بنی هاشم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
== تاریخچه == | == تاریخچه == | ||
سرسلسله طایفه بنی هاشم، [[هاشم بن عبدمناف|هاشم بن عبدمَناف]] (۴۵۸–۴۸۳م) (نیای دوم پیامبر) نام داشته<ref>تاریخ طبری، | سرسلسله طایفه بنی هاشم، [[هاشم بن عبدمناف|هاشم بن عبدمَناف]] (۴۵۸–۴۸۳م) (نیای دوم پیامبر) نام داشته<ref>تاریخ طبری، ج۱، ص۵۰۴؛ الطبقات، ج۱، ص۷۵ و ص۷۶.</ref> که چهارمین پسر [[عبدمناف]] بوده است.<ref>الآحاد و المثانی، ج۱، ص۱۳۵؛ السیرة النبویه، ج۱، ص۹۴ و ص۲۳۳.</ref><ref>الطبقات، ج۱، ص۶۲ و ص۶۴.</ref> هاشم در میان قریش شخصیتی با نفوذ بوده و حتی ریاست بر قریش را نیز به او نسبت دادهاند.<ref>الطبقات، ج۱، ص ۷۵ تا ص۷۸.</ref><ref>الاکتفاء، ج۱، ص۱۹.</ref> وی چهار پسر به نامهای شَیبه (عبدالمطّلب)، أسد، عَمرو (ابوصَیفی)، نَضْله و همچنین پنج دختر داشت.<ref>الاغانی، ج۲۲، ص۶۷.</ref><ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۲۳۵.</ref><ref>الطبقات، ج۱، ص۸۹.</ref> | ||
هاشم بن عبدمَناف دو منصب مهم در میان قریش یعنی [[سقایت]] و [[رفادت]] را برعهده داشت.<ref>اخبار مکه، | هاشم بن عبدمَناف دو منصب مهم در میان قریش یعنی [[سقایت]] و [[رفادت]] را برعهده داشت.<ref>اخبار مکه، ج۱، ص۱۱۱.</ref><ref>المنمق، ص۴۲.</ref> بنیهاشم با بهرهگیری از چاههای مکه و همچنین [[زمزم]]، در برطرف کردن کمبود آب در مکه به ویژه در [[موسم حج]] میکوشیدند.<ref>اخبار مکه، ص۱۱۱ تا ص۱۱۳.</ref> پس از مرگ هاشم، منصب سقایت و رفادت پس از کش و قوسهایی در اقوام به عبدالمطلب رسید.<ref>تاریخ طبری، ج۱، ص۵۰۳؛ السیرة الحلبیه، ج۱، ص۲۳.</ref> کوچکترین فرزند هاشم، عبدالمطلب، بعدها به بزرگترین و اثرگذارترین فرد قریش تبدیل شد.<ref>الطبقات، ج۱، ص۸۶ تا ص۸۷؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۰، الکامل، ج۲، ص۱۵.</ref> | ||
بنی هاشم پیش از اسلام با دیگر قبایل پیمانهایی بستند. از جمله پیمان حِلْفُ الْفُضول که در آن بنیهاشم، بنیمطلب، [[بنیزهره]]، [[بنیاسد]] و [[بنیتیم|بنیتَیم]] تعهد سپردند که نگذارند در مکه به کسی ستم شود.<ref>الطبقات، | بنی هاشم پیش از اسلام با دیگر قبایل پیمانهایی بستند. از جمله پیمان حِلْفُ الْفُضول که در آن بنیهاشم، بنیمطلب، [[بنیزهره]]، [[بنیاسد]] و [[بنیتیم|بنیتَیم]] تعهد سپردند که نگذارند در مکه به کسی ستم شود.<ref>الطبقات، ج۱، ص۱۲۸.</ref> پیش از اسلام، بنیهاشم و بنیامیه و دیگر سادات قریش در بخشهای مرکزی شهر مکه و پیرامون [[کعبه]] که به[[بطحاء]]<ref>معجم البلدان، ج1، ص444.</ref> معروف بود، سکونت داشتند. | ||
== دعوت پیامبر از بنی هاشم == | == دعوت پیامبر از بنی هاشم == | ||
بعد از عبدالمطلب (پدربزرگ پیامبر)، فرزندان او با عنوان بنیهاشم و بنیعبدالمطلب شناخته میشدند. بعد از نزول آیة «وَاَنْذِر عَشیرَتَکَ الاقرَبینَ» (شعراء: ۲۱۴) که آغاز دعوت آشکار پیامبر بود، حضرت محمد(ص)، بنیعبدالمطلب را گرد آورد و رسماً آنان را به پذیرش دینش فراخواند (طبری، ج ۱، ص ۵۴۲). اگرچه همه افراد بنیهاشم و بنیعبدالمطلب در قبول دعوت پیامبر یکسان نبودند و حتی بسیاری از آنان تا بعد از فتح مکه ایمان نیاوردند، ولی همه (به استثنای ابولهب) در برابر واکنشهای منفی سران قریش و در مقابله با آزارهای مشرکان به پیامبر و مسلمانان، به حمایت از رسول اکرم برخاستند.<ref> | بعد از عبدالمطلب (پدربزرگ پیامبر)، فرزندان او با عنوان بنیهاشم و بنیعبدالمطلب شناخته میشدند. بعد از نزول آیة «وَاَنْذِر عَشیرَتَکَ الاقرَبینَ» (شعراء: ۲۱۴) که آغاز دعوت آشکار پیامبر بود، حضرت محمد(ص)، بنیعبدالمطلب را گرد آورد و رسماً آنان را به پذیرش دینش فراخواند (طبری، ج ۱، ص ۵۴۲). اگرچه همه افراد بنیهاشم و بنیعبدالمطلب در قبول دعوت پیامبر یکسان نبودند و حتی بسیاری از آنان تا بعد از فتح مکه ایمان نیاوردند، ولی همه (به استثنای ابولهب) در برابر واکنشهای منفی سران قریش و در مقابله با آزارهای مشرکان به پیامبر و مسلمانان، به حمایت از رسول اکرم برخاستند.<ref>«بنی هاشم»، ج۴، ذیل مدخل.</ref> | ||
در سال هفتم [[بعثت]]، تیرههای گوناگون قریش عهدنامهای درباره قطع کامل ارتباط با بنیهاشم منعقد کردند.<ref>السیرة الحلبیه، | در سال هفتم [[بعثت]]، تیرههای گوناگون قریش عهدنامهای درباره قطع کامل ارتباط با بنیهاشم منعقد کردند.<ref>السیرة الحلبیه، ج۳، ص۴۹۸؛ اخبار مکه، ج۳، ص۲۵۳.</ref> قریش تعهد سپردند که هرگز با بنیهاشم و بنیمطلب<ref>سیره ابناسحق، ص۱۵۶.</ref> داد و ستد نکنند و به تحریم اقتصادی و اجتماعی بنیهاشم دست زدند.<ref>سیره ابناسحق، ص۱۵۶.</ref><ref>التحفة اللطیفه، ج۱، ص۱۱.</ref> بنیهاشم، جز ابولهب،<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۱۹۶؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۳۳۶.</ref> در پاسخ به این تحریم، راهیِ [[شعب ابیطالب]] شدند و سه سال در تنگنای شدید مالی و اجتماعی زیستند،<ref>سیره ابناسحق، ص۱۵۹.</ref> تا آنکه میان بزرگان قریش در ادامة تحریم اختلاف افتاد و تحریم شکست.<ref>البدایة و النهایه، ج۳، ص۸۴ و ص۸۵.</ref><ref>التحفة اللطیفه، ج۱، ص۱۱.</ref> بعد از هجرت، گذشته از فداکاریهای افراد بنیهاشم برای استقرار اسلام و پیشتاز بودن آنان در دفاع از اسلام و شرکت در غزوهها، آن تعداد از بنیهاشم که در مکه بودند، نیز غالباً از همراهی با نقشههای مشرکان مکه برای جنگ با مسلمانان امتناع داشتند.<ref>«بنی هاشم»، ج۴، ذیل مدخل.</ref> | ||
== پس از رحلت پیامبر<small>(ص)</small> == | == پس از رحلت پیامبر<small>(ص)</small> == | ||
پس از رحلت پیامبر(ص)، [[علی بن ابیطالب(ع)]] سید بنی هاشم تلقی میشد<ref>الریاض النضره، | پس از رحلت پیامبر(ص)، [[علی بن ابیطالب(ع)]] سید بنی هاشم تلقی میشد<ref>الریاض النضره، ج۱، ص۳۰۵؛ السیرة الحلبیه، ج۲، ص۳۳۹.</ref> و [[عباس بن عبدالمطلب]] عموی پیامبر(ص) نیز در نظام قبیلهای عرب منزلت داشت.<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۲۸۸؛ اسد الغابه، ج۳، ص۶۰ و ص۶۱.</ref> بنیهاشم پس از رویداد [[سقیفه]] در زمره کسانی بودند که حدود شش ماه از بیعت با [[ابوبکر بن ابیقحافه|ابوبکر]] سر باز زدند. سپس ابوبکر به رغم میل [[عمر بن خطاب]]، به میان جمع بنیهاشم شتافت<ref>الریاض النضره، ج۲، ص۱۹۵، ص۲۱۴، ص۲۱۷ و ص۲۱۸.</ref> و گویا همین را نشانه بیعت بنیهاشم با خلیفه شمرد.<ref>الطبقات، ابنسعد، ج۱، ص۹۴.</ref> | ||
بزرگترین دشمنان بنیهاشم درون قبیله [[قریش]]، تیره دیگر بنیعبدمناف یعنی [[بنیامیه]] بودند که از نسل بن امیّةبن عبدشمس، برادرزاده هاشم بن عبدمناف بودند. (طبری، محمدبن جریر طبری، تاریخ الطبری: تاریخ الامم و الملوک، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸ج ۱، ص ۵۰۴ـ505).<ref>تاریخ طبری، | بزرگترین دشمنان بنیهاشم درون قبیله [[قریش]]، تیره دیگر بنیعبدمناف یعنی [[بنیامیه]] بودند که از نسل بن امیّةبن عبدشمس، برادرزاده هاشم بن عبدمناف بودند. (طبری، محمدبن جریر طبری، تاریخ الطبری: تاریخ الامم و الملوک، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸ج ۱، ص ۵۰۴ـ505).<ref>تاریخ طبری، ج۱، ص۵۰۵.</ref> با انتخاب عثمان برای خلافت، افرادی از بنیامیه قدرت یافتند و زمینههای احیای عصبیّت قومی و انتقامجویی پدید آمد.<ref>«بنی هاشم»، ج۴، ذیل مدخل.</ref> | ||
[[بنیعباس|عباسیان]] که فرزندان عباس، عموی پیامبر، بودند با توجه بهحرمت اجتماعی بنیهاشم و با استناد به برخی احادیث که از پیامبر در تکریم بنیهاشم روایت شده بود (رجوع کنید به ابنسعد، ج ۱، ص ۲۰؛ مجلسی، ج ۹۳، ص ۲۳۴)، در بزرگنمایی انتسابشان به هاشم کوشیدند و تحت لوای «دعوت هاشمی» فعالیت کردند (یعقوبی، ج ۲، ص ۳۱۹). زمینههای اجتماعی نزاع بنیامیه و بنیهاشم نیز که امویان به آن دامن زده بودند، در مطرح کردن این عنوان مؤثر بود.<ref> | [[بنیعباس|عباسیان]] که فرزندان عباس، عموی پیامبر، بودند با توجه بهحرمت اجتماعی بنیهاشم و با استناد به برخی احادیث که از پیامبر در تکریم بنیهاشم روایت شده بود (رجوع کنید به ابنسعد، ج ۱، ص ۲۰؛ مجلسی، ج ۹۳، ص ۲۳۴)، در بزرگنمایی انتسابشان به هاشم کوشیدند و تحت لوای «دعوت هاشمی» فعالیت کردند (یعقوبی، ج ۲، ص ۳۱۹). زمینههای اجتماعی نزاع بنیامیه و بنیهاشم نیز که امویان به آن دامن زده بودند، در مطرح کردن این عنوان مؤثر بود.<ref>«بنی هاشم»، ج۴، ذیل مدخل.</ref> (طبری، ج ۴، ص ۱۱۱، ۳۸۲–۳۸۳، ۵۴۵، ۵۷۵). رویهمرفته، تا پایان دورة عباسی، اصطلاح بنیهاشم بیشتر برای افراد بنیعباس به کار میرفت، بهطوری که مراد از بنیهاشم، افراد بنیعباس در برابر آلابیطالب و آلعلی بود (برای نمونه رجوع کنید به طبری، ج ۴، ص ۳۸۵، ۵۱۶، ۶۲۰، ۶۶۷)، اما پیش از این دوره، بنی هاشم اولاد علی شمرده میشدند.(رجوع کنید به امینی، ج ۲، ص ۱۸۰–۱۹۵). امروزه نیز در ایران، اصطلاح بنیهاشم به همین معنی به کار میرود.<ref>«بنی هاشم»، ج۴، ذیل مدخل.</ref> | ||
== فضایل بنی هاشم == | == فضایل بنی هاشم == | ||
بنی هاشم دستکم پس از فراگیر شدن دین اسلام به سبب آنکه رسول خدا (ص) از آنها بود، از جایگاهی والا میان مسلمانان برخوردار بودهاند. بر پایه روایتی منسوب به پیغمبر (ص) طایفه بنیهاشم به سبب رسالت او برگزیده از میان قریش است.<ref>وسیلة الاسلام، | بنی هاشم دستکم پس از فراگیر شدن دین اسلام به سبب آنکه رسول خدا (ص) از آنها بود، از جایگاهی والا میان مسلمانان برخوردار بودهاند. بر پایه روایتی منسوب به پیغمبر (ص) طایفه بنیهاشم به سبب رسالت او برگزیده از میان قریش است.<ref>وسیلة الاسلام، ص۳۵.</ref> احادیثی در باب فضیلت بنیهاشم،<ref>ذخائر العقبی، ص۱۴.</ref> استحباب عیادت بیماران خاندان هاشم<ref>ذخائر العقبی، ص۱۵.</ref> و اینکه آنها سادات اهل بهشت هستند،<ref>ذخائر العقبی، ص۱۵.</ref> هاشمیان در میان عرب به داشتن برخی صفات شناخته بودهاند كه از آن جمله، عفت ایشان است (ابن اعثم، ۳ / ۴۸). صفت دیگر، استغناست كه در سختترین شرایط، با وجود همۀ مشكلات، خود را صاحب جاه میدانستند و شأن اجتماعی خویش را از یاد نبرده بودند (بلاذری، همان، ۴(۱) / ۱۱۱-۱۱۲، ۱۴۳).دوستی وزیدن با خاندان بنیهاشم بهعنوان خانواده پیامبر (ص)، در جهان اسلام، فرهنگی رایج بوده است (ذیل، آل محمد؛ نیز كتاب ''سلیم''، ۲ / ۵۷۱؛ هجویری، ۸۶).<ref>«بنی هاشم»، ج۱۲، ذیل مدخل.</ref> | ||
بنیهاشم در فقه نیز موضوع برخی از احکاماند. بخشی از خمس به فرزندان هاشم، از طریق عبدالمطلب، تعلق دارد و در برابر، جز در موارد خاص، زکات به آنان نمیرسد (نجفی، ج ۱۵، ص ۴۰۶–۴۱۵، ج ۱۶، ص ۱۰۴؛ زحیلی، ج ۲، ص ۸۸۳–۸۸۴). از دیدگاه فقهی، [[خداوند]] صدقه را بر بنیهاشم بهطور کلی حرام کرده است.<ref>السرائر، | بنیهاشم در فقه نیز موضوع برخی از احکاماند. بخشی از خمس به فرزندان هاشم، از طریق عبدالمطلب، تعلق دارد و در برابر، جز در موارد خاص، زکات به آنان نمیرسد (نجفی، ج ۱۵، ص ۴۰۶–۴۱۵، ج ۱۶، ص ۱۰۴؛ زحیلی، ج ۲، ص ۸۸۳–۸۸۴). از دیدگاه فقهی، [[خداوند]] صدقه را بر بنیهاشم بهطور کلی حرام کرده است.<ref>السرائر، ج۱، ص۴۵۷.</ref> آنها شامل آل علی (ع)، [[آل جعفر]]، [[آل عقیل]] و [[آل عباس]] هستند.<ref>ذخائر العقبی، ص۱۶.</ref> پیامبر(ص) سهم ذویالقربی را به بنیهاشم و بنیمطلب میداد.<ref>زادالمعاد، ج۳، ص۱۰۴؛ ج۵، ص۸۱.</ref> | ||
== باب بنیهاشم در مسجدالنبی == | == باب بنیهاشم در مسجدالنبی == | ||
یکی از درهای مسجدالحرام [[باب بنیهاشم]] نام داشت و پرچمی سبز بر آن افراشته بودند.<ref>اخبار مکه، | یکی از درهای مسجدالحرام [[باب بنیهاشم]] نام داشت و پرچمی سبز بر آن افراشته بودند.<ref>اخبار مکه، ج۲، ص۱۷۳.</ref> این دروازه در برابر بطحاء و وادی بکّه قرار داشته است. | ||
به سال ۱۶۷ق. مهدی خلیفه عباسی (حک: ۱۵۸–۱۶۹ق) کار نوسازی و افزایش فضای مسجدالحرام را انجام داد. او فرمان داد که معماران ساختمان مسجد را به گونهای طراحی کنند که خانه کعبه در وسط قرار گیرد. در نتیجه این کار، بر وسعت باب بنیهاشم افزوده شد.<ref>اخبار مکه، | به سال ۱۶۷ق. مهدی خلیفه عباسی (حک: ۱۵۸–۱۶۹ق) کار نوسازی و افزایش فضای مسجدالحرام را انجام داد. او فرمان داد که معماران ساختمان مسجد را به گونهای طراحی کنند که خانه کعبه در وسط قرار گیرد. در نتیجه این کار، بر وسعت باب بنیهاشم افزوده شد.<ref>اخبار مکه، ج۲، ص۱۷۳.</ref> این در را «باب عباس بن عبدالمطلب» نیز میگفتند؛ زیرا از یک سوی در برابر خانه عباس بن عبدالمطلب قرار داشته است. نماز بر جنازهها در آن مکان برپا میشده است.<ref>اخبار مکه، ج۲، ص۲۰۲.</ref> | ||
== اماکن منسوب به بنی هاشم == | == اماکن منسوب به بنی هاشم == | ||
افراد زیادی از بنی هاشم، مانند [[عبدالمطلب]]، [[ابوطالب]] و [[خدیجه]] در [[جنة المعلاة|قبرستان ابوطالب]] دفن شدهاند.<ref>انساب الاشراف، | افراد زیادی از بنی هاشم، مانند [[عبدالمطلب]]، [[ابوطالب]] و [[خدیجه]] در [[جنة المعلاة|قبرستان ابوطالب]] دفن شدهاند.<ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۲۸۹؛ الطبقات، ج۸، ص۱۵.</ref> | ||
=== شعب ابیطالب === | === شعب ابیطالب === | ||
یکی از مکانهای منسوب به خاندان بنی هاشم و بنی عبدالمطلب [[شعب ابیطالب]] است که محل سکونت آنان در دورههای مختلف بوده است. شِعْب مزبور در اختیار خاندان بنیهاشم بوده و در دورههای مختلف به نامهای متفاوتی چون شعب بنیهاشم، شعب ابیطالب، شعب علی بن ابیطالب و شعب ابییوسف نامیده میشده است. چهرههای برجسته این خاندان در این شعب به دنیا آمده و در آنجا زندگی کردهاند. شعب یاد شده، محل تولد رسول خدا(ص) بوده و خانه خدیجه که محلّ زندگی حضرت با وی بوده و فاطمه زهرا(س) نیز در آن متولّد شده، همین جا بوده است.<ref>حج در اندیشه اسلامی، | یکی از مکانهای منسوب به خاندان بنی هاشم و بنی عبدالمطلب [[شعب ابیطالب]] است که محل سکونت آنان در دورههای مختلف بوده است. شِعْب مزبور در اختیار خاندان بنیهاشم بوده و در دورههای مختلف به نامهای متفاوتی چون شعب بنیهاشم، شعب ابیطالب، شعب علی بن ابیطالب و شعب ابییوسف نامیده میشده است. چهرههای برجسته این خاندان در این شعب به دنیا آمده و در آنجا زندگی کردهاند. شعب یاد شده، محل تولد رسول خدا(ص) بوده و خانه خدیجه که محلّ زندگی حضرت با وی بوده و فاطمه زهرا(س) نیز در آن متولّد شده، همین جا بوده است.<ref>حج در اندیشه اسلامی، ص۳۰۵ تا ۳۱۰.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
| نویسنده = رضا کردی | | نویسنده = رضا کردی | ||
}} | }} | ||
* '''«بنی هاشم»'''، جمعی از محققان، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش. | |||
* '''«بنی هاشم»'''، مهروش، فرهنگ، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی. | |||
* '''حج در اندیشه اسلامی'''، قاضی عسکر، علی، مشعر، تهران، ۱۳۸۴ش. | |||
* '''اخبار الدولة العباسیه''': ناشناخته (م. قرن۳ق)، به کوشش الدوری و المطلبی، بیروت، دار الطلیعه، ۱۳۹۱ق. | * '''اخبار الدولة العباسیه''': ناشناخته (م. قرن۳ق)، به کوشش الدوری و المطلبی، بیروت، دار الطلیعه، ۱۳۹۱ق. | ||
* '''اخبار مکه''': الازرقی (م. ۲۴۸ق)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، ۱۴۱۵ق. | * '''اخبار مکه''': الازرقی (م. ۲۴۸ق)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، ۱۴۱۵ق. |