مزار امامزاده سیدمحمد(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
(- 3 categories; + 3 categories using HotCat)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|ماه=[[بهمن]]|روز=[[۲۳]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=E ebrahimi  }}
{{جعبه اطلاعات بنای مذهبی
{{جعبه اطلاعات بنای مذهبی
| عنوان            =آستان سیدمحمد بن علی النقی(ع)
| عنوان            =آستان سیدمحمد بن علی النقی(ع)
خط ۴۶: خط ۴۳:
همراه ابی‌‏الحسن(ع) در حیاط منزلشان بودیم که پسرش محمد، از جلوی ما گذشت. گفتم: «فدایت شوم! » آیا امام ما بعد از شما، ایشان است؟» امام در جواب من فرمود: «نه. امام شما بعد از من، حسن است».<ref>کافی، ج1، ص325.</ref>
همراه ابی‌‏الحسن(ع) در حیاط منزلشان بودیم که پسرش محمد، از جلوی ما گذشت. گفتم: «فدایت شوم! » آیا امام ما بعد از شما، ایشان است؟» امام در جواب من فرمود: «نه. امام شما بعد از من، حسن است».<ref>کافی، ج1، ص325.</ref>


==علاقه امام به سیدمحمد==
==علاقه امام هادی به سیدمحمد==


امام‌ هادی(ع) و فرزندش امام حسن عسکری(ع)، به محمد، بسیار ابراز علاقه می‌‏کردند؛ به طوری که امام برای او، مجلس ختم برگزار کرد. جمعی از [[بنی‌‏هاشم]]، از جمله [[حسن بن حسن افطس]]، نقل کرده‌‏اند:
امام‌ هادی(ع) و فرزندش امام حسن عسکری(ع)، به محمد، بسیار ابراز علاقه می‌‏کردند؛ به طوری که امام برای او، مجلس ختم برگزار کرد. جمعی از [[بنی‌‏هاشم]]، از جمله [[حسن بن حسن افطس]]، نقل کرده‌‏اند:
خط ۵۸: خط ۵۵:
پرسیدم: «او کیست؟» جواب داد: «حسن(ع) فرزند امام علی النقی(ع)». در آن هنگام، بیست ‏ساله به نظر می‏‌رسید. ما فهمیدیم که پس از پدر، او امام است.<ref>بحار الانوار، ج50، ص246؛ منتهی الآمال، ج2، ص688.</ref>
پرسیدم: «او کیست؟» جواب داد: «حسن(ع) فرزند امام علی النقی(ع)». در آن هنگام، بیست ‏ساله به نظر می‏‌رسید. ما فهمیدیم که پس از پدر، او امام است.<ref>بحار الانوار، ج50، ص246؛ منتهی الآمال، ج2، ص688.</ref>


==ویژگی‏‌های اخلاقی‏==
==ویژگی‏‌های اخلاقی سیدمحمد‏==


ابوجعفر، سید حمد، دارای اخلاق والا، گستردگی علوم و ادب بسیار برجسته بود و این کمالات، او را از دیگران متمایز می‏‌ساخت؛ تا آنجا که بسیاری از شیعیان، معتقد بودند که پس از امام‌ هادی(ع)، منصب امامت به او می‌‏رسد.
ابوجعفر، سید حمد، دارای اخلاق والا، گستردگی علوم و ادب بسیار برجسته بود و این کمالات، او را از دیگران متمایز می‏‌ساخت؛ تا آنجا که بسیاری از شیعیان، معتقد بودند که پس از امام‌ هادی(ع)، منصب امامت به او می‌‏رسد.
خط ۷۰: خط ۶۷:
سیدمحمد، در سال 252 ه. ق، برای زیارت خانه خدا، قصد سفر کرد. هنگامی که به قریه بلد رسید، مریض شد و درگذشت. شیعیان، او را در همان‏جا دفن کردند. علت بیماری ایشان، معلوم نیست و نمی‌‏دانیم آیا [[خلفای عباسی]]، ایشان را مسموم کردند یا آنکه بیماری و مرگ ایشان، طبیعی بود.<ref>همان، ص30.</ref>
سیدمحمد، در سال 252 ه. ق، برای زیارت خانه خدا، قصد سفر کرد. هنگامی که به قریه بلد رسید، مریض شد و درگذشت. شیعیان، او را در همان‏جا دفن کردند. علت بیماری ایشان، معلوم نیست و نمی‌‏دانیم آیا [[خلفای عباسی]]، ایشان را مسموم کردند یا آنکه بیماری و مرگ ایشان، طبیعی بود.<ref>همان، ص30.</ref>


==کرامات‏==
==کرامات‏ سیدمحمد==


کرامات زیادی از این فرزند بزرگوار امام‌ هادی(ع)، دیده شده است. [[میرزا حسین‏ نوری]] در «[[النجم الثاقب]]» می‌‏نویسد:
کرامات زیادی از این فرزند بزرگوار امام‌ هادی(ع)، دیده شده است. [[میرزا حسین‏ نوری]] در «[[النجم الثاقب]]» می‌‏نویسد:
خط ۷۶: خط ۷۳:
سیدمحمد، صاحب کرامات متواتر است و حتی نزد اهل ‏سنت هم معروف است. مردم [[عراق]]، حتی اعراب بادیه‌‏نشین هم می‌‏ترسند به نام او، قسم یاد کنند. اگر آنها را به برداشتن مالی متهم کنند، آن را برمی‌‏گردانند؛ ولی به سیدمحمد، قسم نمی‏‌خورند؛ زیرا عذاب آن را دیده‌‏اند.<ref>ابوجعفر محمد بن علی الهادی، غروی اردوبادی، ص40.</ref>
سیدمحمد، صاحب کرامات متواتر است و حتی نزد اهل ‏سنت هم معروف است. مردم [[عراق]]، حتی اعراب بادیه‌‏نشین هم می‌‏ترسند به نام او، قسم یاد کنند. اگر آنها را به برداشتن مالی متهم کنند، آن را برمی‌‏گردانند؛ ولی به سیدمحمد، قسم نمی‏‌خورند؛ زیرا عذاب آن را دیده‌‏اند.<ref>ابوجعفر محمد بن علی الهادی، غروی اردوبادی، ص40.</ref>


تعدادی از علما، درباره کرامات سیدمحمد، کتاب‏‌هایی نوشته‏اند؛ از جمله [[مهدی آل عبدالغفار کشمیری]]، رساله‌‏ای را در کرامات سیدمحمد بن علی الهادی، نوشته است. در اینجا ما به نمونه‌‏ای از کرامات ایشان، اشاره می‏‌کنیم:
تعدادی از علما، درباره کرامات سیدمحمد، کتاب‏‌هایی نوشته‏‌اند؛ از جمله [[مهدی آل عبدالغفار کشمیری]]، رساله‌‏ای را در کرامات سیدمحمد بن علی الهادی، نوشته است.
 
===شفای مرد شل===
 
علامه [[سید‌هادی خراسانی بجستانی]]‏<ref>زندگی این عالم بزرگوار، در گلشن ابرار، ج5، ص329، آمده است.</ref> از سیدحسن آل خوجه، از خدام [[آستانه عسکریین(ع)]]، نقل می‏‌کند:
 
در صحن شریف ابی‌‏جعفر سیدمحمد، نشسته بودم. متوجه شدم شخصی عرب در حالی که یکی از دست‏هایش را به گردن بسته بود، وارد آستانه شد. نزدیک رفتم و از علت مریضی او سؤال کردم. در جوابم گفت: «سال گذشته، روزی به منزل خواهرم رفتم. دیدم در حیاط، گوسفندی بسته است. خواستم ذبح کنم و بخورم؛ خواهرم اجازه نداد و گفت که این گوسفند نذر سیدمحمد است.
 
من به حرف او توجه نکردم و آن را ذبح کردم. پس از سه روز، آثار شلی در دستم، نمایان گشت و روز به روز، بدتر شد. من متوجه علت آن نبودم؛ تا اینکه در این اواخر متوجه عملم شدم. حالا هم پشیمانم و برای شفا به آستانه سیدمحمد آمدم». سپس با همراهیان، وارد حرم شد و شروع به گریه و زاری کرد. پس از ساعتی، دیدم دستش را حرکت می‏‌دهد. [[سجده شکر]] به‌جا آورد و نذر کرد هرسال، گوسفندی بیاورد و به نیت سیدمحمد، ذبح کند.<ref>ابوجعفر محمد بن علی الهادی، غروی اردوبادی، ص40.</ref>
 
[[محمدعلی اردوبادی]] (1312- 1380 ه. ق)، فقیه و پژوهشگر ساکن [[نجف ‏اشرف]]، کتابی برای هدیه به [[امام زمان (عج)]]، درباره عموی ایشان، امام‏زاده سیدمحمد، فرزند [[امام‏ هادی(ع)]] مدفون در شهر دجیل در شمال [[بغداد]]، تألیف کرده است.


==آستانه سید محمد==
==آستانه سیدمحمد==


عمارت مزار امامزاده سید محمد بارها بازسازی شده است:
عمارت مزار امامزاده سید محمد بارها بازسازی شده است:

نسخهٔ ‏۲۰ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۵۵

آستان سیدمحمد بن علی النقی(ع)
اطلاعات اوليه
کاربری زیارتگاه
مکان سامراء - بلد
مشخصات
وضعیت فعال
معماری
بازسازی سال 1250 هق

آستان مبارک سیدمحمد، زیارتگاهی در کشور عراق در شهر سامرا بوده و متعلق به سیدمحمد فرزند امام‌هادی(ع) است.

امامزاده سیدمحمد نزد شیعیان و نیز اهل سنت منطقه از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. به گونه‌ای که قسم خوردن به سیدمحمد موجب پایان یافتن اختلافات و مشاجرات می‌گردد.


این زیارتگاه در پنجاه کیلومتری جنوب سامرا و در شمال بغداد و نزدیک قریه‌ای به نام بلد در استان صلاح‌الدین عراق واقع شده است. این قریه به سبب وجود این امامزاده، به «بلد سیدمحمد» معروف است. وی از بزرگان و مبارزان عصر خود بود و میان شیعیان و دوستداران اهل‌ بیت(ع) به سبع الدجیل (شیر دجیل)، معروف بود.

آستان امامزاده سیدمحمد بارها مورد بازسازی و تعمیر قرار گرفته است.

جایگاه سیدمحمد نزد شیعیان

شیعیان عرب‏‌زبان، برای این بزرگوار، درست همان احترامی را قائل و معتقدند که شیعیان فارسی‏‌زبان، به‏‌ویژه ایرانیان، برای حضرت ابوالفضل العباس(ع) قائل‏اند. وی نه تنها نزد شیعه، بلکه نزد اهل ‏سنت و اعراب بادیه، از جایگاه رفیعی، برخوردار است. آنان نیز احترام او را دارند و از ایشان می‏‌ترسند.

ازاین‏رو هرگز قسم دروغ به او نمی‏‌خورند و پیوسته از اطراف برای او، نذر می‌‏برند. مرقدش، محل پایان یافتن بسیاری از اختلاف‏‌ها و مشاجرات است؛ چراکه وقتی کار به قسم خوردن به امامزاده محمد، کشیده می‏‌شود، منکر، از قسم خوردن خودداری می‏‌نماید و حق را به طرف دعوا می‏‌دهد؛ مبادا مورد خشم و نفرین آن بزرگوار، قرار گیرد.

ولادت سیدمحمد

سیدمحمد، بنابر برخی از منابع، حدود سال 228 ه. ق، متولد شد.[۱] بنابراین قول، سیدمحمد، فرزند اول امام است. ولی طبق برخی روایات، سیدمحمد فرزند دوم و از امام حسن عسکری(ع) کوچک‏‌تر بود. علی بن مهزیار نقل می‏‌کند: «به امام‌ هادی(ع) گفتم: اگر شما از دنیا بروید، به چه کسی رجوع کنیم؟» امام فرمود: «عهدی الی الاکبر من ولدی».[۲]

سیدمحمد، به ‏اندازه‌‏ای جلیل‏ القدر و عظیم ‏الشأن بوده است که شیعیان خیال می‏‌کردند او، امام بعدی است. یاران امام‌ هادی(ع) نیز درباره امامت وی، از امام سؤال می‏‌کردند. «علی بن عمرو نوفلی» می‏‌گوید:

همراه ابی‌‏الحسن(ع) در حیاط منزلشان بودیم که پسرش محمد، از جلوی ما گذشت. گفتم: «فدایت شوم! » آیا امام ما بعد از شما، ایشان است؟» امام در جواب من فرمود: «نه. امام شما بعد از من، حسن است».[۳]

علاقه امام هادی به سیدمحمد

امام‌ هادی(ع) و فرزندش امام حسن عسکری(ع)، به محمد، بسیار ابراز علاقه می‌‏کردند؛ به طوری که امام برای او، مجلس ختم برگزار کرد. جمعی از بنی‌‏هاشم، از جمله حسن بن حسن افطس، نقل کرده‌‏اند:

روز وفات سیدمحمد، به خانه امام‌ هادی(ع) رفتیم و دیدیم در صحن خانه، بساط گسترده‌‏اند و مردم دور تا دور، نشسته‌‏اند. جمعیت را تخمین زدیم، غیر از موالی و سایر مردم، 150 نفر از آل ابی‌‏طالب، بنی‏‌هاشم و قریش، حضور داشتند. ناگهان امام حسن عسکری(ع) در حالی‏که گریبان خود را در مرگ برادر، چاک کرده بود، وارد شد و کنار پدر ایستاد. ما حضرت را نمی‌‏شناختیم. پس از ساعتی، حضرت امام‌ هادی(ع) رو به او کرده و فرمود: «یا بُنَی اَحْدِثْ لِلهِ شُکْراً فَقَدْ اَحْدَثَ فِیکَ اَمْراً».

امام حسن(ع) گریه کرد و گفت: «الْحَمْدُ لِلهِ رَبّ الْعالَمِینَ، ایاهُ نَشْکُرُ نِعَمَهُ عَلَینا وَ اِنّا لِلهِ وَ اِنّا اِلَیهِ رَاجِعُونَ».

پرسیدم: «او کیست؟» جواب داد: «حسن(ع) فرزند امام علی النقی(ع)». در آن هنگام، بیست ‏ساله به نظر می‏‌رسید. ما فهمیدیم که پس از پدر، او امام است.[۴]

ویژگی‏‌های اخلاقی سیدمحمد‏

ابوجعفر، سید حمد، دارای اخلاق والا، گستردگی علوم و ادب بسیار برجسته بود و این کمالات، او را از دیگران متمایز می‏‌ساخت؛ تا آنجا که بسیاری از شیعیان، معتقد بودند که پس از امام‌ هادی(ع)، منصب امامت به او می‌‏رسد.

عارف بزرگ، الکلانی، درباره شخصیت ایشان چنین می‏‌گوید:

خدمت ابوجعفر، محمد بن علی الرضا (لقب امام‌ هادی)، در آغاز شکوفایی و سن کم رسیدم و از او باوقارتر، بزرگوارتر، جلیل‏‌تر و پاکیزه‌‏تر ندیدم. در آن هنگام امام حسن عسکری(ع) در حجاز، کودک بود و ابوجعفر، او را بسیار می‌‏ستود. ابوجعفر، همواره ملازم برادرش، امام حسن عسکری بود و از او جدا نمی‌‏شد. حضرت نیز آموزش و تربیت او را برعهده گرفته بود و از علوم، معارف و آداب خویش، او را بهره‏‌مند می‏‌ساخت.

علمای شیعه، اتفاق نظر دارند که امام‌ هادی(ع)، سیدمحمد، برادر بزرگ‏تر امام حسن عسکری(ع)، را حتی با اشاره و دلالت، امام بعدی، معرفی نکرده است. اما از آنجا که سیدمحمد، شایستگی‏‌هایی داشت، شیعیان تصور می‏‌کردند وی، امام بعدی است. ولی پس از درگذشت وی، سه سال پیش از رحلت امام‌ هادی(ع)، شیعیان با راهنمایی امام‌ هادی(ع)، از جانشینی امام حسن عسکری(ع)، آگاه شدند.[۵]

سیدمحمد، در سال 252 ه. ق، برای زیارت خانه خدا، قصد سفر کرد. هنگامی که به قریه بلد رسید، مریض شد و درگذشت. شیعیان، او را در همان‏جا دفن کردند. علت بیماری ایشان، معلوم نیست و نمی‌‏دانیم آیا خلفای عباسی، ایشان را مسموم کردند یا آنکه بیماری و مرگ ایشان، طبیعی بود.[۶]

کرامات‏ سیدمحمد

کرامات زیادی از این فرزند بزرگوار امام‌ هادی(ع)، دیده شده است. میرزا حسین‏ نوری در «النجم الثاقب» می‌‏نویسد:

سیدمحمد، صاحب کرامات متواتر است و حتی نزد اهل ‏سنت هم معروف است. مردم عراق، حتی اعراب بادیه‌‏نشین هم می‌‏ترسند به نام او، قسم یاد کنند. اگر آنها را به برداشتن مالی متهم کنند، آن را برمی‌‏گردانند؛ ولی به سیدمحمد، قسم نمی‏‌خورند؛ زیرا عذاب آن را دیده‌‏اند.[۷]

تعدادی از علما، درباره کرامات سیدمحمد، کتاب‏‌هایی نوشته‏‌اند؛ از جمله مهدی آل عبدالغفار کشمیری، رساله‌‏ای را در کرامات سیدمحمد بن علی الهادی، نوشته است.

آستانه سیدمحمد

عمارت مزار امامزاده سید محمد بارها بازسازی شده است:

عمارت اول

این آستانه مبارک، چون در مسیر اصلی راه سامراء نبوده و با راه اصلی، فاصله داشته است، بر اثر ناامن بودن آن منطقه تا عصر صفویه، متروک مانده بود. ازاین‏رو به‏‌طور دقیق، از تاریخ بنای آن، اطلاعی در دست نیست؛ جز اینکه در تعمیرات اساسی که در سال‏‌های 1379- 1384 ه. ق، در این آستانه، انجام گشت و از قرائنی که مشاهده شد، بعضی از اهل اطلاع، اظهار می‌‏دارند که عمارت اول این آستانه، متعلق به قرن چهارم است که عضدالدوله دیلمی، آن را ساخته است.

عمارت دوم

در قرن دهم هجری، شاه اسماعیل صفوی، آن را پس از فتح بغداد، انجام داد که در آن هنگام، قسمتی هم برای سکونت زائرانی در نظر گرفته شد که قصد زیارت سامرا را داشتند و از این آستانه هم زیارت می‏‌کردند و در آنجا، توقف می‌‏نمودند.

عمارت سوم

در سال 1198 ه. ق، ملا محمد رفیع، فرزند محمدشفیع خراسانی تبریزی، به هزینه احمد خان دنبلی، آن عمارت را ساخت. سیدحسن امین در دائرةالمعارف الاسلامیة الشیعة، به نقل از کتاب «تحفة العالم»، اثر میرزا عبداللطیف تستری، آن را عمارت اول، ثبت کرده است.

عمارت چهارم

حدود سال 1208 ه. ق، شیخ زین العابدین کاظمی آل سلماسی، آن را ساخت و گنبدی از گچ و آجر بر قبر شریف بنا کرد. همچنین کاروانسرای بزرگی را در جهت شرقی آستانه، برای سکونت زائران ایجاد نمود که قسمتی از هزینه آن را احمد خان دنبلی، پرداخت. این عمارت را شیخ ذبیح‌‏الله محلاتی در کتاب «تاریخ سامرا»، عمارت اول دانسته و ثبت کرده است. اما سیدحسن امین به نقل از «مآثر الکبراء» شیخ ذبیح‏‌الله محلاتی، در دایره المعارف الاسلامیه الشیعه، عمارت سوم آستانه سیدمحمد، ثبت نموده است.

عمارت پنجم

در سال 1244 ه. ق، ملا محمد صالح برغانی قزوینی حائری، با نظارت سردار حسن خان و حسین خان قزوینی، آن را انجام دادند که تمامی عمارت سابق را خراب نمودند و آستانه مجللی با گنبد بزرگ کاشی‏کاری، بنا کردند که شروع آن، در سال 1244 ه. ق، و پایان آن عمارت، در سال 1250 ه. ق، بود. تاریخ مذکور بر سنگ مرمر، به خط ثلث، در دو طرف ایوان آستانه، نصب است.

سیدحسن امین معتقد است که در سال 1250 ه. ق، سردار حسین خان آن را تعمیر نموده است و این عمارت را در سال 1310 ه. ق، میرزا حسین نوری، تعمیر کرد و قسمت‏‌هایی از کاشی‏‌کاری گنبد را که ریخته بود، بازسازی نمود که تاریخ آن در پیشانی گنبد، ثبت شده است. هشت حجره نیز در جنوب صحن شریف، برای سکونت زائران بنا گردیده بود.

پس از هجرت میرزای شیرازی به سامرا، در یکی از مسافرت‏‌های میرزا که همراه شاگردانش، پیاده از سامرا به آستانه سیدمحمد مشرف گشتند، تعمیراتی انجام دادند و چند حجره به حجرات صحن، افزودند. سپس میرزا محمد تهرانی عسکری، صحن شریف را توسعه داد و حجراتی بدان اضافه نمود. در عصر مرجعیت آیت‏‌الله حاج آقا حسین قمی، جمعی از مردم ایران، اموال زیادی را برای تعمیر آستانه سیدمحمد، ارسال‏ داشتند و به همت فرزندشان حاج‌‏آقا محمد طباطبایی آستان کنونی طراحی شد.

مشخصات عمارت جدید

این آستانه، بین سال‏‌های 1380 تا 1384 ه. ق، به شکل باشکوهی، تکمیل شد. عمارت جدید، دارای صحن مربع شکل به ضلع 150 متر است و وسط صحن شریف، حرم مطهر واقع است که گنبد کاشی‏‌کاری آن، نظر هر بیننده را به خود جلب می‌‏دارد. محیط گنبد، حدود پنجاه متر و ارتفاع آن، 45 متر است و کنار آن، مناره‌‏ای به ارتفاع چهل متر، در سال 1379 ه. ق، برافراشته‏‌اند. مقابل حرم نیز یک ایوان مسقف، با ستون‏‌های باشکوه، خودنمایی می‌‏کند. حرم مطهر با کاشی‌‏کاری و آینه‏‌کاری هنرمندان ایرانی، تزیین شده و نشانه‏‌ای از هنر اسلامی را به نمایش می‌‌‏گذارد. قبر مطهر، وسط حرم واقع است و روی آن، صندوق نفیس و ضریح نقره، نصب است.[۸]

فرزندان سیدمحمد

درباره تعداد فرزندان سیدمحمد، بین مورخان و علمای انساب اختلاف است. عده‌‏ای او را صاحب فرزند نمی‏‌دانند. برخی نیز برای او، دو فرزند به‌ ‏نام‏‌های حسین و علی، معروف به صاحب العسکر، می‏‌دانند.[۹]

شیخ عباس قمی، فرزند دیگری را به‏ نام احمد، برای سیدمحمد برشمرده است که این نام، مقتضای کنیه او می‏‌باشد که ابواحمد است. مرحوم قمی، تداوم نسل او را از این فرزند، قائل است و سلسله یکی از سادات بعاج را به او ختم می‌‏کند و می‏‌نویسد: «سادات آل بعاج، نسب شریف خود را به سیدمحمد بن احمد بن محمد بن امام‌ هادی می‌‏رسانند».[۱۰]

نویسنده کتاب «بحرالانساب» که کتابش از اعتبار خاصی برخوردار نیست، تعداد فرزندان محمد را نُه تن برشمرده است که عبارت‌اند از: جعفر، عبدالله، احمد، علی، محمود، اسکندر، لطف‌‏الله، عنایت‌‏الله و هدایت‌‏الله. وی اضافه می‏‌کند که برخی از فرزندان آنان، در خوی و سلماس می‌‏زیسته‌‏اند.[۱۱] گفته‏‌اند برخی از سادات اصفهان نیز به آن جناب می‏رسند.[۱۲]

پانویس

  1. دائرة المعارف تشیع، ج3، ص410.
  2. موسوعة کلمات الامام الهادی، پژوهشکده باقر العلوم، ص126.
  3. کافی، ج1، ص325.
  4. بحار الانوار، ج50، ص246؛ منتهی الآمال، ج2، ص688.
  5. زندگانی امام حسن عسکری(ع)، قرشی، ص23.
  6. همان، ص30.
  7. ابوجعفر محمد بن علی الهادی، غروی اردوبادی، ص40.
  8. دایرة المعارف تشیع، ج3، ص124.
  9. منتقلة الطالبیه، ص336؛ لباب الانساب، ج2، ص586؛ تحفة الزهار، ج3، ص461.
  10. سبع الدجیل، ص35 و 36؛ منتهی الامال، ج2، ص690.
  11. بحر الانساب، ص102؛ سبع الدجیل، ص11.
  12. شجره نامه سادات اصفهان، ص20؛ امامزادگان و پارسایان نامدار در افق خوانسار، ص96 و 97.

منابع

این مقاله برگرفته از کتاب زیارت‌گاه‌های عراق، محمدمهدی فقیه بحرالعلوم. بخش «مزار امامزاده سیدمحمد»، ج2، ص132. است.
  • دائرة المعارف الاسلامية الشيعية، حسن الامين، بيروت، دار التعارف، ١۴٢٢ه. ق - ٢٠٠١م.
  • منتقلة الطالبية، ابواسماعيل ابراهيم بن ناصر (ابن طباطبا)، النجف، المطبعة الحيدرية، ١٣٨٨ه. ق - ١٩۶٨م.
  • گلشن ابرار، جمعى از پژوهشگران حوزه علميه قم، زير نظر: پژوهشكده باقرالعلوم(ع)، چاپ ٣، قم، معروف، ١٣٨۵ه. ش.
  • بحارالانوار، محمدباقر المجلسي، ط ٢، بيروت، مؤسسة الوفاء، ١۴٠٣ه. ق - ١٩٨٣م.
  • حياة الامام موسي بن جعفر(ع)، باقر شريف قرشي، النجف، المكتبة الحيدرية، ١٣٩٠ه. ق.
  • تحفة الازهار و زلال الانهار في نسب ابناء الائمة الاطهار، ضامن بن شدقم الحسيني المدني، چاپ ا، تهران، ميراث مكتوب، ١٣٧٨ه. ش.
  • لباب الانساب والالقاب والاعقاب، ابوالحسن على بن زيد بيهقى (ابن فندق)، قم، كتابخانه آيت‌الله العظمى مرعشى نجفى، ١۴١٠ه. ق.
  • الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش.
  • موسوعة کلمات الامام الهادی، علی غلامی و حسین سجادی تبار، پژوهشکده باقرالعلوم(ع)، اول 1393.
  • منتقلة الطالبیه، ابن‌طباطبا علوی اصفهانی و ابراهیم بن ناصر، قم، المکتبة الحیدریه، 1377.