حذیفه بن یمان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
(صفحه‌ای تازه حاوی «حُذَیفَة بن یَمان: کارگزار، کاتب و رازدار پیامبر(ص) بود ایشان در یثرب مسل...» ایجاد کرد)
 
(اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام)
خط ۱: خط ۱:
حُذَیفَة بن یَمان: کارگزار، کاتب و رازدار [[پیامبر]](ص) بود ایشان در [[یثرب]] مسلمان شد و پیامبر اکرم نام‌های [[منافقین]] را به حذیفه گفته بودند ایشان غیر از [[بدر]]، در تمامی غزوه‌ها شرکت کرده بودند . جزء هفت نفر بود که در کفن و دفن [[حضرت فاطمه]](س) شرکت کرده بود [[علمای شیعه]] حذیفه را در کنار [[سلمان]]، [[مقداد]] و [[ابوذر]] دانسته‌اند حضرت علی(ع) در مورد ایشان فرموده‌ند که حذیفه جزء هفت نفری است که به خاطر آنها، عنايت‌هاي خدا بر مردم ارزاني مي‏شود.
حُذَیفَة بن یَمان: کارگزار، کاتب و رازدار [[پیامبر]](ص) بود ایشان در [[یثرب]] مسلمان شد و پیامبر اکرم نام‌های [[منافقین]] را به حذیفه گفته بودند ایشان غیر از [[بدر]]، در تمامی غزوه‌ها شرکت کرده بودند . جزء هفت نفر بود که در کفن و دفن [[حضرت فاطمه]](س) شرکت کرده بود [[علمای شیعه]] حذیفه را در کنار [[سلمان]]، [[مقداد]] و [[ابوذر]] دانسته‌اند حضرت علی(ع) در مورد ایشان فرموده‌ند که حذیفه جزء هفت نفری است که به خاطر آنها، عنایت‌های خدا بر مردم ارزانی می‌شود.
از حذیفه روایاتی مخصوصا در مورد مناقب [[اهل بیت]] نقل شده است. حذیفه بعد از چهل روز از [[بیعت]] مردم با [[امام علی|امام علی(ع)]] از دنیا رفت.
از حذیفه روایاتی مخصوصا در مورد مناقب [[اهل بیت]] نقل شده است. حذیفه بعد از چهل روز از [[بیعت]] مردم با [[امام علی|امام علی(ع)]] از دنیا رفت.
==نسب==
==نسب==
ابوعبدالله<ref>الطبقات الکبری، ج6، ص15؛ ج7، ص317؛ الطبقات، خليفه، ص98؛ المعارف، ص263.</ref>يا بنا بر قول ضعيفي، ابوسريحه<ref>الثقات، ج3، ص80.</ref>حذيفة بن حِسْل يا حُسَيل بن جابر، از تيره بني‌عَبْس بن بَغيض، از عرب عدناني است<ref>انساب الاشراف، ج13، ص193.</ref>برخي بني‌عبس را يمني دانسته‌اند<ref>الطبقات، خليفه، ص98.</ref> حذیفه در [[مدينه]] به دنیا آمد. <ref>الاصابه، ج2، ص39.</ref>
ابوعبدالله<ref>الطبقات الکبری، ج6، ص15؛ ج7، ص317؛ الطبقات، خلیفه، ص98؛ المعارف، ص263.</ref>یا بنا بر قول ضعیفی، ابوسریحه<ref>الثقات، ج3، ص80.</ref>حذیفة بن حِسْل یا حُسَیل بن جابر، از تیره بنی‌عَبْس بن بَغیض، از عرب عدنانی است<ref>انساب الاشراف، ج13، ص193.</ref>برخی بنی‌عبس را یمنی دانسته‌اند<ref>الطبقات، خلیفه، ص98.</ref> حذیفه در [[مدینه]] به دنیا آمد. <ref>الاصابه، ج2، ص39.</ref>
===لقب یمان===
===لقب یمان===
يمان، لقب پدر حذيفه است. مطابق برخي نقل‌ها، جد چهارم حذيفه (جروة بن حارث) پس از درگيري خونين ميان قبيله‏اش، از [[يمن]] گريخت و به يثرب آمد<ref>انساب الاشراف، ج1، ص328؛ الاستيعاب، ج1، ص257.</ref>و با خاندان بني‌عبدالاَشْهل از [[اوس]]، که خود يمني بودند، هم‌پيمان شد و لقب «يمان» را کسب کرد<ref>فتوح البلدان، ج2، ص375؛ مروج الذهب، ج3، ص209؛ المعارف، ص263.</ref>.<ref>اسدالغابه، ج1، ص313؛ الاصابه، ج2، ص39.</ref>؛ نيز گفته شده واژه يمان منسوب به يمن است. <ref>اسدالغابه، ج3، ص390.</ref>پدر حذيفه سفر تجاري به يمن داشت و هرگاه به [[يثرب]] باز مي‌گشت، مردم مي‏گفتند: «يماني آمد».<ref>فتوح البلدان، ج2، ص376.</ref>
یمان، لقب پدر حذیفه است. مطابق برخی نقل‌ها، جد چهارم حذیفه (جروة بن حارث) پس از درگیری خونین میان قبیله‌اش، از [[یمن]] گریخت و به یثرب آمد<ref>انساب الاشراف، ج1، ص328؛ الاستیعاب، ج1، ص257.</ref>و با خاندان بنی‌عبدالاَشْهل از [[اوس]]، که خود یمنی بودند، هم‌پیمان شد و لقب «یمان» را کسب کرد<ref>فتوح البلدان، ج2، ص375؛ مروج الذهب، ج3، ص209؛ المعارف، ص263.</ref>.<ref>اسدالغابه، ج1، ص313؛ الاصابه، ج2، ص39.</ref>؛ نیز گفته شده واژه یمان منسوب به یمن است. <ref>اسدالغابه، ج3، ص390.</ref>پدر حذیفه سفر تجاری به یمن داشت و هرگاه به [[یثرب]] بازمی‌گشت، مردم می‌گفتند: «یمانی آمد».<ref>فتوح البلدان، ج2، ص376.</ref>
==حذيفه در عصر پيامبر==
==حذیفه در عصر پیامبر==
حذيفه همراه پدرش، با [[هجرت رسول خدا]] به يثرب، مسلمان شدند. پيامبر، هنگام عقد برادري ميان حذيفه و [[عمار|عمار ياسر]]<ref>الطبقات، خليفه، ص352.</ref>پيمان برادري بست. برخي از برادري او با ابوعبيده جراح<ref>الطبقات الکبری، ج3، ص87.</ref>و نيز سلمان فارسي<ref>الطبقات الکبری، ج4، ص63؛ اعلام الوري، ج1، ص363؛ المنتظم، ج3، ص73.</ref> سخن گفته‏اند.
حذیفه همراه پدرش، با [[هجرت رسول خدا]] به یثرب، مسلمان شدند. پیامبر، هنگام عقد برادری میان حذیفه و [[عمار|عمار یاسر]]<ref>الطبقات، خلیفه، ص352.</ref>پیمان برادری بست. برخی از برادری او با ابوعبیده جراح<ref>الطبقات الکبری، ج3، ص87.</ref>و نیز سلمان فارسی<ref>الطبقات الکبری، ج4، ص63؛ اعلام الوری، ج1، ص363؛ المنتظم، ج3، ص73.</ref> سخن گفته‌اند.
حذيفه در همه غزوه‌هاي رسول خدا، به جز بدر، حضور داشت. <ref>الطبقات الکبری، ج7، ص317.</ref>
حذیفه در همه غزوه‌های رسول خدا، به جز بدر، حضور داشت. <ref>الطبقات الکبری، ج7، ص317.</ref>
===در جنگ بدر===
===در جنگ بدر===
[[قريش]]، او و پدرش را پيش از نبرد بدر، در مسير بازگشت به يثرب، دستگير، و به شرط همراهي نکردن با پيامبر، آزاد کرد. آنان پس از رسيدن نزد رسول خدا بر اين شرط خود وفادار ماندند و در بدر شرکت نکردند. <ref>الطبقات الکبری، ج7، ص317؛ اسدالغابه، ج1، ص391؛ سير اعلام النبلاء، ج2، ص364.</ref>
[[قریش]]، او و پدرش را پیش از نبرد بدر، در مسیر بازگشت به یثرب، دستگیر، و به شرط همراهی نکردن با پیامبر، آزاد کرد. آنان پس از رسیدن نزد رسول خدا بر این شرط خود وفادار ماندند و در بدر شرکت نکردند. <ref>الطبقات الکبری، ج7، ص317؛ اسدالغابه، ج1، ص391؛ سیر اعلام النبلاء، ج2، ص364.</ref>
===در جنگ اُحد===
===در جنگ اُحد===
حذيفه در نبرد [[احد (غزوه)|اُحد]] همراه پدر سالخورده و برادرش، صفوان، شرکت داشت که پدرش به اشتباه به دست يکي از مسلمانان کشته شد<ref>السيرة النبويه، ج3، ص604؛ المغازي، ج1، ص233.</ref>و چون پيامبر خواست [[ديه]] او را بپردازد، حذيفه آن را بخشيد. <ref>المغازي، ج1، ص233؛ المعارف، ص263؛ تاريخ الطبري، ج2، ص209.</ref>حذيفه در غزوه حَمْراء الاَسَد که روز بعد از نبرد اُحد، براي تعقيب قريش و افزايش روحيه مسلمانان، انجام شد<ref>سير اعلام النبلاء، ج3، ص191؛ تاريخ مدينة دمشق، ج11، ص219.</ref>، حضور داشت. طبري او را از کساني مي‏داند که [[ابوسفيان]] را تعقيب کردند. <ref>جامع البيان، ج4، ص236.</ref>
حذیفه در نبرد [[احد (غزوه)|اُحد]] همراه پدر سالخورده و برادرش، صفوان، شرکت داشت که پدرش به اشتباه به دست یکی از مسلمانان کشته شد<ref>السیرة النبویه، ج3، ص604؛ المغازی، ج1، ص233.</ref>و چون پیامبر خواست [[دیه]] او را بپردازد، حذیفه آن را بخشید. <ref>المغازی، ج1، ص233؛ المعارف، ص263؛ تاریخ الطبری، ج2، ص209.</ref>حذیفه در غزوه حَمْراء الاَسَد که روز بعد از نبرد اُحد، برای تعقیب قریش و افزایش روحیه مسلمانان، انجام شد<ref>سیر اعلام النبلاء، ج3، ص191؛ تاریخ مدینة دمشق، ج11، ص219.</ref>، حضور داشت. طبری او را از کسانی می‌داند که [[ابوسفیان]] را تعقیب کردند. <ref>جامع البیان، ج4، ص236.</ref>
پس از نبرد اُحد، يهوديان يثرب که شکست مسلمانان را، ناشي از بر حق نبودن پيامبر معرفي مي‌کردند، در توطئه‌اي، با خطاب قرار دادن حذيفه و برخي مسلمانان، سعي در رويگرداني آنان از [[اسلام]] داشتند. اما آن‌ها به عهد خود وفادار مانده، آن حضرت را از سوسه‌هاي يهود آگاه کردند. برخي مفسران، نزول آيات (وَدَّتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكتابِ لَوْ يضِلُّونَكمْ...) (آل عمران/69) <ref>اسباب النزول، ص71؛ الكشاف، ج1، ص304؛ روض الجنان، ج4، ص379.</ref> و (وَدَّ كثيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكتابِ...) (بقره/2، 109) را درباره اين دسته از مسلمانان دانسته‌اند. <ref>اسباب النزول، ص22؛ الكشاف، ج1، ص436؛ روض الجنان، ج2، ص106-107.</ref>
پس از نبرد اُحد، یهودیان یثرب که شکست مسلمانان را، ناشی از بر حق نبودن پیامبر معرفی می‌کردند، در توطئه‌ای، با خطاب قرار دادن حذیفه و برخی مسلمانان، سعی در رویگردانی آنان از [[اسلام]] داشتند. اما آن‌ها به عهد خود وفادار مانده، آن حضرت را از سوسه‌های یهود آگاه کردند. برخی مفسران، نزول آیات (وَدَّتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکتابِ لَوْ یضِلُّونَکمْ...) (آل عمران/۳، 69) <ref>اسباب النزول، ص71؛ الکشاف، ج1، ص304؛ روض الجنان، ج4، ص379.</ref> و (وَدَّ کثیرٌ مِنْ أَهْلِ الْکتابِ...) (بقره/۲، ۱۰۹) را درباره این دسته از مسلمانان دانسته‌اند. <ref>اسباب النزول، ص22؛ الکشاف، ج1، ص436؛ روض الجنان، ج2، ص106-107.</ref>
===در نبرد خندق===
===در نبرد خندق===
هنگامي که کندن بخشي از [[خندق]] بر گروهي، از جمله حذيفه، دشوار شد، وي سلمان را نزد پيامبر فرستاد تا با دعاي آن حضرت، کار آسان شود. <ref>الطبقات الکبری، ج4، ص22؛ دلائل النبوه، ج3، ص419.</ref> با طولاني شدن محاصره خندق و بروز اختلاف ميان احزاب، رسول خدا حذيفه را شبانه به سراپرده سپاه شرک فرستاد و او پس از بازگشت، تصميم جدي سران احزاب را براي ترک [[مدينه]]، به پيامبر اطلاع داد. اين در حالي بود که کسي داوطلب اين ظيفه، حتي به شرط تضمين سلامتي و وعده [[بهشت]]، نشده بود. <ref>السيرة النبويه، ج3، ص714؛ المغازي، ج2، ص234-235.</ref>
هنگامی که کندن بخشی از [[خندق]] بر گروهی، از جمله حذیفه، دشوار شد، وی سلمان را نزد پیامبر فرستاد تا با دعای آن حضرت، کار آسان شود. <ref>الطبقات الکبری، ج4، ص22؛ دلائل النبوه، ج3، ص419.</ref> با طولانی شدن محاصره خندق و بروز اختلاف میان احزاب، رسول خدا حذیفه را شبانه به سراپرده سپاه شرک فرستاد و او پس از بازگشت، تصمیم جدی سران احزاب را برای ترک [[مدینه]]، به پیامبر اطلاع داد. این در حالی بود که کسی داوطلب این ظیفه، حتی به شرط تضمین سلامتی و وعده [[بهشت]]، نشده بود. <ref>السیرة النبویه، ج3، ص714؛ المغازی، ج2، ص234-235.</ref>
===در غزوه تبوک===
===در غزوه تبوک===
در بازگشت از [[غزوه تبوک]] زماني که برخي منافقان در پي [[ترور]] پيامبر بودند و مي‏خواستند، [[شتر]] او را رَم دهند، حذيفه به دستور رسول خدا آنان را دور کرد و از قول آن حضرت گفت: «اگر کنار نروند پيامبر آن‌ها را با نام‏هاي پدرانشان صدا خواهد زد». از اين رو توطئه‌گران از ترس شناخته شدن، متواري شدند. <ref>تاريخ اليعقوبي، ج2، ص68؛ مجمع البيان، ج5، ص81؛ دلائل النبوه، ج5، ص256.</ref> برخي مفسران، آيات 64-65<ref>مجمع البيان، ج5، ص90؛ تفسير ماوردي، ج2، ص379؛ الكشاف، ج2، ص203.</ref> و74 توبه/9 را مربوط به ترور نافرجام رسول خدا دانسته‌اند. <ref>مجمع البيان، ج5، ص81-82؛ اسباب النزول، ص169.</ref> مشهور است که پيامبر نام‌هاي اين منافقان را به حذيفه گفت. اما او، به دستور آن حضرت، از افشاي آن خودداري ‌کرد. <ref>المغازي، ج3، ص1045؛ تاريخ اليعقوبي، ج2، ص68.</ref>
در بازگشت از [[غزوه تبوک]] زمانی که برخی منافقان در پی [[ترور]] پیامبر بودند و می‌خواستند، [[شتر]] او را رَم دهند، حذیفه به دستور رسول خدا آنان را دور کرد و از قول آن حضرت گفت: «اگر کنار نروند پیامبر آن‌ها را با نام‌های پدرانشان صدا خواهد زد». از این رو توطئه‌گران از ترس شناخته شدن، متواری شدند. <ref>تاریخ الیعقوبی، ج2، ص68؛ مجمع البیان، ج5، ص81؛ دلائل النبوه، ج5، ص256.</ref> برخی مفسران، آیات 64-65<ref>مجمع البیان، ج5، ص90؛ تفسیر ماوردی، ج2، ص379؛ الکشاف، ج2، ص203.</ref> و۷۴ توبه/۹ را مربوط به ترور نافرجام رسول خدا دانسته‌اند. <ref>مجمع البیان، ج5، ص81-82؛ اسباب النزول، ص169.</ref> مشهور است که پیامبر نام‌های این منافقان را به حذیفه گفت. اما او، به دستور آن حضرت، از افشای آن خودداری کرد. <ref>المغازی، ج3، ص1045؛ تاریخ الیعقوبی، ج2، ص68.</ref>
===حذیفه و منافقین===
===حذیفه و منافقین===
حذيفه از اين رو که منافق‌شناس بود، به صاحب سرّ پيامبر معروف گرديد: <ref>الاستيعاب، ج1، ص335؛ اسدالغابه، ج1، ص391؛ بحارالانوار، ج10، ص123.</ref> در گزارش ويژه‌اي، حذيفه، [[ابوموسي اشعري]] را از [[اصحاب عقبه]] و منافق دانسته است. <ref>المعرفة و التاريخ، ج2، ص771.</ref> در نقل واقدي، عُمَر هرگاه مي‏خواست بر جنازه‏اي [[نماز]] گزارد، در خصوص نفاق يا عدم نفاق متوفا نظر حذيفه را جويا مي‏شد و بر هر جنازه‏اي که حذيفه حضور نمي‏يافت، خليفه نيز از نماز بر او خودداري مي‏کرد. <ref>المغازي، ج3، ص1045.</ref>
حذیفه از این رو که منافق‌شناس بود، به صاحب سرّ پیامبر معروف گردید: <ref>الاستیعاب، ج1، ص335؛ اسدالغابه، ج1، ص391؛ بحارالانوار، ج10، ص123.</ref> در گزارش ویژه‌ای، حذیفه، [[ابوموسی اشعری]] را از [[اصحاب عقبه]] و منافق دانسته است. <ref>المعرفة و التاریخ، ج2، ص771.</ref> در نقل واقدی، عُمَر هرگاه می‌خواست بر جنازه‌ای [[نماز]] گزارد، در خصوص نفاق یا عدم نفاق متوفا نظر حذیفه را جویا می‌شد و بر هر جنازه‌ای که حذیفه حضور نمی‌یافت، خلیفه نیز از نماز بر او خودداری می‌کرد. <ref>المغازی، ج3، ص1045.</ref>
===حذیفه در حجةالوداع===
===حذیفه در حجةالوداع===
حذيفه در [[حجةالوداع]] حضور داشت و در [[غدير خم]]، به علي به امارت سلام دادند. <ref>الكافي، ج1، ص292؛ الامالي، مفيد، ص19.</ref>
حذیفه در [[حجةالوداع]] حضور داشت و در [[غدیر خم]]، به علی به امارت سلام دادند. <ref>الکافی، ج1، ص292؛ الامالی، مفید، ص19.</ref>
===کاتب و مورد اعتماد پیامبر(ص)===
===کاتب و مورد اعتماد پیامبر(ص)===
حذيفه از کاتبان رسول خدا بود. <ref>سبل الهدي، ج1، ص59.</ref> پيامبر از آنان خواست نام مسلمانان را بنويسند<ref>الوثائق السياسيه، ص113.</ref>. حذیفه کارشناس برآورد محصولات بود و پيش‌فروش يا پيش‌خريد برآورد نخل را مي‏نوشت. <ref>التنبيه و الاشراف، ص245؛ العقد الفريد، ج4، ص212؛ مناقب آل ابي‌طالب، ج1، ص210.</ref>
حذیفه از کاتبان رسول خدا بود. <ref>سبل الهدی، ج1، ص59.</ref> پیامبر از آنان خواست نام مسلمانان را بنویسند<ref>الوثائق السیاسیه، ص113.</ref>. حذیفه کارشناس برآورد محصولات بود و پیش‌فروش یا پیش‌خرید برآورد نخل را می‌نوشت. <ref>التنبیه و الاشراف، ص245؛ العقد الفرید، ج4، ص212؛ مناقب آل ابی‌طالب، ج1، ص210.</ref>
نام حذيفه، به عنوان شاهد، در برخي پيمان‏هاي رسول خدا آمده است. <ref>الطبقات الکبری، ج1، ص219.</ref>همچنين چون مورد اعتماد پيامبر بود، مأموريت‌هايي به او سپرده مي‏شد. طبق گزارشي، قومي به نزاع برخاسته، شکايتشان را نزد رسول خدا بردند. آن حضرت، حذيفه را براي داوري ميانشان فرستاد و مورد تأييد پيامبر نيز قرار گرفت. <ref>الطبقات الکبری، ج6، ص60؛ الاستيعاب، ج1، ص228.</ref>
نام حذیفه، به عنوان شاهد، در برخی پیمان‌های رسول خدا آمده است. <ref>الطبقات الکبری، ج1، ص219.</ref>همچنین چون مورد اعتماد پیامبر بود، مأموریت‌هایی به او سپرده می‌شد. طبق گزارشی، قومی به نزاع برخاسته، شکایتشان را نزد رسول خدا بردند. آن حضرت، حذیفه را برای داوری میانشان فرستاد و مورد تأیید پیامبر نیز قرار گرفت. <ref>الطبقات الکبری، ج6، ص60؛ الاستیعاب، ج1، ص228.</ref>
سهيلي، ذيل آيه 1 مزمّل/73، آورده است که پيامبر به حذيفه، هنگام خواب، فرمود: «يا نَوْمان!» و اين سخن از روي مهرباني صورت گرفت<ref>التعريف و الاعلام، ص356؛ غرر التبيان، ص521.</ref>؛ نيز ذيل آيه (وَ إِذا قيلَ لَهُمْ آمِنُوا كما آمَنَ النَّاسُ...) (بقره/2، 163) از ابن عباس نقل شده که مقصود از ايمان آورندگان، علي، حذيفه و تني چند از [[صحابه]] خاص رسول خدا هستند. <ref>شواهد التنزيل، ج1، ص93.</ref>
سهیلی، ذیل آیه ۱ مزمّل/۷۳، آورده است که پیامبر به حذیفه، هنگام خواب، فرمود: «یا نَوْمان!» و این سخن از روی مهربانی صورت گرفت<ref>التعریف و الاعلام، ص356؛ غرر التبیان، ص521.</ref>؛ نیز ذیل آیه (وَ إِذا قیلَ لَهُمْ آمِنُوا کما آمَنَ النَّاسُ...) (بقره/۲، ۱۶۳) از ابن عباس نقل شده که مقصود از ایمان آورندگان، علی، حذیفه و تنی چند از [[صحابه]] خاص رسول خدا هستند. <ref>شواهد التنزیل، ج1، ص93.</ref>
==روايتگری حذيفه==
==روایتگری حذیفه==
حذيفه راوي حديث پيامبر بود؛ کساني چون امام علي، [[عمر]] و ابوعبيده از او روايت نقل کرده‏اند. <ref>اسدالغابه، ج1، ص390؛ سير اعلام النبلاء، ج2، ص361؛ تهذيب التهذيب، ج2، ص193.</ref>
حذیفه راوی حدیث پیامبر بود؛ کسانی چون امام علی، [[عمر]] و ابوعبیده از او روایت نقل کرده‌اند. <ref>اسدالغابه، ج1، ص390؛ سیر اعلام النبلاء، ج2، ص361؛ تهذیب التهذیب، ج2، ص193.</ref>
از حذيفه درباره تفسير برخي [[آيات قرآن]]، رواياتي نقل شده که آيات(وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ) <ref>تفسير جوامع الجامع، ج3، ص462.</ref> (قمر/54، 1آيه کلاله (نساء/ 4) <ref>الاتقان، ج1، ص168.</ref>، (...وَ عَلَی الْأَعْرافِ رِجالٌ...) (اعراف/46) <ref>مبهمات القرآن، ج1، ص476؛ تفسير القرطبي، ج14، ص88.</ref>از آن جمله‌اند.
از حذیفه درباره تفسیر برخی [[آیات قرآن]]، روایاتی نقل شده که آیات(وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ) <ref>تفسیر جوامع الجامع، ج3، ص462.</ref> (قمر/۵۴، ۱آیه کلاله (نساء/ 4) <ref>الاتقان، ج1، ص168.</ref>، (...وَ عَلَی الْأَعْرافِ رِجالٌ...) (اعراف/۷، 46) <ref>مبهمات القرآن، ج1، ص476؛ تفسیر القرطبی، ج14، ص88.</ref>از آن جمله‌اند.
==حذيفه در عصر خلفا==
==حذیفه در عصر خلفا==
از زندگي حذيفه، در دوره خلافت [[ابوبکر]]، اطلاعي نيست. <ref>الطبقات الکبری، ج7، ص101.</ref>
از زندگی حذیفه، در دوره خلافت [[ابوبکر]]، اطلاعی نیست. <ref>الطبقات الکبری، ج7، ص101.</ref>
با گسترش فتوحات در عصر عمر، حذيفه نقش بازرسي، ايفا کرد. پس از فتح [[مدائن]]،‏ خليفه را در جريان وضع نامناسب زيستي و بهداشتي جنگجويان [[عرب]] قرار داد. <ref>تاريخ الطبري، ج3، ص146؛ الكامل فی التاريخ، ج2، ص527-528.</ref>
با گسترش فتوحات در عصر عمر، حذیفه نقش بازرسی، ایفا کرد. پس از فتح [[مدائن]]،‏ خلیفه را در جریان وضع نامناسب زیستی و بهداشتی جنگجویان [[عرب]] قرار داد. <ref>تاریخ الطبری، ج3، ص146؛ الکامل فی التاریخ، ج2، ص527-528.</ref>
در نبرد نهاوند، عُمر وي را جانشين [[نعمان بن مقرن]]، فرمانده سپاه مسلمانان، قرار داد. پس از شهادت نعمان، حذيفه پرچم را به دست گرفت و به فتح انجاميد. <ref>فتوح البلدان، ج2، ص373؛ الاخبار الطوال، ص135؛ تاريخ الطبري، ج3، ص204.</ref>در اين نبرد فرماندهي دو جناح را بر عهده داشت. <ref>تاريخ الطبري، ج3، ص204.</ref>پس از نهاوند نيز [[همدان]] و [[ري]] را فتح کرد. <ref>تاريخ خليفه، ص107.</ref>
در نبرد نهاوند، عُمر وی را جانشین [[نعمان بن مقرن]]، فرمانده سپاه مسلمانان، قرار داد. پس از شهادت نعمان، حذیفه پرچم را به دست گرفت و به فتح انجامید. <ref>فتوح البلدان، ج2، ص373؛ الاخبار الطوال، ص135؛ تاریخ الطبری، ج3، ص204.</ref>در این نبرد فرماندهی دو جناح را بر عهده داشت. <ref>تاریخ الطبری، ج3، ص204.</ref>پس از نهاوند نیز [[همدان]] و [[ری]] را فتح کرد. <ref>تاریخ خلیفه، ص107.</ref>
حذيفه در فتح جزيره (قسمت شمالي بين النهرين) نيز شرکت داشت و از طرف عمر، به حکمراني «نصيبين» منصوب شد. <ref>فتوح البدان، ج1، ص380.</ref> عمر، [[آذربايجان]] را به حذيفه واگذاشت. <ref>فتوح البلدان، ج2، ص400.</ref> وي در اردبيل، با مرزبان آن، جنگيد. پس از آن نيز موقان، گيلان، دينور و ماسَبذان را فتح<ref>فتوح البلدان، ج2، ص400.</ref>کرد<ref>فتوح البلدان، ص372-374.</ref>.
حذیفه در فتح جزیره (قسمت شمالی بین النهرین) نیز شرکت داشت و از طرف عمر، به حکمرانی «نصیبین» منصوب شد. <ref>فتوح البدان، ج1، ص380.</ref> عمر، [[آذربایجان]] را به حذیفه واگذاشت. <ref>فتوح البلدان، ج2، ص400.</ref> وی در اردبیل، با مرزبان آن، جنگید. پس از آن نیز موقان، گیلان، دینور و ماسَبذان را فتح<ref>فتوح البلدان، ج2، ص400.</ref>کرد<ref>فتوح البلدان، ص372-374.</ref>.
<ref>تاريخ خليفه، ص100؛ اسدالغابه، ج1، ص54.</ref>حذيفه در فتح رامهرمز،<ref>الفتوح، ج2، ص276.</ref> و شوشتر، شامات<ref>تاريخ اليعقوبي، ج2، ص141؛ الفتوح، ص148.</ref>شرکت داشت<ref>فتوح البلدان، ج2، ص468.</ref>.<ref>فتوح البلدان، ج2، ص468.</ref>حذیفه در مدائن از سوی عمر، کارگزار بود<ref>الطبقات الکبری، ج7، ص317.</ref>. <ref>اسدالغابه، ج1، ص392.</ref>و مسجد جامع مدائن را ساخته و به عنوان [[امام جماعت]] بود. <ref>تفسير القرطبي، ج11، ص85.</ref>
<ref>تاریخ خلیفه، ص100؛ اسدالغابه، ج1، ص54.</ref>حذیفه در فتح رامهرمز،<ref>الفتوح، ج2، ص276.</ref> و شوشتر، شامات<ref>تاریخ الیعقوبی، ج2، ص141؛ الفتوح، ص148.</ref>شرکت داشت<ref>فتوح البلدان، ج2، ص468.</ref>.<ref>فتوح البلدان، ج2، ص468.</ref>حذیفه در مدائن از سوی عمر، کارگزار بود<ref>الطبقات الکبری، ج7، ص317.</ref>. <ref>اسدالغابه، ج1، ص392.</ref>و مسجد جامع مدائن را ساخته و به عنوان [[امام جماعت]] بود. <ref>تفسیر القرطبی، ج11، ص85.</ref>
===در زمان عثمان===
===در زمان عثمان===
[[عثمان]]، حذيفه را بر ارمنستان والي کرد و او در شهر بردعه (بزدعه) اقامت گزيد و سپس به دستور عثمان، به [[کوفه]] بازگشت. <ref>فتوح البلدان، ج1، ص241؛ تاريخ اليعقوبي، ج2، ص168؛ الفتوح، ص291.</ref>
[[عثمان]]، حذیفه را بر ارمنستان والی کرد و او در شهر بردعه (بزدعه) اقامت گزید و سپس به دستور عثمان، به [[کوفه]] بازگشت. <ref>فتوح البلدان، ج1، ص241؛ تاریخ الیعقوبی، ج2، ص168؛ الفتوح، ص291.</ref>
حذيفه که در مناطق فتح شده شاهد اختلاف [[قرائات قرآن]] بود، عثمان را به تدوين قرآن واحد فراخواند. از اين رو عثمان دستور داد همه مصاحف، جز مصحف [[حفصه]]، دختر عمر را بسوزانند و از آن مصحف چند نسخه تهيه، و هر يک را به منطقه‏اي ارسال کردند. <ref>تاريخ المدينه، ج3، ص991؛ صحيح البخاري، ج6، ص99؛ جامع البيان، ج1، ص46.</ref>حذيفه جزو هفت نفري بود که هنگام عبور از تبعيدگاه [[ابوذر غفاري]]، که به تازگي رحلت کرده بود، پس از کفن و دفن، به خاک سپردند<ref>تاريخ اليعقوبي، ج2، ص173؛ الكامل فی التاريخ، ج3، ص134.</ref>
حذیفه که در مناطق فتح شده شاهد اختلاف [[قرائات قرآن]] بود، عثمان را به تدوین قرآن واحد فراخواند. از این رو عثمان دستور داد همه مصاحف، جز مصحف [[حفصه]]، دختر عمر را بسوزانند و از آن مصحف چند نسخه تهیه، و هر یک را به منطقه‌ای ارسال کردند. <ref>تاریخ المدینه، ج3، ص991؛ صحیح البخاری، ج6، ص99؛ جامع البیان، ج1، ص46.</ref>حذیفه جزو هفت نفری بود که هنگام عبور از تبعیدگاه [[ابوذر غفاری]]، که به تازگی رحلت کرده بود، پس از کفن و دفن، به خاک سپردند<ref>تاریخ الیعقوبی، ج2، ص173؛ الکامل فی التاریخ، ج3، ص134.</ref>
حذيفه در فتح طبرستان، همراه [[سعيد بن عاص]] اموي شرکت داشت. <ref>الكامل فی التاريخ، ج3، ص109.</ref>کساني از اهل کوفه، به سرپرستي [[مالک اشتر]]، از خليفه خواستار عزل سعيد از کوفه شدند و به جاي او حذيفه و ابوموسي را پيشنهاد کردند. <ref>انساب الاشراف، ج6، ص159.</ref>عثمان، حذيفه را بر سواد کوفه ولايت داد. <ref>الفتوح، ص353.</ref>حذيفه هنگام مرگ عثمان، کارگزار او در مدائن بود<ref>انساب الاشراف، ج3، ص17؛ رجال طوسي، ص60.</ref>و تا هنگام مرگش، که پس از بيعت با امام علي رخ داد، ادامه داشت. <ref>الطبقات الکبری، ج7، ص317؛ مروج الذهب، ج2، ص384.</ref>
حذیفه در فتح طبرستان، همراه [[سعید بن عاص]] اموی شرکت داشت. <ref>الکامل فی التاریخ، ج3، ص109.</ref>کسانی از اهل کوفه، به سرپرستی [[مالک اشتر]]، از خلیفه خواستار عزل سعید از کوفه شدند و به جای او حذیفه و ابوموسی را پیشنهاد کردند. <ref>انساب الاشراف، ج6، ص159.</ref>عثمان، حذیفه را بر سواد کوفه ولایت داد. <ref>الفتوح، ص353.</ref>حذیفه هنگام مرگ عثمان، کارگزار او در مدائن بود<ref>انساب الاشراف، ج3، ص17؛ رجال طوسی، ص60.</ref>و تا هنگام مرگش، که پس از بیعت با امام علی رخ داد، ادامه داشت. <ref>الطبقات الکبری، ج7، ص317؛ مروج الذهب، ج2، ص384.</ref>
==حذيفه و امام علی==
==حذیفه و امام علی==
{{همچنین ببینید|مرقد سلمان فارسی}}
{{همچنین ببینید|مرقد سلمان فارسی}}
حذيفه در کوفه بيمار بود و چون جريان قتل عثمان و بيعت مردم را با امام علي شنيد، به [[مسجد]] رفت و بر منبر، خدا را شکر کرد که تا اين روز زنده مانده است. به پسرانش، سعد و صفوان، سفارش کرد که از ياري آن حضرت دست بر ندارند. او، علي را بهترين يار ميان رفتگان و بازماندگان دانست و وجود جنگ‌هاي خونين را در زمان آن حضرت پيش‌بيني، و علي را در آن‏ها مدار حق معرفي کرد. <ref>مروج الذهب، ج2، ص383.</ref>حذيفه، پس از 7 يا 40 روز، در مدائن درگذشت<ref>مروج الذهب، ج2، ص384.</ref>.<ref>اسدالغابه، ج1، ص392؛ سير اعلام النبلاء، ج2، ص363؛ رجال طوسي، ص35.</ref>هنگامي که خبر بيعت امام علي در شهر مدائن به حذيفه رسيد، وي دست راستش را بر دست چپش زد و گفت: «بعد از علي با هيچ قرشي بيعت نمي‏کنم».<ref>انساب الاشراف، ج2، ص17.</ref>
حذیفه در کوفه بیمار بود و چون جریان قتل عثمان و بیعت مردم را با امام علی شنید، به [[مسجد]] رفت و بر منبر، خدا را شکر کرد که تا این روز زنده مانده است. به پسرانش، سعد و صفوان، سفارش کرد که از یاری آن حضرت دست برندارند. او، علی را بهترین یار میان رفتگان و بازماندگان دانست و وجود جنگ‌های خونین را در زمان آن حضرت پیش‌بینی، و علی را در آن‌ها مدار حق معرفی کرد. <ref>مروج الذهب، ج2، ص383.</ref>حذیفه، پس از ۷ یا ۴۰ روز، در مدائن درگذشت<ref>مروج الذهب، ج2، ص384.</ref>.<ref>اسدالغابه، ج1، ص392؛ سیر اعلام النبلاء، ج2، ص363؛ رجال طوسی، ص35.</ref>هنگامی که خبر بیعت امام علی در شهر مدائن به حذیفه رسید، وی دست راستش را بر دست چپش زد و گفت: «بعد از علی با هیچ قرشی بیعت نمی‌کنم».<ref>انساب الاشراف، ج2، ص17.</ref>
==وفات==
==وفات==
حذيفه در حال [[احتضار]] مي‏گفت: «خدايا! تو را دوست دارم، پس ديدارت را بر من مبارک کن».<ref>اسدالغابه، ج1، ص391.</ref>هنگام جان دادن مي‌گريست و چون از علت آن پرسيدند، گفت: «[[مرگ]] را دوست دارم؛ ليکن نمي‏دانم خدا از من خشنود است يا ناخشنود».<ref>اسدالغابه، ج1، ص391.</ref>
حذیفه در حال [[احتضار]] می‌گفت: «خدایا! تو را دوست دارم، پس دیدارت را بر من مبارک کن».<ref>اسدالغابه، ج1، ص391.</ref>هنگام جان دادن می‌گریست و چون از علت آن پرسیدند، گفت: «[[مرگ]] را دوست دارم؛ لیکن نمی‌دانم خدا از من خشنود است یا ناخشنود».<ref>اسدالغابه، ج1، ص391.</ref>
سعد و صفوان، فرزندان حذيفه، در رکاب امام علي، در نبرد [[صفين]] به [[شهادت]] رسيدند. <ref>مروج الذهب، ج2، ص383؛ الكامل فی التاريخ، ج3، ص287.</ref> برخي از علماي شيعه، حذيفه را کنار [[سلمان]]، [[ابوذر]] و [[مقداد]]، از ارکان چهارگانه شيعه به شمار آورده‏اند. <ref>رجال طوسي، ص60.</ref>
سعد و صفوان، فرزندان حذیفه، در رکاب امام علی، در نبرد [[صفین]] به [[شهادت]] رسیدند. <ref>مروج الذهب، ج2، ص383؛ الکامل فی التاریخ، ج3، ص287.</ref> برخی از علمای شیعه، حذیفه را کنار [[سلمان]]، [[ابوذر]] و [[مقداد]]، از ارکان چهارگانه شیعه به شمار آورده‌اند. <ref>رجال طوسی، ص60.</ref>
==حذيفه و اهل بيت==
==حذیفه و اهل بیت==
حذيفه، مناقبي را از رسول خدا براي امام علی(ع) ذکر کرده‏ است؛ از جمله آنکه پيامبر، علي را صدّيق اکبر و فاروق اکبر خواند. <ref>مناقب اميرالمؤمنين، ج1، ص152.</ref>نيز در پاسخ ربيعه سعدي، از قول مردم [[بصره]]، درباره زياده‌روي در بيان فضایل حضرت علي گفت: «درباره مردي جويا مي‏شوي که اگر عمل همه صحابه در يک کفه ترازو و عمل علي در کفه ديگر قرار گيرد، باز عمل او ترجيح دارد»<ref>الارشاد، ج1، ص103؛ شرح نهج البلاغه، ج19، ص60-61؛ بحارالانوار، ج20، ص256.</ref>؛ چنان‌که عمل علي در روز خندق بر همه اعمال برتري دارد. <ref>شرح نهج البلاغه، ج13، ص284؛ الغدير، ج7، ص212.</ref>همچنين از او نقل شده که رسول خدا تارکان [[ولايت علي]] را از [[دين]] خودش خارج دانست. حديث «علي خير البـشر»<ref>مناقب امير المؤمنين، ج2، ص523؛ شرح الاخبار، ج1، ص143-144.</ref>، حديث غدير و حديث «صالح المؤمنين» است. <ref>شواهد التنزيل، ج2، ص348.</ref> روايات ديگري<ref>كشف الغمه، ج2، ص95-219.</ref> نيز از حذيفه<ref>شواهد التنزيل، ج2، ص384.</ref>، در شأن<ref>شواهد التنزيل، ج1، ص176.</ref>و منزلت<ref>الامالي، طوسي، ص330.</ref> امام علي<ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج3، ص3.</ref>و اهل بيت<ref>الارشاد، ج1، ص103.</ref>، نقل شده است<ref>شواهد التنزيل، ج1، ص163.</ref>.<ref>الامالي، طوسي، ص344.</ref>
حذیفه، مناقبی را از رسول خدا برای امام علی(ع) ذکر کرده است؛ از جمله آنکه پیامبر، علی را صدّیق اکبر و فاروق اکبر خواند. <ref>مناقب امیرالمؤمنین، ج1، ص152.</ref>نیز در پاسخ ربیعه سعدی، از قول مردم [[بصره]]، درباره زیاده‌روی در بیان فضایل حضرت علی گفت: «درباره مردی جویا می‌شوی که اگر عمل همه صحابه در یک کفه ترازو و عمل علی در کفه دیگر قرار گیرد، باز عمل او ترجیح دارد»<ref>الارشاد، ج1، ص103؛ شرح نهج البلاغه، ج19، ص60-61؛ بحارالانوار، ج20، ص256.</ref>؛ چنان‌که عمل علی در روز خندق بر همه اعمال برتری دارد. <ref>شرح نهج البلاغه، ج13، ص284؛ الغدیر، ج7، ص212.</ref>همچنین از او نقل شده که رسول خدا تارکان [[ولایت علی]] را از [[دین]] خودش خارج دانست. حدیث «علی خیر البـشر»<ref>مناقب امیر المؤمنین، ج2، ص523؛ شرح الاخبار، ج1، ص143-144.</ref>، حدیث غدیر و حدیث «صالح المؤمنین» است. <ref>شواهد التنزیل، ج2، ص348.</ref> روایات دیگری<ref>کشف الغمه، ج2، ص95-219.</ref> نیز از حذیفه<ref>شواهد التنزیل، ج2، ص384.</ref>، در شأن<ref>شواهد التنزیل، ج1، ص176.</ref>و منزلت<ref>الامالی، طوسی، ص330.</ref> امام علی<ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج3، ص3.</ref>و اهل بیت<ref>الارشاد، ج1، ص103.</ref>، نقل شده است<ref>شواهد التنزیل، ج1، ص163.</ref>.<ref>الامالی، طوسی، ص344.</ref>
حاکم حسکاني، ذيل آيات متعددي، از حذيفه ياد کرده است؛ چنان‌که<ref>شواهد التنزيل، ج1، ص199؛ ج2، ص391-384.</ref> ذيل آيه (وَ سَيجْزِي اللَّهُ الشَّاكرينَ) (آل عمران/3، 144) از قول حذيفه آمده است که مراد از شاکران، علي و ابودجانه هستند که در نبرد احد پايداري کردند. <ref>شواهد التنزيل، ج1، ص177.</ref>
حاکم حسکانی، ذیل آیات متعددی، از حذیفه یاد کرده است؛ چنان‌که<ref>شواهد التنزیل، ج1، ص199؛ ج2، ص391-384.</ref> ذیل آیه (وَ سَیجْزِی اللَّهُ الشَّاکرینَ) (آل عمران/۳، ۱۴۴) از قول حذیفه آمده است که مراد از شاکران، علی و ابودجانه هستند که در نبرد احد پایداری کردند. <ref>شواهد التنزیل، ج1، ص177.</ref>
==فضايل حذيفه==
==فضایل حذیفه==
امام علي از هفت نفر به نيکي ياد کرد که يکي از آنان حذيفه بود و آنان در دفن [[حضرت فاطمه]] شرکت داشتند. <ref>الخصال، ج2، ص361؛ تفسير فرات الكوفي، ص570.</ref> و نيز فرموده که رسول خدا دو برابر ديگر انبيا، يعني چهارده نفر، رفيق و نجيب و وزير دارد که يکي از آن‌ها حذيفه است. <ref>شواهد التنزيل ج2، ص490؛ تاريخ مدينة دمشق، ج12، ص270-271.</ref>و حذيفه را در زمره هفت تني دانسته که به سبب ايشان، عنايت‌هاي خدا بر مردم ارزاني مي‏شود. <ref>شواهد التنزيل، ج2، ص499.</ref>از علي درباره حذيفه پرسيدند. فرمود: «او منافق‌شناس است».<ref>سير اعلام النبلاء، ج2، ص363؛ نک: الغدير، ج6، ص241.</ref>درباره زهد حذيفه گزارشي در دست است که او هنگام عزيمت به مدائن، بيش از تکه ناني از مردم نخواست. <ref>كنز العمال، ج13، ص343.</ref>
امام علی از هفت نفر به نیکی یاد کرد که یکی از آنان حذیفه بود و آنان در دفن [[حضرت فاطمه]] شرکت داشتند. <ref>الخصال، ج2، ص361؛ تفسیر فرات الکوفی، ص570.</ref> و نیز فرموده که رسول خدا دو برابر دیگر انبیا، یعنی چهارده نفر، رفیق و نجیب و وزیر دارد که یکی از آن‌ها حذیفه است. <ref>شواهد التنزیل ج2، ص490؛ تاریخ مدینة دمشق، ج12، ص270-271.</ref>و حذیفه را در زمره هفت تنی دانسته که به سبب ایشان، عنایت‌های خدا بر مردم ارزانی می‌شود. <ref>شواهد التنزیل، ج2، ص499.</ref>از علی درباره حذیفه پرسیدند. فرمود: «او منافق‌شناس است».<ref>سیر اعلام النبلاء، ج2، ص363؛ نک: الغدیر، ج6، ص241.</ref>درباره زهد حذیفه گزارشی در دست است که او هنگام عزیمت به مدائن، بیش از تکه نانی از مردم نخواست. <ref>کنز العمال، ج13، ص343.</ref>
==نسل حذيفه==
==نسل حذیفه==
[[سليمان بن صرد|سليمان بن صُرَد]] (رهبر [[توابین|توّابْين]])، در نامه‌اي به سعد بن حذيفه، او را به خونخواهي [[امام حسين|امام حسين(ع)]] فراخواند و او پاسخ مثبت داد و با پانصد نفر حرکت کرد، اما نتوانست به توابين بپيوندد و بازگشت. <ref>تاريخ الطبري، ج4، ص430؛ مروج الذهب، ج3، ص70؛ الكامل فی التاريخ، ج4، ص161.</ref>[[مختار]]، نيز سعد را به حلوان فرستاد. <ref>الكامل فی التاريخ، ج4، ص227.</ref>برخي وفات وي را در سال 82 ق. دانسته‌اند. <ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج4، ص258.</ref>ابوعبيدة بن حذيفه نيز، که راوي حديث بود<ref>الطبقات، خليفه، ص260.</ref>، در سال 82 ق. درگذشت. <ref>تهذيب الكمال، ج8، ص477.</ref>ربيعه<ref>اللباب، ج1، ص351.</ref>، ساعده<ref>المعجم الكبير، ج3، ص162.</ref>، ام سليم<ref>الطبقات الکبری، ج8، ص477.</ref>و ام موسي<ref>الطبقات الکبری، ج6، ص297.</ref> از ديگر فرزندان حذيفه بودند.
[[سلیمان بن صرد|سلیمان بن صُرَد]] (رهبر [[توابین|توّابْین]])، در نامه‌ای به سعد بن حذیفه، او را به خونخواهی [[امام حسین|امام حسین(ع)]] فراخواند و او پاسخ مثبت داد و با پانصد نفر حرکت کرد، اما نتوانست به توابین بپیوندد و بازگشت. <ref>تاریخ الطبری، ج4، ص430؛ مروج الذهب، ج3، ص70؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص161.</ref>[[مختار]]، نیز سعد را به حلوان فرستاد. <ref>الکامل فی التاریخ، ج4، ص227.</ref>برخی وفات وی را در سال ۸۲ ق. دانسته‌اند. <ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج4، ص258.</ref>ابوعبیدة بن حذیفه نیز، که راوی حدیث بود<ref>الطبقات، خلیفه، ص260.</ref>، در سال ۸۲ ق. درگذشت. <ref>تهذیب الکمال، ج8، ص477.</ref>ربیعه<ref>اللباب، ج1، ص351.</ref>، ساعده<ref>المعجم الکبیر، ج3، ص162.</ref>، ام سلیم<ref>الطبقات الکبری، ج8، ص477.</ref>و ام موسی<ref>الطبقات الکبری، ج6، ص297.</ref> از دیگر فرزندان حذیفه بودند.
== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
* [[سلمان فارسی]]
* [[سلمان فارسی]]
خط ۶۶: خط ۶۶:
{{برگرفتگی
{{برگرفتگی
  | پیش از لینک =
  | پیش از لینک =
  | منبع =  
  | منبع =
  | لینک =
  | لینک =
  | توضیحات منبع =
  | توضیحات منبع =
خط ۷۲: خط ۷۲:


==منابع==
==منابع==
* '''الاتقان في علوم القرآن'''، عبدالرحمان بن ابي‌بکر السيوطي (م.911ق.)، بيروت، دار الفکر، 1416ق.
* '''الاتقان فی علوم القرآن'''، عبدالرحمان بن ابی‌بکر السیوطی (م.۹۱۱ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۶ق.
* '''الاحتجاج علي اهل اللجاج'''، احمد بن علي الطبرسي (م.520ق.)، به کوشش ابراهيم بهادري و محمد هادي به، تهران، انتشارات اسوه، 1413ق.
* '''الاحتجاج علی اهل اللجاج'''، احمد بن علی الطبرسی (م.۵۲۰ق.)، به کوشش ابراهیم بهادری و محمد هادی به، تهران، انتشارات اسوه، ۱۴۱۳ق.
* '''الاخبار الطوال'''، احمد بن داود الدينوري (م.283ق.)، به کوشش عبدالمنعم عامر و جمال‌الدين شيال، قم، انتشارات شريف الرضي، 1412ق.
* '''الاخبار الطوال'''، احمد بن داود الدینوری (م.۲۸۳ق.)، به کوشش عبدالمنعم عامر و جمال‌الدین شیال، قم، انتشارات شریف الرضی، ۱۴۱۲ق.
* '''الارشاد في معرفة حجج الله علي العباد'''، محمد بن محمد بن النعمان (شيخ مفيد) (336-413ق.)، تحقيق مؤسسة آل البيت لاحياء التراث، بيروت، دار المفيد، 1414ق.
* '''الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد'''، محمد بن محمد بن النعمان (شیخ مفید) (۳۳۶-۴۱۳ق.)، تحقیق مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق.
* '''اسباب النزول'''، علي بن احمد الواحدي (م.468ق.)، به کوشش ايمن صالح، قاهره، دار الحديث، بي‌تا.
* '''اسباب النزول'''، علی بن احمد الواحدی (م.۴۶۸ق.)، به کوشش ایمن صالح، قاهره، دار الحدیث، بی‌تا.
* '''الاستيعاب في معرفة الاصحاب'''، يوسف بن عبدالله بن عبدالبر (368-463ق.)، به کوشش علي محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بيروت، دار الکتب العلميه، 1415ق.
* '''الاستیعاب فی معرفة الاصحاب'''، یوسف بن عبدالله بن عبدالبر (۳۶۸-۴۶۳ق.)، به کوشش علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
* '''اسد الغابة في معرفة الصحابه'''، علي بن محمد ابن الاثير (555-630ق.)، به کوشش علي محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بيروت، دار الکتب العلميه، 1415ق.
* '''اسد الغابة فی معرفة الصحابه'''، علی بن محمد ابن الاثیر (۵۵۵-۶۳۰ق.)، به کوشش علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
* '''الاصابة في تمييز الصحابه'''، ابن حجر العسقلاني (773-852ق.)، به کوشش علي محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بيروت، دار الکتب العلميه، 1415ق.
* '''الاصابة فی تمییز الصحابه'''، ابن حجر العسقلانی (۷۷۳-۸۵۲ق.)، به کوشش علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
* '''اعلام الوري باعلام الهدي'''، الفضل بن الحسن الطبرسي (468-548ق.)، تصحيح مؤسسة آل البيت لاحياء التراث، قم، مؤسسة آل البيت لاحياء التراث، 1417ق.
* '''اعلام الوری باعلام الهدی'''، الفضل بن الحسن الطبرسی (۴۶۸-۵۴۸ق.)، تصحیح مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، قم، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۷ق.
* '''الامالي'''، محمد بن محمد بن النعمان (شيخ مفيد) (م.413ق.)، تصحيح حسين استاد ولي، علي‌اکبر غفاري، بيروت، دار المفيد، چاپ دوم، 1414ق.
* '''الامالی'''، محمد بن محمد بن النعمان (شیخ مفید) (م.۴۱۳ق.)، تصحیح حسین استاد ولی، علی‌اکبر غفاری، بیروت، دار المفید، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
* '''الامالي'''، محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، تصحيح محققان بنياد بعثت، قم، انتشارات دار الثقافه، 1414ق.
* '''الامالی'''، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵-۴۶۰ق.)، تصحیح محققان بنیاد بعثت، قم، انتشارات دار الثقافه، ۱۴۱۴ق.
* '''انساب الاشراف'''، احمد بن يحيي البلاذري (م.279ق.)، تحقيق سهيل صادق زکار و رياض زرکلي، بيروت، دار الفکر، 1417‌ق.
* '''انساب الاشراف'''، احمد بن یحیی البلاذری (م.۲۷۹ق.)، تحقیق سهیل صادق زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق.
* '''بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار'''، محمد باقر المجلسي (1037-1110ق.)، تصحيح محمد باقر بهبودي و سيد ابراهيم ميانجي و سيد محمد مهدي موسوي خرسان، بيروت، دار احياء التراث العربي و مؤسسة الوفاء، 1403ق.
* '''بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار'''، محمد باقر المجلسی (۱۰۳۷-۱۱۱۰ق.)، تصحیح محمد باقر بهبودی و سید ابراهیم میانجی و سید محمد مهدی موسوی خرسان، بیروت، دار احیاء التراث العربی و مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق.
* '''تاريخ الطبري (تاريخ الامم والملوک)'''، محمد بن جرير الطبري (224-310ق.)، بيروت، مؤسسة الاعلمي، 1403ق.
* '''تاریخ الطبری (تاریخ الامم والملوک)'''، محمد بن جریر الطبری (۲۲۴-۳۱۰ق.)، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۴۰۳ق.
* '''تاريخ المدينة المنوره (اخبار المدينه النبويه)'''، عمر بن شبّه النميري (م.262ق.)، به کوشش فهيم محمد شلتوت، قم، دار الفکر، 1410ق.
* '''تاریخ المدینة المنوره (اخبار المدینه النبویه)'''، عمر بن شبّه النمیری (م.۲۶۲ق.)، به کوشش فهیم محمد شلتوت، قم، دار الفکر، ۱۴۱۰ق.
* '''تاريخ خليفه'''، خليفة بن خياط (م.240ق.)، به کوشش زکار، بيروت، دار الفکر، 1414ق.
* '''تاریخ خلیفه'''، خلیفة بن خیاط (م.۲۴۰ق.)، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
* '''تاريخ مدينة دمشق'''، علي بن الحسن ابن عساکر (م.571ق.)، به کوشش علي شيري، بيروت، دار الفکر، 1415ق.
* '''تاریخ مدینة دمشق'''، علی بن الحسن ابن عساکر (م.۵۷۱ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
* '''تاريخ اليعقوبي'''، احمد بن ابي‌يعقوب اليعقوبي (م.292ق.)، بيروت، دار صادر، 1415ق.
* '''تاریخ الیعقوبی'''، احمد بن ابی‌یعقوب الیعقوبی (م.۲۹۲ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق.
* '''التحصين لاسرار ما زاد من اخبار کتاب اليقين'''، ابن طاووس سيد رضي‌الدين علي، مؤسسة دار الکتب، قم، 1413ق.
* '''التحصین لاسرار ما زاد من اخبار کتاب الیقین'''، ابن طاووس سید رضی‌الدین علی، مؤسسة دار الکتب، قم، ۱۴۱۳ق.
* '''التعريف و الاعلام فيما ابهم من الاسماء الاعلام في القران الکريم'''، عبدالرحمان بن عبدالله السهيلي (م.581ق.)، به کوشش عبدالله محمد علي النقراط، طرابلس، کلية الدعوة الاسلامية و لجنة الحفاظ علي التراث الاسلامي، 1401ق.
* '''التعریف و الاعلام فیما ابهم من الاسماء الاعلام فی القران الکریم'''، عبدالرحمان بن عبدالله السهیلی (م.۵۸۱ق.)، به کوشش عبدالله محمد علی النقراط، طرابلس، کلیة الدعوة الاسلامیة و لجنة الحفاظ علی التراث الاسلامی، ۱۴۰۱ق.
* '''تفسير القمي'''، علي بن ابراهيم قمي (م.307ق.)، به کوشش سيد طيب موسوي جزائري، بيروت، دار السرور، 1411ق.
* '''تفسیر القمی'''، علی بن ابراهیم قمی (م.۳۰۷ق.)، به کوشش سید طیب موسوی جزائری، بیروت، دار السرور، ۱۴۱۱ق.
* '''تفسير جوامع الجامع'''، الفضل بن الحسن الطبرسي (468-548ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1418ق.
* '''تفسیر جوامع الجامع'''، الفضل بن الحسن الطبرسی (۴۶۸-۵۴۸ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۸ق.
* '''تفسير فرات الکوفي'''، فرات بن ابراهيم الکوفي (م.307ق.)، به کوشش محمد کاظم، تهران، وزارت ارشاد، 1374ش.
* '''تفسیر فرات الکوفی'''، فرات بن ابراهیم الکوفی (م.۳۰۷ق.)، به کوشش محمد کاظم، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۴ش.
* '''تفسير قرطبي (الجامع لاحکام القرآن)'''، محمد بن احمد القرطبي (م.671ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1405ق.
* '''تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن)'''، محمد بن احمد القرطبی (م.۶۷۱ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
* '''تفسير ماوردي (النکت و العيون)'''، علي بن محمد الماوردي (م.450ق.)، تصحيح سيد عبدالمقصود بن عبدالرحيم، بيروت، دار الکتب العلميه، 1412ق.
* '''تفسیر ماوردی (النکت و العیون)'''، علی بن محمد الماوردی (م.۴۵۰ق.)، تصحیح سید عبدالمقصود بن عبدالرحیم، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق.
* '''تفسير مبهمات القرآن الموسوم بصلة الجمع وعائد التذييل لموصول کتابي الاعلام والتکميل'''، محمد بن علي البلنسي (م.‌‌782ق.)، به کوشش حنيف بن حسن القاسمي، بيروت، دار الغرب ‌الاسلامي، 1411ق.
* '''تفسیر مبهمات القرآن الموسوم بصلة الجمع وعائد التذییل لموصول کتابی الاعلام والتکمیل'''، محمد بن علی البلنسی (م.۷۸۲ق.)، به کوشش حنیف بن حسن القاسمی، بیروت، دار الغرب الاسلامی، ۱۴۱۱ق.
* '''التنبيه و الاشراف'''، علي بن الحسين المسعودي (م.346ق.)، بيروت، دار الصعب، بي‏تا.
* '''التنبیه و الاشراف'''، علی بن الحسین المسعودی (م.۳۴۶ق.)، بیروت، دار الصعب، بی‌تا.
* '''تهذيب التهذيب'''، ابن حجر العسقلاني (773-852ق.)، به کوشش مصطفي عبدالقادر عطا، بيروت، دار الکتب العلميه، 1415ق.
* '''تهذیب التهذیب'''، ابن حجر العسقلانی (۷۷۳-۸۵۲ق.)، به کوشش مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
* '''تهذيب الکمال في اسماء الرجال'''، يوسف بن عبدالرحمان المزي (م.742ق.)، به کوشش بشار عواد معروف، بيروت، مؤسسة الرساله، 1985م.
* '''تهذیب الکمال فی اسماء الرجال'''، یوسف بن عبدالرحمان المزی (م.۷۴۲ق.)، به کوشش بشار عواد معروف، بیروت، مؤسسة الرساله، ۱۹۸۵م.
* '''الثقات'''، محمد بن حبان (م.354ق.)، بيروت، الکتب الثقافيه، 1393ق.
* '''الثقات'''، محمد بن حبان (م.۳۵۴ق.)، بیروت، الکتب الثقافیه، ۱۳۹۳ق.
* '''جامع البيان عن تأويل آي القرآن (تفسير الطبري)'''، محمد بن جرير الطبري (224-310ق.)، به کوشش صدقي جميل العطار، بيروت، دار الفکر، 1415ق.
* '''جامع البیان عن تأویل آی القرآن (تفسیر الطبری)'''، محمد بن جریر الطبری (۲۲۴-۳۱۰ق.)، به کوشش صدقی جمیل العطار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
* '''الخصال المحمودة و المذمومه'''، محمد بن علي بن بابويه (شيخ صدوق) (311-381ق.)، به کوشش علي‌اکبر غفاري، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1410ق.
* '''الخصال المحمودة و المذمومه'''، محمد بن علی بن بابویه (شیخ صدوق) (۳۱۱-۳۸۱ق.)، به کوشش علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۰ق.
* '''دلائل النبوه'''، احمد بن الحسين البيهقي (م.458ق.)، به کوشش عبدالمعطي، بيروت، دار الکتب العلميه، 1405ق.
* '''دلائل النبوه'''، احمد بن الحسین البیهقی (م.۴۵۸ق.)، به کوشش عبدالمعطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق.
* '''رجال الطوسي'''، محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، به کوشش جواد قيومي، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1415ق.
* '''رجال الطوسی'''، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵-۴۶۰ق.)، به کوشش جواد قیومی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۵ق.
* '''روض الجنان'''، ابوالفتوح رازي (م.554ق.)، به کوشش محمد جعفر ياحقي و محمد مهدي ناصح آستان قدس رضوي، 1375ش.
* '''روض الجنان'''، ابوالفتوح رازی (م.۵۵۴ق.)، به کوشش محمد جعفر یاحقی و محمد مهدی ناصح آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ش.
* '''سبل الهدي و الرشاد في سيرة خير العباد'''، محمد بن يوسف الشمس الشامي (م.942ق.)، به کوشش عادل احمد عبدالموجود و علي محمد معوض، بيروت، دار الکتب العلميه، 1414ق.
* '''سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد'''، محمد بن یوسف الشمس الشامی (م.۹۴۲ق.)، به کوشش عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
* '''السنن الکبري'''، احمد بن الحسين البيهقي (384-458ق.)، بيروت، دار الفکر، 1416ق.
* '''السنن الکبری'''، احمد بن الحسین البیهقی (۳۸۴-۴۵۸ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۶ق.
* '''سير اعلام النبلاء'''، شمس‌الدين محمد بن احمد الذهبي (م.748ق.)، به کوشش گروهي از محققان، بيروت، الرساله، 1413ق.
* '''سیر اعلام النبلاء'''، شمس‌الدین محمد بن احمد الذهبی (م.۷۴۸ق.)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق.
* '''السيرة النبويه'''، عبدالملک بن هشام (م.208ق.)، تحقيق مصطفي السقاء و عبدالحفيظ شبلي و ابراهيم الابياري، بيروت، مکتبة العلميه، بي‌تا.
* '''السیرة النبویه'''، عبدالملک بن هشام (م.۲۰۸ق.)، تحقیق مصطفی السقاء و عبدالحفیظ شبلی و ابراهیم الابیاری، بیروت، مکتبة العلمیه، بی‌تا.
* '''سيماي کارگزاران علي بن ابي‌طالب'''، علي اکبر ذاکري، مرکز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي قم، اول، 1371ش.
* '''سیمای کارگزاران علی بن ابی‌طالب'''، علی اکبر ذاکری، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم، اول، ۱۳۷۱ش.
* '''شرح الاخبار في فضائل الائمة الاطهار'''، نعمان بن محمد المغربي (م.363ق.)، به کوشش سيد محمد حسيني جلالي، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1414ق.
* '''شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار'''، نعمان بن محمد المغربی (م.۳۶۳ق.)، به کوشش سید محمد حسینی جلالی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۴ق.
* '''شرح نهج البلاغه'''، ابن ابي‌الحديد (م.656ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهيم، بيروت، دار احياء الکتب العربيه، 1378ق.
* '''شرح نهج البلاغه'''، ابن ابی‌الحدید (م.۶۵۶ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار احیاء الکتب العربیه، ۱۳۷۸ق.
* '''شواهد التنزيل لقواعد التفضيل في الايات النازلة في اهل البيت'''، الحاکم الحسکاني (م.506ق.)، به کوشش محمدباقر محمودي، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1411ق.
* '''شواهد التنزیل لقواعد التفضیل فی الایات النازلة فی اهل البیت'''، الحاکم الحسکانی (م.۵۰۶ق.)، به کوشش محمدباقر محمودی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۴۱۱ق.
* '''صحيح البخاري'''، محمد بن اسماعيل البخاري (م.‌256‌ق.)، به کوشش عبدالعزيز بن عبدالله ‌بن ‌باز، بيروت، دار الفکر، 1401ق.
* '''صحیح البخاری'''، محمد بن اسماعیل البخاری (م.۲۵۶ق.)، به کوشش عبدالعزیز بن عبدالله بن باز، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق.
* '''الطبقات الکبري'''، محمد بن سعد (م.230ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر عطا، بيروت، دار الکتب العلميه، 1410ق.
* '''الطبقات الکبری'''، محمد بن سعد (م.۲۳۰ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق.
* '''الطبقات'''، خليفة بن خياط (م.240ق.)، به روايت موسي بن ذکريا تستري و محمد بن احمد ازدي، تحقيق سهيل صادق زکار، بيروت، دار الفکر، 1414ق.
* '''الطبقات'''، خلیفة بن خیاط (م.۲۴۰ق.)، به روایت موسی بن ذکریا تستری و محمد بن احمد ازدی، تحقیق سهیل صادق زکار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
* '''العقد الفريد'''، احمد بن محمد بن عبد ربه (246-328ق.)، به کوشش مفيد محمد قميحه، بيروت، مکتبة العصريه، 1425ق.
* '''العقد الفرید'''، احمد بن محمد بن عبد ربه (۲۴۶-۳۲۸ق.)، به کوشش مفید محمد قمیحه، بیروت، مکتبة العصریه، ۱۴۲۵ق.
* '''الغدير في الکتاب و السنة و الادب'''، عبدالحسين الاميني، تهران، دار الکتب الاسلاميه، 1366ش.
* '''الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب'''، عبدالحسین الامینی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۶ش.
* '''غرر التبيان'''، بدرالدين حموي (م.733ق.)، به کوشش عبدالجواد خلف، دمشق، دار قتيبه، 1410ق.
* '''غرر التبیان'''، بدرالدین حموی (م.۷۳۳ق.)، به کوشش عبدالجواد خلف، دمشق، دار قتیبه، ۱۴۱۰ق.
* '''فتوح البلدان'''، احمد بن يحيي البلاذري (م.279ق.)، تصحيح صلاح‌الدين منجد، قاهره، مکتبة النهضة المصريه، 1957م.
* '''فتوح البلدان'''، احمد بن یحیی البلاذری (م.۲۷۹ق.)، تصحیح صلاح‌الدین منجد، قاهره، مکتبة النهضة المصریه، ۱۹۵۷م.
* '''الفتوح'''، احمد بن محمد بن اعثم کوفي (م.314ق.)، به کوشش علي شيري، بيروت، دار الاضواء، 1411ق.
* '''الفتوح'''، احمد بن محمد بن اعثم کوفی (م.۳۱۴ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۱۱ق.
* '''الکافي'''، محمد بن يعقوب کليني (م.329ق.)، به کوشش علي‌اکبر غفاري، تهران، انتشارات دار الکتب اسلاميه، 1375ش.
* '''الکافی'''، محمد بن یعقوب کلینی (م.۳۲۹ق.)، به کوشش علی‌اکبر غفاری، تهران، انتشارات دار الکتب اسلامیه، ۱۳۷۵ش.
* '''الکامل في التاريخ'''، علي بن محمد ابن الاثير (555-630ق.)، بيروت، دار صادر، 1385ق.
* '''الکامل فی التاریخ'''، علی بن محمد ابن الاثیر (۵۵۵-۶۳۰ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
* '''الکشاف'''، محمود بن عمر الزمخشري (م.538ق.)، به کوشش محمد عبدالسلام، بيروت، دار الکتب العلميه، 1415ق.
* '''الکشاف'''، محمود بن عمر الزمخشری (م.۵۳۸ق.)، به کوشش محمد عبدالسلام، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
* '''کشف الغمه'''، علي بن عيسي الاربلي (م.693ق.)، بيروت، دار الاضواء، 1405ق.
* '''کشف الغمه'''، علی بن عیسی الاربلی (م.۶۹۳ق.)، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۰۵ق.
* '''کنز العمال في سنن الاقوال و الافعال'''، علي بن حسام‌الدين الهندي (م.975ق.)، به کوشش بکري حياني و صفوة السقاء، بيروت، مؤسسة الرساله، 1409ق.
* '''کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال'''، علی بن حسام‌الدین الهندی (م.۹۷۵ق.)، به کوشش بکری حیانی و صفوة السقاء، بیروت، مؤسسة الرساله، ۱۴۰۹ق.
* '''اللباب في تهذيب الانساب'''، علي بن محمد ابن الاثير (555-630ق.)، به کوشش احسان عباس، بيروت، دار صادر، 1414ق.
* '''اللباب فی تهذیب الانساب'''، علی بن محمد ابن الاثیر (۵۵۵-۶۳۰ق.)، به کوشش احسان عباس، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۴ق.
* '''مجمع البيان في تفسير القرآن'''، الفضل بن الحسن الطبرسي (468-548ق.)، مقدمه محمد جواد بلاغي (1864-1933م.)، تصحيح سيد هاشم رسولي محلاتي و فضل الله يزدي طباطبايي، بيروت، دار المعرفه، 1406ق.
* '''مجمع البیان فی تفسیر القرآن'''، الفضل بن الحسن الطبرسی (۴۶۸-۵۴۸ق.)، مقدمه محمد جواد بلاغی (۱۸۶۴-۱۹۳۳م.)، تصحیح سید هاشم رسولی محلاتی و فضل الله یزدی طباطبایی، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
* '''المحبّر'''، محمد بن حبيب (م.245ق.)، به کوشش ايلزه ليختن شتيتر، بيروت، دار الآفاق الجديده، بي‌تا.
* '''المحبّر'''، محمد بن حبیب (م.۲۴۵ق.)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده، بی‌تا.
* '''مراصد الاطلاع علي اسماء الامکنة و البقاع، و هو مختصر معجم البلدان لياقوت'''، صفي‌الدين عبدالمومن بن عبدالحق (م.739ق.)، به کوشش علي محمد البجاوي، بيروت، دار الجيل، 1412ق.
* '''مراصد الاطلاع علی اسماء الامکنة و البقاع، و هو مختصر معجم البلدان لیاقوت'''، صفی‌الدین عبدالمومن بن عبدالحق (م.۷۳۹ق.)، به کوشش علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق.
* '''مروج الذهب و معادن الجوهر'''، علي بن الحسين المسعودي (م.346ق.)، به کوشش يوسف اسعد داغر، قم، انتشارات هجرت، 1409ق.
* '''مروج الذهب و معادن الجوهر'''، علی بن الحسین المسعودی (م.۳۴۶ق.)، به کوشش یوسف اسعد داغر، قم، انتشارات هجرت، ۱۴۰۹ق.
* '''مسند احمد'''، احمد بن حنبل (م.241ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1415ق.
* '''مسند احمد'''، احمد بن حنبل (م.۲۴۱ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ق.
* '''المعارف'''، ابن قتيبه دينوري (213-276ق.)، به کوشش ثروت عکاشه، قم، انتشارات شريف الرضي، 1373ش.
* '''المعارف'''، ابن قتیبه دینوری (۲۱۳-۲۷۶ق.)، به کوشش ثروت عکاشه، قم، انتشارات شریف الرضی، ۱۳۷۳ش.
* '''المعجم الکبير'''، سليمان بن احمد الطبراني (260-360ق.)، به کوشش حمدي عبدالمجيد السلفي، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1405ق.
* '''المعجم الکبیر'''، سلیمان بن احمد الطبرانی (۲۶۰-۳۶۰ق.)، به کوشش حمدی عبدالمجید السلفی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
* '''المعرفة و التاريخ'''، يعقوب بن سفيان الفسوي(م.277ق.)، دار الکتب العلميه، بي‌جا، 1419ق.
* '''المعرفة و التاریخ'''، یعقوب بن سفیان الفسوی(م.۲۷۷ق.)، دار الکتب العلمیه، بی‌جا، ۱۴۱۹ق.
* '''المغازي'''، محمد بن عمر الواقدي (م.207ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بيروت، مؤسسة الاعلمي، 1409ق.
* '''المغازی'''، محمد بن عمر الواقدی (م.۲۰۷ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۴۰۹ق.
* '''مناقب آل ابي‌طالب'''، ابن شهر آشوب (م.588ق.)، به کوشش البقاعي، بيروت، دار الاضواء، 1412ق.
* '''مناقب آل ابی‌طالب'''، ابن شهر آشوب (م.۵۸۸ق.)، به کوشش البقاعی، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۱۲ق.
* '''مناقب الامام امير المؤمنين علي بن ابي‌طالب'''، محمد بن سليمان الکوفي (م.300ق.)، به کوشش محمدباقر محمودي، قم، مجمع احياء الثقافة الاسلاميه، 1412ق.
* '''مناقب الامام امیر المؤمنین علی بن ابی‌طالب'''، محمد بن سلیمان الکوفی (م.۳۰۰ق.)، به کوشش محمدباقر محمودی، قم، مجمع احیاء الثقافة الاسلامیه، ۱۴۱۲ق.
* '''مناقب علي بن ابي‌طالب و ما نزل من القران في علي'''، احمد بن موسي بن مَرْدَوَيه الاصفهاني (م.410ق.)، تحقيق عبدالرزّاق محمد حسين حرزالدين، قم، دار الحديث، 1422ق.
* '''مناقب علی بن ابی‌طالب و ما نزل من القران فی علی'''، احمد بن موسی بن مَرْدَوَیه الاصفهانی (م.۴۱۰ق.)، تحقیق عبدالرزّاق محمد حسین حرزالدین، قم، دار الحدیث، ۱۴۲۲ق.
* '''المنتظم في تاريخ الملوک و الامم'''، عبدالرحمان بن علي ابن الجوزي (م.597ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر عطا و مصطفي عبدالقادر عطا و نعيم زرزور، بيروت، دار الکتب العلميه، 1412ق.
* '''المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم'''، عبدالرحمان بن علی ابن الجوزی (م.۵۹۷ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا و نعیم زرزور، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق.
* '''الوثائق السياسيه'''، محمد حميد الله، قاهرة، 1958م.
* '''الوثائق السیاسیه'''، محمد حمید الله، قاهرة، ۱۹۵۸م.

نسخهٔ ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۴۶

حُذَیفَة بن یَمان: کارگزار، کاتب و رازدار پیامبر(ص) بود ایشان در یثرب مسلمان شد و پیامبر اکرم نام‌های منافقین را به حذیفه گفته بودند ایشان غیر از بدر، در تمامی غزوه‌ها شرکت کرده بودند . جزء هفت نفر بود که در کفن و دفن حضرت فاطمه(س) شرکت کرده بود علمای شیعه حذیفه را در کنار سلمان، مقداد و ابوذر دانسته‌اند حضرت علی(ع) در مورد ایشان فرموده‌ند که حذیفه جزء هفت نفری است که به خاطر آنها، عنایت‌های خدا بر مردم ارزانی می‌شود. از حذیفه روایاتی مخصوصا در مورد مناقب اهل بیت نقل شده است. حذیفه بعد از چهل روز از بیعت مردم با امام علی(ع) از دنیا رفت.

نسب

ابوعبدالله[۱]یا بنا بر قول ضعیفی، ابوسریحه[۲]حذیفة بن حِسْل یا حُسَیل بن جابر، از تیره بنی‌عَبْس بن بَغیض، از عرب عدنانی است[۳]برخی بنی‌عبس را یمنی دانسته‌اند[۴] حذیفه در مدینه به دنیا آمد. [۵]

لقب یمان

یمان، لقب پدر حذیفه است. مطابق برخی نقل‌ها، جد چهارم حذیفه (جروة بن حارث) پس از درگیری خونین میان قبیله‌اش، از یمن گریخت و به یثرب آمد[۶]و با خاندان بنی‌عبدالاَشْهل از اوس، که خود یمنی بودند، هم‌پیمان شد و لقب «یمان» را کسب کرد[۷].[۸]؛ نیز گفته شده واژه یمان منسوب به یمن است. [۹]پدر حذیفه سفر تجاری به یمن داشت و هرگاه به یثرب بازمی‌گشت، مردم می‌گفتند: «یمانی آمد».[۱۰]

حذیفه در عصر پیامبر

حذیفه همراه پدرش، با هجرت رسول خدا به یثرب، مسلمان شدند. پیامبر، هنگام عقد برادری میان حذیفه و عمار یاسر[۱۱]پیمان برادری بست. برخی از برادری او با ابوعبیده جراح[۱۲]و نیز سلمان فارسی[۱۳] سخن گفته‌اند. حذیفه در همه غزوه‌های رسول خدا، به جز بدر، حضور داشت. [۱۴]

در جنگ بدر

قریش، او و پدرش را پیش از نبرد بدر، در مسیر بازگشت به یثرب، دستگیر، و به شرط همراهی نکردن با پیامبر، آزاد کرد. آنان پس از رسیدن نزد رسول خدا بر این شرط خود وفادار ماندند و در بدر شرکت نکردند. [۱۵]

در جنگ اُحد

حذیفه در نبرد اُحد همراه پدر سالخورده و برادرش، صفوان، شرکت داشت که پدرش به اشتباه به دست یکی از مسلمانان کشته شد[۱۶]و چون پیامبر خواست دیه او را بپردازد، حذیفه آن را بخشید. [۱۷]حذیفه در غزوه حَمْراء الاَسَد که روز بعد از نبرد اُحد، برای تعقیب قریش و افزایش روحیه مسلمانان، انجام شد[۱۸]، حضور داشت. طبری او را از کسانی می‌داند که ابوسفیان را تعقیب کردند. [۱۹] پس از نبرد اُحد، یهودیان یثرب که شکست مسلمانان را، ناشی از بر حق نبودن پیامبر معرفی می‌کردند، در توطئه‌ای، با خطاب قرار دادن حذیفه و برخی مسلمانان، سعی در رویگردانی آنان از اسلام داشتند. اما آن‌ها به عهد خود وفادار مانده، آن حضرت را از سوسه‌های یهود آگاه کردند. برخی مفسران، نزول آیات (وَدَّتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکتابِ لَوْ یضِلُّونَکمْ...) (آل عمران/۳، 69) [۲۰] و (وَدَّ کثیرٌ مِنْ أَهْلِ الْکتابِ...) (بقره/۲، ۱۰۹) را درباره این دسته از مسلمانان دانسته‌اند. [۲۱]

در نبرد خندق

هنگامی که کندن بخشی از خندق بر گروهی، از جمله حذیفه، دشوار شد، وی سلمان را نزد پیامبر فرستاد تا با دعای آن حضرت، کار آسان شود. [۲۲] با طولانی شدن محاصره خندق و بروز اختلاف میان احزاب، رسول خدا حذیفه را شبانه به سراپرده سپاه شرک فرستاد و او پس از بازگشت، تصمیم جدی سران احزاب را برای ترک مدینه، به پیامبر اطلاع داد. این در حالی بود که کسی داوطلب این ظیفه، حتی به شرط تضمین سلامتی و وعده بهشت، نشده بود. [۲۳]

در غزوه تبوک

در بازگشت از غزوه تبوک زمانی که برخی منافقان در پی ترور پیامبر بودند و می‌خواستند، شتر او را رَم دهند، حذیفه به دستور رسول خدا آنان را دور کرد و از قول آن حضرت گفت: «اگر کنار نروند پیامبر آن‌ها را با نام‌های پدرانشان صدا خواهد زد». از این رو توطئه‌گران از ترس شناخته شدن، متواری شدند. [۲۴] برخی مفسران، آیات 64-65[۲۵] و۷۴ توبه/۹ را مربوط به ترور نافرجام رسول خدا دانسته‌اند. [۲۶] مشهور است که پیامبر نام‌های این منافقان را به حذیفه گفت. اما او، به دستور آن حضرت، از افشای آن خودداری کرد. [۲۷]

حذیفه و منافقین

حذیفه از این رو که منافق‌شناس بود، به صاحب سرّ پیامبر معروف گردید: [۲۸] در گزارش ویژه‌ای، حذیفه، ابوموسی اشعری را از اصحاب عقبه و منافق دانسته است. [۲۹] در نقل واقدی، عُمَر هرگاه می‌خواست بر جنازه‌ای نماز گزارد، در خصوص نفاق یا عدم نفاق متوفا نظر حذیفه را جویا می‌شد و بر هر جنازه‌ای که حذیفه حضور نمی‌یافت، خلیفه نیز از نماز بر او خودداری می‌کرد. [۳۰]

حذیفه در حجةالوداع

حذیفه در حجةالوداع حضور داشت و در غدیر خم، به علی به امارت سلام دادند. [۳۱]

کاتب و مورد اعتماد پیامبر(ص)

حذیفه از کاتبان رسول خدا بود. [۳۲] پیامبر از آنان خواست نام مسلمانان را بنویسند[۳۳]. حذیفه کارشناس برآورد محصولات بود و پیش‌فروش یا پیش‌خرید برآورد نخل را می‌نوشت. [۳۴] نام حذیفه، به عنوان شاهد، در برخی پیمان‌های رسول خدا آمده است. [۳۵]همچنین چون مورد اعتماد پیامبر بود، مأموریت‌هایی به او سپرده می‌شد. طبق گزارشی، قومی به نزاع برخاسته، شکایتشان را نزد رسول خدا بردند. آن حضرت، حذیفه را برای داوری میانشان فرستاد و مورد تأیید پیامبر نیز قرار گرفت. [۳۶] سهیلی، ذیل آیه ۱ مزمّل/۷۳، آورده است که پیامبر به حذیفه، هنگام خواب، فرمود: «یا نَوْمان!» و این سخن از روی مهربانی صورت گرفت[۳۷]؛ نیز ذیل آیه (وَ إِذا قیلَ لَهُمْ آمِنُوا کما آمَنَ النَّاسُ...) (بقره/۲، ۱۶۳) از ابن عباس نقل شده که مقصود از ایمان آورندگان، علی، حذیفه و تنی چند از صحابه خاص رسول خدا هستند. [۳۸]

روایتگری حذیفه

حذیفه راوی حدیث پیامبر بود؛ کسانی چون امام علی، عمر و ابوعبیده از او روایت نقل کرده‌اند. [۳۹] از حذیفه درباره تفسیر برخی آیات قرآن، روایاتی نقل شده که آیات(وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ) [۴۰] (قمر/۵۴، ۱)، آیه کلاله (نساء/ 4) [۴۱]، (...وَ عَلَی الْأَعْرافِ رِجالٌ...) (اعراف/۷، 46) [۴۲]از آن جمله‌اند.

حذیفه در عصر خلفا

از زندگی حذیفه، در دوره خلافت ابوبکر، اطلاعی نیست. [۴۳] با گسترش فتوحات در عصر عمر، حذیفه نقش بازرسی، ایفا کرد. پس از فتح مدائن،‏ خلیفه را در جریان وضع نامناسب زیستی و بهداشتی جنگجویان عرب قرار داد. [۴۴] در نبرد نهاوند، عُمر وی را جانشین نعمان بن مقرن، فرمانده سپاه مسلمانان، قرار داد. پس از شهادت نعمان، حذیفه پرچم را به دست گرفت و به فتح انجامید. [۴۵]در این نبرد فرماندهی دو جناح را بر عهده داشت. [۴۶]پس از نهاوند نیز همدان و ری را فتح کرد. [۴۷] حذیفه در فتح جزیره (قسمت شمالی بین النهرین) نیز شرکت داشت و از طرف عمر، به حکمرانی «نصیبین» منصوب شد. [۴۸] عمر، آذربایجان را به حذیفه واگذاشت. [۴۹] وی در اردبیل، با مرزبان آن، جنگید. پس از آن نیز موقان، گیلان، دینور و ماسَبذان را فتح[۵۰]کرد[۵۱]. [۵۲]حذیفه در فتح رامهرمز،[۵۳] و شوشتر، شامات[۵۴]شرکت داشت[۵۵].[۵۶]حذیفه در مدائن از سوی عمر، کارگزار بود[۵۷]. [۵۸]و مسجد جامع مدائن را ساخته و به عنوان امام جماعت بود. [۵۹]

در زمان عثمان

عثمان، حذیفه را بر ارمنستان والی کرد و او در شهر بردعه (بزدعه) اقامت گزید و سپس به دستور عثمان، به کوفه بازگشت. [۶۰] حذیفه که در مناطق فتح شده شاهد اختلاف قرائات قرآن بود، عثمان را به تدوین قرآن واحد فراخواند. از این رو عثمان دستور داد همه مصاحف، جز مصحف حفصه، دختر عمر را بسوزانند و از آن مصحف چند نسخه تهیه، و هر یک را به منطقه‌ای ارسال کردند. [۶۱]حذیفه جزو هفت نفری بود که هنگام عبور از تبعیدگاه ابوذر غفاری، که به تازگی رحلت کرده بود، پس از کفن و دفن، به خاک سپردند[۶۲] حذیفه در فتح طبرستان، همراه سعید بن عاص اموی شرکت داشت. [۶۳]کسانی از اهل کوفه، به سرپرستی مالک اشتر، از خلیفه خواستار عزل سعید از کوفه شدند و به جای او حذیفه و ابوموسی را پیشنهاد کردند. [۶۴]عثمان، حذیفه را بر سواد کوفه ولایت داد. [۶۵]حذیفه هنگام مرگ عثمان، کارگزار او در مدائن بود[۶۶]و تا هنگام مرگش، که پس از بیعت با امام علی رخ داد، ادامه داشت. [۶۷]

حذیفه و امام علی

حذیفه در کوفه بیمار بود و چون جریان قتل عثمان و بیعت مردم را با امام علی شنید، به مسجد رفت و بر منبر، خدا را شکر کرد که تا این روز زنده مانده است. به پسرانش، سعد و صفوان، سفارش کرد که از یاری آن حضرت دست برندارند. او، علی را بهترین یار میان رفتگان و بازماندگان دانست و وجود جنگ‌های خونین را در زمان آن حضرت پیش‌بینی، و علی را در آن‌ها مدار حق معرفی کرد. [۶۸]حذیفه، پس از ۷ یا ۴۰ روز، در مدائن درگذشت[۶۹].[۷۰]هنگامی که خبر بیعت امام علی در شهر مدائن به حذیفه رسید، وی دست راستش را بر دست چپش زد و گفت: «بعد از علی با هیچ قرشی بیعت نمی‌کنم».[۷۱]

وفات

حذیفه در حال احتضار می‌گفت: «خدایا! تو را دوست دارم، پس دیدارت را بر من مبارک کن».[۷۲]هنگام جان دادن می‌گریست و چون از علت آن پرسیدند، گفت: «مرگ را دوست دارم؛ لیکن نمی‌دانم خدا از من خشنود است یا ناخشنود».[۷۳] سعد و صفوان، فرزندان حذیفه، در رکاب امام علی، در نبرد صفین به شهادت رسیدند. [۷۴] برخی از علمای شیعه، حذیفه را کنار سلمان، ابوذر و مقداد، از ارکان چهارگانه شیعه به شمار آورده‌اند. [۷۵]

حذیفه و اهل بیت

حذیفه، مناقبی را از رسول خدا برای امام علی(ع) ذکر کرده است؛ از جمله آنکه پیامبر، علی را صدّیق اکبر و فاروق اکبر خواند. [۷۶]نیز در پاسخ ربیعه سعدی، از قول مردم بصره، درباره زیاده‌روی در بیان فضایل حضرت علی گفت: «درباره مردی جویا می‌شوی که اگر عمل همه صحابه در یک کفه ترازو و عمل علی در کفه دیگر قرار گیرد، باز عمل او ترجیح دارد»[۷۷]؛ چنان‌که عمل علی در روز خندق بر همه اعمال برتری دارد. [۷۸]همچنین از او نقل شده که رسول خدا تارکان ولایت علی را از دین خودش خارج دانست. حدیث «علی خیر البـشر»[۷۹]، حدیث غدیر و حدیث «صالح المؤمنین» است. [۸۰] روایات دیگری[۸۱] نیز از حذیفه[۸۲]، در شأن[۸۳]و منزلت[۸۴] امام علی[۸۵]و اهل بیت[۸۶]، نقل شده است[۸۷].[۸۸] حاکم حسکانی، ذیل آیات متعددی، از حذیفه یاد کرده است؛ چنان‌که[۸۹] ذیل آیه (وَ سَیجْزِی اللَّهُ الشَّاکرینَ) (آل عمران/۳، ۱۴۴) از قول حذیفه آمده است که مراد از شاکران، علی و ابودجانه هستند که در نبرد احد پایداری کردند. [۹۰]

فضایل حذیفه

امام علی از هفت نفر به نیکی یاد کرد که یکی از آنان حذیفه بود و آنان در دفن حضرت فاطمه شرکت داشتند. [۹۱] و نیز فرموده که رسول خدا دو برابر دیگر انبیا، یعنی چهارده نفر، رفیق و نجیب و وزیر دارد که یکی از آن‌ها حذیفه است. [۹۲]و حذیفه را در زمره هفت تنی دانسته که به سبب ایشان، عنایت‌های خدا بر مردم ارزانی می‌شود. [۹۳]از علی درباره حذیفه پرسیدند. فرمود: «او منافق‌شناس است».[۹۴]درباره زهد حذیفه گزارشی در دست است که او هنگام عزیمت به مدائن، بیش از تکه نانی از مردم نخواست. [۹۵]

نسل حذیفه

سلیمان بن صُرَد (رهبر توّابْین)، در نامه‌ای به سعد بن حذیفه، او را به خونخواهی امام حسین(ع) فراخواند و او پاسخ مثبت داد و با پانصد نفر حرکت کرد، اما نتوانست به توابین بپیوندد و بازگشت. [۹۶]مختار، نیز سعد را به حلوان فرستاد. [۹۷]برخی وفات وی را در سال ۸۲ ق. دانسته‌اند. [۹۸]ابوعبیدة بن حذیفه نیز، که راوی حدیث بود[۹۹]، در سال ۸۲ ق. درگذشت. [۱۰۰]ربیعه[۱۰۱]، ساعده[۱۰۲]، ام سلیم[۱۰۳]و ام موسی[۱۰۴] از دیگر فرزندان حذیفه بودند.

جستارهای وابسته

پانویس

  1. الطبقات الکبری، ج6، ص15؛ ج7، ص317؛ الطبقات، خلیفه، ص98؛ المعارف، ص263.
  2. الثقات، ج3، ص80.
  3. انساب الاشراف، ج13، ص193.
  4. الطبقات، خلیفه، ص98.
  5. الاصابه، ج2، ص39.
  6. انساب الاشراف، ج1، ص328؛ الاستیعاب، ج1، ص257.
  7. فتوح البلدان، ج2، ص375؛ مروج الذهب، ج3، ص209؛ المعارف، ص263.
  8. اسدالغابه، ج1، ص313؛ الاصابه، ج2، ص39.
  9. اسدالغابه، ج3، ص390.
  10. فتوح البلدان، ج2، ص376.
  11. الطبقات، خلیفه، ص352.
  12. الطبقات الکبری، ج3، ص87.
  13. الطبقات الکبری، ج4، ص63؛ اعلام الوری، ج1، ص363؛ المنتظم، ج3، ص73.
  14. الطبقات الکبری، ج7، ص317.
  15. الطبقات الکبری، ج7، ص317؛ اسدالغابه، ج1، ص391؛ سیر اعلام النبلاء، ج2، ص364.
  16. السیرة النبویه، ج3، ص604؛ المغازی، ج1، ص233.
  17. المغازی، ج1، ص233؛ المعارف، ص263؛ تاریخ الطبری، ج2، ص209.
  18. سیر اعلام النبلاء، ج3، ص191؛ تاریخ مدینة دمشق، ج11، ص219.
  19. جامع البیان، ج4، ص236.
  20. اسباب النزول، ص71؛ الکشاف، ج1، ص304؛ روض الجنان، ج4، ص379.
  21. اسباب النزول، ص22؛ الکشاف، ج1، ص436؛ روض الجنان، ج2، ص106-107.
  22. الطبقات الکبری، ج4، ص22؛ دلائل النبوه، ج3، ص419.
  23. السیرة النبویه، ج3، ص714؛ المغازی، ج2، ص234-235.
  24. تاریخ الیعقوبی، ج2، ص68؛ مجمع البیان، ج5، ص81؛ دلائل النبوه، ج5، ص256.
  25. مجمع البیان، ج5، ص90؛ تفسیر ماوردی، ج2، ص379؛ الکشاف، ج2، ص203.
  26. مجمع البیان، ج5، ص81-82؛ اسباب النزول، ص169.
  27. المغازی، ج3، ص1045؛ تاریخ الیعقوبی، ج2، ص68.
  28. الاستیعاب، ج1، ص335؛ اسدالغابه، ج1، ص391؛ بحارالانوار، ج10، ص123.
  29. المعرفة و التاریخ، ج2، ص771.
  30. المغازی، ج3، ص1045.
  31. الکافی، ج1، ص292؛ الامالی، مفید، ص19.
  32. سبل الهدی، ج1، ص59.
  33. الوثائق السیاسیه، ص113.
  34. التنبیه و الاشراف، ص245؛ العقد الفرید، ج4، ص212؛ مناقب آل ابی‌طالب، ج1، ص210.
  35. الطبقات الکبری، ج1، ص219.
  36. الطبقات الکبری، ج6، ص60؛ الاستیعاب، ج1، ص228.
  37. التعریف و الاعلام، ص356؛ غرر التبیان، ص521.
  38. شواهد التنزیل، ج1، ص93.
  39. اسدالغابه، ج1، ص390؛ سیر اعلام النبلاء، ج2، ص361؛ تهذیب التهذیب، ج2، ص193.
  40. تفسیر جوامع الجامع، ج3، ص462.
  41. الاتقان، ج1، ص168.
  42. مبهمات القرآن، ج1، ص476؛ تفسیر القرطبی، ج14، ص88.
  43. الطبقات الکبری، ج7، ص101.
  44. تاریخ الطبری، ج3، ص146؛ الکامل فی التاریخ، ج2، ص527-528.
  45. فتوح البلدان، ج2، ص373؛ الاخبار الطوال، ص135؛ تاریخ الطبری، ج3، ص204.
  46. تاریخ الطبری، ج3، ص204.
  47. تاریخ خلیفه، ص107.
  48. فتوح البدان، ج1، ص380.
  49. فتوح البلدان، ج2، ص400.
  50. فتوح البلدان، ج2، ص400.
  51. فتوح البلدان، ص372-374.
  52. تاریخ خلیفه، ص100؛ اسدالغابه، ج1، ص54.
  53. الفتوح، ج2، ص276.
  54. تاریخ الیعقوبی، ج2، ص141؛ الفتوح، ص148.
  55. فتوح البلدان، ج2، ص468.
  56. فتوح البلدان، ج2، ص468.
  57. الطبقات الکبری، ج7، ص317.
  58. اسدالغابه، ج1، ص392.
  59. تفسیر القرطبی، ج11، ص85.
  60. فتوح البلدان، ج1، ص241؛ تاریخ الیعقوبی، ج2، ص168؛ الفتوح، ص291.
  61. تاریخ المدینه، ج3، ص991؛ صحیح البخاری، ج6، ص99؛ جامع البیان، ج1، ص46.
  62. تاریخ الیعقوبی، ج2، ص173؛ الکامل فی التاریخ، ج3، ص134.
  63. الکامل فی التاریخ، ج3، ص109.
  64. انساب الاشراف، ج6، ص159.
  65. الفتوح، ص353.
  66. انساب الاشراف، ج3، ص17؛ رجال طوسی، ص60.
  67. الطبقات الکبری، ج7، ص317؛ مروج الذهب، ج2، ص384.
  68. مروج الذهب، ج2، ص383.
  69. مروج الذهب، ج2، ص384.
  70. اسدالغابه، ج1، ص392؛ سیر اعلام النبلاء، ج2، ص363؛ رجال طوسی، ص35.
  71. انساب الاشراف، ج2، ص17.
  72. اسدالغابه، ج1، ص391.
  73. اسدالغابه، ج1، ص391.
  74. مروج الذهب، ج2، ص383؛ الکامل فی التاریخ، ج3، ص287.
  75. رجال طوسی، ص60.
  76. مناقب امیرالمؤمنین، ج1، ص152.
  77. الارشاد، ج1، ص103؛ شرح نهج البلاغه، ج19، ص60-61؛ بحارالانوار، ج20، ص256.
  78. شرح نهج البلاغه، ج13، ص284؛ الغدیر، ج7، ص212.
  79. مناقب امیر المؤمنین، ج2، ص523؛ شرح الاخبار، ج1، ص143-144.
  80. شواهد التنزیل، ج2، ص348.
  81. کشف الغمه، ج2، ص95-219.
  82. شواهد التنزیل، ج2، ص384.
  83. شواهد التنزیل، ج1، ص176.
  84. الامالی، طوسی، ص330.
  85. مسند الامام احمد بن حنبل، ج3، ص3.
  86. الارشاد، ج1، ص103.
  87. شواهد التنزیل، ج1، ص163.
  88. الامالی، طوسی، ص344.
  89. شواهد التنزیل، ج1، ص199؛ ج2، ص391-384.
  90. شواهد التنزیل، ج1، ص177.
  91. الخصال، ج2، ص361؛ تفسیر فرات الکوفی، ص570.
  92. شواهد التنزیل ج2، ص490؛ تاریخ مدینة دمشق، ج12، ص270-271.
  93. شواهد التنزیل، ج2، ص499.
  94. سیر اعلام النبلاء، ج2، ص363؛ نک: الغدیر، ج6، ص241.
  95. کنز العمال، ج13، ص343.
  96. تاریخ الطبری، ج4، ص430؛ مروج الذهب، ج3، ص70؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص161.
  97. الکامل فی التاریخ، ج4، ص227.
  98. مسند الامام احمد بن حنبل، ج4، ص258.
  99. الطبقات، خلیفه، ص260.
  100. تهذیب الکمال، ج8، ص477.
  101. اللباب، ج1، ص351.
  102. المعجم الکبیر، ج3، ص162.
  103. الطبقات الکبری، ج8، ص477.
  104. الطبقات الکبری، ج6، ص297.

منابع

این مقاله برگرفته از است.

منابع

  • الاتقان فی علوم القرآن، عبدالرحمان بن ابی‌بکر السیوطی (م.۹۱۱ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۶ق.
  • الاحتجاج علی اهل اللجاج، احمد بن علی الطبرسی (م.۵۲۰ق.)، به کوشش ابراهیم بهادری و محمد هادی به، تهران، انتشارات اسوه، ۱۴۱۳ق.
  • الاخبار الطوال، احمد بن داود الدینوری (م.۲۸۳ق.)، به کوشش عبدالمنعم عامر و جمال‌الدین شیال، قم، انتشارات شریف الرضی، ۱۴۱۲ق.
  • الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، محمد بن محمد بن النعمان (شیخ مفید) (۳۳۶-۴۱۳ق.)، تحقیق مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق.
  • اسباب النزول، علی بن احمد الواحدی (م.۴۶۸ق.)، به کوشش ایمن صالح، قاهره، دار الحدیث، بی‌تا.
  • الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، یوسف بن عبدالله بن عبدالبر (۳۶۸-۴۶۳ق.)، به کوشش علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
  • اسد الغابة فی معرفة الصحابه، علی بن محمد ابن الاثیر (۵۵۵-۶۳۰ق.)، به کوشش علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
  • الاصابة فی تمییز الصحابه، ابن حجر العسقلانی (۷۷۳-۸۵۲ق.)، به کوشش علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
  • اعلام الوری باعلام الهدی، الفضل بن الحسن الطبرسی (۴۶۸-۵۴۸ق.)، تصحیح مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، قم، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۷ق.
  • الامالی، محمد بن محمد بن النعمان (شیخ مفید) (م.۴۱۳ق.)، تصحیح حسین استاد ولی، علی‌اکبر غفاری، بیروت، دار المفید، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
  • الامالی، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵-۴۶۰ق.)، تصحیح محققان بنیاد بعثت، قم، انتشارات دار الثقافه، ۱۴۱۴ق.
  • انساب الاشراف، احمد بن یحیی البلاذری (م.۲۷۹ق.)، تحقیق سهیل صادق زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق.
  • بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، محمد باقر المجلسی (۱۰۳۷-۱۱۱۰ق.)، تصحیح محمد باقر بهبودی و سید ابراهیم میانجی و سید محمد مهدی موسوی خرسان، بیروت، دار احیاء التراث العربی و مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق.
  • تاریخ الطبری (تاریخ الامم والملوک)، محمد بن جریر الطبری (۲۲۴-۳۱۰ق.)، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۴۰۳ق.
  • تاریخ المدینة المنوره (اخبار المدینه النبویه)، عمر بن شبّه النمیری (م.۲۶۲ق.)، به کوشش فهیم محمد شلتوت، قم، دار الفکر، ۱۴۱۰ق.
  • تاریخ خلیفه، خلیفة بن خیاط (م.۲۴۰ق.)، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
  • تاریخ مدینة دمشق، علی بن الحسن ابن عساکر (م.۵۷۱ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
  • تاریخ الیعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب الیعقوبی (م.۲۹۲ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق.
  • التحصین لاسرار ما زاد من اخبار کتاب الیقین، ابن طاووس سید رضی‌الدین علی، مؤسسة دار الکتب، قم، ۱۴۱۳ق.
  • التعریف و الاعلام فیما ابهم من الاسماء الاعلام فی القران الکریم، عبدالرحمان بن عبدالله السهیلی (م.۵۸۱ق.)، به کوشش عبدالله محمد علی النقراط، طرابلس، کلیة الدعوة الاسلامیة و لجنة الحفاظ علی التراث الاسلامی، ۱۴۰۱ق.
  • تفسیر القمی، علی بن ابراهیم قمی (م.۳۰۷ق.)، به کوشش سید طیب موسوی جزائری، بیروت، دار السرور، ۱۴۱۱ق.
  • تفسیر جوامع الجامع، الفضل بن الحسن الطبرسی (۴۶۸-۵۴۸ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۸ق.
  • تفسیر فرات الکوفی، فرات بن ابراهیم الکوفی (م.۳۰۷ق.)، به کوشش محمد کاظم، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۴ش.
  • تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن)، محمد بن احمد القرطبی (م.۶۷۱ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
  • تفسیر ماوردی (النکت و العیون)، علی بن محمد الماوردی (م.۴۵۰ق.)، تصحیح سید عبدالمقصود بن عبدالرحیم، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق.
  • تفسیر مبهمات القرآن الموسوم بصلة الجمع وعائد التذییل لموصول کتابی الاعلام والتکمیل، محمد بن علی البلنسی (م.۷۸۲ق.)، به کوشش حنیف بن حسن القاسمی، بیروت، دار الغرب الاسلامی، ۱۴۱۱ق.
  • التنبیه و الاشراف، علی بن الحسین المسعودی (م.۳۴۶ق.)، بیروت، دار الصعب، بی‌تا.
  • تهذیب التهذیب، ابن حجر العسقلانی (۷۷۳-۸۵۲ق.)، به کوشش مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
  • تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، یوسف بن عبدالرحمان المزی (م.۷۴۲ق.)، به کوشش بشار عواد معروف، بیروت، مؤسسة الرساله، ۱۹۸۵م.
  • الثقات، محمد بن حبان (م.۳۵۴ق.)، بیروت، الکتب الثقافیه، ۱۳۹۳ق.
  • جامع البیان عن تأویل آی القرآن (تفسیر الطبری)، محمد بن جریر الطبری (۲۲۴-۳۱۰ق.)، به کوشش صدقی جمیل العطار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
  • الخصال المحمودة و المذمومه، محمد بن علی بن بابویه (شیخ صدوق) (۳۱۱-۳۸۱ق.)، به کوشش علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۰ق.
  • دلائل النبوه، احمد بن الحسین البیهقی (م.۴۵۸ق.)، به کوشش عبدالمعطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق.
  • رجال الطوسی، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵-۴۶۰ق.)، به کوشش جواد قیومی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۵ق.
  • روض الجنان، ابوالفتوح رازی (م.۵۵۴ق.)، به کوشش محمد جعفر یاحقی و محمد مهدی ناصح آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ش.
  • سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، محمد بن یوسف الشمس الشامی (م.۹۴۲ق.)، به کوشش عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
  • السنن الکبری، احمد بن الحسین البیهقی (۳۸۴-۴۵۸ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۶ق.
  • سیر اعلام النبلاء، شمس‌الدین محمد بن احمد الذهبی (م.۷۴۸ق.)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق.
  • السیرة النبویه، عبدالملک بن هشام (م.۲۰۸ق.)، تحقیق مصطفی السقاء و عبدالحفیظ شبلی و ابراهیم الابیاری، بیروت، مکتبة العلمیه، بی‌تا.
  • سیمای کارگزاران علی بن ابی‌طالب، علی اکبر ذاکری، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم، اول، ۱۳۷۱ش.
  • شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار، نعمان بن محمد المغربی (م.۳۶۳ق.)، به کوشش سید محمد حسینی جلالی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۴ق.
  • شرح نهج البلاغه، ابن ابی‌الحدید (م.۶۵۶ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار احیاء الکتب العربیه، ۱۳۷۸ق.
  • شواهد التنزیل لقواعد التفضیل فی الایات النازلة فی اهل البیت، الحاکم الحسکانی (م.۵۰۶ق.)، به کوشش محمدباقر محمودی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۴۱۱ق.
  • صحیح البخاری، محمد بن اسماعیل البخاری (م.۲۵۶ق.)، به کوشش عبدالعزیز بن عبدالله بن باز، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق.
  • الطبقات الکبری، محمد بن سعد (م.۲۳۰ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق.
  • الطبقات، خلیفة بن خیاط (م.۲۴۰ق.)، به روایت موسی بن ذکریا تستری و محمد بن احمد ازدی، تحقیق سهیل صادق زکار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
  • العقد الفرید، احمد بن محمد بن عبد ربه (۲۴۶-۳۲۸ق.)، به کوشش مفید محمد قمیحه، بیروت، مکتبة العصریه، ۱۴۲۵ق.
  • الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، عبدالحسین الامینی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۶ش.
  • غرر التبیان، بدرالدین حموی (م.۷۳۳ق.)، به کوشش عبدالجواد خلف، دمشق، دار قتیبه، ۱۴۱۰ق.
  • فتوح البلدان، احمد بن یحیی البلاذری (م.۲۷۹ق.)، تصحیح صلاح‌الدین منجد، قاهره، مکتبة النهضة المصریه، ۱۹۵۷م.
  • الفتوح، احمد بن محمد بن اعثم کوفی (م.۳۱۴ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۱۱ق.
  • الکافی، محمد بن یعقوب کلینی (م.۳۲۹ق.)، به کوشش علی‌اکبر غفاری، تهران، انتشارات دار الکتب اسلامیه، ۱۳۷۵ش.
  • الکامل فی التاریخ، علی بن محمد ابن الاثیر (۵۵۵-۶۳۰ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
  • الکشاف، محمود بن عمر الزمخشری (م.۵۳۸ق.)، به کوشش محمد عبدالسلام، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
  • کشف الغمه، علی بن عیسی الاربلی (م.۶۹۳ق.)، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۰۵ق.
  • کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، علی بن حسام‌الدین الهندی (م.۹۷۵ق.)، به کوشش بکری حیانی و صفوة السقاء، بیروت، مؤسسة الرساله، ۱۴۰۹ق.
  • اللباب فی تهذیب الانساب، علی بن محمد ابن الاثیر (۵۵۵-۶۳۰ق.)، به کوشش احسان عباس، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۴ق.
  • مجمع البیان فی تفسیر القرآن، الفضل بن الحسن الطبرسی (۴۶۸-۵۴۸ق.)، مقدمه محمد جواد بلاغی (۱۸۶۴-۱۹۳۳م.)، تصحیح سید هاشم رسولی محلاتی و فضل الله یزدی طباطبایی، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
  • المحبّر، محمد بن حبیب (م.۲۴۵ق.)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده، بی‌تا.
  • مراصد الاطلاع علی اسماء الامکنة و البقاع، و هو مختصر معجم البلدان لیاقوت، صفی‌الدین عبدالمومن بن عبدالحق (م.۷۳۹ق.)، به کوشش علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق.
  • مروج الذهب و معادن الجوهر، علی بن الحسین المسعودی (م.۳۴۶ق.)، به کوشش یوسف اسعد داغر، قم، انتشارات هجرت، ۱۴۰۹ق.
  • مسند احمد، احمد بن حنبل (م.۲۴۱ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ق.
  • المعارف، ابن قتیبه دینوری (۲۱۳-۲۷۶ق.)، به کوشش ثروت عکاشه، قم، انتشارات شریف الرضی، ۱۳۷۳ش.
  • المعجم الکبیر، سلیمان بن احمد الطبرانی (۲۶۰-۳۶۰ق.)، به کوشش حمدی عبدالمجید السلفی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
  • المعرفة و التاریخ، یعقوب بن سفیان الفسوی(م.۲۷۷ق.)، دار الکتب العلمیه، بی‌جا، ۱۴۱۹ق.
  • المغازی، محمد بن عمر الواقدی (م.۲۰۷ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۴۰۹ق.
  • مناقب آل ابی‌طالب، ابن شهر آشوب (م.۵۸۸ق.)، به کوشش البقاعی، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۱۲ق.
  • مناقب الامام امیر المؤمنین علی بن ابی‌طالب، محمد بن سلیمان الکوفی (م.۳۰۰ق.)، به کوشش محمدباقر محمودی، قم، مجمع احیاء الثقافة الاسلامیه، ۱۴۱۲ق.
  • مناقب علی بن ابی‌طالب و ما نزل من القران فی علی، احمد بن موسی بن مَرْدَوَیه الاصفهانی (م.۴۱۰ق.)، تحقیق عبدالرزّاق محمد حسین حرزالدین، قم، دار الحدیث، ۱۴۲۲ق.
  • المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، عبدالرحمان بن علی ابن الجوزی (م.۵۹۷ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا و نعیم زرزور، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق.
  • الوثائق السیاسیه، محمد حمید الله، قاهرة، ۱۹۵۸م.