حج در ادبیات: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
(اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام، اصلاح سجاوندی، اصلاح املا، ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|ماه=[[بهمن]]|روز=[[۵]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=Abbasahmadi1363 }}
{{در دست ویرایش|ماه=[[بهمن]]|روز=[[۵]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=Abbasahmadi1363}}


بسیاری از شاعران و نویسندگان پارسی گوی با استفاده از مفاهیم حج، کعبه و مناسک مربوط به آن، به بیان مسائل اجتماعی، اعتقادی و عرفانی پرداخته‌اند. متون مکتوبی که در زبان فارسی به موضوع حج و حرمین پرداخته‌اند گستره بسیار وسیعی دارند؛ برخی از گونه‌هایی از ادبیات حج در زبان فارسی که جنبه‌های هنری و ادیبانه بیشتری دارد و در زمره گونه‌های ادبی طبقه‌بندی می‌شوند به شرح زیر است:


بسياري از شاعران و نويسندگان پارسي گوي با استفاده از مفاهيم حج، کعبه و مناسک مربوط به آن، به بيان مسائل اجتماعي، اعتقادي و عرفاني  پرداخته‌اند. متون مکتوبي که در زبان فارسي به موضوع حج و حرمين پرداخته‌اند گستره بسيار وسيعي دارند؛ برخی از گونه‌هایی از ادبیات حج در زبان فارسی که جنبه‌های هنری و ادیبانه بیشتری دارد و در زمره گونه‌های ادبی طبقه‌بندی می‌شوند به شرح زیر است:
== در شعر فارسی ==
==در شعر فارسي==
سروده‌هایی که در زبان فارسی به موضوع حج و حرمین پرداخته‌اند گستره بسیار وسیعی دارند. برخی، به‌طور کلی، زمینه طرح مفاهیم مربوط به حج و حرمین را در شعر فارسی، به سه دسته تقسیم کرده‌اند؛ نخست، سروده‌هایی که در آن از واژگان حج و حرمین، تنها در کاربردهای شاعرانه بهره برده شده است؛ دوم سوگندنامه‌ها و سوم، سروده‌هایی که موضوعشان حج و حرمین است.
سروده‌هایی که در زبان فارسي به موضوع حج و حرمين پرداخته‌اند گستره بسيار وسيعي دارند. برخی، به طور کلی، زمينه طرح مفاهيم مربوط به حج و حرمين را در شعر فارسي، به سه دسته تقسيم کرده‌اند؛‌ نخست، سروده‌هایی که در آن از واژگان حج و حرمین، تنها در کاربردهای شاعرانه بهره برده شده است؛ دوم سوگندنامه‌ها و سوم، سروده‌هایی که موضوعشان حج و حرمین است.


===تنها، با واژگان حج و حرمین===
=== تنها، با واژگان حج و حرمین ===
در برخی از سروده‌ها، از واژگان و مفاهيم مربوط به حج و حرمين، در کاربردهاي شاعرانه با موضوعات ديگر استفاده شده است. در اين موارد شاعران، با استفاده از مفاهيمي مانند کعبه، زمزم و حجرالاسود به کمک صور خيال به آفرينش تصاوير شاعرانه‌اي از معشوق خود پرداخته و زيبايي و تقدّس کعبه را به او نسبت داده‌اند و يا ممدوح خود را در بزرگي به کعبه مانند کرده‌اند.<ref>. نک:‌حج در آينه شعر فارسي، ص 21-38</ref> اين نمونه‌ها در قديم‌ترين دوره‌های شعر فارسي يافت مي‌شود چنان که در شعر رودکي از قديمی‌ترين شاعران پارسي گوي، چشمان معشوق به کعبه مانند شده است<ref>. محيط زندگي و احوال رودکي، ص585</ref> و انوري در شعري در مدح رکن الدين فيروز شاه چنين سروده است:<ref>. ديوان انوري،‌ج1، ص 65</ref>{{شعر|فيروز شاه کعبه اقبال رکن دين|کز خاک پاي او اثر آب زمزم است}}
در برخی از سروده‌ها، از واژگان و مفاهیم مربوط به حج و حرمین، در کاربردهای شاعرانه با موضوعات دیگر استفاده شده است. در این موارد شاعران، با استفاده از مفاهیمی مانند کعبه، زمزم و حجرالاسود به کمک صور خیال به آفرینش تصاویر شاعرانه‌ای از معشوق خود پرداخته و زیبایی و تقدّس کعبه را به او نسبت داده‌اند یا ممدوح خود را در بزرگی به کعبه مانند کرده‌اند.<ref>. نک:حج در آینه شعر فارسی، ص 21-38</ref> این نمونه‌ها در قدیم‌ترین دوره‌های شعر فارسی یافت می‌شود چنان‌که در شعر رودکی از قدیمی‌ترین شاعران پارسی گوی، چشمان معشوق به کعبه مانند شده است<ref>. محیط زندگی و احوال رودکی، ص585</ref> و انوری در شعری در مدح رکن الدین فیروز شاه چنین سروده است:<ref>. دیوان انوری، ج1، ص 65</ref>{{شعر|فیروز شاه کعبه اقبال رکن دین|کز خاک پای او اثر آب زمزم است}}


وی در سروده‌ای دیگر، قاضي حميد الدين بلخي را اينگونه ستوده است:<ref>. ديوان انوري، ج1، ص 52</ref> {{شعر|تو کعبه آمالي و در قافله شکر|هر جا که رود ذکر تو گويي عرفات است}}
وی در سروده‌ای دیگر، قاضی حمید الدین بلخی را اینگونه ستوده است:<ref>. دیوان انوری، ج1، ص 52</ref> {{شعر|تو کعبه آمالی و در قافله شکر|هر جا که رود ذکر تو گویی عرفات است}}
===سوگندنامه===
از جمله مواردي که ارادت شاعران فارسي گوي به حج و حرمين را نشان مي‌دهد سوگند نامه‌هايي است که شاعران درآن به حج و حرمين سوگند خورده‌اند.<ref>. حج در آيينه شعر فارسي، ص36-38</ref>


===با موضوع حج و حرمين===
=== سوگندنامه ===
در بسياري از سروده‌های فارسي، خودِ حج و حرمين، موضوع سرایندگی شاعر است. این دسته را به دو گروه اصلی تقسیم کرده‌اند که عبارت‌اند از:
از جمله مواردی که ارادت شاعران فارسی گوی به حج و حرمین را نشان می‌دهد سوگند نامه‌هایی است که شاعران درآن به حج و حرمین سوگند خورده‌اند.<ref>. حج در آیینه شعر فارسی، ص36-38</ref>


*'''بزرگداشت حج و حرمین''':
=== با موضوع حج و حرمین ===
در بسیاری از سروده‌های فارسی، خودِ حج و حرمین، موضوع سرایندگی شاعر است. این دسته را به دو گروه اصلی تقسیم کرده‌اند که عبارت‌اند از:
* '''بزرگداشت حج و حرمین''':


این شعرها، در مدح و بزرگداشت حج يا مکه، مدينه و کعبه سروده شده است. در این میان، شعرهايي که به بزرگداشت حرمين پرداخته‌اند، نمونه‌هاي فراواني در شعر فارسي دارند. یکی از مهم‌ترين نمونه‌هاي آن، برخی از قصیده‌های ديوان افضل‌الدين بديل خاقاني است.<ref>. ديوان خاقاني، ص88، 95-215، 368</ref> خاقاني، دو بار به حج رفته است؛ گفته شده در يکي از سفرهایش يکي از قصايدش را در مدح کعبه{{یادداشت|با مطلع «صبح حمايل فلکت آهيخت خنجرش/کآميخت کوه اديم شد از خنجر زرش»}} با طلا نوشتند و بر ديوار کعبه آویزان کردند.<ref>. تاريخ ادبيات ايران از دوران باستان، ص287؛ ديوان خاقاني، ص17، «مقدمه»</ref>
این شعرها، در مدح و بزرگداشت حج یا مکه، مدینه و کعبه سروده شده است. در این میان، شعرهایی که به بزرگداشت حرمین پرداخته‌اند، نمونه‌های فراوانی در شعر فارسی دارند. یکی از مهم‌ترین نمونه‌های آن، برخی از قصیده‌های دیوان افضل‌الدین بدیل خاقانی است.<ref>. دیوان خاقانی، ص88، 95-215، 368</ref> خاقانی، دو بار به حج رفته است؛ گفته شده در یکی از سفرهایش یکی از قصایدش را در مدح کعبه{{یادداشت|با مطلع «صبح حمایل فلکت آهیخت خنجرش/کآمیخت کوه ادیم شد از خنجر زرش»}} با طلا نوشتند و بر دیوار کعبه آویزان کردند.<ref>. تاریخ ادبیات ایران از دوران باستان، ص287؛ دیوان خاقانی، ص17، «مقدمه»</ref>
* '''شرح سفر شاعر به حج:'''


*'''شرح سفر شاعر به حج:'''
این سروده‌ها، حج‌نامه‌های منظومی است که هسته اصلی آن‌ها در بیشتر موارد شرح سفر شاعر به حج است. برخی از نمونه‌های آن عبارتند از:
# منظومه تحفه العراقین خاقانی، که یکی از موارد شاخص بوده و شاعر شرحی شاعرانه از سفر خود سروده است.
# فتوح الحرمین، نوشته محی‌الدین لاری، که در آن افزون بر بزرگداشت حج به شرح مناسک حج نیز پرداخته شده است.
# سفرنامه‌ای منظوم، از یکی از زنان بلند مرتبه صفوی، که به شرح سفر و رویدادهای آن پرداخته است.


این سروده‌ها، حج‌نامه‌هاي منظومي است که هسته‌ اصلي آن‌ها در بیشتر موارد شرح سفر شاعر به حج است. برخی از نمونه‌های آن عبارتند از
=== درون‌مایه ===
==== طلب و آرزوی حج ====
بخشی از مضمون‌های مکرر شعر فارسی را طلب و آرزوی حج و شرح اشتیاق شاعر به عبادت حج تشکیل می‌دهد. از نمونه‌های بازر، شعر ابوالمجد مجدود بن آدم سنایی(۴۷۳–۵۴۵ق) است با این مطلع<ref name=":0">. دیوان سنایی، ص 222</ref>
{{شعر|گاه آن آمد که با مردان سوی میدان شویم|یک ره از ایوان برون آییم و بر کیوان شویم}}
اوحدی مراغه‌ای (م. ۷۳۸ق) نیز در ترکیب بندی، با مطلع
{{شعر|هوس کعبه و آن منزل و آنجاست مرا|آرزوی حرم مکه و بطحاست مرا}}
اشتیاق فراوان خود به زیارت کعبه و مرقد حضرت محمد (ص) را بیان کرده است.<ref>. دیوان اوحدی مراغه ای، ص78-79</ref>


#منظومه تحفه العراقين خاقاني،  که یکی از موارد شاخص بوده و شاعر شرحی شاعرانه از سفر خود سروده است.
==== دشواری راه حج ====
#فتوح الحرمين، نوشته محی‌الدین لاری، که در آن افزون بر بزرگداشت حج به شرح مناسک حج نیز پرداخته شده است.
دشواری راه حج از مواردی است که بازتاب گسترده‌ای در شعر فارسی یافته است. سنایی، درباره دشواری راه بادیه و خطرات آن چنین سروده است:<ref name=":0"/>
#سفرنامه‌ای منظوم، از يکي از زنان بلند مرتبه صفوي، که به شرح سفر و رویدادهای آن پرداخته است.
{{شعر|پای چون در بادیه خونین نهادیم از بلا|همچو ریگ نرم پیش باد سرگردان شویم}}
سنایی، پس از اینکه از تنهایی و غربت راه می‌گوید و دشواری دوری از خانواده را ترسیم می‌کند بیم خود را از خطر مرگ و حسرت ناکامی در حج‌گزاری چنین می‌سراید:
{{شعر|آه اگر یک روز در کنج رباطی ناگهان|بی‌جمال دوستان و اقربا مهمان شویم|همرهان حج کرده باز آیند با طبل و علم|ما به زیر خاک ره با خاک ره یکسان شویم|قافله باز آید اندر شهر بی‌دیدار ما|ما به تیغ قهر حق کشته غریبستان شویم|همرهان با سرخ رویی چون به پیش ماه شب|ما به زیر خاک چون در پیش مه کتان شویم|دوستان گویند حج کردیم و می‌آییم باز|ما به هر ساعت همی طعمه دگر کرمان شویم}}
با این همه، دشواری راه حج در باور شاعران، نوعی ریاضت عارفانه است که شاعر با اشتیاق به استقبال آن می‌رود. در این شعرها بیشتر، دشواری راه مانند آزمونی برای پاک شدن در راه رسیدن به معشوق دانسته شده است. چنان‌که سنایی در ادامه شعر پیش گفته چنین می‌سراید:


===درون‌مایه===
{{شعر|بادیه بوته‌ست و ما چون زر مغشوشیم راست|چون بپالودیم ازو خالص چو زر کان شویم|بادیه میدان مردانست و ما نیز از نیاز|خوی این مردان گریم و گوی این میدان شویم|گر چه در ریگ روان عاجز شویم از بی‌دلی|چون پدید آید جمال کعبه جان افشان شویم}}


====طلب و آرزوی حج====
و یا سعدی چنین می‌سراید:<ref>. کلیات سعدی، 468</ref><ref>. کلیات سعدی، 510</ref>
بخشي از مضمون‌هاي مکرر شعر فارسي را طلب و آرزوي حج و شرح اشتياق شاعر به عبادت حج تشکيل مي‌دهد. از نمونه‌هاي بازر، شعر ابوالمجد مجدود بن آدم سنايي(473-545ق) است با این مطلع<ref name=":0">. ديوان سنايي، ص 222</ref>  
{{شعر|گاه آن آمد که با مردان سوي ميدان شويم|یک ره از ایوان برون آییم و بر کیوان شویم}}
اوحدي مراغه‌اي (م.738ق) نيز در ترکيب بندي، با مطلع
{{شعر|هوس کعبه و آن منزل و آنجاست مرا|آرزوي حرم مکه و بطحاست مرا}}
اشتياق فراوان خود به زيارت کعبه و مرقد حضرت محمد(ص) را بيان کرده است.<ref>. ديوان اوحدي مراغه اي، ص78-79</ref>


====دشواری راه حج====
{{شعر|سعدی اگر طالبی راه رو رنج بر|کعبه دیدار دوست صبر بیابان اوست}}
دشواري راه حج از مواردي است که بازتاب گسترده‌ای در شعر فارسي يافته است. سنايي، درباره دشواري راه باديه و خطرات آن چنين سروده است:<ref name=":0" />
{{شعر|پاي چون در باديه خونين نهاديم از بلا|همچو ريگ نرم پيش باد سرگردان شويم}}
سنايي، پس از اينکه از تنهايي و غربت راه مي‌گويد و دشواري دوري از خانواده را ترسيم مي‌کند بيم خود را از خطر مرگ و حسرت ناکامي در حج‌گزاري چنين مي‌سرايد:
{{شعر|آه اگر يک روز در کنج رباطي ناگهان|بي‌جمال دوستان و اقربا مهمان شويم|همرهان حج کرده باز آيند با طبل و علم|ما به زير خاک ره با خاک ره يکسان شويم|قافله باز آيد اندر شهر بي‌ديدار ما|ما به تيغ قهر حق کشته غريبستان شويم|همرهان با سرخ رويي چون به پيش ماه شب|ما به زير خاک چون در پيش مه کتان شويم|دوستان گويند حج کرديم و مي‌آييم باز|ما به هر ساعت همي طعمه دگر کرمان شويم}}
با اين همه، دشواري راه حج در باور شاعران، نوعي رياضت عارفانه است که شاعر با اشتياق به استقبال آن مي‌رود. در اين شعرها بیشتر، دشواري راه مانند آزموني براي پاک شدن در راه رسيدن به معشوق دانسته شده است. چنان که سنايي در ادامه شعر پيش گفته چنين مي‌سرايد:‌


{{شعر|باديه بوته‌ست و ما چون زر مغشوشيم راست|چون بپالوديم ازو خالص چو زر کان شويم|باديه ميدان مردانست و ما نيز از نياز|خوي اين مردان گريم و گوي اين ميدان شويم|گر چه در ريگ روان عاجز شويم از بي‌دلي|چون پديد آيد جمال کعبه جان افشان شويم}}
{{شعر|مغیلان چیست تا حاجی عنان از کعبه برپیچد|خسک در راه مشتاقان بساط پرنیان باشد}}


و يا سعدي چنين مي‌سرايد:<ref>. کليات سعدي، 468</ref><ref>. کليات سعدي، 510</ref>  
گاه نیز بیابان‌های خشک جزیرة العرب که راه حاجیان از آن می‌گذشته و راهی دشوار و خطرناک بوده، در باور شاعر که شوق دیدار کعبه را دارد، مانند راهی سرسبز جلوه می‌کند، چنان‌که خاقانی در منظومه تحفة العراقین چنین می‌سراید:<ref>. تحفه العراقین، ص119-120</ref>


{{شعر|سعدي اگر طالبي راه رو رنج بر|کعبه ديدار دوست صبر بيابان اوست}}
{{شعر|در عرصه بادیه نهی روی|نه بادیه بل ریاض خود روی…}}
افزون بر این، دشواری راه حج از مواردی است که عارفان همچون آزمونی از میزان توکل سالک از آن یاد کرده‌اند و در بیشتر موارد، تنها توشه راه حج را توکل دانسته‌اند.<ref>. حج در آینه شعر فارسی، ص 237</ref>


{{شعر|مغيلان چيست تا حاجي عنان از کعبه برپيچد|خسک در راه مشتاقان بساط پرنيان باشد}}
==== اخلاق، اسرار و معارف حج ====
بخشی از شعرهای فارسی، تعالیمی در مسائل مربوط به اخلاق، اسرار و معارف حج طرح کرده‌اند. در این دسته از شعرها، لزوم خودسازی و توجه عارفانه به حج رایج است؛ ریا به شدت مورد انتقاد قرار گرفته و فراتر رفتن از ظاهر مناسک حج و توجه به هدف آن که نزدیکی به خدا و دوری از گناهان است، طرح شده؛ چنان‌که ناصرخسرو در یکی از سروده‌هایش {{یادداشت|با مطلع «حاجیان آمدند با تعظیم/شاکر از رحمت خدای رحیم»}} بدین موضوع پرداخته است.<ref>. دیوان ناصر خسرو، ص 301</ref>


گاه نيز بيابان‌هاي خشک جزيرة العرب که راه حاجيان از آن مي‌گذشته و راهي دشوار و خطرناک بوده، در باور شاعر که شوق ديدار کعبه را دارد، مانند راهي سرسبز جلوه مي‌کند، چنان که خاقاني در منظومه تحفة العراقين چنين مي‌سرايد:<ref>. تحفه العراقين، ص119-120</ref>
عبدالرحمن جامی(۸۱۷–۸۹۸ق) نیز در این باره چنین سروده است:<ref>. کلیات دیوان جامی، ص9</ref>


{{شعر|در عرصه باديه نهي روي|نه باديه بل رياض خود روي...}}
{{شعر|به جان شو ساکن کعبه بیابان چند پیمایی |چو نبود قرب روحانی چه سود از قطع منزل‌ها}}
افزون بر اين، دشواري راه حج از مواردي است که عارفان همچون آزموني از ميزان توکل سالک از آن ياد کرده‌اند و در بیشتر موارد، تنها توشه راه حج را توکل دانسته‌اند.<ref>. حج در آينه شعر فارسي، ص 237</ref>
و یا محتشم کاشانی (م. ۹۹۶ق) چنین می‌سراید:<ref>. دیوان محتشم کاشانی، ص90</ref>


====اخلاق، اسرار و معارف حج====
{{شعر|خانه پرست از ریا رفت و به کعبه کرد جا|کعبه ماست هر کجاست باده پرست می‌رود}}
بخشي از شعرهاي فارسي، تعاليمي در مسائل مربوط به اخلاق، اسرار و معارف حج طرح کرده‌اند. در اين دسته از شعرها، لزوم خودسازي و توجه عارفانه به حج رايج است؛ ريا به شدت مورد انتقاد قرار گرفته و فراتر رفتن از ظاهر مناسک حج و توجه به هدف آن که نزديکي به خدا و دوري از گناهان است، طرح شده؛ چنان که ناصرخسرو در یکی از سروده‌هایش {{یادداشت|با مطلع «حاجيان آمدند با تعظيم/شاکر از رحمت خداي رحيم»}} بدين موضوع پرداخته است.<ref>. ديوان ناصر خسرو، ص 301</ref>  
در نگاه عرفانی و تعلیمی آنچه بیش از ظاهر برگزاری مناسک حج اهمیت دارد، آمادگی حج‌گزار با پاک کردن دل از گناه و توجه به خدا است:<ref>. کلیات اشعار شیخ بهایی، ص263</ref>{{شعر|آهنگ حجاز می‌نمودم من زار |کامد سحری به گوش دل این گفتار|یارب به چه روی جانب کعبه رود|گبری که کلیسا از او دارد عار}}
در سروده‌های عرفانی، سفارش به حجِّ روحانی شده و حج روحانی که سفر درونیِ سالک به سوی خداوند است، برتر از سفر جسمانی حج شمرده شده است. عارفان، تنها راه رسیدن به کعبه دل را توکل می‌دانستند. آنها پیش از سفر به خانه خدا، مقدماتی را در نظر می‌گرفتد و هدف آنها رسیدن به کعبه به هر قیمت و روشی نبوده است. این دسته از سروده‌ها در بیشتر موارد حج حقیقی را گذشتن از هوای نفس دانسته و از حج، سفری درونی در شناخت معبود را اراده می‌کنند:<ref>. غزلیات شمس، ج6، ص 298</ref>{{شعر|طواف کعبه دل کن اگر دلی داری|دلست کعبه معنی تو گل چه پنداری|طواف کعبه صورت حقت از آن فرمود| که به واسطه آن دلی بدست آری …}}


عبدالرحمن جامي(817-898ق) نيز در اين باره چنين سروده است:<ref>.  کليات ديوان جامي، ص9</ref>
و در شعری دیگر چنین می‌سراید:{{شعر|ای قوم به حج رفته کجایید کجایید|معشوق همین جاست بیایید بیایید|معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار|در بادیه سرگشته شما در چه هوایید|گر صورت بی‌صورت معشوق ببینید|هم خواجه و هم‌خانه و هم کعبه شمایید|ده بار از آن راه بدان خانه برفتید|یک بار از این خانه بر این بام برآیید|آن خانه لطیفست نشان‌هاش بگفتید|از خواجه آن خانه نشانی بنمایید|یک دسته گل کو اگر آن باغ بدیدیت|یک گوهر جان کو اگر از بحر خدایید|با این همه آن رنج شما گنج شما باد|افسوس که بر گنج شما پرده شمایید}}


{{شعر|به جان شو ساکن کعبه بيابان چند پيمايي |چو نبود قرب روحاني چه سود از قطع منزل‌ها}}
== در نثر فارسی ==
و يا محتشم کاشاني (م.996ق) چنين مي‌سرايد:<ref>. ديوان محتشم کاشاني، ص90</ref>  
در پهنه نثر فارسی نیز منابعی که به نحوی مربوط به حج باشد کم نیستند. افزون بر منابعی از نثر فارسی که به آداب و اخلاق اسلامی پرداخته و بخشی از اثر خویش را به موضوع حج اختصاص داده‌اند، ادبیات منثور عرفانی نیز، گاه بخشی را به حج و آداب آن پرداخته‌اند. شرح سفر عارفان و صوفیان که همراه است با شرح وقایعی که بر آنان گذشته یا تعداد زیاد سفرهای آنان به حج نیز بخش دیگری از ادبیات عرفانی مربوط به حج را شامل می‌شود.<ref>. نک: حج در ادب فارسی، ص 431-379</ref>


{{شعر|خانه پرست از ريا رفت و به کعبه کرد جا|کعبه ماست هر کجاست باده پرست مي‌رود}}
مهمترین زمینه نمود موضوع حج در نثر فارسی، سفرنامه‌ها هستند. (← سفرنامه نویسی) سفرنامه‌نویسی در زبان فارسی تاریخی کهن دارد و از مهم‌ترین و قدیم‌ترین سفرنامه‌های منثور فارسی سفرنامه ناصرخسرو* است. سفرنامه‌ها و راه‌نماهای حج کهن دیگری نیز در زبان فارسی وجود دارد که برخی مانند لطائف الاذکار* و رساله حجازیه * و نیز کتاب بیان واقع * امروزه باقی هستند.
در نگاه عرفاني و تعليمي آنچه بيش از ظاهر برگزاري مناسک حج اهميت دارد، آمادگي حج‌گزار با پاک کردن دل از گناه و توجه به خدا است:<ref>. کليات اشعار شيخ بهايي، ص263</ref>{{شعر|آهنگ حجاز مي‌نمودم من زار |کامد سحري به گوش دل اين گفتار|يارب به چه روي جانب کعبه رود|گبري که کليسا از او دارد عار}}
در سروده‌های عرفاني، سفارش به حجِّ روحاني شده و حج روحاني که سفر درونيِ سالک به سوي خداوند است، برتر از سفر جسماني حج شمرده شده است. عارفان، تنها راه رسيدن به کعبه دل را توکل مي‌دانستند. آنها پیش از سفر به خانه خدا، مقدماتی را در نظر می‌گرفتد و هدف آنها رسيدن به کعبه به هر قيمت و روشي نبوده است. اين دسته از سروده‌ها در بیشتر موارد حج حقیقی را گذشتن از هوای نفس دانسته و از حج، سفري دروني در شناخت معبود را اراده مي‌کنند:<ref>. غزليات شمس، ج6، ص 298</ref>{{شعر|طواف کعبه دل کن اگر دلي داري|دلست کعبه معني تو گل چه پنداري|طواف کعبه صورت حقت از آن فرمود| که به واسطه آن دلي بدست آري ...}}


سفرنامه نویسی فارسی در دوران قاجار رواج زیادی یافت و در این دوران ده‌ها سفرنامه به قلم نویسندگانی که اغلب از طبقه اشراف قاجاری بودند، نگاشته شد. سفرنامه‌های این دوره انبوهی از اطلاعات تاریخی درباره حج و حرمین و نیز تاریخ اجتماعی ایران و سایر سرزمین‌های اسلامی در اختیار ما می‌گذارند. (سفرنامه نویسی)


و در شعري ديگر چنين مي‌سرايد:{{شعر|اي قوم به حج رفته کجاييد کجاييد|معشوق همين جاست بياييد بياييد|معشوق تو همسايه و ديوار به ديوار|در باديه سرگشته شما در چه هواييد|گر صورت بي‌صورت معشوق ببينيد|هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شماييد|ده بار از آن راه بدان خانه برفتيد|يک بار از اين خانه بر اين بام برآييد|آن خانه لطيفست نشان‌هاش بگفتيد|از خواجه آن خانه نشاني بنماييد|يک دسته گل کو اگر آن باغ بديديت|يک گوهر جان کو اگر از بحر خداييد|با اين همه آن رنج شما گنج شما باد|افسوس که بر گنج شما پرده شماييد}}
== در دوره معاصر ==
==در نثر فارسی==
در ادبیات معاصر توجه به حج همچنان ادامه دارد و شکل‌های تازه‌ای نیز یافته است. بخشی از ادبیات معاصر که به شیوه‌های کهن نزدیک‌تر اند، شامل سفرنامه‌ها و کتاب‌های راهنمای حج هستند. راهنماهای حج از جمله مواردی است که مسائل گوناگون از آداب و مناسک را طرح کرده‌اند و گاه به فضیلت حرمین نیز پرداخته‌اند. سفرنامه نویسی همچنان بزرگ‌ترین و مهم‌ترین بخش ادبیات معاصر حج را شامل می‌شود. سفرنامه‌های معاصر به قلم نویسندگان متعدد با گرایش‌ها و تخصص‌های گوناگونی نگاشته شده‌اند و رویکردهای و سبک‌های متعددی دارند. امروزه نگارش سفرنامه‌هایی که با قلمی عاطفی به شرح احساسات مذهبی نویسنده می‌پردازند رواج زیادی دارد.<ref>. نک: کتابشناسی حج و زیارت، ص134-268</ref> (←سفرنامه نویسی) در شعر فارسی معاصر نیز توجه ویژه‌ای به حج صورت گرفته و دفترهای شعر با موضوع حج به چاپ رسیده است.<ref>. نک: کتابشناسی حج و زیارت، ص 417-436</ref>
در پهنه نثر فارسي نيز منابعي که به نحوي مربوط به حج باشد کم نيستند. افزون بر منابعي از نثر فارسي که به آداب و اخلاق اسلامي پرداخته و بخشي از اثر خويش را به موضوع حج اختصاص داده‌اند، ادبيات منثور عرفاني نيز، گاه بخشي را به حج و آداب آن پرداخته اند. شرح سفر عارفان و صوفيان که همراه است با شرح وقايعي که بر آنان گذشته و يا تعداد زياد سفرهاي آنان به حج نيز بخش ديگري از ادبيات عرفاني مربوط به حج را شامل مي‌شود. <ref>. نک: حج در ادب فارسي، ص 431-379</ref>  


مهمترين زمينه نمود موضوع حج در نثر فارسي، سفرنامه ها هستند.(← سفرنامه نويسي) سفرنامه‌نويسي در زبان فارسي تاريخي کهن دارد و از مهم‌ترين و قديم‌ترين سفرنامه هاي منثور فارسي سفرنامه ناصرخسرو* است. سفرنامه‌ها و راه‌نماهاي حج کهن ديگري نيز در زبان فارسي وجود دارد که برخي مانند لطائف الاذکار* و رساله حجازيه * و نيز کتاب بيان واقع * امروزه باقي هستند. 
مفاهیم و موضوعات حج به قالب‌های تازه‌تر ادبی نیز راه یافته‌اند. از جمله این موارد می‌توان به نمایشنامه یا داستان اشاره کرد. ادبیات کودک و نوجوان نیز از جمله عرصه‌های تازه در ادبیات حج است. در این آثار معمولاً معارف حج به شکل داستان‌های مناسب سنین نوجوانان طرح شده است.<ref>. نک:کتابشناسی حج و زیارت، ص443-451</ref>


سفرنامه نويسي فارسي در دوران قاجار رواج زيادي يافت و در اين دوران ده‌ها سفرنامه به قلم نويسندگاني که اغلب از طبقه اشراف قاجاري بودند، نگاشته شد. سفرنامه‌هاي اين دوره انبوهي از اطلاعات تاريخي درباره حج و حرمين و نيز تاريخ اجتماعي ايران و ساير سرزمين‌هاي اسلامي در اختيار ما مي‌گذارند. (سفرنامه نويسي)
== پانویس ==
 
==در دوره معاصر==
در ادبيات معاصر توجه به حج همچنان ادامه دارد و شکل‌هاي تازه‌اي نيز يافته است. بخشي از ادبيات معاصر که به شيوه هاي کهن نزديک‌تر اند، شامل سفرنامه‌ها و کتاب‌هاي راهنماي حج هستند. راهنماهاي حج از جمله مواردي است که مسائل گوناگون از آداب و  مناسک را طرح کرده‌اند و گاه به فضيلت حرمين نيز پرداخته‌اند. سفرنامه‌ نويسي همچنان بزرگ‌ترين و مهم‌ترين بخش ادبيات معاصر حج را شامل مي‌شود. سفرنامه‌هاي معاصر به قلم نويسندگان متعدد با گرايش‌ها  و تخصص‌هاي گوناگوني نگاشته شده‌اند و رويکردهاي و سبک‌هاي متعددي دارند. امروزه نگارش سفرنامه‌هايي که با قلمي عاطفي به شرح احساسات مذهبي نويسنده مي‌پردازند رواج زيادي دارد.<ref>. نک: کتابشناسي حج و زيارت، ص134-268</ref> (←سفرنامه نويسي) در شعر فارسي معاصر نيز توجه ويژه‌اي به حج صورت گرفته و دفترهاي شعر با موضوع حج به چاپ رسيده است.<ref>. نک: کتابشناسي حج و زيارت، ص 417-436</ref>
 
مفاهيم و موضوعات حج به قالب‌هاي تازه‌تر ادبي نيز راه يافته‌اند.  از جمله اين موارد مي‌توان به نمايشنامه يا داستان اشاره کرد. ادبيات کودک و نوجوان نيز از جمله عرصه‌هاي تازه‌ در ادبيات حج است. در اين آثار معمولا معارف حج به شکل داستان‌هاي مناسب سنين نوجوانان طرح شده است. <ref>. نک:‌کتابشناسي حج و زيارت، ص443-451</ref>
 
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
==منابع==


== منابع ==
{{دانشنامه
{{دانشنامه
  | آدرس =  
  | آدرس =
  | عنوان = حج در ادبیات
  | عنوان = حج در ادبیات
  | نویسنده = حوراء عادل
  | نویسنده = حوراء عادل
}}
}}
 
* تاریخ ادبیات ایران از دوران باستان: یان ریپکا و دیگران، ترجمه عیسی شهابی، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، ۱۳۸۱ش.
*تاريخ ادبيات ايران از دوران باستان: يان ريپکا و ديگران، ترجمه عيسي شهابي، تهران، انتشارات علمي فرهنگي، 1381ش.
* تحفه العراقین: بدیل بن علی خاقانی، تصحیح علی صفری آق قلعه، میراث مکتوب، ۱۳۸۸
*تحفه العراقين: بديل بن علي خاقاني، تصحيح علي صفري آق قلعه، ميراث مکتوب، 1388
* حج در ادب فارسی: خلیل الله یزدانی، تهران، مشعر، ۱۳۷۹ش.
*حج در ادب فارسي: خليل الله يزداني، تهران، مشعر، 1379ش.
* حج در آیینه شعر فارسی، محمد شجاعی، مشعر، بی‌تا
*حج در آيينه شعر فارسي، محمد شجاعي، مشعر، بي‌تا
* دیوان اوحدی مراغه‌ای: مقدمه ناصر هیری و تصحیح امیر احمد اشرفی، تهران، پیشرو، ۱۳۶۲.
*ديوان اوحدي مراغه¬اي: مقدمه ناصر هيري و تصحيح امير احمد اشرفي، تهران، پيشرو، 1362.
* دیوان خاقانی: تصحیح علی عبدالرسولی، تهران، انتشارات کتابخانه خیام۱۳۵۷ش.
*ديوان خاقاني: تصحيح علي عبدالرسولي، تهران، انتشارات کتابخانه خيام1357ش.
* دیوان سنایی غزنوی: به اهتمام پرویز بابایی و مقدمه بدیع الزمان فروزانفر، تهران، نگاه، ۱۳۹۰ش.
*ديوان سنايي غزنوي: به اهتمام پرويز بابايي و مقدمه بديع الزمان فروزانفر، تهران، نگاه، 1390ش.
* دیوان محتشم کاشانی: تصحیح و مقدمه اکبر بهداروند، تهران، انتشارات نگاه، ۱۳۸۷ش.
*ديوان محتشم کاشاني: تصحيح و مقدمه اکبر بهداروند، تهران، انتشارات نگاه، 1387ش.
* دیوان ناصر خسرو: ناسر خسرو (م۴۸۱قتحقیق ابن الحسین عسگر اردوبادی، تبریز، ۱۲۸۰ق
*ديوان ناصر خسرو: ناسر خسرو(م481قتحقيق ابن الحسين عسگر اردوبادي، تبريز، 1280ق
* غزلیات شمس:جلال الدین محمد بلخی، تحقیق بدیع الزمان فروزانفر، تهران، دانشگاه، ۱۳۴۵ش.
*غزليات شمس:جلال الدين محمد بلخي، تحقيق بديع الزمان فروزانفر، تهران، دانشگاه، 1345ش.
* کتابشناسی حج و زیارت: اباذر نصر اصفهانی، تهران، مشعر، ۱۳۹۰¬ش.
*کتابشناسي حج و زيارت: اباذر نصر اصفهاني، تهران، مشعر،1390¬ش.
* کلیات اشعار شیخ بهایی: مقدمه سعید نفیسی، تهران،چکامه، ۱۳۷۲ش.
*کليات اشعار شيخ بهايي: مقدمه سعيد نفيسي، تهران،چکامه، 1372ش.
* کلیات دیوان جامی: مقدمه فرشید اقبال. تهران، اقبال، ۱۳۸۸ش.
*کليات ديوان جامي: مقدمه فرشيد اقبال. تهران، اقبال، 1388ش.
* کلیات سعدی: تصحیح محمد علی فروغی، تهران، ۱۳۲۰ش.
*کليات سعدي: تصحيح محمد علي فروغي، تهران، 1320ش.
* محیط زندگی و احوال رودکی نفیسی: سعید، تهران، اهورا، ۱۳۸۲ش.
*محيط زندگي و احوال رودکي نفيسي: سعيد،  تهران، اهورا، 1382ش.
{{پایان}}


[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]

نسخهٔ ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۰۵

بسیاری از شاعران و نویسندگان پارسی گوی با استفاده از مفاهیم حج، کعبه و مناسک مربوط به آن، به بیان مسائل اجتماعی، اعتقادی و عرفانی پرداخته‌اند. متون مکتوبی که در زبان فارسی به موضوع حج و حرمین پرداخته‌اند گستره بسیار وسیعی دارند؛ برخی از گونه‌هایی از ادبیات حج در زبان فارسی که جنبه‌های هنری و ادیبانه بیشتری دارد و در زمره گونه‌های ادبی طبقه‌بندی می‌شوند به شرح زیر است:

در شعر فارسی

سروده‌هایی که در زبان فارسی به موضوع حج و حرمین پرداخته‌اند گستره بسیار وسیعی دارند. برخی، به‌طور کلی، زمینه طرح مفاهیم مربوط به حج و حرمین را در شعر فارسی، به سه دسته تقسیم کرده‌اند؛ نخست، سروده‌هایی که در آن از واژگان حج و حرمین، تنها در کاربردهای شاعرانه بهره برده شده است؛ دوم سوگندنامه‌ها و سوم، سروده‌هایی که موضوعشان حج و حرمین است.

تنها، با واژگان حج و حرمین

در برخی از سروده‌ها، از واژگان و مفاهیم مربوط به حج و حرمین، در کاربردهای شاعرانه با موضوعات دیگر استفاده شده است. در این موارد شاعران، با استفاده از مفاهیمی مانند کعبه، زمزم و حجرالاسود به کمک صور خیال به آفرینش تصاویر شاعرانه‌ای از معشوق خود پرداخته و زیبایی و تقدّس کعبه را به او نسبت داده‌اند یا ممدوح خود را در بزرگی به کعبه مانند کرده‌اند.[۱] این نمونه‌ها در قدیم‌ترین دوره‌های شعر فارسی یافت می‌شود چنان‌که در شعر رودکی از قدیمی‌ترین شاعران پارسی گوی، چشمان معشوق به کعبه مانند شده است[۲] و انوری در شعری در مدح رکن الدین فیروز شاه چنین سروده است:[۳]

فیروز شاه کعبه اقبال رکن دینکز خاک پای او اثر آب زمزم است

وی در سروده‌ای دیگر، قاضی حمید الدین بلخی را اینگونه ستوده است:[۴]

تو کعبه آمالی و در قافله شکرهر جا که رود ذکر تو گویی عرفات است

سوگندنامه

از جمله مواردی که ارادت شاعران فارسی گوی به حج و حرمین را نشان می‌دهد سوگند نامه‌هایی است که شاعران درآن به حج و حرمین سوگند خورده‌اند.[۵]

با موضوع حج و حرمین

در بسیاری از سروده‌های فارسی، خودِ حج و حرمین، موضوع سرایندگی شاعر است. این دسته را به دو گروه اصلی تقسیم کرده‌اند که عبارت‌اند از:

  • بزرگداشت حج و حرمین:

این شعرها، در مدح و بزرگداشت حج یا مکه، مدینه و کعبه سروده شده است. در این میان، شعرهایی که به بزرگداشت حرمین پرداخته‌اند، نمونه‌های فراوانی در شعر فارسی دارند. یکی از مهم‌ترین نمونه‌های آن، برخی از قصیده‌های دیوان افضل‌الدین بدیل خاقانی است.[۶] خاقانی، دو بار به حج رفته است؛ گفته شده در یکی از سفرهایش یکی از قصایدش را در مدح کعبه[یادداشت ۱] با طلا نوشتند و بر دیوار کعبه آویزان کردند.[۷]

  • شرح سفر شاعر به حج:

این سروده‌ها، حج‌نامه‌های منظومی است که هسته اصلی آن‌ها در بیشتر موارد شرح سفر شاعر به حج است. برخی از نمونه‌های آن عبارتند از:

  1. منظومه تحفه العراقین خاقانی، که یکی از موارد شاخص بوده و شاعر شرحی شاعرانه از سفر خود سروده است.
  2. فتوح الحرمین، نوشته محی‌الدین لاری، که در آن افزون بر بزرگداشت حج به شرح مناسک حج نیز پرداخته شده است.
  3. سفرنامه‌ای منظوم، از یکی از زنان بلند مرتبه صفوی، که به شرح سفر و رویدادهای آن پرداخته است.

درون‌مایه

طلب و آرزوی حج

بخشی از مضمون‌های مکرر شعر فارسی را طلب و آرزوی حج و شرح اشتیاق شاعر به عبادت حج تشکیل می‌دهد. از نمونه‌های بازر، شعر ابوالمجد مجدود بن آدم سنایی(۴۷۳–۵۴۵ق) است با این مطلع[۸]

گاه آن آمد که با مردان سوی میدان شویمیک ره از ایوان برون آییم و بر کیوان شویم

اوحدی مراغه‌ای (م. ۷۳۸ق) نیز در ترکیب بندی، با مطلع

هوس کعبه و آن منزل و آنجاست مراآرزوی حرم مکه و بطحاست مرا

اشتیاق فراوان خود به زیارت کعبه و مرقد حضرت محمد (ص) را بیان کرده است.[۹]

دشواری راه حج

دشواری راه حج از مواردی است که بازتاب گسترده‌ای در شعر فارسی یافته است. سنایی، درباره دشواری راه بادیه و خطرات آن چنین سروده است:[۸]

پای چون در بادیه خونین نهادیم از بلاهمچو ریگ نرم پیش باد سرگردان شویم

سنایی، پس از اینکه از تنهایی و غربت راه می‌گوید و دشواری دوری از خانواده را ترسیم می‌کند بیم خود را از خطر مرگ و حسرت ناکامی در حج‌گزاری چنین می‌سراید:

آه اگر یک روز در کنج رباطی ناگهانبی‌جمال دوستان و اقربا مهمان شویم
همرهان حج کرده باز آیند با طبل و علمما به زیر خاک ره با خاک ره یکسان شویم
قافله باز آید اندر شهر بی‌دیدار ماما به تیغ قهر حق کشته غریبستان شویم
همرهان با سرخ رویی چون به پیش ماه شبما به زیر خاک چون در پیش مه کتان شویم
دوستان گویند حج کردیم و می‌آییم بازما به هر ساعت همی طعمه دگر کرمان شویم

با این همه، دشواری راه حج در باور شاعران، نوعی ریاضت عارفانه است که شاعر با اشتیاق به استقبال آن می‌رود. در این شعرها بیشتر، دشواری راه مانند آزمونی برای پاک شدن در راه رسیدن به معشوق دانسته شده است. چنان‌که سنایی در ادامه شعر پیش گفته چنین می‌سراید:

بادیه بوته‌ست و ما چون زر مغشوشیم راستچون بپالودیم ازو خالص چو زر کان شویم
بادیه میدان مردانست و ما نیز از نیازخوی این مردان گریم و گوی این میدان شویم
گر چه در ریگ روان عاجز شویم از بی‌دلیچون پدید آید جمال کعبه جان افشان شویم

و یا سعدی چنین می‌سراید:[۱۰][۱۱]

سعدی اگر طالبی راه رو رنج برکعبه دیدار دوست صبر بیابان اوست
مغیلان چیست تا حاجی عنان از کعبه برپیچدخسک در راه مشتاقان بساط پرنیان باشد

گاه نیز بیابان‌های خشک جزیرة العرب که راه حاجیان از آن می‌گذشته و راهی دشوار و خطرناک بوده، در باور شاعر که شوق دیدار کعبه را دارد، مانند راهی سرسبز جلوه می‌کند، چنان‌که خاقانی در منظومه تحفة العراقین چنین می‌سراید:[۱۲]

در عرصه بادیه نهی روینه بادیه بل ریاض خود روی…

افزون بر این، دشواری راه حج از مواردی است که عارفان همچون آزمونی از میزان توکل سالک از آن یاد کرده‌اند و در بیشتر موارد، تنها توشه راه حج را توکل دانسته‌اند.[۱۳]

اخلاق، اسرار و معارف حج

بخشی از شعرهای فارسی، تعالیمی در مسائل مربوط به اخلاق، اسرار و معارف حج طرح کرده‌اند. در این دسته از شعرها، لزوم خودسازی و توجه عارفانه به حج رایج است؛ ریا به شدت مورد انتقاد قرار گرفته و فراتر رفتن از ظاهر مناسک حج و توجه به هدف آن که نزدیکی به خدا و دوری از گناهان است، طرح شده؛ چنان‌که ناصرخسرو در یکی از سروده‌هایش [یادداشت ۲] بدین موضوع پرداخته است.[۱۴]

عبدالرحمن جامی(۸۱۷–۸۹۸ق) نیز در این باره چنین سروده است:[۱۵]

به جان شو ساکن کعبه بیابان چند پیمایی چو نبود قرب روحانی چه سود از قطع منزل‌ها

و یا محتشم کاشانی (م. ۹۹۶ق) چنین می‌سراید:[۱۶]

خانه پرست از ریا رفت و به کعبه کرد جاکعبه ماست هر کجاست باده پرست می‌رود

در نگاه عرفانی و تعلیمی آنچه بیش از ظاهر برگزاری مناسک حج اهمیت دارد، آمادگی حج‌گزار با پاک کردن دل از گناه و توجه به خدا است:[۱۷]

آهنگ حجاز می‌نمودم من زار کامد سحری به گوش دل این گفتار
یارب به چه روی جانب کعبه رودگبری که کلیسا از او دارد عار

در سروده‌های عرفانی، سفارش به حجِّ روحانی شده و حج روحانی که سفر درونیِ سالک به سوی خداوند است، برتر از سفر جسمانی حج شمرده شده است. عارفان، تنها راه رسیدن به کعبه دل را توکل می‌دانستند. آنها پیش از سفر به خانه خدا، مقدماتی را در نظر می‌گرفتد و هدف آنها رسیدن به کعبه به هر قیمت و روشی نبوده است. این دسته از سروده‌ها در بیشتر موارد حج حقیقی را گذشتن از هوای نفس دانسته و از حج، سفری درونی در شناخت معبود را اراده می‌کنند:[۱۸]

طواف کعبه دل کن اگر دلی داریدلست کعبه معنی تو گل چه پنداری
طواف کعبه صورت حقت از آن فرمود که به واسطه آن دلی بدست آری …

و در شعری دیگر چنین می‌سراید:

ای قوم به حج رفته کجایید کجاییدمعشوق همین جاست بیایید بیایید
معشوق تو همسایه و دیوار به دیواردر بادیه سرگشته شما در چه هوایید
گر صورت بی‌صورت معشوق ببینیدهم خواجه و هم‌خانه و هم کعبه شمایید
ده بار از آن راه بدان خانه برفتیدیک بار از این خانه بر این بام برآیید
آن خانه لطیفست نشان‌هاش بگفتیداز خواجه آن خانه نشانی بنمایید
یک دسته گل کو اگر آن باغ بدیدیتیک گوهر جان کو اگر از بحر خدایید
با این همه آن رنج شما گنج شما بادافسوس که بر گنج شما پرده شمایید

در نثر فارسی

در پهنه نثر فارسی نیز منابعی که به نحوی مربوط به حج باشد کم نیستند. افزون بر منابعی از نثر فارسی که به آداب و اخلاق اسلامی پرداخته و بخشی از اثر خویش را به موضوع حج اختصاص داده‌اند، ادبیات منثور عرفانی نیز، گاه بخشی را به حج و آداب آن پرداخته‌اند. شرح سفر عارفان و صوفیان که همراه است با شرح وقایعی که بر آنان گذشته یا تعداد زیاد سفرهای آنان به حج نیز بخش دیگری از ادبیات عرفانی مربوط به حج را شامل می‌شود.[۱۹]

مهمترین زمینه نمود موضوع حج در نثر فارسی، سفرنامه‌ها هستند. (← سفرنامه نویسی) سفرنامه‌نویسی در زبان فارسی تاریخی کهن دارد و از مهم‌ترین و قدیم‌ترین سفرنامه‌های منثور فارسی سفرنامه ناصرخسرو* است. سفرنامه‌ها و راه‌نماهای حج کهن دیگری نیز در زبان فارسی وجود دارد که برخی مانند لطائف الاذکار* و رساله حجازیه * و نیز کتاب بیان واقع * امروزه باقی هستند.

سفرنامه نویسی فارسی در دوران قاجار رواج زیادی یافت و در این دوران ده‌ها سفرنامه به قلم نویسندگانی که اغلب از طبقه اشراف قاجاری بودند، نگاشته شد. سفرنامه‌های این دوره انبوهی از اطلاعات تاریخی درباره حج و حرمین و نیز تاریخ اجتماعی ایران و سایر سرزمین‌های اسلامی در اختیار ما می‌گذارند. (سفرنامه نویسی)

در دوره معاصر

در ادبیات معاصر توجه به حج همچنان ادامه دارد و شکل‌های تازه‌ای نیز یافته است. بخشی از ادبیات معاصر که به شیوه‌های کهن نزدیک‌تر اند، شامل سفرنامه‌ها و کتاب‌های راهنمای حج هستند. راهنماهای حج از جمله مواردی است که مسائل گوناگون از آداب و مناسک را طرح کرده‌اند و گاه به فضیلت حرمین نیز پرداخته‌اند. سفرنامه نویسی همچنان بزرگ‌ترین و مهم‌ترین بخش ادبیات معاصر حج را شامل می‌شود. سفرنامه‌های معاصر به قلم نویسندگان متعدد با گرایش‌ها و تخصص‌های گوناگونی نگاشته شده‌اند و رویکردهای و سبک‌های متعددی دارند. امروزه نگارش سفرنامه‌هایی که با قلمی عاطفی به شرح احساسات مذهبی نویسنده می‌پردازند رواج زیادی دارد.[۲۰] (←سفرنامه نویسی) در شعر فارسی معاصر نیز توجه ویژه‌ای به حج صورت گرفته و دفترهای شعر با موضوع حج به چاپ رسیده است.[۲۱]

مفاهیم و موضوعات حج به قالب‌های تازه‌تر ادبی نیز راه یافته‌اند. از جمله این موارد می‌توان به نمایشنامه یا داستان اشاره کرد. ادبیات کودک و نوجوان نیز از جمله عرصه‌های تازه در ادبیات حج است. در این آثار معمولاً معارف حج به شکل داستان‌های مناسب سنین نوجوانان طرح شده است.[۲۲]

پانویس

  1. . نک:حج در آینه شعر فارسی، ص 21-38
  2. . محیط زندگی و احوال رودکی، ص585
  3. . دیوان انوری، ج1، ص 65
  4. . دیوان انوری، ج1، ص 52
  5. . حج در آیینه شعر فارسی، ص36-38
  6. . دیوان خاقانی، ص88، 95-215، 368
  7. . تاریخ ادبیات ایران از دوران باستان، ص287؛ دیوان خاقانی، ص17، «مقدمه»
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ . دیوان سنایی، ص 222
  9. . دیوان اوحدی مراغه ای، ص78-79
  10. . کلیات سعدی، 468
  11. . کلیات سعدی، 510
  12. . تحفه العراقین، ص119-120
  13. . حج در آینه شعر فارسی، ص 237
  14. . دیوان ناصر خسرو، ص 301
  15. . کلیات دیوان جامی، ص9
  16. . دیوان محتشم کاشانی، ص90
  17. . کلیات اشعار شیخ بهایی، ص263
  18. . غزلیات شمس، ج6، ص 298
  19. . نک: حج در ادب فارسی، ص 431-379
  20. . نک: کتابشناسی حج و زیارت، ص134-268
  21. . نک: کتابشناسی حج و زیارت، ص 417-436
  22. . نک:کتابشناسی حج و زیارت، ص443-451
  1. با مطلع «صبح حمایل فلکت آهیخت خنجرش/کآمیخت کوه ادیم شد از خنجر زرش»
  2. با مطلع «حاجیان آمدند با تعظیم/شاکر از رحمت خدای رحیم»

منابع

محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل [ حج در ادبیات].
  • تاریخ ادبیات ایران از دوران باستان: یان ریپکا و دیگران، ترجمه عیسی شهابی، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، ۱۳۸۱ش.
  • تحفه العراقین: بدیل بن علی خاقانی، تصحیح علی صفری آق قلعه، میراث مکتوب، ۱۳۸۸
  • حج در ادب فارسی: خلیل الله یزدانی، تهران، مشعر، ۱۳۷۹ش.
  • حج در آیینه شعر فارسی، محمد شجاعی، مشعر، بی‌تا
  • دیوان اوحدی مراغه‌ای: مقدمه ناصر هیری و تصحیح امیر احمد اشرفی، تهران، پیشرو، ۱۳۶۲.
  • دیوان خاقانی: تصحیح علی عبدالرسولی، تهران، انتشارات کتابخانه خیام۱۳۵۷ش.
  • دیوان سنایی غزنوی: به اهتمام پرویز بابایی و مقدمه بدیع الزمان فروزانفر، تهران، نگاه، ۱۳۹۰ش.
  • دیوان محتشم کاشانی: تصحیح و مقدمه اکبر بهداروند، تهران، انتشارات نگاه، ۱۳۸۷ش.
  • دیوان ناصر خسرو: ناسر خسرو (م۴۸۱ق)، تحقیق ابن الحسین عسگر اردوبادی، تبریز، ۱۲۸۰ق
  • غزلیات شمس:جلال الدین محمد بلخی، تحقیق بدیع الزمان فروزانفر، تهران، دانشگاه، ۱۳۴۵ش.
  • کتابشناسی حج و زیارت: اباذر نصر اصفهانی، تهران، مشعر، ۱۳۹۰¬ش.
  • کلیات اشعار شیخ بهایی: مقدمه سعید نفیسی، تهران،چکامه، ۱۳۷۲ش.
  • کلیات دیوان جامی: مقدمه فرشید اقبال. تهران، اقبال، ۱۳۸۸ش.
  • کلیات سعدی: تصحیح محمد علی فروغی، تهران، ۱۳۲۰ش.
  • محیط زندگی و احوال رودکی نفیسی: سعید، تهران، اهورا، ۱۳۸۲ش.