مزار: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←معرفی) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
==واژهشناسی== | ==واژهشناسی== | ||
مزار، واژهای عربی و اسم مکان، به معنای محل [[زیارت]] است<ref>الصحاح، ج2، ص674؛ لسان العرب، ج4، ص336؛ المصباح المنير فى غريب الشرح الكبير للرافعى، ج1، ص260.</ref> و زیارت، به معنای ملاقات کردن یا قصد کردن؛<ref>تاج العروس، ج6، ص477.</ref> قصد مزور برای اکرام و احترام گذاشتن به او و انس گرفتن با اوست.{{یادداشت|الزِّيَارَةُ، فِى الْعُرْفِ قَصْدُ الْمَزُورِ إِكْرَاماً لَهُ و اسْتِئْنَاساً بهِ.}}<ref>المصباح المنير فى غريب الشرح الكبير للرافعى، ج1، ص260.</ref> این واژه، به عنوان مصدر میمی،<ref>تاج العروس، ج6، ص477.</ref> به معنای زیارت کردن نیز به کار رفته است.<ref>الصحاح، ج2، ص674؛ لسان العرب، ج4، ص336؛ المصباح المنير فى غريب الشرح الكبير للرافعى، ج1، ص260.</ref> | مزار، واژهای عربی و اسم مکان، به معنای محل [[زیارت]] است<ref>الصحاح، ج2، ص674؛ لسان العرب، ج4، ص336؛ المصباح المنير فى غريب الشرح الكبير للرافعى، ج1، ص260.</ref> و زیارت، به معنای ملاقات کردن یا قصد و آهنگِ کسی کردن؛<ref>تاج العروس، ج6، ص477.</ref> قصد و آهنگِ [[مزور]] برای اکرام و احترام گذاشتن به او و انس گرفتن با اوست.{{یادداشت|الزِّيَارَةُ، فِى الْعُرْفِ قَصْدُ الْمَزُورِ إِكْرَاماً لَهُ و اسْتِئْنَاساً بهِ.}}<ref>المصباح المنير فى غريب الشرح الكبير للرافعى، ج1، ص260.</ref> این واژه، به عنوان مصدر میمی،<ref>تاج العروس، ج6، ص477.</ref> به معنای زیارت کردن نیز به کار رفته است.<ref>الصحاح، ج2، ص674؛ لسان العرب، ج4، ص336؛ المصباح المنير فى غريب الشرح الكبير للرافعى، ج1، ص260.</ref> | ||
در واژهنامههای فارسی، به معنای جای زیارت، زیارتگاه، گور، آرامگاه<ref>فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه مزار.</ref> و گورستان<ref name=":0">لغتنامه دهخدا، ذیل واژه مزار.</ref> آمده است. محمد معین، مزار را قبر، به ویژه قبری که زیارتگاه باشد، دانسته است.<ref>فرهنگ فارسی معین، ذیل واژه مزار.</ref> دهخدا، مانند واژهنامههای عربی، معنای مصدری مزار را نیز نقل کرده است.<ref name=":0" /> بر پایه معنای مصدریِ مزار، مزارگاه به معنای زیارتگاه است.<ref name=":1" /> | در واژهنامههای فارسی، به معنای جای زیارت، زیارتگاه، گور، آرامگاه<ref>فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه مزار.</ref> و گورستان<ref name=":0">لغتنامه دهخدا، ذیل واژه مزار.</ref> آمده است. محمد معین، مزار را قبر، به ویژه قبری که زیارتگاه باشد، دانسته است.<ref>فرهنگ فارسی معین، ذیل واژه مزار.</ref> دهخدا، مانند واژهنامههای عربی، معنای مصدری مزار را نیز نقل کرده است.<ref name=":0" /> بر پایه معنای مصدریِ مزار، مزارگاه به معنای زیارتگاه است.<ref name=":1" /> | ||
== | ==زیارتگاه== | ||
مزار، حرم و بقعه [[امامان(ع)]]، امامزادگان، شهیدان و اولياى الهى است كه مردم به ديدن و [[زیارت]] آن مىروند. سفارش [[معصومان(ع)]] به حضور در كنار مدفن امامان(ع)، انبيا و قبرهای مؤمنان و زيارت آنها، باعث شده به اينگونه قبرها و مكانها «مزار» گفته شود.<ref name=":1">فرهنگنامه زیارت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۱، ص87.</ref> [[امام باقر(ع)]] در | مزار، حرم و بقعه [[امامان(ع)]]، امامزادگان، شهیدان و اولياى الهى است كه مردم به ديدن و [[زیارت]] آن مىروند. سفارش [[معصومان(ع)]] به حضور در كنار مدفن امامان(ع)، انبيا و قبرهای مؤمنان و زيارت آنها، باعث شده به اينگونه قبرها و مكانها «مزار» گفته شود.<ref name=":1">فرهنگنامه زیارت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۱، ص87.</ref> [[امام باقر(ع)]]، برای [[زیارت وداع|وداع]] با [[آستان مقدس امام علی(ع)|قبر امام علی(ع)]] زیارتی ذکر کرده، که در یکی از فرازهای آن از قبر وی به عنوان مزار یاد شده است.{{یادداشت|اللّهم لا تَحرِمْني ثوابَ مزَاره الّذي اوجبتَ لَهُ!}}<ref>إقبال الأعمال، ج1، ص471.</ref> در روايتى ديگر، به گفته [[حضرت محمد(ص)]]، خدا قبر کسی را که با دوستیِ آل محمد از دنیا برود «مزار فرشتگان مهربانی» قرار میدهد.{{یادداشت|من مات على حب آل محمد جعل الله قبره مزار ملائكة الرحمة.}}<ref>الطرائف، ص267؛ بحارالأنوار، ج٢٣ ص٢٣٣.</ref> | ||
== قبرستان == | |||
به قبرستان و قبرهایی كه در شهرها و روستاها وجود دارد نیز، «مزار» گفته مىشود و مردم شبها و روزهاى جمعه، به سر مزار رفته و براى مردگان خود فاتحه مىخوانند.<ref name=":2" /> | |||
== کتاب مزار == | |||
«مزار» به كتابهایی که درباره [[زيارت]] نگاشته شده نیز، گفته مىشود. برخى از عالمان، كتابهايى دارای رواياتِ مربوط به زيارت، متن زيارتنامه و فضيلت زيارت تأليف كرده و نام آنها را «المزار» گذاشتهاند؛ مانند مزار مشهدى، [[کتاب المزار (شیخ مفید)|مزار شيخ مفيد]] و مزار قطب رواندى.<ref name=":2">فرهنگنامه زیارت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۱، ص8۸.</ref> | |||
«مزار» به | |||
==پانوشت== | ==پانوشت== | ||
خط ۳۶: | خط ۳۴: | ||
تاج العروس من جواهر القاموس، محمد بن محمد مرتضى زبيدى، دار الفكر، بيروت، 1414ق. | تاج العروس من جواهر القاموس، محمد بن محمد مرتضى زبيدى، دار الفكر، بيروت، 1414ق. | ||
إقبال الأعمال، على بن موسى بن طاووس، تهران، 1409ق. | |||
بحار الأنوار، محمد باقر بن محمد تقى مجلسى، بيروت، 1403ق. | |||
الطرائف، على بن موسى بن طاووس، ترجمه داود إلهامى، قم، 1374ش. | |||
{{پایان}} | {{پایان}} |
نسخهٔ ۱۹ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۱۷
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:Abbasahmadi1363 در تاریخ ۲۸ آبان ۱۳۹۸ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
واژهشناسی
مزار، واژهای عربی و اسم مکان، به معنای محل زیارت است[۱] و زیارت، به معنای ملاقات کردن یا قصد و آهنگِ کسی کردن؛[۲] قصد و آهنگِ مزور برای اکرام و احترام گذاشتن به او و انس گرفتن با اوست.[یادداشت ۱][۳] این واژه، به عنوان مصدر میمی،[۴] به معنای زیارت کردن نیز به کار رفته است.[۵]
در واژهنامههای فارسی، به معنای جای زیارت، زیارتگاه، گور، آرامگاه[۶] و گورستان[۷] آمده است. محمد معین، مزار را قبر، به ویژه قبری که زیارتگاه باشد، دانسته است.[۸] دهخدا، مانند واژهنامههای عربی، معنای مصدری مزار را نیز نقل کرده است.[۷] بر پایه معنای مصدریِ مزار، مزارگاه به معنای زیارتگاه است.[۹]
زیارتگاه
مزار، حرم و بقعه امامان(ع)، امامزادگان، شهیدان و اولياى الهى است كه مردم به ديدن و زیارت آن مىروند. سفارش معصومان(ع) به حضور در كنار مدفن امامان(ع)، انبيا و قبرهای مؤمنان و زيارت آنها، باعث شده به اينگونه قبرها و مكانها «مزار» گفته شود.[۹] امام باقر(ع)، برای وداع با قبر امام علی(ع) زیارتی ذکر کرده، که در یکی از فرازهای آن از قبر وی به عنوان مزار یاد شده است.[یادداشت ۲][۱۰] در روايتى ديگر، به گفته حضرت محمد(ص)، خدا قبر کسی را که با دوستیِ آل محمد از دنیا برود «مزار فرشتگان مهربانی» قرار میدهد.[یادداشت ۳][۱۱]
قبرستان
به قبرستان و قبرهایی كه در شهرها و روستاها وجود دارد نیز، «مزار» گفته مىشود و مردم شبها و روزهاى جمعه، به سر مزار رفته و براى مردگان خود فاتحه مىخوانند.[۱۲]
کتاب مزار
«مزار» به كتابهایی که درباره زيارت نگاشته شده نیز، گفته مىشود. برخى از عالمان، كتابهايى دارای رواياتِ مربوط به زيارت، متن زيارتنامه و فضيلت زيارت تأليف كرده و نام آنها را «المزار» گذاشتهاند؛ مانند مزار مشهدى، مزار شيخ مفيد و مزار قطب رواندى.[۱۲]
پانوشت
- ↑ الصحاح، ج2، ص674؛ لسان العرب، ج4، ص336؛ المصباح المنير فى غريب الشرح الكبير للرافعى، ج1، ص260.
- ↑ تاج العروس، ج6، ص477.
- ↑ المصباح المنير فى غريب الشرح الكبير للرافعى، ج1، ص260.
- ↑ تاج العروس، ج6، ص477.
- ↑ الصحاح، ج2، ص674؛ لسان العرب، ج4، ص336؛ المصباح المنير فى غريب الشرح الكبير للرافعى، ج1، ص260.
- ↑ فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه مزار.
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ لغتنامه دهخدا، ذیل واژه مزار.
- ↑ فرهنگ فارسی معین، ذیل واژه مزار.
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ فرهنگنامه زیارت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۱، ص87.
- ↑ إقبال الأعمال، ج1، ص471.
- ↑ الطرائف، ص267؛ بحارالأنوار، ج٢٣ ص٢٣٣.
- ↑ ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ فرهنگنامه زیارت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۱، ص8۸.
منابع
الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربية، اسماعيل بن حماد جوهرى، دار العلم للملايين، بيروت، 1376ق.
لسان العرب، محمد بن مكرم ابن منظور، بيروت، 1414ق.
المصباح المنير فى غريب الشرح الكبير للرافعى، احمد بن محمد فيومى، موسسه دار الهجرة، قم، 1414ق.
تاج العروس من جواهر القاموس، محمد بن محمد مرتضى زبيدى، دار الفكر، بيروت، 1414ق.
إقبال الأعمال، على بن موسى بن طاووس، تهران، 1409ق.
بحار الأنوار، محمد باقر بن محمد تقى مجلسى، بيروت، 1403ق.
الطرائف، على بن موسى بن طاووس، ترجمه داود إلهامى، قم، 1374ش.