کاربر:Abbasahmadi1363/صفحه تمرین۱: تفاوت میان نسخهها
صفحه را خالی کرد برچسبها: خالی کردن ویرایشگر دیداری |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
«اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَمَّ رَسُولِ اللهِ، صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، | |||
«سلام بر تو اى عموى گرامى رسول خدا كه درود خدا بر او و آلش باد | |||
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خَيْرَ الشُّهَداءِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا أَسَدَاللهِ وَأَسَدَ | |||
ـ سلام بر تو اى بهترين شهيدان سلام بر تو اى شير خدا و شير | |||
رَسُولِهِ، أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ جاهَدْتَ فِي اللهِ عَزَّ وَجَلَّ، وَجُدْتَ | |||
رسول خدا گواهى دهم كه تو براستى جهاد كردى در راه خداى عزوجل و جان خود را | |||
بِنَفْسِكَ، وَنَصَحْتَ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَكُنْتَ فِيما عِنْدَ | |||
در اين راه بذل كردى و براى رسول خدا(صلى الله عليه وآله) خيرخواهى كردى و مشتاق بودى آنچه را نزد | |||
اللهِ سُبْحانَهُ راغِباً، بِأَبِي أَنْتَ وَأُمّـِي، أَتَيْتُكَ مُتَقَرِّباً | |||
خداى سبحان بود، پدر و مادرم به فدايت من در اينجا به نزد شما آمدم تا | |||
إِلى رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ بِذلِكَ، | |||
بدينوسيله به رسول خدا صلّى الله عليه وآله تقرب جويم | |||
راغِباً إِلَيْكَ فِي الشَّفاعَةِ، أَبْتَغِي بِزِيارَتِكَ خَلاصَ نَفْسِي مَتَعَوِّذاً | |||
و اشتياق به تو در شفاعت دارم، جوينده ام بهوسيله زيارتت خلاص كردن جانم را، پناهنده ام | |||
بِكَ مِنْ نار اسْتَحَقَّها مِثْلِي بِما جَنَيْتُ عَلى نَفْسِي، هارِباً مِنْ | |||
به تو از آتشى كه امثال من بواسطه جنايتى كه كرده ايم مستحق آن گشته ايم، گريزانم از | |||
ذُنُوبِي الَّتِي احْتَطَبْتُها عَلى ظَهْرِي، فَزِعاً إِلَيْكَ رَجاءَ رَحْمَةِ | |||
گناهانى كه بر پشت خويش بار كرده ام پناهنده ام به تو به اميد رحمت | |||
رَبّـِي، أَتَيْتُكَ أَسْتَشْفِعُ بِكَ إِلى مَوْلايَ وأَتَقَرَّبُ بِنَبِيّـِهِ | |||
به زيارتت آمدم و درخواست شفاعت نزد مولايم دارم و تقرب مى جويم به او | |||
اِلَيهِ لِيَقضِيَ لِي بِكَ حَوائِجِي، أَتَيْتُكَ مِنْ شُقَّة بَعِيدَة، طالِباً | |||
براى اين كه حوائجم را به وسيله تو بر آورد. به زيارتت آمده ام از راهى پررنج و دور | |||
فَكاكَ رَقَبَتِي مِنَ النّارِ، وَقَدْ أَوْقَرَتْ ظَهْرِي ذُنُوبِي، | |||
و خواهان آزادى خويش از دوزخم و براستى كه خم كرده پشتم را سنگينى بار گناهانم | |||
وَأَتَيْتُ ما أَسْخَطَ رَبّـِي، وَلَمْ أَجِدْ أَحَداً أَفْزَعُ إِلَيْهِ | |||
و به كارى كه موجب خشم پروردگار من است دست زده ام و نيافتم كسى را كه به او پناه برم | |||
خَيْراً لِي مِنْكُمْ أَهْلَ بَيْتِ الرَّحْمَةِ، فَكُنْ لِي شَفِيعاً يَوْمَ | |||
بهتر از شما خاندان رحمت پس تو (اى سرور بزرگوار) شفيعم باش در روز | |||
فَقْرِي وَحاجَتِي، فَقَدْ سِرْتُ إِلَيْكَ مَحْزُوناً، وَأَتَيْتُكَ مَكْرُوباً، | |||
ندارى و نيازم كه راه پيمودم به سويت غمناك وآمده ام به نزدت در حال محنت زدگى | |||
وَسَكَبْتُ عَبْرَتِي عِنْدَكَ باكِياً، وَصِرْتُ إِلَيْكَ مُنْفَرِداً، أَنْتَ مِمَّنْ | |||
و ريختم اشكم را در پيشت گريان و به درگاهت آمده ام تك و تنها و تو از كسانى هستى | |||
أَمَرَنِيَ اللهُ بِصِلَتِهِ، وَحَثَّنِي عَلى بِرِّهِ، وَدَلَّنِي عَلى فَضْلِهِ، وَهَدانِي | |||
كه خداوند به من دستور پيوند او را داده و به نيكى به او وادارم كرده و بر فضل و برتريش راهنمائيم كرده و به محبتش | |||
لِحُبّـِهِ، وَرَغَّبَنِي فِي الْوِفادَةِ إِلَيْهِ، وَاَلْهَمَنِي طَلَبَ الْحَوائِجِ عِنْدَهُ، | |||
هدايت نموده و به رفتن سَرِ خوانِ كرمش ترغيبم كرده و به من الهام كرده كه حاجاتم را در پيش او بخواهم | |||
أَنْتُمْ أَهْلُ بَيْت لا يَشْقى مَنْ تَوَلاّكُمْ، وَلايَخِيبُ مَنْ أَتاكُمْ، | |||
شما خاندانى هستيد كه بدبخت نشود هر كه دوستتان دارد و نوميد نگردد هر كه به درگاهتان آيد | |||
وَلايَخْسَرُ مَنْ يَهْواكُمْ، وَلا يَسْعَدُ مَنْ عاديكُمْ». | |||
و زيانكار نشود هر كه هواى شما در سر دارد و روى سعادت نبيند هر كه شما را دشمن دارد.» | |||
{{فارسی|پس رو به قبله مى كنى و مى گويى:}} «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد. اَللّهُمَّ إِنّـِي تَعَرَّضْتُ | |||
«خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد خدايا من خود را در گذرگاه | |||
لِرَحْمَتِكَ بِلُزُومِي لِقَبْرِ عَمِّ نَبِيِّكَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، لِيُجِيرَنِي | |||
مهرت قرار دادم بدانكه ملازم قبر عموى پيغمبرت(صلى الله عليه وآله) گشتم تا مرا در پناه خود گيرد | |||
مِنْ نِقْمَتِكَ وَسَخَطِكَ وَمَقْتِكَ فِي يَوْم تَكْثُرُ فِيهِ الاَْصْواتُ، | |||
از انتقام تو در روزى كه صداها در آن روز بسيار گردد | |||
وَتُشْغَلُ كُلُّ نَفْس بِما قَدَّمَتْ، وَتُجادِلُ عَنْ نَفْسِها، فَاِنْ تَرْحَمْنِي | |||
و هركس سرگرم شود بدانچه از پيش فرستاده و از خويشتن دفاع كند پس اگر در آن روز | |||
الْيَوْمَ فَلا خَوْفَ عَلَيَّ وَلاحُزْنَ، وَإِنْ تُعاقِبْ فَمَوْلىً لَهُ الْقُدْرَةُ | |||
به من رحم كنى كه ترس و اندوهى ندارم و اگر كيفرم كنى پس تو مولائى هستى كه قدرت دارى | |||
عَلى عَبْدِهِ،وَلاتُخَيِّبْنِي بَعْدَ الْيَوْمِ، وَلاتَصْرِفْنِي بِغَيْرِ حاجَتِي، | |||
بر بنده خود ولى نااميدم مكن پس از اين روز و بازم مگردان (از اينجا) بدون حاجتم | |||
وَتَقَرَّبْتُ بِهِ إِلَيْكَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِكَ | |||
و بوسيله او به درگاه تو تقرب جويم به آرزوى دست رسى به خوشنوديت | |||
وَرَجاءَ رَحْمَتِكَ، فَتَقَبَّلْ مِنّـِي، وَعُدْ بِحِلْمِكَ عَلى جَهْلِي، | |||
و به اميد دريافت رحمتت پس بپذير از من و بازگرد به بردباريت بر نادانى من | |||
وَبِرَأْفَتِكَ عَلى جِنايَةِ نَفْسِي، فَقَدْ عَظُمَ جُرْمِي، وَما أَخافُ أَنْ | |||
و به مهرت بر جنايتى كه بر خود كردم چونكه گناهم بزرگ است و ترس از آن ندارم كه | |||
تَظْلِمَنِي، وَلكِنْ أَخافُ سُوءَ الْحِسابِ، | |||
به من ستم كنى ولى از بدى حساب ترس دارم، | |||
فَبِهِما فُكَّنِي مِنَ النّارِ، وَلاتُخَيِّبْ سَعْيِي، وَلا | |||
پس به حق هر دو آنها كه آزادم كن از آتش و نوميد مكن كوششم را و | |||
يَهُونَنَّ عَلَيْكَ ابْتِهالِي، وَلايُحْجَبَنَّ عَنْكَ صَوْتِي، وَلاتَقْلِبْنِي بِغَيْرِ | |||
مبادا زارى من نزد تو ناچيز و خوار قرار گيرد و صداى من از تو محجوب گردد و بدون حاجاتم مرا | |||
حَوائِجِي، يا غِياثَ كُلّـِ مَكْرُوب وَمَحْزُون، وَيا مُفَرِّجاً عَنِ | |||
باز نگردان اى فريادرس هر محنت زده و غمناك و اى گشاينده (اندوه) از | |||
الْمَلْهُوفِ الْحَيْرانِ الْغَرِيقِ الْمُشْرِفِ عَلَى الْهَلَكَةِ، فَصَلّـِ عَلى | |||
اندوهگين سرگردان و غريقى كه مشرف بر هلاكت است پس درود فرست بر | |||
مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَانْظُرْ إِلَيَّ نَظْرَةً لا أَشْقى بَعْدَها أَبَداً، وَارْحَمْ | |||
محمد و آل محمد و بنگر به من نگريستنى كه هرگز پس از آن بدبخت نشوم و رحم كن | |||
تَضَرُّعِي وَعَبْرَتِي وَانْفِرادِي، فَقَدْ رَجَوْتُ رِضاكَ، وَتَحَرَّيْتُ | |||
به زارى و اشك و تنهائيم چونكه من به خوشنوديت اميدوارم و جويايم آن | |||
الْخَيْرَ الَّذِي لايُعْطِيهِ أَحَدٌ سِواكَ، فَلا تَرُدَّ أَمَلِي، اَللّهُمَّ إِنْ تُعاقِبْ | |||
خيرى را كه عطا نكند آن را احدى جز تو پس آرزويم را باز مگردان خدايا اگر كيفركنى | |||
فَمَوْلىً لَهُ الْقُدْرَةُ عَلى عَبْدِهِ وَجَزائِهِ بِسُوءِ فِعْلِهِ، فَلا اَخِيبَنَّ | |||
پس مولائى هستى كه بر بنده ات قدرت دارى و پاداش عمل بدش بوده پس نوميدم مساز | |||
الْيَوْمَ، وَلاتَصْرِفْنِي بِغَيْرِ حاجَتِي، وَلاتُخَيّـِبَنَّ شُخُوصِي | |||
امروز و بازم مگردان بدون روا شدن حاجتم و نااميد مكن حركت كردن | |||
وَوِفادَتِي، فَقَدْ أَنْفَدْتُ نَفَقَتِي، وَ أَتْعَبْتُ بَدَنِي، وَقَطَعْتُ | |||
و آمدنم را چونكه پولم را خرج كرده ام و بدنم را به تعب افكندم و بيابان هاى | |||
الْمَفازاتِ، وَخَلَّفْتُ الاَْهْلَ وَالْمالَ وَما خَوَّلْتَنِي، وَآثَرْتُ ما | |||
بسيارى را پشت سر گذاردم و زن و فرزند و مال و منالم و آنچه را به من دادى همه را بجاى گذاردم و آنچه را | |||
عِنْدَكَ عَلى نَفْسِي، وَلُذْتُ بِقَبْرِ عَمّـِ نَبِيّـِكَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، | |||
پيش تو است براى خود اختيار كردم و به قبر عموى پيغمبرت(صلى الله عليه وآله) پناه آوردم | |||
وَتَقَرَّبْتُ بِهِ ابْتِغاءَ مَرْضاتِكَ، فَعُدْ بِحِلْمِكَ عَلى جَهْلِي، | |||
و بوسيله او براى جستن خوشنوديت تقرب جستم پس بازگرد با بردباريت بر نادانيم | |||
وَبِرَأْفَتِكَ عَلى ذَنْبِي، فَقَدْعَظُمَ جُرْمِي، بِرَحْمَتِكَ ياكَرِيمُ». | |||
و با مهرت بر گناهم كه براستى گناهانم بزرگ گشته به مهرت، اى بزرگوار.» | |||
| | |||
== زيارت شهداى اُحُد == | |||
| «اَلسَّلامُ عَلى رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلى نَبِيّـِ اللّهِ، اَلسَّلامُ عَلى | |||
«سلام بر رسول خدا سلام بر پيامبر خدا سلام بر | |||
مُحَمَّدِبْنِ عَبْدِاللهِ، اَلسَّلامُ عَلى أَهْلِ بَيْتِهِ الطّاهِرِينَ، اَلسَّلامُ | |||
محمد بن عبداللّه سلام بر خاندان پاكش سلام | |||
عَلَيْكُمْ أَيُّهَا الشُّهَداءُ الْمُؤْمِنُونَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أَهْلَ | |||
بر شما اى شهيدان با ايمان سلام بر شما اى خاندان | |||
الاِْيمانِ وَالتَّوْحِيدِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أَنْصارَ دِينِ اللهِ وَأَنْصارَ | |||
ايمان و توحيد سلام بر شما اى ياران دين خدا و ياران | |||
رَسُولِهِ، عَلَيْهِ وَآلِهِ السَّلامُ، سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى | |||
رسول خدا ـ كه بر او و آلش سلام باد ـ سلام بر شما بدان شكيبايى كه كرديد پس چه خوب است | |||
الدّارِ، أَشْهَدُ أَنَّ اللهَ اخْتارَكُمْ لِدِينِهِ، وَاصْطَفاكُمْ لِرَسُولِهِ، وَأَشْهَدُ | |||
خانه آخرت شما گواهى دهم كه براستى خداوند شما را براى دين خود انتخاب فرمود و برگزيدتان براى رسول خود و گواهى دهم | |||
أَنَّكُمْ قَدْ جاهَدْتُمْ فِي اللهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَذَبَبْتُمْ عَنْ دِينِ اللهِ وَعَنْ | |||
كه شما در راه خدا جهاد كرديد آنطور كه بايد و دفاع كرديد از دين خدا و از | |||
نَبِيّـِهِ، وَجُدْتُمْ بِأَنْفُسِكُمْ دُونَهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّكُمْ قُتِلْتُمْ عَلى مِنْهاجِ | |||
پيغمبر خدا و جانبازى كرديد در ركاب رسول خدا و گواهى دهم كه شما بر همان راه | |||
رَسُولِ اللهِ، فَجَزاكُمُ اللهُ عَنْ نَبِيّـِهِ وَعَنِ الاِْسْلامِ وَأَهْلِهِ أَفْضَلَ | |||
رسول خدا كشته شديد پس خدايتان پاداش دهد از جانب پيامبرش و از دين اسلام و مسلمانان بهترين | |||
الْجَزاءِ،وَعَرَّفَنا وُجُوهَكُمْ فِي مَحَلِّ رِضْوانِهِ وَمَوْضِـعِ إِكْرامِهِ مَعَ | |||
پاداش و بشناساند به ما چهره هاى شما را در جايگاه رضوان و اكرامش همراه با | |||
النَّبِيّـِينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَداءِ والصّالِحِينَ، وَحَسُنَ أُولئِكَ | |||
پيمبران و راستگويان و شهيدان و صالحان و چه نيكو | |||
رَفِيقاً، أَشْهَدُ أَنَّكُمْ حِزْبُ اللهِ، وَأَنَّ مَنْ حارَبَكُمْ فَقَدْ حارَبَ اللهَ، | |||
رفيقانى هستند آنها گواهى دهم كه شمائيد حزب خدا و هر كه با شما بجنگد مسلماً با خدا جنگ كرده | |||
وَ اَنَّكُمْ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ الْفائِزِينَ، الَّذِينَ هُمْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبّـِهِمْ | |||
و براستى شما از مقربان و رستگارانيد كه در پيشگاه پروردگارشان زنده اند | |||
يُرْزَقُونَ، فَعَلى مَنْ قَتَلَكُمْ لَعْنَةُ اللهِ وَالْمَلائِكَةِ وَالنّاسِ أَجْمَعِينَ، | |||
و روزى مى خورند پس لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آنكه شما را كُشت | |||
أَتَيْتُكُمْ يا أَهْلَ التَّوْحِيدِ زائِراً وَلِحَقّـِكُمْ عارِفاً، وَبِزِيارَتِكُمْ | |||
آمده ام به نزد شما براى زيارت اى اهل توحيد و به حق شما عارفم و بوسيله زيارت شما | |||
إِلَى اللهِ مُتَقَرِّباً، وَبِما سَبَقَ مِنْ شَرِيفِ الاَْعْمالِ وَمَرْضِيّـِ الاَْفْعالِ | |||
به سوى خدا تقرب جويم و بدانچه گذشته از اعمال شريف و كارهاى پسنديده | |||
عالِماً، فَعَلَيْكُمْ سَلامُ اللهِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَكاتُهُ، وَعَلى مَنْ قَتَلَكُمْ | |||
دانايم پس بر شما باد سلام خدا و رحمت و بركاتش و لعنت خدا | |||
لَعْنَةُ اللهِ وَغَضَبُهُ وَسَخَطُهُ، اَلَلّهُمَّ انْفَعْنِي بِزِيارَتِهِمْ، وَثَبِّتْنِي عَلى | |||
و خشم و غضبش بر آنكس كه شما را كُشت خدايا بهره مندم ساز به زيارتشان و بر آن نيتى كه آنها داشتند مرا هم | |||
قَصْدِهِمْ، وَتَوَفَّنِي عَلى ما تَوَفَّيْتَهُمْ عَلَيْهِ، وَاجْمَعْ بَيْنِي وَبَيْنَهُمْ | |||
ثابت بدار و بميرانم بر آنچه ايشان را بر آن ميراندى و گرد آور ميان من و ايشان | |||
فِي مُسْتَقَرّـِ دارِ رَحْمَتِكَ، أَشْهَدُ أَنَّكُمْ لَنا فَرَطٌ، وَنَحْنُ بِكُمْ | |||
در جايگاه خانه رحمتت گواهى دهم كه شما بر ما سبقت گرفتيد و ما هم به شما | |||
لاحِـقُـــونَ». | |||
ملحق خواهيم شد.» | |||
و سپس هر چه مى توانى سوره ( اِنّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ ) بخوان و ثواب آن را به ارواح مطهّره اين شهدا هديه كن. |