اهلبیت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵: | خط ۵: | ||
واژه '''اهلبیت(ع)''' در ادبیات شیعی، به پیامبر اسلام(ص)، حضرت فاطمه(س) و دوازده امام(ع) اطلاق میگردد. | واژه '''اهلبیت(ع)''' در ادبیات شیعی، به پیامبر اسلام(ص)، حضرت فاطمه(س) و دوازده امام(ع) اطلاق میگردد. | ||
به باور شیعه | به باور شیعه اهلبیت پیامبر(ع) دارای خصوصیاتی از جمله: [[عصمت]]، [[علم]] و [[امامت]] هستند. در قرآن و روایات اسلامی بر لزوم معرفت اهلبیت و ابراز محبت به ایشان تأکید فراوان شده است. | ||
زندگی | زندگی اهلبیت(ع) با [[حرمین]] (شهرهای [[مکه]] و [[مدینه]]) ارتباط داشت. زندگی بیشتر آنان در شهر مدینه گذشت. تعدادی از ایشان در مدینه درگذشتند و در [[قبرستان بقیع]] به خاک سپرده شدند. اهلبیت مورد احترام بودند و از جایگاه علمی و مذهبی و سیاسی، بخصوص در مدینه، برخوردار بودند. گزارشهای متعدد درباره [[حج اهل بیت|حجگزاری اهلبیت]] وجود دارد و سخنانی از ایشان درباره مناسک حج باقی مانده که منبع استنباط بخشی از احکام فقهی درباب حج است. | ||
مکانها و بناهای متعددی در حرمین شریفین، با | مکانها و بناهای متعددی در حرمین شریفین، با اهلبیت(ع) ارتباط داشتهاند؛ برای نمونه مقبره اهلبیت، خانههای آنان، مسجدهای مرتبط به ایشان و صدقات ایشان. این مکانها مورد احترام و توجه مسلمانان بوده است و یادگارهایی از برخی از آنها امروز نیز باقی مانده است. | ||
==واژهشناسی== | ==واژهشناسی== | ||
ترکیب | ترکیب «اهلبیت» به معنای ساکنان خانه<ref>العین، ج4، ص89؛ معجم مقاییس اللغه، ج1، ص150؛ لسان العرب، ج11، ص29، «اهل.</ref> است. اهلبیت ترکیبی اضافی از «اهل» و «بیت» است. «اهل» در جایی به کار میرود که گونهای وابستگی، اختصاص،<ref>معجم مقاییس اللغه، ج1، ص150، «اهل.</ref> انس و پیوند<ref>الصحاح، ج4، ص1629؛ التحقیق، ج1، ص169، «اهل.</ref> و قرابت<ref>المصباح، ج2، ص28، «اهل.</ref> با فرد یا چیزی وجود داشته باشد. این واژه به گروهی اطلاق میشود که از لحاظ نسب یا [[دین]] به یک فرد بازگردند.<ref>التحقیق، ج1، ص177-178؛ نک: الصحاح، ج4، ص1627، «اول.</ref> «بیت» به خانه و محل سکونت گفته میشود.<ref>معجم مقاییس اللغه، ج1، ص324-325؛ النهایه، ج1، ص170؛ المصباح، ج2، ص68، «بات.</ref> | ||
=== در قرآن === | === در قرآن === | ||
واژه | واژه اهلبیت در دو [[آیه]] مکی، یک بار به صورت «اهل البیت» بر اهل خانه [[ابراهیم(ع)]]<ref>تفسیر بغوی، ج2، ص393؛ الکشاف، ج2، ص281؛ التحریر و التنویر، ج11، ص298.</ref> و همسرش<ref>التحقیق، ج1، ص170، «اهل.</ref> اطلاق شده (سوره هود، آیه 73) و بار دیگر در اشاره خواهر [[موسی(ع)]] به خانواده خود هنگام گفتوگو با فرعونیان (سوره قصص، آیه 12) به کار رفته است. افزون بر این، در پارهای آیات، تعبیر «اهلَِک» به خانواده یا پیروان برخی پیامبران ([[سوره هود]]، آیه40 و 46؛ [[سوره مؤمنون]]، آیه27؛ [[سوره عنکبوت]]، آیه33)<ref>نک: جامع البیان، ج12، ص26؛ تفسیر بیضاوی، ج4، ص86؛ التفسیر الکبیر، ج18، ص357.</ref> و اهل خانه یا پیروان پیامبر در دوره مکی (سوره طه، آیه132)<ref>نک: مجمع البیان، ج7، ص59؛ تفسیر قرطبی، ج11، ص263؛ المیزان، ج14، ص239.</ref> اشاره میکند. | ||
=== واژگان هممعنا === | === واژگان هممعنا === | ||
از | از اهلبیت به ویژه در معنای خاندان معصوم پیامبر(ص) گاه با تعابیری دیگر مانند «آل البیت»،<ref>نک: اوائل المقالات، ص216؛ المیزان، ج7، ص111؛ احقاق الحق، ج9، ص291؛ ج12، ص181.</ref> «آل محمد»،<ref>نک: عیون اخبار الرضا، ج1، ص60؛ التبیان، ج2، ص441؛ صحیح مسلم، نووی، ج6، ص72.</ref> «آل الله»،<ref>نک: المناقب، ابن شهر آشوب، ج1، ص282؛ ج3، ص211؛ روح المعانی، ج3، ص189.</ref> «ذَوِی القُربَی» و «عترت»<ref>نک: مطالب السؤول، ص22-28؛ مجمع البحرین، ج3، ص395، «عتر.</ref> نیز یاد میشود. | ||
==مصداق | ==مصداق اهلبیت== | ||
درباره اینکه | درباره اینکه اهلبیت پیامبر(ص) چه کسانی هستند اختلاف نظر وجود دارد. برخی اهلبیت را پنجتن [[اصحاب کساء]] یعنی [[حضرت محمد (ص)|پیامبر(ص)]]، [[علی(ع)]]، [[فاطمه(س)]] و [[حسنین(ع)]] دانسته<ref>المستدرک، ج3، ص146-148؛ فرائد السمطین، ج2، ص10-23.</ref> و گروهی دیگر همه [[دوازده امام شیعه]]، پیامبر و حضرت فاطمه را اهلبیت میدانند.<ref>کمال الدین، ص264؛ شرح الاخبار، ج3، ص516؛ فرائد السمطین، ج1، ص315-316.</ref> همچنین این واژه به [[همسران پیامبر]]،<ref>تفسیر مقاتل، ج3، ص45؛ جامع البیان، ج22، ص7-8؛ المیزان، ج16، ص310.</ref>پنج تن و همسران پیامبر<ref>السنن الکبری، ج2، ص150؛ التفسیر الکبیر، ج25، ص168؛ تفسیر بیضاوی، ج4، ص231.</ref>، خویشاوندان نَسَبی پیامبر که [[صدقه]] بر آنان حرام شده است<ref>مسند احمد، ج3، ص448؛ صحیح مسلم، ج3، ص118-119؛ تفسیر بغوی، ج3، ص529.</ref>و پیروان راستین پیامبر و [[امامان]]<ref>بصائر الدرجات، ص37-38؛ المعجم الکبیر، ج2، ص292؛ تفسیر ثعلبی، ج8، ص44.</ref> نیز اطلاق شده است. | ||
===پنج تن=== | ===پنج تن=== | ||
شیعیان<ref>المناقب، کوفی، ج1، ص132؛ الشافی، ج3، ص136؛ مجمع البیان، ج8، ص559-560.</ref> و برخی اهل سنت<ref>نک: جامع البیان، ج22، ص5-7؛ زاد المسیر، ج3، ص462؛ فتح القدیر، ج4، ص278-279.</ref> به پشتوانه روایتهای فراوان از منابع شیعه<ref>الکافی، ج1، ص287؛ البرهان، ج4، ص443؛ نک: المیزان، ج16، ص311.</ref> و اهل سنت،<ref>مسند احمد، ج3، ص285؛ جامع البیان، ج22، ص5-8؛ المستدرک، ج2، ص416؛ ج3، ص133، 146-148.</ref> مصداقهای | شیعیان<ref>المناقب، کوفی، ج1، ص132؛ الشافی، ج3، ص136؛ مجمع البیان، ج8، ص559-560.</ref> و برخی اهل سنت<ref>نک: جامع البیان، ج22، ص5-7؛ زاد المسیر، ج3، ص462؛ فتح القدیر، ج4، ص278-279.</ref> به پشتوانه روایتهای فراوان از منابع شیعه<ref>الکافی، ج1، ص287؛ البرهان، ج4، ص443؛ نک: المیزان، ج16، ص311.</ref> و اهل سنت،<ref>مسند احمد، ج3، ص285؛ جامع البیان، ج22، ص5-8؛ المستدرک، ج2، ص416؛ ج3، ص133، 146-148.</ref> مصداقهای اهلبیت را تنها پیامبر(ص)، علی(ع)، فاطمه(س) و حسنین(ع) دانسته و همسران پیامبر را از شمول آن بیرون شمردهاند. پیامبر(ص) افراد یاد شده را گردآورد و عبارت {{قلم رنگ|سبز|اِنَّما یُرِیدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً}} را تلاوت فرمود. در برابر، بیشتر اهل سنت سیاق آیه را دلیل بر آن میدانند که اهلبیت پیامبر(ص) دست کم شامل همسران آن حضرت نیز میشود.<ref>تفسیر بیضاوی، ج4، ص231؛ تفسیر قرطبی، ج14، ص183؛ تفسیر ابن کثیر، ج6، ص364-370.</ref> از برخی صحابه نقل شده که مصداقهای آیه را فقط همسران پیامبر میدانند.<ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج9، ص3132؛ الدر المنثور، ج5، ص198؛ روح المعانی، ج11، ص194.</ref><ref>تفسیر بغوی، ج3، ص528؛ الدر المنثور، ج5، ص198.</ref><ref>البحر المحیط، ج8، ص479.</ref> | ||
===دوازده امام=== | ===دوازده امام=== | ||
شیعیان دوازده امامی بر پایه احادیثی، | شیعیان دوازده امامی بر پایه احادیثی، اهلبیت را افزون بر پیامبر(ص) و حضرت فاطمه شامل [[دوازده امام]] میدانند.<ref>الکافی، ج1، ص525-534؛ کمال الدین، ج1، ص274؛ فرائد السمطین، ج1، ص315-316.</ref> | ||
==فضیلتهای | ==فضیلتهای اهلبیت== | ||
===در قرآن=== | ===در قرآن=== | ||
در منابع روایی و تفسیری برخی از آیات قرآن درباره | در منابع روایی و تفسیری برخی از آیات قرآن درباره اهلبیت دانسته شدهاند.<ref>برای نمونه نک: الکافی، ج1، ص143، 144، 186، 191، 205، 207، 210، 212، 217-218، 539؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج1، ص372؛ ج2، ص288، 311؛ ج3، ص171، 314، 443.</ref><ref>نک: المیزان، ج1، ص42.</ref> از جمله میتوان به [[آیه مباهله]] (61 سوره آل عمران)،<ref>التبیان، ج2، ص484؛ مجمع البیان، ج2، ص763-764؛ الصافی، ج1، ص343-344.</ref><ref>جامع البیان، ج3، ص211؛ تفسیر بغوی، ج1، ص450-451؛ روح المعانی، ج2، ص180-182.</ref> [[آیات اطعام]] (آیه 5 تا 22 سوره انسان)،<ref>تفسیر فرات الکوفی، ص520-529؛ التبیان، ج10، ص211؛ مجمع البیان، ج10، ص616.</ref> <ref>تفسیر ثعلبی، ج10، ص98-102؛ الکشاف، ج4، ص670؛ روح المعانی، ج15، ص173-174.</ref>واژه قربی در آیه 23 سوره شوری<ref>مجمع البیان، ج9، ص43؛ روض الجنان، ج17، ص122-123؛ الصافی، ج4، ص373-374.</ref> <ref>الکشاف، ج4، ص219-220؛ تفسیر بیضاوی، ج5، ص80؛ نک: روح المعانی، ج13، ص31-33.</ref> و واژه [[اولوا الامر]] در آیه 59 سوره نساء<ref>التبیان، ج3، ص236؛ مجمع البیان، ج3، ص101.</ref> اشاره کرد. | ||
===در کلام پیامبر=== | ===در کلام پیامبر=== | ||
بر پایه روایتهای فراوان از منابع [[شیعه]] و [[اهل سنت]]، | بر پایه روایتهای فراوان از منابع [[شیعه]] و [[اهل سنت]]، اهلبیت در سخنان پیامبر و سیره ایشان جایگاهی ویژه دارند. [[حدیث ثقلین]]، در هر دو گزارش شیعی<ref>نک: الکافی، ج1، ص294؛ ج2، ص415؛ الامالی، ص616؛ کمال الدین، ص234-240.</ref> و سنی<ref>نک: مسند احمد، ج3، ص14، 17، 26، 59؛ سنن الدارمی، ج2، ص433؛ المستدرک، ج3، ص148.</ref> آن، اهلبیت را میراث پیامبر(ص) و در ردیف قرآن میشمارد. در [[حدیث امان]]، بر پایه برخی نقلها، پیامبر(ص) اهلبیتش را امان امت [[اسلام]]<ref>مجمع الزوائد، ج9، ص174؛ نظم درر السمطین، ص234.</ref> میشمرد. در [[حدیث سفینه]]، آنان همچون کشتی [[نوح]] خوانده شدهاند که سوار شدگان برآن نجات مییابند و دیگران در دریای گمراهی غرق خواهند شد.<ref>دعائم الاسلام، ج1، ص80؛ کمال الدین، ص239؛ المستدرک، ج3، ص151.</ref> | ||
==ویژگیهای | ==ویژگیهای اهلبیت== | ||
شیعیان که | شیعیان که اهلبیت را برترین انسانها میدانند،<ref>الشافی، ج2، ص7؛ ج3، ص173؛ کشف المراد، ص495.</ref> بر این ویژگیها برای ایشان تاکید میکنند: | ||
===عصمت=== | ===عصمت=== | ||
امامیه | امامیه اهلبیت را معصوم از [[گناه]]، اشتباه و عیب میشمارند.<ref>نک: فرق الشیعه، ص19؛ نهج الحق، ص164.</ref> مهمترین پشتوانه نقلی شیعه برای اثبات عصمت از گناه، [[آیه تطهیر]] (سوره احزاب، آیه 33) است.<ref>نک: الشافی، ج3، ص133-137؛ تقریب المعارف، ص336-337؛ العمده، ص45-46.</ref> متکلمان شیعی از تحلیلهای عقلی برای اثبات عصمت بهره میگیرند. به نظر آنان از آنجا که عامه مردم در بیان و اجرای شریعت خطاپذیراند، لازم است امامی که خود معصوم از خطاست دیگران را از خطا باز دارد.<ref>النکت الاعتقادیه، ص40؛ رسائل المرتضی، ج1، ص395-398؛ کشف المراد، ص492-494.</ref> | ||
===علم=== | ===علم=== | ||
متکلمان شیعه درباره دانش | متکلمان شیعه درباره دانش اهلبیت دو دیدگاه بیان کردهاند: گروهی امامان را عالِم به همه احکام و معارف کلی میدانند؛ اما دانش به امور جزئی مانند دانستن هنگام مرگ افراد را ضروری نمیدانند.<ref>الکافی، ج1، ص256-257؛ نک: اوائل المقالات، ص46، 67؛ رسائل المرتضی، ج1، ص394-395؛ ج3، ص130-131.</ref> در برابر، دستهای دانش امام را شامل همه احکام و امور کلی و جزئی میدانند.<ref>الکافی، ج1، ص260-262؛ نک: علم الامام، ص18 به بعد.</ref> منشاء علم امام نقل از پیامبر،<ref>الایضاح، ص459-468؛ الارشاد، ج2، ص186-187؛ منهاج الکرامه، ص37.</ref> الهام،<ref>الارشاد، ج2، ص186؛ عقائد الامامیه، ص67-69.</ref> کلام فرشته، رؤیای صادق و مانند آن<ref>نک: فرق الشیعه، ص89-90.</ref> و اندکی نیز قیاس و استنباط معصومانه<ref>نک: فرق الشیعه، ص90.</ref> دانسته شده است. | ||
===امامت=== | ===امامت=== | ||
امامت در تعریف مسلمانان به معنای ریاست عام در امور دین و دنیا است.<ref>الشافی، ج1، ص5؛ النکت الاعتقادیه، ص39-40؛ النجاة فی القیامه، ص41، 66.</ref> <ref>المواقف، ج3، ص574؛ شرح المقاصد، ج2، ص272؛ نک: الشافی، ج1، ص5-8.</ref> شیعیان تنها | امامت در تعریف مسلمانان به معنای ریاست عام در امور دین و دنیا است.<ref>الشافی، ج1، ص5؛ النکت الاعتقادیه، ص39-40؛ النجاة فی القیامه، ص41، 66.</ref> <ref>المواقف، ج3، ص574؛ شرح المقاصد، ج2، ص272؛ نک: الشافی، ج1، ص5-8.</ref> شیعیان تنها اهلبیت را به سبب داشتن دانش و عصمت، شایسته این مقام و مرجع دینی (بعد از پیامبر) میدانند.<ref>الشافی، ج3، ص163؛ منهاج الکرامه، ص37؛ مرجعیة اهل البیت، ص32.</ref> متکلمان امامیه به ضرورت وجود جانشینی برای پیامبر در همه زمانها برای حفظ شریعت باور دارند.<ref>الشافی، ج1، ص179-180؛ تقریب المعارف، ص171؛ قواعد المرام، ص175-177.</ref> | ||
==تکریم | ==تکریم اهلبیت== | ||
روایتهای اسلامی بر گرامیداشت | روایتهای اسلامی بر گرامیداشت اهلبیت تاکید میکنند: آیه 23 [[سوره شوری]] بر پایه روایات<ref>الکافی، ج8، ص93؛ دعائم الاسلام، ج1، ص68؛ عیون اخبار الرضا، ج2، ص211-213.</ref> و به گفته مفسران<ref>مجمع البیان، ج9، ص43؛ الکشاف، ج4، ص219-220.</ref> بر وجوب مَوَدت (محبت) اهلبیت به عنوان پاداش رسالت پیامبر(ص) دلالت میکند. روایات، مودت اهلبیت را پایه اسلام<ref>الکافی، ج2، ص46؛ الامالی، ص341؛ کنز العمال، ج11، ص539.</ref> و از مواردی دانستهاند که پذیرش اعمال به آن وابسته شده است.<ref>شواهد التنزیل، ج1، ص554.</ref> در روز قیامت از مودت اهلبیت سؤال میشود<ref>عیون اخبار الرضا، ج2، ص67، 110-111.</ref> و بهرهمندی از [[شفاعت]] و ورود به بهشت بدان مشروط شده است.<ref>مجمع الزوائد، ج9، ص172.</ref> | ||
== حجگزاری | == حجگزاری اهلبیت == | ||
{{اصلی|حج اهل بیت}} | {{اصلی|حج اهل بیت}} | ||
روایتها و گزارشهای تاریخی گویای اهتمام فراوان | روایتها و گزارشهای تاریخی گویای اهتمام فراوان اهلبیت به حجگزاری است. افزون بر روایاتی که درباره تعداد حج پیامبر نقل شده است،<ref>الکافی، ج4، ص245، 251-252؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص237-238؛ علل الشرایع، ج2، ص450؛ الکافی، ج4، ص244؛ وسائل الشیعه، ج8، ص88.</ref> گزارشهایی از حجهای متعدد امام حسن مجتبی<ref>المستدرک، ج3، ص169؛ سیر اعلام النبلاء، ج3، ص260؛ الوافی بالوفیات، ج12، ص68.</ref> و امام حسین<ref>اسد الغابه، ج2، ص20؛ تهذیب الکمال، ج6، ص406؛ سیر اعلام النبلاء، ج3، ص287.</ref> و امام سجاد<ref>المحاسن، ج2، ص635؛ الخصال، ص517-518.</ref> نیز موجود است. از حضور دیگر امامان شیعه نیز در حج گزارشهای متعدد وجود دارد.<ref>نک: حج الانبیاء و الائمه، ص341-571.</ref> تنها درباره امام حسن عسکری چنین گزارشی در دست نیست.<ref>نک: حج الانبیاء و الائمه، ص466-467.</ref> | ||
===آداب و ویژگیهای حج | ===آداب و ویژگیهای حج اهلبیت=== | ||
منابع روایی و تاریخی، گزارشهای فراوان از جزئیات حج | منابع روایی و تاریخی، گزارشهای فراوان از جزئیات حج اهلبیت و برخی ویژگیهای آن آوردهاند که منشاء استنباط بخش عمدهای از احکام حج نزد مسلمانان و شیعیان است. همچنین این روایات بخشی از اخلاق سفر و آداب حج را منعکس میکند. از جمله روایاتی که به رسیدگی امامان به نیازمندان در طول سفر<ref>مطالب السؤول، ص415؛ صفوة الصفوه، ج2، ص96.</ref> و قطع کردن طواف برای رسیدگی به حاجت مومنان نقل شده است.<ref>تاریخ دمشق، ج13، ص248.</ref> همچنین گزارشهای متعدد درباره عبادت و مناجات امامان در زمانهای مختلف مناسک حج و سفر حج به دست ما رسیده است.<ref>الکافی، ج4، ص283-287؛ الکافی، ج4، ص467؛ التهذیب، ج5، ص179-183.</ref> | ||
== | == اهلبیت و حرمین == | ||
{{اصلی|اهلبیت و حرمین}} | {{اصلی|اهلبیت و حرمین}} | ||
=== زندگی در حرمین === | === زندگی در حرمین === | ||
از میان | از میان اهلبیت، [[حضرت محمد (ص)|پیامبر(ص)]]، [[امام علی(ع)]] و حضرت فاطمه(س) در مکه و بقیه جز [[امام مهدی(ع)]] در [[مدینه]] یا پیرامون آن زاده شدند و افزون بر پیامبر(ص) و فاطمه(س) که در مدینه مدفون هستند، چهار تن از امامان؛ [[امام مجتبی(ع)]]، [[امام سجاد(ع)]]، [[امام باقر(ع)]] و [[امام صادق(ع)]] نیز در [[قبرستان بقیع]] مدینه دفن شدهاند.<ref>نک: الارشاد؛ تاج الموالید؛ التاریخ الامین، ص300-304.</ref> اهلبیت جز [[امام عسکری(ع)]] و [[امام مهدی(ع)]] بیشتر دوران زندگی خویش را در مدینه گذراندهاند. | ||
=== جایگاه سیاسی اهلبیت در حرمین === | === جایگاه سیاسی اهلبیت در حرمین === | ||
از میان اهل بیت جز پیامبر(ص) که مؤسس حکومت اسلامی در مدینه بود، امام علی(ع) و امام حسن(ع) نیز مدتی حکومت جامعه اسلامی را بر عهده داشتند هرچند پاییتخت حکومت ایشان در حرمین نبود. افزون بر آن | از میان اهل بیت جز پیامبر(ص) که مؤسس حکومت اسلامی در مدینه بود، امام علی(ع) و امام حسن(ع) نیز مدتی حکومت جامعه اسلامی را بر عهده داشتند هرچند پاییتخت حکومت ایشان در حرمین نبود. افزون بر آن اهلبیت طرف مشورت خلفا بودند.<ref>اسد الغابه، ج4، ص22-23؛ تهذیب الکمال، ج20، ص485؛ الاصابه، ج4، ص467.</ref> بعد از امام علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) کانون توجه و رجوع مردم مدینه بوده و شایسته خلافت شمرده میشدند.<ref>التاریخ الشامل، ج1، ص334.</ref> | ||
جایگاه اجتماعی | جایگاه اجتماعی اهلبیت پس از امام حسین(ع) نیز محفوظ ماند و سفارش یزید و دیگر خلفای اموی به والیان خود برای نیک رفتاری با امام سجاد(ع)<ref>تاریخ طبری، ج6، ص428؛ الطبقات، ج5، ص170؛ البدایة و النهایه، ج8، ص220.</ref> را میتوان شاهدی بر این مدعا دانست.<ref>قس: التاریخ الشامل، ج1، ص391-392.</ref> برخی گزارشها گویای آن است که امامان شیعه دستکم تا هنگام امام صادق(ع)<ref>تاریخ طبری، ج6، ص196-197؛ العقد الفرید، ج5، ص340-341.</ref>و [[امام کاظم(ع)]]<ref>فرق الشیعه، ص97؛ المقالات و الفرق، ص94.</ref> از سوی برخی سنیان خلیفه قانونی و مشروع حکومت اسلامی شناخته میشدند | ||
=== نقش علمی ـ فرهنگی در ایام حج === | === نقش علمی ـ فرهنگی در ایام حج === | ||
با برطرف شدن موانع یاد شده، در دوره تضعیف حکومت اموی تا تثبیت عباسیان، زمینههای گسترش معارف | با برطرف شدن موانع یاد شده، در دوره تضعیف حکومت اموی تا تثبیت عباسیان، زمینههای گسترش معارف اهلبیت فراهم شد و بازماندگان [[صحابه]]، [[تابعان]]، رؤسای مذاهب و دانشوران دیگر مناطق اسلامی مانند [[خراسان]] که به حج میآمدند،<ref>اعیان الشیعه، ج1، ص98-103، 652؛ سیره پیشوایان، ص353-355.</ref> امامان شیعه را به دانش و [[تقوا]] شناخته،<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص381؛ الصواعق المحرقه، ص200-201.</ref> از دانش ایشان به ویژه برای فراگیری [[مناسک حج]] بهره میگرفتند.<ref>اعیان الشیعه، ج1، ص98-103، 652؛ سیره پیشوایان، ص353-354.</ref>و بسیاری از فقهای مدینه از شاگردان اهلبیت بودند.<ref>نک: شرح الاخبار، ج3، ص291؛ المدینة فی العصر الاموی، ص373؛ الامام الصادق و المذاهب الاربعه، ج1، ص69.</ref> <ref>نک: الصواعق المحرقه، ص201؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج3، ص372؛ اعیان الشیعه، ج1، ص98-103.</ref> | ||
افزون بر این، پارهای روایتها به تاثیر معنوی | افزون بر این، پارهای روایتها به تاثیر معنوی اهلبیت بر حج و حجگزاران اشاره کردهاند که از آن جمله میتوان دعا در موسم حج برای بارش باران و استجابت آن،<ref>الاحتجاج، ج2، ص47-48؛ بحار الانوار، ج46، ص50.</ref> مهربانی و خوشرفتاری با مخالفان خویش،<ref>رجال کشی، ج2، ص769.</ref> پند دادن به برخی افراد<ref>الاحتجاج، ج2، ص43.</ref> و ایجاد تحول باطنی در آنان<ref>دلائل الامامه، ص317-319؛ مدینة المعاجز، ج6، ص194.</ref> را برشمرد. | ||
=== آثار | === آثار اهلبیت در حرمین === | ||
{{اصلی|آثار اهلبیت در حرمین}} | {{اصلی|آثار اهلبیت در حرمین}} | ||
در [[مکه]] و بخصوص در [[مدینه]] اماکن و آثار و یادگارهایی از | در [[مکه]] و بخصوص در [[مدینه]] اماکن و آثار و یادگارهایی از اهلبیت باقی مانده بود. برخی از این یادگارها امروزه نیز موجود است ولی بخش عمدهای از آنها در سدههای اخیر از میان رفته است. از جمله آثار مرتبط به اهلبیت در مکه میتوان از [[مولد النبی(ص)|زادگاه پیامبر]] و [[مولد فاطمه(س)|حضرت فاطمه]]،<ref>کشف الارتیاب، ص55؛ نک: پنجاه سفرنامه، ج3، ص821.</ref> [[باب علی (مسجدالحرام)|باب علی]] (یکی از درهای مسجدالحرام)،<ref>سفرنامه ناصر خسرو، ص127؛ تاریخ عمارة و اسماء ابواب المسجدالحرام، ص90.</ref> [[زادگاه امام صادق]]<ref>شفاء الغرام، ج1، ص360.</ref> اشاره کرد. [[پرونده:قبور ائمه بقیع قبل از تخریب.jpg|بندانگشتی|قبور ائمه بقیع قبل از تخریب]] | ||
===آثار | ===آثار اهلبیت در مدینه=== | ||
آثار | آثار اهلبیت در مدینه بیشتر و شامل اینهاست: | ||
* قبر چهار امام در [[بقیع]] | * قبر چهار امام در [[بقیع]] | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
* [[بیتالاحزان]] یا مسجد فاطمه | * [[بیتالاحزان]] یا مسجد فاطمه | ||
* [[خانه امام سجاد]] و [[خانه امام صادق]] و خانه امام رضا | * [[خانه امام سجاد]] و [[خانه امام صادق]] و خانه امام رضا | ||
* مسجدهایی که با برخی از | * مسجدهایی که با برخی از اهلبیت مرتبطاند مانند [[مسجد مباهله]]، [[مسجد فضیخ]]، [[مسجد غدیر خم]]، [[مسجد امام علی]]، و برخی از اماکن داخل مسجدالنبی از جمله [[خانه فاطمه(س)|خانه فاطمه]] و محراب فاطمه، [[ستون حرس]] از جمله این اماکن است. | ||
* [[صدقات اهل بیت]] در مدینه از قبیل چشمه و چاه آب و باغ که از برخی از امامان بخصوص امام علی به عنوان صدقه بخشیده شده بود.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص221-224؛ معجم ما استعجم، ج1، ص262؛ نک: الکافی، ج7، ص49.</ref> <ref>تاریخ المدینه، ج1، ص221-222؛ وفاء الوفاء، ج4، ص30-31؛ حجاز در صدر اسلام، ص98-99.</ref> | * [[صدقات اهل بیت|صدقات اهلبیت]] در مدینه از قبیل چشمه و چاه آب و باغ که از برخی از امامان بخصوص امام علی به عنوان صدقه بخشیده شده بود.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص221-224؛ معجم ما استعجم، ج1، ص262؛ نک: الکافی، ج7، ص49.</ref> <ref>تاریخ المدینه، ج1، ص221-222؛ وفاء الوفاء، ج4، ص30-31؛ حجاز در صدر اسلام، ص98-99.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۲۲ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۴۲
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:Kamran در تاریخ ۲۱ آبان ۱۴۰۲ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
واژه اهلبیت(ع) در ادبیات شیعی، به پیامبر اسلام(ص)، حضرت فاطمه(س) و دوازده امام(ع) اطلاق میگردد.
به باور شیعه اهلبیت پیامبر(ع) دارای خصوصیاتی از جمله: عصمت، علم و امامت هستند. در قرآن و روایات اسلامی بر لزوم معرفت اهلبیت و ابراز محبت به ایشان تأکید فراوان شده است.
زندگی اهلبیت(ع) با حرمین (شهرهای مکه و مدینه) ارتباط داشت. زندگی بیشتر آنان در شهر مدینه گذشت. تعدادی از ایشان در مدینه درگذشتند و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شدند. اهلبیت مورد احترام بودند و از جایگاه علمی و مذهبی و سیاسی، بخصوص در مدینه، برخوردار بودند. گزارشهای متعدد درباره حجگزاری اهلبیت وجود دارد و سخنانی از ایشان درباره مناسک حج باقی مانده که منبع استنباط بخشی از احکام فقهی درباب حج است.
مکانها و بناهای متعددی در حرمین شریفین، با اهلبیت(ع) ارتباط داشتهاند؛ برای نمونه مقبره اهلبیت، خانههای آنان، مسجدهای مرتبط به ایشان و صدقات ایشان. این مکانها مورد احترام و توجه مسلمانان بوده است و یادگارهایی از برخی از آنها امروز نیز باقی مانده است.
واژهشناسی
ترکیب «اهلبیت» به معنای ساکنان خانه[۱] است. اهلبیت ترکیبی اضافی از «اهل» و «بیت» است. «اهل» در جایی به کار میرود که گونهای وابستگی، اختصاص،[۲] انس و پیوند[۳] و قرابت[۴] با فرد یا چیزی وجود داشته باشد. این واژه به گروهی اطلاق میشود که از لحاظ نسب یا دین به یک فرد بازگردند.[۵] «بیت» به خانه و محل سکونت گفته میشود.[۶]
در قرآن
واژه اهلبیت در دو آیه مکی، یک بار به صورت «اهل البیت» بر اهل خانه ابراهیم(ع)[۷] و همسرش[۸] اطلاق شده (سوره هود، آیه 73) و بار دیگر در اشاره خواهر موسی(ع) به خانواده خود هنگام گفتوگو با فرعونیان (سوره قصص، آیه 12) به کار رفته است. افزون بر این، در پارهای آیات، تعبیر «اهلَِک» به خانواده یا پیروان برخی پیامبران (سوره هود، آیه40 و 46؛ سوره مؤمنون، آیه27؛ سوره عنکبوت، آیه33)[۹] و اهل خانه یا پیروان پیامبر در دوره مکی (سوره طه، آیه132)[۱۰] اشاره میکند.
واژگان هممعنا
از اهلبیت به ویژه در معنای خاندان معصوم پیامبر(ص) گاه با تعابیری دیگر مانند «آل البیت»،[۱۱] «آل محمد»،[۱۲] «آل الله»،[۱۳] «ذَوِی القُربَی» و «عترت»[۱۴] نیز یاد میشود.
مصداق اهلبیت
درباره اینکه اهلبیت پیامبر(ص) چه کسانی هستند اختلاف نظر وجود دارد. برخی اهلبیت را پنجتن اصحاب کساء یعنی پیامبر(ص)، علی(ع)، فاطمه(س) و حسنین(ع) دانسته[۱۵] و گروهی دیگر همه دوازده امام شیعه، پیامبر و حضرت فاطمه را اهلبیت میدانند.[۱۶] همچنین این واژه به همسران پیامبر،[۱۷]پنج تن و همسران پیامبر[۱۸]، خویشاوندان نَسَبی پیامبر که صدقه بر آنان حرام شده است[۱۹]و پیروان راستین پیامبر و امامان[۲۰] نیز اطلاق شده است.
پنج تن
شیعیان[۲۱] و برخی اهل سنت[۲۲] به پشتوانه روایتهای فراوان از منابع شیعه[۲۳] و اهل سنت،[۲۴] مصداقهای اهلبیت را تنها پیامبر(ص)، علی(ع)، فاطمه(س) و حسنین(ع) دانسته و همسران پیامبر را از شمول آن بیرون شمردهاند. پیامبر(ص) افراد یاد شده را گردآورد و عبارت اِنَّما یُرِیدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً را تلاوت فرمود. در برابر، بیشتر اهل سنت سیاق آیه را دلیل بر آن میدانند که اهلبیت پیامبر(ص) دست کم شامل همسران آن حضرت نیز میشود.[۲۵] از برخی صحابه نقل شده که مصداقهای آیه را فقط همسران پیامبر میدانند.[۲۶][۲۷][۲۸]
دوازده امام
شیعیان دوازده امامی بر پایه احادیثی، اهلبیت را افزون بر پیامبر(ص) و حضرت فاطمه شامل دوازده امام میدانند.[۲۹]
فضیلتهای اهلبیت
در قرآن
در منابع روایی و تفسیری برخی از آیات قرآن درباره اهلبیت دانسته شدهاند.[۳۰][۳۱] از جمله میتوان به آیه مباهله (61 سوره آل عمران)،[۳۲][۳۳] آیات اطعام (آیه 5 تا 22 سوره انسان)،[۳۴] [۳۵]واژه قربی در آیه 23 سوره شوری[۳۶] [۳۷] و واژه اولوا الامر در آیه 59 سوره نساء[۳۸] اشاره کرد.
در کلام پیامبر
بر پایه روایتهای فراوان از منابع شیعه و اهل سنت، اهلبیت در سخنان پیامبر و سیره ایشان جایگاهی ویژه دارند. حدیث ثقلین، در هر دو گزارش شیعی[۳۹] و سنی[۴۰] آن، اهلبیت را میراث پیامبر(ص) و در ردیف قرآن میشمارد. در حدیث امان، بر پایه برخی نقلها، پیامبر(ص) اهلبیتش را امان امت اسلام[۴۱] میشمرد. در حدیث سفینه، آنان همچون کشتی نوح خوانده شدهاند که سوار شدگان برآن نجات مییابند و دیگران در دریای گمراهی غرق خواهند شد.[۴۲]
ویژگیهای اهلبیت
شیعیان که اهلبیت را برترین انسانها میدانند،[۴۳] بر این ویژگیها برای ایشان تاکید میکنند:
عصمت
امامیه اهلبیت را معصوم از گناه، اشتباه و عیب میشمارند.[۴۴] مهمترین پشتوانه نقلی شیعه برای اثبات عصمت از گناه، آیه تطهیر (سوره احزاب، آیه 33) است.[۴۵] متکلمان شیعی از تحلیلهای عقلی برای اثبات عصمت بهره میگیرند. به نظر آنان از آنجا که عامه مردم در بیان و اجرای شریعت خطاپذیراند، لازم است امامی که خود معصوم از خطاست دیگران را از خطا باز دارد.[۴۶]
علم
متکلمان شیعه درباره دانش اهلبیت دو دیدگاه بیان کردهاند: گروهی امامان را عالِم به همه احکام و معارف کلی میدانند؛ اما دانش به امور جزئی مانند دانستن هنگام مرگ افراد را ضروری نمیدانند.[۴۷] در برابر، دستهای دانش امام را شامل همه احکام و امور کلی و جزئی میدانند.[۴۸] منشاء علم امام نقل از پیامبر،[۴۹] الهام،[۵۰] کلام فرشته، رؤیای صادق و مانند آن[۵۱] و اندکی نیز قیاس و استنباط معصومانه[۵۲] دانسته شده است.
امامت
امامت در تعریف مسلمانان به معنای ریاست عام در امور دین و دنیا است.[۵۳] [۵۴] شیعیان تنها اهلبیت را به سبب داشتن دانش و عصمت، شایسته این مقام و مرجع دینی (بعد از پیامبر) میدانند.[۵۵] متکلمان امامیه به ضرورت وجود جانشینی برای پیامبر در همه زمانها برای حفظ شریعت باور دارند.[۵۶]
تکریم اهلبیت
روایتهای اسلامی بر گرامیداشت اهلبیت تاکید میکنند: آیه 23 سوره شوری بر پایه روایات[۵۷] و به گفته مفسران[۵۸] بر وجوب مَوَدت (محبت) اهلبیت به عنوان پاداش رسالت پیامبر(ص) دلالت میکند. روایات، مودت اهلبیت را پایه اسلام[۵۹] و از مواردی دانستهاند که پذیرش اعمال به آن وابسته شده است.[۶۰] در روز قیامت از مودت اهلبیت سؤال میشود[۶۱] و بهرهمندی از شفاعت و ورود به بهشت بدان مشروط شده است.[۶۲]
حجگزاری اهلبیت
[۶۳] گزارشهایی از حجهای متعدد امام حسن مجتبی[۶۴] و امام حسین[۶۵] و امام سجاد[۶۶] نیز موجود است. از حضور دیگر امامان شیعه نیز در حج گزارشهای متعدد وجود دارد.[۶۷] تنها درباره امام حسن عسکری چنین گزارشی در دست نیست.[۶۸]
روایتها و گزارشهای تاریخی گویای اهتمام فراوان اهلبیت به حجگزاری است. افزون بر روایاتی که درباره تعداد حج پیامبر نقل شده است،آداب و ویژگیهای حج اهلبیت
منابع روایی و تاریخی، گزارشهای فراوان از جزئیات حج اهلبیت و برخی ویژگیهای آن آوردهاند که منشاء استنباط بخش عمدهای از احکام حج نزد مسلمانان و شیعیان است. همچنین این روایات بخشی از اخلاق سفر و آداب حج را منعکس میکند. از جمله روایاتی که به رسیدگی امامان به نیازمندان در طول سفر[۶۹] و قطع کردن طواف برای رسیدگی به حاجت مومنان نقل شده است.[۷۰] همچنین گزارشهای متعدد درباره عبادت و مناجات امامان در زمانهای مختلف مناسک حج و سفر حج به دست ما رسیده است.[۷۱]
اهلبیت و حرمین
زندگی در حرمین
از میان اهلبیت، پیامبر(ص)، امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) در مکه و بقیه جز امام مهدی(ع) در مدینه یا پیرامون آن زاده شدند و افزون بر پیامبر(ص) و فاطمه(س) که در مدینه مدفون هستند، چهار تن از امامان؛ امام مجتبی(ع)، امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نیز در قبرستان بقیع مدینه دفن شدهاند.[۷۲] اهلبیت جز امام عسکری(ع) و امام مهدی(ع) بیشتر دوران زندگی خویش را در مدینه گذراندهاند.
جایگاه سیاسی اهلبیت در حرمین
از میان اهل بیت جز پیامبر(ص) که مؤسس حکومت اسلامی در مدینه بود، امام علی(ع) و امام حسن(ع) نیز مدتی حکومت جامعه اسلامی را بر عهده داشتند هرچند پاییتخت حکومت ایشان در حرمین نبود. افزون بر آن اهلبیت طرف مشورت خلفا بودند.[۷۳] بعد از امام علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) کانون توجه و رجوع مردم مدینه بوده و شایسته خلافت شمرده میشدند.[۷۴]
جایگاه اجتماعی اهلبیت پس از امام حسین(ع) نیز محفوظ ماند و سفارش یزید و دیگر خلفای اموی به والیان خود برای نیک رفتاری با امام سجاد(ع)[۷۵] را میتوان شاهدی بر این مدعا دانست.[۷۶] برخی گزارشها گویای آن است که امامان شیعه دستکم تا هنگام امام صادق(ع)[۷۷]و امام کاظم(ع)[۷۸] از سوی برخی سنیان خلیفه قانونی و مشروع حکومت اسلامی شناخته میشدند
نقش علمی ـ فرهنگی در ایام حج
با برطرف شدن موانع یاد شده، در دوره تضعیف حکومت اموی تا تثبیت عباسیان، زمینههای گسترش معارف اهلبیت فراهم شد و بازماندگان صحابه، تابعان، رؤسای مذاهب و دانشوران دیگر مناطق اسلامی مانند خراسان که به حج میآمدند،[۷۹] امامان شیعه را به دانش و تقوا شناخته،[۸۰] از دانش ایشان به ویژه برای فراگیری مناسک حج بهره میگرفتند.[۸۱]و بسیاری از فقهای مدینه از شاگردان اهلبیت بودند.[۸۲] [۸۳]
افزون بر این، پارهای روایتها به تاثیر معنوی اهلبیت بر حج و حجگزاران اشاره کردهاند که از آن جمله میتوان دعا در موسم حج برای بارش باران و استجابت آن،[۸۴] مهربانی و خوشرفتاری با مخالفان خویش،[۸۵] پند دادن به برخی افراد[۸۶] و ایجاد تحول باطنی در آنان[۸۷] را برشمرد.
آثار اهلبیت در حرمین
در مکه و بخصوص در مدینه اماکن و آثار و یادگارهایی از اهلبیت باقی مانده بود. برخی از این یادگارها امروزه نیز موجود است ولی بخش عمدهای از آنها در سدههای اخیر از میان رفته است. از جمله آثار مرتبط به اهلبیت در مکه میتوان از زادگاه پیامبر و حضرت فاطمه،[۸۸] باب علی (یکی از درهای مسجدالحرام)،[۸۹] زادگاه امام صادق[۹۰] اشاره کرد.
آثار اهلبیت در مدینه
آثار اهلبیت در مدینه بیشتر و شامل اینهاست:
- قبر چهار امام در بقیع
- خانه پیامبر و مدفن او در مسجدالنبی
- خانه امام علی و حضرت فاطمه در مسجدالنبی
- بیتالاحزان یا مسجد فاطمه
- خانه امام سجاد و خانه امام صادق و خانه امام رضا
- مسجدهایی که با برخی از اهلبیت مرتبطاند مانند مسجد مباهله، مسجد فضیخ، مسجد غدیر خم، مسجد امام علی، و برخی از اماکن داخل مسجدالنبی از جمله خانه فاطمه و محراب فاطمه، ستون حرس از جمله این اماکن است.
- صدقات اهلبیت در مدینه از قبیل چشمه و چاه آب و باغ که از برخی از امامان بخصوص امام علی به عنوان صدقه بخشیده شده بود.[۹۱] [۹۲]
پانویس
- ↑ العین، ج4، ص89؛ معجم مقاییس اللغه، ج1، ص150؛ لسان العرب، ج11، ص29، «اهل.
- ↑ معجم مقاییس اللغه، ج1، ص150، «اهل.
- ↑ الصحاح، ج4، ص1629؛ التحقیق، ج1، ص169، «اهل.
- ↑ المصباح، ج2، ص28، «اهل.
- ↑ التحقیق، ج1، ص177-178؛ نک: الصحاح، ج4، ص1627، «اول.
- ↑ معجم مقاییس اللغه، ج1، ص324-325؛ النهایه، ج1، ص170؛ المصباح، ج2، ص68، «بات.
- ↑ تفسیر بغوی، ج2، ص393؛ الکشاف، ج2، ص281؛ التحریر و التنویر، ج11، ص298.
- ↑ التحقیق، ج1، ص170، «اهل.
- ↑ نک: جامع البیان، ج12، ص26؛ تفسیر بیضاوی، ج4، ص86؛ التفسیر الکبیر، ج18، ص357.
- ↑ نک: مجمع البیان، ج7، ص59؛ تفسیر قرطبی، ج11، ص263؛ المیزان، ج14، ص239.
- ↑ نک: اوائل المقالات، ص216؛ المیزان، ج7، ص111؛ احقاق الحق، ج9، ص291؛ ج12، ص181.
- ↑ نک: عیون اخبار الرضا، ج1، ص60؛ التبیان، ج2، ص441؛ صحیح مسلم، نووی، ج6، ص72.
- ↑ نک: المناقب، ابن شهر آشوب، ج1، ص282؛ ج3، ص211؛ روح المعانی، ج3، ص189.
- ↑ نک: مطالب السؤول، ص22-28؛ مجمع البحرین، ج3، ص395، «عتر.
- ↑ المستدرک، ج3، ص146-148؛ فرائد السمطین، ج2، ص10-23.
- ↑ کمال الدین، ص264؛ شرح الاخبار، ج3، ص516؛ فرائد السمطین، ج1، ص315-316.
- ↑ تفسیر مقاتل، ج3، ص45؛ جامع البیان، ج22، ص7-8؛ المیزان، ج16، ص310.
- ↑ السنن الکبری، ج2، ص150؛ التفسیر الکبیر، ج25، ص168؛ تفسیر بیضاوی، ج4، ص231.
- ↑ مسند احمد، ج3، ص448؛ صحیح مسلم، ج3، ص118-119؛ تفسیر بغوی، ج3، ص529.
- ↑ بصائر الدرجات، ص37-38؛ المعجم الکبیر، ج2، ص292؛ تفسیر ثعلبی، ج8، ص44.
- ↑ المناقب، کوفی، ج1، ص132؛ الشافی، ج3، ص136؛ مجمع البیان، ج8، ص559-560.
- ↑ نک: جامع البیان، ج22، ص5-7؛ زاد المسیر، ج3، ص462؛ فتح القدیر، ج4، ص278-279.
- ↑ الکافی، ج1، ص287؛ البرهان، ج4، ص443؛ نک: المیزان، ج16، ص311.
- ↑ مسند احمد، ج3، ص285؛ جامع البیان، ج22، ص5-8؛ المستدرک، ج2، ص416؛ ج3، ص133، 146-148.
- ↑ تفسیر بیضاوی، ج4، ص231؛ تفسیر قرطبی، ج14، ص183؛ تفسیر ابن کثیر، ج6، ص364-370.
- ↑ تفسیر ابن ابی حاتم، ج9، ص3132؛ الدر المنثور، ج5، ص198؛ روح المعانی، ج11، ص194.
- ↑ تفسیر بغوی، ج3، ص528؛ الدر المنثور، ج5، ص198.
- ↑ البحر المحیط، ج8، ص479.
- ↑ الکافی، ج1، ص525-534؛ کمال الدین، ج1، ص274؛ فرائد السمطین، ج1، ص315-316.
- ↑ برای نمونه نک: الکافی، ج1، ص143، 144، 186، 191، 205، 207، 210، 212، 217-218، 539؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج1، ص372؛ ج2، ص288، 311؛ ج3، ص171، 314، 443.
- ↑ نک: المیزان، ج1، ص42.
- ↑ التبیان، ج2، ص484؛ مجمع البیان، ج2، ص763-764؛ الصافی، ج1، ص343-344.
- ↑ جامع البیان، ج3، ص211؛ تفسیر بغوی، ج1، ص450-451؛ روح المعانی، ج2، ص180-182.
- ↑ تفسیر فرات الکوفی، ص520-529؛ التبیان، ج10، ص211؛ مجمع البیان، ج10، ص616.
- ↑ تفسیر ثعلبی، ج10، ص98-102؛ الکشاف، ج4، ص670؛ روح المعانی، ج15، ص173-174.
- ↑ مجمع البیان، ج9، ص43؛ روض الجنان، ج17، ص122-123؛ الصافی، ج4، ص373-374.
- ↑ الکشاف، ج4، ص219-220؛ تفسیر بیضاوی، ج5، ص80؛ نک: روح المعانی، ج13، ص31-33.
- ↑ التبیان، ج3، ص236؛ مجمع البیان، ج3، ص101.
- ↑ نک: الکافی، ج1، ص294؛ ج2، ص415؛ الامالی، ص616؛ کمال الدین، ص234-240.
- ↑ نک: مسند احمد، ج3، ص14، 17، 26، 59؛ سنن الدارمی، ج2، ص433؛ المستدرک، ج3، ص148.
- ↑ مجمع الزوائد، ج9، ص174؛ نظم درر السمطین، ص234.
- ↑ دعائم الاسلام، ج1، ص80؛ کمال الدین، ص239؛ المستدرک، ج3، ص151.
- ↑ الشافی، ج2، ص7؛ ج3، ص173؛ کشف المراد، ص495.
- ↑ نک: فرق الشیعه، ص19؛ نهج الحق، ص164.
- ↑ نک: الشافی، ج3، ص133-137؛ تقریب المعارف، ص336-337؛ العمده، ص45-46.
- ↑ النکت الاعتقادیه، ص40؛ رسائل المرتضی، ج1، ص395-398؛ کشف المراد، ص492-494.
- ↑ الکافی، ج1، ص256-257؛ نک: اوائل المقالات، ص46، 67؛ رسائل المرتضی، ج1، ص394-395؛ ج3، ص130-131.
- ↑ الکافی، ج1، ص260-262؛ نک: علم الامام، ص18 به بعد.
- ↑ الایضاح، ص459-468؛ الارشاد، ج2، ص186-187؛ منهاج الکرامه، ص37.
- ↑ الارشاد، ج2، ص186؛ عقائد الامامیه، ص67-69.
- ↑ نک: فرق الشیعه، ص89-90.
- ↑ نک: فرق الشیعه، ص90.
- ↑ الشافی، ج1، ص5؛ النکت الاعتقادیه، ص39-40؛ النجاة فی القیامه، ص41، 66.
- ↑ المواقف، ج3، ص574؛ شرح المقاصد، ج2، ص272؛ نک: الشافی، ج1، ص5-8.
- ↑ الشافی، ج3، ص163؛ منهاج الکرامه، ص37؛ مرجعیة اهل البیت، ص32.
- ↑ الشافی، ج1، ص179-180؛ تقریب المعارف، ص171؛ قواعد المرام، ص175-177.
- ↑ الکافی، ج8، ص93؛ دعائم الاسلام، ج1، ص68؛ عیون اخبار الرضا، ج2، ص211-213.
- ↑ مجمع البیان، ج9، ص43؛ الکشاف، ج4، ص219-220.
- ↑ الکافی، ج2، ص46؛ الامالی، ص341؛ کنز العمال، ج11، ص539.
- ↑ شواهد التنزیل، ج1، ص554.
- ↑ عیون اخبار الرضا، ج2، ص67، 110-111.
- ↑ مجمع الزوائد، ج9، ص172.
- ↑ الکافی، ج4، ص245، 251-252؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص237-238؛ علل الشرایع، ج2، ص450؛ الکافی، ج4، ص244؛ وسائل الشیعه، ج8، ص88.
- ↑ المستدرک، ج3، ص169؛ سیر اعلام النبلاء، ج3، ص260؛ الوافی بالوفیات، ج12، ص68.
- ↑ اسد الغابه، ج2، ص20؛ تهذیب الکمال، ج6، ص406؛ سیر اعلام النبلاء، ج3، ص287.
- ↑ المحاسن، ج2، ص635؛ الخصال، ص517-518.
- ↑ نک: حج الانبیاء و الائمه، ص341-571.
- ↑ نک: حج الانبیاء و الائمه، ص466-467.
- ↑ مطالب السؤول، ص415؛ صفوة الصفوه، ج2، ص96.
- ↑ تاریخ دمشق، ج13، ص248.
- ↑ الکافی، ج4، ص283-287؛ الکافی، ج4، ص467؛ التهذیب، ج5، ص179-183.
- ↑ نک: الارشاد؛ تاج الموالید؛ التاریخ الامین، ص300-304.
- ↑ اسد الغابه، ج4، ص22-23؛ تهذیب الکمال، ج20، ص485؛ الاصابه، ج4، ص467.
- ↑ التاریخ الشامل، ج1، ص334.
- ↑ تاریخ طبری، ج6، ص428؛ الطبقات، ج5، ص170؛ البدایة و النهایه، ج8، ص220.
- ↑ قس: التاریخ الشامل، ج1، ص391-392.
- ↑ تاریخ طبری، ج6، ص196-197؛ العقد الفرید، ج5، ص340-341.
- ↑ فرق الشیعه، ص97؛ المقالات و الفرق، ص94.
- ↑ اعیان الشیعه، ج1، ص98-103، 652؛ سیره پیشوایان، ص353-355.
- ↑ تاریخ یعقوبی، ج2، ص381؛ الصواعق المحرقه، ص200-201.
- ↑ اعیان الشیعه، ج1، ص98-103، 652؛ سیره پیشوایان، ص353-354.
- ↑ نک: شرح الاخبار، ج3، ص291؛ المدینة فی العصر الاموی، ص373؛ الامام الصادق و المذاهب الاربعه، ج1، ص69.
- ↑ نک: الصواعق المحرقه، ص201؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج3، ص372؛ اعیان الشیعه، ج1، ص98-103.
- ↑ الاحتجاج، ج2، ص47-48؛ بحار الانوار، ج46، ص50.
- ↑ رجال کشی، ج2، ص769.
- ↑ الاحتجاج، ج2، ص43.
- ↑ دلائل الامامه، ص317-319؛ مدینة المعاجز، ج6، ص194.
- ↑ کشف الارتیاب، ص55؛ نک: پنجاه سفرنامه، ج3، ص821.
- ↑ سفرنامه ناصر خسرو، ص127؛ تاریخ عمارة و اسماء ابواب المسجدالحرام، ص90.
- ↑ شفاء الغرام، ج1، ص360.
- ↑ تاریخ المدینه، ج1، ص221-224؛ معجم ما استعجم، ج1، ص262؛ نک: الکافی، ج7، ص49.
- ↑ تاریخ المدینه، ج1، ص221-222؛ وفاء الوفاء، ج4، ص30-31؛ حجاز در صدر اسلام، ص98-99.
منابع
- الاحتجاج: ابومنصور الطبرسی (م. 520ق.)، به کوشش سید محمد باقر، دار النعمان، 1386ق
- احقاق الحق: نورالله الحسینی الشوشتری (م. 1019ق.)، تعلیقات شهاب الدین نجفی، قم، مکتبة النجفی، 1406ق
- الارشاد: المفید (م. 413ق.)، بیروت، دار المفید، 1414ق
- اسد الغابه: ابن اثیر (م. 630ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی
- الاصابه: ابن حجر العسقلانی (م. 852ق.)، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق
- اعیان الشیعه: سید محسن الامین (م. 1371ق.)، به کوشش حسن الامین، بیروت، دار التعارف
- امالی: السید المرتضی (م. 436ق.)، به کوشش حلبی، قم، مکتبة النجفی، 1403ق
- الامالی: الصدوق (م. 381ق.)، قم، البعثه، 1417ق
- اوائل المقالات: المفید (م. 413ق.)، به کوشش الانصاری، بیروت، دار المفید، 1414ق
- بحار الانوار: المجلسی (م. 1110ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق
- البحر المحیط: ابوحیان الاندلسی (م. 754ق.)، بیروت، دار الفکر، 1412ق
- البدایة و النهایه: ابن کثیر (م. 774ق.)، بیروت، مکتبة المعارف
- البرهان فی تفسیر القرآن: البحرانی (م. 1107ق.)، قم، البعثه، 1415ق
- بصائر الدرجات: الصفار (م. 290ق.)، به کوشش کوچهباغی، تهران، اعلمی، 1404ق
- پنجاه سفرنامه حج قاجاری: به کوشش رسول جعفریان، تهران، نشر علم، 1389ش
- تاج الموالید: الطبرسی (م. 548ق.)، قم، مکتبة النجفی، 1406ق
- التاریخ الامین: عبدالعزیز المدنی، مدینه، مطبعة الامین، 1418ق
- التاریخ الشامل للمدینة المنوره: عبدالباسط بدر، مدینه، 1414ق
- تاریخ المدینة المنوره: ابن شبّه (م. 262ق.)، به کوشش شلتوت، قم، دار الفکر، 1410ق
- تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م. 310ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، 1403ق
- تاریخ عمارة و اسماء ابواب المسجدالحرام: طه عبدالقادر، مکه، جامعةام القری
- تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م. 292ق.)، بیروت، دار صادر، 1415ق
- التبیان: الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی
- التحریر و التنویر: ابنعاشور (م. 1393ق.)، مؤسسة التاریخ
- التحقیق: المصطفوی، تهران، وزارت ارشاد، 1374ش
- تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم): ابن کثیر (م. 774ق.)، به کوشش شمس الدین، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1419ق
- التفسیر الکبیر: الفخر الرازی (م. 606ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1415ق
- تفسیر بغوی (معالم التنزیل): البغوی (م. 510ق.)، به کوشش خالد عبدالرحمن، بیروت، دار المعرفه
- تفسیر بیضاوی (انوار التنزیل): البیضاوی (م. 685ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1418ق
- تفسیر ثعلبی (الکشف و البیان): الثعلبی (م. 427ق.)، به کوشش ابن عاشور، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1422ق
- تفسیر فرات الکوفی: الفرات الکوفی (م. 307ق.)، به کوشش محمد کاظم، تهران، وزارت ارشاد، 1374ش
- تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن): القرطبی (م. 671ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1405ق
- تفسیر مقاتل بن سلیمان: مقاتل بن سلیمان (م. 150ق.)، به کوشش احمد فرید، دار الکتب العلمیه، 1424ق
- تقریب المعارف: ابوصالح الحلبی (م. 555ق.)، به کوشش الحسون، محقق، 1417ق
- تهذیب الاحکام: الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1365ش
- تهذیب التهذیب: ابن حجر العسقلانی (م. 852ق.)، بیروت، دار الفکر، 1404ق
- تهذیب الکمال: المزی (م. 742ق.)، به کوشش بشار عواد، بیروت، الرساله، 1415ق
- جامعالبیان: الطبری (م. 310ق.)، بیروت، دار المعرفه، 1412ق
- حج الانبیاء و الائمه: معاونیة التعلیم و البحوث الاسلامیة فی الحج، تهران، مشعر، 1416ق
- حجاز در صدر اسلام: صالح احمد العلی، ترجمه، آیتی، مشعر، 1375ش
- الخصال: الصدوق (م. 381ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، 1416ق
- خصائص الائمه: الشریف الرضی (م. 406ق.)، به کوشش الامینی، مشهد، مجمع البحوث الاسلامی، 1406ق
- الدر المنثور: السیوطی (م. 911ق.)، بیروت، دار المعرفه، 1365ق
- دعائم الاسلام: النعمان المغربی (م. 363ق.)، به کوشش فیضی، قاهره، دار المعارف، 1383ق
- دلائل الامامه: الطبری الشیعی (م. قرن 4)، قم، عثت، 1413ق
- رسائل المرتضی: السید المرتضی (م. 436ق.)، به کوشش حسینی و رجایی، قم، دار القرآن، 1405ق
- روح المعانی: الآلوسی (م. 1270ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی
- روض الجنان: ابوالفتوح رازی (م. 554ق.)، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، 1375ش
- زاد المسیر: ابن جوزی (م. 597ق.)، به کوشش عبدالرزاق، بیروت، دار الکتاب العربی، 1422ق
- سنن الدارمی: الدارمی (م. 255ق.)، احیاء السنة النبویه
- السنن الکبری: البیهقی (م. 458ق.)، بیروت، دار الفکر
- سیر اعلام النبلاء: الذهبی (م. 748ق.)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، 1413ق
- السیرة النبویه: ابن هشام (م. 213/218ق.)، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح، 1383ق
- السیرة النبویه: ابنکثیر (م. 774ق.)، به کوشش مصطفی عبدالواحد، بیروت، دار المعرفه، 1396ق
- سیره پیشوایان: مهدی پیشوایی، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، 1379ش
- الشافی فی الامامه: السید المرتضی (م. 436ق.)، به کوشش حسینی، تهران، مؤسسة الصادق(ع)، 1410ق
- شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار: النعمان المغربی (م. 363ق.)، به کوشش جلالی، قم، نشر اسلامی، 1414ق
- شفاء الغرام: محمد الفاسی (م. 832ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1421ق
- شواهد التنزیل: الحاکم الحسکانی (م. 506ق.)، به کوشش محمودی، تهران، وزارت ارشاد، 1411ق
- الصافی: الفیض الکاشانی (م. 1091ق.)، بیروت، اعلمی، 1402ق
- الصحاح: الجوهری (م. 393ق.)، به کوشش العطار، بیروت، دار العلم للملایین، 1407ق
- صحیح البخاری: البخاری (م. 256ق.)، بیروت، دار الفکر، 1401ق
- صحیح مسلم بشرح النووی: النووی (م. 676ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی، 1407ق
- صحیح مسلم: مسلم (م. 261ق.)، بیروت، دار الفکر
- الصواعق المحرقه: احمد بن حجر الهیتمی (م. 974ق.)، به کوشش عبدالرحمن و کامل محمد، لبنان، الرساله، 1417ق
- الطبقات الکبری: ابن سعد (م. 230ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق
- عقائد الامامیه: المظفر (م. 1381ق.)، قم، انصاریان
- العقد الفرید: احمد بن عبد ربه (م. 328ق.)، به کوشش مفید قمیحه، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1404ق
- علم الامام: محمد حسین المظفر، بیروت، دار الزهراء، 1402ق
- العین: خلیل (م. 175ق.)، به کوشش مخزومی و السامرائی، دار الهجره، 1409ق
- عیون اخبار الرضا(ع): الصدوق (م. 381ق.)، بیروت، اعلمی، 1404ق
- فتح القدیر: الشوکانی (م. 1250ق.)، بیروت، دار المعرفه
- فرائد السمطین: ابراهیم جوینی خراسانی الحموینی (م. 730ق.)، بیروت، نشر محمودی، 1398ق
- فرق الشیعه: النوبختی (م. 310ق.)، بیروت، دار الاضواء، 1404ق
- قواعد المرام: ابن میثم البحرانی (م. 699ق.)، به کوشش حسینی، قم، مکتبة النجفی، 1406ق
- الکافی: الکلینی (م. 329ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1375ش
- الکشاف: الزمخشری (م. 538ق.)، قم، بلاغت، 1415ق
- کشف الارتیاب: سید محسن الامین (م. 1371ق.)، به کوشش امین، مکتبة الحریس، 1382ق
- کشف المراد: العلامة الحلی (م. 726ق.)، به کوشش حسنزاده آملی، قم، نشر اسلامی، 1419ق
- کمال الدین: الصدوق (م. 381ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، 1405ق
- کنز العمال: المتقی الهندی (م. 975ق.)، به کوشش السقاء، بیروت، الرساله، 1413ق
- لسان العرب: ابن منظور (م. 711ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405ق
- مجمع البحرین: الطریحی (م. 1085ق.)، به کوشش الحسینی، تهران، فرهنگ اسلامی، 1408ق
- مجمع البیان: الطبرسی (م. 548ق.)، بیروت، دار المعرفه، 1406ق
- مجمع الزوائد: الهیثمی (م. 807ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی، 1402ق
- المحاسن: ابن خالد البرقی (م. 274ق.)، به کوشش حسینی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1326ش
- المختصر النافع: المحقق الحلی (م. 676ق.)، تهران، البعثه، 1410ق
- مدینة المعاجز: سیدهاشم البحرانی (م. 1107ق.)، به کوشش مولایی، قم، المعارف الاسلامیه، 1413ق
- المدینة فی العصر الاموی: محمد حسن شراب، دمشق، علوم القرآن، 1404ق
- مستدرک سفینة البحار: علی نمازی شاهرودی (م. 1405ق.)، به کوشش نمازی، قم، نشر اسلامی، 1419ق
- المستدرک علی الصحیحین: الحاکم النیشابوری (م. 405ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفه، 1406ق
- مسند احمد: احمد بن حنبل (م. 241ق.)، بیروت، دار صادر
- مصباح الحرمین: عبدالجبار الشکوئی (قرن 14)، به کوشش طباطبایی، مشعر، 1384ش
- مصباح الشریعه: امام جعفر الصادق(ع) (م. 148ق.)، بیروت، الاعلمی، 1400ق
- مصباح المتهجد: الطوسی (م. 460ق.)، بیروت، فقه الشیعه، 1411ق
- المصباح المنیر: الفیومی (م. 770ق.)، قم، دار الهجره، 1405ق
- مطالب السؤول: محمد بن طلحة الشافعی (م. 652ق.)، به کوشش العطیه، نجف، دار الکتب التجاریه
- المعجم الکبیر: الطبرانی (م. 360ق.)، به کوشش حمدی عبدالمجید، دار احیاء التراث العربی، 1405ق
- معجم مقاییس اللغه: ابن فارس (م. 395ق.)، به کوشش عبدالسلام، قم، دفتر تبلیغات، 1404ق
- المقالات و الفرق: سعد بن عبدالله الاشعری (م. 310ق.)، تهران، علمی فرهنگی، 1361ش
- من لا یحضره الفقیه: الصدوق (م. 381ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، 1404ق
- منهاج الکرامه: علامه حلی (م. 726ق.)، به کوشش عبدالرحیم مبارک، مشهد، تاسوعا، 1379ش
- المیزان: الطباطبائی (م. 1402ق.)، بیروت، اعلمی، 1393ق
- النجاة فی القیامه: ابن میثم البحرانی (م. 679ق.)، قم، مجمع الفکر الاسلامی، 1417ق
- نظم درر السمطین: الزرندی (م. 750ق.)، مکتبة الامام امیرالمؤمنین(ع)، 1377ق
- النکت الاعتقادیه: المفید (م. 413ق.)، بیروت، دار المفید، 1414ق
- النور المبین: محمد جمال الدین سرور، قاهره، دار الفکر العربی
- النهایه: الطوسی (م. 460ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی، 1400ق
- النهایه: مبارک ابن اثیر (م. 606ق.)، به کوشش الزاوی و الطناحی، قم، اسماعیلیان، 1367ش
- نهج الحق و کشف الصدق: العلامة الحلی (م. 726ق.)، به کوشش الحسنی الارموی، قم، دار الهجره، 1407ق
- الوافی بالوفیات: الصفدی (م. 764ق.)، به کوشش الارنؤوط و ترکی مصطفی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1420ق
- الوافی: الفیض الکاشانی (م. 1091ق.)، به کوشش ضیاء الدین، اصفهان، مکتبة الامام امیرالمؤمنین(ع)، 1406ق
- وسائل الشیعه: الحر العاملی (م. 1104ق.)، به کوشش ربانی شیرازی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق
- وفاء الوفاء: السمهودی (م. 911ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، 2006م