امنیت حرم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:نقشه محدوده حرم.jpg| | [[پرونده:نقشه محدوده حرم.jpg|400px|بندانگشتی|محدوده حرم مکی]] | ||
امنیت حرم به معنای حفظ و مصونیت شهر [[مکه]] و مناطق پیرامون آن تا محدودهای که [[حرم]] شمرده میشود، از خطرات است. در آیات مختلف [[قرآن کریم]] تقدس و امنیت [[شهر مکه]] تاکید شده است. پس از آنکه ابراهیم(ع) همسرش [[هاجر]] و فرزند خردسالش [[اسماعیل(ع)]] را در [[مکه]] ساکن ساخت، امنیت این سرزمین را از خداوند خواست. محدوده حرم محدوده شامل [[مسجدالحرام]] و مناطق اطراف آن است که بنابر روایات اسلامی توسط [[حضرت ابراهیم خلیل(ع)]] نشانهگذاری شده است. | امنیت حرم به معنای حفظ و مصونیت شهر [[مکه]] و مناطق پیرامون آن تا محدودهای که [[حرم]] شمرده میشود، از خطرات است. در آیات مختلف [[قرآن کریم]] تقدس و امنیت [[شهر مکه]] تاکید شده است. پس از آنکه ابراهیم(ع) همسرش [[هاجر]] و فرزند خردسالش [[اسماعیل(ع)]] را در [[مکه]] ساکن ساخت، امنیت این سرزمین را از خداوند خواست. محدوده حرم محدوده شامل [[مسجدالحرام]] و مناطق اطراف آن است که بنابر روایات اسلامی توسط [[حضرت ابراهیم خلیل(ع)]] نشانهگذاری شده است. |
نسخهٔ ۳۱ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۰۴
امنیت حرم به معنای حفظ و مصونیت شهر مکه و مناطق پیرامون آن تا محدودهای که حرم شمرده میشود، از خطرات است. در آیات مختلف قرآن کریم تقدس و امنیت شهر مکه تاکید شده است. پس از آنکه ابراهیم(ع) همسرش هاجر و فرزند خردسالش اسماعیل(ع) را در مکه ساکن ساخت، امنیت این سرزمین را از خداوند خواست. محدوده حرم محدوده شامل مسجدالحرام و مناطق اطراف آن است که بنابر روایات اسلامی توسط حضرت ابراهیم خلیل(ع) نشانهگذاری شده است.
امنیت را به دو گونه تکوینی و تشریعی تقسیم کرده اند. امنیت تکوینی به معنای ایمن بودن حرم مکه از خرابی و ستم و بلاها است. نمونه امنیت تکوینی، زدودن ترس اهل حرم است که در سوره قریش به آن اشاره شده و همچنین ماجرای نجات مکه از حمله ابرهه. امنیت تشریعی به این معنا است که هر کس در حرم وارد شود شرعا در امان خواهد بود و نباید به او آسیبی برسد، از همین روست که مجرم و فرد تحت تعقیب در داخل حرم از تعقیب و مجازات در امان است. گفته شده که حرم الهی حتی از آسیب حاکمان ستمگر نیز در امان خواهد بود و خداوند دلهای گردنکشان را به تعظیم در برابر حرم امن الهی متمایل ساخته است. علاوه بر اینکه حرم الهی از بلایای طبیعی در امان است و نیز حیوانات وحشی نهتنها در حرم به شکار خود حمله نمیکنند بلکه تا وقتی که در حرم هستند، از هراس و آزار در امان خواهند بود.
واژهشناسی
امنیت واژهای عربی از ریشه «ا ـ م ـ ن» به معنای برطرف شدن بیم و هراس، ایمن شدن و اطمینان خاطر یافتن است.[۱]حرم به معنای ممنوع و حرام است.[۲]
محدوده حرم
به حرم مکه و مناطق پیرامون آن تا محدودهای میگویند که مردم در آنجا محرم میشوند.[۳]این محدوده شامل مسجدالحرام و مناطق پیرامون آن است که میگویند ابراهیم خلیل(ع) آن را نشانهگذاری کرد[۴]و رسول خدا(ص) در پی فتح مکه، تمیم بن اسد خزاعی را برای بازسازی آثار یاد شده مامور ساخت.[۵]تعیین جایگاه این آثار با ذکر مسافت نسبتاً دقیق از اطراف مکه، در منابع حدیثی[۶]و تاریخی[۷]آمده و برخی معاصران از وجود آثار کهن در این محدودهها یاد کردهاند که از استمرار محدوده حرم در طول تاریخ نشان دارد.[۸]
تقدس و امنیت شهر مکه
تقدس و امنیت شهر مکه از آیات گوناگون قرآن برمیآید. (سوره بقره، آیه 125- 126 و سوره ابراهیم، آیه 35 و سوره نمل، آیه91؛ سوره تین، آیه 3) امنیت خانه خدا به فرمان خداوند صورت گرفته است: ( وَاِذ جَعَلنَا البَیتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَاَمنًا). (سوره بقره، آیه 125) این آیه، خانه خدا را جایگاه گروههای مردم و مکانی امن میشمرد که هرکس به آن پناه آورد، در امان است. عرب پیش از اسلام نیز این سنت را رعایت میکرد و در مکه به مال و جان مردم دست نمیانداخت: ( وَمَن دَخَلَهُ کَانَ آمِنًا) (سوره آل عمران، آیه 97 و سوره قصص، آیه 57)[۹]در آیهای دیگر، شهر مکه مکانی امن خوانده شده که بر اثر شرک و کفران نعمت اهالی آن، جامه گرسنگی و بیم بر آنان پوشانده شد: ( وَضَرَبَ اللهُ مَثَلا قَریَةً کَانَت آمِنَةً مُطمَئِنَّةً یَاْتِیهَا رِزقُهَا رَغَدًا مِن کُلِّ مَکَانٍ فَکَفَرَت بِاَنعُمِ اللهِ فَاَذَاقَهَا اللهُ لِبَاسَ الجُوعِ و الخَوفِ بِمَا کَانُوا یَصنَعُونَ) (سوره نحل، آیه 112) مفسران کفران نعمت آنان را شرک و رد دعوت پیامبر(ص) دانستهاند.[۱۰]
گزارش از امنیت حرم
نخستین گزارش از موضوع امنیت حرم در دعایی از ابراهیم آمده است: ( وَاِذ قَالَ اِبرَاهِیمُ رَبِّ اجعَل هَذَا بَلَدًا آمِناً). (سوره بقره، آیه 126) بر پایه روایات، در پی آنکه حضرت ابراهیم(ع) همسرش هاجر و فرزند خردسالش اسماعیل(ع) را به فرمان خدا در مکه ساکن ساخت، امنیت این سرزمین را از خداوند خواست[۱۱]که در آیهای به طور تلویحی به آن اشاره شده است: ( رَبَّنَا اِنِّی اَسکَنتُ مِن ذُرِّیَّتِی بِوَادٍ غَیرِ ذِی زَرعٍ عِندَ بَیتِکَ المُحَرَّمِ رَبَّنَا لِیُقِیمُوا الصَّلاةَ فَاجعَل اَفئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهوِی اِلَیهِم وَارزُقْهُم مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُم یَشکُرُونَ). (سوره ابراهیم، آیه 37)[۱۲]همچنین قرآن کریم در نکوهش مشرکانی که از میان رفتن امنیت را بهانه بقای خود بر شرک قرار داده بودند، نعمت امنیت حرم و رسیدن روزیها و ثمرات به آنان را یادآوری میکند: ( وَقَالُوا اِن نَتَّبِعِ الهُدَی مَعَکَ نُتَخَطَّف مِن اَرضِنَا اَوَلَم نُمَکِّن لَهُم حَرَمًا آمِنًا یُجبَی اِلَیهِ ثَمَرَاتُ کُلِّ شَیءٍ رِزقًا مِن لَدُنَّا). (سوره قصص، آیه 57) امنیت مکه به رونق تجارت در جزیرة العرب انجامید و وجود کعبه که زیارتگاه مردم از نقاط دوردست بود، از مهمترین عوامل این رونق بوده است.[۱۳]
امنیت تکوینی یا تشریعی
در این زمینه که امنیت حرم مکی بهگونه تکوینی و از آغاز خلقت بوده یا به دعای حضرت ابراهیم تحقق یافته، اختلاف نظر است.[۱۴]از آیات قرآن برمیآید که امنیت حرم به هر دوگونه تکوینی و تشریعی است. برای نمونه، زدودن بیم از اهل حرم در سوره قریش: ( وَآمَنَهُم مِن خَوفٍ) (سوره قریش، آیه 4) که به رویداد ابرهه و اصحاب فیل تفسیر شده، از گونه امنیت تکوینی است. همچنین از آیه ( وَاِذ جَعَلنَا البَیتَ مَثَابَةً لِّلنَّاسِ وَاَمناً) برمیآید که خداوند با قدرت خود، میل به حج خانه و زیارت پیاپی و احترام آن را در دل مردم مناطق دور و نزدیک میاندازد و در حالی که مردم در سرزمینهای پیرامون در ناامنی و رنج بهسر میبرند، ساکنان و زائران حرم از نعمت امنیت برخوردارند.[۱۵]با این حال، موضوع امنیت حرم در هر دو بخش تکوینی و تشریعی به طور نسبی و در مقایسه با دیگر سرزمینها است و ادعای اطلاق در اینباره، ثابت نشدنی است.
مصونیت از حاکمان ستمگر
در این زمینه که چرا خداوند از متجاوزانی چون حجاج بن یوسف ثقفی که امنیت و قداست حرم را زیر پا گذاشت، بازدارندگی نکرد، گفتهاند: خدای والا با متجاوزان به خانهاش برخورد میکند و نابودی سپاه ابرهه دلیل این مدعا و نشان دهنده امنیت تکوینی حرم است.[۱۶]اما اینکه حجاج با حمله به خانه خدا در ماجرای دستگیری عبدالله بن زبیر و ویران کردن بخشی از کعبه و کشتن گروهی از مردم مکه به سال 73ق. مورد خشم خدا قرار نگرفت، ازاینرو بوده که هدف اصلی او تعرض به بیت و هتک امنیت حرم نبود و تنها برای سرکوبی ابن زبیر آمده بود و تخریب بخشی از خانه خدا، ناخواسته صورت گرفت.[۱۷]
حرم الهی از حاکمان ستمگر ایمن بوده و خدا نخست دلهای گردنکشان را به تعظیم در برابر حرم متمایل ساخته و حتی حیوانات درنده شکاری در حرم به شکار خود حمله نمیکنند.[۱۸]
مصونیت از بلایای طبیعی
افزون بر این، از مصونیت حرم از بلایای طبیعی نیز یاد شده و از عروج خانه خدا به آسمان به هنگام طوفان نوح خبر داده شده است.[۱۹]با توجه به وقوع سیلهای متعدد در مسجدالحرام و کعبه، این گزارشها بیاعتبار و برآمده از افسانهپردازی است. همچنین بر پایه آیه ( اَوَلَم نُمَکِّن لَهُم حَرَمًا آمِنًا یُجْبَی اِلَیهِ ثَمَرَاتُ کُلِّ شَیءٍ رِزقًا مِن لَدُنَّا وَلَکِنَّ اَکثَرَهُم لا یَعلَمُونَ) (سوره قصص، آیه 57) اهل حرم از قحطی و کمبود ایمن هستند و دعای ابراهیم در فروفرستادن نعمت بر آنان مستجاب شده است.[۲۰]گرد هم آمدن قریش و امنیت حاصل از آن در دوره پیش از اسلام و نیز رواج برخی فضیلتهای اخلاقی مانند مهماننوازی و پیمانهای حامی مظلومان مانند حلف الفضول نیز از مصداقهای امنیت حرم شمرده شده است.[۲۱]
ابعاد گوناگون امنیت تشریعی
این که «هر کس درون حرم شود، شرعاً در امان خواهد بود»، به امنیت تشریعی اشاره دارد: ( وَمَن دَخَلَهُ کَانَ آمِنًا) (سوره آل عمران، آیه 97) امنیت تشریعی حرم، همه ابعاد گوناگون فردی و اجتماعی را شامل میشود. بر پایه آیه ( وَلا تُقَاتِلُوهُم عِندَ المَسجِدِ الحَرَامِ حَتَّی یُقَاتِلُوکُم فِیهِ فَاِن قَاتَلُوکُم فَاقتُلُوهُم کَذَلِکَ جَزَاءُ الکَافِرِینَ) (سوره بقره، آیه 191) مؤمنان از نبرد با مشرکان و دیگر دشمنان در حرم منع شدهاند، مگر اینکه آنها آغازگر نبرد باشند.
بر پایه روایتی از امام صادق(ع) اگر فردی در بیرون حرم جرمی مرتکب شود و به حرم پناه آورد، کسی را یارای تعرض به وی نیست. اما هیچکس حق فروش، اطعام و سخن با او ندارد تا ناگزیر از حرم بیرون رود و آنجا دستگیر و مجازات شود.[۲۲] بر این اساس، فقیهان به عدم جواز اجرای حدود و قصاص و تعزیرات در محدوده حرم فتوا دادهاند، جز در حالتی که جرم درون حرم رخ دهد و مجرم حرمت حرم را هتک کرده باشد.[۲۳]
برخی احکام سختگیرانه ویژه برای هتککنندگان حرمت حرم الهی در نظر گرفته شده که قطع دست دزد بدون احراز شرایط ویژه حد سرقت، نمونهای از آنها است[۲۴]؛ زیرا این کار موجب هتک حرمت حرم خدا و تجاوز به حدود الهی و حقوق مردم است[۲۵]که در آیهای از قرآن به آن اشاره شده است: ( الشَّهرُ الحَرَامُ بِالشَّهرِ الحَرَامِ و الحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعتَدَی عَلَیکُم... ) (سوره بقره، آیه 194) از جابر روایت شده که رسول خدا(ص) حمل سلاح را در مکه بر مسلمانان ممنوع فرمود.[۲۶] به گفته ابن عباس، رسول خدا در روز فتح مکه فرمود: خداوند مکه را در روز آفرینش آسمانها و زمین دارای حرمت فرموده و این حرمت تا روز قیامت پابرجا خواهد بود. نبرد در این شهر برای کسی جایز نیست و برای من نیز جز ساعتی از روز فتح مکه جایز نبوده است.[۲۷]
بازپسگیری مال بدهکار درون حرم جایز نیست و نباید بدهکار را درون محدوده حرم زیر فشار نهاد. در این حال، طلبکار باید صبر کند تا وی از حرم بیرون رود.[۲۸] در روایتی، از امنیت تشریعی حرم شامل وحوش، پرندگان و دیگر حیوانات نیز شده و بر پایه آن، هیچ کس را حق تعرض به آنها درون محدوده حرم نیست.[۲۹]
امنیت حیوانات
در روایتی از امام صادق(ص) آمده که هرکس به قصد پناه آوردن وارد حرم شود، از خشم خدای والا در امان خواهد بود و حتی حیوانات وحشی و پرندگان تا آنگاه که در حرم هستند، از هراس و آزار در امان خواهند بود.[۳۰] فقیهان درباره ابعاد گوناگون امنیت حیوانات در حرم بحث کردهاند؛ از جمله آنکه این حکم شامل هردوگونه حیوان میشود: حیوان وحشی که شکار میشود و حیوان اهلی که پرورش مییابد و ذبح میگردد. آنان درباره حرمت صید گونه اول اتفاق نظر دارند و درباره گونه دوم نیز برخی فقیهان ذبح درون حرم را ناروا شمردهاند.[۳۱]از وجوه دیگر این امنیت، ایمنی از عذاب خدا در صورت گزاردن مناسک با معرفت و قصد قربت است.[۳۲]
تعمیم احکام بر حرم مدنی
برخی احکام و ویژگیهای مربوط به امنیت حرم مکی درباره حرم مدنی نیز تعمیم داده شده[۳۳] و از این جهت میان دو حرم مقایسه صورت گرفته و درباره برتری هریک بر دیگری گفتوگو شده است.[۳۴]
پانویس
- ↑ العین، ج8، ص388؛ مفردات، ص25؛ الصحاح، ج5، ص2071، «امن.
- ↑ العین، ج3، ص221؛ لسان العرب، ج12، ص122، «حرم.
- ↑ الاحکام السلطانیه، ص327؛ المجموع، ج7، ص462؛ تهذیب الاسماء، ج3، ص82.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص127؛ جامع الاحادیث، ج10، ص111.
- ↑ الطبقات، ج2، ص137.
- ↑ الکافی، ج4، ص211؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص379.
- ↑ نک: اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص130-131؛ اخبار مکه، فاکهی، ج5، ص89؛ شفاء الغرام، ج1، ص105-106.
- ↑ الحرم المکی الشریف، ص71-78؛ نک: الحج و العمره، ص53-55.
- ↑ مجمعالبیان، ج1، ص383؛ نک: الام، ج2، ص153-154.
- ↑ جامع البیان، ج14، ص242-244.
- ↑ جامع البیان، ج1، ص762.
- ↑ نک: المیزان، ج12، ص68؛ مکاتیب الرسول، ج3، ص590.
- ↑ مؤلفات جرجی زیدان، ج1، ص33 به بعد؛ المفصل، ج7، ص285.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج2، ص117.
- ↑ المنار، ج1، ص378.
- ↑ اخبار مکه، فاکهی، ج1، ص357-360.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص249؛ التفسیر الکبیر، ج4، ص59.
- ↑ معجم البلدان، ج5، ص183؛ تفسیر قرطبی، ج2، ص117.
- ↑ نک: اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص40.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج4، ص52؛ معجم البلدان، ج4، ص12.
- ↑ المنمق، ص27-29.
- ↑ الکافی، ج4، ص226؛ نور الثقلین، ج1، ص370؛ الصافی، ج1، ص360.
- ↑ نک: المراسم، ص237، 256؛ جواهر الکلام، ج41، ص344-345؛ الدر المنضود، ج1، ص392-397.
- ↑ مبانی تکملة المنهاج، ج1، ص286.
- ↑ الکافی، ج4، ص228.
- ↑ صحیح مسلم، ج4، ص111؛ میزان الحکمه، ج1، ص539.
- ↑ صحیح مسلم، ج4، ص109.
- ↑ فقه الرضا، ص253؛ نور الثقلین، ج1، ص371، 369.
- ↑ الکافی، ج4، ص226؛ وسائل الشیعه، ج12، ص557؛ الصافی، ج1، ص360؛ نور الثقلین، ج1، ص369، 371.
- ↑ الکافی، ج4، ص226؛ نور الثقلین، ج1، ص370؛ نک: جامع المدارک، ج2، ص612.
- ↑ نک: جواهر الکلام، ج20، ص241؛ الاحصار و الصد، ص92.
- ↑ بحار الانوار، ج96، ص74.
- ↑ نک: الموطّا، ج2، ص889-892؛ المحلی، ج7، ص280.
- ↑ نک: امتاع الاسماع، ج10، ص342-343.
منابع
- الاحصار و الصد: گلپایگانی (م. 1414ق.) ؛
- الاحکام السلطانیه: الماوردی (م. 450ق.) ، بیروت، دار النفائس؛
- اخبار مکه: الفاکهی (م. 272ق.) ، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، 1414ق؛
- اخبار مکه: الازرقی (م. 248ق.) ، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، 1415ق؛
- الام: الشافعی (م. 204ق.) ، بیروت، دار الفکر، 1403ق؛
- امتاع الاسماع: المقریزی (م. 845ق.) ، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1420ق؛
- بحار الانوار: المجلسی (م. 1110ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق؛
- التفسیر الکبیر: الفخر الرازی (م. 606ق.) ، قم، دفتر تبلیغات، 1413ق؛
- تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن): القرطبی (م. 671ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1405ق؛
- تهذیب الاسماء و اللغات: النووی (م. 676ق.) ، به کوشش ادارة الطباعة المنیریه، بیروت، دار الکتب العلمیه؛
- جامع احادیث الشیعه: اسماعیل معزی ملایری، المطبعة العلمیه، قم، 1399ق؛
- جامع البیان: الطبری (م. 310ق.) ، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، 1415ق؛
- جامع المدارک: سید احمد الخوانساری (م. 1405ق.) ، به کوشش غفاری، تهران، مکتبة الصدوق، 1405ق؛
- جواهر الکلام: النجفی (م. 1266ق.) ، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
- الحج و العمرة فی الکتاب و السنه: الریشهری، قم، دار الحدیث، 1376ش؛
- الحرم المکی الشریف و الاعلام المحیطة به: عبدالملک بن دهیش، مکه، مکتبة النهضة الحدیثه، 1405ق؛
- الدر المنضود: سید محمد رضا الگلپایگانی (م. 1414ق.) ، قم، دار القرآن الکریم، 1412ق؛
- شفاء الغرام: الفاسی (م. 832ق.) ، به کوشش مصطفی محمد، مکه، النهضة الحدیثه، 1999م؛
- الصافی: الفیض الکاشانی (م. 1091ق.) ، بیروت، اعلمی، 1402ق؛
- الصحاح: الجوهری (م. 393ق.) ، به کوشش العطار، بیروت، دار العلم للملایین، 1407ق؛
- صحیح مسلم: مسلم (م. 261ق.) ، بیروت، دار الفکر؛
- الطبقات الکبری: ابن سعد (م. 230ق.) ، بیروت، دار صادر؛
- العین: خلیل (م. 175ق.) ، به کوشش مخزومی و السامرائی، دار الهجره، 1409ق؛
- فقه الرضا(ع): علی بن بابویه (م. 329ق.) ، مشهد، المؤتمر العالمی للامام الرضا7، 1406ق؛
- الکافی: الکلینی (م. 329ق.) ، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1375ش؛
- لسان العرب: ابن منظور (م. 711ق.) ، قم، ادب الحوزه، 1405ق؛
- مبانی تکملة المنهاج: موسوی الخوئی (م. 1413ق.) ، نجف، مطبعة الآداب؛
- مجمع البیان: الطبرسی (م. 548ق.) ، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، 1415ق؛
- المجموع شرح المهذب: النووی (م. 676ق.) ، دار الفکر؛
- المحلی بالآثار: ابن حزم الاندلسی (م. 456ق.) ، به کوشش احمد شاکر، بیروت، دار الفکر؛
- المراسم العلویه: سلار حمزة بن عبدالعزیز (م. 448ق.) ، به کوشش حسینی، قم، المجمع العالمی لاهل البیت:، 1414ق؛
- معجم البلدان: یاقوت الحموی (م. 626ق.) ، بیروت، دار صادر، 1995م؛
- مفردات: الراغب (م. 425ق.) ، نشر الکتاب، 1404ق؛
- المفصل: جواد علی، بیروت، دار العلم للملایین، 1976م؛
- مکاتیب الرسول: احمدی میانجی، تهران، دار الحدیث، 1419ق؛
- من لا یحضره الفقیه: الصدوق (م. 381ق.) ، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، 1404ق؛
- المنار: رشید رضا (م. 1354ق.) ، قاهره، دار المنار، 1373ق؛
- المنمق: ابن حبیب (م. 245ق.) ، به کوشش احمد فاروق، بیروت، عالم الکتب، 1405ق؛
- الموطّا: مالک بن انس (م. 179ق.) ، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1406ق؛
- مؤلفات جرجی زیدان الکامله: جرجی زیدان، بیروت، دار الجیل، 1402ق؛
- میزان الحکمه: ریشهری، قم، دار الحدیث، 1416ق؛
- المیزان: الطباطبائی (م. 1402ق.) ، بیروت، اعلمی، 1393ق؛
- نور الثقلین: العروسی الحویزی (م. 1112ق.) ، به کوشش رسولی محلاتی، اسماعیلیان، 1373ش؛
- وسائل الشیعه: الحر العاملی (م. 1104ق.) ، قم، آل البیت:، 1412ق.