حره واقم: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
'''حَرّه واقم''' یا '''حره شرقیه''' یا '''حره بنی‌قُرَیظه'''، زمینی است سنگلاخی، پوشیده از سنگ‌های سیاه، که در شرق [[مدینه]] قرار داشته و در روایات، حدّ شرقی حرمِ مدینه شمرده شده است.
'''حَرّه واقم''' یا '''حره شرقیه''' یا '''حره بنی‌قُرَیظه'''، زمینی است سنگلاخی، پوشیده از سنگ‌های سیاه، که در شرق [[مدینه]] قرار داشته و در روایات، حدّ شرقی حرمِ مدینه شمرده شده است.


در این حره، قبلیه‌هایی مانند بنی‌قریظه و بنی‌نظیر سکونت داشتند و در سال ۶۳ق. لشکر [[یزید بن معاویه]] با مردم مدینه در این حره جنگیدند، که به «واقعه حره» شهرت یافت.
در این حره، قبلیه‌هایی مانند بنی‌قریظه و بنی‌نظیر سکونت داشتند و در سال ۶۳ق. لشکر [[یزید بن معاویه]] با مردم مدینه در این حره جنگید، که به «واقعه حرّه» شهرت یافت.


== حره ==
==حره==
«حَرَّة»، واژه‌ای عربی و به معنای زمین سختی است، که از سنگ‌های سیاه شکل گرفته،<ref>جمهرة اللغة، ج‏1، ص96؛ معجم مقاییس اللغه، ج‏2، ص7.</ref> گویی با آتش سوخته باشد.<ref>کتاب العین، ج‏3، ص24.</ref> ریشه این واژه «ح، ر، ر» به معنای گرما بوده<ref>معجم مقاییس اللغه، ج‏2، ص7؛ الصحاح، ج‏2، ص626.</ref> و جمع آن «حِرار» است.<ref>کتاب العین، ج‏3، ص24؛ جمهرة اللغة، ج‏1، ص96؛ معجم مقاییس اللغه، ج‏2، ص7.</ref> به گفته برخی، «حرّه» به نام «لابة» نیز خوانده می‌شود.<ref>معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، ج۲، ص۴۳۹.</ref> واژه‌نامه‌های پارسی، حره را «سنگلاخ سوخته»<ref>فرهنگ لغت دهخدا، ذیل واژه حره.</ref> و «سنگستان» معنا کرده‌اند.<ref>فرهنگ معین، ذیل واژه حره.</ref>
«حَرَّة»، واژه‌ای عربی و به معنای زمین سختی است، که از سنگ‌های سیاه شکل گرفته،<ref>جمهرة اللغة، ج‏1، ص96؛ معجم مقاییس اللغه، ج‏2، ص7.</ref> گویی با آتش سوخته باشد.<ref>کتاب العین، ج‏3، ص24.</ref> ریشه این واژه «ح، ر، ر» به معنای گرما بوده<ref>معجم مقاییس اللغه، ج‏2، ص7؛ الصحاح، ج‏2، ص626.</ref> و جمع آن «حِرار» است.<ref>کتاب العین، ج‏3، ص24؛ جمهرة اللغة، ج‏1، ص96؛ معجم مقاییس اللغه، ج‏2، ص7.</ref> به گفته برخی، «حرّه» به نام «لابة» نیز خوانده شده است.<ref>معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، ج۲، ص۴۳۹.</ref> واژه‌نامه‌های پارسی، حرّه را «سنگلاخ سوخته»<ref>فرهنگ لغت دهخدا، ذیل واژه حره.</ref> و «سنگستان» معنا کرده‌اند.<ref>فرهنگ معین، ذیل واژه حره.</ref>


زمین‌های حرّه، انبوهی از سنگ‌های سخت سیاه‌رنگ و متخلخل{{یادداشت|تخلخل، برابرِ پارسی «porosity»، اصطلاح زمین‌شناسی بوده و به معنای وجود حفره‌ها و فضاهای خالی در خاک، رسوب یا سنگ است.}}<ref>[https://wiki.apll.ir/word/index.php/Porosity واژه‌های مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی]، دفتر پنجم.</ref> است، که زمینه زیست بشری و کشاورزی در آن فراهم نیست. علت به وجود آمدن این مناطق، گسل‌های فراوانی است، که گاه گدازه‌های آتش‌فشانی از آن فوران کرده و سطح زمین را به صورت گسترده، بدون آنکه کوه‌زایی کند، می‌پوشاند. این گدازه‌ها پس از سرد شدن به رنگ تیره درمی‌آیند.<ref>اسماعیلی، ۱۳۸۹ش، ص۷۰.</ref>
زمین‌های حرّه، انبوهی از سنگ‌های سخت سیاه‌رنگ و متخلخل{{یادداشت|تخلخل، برابرِ پارسی «porosity»، اصطلاح زمین‌شناسی بوده و به معنای وجود حفره‌ها و فضاهای خالی در خاک، رسوب یا سنگ است.}}<ref>[https://wiki.apll.ir/word/index.php/Porosity واژه‌های مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی]، دفتر پنجم.</ref> است، که زمینه زیست بشری و کشاورزی در آن فراهم نیست. علت به وجود آمدن این مناطق، گسل‌های فراوانی است، که گاه گدازه‌های آتش‌فشانی از آن فوران کرده و سطح زمین را به صورت گسترده، بدون آنکه کوه‌زایی کند، می‌پوشاند. این گدازه‌ها پس از سرد شدن به رنگ تیره درمی‌آیند.<ref>اسماعیلی، ۱۳۸۹ش، ص۷۰.</ref>


== نام ==
==نام==
حره واقم، به نام حره بنی‌قریظه نیز خوانده شده است؛ زیرا قبیله [[بنی‌قریظه]] در سمت قبله‌ای آن ساکن بودند.<ref name=":0">معجم البلدان، ج۲، ص۲۴۹؛ تاریخ معالم المدینة المنورة قدیما و حدیثا، ص۳۳۳.</ref> به باور برخی، هر کدام از بخش‌های این حره، به نام قبیله‌ای که در آن ساکن بود، خوانده می‌شد و تنها به بخش جنوبی حره، که بنی‌قریظه در آن ساکن بودند، «حره بنی‌قریظه» گفته می‌شد.<ref name=":2">معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص459.</ref>
حره واقم، به نام حره بنی‌قریظه نیز خوانده شده است؛ زیرا قبیله [[بنی‌قریظه]] در سمت قبله‌ای آن ساکن بودند.<ref name=":0">معجم البلدان، ج۲، ص۲۴۹؛ تاریخ معالم المدینة المنورة قدیما و حدیثا، ص۳۳۳.</ref> به باور برخی، هر کدام از بخش‌های این حره، به نام قبیله‌ای که در آن ساکن بود، خوانده می‌شد و تنها به بخش جنوبی حره، که بنی‌قریظه در آن ساکن بودند، «حره بنی‌قریظه» گفته می‌شد.<ref name=":2">معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص459.</ref>


علت نامگذاری آن به واقم، فرود آمدن مردی به نام واقم از عمالقه{{یادداشت|به فرزندان عملاق بن أرفخشد بن سام بن نوح، «عمالیق» گفته می‌شود، که شماری از آنها در سرزمین حجاز بوده‌اند.}} در این حره بوده است.<ref name=":1">معجم البلدان، ج۲، ص۲۴۹؛ وفاء الوفا بأخبار دارالمصطفی، ج۴، ص۵۸؛ تاریخ معالم المدینة المنورة قدیما و حدیثا، ص334</ref> به باور برخی، نام «واقم» از قلعه‌ای که در این حره بوده گرفته شده است.<ref>معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص458.</ref>
علت نامگذاری آن به واقم، فرود آمدن مردی به نام واقم از عمالقه{{یادداشت|به فرزندان عملاق بن أرفخشد بن سام بن نوح، «عمالیق» گفته می‌شود، که شماری از آنها در سرزمین حجاز بوده‌اند.}} در این حره بوده است.<ref name=":1">معجم البلدان، ج۲، ص۲۴۹؛ وفاء الوفا بأخبار دارالمصطفی، ج۴، ص۵۸؛ تاریخ معالم المدینة المنورة قدیما و حدیثا، ص334</ref> به باور برخی، نام «واقم» از قلعه‌ای که در این حره بوده گرفته شده است.<ref>معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص458.</ref>


بر پایه گزارشی در سال ۱۴۱۸ق، امروزه این حره، با نام «حره شرقیه» شناخته می‌شود. به باور برخی، این نام محدوده گسترده‌تری از حره واقم را شامل می‌شود.<ref name=":2"/>
بر پایه گزارشی در سال ۱۴۱۸ق، امروزه این حره، با نام «حره شرقیه» شناخته می‌شود. به باور برخی، این نام محدوده گسترده‌تری از حره واقم را شامل می‌شود.<ref name=":2" />


== مکان ==
==مکان==
حرّه واقم، در شرق [[مدینه]] واقع شده است.<ref name=":0"/> تعیین محدوده آن از همه جهات را دشوار شمرده‌اند.<ref>معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص۴۶۳.</ref> برخی، حد آن از سوی غرب را تا [[حره وبره]] دانسته‌اند<ref name=":0"/> و به باور برخی از تاریخ‌نگاران، در جنوب مدینه، سدّ [[وادی بطحان]] میان این حره و [[حره شوران]] فاصله انداخته است.<ref>معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص464.</ref>
حرّه واقم، در شرق [[مدینه]] واقع شده است.<ref name=":0" /> تعیین محدوده آن از همه جهات را دشوار شمرده‌اند.<ref>معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص۴۶۳.</ref> به باور برخی از تاریخ‌نگاران، در جنوب مدینه، سدّ [[وادی بطحان]] میان این حره و [[حره شوران]] فاصله انداخته است.<ref>معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص464.</ref>


== در حدیث ==
==در حدیث==
بر پایه روایات در منابع [[شیعه]]{{یادداشت|عن ابی‌عبدالله (ع)... قُلْتُ: حَرَّمَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مِنَ الْمَدِینَةِ مَا بَیْنَ لَابَتَیْهَا. قَالَ: وَ مَا بَیْنَ لَابَتَیْهَا؟ قُلْتُ: مَا أَحَاطَتْ بِهِ الْحِرَارُ.
بر پایه روایات در منابع [[شیعه]]{{یادداشت|عن ابی‌عبدالله (ع)... قُلْتُ: حَرَّمَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مِنَ الْمَدِینَةِ مَا بَیْنَ لَابَتَیْهَا. قَالَ: وَ مَا بَیْنَ لَابَتَیْهَا؟ قُلْتُ: مَا أَحَاطَتْ بِهِ الْحِرَارُ.
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع): حَدُّ مَا حَرَّمَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مِنَ الْمَدِینَةِ مِنْ ذُبَابٍ إِلی وَاقِمٍ‏.}} و [[اهل سنت]]{{یادداشت|عن أبی هریرة، قال: حرم رسول الله(ص) ما بین لابتی المدینة- قال أبو هریرة: فلو وجدت الظباء ما بین لابتیها ما ذعرتها- و جعل اثنی عشر میلا حول المدینة حمی.}}، حدّ حرمِ مدینه از سمت شرق، حره واقم است.<ref>کافی، ج‏9، ص282 و ۲۸۳؛ معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص458.</ref>
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع): حَدُّ مَا حَرَّمَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مِنَ الْمَدِینَةِ مِنْ ذُبَابٍ إِلی وَاقِمٍ‏.}} و [[اهل سنت]]{{یادداشت|عن أبی هریرة، قال: حرم رسول الله(ص) ما بین لابتی المدینة- قال أبو هریرة: فلو وجدت الظباء ما بین لابتیها ما ذعرتها- و جعل اثنی عشر میلا حول المدینة حمی.}}، حدّ حرمِ مدینه از سمت شرق، حره واقم است.<ref>کافی، ج‏9، ص282 و ۲۸۳؛ معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص458.</ref>


بر پایه روایاتی در منابع اهل سنت، در کتاب‌های آسمانی کهن مانند تورات، از کشته شدن افرادی در حرّه شرقی مدینه خبر داده شده که صورتشان در روز قیامت مانند ماه شب چهاردهم می‌درخشد. به باور برخی، این خبر اشاره به واقعه حرّه دارد.<ref>معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص460.</ref>
بر پایه روایاتی در منابع اهل سنت، در کتاب‌های آسمانی کهن مانند تورات، از کشته شدن افرادی در حرّه شرقی مدینه خبر داده شده که صورتشان در روز قیامت مانند ماه شب چهاردهم می‌درخشد. به باور برخی، این خبر اشاره به «واقعه حرّه» دارد.<ref>معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص460.</ref>


== در تاریخ ==
==در تاریخ==
این حره، در مدینه قدیم، با توجه به سکونت قبایل به پنج منطقه تقسیم می‌شد؛ دو منطقه برای یهود، که دو قبیله بنی‌نظیر و بنی‌قریظه در آن زندگی می‌کردند و سه منطقه برای اوس، که قبیله‌های بنی‌عبدالاشهل و بنی‌ظفر و بنی‌زغور بن جشم در آن ساکن بودند.<ref name=":0"/>
این حره، در مدینه قدیم، با توجه به سکونت قبایل، به پنج منطقه تقسیم می‌شد؛ دو منطقه برای [[یهودیت|یهود]]، که دو قبیله [[بنی‌نضیر|بنی‌نظیر]] و [[بنی‌قریظه]] در آن زندگی می‌کردند و سه منطقه برای اوس، که قبیله‌های بنی‌عبدالاشهل و بنی‌ظفر و بنی‌زغور بن جشم در آن ساکن بودند.<ref name=":0" />


در سال ۶۳ق. لشکر [[یزید بن معاویه]] به فرماندهی مسلم بن عقبه در این حره با مردم مدینه به جنگ پرداختند که به «واقعه حره» شهرت یافت.<ref name=":1"/>
در سال ۶۳ق. لشکر [[یزید بن معاویه]] به فرماندهی مسلم بن عقبه در این حره با مردم مدینه به جنگ پرداختند که به «واقعه حره» شهرت یافت.<ref name=":1" />


== پانوشت ==
==پانوشت==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


== منابع ==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
{{برگرفتگی
{{برگرفتگی

نسخهٔ ‏۱۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۴۴

حره واقم
موقعیت حره واقم و قبیله‌های ساکن در آن در اواخر دوره حضرت محمد(ص).
اطلاعات اوليه
نام‌های دیگر وادی شرقیه، وادی قریظه.

حَرّه واقم یا حره شرقیه یا حره بنی‌قُرَیظه، زمینی است سنگلاخی، پوشیده از سنگ‌های سیاه، که در شرق مدینه قرار داشته و در روایات، حدّ شرقی حرمِ مدینه شمرده شده است.

در این حره، قبلیه‌هایی مانند بنی‌قریظه و بنی‌نظیر سکونت داشتند و در سال ۶۳ق. لشکر یزید بن معاویه با مردم مدینه در این حره جنگید، که به «واقعه حرّه» شهرت یافت.

حره

«حَرَّة»، واژه‌ای عربی و به معنای زمین سختی است، که از سنگ‌های سیاه شکل گرفته،[۱] گویی با آتش سوخته باشد.[۲] ریشه این واژه «ح، ر، ر» به معنای گرما بوده[۳] و جمع آن «حِرار» است.[۴] به گفته برخی، «حرّه» به نام «لابة» نیز خوانده شده است.[۵] واژه‌نامه‌های پارسی، حرّه را «سنگلاخ سوخته»[۶] و «سنگستان» معنا کرده‌اند.[۷]

زمین‌های حرّه، انبوهی از سنگ‌های سخت سیاه‌رنگ و متخلخل[یادداشت ۱][۸] است، که زمینه زیست بشری و کشاورزی در آن فراهم نیست. علت به وجود آمدن این مناطق، گسل‌های فراوانی است، که گاه گدازه‌های آتش‌فشانی از آن فوران کرده و سطح زمین را به صورت گسترده، بدون آنکه کوه‌زایی کند، می‌پوشاند. این گدازه‌ها پس از سرد شدن به رنگ تیره درمی‌آیند.[۹]

نام

حره واقم، به نام حره بنی‌قریظه نیز خوانده شده است؛ زیرا قبیله بنی‌قریظه در سمت قبله‌ای آن ساکن بودند.[۱۰] به باور برخی، هر کدام از بخش‌های این حره، به نام قبیله‌ای که در آن ساکن بود، خوانده می‌شد و تنها به بخش جنوبی حره، که بنی‌قریظه در آن ساکن بودند، «حره بنی‌قریظه» گفته می‌شد.[۱۱]

علت نامگذاری آن به واقم، فرود آمدن مردی به نام واقم از عمالقه[یادداشت ۲] در این حره بوده است.[۱۲] به باور برخی، نام «واقم» از قلعه‌ای که در این حره بوده گرفته شده است.[۱۳]

بر پایه گزارشی در سال ۱۴۱۸ق، امروزه این حره، با نام «حره شرقیه» شناخته می‌شود. به باور برخی، این نام محدوده گسترده‌تری از حره واقم را شامل می‌شود.[۱۱]

مکان

حرّه واقم، در شرق مدینه واقع شده است.[۱۰] تعیین محدوده آن از همه جهات را دشوار شمرده‌اند.[۱۴] به باور برخی از تاریخ‌نگاران، در جنوب مدینه، سدّ وادی بطحان میان این حره و حره شوران فاصله انداخته است.[۱۵]

در حدیث

بر پایه روایات در منابع شیعه[یادداشت ۳] و اهل سنت[یادداشت ۴]، حدّ حرمِ مدینه از سمت شرق، حره واقم است.[۱۶]

بر پایه روایاتی در منابع اهل سنت، در کتاب‌های آسمانی کهن مانند تورات، از کشته شدن افرادی در حرّه شرقی مدینه خبر داده شده که صورتشان در روز قیامت مانند ماه شب چهاردهم می‌درخشد. به باور برخی، این خبر اشاره به «واقعه حرّه» دارد.[۱۷]

در تاریخ

این حره، در مدینه قدیم، با توجه به سکونت قبایل، به پنج منطقه تقسیم می‌شد؛ دو منطقه برای یهود، که دو قبیله بنی‌نظیر و بنی‌قریظه در آن زندگی می‌کردند و سه منطقه برای اوس، که قبیله‌های بنی‌عبدالاشهل و بنی‌ظفر و بنی‌زغور بن جشم در آن ساکن بودند.[۱۰]

در سال ۶۳ق. لشکر یزید بن معاویه به فرماندهی مسلم بن عقبه در این حره با مردم مدینه به جنگ پرداختند که به «واقعه حره» شهرت یافت.[۱۲]

پانوشت

  1. جمهرة اللغة، ج‏1، ص96؛ معجم مقاییس اللغه، ج‏2، ص7.
  2. کتاب العین، ج‏3، ص24.
  3. معجم مقاییس اللغه، ج‏2، ص7؛ الصحاح، ج‏2، ص626.
  4. کتاب العین، ج‏3، ص24؛ جمهرة اللغة، ج‏1، ص96؛ معجم مقاییس اللغه، ج‏2، ص7.
  5. معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، ج۲، ص۴۳۹.
  6. فرهنگ لغت دهخدا، ذیل واژه حره.
  7. فرهنگ معین، ذیل واژه حره.
  8. واژه‌های مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی، دفتر پنجم.
  9. اسماعیلی، ۱۳۸۹ش، ص۷۰.
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ ۱۰٫۲ معجم البلدان، ج۲، ص۲۴۹؛ تاریخ معالم المدینة المنورة قدیما و حدیثا، ص۳۳۳.
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص459.
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ معجم البلدان، ج۲، ص۲۴۹؛ وفاء الوفا بأخبار دارالمصطفی، ج۴، ص۵۸؛ تاریخ معالم المدینة المنورة قدیما و حدیثا، ص334
  13. معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص458.
  14. معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص۴۶۳.
  15. معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص464.
  16. کافی، ج‏9، ص282 و ۲۸۳؛ معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص458.
  17. معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ، ج‏1، ص460.
  1. تخلخل، برابرِ پارسی «porosity»، اصطلاح زمین‌شناسی بوده و به معنای وجود حفره‌ها و فضاهای خالی در خاک، رسوب یا سنگ است.
  2. به فرزندان عملاق بن أرفخشد بن سام بن نوح، «عمالیق» گفته می‌شود، که شماری از آنها در سرزمین حجاز بوده‌اند.
  3. عن ابی‌عبدالله (ع)... قُلْتُ: حَرَّمَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مِنَ الْمَدِینَةِ مَا بَیْنَ لَابَتَیْهَا. قَالَ: وَ مَا بَیْنَ لَابَتَیْهَا؟ قُلْتُ: مَا أَحَاطَتْ بِهِ الْحِرَارُ. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع): حَدُّ مَا حَرَّمَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مِنَ الْمَدِینَةِ مِنْ ذُبَابٍ إِلی وَاقِمٍ‏.
  4. عن أبی هریرة، قال: حرم رسول الله(ص) ما بین لابتی المدینة- قال أبو هریرة: فلو وجدت الظباء ما بین لابتیها ما ذعرتها- و جعل اثنی عشر میلا حول المدینة حمی.

منابع

این مقاله برگرفته از مقاله بررسی جغرافیای طبیعی مدینه یحیی جهانگیری و علی اصغر کریم خانی، فصلنامه میقات حج، دوره ۲۶، ش۱۰۳، بهار ۱۳۹۷، ص۷۹–۱۰ است.
  • تاریخ معالم المدینة المنورة قدیما و حدیثا، احمد یاسین احمد خیاری، عامه، عربستان، ۱۴۱۹ق‏.
  • جمهرة اللغة، محمد بن حسن بن درید (ابن درید)، دار العلم للملایین، بیروت، ۱۹۸۸م.
  • الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، اسماعیل بن حماد جوهری، تحقیق احمد عبد الغفور عطار، دار العلم للملایین، بیروت، ۱۳۷۶ق.
  • فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
  • کافی، محمد بن یعقوب کلینی، دار الحدیث، قم، ‏۱۴۲۹ق.
  • کتاب العین، خلیل بن احمد فراهیدی، نشر هجرت، قم، ۱۴۰۹ق.
  • معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، عبدالعزیز کعکی، دار المکتبة الهلال، بیروت ۱۴۱۹ق.
  • معجم البلدان، یاقوت حموی، دار صادر، بیروت، ۱۹۹۵م.
  • معجم مقاییس اللغة، احمد بن فارس (ابن فارس)، مکتب الاعلام الاسلامی، قم، ۱۴۰۴ق.
  • وفاء الوفا بأخبار دارالمصطفی، علی سمهودی، دار الکتب العلمیه، بیروت، ۲۰۰۶م.