زیارت اربعین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسه‌های عربی)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|ماه=[[تیر]]|روز=[[۲۷]]|سال=[[۱۴۰۰]]|کاربر=Ahmad  }}
{{در دست ویرایش|ماه=[[تیر]]|روز=[[۲۷]]|سال=[[۱۴۰۰]]|کاربر=Ahmad  }}


[[رده:مقاله‌های در حال ویرایش]]
بر اساس روایتی از حضرت [[امام حسن عسکری]](ع)، بزرگ داشتن روز اربعین و زیارت حضرت اباعبدالله الحسین ع در آن روز یکی از پنج علامت مومن به شمار آمده است.<ref>مفید،  المزار، ص53؛ طوسی، مصباح المتهجد، صص787 و 788؛ فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص215؛ ابن طاووس، الاقبال ، ج3، ص100. قاضی طباطبائی، تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهدا7، ص390 به بعد.</ref> ارادتمندان حضرت امام حسین(ع)، بر همین اساس و بنا به دستورالعملی که امام صادق(ع) به صفوان جمال تعلیم داد،<ref>مصباح المتهجد، ص788 ـ 789؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ج6، ص112ـ 113؛ اقبال الاعمال، ج3، ص101 ـ 103؛ مجلسی، بحار الانوار، ص331 ـ 332.</ref> همواره به زیارت آن حضرت در روز اربعین مبادرت می ورزیدند. در طول یک قرن گذشته بویژه در سال‌های اخیر، زیارت اربعین امام حسین(ع)، به صورت برپایی راهپیمایی بزرگ با حضور مسلمانان و آزادی‌خواهان کشورهای مختلف، با هدف دفاع از اهداف والای حضرت اباعبدالله الحسین(ع)، برگزار می شود و به پدیده شگفت‌انگیز و بی‌سابقه‌ای در دوران معاصر تبدیل شده است. <br />
 
بر اساس روايتي از حضرت [[امام حسن عسکري]](ع)، بزرگ داشتن روز اربعین و زیارت حضرت اباعبدالله الحسین ع در آن روز يکي از پنج علامت مومن به شمار آمده است.<ref>مفید،  المزار، ص53؛ طوسی، مصباح المتهجد، صص787 و 788؛ فتال نيشابوري، روضة الواعظين، ص215؛ ابن طاووس، الاقبال ، ج3، ص100. قاضي طباطبائي، تحقيق درباره اول اربعين حضرت سيدالشهدا7، ص390 به بعد.</ref> ارادتمندان حضرت امام حسين(ع)، بر همين اساس و بنا به دستورالعملي که امام صادق(ع) به صفوان جمال تعليم داد،<ref>مصباح المتهجد، ص788 ـ 789؛ طوسي، تهذيب الاحکام، ج6، ص112ـ 113؛ اقبال الاعمال، ج3، ص101 ـ 103؛ مجلسي، بحار الانوار، ص331 ـ 332.</ref> همواره به زيارت آن حضرت در روز اربعین مبادرت می ورزیدند. در طول یک قرن گذشته بویژه در سال‌هاي اخير، زیارت اربعين امام حسین(ع)، به صورت برپايي راهپيمايي بزرگ با حضور مسلمانان و آزادي‌خواهان کشورهاي مختلف، با هدف دفاع از اهداف والاي حضرت اباعبدالله الحسين(ع)، برگزار می شود و به پديده شگفت‌انگيز و بي‌سابقه‌اي در دوران معاصر تبديل شده است. <br />


==فضیلت زیارت اربعین==
==فضیلت زیارت اربعین==
اربعين حسيني به معناي چهلمين روز شهادت حضرت اباعبدالله الحسين(ع) (بيستم صفر) است. در روايتي از امام صادق(ع)، به زیارت امام حسین در این روز، سفارش شده و زیارتنامه‌ای بیان شده است.<ref>''مصباح المتهجد''، ص788؛  ''تهذيب الاحکام''، ج6، ص113.</ref>  
اربعین حسینی به معنای چهلمین روز شهادت حضرت اباعبدالله الحسین(ع) (بیستم صفر) است. در روایتی از امام صادق(ع)، به زیارت امام حسین در این روز، سفارش شده و زیارتنامه‌ای بیان شده است.<ref>''مصباح المتهجد''، ص788؛  ''تهذیب الاحکام''، ج6، ص113.</ref>  


امام حسن عسکري(ع) زيارت اربعين را از نشانه‌هاي مؤمن دانسته است.<ref>تهذيب الأحكام، ج6، ص52</ref> شيخ طوسي در کتاب ''مصباح المتهجد، با استناد به این روایت، نوشته است:'' «زيارت امام حسين(ع) در این روز مستحب است و آن، همان زيارت اربعين است.»<ref>''مصباح المتهجد''، ج2، ص788. اين روايت در ''تهذيب الأحكام''، ج6، ص52 نيز آمده است. </ref>
امام حسن عسکری(ع) زیارت اربعین را از نشانه‌های مؤمن دانسته است.<ref>تهذیب الأحکام، ج6، ص52</ref> شیخ طوسی در کتاب ''مصباح المتهجد، با استناد به این روایت، نوشته است:'' «زیارت امام حسین(ع) در این روز مستحب است و آن، همان زیارت اربعین است.»<ref>''مصباح المتهجد''، ج2، ص788. این روایت در ''تهذیب الأحکام''، ج6، ص52 نیز آمده است. </ref>


پس از شيخ طوسي، بسياري از علما نيز به استناد دو روايت صفوان و روايت امام حسن عسکري(ع) قائل به استحباب و فضيلت زيارت اربعين شده‌اند.<ref>''مناقب آل أبي طالب''، ج4، ص77؛ ''اقبال الاعمال''، ج2، ص589.
پس از شیخ طوسی، بسیاری از علما نیز به استناد دو روایت صفوان و روایت امام حسن عسکری(ع) قائل به استحباب و فضیلت زیارت اربعین شده‌اند.<ref>''مناقب آل أبی طالب''، ج4، ص77؛ ''اقبال الاعمال''، ج2، ص589.


[[ویژه:رده‌ها|رده‌ها]]</ref> همچنين سيد بن طاووس به سخن شيخ طوسي استناد کرده و زيارت اربعين را داراي فضيلت دانسته است.<ref>''اقبال الاعمال''، ج2، ص589. </ref> <br />
[[ویژه:رده‌ها|رده‌ها]]</ref> همچنین سید بن طاووس به سخن شیخ طوسی استناد کرده و زیارت اربعین را دارای فضیلت دانسته است.<ref>''اقبال الاعمال''، ج2، ص589. </ref> <br />
==جابر بن عبدالله انصاری، نخستین زائر اربعین==
==جابر بن عبدالله انصاری، نخستین زائر اربعین==
بر اساس برخی منابع، نخستین زائران اربعين امام حسين(ع)، جابر بن عبدالله انصاري، صحابي پيامبر(ص) و عطيه عوفي بوده‌اند. عطیه کوفی ماجرای این زیارت را چنين بيان کرده است: «به همراه جابر بن عبدالله انصاري، به منظور زيارت قبر امام حسين(ع)، وارد کربلا شديم. جابر نزديک شريعه فرات رفت. غسل کرد و لباس‌هاي نيکو پوشيد... . سپس [با پاي پياده] به طرف قبر مطهر، حرکت کرديم. جابر هيچ قدمي را برنمي‌داشت، مگر اينکه ذکر خدا مي‌گفت تا به نزديک قبر رسيديم. سپس به من گفت: «مرا به قبر برسان». من دست او را روي قبر گذاشتم. جابر روي قبر افتاد و غش کرد. من مقداري آب به صورتش پاشيدم. وقتي به هوش آمد، سه بار گفت: «يا حسين». سپس گفت: «حَبِيبٌ لَا يُجِيبُ حَبِيبَه»؛ «اي دوست، چرا جواب دوستت را نمي‌دهي؟» بعد به خودش گفت: «چگونه مي‌تواني جواب دهي، درحالي‌که رگ‌هاي گلوي تو را بريده‌اند و بين سر و بدنت جدايي افتاده است. شهادت مي‌دهم که تو فرزند خاتم النبيين و سيدالمؤمنين... و پنجمين فرد از اصحاب کساء هستي... درود و سلام و رضوان الهي بر تو باد....»<ref>''مصباح المتهجد،'' ج2، ص787،  ''بشارة المصطفي''، ص74؛  ''بحار الانوار''، ج65، ص130. </ref>
بر اساس برخی منابع، نخستین زائران اربعین امام حسین(ع)، جابر بن عبدالله انصاری، صحابی پیامبر(ص) و عطیه عوفی بوده‌اند. عطیه کوفی ماجرای این زیارت را چنین بیان کرده است: «به همراه جابر بن عبدالله انصاری، به منظور زیارت قبر امام حسین(ع)، وارد کربلا شدیم. جابر نزدیک شریعه فرات رفت. غسل کرد و لباس‌های نیکو پوشید... . سپس [با پای پیاده] به طرف قبر مطهر، حرکت کردیم. جابر هیچ قدمی را برنمی‌داشت، مگر اینکه ذکر خدا می‌گفت تا به نزدیک قبر رسیدیم. سپس به من گفت: «مرا به قبر برسان». من دست او را روی قبر گذاشتم. جابر روی قبر افتاد و غش کرد. من مقداری آب به صورتش پاشیدم. وقتی به هوش آمد، سه بار گفت: «یا حسین». سپس گفت: «حَبِیبٌ لَا یُجِیبُ حَبِیبَه»؛ «ای دوست، چرا جواب دوستت را نمی‌دهی؟» بعد به خودش گفت: «چگونه می‌توانی جواب دهی، درحالی‌که رگ‌های گلوی تو را بریده‌اند و بین سر و بدنت جدایی افتاده است. شهادت می‌دهم که تو فرزند خاتم النبیین و سیدالمؤمنین... و پنجمین فرد از اصحاب کساء هستی... درود و سلام و رضوان الهی بر تو باد....»<ref>''مصباح المتهجد،'' ج2، ص787،  ''بشارة المصطفی''، ص74؛  ''بحار الانوار''، ج65، ص130. </ref>
==فضیلت پیاده‌روی در زیارت امام حسین(ع)==
==فضیلت پیاده‌روی در زیارت امام حسین(ع)==
در منابع روايي شیعه، بابي مخصوص استحباب پياده‌روي براي زيارت امام حسين ع وجود دارد؛ از جمله حُرِ عامِلي در ''وسايل‌الشيعة'' شش روايت را در يک باب گرد آورده است.<ref>''وسائل الشيعة''، ج14، ص439. </ref> محدث نوري نيز در کتاب ''مستدرک الوسايل''، بخشی را به این موضوع اختصاص داده و دو روايت نقل کرده است.<ref>مستدرك الوسائل، ج10، ص262.</ref> بر پایه روایتی از کامل‌الزیارات، کسی که پیاده به زیارت امام حسین می‌رود، به‌ازای هر گام، ثوابی برای او نوشته می‌شود و گناهی از او بخشوده می‌شود و درجه‌ای بر درجات او افزوده می‌شود.<ref>''کامل الزيارات''، ص134. </ref>
در منابع روایی شیعه، بابی مخصوص استحباب پیاده‌روی برای زیارت امام حسین ع وجود دارد؛ از جمله حُرِ عامِلی در ''وسایل‌الشیعة'' شش روایت را در یک باب گرد آورده است.<ref>''وسائل الشیعة''، ج14، ص439. </ref> محدث نوری نیز در کتاب ''مستدرک الوسایل''، بخشی را به این موضوع اختصاص داده و دو روایت نقل کرده است.<ref>مستدرک الوسائل، ج10، ص262.</ref> بر پایه روایتی از کامل‌الزیارات، کسی که پیاده به زیارت امام حسین می‌رود، به‌ازای هر گام، ثوابی برای او نوشته می‌شود و گناهی از او بخشوده می‌شود و درجه‌ای بر درجات او افزوده می‌شود.<ref>''کامل الزیارات''، ص134. </ref>
==تاریخچه پیاده روی در اربعین حسینی==
==تاریخچه پیاده روی در اربعین حسینی==
<br />ورود جابر به کربلا در بسياري از کتب تاريخي و منابع روايي، که بحث زيارت امام حسين(ع) مطرح شده، آمده است؛ از جمله سيد بن طاووس (علي بن موسي بن جعفر، 668ق). در کتاب لهوف، بازگشت اهل بيت: به کربلا و همچنين دفن سر مطهر در کربلا را نقل کرده است'''.'''<ref>''اللهوف''، ترجمه فهري، ص195 و 196. </ref>
<br />ورود جابر به کربلا در بسیاری از کتب تاریخی و منابع روایی، که بحث زیارت امام حسین(ع) مطرح شده، آمده است؛ از جمله سید بن طاووس (علی بن موسی بن جعفر، ۶۶۸ق). در کتاب لهوف، بازگشت اهل بیت: به کربلا و همچنین دفن سر مطهر در کربلا را نقل کرده است'''.'''<ref>''اللهوف''، ترجمه فهری، ص195 و 196. </ref>


زيارت امام حسين(ع) (که در برخي موارد به صورت پياده‌روي بود) از قرون و اعصار گذشته توسط مردم، به ويژه علماي بزرگ دين، تا زمان کنوني ادامه داشته است. حسين، نوه دختري ابوحمزه ثمالي، در آخرين روزهاي دولت بني‌اميه، به منظور زيارت امام حسين(ع)، با پاي پياده از کوفه به غاضريه آمد.<ref>'''وَ قَدْ جِئْتُ أَمْشِي مِنَ الْكُوفَةِ وَ هِيَ لَيْلَةُ الْجُمُعَة'''. </ref> پس از زيارت امام حسين(ع) و اقامه نماز صبح، در کنار قبر مطهر آن حضرت، به سوي کوفه بازگشت.<ref>''اقبال الاعمال''، ج2، ص568؛  ''كامل الزيارات''، ص111 و 112؛ ''بحار الانوار''، ج98، ص57؛ امين، ''اعيان الشيعة''، ج4، ص303. </ref>
زیارت امام حسین(ع) (که در برخی موارد به صورت پیاده‌روی بود) از قرون و اعصار گذشته توسط مردم، به ویژه علمای بزرگ دین، تا زمان کنونی ادامه داشته است. حسین، نوه دختری ابوحمزه ثمالی، در آخرین روزهای دولت بنی‌امیه، به منظور زیارت امام حسین(ع)، با پای پیاده از کوفه به غاضریه آمد.<ref>'''وَ قَدْ جِئْتُ أَمْشِی مِنَ الْکُوفَةِ وَ هِیَ لَیْلَةُ الْجُمُعَة'''. </ref> پس از زیارت امام حسین(ع) و اقامه نماز صبح، در کنار قبر مطهر آن حضرت، به سوی کوفه بازگشت.<ref>''اقبال الاعمال''، ج2، ص568؛  ''کامل الزیارات''، ص111 و 112؛ ''بحار الانوار''، ج98، ص57؛ امین، ''اعیان الشیعة''، ج4، ص303. </ref>


همچنين پس از آنکه قبر امام حسين(ع) با امر متوکل خراب شد<ref>''بحار الانوار''، ج45، ص401.  ''تتمة المنتهي''، ص241؛ </ref> و اين خبر به گوش زيد مجنون<ref>وي را زيد مجنون مي‌گفتند. ولي او صاحب عقلي كامل و نظريه‌اي عالي بود. وي بدين لحاظ به مجنون لقب يافت كه هر شخص عاقلي را مجاب مي‌نمود و حجت هر شخص اديب را در هم مي‌شكست و هيچ وقت از جواب خسته، و از خطابه ملول نمي‌شد ( ''بحار الانوار''، ج45، ص404). </ref> رسيد، وي که عالمي بزرگوار و ساکن مصر بود، هنگامي که  
همچنین پس از آنکه قبر امام حسین(ع) با امر متوکل خراب شد<ref>''بحار الانوار''، ج45، ص401.  ''تتمة المنتهی''، ص241؛ </ref> و این خبر به گوش زید مجنون<ref>وی را زید مجنون می‌گفتند. ولی او صاحب عقلی کامل و نظریه‌ای عالی بود. وی بدین لحاظ به مجنون لقب یافت که هر شخص عاقلی را مجاب می‌نمود و حجت هر شخص ادیب را در هم می‌شکست و هیچ وقت از جواب خسته، و از خطابه ملول نمی‌شد ( ''بحار الانوار''، ج45، ص404). </ref> رسید، وی که عالمی بزرگوار و ساکن مصر بود، هنگامی که  


شنيد ساختمان قبر امام حسين(ع) تخريب، و محل آن را کشت و زرع کرده‌اند، بسيار غمگين شد و مصيبت امام حسين(ع) برايش تجديد گرديد. آن‌گاه درحالي‌که پياده و حيران بود، از مصر خارج شد<ref>خَرَجَ مِنْ مِصْرَ مَاشِيا.</ref> و با طي مسافت طولاني وارد کوفه گرديد و با بهلول، که آن وقت در کوفه بود، ملاقات نمود و به وي سلام کرد. پس از آنکه همديگر را شناختند، بهلول علت بيرون آمدن زيد را از مصر پرسيد. وي علتش را جنايت متوکل اعلام کرد. آن‌گاه وي، همراه بهلول، به کربلا آمدند و قبر شريف حضرت امام حسين(ع) را زيارت کردند.<ref>''بحار الانوار''، ج45، ص404. </ref>
شنید ساختمان قبر امام حسین(ع) تخریب، و محل آن را کشت و زرع کرده‌اند، بسیار غمگین شد و مصیبت امام حسین(ع) برایش تجدید گردید. آن‌گاه درحالی‌که پیاده و حیران بود، از مصر خارج شد<ref>خَرَجَ مِنْ مِصْرَ مَاشِیا.</ref> و با طی مسافت طولانی وارد کوفه گردید و با بهلول، که آن وقت در کوفه بود، ملاقات نمود و به وی سلام کرد. پس از آنکه همدیگر را شناختند، بهلول علت بیرون آمدن زید را از مصر پرسید. وی علتش را جنایت متوکل اعلام کرد. آن‌گاه وی، همراه بهلول، به کربلا آمدند و قبر شریف حضرت امام حسین(ع) را زیارت کردند.<ref>''بحار الانوار''، ج45، ص404. </ref>


<br />
<br />


==سیره علما و بزرگان==
==سیره علما و بزرگان==
زيارت کربلا با پاي پياده، کم و بيش تا زمان مرحوم شيخ انصاري (1214- 1298ق). مرسوم بود.<ref>''نجم الثاقب''، ج1، ص25. </ref> ولي پس از درگذشت مرحوم شيخ مرتضي انصاري، زماني فرارسيد که پياده‌روي نشانه‌اي از فقر بود و هر که پياده مي‏رفت، شخصي دني و فقير به چشم مي‏آمد. اما با وجود چنين تفکري، مرحوم محدث نوري، مؤلف کتاب ''مستدرک الوسايل'' (1254-1320ق). ، به آن اهتمام ورزيد. به ويژه عيد قربان به همراه اصحابش پياده به طرف کربلا حرکت مي‏کرد. در دومين سال، رغبت مردم و صالحان نسبت به زيارت پياده حرم امام حسين(ع)بيشتر شد؛ به گونه‌اي که در بعضي از سال‏ها تا سي خيمه در راه برپا مي‏شد. شيخ آقابزرگ تهراني نقل مي‌کند: من در آخرين سال عمر با بركت آن جناب، در خدمت وي، پياده به كربلا مشرّف شدم و در بازگشت، مرحوم نوري= بر خلاف طبيعت هميشگي كه پياده مشرف مي‏شد و سواره باز مي‏گشت، پياده به نجف بازگشت و اين بدان دليل بود كه مرحوم ميرزا محمدمهدي بن مولي محمد صالح مازندراني كه نذر كرده بود، پياده به نجف مشرّف شود، از شيخ خواهش نمود كه در خدمت آن مرحوم باشد.<ref>''نجم الثاقب''، ج1، ص25 و 26. </ref>
زیارت کربلا با پای پیاده، کم و بیش تا زمان مرحوم شیخ انصاری (۱۲۱۴- ۱۲۹۸ق). مرسوم بود.<ref>''نجم الثاقب''، ج1، ص25. </ref> ولی پس از درگذشت مرحوم شیخ مرتضی انصاری، زمانی فرارسید که پیاده‌روی نشانه‌ای از فقر بود و هر که پیاده می‌رفت، شخصی دنی و فقیر به چشم می‌آمد. اما با وجود چنین تفکری، مرحوم محدث نوری، مؤلف کتاب ''مستدرک الوسایل'' (۱۲۵۴-۱۳۲۰ق). ، به آن اهتمام ورزید. به ویژه عید قربان به همراه اصحابش پیاده به طرف کربلا حرکت می‌کرد. در دومین سال، رغبت مردم و صالحان نسبت به زیارت پیاده حرم امام حسین(ع)بیشتر شد؛ به گونه‌ای که در بعضی از سال‌ها تا سی خیمه در راه برپا می‌شد. شیخ آقابزرگ تهرانی نقل می‌کند: من در آخرین سال عمر با برکت آن جناب، در خدمت وی، پیاده به کربلا مشرّف شدم و در بازگشت، مرحوم نوری= بر خلاف طبیعت همیشگی که پیاده مشرف می‌شد و سواره باز می‌گشت، پیاده به نجف بازگشت و این بدان دلیل بود که مرحوم میرزا محمدمهدی بن مولی محمد صالح مازندرانی که نذر کرده بود، پیاده به نجف مشرّف شود، از شیخ خواهش نمود که در خدمت آن مرحوم باشد.<ref>''نجم الثاقب''، ج1، ص25 و 26. </ref>


همچنين عالمان بزرگي همچون مرحوم آخوند خراساني، که به همراه اصحابشان با پاي پياده به زيارت کربلا مشرف مي‌شدند، و مرحوم آقانجفي قوچاني که بارها پياده به زيارت حضرت اباعبدالله(ع) مشرف شدند، رسمشان بر اين منوال بود که با پاي برهنه اين راه پرمشقت را طي کنند. در يکي از اين سفرها، که در ايام نيمه شعبان بوده، تشنگي در ميان راه مشکلاتي براي آقا نجفي قوچاني به وجود مي‌آورد و کرامتي براي ايشات رخ مي‌دهد که بسيار شنيدني است.<ref>«بيست سال در نجف، برش‌هايي از خاطرات آقانجفي قوچاني»، ''فصلنامه فرهنگ زيارت''، شماره5، ص152. </ref> همچنين از مرحوم سيدمحسن امين عاملي، (م.1331ق). مؤلف کتاب ''اعيان الشيعة''، و شيخ محمدحسين غروي اصفهاني (م.1321ق). و ميرزاي نائيني (م. 1315ق). نيز نام برده شده که در اين مراسم شرکت کردند.<ref>«نگاهي به پياده‌روي زائران حسيني»، ''فصلنامه فرهنگ زيارت''، شماره 1، ص77. </ref>
همچنین عالمان بزرگی همچون مرحوم آخوند خراسانی، که به همراه اصحابشان با پای پیاده به زیارت کربلا مشرف می‌شدند، و مرحوم آقانجفی قوچانی که بارها پیاده به زیارت حضرت اباعبدالله(ع) مشرف شدند، رسمشان بر این منوال بود که با پای برهنه این راه پرمشقت را طی کنند. در یکی از این سفرها، که در ایام نیمه شعبان بوده، تشنگی در میان راه مشکلاتی برای آقا نجفی قوچانی به وجود می‌آورد و کرامتی برای ایشات رخ می‌دهد که بسیار شنیدنی است.<ref>«بیست سال در نجف، برش‌هایی از خاطرات آقانجفی قوچانی»، ''فصلنامه فرهنگ زیارت''، شماره5، ص152. </ref> همچنین از مرحوم سیدمحسن امین عاملی، (م.۱۳۳۱ق). مؤلف کتاب ''اعیان الشیعة''، و شیخ محمدحسین غروی اصفهانی (م.۱۳۲۱ق). و میرزای نائینی (م. ۱۳۱۵ق). نیز نام برده شده که در این مراسم شرکت کردند.<ref>«نگاهی به پیاده‌روی زائران حسینی»، ''فصلنامه فرهنگ زیارت''، شماره 1، ص77. </ref>


با وارد شدن اتومبيل‌ به منطقه، سفرهاي کارواني تعطيل، و زيارت با پاي پياده نيز به فراموشي سپرده شد. اما پس از مدتي، با اصرار آيت‌الله‌العظمي سيدمحمود شاهرودي1 در خصوص پياده رفتن به کربلا، دوباره مسئله پياده رفتن به کربلا، به عنوان يک سفر مقدس، رايج شد.<ref>زندگي و مبارزات آيت‌الله‌العظمي سيد محمود حسيني شاهرودي به روايت اسناد، ص41.</ref> معروف است که اين مرجع بزرگ، چهل سفر با پاي پياده به زيارت امام حسين‏7 تشرف يافت.<ref>«نگاهي به پياده‌روي زائران حسيني»، ''فصلنامه فرهنگ زيارت''، شماره 1، ص77. </ref>  
با وارد شدن اتومبیل به منطقه، سفرهای کاروانی تعطیل، و زیارت با پای پیاده نیز به فراموشی سپرده شد. اما پس از مدتی، با اصرار آیت‌الله‌العظمی سیدمحمود شاهرودی۱ در خصوص پیاده رفتن به کربلا، دوباره مسئله پیاده رفتن به کربلا، به عنوان یک سفر مقدس، رایج شد.<ref>زندگی و مبارزات آیت‌الله‌العظمی سید محمود حسینی شاهرودی به روایت اسناد، ص41.</ref> معروف است که این مرجع بزرگ، چهل سفر با پای پیاده به زیارت امام حسین‏۷ تشرف یافت.<ref>«نگاهی به پیاده‌روی زائران حسینی»، ''فصلنامه فرهنگ زیارت''، شماره 1، ص77. </ref>  


علامه اميني= نيز فراوان به قصد زيارت سالار جوانان بهشت، براي کسب پاداش بيشتر، پياده راه را طي مي‏کرد. وي به همراه جمعي از مؤمنان و دوستان ويژه و خالص خود، مسير 78 کيلومتر راهِ کربلا را در طول سه روز يا بيشتر، پياده طي مي‏کرد و پس از رسيدن به کربلا، در حالي وارد حرم امام شهيد مي‏شد که اشک چشمانش بر گونه‏هايش جاري بود و در زيارت‏ها، حالات مخصوصي داشت که در غير او، نظيرش کمتر مشاهده مي‏شد... .<ref>''فرهنگ زيارت''، ص67. </ref>  
علامه امینی= نیز فراوان به قصد زیارت سالار جوانان بهشت، برای کسب پاداش بیشتر، پیاده راه را طی می‌کرد. وی به همراه جمعی از مؤمنان و دوستان ویژه و خالص خود، مسیر ۷۸ کیلومتر راهِ کربلا را در طول سه روز یا بیشتر، پیاده طی می‌کرد و پس از رسیدن به کربلا، در حالی وارد حرم امام شهید می‌شد که اشک چشمانش بر گونه‌هایش جاری بود و در زیارت‌ها، حالات مخصوصی داشت که در غیر او، نظیرش کمتر مشاهده می‌شد... .<ref>''فرهنگ زیارت''، ص67. </ref>  


آيةالله شهيد مدني با توجه به روحيات عارفانه و خصوصيات اخلاقي، قافله مخصوص داشت و بسياري از طلاب، از جمله مرحوم شيخ‌علي حجتي کرماني و مرحوم شيخ‌احمد کافي نيز وي را همراهي مي‏کردند. مرحوم آقاي شيخ‌محمدعلي حليمي کاشاني از مدرسه مرحوم آيةالله بروجردي1 حرکت مي‏کرد و آيةالله شهيد حاج آقا مصطفي خميني، همراه با آقاي اشکوري و آقاي سيدمحمد بجنوردي و برخي از افراد مسن معمولاً با اين قافله به کربلا مشرف مي‏شدند.<ref>«نگاهي به پياده‌روي زائران حسيني‏»، ''فصلنامه فرهنگ زيارت''، شماره 1، ص78 و 80. </ref>  
آیةالله شهید مدنی با توجه به روحیات عارفانه و خصوصیات اخلاقی، قافله مخصوص داشت و بسیاری از طلاب، از جمله مرحوم شیخ‌علی حجتی کرمانی و مرحوم شیخ‌احمد کافی نیز وی را همراهی می‌کردند. مرحوم آقای شیخ‌محمدعلی حلیمی کاشانی از مدرسه مرحوم آیةالله بروجردی۱ حرکت می‌کرد و آیةالله شهید حاج آقا مصطفی خمینی، همراه با آقای اشکوری و آقای سیدمحمد بجنوردی و برخی از افراد مسن معمولاً با این قافله به کربلا مشرف می‌شدند.<ref>«نگاهی به پیاده‌روی زائران حسینی‏»، ''فصلنامه فرهنگ زیارت''، شماره 1، ص78 و 80. </ref>  


امام موسي صدر، رهبر شيعيان لبنان، که در شهريور 1357 ربوده و ناپديد شد، يکي از شيفتگان مراسم پياده‏روي از نجف به کربلا بود. آيةالله سيدمحمدعلي موحد ابطحي، يکي از عالمان بزرگ اصفهان، که در نجف با امام موسي صدر هم‏بحث بود، غالباً با وي همراه بود.<ref>«نگاهي به پياده‌روي زائران حسيني‏»، ''فصلنامه فرهنگ زيارت''، شماره 1، ص78 و 80. </ref>  
امام موسی صدر، رهبر شیعیان لبنان، که در شهریور ۱۳۵۷ ربوده و ناپدید شد، یکی از شیفتگان مراسم پیاده‌روی از نجف به کربلا بود. آیةالله سیدمحمدعلی موحد ابطحی، یکی از عالمان بزرگ اصفهان، که در نجف با امام موسی صدر هم‌بحث بود، غالباً با وی همراه بود.<ref>«نگاهی به پیاده‌روی زائران حسینی‏»، ''فصلنامه فرهنگ زیارت''، شماره 1، ص78 و 80. </ref>  


با توجه به اهتمام علما در خصوص پياده‌روي براي زيارت امام حسين(ع)، سفر پياده تا کربلا به مرور در عراق گسترش پيدا کرد. زائران امام حسين(ع)، از کشورهاي مختلف، در مناسبت‌هاي ديني، به سمت کربلا حرکت کرده و با پاي پياده مسير شهرشان را تا کربلاي معلي مي‌پيمودند و در بين آن مناسبت‌ها، پياده‌روي اربعين از جايگاه ويژه‌اي برخوردار بود.  
با توجه به اهتمام علما در خصوص پیاده‌روی برای زیارت امام حسین(ع)، سفر پیاده تا کربلا به مرور در عراق گسترش پیدا کرد. زائران امام حسین(ع)، از کشورهای مختلف، در مناسبت‌های دینی، به سمت کربلا حرکت کرده و با پای پیاده مسیر شهرشان را تا کربلای معلی می‌پیمودند و در بین آن مناسبت‌ها، پیاده‌روی اربعین از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بود.  


نويسنده کتاب ''ادب الطف''، در گزارشي از مراسم اربعين در کربلا، اجتماع در اين مراسم را به اجتماع مسلمانان در مکه تشبيه، و به حضور هيئت‌هاي عزاداري در آن اشاره کرده که برخي به ترکي، عربي، فارسي و اردو مرثيه مي‌خوانده‌اند. وي جمعيت راهپيمايان در مراسم اربعين را بيش از يک ميليون نفر تخمين زده است.<ref>''ادب الطف''، ج1، ص41 و 42.</ref>   
نویسنده کتاب ''ادب الطف''، در گزارشی از مراسم اربعین در کربلا، اجتماع در این مراسم را به اجتماع مسلمانان در مکه تشبیه، و به حضور هیئت‌های عزاداری در آن اشاره کرده که برخی به ترکی، عربی، فارسی و اردو مرثیه می‌خوانده‌اند. وی جمعیت راهپیمایان در مراسم اربعین را بیش از یک میلیون نفر تخمین زده است.<ref>''ادب الطف''، ج1، ص41 و 42.</ref>   


<br />
<br />


==ممانعت از زيارت امام حسين(ع) و پیاده روی برای آن==
==ممانعت از زیارت امام حسین(ع) و پیاده روی برای آن==
شيعيان و دوستداران حسين بن علي(ع)، با هدف پيروي از فرامين اهل بيت عصمت و طهارت و الگوگيري از حرکت جابر بن عبدالله انصاري، در بسياري از مناسبت‌هاي سال، خصوصاً اربعين، به صورت متناوب با پاي پياده عازم زيارت امام حسين(ع) مي‌شدند. اين، سيره مستمره شيعه از زمان ائمه اطهار: بوده است که در عراق از هر طرف رو به کربلا آورده و به زيارت قبر مطهر امام حسين(ع) اهميت زيادي مي‏دادند؛ به ويژه شيعيان عراق، از زمان بني‌اميه و بني‌عباس، در اين باره شهامت به خرج مي‌دادند و در زنده نگاه داشتن اين موضوع اهتمام زيادي داشتند.<ref>قاضي طباطبايي، ''تحقيق درباره اول اربعين حضرت سيدالشهدا''7، ص1 و 2. </ref> علت اين همه تأکيد بر انجام زيارت، آن هم به صورت پياده‌روي، اين بود که حاکمان سفاک و خونريز اموي و عباسي، شديداً از زيارت حضرت امام حسين(ع) جلوگيري مي‌کردند. بنا بر گزارش‌هاي تاريخي،<ref>''كامل الزيارات''، ص111 و 112؛  ''تاريخ کربلا و حائر الحسين''، ص73 ـ 76. </ref> در دوران بني‌اميه، راه‏هاي کربلا از همه طرف در محاصره محافظان و نگهبانان مسلح قرار داشت که مانع رسيدن زائران به آنجا مي‏شدند. اما با اين وجود، شيعيان تشرف به بارگاه امام حسين(ع) را، ولو با پاي پياده، وظيفه خود مي‌دانستند؛<ref>''تاريخ کربلا و حائر الحسين''، ص73 ـ 76. </ref> براي نمونه، حسين، نوه دختري ابوحمزه ثمالي، در آخرين روزهاي دولت بني‌اميه، به منظور زيارت امام حسين(ع)، با پاي پياده از کوفه به غاضريه آمد، در شب جمعه‌اي غسل زيارت نمود،<ref>'''وَ قَدْ جِئْتُ أَمْشِي مِنَ الْكُوفَةِ وَ هِيَ لَيْلَةُ الْجُمُعَة'''. </ref> در نيمه‌هاي شب سه بار به سوي قبر مطهر حرکت کرد. اما از ترس مأموران، موفق به زيارت نشد. ناچار به ساحل فرات بازگشت و صبر کرد تا صبح طلوع کرد. آن‌گاه غسل نمود و روانه حائر حسيني شد و پس از زيارت امام حسين(ع) و اقامه نماز صبح، در کنار قبر مطهر آن حضرت به سوي کوفه بازگشت.<ref>''اقبال الاعمال''، ج2، ص568؛  ''كامل الزيارات''، ص111 و 112؛ ''بحار الانوار''، ج98، ص57؛ امين، ''اعيان الشيعة''، ج4، ص303. </ref>
شیعیان و دوستداران حسین بن علی(ع)، با هدف پیروی از فرامین اهل بیت عصمت و طهارت و الگوگیری از حرکت جابر بن عبدالله انصاری، در بسیاری از مناسبت‌های سال، خصوصاً اربعین، به صورت متناوب با پای پیاده عازم زیارت امام حسین(ع) می‌شدند. این، سیره مستمره شیعه از زمان ائمه اطهار: بوده است که در عراق از هر طرف رو به کربلا آورده و به زیارت قبر مطهر امام حسین(ع) اهمیت زیادی می‌دادند؛ به ویژه شیعیان عراق، از زمان بنی‌امیه و بنی‌عباس، در این باره شهامت به خرج می‌دادند و در زنده نگاه داشتن این موضوع اهتمام زیادی داشتند.<ref>قاضی طباطبایی، ''تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهدا''7، ص1 و 2. </ref> علت این همه تأکید بر انجام زیارت، آن هم به صورت پیاده‌روی، این بود که حاکمان سفاک و خونریز اموی و عباسی، شدیداً از زیارت حضرت امام حسین(ع) جلوگیری می‌کردند. بنا بر گزارش‌های تاریخی،<ref>''کامل الزیارات''، ص111 و 112؛  ''تاریخ کربلا و حائر الحسین''، ص73 ـ 76. </ref> در دوران بنی‌امیه، راه‌های کربلا از همه طرف در محاصره محافظان و نگهبانان مسلح قرار داشت که مانع رسیدن زائران به آنجا می‌شدند. اما با این وجود، شیعیان تشرف به بارگاه امام حسین(ع) را، ولو با پای پیاده، وظیفه خود می‌دانستند؛<ref>''تاریخ کربلا و حائر الحسین''، ص73 ـ 76. </ref> برای نمونه، حسین، نوه دختری ابوحمزه ثمالی، در آخرین روزهای دولت بنی‌امیه، به منظور زیارت امام حسین(ع)، با پای پیاده از کوفه به غاضریه آمد، در شب جمعه‌ای غسل زیارت نمود،<ref>'''وَ قَدْ جِئْتُ أَمْشِی مِنَ الْکُوفَةِ وَ هِیَ لَیْلَةُ الْجُمُعَة'''. </ref> در نیمه‌های شب سه بار به سوی قبر مطهر حرکت کرد. اما از ترس مأموران، موفق به زیارت نشد. ناچار به ساحل فرات بازگشت و صبر کرد تا صبح طلوع کرد. آن‌گاه غسل نمود و روانه حائر حسینی شد و پس از زیارت امام حسین(ع) و اقامه نماز صبح، در کنار قبر مطهر آن حضرت به سوی کوفه بازگشت.<ref>''اقبال الاعمال''، ج2، ص568؛  ''کامل الزیارات''، ص111 و 112؛ ''بحار الانوار''، ج98، ص57؛ امین، ''اعیان الشیعة''، ج4، ص303. </ref>


علت جلوگيري از زيارت امام حسين(ع) توسط بني‌اميه اين بود که زيارت امام با سياست دولت بني‌اميه مغايرت داشت و حتي موجوديت آن دولت را، که با امام جنگيده و آن حضرت را کشته بود، تهديد مي‏کرد.<ref>''تاريخ كربلا و حائر الحسين''7، ص88. </ref>  
علت جلوگیری از زیارت امام حسین(ع) توسط بنی‌امیه این بود که زیارت امام با سیاست دولت بنی‌امیه مغایرت داشت و حتی موجودیت آن دولت را، که با امام جنگیده و آن حضرت را کشته بود، تهدید می‌کرد.<ref>''تاریخ کربلا و حائر الحسین''7، ص88. </ref>  


جلوگيري از زيارت، در اوايل دوران امام صادق(ع) و در زمان خلافت هشام بن عبدالملک، سخت‏تر شد. اين سخت‏گيري، به واسطه قيام زيد بن علي بن الحسين: و کشته شدن او، در سال 121 قمري صورت گرفت.<ref>''تاريخ النياحة علي الإمام الحسين بن علي''، ج1، ص131 </ref>  پس از آن ‏- چنان‏که از روايت مسمع بن عبدالملک بصري<ref>''كامل الزيارات''، ص101 و 102. </ref> فهميده مي‏شود- عمال بني‌اميه، علاوه بر جلوگيري از زيارت، به مثله کردن و کشتن زائراني که به چنگ مزدوران مي‏افتادند نيز مبادرت مي‏کردند.<ref>''كامل الزيارات''، ص101 و 102. </ref>  
جلوگیری از زیارت، در اوایل دوران امام صادق(ع) و در زمان خلافت هشام بن عبدالملک، سخت‌تر شد. این سخت‌گیری، به واسطه قیام زید بن علی بن الحسین: و کشته شدن او، در سال ۱۲۱ قمری صورت گرفت.<ref>''تاریخ النیاحة علی الإمام الحسین بن علی''، ج1، ص131 </ref>  پس از آن ‏- چنان‌که از روایت مسمع بن عبدالملک بصری<ref>''کامل الزیارات''، ص101 و 102. </ref> فهمیده می‌شود- عمال بنی‌امیه، علاوه بر جلوگیری از زیارت، به مثله کردن و کشتن زائرانی که به چنگ مزدوران می‌افتادند نیز مبادرت می‌کردند.<ref>''کامل الزیارات''، ص101 و 102. </ref>  


اگر چه فشار بني‏اميّه، در پيش‏گيري از زيارت حائر مقدس،<ref>مراد از حائر، قبر حسين شهيد7 است. علت اينکه آن را حائر ناميده‌اند اين است که وقتي متوكل قبر را ويران ساخت و شخم زد و آب به آنجا بست، آب به قبر نفوذ نکرد و در گرداگرد قبر حلقه زد. از آن زمان به بعد آنجا را حائر گفتند (ياقوت حموي، ''معجم البلدان''، ج2، ص208). </ref> هفتاد سال به طول انجاميد، با اين حال آنها نتوانستند کاري از پيش ببرند. دوستان اهل بيت: هرگز اين مزاحمت‌ها را وقعي ننهادند و همواره زيارت امام حسين(ع) را به عنوان يک وظيفه انجام مي‌دادند.  
اگر چه فشار بنی‌امیّه، در پیش‌گیری از زیارت حائر مقدس،<ref>مراد از حائر، قبر حسین شهید7 است. علت اینکه آن را حائر نامیده‌اند این است که وقتی متوکل قبر را ویران ساخت و شخم زد و آب به آنجا بست، آب به قبر نفوذ نکرد و در گرداگرد قبر حلقه زد. از آن زمان به بعد آنجا را حائر گفتند (یاقوت حموی، ''معجم البلدان''، ج2، ص208). </ref> هفتاد سال به طول انجامید، با این حال آنها نتوانستند کاری از پیش ببرند. دوستان اهل بیت: هرگز این مزاحمت‌ها را وقعی ننهادند و همواره زیارت امام حسین(ع) را به عنوان یک وظیفه انجام می‌دادند.  


جلوگيري از زيارت امام حسين(ع) در دوران هارون الرشيد (170-192) شدت گرفت. وي در اواخر عمر خود دستور داد کربلا را ويران سازند. اما مردم دست از زيارت نکشيدند؛ چنان از سوي شيعه و سني، استقبال زيادي به زيارت حسين(ع) صورت مي‌گرفت که باعثِ ترس هارون الرشيد شد. بر پايه روايتي، به والي کوفه- موسي بن عيسي- فرماني مبني بر خراب کردن قبر امام حسين(ع) فرستاد. وي نيز قبر را خراب کرد و در اطراف آن عمارت‏ها ساخت و زمين‏هايش را به زير کشت و زراعت برد ...<ref>''بحار الانوار''، ج45، ص390؛ قمي، ''تتمة المنتهي''، ص240. </ref>  
جلوگیری از زیارت امام حسین(ع) در دوران هارون الرشید (۱۷۰-۱۹۲) شدت گرفت. وی در اواخر عمر خود دستور داد کربلا را ویران سازند. اما مردم دست از زیارت نکشیدند؛ چنان از سوی شیعه و سنی، استقبال زیادی به زیارت حسین(ع) صورت می‌گرفت که باعثِ ترس هارون الرشید شد. بر پایه روایتی، به والی کوفه- موسی بن عیسی- فرمانی مبنی بر خراب کردن قبر امام حسین(ع) فرستاد. وی نیز قبر را خراب کرد و در اطراف آن عمارت‌ها ساخت و زمین‌هایش را به زیر کشت و زراعت برد ...<ref>''بحار الانوار''، ج45، ص390؛ قمی، ''تتمة المنتهی''، ص240. </ref>  


اوج سختگيري‏ها نسبت به زائران و اهانت به قبر امام حسين(ع)، در زمان متوکل عباسي بود. وي در مرزها کساني را گماشت که در کمين زائران امام حسين(ع) و راهنمايان زوار به محل قبرش مي‏نشستند ... <ref>''تراث كربلا''، ص34. </ref>در طول سال‏هاي 236ـ 247 هجري، قبر شريف آن حضرت را مورد تعرض قرار داد. گروهي از لشکريانش قبر را احاطه کردند تا زائران به آن دسترسي نداشته باشند. او به افراد خود فرمان أکيد داده بود: «هرکس را يافتيد که قصد زيارت حسين(ع) داشت، او را بُکشيد».<ref>'''كلّ مَنْ وَجَدتموه يُريدُ زيارة الحسين فاقتلوه.''' ''بحار الانوار''، ج45، ص404 </ref> طبق روايتي، با امر متوکل، هفده مرتبه قبر امام حسين(ع) را خراب کردند.<ref>''تتمة المنتهي''، ص241؛ ''بحار الانوار''، ج45، ص401. </ref> منظور متوکل اين بود که نور خدا را خاموش، و آثار ذريه پيغمبر خدا(ص) را مخفي کند.  
اوج سختگیری‌ها نسبت به زائران و اهانت به قبر امام حسین(ع)، در زمان متوکل عباسی بود. وی در مرزها کسانی را گماشت که در کمین زائران امام حسین(ع) و راهنمایان زوار به محل قبرش می‌نشستند ... <ref>''تراث کربلا''، ص34. </ref>در طول سال‌های ۲۳۶ـ ۲۴۷ هجری، قبر شریف آن حضرت را مورد تعرض قرار داد. گروهی از لشکریانش قبر را احاطه کردند تا زائران به آن دسترسی نداشته باشند. او به افراد خود فرمان أکید داده بود: «هرکس را یافتید که قصد زیارت حسین(ع) داشت، او را بُکشید».<ref>'''کلّ مَنْ وَجَدتموه یُریدُ زیارة الحسین فاقتلوه.''' ''بحار الانوار''، ج45، ص404 </ref> طبق روایتی، با امر متوکل، هفده مرتبه قبر امام حسین(ع) را خراب کردند.<ref>''تتمة المنتهی''، ص241؛ ''بحار الانوار''، ج45، ص401. </ref> منظور متوکل این بود که نور خدا را خاموش، و آثار ذریه پیغمبر خدا(ص) را مخفی کند.  


با روي کار آمدن دولت بعث عراق، به ويژه در سال‌هاي 1979 تا 2003 ميلادي (1358 تا 1382 شمسي) که رئيس جمهور کشور عراق صدام بود، حکومت با اين مسئله به شدت برخورد مي‌کرد؛ به طوري‌که بسياري از زائران پياده را اسير و اعدام کردند و اين مراسم مذهبي را به تعطيلي کشانيدند. هر چند برخي اخبار از پياده‌روي مخفي مردم در زمان صدام حکايت دارد که گاهي به شهادت اين افراد منجر شده است. اين پياده‌روي‌هاي پرشکوه، آن هم از طريق جاده غير رسمي کنار فرات، رنگ مبارزه و مخالفت با رژيم عراق هم به خود مي‌گرفت؛ چنان‌که يک بار هم در ايام اربعين حسيني، در سال 1397ق، به درگيري‌هاي سخت ميان نيروهاي بعثي با انقلابيون شيعه و کاروان‌هاي زيارتي در طول راه و در حرم اباعبدالله الحسين7 انجاميد و کشته‌ها و مجروحان بسياري داد و به «اربعين خونين» معروف شد.<ref>''فرهنگ عاشورا''، ص206. </ref> نجف در آن سال (1397ق). بسيج‌کننده نيروي عظيم مردمي بود که از کنار مرقد اميرمؤمنان7، به راه افتاد و پس از چهار روز پياده‌روي به کربلا رسيدند. نيروهاي رژيم بعثي عراق، چون به عجز و ناتواني خويش در مقابل اراده آهنين مردم پي بردند، بي‏درنگ به توپ، تانک، هليکوپتر و کماندو متوسل شدند و از زمين و هوا، زائران حسيني را به گلوله و توپ بستند. در اين سال، حدود 250 هزار نفر در مراسم پياده‌روي حاضر شده بودند که شمار زيادي از آنها به شهادت رسيدند و تعدادي دستگير و زنداني شدند؛ نه نفر را هم، به جرم اخلال در نظم و امنيت کشور، در ملأ عام اعدام کردند.<ref>اباذري، «نگاهي به پياده‌روي زائران حسيني»، ''فصلنامه فرهنگ زيارت''، شماره‏1، ص86؛ به نقل از: صحتي، ''سيماي كربلا''، ص123. </ref> البته از تعداد شهداي حادثه سال 1397ق. (1356ش). اطلاع دقيقي در دست نيست، اما مي‌توان گفت در اين اربعين خونين، هزاران مسلمان شيعه بي‌گناه به خاک و خون کشيده شدند...<ref>''مجموعه مقالات اربعين''، ص275، مقاله «نگاهي به برخي از حملات خونين به مراسم اربعين در دوره معاصر» محمدرضا زارع خورميزي. همچنين در اين زمينه ر.ک: مقاله آقاي عبدالرحيم اباذري در ''فصلنامه فرهنگ زيارت''، شماره1، ص86 ـ 88 و کتاب ''سيماي كربلا'' حريم حريت، ص101. </ref>
با روی کار آمدن دولت بعث عراق، به ویژه در سال‌های ۱۹۷۹ تا ۲۰۰۳ میلادی (۱۳۵۸ تا ۱۳۸۲ شمسی) که رئیس جمهور کشور عراق صدام بود، حکومت با این مسئله به شدت برخورد می‌کرد؛ به طوری‌که بسیاری از زائران پیاده را اسیر و اعدام کردند و این مراسم مذهبی را به تعطیلی کشانیدند. هر چند برخی اخبار از پیاده‌روی مخفی مردم در زمان صدام حکایت دارد که گاهی به شهادت این افراد منجر شده است. این پیاده‌روی‌های پرشکوه، آن هم از طریق جاده غیر رسمی کنار فرات، رنگ مبارزه و مخالفت با رژیم عراق هم به خود می‌گرفت؛ چنان‌که یک بار هم در ایام اربعین حسینی، در سال ۱۳۹۷ق، به درگیری‌های سخت میان نیروهای بعثی با انقلابیون شیعه و کاروان‌های زیارتی در طول راه و در حرم اباعبدالله الحسین۷ انجامید و کشته‌ها و مجروحان بسیاری داد و به «اربعین خونین» معروف شد.<ref>''فرهنگ عاشورا''، ص206. </ref> نجف در آن سال (۱۳۹۷ق). بسیج‌کننده نیروی عظیم مردمی بود که از کنار مرقد امیرمؤمنان۷، به راه افتاد و پس از چهار روز پیاده‌روی به کربلا رسیدند. نیروهای رژیم بعثی عراق، چون به عجز و ناتوانی خویش در مقابل اراده آهنین مردم پی بردند، بی‌درنگ به توپ، تانک، هلیکوپتر و کماندو متوسل شدند و از زمین و هوا، زائران حسینی را به گلوله و توپ بستند. در این سال، حدود ۲۵۰ هزار نفر در مراسم پیاده‌روی حاضر شده بودند که شمار زیادی از آنها به شهادت رسیدند و تعدادی دستگیر و زندانی شدند؛ نه نفر را هم، به جرم اخلال در نظم و امنیت کشور، در ملأ عام اعدام کردند.<ref>اباذری، «نگاهی به پیاده‌روی زائران حسینی»، ''فصلنامه فرهنگ زیارت''، شماره‏1، ص86؛ به نقل از: صحتی، ''سیمای کربلا''، ص123. </ref> البته از تعداد شهدای حادثه سال ۱۳۹۷ق. (۱۳۵۶ش). اطلاع دقیقی در دست نیست، اما می‌توان گفت در این اربعین خونین، هزاران مسلمان شیعه بی‌گناه به خاک و خون کشیده شدند...<ref>''مجموعه مقالات اربعین''، ص275، مقاله «نگاهی به برخی از حملات خونین به مراسم اربعین در دوره معاصر» محمدرضا زارع خورمیزی. همچنین در این زمینه ر.ک: مقاله آقای عبدالرحیم اباذری در ''فصلنامه فرهنگ زیارت''، شماره1، ص86 ـ 88 و کتاب ''سیمای کربلا'' حریم حریت، ص101. </ref>


در سال‏هاي بعد، اگرچه فضاي اختناق همچنان ادامه داشت، مراسم پياده‏روي کمرنگ و پراکنده انجام مي‏گرفت. در شعبان سال 1411ق.، که مردم نجف تصميم گرفتند مراسم نيمه شعبان آن سال را در حرم حسيني برگزار کنند، به صورت فردي و جمعي، با پاي پياده به سوي کربلا به راه افتادند. اين در حالي بود که مأموران اطلاعات و امنيت عراق، تمام درهاي حرم را به روي زائران بستند؛ اين برخورد نادرست، اعتراض و خشم مردم را برانگيخت و موجي از جمعيت، که در پيشاپيش آنان جوانان مسلمان و خشمگين در حرکت بودند، دست به تظاهرات خياباني زدند و عليه رژيم بعثي، شعارهاي تندي سر دادند. اين حرکت، آغاز انتفاضه معروف ماه شعبان سال (1411ق/ 1991م). در کربلا و نجف و بعضي شهرهاي ديگر عراق، مثل بصره و ناصريه شد. قيام مردم و زائران حسيني، کنترل را از دست بعثي‏ها گرفت و چند روز، شهرهاي نجف و کربلا در تصرف مردم بود. سپس رژيم بعثي عراق، با تمام قوا به دو شهر نجف و کربلا حمله کرد و با توپ و تانک، وارد صحن حرم حسيني شد و هزاران نفر را به خاک و خون کشيد.<ref>اباذري، «نگاهي به پياده‌روي زائران حسيني»، ''فصلنامه فرهنگ زيارت''، شماره1، ص86؛ به نقل از: صحتي، ''سيماي كربلا''، ص123. لازم به يادآوري است که عامل مستقيم کشتار مردم در انتفاضه شعبانيه سال 1411قمري. (1991م) حسن المجيد التكريتي معروف به «علي شيميايي» بود كه در طول جنگ تحميلي هشت ساله بارها مرتكب جنايت بر ضد ملت‏هاي عراق و ايران شده بود. وي پسرعموي صدام و از شخصيت‏هاي مهم حزب بعث عراق بود که مدتي وزارت دفاع عراق را بر عهده داشت و به عنوان عضو شوراي فرماندهي انقلابي، در تصميم‏گيري‏هاي مهم در زمان رياست جمهوري صدام شركت داشت و مأمور سركوب شورش‏هاي منطقه‌اي بود. (''فصلنامه فرهنگ زيارت''، شماره 3، ص102)</ref>
در سال‌های بعد، اگرچه فضای اختناق همچنان ادامه داشت، مراسم پیاده‌روی کمرنگ و پراکنده انجام می‌گرفت. در شعبان سال ۱۴۱۱ق.، که مردم نجف تصمیم گرفتند مراسم نیمه شعبان آن سال را در حرم حسینی برگزار کنند، به صورت فردی و جمعی، با پای پیاده به سوی کربلا به راه افتادند. این در حالی بود که مأموران اطلاعات و امنیت عراق، تمام درهای حرم را به روی زائران بستند؛ این برخورد نادرست، اعتراض و خشم مردم را برانگیخت و موجی از جمعیت، که در پیشاپیش آنان جوانان مسلمان و خشمگین در حرکت بودند، دست به تظاهرات خیابانی زدند و علیه رژیم بعثی، شعارهای تندی سر دادند. این حرکت، آغاز انتفاضه معروف ماه شعبان سال (۱۴۱۱ق/ ۱۹۹۱م). در کربلا و نجف و بعضی شهرهای دیگر عراق، مثل بصره و ناصریه شد. قیام مردم و زائران حسینی، کنترل را از دست بعثی‌ها گرفت و چند روز، شهرهای نجف و کربلا در تصرف مردم بود. سپس رژیم بعثی عراق، با تمام قوا به دو شهر نجف و کربلا حمله کرد و با توپ و تانک، وارد صحن حرم حسینی شد و هزاران نفر را به خاک و خون کشید.<ref>اباذری، «نگاهی به پیاده‌روی زائران حسینی»، ''فصلنامه فرهنگ زیارت''، شماره1، ص86؛ به نقل از: صحتی، ''سیمای کربلا''، ص123. لازم به یادآوری است که عامل مستقیم کشتار مردم در انتفاضه شعبانیه سال 1411قمری. (1991م) حسن المجید التکریتی معروف به «علی شیمیایی» بود که در طول جنگ تحمیلی هشت ساله بارها مرتکب جنایت بر ضد ملت‌های عراق و ایران شده بود. وی پسرعموی صدام و از شخصیت‌های مهم حزب بعث عراق بود که مدتی وزارت دفاع عراق را بر عهده داشت و به عنوان عضو شورای فرماندهی انقلابی، در تصمیم‌گیری‌های مهم در زمان ریاست جمهوری صدام شرکت داشت و مأمور سرکوب شورش‌های منطقه‌ای بود. (''فصلنامه فرهنگ زیارت''، شماره 3، ص102)</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
خط ۷۲: خط ۷۰:
| پیش از لینک = کتاب
| پیش از لینک = کتاب
| منبع = پیاده روی اربعین، فرصت ها، آسیب ها و توصیه ها.
| منبع = پیاده روی اربعین، فرصت ها، آسیب ها و توصیه ها.
| پس از لینک = حافظ نجفی، مشعر ، قم 1398 ش
| پس از لینک = حافظ نجفی، مشعر ، قم ۱۳۹۸ ش




خط ۸۰: خط ۷۸:


[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[رده:مقاله‌های در حال ویرایش]]

نسخهٔ ‏۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۱۵

بر اساس روایتی از حضرت امام حسن عسکری(ع)، بزرگ داشتن روز اربعین و زیارت حضرت اباعبدالله الحسین ع در آن روز یکی از پنج علامت مومن به شمار آمده است.[۱] ارادتمندان حضرت امام حسین(ع)، بر همین اساس و بنا به دستورالعملی که امام صادق(ع) به صفوان جمال تعلیم داد،[۲] همواره به زیارت آن حضرت در روز اربعین مبادرت می ورزیدند. در طول یک قرن گذشته بویژه در سال‌های اخیر، زیارت اربعین امام حسین(ع)، به صورت برپایی راهپیمایی بزرگ با حضور مسلمانان و آزادی‌خواهان کشورهای مختلف، با هدف دفاع از اهداف والای حضرت اباعبدالله الحسین(ع)، برگزار می شود و به پدیده شگفت‌انگیز و بی‌سابقه‌ای در دوران معاصر تبدیل شده است.

فضیلت زیارت اربعین

اربعین حسینی به معنای چهلمین روز شهادت حضرت اباعبدالله الحسین(ع) (بیستم صفر) است. در روایتی از امام صادق(ع)، به زیارت امام حسین در این روز، سفارش شده و زیارتنامه‌ای بیان شده است.[۳]

امام حسن عسکری(ع) زیارت اربعین را از نشانه‌های مؤمن دانسته است.[۴] شیخ طوسی در کتاب مصباح المتهجد، با استناد به این روایت، نوشته است: «زیارت امام حسین(ع) در این روز مستحب است و آن، همان زیارت اربعین است.»[۵]

پس از شیخ طوسی، بسیاری از علما نیز به استناد دو روایت صفوان و روایت امام حسن عسکری(ع) قائل به استحباب و فضیلت زیارت اربعین شده‌اند.[۶] همچنین سید بن طاووس به سخن شیخ طوسی استناد کرده و زیارت اربعین را دارای فضیلت دانسته است.[۷]

جابر بن عبدالله انصاری، نخستین زائر اربعین

بر اساس برخی منابع، نخستین زائران اربعین امام حسین(ع)، جابر بن عبدالله انصاری، صحابی پیامبر(ص) و عطیه عوفی بوده‌اند. عطیه کوفی ماجرای این زیارت را چنین بیان کرده است: «به همراه جابر بن عبدالله انصاری، به منظور زیارت قبر امام حسین(ع)، وارد کربلا شدیم. جابر نزدیک شریعه فرات رفت. غسل کرد و لباس‌های نیکو پوشید... . سپس [با پای پیاده] به طرف قبر مطهر، حرکت کردیم. جابر هیچ قدمی را برنمی‌داشت، مگر اینکه ذکر خدا می‌گفت تا به نزدیک قبر رسیدیم. سپس به من گفت: «مرا به قبر برسان». من دست او را روی قبر گذاشتم. جابر روی قبر افتاد و غش کرد. من مقداری آب به صورتش پاشیدم. وقتی به هوش آمد، سه بار گفت: «یا حسین». سپس گفت: «حَبِیبٌ لَا یُجِیبُ حَبِیبَه»؛ «ای دوست، چرا جواب دوستت را نمی‌دهی؟» بعد به خودش گفت: «چگونه می‌توانی جواب دهی، درحالی‌که رگ‌های گلوی تو را بریده‌اند و بین سر و بدنت جدایی افتاده است. شهادت می‌دهم که تو فرزند خاتم النبیین و سیدالمؤمنین... و پنجمین فرد از اصحاب کساء هستی... درود و سلام و رضوان الهی بر تو باد....»[۸]

فضیلت پیاده‌روی در زیارت امام حسین(ع)

در منابع روایی شیعه، بابی مخصوص استحباب پیاده‌روی برای زیارت امام حسین ع وجود دارد؛ از جمله حُرِ عامِلی در وسایل‌الشیعة شش روایت را در یک باب گرد آورده است.[۹] محدث نوری نیز در کتاب مستدرک الوسایل، بخشی را به این موضوع اختصاص داده و دو روایت نقل کرده است.[۱۰] بر پایه روایتی از کامل‌الزیارات، کسی که پیاده به زیارت امام حسین می‌رود، به‌ازای هر گام، ثوابی برای او نوشته می‌شود و گناهی از او بخشوده می‌شود و درجه‌ای بر درجات او افزوده می‌شود.[۱۱]

تاریخچه پیاده روی در اربعین حسینی


ورود جابر به کربلا در بسیاری از کتب تاریخی و منابع روایی، که بحث زیارت امام حسین(ع) مطرح شده، آمده است؛ از جمله سید بن طاووس (علی بن موسی بن جعفر، ۶۶۸ق). در کتاب لهوف، بازگشت اهل بیت: به کربلا و همچنین دفن سر مطهر در کربلا را نقل کرده است.[۱۲]

زیارت امام حسین(ع) (که در برخی موارد به صورت پیاده‌روی بود) از قرون و اعصار گذشته توسط مردم، به ویژه علمای بزرگ دین، تا زمان کنونی ادامه داشته است. حسین، نوه دختری ابوحمزه ثمالی، در آخرین روزهای دولت بنی‌امیه، به منظور زیارت امام حسین(ع)، با پای پیاده از کوفه به غاضریه آمد.[۱۳] پس از زیارت امام حسین(ع) و اقامه نماز صبح، در کنار قبر مطهر آن حضرت، به سوی کوفه بازگشت.[۱۴]

همچنین پس از آنکه قبر امام حسین(ع) با امر متوکل خراب شد[۱۵] و این خبر به گوش زید مجنون[۱۶] رسید، وی که عالمی بزرگوار و ساکن مصر بود، هنگامی که

شنید ساختمان قبر امام حسین(ع) تخریب، و محل آن را کشت و زرع کرده‌اند، بسیار غمگین شد و مصیبت امام حسین(ع) برایش تجدید گردید. آن‌گاه درحالی‌که پیاده و حیران بود، از مصر خارج شد[۱۷] و با طی مسافت طولانی وارد کوفه گردید و با بهلول، که آن وقت در کوفه بود، ملاقات نمود و به وی سلام کرد. پس از آنکه همدیگر را شناختند، بهلول علت بیرون آمدن زید را از مصر پرسید. وی علتش را جنایت متوکل اعلام کرد. آن‌گاه وی، همراه بهلول، به کربلا آمدند و قبر شریف حضرت امام حسین(ع) را زیارت کردند.[۱۸]


سیره علما و بزرگان

زیارت کربلا با پای پیاده، کم و بیش تا زمان مرحوم شیخ انصاری (۱۲۱۴- ۱۲۹۸ق). مرسوم بود.[۱۹] ولی پس از درگذشت مرحوم شیخ مرتضی انصاری، زمانی فرارسید که پیاده‌روی نشانه‌ای از فقر بود و هر که پیاده می‌رفت، شخصی دنی و فقیر به چشم می‌آمد. اما با وجود چنین تفکری، مرحوم محدث نوری، مؤلف کتاب مستدرک الوسایل (۱۲۵۴-۱۳۲۰ق). ، به آن اهتمام ورزید. به ویژه عید قربان به همراه اصحابش پیاده به طرف کربلا حرکت می‌کرد. در دومین سال، رغبت مردم و صالحان نسبت به زیارت پیاده حرم امام حسین(ع)بیشتر شد؛ به گونه‌ای که در بعضی از سال‌ها تا سی خیمه در راه برپا می‌شد. شیخ آقابزرگ تهرانی نقل می‌کند: من در آخرین سال عمر با برکت آن جناب، در خدمت وی، پیاده به کربلا مشرّف شدم و در بازگشت، مرحوم نوری= بر خلاف طبیعت همیشگی که پیاده مشرف می‌شد و سواره باز می‌گشت، پیاده به نجف بازگشت و این بدان دلیل بود که مرحوم میرزا محمدمهدی بن مولی محمد صالح مازندرانی که نذر کرده بود، پیاده به نجف مشرّف شود، از شیخ خواهش نمود که در خدمت آن مرحوم باشد.[۲۰]

همچنین عالمان بزرگی همچون مرحوم آخوند خراسانی، که به همراه اصحابشان با پای پیاده به زیارت کربلا مشرف می‌شدند، و مرحوم آقانجفی قوچانی که بارها پیاده به زیارت حضرت اباعبدالله(ع) مشرف شدند، رسمشان بر این منوال بود که با پای برهنه این راه پرمشقت را طی کنند. در یکی از این سفرها، که در ایام نیمه شعبان بوده، تشنگی در میان راه مشکلاتی برای آقا نجفی قوچانی به وجود می‌آورد و کرامتی برای ایشات رخ می‌دهد که بسیار شنیدنی است.[۲۱] همچنین از مرحوم سیدمحسن امین عاملی، (م.۱۳۳۱ق). مؤلف کتاب اعیان الشیعة، و شیخ محمدحسین غروی اصفهانی (م.۱۳۲۱ق). و میرزای نائینی (م. ۱۳۱۵ق). نیز نام برده شده که در این مراسم شرکت کردند.[۲۲]

با وارد شدن اتومبیل به منطقه، سفرهای کاروانی تعطیل، و زیارت با پای پیاده نیز به فراموشی سپرده شد. اما پس از مدتی، با اصرار آیت‌الله‌العظمی سیدمحمود شاهرودی۱ در خصوص پیاده رفتن به کربلا، دوباره مسئله پیاده رفتن به کربلا، به عنوان یک سفر مقدس، رایج شد.[۲۳] معروف است که این مرجع بزرگ، چهل سفر با پای پیاده به زیارت امام حسین‏۷ تشرف یافت.[۲۴]

علامه امینی= نیز فراوان به قصد زیارت سالار جوانان بهشت، برای کسب پاداش بیشتر، پیاده راه را طی می‌کرد. وی به همراه جمعی از مؤمنان و دوستان ویژه و خالص خود، مسیر ۷۸ کیلومتر راهِ کربلا را در طول سه روز یا بیشتر، پیاده طی می‌کرد و پس از رسیدن به کربلا، در حالی وارد حرم امام شهید می‌شد که اشک چشمانش بر گونه‌هایش جاری بود و در زیارت‌ها، حالات مخصوصی داشت که در غیر او، نظیرش کمتر مشاهده می‌شد... .[۲۵]

آیةالله شهید مدنی با توجه به روحیات عارفانه و خصوصیات اخلاقی، قافله مخصوص داشت و بسیاری از طلاب، از جمله مرحوم شیخ‌علی حجتی کرمانی و مرحوم شیخ‌احمد کافی نیز وی را همراهی می‌کردند. مرحوم آقای شیخ‌محمدعلی حلیمی کاشانی از مدرسه مرحوم آیةالله بروجردی۱ حرکت می‌کرد و آیةالله شهید حاج آقا مصطفی خمینی، همراه با آقای اشکوری و آقای سیدمحمد بجنوردی و برخی از افراد مسن معمولاً با این قافله به کربلا مشرف می‌شدند.[۲۶]

امام موسی صدر، رهبر شیعیان لبنان، که در شهریور ۱۳۵۷ ربوده و ناپدید شد، یکی از شیفتگان مراسم پیاده‌روی از نجف به کربلا بود. آیةالله سیدمحمدعلی موحد ابطحی، یکی از عالمان بزرگ اصفهان، که در نجف با امام موسی صدر هم‌بحث بود، غالباً با وی همراه بود.[۲۷]

با توجه به اهتمام علما در خصوص پیاده‌روی برای زیارت امام حسین(ع)، سفر پیاده تا کربلا به مرور در عراق گسترش پیدا کرد. زائران امام حسین(ع)، از کشورهای مختلف، در مناسبت‌های دینی، به سمت کربلا حرکت کرده و با پای پیاده مسیر شهرشان را تا کربلای معلی می‌پیمودند و در بین آن مناسبت‌ها، پیاده‌روی اربعین از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بود.

نویسنده کتاب ادب الطف، در گزارشی از مراسم اربعین در کربلا، اجتماع در این مراسم را به اجتماع مسلمانان در مکه تشبیه، و به حضور هیئت‌های عزاداری در آن اشاره کرده که برخی به ترکی، عربی، فارسی و اردو مرثیه می‌خوانده‌اند. وی جمعیت راهپیمایان در مراسم اربعین را بیش از یک میلیون نفر تخمین زده است.[۲۸]


ممانعت از زیارت امام حسین(ع) و پیاده روی برای آن

شیعیان و دوستداران حسین بن علی(ع)، با هدف پیروی از فرامین اهل بیت عصمت و طهارت و الگوگیری از حرکت جابر بن عبدالله انصاری، در بسیاری از مناسبت‌های سال، خصوصاً اربعین، به صورت متناوب با پای پیاده عازم زیارت امام حسین(ع) می‌شدند. این، سیره مستمره شیعه از زمان ائمه اطهار: بوده است که در عراق از هر طرف رو به کربلا آورده و به زیارت قبر مطهر امام حسین(ع) اهمیت زیادی می‌دادند؛ به ویژه شیعیان عراق، از زمان بنی‌امیه و بنی‌عباس، در این باره شهامت به خرج می‌دادند و در زنده نگاه داشتن این موضوع اهتمام زیادی داشتند.[۲۹] علت این همه تأکید بر انجام زیارت، آن هم به صورت پیاده‌روی، این بود که حاکمان سفاک و خونریز اموی و عباسی، شدیداً از زیارت حضرت امام حسین(ع) جلوگیری می‌کردند. بنا بر گزارش‌های تاریخی،[۳۰] در دوران بنی‌امیه، راه‌های کربلا از همه طرف در محاصره محافظان و نگهبانان مسلح قرار داشت که مانع رسیدن زائران به آنجا می‌شدند. اما با این وجود، شیعیان تشرف به بارگاه امام حسین(ع) را، ولو با پای پیاده، وظیفه خود می‌دانستند؛[۳۱] برای نمونه، حسین، نوه دختری ابوحمزه ثمالی، در آخرین روزهای دولت بنی‌امیه، به منظور زیارت امام حسین(ع)، با پای پیاده از کوفه به غاضریه آمد، در شب جمعه‌ای غسل زیارت نمود،[۳۲] در نیمه‌های شب سه بار به سوی قبر مطهر حرکت کرد. اما از ترس مأموران، موفق به زیارت نشد. ناچار به ساحل فرات بازگشت و صبر کرد تا صبح طلوع کرد. آن‌گاه غسل نمود و روانه حائر حسینی شد و پس از زیارت امام حسین(ع) و اقامه نماز صبح، در کنار قبر مطهر آن حضرت به سوی کوفه بازگشت.[۳۳]

علت جلوگیری از زیارت امام حسین(ع) توسط بنی‌امیه این بود که زیارت امام با سیاست دولت بنی‌امیه مغایرت داشت و حتی موجودیت آن دولت را، که با امام جنگیده و آن حضرت را کشته بود، تهدید می‌کرد.[۳۴]

جلوگیری از زیارت، در اوایل دوران امام صادق(ع) و در زمان خلافت هشام بن عبدالملک، سخت‌تر شد. این سخت‌گیری، به واسطه قیام زید بن علی بن الحسین: و کشته شدن او، در سال ۱۲۱ قمری صورت گرفت.[۳۵] پس از آن ‏- چنان‌که از روایت مسمع بن عبدالملک بصری[۳۶] فهمیده می‌شود- عمال بنی‌امیه، علاوه بر جلوگیری از زیارت، به مثله کردن و کشتن زائرانی که به چنگ مزدوران می‌افتادند نیز مبادرت می‌کردند.[۳۷]

اگر چه فشار بنی‌امیّه، در پیش‌گیری از زیارت حائر مقدس،[۳۸] هفتاد سال به طول انجامید، با این حال آنها نتوانستند کاری از پیش ببرند. دوستان اهل بیت: هرگز این مزاحمت‌ها را وقعی ننهادند و همواره زیارت امام حسین(ع) را به عنوان یک وظیفه انجام می‌دادند.

جلوگیری از زیارت امام حسین(ع) در دوران هارون الرشید (۱۷۰-۱۹۲) شدت گرفت. وی در اواخر عمر خود دستور داد کربلا را ویران سازند. اما مردم دست از زیارت نکشیدند؛ چنان از سوی شیعه و سنی، استقبال زیادی به زیارت حسین(ع) صورت می‌گرفت که باعثِ ترس هارون الرشید شد. بر پایه روایتی، به والی کوفه- موسی بن عیسی- فرمانی مبنی بر خراب کردن قبر امام حسین(ع) فرستاد. وی نیز قبر را خراب کرد و در اطراف آن عمارت‌ها ساخت و زمین‌هایش را به زیر کشت و زراعت برد ...[۳۹]

اوج سختگیری‌ها نسبت به زائران و اهانت به قبر امام حسین(ع)، در زمان متوکل عباسی بود. وی در مرزها کسانی را گماشت که در کمین زائران امام حسین(ع) و راهنمایان زوار به محل قبرش می‌نشستند ... [۴۰]در طول سال‌های ۲۳۶ـ ۲۴۷ هجری، قبر شریف آن حضرت را مورد تعرض قرار داد. گروهی از لشکریانش قبر را احاطه کردند تا زائران به آن دسترسی نداشته باشند. او به افراد خود فرمان أکید داده بود: «هرکس را یافتید که قصد زیارت حسین(ع) داشت، او را بُکشید».[۴۱] طبق روایتی، با امر متوکل، هفده مرتبه قبر امام حسین(ع) را خراب کردند.[۴۲] منظور متوکل این بود که نور خدا را خاموش، و آثار ذریه پیغمبر خدا(ص) را مخفی کند.

با روی کار آمدن دولت بعث عراق، به ویژه در سال‌های ۱۹۷۹ تا ۲۰۰۳ میلادی (۱۳۵۸ تا ۱۳۸۲ شمسی) که رئیس جمهور کشور عراق صدام بود، حکومت با این مسئله به شدت برخورد می‌کرد؛ به طوری‌که بسیاری از زائران پیاده را اسیر و اعدام کردند و این مراسم مذهبی را به تعطیلی کشانیدند. هر چند برخی اخبار از پیاده‌روی مخفی مردم در زمان صدام حکایت دارد که گاهی به شهادت این افراد منجر شده است. این پیاده‌روی‌های پرشکوه، آن هم از طریق جاده غیر رسمی کنار فرات، رنگ مبارزه و مخالفت با رژیم عراق هم به خود می‌گرفت؛ چنان‌که یک بار هم در ایام اربعین حسینی، در سال ۱۳۹۷ق، به درگیری‌های سخت میان نیروهای بعثی با انقلابیون شیعه و کاروان‌های زیارتی در طول راه و در حرم اباعبدالله الحسین۷ انجامید و کشته‌ها و مجروحان بسیاری داد و به «اربعین خونین» معروف شد.[۴۳] نجف در آن سال (۱۳۹۷ق). بسیج‌کننده نیروی عظیم مردمی بود که از کنار مرقد امیرمؤمنان۷، به راه افتاد و پس از چهار روز پیاده‌روی به کربلا رسیدند. نیروهای رژیم بعثی عراق، چون به عجز و ناتوانی خویش در مقابل اراده آهنین مردم پی بردند، بی‌درنگ به توپ، تانک، هلیکوپتر و کماندو متوسل شدند و از زمین و هوا، زائران حسینی را به گلوله و توپ بستند. در این سال، حدود ۲۵۰ هزار نفر در مراسم پیاده‌روی حاضر شده بودند که شمار زیادی از آنها به شهادت رسیدند و تعدادی دستگیر و زندانی شدند؛ نه نفر را هم، به جرم اخلال در نظم و امنیت کشور، در ملأ عام اعدام کردند.[۴۴] البته از تعداد شهدای حادثه سال ۱۳۹۷ق. (۱۳۵۶ش). اطلاع دقیقی در دست نیست، اما می‌توان گفت در این اربعین خونین، هزاران مسلمان شیعه بی‌گناه به خاک و خون کشیده شدند...[۴۵]

در سال‌های بعد، اگرچه فضای اختناق همچنان ادامه داشت، مراسم پیاده‌روی کمرنگ و پراکنده انجام می‌گرفت. در شعبان سال ۱۴۱۱ق.، که مردم نجف تصمیم گرفتند مراسم نیمه شعبان آن سال را در حرم حسینی برگزار کنند، به صورت فردی و جمعی، با پای پیاده به سوی کربلا به راه افتادند. این در حالی بود که مأموران اطلاعات و امنیت عراق، تمام درهای حرم را به روی زائران بستند؛ این برخورد نادرست، اعتراض و خشم مردم را برانگیخت و موجی از جمعیت، که در پیشاپیش آنان جوانان مسلمان و خشمگین در حرکت بودند، دست به تظاهرات خیابانی زدند و علیه رژیم بعثی، شعارهای تندی سر دادند. این حرکت، آغاز انتفاضه معروف ماه شعبان سال (۱۴۱۱ق/ ۱۹۹۱م). در کربلا و نجف و بعضی شهرهای دیگر عراق، مثل بصره و ناصریه شد. قیام مردم و زائران حسینی، کنترل را از دست بعثی‌ها گرفت و چند روز، شهرهای نجف و کربلا در تصرف مردم بود. سپس رژیم بعثی عراق، با تمام قوا به دو شهر نجف و کربلا حمله کرد و با توپ و تانک، وارد صحن حرم حسینی شد و هزاران نفر را به خاک و خون کشید.[۴۶]

پانویس

  1. مفید،  المزار، ص53؛ طوسی، مصباح المتهجد، صص787 و 788؛ فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص215؛ ابن طاووس، الاقبال ، ج3، ص100. قاضی طباطبائی، تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهدا7، ص390 به بعد.
  2. مصباح المتهجد، ص788 ـ 789؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ج6، ص112ـ 113؛ اقبال الاعمال، ج3، ص101 ـ 103؛ مجلسی، بحار الانوار، ص331 ـ 332.
  3. مصباح المتهجد، ص788؛ تهذیب الاحکام، ج6، ص113.
  4. تهذیب الأحکام، ج6، ص52
  5. مصباح المتهجد، ج2، ص788. این روایت در تهذیب الأحکام، ج6، ص52 نیز آمده است.
  6. مناقب آل أبی طالب، ج4، ص77؛ اقبال الاعمال، ج2، ص589. رده‌ها
  7. اقبال الاعمال، ج2، ص589.
  8. مصباح المتهجد، ج2، ص787، بشارة المصطفی، ص74؛ بحار الانوار، ج65، ص130.
  9. وسائل الشیعة، ج14، ص439.
  10. مستدرک الوسائل، ج10، ص262.
  11. کامل الزیارات، ص134.
  12. اللهوف، ترجمه فهری، ص195 و 196.
  13. وَ قَدْ جِئْتُ أَمْشِی مِنَ الْکُوفَةِ وَ هِیَ لَیْلَةُ الْجُمُعَة.
  14. اقبال الاعمال، ج2، ص568؛ کامل الزیارات، ص111 و 112؛ بحار الانوار، ج98، ص57؛ امین، اعیان الشیعة، ج4، ص303.
  15. بحار الانوار، ج45، ص401. تتمة المنتهی، ص241؛
  16. وی را زید مجنون می‌گفتند. ولی او صاحب عقلی کامل و نظریه‌ای عالی بود. وی بدین لحاظ به مجنون لقب یافت که هر شخص عاقلی را مجاب می‌نمود و حجت هر شخص ادیب را در هم می‌شکست و هیچ وقت از جواب خسته، و از خطابه ملول نمی‌شد ( بحار الانوار، ج45، ص404).
  17. خَرَجَ مِنْ مِصْرَ مَاشِیا.
  18. بحار الانوار، ج45، ص404.
  19. نجم الثاقب، ج1، ص25.
  20. نجم الثاقب، ج1، ص25 و 26.
  21. «بیست سال در نجف، برش‌هایی از خاطرات آقانجفی قوچانی»، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره5، ص152.
  22. «نگاهی به پیاده‌روی زائران حسینی»، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره 1، ص77.
  23. زندگی و مبارزات آیت‌الله‌العظمی سید محمود حسینی شاهرودی به روایت اسناد، ص41.
  24. «نگاهی به پیاده‌روی زائران حسینی»، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره 1، ص77.
  25. فرهنگ زیارت، ص67.
  26. «نگاهی به پیاده‌روی زائران حسینی‏»، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره 1، ص78 و 80.
  27. «نگاهی به پیاده‌روی زائران حسینی‏»، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره 1، ص78 و 80.
  28. ادب الطف، ج1، ص41 و 42.
  29. قاضی طباطبایی، تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهدا7، ص1 و 2.
  30. کامل الزیارات، ص111 و 112؛ تاریخ کربلا و حائر الحسین، ص73 ـ 76.
  31. تاریخ کربلا و حائر الحسین، ص73 ـ 76.
  32. وَ قَدْ جِئْتُ أَمْشِی مِنَ الْکُوفَةِ وَ هِیَ لَیْلَةُ الْجُمُعَة.
  33. اقبال الاعمال، ج2، ص568؛ کامل الزیارات، ص111 و 112؛ بحار الانوار، ج98، ص57؛ امین، اعیان الشیعة، ج4، ص303.
  34. تاریخ کربلا و حائر الحسین7، ص88.
  35. تاریخ النیاحة علی الإمام الحسین بن علی، ج1، ص131
  36. کامل الزیارات، ص101 و 102.
  37. کامل الزیارات، ص101 و 102.
  38. مراد از حائر، قبر حسین شهید7 است. علت اینکه آن را حائر نامیده‌اند این است که وقتی متوکل قبر را ویران ساخت و شخم زد و آب به آنجا بست، آب به قبر نفوذ نکرد و در گرداگرد قبر حلقه زد. از آن زمان به بعد آنجا را حائر گفتند (یاقوت حموی، معجم البلدان، ج2، ص208).
  39. بحار الانوار، ج45، ص390؛ قمی، تتمة المنتهی، ص240.
  40. تراث کربلا، ص34.
  41. کلّ مَنْ وَجَدتموه یُریدُ زیارة الحسین فاقتلوه. بحار الانوار، ج45، ص404
  42. تتمة المنتهی، ص241؛ بحار الانوار، ج45، ص401.
  43. فرهنگ عاشورا، ص206.
  44. اباذری، «نگاهی به پیاده‌روی زائران حسینی»، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره‏1، ص86؛ به نقل از: صحتی، سیمای کربلا، ص123.
  45. مجموعه مقالات اربعین، ص275، مقاله «نگاهی به برخی از حملات خونین به مراسم اربعین در دوره معاصر» محمدرضا زارع خورمیزی. همچنین در این زمینه ر.ک: مقاله آقای عبدالرحیم اباذری در فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره1، ص86 ـ 88 و کتاب سیمای کربلا حریم حریت، ص101.
  46. اباذری، «نگاهی به پیاده‌روی زائران حسینی»، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره1، ص86؛ به نقل از: صحتی، سیمای کربلا، ص123. لازم به یادآوری است که عامل مستقیم کشتار مردم در انتفاضه شعبانیه سال 1411قمری. (1991م) حسن المجید التکریتی معروف به «علی شیمیایی» بود که در طول جنگ تحمیلی هشت ساله بارها مرتکب جنایت بر ضد ملت‌های عراق و ایران شده بود. وی پسرعموی صدام و از شخصیت‌های مهم حزب بعث عراق بود که مدتی وزارت دفاع عراق را بر عهده داشت و به عنوان عضو شورای فرماندهی انقلابی، در تصمیم‌گیری‌های مهم در زمان ریاست جمهوری صدام شرکت داشت و مأمور سرکوب شورش‌های منطقه‌ای بود. (فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره 3، ص102)

منابع

{{برگرفتگی | پیش از لینک = کتاب | منبع = پیاده روی اربعین، فرصت ها، آسیب ها و توصیه ها. | پس از لینک = حافظ نجفی، مشعر ، قم ۱۳۹۸ ش