کاربر:Mo.ali.rezapour/صفحه تمرین۱: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
جامی | '''جامی''' ... | ||
==معرفی== | ==معرفی== | ||
مولانا نورالدین عبدالرحمان جامی، شاعر، ادیب و صوفی نامدار قرن نهم است. وی در طریقت نقشبندیه بود و تا آخر عمر به آن پایبند بود.<ref>مایل هروی، نجیب (1377ش)، جامی، تهران، طرح نو. ص130. ص۲۳۰ و ص۲۳۱.</ref>.<ref>افصحزاد، اعلاخان (1378ش)، نقد و بررسی آثار و شرح احوال جامی، تهران، بینا. ص۲۲۲.</ref> جامی در دربار هرات را یافت<ref>مایل هروی، نجیب (1377ش)، جامی، تهران، طرح نو. ص۸۶.</ref> و با گذشت زمان بر نفوذ و قدرت جامی در دربار تیموری افزوده شد تا آنکه در سالهای 877 ـ 870 قمری در مرکز قدرت رسمی و دیوانی قرار گرفت و ضمن حفظ زندگی عارفانه و ارشاد مریدان، دولتمردان را هم زیر نفوذ خود آورد.<ref>فرهانی منفرد، مهدی (1382ش)، پیوند سیاست و فرهنگ در عصر زوال تیموریان و ظهور صفویان، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی. ص۲۶۵.</ref> جامی در پی جاه و مقام نبود و گرایشی به تجمل نداشت؛ لباسی بر تن میکرد که آن را پلاس میخواند و سرمایه خود را صرف ساختن مسجد و مدرسه و خانقاه و تأمین رفاه شاگردان و کمک به نیازمندان و نشر فرهنگ میکرد.<ref>ریپکا، یان (1354ش)، تاریخ ادبیات ایران (از دوران باستان تا قاجاریه)، ترجمه عیسی شهابی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب. ص۴۵۴.</ref>.<ref>مایل هروی، نجیب (1377ش)، جامی، تهران، طرح نو ص۸۴.</ref> | مولانا نورالدین عبدالرحمان جامی، شاعر، ادیب و صوفی نامدار قرن نهم است. وی در طریقت نقشبندیه بود و تا آخر عمر به آن پایبند بود.<ref>مایل هروی، نجیب (1377ش)، جامی، تهران، طرح نو. ص130. ص۲۳۰ و ص۲۳۱.</ref>.<ref>افصحزاد، اعلاخان (1378ش)، نقد و بررسی آثار و شرح احوال جامی، تهران، بینا. ص۲۲۲.</ref> جامی در دربار هرات را یافت<ref>مایل هروی، نجیب (1377ش)، جامی، تهران، طرح نو. ص۸۶.</ref> و با گذشت زمان بر نفوذ و قدرت جامی در دربار تیموری افزوده شد تا آنکه در سالهای 877 ـ 870 قمری در مرکز قدرت رسمی و دیوانی قرار گرفت و ضمن حفظ زندگی عارفانه و ارشاد مریدان، دولتمردان را هم زیر نفوذ خود آورد.<ref>فرهانی منفرد، مهدی (1382ش)، پیوند سیاست و فرهنگ در عصر زوال تیموریان و ظهور صفویان، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی. ص۲۶۵.</ref> جامی در پی جاه و مقام نبود و گرایشی به تجمل نداشت؛ لباسی بر تن میکرد که آن را پلاس میخواند و سرمایه خود را صرف ساختن مسجد و مدرسه و خانقاه و تأمین رفاه شاگردان و کمک به نیازمندان و نشر فرهنگ میکرد.<ref>ریپکا، یان (1354ش)، تاریخ ادبیات ایران (از دوران باستان تا قاجاریه)، ترجمه عیسی شهابی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب. ص۴۵۴.</ref>.<ref>مایل هروی، نجیب (1377ش)، جامی، تهران، طرح نو ص۸۴.</ref> | ||
| خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
== سفر حج == | == سفر حج == | ||
عبدالرحمان جامی در هفتمین و آخرین سفر | عبدالرحمان جامی در هفتمین و آخرین سفر خود در شانزدهم ربیعالاول سال 877 قمری به مکه رفت.<ref>کاشفی، مولانا فخرالدین علی بن واعظ ، 2536ش، رشحات عین الحیات، تصحیح علیاصغر معینیان، تهران، بنیاد نیکوکاری نوریانی. ص۲۴۶.</ref> | ||
با انتشار خبر حج جامی نامههایی از اطراف و اکناف به وی رسید که در آنها از او خواسته شده بود تا مسیر سفر خود را طوری ترتیب دهد که طالبان حج در این منازل به وی بپیوندند و ملازم او در سفر حج شوند ( | با انتشار خبر حج جامی نامههایی از اطراف و اکناف به وی رسید که در آنها از او خواسته شده بود تا مسیر سفر خود را طوری ترتیب دهد که طالبان حج در این منازل به وی بپیوندند و ملازم او در سفر حج شوند<ref>صدرجهان (خواجه محمود گاوان) (1938ش)، ریاض الانشاء، تصحیح شیخ چاندبن حسن (آکسن)، به اهتمام غلام یزدانی، حیدرآباد دکن، دار الطبع | ||
جامی پس از حرکت از هرات از نیشابور، سبزوار، بسطام، دامغان، سمنان، قزوین، همدان و کردستان عبور کرد و | سر کارعالی. ص۱۵۲ و ۱۵۷.</ref>. تاجران نیز جهازات فراوان لوازم سفر از غلام و نفر مرتب و حاضر کردند تا در رکاب جامی به حج روند.<ref>صدرجهان (خواجه محمود گاوان) (1938ش)، ریاض الانشاء، تصحیح شیخ چاندبن حسن (آکسن)، به اهتمام غلام یزدانی، حیدرآباد دکن، دار الطبع | ||
سر کارعالی. ص۲۲۷ و ص۲۳۲.</ref> سلطان حسین بایقرا نیز وی را از پرداخت هرگونه مالیاتی معاف کرد و نامههایی به مراکز قدرت در جهان اسلام فرستاد و تأکید کرد که در همه جا از جامی و همراهانش استقبال کنند و همیشه گروهی را برای بدرقه و محافظت از او، همراهش نمایند .<ref>صفوی، سام میرزا (1314ش)، تحفه سامی، تصحیح وحید دستگردی، تهران، ارمغان. ص۸۶.</ref>. طی حکمی نیز مالیات اراضی جامی را همچون سالهای قبل بخشید <ref>نظامی باخرزی، عبدالواسع (1371ش)، مقامات جامی، تصحیح مایل هروی، تهران، نی. ص۱۶۰ و ص۱۶۱.</ref> | |||
جامی پس از حرکت از هرات از نیشابور، سبزوار، بسطام، دامغان، سمنان، قزوین، همدان و کردستان عبور کرد و در اواسط جمادی الاخر 877 قمری به بغداد رسید. در میانه ماه شوال در کنار دجله منزل کردند و بیستم از آنجا روان شدند و در اول ذیالقعده از نجف به سمت بادیه خارج شدند. جامی در بیست و دوم و بیست و سوم در مدینه بوده است و در ششم ذیالحجه، پس از ده ماه خروج از هرات، به مکه رسیده است.<ref>کاشفی، مولانا فخرالدین علی بن واعظ ، 2536ش، رشحات عین الحیات، تصحیح علیاصغر معینیان، تهران، بنیاد نیکوکاری نوریانی. ص۲۵۵ و ص۲۵۶.</ref>. جامی و همراهانش پس از پانزده روز اقامت در مکه و بعد از ادای مناسک حج، متوجه مدینه شدند و بیست و پنجم به مدینه رسیدند. آنان پس از دو روز توقف در آنجا به سفر ادامه دادند و در اوایل محرم به دمشق رسیدند. سرانجام در چهارم ربیعالاول و بعد از نماز جمعه، به سمت خراسان حرکت کردند. آنها در هنگام حلول ماه رجب به یک منزل پیش از ورامین رسیدند و روز جمعه هجدهم شعبان سال 878 قمری به هرات بازگشتند.<ref>کاشفی، مولانا فخرالدین علی بن واعظ ، 2536ش، رشحات عین الحیات، تصحیح علیاصغر معینیان، تهران، بنیاد نیکوکاری نوریانی. ص۲۶۴.</ref> سفر آنها در مجموع هجده ماه طول کشید.<ref>ص۹۸.</ref> | |||
== وقایع سفر حج == | == وقایع سفر حج == | ||
نسخهٔ ۲۵ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۰:۵۳
جامی ...
معرفی
مولانا نورالدین عبدالرحمان جامی، شاعر، ادیب و صوفی نامدار قرن نهم است. وی در طریقت نقشبندیه بود و تا آخر عمر به آن پایبند بود.[۱].[۲] جامی در دربار هرات را یافت[۳] و با گذشت زمان بر نفوذ و قدرت جامی در دربار تیموری افزوده شد تا آنکه در سالهای 877 ـ 870 قمری در مرکز قدرت رسمی و دیوانی قرار گرفت و ضمن حفظ زندگی عارفانه و ارشاد مریدان، دولتمردان را هم زیر نفوذ خود آورد.[۴] جامی در پی جاه و مقام نبود و گرایشی به تجمل نداشت؛ لباسی بر تن میکرد که آن را پلاس میخواند و سرمایه خود را صرف ساختن مسجد و مدرسه و خانقاه و تأمین رفاه شاگردان و کمک به نیازمندان و نشر فرهنگ میکرد.[۵].[۶]
وی آثار زیادی در زمینه تصوف و عرفان و فقه و همچنین سه دیوان شعر و هفت مثنوی بلند از خود به جای گذاشت که در آنها بار دیگر مضامین شعر فارسی را تجربه کرد و به همین دلیل به خاتمالشعرا ملقب شد. برخی مرگ وی را نقطه پایان عصر طلایی ادبیات کلاسیک فارسی دانستهاند.[۷]
اهتمام به حج
جامی از جمله کسانی است که به امر حج توجهی جدی داشت. توصیه وی به سلطان بایزید عثمانی، برای تسهیل ایاب و ذهاب و عبور حجاج هراتی (نوایی، 1341، ص440) و درخواست وی از جهانشاه ترکمان برای دفع شر راهزنان و امن کردن راه حج، از نشانههای این امر است. وی در مکتوبی نیز از سلطان حسن آققویونلو (اوزون حسن) برای رسیدگی به امور حجاج قدردانی کرد (نوایی، 1341، صص447ـ446). [۸]
جامی دو رساله به نامهای صغیر و کبیر نیز در مناسک حج نوشت.[۹] رساله مناسک حج و عمره که به رساله صغیر حج مشهور است، برای صوفیان عصر به زبان فارسی نوشته شد و در رساله کبیر که اصل آن در دست نیست، مناسک حج بر وفق چهار مذهب اهل سنت شرح و تفسیر شده است .[۱۰]؛[۱۱]. در دیوان وی نیز بارها به اشعاری در پیوند با حج و مناسک آن برمیخوریم. او در ضمن اشعارش اعتقاد خود را درباره رموز و فلسفه حج بیان کرده است.[۱۲]
سفر حج
عبدالرحمان جامی در هفتمین و آخرین سفر خود در شانزدهم ربیعالاول سال 877 قمری به مکه رفت.[۱۳]
با انتشار خبر حج جامی نامههایی از اطراف و اکناف به وی رسید که در آنها از او خواسته شده بود تا مسیر سفر خود را طوری ترتیب دهد که طالبان حج در این منازل به وی بپیوندند و ملازم او در سفر حج شوند[۱۴]. تاجران نیز جهازات فراوان لوازم سفر از غلام و نفر مرتب و حاضر کردند تا در رکاب جامی به حج روند.[۱۵] سلطان حسین بایقرا نیز وی را از پرداخت هرگونه مالیاتی معاف کرد و نامههایی به مراکز قدرت در جهان اسلام فرستاد و تأکید کرد که در همه جا از جامی و همراهانش استقبال کنند و همیشه گروهی را برای بدرقه و محافظت از او، همراهش نمایند .[۱۶]. طی حکمی نیز مالیات اراضی جامی را همچون سالهای قبل بخشید [۱۷]
جامی پس از حرکت از هرات از نیشابور، سبزوار، بسطام، دامغان، سمنان، قزوین، همدان و کردستان عبور کرد و در اواسط جمادی الاخر 877 قمری به بغداد رسید. در میانه ماه شوال در کنار دجله منزل کردند و بیستم از آنجا روان شدند و در اول ذیالقعده از نجف به سمت بادیه خارج شدند. جامی در بیست و دوم و بیست و سوم در مدینه بوده است و در ششم ذیالحجه، پس از ده ماه خروج از هرات، به مکه رسیده است.[۱۸]. جامی و همراهانش پس از پانزده روز اقامت در مکه و بعد از ادای مناسک حج، متوجه مدینه شدند و بیست و پنجم به مدینه رسیدند. آنان پس از دو روز توقف در آنجا به سفر ادامه دادند و در اوایل محرم به دمشق رسیدند. سرانجام در چهارم ربیعالاول و بعد از نماز جمعه، به سمت خراسان حرکت کردند. آنها در هنگام حلول ماه رجب به یک منزل پیش از ورامین رسیدند و روز جمعه هجدهم شعبان سال 878 قمری به هرات بازگشتند.[۱۹] سفر آنها در مجموع هجده ماه طول کشید.[۲۰]
وقایع سفر حج
مریدان و دوستداران جامی درباره جریان سفر او گفتهاند که وی جامی در طول سفر، سفره انعام و اطعام میگسترد و اگر کسی دچار مضایقه میشد، شخصاً به رفع آن میپرداخت (نظامی باخرزی، 1371، صص165ـ164). حتی هنگامی که بین یارانش بر سر هزینههای روزانه بحث و نقار پیش آمد، خود متصدی مخارج کاروان شد و بیست هزار دینار کپکی نقد را که همراه داشت، برای پرداخت مخارج کاروان، به یارانش سپرد.(همان، 1371، ص165). همچنین اگر کسی از اهل کاروان مریض میشد، به عیادت او میرفت و دوایش را ـ هرچند نایاب بود ـ مهیا میکرد (کاشفی، 2536، ج1، صص273ـ272). گاه نیز با توسل به غیب، کراماتی از او سرمیزد و مرض را از یارانش دور میداشت؛ همانکه در اصطلاح صوفیه «باربرداشتن» نامیده میشد (کاشفی، 2536، ج1، صص272ـ271).[۲۱]
در طول این سفر، استقبال و ارادت زیادی به جامی ابراز شد. در جریان سفر همه جا از جامی به خوبی استقبال و پذیرایی شد و بزرگان و صاحبمنصبان هر شهر به استقبال وی میشتافتند و در دعوت او از یکدیگر پیشی میگرفتند. گاه نیز همرکاب وی در سفر میشدند (علیشیر نوایی، 1323، ص402). حاکم همدان، منوچهر، سه شبانه روز جامی و اهل قافله را به ضیافتی شاهانه دعوت کرد (کاشفی، 2536، ج1، ص255). در تبریز نیز اوزون حسن، مجلسی عظیم به مناسبت ورود جامی برگزار کرد و امرای نامدار خود را همراه کاروان فرستاد تا به سلامت به مکه برسند (نظامی باخرزی، 1371، ص184).[۲۲] در حله علمای شیعه از جامی استقبال کردند (نظامی باخرزی، 1371، صص174ـ173). جامی از آنجا عزم زیارت مشهد امام حسین کرد و غزلی در این باره سرود (همان، 1371، ص174). در نجف، سیدشرفالدین محمد نقیب که سیدالسادات و نقیبالنّقبای وقت بود، با اولاد و یاران و سایر بزرگان شهر، به استقبال ایشان آمدند و شرایط تعظیم و احترام به تقدیم رسانیده، به قول کاشفی سه شبانه روز مهمانداری بزرگانه کردند (کاشفی، 2536، ج1، ص260). جامی علیگویان به زیارت مرقد امیرالمومنین، علی7 رفت. غزلی در وصف شوق و قصیدهای به شکرانه این زیارت در دیوان جامی موجود است (جامی، 1341، ص92). در بغداد نیز گروههای مختلف برای کسب فیض یا مناظره به دیدار جامی شتافتند؛ (صفی، 1353، ص232). (نظامی باخرزی، 1371، صص174ـ173).[۲۳]
در شام سادات، ائمه و قضات حلب با انواع تحف به خدمت جامی رسیدند و در طول 45 روز اقامت وی در دمشق، قاضیالقضات شهر، میزبان وی بود. جامی در شام از محضر خواجه خضیری (خزیری) محدث بزرگ، استماع حدیث میکرد و سند حدیث نیز گرفت (کاشفی، 2536، ج1، ص262).[۲۴]
سرانجام جامی پس از هجده ماه در جمعه هجدهم شعبان سال 878 قمری به هرات رسید. وی بعد از این نیز ارتباطش را با ملک مصر از طریق مکاتبه حفظ کرد و از جانب خود ایلچی به مصر روانه میداشت (خنجی، 1382، ص221). او بعدها در قصیدهای شرح این سفر و خطرات و خاطراتش را آورد (جامی، 1341، صص84 ـ82).[۲۵]
پانویس
- ↑ مایل هروی، نجیب (1377ش)، جامی، تهران، طرح نو. ص130. ص۲۳۰ و ص۲۳۱.
- ↑ افصحزاد، اعلاخان (1378ش)، نقد و بررسی آثار و شرح احوال جامی، تهران، بینا. ص۲۲۲.
- ↑ مایل هروی، نجیب (1377ش)، جامی، تهران، طرح نو. ص۸۶.
- ↑ فرهانی منفرد، مهدی (1382ش)، پیوند سیاست و فرهنگ در عصر زوال تیموریان و ظهور صفویان، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی. ص۲۶۵.
- ↑ ریپکا، یان (1354ش)، تاریخ ادبیات ایران (از دوران باستان تا قاجاریه)، ترجمه عیسی شهابی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب. ص۴۵۴.
- ↑ مایل هروی، نجیب (1377ش)، جامی، تهران، طرح نو ص۸۴.
- ↑ آربری، آرتورجان (1371ش)، ادبیات کلاسیک فارسی ترجمه اسدالله آزاد، مشهد، آستان قدس رضوی. ص۷۱.
- ↑ ذهابی، مجتبی، و اکرم کرمعلی، «رویکرد صوفیان قرن نهم به حج گزاری (مطالعه موردی سفر جامی به حج)»، میقات حج، شماره۱۱۰، اسفند ۱۳۹۸ش، ص۹۳.
- ↑ نظامی باخرزی، عبدالواسع (1371ش)، مقامات جامی، تصحیح مایل هروی، تهران، نی. ص۲۴۸.
- ↑ افصحزاد، اعلاخان (1378ش)، نقد و بررسی آثار و شرح احوال جامی، تهران، بینا. ص۱۹۱ و ص۱۹۲.
- ↑ حکمت، علیاصغر (1363ش)، جامی، متضمن تحقیقات در تاریخ احوال و آثار منظوم و منثور خاتم الشعرا نورالدین عبدالرحمان جامی، تهران، توس. ص۱۸۲.
- ↑ جامی، عبدالرحمان (1341ش)، دیوان کامل جامی، تصحیح هاشم رضی، تهران، پیروز. ص۴۰۸ و ص۴۱۰.
- ↑ کاشفی، مولانا فخرالدین علی بن واعظ ، 2536ش، رشحات عین الحیات، تصحیح علیاصغر معینیان، تهران، بنیاد نیکوکاری نوریانی. ص۲۴۶.
- ↑ صدرجهان (خواجه محمود گاوان) (1938ش)، ریاض الانشاء، تصحیح شیخ چاندبن حسن (آکسن)، به اهتمام غلام یزدانی، حیدرآباد دکن، دار الطبع سر کارعالی. ص۱۵۲ و ۱۵۷.
- ↑ صدرجهان (خواجه محمود گاوان) (1938ش)، ریاض الانشاء، تصحیح شیخ چاندبن حسن (آکسن)، به اهتمام غلام یزدانی، حیدرآباد دکن، دار الطبع سر کارعالی. ص۲۲۷ و ص۲۳۲.
- ↑ صفوی، سام میرزا (1314ش)، تحفه سامی، تصحیح وحید دستگردی، تهران، ارمغان. ص۸۶.
- ↑ نظامی باخرزی، عبدالواسع (1371ش)، مقامات جامی، تصحیح مایل هروی، تهران، نی. ص۱۶۰ و ص۱۶۱.
- ↑ کاشفی، مولانا فخرالدین علی بن واعظ ، 2536ش، رشحات عین الحیات، تصحیح علیاصغر معینیان، تهران، بنیاد نیکوکاری نوریانی. ص۲۵۵ و ص۲۵۶.
- ↑ کاشفی، مولانا فخرالدین علی بن واعظ ، 2536ش، رشحات عین الحیات، تصحیح علیاصغر معینیان، تهران، بنیاد نیکوکاری نوریانی. ص۲۶۴.
- ↑ ص۹۸.
- ↑ ص۹۸.
- ↑ ص۹۹.
- ↑ ص۱۰۰.
- ↑ ص۱۰۲.
- ↑ ص۱۰۴.
منابع
- ذهابی، مجتبی، و اکرم کرمعلی، «رویکرد صوفیان قرن نهم به حجگزاری (مطالعه موردی سفر جامی به حج)»، میقات حج، شماره۱۱۰، اسفند ۱۳۹۸ش.