کاربر:Mo.ali.rezapour/صفحه تمرین۱: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:


حليمه پس از اتمام دوران شيرخوارگي پيامبر9، او را به مکه، نزد مادرش آورد. اما آمنه، که به علت بيماري وبا در مکه نسبت به فرزندش بيمناک بود، به حليمه اجازه داد تا کودک را به صحرا بازگرداند و تا سن شش<ref>مروج الذهب، ج2، ص275.</ref> يا هفت سالگي به مراقبت پيامبر بپردازد.<ref>البدء و التاريخ، ج4، ص133.</ref> چون پيامبر9 دوران شيرخوارگي و کودکي‌اش را ميان بني‌سعد گذرانده بود، خود را فصيح‌ترين مرد عرب مي‌دانست.<ref>مجمع الزوائد، ج8، ص218؛</ref>
حليمه پس از اتمام دوران شيرخوارگي پيامبر9، او را به مکه، نزد مادرش آورد. اما آمنه، که به علت بيماري وبا در مکه نسبت به فرزندش بيمناک بود، به حليمه اجازه داد تا کودک را به صحرا بازگرداند و تا سن شش<ref>مروج الذهب، ج2، ص275.</ref> يا هفت سالگي به مراقبت پيامبر بپردازد.<ref>البدء و التاريخ، ج4، ص133.</ref> چون پيامبر9 دوران شيرخوارگي و کودکي‌اش را ميان بني‌سعد گذرانده بود، خود را فصيح‌ترين مرد عرب مي‌دانست.<ref>مجمع الزوائد، ج8، ص218؛</ref>
== تیتر ==
در روايتي خود پيامبر علت آن را نيز دو چيز مي‌دانست: يکي قريشي بودن و ديگري زندگي ميان قبيله بني‌سعد.<ref>البدر المنير، ج8، ص283؛ مجمع الزوائد، ص218.</ref>
در منابع تاريخي، از چند بار ديدار حليمه در دوران پيامبري با رسول خدا سخن به ميان آمده که هر بار آن حضرت، حليمه را گرامي داشته است. کمک پيامبر9 و همسرش خديجه3 به حليمه، از آن جمله است. مطابق گزارشي، زماني که حلیمه به مکه آمد و از خشکسالي شکايت کرد، خديجه چهل گوسفند و شتري راهوار به او بخشيد.<ref>البدر المنير، ج8، ص283؛ مجمع الزوائد، ص218.</ref> بنابر گزارشي ديگر، حليمه در جنگ حنين (سال هشتم) خدمت رسول خدا رسيد. آن حضرت به احترام او از جايش بلند شد و رداي مبارکش را براي نشستن حليمه پهن کرد.<ref>الاستيعاب، ج4، ص1813؛ المستدرك على الصحيحين، ج4، ص181.</ref> بنا به نقلي، علت آزادي اسيران متعلق به هوازن، که در گزارش اغراق‌آميزي تعداشان را بالغ بر شش هزار نفر دانسته‌اند، حضور «شيماء»، دختر حليمه و خواهر رضاعي پيامبر ميان آنان، دانسته شده است.<ref>التنبيه و الإشراف، ص197.</ref> زمان اسلام آوردن حليمه دانسته نيست، اما بيشتر منابع، بر اسلام حليمه اشاره کرده‌اند.<ref>البدء و التاريخ، ج5، ص8؛ عيون الأثر، ج1، ص45؛ السيرة الحلبية، ج1، ص144-145.</ref> عده‌اي از سيره‌نويسان نيز بر اين عقيده‌اند که او پس از ظهور اسلام، به همراه همسر [و فرزندانش] به حضور پيامبر9 آمد و اسلام آورد.<ref>سبل الهدى والرشاد، ج1، ص383؛ روح البيان، ج9، ص265؛</ref>
حليمه راوي اصلي حوادث دوران شيرخوارگي و ايام طفوليت رسول خدا9 است و عمده روايات او را، عبدالله بن جعفر حکايت کرده است.<ref>أسد الغابة، ج6، ص69؛ الإصابة، ج8، ص88؛ السيرة الحلبية، ج1، ص170.</ref> ماجراي شق صدر (شکافته شدن سينه پيامبر توسط فرشتگان و شست‌وشوي قلب آن حضرت)<ref>تاريخ الطبري ج2، ص162؛ فتح الباري، ج1، ص389؛ دلائل النبوة، ج1، ص136.</ref> از آن جمله است که مورد نقد قرار گرفته است.<ref>مفاتيح الغيب، ج32، ص205.</ref>
تاريخ دقيق درگذشت حليمه مشخص نيست. برخي گزارش‌ها آن را پيش از فتح مکه<ref>انساب الاشراف، ج1، ص95.</ref> و برخي نيز از حيات او تا زمان خليفه دوم سخن گفته و يادآور شده‌اند که او مورد حمايت و احترام دو خليفه نخست بوده است.<ref>الطبقات الكبری، ج1، ص92.</ref>
بنابر گزارش مشهور، حليمه در بقيع، نزديک قبر عثمان، در انتهاي قبرستان دفن شده است.<ref>أعمال الحرمين، ص192.</ref>نويسندگان معاصر از وجود قبر حليمه در بقيع ياد کرده‌اند<ref>سفرنامه نايب الصدر شيرازی، ص230؛ موسوعة العتبات المقدسه، ج3، ص282.</ref> که حاکي از مشخص بودن آن تا دهه‌هاي اخير، و داشتن قبه است. با توجه به شعر ترکي که بر سر در گنبد بوده، استفاده مي‌شود که آن در زمان حاکميت عثماني‌ها بر مدينه منوره ساخته شده است.<ref>تاريخ حرم ائمه بقيع و آثار ديگر در مدينه منوره‏، ص277.</ref> اين قبه را نيز وهابيون، همانند ديگر قبه‌هاي روي قبور تخريب کردند. با اين حال برخي گزارش‌ها از وجود قبري منسوب به حليمه، در شهر بصره، خبر داده‌اند.<ref>رحلة ابن بطوطه، ج4، ص174.</ref>
حليمه از شوهرش، حارث، فرزاندني به نام‌هاي عبدالله، انيسه و حذافه (شيماء)<ref>عون المعبود، ج14، ص37-38؛ المعجم الكبير، ج24، ص319؛ اسد الغابة، ج6، ص47.</ref>داشت. شيماء در جنگ هوازن (سال هشتم) يا پس از آن، هنگام محاصره طائف، به دست مسلمانان اسير شد و چون خود را معرفي کرد، پيامبر9 او را آزاد کرد و مورد اکرام خويش قرار داد.<ref>تاريخ ابن خلدون، ج2، ص369؛ السيرة النبوية، ابن کثير، ج3، ص689.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==