پرش به محتوا

وادی بطحان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:


== واژه‌شناسی ==
== واژه‌شناسی ==
<br />
وادی، واژه‌ای عربی، به معنای شکاف میان کوه‌ها، زمین‌های بلند و تپه‌ها است که مسیر عبور سیل است.<ref>كتاب العين، ج‏8، ص98؛ لسان العرب، ج‏15، ص384.</ref> به باور برخی، «وادی» بستر ریزش آبی است که از سیل به وجود آمده؛ از این رو، به درّه نیز وادی گفته‌اند.<ref name=":2">مفردات ألفاظ القرآن، ص862؛ ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، ج‏4، ص436.</ref> ریشه وادی، «و، د، ی» به معنای روان شدن است.<ref>تهذيب اللغة، ج‏14، ص163؛ المصباح المنير، ج‏2، ص654.</ref> جمع وادی، «اودیة» بوده<ref>كتاب العين، ج‏8، ص98.</ref> و در آیه{{قلم رنگ|سبز|فَسالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِها}}{{یادداشت|هر دره‏‌اى بقدر گنجایشش سيلاب مي‌گيرد.}}<ref>سوره رعد، آیه 17.</ref> به کار رفته است.<ref name=":2" />
 
برخی، برای برابرِ فارسی وادی، واژگان «رود فصلی»<ref>رویکردهای زیبایی‌شناسی شهری برای کناره رود فصلی، ص۲.</ref> و «رود-دره فصلی» را به کار برده‌اند.<ref>اصول و معیارهای طراحی ساماندهی رود-دره‌های فصلی؛ مجله مدیریت شهری، ش۳۳، ص۲۵۹.</ref> واژه‌هایی مانند آبراهه،{{یادداشت|به معنای گذرگاه سیل.}}<ref>فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه «آبراهه».</ref> مَسیل،<ref>''فرهنگ جامع واژگان مترادف و متضاد زبان فارسی، ذیل واژه «وادی».''</ref> آبکند و کال،<ref>''فرهنگ جامع واژگان مترادف و متضاد زبان فارسی، ذیل واژه «کال».''</ref> دیگر واژه‌های مترادف «وادی» در زبان فارسی است.
 
==نام==
==نام==
محدثان، ضبط «وادی بطحان» را بُطحان و واژه‌شناسان بَطحان دانسته‌اند.<ref name=":1">معجم البلدان، ج۱، ص۴۴۶.</ref> این وادی، به «وادی ابوجَیده»<ref>المغانم المطابه فی معالم طابه، ص۴۵۴؛ معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، ج۲، ص۶۰۶.</ref> و «سیل ابوجیده» نیز مشهور است.<ref name=":2">معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج۱، ص۳۲۳.</ref>  
محدثان، ضبط «وادی بطحان» را بُطحان و واژه‌شناسان بَطحان دانسته‌اند.<ref name=":1">معجم البلدان، ج۱، ص۴۴۶.</ref> این وادی، به «وادی ابوجَیده»<ref>المغانم المطابه فی معالم طابه، ص۴۵۴؛ معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، ج۲، ص۶۰۶.</ref> و «سیل ابوجیده» نیز مشهور است.<ref name=":2">معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج۱، ص۳۲۳.</ref>  

نسخهٔ ‏۱ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۹:۳۰

وادی بطحان
مسیر احتمالی وادی بطحان در مدینه، در اواخر دوره حضرت محمد(ص).
اطلاعات اوليه
مکانبه گمان، در شهر مدینه، از نزدیکی الماجشونیه آغاز شده و نزدیک مسجد فتح به وادی رانوناء می‌پیوندد.
نام‌های دیگروادی ابوجیده، سیل ابوجیده

وادی بُطحان یا بَطحان یا وادی ابوجَیده،

واژه‌شناسی

وادی، واژه‌ای عربی، به معنای شکاف میان کوه‌ها، زمین‌های بلند و تپه‌ها است که مسیر عبور سیل است.[۱] به باور برخی، «وادی» بستر ریزش آبی است که از سیل به وجود آمده؛ از این رو، به درّه نیز وادی گفته‌اند.[۲] ریشه وادی، «و، د، ی» به معنای روان شدن است.[۳] جمع وادی، «اودیة» بوده[۴] و در آیه فَسالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِها[یادداشت ۱][۵] به کار رفته است.[۲]

برخی، برای برابرِ فارسی وادی، واژگان «رود فصلی»[۶] و «رود-دره فصلی» را به کار برده‌اند.[۷] واژه‌هایی مانند آبراهه،[یادداشت ۲][۸] مَسیل،[۹] آبکند و کال،[۱۰] دیگر واژه‌های مترادف «وادی» در زبان فارسی است.

نام

محدثان، ضبط «وادی بطحان» را بُطحان و واژه‌شناسان بَطحان دانسته‌اند.[۱۱] این وادی، به «وادی ابوجَیده»[۱۲] و «سیل ابوجیده» نیز مشهور است.[۲]

واژه بطحان، به معنای زمین فراخ و سیلگیر است.[۱۳] به گفته برخی، درباره نامگذاری این وادی به بطحان، جز معنای واژگانی آن، علت دیگری یافت نشده است.[۱۴]

مکان

وادی بطحان، از نزدیکی الماجشونیه[یادداشت ۳][۱۵] آغاز شده و پایان آن نزدیک مسجد فتح یا مساجد سبعه بوده که وادی رانوناء به آن می‌پیوسته است.[۱۶] به گفته برخی، این وادی از «ذی‌جدر» آغاز شده، از «قربان» گذر کرده و به درون مدینه و غرب مسجد فتح می‌رود؛ تا این که به «غابه» جایی که آب سیل‌ها و وادی‌ها در آنجا جمع می‌شود، می‌رسد.[۲]

‌ویژگی

به گفته برخی، وادی بطحان، از دو وادی مَهْزور و مذینب تشکیل می‌شود[۱۷] و به باور برخی، وادی‌های الرانوناء، مهزور و مذینب در وادی بطحان می‌ریزند.[۱۸] طول این وادی، نزدیک به ۴ کیلومتر و ۲۵۰ متر بوده و بیشترین عرض آن در مسیر، ۴۰ متر و کمترین عرض آن نزدیک به ۱۰ متر است.[۱۹]

در حدیث

بر پایه روایتی در منابع اهل سنت، حضرت محمد(ص) وادی بطحان را برکه‌ای از برکه‌های بهشت دانسته است.[۱۶]

در تاریخ

وقتی یهودیان برای نخستین بار به مدینه آمدند، قبیله بنی‌نضیر در بطحان، که از آن آب شیرین جاری بود ساکن شدند. این قبیله، باغ‌ها و قلعه‌هایی ساختند و تا زمانی که میان آنها و حضرت محمد(ص) جنگ درگرفته و از مدینه اخراج شدند، در آن منطقه زندگی می‌کردند.[۱۱] در گذشته، وادی بطحان تنها وادی بود که از میان خانه‌های مردم مدینه می‌گذشت.[۲]

به گفته برخی، خندقی که در جریان جنگ احزاب کنده شد، از بالای وادی بطحان آغاز می‌شد.[۲۰]

تربت صعیب

صُعَیب یا صُعَین، جایی در بطن وادی بطحان است، که در آن حفره‌ای است و مردم از خاک آن برای شفا یافتن از بیماری‌ها برمی‌دارند.[۲۱] بر پایه روایتی در منابع اهل سنت، حضرت محمد(ص) سفارش کرده از این تربت برای شفا یافتن از تب، استفاده شود.[یادداشت ۴][۲۲]

برخی از عالمان اهل سنت، آداب ویژه‌ای برای شفا گرفتن با این خاک بیان کرده‌اند. برخی، سفارش کرده‌اند از این خاک در آب ریخته و با آن بدن شسته شود. برخی دیگر، «انداختن آب دهان در آن آب» و «نوشیدن از آن» را نیز به این آداب افزوده‌اند.[۲۲]

پانوشت

  1. كتاب العين، ج‏8، ص98؛ لسان العرب، ج‏15، ص384.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ مفردات ألفاظ القرآن، ص862؛ ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، ج‏4، ص436. خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام «:2» چندین بار با محتوای متفاوت تعریف شده است
  3. تهذيب اللغة، ج‏14، ص163؛ المصباح المنير، ج‏2، ص654.
  4. كتاب العين، ج‏8، ص98.
  5. سوره رعد، آیه 17.
  6. رویکردهای زیبایی‌شناسی شهری برای کناره رود فصلی، ص۲.
  7. اصول و معیارهای طراحی ساماندهی رود-دره‌های فصلی؛ مجله مدیریت شهری، ش۳۳، ص۲۵۹.
  8. فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه «آبراهه».
  9. فرهنگ جامع واژگان مترادف و متضاد زبان فارسی، ذیل واژه «وادی».
  10. فرهنگ جامع واژگان مترادف و متضاد زبان فارسی، ذیل واژه «کال».
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ معجم البلدان، ج۱، ص۴۴۶.
  12. المغانم المطابه فی معالم طابه، ص۴۵۴؛ معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، ج۲، ص۶۰۶.
  13. کتاب العین، ج۳، ص۱۷۴.
  14. معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، ج۲، ص۶۰۸.
  15. حجاز در صدر اسلام، ص386.
  16. ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ تاریخ المدینة المنوره، ج۱، ‌ص۱۶۸.
  17. المعالم الأثيرة فى السنة و السيرة، ص283.
  18. معالم المدينة المنورة بين العمارة و التاريخ، ج‏1، ص323.
  19. المدینة المنورة الاقتصادیات المکان، ص۶۰.
  20. مدينه شناسى، ج‏2، ص351.
  21. المعالم الأثيرة فى السنة و السيرة، ص159.
  22. ۲۲٫۰ ۲۲٫۱ وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفي، ج‏1، ص60.
  1. هر دره‏‌اى بقدر گنجایشش سيلاب مي‌گيرد.
  2. به معنای گذرگاه سیل.
  3. ماجشونيه، جایی منسوب به ماجشون بوده و در وادى‏ بطحان‏، نزديك تربت صُعَيب، در كنار صدقه ابان بن ابى حدير قرار دارد.
  4. و روى ابن زبالة و يحيى بن الحسن بن جعفر العلوي و ابن النجار كلاهما من طريقه «أن النبي صلّى اللّه عليه و سلّم أتى بلحارث، فإذا هم روبى، فقال: ما لكم يا بني الحارث روبى؟ قالوا: أصابتنا يا رسول الله هذه الحمى، قال: فأين أنتم عن صعيب؟ قالوا: يا رسول الله ما نصنع به؟ قال: تأخذون من ترابه فتجعلونه في ماء، ثم يتفل عليه أحدكم و يقول: بسم الله، تراب أرضنا، بريق بعضنا، شفاء لمريضنا، بإذن ربنا، ففعلوا، فتركتهم الحمى.»

منابع

این مقاله برگرفته از مقاله بررسی جغرافیای طبیعی مدینه یحیی جهانگیری و علی اصغر کریم خانی، فصلنامه میقات حج، دوره ۲۶، ش۱۰۳، بهار ۱۳۹۷، ص۷۹–۱۰ است.
  • تاریخ المدینة المنوره، عمر بن شبه، دار الفکر، قم، ۱۴۱۰ق.
  • حجاز در صدر اسلام، صالح احمد على، ترجمه عبدالمحمد آيتى، نشر مشعر، تهران، 1375ش.
  • مدينه شناسى، محمدباقر نجفى، شركت قلم، تهران، 1364ش.
  • المدینة المنورة الاقتصادیات المکان، رجب فاروق، نشر دار الشروق، جده، 1979م.
  • المعالم الأثيرة فى السنة و السيرة، محمد محمد حسن شراب، دار الشاميه-دار القلم، بيروت-دمشق، 1411ق.
  • معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، عبدالعزیز کعکی، دار المکتبة الهلال، بیروت ۱۴۱۹ق.
  • المغانم المطابه فی معالم طابه، مجدالدین فیروز آبادی، مرکز بحوث و دراسات المدینة المنوره، مدینه، ۲۰۰۲م.
  • معجم البلدان، یاقوت حموی، دار صادر، بیروت، ۱۹۹۵م.
  • وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفي، على بن احمد سمهودى، دار الكتب العلمية، بيروت، 2006م.