استقبال حاجی: تفاوت میان نسخهها
Hasaninasab (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|ماه=[[ | {{در دست ویرایش|ماه=[[دی]]|روز=[[۱۰]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=Kamran }} | ||
[[رده:مقالههای در دست ویرایش]] | |||
==واژه== | |||
استقبال از ريشه «ق ـ ب ـ ل» به معناي روي آوردن<ref>. العين، ج5، ص166، «قبل».</ref>، روبهرو شدن<ref>. لسان العرب، ج11، ص538، «قبل».</ref>، پيشداشت<ref>. مفردات، ص391، «قبل».</ref> براي خوشامدگويي به مهمان يا مسافر تا مسافتي در مسير آمدن او، پيش رفتن، پيشواز رفتن<ref>. فرهنگ فشرده سخن، ج1، ص137، «استقبال».</ref> و متضاد بدرقه است.<ref>. لغتنامه، ج2، ص1840، «استقبال».</ref> در پيشواز اين مفهوم نهفته که استقبال شونده به محل سکونت و وطن خود نرسيده و در خانه خود اقامت نکرده است. | |||
استقبال از مسافر، در زمره ضروريات عرفي است. به فتواي شماري از مراجع، بيرون رفتن از مسجد در حال اعتکاف براي استقبال از مسافر جايز است. | == سنت اسلامی== | ||
پيشواز حجگزاران هم مشمول ادله عام رجحان استقبال از مسافران است و هم به صورت ويژه تأييد شده است. در روايتي پيامبر گرامي9 سفارش کرده است: پيش از ورود حاجي به خانهاش او را ديدار کرده، بر او سلام و با او مصافحه نماييد و از وي بخواهيد تا براي شما آمرزش جويد؛ زيرا او خود آمرزيده است. | استقبال از مسافران در ميان مردم گوناگون، عرفي رايج بوده و از آداب اسلامي و سيره رسول خدا9 است.<ref>. المعجم الکبير، ج2، ص108؛ اعلام الوري، ج1، ص210؛ وسائل الشيعه، ج12، ص226.</ref> در گزارشي، به استقبال پيامبر گرامي9 از جعفر طيار، هنگام بازگشت او از حبشه، اشاره شده است.<ref>. الخصال، ص484؛ اعلام الوري، ج1، ص210؛ وسائل الشيعه، ج8، ص226.</ref> بر پايه گزارشي ديگر، پيامبر همراه مهاجران و انصار در بازگشت مجاهدان از سريهها، به استقبال آنان ميرفتند.<ref>. مستدرك الوسائل، ج8، ص207؛ تاريخ معالم المدينه، ص217.</ref> مردم مدينه نيز از پيامبر گرامي9 و سپاهيان اسلام هنگام بازگشت از برخي غزوهها، در ورودي شهر استقبال ميکردند.<ref>. السيرة النبويه، ج4، ص41؛ امتاع الاسماع، ج8، ص393؛ سبل الهدي، ج4، ص64؛ ج10، ص320.</ref> تنگههاي ورودي مدينه که «ثنيّة الوداع» خوانده ميشد، مکان استقبال و بدرقه مسافران و مجاهدان در آغاز اسلام بود.<ref>. فتح الباري، ج8، ص98؛ الدر الثمين، ص123-128.</ref> | ||
==جنبه فقهی== | |||
استقبال از مسافر، در زمره ضروريات عرفي است. به فتواي شماري از مراجع، بيرون رفتن از مسجد در حال اعتکاف براي استقبال از مسافر جايز است.<ref>. تحرير الوسيله، ج1، ص307.</ref> مسلمانان به اين کار به منزله يکي از سنن و آداب اسلامي اهتمام داشتهاند. در هجرت نبوي، مردم يثرب براي استقبال از پيامبر چندين روز به قبا در بيرون شهر رفتند تا آنگاه که به ديدار ايشان توفيق يافتند.<ref>. وفاء الوفاء، ج1، ص191.</ref> گزارشهايي نيز از سيره مردم در استقبال از اهل بيت: در دست است؛ مانند استقبال از امام علي7.<ref>. وقعة صفين، ص144.</ref> | |||
پيشواز حجگزاران هم مشمول ادله عام رجحان استقبال از مسافران است و هم به صورت ويژه تأييد شده است. در روايتي پيامبر گرامي9 سفارش کرده است: پيش از ورود حاجي به خانهاش او را ديدار کرده، بر او سلام و با او مصافحه نماييد و از وي بخواهيد تا براي شما آمرزش جويد؛ زيرا او خود آمرزيده است.<ref>. السيرة النبويه، ج1، ص493؛ تاريخ يعقوبي، ج2، ص41.</ref> امام سجاد7 مردم را به شتافتن براي سلام دادن به حجگزاران و مصافحه و تکريم آنان دعوت ميکرد تا در پاداش حاجيان سهيم گردند.<ref>. من لا يحضره الفقيه، ج2، ص228؛ الكافي، ج4، ص264.</ref> در روايتهايي گرامي داشتن حاجيان و عمرهگزاران، لازم شمرده شده است.<ref>. من لا يحضره الفقيه، ج2، ص228؛ وسائل الشيعه، ج11، ص446.</ref> بر پايه حديثي از امام صادق7 ثواب مُعانقه با حجگزاري که هنوز غبار سفر بر چهره دارد، همانند پاداش استلام حجرالاسود است.<ref>. ثواب الاعمال، ص50؛ مکارم الاخلاق، ص261.</ref> بر پايه روايتي، جبرئيل و گروهي از فرشتگان پس از اتمام حج آدم7 در سرزمين ابطح يا رَدم از او استقبال کردند و حج گزاردنش را به او تبريک گفتند.<ref>. اخبار مکه، ج1، ص20؛ من لا يحضره الفقيه، ج2، ص230؛ وسائل الشيعه، ج11، ص99-100.</ref> در روايتهايي، حاجيان و عمرهگزاران در زمره مهمانان خدا دانسته شدهاند.<ref>. وسائل الشيعه، ج11، ص446.</ref> | |||
امام صادق7 در ديدار گروهي از حاجيان، حجگزاري خانه خدا، زيارت قبر پيامبر9 و تشيع را به آنان تهنيت گفت.<ref>. الكافي، ج4، ص549.</ref> بر پايه روايتي، پس از بازگشت امام سجاد7 از حج، شبلي که از متصوفه به شمار ميرفت و خود در موسم حج شرکت کرده بود، به استقبال ايشان رفت. امام با بيان حکمتها و اسرار باطني حج، به نقد حج ظاهري او پرداخت.<ref>. مستدرک الوسائل، ج10، ص166.</ref> | |||
تکريم حجگزار که در راه رضاي حق با تحمل سختيهاي فراوان و هزينه کردن مال و دوري از وطن به حج رفته؛ دستيابي به پاداش اخروي؛ و بهره گرفتن از پاداش حجگزار، از مهمترين اهداف اين استقبال به شمار ميآيند.<ref>. الکافي، ج4، ص264.</ref> بهرهوري از معنويت و نورانيت حاجي و برخورداري از دعاي خير او، نيز در زمره اين اهداف است. شايد از همين رو است که در شماري از روايتهاي پيشگفته، ديدار حاجي پيش از ورود به خانه تا هنگامي که هنوز غبار سفر بر چهره دارد، سفارش شده تا ديدار با او هنگامي انجام گيرد که هنوز گناهي نکرده و همچنان آمرزيده است و نور حج بر سيماي خود دارد. با توجه به مضامين روايات، برخي استقبال را سنتي حسنه و کاري مستحب شمردهاند.<ref>. حج در انديشه اسلامي، ص62.</ref> | |||
در مناطق گوناگون ايران، اقوام و آشنايان نزديک در ايستگاههاي پرواز به استقبال حاجي رفته، گاه مسافتهاي طولاني را براي رسيدن به فرودگاه ميپيمايند. در برخي مناطق، چند روز پيش از بازگشت حاجي، شماري از نزديکان او به تهران آمده، پس از ديدار با حاجي، يکي از جوانان همراه نشانهاي همچون عرقچين يا عمامه او، زودتر به شهر بازميگردد و خبر بازگشت و سلامت وي را به خانواده او ميدهد و پاداش ميگيرد. | ==استقبال از حاجي در ايران== | ||
در ميان مسلمانان بسياري از آيينهاي استقبال مشترک هستند؛ اما به فراخور فرهنگ و آداب ملل مختلف، تفاوتهايي نيز دارند. | |||
يکي از آداب پيشواز، بيرون رفتن از شهر يا روستا است. استقبالکنندگان در فاصله چند صد متري تا چند کيلومتري محل سکونت حاجي، به تناسب شأن و جايگاه اجتماعي او، رسيدنش را انتظار ميکشند. ضرب المثل فارسي «مشک خالي پرهيز آب؟» از رسمي کهن در استقبال از حاجيان حکايت دارد. <ref>. شرح زندگاني من، عبدالله مستوفي، ج3، ص581؛ مجموعه مقالات، ج2، ص1102.</ref> در اين مراسم، اقوام و آشناياني که ميخواهند به حاجي ارادت ورزند، هنگام ورود او با مشکهاي آب که تا مکان استقبال حاجي حمل کردهاند، فرياد ميزنند: «پرهيز آب». يعني: مراقب باشيد که با آب خيس نشويد. شمار حاملان مشکها و مسافتي که پيش پاي حاجي آبپاشي ميشود، بيانگر ميزان احترام و تکريم او است. | |||
در مناطق گوناگون ايران، اقوام و آشنايان نزديک در ايستگاههاي پرواز به استقبال حاجي رفته، گاه مسافتهاي طولاني را براي رسيدن به فرودگاه ميپيمايند. در برخي مناطق، چند روز پيش از بازگشت حاجي، شماري از نزديکان او به تهران آمده، پس از ديدار با حاجي، يکي از جوانان همراه نشانهاي همچون عرقچين يا عمامه او، زودتر به شهر بازميگردد و خبر بازگشت و سلامت وي را به خانواده او ميدهد و پاداش ميگيرد.<ref>. مجموعه مقالات، ج2، ص1084.</ref> | |||
عطرافشاني با عود و عنبر و اسپند، آبپاشي کوچهها، قرائت قرآن، نصب پارچهنوشتههايي با مضمون آرزوي قبولي حج و خوشامدگويي از جانب اعضاي خانواده و دوستان و آشنايان، از آدابي هستند که کم و بيش در همه جا انجام ميشود. در بعضي از شهرها نخلها يا کوچهها را با شاخ و برگ درختان تزيين ميکنند يا داربستهاي چوبي در کوچه و خيابان نصب مينمايند که طاق نصرت خوانده ميشوند و معمولاً با قالي و گل و آيينه و قرآن زينت مييابند. | |||
قرباني کردن گوسفند و گاو و شتر به شکرانه بازگشت حاجي و همهنگام با پيشواز او در مناطق گوناگون ايران رواج دارد. در مناطقي از آذربايجان، به نشانه شادماني، گوسفندان آماده ذبح را با حنا تزيين ميکنند. | |||
پذيرايي از مهمانان با آب زمزم، خرماي مدينه، شربت و شيريني و اطعام آنان نيز از آيين استقبال ايرانيان است. در اين مراسم، حاجي با اهداي سوغاتي که از آنجا آورده، به خويشان و نزديکان يادآوري ميکند که در سفر به ياد آنان بوده است. در بسياري از شهرها، حاجي تا سه روز، يک هفته و حتي يک ماه در منزل «جلوس» دارد و از کساني که براي تبريک و خوشامدگويي به منزل او ميآيند، پذيرايي ميکند.<ref>. مجموعه مقالات، ج2، ص1084.</ref> | |||
===چاووشی خوانی=== | |||
چاووشخواني از ديگر آداب استقبال از حاجيان و زائران است. چاووشخوانان نقشي ويژه و خاطرهانگيز دارند. آنها اشعاري در تهييج مردم به سفرهاي زيارتي و فراهم کردن اسباب و لوازم سفر ميخوانند. از اين سرودهها ميتوان نوع وسايل سفر حاجيان را دريافت. آنان در پيشواز حاجيان، از جانب زائران، اشعاري براي استقبالکنندگان ميخوانند که از بازگشت ايشان به وطن و نيابتشان از مردم در زيارت، حکايت دارد. از جمله ميتوان به اين نمونهها اشاره کرد: | |||
آمدند از راه حج و رويشان دارد شرف | آمدند از راه حج و رويشان دارد شرف | ||
از طواف كعبه و پيغمبر و شاه نجف | از طواف كعبه و پيغمبر و شاه نجف | ||
خط ۲۲: | خط ۳۰: | ||
حاجيان از حرم امن خدا آمدهاند | حاجيان از حرم امن خدا آمدهاند | ||
٭٭٭ | ٭٭٭ | ||
معمولاً در ميان هر دوبيتي که خوانده ميشود، همراهان اشعاري از اينگونه ميخوانند و با صداي بلند صلوات ميفرستند: | معمولاً در ميان هر دوبيتي که خوانده ميشود، همراهان اشعاري از اينگونه ميخوانند و با صداي بلند صلوات ميفرستند:<ref>. مجموعه مقالات، ج2، ص1082-1096.</ref> | ||
نشود ناطقهاي لال به هنگام ممات | نشود ناطقهاي لال به هنگام ممات | ||
آن زباني كه فرستد به محمد صلوات | آن زباني كه فرستد به محمد صلوات | ||
خط ۲۹: | خط ۳۷: | ||
آن زباني كه فرستد به محمد صلوات | آن زباني كه فرستد به محمد صلوات | ||
٭٭٭ | ٭٭٭ | ||
== ديگر کشورها:== | |||
بيشتر آيينهاي پيشگفته در ايران، در ديگر سرزمينهاي اسلامي نيز رواج دارند. البته تفاوتهايي نيز در آداب آنان ديده ميشود. در ترکيه استقبال از حاجي در مراسمي گسترده به نام «تهنيه» انجام ميگيرد. در اين مراسم که در همه جاي اين کشور با اندکي اختلاف برگزار ميشود، يک ماه پيش از ورود حاجي، دَرِ خانه و اتاقهاي آن به رنگ سبز آراسته ميگردد و براي زنان خانه نيز لباس سبز دوخته ميشود. در مراسم خوشامدگويي، حاجي بر سر چفيه و بر دوش عبا مياندازد. مردم کتف راست و چپ او را ميبوسند و کف دست راست او را بوسه | |||
زده، به آن تبرک ميجويند. سپس پشت | |||
سر وي پياده و تکبيرگويان به سوي خانهاش حرکت ميکنند. در برخي مناطق دو يا | |||
سه کيلومتر مسير استقبال را ميپيمايند و خانواده حاجي به کساني که براي پيشواز آمدهاند، چفيه هديه ميدهند. حاجي به هنگام ورود، نخست به زيارت آخرين حاجي محل ميرود. معمولاً سه روز جشن بر پا است و هر روز برنامهاي خاص اجرا ميشود. اين | |||
زده، به آن تبرک ميجويند. سپس پشت سر وي پياده و تکبيرگويان به سوي خانهاش حرکت ميکنند. در برخي مناطق دو يا سه کيلومتر مسير استقبال را ميپيمايند و خانواده حاجي به کساني که براي پيشواز آمدهاند، چفيه هديه ميدهند. حاجي به هنگام ورود، نخست به زيارت آخرين حاجي محل ميرود. معمولاً سه روز جشن بر پا است و هر روز برنامهاي خاص اجرا ميشود. اين مراسم جزئيات فراوان دارد و هر گروه از مردم به گونهاي در آن شرکت ميجويند. مثلاً دختران دم بخت روز نخست تهنيه، لباسهاي سنتي به نام کافتان و جامههاي اطلسي ميپوشند و بر سرشان تاج عروس نهاده، از مهمانان پذيرايي ميکنند. دختران در روزهاي دوم و سوم نيز به گونهاي ديگر لباس ميپوشند. به برکت بازگشت حاجي، بسياري از مادران در همين مراسم براي پسرانشان دختري برميگزينند. در اين مراسم، با خوردنيها و آشاميدنيهاي مخصوص و نيز قليان و سيگار از مردم پذيرايي ميشود. از خوراکيها گونهاي آجيل به نام آجيل حاجي، شربتي به نام خوشاب و گونهاي شيريني به نام عاشوره است که افزون بر اين مراسم، در روزهاي محرم به ياد امام حسين7 پخته و پخش ميشود. حاجي در اين جشن، خاطرات زيارت خود را براي مردم بازگو ميکند و همه با شنيدن سخنان او دعا ميکنند که خدا اين زيارت را به آنان نيز عطا فرمايد. پيشتر ميان مردم ترکيه انتظار ديدار حاجي چنان طاقتفرسا بود که ضرب المثل ترکيِ «منتظر است مانند انتظار حاجي» رايج شد. امروزه اجراي اين مراسم در ترکيه کمرنگ شده است. | مراسم جزئيات فراوان دارد و هر گروه از مردم به گونهاي در آن شرکت ميجويند. مثلاً دختران دم بخت روز نخست تهنيه، لباسهاي سنتي به نام کافتان و جامههاي اطلسي ميپوشند و بر سرشان تاج عروس نهاده، از مهمانان پذيرايي ميکنند. دختران در روزهاي دوم و سوم نيز به گونهاي ديگر لباس ميپوشند. به برکت بازگشت حاجي، بسياري از مادران در همين مراسم براي پسرانشان دختري برميگزينند. در اين مراسم، با خوردنيها و آشاميدنيهاي مخصوص و نيز قليان و سيگار از مردم پذيرايي ميشود. از خوراکيها گونهاي آجيل به نام آجيل حاجي، شربتي به نام خوشاب و گونهاي شيريني به نام عاشوره است که افزون بر اين مراسم، در روزهاي محرم به ياد امام حسين7 پخته و پخش ميشود. حاجي در اين جشن، خاطرات زيارت خود را براي مردم بازگو ميکند و همه با شنيدن سخنان او دعا ميکنند که خدا اين زيارت را به آنان نيز عطا فرمايد. پيشتر ميان مردم ترکيه انتظار ديدار حاجي چنان طاقتفرسا بود که ضرب المثل ترکيِ «منتظر است مانند انتظار حاجي» رايج شد. امروزه اجراي اين مراسم در ترکيه کمرنگ شده است.<ref>. ميقات، ش61، ص130، «رسم تهنيه».</ref> | ||
در تاجيکستان براي احترام نهادن به حاجي، گاه تا 100كيلومتر به پيشواز او ميشتابند و حتي لباس احرام او را تكه تكه كرده، براي تبرك نزد خود نگاه ميدارند. مراسم استقبال نيز با جشنهاي شکوهمند و مجالس سخنراني همراه است و حاجي خاطرات سفر خود را براي همه بازميگويد.<ref>. ميقات، ش15، ص194، «حجگزاري در تاجيکستان».</ref> | |||
در اردن با ريختن شيريني از پنجرهها بر | |||
در ديگر کشورهاي عربي همچون سوريه و امارات، برخي خانوادهها هنگام بازگشت حاجي هلهله ميکنند. اينگونه هلهله و شادماني «زغاريد» نام دارد. | سر حاجي، از او استقبال ميکنند. اشتياق جواناني که هنوز به حج مشرف نشدهاند، براي ميزباني از حاجي در منزلشان، گاه به ستيز ميانجامد. | ||
در ديگر کشورهاي عربي همچون سوريه و امارات، برخي خانوادهها هنگام بازگشت حاجي هلهله ميکنند. اينگونه هلهله و شادماني «زغاريد» نام دارد.<ref>. www.emaratallyoum.com.</ref> (← امارات) | |||
== استقبال از کاروانهاي حج== | |||
در گذشته حاجيان در قالب کاروانهاي حج از سوي حاکمان و مردم شهرهاي گوناگون بهگونه ويژه بدرقه و استقبال ميشدند. نمونههايي از اين مراسم مربوط به محملهايي بود که هر ساله در مراسمي خاص به حج گسيل ميشد. مهمترين اين محملها، محمل شامي (حامل صرّه) و محمل مصري (حامل جامه) بود که به دليل امنيت بيشتر از همه محملها بزرگ تر بودند و در جده و مکه از آنها استقبال رسمي ميشد. شماري از شرفاي مکه، جدا از ملاحظات سياسي که در استقبال از محملها و امراي ديگر سرزمينها داشتند، خود را به استقبال از همه حاجيان در موسم حج پايبند ميدانستند و حتي به مردم اجازه بيرون رفتن از مکه را براي استقبال ميدادند.<ref>. تاريخ مکه، ص333؛ اتحاف الوري، ج3، ص199.</ref> حتي ميان برخي از شرفاي مکه مرسوم بود که تا مدينه به استقبال حاجيان ميرفتند و پس از اتمام موسم نيز از مکه تا مدينه آنها را بدرقه ميکردند.<ref>. به سوي ام القري، ص256.</ref> در استقبال از اين کاروانها که معمولاً پس از انجام مناسک حج و هنگام عزيمت به مدينه از باب عنبريه وارد ميشدند، توپهايي شليک ميگشت.<ref>. سفرنامه حسام السلطنه، ص107.</ref> حديبيه حشمتي از منازلي بوده که پنج منزل از مدينه و 20 منزل تا شام فاصله داشته و پاشاي جريده، هنگام ورود حاجيان، با شليک توپ از آنان استقبال ميکرده است. پاشاي جريده از سوي حکمران شام با يک عراده توپ و 200 سوار و ذخيره و ارزاق و مراسلات حاجيان شامي براي استقبال حاجيان فرستاده ميشد.<ref>. پنجاه سفرنامه، ج1، ص750.</ref> از منطقه صَروِه در چهار منزلي مُعان به «استقبالچي حاج» به عنوان محل استقبال از حاجيان و فروش آذوقه ياد شده است. پاشاي آنجا همراه گروهي از نظاميان به استقبال حاجيان ميآمده است. همچنين به استقبال حکمران شام همراه سربازان فراوان، از حاجيان در منطقه مُعان، در فاصله پنج روز با دمشق<ref>. معجم ما استعجم، ج4، ص1241.</ref> اشاره شده است.<ref>. پنجاه سفرنامه، ج7، ص592.</ref> | |||
هنگام رسيدن محمل به مصر نيز جشني شکوهمند براي استقبال از آن برپا ميشد که حاکم مصر يا جانشين او در آن شرکت داشت. در اين مراسم، حوضهايي از شربت پر ميشد و تا سه روز به مردم شربت ميدادند. | هنگام رسيدن محمل به مصر نيز جشني شکوهمند براي استقبال از آن برپا ميشد که حاکم مصر يا جانشين او در آن شرکت داشت. در اين مراسم، حوضهايي از شربت پر ميشد و تا سه روز به مردم شربت ميدادند. | ||
در اين ميان، استقبال برخي از مردم شهرهاي گوناگون حجاز از کاروانهاي حج و محملها، با انگيزههايي همچون کار، تجارت، خريد و فروش يا دريافت هدايا نيز همراه بود. هورگرونيه، خاورشناس هلندي، از مطوفاني نام برده که در جده به استقبال حاجيان ميآمدند و سپس مشتريان خود را به منزلشان در مکه ميبردند و تا پايان مناسک همراهي ميکردند. | در اين ميان، استقبال برخي از مردم شهرهاي گوناگون حجاز از کاروانهاي حج و محملها، با انگيزههايي همچون کار، تجارت، خريد و فروش يا دريافت هدايا نيز همراه بود. هورگرونيه، خاورشناس هلندي، از مطوفاني نام برده که در جده به استقبال حاجيان ميآمدند و سپس مشتريان خود را به منزلشان در مکه ميبردند و تا پايان مناسک همراهي ميکردند.<ref>. صفحات من تاريخ مکه، ص88.</ref> درگزارشي ديگر آمده که مردم مدينه تا سرزمين «جُرف» به استقبال حاجيان آمده، آنها را به منازل خود دعوت ميکردند. محبت مردم مدينه به زائران حرمين شريفين چندان بود كه كودكان در كوچهها با خواندن اشعار براي زائران، محبت و دلبستگي خود را به آنان نشان ميدادند. مردم مدينه در موسم حج و جز آن، زائران را به منزل خود دعوت كرده، در اطعام و احسان به آنها از يكديگر سبقت ميجستند. ايشان دل زائران را شاد و از آنان دلجويي ميكردند. حتي اگر توان مالي نداشتند، وام گرفته، در مهماننوازي كوتاهي نميكردند. اگر در موسم حج در خانهاي از حاجيان پذيرايي نميشد، همگان صاحب آن خانه را سرزنش ميکردند و او را به دليل پذيرايي نکردن از حاجيان، بيسعادت ميشمردند.<ref>. ميقات، ش47، ص213-214، «هجرت سراي پيامبر».</ref> | ||
بر پايه گزارشهاي تاريخي، مردم و حاكمان از زائران خانه خدا با شادي استقبال ميكردند و تمنّايشان اين بود كه خداي والا در سالهاي آينده نيز حج را روزي آنان سازد. حتي اميران و حاكمان شهرها گاه خود به استقبال كاروانها ميشتافتند يا با شنيدن خبر بازگشت کاروان حج، گروهي را به نمايندگي از خود براي پيشواز آنان ميفرستادند يا به بركت قدوم حاجيان، براي زندانيان فرمان عفو صادر ميكردند. به گزارش سعدي، در روزگار وي، مراسمي شکوهمند در پيشواز حاجيان برگزار ميشد و مردم با تهليل و تكبير و شادي تا دو منزل، از حاجيان استقبال ميكردند. | بر پايه گزارشهاي تاريخي، مردم و حاكمان از زائران خانه خدا با شادي استقبال ميكردند و تمنّايشان اين بود كه خداي والا در سالهاي آينده نيز حج را روزي آنان سازد. حتي اميران و حاكمان شهرها گاه خود به استقبال كاروانها ميشتافتند يا با شنيدن خبر بازگشت کاروان حج، گروهي را به نمايندگي از خود براي پيشواز آنان ميفرستادند يا به بركت قدوم حاجيان، براي زندانيان فرمان عفو صادر ميكردند. به گزارش سعدي، در روزگار وي، مراسمي شکوهمند در پيشواز حاجيان برگزار ميشد و مردم با تهليل و تكبير و شادي تا دو منزل، از حاجيان استقبال ميكردند.<ref>. ميقات، ش51، ص130، «حج در گلستان سعدي».</ref> اين از حكايتي برميآيد كه سعدي هنگام بازگشت از مكه مكرمه درباره يكي از دوستانش آورده است. به سفارش سعدي، حاكم، دوست وي را به كار گماشته بود. اما سخنچيني حسودان سبب شد كه او به زندان بيفتد و به انواع عقوبت گرفتار شود تا آن كه مژده بازگشت حاجيان به سلامت، سبب شد حکمران عقوبت او را برداشته، خلعتش دهد و مقامش را بازگرداند و حتي وي را به عنوان پيشواي استقبال كنندگان، به پيشواز حاجيان بفرستد. او نيز تا دو منزل به استقبال سعدي شتافت و اينگونه از او قدرداني کرد.<ref>. حج در گلستان سعدي، ص292.</ref> | ||
بر پايه گزارشهايي در منابع تاريخي، استقبال از حاجيان به شکل جشن عمومي در شهر انجام ميشده است. از جمله به سال 317ق. براي استقبال از حاجيان، بغداد را آراستند. | بر پايه گزارشهايي در منابع تاريخي، استقبال از حاجيان به شکل جشن عمومي در شهر انجام ميشده است. از جمله به سال 317ق. براي استقبال از حاجيان، بغداد را آراستند.<ref>. العيون و الحدائق، ج4، ص253.</ref> در گزارشي ديگر درباره استقبال از حاجيان بغدادي آمده است كه هنگام ورود، شب را در ياسريه در حومه بغداد ميخوابيدند و صبح وارد شهر ميشدند تا مردم بتوانند از آنها به خوبي استقبال كنند. حاجيان شرق نيز كه از بغداد به وطن خود بازميگشتند، در اين شهر از سوي خليفه استقبال ميشدند.<ref>. حج در انديشه اسلامي، ص9-10.</ref> | ||
در گزارشهاي تاريخي و سفرنامههاي حج کمتر به موضوع استقبال و مراسم و آيينهاي آن پرداخته شده است. گزارشهايي که به تفصيل به اين موضوع و تشريح مراسم استقبال پرداخته باشند، بسيار اندک و | در گزارشهاي تاريخي و سفرنامههاي حج کمتر به موضوع استقبال و مراسم و آيينهاي آن پرداخته شده است. گزارشهايي که به تفصيل به اين موضوع و تشريح مراسم استقبال پرداخته باشند، بسيار اندک و انگشت شمارند. از جمله ميتوان به رساله روزنگار استقبال از حجاج نوشته سيد محمد حسين رضوي همداني اشاره کرد. نويسنده اين رساله همراه دو تن از شهرستان رشت به قصد استقبال از برادرش که دانشوري نامآور و از شخصيتهاي برجسته دوران قاجار در آن شهر بوده، به کرمانشاه رفته است. بر پايه اين گزارش، گروههاي گوناگون مردم از جمله حاکمان شهرها و دانشوران طراز اول در مسير کرمانشاه تا تهران از برادر وي استقبال کردهاند.<ref>. ميراث شهاب، ش41-42، ص21-38، «روزگار استقبال از حجاج».</ref> | ||
ميراث | |||
نسخهٔ ۳۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۴۷
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:Kamran در تاریخ ۱۰ دی ۱۳۹۸ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
واژه
استقبال از ريشه «ق ـ ب ـ ل» به معناي روي آوردن[۱]، روبهرو شدن[۲]، پيشداشت[۳] براي خوشامدگويي به مهمان يا مسافر تا مسافتي در مسير آمدن او، پيش رفتن، پيشواز رفتن[۴] و متضاد بدرقه است.[۵] در پيشواز اين مفهوم نهفته که استقبال شونده به محل سکونت و وطن خود نرسيده و در خانه خود اقامت نکرده است.
سنت اسلامی
استقبال از مسافران در ميان مردم گوناگون، عرفي رايج بوده و از آداب اسلامي و سيره رسول خدا9 است.[۶] در گزارشي، به استقبال پيامبر گرامي9 از جعفر طيار، هنگام بازگشت او از حبشه، اشاره شده است.[۷] بر پايه گزارشي ديگر، پيامبر همراه مهاجران و انصار در بازگشت مجاهدان از سريهها، به استقبال آنان ميرفتند.[۸] مردم مدينه نيز از پيامبر گرامي9 و سپاهيان اسلام هنگام بازگشت از برخي غزوهها، در ورودي شهر استقبال ميکردند.[۹] تنگههاي ورودي مدينه که «ثنيّة الوداع» خوانده ميشد، مکان استقبال و بدرقه مسافران و مجاهدان در آغاز اسلام بود.[۱۰]
جنبه فقهی
استقبال از مسافر، در زمره ضروريات عرفي است. به فتواي شماري از مراجع، بيرون رفتن از مسجد در حال اعتکاف براي استقبال از مسافر جايز است.[۱۱] مسلمانان به اين کار به منزله يکي از سنن و آداب اسلامي اهتمام داشتهاند. در هجرت نبوي، مردم يثرب براي استقبال از پيامبر چندين روز به قبا در بيرون شهر رفتند تا آنگاه که به ديدار ايشان توفيق يافتند.[۱۲] گزارشهايي نيز از سيره مردم در استقبال از اهل بيت: در دست است؛ مانند استقبال از امام علي7.[۱۳] پيشواز حجگزاران هم مشمول ادله عام رجحان استقبال از مسافران است و هم به صورت ويژه تأييد شده است. در روايتي پيامبر گرامي9 سفارش کرده است: پيش از ورود حاجي به خانهاش او را ديدار کرده، بر او سلام و با او مصافحه نماييد و از وي بخواهيد تا براي شما آمرزش جويد؛ زيرا او خود آمرزيده است.[۱۴] امام سجاد7 مردم را به شتافتن براي سلام دادن به حجگزاران و مصافحه و تکريم آنان دعوت ميکرد تا در پاداش حاجيان سهيم گردند.[۱۵] در روايتهايي گرامي داشتن حاجيان و عمرهگزاران، لازم شمرده شده است.[۱۶] بر پايه حديثي از امام صادق7 ثواب مُعانقه با حجگزاري که هنوز غبار سفر بر چهره دارد، همانند پاداش استلام حجرالاسود است.[۱۷] بر پايه روايتي، جبرئيل و گروهي از فرشتگان پس از اتمام حج آدم7 در سرزمين ابطح يا رَدم از او استقبال کردند و حج گزاردنش را به او تبريک گفتند.[۱۸] در روايتهايي، حاجيان و عمرهگزاران در زمره مهمانان خدا دانسته شدهاند.[۱۹] امام صادق7 در ديدار گروهي از حاجيان، حجگزاري خانه خدا، زيارت قبر پيامبر9 و تشيع را به آنان تهنيت گفت.[۲۰] بر پايه روايتي، پس از بازگشت امام سجاد7 از حج، شبلي که از متصوفه به شمار ميرفت و خود در موسم حج شرکت کرده بود، به استقبال ايشان رفت. امام با بيان حکمتها و اسرار باطني حج، به نقد حج ظاهري او پرداخت.[۲۱] تکريم حجگزار که در راه رضاي حق با تحمل سختيهاي فراوان و هزينه کردن مال و دوري از وطن به حج رفته؛ دستيابي به پاداش اخروي؛ و بهره گرفتن از پاداش حجگزار، از مهمترين اهداف اين استقبال به شمار ميآيند.[۲۲] بهرهوري از معنويت و نورانيت حاجي و برخورداري از دعاي خير او، نيز در زمره اين اهداف است. شايد از همين رو است که در شماري از روايتهاي پيشگفته، ديدار حاجي پيش از ورود به خانه تا هنگامي که هنوز غبار سفر بر چهره دارد، سفارش شده تا ديدار با او هنگامي انجام گيرد که هنوز گناهي نکرده و همچنان آمرزيده است و نور حج بر سيماي خود دارد. با توجه به مضامين روايات، برخي استقبال را سنتي حسنه و کاري مستحب شمردهاند.[۲۳]
استقبال از حاجي در ايران
در ميان مسلمانان بسياري از آيينهاي استقبال مشترک هستند؛ اما به فراخور فرهنگ و آداب ملل مختلف، تفاوتهايي نيز دارند. يکي از آداب پيشواز، بيرون رفتن از شهر يا روستا است. استقبالکنندگان در فاصله چند صد متري تا چند کيلومتري محل سکونت حاجي، به تناسب شأن و جايگاه اجتماعي او، رسيدنش را انتظار ميکشند. ضرب المثل فارسي «مشک خالي پرهيز آب؟» از رسمي کهن در استقبال از حاجيان حکايت دارد. [۲۴] در اين مراسم، اقوام و آشناياني که ميخواهند به حاجي ارادت ورزند، هنگام ورود او با مشکهاي آب که تا مکان استقبال حاجي حمل کردهاند، فرياد ميزنند: «پرهيز آب». يعني: مراقب باشيد که با آب خيس نشويد. شمار حاملان مشکها و مسافتي که پيش پاي حاجي آبپاشي ميشود، بيانگر ميزان احترام و تکريم او است. در مناطق گوناگون ايران، اقوام و آشنايان نزديک در ايستگاههاي پرواز به استقبال حاجي رفته، گاه مسافتهاي طولاني را براي رسيدن به فرودگاه ميپيمايند. در برخي مناطق، چند روز پيش از بازگشت حاجي، شماري از نزديکان او به تهران آمده، پس از ديدار با حاجي، يکي از جوانان همراه نشانهاي همچون عرقچين يا عمامه او، زودتر به شهر بازميگردد و خبر بازگشت و سلامت وي را به خانواده او ميدهد و پاداش ميگيرد.[۲۵] عطرافشاني با عود و عنبر و اسپند، آبپاشي کوچهها، قرائت قرآن، نصب پارچهنوشتههايي با مضمون آرزوي قبولي حج و خوشامدگويي از جانب اعضاي خانواده و دوستان و آشنايان، از آدابي هستند که کم و بيش در همه جا انجام ميشود. در بعضي از شهرها نخلها يا کوچهها را با شاخ و برگ درختان تزيين ميکنند يا داربستهاي چوبي در کوچه و خيابان نصب مينمايند که طاق نصرت خوانده ميشوند و معمولاً با قالي و گل و آيينه و قرآن زينت مييابند. قرباني کردن گوسفند و گاو و شتر به شکرانه بازگشت حاجي و همهنگام با پيشواز او در مناطق گوناگون ايران رواج دارد. در مناطقي از آذربايجان، به نشانه شادماني، گوسفندان آماده ذبح را با حنا تزيين ميکنند. پذيرايي از مهمانان با آب زمزم، خرماي مدينه، شربت و شيريني و اطعام آنان نيز از آيين استقبال ايرانيان است. در اين مراسم، حاجي با اهداي سوغاتي که از آنجا آورده، به خويشان و نزديکان يادآوري ميکند که در سفر به ياد آنان بوده است. در بسياري از شهرها، حاجي تا سه روز، يک هفته و حتي يک ماه در منزل «جلوس» دارد و از کساني که براي تبريک و خوشامدگويي به منزل او ميآيند، پذيرايي ميکند.[۲۶]
چاووشی خوانی
چاووشخواني از ديگر آداب استقبال از حاجيان و زائران است. چاووشخوانان نقشي ويژه و خاطرهانگيز دارند. آنها اشعاري در تهييج مردم به سفرهاي زيارتي و فراهم کردن اسباب و لوازم سفر ميخوانند. از اين سرودهها ميتوان نوع وسايل سفر حاجيان را دريافت. آنان در پيشواز حاجيان، از جانب زائران، اشعاري براي استقبالکنندگان ميخوانند که از بازگشت ايشان به وطن و نيابتشان از مردم در زيارت، حکايت دارد. از جمله ميتوان به اين نمونهها اشاره کرد: آمدند از راه حج و رويشان دارد شرف از طواف كعبه و پيغمبر و شاه نجف ٭٭٭ حاجيان از حرم امن خدا آمدهاند شادمان در وطن از سعي و صفا آمدهاند شکر بسيار خدا را که به ايران عزيز حاجيان از حرم امن خدا آمدهاند ٭٭٭ معمولاً در ميان هر دوبيتي که خوانده ميشود، همراهان اشعاري از اينگونه ميخوانند و با صداي بلند صلوات ميفرستند:[۲۷] نشود ناطقهاي لال به هنگام ممات آن زباني كه فرستد به محمد صلوات ٭٭٭ نشود خسته و درمانده و هم بيحركات آن زباني كه فرستد به محمد صلوات ٭٭٭
ديگر کشورها:
بيشتر آيينهاي پيشگفته در ايران، در ديگر سرزمينهاي اسلامي نيز رواج دارند. البته تفاوتهايي نيز در آداب آنان ديده ميشود. در ترکيه استقبال از حاجي در مراسمي گسترده به نام «تهنيه» انجام ميگيرد. در اين مراسم که در همه جاي اين کشور با اندکي اختلاف برگزار ميشود، يک ماه پيش از ورود حاجي، دَرِ خانه و اتاقهاي آن به رنگ سبز آراسته ميگردد و براي زنان خانه نيز لباس سبز دوخته ميشود. در مراسم خوشامدگويي، حاجي بر سر چفيه و بر دوش عبا مياندازد. مردم کتف راست و چپ او را ميبوسند و کف دست راست او را بوسه
زده، به آن تبرک ميجويند. سپس پشت سر وي پياده و تکبيرگويان به سوي خانهاش حرکت ميکنند. در برخي مناطق دو يا سه کيلومتر مسير استقبال را ميپيمايند و خانواده حاجي به کساني که براي پيشواز آمدهاند، چفيه هديه ميدهند. حاجي به هنگام ورود، نخست به زيارت آخرين حاجي محل ميرود. معمولاً سه روز جشن بر پا است و هر روز برنامهاي خاص اجرا ميشود. اين مراسم جزئيات فراوان دارد و هر گروه از مردم به گونهاي در آن شرکت ميجويند. مثلاً دختران دم بخت روز نخست تهنيه، لباسهاي سنتي به نام کافتان و جامههاي اطلسي ميپوشند و بر سرشان تاج عروس نهاده، از مهمانان پذيرايي ميکنند. دختران در روزهاي دوم و سوم نيز به گونهاي ديگر لباس ميپوشند. به برکت بازگشت حاجي، بسياري از مادران در همين مراسم براي پسرانشان دختري برميگزينند. در اين مراسم، با خوردنيها و آشاميدنيهاي مخصوص و نيز قليان و سيگار از مردم پذيرايي ميشود. از خوراکيها گونهاي آجيل به نام آجيل حاجي، شربتي به نام خوشاب و گونهاي شيريني به نام عاشوره است که افزون بر اين مراسم، در روزهاي محرم به ياد امام حسين7 پخته و پخش ميشود. حاجي در اين جشن، خاطرات زيارت خود را براي مردم بازگو ميکند و همه با شنيدن سخنان او دعا ميکنند که خدا اين زيارت را به آنان نيز عطا فرمايد. پيشتر ميان مردم ترکيه انتظار ديدار حاجي چنان طاقتفرسا بود که ضرب المثل ترکيِ «منتظر است مانند انتظار حاجي» رايج شد. امروزه اجراي اين مراسم در ترکيه کمرنگ شده است.[۲۸] در تاجيکستان براي احترام نهادن به حاجي، گاه تا 100كيلومتر به پيشواز او ميشتابند و حتي لباس احرام او را تكه تكه كرده، براي تبرك نزد خود نگاه ميدارند. مراسم استقبال نيز با جشنهاي شکوهمند و مجالس سخنراني همراه است و حاجي خاطرات سفر خود را براي همه بازميگويد.[۲۹] در اردن با ريختن شيريني از پنجرهها بر سر حاجي، از او استقبال ميکنند. اشتياق جواناني که هنوز به حج مشرف نشدهاند، براي ميزباني از حاجي در منزلشان، گاه به ستيز ميانجامد. در ديگر کشورهاي عربي همچون سوريه و امارات، برخي خانوادهها هنگام بازگشت حاجي هلهله ميکنند. اينگونه هلهله و شادماني «زغاريد» نام دارد.[۳۰] (← امارات)
استقبال از کاروانهاي حج
در گذشته حاجيان در قالب کاروانهاي حج از سوي حاکمان و مردم شهرهاي گوناگون بهگونه ويژه بدرقه و استقبال ميشدند. نمونههايي از اين مراسم مربوط به محملهايي بود که هر ساله در مراسمي خاص به حج گسيل ميشد. مهمترين اين محملها، محمل شامي (حامل صرّه) و محمل مصري (حامل جامه) بود که به دليل امنيت بيشتر از همه محملها بزرگ تر بودند و در جده و مکه از آنها استقبال رسمي ميشد. شماري از شرفاي مکه، جدا از ملاحظات سياسي که در استقبال از محملها و امراي ديگر سرزمينها داشتند، خود را به استقبال از همه حاجيان در موسم حج پايبند ميدانستند و حتي به مردم اجازه بيرون رفتن از مکه را براي استقبال ميدادند.[۳۱] حتي ميان برخي از شرفاي مکه مرسوم بود که تا مدينه به استقبال حاجيان ميرفتند و پس از اتمام موسم نيز از مکه تا مدينه آنها را بدرقه ميکردند.[۳۲] در استقبال از اين کاروانها که معمولاً پس از انجام مناسک حج و هنگام عزيمت به مدينه از باب عنبريه وارد ميشدند، توپهايي شليک ميگشت.[۳۳] حديبيه حشمتي از منازلي بوده که پنج منزل از مدينه و 20 منزل تا شام فاصله داشته و پاشاي جريده، هنگام ورود حاجيان، با شليک توپ از آنان استقبال ميکرده است. پاشاي جريده از سوي حکمران شام با يک عراده توپ و 200 سوار و ذخيره و ارزاق و مراسلات حاجيان شامي براي استقبال حاجيان فرستاده ميشد.[۳۴] از منطقه صَروِه در چهار منزلي مُعان به «استقبالچي حاج» به عنوان محل استقبال از حاجيان و فروش آذوقه ياد شده است. پاشاي آنجا همراه گروهي از نظاميان به استقبال حاجيان ميآمده است. همچنين به استقبال حکمران شام همراه سربازان فراوان، از حاجيان در منطقه مُعان، در فاصله پنج روز با دمشق[۳۵] اشاره شده است.[۳۶] هنگام رسيدن محمل به مصر نيز جشني شکوهمند براي استقبال از آن برپا ميشد که حاکم مصر يا جانشين او در آن شرکت داشت. در اين مراسم، حوضهايي از شربت پر ميشد و تا سه روز به مردم شربت ميدادند. در اين ميان، استقبال برخي از مردم شهرهاي گوناگون حجاز از کاروانهاي حج و محملها، با انگيزههايي همچون کار، تجارت، خريد و فروش يا دريافت هدايا نيز همراه بود. هورگرونيه، خاورشناس هلندي، از مطوفاني نام برده که در جده به استقبال حاجيان ميآمدند و سپس مشتريان خود را به منزلشان در مکه ميبردند و تا پايان مناسک همراهي ميکردند.[۳۷] درگزارشي ديگر آمده که مردم مدينه تا سرزمين «جُرف» به استقبال حاجيان آمده، آنها را به منازل خود دعوت ميکردند. محبت مردم مدينه به زائران حرمين شريفين چندان بود كه كودكان در كوچهها با خواندن اشعار براي زائران، محبت و دلبستگي خود را به آنان نشان ميدادند. مردم مدينه در موسم حج و جز آن، زائران را به منزل خود دعوت كرده، در اطعام و احسان به آنها از يكديگر سبقت ميجستند. ايشان دل زائران را شاد و از آنان دلجويي ميكردند. حتي اگر توان مالي نداشتند، وام گرفته، در مهماننوازي كوتاهي نميكردند. اگر در موسم حج در خانهاي از حاجيان پذيرايي نميشد، همگان صاحب آن خانه را سرزنش ميکردند و او را به دليل پذيرايي نکردن از حاجيان، بيسعادت ميشمردند.[۳۸] بر پايه گزارشهاي تاريخي، مردم و حاكمان از زائران خانه خدا با شادي استقبال ميكردند و تمنّايشان اين بود كه خداي والا در سالهاي آينده نيز حج را روزي آنان سازد. حتي اميران و حاكمان شهرها گاه خود به استقبال كاروانها ميشتافتند يا با شنيدن خبر بازگشت کاروان حج، گروهي را به نمايندگي از خود براي پيشواز آنان ميفرستادند يا به بركت قدوم حاجيان، براي زندانيان فرمان عفو صادر ميكردند. به گزارش سعدي، در روزگار وي، مراسمي شکوهمند در پيشواز حاجيان برگزار ميشد و مردم با تهليل و تكبير و شادي تا دو منزل، از حاجيان استقبال ميكردند.[۳۹] اين از حكايتي برميآيد كه سعدي هنگام بازگشت از مكه مكرمه درباره يكي از دوستانش آورده است. به سفارش سعدي، حاكم، دوست وي را به كار گماشته بود. اما سخنچيني حسودان سبب شد كه او به زندان بيفتد و به انواع عقوبت گرفتار شود تا آن كه مژده بازگشت حاجيان به سلامت، سبب شد حکمران عقوبت او را برداشته، خلعتش دهد و مقامش را بازگرداند و حتي وي را به عنوان پيشواي استقبال كنندگان، به پيشواز حاجيان بفرستد. او نيز تا دو منزل به استقبال سعدي شتافت و اينگونه از او قدرداني کرد.[۴۰] بر پايه گزارشهايي در منابع تاريخي، استقبال از حاجيان به شکل جشن عمومي در شهر انجام ميشده است. از جمله به سال 317ق. براي استقبال از حاجيان، بغداد را آراستند.[۴۱] در گزارشي ديگر درباره استقبال از حاجيان بغدادي آمده است كه هنگام ورود، شب را در ياسريه در حومه بغداد ميخوابيدند و صبح وارد شهر ميشدند تا مردم بتوانند از آنها به خوبي استقبال كنند. حاجيان شرق نيز كه از بغداد به وطن خود بازميگشتند، در اين شهر از سوي خليفه استقبال ميشدند.[۴۲] در گزارشهاي تاريخي و سفرنامههاي حج کمتر به موضوع استقبال و مراسم و آيينهاي آن پرداخته شده است. گزارشهايي که به تفصيل به اين موضوع و تشريح مراسم استقبال پرداخته باشند، بسيار اندک و انگشت شمارند. از جمله ميتوان به رساله روزنگار استقبال از حجاج نوشته سيد محمد حسين رضوي همداني اشاره کرد. نويسنده اين رساله همراه دو تن از شهرستان رشت به قصد استقبال از برادرش که دانشوري نامآور و از شخصيتهاي برجسته دوران قاجار در آن شهر بوده، به کرمانشاه رفته است. بر پايه اين گزارش، گروههاي گوناگون مردم از جمله حاکمان شهرها و دانشوران طراز اول در مسير کرمانشاه تا تهران از برادر وي استقبال کردهاند.[۴۳]
- ↑ . العين، ج5، ص166، «قبل».
- ↑ . لسان العرب، ج11، ص538، «قبل».
- ↑ . مفردات، ص391، «قبل».
- ↑ . فرهنگ فشرده سخن، ج1، ص137، «استقبال».
- ↑ . لغتنامه، ج2، ص1840، «استقبال».
- ↑ . المعجم الکبير، ج2، ص108؛ اعلام الوري، ج1، ص210؛ وسائل الشيعه، ج12، ص226.
- ↑ . الخصال، ص484؛ اعلام الوري، ج1، ص210؛ وسائل الشيعه، ج8، ص226.
- ↑ . مستدرك الوسائل، ج8، ص207؛ تاريخ معالم المدينه، ص217.
- ↑ . السيرة النبويه، ج4، ص41؛ امتاع الاسماع، ج8، ص393؛ سبل الهدي، ج4، ص64؛ ج10، ص320.
- ↑ . فتح الباري، ج8، ص98؛ الدر الثمين، ص123-128.
- ↑ . تحرير الوسيله، ج1، ص307.
- ↑ . وفاء الوفاء، ج1، ص191.
- ↑ . وقعة صفين، ص144.
- ↑ . السيرة النبويه، ج1، ص493؛ تاريخ يعقوبي، ج2، ص41.
- ↑ . من لا يحضره الفقيه، ج2، ص228؛ الكافي، ج4، ص264.
- ↑ . من لا يحضره الفقيه، ج2، ص228؛ وسائل الشيعه، ج11، ص446.
- ↑ . ثواب الاعمال، ص50؛ مکارم الاخلاق، ص261.
- ↑ . اخبار مکه، ج1، ص20؛ من لا يحضره الفقيه، ج2، ص230؛ وسائل الشيعه، ج11، ص99-100.
- ↑ . وسائل الشيعه، ج11، ص446.
- ↑ . الكافي، ج4، ص549.
- ↑ . مستدرک الوسائل، ج10، ص166.
- ↑ . الکافي، ج4، ص264.
- ↑ . حج در انديشه اسلامي، ص62.
- ↑ . شرح زندگاني من، عبدالله مستوفي، ج3، ص581؛ مجموعه مقالات، ج2، ص1102.
- ↑ . مجموعه مقالات، ج2، ص1084.
- ↑ . مجموعه مقالات، ج2، ص1084.
- ↑ . مجموعه مقالات، ج2، ص1082-1096.
- ↑ . ميقات، ش61، ص130، «رسم تهنيه».
- ↑ . ميقات، ش15، ص194، «حجگزاري در تاجيکستان».
- ↑ . www.emaratallyoum.com.
- ↑ . تاريخ مکه، ص333؛ اتحاف الوري، ج3، ص199.
- ↑ . به سوي ام القري، ص256.
- ↑ . سفرنامه حسام السلطنه، ص107.
- ↑ . پنجاه سفرنامه، ج1، ص750.
- ↑ . معجم ما استعجم، ج4، ص1241.
- ↑ . پنجاه سفرنامه، ج7، ص592.
- ↑ . صفحات من تاريخ مکه، ص88.
- ↑ . ميقات، ش47، ص213-214، «هجرت سراي پيامبر».
- ↑ . ميقات، ش51، ص130، «حج در گلستان سعدي».
- ↑ . حج در گلستان سعدي، ص292.
- ↑ . العيون و الحدائق، ج4، ص253.
- ↑ . حج در انديشه اسلامي، ص9-10.
- ↑ . ميراث شهاب، ش41-42، ص21-38، «روزگار استقبال از حجاج».