آیه ۲۷ سوره حج: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
خط ۵۴: خط ۵۴:
منافع اخروی: به باور برخی دیگر از تابعان مفسر مانند سعید بن مسیب و عطیه کوفی، این آیه فقط شامل منافع اخروی مانند عفو و آمرزش می‌شود.<ref>مجمع البيان، ج۴، ص٨١.</ref> دليل اين ديدگاه را روایاتی دانسته‌اند که در آن مغفرت و آمرزش الهی ظهور دارد.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۳۵۴ و ۳۵۵؛ نگاه کنید به كافى، ج۴، ص٧۶٠.</ref>
منافع اخروی: به باور برخی دیگر از تابعان مفسر مانند سعید بن مسیب و عطیه کوفی، این آیه فقط شامل منافع اخروی مانند عفو و آمرزش می‌شود.<ref>مجمع البيان، ج۴، ص٨١.</ref> دليل اين ديدگاه را روایاتی دانسته‌اند که در آن مغفرت و آمرزش الهی ظهور دارد.<ref>درسنامه تفسیر آیات حج، ص۳۵۴ و ۳۵۵؛ نگاه کنید به كافى، ج۴، ص٧۶٠.</ref>


همه منافع: بيشتر مفسران معتقدند كه منافع شامل منافع دنیوی و اخروی مى‌شود.<ref>مجمع البيان، ج۴، ص٨١؛ تفسير كبير، ج٢٣، ص ٢٨؛ تفسير كشاف، ج٣، ص١۵٢؛ تفسير بيضاوى، جزء۴، ص۵٣؛ تفسير الميزان،ج١٧، ص٣۶٩؛ نمونه، ج١۴، ص٧٢.</ref> به باور برخی منافع اجتماعی، اخلاقی و اجتماعی را نیز شامل می‌شود.<ref>تفسير نمونه، ج١۴، ص٧٢.</ref> دلیل این شمول، اطلاقى است كه در آيه وجود دارد و مقيد به منافع دنيوى يا اخروى نشده است،<ref>تفسير الميزان،ج١٧، ص٣۶٩.</ref> و نیز روایتی که این شمول را تأیید کرده است.<ref>كلينى، كافى، ج۴، ص ۴٢٢.</ref>  
همه منافع: بيشتر مفسران معتقدند كه منافع شامل منافع دنیوی و اخروی مى‌شود.<ref>مجمع البيان، ج۴، ص٨١؛ تفسير كبير، ج٢٣، ص ٢٨؛ تفسير كشاف، ج٣، ص١۵٢؛ تفسير بيضاوى، جزء۴، ص۵٣؛ تفسير الميزان،ج١٧، ص٣۶٩؛ نمونه، ج١۴، ص٧٢.</ref> به باور برخی منافع اجتماعی، اخلاقی و اجتماعی را نیز شامل می‌شود.<ref>تفسير نمونه، ج١۴، ص٧٢.</ref> دلیل این شمول، اطلاقى است كه در آيه وجود دارد و مقيد به منافع دنيوى يا اخروى نشده است،<ref>تفسير الميزان،ج١٧، ص٣۶٩.</ref> و نیز روایتی که این شمول را تأیید کرده است.<ref>كلينى، كافى، ج۴، ص ۴٢٢.</ref>
 
=== اقسام منافع ===
مى‌نويسند: منافع بر دو قسم است: يكى منافع دنيوى است؛ كه زندگى انسان بدان قوام مى‌يابد و نيازهاى انسانى را بر طرف مى‌كند، از جمله تجارت، سياست، ولايت، تدبير، آداب و عادات، رسوم و سنن، همكارى و هميارى اجتماعى و امثال آنهاست.


== پانویس ==
== پانویس ==

نسخهٔ ‏۲۲ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۲۱

متن و ترجمه

شرح واژگان

«اذان» از ريشه اذن به معناى علم است[۱] و به جای مصدر حقیقی یعنی «ایذان» نشسته است.[۲] مشتقات این ریشه در دیگر آیات، مانند آیه ﴿ثُمَّ أَذَّنَ مُؤَذِّنٌ أَيَّتُهَا الْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسٰارِقُون ﴾ نیز به‌کار رفته است.[۳] برخی گفته‌اند اگر اذن به معنای اجازه به‌کار می‌رود، به معنای علم با قید رضایت و موافقت بازمی‌گردد.[۴]

واژه «ضامر» از ريشه ضُمور به معناى ضعيف، لاغر و كم‌گوشت است.[۵] برخى از لغت‌شناسان عقيده دارند كه به حيوانى ضامر گفته مى‌شود كه بر اثر پرورش دادن چابك شده باشد، نه ضعيفِ ناتوان.[۶]

«فجّ» به راه وسيع بين دو كوه گفته مى‌شود.[۷] به گفته برخی، این معنا بر جاده پهن تطبيق داده مى‌شود. او کلمه فجاج در آیه ﴿وَ جَعَلْنٰا فِي الْأَرْضِ رَوٰاسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِهِمْ وَ جَعَلْنٰا فِيهٰا فِجٰاجاً سُبُلاً ﴾[۸] را به همین معنا دانسته است.[۹] كلمه فجّ به معناى بعيد نيز مى‌باشد؛ از این رو، به راه دور نيز فجّ گفته شده است.[۱۰]

واژه «بهيمه» از ريشه بَهْم به معناى گنگ و نامفهوم است و بر همه چهارپايان خشكى و دريايى به جز درندگان اطلاق مى‌شود.[۱۱]

«بائس» به معناى كسى است كه دچار فقر شدید شده است.[۱۲] مشتقات این واژه بارها در قرآن به كار رفته است.[یادداشت ۱]

«تفث» در لغت به معناى چرك زير ناخن است، كه بايد از بدن جدا شود.[۱۳] برخى از لغت‌شناسان، تفث را به معناى كندن مو و ناخن دانسته‌اند.[۱۴]

محتوا

محتوای آیه ۲۷ سوره حج، اعلام آمدن مردم به حج است.

اعلام کننده حج

درباره اینکه خداوند به چه کسی امر کرده میان مردم حج را اعلام کند، اختلاف نظر است:

  • خطاب به ابراهیم:‌ بسیاری از مفسران معتقدند با توجه به آیه قبل، که خطاب به حضرت ابراهیم(ع) است، این آیه نیز خطاب به ابراهیم گفته شده است.[۱۵] به گفته علامه طباطبایی، مفسر شیعه نیز این دیدگاه با سیاق آیات سازش بیشتری دارد.[۱۶]
  • خطاب به پیامبر(ص): برخی از مفسران، مانند حسن بصرى، جبايى، فخررازى، ميبدى، قرطبى و مدرسى، بر این باورند که خطاب این آیه به پیامبر(ص) است.[۱۷]

روایتی دیدگاه اول،[۱۸] و روایتی دیگر دیدگاه دوم را تأیید کرده است.[۱۹] به باور برخی اعتبار روایت نخست بیشتر از روایت دوم است. گرچه به باور آنها می‌توان دو روایت را با هم جمع کرده و گفته شود آیه ضمن یادآوری رخداد زمان ابراهیم، پیامبر را نیز مخاطب قرار داده و او را مکلف کرده بر اساس سنت ابراهیمی به مردم اعلام حج کند.[۲۰]

دعوت به حج

با توجه به عبارت ﴿وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ ﴾ حج یک تکلیف عمومی است که باید انجام شود. بر اساس روایتی از امام صادق(ع)، پیامبر(ص) پس از نزول این آیه، مردم را به حج دعوت کرده و مردم مدینه و اطراف در آن شرکت کردند.[۲۱]

پیاده و سواره

بر اساس عبارت ﴿يَأْتُوكَ رِجٰالاً وَ عَلىٰ كُلِّ ضٰامِرٍ ﴾ افراد مستطیع چه سواره و چه پیاده باید به حج بروند.[۲۲]

تعبیر به «رجالا» (مردان)، به معنای اختصاص احکام و مناسک حج به مردان نیست؛ بلکه زن و مرد در آن مشترکند؛ زیرا در زبان عربی، در بیان مسائل مشترک میان زن و مرد، از صیغه مذکر استفاده می‌شود.[۲۳]

فلسفه حج

آیه ۲۸ سوره حج که ادامه آیه پیشین است، به بیان فلسفه حج پرداخته است. در عبارت ﴿لِيَشْهَدُوا مَنٰافِعَ لَهُمْ ﴾ گفته شده بگو به حج بیایند تا منافع خودشان را ببینند. درباره مراد منافع دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد:

منافع دنیوی: برخى از مفسران عصر صحابه و تابعان مانند ابن عباس و سعيد بن جبير بر اين باورند كه این آيه تنها به منافع دنيوى چون تجارت در ايام حجّ و انفاق به فقیران اشاره دارد.[۲۴] دليلى كه برای این دیدگاه آورده شده آیه ۱۹۸ سوره بقره است که در آن بهره‌مندی از فضل مالی در عرفات جایز شمرده شده است.[۲۵]

منافع اخروی: به باور برخی دیگر از تابعان مفسر مانند سعید بن مسیب و عطیه کوفی، این آیه فقط شامل منافع اخروی مانند عفو و آمرزش می‌شود.[۲۶] دليل اين ديدگاه را روایاتی دانسته‌اند که در آن مغفرت و آمرزش الهی ظهور دارد.[۲۷]

همه منافع: بيشتر مفسران معتقدند كه منافع شامل منافع دنیوی و اخروی مى‌شود.[۲۸] به باور برخی منافع اجتماعی، اخلاقی و اجتماعی را نیز شامل می‌شود.[۲۹] دلیل این شمول، اطلاقى است كه در آيه وجود دارد و مقيد به منافع دنيوى يا اخروى نشده است،[۳۰] و نیز روایتی که این شمول را تأیید کرده است.[۳۱]

اقسام منافع

مى‌نويسند: منافع بر دو قسم است: يكى منافع دنيوى است؛ كه زندگى انسان بدان قوام مى‌يابد و نيازهاى انسانى را بر طرف مى‌كند، از جمله تجارت، سياست، ولايت، تدبير، آداب و عادات، رسوم و سنن، همكارى و هميارى اجتماعى و امثال آنهاست.

پانویس

  1. المصباح المنیر، ذیل واژه برأ.
  2. لسان العرب، ذیل واژه اذن.
  3. سوره يوسف، آیه ٧٠.
  4. درسنامه تفسیر آیات حج، ص۳۴۲.
  5. المصابح المنیر، ذیل واژه ضمر؛ لسان العرب، ذیل واژه ضمر.
  6. مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه ضمر.
  7. المصباح المنير، ذیل واژه ضمر؛ لسان العرب، ذیل واژه ضمر.
  8. سوره انبياء، آیه ٣١.
  9. درسنامه تفسیر آیات حج، ص۳۴۴.
  10. لسان العرب، ذیل واژه ضمر.
  11. المصباح المنیر، ذیل واژه بهم؛ لسان العرب، ذیل واژه بهم.
  12. مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه بؤس؛ المصباح المنیر، ذیل واژه بؤس؛ لسان العرب، ذیل واژه بؤس.
  13. مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه تفث.
  14. لسان العرب، ذیل واژه تفث.
  15. مجمع البيان، ج۴، ص٨١؛ تفسير كبير، ج٢٣، ص ٢٨؛ تفسير كشاف، ج٣، ص١۵٢؛ تفسير بيضاوى، جزء۴، ص۵٣؛ نمونه، ج١۴، ص۶٩.
  16. تفسير الميزان،ج١٧، ص٣۶٩.
  17. تفسير كبير، ج٢٣، ص ٢٨؛ كشف الاسرار، ج۶، ص٣۶١؛ الجامع لاحكام القرآن، ج١٢، ص ٣۶؛ من وحى القرآن، ج١۶، ص۵۴.
  18. وسائل الشيع، ج٨، ص ١۵٠.
  19. وسائل الشيع، ج٩، ص ۴٧.
  20. درسنامه تفسیر آیات حج، ص۳۴۸.
  21. وسائل الشيع، ج٨، ص ١۵٠.
  22. درسنامه تفسیر آیات حج، ص۳۴۹.
  23. درسنامه تفسیر آیات حج، ص۳۵۱ و ۳۵۲.
  24. مجمع البيان، ج۴، ص٨١.
  25. الجامع لاحكام القرآن، ج١٢، ص۴٠.
  26. مجمع البيان، ج۴، ص٨١.
  27. درسنامه تفسیر آیات حج، ص۳۵۴ و ۳۵۵؛ نگاه کنید به كافى، ج۴، ص٧۶٠.
  28. مجمع البيان، ج۴، ص٨١؛ تفسير كبير، ج٢٣، ص ٢٨؛ تفسير كشاف، ج٣، ص١۵٢؛ تفسير بيضاوى، جزء۴، ص۵٣؛ تفسير الميزان،ج١٧، ص٣۶٩؛ نمونه، ج١۴، ص٧٢.
  29. تفسير نمونه، ج١۴، ص٧٢.
  30. تفسير الميزان،ج١٧، ص٣۶٩.
  31. كلينى، كافى، ج۴، ص ۴٢٢.
  1. مانند آیه ﴿وَ الصّٰابِرِينَ فِي الْبَأْسٰاءِ وَ الضَّرّٰاءِ وَ حِينَ الْبَأْس ﴾ (سوره بقره، آیه ۱۷۸.)

منابع

این مقاله برگرفته از کتاب درسنامه تفسیر آیات حج، محمد فاکر میبدی، قم، حوزه نماینگی ولی‌فقیه در امور حج و زیارت، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، سازمان چاپ و نشر، ۱۳۸۷ش. است.

المصباح المنير، احمد بن محمد فيومى، قم، دارالهجرة، دوم، ١۴١۴ق.

مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانى، تحقيق صفوان عدنان داوودى، بيروت، دارالسامية، ١۴١٢ق.