ستون حنانه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۱: خط ۲۱:
| وبگاه            =  
| وبگاه            =  
}}
}}
'''ستون حنّانه،'''ستونی در مسجدالنبي که از جدايي پيامبر ناله سرداد.
'''ستون حنّانه،'''ستونی در مسجدالنبی که از جدایی پيامبر ناله سرداد.
 
قبل از ساخته شدن منبر برای [[مسجد النبی|مسجدالنبی]]، [[پیامبر]] بر تنه نخلی تکیه می‌داد و سخنرانی می‌نمود.
 
در منابع آمده، پس از ساخته شدن منبر، از این تنه نخل، صدای گریه بلند شد و نقل شده که پیامبر فرمود اگر من این درخت را در آغوش نگرفته بودم تا [[قیامت]] گریه می‌کرد.
 
ستون حنانه به معنای صدای غمگین، در محل این نخل ساخته شد.
 
از این روایت با عنوان معجزه پیامبر یادشده است، از این رو ستون حنانه را ستون جزعه نیز نام نهاده‌اند.
 
==مکان ستون حنانه==
==مکان ستون حنانه==
اين ستون از ستون‌های روضه مطهر و پس از ستون توبه، دومين ستون به طرف روضه و ميان منبر و محراب است.<ref>المعالم الاثيره، ص44.</ref>
اين ستون از ستون‌های روضه مطهر و پس از [[ستون توبه]]، دومين ستون به طرف [[روضه شریفه|روضه]] و ميان منبر و [[محراب پیامبر|محراب]] است.<ref>المعالم الاثيره، ص44.</ref>


==گریه نخل و ایجاد ستون حنانه==
==گریه نخل و ایجاد ستون حنانه==
پيامبر تا پيش از ساخته شدن منبر، بر تنه درخت خرمايی تكيه مي‌داد و سخن مي‌گفت. پس از ساخته شدن منبر به سال ششم يا هفتم ق.<ref>بحار الانوار، ج21، ص47.</ref>نخستين بار که ايشان براي سخنراني و موعظه بر منبر رفت، از آن تنه درخت، ناله‏‌اي همچون ناله ماده شتري که آن را از بچه خود جدا کرده باشند يا همانند صداي گاو<ref>دلائل النبوه، ج2، ص563-564؛ عيون الاثر، ج1، ص278؛ السيرة الحلبيه، ج2، ص366.</ref> در فضای مسجد طنين افکند. در اين هنگام، ايشان از منبر فرود آمد و ستون را در بر گرفت يا بر آن دست نهاد. سپس آن ناله به خاموشي‌‌ ‌گراييد.<ref>شرف النبي، ص430؛ الخرائج و الجرائح، ج1، ص165-166.</ref>آن‌گاه ايشان فرمود: اگر من آن را در بر نگرفته بودم، تا قيامت ناله مي‌کرد.<ref>بحار الانوار، ج17، ص365.</ref> از اين رو، ستونی که در آن مکان قرار گرفت، حنّانه خوانده شد.حنّانه از حنّ به معناي صداي طرب‌انگيز يا غمگينانه است.<ref>معجم مقاييس اللغه، ج2، ص24، «حنّ».</ref>
پيامبر تا پيش از ساخته شدن منبر، بر تنه درخت خرمايی تكيه مي‌داد و سخن مي‌گفت. پس از ساخته شدن منبر به سال ششم يا هفتم ق.<ref>بحار الانوار، ج21، ص47.</ref>نخستين بار که ايشان براي سخنراني و موعظه بر منبر رفت، از آن تنه درخت، ناله‏‌ای همچون ناله ماده شتري که آن را از بچه خود جدا کرده باشند يا همانند صداي گاو<ref>دلائل النبوه، ج2، ص563-564؛ عيون الاثر، ج1، ص278؛ السيرة الحلبيه، ج2، ص366.</ref> در فضای مسجد طنين افکند. در اين هنگام، ايشان از منبر فرود آمد و ستون را در بر گرفت يا بر آن دست نهاد. سپس آن ناله به خاموشي‌‌ ‌گراييد.<ref>شرف النبي، ص430؛ الخرائج و الجرائح، ج1، ص165-166.</ref>آن‌گاه ايشان فرمود: اگر من آن را در بر نگرفته بودم، تا قيامت ناله مي‌کرد.<ref>بحار الانوار، ج17، ص365.</ref> از اين رو، ستونی که در آن مکان قرار گرفت، حنّانه خوانده شد.حنّانه از حنّ به معناي صدای طرب‌انگيز يا غمگينانه است.<ref>معجم مقاييس اللغه، ج2، ص24، «حنّ».</ref>


==ستون جزعه==
==ستون جزعه==
اين ماجرا از کرامت‌ها و معجزه‌هاي رسول خدا شمرده شده است. از اين رو از این ستون بعدها با نام «جزعه» نيز ياد کرده‌اند<ref>تاريخ و آثار اسلامي، ص212-213.</ref>.
اين ماجرا از کرامت‌ها و معجزه‌های رسول خدا شمرده شده است. از اين رو از این ستون بعدها با نام «جزعه» نيز ياد کرده‌اند<ref>تاريخ و آثار اسلامي، ص212-213.</ref>.


==سرنوشت تنه درخت==
==سرنوشت تنه درخت==
چندین سرنوشت برای تنه درخت، ذکر شده، که به شرح زیر است:
چندین سرنوشت برای تنه درخت، ذکر شده، که به شرح زیر است:


* بر پايه گزارشي، به فرمان رسول خدا آن تنه درخت را در جاي خود دفن کردند.<ref>وفاء الوفاء، ج2، ص388-389.</ref>
* بر پايه گزارشی، به فرمان رسول خدا آن تنه درخت را در جاي خود دفن کردند.<ref>وفاء الوفاء، ج2، ص388-389.</ref>
* گفته شده، در توسعه مسجد در زمان عثمان، اين تنه به دست ابي بن کعب از صحابه پيامبر افتاد و نزد او بود تا در جاي خود دفن شد.<ref>الدرة الثمينه، ص262.</ref>
* گفته شده، در توسعه مسجد در زمان [[عثمان]]، اين تنه به دست [[ابی بن کعب]] از صحابه پيامبر افتاد و نزد او بود تا در جای خود دفن شد.<ref>الدرة الثمينه، ص262.</ref>
* به گفته ابن جبير كه ميان سال‌هاي 578ـ588ق. به مدينه سفر کرده، تا سده ششم ق. اين تنه در مسجد بود و مردم آن را مسح مي‌کردند و بدان تبرک مي‌جستند.<ref>رحلة ابن جبير، ص149-150؛ مدينه‌شناسي، ص88؛ نک: رحلة ابن بطوطه، ج1، ص153.</ref>ابن بطوطه نيز از استلام آن ياد كرده است.<ref>رحلة ابن بطوطه، ج1، ص153.</ref>
* به گفته ابن جبير كه ميان سال‌هاي 578ـ588ق. به [[مدینه|مدينه]] سفر کرده، تا سده ششم ق. اين تنه در مسجد بود و مردم آن را مسح می‌کردند و بدان تبرک می‌جستند.<ref>رحلة ابن جبير، ص149-150؛ مدينه‌شناسي، ص88؛ نک: رحلة ابن بطوطه، ج1، ص153.</ref>ابن بطوطه نيز از لمس‌کردن و تبرک کردن آن ياد كرده است.<ref>رحلة ابن بطوطه، ج1، ص153.</ref>
* در برخي منابع شيعي اشاره شده که بني‌اميه پس از تجديد بناي مسجدالنبي، تنه مشهور به حنّانه را از جاي خود کندند.<ref>بحار الانوار، ج17، ص365.</ref>
* در برخي منابع شيعی اشاره شده که [[بنی‌امیه|بنی‌اميه]] پس از تجديد بنای مسجدالنبی، تنه مشهور به حنّانه را از جای خود کندند.<ref>بحار الانوار، ج17، ص365.</ref>


==فضایل ستون حنانه==
==فضایل ستون حنانه==

نسخهٔ ‏۲ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۵۵

ستون حنانه
اطلاعات اوليه
مکان مسجدالنبی
نام‌های دیگر ستون جزعه
وقایع مرتبط گریه تنه درخت واقع در این محل
مشخصات
وضعیت از ستون‌های روضه مطهر و پس از ستون توبه، دومين ستون به طرف روضه و ميان منبر و محراب

ستون حنّانه،ستونی در مسجدالنبی که از جدایی پيامبر ناله سرداد.

قبل از ساخته شدن منبر برای مسجدالنبی، پیامبر بر تنه نخلی تکیه می‌داد و سخنرانی می‌نمود.

در منابع آمده، پس از ساخته شدن منبر، از این تنه نخل، صدای گریه بلند شد و نقل شده که پیامبر فرمود اگر من این درخت را در آغوش نگرفته بودم تا قیامت گریه می‌کرد.

ستون حنانه به معنای صدای غمگین، در محل این نخل ساخته شد.

از این روایت با عنوان معجزه پیامبر یادشده است، از این رو ستون حنانه را ستون جزعه نیز نام نهاده‌اند.

مکان ستون حنانه

اين ستون از ستون‌های روضه مطهر و پس از ستون توبه، دومين ستون به طرف روضه و ميان منبر و محراب است.[۱]

گریه نخل و ایجاد ستون حنانه

پيامبر تا پيش از ساخته شدن منبر، بر تنه درخت خرمايی تكيه مي‌داد و سخن مي‌گفت. پس از ساخته شدن منبر به سال ششم يا هفتم ق.[۲]نخستين بار که ايشان براي سخنراني و موعظه بر منبر رفت، از آن تنه درخت، ناله‏‌ای همچون ناله ماده شتري که آن را از بچه خود جدا کرده باشند يا همانند صداي گاو[۳] در فضای مسجد طنين افکند. در اين هنگام، ايشان از منبر فرود آمد و ستون را در بر گرفت يا بر آن دست نهاد. سپس آن ناله به خاموشي‌‌ ‌گراييد.[۴]آن‌گاه ايشان فرمود: اگر من آن را در بر نگرفته بودم، تا قيامت ناله مي‌کرد.[۵] از اين رو، ستونی که در آن مکان قرار گرفت، حنّانه خوانده شد.حنّانه از حنّ به معناي صدای طرب‌انگيز يا غمگينانه است.[۶]

ستون جزعه

اين ماجرا از کرامت‌ها و معجزه‌های رسول خدا شمرده شده است. از اين رو از این ستون بعدها با نام «جزعه» نيز ياد کرده‌اند[۷].

سرنوشت تنه درخت

چندین سرنوشت برای تنه درخت، ذکر شده، که به شرح زیر است:

  • بر پايه گزارشی، به فرمان رسول خدا آن تنه درخت را در جاي خود دفن کردند.[۸]
  • گفته شده، در توسعه مسجد در زمان عثمان، اين تنه به دست ابی بن کعب از صحابه پيامبر افتاد و نزد او بود تا در جای خود دفن شد.[۹]
  • به گفته ابن جبير كه ميان سال‌هاي 578ـ588ق. به مدينه سفر کرده، تا سده ششم ق. اين تنه در مسجد بود و مردم آن را مسح می‌کردند و بدان تبرک می‌جستند.[۱۰]ابن بطوطه نيز از لمس‌کردن و تبرک کردن آن ياد كرده است.[۱۱]
  • در برخي منابع شيعی اشاره شده که بنی‌اميه پس از تجديد بنای مسجدالنبی، تنه مشهور به حنّانه را از جای خود کندند.[۱۲]

فضایل ستون حنانه

نماز‌ گزاردن در کنار آن[۱۳] و تبرک بدان سفارش شده است.[۱۴]

پانویس

  1. المعالم الاثيره، ص44.
  2. بحار الانوار، ج21، ص47.
  3. دلائل النبوه، ج2، ص563-564؛ عيون الاثر، ج1، ص278؛ السيرة الحلبيه، ج2، ص366.
  4. شرف النبي، ص430؛ الخرائج و الجرائح، ج1، ص165-166.
  5. بحار الانوار، ج17، ص365.
  6. معجم مقاييس اللغه، ج2، ص24، «حنّ».
  7. تاريخ و آثار اسلامي، ص212-213.
  8. وفاء الوفاء، ج2، ص388-389.
  9. الدرة الثمينه، ص262.
  10. رحلة ابن جبير، ص149-150؛ مدينه‌شناسي، ص88؛ نک: رحلة ابن بطوطه، ج1، ص153.
  11. رحلة ابن بطوطه، ج1، ص153.
  12. بحار الانوار، ج17، ص365.
  13. مستدرک الوسائل، ج3، ص426؛ جامع احاديث الشيعه، ج4، ص515.
  14. الغدير، ج5، ص124.