ابوبکر بن ابیقحافه: تفاوت میان نسخهها
جز (کوتاه کردن مطالب اضافی←ابوبکر در مکه) |
جز (حذف مطالب اضافی←واقعه سقیفه و خلافت ابوبکر) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
==شخصیتشناسی== | ==شخصیتشناسی== | ||
ابوبکر عبدالله بن ابیقحافة (عثمان) بن عامر بن عمرو بن کعب از تیره بنوتَیم بن مُرّه [[قبیله قریش|قریش]]<ref>الطبقات، ج۵، ص۱۴۲؛ انساب الاشراف، ج۱۰، ص۵۱.</ref> و مادرش اُمّ الخیر سَلْمی بنت صخر بن عمرو بن کعب، دختر عموی ابوقحافه، بود.<ref>انساب الاشراف، ج۱۰، ص۱۰۰.</ref> بر پایه گزارشی، وی سه سال پیش از [[عام الفیل]] زاده شد.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۵۱.</ref> | ابوبکر عبدالله بن ابیقحافة (عثمان) بن عامر بن عمرو بن کعب از تیره بنوتَیم بن مُرّه [[قبیله قریش|قریش]]<ref>الطبقات، ج۵، ص۱۴۲؛ انساب الاشراف، ج۱۰، ص۵۱.</ref> و مادرش اُمّ الخیر سَلْمی بنت صخر بن عمرو بن کعب، دختر عموی ابوقحافه، بود.<ref>انساب الاشراف، ج۱۰، ص۱۰۰.</ref> بر پایه گزارشی، وی سه سال پیش از [[عام الفیل]] زاده شد.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۵۱.</ref> از سویی گفته شده ابوبکر هنگام فوت، در سال سیزدهم قمری، ۶۳ سال داشت. نام پیش از اسلام وی عبدالکعبه بود که [[پیامبر(ص)]] آن را به عبدالله تغییر داد.<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۹۶۳.</ref> وی به ابوبکر مشهور بود و با القابی چون صدّیق<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۹۶۳؛ شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۲۰۷.</ref> و عتیق (آزاد شده)<ref>الاصابه، ج۴، ص۱۴۶-۱۴۷.</ref> خوانده شده است.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۲۶-۱۲۸؛الاستیعاب، ج۳، ص۹۶۳.</ref>{{یادداشت|دانشوران شیعه با استناد به سخن برخی از اهل سنت مانند ابن قتیبه و ابن عساکر لقب صدّیق را ویژه امام علی(ع) میدانند. ایشان، خود، با نفی این لقب برای ابوبکر، آن را ویژه خویشتن دانست.}} نقش انگشتری وی «نِعم القادر الله» یا «عبدٌ ذلیلٌ لربٍ جلیل» بود.<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۹۷۷.</ref> | ||
== مکه == | == مکه == | ||
ابوبکر پیش از [[بعثت|بعثت پیامبر]] به بازرگانی اشتغال داشت. <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۶۴.</ref><ref>الاستیعاب، ج۳، ص۹۶۳.</ref> اسلام وی را پس از [[علی(ع)]] یاد کردهاند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۲۶۶؛ الطبقات، ج۳، ص۱۲۸؛ المصنف، ابن ابی شیبه، ج۷، ص۴۹۸.</ref> <ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۳۱۶.</ref> <ref>انساب الاشراف، ج۱۰، ص۱۰۰.</ref> در جریان دعوت پیامبر از قبایل در ایام [[حج]] و سالهای پایانی حضور در [[مکه]]، ابوبکر به سبب آشنایی با انساب عرب، پیامبر(ص) را همراهی میکرد.<ref>المعجم الکبیر، ج۶، ص۶۲؛ شرح الاخبار، ج۲، ص۳۸۲-۳۸۶.</ref> با [[هجرت پیامبر(ص) به مدینه|هجرت]] پیامبر(ص) به [[مدینه]]، ابوبکر ایشان را همراهی کرد. <ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۱۰۰.</ref> به اعتقاد مفسران، آیه ۴۰ [[سوره توبه]] درباره این حادثه نازل شده و مراد از {{قلم رنگ|سبز|ثانِی اثنَینِ}} ابوبکر است<ref>جامع البیان، ج۱۰، ص۹۶؛ تفسیر سمرقندی، ج۲، ص۵۸؛ مجمع البیان، ج۵، ص۴۸.</ref> <ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۲۱۰؛ البدء و التاریخ، ج۵، ص۶۶.</ref> | ابوبکر پیش از [[بعثت|بعثت پیامبر]] به بازرگانی اشتغال داشت. <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۶۴.</ref><ref>الاستیعاب، ج۳، ص۹۶۳.</ref> اسلام وی را پس از [[علی(ع)]] یاد کردهاند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۲۶۶؛ الطبقات، ج۳، ص۱۲۸؛ المصنف، ابن ابی شیبه، ج۷، ص۴۹۸.</ref> <ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۳۱۶.</ref> <ref>انساب الاشراف، ج۱۰، ص۱۰۰.</ref> بلال، عامر بن فُهیره، زِنّیره، اُمّ عُبَیس، کنیزی از بنو عَمْرو بن مُؤَمّل، نَهْدِیه و دخترش بردگانِ شکنجه شده قریش بودند که ابوبکر آنان را آزاد کرد.<ref>المعارف، ص۱۷۷.</ref> در جریان دعوت پیامبر از قبایل در ایام [[حج]] و سالهای پایانی حضور در [[مکه]]، ابوبکر به سبب آشنایی با انساب عرب، پیامبر(ص) را همراهی میکرد.<ref>المعجم الکبیر، ج۶، ص۶۲؛ شرح الاخبار، ج۲، ص۳۸۲-۳۸۶.</ref> با [[هجرت پیامبر(ص) به مدینه|هجرت]] پیامبر(ص) به [[مدینه]]، ابوبکر ایشان را همراهی کرد. <ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۱۰۰.</ref> به اعتقاد مفسران، آیه ۴۰ [[سوره توبه]] درباره این حادثه نازل شده و مراد از {{قلم رنگ|سبز|ثانِی اثنَینِ}} ابوبکر است<ref>جامع البیان، ج۱۰، ص۹۶؛ تفسیر سمرقندی، ج۲، ص۵۸؛ مجمع البیان، ج۵، ص۴۸.</ref> <ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۲۱۰؛ البدء و التاریخ، ج۵، ص۶۶.</ref> | ||
رسول خدا(ص) میان ابوبکر و [[سالم مولی حذیفه]]<ref>المعارف، ص۲۷۳.</ref> یا [[خارجة بن زید]]<ref>المحبّر، ص۷۳.</ref> [[پیمان برادری]] بست. پیشتر در مکه میان او و [[عمر بن خطاب|عمر]] پیمان برادری بسته شده بود.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۴، ص۲۰۶.</ref> او بعدها با دختر خارجه ازدواج کرد<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۳۰.</ref> | رسول خدا(ص) میان ابوبکر و [[سالم مولی حذیفه]]<ref>المعارف، ص۲۷۳.</ref> یا [[خارجة بن زید]]<ref>المحبّر، ص۷۳.</ref> [[پیمان برادری]] بست. پیشتر در مکه میان او و [[عمر بن خطاب|عمر]] پیمان برادری بسته شده بود.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۴، ص۲۰۶.</ref> او بعدها با دختر خارجه ازدواج کرد<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۳۰.</ref> | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
==حجة الوداع و رحلت پیامبر(ص)== | ==حجة الوداع و رحلت پیامبر(ص)== | ||
ابوبکر در | ابوبکر در بازگشت از [[حجة الوداع|حجةالوداع]]، از شاهدان غدیر و از نخستین کسانی بود که ولایت علی(ع) را تبریک گفت.<ref>الغدیر، ج۱، ص۱۱.</ref> ابوبکر در روزهای پایانی زندگی پیامبر(ص) برخلاف فرمان وی، به بهانه نگرانی از بیماری پیامبر، از حضور در اردوگاه [[سپاه اسامه|سپاه اُسامه]] سر پیچید.<ref>السقیفة و فدک، ص۷۷؛ شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۵۲.</ref> او همچین بدون اجازه پیامبر و با تلاش دخترش [[عایشه]]، امامت جماعت مسجد پیامبر(ص) را عهدهدار شد.<ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۲۳۴؛ الارشاد، ج۱، ص۱۸۳-۱۸۴؛ الفصول المختاره، ص۱۲۷.</ref> در برخی منابع [[اهل سنت]] آمده که وی به فرمان رسول خدا، جانشین امامت جماعت در روزهای بیماری ایشان بود.<ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۲۲۷-۲۲۹.</ref> | ||
ابوبکر در روزهای پایانی زندگی پیامبر(ص) برخلاف فرمان وی، به بهانه نگرانی از بیماری پیامبر، از حضور در اردوگاه [[سپاه اسامه|سپاه اُسامه]] سر پیچید.<ref>السقیفة و فدک، ص۷۷؛ شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۵۲.</ref> او همچین بدون اجازه پیامبر و با تلاش دخترش [[عایشه]]، امامت جماعت مسجد پیامبر(ص) را عهدهدار شد.<ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۲۳۴؛ الارشاد، ج۱، ص۱۸۳-۱۸۴؛ الفصول المختاره، ص۱۲۷.</ref> در برخی منابع [[اهل سنت]] آمده که وی به فرمان رسول خدا، جانشین امامت جماعت در روزهای بیماری ایشان بود.<ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۲۲۷-۲۲۹.</ref> | |||
در پی رحلت رسول خدا(ص)، ابوبکر به [[مدینه]] آمد و چون به رخسار پیامبر نگریست، بر خلاف برخی [[صحابه]] همچون [[عمر بن خطاب|عمر]]، به استناد برخی آیات، رحلت ایشان را تصدیق کرد.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۴، ص۳۰۶؛ انساب الاشراف، ج۲، ص۲۳۸، ۲۴۱-۲۴۲.</ref> در پی اختلاف صحابه در تعیین مکان دفن پیامبر، با نقل روایتی از ایشان که پیامبران در مکان درگذشت خود دفن میشوند، به حل مشکل پرداخت.<ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۲۵۱.</ref> برخی مشابه این گزارش را درباره [[امام علی(ع)|علی(ع)]] آوردهاند.<ref>دعائم الاسلام، ج۱، ص۲۳۴؛ کفایة الاثر، ص۱۲۶.</ref> نقل کردهاند که در ماتم پیامبر گریست. نیز قصایدی از وی در سوگ رسول خدا(ص) نقل شده است.<ref>الطبقات، ج۲، ص۲۴۴؛ انساب الاشراف، ج۲، ص۲۷۵؛ قس: مناقب، ج۱، ص۲۰۹.</ref> | در پی رحلت رسول خدا(ص)، ابوبکر به [[مدینه]] آمد و چون به رخسار پیامبر نگریست، بر خلاف برخی [[صحابه]] همچون [[عمر بن خطاب|عمر]]، به استناد برخی آیات، رحلت ایشان را تصدیق کرد.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۴، ص۳۰۶؛ انساب الاشراف، ج۲، ص۲۳۸، ۲۴۱-۲۴۲.</ref> در پی اختلاف صحابه در تعیین مکان دفن پیامبر، با نقل روایتی از ایشان که پیامبران در مکان درگذشت خود دفن میشوند، به حل مشکل پرداخت.<ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۲۵۱.</ref> برخی مشابه این گزارش را درباره [[امام علی(ع)|علی(ع)]] آوردهاند.<ref>دعائم الاسلام، ج۱، ص۲۳۴؛ کفایة الاثر، ص۱۲۶.</ref> نقل کردهاند که در ماتم پیامبر گریست. نیز قصایدی از وی در سوگ رسول خدا(ص) نقل شده است.<ref>الطبقات، ج۲، ص۲۴۴؛ انساب الاشراف، ج۲، ص۲۷۵؛ قس: مناقب، ج۱، ص۲۰۹.</ref> | ||
==واقعه سقیفه و خلافت ابوبکر== | ==واقعه سقیفه و خلافت ابوبکر== | ||
پس از رحلت پیامبر(ص) و پیش از دفن ایشان، گروهی از [[انصار]] که نگران آینده خود بودند، در [[سقیفه بنیساعده]] گرد آمدند و [[سعد بن عباده|سعد بن عباده]] خزرجی را برای خلافت نامزد کردند. با اطلاع ابوبکر و [[عمر بن خطاب|عمر]] از این ماجرا، آن دو همراه [[ابوعبیده بن جراح|ابوعبیده]] وارد سقیفه شدند. | پس از رحلت پیامبر(ص) و پیش از دفن ایشان، گروهی از [[انصار]] که نگران آینده خود بودند، در [[سقیفه بنیساعده]] گرد آمدند و [[سعد بن عباده|سعد بن عباده]] خزرجی را برای خلافت نامزد کردند. با اطلاع ابوبکر و [[عمر بن خطاب|عمر]] از این ماجرا، آن دو همراه [[ابوعبیده بن جراح|ابوعبیده]] وارد سقیفه شدند. ابوبکر شایستگی مهاجران را بر انصار برای جانشینی پیامبر به دلیل سابقه مسلمانی و ارتباط تباری با او بیشتر دانست. عمر با ابوبکر بیعت کرد. [[قبیله اوس]] <ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۴، ص۳۰۹-۳۱۲؛ الامامة و السیاسه، ج۱، ص۱۲-۱۶؛ انساب الاشراف ج۲، ص۲۶۲-۲۶۳.</ref> و [[قبیله بنیاسلم]]<ref>وفاء الوفاء، ج۲، ص۱۶۷.</ref> نیز با او بیعت کردند.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۴۵۹؛ الجمل، ص۱۱۹.</ref> روز بعد، در [[مسجد النبی]]، ابوبکر به سخنرانی بر منبر رسول خدا(ص) پرداخت و به ناتوانی خود و چیرگی شیطان بر وی و برتر نبودن خود از دیگران و روش خویش در حکومت اشاره کرد. شیعیان برآنند که این سخنان نشانه عدم صلاحیت وی برای خلافت است. سخن [[امام علی(ع)]] نیز بر همین برداشت دلالت دارد.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۳۶؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۴، ص۳۰۹-۳۱۲.</ref> | ||
[[بنیهاشم]] و برخی [[صحابه]] از این رو که امام علی(ع) را برای خلافت سزاوار میدیدند، از بیعت با ابوبکر سر باز زدند. برخی از اینان به رغم تهدیدهای جدی، همچون تهدید به آتش زدن خانه [[حضرت فاطمه(س)]] که برای همراهی با علی(ع) در آن گرد آمده بودند، تا مدتها از بیعت خودداری کردند.<ref>الامامة و السیاسه، ج۱، ص۲۱؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۲۴؛ السقیفة و فدک، ص۴۹.</ref> | |||
==اقدامات ابوبکر در زمان خلافت== | ==اقدامات ابوبکر در زمان خلافت== | ||
* گرفتن [[فدک]] از [[فاطمه (س)]]. {{یادداشت|ابوبکر به استناد حدیثی از رسول خدا(ص) که پیامبران ارث بر جای نمیگذارند، فدک را از فاطمه(س) گرفت و این به رغم شهادت گواهانی چون امام علی(ع) و ام ایمن بود..}}<ref>التنبیه و الاشراف، ص۲۵۰؛ مروج الذهب، ج۳، ص۲۳۷.</ref><ref>الطبقات، ج۲، ص۲۴۰؛ انساب الاشراف، ج۱۰، ص۷۹.</ref> <ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۲۷.</ref> <ref>قس: الکافی، ج۱، ص۵۴۳؛ الاختصاص، ص۱۸۳-۱۸۵؛ الشافی، ج۴، ص۱۱۳.</ref> وی در واپسین لحظات عمرش از این کار خود تأسف خورد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۳۷؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۶۱۹.</ref> ابوبکر [[سهم ذوی القربی]] را قطع کرد<ref>مسند احمد، ج۴، ص۸۳.</ref> و به یتیمان و مساکین داد. به روایتی او این سهم را در تهیه ساز و برگ نظامی و رزمندگان بهکار گرفت.<ref>المغازی، ج۲، ص۶۹۷.</ref> از این رو، فاطمه(س) تا پایان عُمْر از وی دوری نمود.<ref>مسند احمد، ج۱، ص۶-۷؛ صحیح البخاری، ج۴، ص۴۲.</ref> | |||
* [[اقطاع|اقطاعات]] به برخی صحابه مانند طلحه و زبیر، که مخالفت [[عمر بن خطاب|عمر]] را در پی داشت.<ref>المصنف، ابن ابی شیبه، ج۷، ص۶۴۱؛ فتوح البلدان، ج۱، ص۱۴.</ref> | |||
* اعزام [[سپاه اسامه]] و پس از آن، اعزام چهار لشکر برای فتح [[شام]] و نبرد با امپراتوری روم شرقی<ref>الفتوح، ج۱، ص۱۲۸-۱۲۹.</ref><ref>المغازی، ج۳، ص۱۱۲۰-۱۱۲۵.</ref> | |||
* نبرد با مخالفان و اهل ردّه و سرکوب سخت آنان به فرماندهی [[خالد بن ولید]]. | |||
* دستور به تصرف شهرهای [[حیره]]، [[انبار]] و [[عین التمر]] در قلمرو ساسانی.<ref>الفتوح، ج۲، ص۲۹۵-۳۰۷.</ref> | |||
* جمعآوری ابتدایی قرآن به فرمان او، پس از کشتهشدن بسیاری از قاریان در [[جنگ یمامه|نبرد یمامه]] به سال ۱۲ق.<ref>صحیح البخاری، ج۶، ص۹۸-۹۹.</ref> | |||
* توصیه به نقلنکردن [[حدیث]]. به نقل ذهبی، او با گرد هم آوردن مردم، آنان را از نقل حدیث از این رو که موجب اختلاف میشود، بر حذر داشت و ۵۰۰ حدیث را که خود گرد آورده بود، از عایشه خواست و همه را سوزاند.<ref>تذکرة الحفاظ، ج۱، ص۳-۵؛ کنز العمال، ج۱۰، ص۲۸۵.</ref> | |||
==وصیت و مرگ ابوبکر== | ==وصیت و مرگ ابوبکر== | ||
ابوبکر بر اثر بیماری در هفتم جمادی الاخره سال ۱۳ق. پس از دو سال و سه ماه و ۲۶ روز خلافت در ۶۳ سالگی درگذشت.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۵۰-۱۵۱.</ref> | ابوبکر بر اثر بیماری در هفتم جمادی الاخره سال ۱۳ق. پس از دو سال و سه ماه و ۲۶ روز خلافت در ۶۳ سالگی درگذشت.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۵۰-۱۵۱.</ref> هنگام مرگ ثروتی درخور شامل نخلستانی از غنایم بنینضیر و زمینهایی در بحرین، غابه و خیبر از خود بر جای نهاد. گزارشها از بخشش قسمتی از این ثروت هنگفت به عایشه در روزهای پایانی حیات وی خبر میدهند.<ref>المصنف، عبدالرزاق، ج۹، ص۱۰۱-۱۰۲.</ref> | ||
او هنگام مرگ به رغم مخالفت برخی صحابه از جمله عبدالرحمن بن عوف که از تندخویی عمر بیم داشتند، عمر را به جانشینی خود برگزید و در پاسخ به اعتراض مخالفان، او را شایستهترین فرد برای خلافت دانست.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۴۹؛ انساب الاشراف، ج۱۰، ص۸۸؛ تاریخ الاسلام، ج۳، ص۱۱۶.</ref> امیرمؤمنان این انتخاب را جبران تلاشهای عمر در قدرتبخشی به ابوبکر و کاری قابل پیشبینی دانست و از این کار وی که به رغم شایسته ندانستن خود برای خلافت و تقاضای عزل خویش، جانشین انتخاب کرد، اظهار شگفتی نمود.<ref>معانی الاخبار، ص۳۶۱؛ نهج البلاغه، ج۱، ص۳۲-۳۳؛ الفصول المختاره، ص۲۴۷.</ref> | |||
عمر شبانه در فاصله میان منبر و قبر رسول خدا(ص) بر وی نماز گزارد و او را بر پایه وصیتش کنار قبر رسول خدا(ص) دفن کرد.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۵۰-۱۵۷.</ref> | |||
=== همسران و فرزندان === | |||
قُتَیله دختر عبدالعُزی، اُم رُومان دختر عامر بن عُوَیمر<ref>انساب الاشراف، ج۱۰، ص۱۰۱.</ref> ، اسماء دختر عُمَیس خَثْعَمی و حبیبه دختر خارجة بن زید خزرجی<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۲۶.</ref> همسران ابوبکر بودند. عبدالله، عبدالرحمن و محمد، پسران او و [[عایشه]]، همسر پیامبر(ص) که در رویدادهای گوناگون به ویژه جنگ جمل نقشی مهم داشت، اسماء مادر [[عبدالله بن زبیر]] بن عوام و ام کلثوم دختران او بودند. محمد فرزند ابوبکر، پس از مرگ او و ازدواج مادرش، اسماء با امیرمؤمنان(ع) زیر نظر او تربیت شد و در شورش مسلمانان بر ضدّ عثمان از جمله معترضان بود و در خلافت امیرمؤمنان(ع) از یاران و فرماندهان نظامی و کارگزار ایشان در مصر گشت.<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۱۶۷؛ الامالی، ص۷۹.</ref> قاسم فرزند محمد بن ابیبکر از فقیهان هفتگانه [[مدینه]] و پدر ام فَروه، همسر امام باقر(ع)، بود.<ref>التنبیه و الاشراف، ص۲۴۹؛ انساب الاشراف، ج۱۰، ص۱۱۱.</ref> بیشترین نسل ابوبکر از طَلْحَه، نواده عبدالرحمان بن ابیبکر، با نام طَلحیون ادامه یافت.<ref>التنبیه و الاشراف، ص۲۴۹.</ref> رسول خدا(ص)، زُبَیر، طَلْحَه و عبدالرحمان احول از دامادهای ابوبکر بودند.<ref>المحبّر، ص۸۶.</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۲۵ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۵۲
مشخصات فردی | |
---|---|
نام کامل | عبدالله بن عثمان |
کنیه | ابوبکر |
زادروز و زادگاه | مکه |
محل زندگی | مکه، مدینه |
مهاجر/انصار | مهاجر |
نسب/قبیله | بنیتیم از تیرههای قریش |
خویشان سرشناس | عایشه (دختر) |
مدفن | مسجدالنبی |
مشخصات دینی | |
زمان اسلام آوردن | پس از پنجاه نفر |
حضور در جنگها | حضور در تمام غزوات |
هجرت به | مدینه |
دلیل شهرت | نخستین خلیفه پیامبر(ص) |
ابوبکر بن ابیقحافه صحابی پیامبر(ص) و نخستین خلیفه
شخصیتشناسی
ابوبکر عبدالله بن ابیقحافة (عثمان) بن عامر بن عمرو بن کعب از تیره بنوتَیم بن مُرّه قریش[۱] و مادرش اُمّ الخیر سَلْمی بنت صخر بن عمرو بن کعب، دختر عموی ابوقحافه، بود.[۲] بر پایه گزارشی، وی سه سال پیش از عام الفیل زاده شد.[۳] از سویی گفته شده ابوبکر هنگام فوت، در سال سیزدهم قمری، ۶۳ سال داشت. نام پیش از اسلام وی عبدالکعبه بود که پیامبر(ص) آن را به عبدالله تغییر داد.[۴] وی به ابوبکر مشهور بود و با القابی چون صدّیق[۵] و عتیق (آزاد شده)[۶] خوانده شده است.[۷][یادداشت ۱] نقش انگشتری وی «نِعم القادر الله» یا «عبدٌ ذلیلٌ لربٍ جلیل» بود.[۸]
مکه
ابوبکر پیش از بعثت پیامبر به بازرگانی اشتغال داشت. [۹][۱۰] اسلام وی را پس از علی(ع) یاد کردهاند.[۱۱] [۱۲] [۱۳] بلال، عامر بن فُهیره، زِنّیره، اُمّ عُبَیس، کنیزی از بنو عَمْرو بن مُؤَمّل، نَهْدِیه و دخترش بردگانِ شکنجه شده قریش بودند که ابوبکر آنان را آزاد کرد.[۱۴] در جریان دعوت پیامبر از قبایل در ایام حج و سالهای پایانی حضور در مکه، ابوبکر به سبب آشنایی با انساب عرب، پیامبر(ص) را همراهی میکرد.[۱۵] با هجرت پیامبر(ص) به مدینه، ابوبکر ایشان را همراهی کرد. [۱۶] به اعتقاد مفسران، آیه ۴۰ سوره توبه درباره این حادثه نازل شده و مراد از ثانِی اثنَینِ ابوبکر است[۱۷] [۱۸]
رسول خدا(ص) میان ابوبکر و سالم مولی حذیفه[۱۹] یا خارجة بن زید[۲۰] پیمان برادری بست. پیشتر در مکه میان او و عمر پیمان برادری بسته شده بود.[۲۱] او بعدها با دختر خارجه ازدواج کرد[۲۲]
او در تمام غزوهها و برخی سرایای روزگار رسول خدا(ص) شرکت داشت[۲۳] بر پایه گزارشی، در غزوه بنیمُصطَلِق به سال پنجم قمری پرچمدار مهاجران بود[۲۴] و در بازگشت از همین غزوه و در پی ماجرای افک برای عایشه آرزوی مرگ کرد.[۲۵]
امارت حج
ابوبکر در سال نهم به عنوان امیر الحاج نخستین حج تمتع اسلام[۲۶] و بر پایه گزارشی، برای ابلاغ سوره برائت از سوی رسول خدا(ص) همراه ۳۰۰ تن از مدینه به قصد مکه حرکت کرد.[۲۷] او در این سفر پنج شترِ قربانی همراه داشت و مأمور شد تا بر خلاف مشرکان، روز عرفه را در عرفات، نه در مَشْعَر، وقوف کند و پس از غروب آفتاب از عرفات و پس از طلوع آفتاب از مَشْعَر بیرون رود. پس از آن که در ذوالحُلَیفَه مُحرم شد، سحرگاهان علی(ع) را در منطقه عَرج ملاقات کرد. نخست گمان کرد که از امیری حج برکنار شده است[۲۸] ؛ ولی با سخنان علی(ع) دانست که با نزول آیات ابتدایی سوره توبه (برائت) علی(ع) تنها مأمور ابلاغ آن آیات شده است.[۲۹] بر این اساس، ابوبکر در کنار علی(ع) به مکه رفت و در جریان حج، پس از ظهر روز هفتم، روز عرفه و پس از ظهر روز عید قربان در منا، خطبههایی خواند.[۳۰] برخی علی(ع) را سرپرست حاجیان و ابلاغکننده آیات برائت میدانند و به استناد روایتی از ابن عباس، بر این باورند که ابوبکر عزل شد و به مدینه بازگشت[۳۱] و نزد پیامبر رفت و از ایشان پرسید: آیا خداوند درباره من آیهای نازل کرده است؟ پیامبر فرمود: نه؛ خداوند فرمانم داد تا جز من یا مردی از من، این وظیفه را ادا نکند.[۳۲]
سرپرستی حاجیان در ایام خلافت
ابوبکر در سال یازدهم قمری عُمَر را سرپرست حاجیان کرد و خود در رجب سال دوازدهم قمری عمره گزارد و در موسم همان سال سرپرستی حاجیان را عهدهدار شد.[۳۳] اما برخی بر این باورند که ابوبکر در ایام خلافتش حج به جا نیاورد و عُمَر یا عَتّاب بن اُسید، کارگزار پیامبر(ص) در مکه[۳۴] یا عبدالرحمان بن عَوْف را به امارت حج تعیین کرد.[۳۵]
حجة الوداع و رحلت پیامبر(ص)
ابوبکر در بازگشت از حجةالوداع، از شاهدان غدیر و از نخستین کسانی بود که ولایت علی(ع) را تبریک گفت.[۳۶] ابوبکر در روزهای پایانی زندگی پیامبر(ص) برخلاف فرمان وی، به بهانه نگرانی از بیماری پیامبر، از حضور در اردوگاه سپاه اُسامه سر پیچید.[۳۷] او همچین بدون اجازه پیامبر و با تلاش دخترش عایشه، امامت جماعت مسجد پیامبر(ص) را عهدهدار شد.[۳۸] در برخی منابع اهل سنت آمده که وی به فرمان رسول خدا، جانشین امامت جماعت در روزهای بیماری ایشان بود.[۳۹]
در پی رحلت رسول خدا(ص)، ابوبکر به مدینه آمد و چون به رخسار پیامبر نگریست، بر خلاف برخی صحابه همچون عمر، به استناد برخی آیات، رحلت ایشان را تصدیق کرد.[۴۰] در پی اختلاف صحابه در تعیین مکان دفن پیامبر، با نقل روایتی از ایشان که پیامبران در مکان درگذشت خود دفن میشوند، به حل مشکل پرداخت.[۴۱] برخی مشابه این گزارش را درباره علی(ع) آوردهاند.[۴۲] نقل کردهاند که در ماتم پیامبر گریست. نیز قصایدی از وی در سوگ رسول خدا(ص) نقل شده است.[۴۳]
واقعه سقیفه و خلافت ابوبکر
پس از رحلت پیامبر(ص) و پیش از دفن ایشان، گروهی از انصار که نگران آینده خود بودند، در سقیفه بنیساعده گرد آمدند و سعد بن عباده خزرجی را برای خلافت نامزد کردند. با اطلاع ابوبکر و عمر از این ماجرا، آن دو همراه ابوعبیده وارد سقیفه شدند. ابوبکر شایستگی مهاجران را بر انصار برای جانشینی پیامبر به دلیل سابقه مسلمانی و ارتباط تباری با او بیشتر دانست. عمر با ابوبکر بیعت کرد. قبیله اوس [۴۴] و قبیله بنیاسلم[۴۵] نیز با او بیعت کردند.[۴۶] روز بعد، در مسجد النبی، ابوبکر به سخنرانی بر منبر رسول خدا(ص) پرداخت و به ناتوانی خود و چیرگی شیطان بر وی و برتر نبودن خود از دیگران و روش خویش در حکومت اشاره کرد. شیعیان برآنند که این سخنان نشانه عدم صلاحیت وی برای خلافت است. سخن امام علی(ع) نیز بر همین برداشت دلالت دارد.[۴۷]
بنیهاشم و برخی صحابه از این رو که امام علی(ع) را برای خلافت سزاوار میدیدند، از بیعت با ابوبکر سر باز زدند. برخی از اینان به رغم تهدیدهای جدی، همچون تهدید به آتش زدن خانه حضرت فاطمه(س) که برای همراهی با علی(ع) در آن گرد آمده بودند، تا مدتها از بیعت خودداری کردند.[۴۸]
اقدامات ابوبکر در زمان خلافت
- گرفتن فدک از فاطمه (س). [یادداشت ۲][۴۹][۵۰] [۵۱] [۵۲] وی در واپسین لحظات عمرش از این کار خود تأسف خورد.[۵۳] ابوبکر سهم ذوی القربی را قطع کرد[۵۴] و به یتیمان و مساکین داد. به روایتی او این سهم را در تهیه ساز و برگ نظامی و رزمندگان بهکار گرفت.[۵۵] از این رو، فاطمه(س) تا پایان عُمْر از وی دوری نمود.[۵۶]
- اقطاعات به برخی صحابه مانند طلحه و زبیر، که مخالفت عمر را در پی داشت.[۵۷]
- اعزام سپاه اسامه و پس از آن، اعزام چهار لشکر برای فتح شام و نبرد با امپراتوری روم شرقی[۵۸][۵۹]
- نبرد با مخالفان و اهل ردّه و سرکوب سخت آنان به فرماندهی خالد بن ولید.
- جمعآوری ابتدایی قرآن به فرمان او، پس از کشتهشدن بسیاری از قاریان در نبرد یمامه به سال ۱۲ق.[۶۱]
- توصیه به نقلنکردن حدیث. به نقل ذهبی، او با گرد هم آوردن مردم، آنان را از نقل حدیث از این رو که موجب اختلاف میشود، بر حذر داشت و ۵۰۰ حدیث را که خود گرد آورده بود، از عایشه خواست و همه را سوزاند.[۶۲]
وصیت و مرگ ابوبکر
ابوبکر بر اثر بیماری در هفتم جمادی الاخره سال ۱۳ق. پس از دو سال و سه ماه و ۲۶ روز خلافت در ۶۳ سالگی درگذشت.[۶۳] هنگام مرگ ثروتی درخور شامل نخلستانی از غنایم بنینضیر و زمینهایی در بحرین، غابه و خیبر از خود بر جای نهاد. گزارشها از بخشش قسمتی از این ثروت هنگفت به عایشه در روزهای پایانی حیات وی خبر میدهند.[۶۴]
او هنگام مرگ به رغم مخالفت برخی صحابه از جمله عبدالرحمن بن عوف که از تندخویی عمر بیم داشتند، عمر را به جانشینی خود برگزید و در پاسخ به اعتراض مخالفان، او را شایستهترین فرد برای خلافت دانست.[۶۵] امیرمؤمنان این انتخاب را جبران تلاشهای عمر در قدرتبخشی به ابوبکر و کاری قابل پیشبینی دانست و از این کار وی که به رغم شایسته ندانستن خود برای خلافت و تقاضای عزل خویش، جانشین انتخاب کرد، اظهار شگفتی نمود.[۶۶]
عمر شبانه در فاصله میان منبر و قبر رسول خدا(ص) بر وی نماز گزارد و او را بر پایه وصیتش کنار قبر رسول خدا(ص) دفن کرد.[۶۷]
همسران و فرزندان
قُتَیله دختر عبدالعُزی، اُم رُومان دختر عامر بن عُوَیمر[۶۸] ، اسماء دختر عُمَیس خَثْعَمی و حبیبه دختر خارجة بن زید خزرجی[۶۹] همسران ابوبکر بودند. عبدالله، عبدالرحمن و محمد، پسران او و عایشه، همسر پیامبر(ص) که در رویدادهای گوناگون به ویژه جنگ جمل نقشی مهم داشت، اسماء مادر عبدالله بن زبیر بن عوام و ام کلثوم دختران او بودند. محمد فرزند ابوبکر، پس از مرگ او و ازدواج مادرش، اسماء با امیرمؤمنان(ع) زیر نظر او تربیت شد و در شورش مسلمانان بر ضدّ عثمان از جمله معترضان بود و در خلافت امیرمؤمنان(ع) از یاران و فرماندهان نظامی و کارگزار ایشان در مصر گشت.[۷۰] قاسم فرزند محمد بن ابیبکر از فقیهان هفتگانه مدینه و پدر ام فَروه، همسر امام باقر(ع)، بود.[۷۱] بیشترین نسل ابوبکر از طَلْحَه، نواده عبدالرحمان بن ابیبکر، با نام طَلحیون ادامه یافت.[۷۲] رسول خدا(ص)، زُبَیر، طَلْحَه و عبدالرحمان احول از دامادهای ابوبکر بودند.[۷۳]
پانویس
- ↑ الطبقات، ج۵، ص۱۴۲؛ انساب الاشراف، ج۱۰، ص۵۱.
- ↑ انساب الاشراف، ج۱۰، ص۱۰۰.
- ↑ الطبقات، ج۳، ص۱۵۱.
- ↑ الاستیعاب، ج۳، ص۹۶۳.
- ↑ الاستیعاب، ج۳، ص۹۶۳؛ شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۲۰۷.
- ↑ الاصابه، ج۴، ص۱۴۶-۱۴۷.
- ↑ الطبقات، ج۳، ص۱۲۶-۱۲۸؛الاستیعاب، ج۳، ص۹۶۳.
- ↑ الاستیعاب، ج۳، ص۹۷۷.
- ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۶۴.
- ↑ الاستیعاب، ج۳، ص۹۶۳.
- ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۲۶۶؛ الطبقات، ج۳، ص۱۲۸؛ المصنف، ابن ابی شیبه، ج۷، ص۴۹۸.
- ↑ تاریخ طبری، ج۲، ص۳۱۶.
- ↑ انساب الاشراف، ج۱۰، ص۱۰۰.
- ↑ المعارف، ص۱۷۷.
- ↑ المعجم الکبیر، ج۶، ص۶۲؛ شرح الاخبار، ج۲، ص۳۸۲-۳۸۶.
- ↑ تاریخ طبری، ج۲، ص۱۰۰.
- ↑ جامع البیان، ج۱۰، ص۹۶؛ تفسیر سمرقندی، ج۲، ص۵۸؛ مجمع البیان، ج۵، ص۴۸.
- ↑ تاریخ طبری، ج۳، ص۲۱۰؛ البدء و التاریخ، ج۵، ص۶۶.
- ↑ المعارف، ص۲۷۳.
- ↑ المحبّر، ص۷۳.
- ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۴، ص۲۰۶.
- ↑ الطبقات، ج۳، ص۱۳۰.
- ↑ اسد الغابه، ج۳، ص۳۱۸.
- ↑ المغازی، ج۱، ص۴۰۷.
- ↑ المغازی، ج۲، ص۴۳۳.
- ↑ المغازی، ج۳، ص۱۰۷۷؛ الطبقات، ج۳، ص۱۳۲.
- ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۴، ص۱۸۸.
- ↑ المغازی، ج۳، ص۱۰۷۷.
- ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۴، ص۱۹۰.
- ↑ المغازی، ج۳، ص۱۰۷۸.
- ↑ مسند احمد، ج۱، ص۳؛ الارشاد، ج۱، ص۶۵.
- ↑ مجمع الزوائد، ج۷، ص۲۹.
- ↑ الطبقات، ج۳، ص۱۳۹.
- ↑ المحبّر، ص۱۲.
- ↑ تاریخ دمشق، ج۳۰، ص۲۱۷.
- ↑ الغدیر، ج۱، ص۱۱.
- ↑ السقیفة و فدک، ص۷۷؛ شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۵۲.
- ↑ انساب الاشراف، ج۲، ص۲۳۴؛ الارشاد، ج۱، ص۱۸۳-۱۸۴؛ الفصول المختاره، ص۱۲۷.
- ↑ انساب الاشراف، ج۲، ص۲۲۷-۲۲۹.
- ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۴، ص۳۰۶؛ انساب الاشراف، ج۲، ص۲۳۸، ۲۴۱-۲۴۲.
- ↑ انساب الاشراف، ج۲، ص۲۵۱.
- ↑ دعائم الاسلام، ج۱، ص۲۳۴؛ کفایة الاثر، ص۱۲۶.
- ↑ الطبقات، ج۲، ص۲۴۴؛ انساب الاشراف، ج۲، ص۲۷۵؛ قس: مناقب، ج۱، ص۲۰۹.
- ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۴، ص۳۰۹-۳۱۲؛ الامامة و السیاسه، ج۱، ص۱۲-۱۶؛ انساب الاشراف ج۲، ص۲۶۲-۲۶۳.
- ↑ وفاء الوفاء، ج۲، ص۱۶۷.
- ↑ تاریخ طبری، ج۲، ص۴۵۹؛ الجمل، ص۱۱۹.
- ↑ الطبقات، ج۳، ص۱۳۶؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۴، ص۳۰۹-۳۱۲.
- ↑ الامامة و السیاسه، ج۱، ص۲۱؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۲۴؛ السقیفة و فدک، ص۴۹.
- ↑ التنبیه و الاشراف، ص۲۵۰؛ مروج الذهب، ج۳، ص۲۳۷.
- ↑ الطبقات، ج۲، ص۲۴۰؛ انساب الاشراف، ج۱۰، ص۷۹.
- ↑ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۲۷.
- ↑ قس: الکافی، ج۱، ص۵۴۳؛ الاختصاص، ص۱۸۳-۱۸۵؛ الشافی، ج۴، ص۱۱۳.
- ↑ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۳۷؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۶۱۹.
- ↑ مسند احمد، ج۴، ص۸۳.
- ↑ المغازی، ج۲، ص۶۹۷.
- ↑ مسند احمد، ج۱، ص۶-۷؛ صحیح البخاری، ج۴، ص۴۲.
- ↑ المصنف، ابن ابی شیبه، ج۷، ص۶۴۱؛ فتوح البلدان، ج۱، ص۱۴.
- ↑ الفتوح، ج۱، ص۱۲۸-۱۲۹.
- ↑ المغازی، ج۳، ص۱۱۲۰-۱۱۲۵.
- ↑ الفتوح، ج۲، ص۲۹۵-۳۰۷.
- ↑ صحیح البخاری، ج۶، ص۹۸-۹۹.
- ↑ تذکرة الحفاظ، ج۱، ص۳-۵؛ کنز العمال، ج۱۰، ص۲۸۵.
- ↑ الطبقات، ج۳، ص۱۵۰-۱۵۱.
- ↑ المصنف، عبدالرزاق، ج۹، ص۱۰۱-۱۰۲.
- ↑ الطبقات، ج۳، ص۱۴۹؛ انساب الاشراف، ج۱۰، ص۸۸؛ تاریخ الاسلام، ج۳، ص۱۱۶.
- ↑ معانی الاخبار، ص۳۶۱؛ نهج البلاغه، ج۱، ص۳۲-۳۳؛ الفصول المختاره، ص۲۴۷.
- ↑ الطبقات، ج۳، ص۱۵۰-۱۵۷.
- ↑ انساب الاشراف، ج۱۰، ص۱۰۱.
- ↑ الطبقات، ج۳، ص۱۲۶.
- ↑ انساب الاشراف، ج۳، ص۱۶۷؛ الامالی، ص۷۹.
- ↑ التنبیه و الاشراف، ص۲۴۹؛ انساب الاشراف، ج۱۰، ص۱۱۱.
- ↑ التنبیه و الاشراف، ص۲۴۹.
- ↑ المحبّر، ص۸۶.
- ↑ دانشوران شیعه با استناد به سخن برخی از اهل سنت مانند ابن قتیبه و ابن عساکر لقب صدّیق را ویژه امام علی(ع) میدانند. ایشان، خود، با نفی این لقب برای ابوبکر، آن را ویژه خویشتن دانست.
- ↑ ابوبکر به استناد حدیثی از رسول خدا(ص) که پیامبران ارث بر جای نمیگذارند، فدک را از فاطمه(س) گرفت و این به رغم شهادت گواهانی چون امام علی(ع) و ام ایمن بود..
منابع
- الاحتجاج: ابومنصور الطبرسی (م.۵۲۰ق.)، به کوشش سید محمد باقر، دار النعمان، ۱۳۸۶ق
- الاختصاص: المفید (م.۴۱۳ق.)، به کوشش غفاری و زرندی، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق
- الارشاد: المفید (م.۴۱۳ق.)، به کوشش آل البیت:، بیروت، دار المفید،۱۴۱۴ق
- اسباب النزول: الواحدی (م.۴۶۸ق.)، به کوشش کمال بسیونی، بیروت، دار الکتب العلمیه،۱۴۱۱ق
- الاستغاثه: ابوالقاسم الکوفی (م.۳۵۲ق.)
- الاستیعاب: ابن عبدالبر (م.۴۶۳ق.)، به کوشش البجاوی، بیروت، دار الجیل،۱۴۱۲ق
- اسد الغابه: ابن اثیر علی بن محمد الجزری (م.۶۳۰ق.)، به کوشش علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق
- الاصابه: ابن حجر العسقلانی (م.۸۵۲ق.)، به کوشش علی محمد و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق
- الافصاح فی الامامه: المفید (م.۴۱۳ق.)، قم، البعثه، ۱۴۱۴ق
- الام: الشافعی (م.۲۰۴ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۳ق
- الامالی: المفید (م.۴۱۳ق.)، به کوشش غفاری و استاد ولی، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق
- الامامة و السیاسه: ابن قتیبه (م.۲۷۶ق.)، به کوشش طه محمد، الحلبی و شرکاه
- امتاع الاسماع: المقریزی (م.۸۴۵ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق
- انساب الاشراف: البلاذری (م.۲۷۹ق.)، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق
- بحار الانوار: المجلسی (م.۱۱۱۰ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق
- بحر العلوم: السمرقندی (م.۳۷۵ق.)، به کوشش عمر بن غرامه، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۶ق
- البدء و التاریخ: المطهر المقدسی (م.۳۵۵ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۹۰۳م
- البدایة و النهایه: ابن کثیر (م.۷۷۴ق.)، بیروت، مکتبة المعارف
- تاریخ ابن خلدون: ابن خلدون (م.۸۰۸ق.)، به کوشش خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۸ق
- تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر: الذهبی (م.۷۴۸ق.)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق
- تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م.۳۱۰ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی
- تاریخ المدینة المنوره: ابن شبّة النمیری (م.۲۶۲ق.)، به کوشش شلتوت، قم، دار الفکر، ۱۴۱۰ق
- تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م.۲۹۲ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق
- تاریخ گزیده: حمدالله مستوفی (پس از۷۳۰ق.)، به کوشش نوایی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۴ش
- تاریخ مدینة دمشق: ابن عساکر (م.۵۷۱ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق
- التبیان: الطوسی (م.۴۶۰ق.)، به کوشش العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی
- تذکرة الحفّاظ: الذهبی (م.۷۴۸ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی
- تذکرة الموضوعات: محمد طاهر الفتنی (م.۹۸۶ق.)
- التفسیر الکبیر: الفخر الرازی (م.۶۰۶ق.)، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ق
- تفسیر فرات الکوفی: الفرات الکوفی (م.۳۰۷ق.)، به کوشش محمد کاظم، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۴ش
- التنبیه و الاشراف: المسعودی (م.۳۴۵ق.)، بیروت، دار صعب
- جامع البیان: الطبری (م.۳۱۰ق.)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق
- الجمل و النصرة لسید العتره: المفید (م.۴۱۳ق.)، قم، مکتبة الداوری
- الخراج: ابویوسف یعقوب بن ابراهیم (م.۱۸۲ق.)، بیروت، دار المعرفه
- الخصال: الصدوق (م.۳۸۱ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق
- دائرة المعارف بزرگ اسلامی: زیر نظر بجنوردی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ، ۱۳۷۲ش
- دائرة المعارف قرآن کریم: مرکز فرهنگ و معارف قرآن، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۶ش
- دعائم الاسلام: النعمان المغربی (م.۳۶۳ق.)، به کوشش فیضی، قاهره، دار المعارف، ۱۳۸۳ق
- دلائل النبوه: البیهقی (م.۴۵۸ق.)، به کوشش عبدالمعطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق
- رسائل المرتضی: السید المرتضی (م.۴۳۶ق.)، به کوشش حسینی و رجائی، قم، دار القرآن، ۱۴۰۵ق
- سبل الهدی: محمد بن یوسف الصالحی (م.۹۴۲ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق
- السقیفه و فدک: احمد بن عبدالعزیز الجوهری (م.۳۲۳ق.)، به کوشش هادی امینی، بیروت، شرکة الکتبی، ۱۴۱۳ق
- سنن الترمذی: الترمذی (م.۲۷۹ق.)، به کوشش عبدالوهاب، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۲ق
- السیرة النبویه: ابن هشام (م.۲۱۸ق.)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی
- السیرة النبویه: احمد زینی دحلان (م.۱۳۰۴ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی
- الشافی فی الامامه: السید المرتضی (م.۴۳۶ق.)، به کوشش حسینی، تهران، مؤسسة الصادق۷، ۱۴۱۰ق
- شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار:: النعمان المغربی (م.۳۶۳ق.)، به کوشش جلالی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۴ق
- شرح نهج البلاغه: ابن ابیالحدید (م.۶۵۶ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، دار احیاء الکتب العربیه، ۱۳۷۸ق
- صحیح البخاری: البخاری (م.۲۵۶ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق
- صحیح مسلم: مسلم (م.۲۶۱ق.)، بیروت، دار الفکر
- الصحیح من سیرة النبی۹: جعفر مرتضی العاملی، بیروت، دار السیره، ۱۴۱۴ق
- الصراط المستقیم: زین الدین العاملی النباطی (م.۸۷۷ق.)، به کوشش بهبودی، المکتبة المرتضویه، ۱۳۸۴ق
- الطبقات الکبری: ابن سعد (م.۲۳۰ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق
- الغدیر: الامینی (م.۱۳۹۰ق.)، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۶ش
- فتوح البلدان: البلاذری (م.۲۷۹ق.)، به کوشش صلاح الدین، قاهره، النهضة المصریه، ۱۹۵۶م
- فتوح الشام: الواقدی (م.۲۰۷ق.)، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق
- الفتوح: ابن اعثم الکوفی (م.۳۱۴ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۱۱ق
- فدک در تاریخ: محمد باقر صدر، ترجمه: عابدی، تهران، روزبه، ۱۳۶۰ش
- الفصول المختاره: المفید (م.۴۱۳ق.)، قم، دار المفید،۱۴۱۳ق
- الکنی و الاسماء: ابن حماد الدولابی (م.۳۱۰ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق
- الکافی: الکلینی (م.۳۲۹ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش
- کشف الاسرار: میبدی (م.۵۲۰ق.)، به کوشش حکمت، تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۱ش
- کشف الغمه: علی بن عیسی الاربلی (م.۶۹۳ق.)، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۰۵ق
- کفایة الاثر: علی بن محمد خزاز قمی (م.۴۰۰ق.)، به کوشش کوه کمری، قم، بیدار، ۱۴۰۱ق
- کنز العمال: المتقی الهندی (م.۹۷۵ق.)، به کوشش صفوة السقاء، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق
- اللآلی المصنوعة فی الاحادیث الموضوعه: سیوطی (م.۹۱۱ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق
- مجمع البیان: الطبرسی (م.۵۴۸ق.)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق
- مجمع الزوائد: الهیثمی (م.۸۰۷ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۲ق
- المحبّر: ابن حبیب (م.۲۴۵ق.)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده
- مدینهشناسی: سید محمد باقر نجفی، ۱۳۶۴ش
- مروج الذهب: المسعودی (م.۳۴۶ق.)، به کوشش اسعد داغر، قم، دار الهجره، ۱۴۰۹ق
- المسائل الصاغانیه: المفید (م.۴۱۳ق.)، به کوشش سید محمد قاضی، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق
- مسند احمد: احمد بن حنبل (م.۲۴۱ق.)، بیروت، دار صادر
- مسند الشافعی: الشافعی (م.۲۰۴ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه
- المصنّف: ابن ابیشیبه (م.۲۳۵ق.)، به کوشش سعید محمد، دار الفکر، ۱۴۰۹ق
- المصنّف: عبدالرزاق الصنعانی (م.۲۱۱ق.)، به کوشش حبیب الرحمن، المجلس العلمی
- المعارف: ابن قتیبه (م.۲۷۶ق.)، به کوشش ثروت عکاشه، قم، شریف رضی، ۱۳۷۳ش
- معانی الاخبار: الصدوق (م.۳۸۱ق.)، به کوشش غفاری، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۶۱ش
- معجم البلدان: یاقوت الحموی (م.۶۲۶ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م
- المعجم الکبیر: الطبرانی (م.۳۶۰ق.)، به کوشش حمدی عبدالمجید، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق
- معرفة الصحابه: ابونعیم الاصفهانی (م.۴۳۰ق.)، به کوشش العزازی، ریاض، دار الوطن، ۱۴۱۹ق
- المعیار و الموازنه: الاسکافی (م.۲۲۰ق.)، به کوشش محمودی، ۱۴۰۲ق
- المغازی: الواقدی (م.۲۰۷ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۹ق
- مکاتیب الرسول: احمدی میانجی، تهران، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق
- مناقب آل ابیطالب: ابن شهر آشوب (م.۵۸۸ق.)، به کوشش گروهی از اساتید، نجف، المکتبة الحیدریه، ۱۳۷۶ق
- موسوعة مکة المکرمة و المدینة المنوره: احمد زکی یمانی، مؤسسة الفرقان، ۱۴۲۹ق
- الموضوعات: ابن جوزی (م.۵۹۷ق.)، به کوشش عبدالرحمن، مدینه، المکتبة السلفیه، ۱۹۶۹م
- الموطّأ: مالک بن انس (م.۱۷۹ق.)، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۶ق
- المیزان: الطباطبایی (م.۱۴۰۲ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ق
- نهج البلاغه: شرح عبده، قم، دار الذخائر، ۱۴۱۲ق
- وفاء الوفاء: السمهودی (م.۹۱۱ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۲۰۰۶م.