مزار: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{جا:ویرایش}} ==پانوشت== {{پانویس}} ==منابع== {{برگرفتگی | پیش از لینک = مقاله | منبع...» ایجاد کرد) |
(←پانوشت) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
[[رده:مقالههای در دست ویرایش]] | [[رده:مقالههای در دست ویرایش]] | ||
== واژهشناسی == | |||
مزار، واژهای عربی، | |||
الصحاح ؛ ج2 ؛ ص674 | |||
المَزَارُ: الزيَارَةُ. و المَزَارُ: مَوْضِعُ الزيارة. | |||
جوهرى، اسماعيل بن حماد، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربية، 6جلد، دار العلم للملايين - بيروت، چاپ: اول، 1376 ه.ق. | |||
لسان العرب ؛ ج4 ؛ ص336 | |||
المَزَارُ: الزيارة و المَزَارُ: موضع الزيارة. | |||
ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، 15جلد، دار صادر - بيروت، چاپ: سوم، 1414 ه.ق. | |||
المصباح المنير فى غريب الشرح الكبير للرافعى ؛ ج1 ؛ ص260 | |||
(الْمَزَارُ) يَكُونُ مَصْدَراً وَ مَوْضِعُ (الزِّيَارَةِ) و (الزِّيَارَةُ) فِى الْعُرْفِ قَصْدُ الْمَزُورِ إِكْرَاماً لَهُ و اسْتِئْنَاساً بهِ. | |||
فيومى، احمد بن محمد، المصباح المنير فى غريب الشرح الكبير للرافعى، 2جلد، موسسه دار الهجرة - قم، چاپ: دوم، 1414 ه.ق. | |||
تاج العروس ؛ ج6 ؛ ص477 | |||
زَارَ ه يَزُورُه زَوْراً، أَي لَقِيَه بزَوْرِه، أَو قَصَدَ | |||
المَزَارِ، بالفَتْح، مصدر مِيمِيّ، و قد سَقَط من بعض النُّسَخ. | |||
مرتضى زبيدى، محمد بن محمد، تاج العروس من جواهر القاموس، 20جلد، دار الفكر - بيروت، چاپ: اول، 1414 ه.ق. | |||
لسان اللسان ؛ ج1 ؛ ص562 | |||
زَوِرَ يَزْوَرُ إذا مال | |||
مهنا، عبد الله على، لسان اللسان : تهذيب لسان العرب، 2جلد، دار الكتب العلمية - بيروت، چاپ: اول، 1413 ه.ق. | |||
در واژهنامههای فارسی، به معنای جای زیارت، زیارتگاه، گور، آرامگاه<ref>فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه مزار.</ref> و گورستان<ref name=":0">لغتنامه دهخدا، ذیل واژه مزار.</ref> آمده است. محمد معین، مزار را قبر، به ویژه قبری که زیارتگاه باشد، دانسته است.<ref>فرهنگ فارسی معین، ذیل واژه مزار.</ref> دهخدا، مانند واژهنامههای عربی، معنای مصدری مزار را نیز نقل کرده است.<ref name=":0" /> | |||
به معناى زيارتگاه، محلّ زيارت، حرم و بقعه امامان و امامزادگان و شهدا و اولياى الهى است كه مردم به ديدن آن مىروند. مزار به معناى «زيارت كردن» هم آمده است (مصدرميمى) و بنابر اين معنا، مزارگاه يعنى زيارتگاه. از آنجا كه در روايات معصومين (عليهم السلام) به حضور در كنار مدفن امامان و انبيا يا خانه خدا و زيارت قبور آنان توصيه شده است، به اينگونه قبرها و مكانها و معابد «مزار» گفته مىشود.<ref>فرهنگنامه زیارت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۱، ص87.</ref> امام باقر (عليه السلام) در توصيه به جابر براى زيارت قبر امير مؤمنان (عليه السلام) و زيارت وداع فرمود كه چنين بگو: | |||
«اللّهم لا تَحرِمْني ثوابَ مزَاره الّذي اوجبتَ لَهُ».<ref>بحارالأنوار، ج٩٧ ص٢۶٨.</ref> در روايتى ديگر، پيامبر خدا(صلى الله عليه و آله) فرمود: | |||
«جعل الله قبره مزار ملائكة الرّحمه»؛ هركس با حبّ آل محمّد از دنيا برود، خداوند قبر او را مزار فرشتگان رحمت قرار مىدهد.<ref>بحارالأنوار، ج٢٣ ص٢٣٣.</ref> | |||
به قبرستان و قبورى هم كه در شهرها و روستاها وجود دارد، «مزار» گفته مىشود و مردم شبها و روزهاى جمعه بر سر مزار مىروند و براى اموات خود فاتحه مىخوانند. | |||
«مزار» به كتاب زيارت هم گفته مىشود. برخى از علماى دين، كتابهايى حاوى رواياتِ مربوط به زيارت و متن زيارتنامه و فضيلت زيارت تأليف كردهاند و نام آنها را «المزار» گذاشتهاند؛ مانند مزار مشهدى، مزار شيخ مفيد، مزار قطب رواندى و... ديگران.<ref>فرهنگنامه زیارت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۱، ص8۸.</ref> | |||
==پانوشت== | ==پانوشت== |
نسخهٔ ۱۹ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۱۶
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:Abbasahmadi1363 در تاریخ ۲۸ آبان ۱۳۹۸ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
واژهشناسی
مزار، واژهای عربی،
الصحاح ؛ ج2 ؛ ص674
المَزَارُ: الزيَارَةُ. و المَزَارُ: مَوْضِعُ الزيارة.
جوهرى، اسماعيل بن حماد، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربية، 6جلد، دار العلم للملايين - بيروت، چاپ: اول، 1376 ه.ق.
لسان العرب ؛ ج4 ؛ ص336
المَزَارُ: الزيارة و المَزَارُ: موضع الزيارة.
ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، 15جلد، دار صادر - بيروت، چاپ: سوم، 1414 ه.ق.
المصباح المنير فى غريب الشرح الكبير للرافعى ؛ ج1 ؛ ص260
(الْمَزَارُ) يَكُونُ مَصْدَراً وَ مَوْضِعُ (الزِّيَارَةِ) و (الزِّيَارَةُ) فِى الْعُرْفِ قَصْدُ الْمَزُورِ إِكْرَاماً لَهُ و اسْتِئْنَاساً بهِ.
فيومى، احمد بن محمد، المصباح المنير فى غريب الشرح الكبير للرافعى، 2جلد، موسسه دار الهجرة - قم، چاپ: دوم، 1414 ه.ق.
تاج العروس ؛ ج6 ؛ ص477
زَارَ ه يَزُورُه زَوْراً، أَي لَقِيَه بزَوْرِه، أَو قَصَدَ
المَزَارِ، بالفَتْح، مصدر مِيمِيّ، و قد سَقَط من بعض النُّسَخ.
مرتضى زبيدى، محمد بن محمد، تاج العروس من جواهر القاموس، 20جلد، دار الفكر - بيروت، چاپ: اول، 1414 ه.ق.
لسان اللسان ؛ ج1 ؛ ص562
زَوِرَ يَزْوَرُ إذا مال
مهنا، عبد الله على، لسان اللسان : تهذيب لسان العرب، 2جلد، دار الكتب العلمية - بيروت، چاپ: اول، 1413 ه.ق.
در واژهنامههای فارسی، به معنای جای زیارت، زیارتگاه، گور، آرامگاه[۱] و گورستان[۲] آمده است. محمد معین، مزار را قبر، به ویژه قبری که زیارتگاه باشد، دانسته است.[۳] دهخدا، مانند واژهنامههای عربی، معنای مصدری مزار را نیز نقل کرده است.[۲]
به معناى زيارتگاه، محلّ زيارت، حرم و بقعه امامان و امامزادگان و شهدا و اولياى الهى است كه مردم به ديدن آن مىروند. مزار به معناى «زيارت كردن» هم آمده است (مصدرميمى) و بنابر اين معنا، مزارگاه يعنى زيارتگاه. از آنجا كه در روايات معصومين (عليهم السلام) به حضور در كنار مدفن امامان و انبيا يا خانه خدا و زيارت قبور آنان توصيه شده است، به اينگونه قبرها و مكانها و معابد «مزار» گفته مىشود.[۴] امام باقر (عليه السلام) در توصيه به جابر براى زيارت قبر امير مؤمنان (عليه السلام) و زيارت وداع فرمود كه چنين بگو:
«اللّهم لا تَحرِمْني ثوابَ مزَاره الّذي اوجبتَ لَهُ».[۵] در روايتى ديگر، پيامبر خدا(صلى الله عليه و آله) فرمود:
«جعل الله قبره مزار ملائكة الرّحمه»؛ هركس با حبّ آل محمّد از دنيا برود، خداوند قبر او را مزار فرشتگان رحمت قرار مىدهد.[۶]
به قبرستان و قبورى هم كه در شهرها و روستاها وجود دارد، «مزار» گفته مىشود و مردم شبها و روزهاى جمعه بر سر مزار مىروند و براى اموات خود فاتحه مىخوانند.
«مزار» به كتاب زيارت هم گفته مىشود. برخى از علماى دين، كتابهايى حاوى رواياتِ مربوط به زيارت و متن زيارتنامه و فضيلت زيارت تأليف كردهاند و نام آنها را «المزار» گذاشتهاند؛ مانند مزار مشهدى، مزار شيخ مفيد، مزار قطب رواندى و... ديگران.[۷]