وادی قناة: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جا:ویرایش}} ==نام== ==مکان== ==‌ویژگی== ==در تاریخ== ==پانوشت== {{پانویس}} ==منابع== {...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|ماه=[[دی]]|روز=[[۱۲]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=Abbasahmadi1363  }}
{{در دست ویرایش|ماه=[[دی]]|روز=[[۱۲]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=Abbasahmadi1363  }}


[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
==واژه‌شناسی==
وادی، واژه‌ای عربی، به معنای شکاف میان کوه‌ها، زمین‌های بلند و تپه‌ها است که مسیر عبور سیل است.<ref>كتاب العين، ج‏8، ص98؛ لسان العرب، ج‏15، ص384.</ref> به باور برخی، «وادی» بستر ریزش آبی است که از سیل به وجود آمده؛ از این رو، به درّه نیز وادی گفته‌اند.<ref name=":2">مفردات ألفاظ القرآن، ص862؛ ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، ج‏4، ص436.</ref> ریشه وادی، «و، د، ی» به معنای روان شدن است.<ref>تهذيب اللغة، ج‏14، ص163؛ المصباح المنير، ج‏2، ص654.</ref> جمع وادی، «اودیة» بوده<ref>كتاب العين، ج‏8، ص98.</ref> و در آیه{{قلم رنگ|سبز|فَسالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِها}}{{یادداشت|هر دره‏‌اى بقدر گنجایشش سيلاب مي‌گيرد.}}<ref>سوره رعد، آیه 17.</ref> به کار رفته است.<ref name=":2" />
برخی، برای برابرِ فارسی وادی، واژگان «رود فصلی»<ref>رویکردهای زیبایی‌شناسی شهری برای کناره رود فصلی، ص۲.</ref> و «رود-دره فصلی» را به کار برده‌اند.<ref>اصول و معیارهای طراحی ساماندهی رود-دره‌های فصلی؛ مجله مدیریت شهری، ش۳۳، ص۲۵۹.</ref> واژه‌هایی مانند آبراهه،{{یادداشت|به معنای گذرگاه سیل.}}<ref>فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه «آبراهه».</ref> مَسیل،<ref>''فرهنگ جامع واژگان مترادف و متضاد زبان فارسی، ذیل واژه «وادی».''</ref> آبکند و کال،<ref>''فرهنگ جامع واژگان مترادف و متضاد زبان فارسی، ذیل واژه «کال».''</ref> دیگر واژه‌های مترادف «وادی» در زبان فارسی است.
 
 
==نام==
==نام==


خط ۲۰: خط ۲۴:
| لینک = http://miqat.hajj.ir/article_70564.html
| لینک = http://miqat.hajj.ir/article_70564.html
}}
}}
*'''ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن'''، حسين بن محمد راغب اصفهانى، ، مرتضوي، تهران، 1374ش.
*'''تهذيب اللغة'''، محمد بن احمد ازهرى، احياء التراث العربي، بيروت، 1421ق.
*'''[https://search.ricest.ac.ir/DL/Digitization/TempDownload/AllPage255560108Limit.pdf رویکردهای زیبایی‌شناسی شهری برای کناره رود فصلی (نمونه موردی مهرانه رود تبریز)]'''، مسعود وحدت طلب، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، ۱۳۹۵ش.
*'''كتاب العين'''، خليل بن احمد فراهيدى، نشر هجرت، قم، 1409ق.
*'''المصباح المنير فى غريب الشرح الكبير للرافعى'''، احمد بن محمد فيومى، مؤسسه دار الهجرة، قم، 1414ق.
*'''مفردات ألفاظ القرآن'''، حسين بن محمد راغب اصفهانى، دار القلم، بيروت، 1412ق.
'''لسان العرب'''، محمد بن مكرم (ابن منظور)، دار صادر، بيروت، 1414ق.
* '''اصول و معیارهای طراحی ساماندهی رود-دره‌های فصلی؛ نمونه موردی: رود-دره فصلی ورودی شهرستان کرج'''، محمدرضا بمانیان، محمدرضا پورجعفر، زهرا محقق دولت‌آبادی، مجله مدیریت شهری، شماره۳۳، ص۲۵۹.
* '''''[https://www.peykaregan.ir/dataset/فرهنگ-جامع-واژگان-مترادف-و-متضاد-فارسی فرهنگ جامع واژگان مترادف و متضاد زبان فارسی]'''، فرج‌الله خداپرستی، شیراز، دانشنامه فارس، ۱۳۷۶ش.''
* '''[https://www.vajehyab.com/amid/الف فرهنگ فارسی عمید]'''، حسن عمید، سرپرست تألیف و ویرایش فرهاد قربان‌زاده، اشجع، ۱۳۸۹ش.
{{پایان}}
[[Category:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]

نسخهٔ ‏۲ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۵۳

واژه‌شناسی

وادی، واژه‌ای عربی، به معنای شکاف میان کوه‌ها، زمین‌های بلند و تپه‌ها است که مسیر عبور سیل است.[۱] به باور برخی، «وادی» بستر ریزش آبی است که از سیل به وجود آمده؛ از این رو، به درّه نیز وادی گفته‌اند.[۲] ریشه وادی، «و، د، ی» به معنای روان شدن است.[۳] جمع وادی، «اودیة» بوده[۴] و در آیه فَسالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِها[یادداشت ۱][۵] به کار رفته است.[۲] برخی، برای برابرِ فارسی وادی، واژگان «رود فصلی»[۶] و «رود-دره فصلی» را به کار برده‌اند.[۷] واژه‌هایی مانند آبراهه،[یادداشت ۲][۸] مَسیل،[۹] آبکند و کال،[۱۰] دیگر واژه‌های مترادف «وادی» در زبان فارسی است.


نام

مکان

‌ویژگی

در تاریخ

پانوشت

  1. كتاب العين، ج‏8، ص98؛ لسان العرب، ج‏15، ص384.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ مفردات ألفاظ القرآن، ص862؛ ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، ج‏4، ص436.
  3. تهذيب اللغة، ج‏14، ص163؛ المصباح المنير، ج‏2، ص654.
  4. كتاب العين، ج‏8، ص98.
  5. سوره رعد، آیه 17.
  6. رویکردهای زیبایی‌شناسی شهری برای کناره رود فصلی، ص۲.
  7. اصول و معیارهای طراحی ساماندهی رود-دره‌های فصلی؛ مجله مدیریت شهری، ش۳۳، ص۲۵۹.
  8. فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه «آبراهه».
  9. فرهنگ جامع واژگان مترادف و متضاد زبان فارسی، ذیل واژه «وادی».
  10. فرهنگ جامع واژگان مترادف و متضاد زبان فارسی، ذیل واژه «کال».
  1. هر دره‏‌اى بقدر گنجایشش سيلاب مي‌گيرد.
  2. به معنای گذرگاه سیل.

منابع

این مقاله برگرفته از مقاله بررسی جغرافیای طبیعی مدینه یحیی جهانگیری و علی اصغر کریم خانی، فصلنامه میقات حج، دوره ۲۶، ش۱۰۳، بهار ۱۳۹۷، ص۷۹–۱۰ است.
  • ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، حسين بن محمد راغب اصفهانى، ، مرتضوي، تهران، 1374ش.
  • تهذيب اللغة، محمد بن احمد ازهرى، احياء التراث العربي، بيروت، 1421ق.
  • رویکردهای زیبایی‌شناسی شهری برای کناره رود فصلی (نمونه موردی مهرانه رود تبریز)، مسعود وحدت طلب، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، ۱۳۹۵ش.
  • كتاب العين، خليل بن احمد فراهيدى، نشر هجرت، قم، 1409ق.
  • المصباح المنير فى غريب الشرح الكبير للرافعى، احمد بن محمد فيومى، مؤسسه دار الهجرة، قم، 1414ق.
  • مفردات ألفاظ القرآن، حسين بن محمد راغب اصفهانى، دار القلم، بيروت، 1412ق.

لسان العرب، محمد بن مكرم (ابن منظور)، دار صادر، بيروت، 1414ق.

  • اصول و معیارهای طراحی ساماندهی رود-دره‌های فصلی؛ نمونه موردی: رود-دره فصلی ورودی شهرستان کرج، محمدرضا بمانیان، محمدرضا پورجعفر، زهرا محقق دولت‌آبادی، مجله مدیریت شهری، شماره۳۳، ص۲۵۹.
  • فرهنگ جامع واژگان مترادف و متضاد زبان فارسی، فرج‌الله خداپرستی، شیراز، دانشنامه فارس، ۱۳۷۶ش.
  • فرهنگ فارسی عمید، حسن عمید، سرپرست تألیف و ویرایش فرهاد قربان‌زاده، اشجع، ۱۳۸۹ش.