گنبد: تفاوت میان نسخهها
(اصلاح املا، ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:گنبد۲.jpg|بندانگشتی|280x280px|تصویری قدیمی از گنبد [[ | [[پرونده:گنبد۲.jpg|بندانگشتی|280x280px|تصویری قدیمی از گنبد [[مرقد حر بن یزید ریاحی|مزار حر بن یزید ریاحی]] و سازه مکعب زیرین آن.|جایگزین=]] | ||
'''گنبد'''، سقف مدوّر و برجستهای است که حالت نیمکره داشته و از مصالح گوناگون مانند خشت، گل، آجر، سیمان و آهن ساخته میشود. منشأ پیدایش گنبد را [[ایران]] و پیشینه آن را هزاره سوم پیش از میلاد دانستهاند. این سازه بر روی بیشتر مکانهای مقدس مانند مسجدها، حرمها و کلیساها ساخته میشود. گنبد را نماد آسمان و سازه زیرین آن را نشانه زمین دانسته و در مجموع، نماینده گذر از زمین به آسمان دانستهاند. برخی، تارک گنبد را نشانه یکتایی خدا دانسته که به سمت کثرات زیرین خود سیر میکند. | '''گنبد'''، سقف مدوّر و برجستهای است که حالت نیمکره داشته و از مصالح گوناگون مانند خشت، گل، آجر، سیمان و آهن ساخته میشود. منشأ پیدایش گنبد را [[ایران]] و پیشینه آن را هزاره سوم پیش از میلاد دانستهاند. این سازه بر روی بیشتر مکانهای مقدس مانند مسجدها، حرمها و کلیساها ساخته میشود. گنبد را نماد آسمان و سازه زیرین آن را نشانه زمین دانسته و در مجموع، نماینده گذر از زمین به آسمان دانستهاند. برخی، تارک گنبد را نشانه یکتایی خدا دانسته که به سمت کثرات زیرین خود سیر میکند. | ||
== واژهشناسی == | ==واژهشناسی== | ||
واژه گنبد، به قُبّه و برآمدگی معنا شده که بیشتر با آجر، بر بالای معبد، مسجد، قبر و آرامگاه ساخته میشود.<ref>فرهنگ فارسی معین، ذیل واژه گنبد.</ref><ref name=":0">فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه گنبد.</ref> به مجاز، به آسمان، گنبد کبود یا لاجوردی گفته شده است.<ref name=":0"/> گنبد را در زبان پهلوی، گومبت و در زبان عربی قُبه دانستهاند.<ref>لغتنامه دهخدا، ذیل واژه گنبد.</ref> برای این واژه، معانی دیگری مانند جستن و خیز کردن نیز ذکر شده است.<ref>لغتنامه دهخدا، ذیل واژه گنبد، به نقل از برهان.</ref> | واژه گنبد، به قُبّه و برآمدگی معنا شده که بیشتر با آجر، بر بالای معبد، مسجد، قبر و آرامگاه ساخته میشود.<ref>فرهنگ فارسی معین، ذیل واژه گنبد.</ref><ref name=":0">فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه گنبد.</ref> به مجاز، به آسمان، گنبد کبود یا لاجوردی گفته شده است.<ref name=":0" /> گنبد را در زبان پهلوی، گومبت و در زبان عربی قُبه دانستهاند.<ref>لغتنامه دهخدا، ذیل واژه گنبد.</ref> برای این واژه، معانی دیگری مانند جستن و خیز کردن نیز ذکر شده است.<ref>لغتنامه دهخدا، ذیل واژه گنبد، به نقل از برهان.</ref> | ||
== ویژگیها == | ==ویژگیها== | ||
به سقف مدوّر و برجستهای که حالت نیمکره داشته و از خشت، گل، آجر، سیمان و آهن یا مصالح دیگر ساخته میشود، «گنبد» میگویند. سقف بسیاری از مسجدها، حرمها، برجهای قدیمی، برخی مقبرهها، معبدها و کلیساها گنبدی شکل است. گنبد بیشتر زیارتگاهها، کاشی کاری یا طلا کاری است.<ref name=":1"/> گنبد را مانند [[ایوان]]، بارزترین عنصر معماری ایران دانستهاند.<ref>گنبدها در معماری اسلامی، ص۴۰۳.</ref> | به سقف مدوّر و برجستهای که حالت نیمکره داشته و از خشت، گل، آجر، سیمان و آهن یا مصالح دیگر ساخته میشود، «گنبد» میگویند. سقف بسیاری از مسجدها، حرمها، برجهای قدیمی، برخی مقبرهها، معبدها و کلیساها گنبدی شکل است. گنبد بیشتر زیارتگاهها، کاشی کاری یا طلا کاری است.<ref name=":1" /> گنبد را مانند [[ایوان]]، بارزترین عنصر معماری ایران دانستهاند.<ref>گنبدها در معماری اسلامی، ص۴۰۳.</ref> | ||
== پیشینه == | ==پیشینه== | ||
پیرنیا، نظریهپرداز معماری ایرانی، ایران را منشأ پیدایش گنبد دانسته است. به باور وی، طاق، گنبد و قوس در ایران پیشینهای کهن داشته و به نمونههای شگفتی از آن، در معبد چغازنبیل و آرامگاههای سردابی اشاره میکند.<ref>ارمغان ایران به جهان معماری گنبد، مجله هنر و مردم، شمارههای 136 و 137.</ref> برخی، پیشنیه ساخت گنبد در ایران را، هزاره سوم پیش از میلاد میدانند.<ref>تحلیل لرزه ای گنبدهای ایرانی. نشریه دانشکده فنی، جلد 38، شماره 6.</ref> نخستین نمونه شناخته شده نوع تکامل یافته بناهای گنبددار ایرانی، که دارای دهلیزهایی در اطراف آن است، بنای بزرگی است در پیشاپور که به کاخ شاپور اول (ح. ۲۴۱–۲۷۲م) شهرت دارد.<ref>گنبدها در معماری اسلامی، ص۴۰۵.</ref> | پیرنیا، نظریهپرداز معماری ایرانی، ایران را منشأ پیدایش گنبد دانسته است. به باور وی، طاق، گنبد و قوس در ایران پیشینهای کهن داشته و به نمونههای شگفتی از آن، در معبد چغازنبیل و آرامگاههای سردابی اشاره میکند.<ref>ارمغان ایران به جهان معماری گنبد، مجله هنر و مردم، شمارههای 136 و 137.</ref> برخی، پیشنیه ساخت گنبد در ایران را، هزاره سوم پیش از میلاد میدانند.<ref>تحلیل لرزه ای گنبدهای ایرانی. نشریه دانشکده فنی، جلد 38، شماره 6.</ref> نخستین نمونه شناخته شده نوع تکامل یافته بناهای گنبددار ایرانی، که دارای دهلیزهایی در اطراف آن است، بنای بزرگی است در پیشاپور که به کاخ شاپور اول (ح. ۲۴۱–۲۷۲م) شهرت دارد.<ref>گنبدها در معماری اسلامی، ص۴۰۵.</ref> | ||
== معناشناسی == | ==معناشناسی== | ||
گنبد و سازه زیرین آن، یکی از الگوهای بنیادین در معماری بوده و از همین رو، رواج بسیار یافته است. این گونه، بنایی است با قاعده مربع یا مستطیل و گنبدی کم و بیش نیم دایره بر بالای آن و از مصادیق آن، استوپای{{یادداشت|stupa، بنایی گنبدین برای نگهداری آثار بودایی یا ذکر وقایع مهم آیین بودا یا چین.}} بوداییان، گنبد مسلمانان و گنبد کلیساها است. شکل مربع و مکعب قاعده، نماد زمین و شکل دایره و کره گنبد، نماد آسمان بوده و گذر از مربع به قوس، نماینده گذر از زمین به آسمان است.<ref>معانی نمادین گنبد، فصلنامه فرهنگ هنر، خیال ۴، ص ۷۳ و ۷۴.</ref> برخی این سازه را در معماری اسلامی، نشانه این امر دانستهاند که در اسلام، عالم مادّه و معنی، متصل و پیوسته به یکدیگرند. خطوط منحنی گنبد و خطوط مستقیم پایه، به هم آمیخته و نمادی از وحدت آسمان و زمین را شکل میدهند.<ref name=":1"/> | گنبد و سازه زیرین آن، یکی از الگوهای بنیادین در معماری بوده و از همین رو، رواج بسیار یافته است. این گونه، بنایی است با قاعده مربع یا مستطیل و گنبدی کم و بیش نیم دایره بر بالای آن و از مصادیق آن، استوپای{{یادداشت|stupa، بنایی گنبدین برای نگهداری آثار بودایی یا ذکر وقایع مهم آیین بودا یا چین.}} بوداییان، گنبد مسلمانان و گنبد کلیساها است. شکل مربع و مکعب قاعده، نماد زمین و شکل دایره و کره گنبد، نماد آسمان بوده و گذر از مربع به قوس، نماینده گذر از زمین به آسمان است.<ref>معانی نمادین گنبد، فصلنامه فرهنگ هنر، خیال ۴، ص ۷۳ و ۷۴.</ref> برخی این سازه را در معماری اسلامی، نشانه این امر دانستهاند که در اسلام، عالم مادّه و معنی، متصل و پیوسته به یکدیگرند. خطوط منحنی گنبد و خطوط مستقیم پایه، به هم آمیخته و نمادی از وحدت آسمان و زمین را شکل میدهند.<ref name=":1" /> | ||
به باور برخی، در معنای دقیقتر این سازه، اگر سراسر پیکر بنا را از بالا به پایین نگاه کنیم، تارک گنبد، نشانه یکتایی خداست که به سمت کثرات سیر کرده و گویی همه بنا تا پی و شالوده از تارک گنبد انشعاب یافته است. نگاه از پایین به بالا، نشاندهنده بازگشتِ این تجلی به آن یکتا است.<ref>معانی نمادین گنبد، فصلنامه فرهنگ هنر، خیال ۴، ص ۷۵.</ref> | به باور برخی، در معنای دقیقتر این سازه، اگر سراسر پیکر بنا را از بالا به پایین نگاه کنیم، تارک گنبد، نشانه یکتایی خداست که به سمت کثرات سیر کرده و گویی همه بنا تا پی و شالوده از تارک گنبد انشعاب یافته است. نگاه از پایین به بالا، نشاندهنده بازگشتِ این تجلی به آن یکتا است.<ref>معانی نمادین گنبد، فصلنامه فرهنگ هنر، خیال ۴، ص ۷۵.</ref> | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
از آن جا که گنبد، نماد آسمان است، گنبد معبدها، مقبرهها، مسجدهای بزرگ، تالارهای غسل تعمید، تالارهای مجالس ترحیم و قبههای کوچک، بیشتر با تصاویری مانند آسمان، فرشتگان، ستارهها، پرندگان و ارابه خورشید مرصع یا زینت میشوند. این تزیینات، بنا را به صورت آسمانی در هه کائنات عرضه میکنند.<ref name=":1">حرم در واژهها، ص ۴٣؛ به نقل از افق آینده، ج ٢، ص ۴۴۵؛ فرهنگ نمادها، ج ۴، ص ٧۵٣.</ref> | از آن جا که گنبد، نماد آسمان است، گنبد معبدها، مقبرهها، مسجدهای بزرگ، تالارهای غسل تعمید، تالارهای مجالس ترحیم و قبههای کوچک، بیشتر با تصاویری مانند آسمان، فرشتگان، ستارهها، پرندگان و ارابه خورشید مرصع یا زینت میشوند. این تزیینات، بنا را به صورت آسمانی در هه کائنات عرضه میکنند.<ref name=":1">حرم در واژهها، ص ۴٣؛ به نقل از افق آینده، ج ٢، ص ۴۴۵؛ فرهنگ نمادها، ج ۴، ص ٧۵٣.</ref> | ||
== پانویس == | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
== منابع == | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
{{برگرفتگی | {{برگرفتگی |
نسخهٔ ۹ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۵۴
گنبد، سقف مدوّر و برجستهای است که حالت نیمکره داشته و از مصالح گوناگون مانند خشت، گل، آجر، سیمان و آهن ساخته میشود. منشأ پیدایش گنبد را ایران و پیشینه آن را هزاره سوم پیش از میلاد دانستهاند. این سازه بر روی بیشتر مکانهای مقدس مانند مسجدها، حرمها و کلیساها ساخته میشود. گنبد را نماد آسمان و سازه زیرین آن را نشانه زمین دانسته و در مجموع، نماینده گذر از زمین به آسمان دانستهاند. برخی، تارک گنبد را نشانه یکتایی خدا دانسته که به سمت کثرات زیرین خود سیر میکند.
واژهشناسی
واژه گنبد، به قُبّه و برآمدگی معنا شده که بیشتر با آجر، بر بالای معبد، مسجد، قبر و آرامگاه ساخته میشود.[۱][۲] به مجاز، به آسمان، گنبد کبود یا لاجوردی گفته شده است.[۲] گنبد را در زبان پهلوی، گومبت و در زبان عربی قُبه دانستهاند.[۳] برای این واژه، معانی دیگری مانند جستن و خیز کردن نیز ذکر شده است.[۴]
ویژگیها
به سقف مدوّر و برجستهای که حالت نیمکره داشته و از خشت، گل، آجر، سیمان و آهن یا مصالح دیگر ساخته میشود، «گنبد» میگویند. سقف بسیاری از مسجدها، حرمها، برجهای قدیمی، برخی مقبرهها، معبدها و کلیساها گنبدی شکل است. گنبد بیشتر زیارتگاهها، کاشی کاری یا طلا کاری است.[۵] گنبد را مانند ایوان، بارزترین عنصر معماری ایران دانستهاند.[۶]
پیشینه
پیرنیا، نظریهپرداز معماری ایرانی، ایران را منشأ پیدایش گنبد دانسته است. به باور وی، طاق، گنبد و قوس در ایران پیشینهای کهن داشته و به نمونههای شگفتی از آن، در معبد چغازنبیل و آرامگاههای سردابی اشاره میکند.[۷] برخی، پیشنیه ساخت گنبد در ایران را، هزاره سوم پیش از میلاد میدانند.[۸] نخستین نمونه شناخته شده نوع تکامل یافته بناهای گنبددار ایرانی، که دارای دهلیزهایی در اطراف آن است، بنای بزرگی است در پیشاپور که به کاخ شاپور اول (ح. ۲۴۱–۲۷۲م) شهرت دارد.[۹]
معناشناسی
گنبد و سازه زیرین آن، یکی از الگوهای بنیادین در معماری بوده و از همین رو، رواج بسیار یافته است. این گونه، بنایی است با قاعده مربع یا مستطیل و گنبدی کم و بیش نیم دایره بر بالای آن و از مصادیق آن، استوپای[یادداشت ۱] بوداییان، گنبد مسلمانان و گنبد کلیساها است. شکل مربع و مکعب قاعده، نماد زمین و شکل دایره و کره گنبد، نماد آسمان بوده و گذر از مربع به قوس، نماینده گذر از زمین به آسمان است.[۱۰] برخی این سازه را در معماری اسلامی، نشانه این امر دانستهاند که در اسلام، عالم مادّه و معنی، متصل و پیوسته به یکدیگرند. خطوط منحنی گنبد و خطوط مستقیم پایه، به هم آمیخته و نمادی از وحدت آسمان و زمین را شکل میدهند.[۵]
به باور برخی، در معنای دقیقتر این سازه، اگر سراسر پیکر بنا را از بالا به پایین نگاه کنیم، تارک گنبد، نشانه یکتایی خداست که به سمت کثرات سیر کرده و گویی همه بنا تا پی و شالوده از تارک گنبد انشعاب یافته است. نگاه از پایین به بالا، نشاندهنده بازگشتِ این تجلی به آن یکتا است.[۱۱]
از آن جا که گنبد، نماد آسمان است، گنبد معبدها، مقبرهها، مسجدهای بزرگ، تالارهای غسل تعمید، تالارهای مجالس ترحیم و قبههای کوچک، بیشتر با تصاویری مانند آسمان، فرشتگان، ستارهها، پرندگان و ارابه خورشید مرصع یا زینت میشوند. این تزیینات، بنا را به صورت آسمانی در هه کائنات عرضه میکنند.[۵]
پانویس
- ↑ فرهنگ فارسی معین، ذیل واژه گنبد.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه گنبد.
- ↑ لغتنامه دهخدا، ذیل واژه گنبد.
- ↑ لغتنامه دهخدا، ذیل واژه گنبد، به نقل از برهان.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ حرم در واژهها، ص ۴٣؛ به نقل از افق آینده، ج ٢، ص ۴۴۵؛ فرهنگ نمادها، ج ۴، ص ٧۵٣.
- ↑ گنبدها در معماری اسلامی، ص۴۰۳.
- ↑ ارمغان ایران به جهان معماری گنبد، مجله هنر و مردم، شمارههای 136 و 137.
- ↑ تحلیل لرزه ای گنبدهای ایرانی. نشریه دانشکده فنی، جلد 38، شماره 6.
- ↑ گنبدها در معماری اسلامی، ص۴۰۵.
- ↑ معانی نمادین گنبد، فصلنامه فرهنگ هنر، خیال ۴، ص ۷۳ و ۷۴.
- ↑ معانی نمادین گنبد، فصلنامه فرهنگ هنر، خیال ۴، ص ۷۵.
- ↑ stupa، بنایی گنبدین برای نگهداری آثار بودایی یا ذکر وقایع مهم آیین بودا یا چین.
منابع
- ارمغان ایران به جهان معماری گنبد، کریم پیرنیا، مجله هنر و مردم، شمارههای ۱۳۶ و ۱۳۷.
- تحلیل لرزهای گنبدهای ایرانی، حجازی و میرقادری، نشریه دانشکده فنی، دوره ۳۸، شماره ۶، شماره پیاپی ۴۰۵، زمستان ۱۳۸۳ش.
- حرم در واژهها، از مجموعه «رهنما»، سید ابراهیم موسویپناه، آستان قدس رضوی، ۱۳۹۱ش.
- گنبدها در معماری اسلامی، دیتریش هوف، ترجمه کرامتالله افسر و محمدیوسف کیانی، چاپ شده در معماری ایران، دوره اسلامی، گردآوری محمدیوسف کیانی، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی، تهران، ۱۳۹۳ش.
- معانی نمادین گنبد، رنه گنون، ترجمه فرزین فردانش، فصلنامه فرهنگ هنر، خیال ۴، ص ۷۲.