استطاعت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
استطاعت شرعي در حج چهار جزء يا عنصر دارد: مالي، امنيتي يا طريقي، بدني، و زماني.<ref>مستند الشيعه، ج11، ص24-65؛ الفقه الاسلامي، ج3، ص2083.</ref> تعبير استطاعت در حج برگرفته از آيه 97 آل عمران/3 است. | استطاعت شرعي در حج چهار جزء يا عنصر دارد: مالي، امنيتي يا طريقي، بدني، و زماني.<ref>مستند الشيعه، ج11، ص24-65؛ الفقه الاسلامي، ج3، ص2083.</ref> تعبير استطاعت در حج برگرفته از آيه 97 آل عمران/3 است. | ||
== شرط استطاعت در حج == | ==شرط استطاعت در حج== | ||
به باور مشهور فقيهان امامي<ref>جواهر الکلام، ج17، ص251؛ العروة الوثقي، ج4، ص362-396.</ref> و بسياري از فقيهان اهل سنت<ref>المغني، ج3، ص169-173؛ المجموع، ج7، ص63-71.</ref> حج تنها بر مستطیع واجب است که شرایط خاصی دارد. از پشتوانههاي اين حکم، آيه 97 [[سوره آل عمران]] است که مسلمانان را در صورت استطاعت، به حج گزاردن مکلف کرده است<ref>المغني، ج3، ص169؛ قواعد الاحکام، ج1، ص402؛ مستند الشيعه، ج11، ص24-25.</ref> {'''وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ البَيتِ مَنِ استَطاعَ إِلَيهِ سَبيلاً'''}. پشتوانه ديگر آن، اجماع است.[[:پرونده:///C:/Users/k.mohammadhoseyni/Desktop/استطاعت.docx#%20ftn5|[5]]] بر اين اساس گفتهاند: اگر کسي بدون استطاعت و با تکلف حج بگزارد، حج او صحيح است؛ اما از [[حجة الاسلام|حَجَّة الاسلام]] کفايت نمينمايد و وجوب را از دوش وي برنميدارد.<ref>جامع المقاصد، ج3، ص131؛ الحدائق، ج14، ص139.</ref> | به باور مشهور فقيهان امامي<ref>جواهر الکلام، ج17، ص251؛ العروة الوثقي، ج4، ص362-396.</ref> و بسياري از فقيهان اهل سنت<ref>المغني، ج3، ص169-173؛ المجموع، ج7، ص63-71.</ref> حج تنها بر مستطیع واجب است که شرایط خاصی دارد. از پشتوانههاي اين حکم، آيه 97 [[سوره آل عمران]] است که مسلمانان را در صورت استطاعت، به حج گزاردن مکلف کرده است<ref>المغني، ج3، ص169؛ قواعد الاحکام، ج1، ص402؛ مستند الشيعه، ج11، ص24-25.</ref> {'''وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ البَيتِ مَنِ استَطاعَ إِلَيهِ سَبيلاً'''}. پشتوانه ديگر آن، اجماع است.[[:پرونده:///C:/Users/k.mohammadhoseyni/Desktop/استطاعت.docx#%20ftn5|[5]]] بر اين اساس گفتهاند: اگر کسي بدون استطاعت و با تکلف حج بگزارد، حج او صحيح است؛ اما از [[حجة الاسلام|حَجَّة الاسلام]] کفايت نمينمايد و وجوب را از دوش وي برنميدارد.<ref>جامع المقاصد، ج3، ص131؛ الحدائق، ج14، ص139.</ref> | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
برخي ديگر گفتهاند: مقصود از استطاعت در حج، توانايي براي اداي مناسک حج، يعني استطاعت عقلي است، نه استطاعت شرعي به معناي خاص.<ref>الحدائق، ج14، ص82 .</ref>برخي از فقيهان اهل سنت براي صحت و حتي استحباب حج با تکلف، به آيه 27 سوره حج استناد کردهاند که در آن، حج پيادگان پيش از سوارگان ياد شده است<ref>المغني، ج3، ص170.</ref> {'''يَأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلى كُلِّ ضامِرٍ'''}. پشتوانه ديگر آنها، سيره صحابه است که با نبود استطاعت، حج ميگزاردند و پيامبر به آنان دستور اعاده نميداد.<ref>کشاف القناع، ج2، ص451.</ref> برخي از فقيهان در حج واجب شده با نذر و نيز [[حج مستقر]]، جز در موارد خاص، استطاعت را شرط ندانستهاند. | برخي ديگر گفتهاند: مقصود از استطاعت در حج، توانايي براي اداي مناسک حج، يعني استطاعت عقلي است، نه استطاعت شرعي به معناي خاص.<ref>الحدائق، ج14، ص82 .</ref>برخي از فقيهان اهل سنت براي صحت و حتي استحباب حج با تکلف، به آيه 27 سوره حج استناد کردهاند که در آن، حج پيادگان پيش از سوارگان ياد شده است<ref>المغني، ج3، ص170.</ref> {'''يَأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلى كُلِّ ضامِرٍ'''}. پشتوانه ديگر آنها، سيره صحابه است که با نبود استطاعت، حج ميگزاردند و پيامبر به آنان دستور اعاده نميداد.<ref>کشاف القناع، ج2، ص451.</ref> برخي از فقيهان در حج واجب شده با نذر و نيز [[حج مستقر]]، جز در موارد خاص، استطاعت را شرط ندانستهاند. | ||
<br /> | |||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۲۳ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۱۰
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:Kamran در تاریخ ۲ آذر ۱۳۹۸ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
واژه
استطاعت از ريشه «ط ـ و ـ ع» و در لغت به معناي توانايي، قدرت و تمکن[۱] و به تعبير دقيقتر، فراهم بودن زمينههاي توانايي انسان براي انجام دادن کاري است.[۲] در اصطلاح فقهي، استطاعت به معناي توانايي انجام دادن واجبات يا تکاليف به کار میرود.[۳] مقصود از استطاعت در باب حج، مفهومي خاصتر يعني توانايي حج گزاردن بر پايه ضوابط و احکام شرعي مانند داشتن توشه و وسيله سفر است[۴]
استطاعت بر دوگونه است: بالنفس و بالغير. مقصود از بالنفس آن است که شخص با توانايي خود و بدون ياري گرفتن از ديگران حج بگزارد و بالغير آن است که شخص ناتوان و پير که توان مالي دارد، ديگري را اجير کند تا به جاي او حج را ادا نمايد.[۵]
استطاعت شرعي در حج چهار جزء يا عنصر دارد: مالي، امنيتي يا طريقي، بدني، و زماني.[۶] تعبير استطاعت در حج برگرفته از آيه 97 آل عمران/3 است.
شرط استطاعت در حج
به باور مشهور فقيهان امامي[۷] و بسياري از فقيهان اهل سنت[۸] حج تنها بر مستطیع واجب است که شرایط خاصی دارد. از پشتوانههاي اين حکم، آيه 97 سوره آل عمران است که مسلمانان را در صورت استطاعت، به حج گزاردن مکلف کرده است[۹] {وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ البَيتِ مَنِ استَطاعَ إِلَيهِ سَبيلاً}. پشتوانه ديگر آن، اجماع است.[5] بر اين اساس گفتهاند: اگر کسي بدون استطاعت و با تکلف حج بگزارد، حج او صحيح است؛ اما از حَجَّة الاسلام کفايت نمينمايد و وجوب را از دوش وي برنميدارد.[۱۰]
در برابر، شماري از فقيهان امامي و اهل سنت برآنند که استطاعت شرعي در وجوب حج شرط نيست و اگر کسي توان حج گزاردن حتي با پاي پياده يا با طلب کردن هزينه حج از ديگران را داشته باشد، نيز حج بر او واجب است.[۱۱]
برخي ديگر گفتهاند: مقصود از استطاعت در حج، توانايي براي اداي مناسک حج، يعني استطاعت عقلي است، نه استطاعت شرعي به معناي خاص.[۱۲]برخي از فقيهان اهل سنت براي صحت و حتي استحباب حج با تکلف، به آيه 27 سوره حج استناد کردهاند که در آن، حج پيادگان پيش از سوارگان ياد شده است[۱۳] {يَأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلى كُلِّ ضامِرٍ}. پشتوانه ديگر آنها، سيره صحابه است که با نبود استطاعت، حج ميگزاردند و پيامبر به آنان دستور اعاده نميداد.[۱۴] برخي از فقيهان در حج واجب شده با نذر و نيز حج مستقر، جز در موارد خاص، استطاعت را شرط ندانستهاند.
پانویس
- ↑ لسان العرب، ج8، ص242؛ تاج العروس، ج11، ص329، «طوع»؛ لغتنامه، ج2، ص2154، «استطاعه».
- ↑ مفردات، ص530؛ تاج العروس، ج11، ص329، «طوع».
- ↑ معجم لغة الفقهاء، ص62؛ فرهنگ فقه، ج1، ص428.
- ↑ نک: مواهب الجليل، ج30، ص457؛ الحدائق، ج14، ص186؛ حاشية الدسوقي، ج2، ص6.
- ↑ نک: فتح الباري، ج4، ص59.
- ↑ مستند الشيعه، ج11، ص24-65؛ الفقه الاسلامي، ج3، ص2083.
- ↑ جواهر الکلام، ج17، ص251؛ العروة الوثقي، ج4، ص362-396.
- ↑ المغني، ج3، ص169-173؛ المجموع، ج7، ص63-71.
- ↑ المغني، ج3، ص169؛ قواعد الاحکام، ج1، ص402؛ مستند الشيعه، ج11، ص24-25.
- ↑ جامع المقاصد، ج3، ص131؛ الحدائق، ج14، ص139.
- ↑ المغني، ج3، ص167؛ مدارک الاحکام، ج7، ص37.
- ↑ الحدائق، ج14، ص82 .
- ↑ المغني، ج3، ص170.
- ↑ کشاف القناع، ج2، ص451.