استان انبار: تفاوت میان نسخهها
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
انبار شهرى است در نزديكى بلخ و ناحيهاى از نواحى جوزجان<ref>مسالك و ممالك، ص ١٢.</ref> | انبار شهرى است در نزديكى بلخ و ناحيهاى از نواحى جوزجان<ref>مسالك و ممالك، ص ١٢.</ref> | ||
<br /> | <br /> | ||
انبار جوزجان را «انبير» هم نوشتهاند. به نوشته ابنحوقل به فاصله يك روز از «اشبورقان» واقع و بزرگتر از مرو الرود و داراى تاكها و فراخى نعمت و باغها و بناهايش از گل بوده است.<ref>صورة الارض، ص ١٧٧.</ref> اكنون شهرى بدين نام وجود ندارد ولى احتمال دارد در محل «سارى پل» كنونى در قسمت علياى رودخانه شبورقان بوده باشد.<ref>لغتنامه دهخدا، ج ٣، ص ٣۴٢٩.</ref> برخى گفتهاند انبار جوزجان همان شهرى است كه ناصر خسرو قباديانى هنگام سفر به اشبورقان از آنجا عبور كرد و آن را «كرسى جوزجانان» ناميده است.<ref>سفرنامه ناسرخسرو، ص ٢ و ٣.</ref> ياقوت حموى از «سِكّة الانبار» نام مىبرد كه در بالاى مرو است. | انبار جوزجان را «انبير» هم نوشتهاند. به نوشته ابنحوقل به فاصله يك روز از «اشبورقان» واقع و بزرگتر از مرو الرود و داراى تاكها و فراخى نعمت و باغها و بناهايش از گل بوده است.<ref>صورة الارض، ص ١٧٧.</ref> اكنون شهرى بدين نام وجود ندارد ولى احتمال دارد در محل «سارى پل» كنونى در قسمت علياى رودخانه شبورقان بوده باشد.<ref>لغتنامه دهخدا، ج ٣، ص ٣۴٢٩.</ref> برخى گفتهاند انبار جوزجان همان شهرى است كه ناصر خسرو قباديانى هنگام سفر به اشبورقان از آنجا عبور كرد و آن را «كرسى جوزجانان» ناميده است.<ref>سفرنامه ناسرخسرو، ص ٢ و ٣.</ref> ياقوت حموى از «سِكّة الانبار» نام مىبرد كه در بالاى مرو است. در فرهنگهاى جغرافيايى از چندين سرزمين ديگر با عنوان انبار ياد شده است؛ از جمله «انبار آبادى» در اطراف شهرستان بوكان آذربايجان غربى و انبار از توابع منطقه سيد چشمه شهرستان ماكو. <sup>۵</sup> | ||
==توابع و پیرامون== | ==توابع و پیرامون== | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
«الحديثه» قريهاى كهن بود و در آن دو معبد و خانههايى از نصارا قرار داشت. هرثمة بن اعين، بعد از مرزبندى زمینهای موصل و اسكان اعراب در آن، به حديثه آمد و عدهاى از مسلمانان عرب را در آن مقيم ساخت. درباره علت نامگذارىاش گفتهاند كه عدهاى از اهالى انبار در عصر حجاج بن يوسف ثقفى از ستم وى و والى او{{یادداشت|ابن رفيل.}} در اين شهر به ستوه آمدند؛ پس ناگزير از انبار به حديثه رفتند و با همكارى اهالى اين ديار، مسجدى ساختند و نامش را «حديثه» نهادند.<ref>فتوح البلدان، ص ۴۶۶.</ref> حديثه در پنج فرسخى انبار قرار داشت وآب رودخانه فرات بر آن احاطه داشت.<ref>برگزيده مشترك ياقوت حموى.</ref> | «الحديثه» قريهاى كهن بود و در آن دو معبد و خانههايى از نصارا قرار داشت. هرثمة بن اعين، بعد از مرزبندى زمینهای موصل و اسكان اعراب در آن، به حديثه آمد و عدهاى از مسلمانان عرب را در آن مقيم ساخت. درباره علت نامگذارىاش گفتهاند كه عدهاى از اهالى انبار در عصر حجاج بن يوسف ثقفى از ستم وى و والى او{{یادداشت|ابن رفيل.}} در اين شهر به ستوه آمدند؛ پس ناگزير از انبار به حديثه رفتند و با همكارى اهالى اين ديار، مسجدى ساختند و نامش را «حديثه» نهادند.<ref>فتوح البلدان، ص ۴۶۶.</ref> حديثه در پنج فرسخى انبار قرار داشت وآب رودخانه فرات بر آن احاطه داشت.<ref>برگزيده مشترك ياقوت حموى.</ref> | ||
== اهمیت == | ==اهمیت== | ||
<br /> | <br /> | ||
==اکنون== | ==اکنون== | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
*'''تاريخ ايران بعد از اسلام'''، عبدالحسين زرينكوب، | *'''تاريخ ايران بعد از اسلام'''، عبدالحسين زرينكوب، | ||
*'''تاريخ و فرهنگ ايران، در دوران انتقال از عصر ساسانى به عصر اسلامى'''، محمدمحمدى ملايرى، | *'''تاريخ و فرهنگ ايران، در دوران انتقال از عصر ساسانى به عصر اسلامى'''، محمدمحمدى ملايرى، | ||
*'''سفرنامه'''، ناصر خسرو قباديانى، به كوشش نادر وزينپور، | *'''سفرنامه'''، ناصر خسرو قباديانى، به كوشش نادر وزينپور، | ||
*'''صورة الارض'''، ابنحوقل، ترجمه جعفر شعار، | *'''صورة الارض'''، ابنحوقل، ترجمه جعفر شعار، | ||
*'''لغتنامه دهخدا'''، چاپ جديد، | *'''لغتنامه دهخدا'''، چاپ جديد، | ||
*'''مسالك و ممالك'''، | *'''مسالك و ممالك'''، | ||
*'''مفاتيح العلوم'''، | *'''مفاتيح العلوم'''، | ||
*'''معجم البلدان'''، ياقوت حموى، | *'''معجم البلدان'''، ياقوت حموى، | ||
{{پایان}} | {{پایان}} |
نسخهٔ ۱۵ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۱:۰۶
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:Abbasahmadi1363 در تاریخ ۲۲ مهر ۱۳۹۸ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
موقعیت
ناحیه یا شهرستان انبار در منطقه مرزى «جزيره» با نواحى جنوبى عراق قرار میگرفت.[۱] جزیره، به نواحی میان دجله و فرات، که جزو قلمرو عراق بود میگفتند؛[۲] رومیان به آن «مزو پوتامیا»،[یادداشت ۱] یا «بینالنهرین» و فارسها در دوران ساسانیان به آن «میانرودان» میگفتند. جزیره، بخش شمالی عراق کنونی است و مرز آن با بخش جنوبی این کشور، خطی است که بین شهر باستانی انبار در ساحل غربی فرات و شهر تکریت در کرانه شرقی دجله کشیده شده باشد.[۳]
انبار، یکی از چهار ناحیه استان عالی بود و استان عالی یکی از استانهای سرزمین سورستان معروف به سواد بود. سرزمین سورستان، ۱۲ استان و ۶۰ شهرستان داشت.[۴] سريانىها كه همان نبطىها بودند، در این سرزمین میزیستند.[۵]
به سورستان، سواد میگفتند، زیرا زمینهای ساحل دجله و فرات و میان آندو، آبرفتی بوده و دارای کشترازها، باغات و روستاهای سرسبزی بودند؛ هنگامی که مردم از جزیرة العرب خشک به سوی ایران میآمدند و به منطقه پردرخت میرسیدند، این چشمانداز سرسبز برای بینندگان، سیاه نشان داده میشد؛ از این روی، به آن «سواد العراق» میگفتند که بعدها به «السواد» تغییر یافت.[۴] استان عالی، که یکی از استانهای سرزمین سواد بود، در غرب بغداد قرار داشته و چهار ناحیه به نامهای انبار، مَسكِن، قُطرَبُّل و بادوريا داشت.[۶]
شهر انبار
انبار، شهرى در كناره فرات، در غرب بغداد، که گفته شده بنيانگذار اصلى آن لُهراسب بوده است و شاپور دوم، پسر هرمز دوم كه از ٣١٠ تا ٣٧٩ق. فرمانروايى كرد، آن را از نو ساخت تا يادگارى باشد از پیروزی وی، در اين حدود بر گورديانوس امپراتور روم و نيز براى آن كه وقت ضرورت، هنگام نبرد با روميان، به کار گرفته شود.[۷]
نام
ايرانيان، انبار را فيروز شاپور میخواندند.[۸] «شاپور»، برای اینکه شاپور دوم آن را ساخت و «فیروز»، زیرا این شهر را به یادگار از پیروزیاش در برابر امپراتور روم ساخت. این شهر، به انبار نیز معروف بود چون در مواقع عادى و صلح، انبار توشه لشكريان بود و هنگام جنگ، محل ذخيره سلاح جنگجويان، به انبار هم معروف بود.[۷]
مناطق هم نام
هنگامى كه از انبار نام برده مىشود، چندين موضع جغرافيايى در جهان اسلام مطرح مىشود كه يكى از آنها «انبار جوزجان» است؛ چنانكه ابنواضح يعقوبى مىگويد به مركز جوزجان، انبار گفته مىشود.[۹] ابنخردادبه مىنويسد:
انبار شهرى است در نزديكى بلخ و ناحيهاى از نواحى جوزجان[۱۰]
انبار جوزجان را «انبير» هم نوشتهاند. به نوشته ابنحوقل به فاصله يك روز از «اشبورقان» واقع و بزرگتر از مرو الرود و داراى تاكها و فراخى نعمت و باغها و بناهايش از گل بوده است.[۱۱] اكنون شهرى بدين نام وجود ندارد ولى احتمال دارد در محل «سارى پل» كنونى در قسمت علياى رودخانه شبورقان بوده باشد.[۱۲] برخى گفتهاند انبار جوزجان همان شهرى است كه ناصر خسرو قباديانى هنگام سفر به اشبورقان از آنجا عبور كرد و آن را «كرسى جوزجانان» ناميده است.[۱۳] ياقوت حموى از «سِكّة الانبار» نام مىبرد كه در بالاى مرو است. در فرهنگهاى جغرافيايى از چندين سرزمين ديگر با عنوان انبار ياد شده است؛ از جمله «انبار آبادى» در اطراف شهرستان بوكان آذربايجان غربى و انبار از توابع منطقه سيد چشمه شهرستان ماكو. ۵
توابع و پیرامون
عینالتمر
ناحیه یا شهرستان انبار، دارای ۵ روستا بوده و شهر عینالتمر، از توابع آن بود. عینالتمر، به عنوان پادگانى ايرانى در حاشيه صحرا، در غرب فرات و جنوب شهر هيت قرار داشت.[۱۴] عين التمر نخلستانها و روستاهايى داشته و شخصى به نام مهران كه فرزند بهرام چوبين بوده، در آنجا فرمانروايى مىكرد. اعراب نمر، تغلب و اياد در آنجا فراوان بودند. همين اعراب به فرمان عقة بن ابىعقه به معارضه با مسلمانان هنگام فتح عين التمر برخاستند.[۱۵]
هیت
هيت، شهرى است در كنار فرات، بالاتر از انبار كه داراى نخلهاى فراوان و ثمرات زيادى بوده است، ياقوت حموى، مختصات آن را ۶٩ درجه طول غربى و ٣٢ درجه و سه ربع درجه عرض جغرافيايى نوشته است. ابنحوقل، از آبادانى آن سخن گفته و آنگونه كه از وصف آن در سده هشتم قمری برمىآيد، در اين زمان متجاوز از ۳۰ آبادى جزء توابع آن بوده است و انواع ميوههاى سردسيرى و گرمسيرى در آن به دست مىآمده است. هيت، يكى از پادگانهاى مهم ایران، در حاشيه صحراى عربستان بود. در زمان ساسانيان، براى اقامت سفيرانى كه از خارج به دربار ايران مىآمدند مراكز پنجگانهاى معين شده بود تا در آنجا هدف و مأموريت خود را براى نماينده دولت اعلام كنند؛ هیت یکی از آن مراکز بود. [۱۶]
یوازیج
به گفته ياقوت حموى، در آبادى «بوازيج» از توابع انبار، گروهى از مُوالى زندگى مىكردند. اين ديار به هنگام يورش رزمندگان اسلام توسط جرير، فرزند عبدالله بجلى فتح شد.[۱۷]
حدیثه
«الحديثه» قريهاى كهن بود و در آن دو معبد و خانههايى از نصارا قرار داشت. هرثمة بن اعين، بعد از مرزبندى زمینهای موصل و اسكان اعراب در آن، به حديثه آمد و عدهاى از مسلمانان عرب را در آن مقيم ساخت. درباره علت نامگذارىاش گفتهاند كه عدهاى از اهالى انبار در عصر حجاج بن يوسف ثقفى از ستم وى و والى او[یادداشت ۲] در اين شهر به ستوه آمدند؛ پس ناگزير از انبار به حديثه رفتند و با همكارى اهالى اين ديار، مسجدى ساختند و نامش را «حديثه» نهادند.[۱۸] حديثه در پنج فرسخى انبار قرار داشت وآب رودخانه فرات بر آن احاطه داشت.[۱۹]
اهمیت
اکنون
در تقسيمات كشورى عراق كنونى، دهمين استان اين كشور استان الانبار نام دارد كه بيشتر سكنه آن سنى مذهباند. اين ايالت در غرب عراق قرار دارد. ١از شمال شرقى به ايالت صلاحالدين، از شمال به نينوا، از شرق به مركز حكومت (بغداد) و كاظمين، از جنوب شرقى به ايالت بابل و از جنوب به كربلا محدود است. انبار در شمال غربى با سوريه، در غرب با اردن و در جنوب شرقى با عريستان سعودى هممرز است. مركز اين استان شهر رمادى است كه در شرق آن و در حوالى انبار كهن قرار گرفته است. منطقهاى كه قبلاً به جزيره معروف بود و در حد فاصل رودخانههاى دجله و فرات قرار داشت، در نيمه شمالى اين ايالت و نيمه غربى ايالت نينوا واقع است.[۲۰]
پانوشت
- ↑ استان انبار عراق درگذر تاريخ، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۹ ، ص۱۳۲.
- ↑ اشكال العالم.
- ↑ تاريخ و فرهنگ ايران: در دوران انتقال از عصر ساسانى به عصر اسلامى، ج ٢، ص ۶۴.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ تاريخ و فرهنگ ايران، ج ٢، ص ۶٧.
- ↑ مفاتيح العلوم، ص ١١۵؛ آثار الباقيه، ص ۵٩.
- ↑ مسالك و ممالك، ص٧؛ معجم البلدان؛ ، ج ١، ص ٢۶٧.
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ تاريخ ايران بعد از اسلام، ص ٣٠٣؛ تاريخ ايران زمين، ص ٨۵، ؛ جغرافياى تاريخى سرزمينهاى خلافت شرقى، ص ٧٢.
- ↑ مسالك و ممالك، ص ١٢.
- ↑ البلدان، ص ۶٣.
- ↑ مسالك و ممالك، ص ١٢.
- ↑ صورة الارض، ص ١٧٧.
- ↑ لغتنامه دهخدا، ج ٣، ص ٣۴٢٩.
- ↑ سفرنامه ناسرخسرو، ص ٢ و ٣.
- ↑ مسالك و ممالك، ص ١٣؛ برگزيده مشترك ياقوت حموى، ص ١٣۴.
- ↑ عبدالحسين زرينكوب، تاريخ ايران بعد از اسلام، ص ٣٠۴.
- ↑ تاريخ و فرهنگ ايران، ج ١، ص ١٩٧ و ١٩٨.
- ↑ برگزيده مشترك ياقوت حموى، ص ٣٨.
- ↑ فتوح البلدان، ص ۴۶۶.
- ↑ برگزيده مشترك ياقوت حموى.
- ↑ با استفاده از نقشه سياسى عراق مندرج در اطلس جامع گيتاشناسى، چاپ ١٣٨٨، ١٣٨۶ش.
منابع
- آثار الباقيه،
- اشکال العالم، ابوالقاسم بن احمد جيهانى،
- اطلس جامع گيتاشناسى، نقشه سياسى عراق، چاپ ١٣٨٨، ١٣٨۶ش.
- برگزيده مشترك ياقوت حموى، محمد پروين گنابادى،
- البلدان، احمد بن ابىيعقوب،
- تاريخ ايران بعد از اسلام، عبدالحسين زرينكوب،
- تاريخ و فرهنگ ايران، در دوران انتقال از عصر ساسانى به عصر اسلامى، محمدمحمدى ملايرى،
- سفرنامه، ناصر خسرو قباديانى، به كوشش نادر وزينپور،
- صورة الارض، ابنحوقل، ترجمه جعفر شعار،
- لغتنامه دهخدا، چاپ جديد،
- مسالك و ممالك،
- مفاتيح العلوم،
- معجم البلدان، ياقوت حموى،