زیارت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
همچنين در ذيل روايتى فرمودند: «هركه ذريه و اولاد حسن و حسين(عليهماالسلام) را زيارت كند، گويا آندو را زيارت كرده است».(مستدرك الوسائل، ج١٠، صص١٨٢ و ١٨٣.) | همچنين در ذيل روايتى فرمودند: «هركه ذريه و اولاد حسن و حسين(عليهماالسلام) را زيارت كند، گويا آندو را زيارت كرده است».(مستدرك الوسائل، ج١٠، صص١٨٢ و ١٨٣.) | ||
== تاریخچه == | |||
حضور در مكانهاى مقدس بهعنوان احترام و پاسداشت، امرى عمومى و جهانى است. از بررسى اجمالى اديان برداشت مىشود، مفهوم زيارت، در همه اديان وجود دارد و تفاوت در شكل آن و اشخاصى است كه زيارت مىشوند.(زيارت در تمدنها و اديان ديگر، غلامرضا جلالى، نشريه زائر، ش٩٨، ص۵.) | |||
زيارت در اسلام به صدر اسلام باز مىگردد. پيامبر(ص) همواره به زيارت قبور شهداى احد مىرفتند و پيوسته براى زيارت قبور مؤمنان، رهسپار بقيع مىشدند.(وفاء الوفاء، على بن احمد سمهودى، ج٣، صص٨٣٢ و ٨٩٠.) | |||
در سيرةةة عملى اهلبيت(عليهم السلام) نيز اهتمام ويژهاى به زيارت وجود دارد. امام على(ع) مىفرمايند: | |||
وقتى رسول خدا را دفن كردند، حضرت فاطمه(عليهاالسلام) كنار قبر ايستاد، و مقدارى از خاك قبر را برداشته و بر ديدگانش ماليد و اشعارى بدين معنا سرود: چه باك كسى را كه خاك كوى احمد ببويد و هرگز در طول زمان مُشك و عنبرى را نبويد. مصيبتهايى بر من وارد شد، كه اگر بر روزها وارد مىشد شب تاريك مىگرديد.(«ماذا على من شمّ تربة أحمد أن لا يشمّ مدى الزمان غواليا صُبّت على مصائب لو أنّها صُبّت على الأيام عدن ليالياً» وفاء الوفاء، ج۴، ص١۴٠۵.) ايشان تا پايان عمر، زيارت قبر پيامبر(ص) را ترك نكرد و پيوسته به زيارت قبر حمزه(ع) مىرفت و آن را بازسازى مىكرد و سنگى بر آن مىگذارد و در آنجا نماز مىخواند و دعا مىكرد و مىگريست.(«ماذا على من شمّ تربة أحمد أن لا يشمّ مدى الزمان غواليا صُبّت على مصائب لو أنّها صُبّت على الأيام عدن ليالياً» وفاء الوفاء، ج۴، ص٩٣٢.) | |||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۲۵ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۵۲
اهمیت
زيارت به عنوان يكى از برنامههاى عبادى - سياسى اسلام، در مكتب شيعه، جلوهاى زيبا، پرشكوه و محتوايى بسيار پربار دارد. زيارت ضمن آنكه انسان را آماده سفر آخرت مىنمايد، او را با مقام امامت و رهبرى پيشوايان حقيقى آشنا ساخته و اطاعت از ايشان را در همةةة جنبههاى زندگى به وى مىآموزد.
از آنجا كه آن بزرگواران، جايگاهى معنوى و توحيدى دارند و پاكترين و صالحترين انسانهاى روى زمين هستند، زيارت قبور آنان احساس پاكى و صفاى روح را به دنبال دارد. پيامبر خدا(ص) به امامعلى(ع) فرمودند:
خدا قبر تو و قبرهاى فرزندان تو را جايگاهى از جايگاههاى بهشت قرار داده و دلهاى پاكان از خلق خود را چنان بهسوى شما گرايش داده است كه در راه شما و تعمير قبرهاى شما، هر ناگوارى و رنجى را تحمّل مىكنند و پيوسته به زيارت قبرهاى شما مىروند و اينگونه به خدا تقرب مىجويند و به رسولخدا(ص) عرض ارادت مىكنند.(بحارالانوار، علامه محمد باقر مجلسى، ج٩٧، صص١٢٠ و ١٢١.)
«عبدالرحمان بن مسلم» از امام كاظم(ع) پرسيد:
زيارت اميرالمؤمنين(ع) افضل است يا زيارت امام حسين(ع) يا زيارت فلان امام...؟ و يك يك امامان را نام برد. امام كاظم(ع) در جواب فرمود: هر كس كه اولين ما را زيارت كند، آخرين ما را زيارت كرده است، چنانكه اگر آخرين ما را زيارت كند، مانند آن است كه اولين نفر ما را زيارت كرده است. هركس ولايت اولين نفر ما را بپذيرد، ولايت آخرين نفر ما را پذيرفته است؛ همانطور كه اگر ولايت آخرين نفر ما را بپذيرد، ولايت اولين نفر ما را پذيرفته است. كسى كه حاجت يكى از دوستان ما را برآورد، گويا حاجت همه ما را برآورده است....(كامل الزيارات، ابن قولويه، صص۵۵٢ و۵۵٣؛ بحارالانوار، ج٩٧، ص١٢٢.)
به دليل اهميت بالاى زيارت قبور اولياى الهى، معصومين(عليهم السلام) به اين امر بسيار تشويق و ترغيب كرده و پاداش فراوانى براى آن برشمردهاند؛ بهگونهاى كه حتى اگر شرايط خفقان نيز در جامعه حاكم باشد و دوستداران اهلبيت(عليهم السلام) نتوانند به زيارت آنان بروند، با سلام دادن از راه دور، ارادت خود را به آنان اعلام كنند.
«حسين بن بشّار»، درباره زيارت قبر امام موسى بن جعفر(عليهماالسلام) و ثواب آن، از امام رضا(ع) پرسيد؛ امام(ع) به زيارت آن حضرت سفارش نمودند و براى آن ثوابى همپاى زيارت پيامبر اكرم(ص) برشمردند.
حسين بن بشار گفت: «من ترسيدم و برايم ميسّر نشد كه داخل مزار و مرقد شوم». حضرت فرمودند: «از همان پشت قبر (يا ديوار يا دورتر) سلام كن!».(وسائل الشيعه، ج١۴، صص۵۴۵ و ۵۴۶.)
بنابر مضمون اين روايت، قبر امام موسى كاظم(ع) بهشدت زير نظر حاكمان عباسى بوده، بهگونهاى كه شيعيان بهراحتى نمىتوانستند به زيارت بروند؛ در حالى كه شيعيان بايد پيوند خود را با امام خويش تحكيم مىكردند. احاديث بسيارى نيز بر اين امر دلالت دارد كه اگر راهتان دور و زيارت رفتن برايتان دشوار بود، بالاى بام برويد و روى به طرف قبر امام سلام بدهيد.(وسائل الشيعه، ج١۴، ص۴٩٣.)
امام صادق(ع) به زيارت اوليا و دوستان خالص ائمه(عليهم السلام)، در صورتى كه زيارت قبر امامان ممكن نباشد، تشويق مىكنند؛ و مىفرمايند: زائر ثواب زيارت ائمه(عليهم السلام) را مىبرد؛(بحار الانوار، ج٧١، ص٣۵۴.) هرچند حضور زائر در كنار مرقد آن بزرگواران، سازندگى بيشترى دارد.
افزون بر ائمه(عليهم السلام)، به زيارت امامزادگان و ديگر فرزندان پيامبر(ص) نيز سفارش شده است. پيامبر خدا(ص) فرمودند: «عيادت بنىهاشم واجب و زيارتشان مستحب است».(مستدرك الوسائل، ج٢، ص٧٩.)
همچنين در ذيل روايتى فرمودند: «هركه ذريه و اولاد حسن و حسين(عليهماالسلام) را زيارت كند، گويا آندو را زيارت كرده است».(مستدرك الوسائل، ج١٠، صص١٨٢ و ١٨٣.)
تاریخچه
حضور در مكانهاى مقدس بهعنوان احترام و پاسداشت، امرى عمومى و جهانى است. از بررسى اجمالى اديان برداشت مىشود، مفهوم زيارت، در همه اديان وجود دارد و تفاوت در شكل آن و اشخاصى است كه زيارت مىشوند.(زيارت در تمدنها و اديان ديگر، غلامرضا جلالى، نشريه زائر، ش٩٨، ص۵.)
زيارت در اسلام به صدر اسلام باز مىگردد. پيامبر(ص) همواره به زيارت قبور شهداى احد مىرفتند و پيوسته براى زيارت قبور مؤمنان، رهسپار بقيع مىشدند.(وفاء الوفاء، على بن احمد سمهودى، ج٣، صص٨٣٢ و ٨٩٠.)
در سيرةةة عملى اهلبيت(عليهم السلام) نيز اهتمام ويژهاى به زيارت وجود دارد. امام على(ع) مىفرمايند:
وقتى رسول خدا را دفن كردند، حضرت فاطمه(عليهاالسلام) كنار قبر ايستاد، و مقدارى از خاك قبر را برداشته و بر ديدگانش ماليد و اشعارى بدين معنا سرود: چه باك كسى را كه خاك كوى احمد ببويد و هرگز در طول زمان مُشك و عنبرى را نبويد. مصيبتهايى بر من وارد شد، كه اگر بر روزها وارد مىشد شب تاريك مىگرديد.(«ماذا على من شمّ تربة أحمد أن لا يشمّ مدى الزمان غواليا صُبّت على مصائب لو أنّها صُبّت على الأيام عدن ليالياً» وفاء الوفاء، ج۴، ص١۴٠۵.) ايشان تا پايان عمر، زيارت قبر پيامبر(ص) را ترك نكرد و پيوسته به زيارت قبر حمزه(ع) مىرفت و آن را بازسازى مىكرد و سنگى بر آن مىگذارد و در آنجا نماز مىخواند و دعا مىكرد و مىگريست.(«ماذا على من شمّ تربة أحمد أن لا يشمّ مدى الزمان غواليا صُبّت على مصائب لو أنّها صُبّت على الأيام عدن ليالياً» وفاء الوفاء، ج۴، ص٩٣٢.)