جزیرةالعرب: تفاوت میان نسخه‌ها

Kamran (بحث | مشارکت‌ها)
Kamran (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۸۹: خط ۸۹:
==تاریخ سیاسی==
==تاریخ سیاسی==


تاریخ سیاسی شبه جزیره را می‌توان به دو بخش پیش از اسلام و دوران اسلامی تقسیم کرد.
تاریخ سیاسی شبه‌جزیره عربستان به دو دوره اصلی پیش از اسلام و دوران اسلامی تقسیم می‌شود.
 
===دوران پیش از اسلام===
===دوران پیش از اسلام===


ویژگی‌های جغرافیایی شبه جزیره، شرایط ویژه سیاسی را برای این منطقه رقم زده است. بیشتر مردم منطقه به جهت کوچ‌نشینی به پیروی از حکومت خاص دلبستگی نداشتند و آزادی در همه عرصه‌ها را خواستار بودند. به سبب فقر این مناطق، حاکمان نیز خواهان سیطره و دست‌اندازی بر این سرزمین نبودند. دولت‌های توانای روم و ایران به این سرزمین پهناور دست‌انداختند؛ ولی فاصله بسیار آبادی‌ها و سختی مسیر و کمبود منابع آب و غذا، از دلیل‌های عدم توجه جدی این حکومت‌ها به شبه جزیره بود. وضع جنوب شبه جزیره،‌اندکی تفاوت داشت.
ویژگی‌های جغرافیایی (کوچ‌نشینی، فقر منابع) باعث شد حکومت‌های مرکزی قدرتمند کمتر تمایلی به تسلط کامل بر این سرزمین داشته باشند. با این حال، در جنوب، حکومت‌های متمرکز و قدرتمندی شکل گرفتند. مهم‌ترین این دولت‌ها شامل **سبا** (۶۵۰-۱۱۵ ق.م.)، **معین** (۱۳۰۰-۶۳۰ ق.م.)، **قَتبان** (۱۰۰۰-۵۰ ق.م.)، **حضرموت** (۴۵۰ ق.م. - ۳۰۰ م.) و **حمیر** (۱۱۵ ق.م. - ۵۲۵ م.) بودند.<ref>تاریخ شبه الجزیرةالعربیه، ص63 به بعد؛ المفصل، ج3، ص73 به بعد.</ref> عواملی مانند نفوذ ادیان یهود و مسیحیت، تغییر مسیرهای تجاری، ویرانی **سد مارب** و مهاجرت‌های گسترده به تضعیف این حکومت‌ها انجامید.<ref>المفصل، ج1، ص246؛ جزیرةالعرب قبل الاسلام، ص138-139؛ تاریخ عرب، ص83.</ref>
 
نظام‌های سیاسی در مناطق جنوبی شبه جزیره و حجاز و مناطق هم مرز با شام و عراق با تکیه بر نظام قبیله‌ای شکل گرفته بودند. با توجه به آثار بر جای مانده و تحقیقات تاریخ‌نگاران، حکومت‌های سبا (650-115ق. م.)، قَتبان (1000-50ق. م.)، معین (1300-630ق. م.)، حضرموت (450ق. م. -300م.)، و حمیر (115ق. م. -525م.) از نیرومندترین دولت‌های شبه جزیره بودند.<ref>تاریخ شبه الجزیرةالعربیه، ص63 به بعد؛ المفصل، ج3، ص73 به بعد.</ref>  
 
عواملی چون ضعف حکومت‌ها، اختلاف بر اثر نفوذ یهودیت و مسیحیت در این سرزمین‌ها، تغییر راه تجاری و از رونق افتادن تجارت در جنوب شبه جزیره، ویرانی سد مارب،<ref>المفصل، ج1، ص246؛ جزیرةالعرب قبل الاسلام، ص138-139؛ تاریخ عرب، ص83.</ref> و مهاجرت‌های گسترده موجب ضعف حکومت‌های جنوب شبه جزیره شدند.


در منابع بر جای مانده به خط میخی از دوره حکومت آشوریان، نام‌های پنج قبیله گوناگون در شمال شبه جزیره در میان سده هشتم تا سده هفتم ق. م. به مناسبت‌های گوناگون وبدون اشاره به ویژگی‌ها و محدوده حکومتی ایشان یاد شده است. رابطه متقابل برخی از ملوک حکومت‌های یاد شده با آشوری‌ها و بابلیان، در شماری از کتیبه‌ها بازتاب یافته است.<ref>تاریخ شبه الجزیرةالعربیه، ص124-125.</ref>  
در شمال، حکومت‌های کوچک‌تری مانند **لحیان** در منطقه علا<ref>المفصل، ج3، ص244؛ تاریخ شبه الجزیرةالعربیه، ص143-144.</ref> و دولت‌های دست‌نشانده قدرت‌های بزرگ، مانند **آل منذر** (لخمیان) در حیره (وابسته به ایران)<ref>تاریخ شبه الجزیرةالعربیه، ص151-152.</ref> و **غسانیان** در جنوب شام (وابسته به روم) وجود داشتند.<ref>تاریخ شبه الجزیرةالعربیه، ص158-162.</ref>


دولت لحیان نیز از دیگر دولت‌های کهن بود که در منطقه علاء در 325 کیلومتری شمال غربی مدینه برقرار بوده و روابطی نیز با معینیان در جنوب داشته است.<ref>المفصل، ج3، ص244؛ تاریخ شبه الجزیرةالعربیه، ص143-144.</ref> دولت‌های کندیان و آل منذر (288-632م.) در حیره در شمال غرب شبه جزیره<ref>تاریخ شبه الجزیرةالعربیه، ص151-152.</ref> و نیز دولت غسانیان در جنوب شام<ref>تاریخ شبه الجزیرةالعربیه، ص158-162.</ref> نیز از دیگر دولت‌های کهن بودند که در منطقه میان شبه جزیره و دولت‌های نیرومند ایران و روم تشکیل شده بودند.
===دوران اسلامی===
===دوران اسلامی===


با [[بعثت پیامبر]] به سال 610م. تحولی شگرف در شبه جزیره آغاز شد.
[[بعثت پیامبر]] در سال ۶۱۰ م. نقطه عطفی بود. با [[هجرت پیامبر]] به مدینه و تشکیل حکومت اسلامی، مرکز ثقل سیاسی از جنوب به حجاز منتقل شد. پس از [[فتح مکه]] و پاکسازی کعبه از بت‌ها، اکثر قبایل شبه‌جزیره در «[[سنةالوفود]]» اسلام آوردند یا پیمان صلح بستند.<ref>السیرة النبویه، ج4، ص51، 858-859، 985؛ فتوح البلدان، ص49.</ref>
 
====تشکیل حکومت اسلامی====
 
با هجرت به مدینه و تشکیل حکومت اسلامی در این شهر، در کمتر از 10 سال دامنه نفوذ این دین سراسر شبه جزیره را فراگرفت و مرکز ثقل شبه جزیره از جنوب به حجاز انتقال یافت.
پس از [[فتح مکه]] به سال هشتم ق. کعبه از وجود بت‌ها پاکسازی شد و سال بعد با نزول [[سوره برائت]]، [[امیرالمؤمنین(ع)]] مامور خرافه‌زدایی از [[مناسک حج]] و اعلان ممنوعیت حج‌‌گزاری غیر مسلمانان شد.<ref>السیرة النبویه، ج4، ص51، 858-859؛ فتوح البلدان، ص49.</ref>  
 
فتح مکه پیامی مهم برای ساکنان شبه جزیره داشت. در سال بعد، قبایل از نقاط گوناگون برای پذیرش اسلام نمایندگانی به مدینه فرستادند و این سال به نام [[سنةالوفود]] شهرت یافت.<ref>السیرة النبویه، ج4، ص985.</ref>
کسانی که آیین تازه را نپذیرفتند، پیمان‌های صلح و پرداخت جزیه امضا کردند و به این ترتیب، تقریبا همه شبه جزیره زیر لوای اسلام درآمد. [[حجةالوداع]] با حضور افرادی از مناطق گوناگون شبه جزیره انجام پذیرفت و‌اندکی بعد پیامبر(ص) رحلت فرمود.
 
====دوران خلفای سه‌گانه====
 
هم‌زمان با تکیه زدن [[ابوبکر]] بر مسند خلافت، قبایلی بزرگ از نقاط گوناگون شبه جزیره همچون بنی‌اسد به سرکردگی طلیحه در بخش مرکزی نجد، بنی‌عامر و غطفان در قسمت‌های اعلای نجد و نزدیک به حجاز، بنی‌تمیم در شمال شرقی شبه جزیره، کندیان در حضرموت، و بنو حنیفه در یمامه با بهانه‌های گوناگون سر از اطاعت حکومت مرکزی برتافتند و ابوبکر در نبردهای موسوم به ردّه، آن‌ها را شکست داد.<ref>الرده، ص49 به بعد.</ref>
 
در این دوره، مرکز سیاسی حکومت در مدینه مستقر بود و برای مناطق گوناگون شبه جزیره همچون مکه، طائف، یمامه، عمان، و بحرین امیرانی برگزیده شده بودند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص138.</ref>
 
در دوره خلافت عمر، حکومت مرکزی بر همه نقاط شبه جزیره تسلط کامل یافت. نام والیان وی در مناطقی چون یمن، عمان، مکه، صنعاء، و بحرین در منابع یاد شده است.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص161.</ref> درآمد حکومت از سرزمین‌های شبه جزیره افزایشی چشمگیر یافت و ثروتی فراوان به مکه و مدینه سرازیر شد.<ref>تاریخ عرب، ص305.</ref>
 
این امر پیامدهایی چون رفاه‌طلبی و دوری از مجاهدت را در پی داشت. در دوره عثمان، تجمل‌گرایی اوج گرفت و عافیت‌طلبی در مکه و مدینه فزونی یافت.
 
====تغییر مرکز حکومت اسلامی====
 
این عوامل و نیز عصبیت حاکم بر حجاز، حضرت علی را به تغییر مرکز حکومت به کوفه واداشت. این امر کاهش اهمیت سیاسی شبه جزیره را در پی داشت. با روی کار آمدن [[معاویه بن ابوسفیان|معاویه]] و انتقال مرکز حکومت به شام، حجاز در حاشیه قرار گرفت و همین موجب عصبانیت سخت مردم این مناطق شد. معاویه با سیاست‌های متنوع توانست اوضاع را به صورت موقت آرام سازد.
 
قیام [[عبدالله بن زبیر|ابن زبیر]] نمادی از عصبیت حاکم بر حجاز و اعتراض به در حاشیه قرار گرفتن مرکز سیاسی اسلام در دوره‌های پیشین بود که در سال 74ق. به دست [[حجاج بن یوسف ثقفی]] در روزگار [[عبدالملک اموی]] سرکوب شد. استقرار حکومت عباسیان در عراق نیز مهر تاییدی بر کار امام علی(ع) و امویان در انتقال مرکز خلافت بود؛ زیرا شبه جزیره از جهت‌ جغرافیایی و انسانی و شبکه راه، امکانات لازم برای پشتیبانی از یک حکومت توانمند را نداشت.
 
====شورش‌ها و قیام‌ها====
وضعیت طبیعی شبه جزیره و دوری آن از مرکز خلافت در این دوره‌ها مشکلاتی دیگر نیز برای حاکمان رقم می‌زد. قیام‌های گوناگون در دوره امویان و عباسیان مانند شورش‌ خوارج به سرکردگی [[ابوحمزه خارجی]] در حضرموت و جنوب شبه جزیره و تسلط وی بر مکه و مدینه،<ref>تاریخ طبری، ج7، ص394؛ انساب الاشراف، ج9، ص289-303؛ البدایة و النهایه، ج10، ص35.</ref> [[قیام فخ|قیام محمد بن‌ عبدالله]] ‌بن‌ حسن ‌بن‌ حسن‌ بن‌ علی‌ ملقب‌ به‌ [[نفس‌ زکیه]] در حجاز‌ به سال 145ق.<ref>تاریخ خلیفه، ص276-277؛ انساب الاشراف، ج3، ص92-109.</ref> شورش‌های دامنه‌دار قرمطیان به رهبری [[ابوسعید جنابی]] و بازماندگان وی،<ref>نک: الکامل، ج7، ص493-495؛ تاریخ ابن خلدون، ج4، ص110-118؛ موسوعة مرآة الحرمین، ج5، ص104-108.</ref> و تسلط فرقه‌ای از خوارج بر بحرین و بخش‌هایی از حجاز<ref>الکامل، ج7، ص493؛ نک: تاریخ طبری، ج11، ص263؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص472.</ref> در این سمت و سو شکل گرفتند.
 
====اهمیت شبه جزیره====
با وجود این، توجه به شبه جزیره از دو جهت برای حاکمان اسلامی اهمیت داشت: نقش حرمین شریفین و خراج‌های مناطق گوناگون شبه جزیره. نقش حرمین شریفین، به ویژه مکه، در مشروعیت‌بخشی به حاکمان بسیار مهم بود. از این رو، توجه حاکمان در دوره‌های گوناگون به حج و حرمین در زمینه‌های مختلف همچون حج‌گزاری، تعیین [[امیر الحاج]]، کوشش‌های عمرانی در حرمین و مسیر حجاج، و تامین امنیت راه‌های حج را شاهد هستیم.
 
[[فاطمیان]] پس از تصرف بخش‌های غربی شبه جزیره بر سر تسلط بر شبه جزیره با عباسیان به رقابت پرداختند و پس از روی کار آوردن اشراف حسینی در مدینه، در مکه نیز حکمرانی اشراف حسنی (358-1343ق.) را تایید کردند.<ref>خلاصة الکلام، ص16.</ref>
 
 
این کوشش‌ها در حکومت‌های دارای خاستگاه حجازی منحصر نبود. دیگر حکومت‌های جهان اسلام نیز برای دستیابی به مشروعیت، توجهی خاص به حرمین شریفین داشتند. [[مملوکیان]] مصر (648-923ق.)  که در قرن‌های هفتم تا نهم ق. در حجاز نفوذ داشتند،<ref>خلاصة الکلام، ص46.</ref> به حج و حرمین شریفین توجهی ویژه داشتند و برخی از حاکمان آن‌ها مانند سلطان ناصر محمد بن قلاوون چندین بار به حج رفتند و خدماتی برای تامین رفاه زائران انجام دادند.
 
کوشش‌های فراوان این حاکمان در تعمیر و گسترش [[مسجدالحرام]] و [[مسجدالنبی]] و شهرهای مکه و مدینه و نیز ارائه خدمات رفاهی به زائران و برداشتن مالیات‌های سنگین وضع شده بر حاجیان، صفحاتی بسیار از کتاب‌های تاریخ مکه و مدینه را به خود اختصاص داده است.<ref>تاریخ عمارة المسجد الحرام، ص58-162؛ عمارة المسجد النبوی، ص185 به بعد.</ref>
 
====تسلط عثمانی‌ها====


سلطان سلیم عثمانی به سال 923ق. با برانداختن حکومت مملوکی‌ها، بر حجاز و یمن و احساء چیره شد و جانشینان او در دوره‌های بعد بیشتر مناطق شبه جزیره را تصرف کردند. در این دوره که از سال 923 تا 1337ق. ادامه داشت، تعیین والیان حجاز از سوی حکومت انجام می‌گرفت. برای مکه نیز امیری از اشراف انتخاب می‌شد تا بر امور عرب‌ها نظارت کند.
پس از رحلت پیامبر(ص)، خلافت **ابوبکر** با شورش‌های گسترده قبایل (جنگ‌های **ردّه**) مواجه شد که سرکوب گردید.<ref>الرده، ص49 به بعد.</ref> در دوره **عمر**، تسلط حکومت مرکزی بر کل شبه‌جزیره کامل شد و درآمدها به شدت افزایش یافت.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص161؛ تاریخ عرب، ص305.</ref>


این حکمران نخست در جده ساکن بود تا آن گاه که مقر آن در سال 1278ق. به مکه انتقال یافت. نیز مجلسی مرکب از قاضی مکه، دفتردار، نایب حرم، [[کلیددار کعبه]]، مفتی حنفی، قائم مقام شریف مکه، و نقیب سادات حسینی در امور مهم تصمیم‌گیری می‌کردند. ترکیب ولایات نیز گاهی از سوی والیان تغییر می‌یافت.<ref>جغرافیة شبه جزیرةالعرب، ص141-142.</ref>  
انتقال مرکز خلافت از مدینه به کوفه توسط حضرت **علی(ع)** و سپس به شام توسط **معاویه**، به تدریج شبه‌جزیره را به حاشیه سیاست جهان اسلام راند. این امر به قیام‌هایی مانند قیام **عبدالله بن زبیر** (که در ۷۴ ق. توسط **حجاج بن یوسف ثقفی** سرکوب شد) انجامید.<ref>تاریخ طبری، ج7، ص394؛ انساب الاشراف، ج9، ص289-303؛ البدایة و النهایه، ج10، ص35.</ref> دیگر شورش‌های مهم شامل قیام **خوارج**، قیام **نفس زکیه** (۱۴۵ ق.) و جنبش **قرمطیان** بود.<ref>تاریخ خلیفه، ص276-277؛ انساب الاشراف، ج3، ص92-109؛ الکامل، ج7، ص493-495؛ تاریخ ابن خلدون، ج4، ص110-118.</ref>


عثمانی‌ها نیز کوشش‌های عمرانی بسیار در حج و حرمین شریفین انجام دادند که از جمله آن‌ها تعمیر و گسترش مسجدالحرام، کعبه، مسجدالنبی، ساخت مدارس علمیه، کاروانسراها، و تامین امنیت راه‌های حج بود.<ref>نک: تاریخ عمارة المسجد الحرام، ص168 به بعد.</ref>  
با این حال، شبه‌جزیره به دلیل وجود **حرمین شریفین** (مکه و مدینه) و نقش آن در مشروعیت‌بخشی، همواره برای خلفا و سلسله‌های مختلف (از جمله **عباسیان**، **فاطمیان** و **مملوکان**) اهمیت داشت. این حکومت‌ها خدمات عمرانی گسترده‌ای در حرمین و مسیرهای حج انجام می‌دادند.<ref>خلاصة الکلام، ص16، 46؛ تاریخ عمارة المسجد الحرام، ص58-162؛ عمارة المسجد النبوی، ص185 به بعد.</ref>


====وهابیت و سلطه آل‌سعود====
===دوره عثمانی و ظهور آل سعود===


در میانه سده دوازدهم ق. [[محمد بن عبدالوهاب]] با احیای تفکر [[ابن تیمیه]] و با پیوند با [[محمد بن سعود]]، حاکم دُرعیه از شهرهای شرق جزیرةالعرب، افرادی از منطقه نجد را جذب کرد. آنان با فراهم کردن نیروی نظامی و با یورش‌های گسترده، بخش‌هایی عمده از جزیرةالعرب را به تصرف درآوردند.
**عثمانی‌ها** در سال ۹۲۳ ق. بر حجاز مسلط شدند و تا ۱۳۳۷ ق. بر آن حکومت کردند. آنان ضمن تعیین والی، امور داخلی را به **اشراف حسنی** مکه می‌سپردند و همچنان به عمران حرمین توجه داشتند.<ref>جغرافیة شبه جزیرةالعرب، ص141-142؛ تاریخ عمارة المسجد الحرام، ص168 به بعد.</ref>


کشمکش میان عثمانی‌ها و وهابیان سرانجام به نفع وهابیان تمام شد و پس از فراز و نشیب‌های فراوان، به سال 1343ق. کشور مستقل عربستان سعودی شکل گرفت. با روی کار آمدن وهابیان تغییرات بسیار در بخش‌های گوناگون حج پدید آمد. باورهای متفاوت این گروه و سخت‌گیری در شیوه حج‌‌گزاری، مشکلات فراوان برای حاجیان شامی و مصری و یمنی در برخی از سال‌ها فراهم آورد.<ref>تاریخ آل سعود، ج1، ص34-35؛ کشتار مکه، ص57.</ref>  
در سده دوازدهم ق./هجدهم م., جنبش **وهابی** به رهبری **محمد بن عبدالوهاب** با اتحاد با **محمد بن سعود** (حاکم درعیه) ظهور کرد. پس از کشمکش‌های طولانی با عثمانی، آنان موفق به تأسیس **پادشاهی عربستان سعودی** در سال ۱۳۴۳ ق./۱۹۲۵ م. شدند.<ref>تاریخ آل سعود، ج1، ص34-35؛ کشتار مکه، ص57.</ref>


ویرانی قبرها و آثار تاریخی بر جای مانده از آغاز اسلام با وجود مخالفت‌های سخت در سراسر جهان اسلام، با شدت پیگیری شد و پیامدهای منفی در حج‌‌گزاری مسلمانان بر جای نهاد.<ref>جزیرةالعرب فی القرن العشرین، ص273؛ کشتار مکه، ص57.</ref>  
حکومت سعودی با باورهای وهابی خود تغییرات عمده‌ای ایجاد کرد، از جمله **ویرانی بسیاری از آثار تاریخی و مقبره‌ها** (با مخالفت گسترده جهان اسلام)<ref>جزیرةالعرب فی القرن العشرین، ص273؛ کشتار مکه، ص57.</ref> و نیز اجرای **پروژه‌های عظیم عمرانی** در حرمین با درآمدهای نفتی (گسترش مسجدالحرام و مسجد النبی، توسعه بندر جده و...).<ref>رعایة الحرمین، ص15، 23-43؛ سلطان نجد، ص31-32، 72؛ الرحلة السعودیه، ص218؛ مرافق الحج، ص46-48.</ref>


از سوی دیگر، با اکتشاف نفت و گسیل سرمایه‌های فراوان به این کشور، کوشش‌های عمرانی بسیار برای گسترش حرمین شریفین و افزایش امکانات رفاهی حاجیان صورت گرفت. گسترش و تعمیر مسجدالحرام و ساختمان کعبه در دو مرحله،<ref>رعایة الحرمین، ص15، 23-43.</ref> گسترش مسجد نبوی،<ref>سلطان نجد، ص31-32.</ref> پاکسازی [[زمزم]]،<ref>سلطان نجد، ص72.</ref> ساخت [[کارگاه پرده‌بافی مکه|کارگاه پرده‌بافی در مکه]]،<ref>الرحلة السعودیه، ص218.</ref> تغییر ساختار بر‌گزاری [[نماز جماعت]]،<ref>رعایة الحرمین، ص15.</ref> تأسیس دو اداره ویژه برای سرپرستی امور حاجیان،<ref>مرافق الحج، ص46-48.</ref> و گسترش بندر جده مهم‌ترین کارهای دوره سعودی در مکه هستند.
پس از جنگ جهانی اول، شبه‌جزیره به **هفت کشور مستقل** (عربستان سعودی، یمن، عمان، قطر، بحرین، کویت و امارات متحده عربی) تقسیم شد.<ref>جغرافیة شبه جزیرةالعرب، ص44-429.</ref>
پس از جنگ جهانی اول، شبه جزیره تقسیمات اداری جدید یافت و به تدریج کشورهای عربستان سعودی، یمن، عمان، قطر، بحرین، کویت و امارات متحده عربی در این قلمرو شکل گرفتند.<ref>جغرافیة شبه جزیرةالعرب، ص44-429.</ref>


==پانویس==
==پانویس==