پرش به محتوا

مزار

از ویکی حج

مزار، حرم و بقعه امامان(ع)، امام‌زادگان، شهیدان و اولیای الهی است که مردم به زیارت آن می‌روند. این استعمال، از برخی روایات معصومان(ع) گرفته شده است. به قبرستان نیز مزار گفته شده و به کتاب‌هایی که درباره زیارت نگاشته شده، مانند کتاب المزار شیخ مفید نیز مزار می‌گویند.

واژه‌شناسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مزار، واژه‌ای عربی و اسم مکان، به معنای محل زیارت است[۱] و زیارت، به معنای ملاقات کردن یا قصد و آهنگِ کسی کردن است.[۲] برخی زیارت را قصد و آهنگِ مزور برای اکرام و احترام گذاشتن به او و انس گرفتن با او دانسته‌اند.[یادداشت ۱][۳] این واژه، به عنوان مصدر میمی،[۴] به معنای زیارت کردن نیز به کار رفته است.[۵]

در واژه‌نامه‌های فارسی، به معنای جای زیارت، زیارتگاه، گور، آرامگاه[۶] و گورستان[۷] آمده است. محمد معین، مزار را قبر، به ویژه قبری که زیارتگاه باشد، دانسته است.[۸] دهخدا، مانند واژه‌نامه‌های عربی، معنای مصدری مزار را نیز نقل کرده است.[۷] بر پایه معنای مصدریِ مزار، مزارگاه به معنای زیارتگاه است.[۹]

زیارتگاه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مزار، حرم و بقعه امامان(ع)، امام‌زادگان، شهیدان و اولیای الهی است که مردم به زیارت آن می‌روند. سفارش معصومان(ع) به حضور در کنار مدفن امامان(ع)، انبیا و قبرهای مؤمنان و زیارت آن‌ها، باعث شده به این‌گونه قبرها و مکان‌ها «مزار» گفته شود.[۹] امام باقر(ع)، برای وداع با قبر امام علی(ع) زیارتی ذکر کرده، که در یکی از فرازهای آن از قبر وی به عنوان مزار یاد شده است.[یادداشت ۲][۱۰] در روایتی دیگر، به گفته حضرت محمد(ص)، خدا قبر کسی را که با دوستیِ آل محمد از دنیا برود «مزار فرشتگان مهربانی» قرار می‌دهد.[یادداشت ۳][۱۱]

قبرستان[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به قبرستان و قبرهایی که در شهرها و روستاها وجود دارد نیز، «مزار» گفته می‌شود و مردم شب‌ها و روزهای جمعه، به سر مزار رفته و برای مردگان خود فاتحه می‌خوانند.[۱۲]

کتاب مزار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

«مزار» به کتاب‌هایی که درباره زیارت نگاشته شده نیز، گفته می‌شود. برخی از عالمان، کتاب‌هایی دارای روایاتِ مربوط به زیارت، متن زیارت‌نامه و فضیلت زیارت تألیف کرده و نام آن‌ها را «المزار» گذاشته‌اند؛ مانند مزار مشهدی، مزار شیخ مفید و مزار قطب رواندی.[۱۲]

جستارهای وابسته[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پانوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. الصحاح، ج‏2، ص674؛ لسان العرب، ج‏4، ص336؛ المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، ج‏1، ص260.
  2. تاج العروس، ج‏6، ص477.
  3. المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، ج‏1، ص260.
  4. تاج العروس، ج‏6، ص477.
  5. الصحاح، ج‏2، ص674؛ لسان العرب، ج‏4، ص336؛ المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، ج‏1، ص260.
  6. فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه مزار.
  7. پرش به بالا به: ۷٫۰ ۷٫۱ لغت‌نامه دهخدا، ذیل واژه مزار.
  8. فرهنگ فارسی معین، ذیل واژه مزار.
  9. پرش به بالا به: ۹٫۰ ۹٫۱ فرهنگ‌نامه زیارت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۱، ص87.
  10. إقبال الأعمال، ج‏1، ص471.
  11. الطرائف، ص267؛ بحارالأنوار، ج٢٣ ص٢٣٣.
  12. پرش به بالا به: ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ فرهنگ‌نامه زیارت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۱، ص8۸.

یادداشت‌ها

  1. الزِّیَارَةُ، فِی الْعُرْفِ قَصْدُ الْمَزُورِ إِکْرَاماً لَهُ و اسْتِئْنَاساً بهِ.
  2. اللّهم لا تَحرِمْنی ثوابَ مزَاره الّذی اوجبتَ لَهُ!
  3. من مات علی حب آل محمد جعل الله قبره مزار ملائکة الرحمة.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این مقاله برگرفته از مقاله فرهنگ نامه زیارت، جواد محدثی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره بیست و یکم، زمستان ۱۳۹۳، ص۸۷ است.
  • إقبال الأعمال، علی بن موسی بن طاووس، تهران، ۱۴۰۹ق.
  • بحار الأنوار، محمد باقر بن محمد تقی مجلسی، بیروت، ۱۴۰۳ق.
  • تاج العروس من جواهر القاموس، محمد بن محمد مرتضی زبیدی، دار الفکر، بیروت، ۱۴۱۴ق.
  • الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، اسماعیل بن حماد جوهری، دار العلم للملایین، بیروت، ۱۳۷۶ق.
  • الطرائف، علی بن موسی بن طاووس، ترجمه داود إلهامی، قم، ۱۳۷۴ش.
  • المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، احمد بن محمد فیومی، موسسه دار الهجرة، قم، ۱۴۱۴ق.
  • لسان العرب، محمد بن مکرم ابن منظور، بیروت، ۱۴۱۴ق.