کاربر:Salar/صفحه تمرین۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
(اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام)
خط ۱: خط ۱:
'''نیت احرام''' به معنای قصد انجام دادن و به جا آوردن اعمال [[حج]] بوده و از [[واجبات احرام]] است. اگر کسی بدون نیت، [[احرام|محرم]] شود، احرامش باطل است؛ خواه به عمد صورت گیرد و خواه از روی اشتباه یا جهل. همچنین در نیت، افزون بر قصد قربت، باید جنس ([[حج]] یا [[عمره|عُمره بودن]])، نوع ([[حج تمتع|تَمَتُّع]]، [[حج قران|قِران]] یا [[حج افراد|اِفراد بودن]]) و وصف آن ([[واجب]] یا [[مستحب‌|مستحب‌]] بودن) تعیین شود.
'''واجب'''  
==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
نیت در لغت به معنای «قصد»، «اراده»، «عزم» و «اندیشه» به کار رفته<ref>فرهنگ لغت دهخدا، ذیل واژه نیت.</ref> و در اصطلاح نیز به معنای قصد و اراده‌ای است که انسان را به چیزی وادار کند.<ref> موسوی خمینی، آداب الصلواه، ۱۳۷۴ش، ص۵۶. </ref> به گفته خواجه نصیرالدین طوسی(۵۹۷-۶۷۲ق)، حکیم و متکلم شیعه، «نیت»، قصد انجام دادن فعل و واسطه بین علم و عمل است.<ref>مشکینی، درس‌های اخلاق، ترجمه علیرضا فیض، ۱۳۸۰ش، ص۶۴.</ref> برخی نیز نیت را به «انگیزه اختیاری و آگاهانه برای انجام دادن کارها»، تعریف کرده‌اند.<ref>مصباح یزدی، کلمة حول فلسفةالاخلاق، بی‌تا، ص۲۱؛ مصباح، «نقش نیت در ارزش اخلاقی»، ص۸۳.</ref>
واجب یکی از احکام تکلیفی و در اصطلاح فقهی عملی است که انجام آن لازم بوده و هر مکلّفی موظّف است آن را انجام دهد. ترک واجب، گناه بوده و سبب توبیخ و عذاب الهی می‌شود مانند واجب بودن نماز و روزه.<ref>نوری، آشنايى با ابواب فقه، ۱۳۷۹ش، ص۳۴.</ref>
===احرام===
{{اصلی|احرام}}
اِحرام نخستین عمل [[حج]] و [[عمره]] است که در آن فرد [[لباس احرام]] پوشیده و پس از [[نیت]]، [[تلبیه|لبیک]] می‌گوید. احرام را از آن رو به این نام می‌نامند که احرام‌گزار برخی کارهایی را که پیشتر بر وی [[حلال]] بوده<ref>تفسیر قرطبی، ج۶، ص۳۶؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۷۱.</ref> یا کارهایی را که با اعمال [[حج]] و [[عمره|عُمره]] ناسازگار است، بر خود [[حرام]] می‌شمرَد.<ref>معجم الفاظ الفقه الجعفری، ص۳۳.</ref> به فرد در حالت احرام «مُحْرِم» می‌گویند.<ref>المدونة الکبری، ج۱، ص۳۶۰؛ المقنعه، ص۴۳۱-۴۳۲.</ref> <br />


احکام عملی دستورات و قوانینی درباره عبادات و معاملات است که وظیفه عملی مکلفان را تعیین می‌کند و از همین رو احکام تکلیفی نیز نامیده می‌شود. این احکام به پنج گروه تقسیم می‌شود و از همین رو به آنها احکام پنج‌گانه نیز گفته می‌شود: واجب، حرام، مستحب، مکروه و مباح.<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه فارسی، ج۳، ص۳۵۵.</ref>
==احکام==
==احکام==
احکام مربوط به نیت احرام در فقه [[شیعه]] و [[اهل سنت]] عبارت است از:
*'''واجب بودن نیت در احرام:''' به باور فقیهان شیعه<ref>شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۸۰؛ کشف الرموز، ج۱، ص۳۴۷.</ref> و بیشتر فقیهان اهل‌سنت<ref>المغنی، ج۳، ص۲۴۰؛ روضة الطالبین، ج۲، ص۳۳۴.</ref> نیت از  [[واجبات احرام]] است.
*'''قصد قربت و تعیین جنس، نوع و وصف نیت:''' در نیت، افزون بر قصد قربت، باید جنس ([[حج]] یا [[عمره|عُمره بودن]])،<ref>شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۸۰؛ روضة الطالبین، ج۲، ص۳۳۴؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۶۷۴-۶۷۵.</ref> نوع ([[حج تمتع|تَمَتُّع]]، [[حج قران|قِران]] یا [[حج افراد|اِفراد بودن]])؛ و وصف آن ([[واجب]] یا [[مستحب]] بودن) تعیین شود.<ref>شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۸۰؛ کشف الرموز، ج۱، ص۳۴۷.</ref> البته برخی فقها برآنند که اگر عملی خاص را قصد نکند، [[احرام]] او صحیح است، به این صورت که اگر در [[ماه‌های حج]] باشد، میان قصد عمره یا حج اختیار دارد و اگر در ماه‌های حج باشد، احرامش خاص عمره خواهد بود.<ref>المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۱۶؛ المهذب، ج۱، ص۲۱۹؛ الوسیله، ص۱۶۱.</ref>
*'''نیت نکردن و باطل شدن احرام:''' فقیهان شیعه<ref>مدارک الاحکام، ج۷، ص۲۵۹؛ کشف اللثام، ج۵، ص۲۵۵.</ref> و برخی فقهای اهل‌سنت<ref>مغنی المحتاج، ج۱، ص۴۷۸؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۷۴.</ref> برآنند که اگر کسی بدون نیت محرم شود، احرامش باطل است؛ خواه به عمد صورت گیرد و خواه از روی اشتباه یا جهل. اما برخی از فقیهان اهل سنت معتقدند که احرام، بدون نیت و تنها با [[تلبیه|تَلبیه]] منعقد می‌شود.<ref>روضة الطالبین، ج۲، ص۳۳۴؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۳۲؛ مغنی المحتاج، ج۱، ص۴۷۸.</ref>
*'''نیت احرام هم‌زمان با آغاز احرام:''' به نظر برخی فقیهان شیعه، نیت احرام باید هم‌زمان با آغاز احرام باشد، وگرنه صحیح نیست.<ref>المعتبر، ج۲، ص۷۸۱؛ کشف اللثام، ج۵، ص۲۶۵.</ref> شماری دیگر برآنند که نیت فوت شده را تا هنگام [[تحلل|تَحَلُّل]] می‌توان جبران کرد.<ref>المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۰۷؛ کشف اللثام، ج۵، ص۲۶۵-۲۶۶.</ref>
===تنقیه مناط===
از راهکارهای مهم در فرایند اجتهاد و استنباط احکام شرعی، تنقیح مناط است. تنقیح، در لغت به معنای تهذیب و پالایش است<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۲، ص۶۲۴ و ۶۲۵، ذیل واژه «نقح»</ref> و مناط به معنای جایِ آویختن<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۷، ص۴۱۸، ذیل واژه «نوط».</ref> که به معنای علت نیز به کار می‌رود.<ref>زرکشی، البحر المحیط فی اصول الفقه، ج۴، ص۲۵۷.</ref>


تنقيح مناط، از اصطلاحات اصول فقه و از شيوه‌هاى استنباط حكم است كه در پرتو اجتهاد و نظر، علّت حكم از اوصاف غير دخيلى كه در نصّ آمده، شناسايى و در نتيجه، حكم به تمامى مواردى كه علّت در آنها وجود دارد تعميم داده مى‌شود. از مثالهاى تنقيح مناط در فقه ماجراى مردى بيابان‌نشين است كه نزد پيامبر(ص) آمد و از عمل آميزش خود با همسرش در روز ماه رمضان خبر داد و آن حضرت او را به آزاد كردن يك برده امر كرد. فقها از اين حديث استنباط كرده‌اند كه ارتكاب چنين عملى در ماه رمضان از سوى هر فرد روزه‌دارى موجب كفّاره (آزاد كردن برده) مى‌شود و خصوصيت باديه نشينى سوال‌کننده و وقوع عمل در آن موقعيت زمانى و مكانى، دخلى در علّيت حكم (وجوب كفّاره) ندارد و تنها علّت حكم، وقوع آن در ماه رمضان است.


==پانوشت==
==پانوشت==
خط ۲۱: خط ۱۱:


==منابع==
==منابع==
*'''آشنايى با ابواب فقه'''، محمد اسماعیل نوری، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
///////////
*''' آداب الصلواة''': روح الله موسوی خمینی، تهران، موسسه چاپ و نشر آثار امام خمینی،۱۳۷۴ش.
*''' آداب الصلواة''': روح الله موسوی خمینی، تهران، موسسه چاپ و نشر آثار امام خمینی،۱۳۷۴ش.
*''' المبسوط فی فقه الامامیه''': الطوسی (درگذشت ۴۶۰ق)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه.
 
*''' المدونة الکبری''': مالک بن انس (درگذشت ۱۷۹ق)، مصر، مطبعة السعاده.
*''' المعتبر''': المحقق الحلی (درگذشت ۶۷۶ق)، مؤسسة سید الشهداء، ۱۳۶۳ش.
*''' المغنی''': عبدالله بن قدامه (درگذشت ۶۲۰ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه.
*''' المقنعه''': المفید (درگذشت ۴۱۳ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق.
*''' تذکرة الفقهاء''': العلامة الحلی (درگذشت ۷۲۶ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۴ق.
*''' تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن)''': القرطبی (درگذشت ۶۷۱ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
*''' درس‌های اخلاق''': علی مشکینی، ترجمه علیرضا فیض، قم، پارسیان، ۱۳۸۰ش.
*''' روضة الطالبین''': النووی (درگذشت ۶۷۶ق)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه.
*''' شرائع الاسلام''': المحقق الحلی (درگذشت ۶۷۶ق)، به کوشش سید صادق شیرازی، تهران، استقلال، ۱۴۰۹ق.
*''' فرهنگ لغت دهخدا''': علی اکبر دهخدا، تهران، مؤسسه لغت نامه دهخدا، ۱۳۴۱ش.
*''' کشاف القناع''': منصور البهوتی (درگذشت ۱۰۵۱ق)، به کوشش محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
*''' کشف الرموز''': الفاضل الآبی (درگذشت ۶۹۰ق)، به کوشش اشتهاردی و یزدی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۸ق.
*''' کشف اللثام''': الفاضل الهندی (درگذشت ۱۱۳۷ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق.
*''' کلمة حول فلسفةالاخلاق''': محمدتقی مصباح یزدی ، قم، انتشارات در راه حق، بی‌تا.
*''' مدارک الاحکام''': سید محمد بن علی الموسوی العاملی (درگذشت ۱۰۰۹ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۰ق.
*''' معجم الفاظ الفقه الجعفری''': احمد فتح‌الله، الدمام، ۱۴۱۵ق.
*''' مغنی المحتاج''': محمد الشربینی (درگذشت ۹۷۷ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق.
*''' منتهی المطلب''': العلامة الحلی (درگذشت ۷۲۶ق)، چاپ سنگی.
*''' «نقش نیت در ارزش اخلاقی»''': مجتبی مصباح، در فصلنامه تخصصی اخلاق وحیانی، شماره ۲، زمستان ۱۳۹۱ش.
{{پایان}}
{{پایان}}
==مقاله‌های مرتبط==
==مقاله‌های مرتبط==
*[[احرام]]
*[[واجبات احرام]]
*[[نیت (فتاوای مراجع)]]
*[[نیت احرام عمره تمتع (فتاوای مراجع)]]
{{محرمات احرام}}
{{احکام احرام عمودی}}
[[رده:احکام احرام]]

نسخهٔ ‏۲۹ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۳۹

واجب

مفهوم‌شناسی

واجب یکی از احکام تکلیفی و در اصطلاح فقهی عملی است که انجام آن لازم بوده و هر مکلّفی موظّف است آن را انجام دهد. ترک واجب، گناه بوده و سبب توبیخ و عذاب الهی می‌شود مانند واجب بودن نماز و روزه.[۱]

احکام عملی دستورات و قوانینی درباره عبادات و معاملات است که وظیفه عملی مکلفان را تعیین می‌کند و از همین رو احکام تکلیفی نیز نامیده می‌شود. این احکام به پنج گروه تقسیم می‌شود و از همین رو به آنها احکام پنج‌گانه نیز گفته می‌شود: واجب، حرام، مستحب، مکروه و مباح.[۲]

احکام

پانوشت

  1. نوری، آشنايى با ابواب فقه، ۱۳۷۹ش، ص۳۴.
  2. هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه فارسی، ج۳، ص۳۵۵.

منابع

  • آشنايى با ابواب فقه، محمد اسماعیل نوری، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.

///////////

  • آداب الصلواة: روح الله موسوی خمینی، تهران، موسسه چاپ و نشر آثار امام خمینی،۱۳۷۴ش.

مقاله‌های مرتبط