غری: تفاوت میان نسخهها
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
بسیاری از واژهشناسان، «رجلٌ غَرِىٌ» را مرد زیبارو معنا کردهاند.<ref>تهذيب اللغة، ج8، ص160؛ المحيط في اللغة، ج5، ص123؛ الصحاح، ج6، ص2446.</ref> ابن فارس لغت شناس، اصل این کلمه را به معنای شگفتی از زیبایی شیئی دانسته است.<ref>معجم مقاييس اللغه، ج4، ص419.</ref> | بسیاری از واژهشناسان، به صورت ترکیب وصفی «رجلٌ غَرِىٌ» آورده و آن را مرد زیبارو معنا کردهاند.<ref>تهذيب اللغة، ج8، ص160؛ المحيط في اللغة، ج5، ص123؛ الصحاح، ج6، ص2446.</ref> برخی واژههای دیگر از همین اصل، به معنای زیبایی و نیکویی آمده است.ابن فارس لغت شناس، اصل این کلمه را به معنای شگفتی از زیبایی شیئی دانسته است.<ref>معجم مقاييس اللغه، ج4، ص419.</ref> | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
}} | }} | ||
* '''تهذيب اللغة'''، محمد بن احمد ازهرى، دار احياء التراث العربي، بيروت، 1421ق. | *'''تهذيب اللغة'''، محمد بن احمد ازهرى، دار احياء التراث العربي، بيروت، 1421ق. | ||
* '''الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربية،''' اسماعيل بن حماد جوهرى، دار العلم للملايين، بيروت، 1376ق. | *'''الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربية،''' اسماعيل بن حماد جوهرى، دار العلم للملايين، بيروت، 1376ق. | ||
* '''المحيط فى اللغة'''، اسماعيل بن عباد صاحب، عالم الكتب، بيروت، 1414ق. | *'''المحيط فى اللغة'''، اسماعيل بن عباد صاحب، عالم الكتب، بيروت، 1414ق. | ||
* '''معجم مقاييس اللغة'''، احمد بن فارس ابن فارس، مكتب الاعلام الاسلامي، قم، 1404ق. | *'''معجم مقاييس اللغة'''، احمد بن فارس ابن فارس، مكتب الاعلام الاسلامي، قم، 1404ق. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} |
نسخهٔ ۱۶ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۰۸
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:Abbasahmadi1363 در تاریخ ۲۴ مهر ۱۳۹۸ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
واژهشناسی
غری، به معناى زيباروى و بناى زيبا است.[۱]
بسیاری از واژهشناسان، به صورت ترکیب وصفی «رجلٌ غَرِىٌ» آورده و آن را مرد زیبارو معنا کردهاند.[۲] برخی واژههای دیگر از همین اصل، به معنای زیبایی و نیکویی آمده است.ابن فارس لغت شناس، اصل این کلمه را به معنای شگفتی از زیبایی شیئی دانسته است.[۳]
موقعیت
منطقه غری، در پشت كوفه قرار داشته كه پیکر امام على (عليه السلام) براى دفن به آنجا برده شد.
از اين رو به نجف، غرى هم گفته ميشد و كتابهايى همچون «شعراء الغرى» يا «فرحة الغرى» مربوط و منسوب به آن است. اهل نجف و ساكنان نجف را هم به همين لحاظ، «غروى» ميگويند.[۱]
اصل غرى و غريّان، نام دو بناى شبيه به صومعه بوده كه پشت كوفه و نزديك محل دفن حضرت على (عليه السلام) قرار داشته و در قديم و زمان «منذربن امرء القيس» آن را ساخته بودند، تا بناى يادبودى باشد براى دو نديم او كه در حال مستى كشته بود و داستان مفصّلى دارد.[۴] در ماجراى كشف محل مخفى قبر امام على (عليه السلام) در زمان هارون الرشيد هم نام «غريّين» و «ثويّه» برده ميشده كه خليفه براى شكار به آنجا رفته بود.[۵] در روايتى از امام صادق (عليه السلام) نقل شده كه «غرى» ، بخشى از كوهى بوده كه خداوند با حضرت موسى (عليه السلام) در آنجا سخن گفت و عيسى را به قداست برگزيد.[۶]
پانوشت
منابع
- تهذيب اللغة، محمد بن احمد ازهرى، دار احياء التراث العربي، بيروت، 1421ق.
- الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربية، اسماعيل بن حماد جوهرى، دار العلم للملايين، بيروت، 1376ق.
- المحيط فى اللغة، اسماعيل بن عباد صاحب، عالم الكتب، بيروت، 1414ق.
- معجم مقاييس اللغة، احمد بن فارس ابن فارس، مكتب الاعلام الاسلامي، قم، 1404ق.