مقام محمود: تفاوت میان نسخهها
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
=== مقام شفاعت === | === مقام شفاعت === | ||
بر اساس برخی از روایات در منابع [[شیعه]]<ref>صدوق، 1414ق، ص370؛ مجلسی، 1403، ج8 ، | بر اساس برخی از روایات در منابع [[شیعه]]<ref>صدوق، 1414ق، ص370؛ مجلسی، 1403، ج8 ، ص48؛ عیاشی، 1380ش، ج2، ص1۴.</ref> و اهل سنت،<ref>شیبانی مروزی، [بیتا] ، ج2، ص441.</ref> منظور از مقام محمود، [[شفاعت|مقام شفاعت]] است. | ||
به گفته طبرسی، همه مفسران مسلمان بر این باورند که مقصود از مقام محمود، مقام شفاعت است که به پیامبر(ص) داده شده است.<ref>طبرسی، 1380، ج6 ، ص681</ref> بیشتر مفسران شیعه نیز<ref name=":0" /> معتقدند مقام محمود همان مقام شفاعت است که در اثر شب زندهداری و نماز خواندن پیامبر(ص)، به او داده شده و هر کس از او شفاعت بخواهد و مصلحت باشد، به اذن خدا شفاعتش میکند. | به گفته طبرسی، همه مفسران مسلمان بر این باورند که مقصود از مقام محمود، مقام شفاعت است که به پیامبر(ص) داده شده است.<ref>طبرسی، 1380، ج6 ، ص681</ref> بیشتر مفسران شیعه نیز<ref name=":0">طوسی، [بیتا]، ج6 ، ص510 ؛ طبرسی، 1380ش، ج6 ، ص283 وهمان، 1377ش، ج2، ص341 ؛ فیض کاشانی، 1415ق، ج3، ص210 ؛ بحرانی، 1416ق، ج3، ص 569 ؛ عیاشی، 1380ش، ج2، ص14 ؛ رازی، 1408ق، ج12، ص270؛ شبر، 1412ق، ص286؛ طباطبایی1377ش، ج1، ص178 ؛ مکارم شیرازی و دیگران، 1370ش، ج12، ص232 ؛ جوادی آملی، 1378ش، ج4، ص 285</ref> معتقدند مقام محمود همان مقام شفاعت است که در اثر شب زندهداری و نماز خواندن پیامبر(ص)، به او داده شده و هر کس از او شفاعت بخواهد و مصلحت باشد، به اذن خدا شفاعتش میکند. | ||
شریف لاهیجی، عالم شیعه، مقام محمود را | شریف لاهیجی، عالم شیعه، مقام محمود را «مرتبه کامله شفاعت» دانسته و آن را به پیامبر(ص) اختصاص داده است.<ref>شریف لاهیجی، 1373ش، ج2، ص840.</ref> به نقل از تفسیر نمونه نیز، بسیاری از مفسران معتقدند منظور از مقام محمود شفاعت کبری پیامبر(ص) است.<ref>مکارم شیرازی، 1370ش، صص232ـ 231</ref> | ||
به باور برخی از مفسران اهل سنت، مانند فخر رازی نیز، مقصود از مقام محمود مقام شفاعت پیامبر(ص) است.<ref>فخر رازی، [بی تا]، ج21، ص27؛ قرطبی، [ بیتا]: ص155.</ref> | |||
=== بهترین مکان در عرش خدا === | |||
به باور طبری، عالم اهل سنت، مقام محمود، مقامی است که پیامبر(ص) در کنار خداوند بر عرش مینشیند.<ref>طبری، [بیتا]: ج9، ص145</ref> قرطبی، این باور را رد کرده و حدیث صحیح آن را، نشستن در کنار انبیاء و فرشتگان دانسته است.<ref>قرطبی، [بی تا]: ص154</ref> | |||
=== لوای حمد === | |||
گروهی از عالمان اهل سنت، اعطای لوای حمد پیامبر(ص) را مقام محمود دانستهاند.<ref>طنطاوی جوهر المصری، 1412 ق، ج9، ص79</ref> البته قرطبی، بین این قول و قول شفاعت جمع کرده و میان آن دو اختلافی ندیده است؛ چرا که حضرت محمد(ص) زمانی که لواء حمد دستش است به شفاعت میپردازند.<ref>قرطبی، [ بیتا]، ص153</ref> | |||
=== مقام تمام خصلتهای پسندیده === | |||
ابن عربی عارف قرن هفتم، در بیان حقیقت «مقام محمود» آورده است: «در روز قیامت تمام خصلتهای پسندیده از آن پیامبر(ص) است، و این همان مقام محمودی است که در قرآن وعدهاش به پیامبر(ص) داده شده و این مقام مورد تحسین همگان است و بازگشت تمام ثناها و ستایشها به آن است. مقام محمود، مقامی است که تمام مقامات به آن باز میگردد.<ref>ابن عربی، 1383ش، ص353</ref> | |||
= | |||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۴ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۳۸
مقام محمود، جایگاهی ستوده و منزلتی والاست که در نتیجه تهجد پیامبر اسلام(ص)، به وی داده شده است. این مقام درجهای اعتباری نیست، بلکه واقعیت و موجودیتی است که خدا به او داده است. در روایات و بیشتر تفاسیر شیعه، این مقام به شفاعت تفسیر شده است.
مفسران اهل سنت، بارزترین مصداق مقام محمود را شفاعت دانستهاند؛ برخی از آنها، مقام محمود را به لوای حمد و بهترین مکان در عرش خدا دانستهاند.
مفهومشناسی و جایگاه
واژه محمود، به معنای نیکو سیرت، در مقابل مذموم است. به گفته برخی به معنای ستوده و ستایش شده نیز آمده است.[۱] محمود از نامهای خدا است، یکی از لقبهای حضرت محمد(ص) است.[۲] واژه مقام، به معانی منزلت، مرتبت، درجه، پایه، رتبه و جایگاه است. گفته شده «مقام محمود»، درجه اعلای از خوبیها است.[۳]
«مقام محمود» اصطلاحی است قرآنی، که از آیه 79 از سوره اِسراء گرفته شده است. بسیاری از مفسران، مقام محمود را مقام شفاعت[۴] و برخی، مقام شفاعتِ عظمای پیامبر(ص) دانستهاند.[۵] برخی از مفسران، مقام محمود را جایگاه و مقام ویژهای برای حضرت محمد(ص) دانستهاند که در آن، اشراف بر همه خلایق داشته و هرچه بخواهد خدا به او میدهد.[۶] علامه مجلسی، یکی از معانی آن را، اهلیت یافتن برای ظهور امام مهدی(عج) دانسته است.[۷]
در اصطلاح عارفان، مقام محمود به معنای مجالست در حال شهود است.[یادداشت ۱][۸]
«مقام محمود» در قرآن تنها یک بار، در آیه ﴿وَمِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّکَ عَسى أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً ﴾ (ترجمه: برای گزاردن نماز نافله، در بخشی از شب برخیز، تا خدا تو را به مقام بس پسندیدهای برانگیزد.)[۹] آمده است.
اقوال
مقام شفاعت
بر اساس برخی از روایات در منابع شیعه[۱۰] و اهل سنت،[۱۱] منظور از مقام محمود، مقام شفاعت است.
به گفته طبرسی، همه مفسران مسلمان بر این باورند که مقصود از مقام محمود، مقام شفاعت است که به پیامبر(ص) داده شده است.[۱۲] بیشتر مفسران شیعه نیز[۱۳] معتقدند مقام محمود همان مقام شفاعت است که در اثر شب زندهداری و نماز خواندن پیامبر(ص)، به او داده شده و هر کس از او شفاعت بخواهد و مصلحت باشد، به اذن خدا شفاعتش میکند.
شریف لاهیجی، عالم شیعه، مقام محمود را «مرتبه کامله شفاعت» دانسته و آن را به پیامبر(ص) اختصاص داده است.[۱۴] به نقل از تفسیر نمونه نیز، بسیاری از مفسران معتقدند منظور از مقام محمود شفاعت کبری پیامبر(ص) است.[۱۵]
به باور برخی از مفسران اهل سنت، مانند فخر رازی نیز، مقصود از مقام محمود مقام شفاعت پیامبر(ص) است.[۱۶]
بهترین مکان در عرش خدا
به باور طبری، عالم اهل سنت، مقام محمود، مقامی است که پیامبر(ص) در کنار خداوند بر عرش مینشیند.[۱۷] قرطبی، این باور را رد کرده و حدیث صحیح آن را، نشستن در کنار انبیاء و فرشتگان دانسته است.[۱۸]
لوای حمد
گروهی از عالمان اهل سنت، اعطای لوای حمد پیامبر(ص) را مقام محمود دانستهاند.[۱۹] البته قرطبی، بین این قول و قول شفاعت جمع کرده و میان آن دو اختلافی ندیده است؛ چرا که حضرت محمد(ص) زمانی که لواء حمد دستش است به شفاعت میپردازند.[۲۰]
مقام تمام خصلتهای پسندیده
ابن عربی عارف قرن هفتم، در بیان حقیقت «مقام محمود» آورده است: «در روز قیامت تمام خصلتهای پسندیده از آن پیامبر(ص) است، و این همان مقام محمودی است که در قرآن وعدهاش به پیامبر(ص) داده شده و این مقام مورد تحسین همگان است و بازگشت تمام ثناها و ستایشها به آن است. مقام محمود، مقامی است که تمام مقامات به آن باز میگردد.[۲۱]
پانویس
- ↑ ابن فارس، 1404: ج1، ص316
- ↑ شرتونی، 1403: ج1، ص 228
- ↑ دهخدا، 1365: ج14، ص1298
- ↑ فیروز آبادی، [بی تا]، ص240
- ↑ طباطبایی، 1377، ج1، ص178 ؛ مکارم شیرازی و دیگران، 1370، ج12، ص232؛ جوادی آملی، 1378، ج4، ص 285
- ↑ طبرسی، 1380، ج6، ص 283 ؛ ابن عربی، 1383ش، ص348 ؛ عروسی حویزی، 1383، ج3، ص206
- ↑ مجلسی، 1403، ج101، ص302
- ↑ سجادی،1370ش، ص737
- ↑ اسراء: 79
- ↑ صدوق، 1414ق، ص370؛ مجلسی، 1403، ج8 ، ص48؛ عیاشی، 1380ش، ج2، ص1۴.
- ↑ شیبانی مروزی، [بیتا] ، ج2، ص441.
- ↑ طبرسی، 1380، ج6 ، ص681
- ↑ طوسی، [بیتا]، ج6 ، ص510 ؛ طبرسی، 1380ش، ج6 ، ص283 وهمان، 1377ش، ج2، ص341 ؛ فیض کاشانی، 1415ق، ج3، ص210 ؛ بحرانی، 1416ق، ج3، ص 569 ؛ عیاشی، 1380ش، ج2، ص14 ؛ رازی، 1408ق، ج12، ص270؛ شبر، 1412ق، ص286؛ طباطبایی1377ش، ج1، ص178 ؛ مکارم شیرازی و دیگران، 1370ش، ج12، ص232 ؛ جوادی آملی، 1378ش، ج4، ص 285
- ↑ شریف لاهیجی، 1373ش، ج2، ص840.
- ↑ مکارم شیرازی، 1370ش، صص232ـ 231
- ↑ فخر رازی، [بی تا]، ج21، ص27؛ قرطبی، [ بیتا]: ص155.
- ↑ طبری، [بیتا]: ج9، ص145
- ↑ قرطبی، [بی تا]: ص154
- ↑ طنطاوی جوهر المصری، 1412 ق، ج9، ص79
- ↑ قرطبی، [ بیتا]، ص153
- ↑ ابن عربی، 1383ش، ص353
- ↑ به معنای نشستن در حضور حق تعالی.
منابع
- ابن عربی، محی الدین، فتوحات مکیه، ترجمه و تعلیق: محمد خواجوی، تهران، انتشارات مولی، 1383ش.
- ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، 1404ق.
- ابوالفتوح رازى، حسین بن على ، روض الجنان و روح الجنان فى تفسیرالقرآن، مشهد، بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوی، 1408ق.
- بحرانى، سید هاشم، البرهان فى تفسیر القرآن، تهران، بنیاد بعثت، 1416ق.
- جوادی آملی، عبدالله ، تفسیر تسنیم، قم، مرکز نشر اِسراء، 1378ش.
- جوادی آملی، عبدالله ، سیرة رسول اکرم9 در قرآن «تفسیر موضوعی قرآن کریم»، قم، اسوه، 1382ش.
- حسینی طهرانی، محمد حسین، معاد شناسی، تهران، حکمت، 1360ش.
- خمینى، سید مصطفى، تفسیر القرآن الکریم، تهران، موسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینى= ، 1418ق.
- خوری الشرتونی اللبنانی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، قم، مکتبة آیة الله العظمی مرعشی، 1403ق.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، موسسة لغتنامه دهخدا، 1365ش.
- سجادی، جعفر، فرهنگ لغات و اصطلاحات عرفانی، تهران، چاپ کتابخانة طهوری، 1370ش.
- شبر، سید عبد الله، تفسیر القرآن الکریم، بیروت، دارالبلاغة للطباعة والنشر،1412ق.
- شریف لاهیجى، محمد بن على، تفسیر شریف لاهیجى، تهران، دفتر نشر داد، 1373ش.
- شیبانی مروزی، احمد بن حنبل، مسند، بیروت، دارصادر، [بیتا].
- صدرالمتألهین، محمد بن ابراهیم، تفسیر القرآن الکریم، قم، انتشارات بیدار، 1366ش.
- صدوق، محمد بن علی، امالی، قم، دارالثقافه، 1414ق.
- طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیرالمیزان، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1377ش.
- طبرسى، ابوعلی الفضل بن الحسن، تفسیر جوامع الجامع، تهران، انتشارات دانشگاه تهران و مدیریت حوزة علمیة قم، 1377ش.
- طبرسى، ابوعلی الفضل بن الحسن، تفسیر مجمع البیان، تهران، انتشارات فراهانی، 1380ش.
- طبری، محمد بن جریر، جامع البیان عن تأویل آی القرآن، بیروت، دارالمعرفه، [بیتا].
- طنطاوی، جوهری المصری، الجواهر، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1412ق.
- طوسى، محمد بن حسن، التبیان فى تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربى، [بیتا].
- عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، قم، المطبعة العلمیة، 1383ق.
- عیاشى، محمد بن مسعود، التفسیر، تهران، چاپخانه علمیه،1380ق.
- فخر رازی، محمدبن عمر، تفسیر مفاتیح الغیب، بیروت، دارالمعرفه، [ بیتا].
- فیروز آبادی، طاهر بن یعقوب، تنویر المقباس من تفسیر ابن عباس، بیروت، دارالفکر، [بیتا].
- فیض کاشانى، ملا محسن، تفسیر الصافى، تهران، انتشارات الصدر، 1415ق.
- قرطبی، ابیعبدالله محمد بن احمد الانصاری، یوم الفزع الاکبر، محقق: محمد ابراهیم سلیم، مصر، الطبع و النشر مکتبة القرآن، [ بیتا].
- مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار لدرر اخبار الائمة الاطهار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، و دیگران ، تفسیر نمونه، قم، دارالکتب الاسلامیه، 1370ش.