جنة المعلاة: تفاوت میان نسخهها
(اصلاح نویسههای عربی، اصلاح ارقام، اصلاح سجاوندی، اصلاح نشانی وب) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
جَنَّة المَعلاة: قبرستان قدیمی مکه و مدفن خاندان پیامبر(ص) معروف به قبرستان ابوطالب | |||
جنّة المعلاة مشهورترین قبرستان مکه است که در دوره جاهلی و اسلام محل دفن مردگان این شهر بود.<ref>اخبار مکه، الازرقی، ج2، ص209؛ اخبار مکه، الفاکهی، ج4، ص50؛ اثارة الترغیب، ج1، ص239.</ref> این قبرستان به سبب واقع شدن در ارتفاعات شمالی مکه که معلاة خوانده میشد، بدین نام مشهور گردیده است.<ref>التاریخ القویم، ج2، ص59.</ref> این قبرستان در شمال شرقی مکه، و در دامنه جنوب غربی کوه حجون<ref>الامکنه و المیاه، ج2، ص418؛ لسان العرب، ج3، ص69، «حجن».</ref> قرار دارد. سفرنامهنویسان متقدم آن را خارج از دروازه قدیمی شهر (باب المَعلی یا المَعلاه) دانستهاند.<ref>رحله ابن جبیر، ص77-78؛ رحله ابن بطوطه، ج1، ص382</ref> | |||
از این قبرستان با نامهای دیگری نیز یاد شده است؛ قبرستان مکه،<ref>اخبار مکه، الازرقی، ج2، ص209؛ اخبار مکه، الفاکهی، ج4، 50.</ref> قبرستان حجون به سبب نزدیکی به کوه حجون،<ref>اثارة الترغیب، ج1، ص239.</ref> مقبرة المُطَیبین<ref>اخبار مکه، الفاکهی، ج4، ص60.</ref> به سبب دفن شرکت کنندگان در حِلف المطیبین،<ref>التاریخ القویم، ج6، ص167.</ref> جَبّانه المبارکه<ref>رحله ابن جبیر، ص77؛ رحله ابن بطوطه، ج1، ص381.</ref>(قبرستان پربرکت)، قبرستان مَعلی،<ref>شفاء الغرام، ج1، ص374.</ref> جنّه المعلّی،<ref>تاریخ سند، ص127؛ تذکرة الطریق، ص208؛ موسوعه مرآة الحرمین، ج2، ص655، «پاورقی».</ref> قبرستان بنیهاشم،<ref>آثار اسلامی مکه و مدینه، ص163.</ref> و نیز قبرستان ابوطالب از نامهای مشهور آن نزد ایرانیان<ref>آثار اسلامی مکه و مدینه، ص161.</ref> است. | |||
از پیشینه این قبرستان اطلاع دقیقی در دست نیست اما با توجه به وجود گزارش دفن قُصی بن کِلاب*<ref>اخبار مکه، الفاکهی، ج4، ص59.</ref> جد چهارم پیامبر، در این قبرستان باید قدمت آن را حدود یک قرن پیش از ظهور اسلام دانست. بنابر برخی گزارشها پس از دفن قُصی در حجون، مردم مکه مردگان خود را در این قبرستان دفن کردند.<ref>اخبار مکه، الفاکهی، ج4، ص59.</ref> در گزارش ازرقی(- بعد از۲۴۱ق) مردم مکه در جاهلیت و صدر اسلام مردگان خود را در سمت راست و بالای وادی، که شامل شعب¬ ابیدُبّ (که به جَزَّارین<ref>اخبار مکه، الازرقی، ج2، ص273؛ اخبار مکه، الفاکهی، ج4، ص143.</ref> و دَحلة الجِن<ref>اخبار مکه، الفاکهی، ج4، ص54، «پاورقی»؛ افادة الانام، ج2، ص145، «پاورقی»</ref> نیز مشهور است) و شعب صُفی که در قدیم از آن به صفی الشباب یاد میشد.<ref>الجامع اللطیف، ص305-306.</ref> و نیز در سمت چپ که شعبی متصل به گردنه مدنیین (ریع الحجون)<ref>نک: معجم المعالم الجغرافیه، ج14، ص94.</ref> بود، دفن کردند. پس از اسلام آنگاه که پیامبر از سمت چپ قبرستان به نیکی یاد کرد، مردم مکه مردگان خود را فقط در آن قسمت بخاک سپردند،<ref>اخبار مکه، الازرقی، ج2، ص209، 211.</ref> و نام حجون نیز بر این قسمت اطلاق گردید و به مرور زمان دیگر کسی این نام را برای سمت راست دره بکار نبرد و مردگان خود را نیز در آن قسمت دفن نکرد.<ref>اخبار مکه، الفاکهی، ج4، ص60، «پاورقی».</ref> قسمت چپ قبرستان را به سبب وجود این قبرستان شعب المقبره نیز خواندهاند.<ref>اخبار مکه، الازرقی، ج2، ص286؛ اخبار مکه، الفاکهی، ج4، ص179؛ العقد الثمین، ج1، ص50.</ref> قرار گرفتن در برابر کعبه از ویژگیهای منحصر بهفرد این شعب و قبرستان است.<ref>اخبار مکه، الازرقی، ج2، ص209؛ اخبار مکه، الفاکهی، ج4، ص50؛ المسالک و الممالک، ج1، ص399.</ref> اشعار به جامانده از صدر اسلام در وصف این قبرستان و مردگان آن بیانگر جایگاه این قبرستان در مقایسه با دیگر قبرستانهای مکه است.<ref>اخبار مکه، الفاکهی، ج4، ص60 ـ 61</ref> | |||
در قدیم از وسط این قبرستان راهی بود که مردم برای ورود و خروج به مکه از آن استفاده میکردند و در منابع به نام-های مختلفی شناخته میشد از آن جمله است: ثنیه العُلیا،<ref>الاستبصار، ص7؛ مرآة الحرمین، ج1، ص81؛ التاریخ القویم، ج4، ص294.</ref> کَداء،<ref>تاریخ دمشق، ج28، ص228؛ المعالم الاثیره، ص78؛ نک: التاریخ القویم، ج2، ص54.</ref> ثنیه الحجون،<ref>تاریخ دمشق، ج58؛ ص236؛ رحله ابن جبیر، ص102؛ رحله ابن بطوطه، ج1، ص401.</ref> ثنیه المقبره.<ref>افادة الانام، ج2، ص145.</ref> در گزارشها از ورود پیامبر به مکه از این مسیر در فتح مکه (سال هشتم) و حجة الوداع (سال دهم) خبر دادهاند.<ref>اخبار مکه، الازرقی، ج2، ص286؛ اخبار، مکه الفاکهی، ج4، ص179؛ الزهور المقتطفه، ص114.</ref> | |||
مسجد الجن* (مسجد الحَرَس) نزدیک قبرستان واقع است.<ref>اخبار مکه، الازرقی، ج2، ص273؛ العقد الثمین، ج1، ص43.</ref> فاصله این قبرستان در قرن ۱۳ق تا باب بنیشیبه از درهای شمال شرقی مسجدالحرام، ۲۱۲۷ذرع (حدود ۱۰۴۲متر) است.<ref>مرآة الحرمین، ص339.</ref> | |||
== جایگاه جنة المعلاة نزد پیامبر و مسلمانان == | |||
روایاتی از زبان پیامبر(ص) در بیان جایگاه و شأن این قبرستان در منابع حدیثی وجود دارد، به روایتی آن حضرت این قبرستان را قبرستانی نیکو دانست.<ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج1، ص367؛ التاریخ الکبیر، ج1، ص284؛ المعجم الکبیر، ج11، ص111.</ref> در روایتی مدفونان این قبرستان در قیامت ایمن مبعوث خواهند شد.<ref>اخبار مکه، الازرقی، ج2، ص209؛ اثارة الترغیب، ج1، ص239.</ref> این قبرستان همواره مورد توجه و احترام عموم مسلمانان بویژه مردم مکه بود. برخی از اهل سنّت زیارت این قبرستان را به سبب آنکه تعدادی از صحابه، تابعان و بزرگان در آن جای گرفتهاند، مستحب دانستهاند.<ref>شفاء الغرام، ج 1، ص455-456.</ref> فقهای شیعه ضمن تأکید بر استحباب دفن مردگان در این قبرستان،<ref>تذکرة الفقهاء، ج1، ص55.</ref> زیارت قبور اجداد پیامبر و نیز خدیجه، ابوطالب و قاسم فرزند رسول اکرم، و نیز ختم قرآن در آن را مستحب دانستهاند.<ref>مستند الشیعه، ج13، ص97؛ دلیل الناسک، ص489؛ کلمة التقوی، ج3، ص499.</ref> زیارتنامههایی نیز برای صاحبان این قبور نقل شده است.<ref>احکام و آداب حج، ص468-471.</ref> زیارت قبر حضرت خدیجه (س) توسط امام حسین(ع) و خواندن نماز در کنار آن بیانگر شأن و مقام برخی از مدفونان در این قبرستان است.<ref>مناقب، ج3، ص224.</ref> ابن جبیر(- ۶۱۲ق) در بیان آداب مردم مکه در اعیاد از حضور مردم در این قبرستان پس از خواندن نماز عید در مسجدالحرام خبر داده است.<ref>رحله ابن جبیر، ص120.</ref> همچنین از سنت مردم مکه برای حضور در کنار قبر خدیجه در شبهای یازدهم هرماه و قبر منسوب به آمنه مادر پیامبر(ص) در شبهای هشتم هر ماه وقرائت قرآن خبر دادهاند.<ref>تحصیل المرام، ج2، ص647، 649.</ref> برخی بر این عقیده بودند که این قبرستان به سبب جایگاه و شأن والایش تنها پذیرای مؤمنان است و مکانهایی از آن، محل استجابت دعاست.<ref>شفاء الغرام، ج 1، ص453-459.</ref> | |||
و در روایتی خداوند اهل بقیع را همسایگان پیامبر(ص) و اهل معلاه را همسایگان خود خوانده است،<ref>اثارة الترغیب، ج1، ص239؛ الارج المسکی، ص48.</ref> همچنین بر پایه روایاتی منسوب به پیامبر(ص) در روز قیامت از این قبرستان هفتاد هزار نفر با چهرههایی همچون ماه برانگیخته و بدون حساب وارد بهشت میشوند، هریک از اینان هفتاد هزار نفر را نیز شفاعت میکنند،<ref>اثارة الترغیب، ج1، ص239؛ کنز العمال، ج12، ص262؛ جامع الاحادیث، ج24، ص2؛</ref> مدفونان این قبرستان همراه با مدفونان بقیع برای ورود به بهشت فراخوانده میشوند.<ref>بقیع الغرقد ص43.</ref> | |||
== مدفونان معلات == | |||
قُصی بن کِلاب<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج4، ص58؛ العقد الثمین، ج1، ص307.</ref> و عبدالمطلب از اجداد پیامبر(ص)،<ref>اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص315؛ تاریخ دمشق، ج3، ص86؛ اتحاف الوری، ج1، ص101.</ref> ابوطالب عموی حضرت،<ref>انساب الاشراف، ج2، ص289.</ref> خدیجه همسر ایشان،<ref>الطبقات، ج8، ص15؛ المستدرک، ج3، ص182؛ اسد الغابه، ج5، ص439.</ref> قاسم و عبدالله (طیب) فرزندان رسول خدا از خدیجه (س)<ref>بحار الانوار، ج 19، ص20؛ افادة الانام، ج2، ص152.</ref> از خاندان مدفون پیامبر در این قبرستاناند. برخی، از عبدمناف و هاشم جد سوم و دوم پیامبر<ref>مرآة الحرمین، ص31.</ref> و نیز آمنه مادر حضرت<ref>اخبار مکه، الازرقی، ج2، ص272؛ اخبار مکه، الفاکهی، ج4، ص53.</ref> نیز به عنوان دیگر خاندان مدفون در این قبرستان یاد کردهاند. این در حالیست که منابع از دفن هاشم در غزه فلسطین<ref>الطبقات، ج1، ص79.</ref> و آمنه در ابواء مدینه<ref>الطبقات، ج1، ص116؛ الفائق، ج3، ص277؛ معجم البلدان، ج1، ص79.</ref> حکایت دارند. | |||
منابع متعدد از تعداد بسیاری از صحابه، تابعین و بزرگان مدفون در این قبرستان نام بردهاند.<ref>تحصیل المرام، ج2، ص645-668؛ افادة الانام، ج2، ص150-152.</ref> یاسر، سمیه و عبدالله پدر، مادر و برادر عمار،<ref>افادة الانام، ج2، ص160.</ref> اسماء<ref>تاریخ دمشق، ج69، ص29.</ref> و عبدالرحمن<ref>افادة الانام، ج2، ص152.</ref> فرزندان ابوبکر، زینب خواهر عثمان بن مظعون جُمحی و همسر عمر بن خطاب، و عبدالله بن زبیر<ref>اثارة الترغیب، ج1، ص240؛ افاده الانام، ج2، ص151.</ref> از صحابی مدفون؛ ابوسعید ابراهیم بن طهمان هروی(- ۶۸ق)، اسماعیل بن امیه اموی(- ۱۴۴ق)، و حنظله بن ابی سفیان جمحی(- ۱۵۱ق) از تابعین مدفون در این قبرستاناند.<ref>افادة الانام، ج2، ص163-167.</ref> همچنین از منصور خلیفه عباسی(- ۱۵۸ق)،<ref>اخبار مکه، الازرقی، ج4، ص177؛ اخبار مکه، الفاکهی، ج4، ص150؛ العقد الثمین، ج4، ص417.</ref> فُضیل بن عیاض تیمی(- ۱۸۷ق) از عرفای قرن دوم،<ref>اثارة الترغیب، ج1، ص240.</ref> سُفیان بن عُیینه (- ۱۹۸ق)،<ref>تاریخ بغداد، ج9، ص183؛ اثارة الترغیب، ج1، ص240؛ تحصیل المرام، ج2، ص651.</ref> امام الحرمین ابوطالب حنفی ابهری فقیه شافعی(- ۶۲۴ق)؛<ref>التحفه اللطیفه، ج1، ص205.</ref> شریف برکات امیر مکه در سالهای ۸۵۲–۸۵۹ قمری (- ۸۵۹ق)،<ref>منائح الکرم، ج3، ص58.</ref> ابن فهد مؤلف اتحاف الوری(- ۸۸۵ق) و فرزندش عبدالعزیز مؤلف بلوغ القری(- ۹۲۲ق)، میرزا محمد بن علی استرآبادی(- ۱۰۲۸ق) از علمای شیعه مجاور بیت الله الحرام و مؤلف منهج المقال،<ref>الکنی و الالقاب، ج3، ص220.</ref> شیخ محمد بن حسن نوه شهید ثانی(- ۱۰۳۰ق) مؤلف روضة الخواطر و نزهة النواظر،<ref>الکنی والالقاب، ج2، ص390-391.</ref> سید زینالعابدین کاشانی از بانیان کعبه پس از سیل سال ۱۰۳۹قمری<ref>آثار اسلامی مکه و مدینه، ص165.</ref> از دیگر مدفونان در این قبرستان هستند. | |||
فیروزآبادی(- ۸۱۷ق) از جمله اولین مولفانی است که نام تعدادی از مردان و زنان صحابی و تابعی مدفون در این قبرستان را آورده است که از آن جملهاند: ابوقحافه عثمان بن عامر پدر ابوبکر، ابوواقد لیثی مدنی از حاضران در بدر، خُبیب بن عَدی و زید بن دَثنه از شهدای حادثه رجیع (سال چهارم)، سکران بن عمرو بن عبدشمس از مهاجران به حبشه، سلمة بن میلاء جُهَنی از شهدای فتح مکه، ابومَحذوره مؤذن پیامبر، شیبه بن عثمان و پسرعمویش عثمان بن طلحه از کلیدداران کعبه، صَفوان بن امیه و لبید بن ربه از مولفه القلوب، عبدالله بن شهاب بن عبدالله جد ابن شهاب زهری، عبدالله بن عامر بن کُرَیز از کارگزاران عثمان، عبدالله فرزند عمرو بن عاص سهمی، ابوموسی اشعری، عَتاب بن اُسید اولین کارگزار پیامبر در مکه، محمد بن حاطب جُمحی از اصحاب پیامبر و علی(ع)، مُسور بن مَخرمه و ابوسَبرة بن ابی رُهم از مهاجران به حبشه و مدینه.<ref>افادة الانام، ج2، ص152-163.</ref> | |||
== ساخت بنا و بارگاه == | |||
به تصریح منابع متقدم بسیاری از قبور صحابه، تابعین و بزرگان در این قبرستان ناشناخته مانده و مردم مکه مکان دقیق آنها را فراموش کردهاند.<ref>الاشارات، ص77؛ رحله ابن جبیر، ص78؛ رحله ابن بطوطه، ج1، ص381.</ref> تنها تعداد اندکی از این قبور مشخص بوده<ref>رحله ابن بطوطه، ج1، ص381.</ref> و بناها و بارگاههایی نیز بر روی آنها ساخته شده است. از جمله این بناها میتوان به گنبد و بارگاهی بر قبر خدیجه (س) اشاره کرد. ابنبطوطه(-۷۷۹ق)<ref>رحله ابن بطوطه، ج1، ص381.</ref> و شهید اول(- ۷۸۶ق)<ref>الدروس الشرعیه، ج1، ص468.</ref> قبر خدیجه (س) در این قبرستان را از قبور شناخته شده و معروف دانستهاند. این در حالیست که مرجانی(- بعداز۷۷۰ق) در گزارشی آورده که مکان قبر حضرت در عالم خواب به یکی از نیکان که نام او در این خبر معلوم نیست، الهام شده است. بر اساس این گزارش وی در خواب دید که قبر حضرت در کنار قبر فضیل بن عیاض است.<ref>بهجة النفوس، ج2، ص1016</ref> برخی از مؤلفان اهل سنت در سدههای بعد با اعتماد به این گزارش، در تعیین محل قبر خدیجه تشکیک کردهاند.<ref>شفاء الغرام، ج1، ص376.</ref> شأن و جایگاه خدیجه نزد مسلمانان، و سنتِ زیارت قبور نزد اهل مکه و حاجیان که برگرفته از سیره پیامبر(ص) بود، صحت گزارش مرجانی را با تردید همراه میسازد. نامعلوم بودن نام کسی که قبر خدیجه را شناسایی کرده، از دیگر شواهد ضعف این روایت است. این در حالیست که نه تنها در هیچیک از منابع همعصر با مرجانی چنین گزارشی نیامده، بلکه معاصران وی از معروف و مشهور بودن قبر خدیجه (س) سخن گفتهاند.<ref>نک: رحله ابن بطوطه، ج1، ص381؛ الدروس الشرعیه، ج1، ص468.</ref> | |||
مرجانی در سال ۷۲۹ق سنگی با عبارت «ان هذا قبر السیده خدیجه» دیده است.<ref>تحصیل المرام، ج2، ص646.</ref> بعدها صندوقی چوبی برای نصب بر روی قبر خدیجه (س) ساخته شد تا آنکه در سال ۹۵۰ق محمد بن سلیمان از صاحب منصبان مصر در حکومت داود پاشا والی مصر، بر روی قبر بارگاه و گنبدی از سنگ شُمیسی ساخت و بر روی قبر نیز صندوقی تازه گذاشت و پارچهای فاخر بر آن نهاد و برای بارگاه خادمی معین کرد.<ref>تحصیل المرام، ج2، ص647؛ افادة الانام، ج2، ص150.</ref> این بارگاه پس از تخریب بدست آل سعود، در سال۱۲۴۲ق تجدید بنا شد<ref>افادة الانام، ج2، ص151.</ref> و تا قرن ۱۴ق باقی ماند. گزارشها از ارسال پارچههایی از سوی حاکمان عثمانی مصر برای استفاده بر روی صندوق این بارگاه و نیز قبر منسوب به آمنه در دهه ۱۲۶۰ق حکایت دارند.<ref>افادة الانام، ج2، ص170.</ref> در سفرنامههای دوره قاجاری نیز گزارشهایی از بارگاه و ضریح حضرت خدیجه ارائه شده است،<ref>سفرنامه فرهاد میرزا، ص206؛ سفرنامه میرزا داوود، ص144.</ref> میرزا محمد حسین فراهانی در سفر حج خود به سال ۱۳۰۲ق از وجود ضریح چوبی در این بارگاه و نیز پارچه مخمل گلابتون دوزی شده بر قبر حضرت سخن گفته و به حضور متولی و خادم و نیز زیارتنامهخوان برای این بارگاه اشاره کرده است.<ref>سفرنامه فراهانی، ص202.</ref> | |||
نزدیک قبر خدیجه (س) قبر ابوطالب بن حسن بن ابی ¬نُمی(- ۱۰۱۲ق) و قبر عبدالمطلب بن غالب(- ۱۳۰۰ق) از امرای مکه قرار دارد.<ref>تحصیل المرام، ج2، ص647، 776.</ref> بر روی این دو قبر نیز بارگاههایی ساخته شده بود. بر روی قبر منسوب به آمنه گنبد و بارگاهی در ۱۲۴۲ق توسط عیسی شیخ الحرم،<ref>تحصیل المرام، ج2، ص648.</ref> و بر روی قبر عبدالرحمن بن ابی بکر در سمت راست قبر خدیجه، بنایی چهارگوش در زمان سلطان عبدالمجید (حک: ۱۲۳۷–۱۲۷۷ق) ساخته شد. این قبر تا پیش از این سال تنها صندوقی چوبی داشت.<ref>تحصیل المرام، ج2، ص650.</ref> بناها و گنبدهای دیگری نیز بر روی برخی از قبور ساخته شد که از آن جمله است: اسماء دختر ابوبکر؛<ref>تحصیل المرام، ج2، ص650.</ref> عبدالله بن زبیر؛<ref>الرحلات المغربیه، ص399.</ref> ابوالبرکات ابن ظهیره امیر مکه؛<ref>منائح الکرم، ج3، ص58.</ref> شیخ محمدجان نقشبندی از ذریه محمد بن حنفیه (- ۱۲۶۸ق)<ref>تحصیل المرام، ج2، ص667.</ref> و حسن بن ابی نمی از شرفای مکه.<ref>منائح الکرم، ج4، ص506.</ref> اولیا چلبی(- ۱۰۹۴ق) در گزارش سفر خود به مکه و زیارت قبورِ این قبرستان از وجود ۷۵ بارگاه گنبدپوش خبر داده است.<ref>الرحلة الحجازیه، ص283.</ref> | |||
برخی گزارشها از وجود بارگاهها و قبور خانوادگی در این قبرستان حکایت دارند که از آن جمله میتوان به بارگاه حسن بن ابی نمی اشاره کرد که دربردارنده قبور برخی از فرزندان و نوادگان وی بوده است.<ref>منائح الکرم، ج4، ص239، 506، ج5، ص485.</ref> | |||
== تخریب قبور == | |||
با تسلط وهابیت* بر مکه و تأسیس اولین دولت سعودی، تمامی بناها و گنبدهای موجود در جنة المعلاة در روز چهارشنبه ۲۹ربیع الثانی سال۱۲۱۸قمری ویران گردید و قبور این قبرستان با زمین هم سطح شد.<ref>منائح الکرم، ج4، ص422؛ کشف الارتیاب، ص27.</ref> پس از انقراض این دولت بدست نیروهای عثمانی بار دیگر گنبدی بر قبر و بارگاه حضرت خدیجه ساخته شد اما این بنا نیز در سال ۱۳۴۳ق و بدنبال تشکیل دولت سوم سعودی تخریب گردید.<ref>نک: افادة الانام، ج2، ص151.</ref> | |||
== حوادث قبرستان == | |||
حجاج بن یوسف ثقفی در سال ۶۲ق پس از سرکوب عبدالله بن زبیر جنازه وی را در این قبرستان به دار کشید.<ref>رحله ابن جبیر، ص78؛ رحله ابن بطوطه، ج1، ص382.</ref> ابن جبیر از ویرانههای بنایی در این مکان یاد میکند که بر پایه عبارات او، بعدها به یادبود ابنزبیر ساخته شد اما چون به مکانی برای لعن حجاج تبدیل شده بود، توسط مردمان طائف تخریب شد.<ref>رحله ابن جبیر، ص78.</ref> | |||
قبرستان معلاة بارها بر اثر سیلهایی که مسجدالحرام را نیز تهدید میکرد آسیب دید، از آن جمله باید به سیلی در سال۷۳۸ق اشاره کرد که قبور این قبرستان را تخریب کرد.<ref>اتحاف الوری، ج3، ص689.</ref> در سال ۸۲۵ق دیوارهای این قبرستان در اثر سیلی که به کعبه نیز آسیب رساند، تخریب شد.<ref>التاریخ القویم ج2، ص247.</ref> | |||
توجه اهالی مکه و نیز حاجیان به قبرستان معلات و حضور اینان در برخی روزهای هفته و اعیاد که پیش از این بدان اشاره شد، سبب شد تا در سال ۱۰۹۷قمری به دستور سلیمان امیر یاخور وزیر (وزارت از سال۱۰۹۷ق) و توسط شلبی عثمان حمیدان وزیر مکه، برای ایجاد نظم و نیز نظافت قبرستان به دو قسمت تقسیم گردد و به دور هرقسمت دیواری با درهای ورودی ساخته شد.<ref>منائح الکرم، ج5، ص15.</ref> تاتار عثمان پاشا امیر جده (امارت: ۱۲۵۷–۱۲۶۰ق) این دیوار را بازسازی کرد.<ref>التاریخ القویم، ج5، ص511.</ref> در قرن ۱۴قمری نیز از وجود این دیوار سنگی به دور قبرستان گزارش شده است.<ref>مراة الحرمین، ج1، ص30-32؛ التاریخ القویم، ج5، ص167.</ref> در سال ۱۳۸۳ق و در حکومت سعودی این قبرستان ساماندهی و دیوار آن تجدید بنا شد.<ref>آثار اسلامی مکه و مدینه، ص163.</ref> | |||
شأن و جایگاه این قبرستان که اشتیاق مسلمانان به دفن مردگان خود در این قبرستان را همراه داشت، موجب گردید تا بارها محدوده آن گسترش یابد. منابع اول بار از تراشیده شدن کوه حجون در قرن سوم و توسعه قبرستان از سمت کوه تا ثنیه اذاخر، به سبب افزایش مدفونان یاد کردهاند.<ref>اخبار مکه، الازرقی، ج2، ص209؛ اخبار مکه، الفاکهی، ج4، ص54.</ref> | |||
وضعیت کنونی: این قبرستان که در محله معروف به سلیمانیه قرار دارد، به دو ناحیه مجزا (قدیمی و جدید) شمالی و جنوبی تقسیم شده است. قسمت جلوی آن، قبرستان عمومی مکه است و قسمت عقب آن قبرستان قدیمی است که در دامنه کوه قرار گرفته است. این دو قسمت با دیواری بلند و میلههای فلزی از هم جدا شده است تا مانع دیده شدن قبر خدیجه (س) و قبور بنیهاشم و اجداد رسولخدا(ص) و تبرکجویی حاجیان و زائران شود.<ref>تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، ص113.</ref> | |||
این قبرستان در دوراهی خیابان مسجدالحرام و حجون قرار دارد.<ref>تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، ص113.</ref> در ورودی قسمت قدیمی از سال ۱۳۹۶ قمری توسط آلسعود بر روی زائران مسدود گردید.<ref>تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، ص113.</ref> حاجیان و زائران تنها در روزها و ساعاتی از هفته اجازه دارند با ورود به قسمت جدید قبرستان از پشت نردههای فلزی بخش قدیمی به زیارت قبور خاندان و صحابه پیامبر(ص) بپردازند. در زمان بسته بودن درهای قبرستان نیز آنان از روی پل حجون که از روی قبرستان عبور میکند، سنت زیارت قبور را بجا میآورند. | |||
== تک نگاریها == | |||
درباره این قبرستان و مدفونان آن کتابهایی نگاشته شده است که از آن جملهاند «اِثارة الحجون الی زیاره الحجون» نوشته مجدالدین حافظ فیروزآبادی؛ «الشرف الاعلی فی ذکر قبور بابِ المَعلی» نوشته جمال الدین محمد بن علی قرشی(-۸۳۷ق) وی در این کتاب متن تعداد ۲۴عدد از سنگ قبرهای علما و بزرگان و ملوک مدفونِ در این قبرستان را آورده است؛ «احجار المَعلاة الشاهدیة بمکة المکرمه» در معرفی تعداد فراوانی از سنگهای قبور کهن قبرستان با تصاویر سنگها و بازخوانی آنها. این کتاب در سال ۱۴۲۵ق از سوی وزارت تعلیم و تربیت عربستان منتشر شده است.<ref>تاریخ مکه، ص35.</ref> مقالهای نیز با نام «جنة المعلاة» توسط سید علی قاضی عسکر در فصلنامه میقات حج، و مقالهای دیگر با نام «حجون» نوشته سیده رقیه میرابوالقاسمی در دانشنامه جهان اسلام چاپ گردیده است. | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |
نسخهٔ ۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۳۷
جَنَّة المَعلاة: قبرستان قدیمی مکه و مدفن خاندان پیامبر(ص) معروف به قبرستان ابوطالب
جنّة المعلاة مشهورترین قبرستان مکه است که در دوره جاهلی و اسلام محل دفن مردگان این شهر بود.[۱] این قبرستان به سبب واقع شدن در ارتفاعات شمالی مکه که معلاة خوانده میشد، بدین نام مشهور گردیده است.[۲] این قبرستان در شمال شرقی مکه، و در دامنه جنوب غربی کوه حجون[۳] قرار دارد. سفرنامهنویسان متقدم آن را خارج از دروازه قدیمی شهر (باب المَعلی یا المَعلاه) دانستهاند.[۴]
از این قبرستان با نامهای دیگری نیز یاد شده است؛ قبرستان مکه،[۵] قبرستان حجون به سبب نزدیکی به کوه حجون،[۶] مقبرة المُطَیبین[۷] به سبب دفن شرکت کنندگان در حِلف المطیبین،[۸] جَبّانه المبارکه[۹](قبرستان پربرکت)، قبرستان مَعلی،[۱۰] جنّه المعلّی،[۱۱] قبرستان بنیهاشم،[۱۲] و نیز قبرستان ابوطالب از نامهای مشهور آن نزد ایرانیان[۱۳] است.
از پیشینه این قبرستان اطلاع دقیقی در دست نیست اما با توجه به وجود گزارش دفن قُصی بن کِلاب*[۱۴] جد چهارم پیامبر، در این قبرستان باید قدمت آن را حدود یک قرن پیش از ظهور اسلام دانست. بنابر برخی گزارشها پس از دفن قُصی در حجون، مردم مکه مردگان خود را در این قبرستان دفن کردند.[۱۵] در گزارش ازرقی(- بعد از۲۴۱ق) مردم مکه در جاهلیت و صدر اسلام مردگان خود را در سمت راست و بالای وادی، که شامل شعب¬ ابیدُبّ (که به جَزَّارین[۱۶] و دَحلة الجِن[۱۷] نیز مشهور است) و شعب صُفی که در قدیم از آن به صفی الشباب یاد میشد.[۱۸] و نیز در سمت چپ که شعبی متصل به گردنه مدنیین (ریع الحجون)[۱۹] بود، دفن کردند. پس از اسلام آنگاه که پیامبر از سمت چپ قبرستان به نیکی یاد کرد، مردم مکه مردگان خود را فقط در آن قسمت بخاک سپردند،[۲۰] و نام حجون نیز بر این قسمت اطلاق گردید و به مرور زمان دیگر کسی این نام را برای سمت راست دره بکار نبرد و مردگان خود را نیز در آن قسمت دفن نکرد.[۲۱] قسمت چپ قبرستان را به سبب وجود این قبرستان شعب المقبره نیز خواندهاند.[۲۲] قرار گرفتن در برابر کعبه از ویژگیهای منحصر بهفرد این شعب و قبرستان است.[۲۳] اشعار به جامانده از صدر اسلام در وصف این قبرستان و مردگان آن بیانگر جایگاه این قبرستان در مقایسه با دیگر قبرستانهای مکه است.[۲۴]
در قدیم از وسط این قبرستان راهی بود که مردم برای ورود و خروج به مکه از آن استفاده میکردند و در منابع به نام-های مختلفی شناخته میشد از آن جمله است: ثنیه العُلیا،[۲۵] کَداء،[۲۶] ثنیه الحجون،[۲۷] ثنیه المقبره.[۲۸] در گزارشها از ورود پیامبر به مکه از این مسیر در فتح مکه (سال هشتم) و حجة الوداع (سال دهم) خبر دادهاند.[۲۹]
مسجد الجن* (مسجد الحَرَس) نزدیک قبرستان واقع است.[۳۰] فاصله این قبرستان در قرن ۱۳ق تا باب بنیشیبه از درهای شمال شرقی مسجدالحرام، ۲۱۲۷ذرع (حدود ۱۰۴۲متر) است.[۳۱]
جایگاه جنة المعلاة نزد پیامبر و مسلمانان
روایاتی از زبان پیامبر(ص) در بیان جایگاه و شأن این قبرستان در منابع حدیثی وجود دارد، به روایتی آن حضرت این قبرستان را قبرستانی نیکو دانست.[۳۲] در روایتی مدفونان این قبرستان در قیامت ایمن مبعوث خواهند شد.[۳۳] این قبرستان همواره مورد توجه و احترام عموم مسلمانان بویژه مردم مکه بود. برخی از اهل سنّت زیارت این قبرستان را به سبب آنکه تعدادی از صحابه، تابعان و بزرگان در آن جای گرفتهاند، مستحب دانستهاند.[۳۴] فقهای شیعه ضمن تأکید بر استحباب دفن مردگان در این قبرستان،[۳۵] زیارت قبور اجداد پیامبر و نیز خدیجه، ابوطالب و قاسم فرزند رسول اکرم، و نیز ختم قرآن در آن را مستحب دانستهاند.[۳۶] زیارتنامههایی نیز برای صاحبان این قبور نقل شده است.[۳۷] زیارت قبر حضرت خدیجه (س) توسط امام حسین(ع) و خواندن نماز در کنار آن بیانگر شأن و مقام برخی از مدفونان در این قبرستان است.[۳۸] ابن جبیر(- ۶۱۲ق) در بیان آداب مردم مکه در اعیاد از حضور مردم در این قبرستان پس از خواندن نماز عید در مسجدالحرام خبر داده است.[۳۹] همچنین از سنت مردم مکه برای حضور در کنار قبر خدیجه در شبهای یازدهم هرماه و قبر منسوب به آمنه مادر پیامبر(ص) در شبهای هشتم هر ماه وقرائت قرآن خبر دادهاند.[۴۰] برخی بر این عقیده بودند که این قبرستان به سبب جایگاه و شأن والایش تنها پذیرای مؤمنان است و مکانهایی از آن، محل استجابت دعاست.[۴۱]
و در روایتی خداوند اهل بقیع را همسایگان پیامبر(ص) و اهل معلاه را همسایگان خود خوانده است،[۴۲] همچنین بر پایه روایاتی منسوب به پیامبر(ص) در روز قیامت از این قبرستان هفتاد هزار نفر با چهرههایی همچون ماه برانگیخته و بدون حساب وارد بهشت میشوند، هریک از اینان هفتاد هزار نفر را نیز شفاعت میکنند،[۴۳] مدفونان این قبرستان همراه با مدفونان بقیع برای ورود به بهشت فراخوانده میشوند.[۴۴]
مدفونان معلات
قُصی بن کِلاب[۴۵] و عبدالمطلب از اجداد پیامبر(ص)،[۴۶] ابوطالب عموی حضرت،[۴۷] خدیجه همسر ایشان،[۴۸] قاسم و عبدالله (طیب) فرزندان رسول خدا از خدیجه (س)[۴۹] از خاندان مدفون پیامبر در این قبرستاناند. برخی، از عبدمناف و هاشم جد سوم و دوم پیامبر[۵۰] و نیز آمنه مادر حضرت[۵۱] نیز به عنوان دیگر خاندان مدفون در این قبرستان یاد کردهاند. این در حالیست که منابع از دفن هاشم در غزه فلسطین[۵۲] و آمنه در ابواء مدینه[۵۳] حکایت دارند.
منابع متعدد از تعداد بسیاری از صحابه، تابعین و بزرگان مدفون در این قبرستان نام بردهاند.[۵۴] یاسر، سمیه و عبدالله پدر، مادر و برادر عمار،[۵۵] اسماء[۵۶] و عبدالرحمن[۵۷] فرزندان ابوبکر، زینب خواهر عثمان بن مظعون جُمحی و همسر عمر بن خطاب، و عبدالله بن زبیر[۵۸] از صحابی مدفون؛ ابوسعید ابراهیم بن طهمان هروی(- ۶۸ق)، اسماعیل بن امیه اموی(- ۱۴۴ق)، و حنظله بن ابی سفیان جمحی(- ۱۵۱ق) از تابعین مدفون در این قبرستاناند.[۵۹] همچنین از منصور خلیفه عباسی(- ۱۵۸ق)،[۶۰] فُضیل بن عیاض تیمی(- ۱۸۷ق) از عرفای قرن دوم،[۶۱] سُفیان بن عُیینه (- ۱۹۸ق)،[۶۲] امام الحرمین ابوطالب حنفی ابهری فقیه شافعی(- ۶۲۴ق)؛[۶۳] شریف برکات امیر مکه در سالهای ۸۵۲–۸۵۹ قمری (- ۸۵۹ق)،[۶۴] ابن فهد مؤلف اتحاف الوری(- ۸۸۵ق) و فرزندش عبدالعزیز مؤلف بلوغ القری(- ۹۲۲ق)، میرزا محمد بن علی استرآبادی(- ۱۰۲۸ق) از علمای شیعه مجاور بیت الله الحرام و مؤلف منهج المقال،[۶۵] شیخ محمد بن حسن نوه شهید ثانی(- ۱۰۳۰ق) مؤلف روضة الخواطر و نزهة النواظر،[۶۶] سید زینالعابدین کاشانی از بانیان کعبه پس از سیل سال ۱۰۳۹قمری[۶۷] از دیگر مدفونان در این قبرستان هستند.
فیروزآبادی(- ۸۱۷ق) از جمله اولین مولفانی است که نام تعدادی از مردان و زنان صحابی و تابعی مدفون در این قبرستان را آورده است که از آن جملهاند: ابوقحافه عثمان بن عامر پدر ابوبکر، ابوواقد لیثی مدنی از حاضران در بدر، خُبیب بن عَدی و زید بن دَثنه از شهدای حادثه رجیع (سال چهارم)، سکران بن عمرو بن عبدشمس از مهاجران به حبشه، سلمة بن میلاء جُهَنی از شهدای فتح مکه، ابومَحذوره مؤذن پیامبر، شیبه بن عثمان و پسرعمویش عثمان بن طلحه از کلیدداران کعبه، صَفوان بن امیه و لبید بن ربه از مولفه القلوب، عبدالله بن شهاب بن عبدالله جد ابن شهاب زهری، عبدالله بن عامر بن کُرَیز از کارگزاران عثمان، عبدالله فرزند عمرو بن عاص سهمی، ابوموسی اشعری، عَتاب بن اُسید اولین کارگزار پیامبر در مکه، محمد بن حاطب جُمحی از اصحاب پیامبر و علی(ع)، مُسور بن مَخرمه و ابوسَبرة بن ابی رُهم از مهاجران به حبشه و مدینه.[۶۸]
ساخت بنا و بارگاه
به تصریح منابع متقدم بسیاری از قبور صحابه، تابعین و بزرگان در این قبرستان ناشناخته مانده و مردم مکه مکان دقیق آنها را فراموش کردهاند.[۶۹] تنها تعداد اندکی از این قبور مشخص بوده[۷۰] و بناها و بارگاههایی نیز بر روی آنها ساخته شده است. از جمله این بناها میتوان به گنبد و بارگاهی بر قبر خدیجه (س) اشاره کرد. ابنبطوطه(-۷۷۹ق)[۷۱] و شهید اول(- ۷۸۶ق)[۷۲] قبر خدیجه (س) در این قبرستان را از قبور شناخته شده و معروف دانستهاند. این در حالیست که مرجانی(- بعداز۷۷۰ق) در گزارشی آورده که مکان قبر حضرت در عالم خواب به یکی از نیکان که نام او در این خبر معلوم نیست، الهام شده است. بر اساس این گزارش وی در خواب دید که قبر حضرت در کنار قبر فضیل بن عیاض است.[۷۳] برخی از مؤلفان اهل سنت در سدههای بعد با اعتماد به این گزارش، در تعیین محل قبر خدیجه تشکیک کردهاند.[۷۴] شأن و جایگاه خدیجه نزد مسلمانان، و سنتِ زیارت قبور نزد اهل مکه و حاجیان که برگرفته از سیره پیامبر(ص) بود، صحت گزارش مرجانی را با تردید همراه میسازد. نامعلوم بودن نام کسی که قبر خدیجه را شناسایی کرده، از دیگر شواهد ضعف این روایت است. این در حالیست که نه تنها در هیچیک از منابع همعصر با مرجانی چنین گزارشی نیامده، بلکه معاصران وی از معروف و مشهور بودن قبر خدیجه (س) سخن گفتهاند.[۷۵]
مرجانی در سال ۷۲۹ق سنگی با عبارت «ان هذا قبر السیده خدیجه» دیده است.[۷۶] بعدها صندوقی چوبی برای نصب بر روی قبر خدیجه (س) ساخته شد تا آنکه در سال ۹۵۰ق محمد بن سلیمان از صاحب منصبان مصر در حکومت داود پاشا والی مصر، بر روی قبر بارگاه و گنبدی از سنگ شُمیسی ساخت و بر روی قبر نیز صندوقی تازه گذاشت و پارچهای فاخر بر آن نهاد و برای بارگاه خادمی معین کرد.[۷۷] این بارگاه پس از تخریب بدست آل سعود، در سال۱۲۴۲ق تجدید بنا شد[۷۸] و تا قرن ۱۴ق باقی ماند. گزارشها از ارسال پارچههایی از سوی حاکمان عثمانی مصر برای استفاده بر روی صندوق این بارگاه و نیز قبر منسوب به آمنه در دهه ۱۲۶۰ق حکایت دارند.[۷۹] در سفرنامههای دوره قاجاری نیز گزارشهایی از بارگاه و ضریح حضرت خدیجه ارائه شده است،[۸۰] میرزا محمد حسین فراهانی در سفر حج خود به سال ۱۳۰۲ق از وجود ضریح چوبی در این بارگاه و نیز پارچه مخمل گلابتون دوزی شده بر قبر حضرت سخن گفته و به حضور متولی و خادم و نیز زیارتنامهخوان برای این بارگاه اشاره کرده است.[۸۱]
نزدیک قبر خدیجه (س) قبر ابوطالب بن حسن بن ابی ¬نُمی(- ۱۰۱۲ق) و قبر عبدالمطلب بن غالب(- ۱۳۰۰ق) از امرای مکه قرار دارد.[۸۲] بر روی این دو قبر نیز بارگاههایی ساخته شده بود. بر روی قبر منسوب به آمنه گنبد و بارگاهی در ۱۲۴۲ق توسط عیسی شیخ الحرم،[۸۳] و بر روی قبر عبدالرحمن بن ابی بکر در سمت راست قبر خدیجه، بنایی چهارگوش در زمان سلطان عبدالمجید (حک: ۱۲۳۷–۱۲۷۷ق) ساخته شد. این قبر تا پیش از این سال تنها صندوقی چوبی داشت.[۸۴] بناها و گنبدهای دیگری نیز بر روی برخی از قبور ساخته شد که از آن جمله است: اسماء دختر ابوبکر؛[۸۵] عبدالله بن زبیر؛[۸۶] ابوالبرکات ابن ظهیره امیر مکه؛[۸۷] شیخ محمدجان نقشبندی از ذریه محمد بن حنفیه (- ۱۲۶۸ق)[۸۸] و حسن بن ابی نمی از شرفای مکه.[۸۹] اولیا چلبی(- ۱۰۹۴ق) در گزارش سفر خود به مکه و زیارت قبورِ این قبرستان از وجود ۷۵ بارگاه گنبدپوش خبر داده است.[۹۰]
برخی گزارشها از وجود بارگاهها و قبور خانوادگی در این قبرستان حکایت دارند که از آن جمله میتوان به بارگاه حسن بن ابی نمی اشاره کرد که دربردارنده قبور برخی از فرزندان و نوادگان وی بوده است.[۹۱]
تخریب قبور
با تسلط وهابیت* بر مکه و تأسیس اولین دولت سعودی، تمامی بناها و گنبدهای موجود در جنة المعلاة در روز چهارشنبه ۲۹ربیع الثانی سال۱۲۱۸قمری ویران گردید و قبور این قبرستان با زمین هم سطح شد.[۹۲] پس از انقراض این دولت بدست نیروهای عثمانی بار دیگر گنبدی بر قبر و بارگاه حضرت خدیجه ساخته شد اما این بنا نیز در سال ۱۳۴۳ق و بدنبال تشکیل دولت سوم سعودی تخریب گردید.[۹۳]
حوادث قبرستان
حجاج بن یوسف ثقفی در سال ۶۲ق پس از سرکوب عبدالله بن زبیر جنازه وی را در این قبرستان به دار کشید.[۹۴] ابن جبیر از ویرانههای بنایی در این مکان یاد میکند که بر پایه عبارات او، بعدها به یادبود ابنزبیر ساخته شد اما چون به مکانی برای لعن حجاج تبدیل شده بود، توسط مردمان طائف تخریب شد.[۹۵]
قبرستان معلاة بارها بر اثر سیلهایی که مسجدالحرام را نیز تهدید میکرد آسیب دید، از آن جمله باید به سیلی در سال۷۳۸ق اشاره کرد که قبور این قبرستان را تخریب کرد.[۹۶] در سال ۸۲۵ق دیوارهای این قبرستان در اثر سیلی که به کعبه نیز آسیب رساند، تخریب شد.[۹۷]
توجه اهالی مکه و نیز حاجیان به قبرستان معلات و حضور اینان در برخی روزهای هفته و اعیاد که پیش از این بدان اشاره شد، سبب شد تا در سال ۱۰۹۷قمری به دستور سلیمان امیر یاخور وزیر (وزارت از سال۱۰۹۷ق) و توسط شلبی عثمان حمیدان وزیر مکه، برای ایجاد نظم و نیز نظافت قبرستان به دو قسمت تقسیم گردد و به دور هرقسمت دیواری با درهای ورودی ساخته شد.[۹۸] تاتار عثمان پاشا امیر جده (امارت: ۱۲۵۷–۱۲۶۰ق) این دیوار را بازسازی کرد.[۹۹] در قرن ۱۴قمری نیز از وجود این دیوار سنگی به دور قبرستان گزارش شده است.[۱۰۰] در سال ۱۳۸۳ق و در حکومت سعودی این قبرستان ساماندهی و دیوار آن تجدید بنا شد.[۱۰۱]
شأن و جایگاه این قبرستان که اشتیاق مسلمانان به دفن مردگان خود در این قبرستان را همراه داشت، موجب گردید تا بارها محدوده آن گسترش یابد. منابع اول بار از تراشیده شدن کوه حجون در قرن سوم و توسعه قبرستان از سمت کوه تا ثنیه اذاخر، به سبب افزایش مدفونان یاد کردهاند.[۱۰۲]
وضعیت کنونی: این قبرستان که در محله معروف به سلیمانیه قرار دارد، به دو ناحیه مجزا (قدیمی و جدید) شمالی و جنوبی تقسیم شده است. قسمت جلوی آن، قبرستان عمومی مکه است و قسمت عقب آن قبرستان قدیمی است که در دامنه کوه قرار گرفته است. این دو قسمت با دیواری بلند و میلههای فلزی از هم جدا شده است تا مانع دیده شدن قبر خدیجه (س) و قبور بنیهاشم و اجداد رسولخدا(ص) و تبرکجویی حاجیان و زائران شود.[۱۰۳]
این قبرستان در دوراهی خیابان مسجدالحرام و حجون قرار دارد.[۱۰۴] در ورودی قسمت قدیمی از سال ۱۳۹۶ قمری توسط آلسعود بر روی زائران مسدود گردید.[۱۰۵] حاجیان و زائران تنها در روزها و ساعاتی از هفته اجازه دارند با ورود به قسمت جدید قبرستان از پشت نردههای فلزی بخش قدیمی به زیارت قبور خاندان و صحابه پیامبر(ص) بپردازند. در زمان بسته بودن درهای قبرستان نیز آنان از روی پل حجون که از روی قبرستان عبور میکند، سنت زیارت قبور را بجا میآورند.
تک نگاریها
درباره این قبرستان و مدفونان آن کتابهایی نگاشته شده است که از آن جملهاند «اِثارة الحجون الی زیاره الحجون» نوشته مجدالدین حافظ فیروزآبادی؛ «الشرف الاعلی فی ذکر قبور بابِ المَعلی» نوشته جمال الدین محمد بن علی قرشی(-۸۳۷ق) وی در این کتاب متن تعداد ۲۴عدد از سنگ قبرهای علما و بزرگان و ملوک مدفونِ در این قبرستان را آورده است؛ «احجار المَعلاة الشاهدیة بمکة المکرمه» در معرفی تعداد فراوانی از سنگهای قبور کهن قبرستان با تصاویر سنگها و بازخوانی آنها. این کتاب در سال ۱۴۲۵ق از سوی وزارت تعلیم و تربیت عربستان منتشر شده است.[۱۰۶] مقالهای نیز با نام «جنة المعلاة» توسط سید علی قاضی عسکر در فصلنامه میقات حج، و مقالهای دیگر با نام «حجون» نوشته سیده رقیه میرابوالقاسمی در دانشنامه جهان اسلام چاپ گردیده است.
پانویس
- ↑ اخبار مکه، الازرقی، ج2، ص209؛ اخبار مکه، الفاکهی، ج4، ص50؛ اثارة الترغیب، ج1، ص239.
- ↑ التاریخ القویم، ج2، ص59.
- ↑ الامکنه و المیاه، ج2، ص418؛ لسان العرب، ج3، ص69، «حجن».
- ↑ رحله ابن جبیر، ص77-78؛ رحله ابن بطوطه، ج1، ص382
- ↑ اخبار مکه، الازرقی، ج2، ص209؛ اخبار مکه، الفاکهی، ج4، 50.
- ↑ اثارة الترغیب، ج1، ص239.
- ↑ اخبار مکه، الفاکهی، ج4، ص60.
- ↑ التاریخ القویم، ج6، ص167.
- ↑ رحله ابن جبیر، ص77؛ رحله ابن بطوطه، ج1، ص381.
- ↑ شفاء الغرام، ج1، ص374.
- ↑ تاریخ سند، ص127؛ تذکرة الطریق، ص208؛ موسوعه مرآة الحرمین، ج2، ص655، «پاورقی».
- ↑ آثار اسلامی مکه و مدینه، ص163.
- ↑ آثار اسلامی مکه و مدینه، ص161.
- ↑ اخبار مکه، الفاکهی، ج4، ص59.
- ↑ اخبار مکه، الفاکهی، ج4، ص59.
- ↑ اخبار مکه، الازرقی، ج2، ص273؛ اخبار مکه، الفاکهی، ج4، ص143.
- ↑ اخبار مکه، الفاکهی، ج4، ص54، «پاورقی»؛ افادة الانام، ج2، ص145، «پاورقی»
- ↑ الجامع اللطیف، ص305-306.
- ↑ نک: معجم المعالم الجغرافیه، ج14، ص94.
- ↑ اخبار مکه، الازرقی، ج2، ص209، 211.
- ↑ اخبار مکه، الفاکهی، ج4، ص60، «پاورقی».
- ↑ اخبار مکه، الازرقی، ج2، ص286؛ اخبار مکه، الفاکهی، ج4، ص179؛ العقد الثمین، ج1، ص50.
- ↑ اخبار مکه، الازرقی، ج2، ص209؛ اخبار مکه، الفاکهی، ج4، ص50؛ المسالک و الممالک، ج1، ص399.
- ↑ اخبار مکه، الفاکهی، ج4، ص60 ـ 61
- ↑ الاستبصار، ص7؛ مرآة الحرمین، ج1، ص81؛ التاریخ القویم، ج4، ص294.
- ↑ تاریخ دمشق، ج28، ص228؛ المعالم الاثیره، ص78؛ نک: التاریخ القویم، ج2، ص54.
- ↑ تاریخ دمشق، ج58؛ ص236؛ رحله ابن جبیر، ص102؛ رحله ابن بطوطه، ج1، ص401.
- ↑ افادة الانام، ج2، ص145.
- ↑ اخبار مکه، الازرقی، ج2، ص286؛ اخبار، مکه الفاکهی، ج4، ص179؛ الزهور المقتطفه، ص114.
- ↑ اخبار مکه، الازرقی، ج2، ص273؛ العقد الثمین، ج1، ص43.
- ↑ مرآة الحرمین، ص339.
- ↑ مسند الامام احمد بن حنبل، ج1، ص367؛ التاریخ الکبیر، ج1، ص284؛ المعجم الکبیر، ج11، ص111.
- ↑ اخبار مکه، الازرقی، ج2، ص209؛ اثارة الترغیب، ج1، ص239.
- ↑ شفاء الغرام، ج 1، ص455-456.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج1، ص55.
- ↑ مستند الشیعه، ج13، ص97؛ دلیل الناسک، ص489؛ کلمة التقوی، ج3، ص499.
- ↑ احکام و آداب حج، ص468-471.
- ↑ مناقب، ج3، ص224.
- ↑ رحله ابن جبیر، ص120.
- ↑ تحصیل المرام، ج2، ص647، 649.
- ↑ شفاء الغرام، ج 1، ص453-459.
- ↑ اثارة الترغیب، ج1، ص239؛ الارج المسکی، ص48.
- ↑ اثارة الترغیب، ج1، ص239؛ کنز العمال، ج12، ص262؛ جامع الاحادیث، ج24، ص2؛
- ↑ بقیع الغرقد ص43.
- ↑ اخبار مکه، فاکهی، ج4، ص58؛ العقد الثمین، ج1، ص307.
- ↑ اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص315؛ تاریخ دمشق، ج3، ص86؛ اتحاف الوری، ج1، ص101.
- ↑ انساب الاشراف، ج2، ص289.
- ↑ الطبقات، ج8، ص15؛ المستدرک، ج3، ص182؛ اسد الغابه، ج5، ص439.
- ↑ بحار الانوار، ج 19، ص20؛ افادة الانام، ج2، ص152.
- ↑ مرآة الحرمین، ص31.
- ↑ اخبار مکه، الازرقی، ج2، ص272؛ اخبار مکه، الفاکهی، ج4، ص53.
- ↑ الطبقات، ج1، ص79.
- ↑ الطبقات، ج1، ص116؛ الفائق، ج3، ص277؛ معجم البلدان، ج1، ص79.
- ↑ تحصیل المرام، ج2، ص645-668؛ افادة الانام، ج2، ص150-152.
- ↑ افادة الانام، ج2، ص160.
- ↑ تاریخ دمشق، ج69، ص29.
- ↑ افادة الانام، ج2، ص152.
- ↑ اثارة الترغیب، ج1، ص240؛ افاده الانام، ج2، ص151.
- ↑ افادة الانام، ج2، ص163-167.
- ↑ اخبار مکه، الازرقی، ج4، ص177؛ اخبار مکه، الفاکهی، ج4، ص150؛ العقد الثمین، ج4، ص417.
- ↑ اثارة الترغیب، ج1، ص240.
- ↑ تاریخ بغداد، ج9، ص183؛ اثارة الترغیب، ج1، ص240؛ تحصیل المرام، ج2، ص651.
- ↑ التحفه اللطیفه، ج1، ص205.
- ↑ منائح الکرم، ج3، ص58.
- ↑ الکنی و الالقاب، ج3، ص220.
- ↑ الکنی والالقاب، ج2، ص390-391.
- ↑ آثار اسلامی مکه و مدینه، ص165.
- ↑ افادة الانام، ج2، ص152-163.
- ↑ الاشارات، ص77؛ رحله ابن جبیر، ص78؛ رحله ابن بطوطه، ج1، ص381.
- ↑ رحله ابن بطوطه، ج1، ص381.
- ↑ رحله ابن بطوطه، ج1، ص381.
- ↑ الدروس الشرعیه، ج1، ص468.
- ↑ بهجة النفوس، ج2، ص1016
- ↑ شفاء الغرام، ج1، ص376.
- ↑ نک: رحله ابن بطوطه، ج1، ص381؛ الدروس الشرعیه، ج1، ص468.
- ↑ تحصیل المرام، ج2، ص646.
- ↑ تحصیل المرام، ج2، ص647؛ افادة الانام، ج2، ص150.
- ↑ افادة الانام، ج2، ص151.
- ↑ افادة الانام، ج2، ص170.
- ↑ سفرنامه فرهاد میرزا، ص206؛ سفرنامه میرزا داوود، ص144.
- ↑ سفرنامه فراهانی، ص202.
- ↑ تحصیل المرام، ج2، ص647، 776.
- ↑ تحصیل المرام، ج2، ص648.
- ↑ تحصیل المرام، ج2، ص650.
- ↑ تحصیل المرام، ج2، ص650.
- ↑ الرحلات المغربیه، ص399.
- ↑ منائح الکرم، ج3، ص58.
- ↑ تحصیل المرام، ج2، ص667.
- ↑ منائح الکرم، ج4، ص506.
- ↑ الرحلة الحجازیه، ص283.
- ↑ منائح الکرم، ج4، ص239، 506، ج5، ص485.
- ↑ منائح الکرم، ج4، ص422؛ کشف الارتیاب، ص27.
- ↑ نک: افادة الانام، ج2، ص151.
- ↑ رحله ابن جبیر، ص78؛ رحله ابن بطوطه، ج1، ص382.
- ↑ رحله ابن جبیر، ص78.
- ↑ اتحاف الوری، ج3، ص689.
- ↑ التاریخ القویم ج2، ص247.
- ↑ منائح الکرم، ج5، ص15.
- ↑ التاریخ القویم، ج5، ص511.
- ↑ مراة الحرمین، ج1، ص30-32؛ التاریخ القویم، ج5، ص167.
- ↑ آثار اسلامی مکه و مدینه، ص163.
- ↑ اخبار مکه، الازرقی، ج2، ص209؛ اخبار مکه، الفاکهی، ج4، ص54.
- ↑ تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، ص113.
- ↑ تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، ص113.
- ↑ تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، ص113.
- ↑ تاریخ مکه، ص35.
منابع
- اتحاف الوری، عمر بن محمد بن فهد (-۸۸۵ق)، به کوشش عبدالکریم، مکه، جامعة ام القری، ۱۴۰۸ق.
- اثارة الترغیب و التشویق الی المساجد الثلاثه و البیت العتیق، محمد بن اسحاق الخوارزمی (-۸۲۷ق)، به کوشش محمد حسین الذهبی، مکه، مکتبه نزار مصطفی الباز، ۱۴۱۸ق.
- احکام و آداب حج (مناسک الحج)، سید محمد رضا گلپایگانی (-۱۴۱۴ق)، قم، دارالقرآن الکریم، ۱۴۱۳ق.
- اخبار مکه و ما جاء فیها من الآثار، محمد بن عبدالله الازرقی(-۲۴۸ق)، به کوشش رشدی الصالح ملحس، مکه، دارالثقافه، ۱۴۱۵ق.
- اخبار مکه فی قدیم الدهر و حدیثه، محمد بن اسحق الفاکهی (-۲۷۵ق)، به کوشش عبدالملک بن عبدالله بن دهیش، بیروت، دارخضر، ۱۴۱۴ق.
- الارج المسکی فی التاریخ المکی، علی بن عبدالقادر الطبری(-۱۰۷۰ق)، تصحیح اشرف احمد جمال، مکه، مکتبه التجاریه، ۱۴۱۶ق.
- الاستبصار فی عجائب الامصار، نویسندهای مراکشی (قرن۶ق)، تصحیح سعد زغلول عبدالحمید، بغداد، دارالشئون الثقافیه، ۱۹۸۶م.
- اسد الغابه فی معرفه الصحابه، علی بن محمد ابن الاثیر (۵۵۵–۶۳۰ق)، بیروت، دارالکتب العربی.
- الاشارات الی معرفه الزیارات، علی بن ابیبکر الهروی (-۶۱۱ق)، به کوشش علی عمر، قاهره، مکتبه الثقافه الدینیه، ۱۴۲۳ق.
- افاده الانام بذکر اخبار بلد الله الحرام، عبدالله بن محمد الغازی (-۱۳۶۵ق)، به کوشش عبدالملک بن عبدالله بن دهیش، مکه، مکتبه الاسدی، ۱۴۳۰ق.
- انساب الاشراف، احمد بن یحیی البلاذری (-۲۷۹ق)، به کوشش محمد باقر محمودی، بیروت، موسسه الاعلمی، ۱۳۹۴ق.
- آثار اسلامی مکه و مدینه، رسول جعفریان، تهران، انتشارات مشعر، ۱۳۸۶ش.
- بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، محمد باقر المجلسی (۱۰۳۷–۱۱۱۰ق)، تصحیح محمد باقر بهبودی و سید ابراهیم میانجی و سید محمد مهدی موسوی خرسان، بیروت، داراحیاء التراث العربی و موسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق.
- بقیع الغرقد فی دراسة شامله، محمد امین الامینی، تهران، انتشارات مشعر، ۱۴۲۸ق.
- بهجة النفوس و الاسرار، عبدالله المرجانی (-۶۹۹ق)، به کوشش محمد عبدالوهاب، بیروت، دارالغرب الاسلامی، ۲۰۰۲م.
- التاریخ القویم، محمد طاهر الکردی، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، ۱۴۲۰ق.
- التاریخ الکبیر، محمد بن اسماعیل البخاری (-۲۵۶ق)، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ق.
- تاریخ سند معروف به تاریخ معصومی، سید محمد معصوم بکری (- ۱۰۱۹ ق)، به کوشش داود پوته، تهران، اساطیر، ۱۳۸۲ش.
- تاریخ مدینه دمشق، علی بن الحسن ابن عساکر (-۵۷۱ق)، به کوشش علی شیری، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
- تاریخ مکه، دراسات فی السیاسه و العلم و الاجتماع و العمران، احمد السباعی (-۱۴۰۴ق)، مکه، مطبوعات نادی مکه الثقافی، ۱۴۰۴ق.
- تاریخ و آثار اسلامی مکه مکرمه و مدینه منوره، اصغر قائدان، تهران، انتشارات مشعر، ۱۳۸۶ش.
- تحصیل المرام فی اخبار البیت الحرام و المشاعر العظام و مکه و الحرم و ولاتها الفخام، محمد بن احمد الصباغ (-۱۳۲۱ق)، به کوشش عبدالملک بن عبدالله بن دهیش، مکه، مکتبه الاسدی، ۱۴۲۴ق.
- التحفه اللطیفه فی تاریخ المدینه الشریفه، شمسالدین محمد بن عبدالرحمن السخاوی (-۹۰۲ق)، مدینه، مرکز بحوث و دراسات المدینه المنوره، ۱۴۲۹ق.
- تذکرة الطریق فی مصائب حجاج بیت الله العتیق، حافظ محمد عبدالحسین هندی، به کوشش رسول جعفریان، قم، مورخ، ۱۳۸۶ش.
- تذکرة الفقهاء، حسن بن یوسف حلی (۶۴۸–۷۲۶ق)، تهران، انتشارات مکتبه المرتضویه لاحیاء الآثار الجعفریه، ۱۳۸۸ق.
- جامع الاحادیث الجامع الصغیر و زوائده و الجامع الکبیر، عبدالرحمن بن ابیبکر السیوطی (۸۴۹–۹۱۱ق)، تحقیق عباس احمد صقر و احمد عبدالجواد، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۴ق.
- الجامع اللطیف فی فضل مکه و اهلها و بناء البیت الشریف، محمد ابن ظهیره (-۹۸۶ق)، به کوشش علی عمر، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه، ۱۴۲۳ق.
- دلیل الناسک، السید محسن الحکیم (- ۱۳۹۰ ق)، به کوشش الطباطبایی، مدرسة دارالحکمه، ۱۴۱۶ق.
- الرحلات المغربیة و الاندلسیة، عواطف محمد یوسف نواب، الریاض، مکتبة الملک فهد، ۱۴۱۷ق.
- رحله ابن بطوطه (تحفه النظار فی غرائب الامصار و عجائب الاسفار)، ابن بطوطه (-۷۷۹ق)، تحقیق عبدالهادی تازی، رباط، اکادیمیه المملکه المغربیه، ۱۴۱۷ق.
- رحلة ابن جبیر، محمد بن احمد بن جبیر (-۶۱۴ق)، بیروت، دار مکتبة الهلال، ۱۹۸۶م.
- الرحلة الحجازیة، اولیاچلبی، ترجمه احمد المرسی، قاهره، دارالافاق، ۱۹۹۹م.
- سفرنامه فرهاد میرزا (هدایه السبیل و کفایه الدلیل)، فرهاد میرزا معتمد الدوله، تصحیح غلام رضا طباطبایی، تهران، علمی، ۱۳۶۶ش.
- سفرنامه میرزا داود وزیر وظایف، میرزا داود وزیر وظایف (- ۱۳۲۷ق)، به کوشش قاضی عسکر، تهران، انتشارات مشعر، ۱۳۸۶ش.
- سفرنامه میرزا محمد حسین فراهانی، محمد حسین فراهانی (- قرن ۱۴)، به کوشش گلزاری، تهران، فردوسی، ۱۳۶۲.
- شفاء الغرام باخبار البلد الحرام، محمد بن احمد التقی الفاسی (-۸۳۲ق)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۱ق.
- الطبقات الکبری (الطبقه الخامسه من الصحابه)، محمد بن سعد (-۲۳۰ق)، به کوشش محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق.
- العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین، محمد بن احمد التقی الفاسی (-۸۳۲ق) به کوشش فؤاد سیر، مصر، الرساله، ۱۴۰۶ق.
- الفائق فی غریب الحدیث، محمود بن عمر الزمخشری (-۵۳۸ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق.
- کشف الارتیاب، سید محسن الامین (-۱۳۷۱ق)، به کوشش امین، مکتبة الحریس، ۱۳۸۲ق.
- کلمة التقوی (فتاوی)، محمد امین زین الدین، قم، مهر، ۱۴۱۳ق.
- کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، علی بن حسام الدین الهندی (-۹۷۵ق)، به کوشش بکری حیانی و صفوه السقاء، بیروت، موسسه الرساله، ۱۴۰۹ق.
- الکنی و الالقاب، عباس قمی (۱۲۵۴–۱۳۱۹ش)، مقدمه محمد هادی امینی، تهران، انتشارات مکتبه الصدر، ۱۳۶۸ش.
- لسان العرب، محمد بن مکرم ابن منظور (۶۳۰–۷۱۱ق)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.
- مرآة الحرمین، ابراهیم رفعت باشا (-۱۳۵۳ق)، قم، المطبعة العلمیه، ۱۳۴۴ق.
- المسالک والممالک، عبدالله بن عبدالعزیز البکری (-۴۸۷ق)، به کوشش ادریان، فان لیوفن و اندری فیری، بیروت، دارالغرب الاسلامی، ۱۹۹۲م.
- المستدرک علی الصحیحین، محمد بن عبدالله الحکام النیسابوری (-۴۰۵ق)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۰۶ق.
- مستند الشیعه فی احکام الشریعه، احمد بن محمدمهدی النراقی (۱۱۸۵–۱۲۴۵ق)، قم، انتشارات موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۵ق.
- مسند الامام احمد بن حنبل، احمد بن حنبل (-۲۴۱ق)، بیروت، دارالصادر، بی تا.
- المعالم الاثیره، محمد محمد حسن شراب، بیروت، دارالقلم، ۱۴۱۱ق.
- معجم البلدان، یاقوت بن عبدالله الحموی (-۶۲۶ق)، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م.
- المعجم الکبیر، سلیمان بن احمد الطبرانی (۲۶۰–۳۶۰ق)، به کوشش حمدی عبدالمجید السلفی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
- معجم المعالم الجغرافیه فی السیرة النبویه، عاتق بن غیث (- ۱۴۳۱ ق)، مکه، دار مکه، ۱۴۰۲ق.
- مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب (-۵۸۸ق)، به کوشش گروهی از اساتید نجف، نجف، المکتبه الحیدریه، ۱۳۷۶ق.
- منائح الکرم فی اخبار مکه و البیت و ولاه الحرم، علی بن تاج الدین السنجاری (-۱۱۲۵ق)، تحقیق جمیل عبدالله محمد المصری، مکه، جامعه ام القری، ۱۴۱۹ق.
- موسوعه مرآة الحرمین الشریفین، ایوب صبری باشا (-۱۲۹۰ق)، القاهره، دارالآفاق العربیه، ۱۴۲۴ق.