پرش به محتوا

ایران و عربستان در عهد باستان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
Kamran (بحث | مشارکت‌ها)
صفحه‌ای تازه حاوی «ایران و حجاز روابط سیاسی دیرینه‌ای با هم داشته‌اند که شکل آن از تأثیرگذاری مستقیم حکومت‌های ایرانی در سرنوشت سیاسی مکه و مدینه در یک دوره تا قطع رابطه سیاسی میان دو سرزمین در دوره‌ای دیگر، متغیر بوده است. روابط سیاسی پادشاهان و حکومت‌های ا...» ایجاد کرد
 
Kamran (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
ایران و حجاز روابط سیاسی دیرینه‌ای با هم داشته‌اند که شکل آن از تأثیرگذاری مستقیم حکومت‌های ایرانی در سرنوشت سیاسی مکه و مدینه در یک دوره تا قطع رابطه سیاسی میان دو سرزمین در دوره‌ای دیگر، متغیر بوده است. روابط سیاسی پادشاهان و حکومت‌های ایرانی با حکومت‌های حجاز، در کنار اوضاع سیاسی درونی ایران، از عوامل تأثیرگذار بر تاریخ حج‌گزاری ایرانیان بوده و گاه به رونق حج‌گزاری ایرانیان و گاه به توقف آن انجامیده است.
ایران و عربستان در عهد باستان روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی شایان توجهی داشتند. ایرانیان بر نقاطی از شرق شبه‌جزیره عربی نفوذ سیاسی داشتند، همچنین در دوره‌هایی بر یمن حکومت می‌کردند و نیز از طریق حکومت‌های عرب شمال جزیره‌العرب مانند حکومت حیره بر سیاست عربستان و از جمله منطقه حجاز و شهرهای مکه و مدینه تاثیر‌گذار بوند.  


ایران و عربستان در عصر ساسانیان
ایران و عربستان در عصر ساسانیان

نسخهٔ ‏۴ مهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۳:۳۹

ایران و عربستان در عهد باستان روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی شایان توجهی داشتند. ایرانیان بر نقاطی از شرق شبه‌جزیره عربی نفوذ سیاسی داشتند، همچنین در دوره‌هایی بر یمن حکومت می‌کردند و نیز از طریق حکومت‌های عرب شمال جزیره‌العرب مانند حکومت حیره بر سیاست عربستان و از جمله منطقه حجاز و شهرهای مکه و مدینه تاثیر‌گذار بوند.

ایران و عربستان در عصر ساسانیان

درباره روابط ساسانیان (۲۲۴–۶۵۰م) با عرب‌ها گزارش‌های تاریخی فراوان بر جای مانده است. ساسانیان در برخی از نقاط شبه جزیره عربی، نفوذ سیاسی فراوان داشتند. سواحل جنوب خلیج فارس، شامل بحرین و عمان، در دوران ساسانیان بخشی از سرزمین زیر سلطه ساسانیان به شمار می‌رفت و مرزبان ایرانی داشت.[۱] منابع تاریخی از حضور مرزبان‌های ایرانی در شماری دیگر از نقاط شبه جزیره مانند کنده و حضرموت نیز خبر می‌دهند.[۲] بخشی از راه‌های بازرگانان ایرانی مانند راهی که عمان را به یمن پیوند می‌داد، از درون شبه جزیره می‌گذشت و ایرانیان برای حفظ امنیت این راه‌ها با قبایل عرب مناسباتی برقرار می‌کردند و برخی از این قبایل که از حمایت ایران برخوردار بودند، مراقبت از راه‌ها را در برابر تجاوز دیگر قبایل بر عهده داشتند.[۳]

نفوذ سیاسی و نظامی ایرانیان در شبه جزیره، با تصرف یمن در دوران خسرو انوشیروان (۵۳۱–۵۷۹م) به اوج رسید.[۴] بر پایه روایت‌های موجود در منابع ادبی و تاریخی، روابط ایران و یمن را شاید بتوان تا دوران‌های بسیار قدیم‌تر از آن نیز عقب برد.[۵] از هنگام تصرف یمن به سال ۵۷۰م. تا ورود اسلام به یمن، ایرانیان بر یمن حکومت داشتند و پس از پذیرش اسلام، از سوی پیامبر بر آن ناحیه ابقا شدند.[۶]

ساخت جده

شاهدی دیگر از حضور ایرانیان در نقاط گوناگون شبه جزیره، خبری است که ساخته شدن بندر جده را به ایرانیان نسبت می‌دهد. بر پایه این گزارش، علت بنای بندر جده، از میان رفتن بندر سیراف در خلیج فارس و کوچ بازرگانان ایرانی به جده بود.[۷] درباره آن‌که این بندر دقیقاً چه هنگام ساخته شده، آگاهی دقیقی در دست نیست. شاید بنای بندر جده هم‌زمان با حضور ایرانیان در یمن بوده است. اما شماری از پژوهشگران حضور ایرانیان در جده را دیرینه‌تر دانسته‌اند.[۸]

نبردهای ساسانیان و قبایل عرب

نبردهای ساسانیان و قبایل عرب، بخشی دیگر از تاریخ روابط سیاسی ایران با عرب‌ها در دوران باستان بود. نخستین گزارش‌های تاریخی در این زمینه مربوط به حمله گروهی از قبایل عرب به شهرهای جنوب و جنوب غربی ایران در آغاز سلطنت شاپور دوم ساسانی (۳۱۰–۳۷۹م) و حمله تلافی‌جویانه و سرکوب‌گرانه شاپور به شبه جزیره و کوچاندن برخی از این قبایل به درون ایران از کرمان و اهواز و دیگر مناطق جنوب ایران است.[۹] نبردی دیگر که در آستانه ظهور اسلام میان ساسانیان و عرب‌ها روی داد و شهرت فراوان یافت، نبرد ذی‌قار بود که با شکست سپاهیان خسرو پرویز از اعراب بنی‌شیبان و متحدانش به سال ۲ق. /۶۱۰م. پایان یافت.[۱۰]

حیره و ایرانیان

مهم‌ترین واسطه نفوذ سیاسی و فرهنگی ایرانیان در سرزمین‌های شبه جزیره عربی، دولت حیره در شمال شرقی شبه جزیره عربی بود. حاکمان عرب حیره، دست نشانده ساسانیان و نگاهبان مرزهای ایران در برابر هجوم قبایل بیابانگرد و غارتگر عرب بودند و با دربار ایران ارتباط نزدیک داشتند. بسیاری از ایرانیان در حیره زندگی می‌کردند و دسته‌های نظامی ایرانیان در این شهر مستقر بودند. از سوی دیگر، دولت حیره با اعراب درون شبه جزیره نیز ارتباط داشت. رفت و آمد بازرگانان و شماری از اهل دانش حجاز همچون حرث بن کلده، نضر بن حارث، و اعشی بن قیس به حیره، از اسباب انتقال فرهنگ ایرانی به حجاز بود.[۱۱]در شماری از منابع ادبی، حتی از سفر شخصیت‌های مهم قریش مانند ابوسفیان به دربار شاهان ایرانی سخن به میان آمده است.[۱۲]

نفوذ فرهنگی ایرانیان بر حجاز

تأثیر موسیقی ایران بر موسیقی عرب حجاز و وجود کلمات فراوان فارسی در زبان عرب پیش از اسلام، از شواهد نفوذ فرهنگ ایران در حجاز است.[۱۳] دامنه نفوذ فرهنگ ایران در شبه جزیره عربی، به رواج ادیان ایرانی در نقاط گوناگون شبه جزیره نیز می‌رسید. حضور زرتشتیان در مناطق زیر نفوذ ایران، مانند بحرین و یمن، دور از انتظار نیست. اما منابع از نفوذ دین زرتشتی و مزدکی در حجاز و در میان قبایل تمیم و قریش نیز خبر داده‌اند.[۱۴]

ایرانیان باستان و کعبه

درباره رابطه ایران و ایرانیان با حج و کعبه در دوران باستان، جز گزارش مسعودی در مروج الذهب درباره حج‌گزاری ایرانیان در دوران پادشاهان ساسانی، خبری دیگر در دست نیست. به گفته مسعودی، ایرانیان که خود را از نسل ابراهیم می‌دانستند، به کعبه احترام می‌نهادند و به طواف آن می‌پرداختند. به گفته او، دو آهوی زرین که در سال‌های پیش از اسلام به دست عبدالمطلب در محل چاه زمزم یافت شد، هدایای ساسان پسر بابک، جد ساسانیان، به کعبه بود. مسعودی برای توجیه این ادعا، به ناتوانی قبایل عرب برای فراهم آوردن چنان هدایای گرانب‌هایی اشاره کرده است.[۱۵] وی همچنین نام‌گذاری چاه زمزم را به زمزمه ایرانیان در هنگام زیارت کعبه بر سر این چاه نسبت داده و گویا به برخی مناسک مذهبی ایرانیان باستان نظر داشته و در تأیید سخن خود، پاره‌ای از شعرهای دوران جاهلی را گزارش کرده است.[۱۶]