمار میرود.
بسیاری از مفسران معتقدند که مسجد قبا، همان مسجدی است که قرآن کریم آن را در آیه ١٠٨ سوره توبه ستوده و بر اساس این آیه، مسجد قبا نخستین مسجدی است که بر پایه تقوا بنا شده است. وجه تسمیه مسجد قبا نیز به این دلیل بود که پیامبر گرامی(ص) در مسیر خود به سمت مدینه از این سرزمین عبور کرده و در آن مسجدی بنا نموده که به این نام معروف شده است.
تنوع گزارشهای تاریخی موجب شده است که اشخاص و گروههای مختلفی همچون اهالی قبا، مهاجران نخستین، پیامبر اسلام و ... در مقام سازندگان مسجد قبا شناسانده شوند. همچنین به نظر میرسد جایگاه مهم و شرایط خاص این مسجد در صدر اسلام، سبب اختلاف گزارشات درباره ائمه جماعت این مسجد است. پیوستگی تاریخی رسول خدا(ص)، اهل بیت و مسجد قبا، باعث شده بود اهالی قبا، در حوادث و فتنههای پس از رحلت پیامبر، کمتر دچار تردید و اشتباه شوند.
از آنچه منابع درباره ساختمان مسجد آوردهاند این نتیجه بدست میآید که ساختمان و بنای مسجد قبا تا اواسط قرن دوم هجری، نسبتاً دست نخورده و اصیل بوده است اما در دورههای بعدی، بازسازی شده و یا سازههای به آن افزوده گردیده است. ساختمان جدید مسجد در صفر ١4٠5ه شروع شد و مساحت ١،٣٣٣متر مربعی آن به 6،٠٠٠ متر مربع افزایش یافت و با 56 قبه و گنبد به قطر 5/٣٠ متر و به ارتفاع بین ١٨/٣٠ تا ٢4/٣٠ متر دارای چهار مناره به طول هر یک 4٢ متر با تجهیزات مدرن افتتاح شد.
منطقه قبا
منطقه قبا که اکنون جزیی از شهر مدینه است، در گذشته یکی از محلههای پیرامون مدینه بود. [۱] ساکنان قبا را، که به «عالیه» نیز شهرت داشت، [۲] قبایل «خطمه»، «وائل»، «واقف»، «بنیامیة بن زید»، «بنیقریظه»، «بنینضیر» و «بنیعمرو بن عوف» تشکیل میدهند. [۳]
از آثار اسلامی به جا مانده در قبا، پس از مسجد قبا، مشاهدی مانند حجر فاطمه(س) بنت رسول الله(ص) [۴] و چاهی منسوب به پیامبر(ص) است. [۵]
ورود پیامبر اعظم(ص) به قبا، در جریان هجرت از مکه به مدینه و اقامت چند روزه در این محل، از مهمترین رخدادهای تاریخی قبا به شمار میرود. [۶] پیامبر(ص) پس از ورود به قبا، خانه کلثوم بن هدم، بزرگ بنیعمرو را محل استراحت، و خانه سعد بن خیثمه را محل ملاقات تعیین کرد. [۷]
با مطالعه منابع تاریخی میتوان مهمترین عامل اقامت چند روزه پیامبر(ص) در قبا را ساخت مسجد، و پیوستن علی بن ابیطالب(ع) و وابستگان به ایشان دانست. سلمان فارسی، در مدت چند روز اقامت پیامبر(ص) در محله قبا، به سنجش رفتار و کردار پیامبر(ص) پرداخت و در نهایت به حقانیت دعوت ایشان ایمان آورد. [۸] محله قبا شاهد وقایع مهمی چون ایجاد عقد اخوت بین مهاجران و انصار، تشریع وجوب زکات[۹] و دلایل و معجزاتی چون جوشیدن آب از انگشتان پیامبر(ص) بود. [۱۰]
پیشینه مسجد
مسجد قبا، نخستین مسجد ساخته شده به دستور پیامبر(ص) بود و تا مسجدالنبی دو میل فاصله دارد. [۱۱] برخی مسجد قبا را به دلالت آیات قرآن کریم، مسجد «التقوی» نیز نامیدهاند. [۱۲]
ساخت مسجد قبا نخستین اقدام پیامبر اعظم(ص)، پس از هجرت از مکه به مدینه بود؛ اقدامی که علاوه بر ابعاد معنوی آن، اولین اقدام حضرت در تشکیل حکومت اسلامی و ترسیم جامعه مطلوب دینی بود.
با توجه به برخی از منابع، ساخت مسجد قبا، به دستور پیامبر(ص)، پس از رسیدن علی بن ابیطالب(ع) به قبا، آغاز شد. طبرانی (م360ق) به نقل از جابر بن عبدالله انصاری نقل میکند:
"هنگامی که مردم قبا از پیامبر(ص) تقاضا کردند تا مسجدی برای آنها بسازد، ایشان تقاضای آنها را پذیرفت و خطاب به مردم گفت: «یکی از شما برخیزد و بر این ناقه سوار شود تا هر کجا که ناقه ایستاد، همانجا را برای ساختن مسجد اختصاص دهیم». نخست ابوبکر پیشقدم شد و بر روی ناقه نشست و هر چه کرد، آن حیوان حرکت نکرد! عمر از جای برخاست و بر فراز ناقه نشست و او هم هر چه کوشید، ناقه حرکت نکرد! آنگاه علی (ع) از جای برخاست و به محض اینکه پای در رکاب چرمین آن حیوان گذاشت، ناقه بلادرنگ از جای برخاست و حرکت کرد. پیغمبر(ص) فرمود: «دهانه آن حیوان را در اختیار خودش بگذار و هر کجا که میرود، با وی همراهی کن؛ چراکه این حیوان مامور است تا محل مناسبی برای ساختن مسجد نشان دهد. [۱۳]
پس از ساخته شدن مسجد، نزدیکترین خانهها برای اقامت پیامبر(ص) و علی بن ابیطالب(ع) در نظر گرفته شد. آنها که تا پیش از این میهمان کلثوم بن هدم بودند، پس از مرگ ناگهانی وی، میزبانی سعد بن خیثمه انصاری را پذیرفتند. [۱۴]در تاریخ معاصر نیز برخی، از خانهای منسوب به علی بن ابیطالب (ع) در نزدیکی مسجد قبا خبر دادهاند. [۱۵] اهمیت محله قبا در صدر اسلام به نحوی بود که در مواردی، پیامبر(ص) با وجود تعیین جانشین برای شهر مدینه، جانشینی جداگانه برای محله قبا بر میگزید. [۱۶]
مسجد قبا در زمین زنی از اهالی قبا، به نام «لینه»، ساخته شد. همین امر موجب بهانهجویی گروهی برای حضور نیافتن در مسجد قبا و تلاش برای ساخت مسجدی شد که بعدها به «مسجد ضرار» شهرت یافت. [۱۷] در این میان واقدی با استناد به گزارشی، مسجد قبا را توسعهیافته مسجدی دانسته است که پیش از ورود پیامبر(ص) به قبا ساخته شده بود. ازاینرو بنا بر این نظر، زمین مذکور کنار مسجد قرار داشت. [۱۸]
سازندگان مسجد
تنوع گزارشهای تاریخی موجب شده است که اشخاص و گروههای مختلفی در مقام سازندگان مسجد قبا شناسانده شوند. این اشخاص و گروهها عبارتاند از:
اهالی قبا
ثعلبی (م427ق) ذیل آیه مربوط به مسجد ضرار، به نقل از برخی مفسران، انگیزه منافقان در ساخت مسجد ضرار را حسادت و رقابت با بنیعمرو بن عوف عنوان کرده است. [۱۹] مقریزی نیز به ساخته شدن مسجد قبا به دست بنیعمرو بن عوف تصریح کرده و مانند ثعلبی به نقش رقابت بین قبایل در ساخت مسجد ضرار پرداخته است. [۲۰]
مهاجران نخستین
نخستین منبعی که به ساخته شدن مسجد قبا به دست گروهی از مهاجران، کمی پیش از ورود پیامبر اعظم(ص) به مدینه، تصریح کرده است، محمد بن سعد (م230ق) است. هر چند که پیش از وی عبدالرزاق صنعانی (م211ق) به امامت «سالم مولی ابیحذیفه»، بر مهاجران نخستین در مسجد قبا، اشاره کرده است. [۲۱] به غیر از دو منبع پیشگفته، بلاذری در فتوح البلدان و مقریزی در امتاع الاسماع، به وجود مسجد قبا و برگزاری نماز جماعت مهاجران نخستین به سوی بیتالمقدس، پیش از ورود پیامبر(ص) به قبا، تاکید کرده و بر حضور پیامبر(ص) در این مسجد، پس از ورود به قبا، تصریح نمودهاند. [۲۲]
البته لازم به ذکر است که اجتماع مهاجران نخستین و حتی اقامه نماز جماعت در یک محل را نمیتوان به معنای ساخته شدن مسجد قبا به دست ایشان دانست.
عمار بن یاسر
از دیگر افرادی که سازنده مسجد قبا دانسته شده است، عمار یاسر، صحابی وفادار پیامبر(ص) است. گزارش ابن هشام، [۲۳] به نقل از الشعبی، مبنی بر اینکه عمار، نخستین سازنده مسجد در اسلام است، میتواند شاهدی بر این مدعا باشد. مقریزی[۲۴] و ابن اثیر[۲۵] به صورت شفافتری معتقدند عمار، با هدف ایجاد محل مناسبی برای ملاقات با پیامبر(ص)، سنگ بنای مسجد قبا را بنیان نهاد.
سعد بن خیثمه
سعد بن خیثمه، از اهالی قبا و به نقلی، میزبان پیامبر(ص)، پس از کلثوم بن هدم بود. [۲۶] برخی از مورخان، در تشریح ایرادهای منافقان به مسجد قبا و قرار گرفتن آن در زمینی نامناسب، به ساخته شدن این مسجد به دست سعد بن خیثمه تصریح کردهاند. [۲۷]
رسول خدا
قول مشهور بین مورخان، ساخته شدن مسجد قبا به دست رسول اکرم(ص) است؛ زیرا برخی، یکی از ویژگیهای اختصاصی مسجد قبا را ساخته شدن آن به دست پیامبر(ص) دانستهاند. [۲۸] همچنین نظرات پیشگفته را میتوان با این نظر جمع کرد. ازاینرو نمیتوان تعدد اخبار در این خصوص را عامل ایجاد نوعی تردید در سازندگان مسجد قبا دانست.
از دیگر شواهد این دیدگاه، وجود گزارشهای متعدد مبنی بر شرکت پیامبر(ص) در ساخت این مسجد است. شموس بنت نعمان، در گزارشی پس از تصریح به ساخت مسجد قبا به دست پیامبر(ص)، به توصیف چگونگی حمل سنگها و خاکآلود شدن لباس ایشان پرداخته است. پیامبر(ص) برای حمل سنگها، یاری هیچ کس را نمیپذیرفت[۲۹] و سازندگان مسجد را نیز تحسین میکرد. [۳۰]
قبله مسجد
مسجد قبا، به دلیل تعیین قبلهاش از سوی پیامبر(ص)، یکی از مساجد شاخص مدینه شناخته میشد. [۳۱] وجود سنگی در جهت قبله، نشانهای بود که پیامبر(ص) قرار داده بود و خلیفه اول و دوم نیز هرکدام با قرار دادن سنگی آن را متمایز کرده بودند. [۳۲] این نشانه تا زمان اولین بازسازی مسجد قبا وجود داشت. [۳۳]
جهت قبله مسجد قبا، پس از نزول آیات تغییر قبله، از سوی فرستاده پیامبر(ص) از بیتالمقدس به سوی کعبه تغییر یافت. عبدالله بن عمر تغییر قبله مسجد قبا را هنگام اقامه نماز صبح گزارش کرده است. [۳۴] برخی نیز معتقدند که پیامبر(ص) خود به مسجد قبا آمد و پس از اعلام تغییر قبله، نشانه قبله مسجد را به سوی کعبه تغییر داد. [۳۵]
مؤذن مسجد
منابع تاریخی از سعد بن عائذ، معروف به سعد القرظ، به عنوان نخستین مؤذن مسجد قبا، سخن به میان آوردهاند. [۳۶] وی که از وابستگان به عمار بن یاسر دانسته میشد، بنا به نقل فرزندش عمار، از سوی پیامبر(ص) به عنوان مؤذن مسجد قبا، و جانشین بلال حبشی در مسجدالنبی تعیین شد. [۳۷] سعد القرظ، پس از رحلت پیامبر(ص) و مهاجرت بلال به شام، در عهد خلیفه اول و دوم، به عنوان مؤذن مسجد نبوی تعیین شده و پس از او نیز این سمت در خاندان وی استمرار یافت. [۳۸]
ائمه مسجد قبا
تعیین امام مسجد قبا را میتوان از نخستین انتصابهای پیامبر(ص)، در نظام سیاسی و اجتماعی اسلامی، در مدینه دانست؛ نظامی که هرم سازمانی آن از میان توده مردم، به لحاظ شرایط شرعی و عرفی، شکل میگرفت و مستقیم به بالاترین سطح از نظام سیاسی مرتبط میشد.
سعد بن قیس
پس از پیامبر اعظم(ص)، میتوان سعد بن عبید بن قیس را نخستین امام مسجد قبا دانست. انتخاب وی از میان اهالی قبا، شاید به دلیل شراکت دادن انصار در مناصب دینی و سیاسی، و اهمیت داشتن اعتبار عرفی و مقبولیت در عهدهداری این منصب مهم باشد. سعد بن قیس، پس از عهد نبوی، زمان خلافت ابوبکر و عمر بن خطاب نیز امامت مسجد قبا را برعهده داشت. [۳۹] وی، در سال شانزده هجری، در نبرد قادسیه به شهادت رسید. [۴۰]
مجمع بن جاریه
مجمع بن جاریه از جمله صحابهای بود که قرآن را، به جز دو سوره، در عهد نبوی جمعآوری کرد. [۴۱] وی فرزند یکی از سازندگان مسجد ضرار به نام جاریة بن عطاف بود و قبل از تخریب مسجد ضرار، امامت جماعت آن را برعهده داشت. مجمع بن جاریه در پاسخ به سرزنش خلیفه دوم، پیش از انتصابش به امامت مسجد قبا، از خود چنین دفاع کرد: «من جوانی نوپا بودم و گمان نیک بر سازندگان مسجد ضرار میبردم. آنها من را به دلیل اطلاعم بر قرآن، مقدم داشته و بر من اقتداء میکردند». [۴۲]
حنظلة بن نعمان
حنظلة بن نعمان انصاری نیز از جمله امامان مسجد قبا دانسته شده است. حنظله از صحابه و حاضران در جنگ احد و غزوههای بعد از آن بود و پس از شهادت حمزة بن عبدالمطلب، خوله بنت قیس، همسر حمزه، را به همسری گرفت. [۴۳] جبلة بن سحیم از امامت وی، در مسجد قبا، گزارش کرده است. [۴۴]
معاذ بن جبل
معاذ بن جبل نیز در مقطعی، امامت مسجد قبا را، به فرمان پیامبر(ص)، بر عهده داشت. [۴۵]
مسجد قبا و منافقان
اهمیت مسجد قبا را میتوان از موضعگیری منافقان در برابر آن شناخت. منافقان برای محدود کردن دایره تاثیرگذاری مسجد قبا، تصمیم به از رونقانداختن این مسجد گرفتند. کمترین تاثیر این اقدام، از بین رفتن اتحاد و انسجام اجتماعی، قوت یافتن عوامل گسست اجتماعی، مانند روابط و قوانین قومی و نژادی و از بین رفتن روابط وثیق بین مردم و پیامبر(ص) بود. قرآن کریم نیز به این هدف و تهدید تصریح کرده است.[۴۶]
آنها حتی در پیگیری مقصود خویش و پررنگ کردن وجهه دینی رویکرد خود، از پیامبر(ص) خواستند که به مسجد آنها بیاید و با نماز خواندن در آن، بر اعتبار آن بیافزاید. [۴۷] در این روش، منافقان با ابزارها و نمادهای دینی و اسلامی، قصد تضعیف جایگاه و میزان تاثیرگذاری مسجد قبا را داشتند.
منافقان در تعلیل بیتوجهی به مسجد قبا و ضرورت ساخت مسجدی در مقابل آن، به موضوعاتی استناد کردند که بررسی آنها نیز خالی از فایده نیست. یکی از محورهای تبلیغات منافقان در تضعیف جایگاه مسجد قبا، طرح شانیتهای قبیلگی بود. آنها با پررنگ کردن حسن و قبحهای عرفی، سعی داشتند تعارضها و تفاخرهای اجتماعی بالقوه مدینه را به فعلیت برسانند. [۴۸]
سازندگان مسجد ضرار، با تکیه بر اینکه مسجد قبا در زمینی ساخته شده است که قبیله بنیعمرو بن عوف در آن حیوانات خود را نگهداری میکردند، تصمیم داشتند حضور در مسجد قبا و وفاداری به آن را مستلزم تحقیر و توهین اجتماعی و قبیلگی تعریف کنند.[۴۹]
آنها سعی داشتند مسجد قبا را مسجد قبیلهای خاص نشان دهند و با تحریک حس حسادت سایر قبایل، آنها را از حضور در مسجد قبا برحذر دارند. [۵۰] منافقان در بیانی ظاهراً انساندوستانه برای توجیه حضور نیافتنشان در مسجد قبا و ضرورت ساخت مسجد ضرار، به بهانههایی همچون سختی روزهای بارانی، شبهای تاریک و سرد، سختی طی مسیر برای بیماران و کهنسالان و... تمسک میجستند. [۵۱]
مسجد قبا و آیات قرآن
بررسی تاریخی آیات قرآن میتواند نقش مهمی در بهرهمندی جامع و صحیح از قرآن و سنت ایفا کند. ازاینرو بررسی گزارههای مرتبط با مسجد قبا، میتواند از این منظر نیز مورد توجه قرار گیرد. با مطالعه منابع مرتبط با علوم قرآنی و تاریخی، میتوان آیاتی از قرآن کریم را مرتبط با تطور تاریخی مسجد قبا دانست. یکی از این آیات 108 سوره توبه است.
﴿لا تَقُمْ فیهِ اَبَداً لَمَسْجِدٌ اُسِّسَ عَلَی التَّقْوی مِنْ اَوَّلِ یَوْمٍ اَحَقُّ اَنْ تَقُومَ فیهِ فیهِ رِجالٌ یُحِبُّونَ اَنْ یَتَطَهَّرُوا وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرینَ﴾؛ «هرگز در آن (مسجد به عبادت) نایست مسجدی که از روز نخست بر پایه تقوا بنا شده شایستهتر است که در آن (به عبادت) بایستی، در آن مردانی هستند که دوست میدارند پاکیزه باشند و خداوند پاکیزگان را دوست دارد.»(توبه:108)
در اینکه این آیه در شان مسجد قبا نازل شده است یا مسجد نبوی، اختلاف نظر وجود دارد. بحث در مورد مصداق این آیه، محدود به منابع قرآنی نیست و میتوان آن را در منابع حدیثی و تاریخی نیز پیگیری کرد؛ با این تفاوت که در منابع شیعی، به مصداق بودن مسجد قبا، اقبال بیشتری شده است.
ابن قولویه (م329ق) به نقل از معاویة بن عمار و قاضی نعمان (م363ق)، روایتی را از امام صادق(ع) نقل میکنند که در آن، مردم به زیارات و مشاهد مدینه، به ویژه مسجد قبا، توصیه شدهاند. حضرت دلیل ویژگی مسجد قبا را نزول این آیه در حق آن دانسته است. [۵۲]
در مقابل، منابعی وجود دارد که مسجدالنبی(ص) را مصداق این آیه میدانند؛ از جمله این منابع، صحیح مسلم و سنن ترمذی است.[۵۳] از سوی دیگر علاوه بر منابع حدیثی، منابع متعدد تفسیری و تاریخی دیگر، شان نزول این آیه را در باره مسجد قبا یا اهالی قبا دانسته است.[۵۴]
مسجد قبا و پیامبر اسلام
آغاز پیوستگی تاریخی مسجد قبا با پیامبر(ص) را میتوان ورود ایشان به قبا، در ماجرای هجرت از مکه به مدینه، در سال سیزدهم بعثت، دانست. ساخته شدن مسجد قبا به دستور پیامبر(ص) را میتوان از مهمترین اقدامات ایشان، پس از خروج از مکه، قلمداد کرد؛ چراکه این نخستین بار بود که پیامبر(ص)، با تکیه بر اقتداری که به عنوان حاکم اسلام عهدهدار شده بود، مسجدی را تاسیس کرد و در آن نماز جماعت اقامه نمود.
با مطالعه سیره عملی پیامبر(ص) نیز میتوان گزارههای تاریخی فراوانی را استنتاج کرد که میتواند الگوی مناسبی برای تعریف کارکردهای مساجد، در عهد نبوی، دانسته شود. پیامبر(ص)، پس از خروج از محله قبا و ورود به مدینه نیز، بر اهمیت مسجد قبا تاکید میکرد؛ چنانکه صحابه را بر شرکت در نماز جمعه مسجد قبا توصیه میکرد[۵۵]و خود در روزهای شنبه و دوشنبه، پیاده یا سواره به مسجد قبا میرفت. سخنان و خطبههای رسول خدا(ص)، در مسجد قبا نیز، از دیگر منابع معرفت دینی دانسته میشود. [۵۶]
به دلیل آن که سیره پیامبر، یکی از منابع مهم در شناخت و عمل به دستورهای دینی و دنیوی دانسته میشود، توجه به رفتارها و توصیههای اخلاقی و اجتماعی ایشان در مسجد قبا مورد توجه منابع تاریخی و حدیثی قرار گرفته است. حساسیت و برخورد قاطع پیامبر(ص) در مورد جریان نفاق در مدینه، یکی از این موارد است. عیاشی در تفسیر خود به نقل از امام محمد باقر(ع) نحوه تاکید پیامبر(ص) بر عملکرد خود در مورد منافقان را چنین تصویر کرده است:
"رسول خدا(ص) هرگاه به سوی مسجد قبا میرفت، در محلی که آثاری از مسجد منافقان باقی مانده بود، لباسهای خود را بالا میزد و بر سنگهای حاشیه راه قدم مینهاد تا مبادا غباری از ویرانه مسجد آنها، بر لباس وی بنشیند". [۵۷]
حضور پیامبر(ص) در مسجد قبا علاوه بر آثار اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، منبعی برای استدلالها و استفادههای تکلیفی و فقهی نیز بود؛ بهطوریکه صحابه و فقها، گفتار و رفتار رسول خدا(ص) در مساجد، از جمله مسجد قبا را منبع مهمی در استنباط احکام شرعی میدانستند. جایگاه تشریعی پیامبر(ص) و اهمیت محیطی (مسجد)، به دلیل قرار گرفتن در مقام بیان احکام و تکالیف، موجب شده بود که جزئیترین رفتار و گفتار پیامبر9، مورد توجه مردم، صحابه و دانشمندان قرار گیرد؛ بهطوریکه یکی از صحابه با استناد به رفتار پیامبر(ص) در مسجد قبا، اشاره را مجزی از جواب سلام برای نمازگزار میدانست. [۵۸]فرد دیگری، پیامبر(ص) را در مسجد قبا در حالی دید که در نماز از پاپوش استفاده میکرد. [۵۹]
مسجد قبا و اهل بیت
مسجد قبا نیز علاوه بر دارا بودن فضایل و حرمت طبیعی خود، به دلیل مسجد بودن، مورد توصیه خاص پیامبر(ص) و اهل بیت قرار گرفته بود. امام جعفر بن محمد(ع)، با تکیه بر اینکه مسجد قبا نخستین مسجدی بود که پیامبر(ص) پس از ورود به مدینه در آن نماز خواند، به اهمیت این مسجد تاکید نموده است. [۶۰] پیامبر(ص)، در حدیثی که منابع مختلف شیعی و عامه بااندک جزییاتی آن را نقل کردهاند، دو رکعت نماز در مسجد قبا را برابر با عمره دانست. [۶۱]
در روایتی دیگر، مسجد قبا، در میان مشاهد شهر مدینه، مورد تاکید بیشتر قرار گرفته است. در این روایت امام صادق(ع)، در جواب شخصی که از اولویت و ترتیب زیارات مشاهد مدینه سؤال کرد، فرمود: «از مسجد قبا شروع کن؛ چراکه آن نخستین مسجد در مدینه است که رسول خدا(ص) در آن نماز گزارد». [۶۲]
مسجد قبا، به لحاظ تاریخی و اعتقادی نیز، ارتباط وثیقی با اهل بیت دارد. با توجه به برخی از منابع، ساخت مسجد قبا، به دستور پیامبر(ص)، پس از رسیدن علی بن ابیطالب(ع) به قبا، آغاز شد. [۶۳]
این مسجد، پس از رحلت رسول خدا(ص) نیز، محلی برای افشاگری و وشنگری صحابه راستین پیامبر(ص)؛ عمار از اقدامات عثمان بن عفان بود. برخی منابع، شهادت عمار در دفاع از علی بن ابیطالب(ع) در جنگ صفین را، ناشی از کینهورزی هواداران عثمان، از سخنان وی در مسجد قبا، دانستهاند. [۶۴]
پیوستگی تاریخی رسول خدا(ص)، اهل بیت و مسجد قبا، باعث شده بود اهالی قبا، در حوادث و فتنههای پس از رحلت پیامبر، کمتر دچار تردید و اشتباه شوند؛ چراکه در موارد متعدد، توصیههای پیامبر(ص) در مورد اهل بیت را در مسجد قبا شنیده بودند. از شواهد این روشنگری و وفاداری به سیره و سنت نبوی را میتوان احتجاج عویم بن ساعده انصاری، در جلسه سقیفه دانست.[۶۵]
مسجد قبا از منظر عامه
مسجد قبا نزد عامه، دارای اهمیت ویژهای است؛ بهطوریکه برخی بزرگان عامه به عبادت در مسجد قبا پس از مسجدالنبی و مرقد پیامبر(ص) سفارش میکردند. [۶۶] عامه نیز با تمسک به سیره صحابه، به حضور در مسجد قبا اهتمام میورزیدند. حضور در مسجد قبا و بهرهمندی از فضایل آن، در سیره برخی از صحابه، شکل منظم و مستمری یافته بود. خلیفه دوم، عصرهای دوشنبه و پنجشنبه هر هفته، خود را به مسجد قبا میرساند و میگفت: «اگر مسجد قبا در ناحیه دوردستی نیز واقع بود، شتران خود را به سوی آن میراندیم». [۶۷]
برخی از صحابه نیز در روزهای معینی از هفته، با پای برهنه، به مسجد قبا میرفتند. [۶۸]این توجه صحابه باعث شده بود، حاجیان پس از مناسک حج، حضور در مسجد قبا را از جمله آداب زیارتی شهر مدینه بدانند. [۶۹]بهوتی (م1051ق)، از فقهای حنبلی، دو رکعت نماز در مسجد قبا را از سنت و مستحب دانست. [۷۰]حصفکی (م1088ق)، از فقهای حنفی نیز، مسجد قبا را پس از بیتالمقدس و در زمره چهار مسجد برتر عالم اسلام معرفی کرد. [۷۱]
ساختمان مسجد
تطور تاریخی ساختمان این مسجد را میتوان در خلال برخی از گزارشهای حدیثی یا تاریخی، به نحوی ناقص ترسیم کرد. امام جعفر بن محمدالصادق(ع) در روایتی تنها اثر تغییر نیافته از عهد پیامبر(ص) در مدینه را مسجد قبا دانستند. [۷۲] ازاینرو میتوان ساختمان و بنای مسجد قبا تا اواسط قرن دوم هجری را نسبتاً دست نخورده و اصیل دانست.
مقدسی، از معجمنگاران قرن چهارم، مسجد قبا را مسجدی دارای صحنی سنگچین و بزرگ توصیف کرده، [۷۳] و مقریزی به نقل از ابوغسان، مسجد قبا را چنین توصیف کرده است:
"مسجد قبا به صورت مربع و طول هر ضلعش 66 ذرع است. این مسجد دارای محوطهای به وسعت 50 در (ع) ذرع است که 3 باب در ورودی، 33 ستون و 14 قندیل دارد. [۷۴]
ماذنه مسجد قبا، در سالهای نخست، پلهکانی بود که آن را «النعامه» میخواندند. [۷۵] اما در بازسازیهای بعدی، ماذنهای در محل قلعهای که کنار مسجد واقع بود، ساخته شد. [۷۶] این قلعه که در اصطلاح معماری آن دوره «اطم» خوانده میشد، به این دلیل که در ابتدای مدینه قرار داشت، «غره» نام گرفته بود؛ چنانچه سه روز اول هر ماه را نیز «غرر» مینامند. [۷۷]
ساختمان جديد آن در صفر ١۴٠۵ه شروع شد و مساحت ١،٣٣٣متر مربعى آن به ۶،٠٠٠ متر مربع افزايش يافت و با ۵۶ قبه و گنبد به قطر ۵/٣٠ متر و گنبد بزرگ با قطر هر يک ۴٢ متر به ارتفاع بين ١٨/٣٠ تا ٢۴/٣٠ متر داراى چهار مناره به طول هر يک ۴٢ متر با تجهيزات مدرن افتتاح شد. [۷۸]
پانویس
- ↑ احسن التقاسیم، ص82.
- ↑ الطبقات الکبری، ج2، ص16.
- ↑ معجم قبائل العرب، عمر رضا کحاله، ج2، ص834.
- ↑ احسن التقاسیم، ج1، ص145.
- ↑ احکام و آداب حج، ص582.
- ↑ السیرة النبویه، ج1، ص492.
- ↑ تاریخ الامم و الملوک، ج2، ص382؛ اعلام الوری باعلام الهدی، ج1، ص150.
- ↑ زندگانی محمد پیامبر اسلام، ج1، صص144 و 145؛ الطبقات الکبری، ج4، ص67.
- ↑ تاریخ الاسلام، ج2، ص32.
- ↑ دلائل النبوة، ج4، ص123.
- ↑ امتاع الاسماع، ج10، ص78.
- ↑ احسن التقاسیم، ص82.
- ↑ المعجم الکبیر، ج2، ص246؛ تاریخ جرجان، ص155؛ سبل الهدی و الرشاد، ج3، ص268.
- ↑ البلدان، ص152.
- ↑ احکام و آداب حج، ص582.
- ↑ امتاع الاسماع، ج9، ص227.
- ↑ الاصابة، ج8، صص308 و 309؛ امتاع الاسماع، ج10، ص76.
- ↑ الطبقات الکبری، ج4، ص282.
- ↑ تفسیر الثعلبی، ج5، ص92.
- ↑ امتاع الاسماع، ج10، ص76.
- ↑ المصنف، عبدالرزاق الصنعانی، ج2، ص389.
- ↑ فتوح البلدان، ص13؛ امتاع الاسماع، ج10، ص69.
- ↑ السیرة النبویه، ج1، ص493.
- ↑ امتاع الاسماع، ج10، ص75.
- ↑ اسدالغابة، ج3، ص630.
- ↑ البلدان، ص152؛ تاریخ الامم و الملوک، ج2، ص382.
- ↑ فتوح البلدان، صص13 و 14؛ امتاع الاسماع، ج10، ص76؛ الاصابة، ج8، صص308 و 309.
- ↑ تفسیر مجمع البیان، ج7، ص253.
- ↑ اسدالغابة، ج6، ص166؛ الاصابة، ج8، ص204.
- ↑ الاصابة، ج5، ص196.
- ↑ اسدالغابة، ج6، ص166؛ الاصابة، ج8، ص204.
- ↑ امتاع الاسماع، ج10، صص70 و 71.
- ↑ امتاع الاسماع، ج10، صص70 و 71.
- ↑ سنن الدارمی، ج1، ص281؛ نهایة الاحکام، ج1، ص391.
- ↑ الطبقات الکبری، ج1، ص231؛ المنتظم، ج3، ص95.
- ↑ الاستیعاب، ج2، ص593؛ الاصابة، ج3، صص54 و 55.
- ↑ الاستیعاب، ج2، ص593؛ الاصابة، ج3، صص54 و 55.
- ↑ الاصابة، ج3، صص54 و 55.
- ↑ امتاع الاسماع، ج10، صص78-80؛ الاصابة، ج3، ص57.
- ↑ الاصابة، ج3، ص57.
- ↑ امتاع الاسماع، ج10، صص78-80.
- ↑ امتاع الاسماع، ج10، صص78-80.
- ↑ الاستیعاب، ج1، ص383.
- ↑ اسدالغابة، ج1، ص540؛ الاصابة، ج2، ص116.
- ↑ اسدالغابة، ج1، ص261.
- ↑ تفسیر الثعلبی، ج5، ص93.
- ↑ تفسیر الثعلبی، ج5، ص92.
- ↑ تفسیر الثعلبی، ج5، ص93.
- ↑ فتوح البلدان، صص13 و 14؛ امتاع الاسماع، ج10، ص76.
- ↑ تفسیر الثعلبی، ج5، ص92؛ عوالی اللئالی، ج2، ص32؛ التفسیر الاصفی، ج1، ص490.
- ↑ تفسیر الثعلبی، ج5، ص92.
- ↑ کامل الزیارات، ص25؛ دعائم الاسلام، ج1، ص297.
- ↑ صحیح مسلم، ج4، ص126؛ سنن الترمذی، ج1، ص203.
- ↑ جامع البیان، ج11، ص40؛ تفسیر ابن کثیر، ج2، ص404؛ تاریخ المدینه، ج1، ص47.
- ↑ اسدالغابة، ج5، ص353.
- ↑ انساب الاشراف، ج1، ص172؛ المصنف، ج7، ص565؛ فضائل المدینه، ص41.
- ↑ تفسیر العیاشی، ج2، ص112.
- ↑ الطبقات الکبری، ج1، ص231؛ صحیح ابن خزیمه، ج2، ص49؛ فضائل المدینه، ص41.
- ↑ الطبقات الکبری، ج1، ص451.
- ↑ منتهی المطلب، ج2، ص889.
- ↑ المصنف، ابن ابی شیبه، ج7، ص565؛ فضائل المدینه، ص41؛ الطبقات الکبری، ج1، ص230.
- ↑ کامل الزیارات، ص26.
- ↑ المعجم الکبیر، ج2، ص246؛ تاریخ جرجان، ص155؛ سبل الهدی و الرشاد، ج3، ص268.
- ↑ الطبقات الکبری، ج3، ص223؛ انساب الاشراف، ج2، ص315.
- ↑ کتاب الردة، محمد بن عمر واقدی، ص34؛ کتاب الفتوح، ج1، صص7 و 8.
- ↑ الشفا بتعریف حقوق المصطفی، القاضی عیاض، ج2، ص87؛ امتاع الاسماع، ج14، ص619.
- ↑ الطبقات الکبری، ج1، ص230؛ المنتظم، ج3، ص95.
- ↑ الطبقات الکبری، ج4، ص146.
- ↑ بغیة الطلب فی تاریخ حلب، کمالالدین عمر بن احمد بن ابیجرادة بن العدیم، ج7، صص3166 و 3167.
- ↑ کشاف القناع، ج2، ص601.
- ↑ الدر المختار، ج1، ص709.
- ↑ وسائل الشیعة، ج14، ص355.
- ↑ احسن التقاسیم، ص82.
- ↑ امتاع الاسماع، ج10، ص78.
- ↑ امتاع الاسماع، ج10، ص77.
- ↑ معجم البلدان، ج4، ص196.
- ↑ معجم البلدان، ج4، ص196.
- ↑ سیری در اماکن سرزمین وحی، ص56.
منابع
- الدر المختار شرح تنویر الابصار وجامع البحار، محمد بن علی بن محمد بن عبد الرحمن الحنفی الحصکفی، المحقق: عبد المنعم خلیل ابراهیم، دار الکتب العلمیة، 2002م/1423ق.
- کشاف القناع عن متن الاقناع، منصور بن یونس بن ادریس البهوتی، 1983م/1403ق.
- بغیة الطلب فی تاریخ حلب، کمال الدین ابن العدیم عمر بن احمد بن ابی جرادة، المحقق: سهیل زکار.
- المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، ابنجوزی، عبدالرحمن بن علی، تحقیق: عطا، مصطفی عبدالقادر، دار الکتب العلمیه، بیروت - لبنان.
- الشفا بتعریف حقوق المصطفی، قاضی عیاض، عیاض بن موسی، محقق: رفاعی، اسامه، دار الفیحاء، عمان - اردن.
- الردة، واقدی، محمد بن عمر، محقق: جبوری، یحیی وهیب، دار الغرب الاسلامی، بیروت - لبنان، 1410ق.
- تاریخ جرجان، سهمی، حمزه بن یوسف، ناشر: عالم الکتب، بیروت - لبنان.
- منتهی المطلب، علامه حلی، حسن بن یوسف، [بی نا].
- صحیح ابن خزیمة، محمد بن اسحاق بن خزیمة، المحقق: محمد مصطفی الاعظمی، المکتب الاسلامی - بیروت.
- احکام و مناسک حج، منتظری، حسینعلی، ناشر: نشر سایه، قم - ایران، 1386ش.
- المصنف، صنعانی، عبدالرزاق بن همام، محقق: اعاظمی، حبیب الرحمن، المجلس العلمی، بیروت - لبنان، 1403ق.
- سنن الدارمی، دارمی، عبدالله بن عبدالرحمن، دار الفکر، بیروت - لبنان، 1420ق.
- سیری در اماکن سرزمین وحی، حسنی، علیاکبر، محل نشر: تهران - ایران، 1371ش.
- عوالی اللئالی العزیزیة فی الاحادیث الدینیة، ابنابیجمهور، محمد بن زینالدین، محقق: عراقی، مجتبی، قم - ایران، 1403ق.
- الاصفی فی تفسیر القرآن، فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، مرکز النشر التابع لمکتب الاعلام الاسلامی، قم - ایران، 1418ق.
- دعائم الاسلام، ابن حیون، نعمان بن محمد، محقق: فیضی، آصف، موسسه آل البیت (علیهمالسّلام) لاحیاء التراث، قم.
- جامع البیان فی تفسیر القرآن، طبری، محمد بن جریر، ناشر: دار المعرفة، بیروت - لبنان.
- سنن الترمذی، محمد بن عیسی ترمذی (م٢٧٩ق)، به کوشش عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت، دار الفکر، ١4٠٢ق.
- صحیح مسلم، مسلم بن حجاج نیشابوری (م٢6١ق)، به کوشش محمد سالمهاشم، اول، بیروت، دار الکتب العلمیه، ١4١5ق.
- کامل الزیارات، جعفر بن محمد بن جعفر (ابن قولویه قمی)، تصحیح: بهراد الجعفری، ط١، تهران، صدوق، ١٣٧5ه. ش.
- الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ابن عبدالبر، تحقیق: علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، ١٩٩٢م.
- وسائل الشیعة، محمد بن الحسن (الحر العاملی)، ط ١، قم، مؤسسة آل البیت (علیهمالسّلام) لاحیاء التراث، ١4١٢ه. ق.
- مجمع البیان فی تفسیر القرآن، فضل بن الحسن الطبرسی (م54٨ق)، بیروت، دار المعرفه و افست، تهران، ناصر خسرو، ١4٠6ق.
- تاریخ المدینه المنوره، ابن شبه، ابو زید عمر بن شبه النمیری البصری، قم، دار الفکر، ١٣6٨ش.
- تاریخ الامم و الملوک، ابو جعفر محمد بن جریر الطبری (م ٣١٠)، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، چاپ دوم، بیروت، دار التراث، ١٩6٧م.
- اسد الغابة فی معرفة الصحابة، عز الدین بن الاثیر ابو الحسن علی بن محمد الجزری (م 6٣٠)، بیروت، دار الفکر، ١٩٨٩م.
- السیرة النبویة، عبدالملک بن هشام الحمیری المعافری (م ٢١٨)، تحقیق مصطفی السقا و ابراهیم الابیاری و عبدالحفیظ شلبی، بیروت، دار المعرفة، بیتا.
- الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ثعلبی، احمد بن محمد، محقق: ابن عاشور، ابی محمد، ناشر: دار احیاء التراث العربی، بیروت - لبنان.
- الاصابة فی تمییز الصحابة، احمد بن علی بن حجر العسقلانی (م ٨5٢)، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، چاپ اول، بیروت، دارالکتب العلمیة، ١٩٩5م.
- دلائل النبوة، بیهقی، تهران ١٣6١ ه. ق.
- اعلام الوری باعلام الهدی، فضل بن حسن طبرسی، قم، آل البیت، ١4١٧ق.
- البلدان، ابن الفقیه، احمد بن محمد بن اسحاق الهمذانی، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، ١٣4٩ش.
- المعجم الکبیر، سلیمان بن احمد الطبرانی، به کوشش عبدالمجید السلفی، ١4٠5ق.
- احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، ابو عبدالله محمد بن احمد مقدسی، چاپ سوم، القاهرة، مکتبة مدبولی، ١4١١ ق.
- امتاع الاسماع بما للنبی من الاحوال و الاموال و الحفدة و المتاع، تقی الدین احمد بن علی المقریزی (م ٨45)، تحقیق محمد عبدالحمید النمیسی، چاپ اول، بیروت، دار الکتب العلمیة، ١٩٩٩م.
- معجم قبائل العرب، عمر رضا کحاله.
- الفتوح، ابن اعثم کوفی، تحقیق: علی شیری، چاپ اول، بیروت، دارالاضواء، ١٩٩١م.
- الطبقات الکبری، ابن سعد، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، چاپ اول، بیروت، دارالکتب العلمیة، ١4١٠ه. ق١٩٩٠/م.
- انساب الاشراف، بلاذری احمد بن یحیی، تحقیق سهیل زکّار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، ١4١٧ه. ق١٩٩6/م.
- المعجم الکبیر، سلیمان بن احمد الطبرانی، به کوشش عبدالمجید السلفی، ١4٠5ق.
- سبل الهدی و الرشاد، محمد بن یوسف صالحی دمشقی، بیروت، دار الکتب العلمیة، ١4١4ق.
- تفسیر ابن کثیر، به کوشش یوسف مرعشلی، چاپ سوم، بیروت، دارالمعرفه، ١4٠٩ق.
- زندگانی محمد(ص) پیامبر اسلام، ابن هشام، عبد الملک بن هشام، مترجم: رسولی،هاشم، تهران - ایران، 1348ش.
- تاریخ اسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ذهبی، تحقیق: عمر عبدالسلام تدمری، چاپ دوم، دارالکتاب العربی، ١٩٩٣م.