کاربر:Gholampour/صفحه تمرین۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:
علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار روایتی را ذکر می‌کند که امام علی(ع) با عده‌ای از یاران نزدیکش در منطقة الصفا نشسته بود که به یارانش می‌فرماید که چیزی را که من می‌بینم شما هم می‌بینید؟ یاران عرض می‌کنند که چه چیزی؟ امام(ع) ذکر می‌کند که شتری را می‌‌بیند که بر روی آن جنازه‌ای بسته شده که مردی آن را می‌کشد و بعد سه روز به اینجا می‌رسد.<ref>بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۴۱، ص۳۵۸.</ref>
علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار روایتی را ذکر می‌کند که امام علی(ع) با عده‌ای از یاران نزدیکش در منطقة الصفا نشسته بود که به یارانش می‌فرماید که چیزی را که من می‌بینم شما هم می‌بینید؟ یاران عرض می‌کنند که چه چیزی؟ امام(ع) ذکر می‌کند که شتری را می‌‌بیند که بر روی آن جنازه‌ای بسته شده که مردی آن را می‌کشد و بعد سه روز به اینجا می‌رسد.<ref>بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۴۱، ص۳۵۸.</ref>
این قصه را دیلمی در کتاب ارشاد القلوب ذکر می‌کند و به تبع آن دیگر علما همچون مجلسی در بحار الانوار، شیخ عباس قمی در سفینة البحار و محمد حرز الدین در تاریخ النجف الاشرف و مراقد المعارف ذکر کردند به طوری که استحباب دفن مردگان در نجف را به ذکر همین روایت در کتاب ارشاد القلوب دیلمی منتسب می‌کنند.<ref>صافی صفا بین النجف و الیمن، ۱۴۴۱ق، ص۶۸؛ نگاه کنید به: بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۹۷، ص۲۳۳؛ ارشاد القلوب دیلمی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۴۰؛ سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج۴، ص۴۶۳ و ۸۸۳؛ مراقد المعارف، محمد حرز الدین، ج۲، ص۳۸۶؛ تاریخ النجف الاشرف، محمدحسین حرز الدین، ج۱، ص۳۳۹.</ref>  
این قصه را دیلمی در کتاب ارشاد القلوب ذکر می‌کند و به تبع آن دیگر علما همچون مجلسی در بحار الانوار، شیخ عباس قمی در سفینة البحار و محمد حرز الدین در تاریخ النجف الاشرف و مراقد المعارف ذکر کردند به طوری که استحباب دفن مردگان در نجف را به ذکر همین روایت در کتاب ارشاد القلوب دیلمی منتسب می‌کنند.<ref>صافی صفا بین النجف و الیمن، ۱۴۴۱ق، ص۶۸؛ نگاه کنید به: بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۹۷، ص۲۳۳؛ ارشاد القلوب دیلمی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۴۰؛ سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج۴، ص۴۶۳ و ۸۸۳؛ مراقد المعارف، محمد حرز الدین، ج۲، ص۳۸۶؛ تاریخ النجف الاشرف، محمدحسین حرز الدین، ج۱، ص۳۳۹.</ref>  
در کتب فقهی روایت یمانی مجوز برای نقل مردگان ذکر شده، مانند نقل جنازه مردگان به سوی اماکن مقدس در کنار امام علی(ع)، به دلیل این‌که حاصل می‌شود برای میت با این انتقال، ثواب و نجاتی از عقاب.<ref>تاریخ النجف الاشرف، محمدحسین حرز الدین، ج۱، ص۳۴۰؛ کشف الغمة، ۱۹۵۸م، ج۱، ص۱۵۷.</ref>
روایت شده که امیرالمؤمنین(ع) هنگامی که می‌خواست با خودش خلوت کنه به اطراف سرزمین مشرف به نجف می‌آمد. روزی که امام(ع) آنجا بود، مردی سوار بر شتر در حالی که جنازه‌ای حمل می‌کرد از بیابان آمد. تا اینکه امام علی(ع) را دید، به سمت امام آمد و سلام کرد و امام جواب سلامش را داد. امام به سوار گفت از کجا می‌آیی؟ سوار گفت از یمن، امام گفت این جنازه چیه که با توست؟ سوار گفت جنازه پدرم است که برای دفن در این مکان آوردم. امام گفت چرا در زمین خودتان دفنش نکردید؟ سوار گفت چون پدرم به من وصیت کرد که این کار را انجام دهم به طوری که به من گفت در این مکان مردی دفن می‌شود که همه داخل در شفاعتش می‌شوند. امام به سوار گفت آن شخص را می‌شناسی؟ سوار گفت نه، امام سه بار گفت به خدا قسم آن مرد منم، پس بایست و پدرت را دفن کن، آن سوار نیز ایستاد و پدرش را دفن کرد. حرزالدین ذکر می‌کند که این مطلب در کتاب انیس الزائرین نیز ذکر شده است.<ref>بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۹۷، ص۲۳۳؛ ارشاد القلوب دیلمی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۴۰؛ سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج۴، ص۴۶۳ و ۸۸۳.</ref>  
روایت شده که امیرالمؤمنین(ع) هنگامی که می‌خواست با خودش خلوت کنه به اطراف سرزمین مشرف به نجف می‌آمد. روزی که امام(ع) آنجا بود، مردی سوار بر شتر در حالی که جنازه‌ای حمل می‌کرد از بیابان آمد. تا اینکه امام علی(ع) را دید، به سمت امام آمد و سلام کرد و امام جواب سلامش را داد. امام به سوار گفت از کجا می‌آیی؟ سوار گفت از یمن، امام گفت این جنازه چیه که با توست؟ سوار گفت جنازه پدرم است که برای دفن در این مکان آوردم. امام گفت چرا در زمین خودتان دفنش نکردید؟ سوار گفت چون پدرم به من وصیت کرد که این کار را انجام دهم به طوری که به من گفت در این مکان مردی دفن می‌شود که همه داخل در شفاعتش می‌شوند. امام به سوار گفت آن شخص را می‌شناسی؟ سوار گفت نه، امام سه بار گفت به خدا قسم آن مرد منم، پس بایست و پدرت را دفن کن، آن سوار نیز ایستاد و پدرش را دفن کرد. حرزالدین ذکر می‌کند که این مطلب در کتاب انیس الزائرین نیز ذکر شده است.<ref>بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۹۷، ص۲۳۳؛ ارشاد القلوب دیلمی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۴۰؛ سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج۴، ص۴۶۳ و ۸۸۳.</ref>  
محمد حرزالدین در مراقد المعارف، شیخ عباس قمی در سفینة البحار و محمد حسین حرزالدین در تاریخ نجف اشرف مطلب دیگری را نیز اضافه می‌کنند که امام بر جنازه نماز هم خواند.<ref>مراقد المعارف، محمد حرز الدین، ج۲، ص۳۸۶؛ تاریخ النجف الاشرف، محمدحسین حرز الدین، ج۱، ص۳۳۹؛ سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج۴، ص۸۸۳.</ref>  
محمد حرزالدین در مراقد المعارف، شیخ عباس قمی در سفینة البحار و محمد حسین حرزالدین در تاریخ نجف اشرف مطلب دیگری را نیز اضافه می‌کنند که امام بر جنازه نماز هم خواند.<ref>مراقد المعارف، محمد حرز الدین، ج۲، ص۳۸۶؛ تاریخ النجف الاشرف، محمدحسین حرز الدین، ج۱، ص۳۳۹؛ سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج۴، ص۸۸۳.</ref>  

نسخهٔ ‏۴ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۱:۰۴

علت نام‌گذاری

به گفته حرز‌ الدین، مقام امام علی(ع) و قبر یمانی از آثار تاریخی مشهور در نجف اشرف است که در قدیم مقام امام علی(ع) به مقام الصفا و قبر یمانی در کنارش، معروف بود به مقبرة الصفا که به این دو مقام باهم صافی صفا اطلاق شد. [۱]

موقعیت

این مرقد در غرب شهر نجف است.[۲]

تاریخچه بنا

تاریخ مرقد این مرقد به زمان امام علی(ع) می‌رسد.[۳] ولی تاریخچه بنا، قرن هفتم هجری مقری دانسته شده است.[۴]

شخصیت اثیب یمانی

این شخصیت و داستان دفنش، دلیلی است بر تاریخ شروع شیعه از زمان رسول‌الله(ص) و دلیل بر ولایت امام علی(ع) به طوری که شخص یمانی طبق شنیده‌هایش از پیامبر(ص) به فرزندانش وصیت می‌کند که جنازه‌اش را از یمن به ارض الغری(نجف) منتقل کننند تا در آنجا دفن شود، زیرا نبی اسلام(ص) فرمود که در اینجا شخصی دفن خواهد شد که مردم با شفاعتش وارد بهشت خواهند شد.[۵] همچنان که طبق فرموده دیگه پیامبر(ص) نیز امام علی(ص) و شیعه اش، رستگارند. (علی و شیعته هم الفائزون).[۶] حرز الدین در کتاب تاریخ نجف اشرف، از این شخص با عنوان الشیخ الیمانی یاد می‌کند.[۷] و در کتاب مراقد المعارف‌ خود، ذکر می‌کند که او مردی بود که جنازه‌اش از یمن به پشت کوفه آورده شد و در منطقه الغری(نجف) دفن شد و در ادامه ذکر می‌کند که این شخص گاهی به یمانی هم شناخته می‌شود و گاهی هم به مقبرة الصفا و در این اواخر صفة الصفا هم به او اطلاق می‌گردد، گرچه مردم به آن صافی صفا می‌گویند.[۸] عده‌ای از علما، یمانی را از اصحاب اویس قرنی می‌دانند و عده‌ای دیگر او را از شاگردان اویس قرنی ذکر می‌کنند،[۹] همچنان که حرز الدین از دسته دوم است و بر آن تأکید دارد.[۱۰]

داستان دفن یمانی

علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار روایتی را ذکر می‌کند که امام علی(ع) با عده‌ای از یاران نزدیکش در منطقة الصفا نشسته بود که به یارانش می‌فرماید که چیزی را که من می‌بینم شما هم می‌بینید؟ یاران عرض می‌کنند که چه چیزی؟ امام(ع) ذکر می‌کند که شتری را می‌‌بیند که بر روی آن جنازه‌ای بسته شده که مردی آن را می‌کشد و بعد سه روز به اینجا می‌رسد.[۱۱] این قصه را دیلمی در کتاب ارشاد القلوب ذکر می‌کند و به تبع آن دیگر علما همچون مجلسی در بحار الانوار، شیخ عباس قمی در سفینة البحار و محمد حرز الدین در تاریخ النجف الاشرف و مراقد المعارف ذکر کردند به طوری که استحباب دفن مردگان در نجف را به ذکر همین روایت در کتاب ارشاد القلوب دیلمی منتسب می‌کنند.[۱۲] در کتب فقهی روایت یمانی مجوز برای نقل مردگان ذکر شده، مانند نقل جنازه مردگان به سوی اماکن مقدس در کنار امام علی(ع)، به دلیل این‌که حاصل می‌شود برای میت با این انتقال، ثواب و نجاتی از عقاب.[۱۳] روایت شده که امیرالمؤمنین(ع) هنگامی که می‌خواست با خودش خلوت کنه به اطراف سرزمین مشرف به نجف می‌آمد. روزی که امام(ع) آنجا بود، مردی سوار بر شتر در حالی که جنازه‌ای حمل می‌کرد از بیابان آمد. تا اینکه امام علی(ع) را دید، به سمت امام آمد و سلام کرد و امام جواب سلامش را داد. امام به سوار گفت از کجا می‌آیی؟ سوار گفت از یمن، امام گفت این جنازه چیه که با توست؟ سوار گفت جنازه پدرم است که برای دفن در این مکان آوردم. امام گفت چرا در زمین خودتان دفنش نکردید؟ سوار گفت چون پدرم به من وصیت کرد که این کار را انجام دهم به طوری که به من گفت در این مکان مردی دفن می‌شود که همه داخل در شفاعتش می‌شوند. امام به سوار گفت آن شخص را می‌شناسی؟ سوار گفت نه، امام سه بار گفت به خدا قسم آن مرد منم، پس بایست و پدرت را دفن کن، آن سوار نیز ایستاد و پدرش را دفن کرد. حرزالدین ذکر می‌کند که این مطلب در کتاب انیس الزائرین نیز ذکر شده است.[۱۴] محمد حرزالدین در مراقد المعارف، شیخ عباس قمی در سفینة البحار و محمد حسین حرزالدین در تاریخ نجف اشرف مطلب دیگری را نیز اضافه می‌کنند که امام بر جنازه نماز هم خواند.[۱۵]

گاهی قضیه دوری مسافت در نقل جسم از یمن تا ارض الغری در عراق به‌عنوان اشکال مطرح می‌شود. احتمال وجود دارد که مرگ در زمان نزدیک اتفاق افتاده باشد یا این‌که مرگ در مکان متوسط بین یمن و عراق که نقل از آن مکان به نجف راحت‌تر بوده است و وصیت به دفن در وادی السلام به تبع این روایت آمده است.[۱۶]

موقعیت، بنا و علت نام‌گذاری

مدفون در مزار

پانویس

  1. تاریخ النجف الاشرف، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۳۳۷.
  2. صافی صفا بین النجف و الیمن، ۱۴۴۱ق، ص۶۴.
  3. صافی صفا بین النجف و الیمن، ۱۴۴۱ق، ص۶۴.
  4. مراقد المعارف، ۱۳۹۱ق، ج۲، ص۳۸۲.
  5. صافی صفا بین النجف و الیمن، ۱۴۴۱ق، ص۶۶.
  6. کشف الغمة، ۱۹۵۸م، ج۱، ص۵۳.
  7. تاریخ النجف الاشرف، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۲۳۶.
  8. مراقد المعارف، ۱۳۹۱ق، ج۲، ص۳۸۲.
  9. مراقد المعارف، ۱۳۹۱ق، ج۲، ص۳۸۶.
  10. معارف الرجال، ۱۳۸۳ق، ج۲، ص۶۴.
  11. بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۴۱، ص۳۵۸.
  12. صافی صفا بین النجف و الیمن، ۱۴۴۱ق، ص۶۸؛ نگاه کنید به: بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۹۷، ص۲۳۳؛ ارشاد القلوب دیلمی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۴۰؛ سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج۴، ص۴۶۳ و ۸۸۳؛ مراقد المعارف، محمد حرز الدین، ج۲، ص۳۸۶؛ تاریخ النجف الاشرف، محمدحسین حرز الدین، ج۱، ص۳۳۹.
  13. تاریخ النجف الاشرف، محمدحسین حرز الدین، ج۱، ص۳۴۰؛ کشف الغمة، ۱۹۵۸م، ج۱، ص۱۵۷.
  14. بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۹۷، ص۲۳۳؛ ارشاد القلوب دیلمی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۴۰؛ سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج۴، ص۴۶۳ و ۸۸۳.
  15. مراقد المعارف، محمد حرز الدین، ج۲، ص۳۸۶؛ تاریخ النجف الاشرف، محمدحسین حرز الدین، ج۱، ص۳۳۹؛ سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج۴، ص۸۸۳.
  16. صافی صفا بین النجف و الیمن، ۱۴۴۱ق، ص72-73.

منابع

  • تاریخ النجف الاشرف، الشیخ محمدحسین حرز‌ الدین، تحقیق: عبدالرزاق حرز الدین، تهران، ط۱، ۱۳۸۵ق.
  • سفینة البحار، الشیخ عباس قمی، مؤسسة الطبع و النشر فی الاستانة الرضویة المقدسة، مشهد، ط۱، ۱۴۱۶ق.
  • صافی صفا بین النجف و الیمن، فاروق محسن الوالعبرة، العتبة العلویة المقدسة، النجف، ۱۴۴۱ق.
  • کشف الغمة، علی بن ابی‌الفتح الاربلی، دار الأضواء، بیروت، ۱۹۵۸م.
  • مراقد المعارف، محمد حرز الدین، تحقیق: محمدحسین حرز الدین، الآداب، النجف، ۱۳۹۱ق.
  • معارف الرجال فی تراجم العلماء و الأدباء، محمد حرز الدین، تحقیق: محمدحسین حرز الدین، مطبعة النجف، النجف، ۱۳۸۳ق.
  • بحارالأنوار، علامه مجلسی، تحقیق: محمدمهدی السید حسن الموسوی الخرسان و السید ابراهیم میانجی و محمدباقر البهبودی، ط۲ المصححه، بی‌نا، بی‌جا، بی‌تا.
  • ارشاد القلوب،‌حسن بن محمد دیلمی، مطبعة امیر، قم، ط۲، ۱۴۱۵ق.