بدعت: تفاوت میان نسخهها
جز جایگزینی متن - 'http://phz.hajj.ir/422' به 'http://hzrc.ac.ir/post' |
اصلاح نویسههای عربی |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''بدعت''' بنیاد نهادن عقیده یا عملی از پیش خود به نام دین است. | '''بدعت''' بنیاد نهادن عقیده یا عملی از پیش خود به نام دین است. | ||
بدعت در لغت به معنای ایجاد امر تازه است و در اصطلاح | بدعت در لغت به معنای ایجاد امر تازه است و در اصطلاح یعنی کم و زیاد کردنِ دین و در عین حال این کار را به نام دین انجام دادن. | ||
برای بدعت تقسیمات گوناگونی از جمله بدعت خوب و بد، بدعت حقیقی و | برای بدعت تقسیمات گوناگونی از جمله بدعت خوب و بد، بدعت حقیقی و نسبی و تقسیم بدعت به تعداد احکام شرعی، ذکر کردهاند که همه آنها مورد نقد قرار گرفته و رد شده است. حرام بودنِ بدعت اصطلاحی، از مسلمات شریعت اسلامی است و ضروری دین به شمار میرود و گاه در قلمرو عقاید، موجب [[کفر]] و [[شرک]] میگردد. | ||
در مورد [[مناسک حج]] و [[حرمین]] هم بدعتهایی راه یافته | در مورد [[مناسک حج]] و [[حرمین]] هم بدعتهایی راه یافته که این بدعتها از تغییر [[دین ابراهیمی]] به [[دین جاهلی]] بوده است. در دوران بعد از [[پیامبر(ص)]] نیر بدعتهایی رخ داد که از جمله آنها گفتن جمله «الصلاة خیر من النوم» به جای «حی علی خیر العمل» و خواندن نوافل شبهای رمضان به صورت جماعت، اذان دوم یا سوم در [[روز جمعه]]، حرمت [[متعة الحج]] و دیگر موارد که در کتب علمای [[اهل سنت]] و [[شیعه]] آمده است. در این مورد کتابهای مستقلی نیز تألیف شده است. | ||
==بدعت در لغت | ==معنای بدعت== | ||
بدعت در اصطلاح به معنای ایجاد پدیدهای بیسابقه است که در کتاب، سنت، اجماع و دیگر ادله شرعی بنیادی ندارد و از اینها پیروی نمیکند.<ref>الحوادث و البدع، ص21؛ مجمع البحرین، ج4، ص298-299، «بدع. </ref> این پدیده نو، خواه ساخته قلب و خواه زبان باشد و یا در رفتار شخص نمایان بوده و دیده شود،<ref>الحوادث و البدع، ص40.</ref> میبایست با نیت شرعیسازی و دینگذاری همراه باشد تا بدعت بر آن اطلاق گردد.<ref>الاعتصام، ج1، ص37.</ref> | |||
بدعت در لغت به معنای ایجاد کردن چیزی بدون پیشینه است<ref>العین، ج2، ص54؛ جمهرة اللغه، ج1، ص298؛ لسان العرب، ج8، ص6، «بدع. </ref> و از ریشه «ب ـ د ـ ع» به معنای ایجاد امر تازه، انقطاع و جدایی است.<ref>العین، ج2، ص54؛ الصحاح، ج3، ص1183، «بدع. ؛المصباح، ج1، ص38، «ابدع. </ref> | |||
در آیه 27 [[سوره حدید]] {{قلم رنگ|سبز|رَهْبانِیَّةً ابْتَدَعُوها ما کَتَبْناها عَلَیْهِم}} به رهبانیتی اشاره شده که [[خداوند]] آن را پدید نیاورد، بلکه خود مسیحیان وضع نمودند. | در آیه 27 [[سوره حدید]] {{قلم رنگ|سبز|رَهْبانِیَّةً ابْتَدَعُوها ما کَتَبْناها عَلَیْهِم}} به رهبانیتی اشاره شده که [[خداوند]] آن را پدید نیاورد، بلکه خود مسیحیان وضع نمودند. | ||
===دیدگاه ابنحجر=== | ===دیدگاه ابنحجر=== | ||
از دیدگاه [[ابنحجر]] (م. 852ق.) مراد از «هر بدعتی گمراهی است» که در تعابیر احادیث آمده، وضع اموری است که دلیل خاص و عام شرعی نداشته باشد.<ref>فتح الباری، ج13، ص213.</ref> او در تحلیلی دیگر آورده که آنچه در شرع بنیادی ندارد، بدعت است؛ اما اموری که اساسی در شرع دارند، بدعت نیستند.<ref>فتح الباری، ج5، ص222؛ ج13، ص212.</ref> | از دیدگاه [[ابنحجر]] (م. 852ق.) مراد از «هر بدعتی گمراهی است» که در تعابیر احادیث آمده، وضع اموری است که دلیل خاص و عام شرعی نداشته باشد.<ref>فتح الباری، ج13، ص213.</ref> او در تحلیلی دیگر آورده که آنچه در شرع بنیادی ندارد، بدعت است؛ اما اموری که اساسی در شرع دارند، بدعت نیستند.<ref>فتح الباری، ج5، ص222؛ ج13، ص212.</ref> | ||
خط ۳۰: | خط ۲۷: | ||
===آمیختن معنی لغوی و اصطلاحی=== | ===آمیختن معنی لغوی و اصطلاحی=== | ||
شماری از معاصران با بررسی و دستهبندی تعاریف بدعت و نقد و تحلیل و بیان اختلافات موجود، از خلط معنی لغوی و اصطلاحی سخن گفتهاند.<ref>البدعه، عزت عطیه، ص160-182.</ref> بدعت لغوی و شرعی، دارای رابطه عموم و خصوص مطلق هستند. هر بدعت شرعی در بدعت لغوی جای دارد؛ اما برای نمونه، نوآوریهای مادی و صنعتی گرچه از لحاظ لغوی | شماری از معاصران با بررسی و دستهبندی تعاریف بدعت و نقد و تحلیل و بیان اختلافات موجود، از خلط معنی لغوی و اصطلاحی سخن گفتهاند.<ref>البدعه، عزت عطیه، ص160-182.</ref> بدعت لغوی و شرعی، دارای رابطه عموم و خصوص مطلق هستند. هر بدعت شرعی در بدعت لغوی جای دارد؛ اما برای نمونه، نوآوریهای مادی و صنعتی گرچه از لحاظ لغوی بدعت هستند، شرع آنها را مصداق بدعت ندانسته است.<ref>قواعد معرفة البدع، ص24.</ref> | ||
==تقسیمات بدعت== | ==تقسیمات بدعت== | ||
خط ۵۸: | خط ۵۵: | ||
در نقد و رد چنین تقسیماتی برای بدعت، باید به مضمون مشترکی اشاره کرد که با تعبیر «کل بدعة ضلالة» آمده<ref>کنز العمال، ج1، ص173.</ref> و بهطور کلی و مطلق گمراهی دانسته شده است. بر پایه این سخن، بدعت اصطلاحی حرام قطعی است و تقسیم کردن آن به نیک و بد نادرست است. البته بدعت لغوی را که عامتر از معنی اصطلاحی است، میتوان تقسیم کرد. از همینجا میتوان دریافت که مدافعان بحث تقسیم، به معنای لغوی و نه اصطلاحی بدعت نظر داشتهاند.<ref>البدعه، سبحانی، ص69.</ref> | در نقد و رد چنین تقسیماتی برای بدعت، باید به مضمون مشترکی اشاره کرد که با تعبیر «کل بدعة ضلالة» آمده<ref>کنز العمال، ج1، ص173.</ref> و بهطور کلی و مطلق گمراهی دانسته شده است. بر پایه این سخن، بدعت اصطلاحی حرام قطعی است و تقسیم کردن آن به نیک و بد نادرست است. البته بدعت لغوی را که عامتر از معنی اصطلاحی است، میتوان تقسیم کرد. از همینجا میتوان دریافت که مدافعان بحث تقسیم، به معنای لغوی و نه اصطلاحی بدعت نظر داشتهاند.<ref>البدعه، سبحانی، ص69.</ref> | ||
گروهی از دانشوران اهل سنت تقسیم بدعت به نیک و بد را نپذیرفته و | گروهی از دانشوران اهل سنت تقسیم بدعت به نیک و بد را نپذیرفته و هرگونه بدعت را ناپسند دانستهاند.<ref>البدعه، الواعی، ص103.</ref> از باورداران این تحلیل، [[مالک بن انس]] (م. 179ق.)، امام بیهقی (م. 458ق.)، [[طرطوشی|طُرطُوشی]] (م. 520ق.)، [[ابنتیمیه]] (م. 728ق.)، [[زرکشی|زَرکَشی]] (م. 794ق.)، [[ابنرجب حنبلی]] (م. 795ق.)، ابنحجر (م. 852ق.)، [[محمد عبده]]، [[محمد رشید رضا]] و [[حسن البنا]] را میتوان نام برد. اینان به آیات، روایتها و سخنان [[صحابه]] و [[تابعین]] در رد تقسیمهای یاد شده استناد کردهاند.<ref>نک: البدعه، الواعی، ص104-108.</ref> | ||
===حرمت بدعت اصطلاحی=== | ===حرمت بدعت اصطلاحی=== | ||
خط ۸۸: | خط ۸۵: | ||
===بدعتهای دیگر=== | ===بدعتهای دیگر=== | ||
پارهای از اهل سنت ساختن ضریح بر [[مرقد نبوی]] را از بدعتهای شرفای شیعه مذهب [[مدینه]] دانسته اند.<ref>نصیحة المشاور، ص18-20.</ref> [[ابنجبیر]] نیز از این که خطابه را گروهی از اهل بدعت بر فراز منبر نبوی انجام میدهند، گلایه داشت.<ref>رحلة ابن جبیر، ص160.</ref> | |||
[[ذبح]] در استقبال از [[محملها|محمل]]،<ref>مرآة الحرمین، ج2، ص143.</ref> به عقب گام برداشتن در زیارت [[حرم نبوی]]<ref>اتحاف الزائر، ص66-68.</ref> و تذهیب این حرم،<ref>رسائل فی تاریخ المدینه، ص17.</ref> روشن کردن چراغ بر محل [[مقامهای چهارگانه]] در [[مسجدالحرام]] (الوقید) در شب بیست و هفتم و دیگر شبها،<ref>منائح الکرم، ج2، ص421.</ref> نامیدن قسمت بالایی [[دیوار کعبه]] برابر باب به عروة الوثقی و بوسیدن آن، و نیز نهادن ناف بر میخی در وسط کعبه به نام [[سرة الدنیا|سُرَة الدُنیا]]<ref>الجامع اللطیف، ص97؛ منائح الکرم، ج2، ص276.</ref> که اکنون برچیده شده،<ref>شفاء الغرام، ج1، ص207-208.</ref> نمونههایی از کارهای مسلمانان است که نویسندگان اهل سنت عنوان بدعت به آنها دادهاند. این موارد از مصداقهای بدعت اصطلاحی نیستند؛ زیرا رفتارهایی هستند که در سنت رفتاری و فرهنگ عمومی گروههایی از مسلمانان رواج یافتهاند، اما به قصد درون کردن در دین برنهاده نشدهاند. البته میتوان از دیدگاه لغوی آنها را بدعت یعنی پدید آوردن چیزی بدون نمونه پیشین دانست؛ بر پایه سخن محققانه، بدعت ویژه چیزهایی است که اساسی در دین ندارد و وسیله تقرب به خداوند قرار میگیرد. | [[ذبح]] در استقبال از [[محملها|محمل]]،<ref>مرآة الحرمین، ج2، ص143.</ref> به عقب گام برداشتن در زیارت [[حرم نبوی]]<ref>اتحاف الزائر، ص66-68.</ref> و تذهیب این حرم،<ref>رسائل فی تاریخ المدینه، ص17.</ref> روشن کردن چراغ بر محل [[مقامهای چهارگانه]] در [[مسجدالحرام]] (الوقید) در شب بیست و هفتم و دیگر شبها،<ref>منائح الکرم، ج2، ص421.</ref> نامیدن قسمت بالایی [[دیوار کعبه]] برابر باب به عروة الوثقی و بوسیدن آن، و نیز نهادن ناف بر میخی در وسط کعبه به نام [[سرة الدنیا|سُرَة الدُنیا]]<ref>الجامع اللطیف، ص97؛ منائح الکرم، ج2، ص276.</ref> که اکنون برچیده شده،<ref>شفاء الغرام، ج1، ص207-208.</ref> نمونههایی از کارهای مسلمانان است که نویسندگان اهل سنت عنوان بدعت به آنها دادهاند. این موارد از مصداقهای بدعت اصطلاحی نیستند؛ زیرا رفتارهایی هستند که در سنت رفتاری و فرهنگ عمومی گروههایی از مسلمانان رواج یافتهاند، اما به قصد درون کردن در دین برنهاده نشدهاند. البته میتوان از دیدگاه لغوی آنها را بدعت یعنی پدید آوردن چیزی بدون نمونه پیشین دانست؛ بر پایه سخن محققانه، بدعت ویژه چیزهایی است که اساسی در دین ندارد و وسیله تقرب به خداوند قرار میگیرد. | ||
خط ۱۲۷: | خط ۱۲۴: | ||
* '''اتحاف الزائر''': عبدالصمد بن عبدالوهاب (م. 686ق.)، به کوشش شکری، دار الارقم بن ابیالارقم. | * '''اتحاف الزائر''': عبدالصمد بن عبدالوهاب (م. 686ق.)، به کوشش شکری، دار الارقم بن ابیالارقم. | ||
* '''اتحاف الوری''': عمر بن محمد بن فهد (م. 885ق.)، به کوشش عبدالکریم، مکه، | * '''اتحاف الوری''': عمر بن محمد بن فهد (م. 885ق.)، به کوشش عبدالکریم، مکه، جامعةام القری، 1408ق. | ||
* '''الاجتهاد و النص''': سید عبدالحسین شرف الدین (م. 1376ق.)، قم، ابومجتبی، 1404ق. | * '''الاجتهاد و النص''': سید عبدالحسین شرف الدین (م. 1376ق.)، قم، ابومجتبی، 1404ق. | ||
خط ۱۶۷: | خط ۱۶۴: | ||
* '''الخلاف''': الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، 1407ق. | * '''الخلاف''': الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، 1407ق. | ||
* '''دائرة المعارف بزرگ اسلامی''': زیر نظر بجنوردی، تهران، مرکز دائرة | * '''دائرة المعارف بزرگ اسلامی''': زیر نظر بجنوردی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ، 1372ش. | ||
* '''رحلة ابن جبیر''': محمد بن احمد (م. 614ق.)، بیروت، دار مکتبة الهلال، 1986م. | * '''رحلة ابن جبیر''': محمد بن احمد (م. 614ق.)، بیروت، دار مکتبة الهلال، 1986م. | ||
خط ۲۲۳: | خط ۲۲۰: | ||
* '''المعتبر''': المحقق الحلی (م. 676ق.)، مؤسسه سید الشهداء، 1363ش. | * '''المعتبر''': المحقق الحلی (م. 676ق.)، مؤسسه سید الشهداء، 1363ش. | ||
* '''منائح الکرم''': علی بن تاج الدین السنجاری (م. 1125ق.)، به کوشش المصری، مکه، | * '''منائح الکرم''': علی بن تاج الدین السنجاری (م. 1125ق.)، به کوشش المصری، مکه، جامعةام القری، 1419ق. | ||
* '''موسوعة مرآة الحرمین الشریفین''': ایوب صبری پاشا (م. 1290ق.)، قاهره، دار الآفاق العربیه، 1424ق. | * '''موسوعة مرآة الحرمین الشریفین''': ایوب صبری پاشا (م. 1290ق.)، قاهره، دار الآفاق العربیه، 1424ق. |